ABOUT THE SPEAKER
David Brooks - Op-ed columnist
Writer and thinker David Brooks has covered business, crime and politics over a long career in journalism.

Why you should listen

David Brooks became an Op-Ed columnist for The New York Times in September 2003. He is currently a commentator on "The PBS Newshour," NPR’s "All Things Considered" and NBC's "Meet the Press."

He is the author of Bobos in Paradise and The Social Animal. In April 2015, he released with his fourth book, The Road to Character, which was a #1 New York Times bestseller.

Brooks also teaches at Yale University, and is a member of the American Academy of Arts & Sciences.

Born on August 11, 1961 in Toronto, Canada, Brooks graduated a bachelor of history from the University of Chicago in 1983. He became a police reporter for the City News Bureau, a wire service owned jointly by the Chicago Tribune and Sun-Times.

He worked at The Washington Times and then The Wall Street Journal for nine years. His last post at the Journal was as Op-ed Editor. Prior to that, he was posted in Brussels, covering Russia, the Middle East, South Africa and European affairs. His first post at the Journal was as editor of the book review section, and he filled in as the Journal's movie critic.

He also served as a senior editor at The Weekly Standard for 9 years, as well as contributing editor for The Atlantic and Newsweek.

More profile about the speaker
David Brooks | Speaker | TED.com
TED2011

David Brooks: The social animal

دیوید بروکز-حیوان اجتماعی

Filmed:
1,363,457 views

بر اساس یافته های آخرین کتاب خود , ستون نویس روزنامه نیویورک تایمز ,دیوید بروکز جنبه های نویی از طبیعت انسان رو باز می کنه که از علوم شناختی برگرفته شده است.-- بینشی که با درک گسترده ای از اقتصاد و سیاست و همچنین دانش خود ما گرفته شده است. در صحبتی سرشار از طنز، او نشان می دهد که چکونه نمی توان امید داشت که انسان را به عنوان یک موجود مستقل شناخت، که تصمیم هایش را براساس آگاهی خود انجام دهد.
- Op-ed columnist
Writer and thinker David Brooks has covered business, crime and politics over a long career in journalism. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:15
When I got my currentجاری jobکار, I was givenداده شده a good pieceقطعه of adviceمشاوره,
0
0
3000
زمانی که در شغل فعلی ام مشغول به کا رشدم ,یک نفر نصیحت خوبی به من کرد
00:18
whichکه was to interviewمصاحبه threeسه politiciansسیاستمداران everyهرکدام day.
1
3000
3000
اون هم این بود که هر روز حداقل با 3 نفر سیاست مدار مصاحبه کنم
00:21
And from that much contactتماس with politiciansسیاستمداران,
2
6000
2000
و از معاشرت زیاد با سیاستمدارها
00:23
I can tell you they're all emotionalعاطفی freaksfreaks of one sortمرتب سازی or anotherیکی دیگر.
3
8000
3000
به یک چیزی رسیدم و می تونم بگم که همه اونها اعجوبه های احساسی هستند
00:27
They have what I calledبه نام "logorrheaلگورا dementiaزوال عقل,"
4
12000
2000
اونها یک چیزی دارند که من اسمش رو می ذارم ، زوال عقل وبیهوده گویی(logorrhea dementia ),
00:29
whichکه is they talk so much they driveراندن themselvesخودشان insaneدیوانه.
5
14000
3000
آنهم این است که آنها این قدر زیاد حرف می زنند که به مرز دیوانگی می رسند.
00:32
(Laughterخنده)
6
17000
2000
(خنده)
00:34
But what they do have is incredibleباور نکردنی socialاجتماعی skillsمهارت ها.
7
19000
3000
اما چیزی که واضحه این است که اونها مهارت های اجتماعی بالایی دارند
00:37
When you meetملاقات them, they lockقفل کردن into you,
8
22000
2000
وقتی که اونها را ملاقات می کنید مثل این است که اونها فقط به شما توجه دارند
00:39
they look you in the eyeچشم,
9
24000
2000
به چشمان شما نگاه می کنند
00:41
they invadeحمله کردن your personalشخصی spaceفضا,
10
26000
2000
به حریم شما وارد می شوند
00:43
they massageماساژ the back of your headسر.
11
28000
2000
و پشت سر شما را ماساژ می دهند
00:45
I had dinnerشام with a Republicanجمهوری خواه senatorسناتور severalچند monthsماه ها agoپیش
12
30000
2000
چند ماه پیش با یک سناتور محافظه کار شام خوردم
00:47
who keptنگه داشته شد his handدست on my innerدرونی thighران
13
32000
2000
او تمام مدت دستش را روی ران من گذاشته بود
00:49
throughoutدر سراسر the wholeکل mealوعده غذایی -- squeezingفشرده کننده it.
14
34000
3000
و در طول شام خوردن --آن را میفشرد.
00:52
I onceیک بار -- this was yearsسالها agoپیش --
15
37000
2000
یک بار-- خیلی سال ها پیش
00:54
I saw Tedتد Kennedyکندی and Danدن Quayleکوئیل meetملاقات in the well of the Senateمجلس سنا.
16
39000
2000
من تد کندی و دن کوایل را دیدم که در مجلس سنا همدیگر را ملاقات کردند
00:56
And they were friendsدوستان, and they huggedآغوش گرفت eachهر یک other
17
41000
2000
و از آنجایی که با هم دوست بودند یکدیگر را در آغوش گرفتند
00:58
and they were laughingخندیدن, and theirخودشان facesچهره ها were like this farدور apartجدا از هم.
18
43000
3000
و می خندیدند و صورت هایشان از دور این گونه بود
01:01
And they were movingدر حال حرکت and grindingسنگ زنی
19
46000
2000
و آنها مشغول لمس هم بودند
01:03
and movingدر حال حرکت theirخودشان armsبازوها up and down eachهر یک other.
20
48000
2000
هم دیگررا از بالا تا پایین دستمالی می کردند.
01:05
And I was like, "Get a roomاتاق. I don't want to see this."
21
50000
3000
و من با خودم گفتم:"برید یه اتاق بگیرید. نمی خوام این رو ببینم."
01:08
But they have those socialاجتماعی skillsمهارت ها.
22
53000
2000
اما اونها واقعا مهارت های اجتماعی دارند
01:10
Anotherیکی دیگر caseمورد:
23
55000
2000
و یک مورد دیگر:
01:12
Last electionانتخابات cycleچرخه,
24
57000
2000
آخرین دوره انتخابات,
01:14
I was followingذیل Mittمیت Romneyرامنی around Newجدید Hampshireهمپشایر,
25
59000
2000
من میت رومنی را در نیوهمپشایر دنبال می کردم
01:16
and he was campaigningمبارزات انتخاباتی with his fiveپنج perfectکامل sonsپسران:
26
61000
3000
و او در آنجا مبارزه انتخاباتی می کرد با 5 پسرش
01:19
Bipبیپ, Chipچیپ, Ripپاره كردن, Zipزیپ, Lipلب and Dipدمیدن.
27
64000
2000
بیپ,چیپ,ریپ,زیپ,لیپ و دیپ
01:21
(Laughterخنده)
28
66000
2000
(خنده)
01:23
And he's going into a dinerغذاخوری.
29
68000
2000
و اون میره به یک رستوران
01:25
And he goesمی رود into the dinerغذاخوری, introducesمعرفی می کند himselfخودت to a familyخانواده
30
70000
3000
و خودش را به یک خانواده معرفی می کند
01:28
and saysمی گوید, "What villageدهکده are you from in Newجدید Hampshireهمپشایر?"
31
73000
2000
و می گوید: " از کدوم منطقه نیو همپشایر هستید؟"
01:30
And then he describesتوصیف the home he ownedمتعلق به in theirخودشان villageدهکده.
32
75000
3000
و بعد او به توصیف خانه ای که در منطقه آنها دارد می پردازد.
01:34
And so he goesمی رود around the roomاتاق,
33
79000
3000
و یک دوری در اتاق می زند
01:37
and then as he's leavingترک the dinerغذاخوری,
34
82000
2000
و بعد رستوران را ترک می کند
01:39
he first-namesنامهای اول almostتقریبا everybodyهمه he's just metملاقات کرد.
35
84000
3000
جالب این است که او هر کسی را که می بیند را به اسم کوچک صدا می کند
01:42
I was like, "Okay, that's socialاجتماعی skillمهارت."
36
87000
2000
و من با خود می گفتم "اوکی به این می گن مهارت اجتماعی."
01:44
But the paradoxپارادوکس is,
37
89000
2000
اما متضاد این
01:46
when a lot of these people slipلیز خوردن into the policy-makingسیاست گذاری modeحالت,
38
91000
4000
وقتی است که همین سیاست مدارها شروع به قانونگذاری می کنند،
01:50
that socialاجتماعی awarenessاطلاع vanishesاز بین می رود
39
95000
2000
آگاهی اجتماعی به کل از یادشون می ره
01:52
and they startشروع کن talkingصحبت کردن like accountantsحسابداران.
40
97000
2000
و شروع می کنند مثل حسابدارها حرف زدن.
01:54
So in the courseدوره of my careerحرفه,
41
99000
2000
خب در طول شغلم،
01:56
I have coveredپوشش داده شده a seriesسلسله of failuresخرابی.
42
101000
2000
یکسری شکست هایی را پوشش دادم.
01:58
We sentارسال شد economistsاقتصاددانان in the Sovietشوروی Unionاتحادیه
43
103000
2000
ما اقتصاد دان هایی را به شوروی سابق فرستادیم
02:00
with privatizationخصوصی سازی plansبرنامه ها when it brokeشکست up,
44
105000
2000
با برنامه های خصوصی سازی برای وقتی که فروپاشی رخ داد،
02:02
and what they really lackedفاقد was socialاجتماعی trustاعتماد.
45
107000
3000
و تنها چیزی که اونها واقعا کم داشتند اعتماد اجتماعی بود.
02:05
We invadedتهاجمی Iraqعراق with a militaryنظامی
46
110000
2000
ارتش ما به عراق حمله کرد
02:07
obliviousبی توجه to the culturalفرهنگی and psychologicalروانشناسی realitiesواقعیت ها.
47
112000
3000
بی توجه به واقعیت های فرهنگی و روانشناسی.
02:10
We had a financialمالی regulatoryمقررات regimeرژیم
48
115000
2000
ما یک رژیم منظیم اقتصادی داشتیم
02:12
basedمستقر on the assumptionsمفروضات
49
117000
2000
بر اساس فرض و گمان
02:14
that tradersمعامله گران were rationalگویا creaturesموجودات
50
119000
2000
و بازرگان ها هم موجودات منطقی ای بودند
02:16
who wouldn'tنمی خواهم do anything stupidاحمق.
51
121000
2000
که کار احمقانه ای انجام نمی دادند.
02:18
For 30 yearsسالها, I've been coveringپوشش schoolمدرسه reformاصلاحات
52
123000
3000
30 سال است که من اصلاحات مدارس را پوشش می دهم
02:21
and we'veما هستیم basicallyاساسا reorganizedسازماندهی مجدد the bureaucraticبوروکراتیک boxesجعبه ها --
53
126000
3000
و ما اساسا جعبه های اداری را شناسایی کرده ایم--
02:24
chartersمقررات, privateخصوصی schoolsمدارس, vouchersکوپن ها --
54
129000
3000
منشور، مدارس خصوصی، کوپن --
02:27
but we'veما هستیم had disappointingناامید کننده resultsنتایج yearسال after yearسال.
55
132000
4000
اما هر سال نتایجی نا امید کننده داشته ایم
02:31
And the factواقعیت is, people learnیاد گرفتن from people they love.
56
136000
3000
و واقعیت این است که ,مردم از آنهایی که دوستشان دارند می آموزند
02:34
And if you're not talkingصحبت کردن about the individualفردی relationshipارتباط
57
139000
2000
و اگر شما در رابطه با روابط فردی حرف نزنید
02:36
betweenبین a teacherمعلم and a studentدانشجو,
58
141000
2000
بین یک آموزگار و دانش آموز،
02:38
you're not talkingصحبت کردن about that realityواقعیت.
59
143000
2000
شما از واقعیت حرف نمی زنید،
02:40
But that realityواقعیت is expungedحذف شد
60
145000
2000
اما در پروسه وضع قانون ما
02:42
from our policy-makingسیاست گذاری processروند.
61
147000
2000
واقعیت از بین رفته
02:44
And so that's led to a questionسوال for me:
62
149000
3000
و خوب اون یک سوال رو برای من به وجود آورد:
02:47
Why are the mostاکثر socially-attunedاجتماعی بودن people on earthزمین
63
152000
3000
چرا اجتماعی ترین مردم زمین
02:50
completelyبه صورت کامل dehumanizedغیر انسانی
64
155000
2000
کاملا ضدانسانی هستند
02:52
when they think about policyسیاست?
65
157000
3000
وقتی که در مورد سیاست فکر می کنند؟
02:55
And I cameآمد to the conclusionنتیجه,
66
160000
2000
و من به این نتیجه رسیدم,
02:57
this is a symptomعلامت of a largerبزرگتر problemمسئله.
67
162000
3000
این نشانه یک مشکل بزرگتر است.
03:00
That, for centuriesقرن ها, we'veما هستیم inheritedبه ارث برده a viewچشم انداز of humanانسان natureطبیعت
68
165000
3000
که برای قرن ها ما یک نگرش از طبیعت انسان را به ارث برده ایم
03:03
basedمستقر on the notionایده
69
168000
2000
بر اساس این اندیشه
03:05
that we're dividedتقسیم شده selvesخودت,
70
170000
2000
ما خودمان را جدا می کنیم،
03:07
that reasonدلیل is separatedجدا از هم from the emotionsاحساسات
71
172000
3000
منطق از احساسات جدا است
03:10
and that societyجامعه progressesپیشرفت می کند
72
175000
2000
و جامعه تا جایی پیشرفت می کند که
03:12
to the extentمحدوده that reasonدلیل can suppressسرکوب کردن the passionsاحساسات.
73
177000
3000
منطق احساسات را سرکوب کند.
03:15
And it's led to a viewچشم انداز of humanانسان natureطبیعت
74
180000
3000
و اون منجر به دید طبیعت انسان می شود
03:18
that we're rationalگویا individualsاشخاص حقیقی
75
183000
2000
که ما افرادی منطقی هستیم
03:20
who respondپاسخ دادن in straightforwardساده waysراه ها to incentivesانگیزه,
76
185000
3000
که به انگیزه ها از راه مستقیمی واکنش نشان میدهیم.
03:23
and it's led to waysراه ها of seeingدیدن the worldجهان
77
188000
3000
و این منجر به راه هایی می شود که دنیا را از پس آنها می بینیم
03:26
where people try to use the assumptionsمفروضات of physicsفیزیک
78
191000
3000
مکان هایی که مردم سعی می کنند که از نظریه های فیزیک
03:29
to measureاندازه گرفتن how humanانسان behaviorرفتار is.
79
194000
4000
به منظور اندازه گیری چیستی رفتار انسانی استفاده کنند.
03:34
And it's producedتولید شده a great amputationقطع عضو,
80
199000
2000
و این یک جدایی بزرگ را ایجاد می کند
03:36
a shallowکم عمق viewچشم انداز of humanانسان natureطبیعت.
81
201000
3000
یک نگاه سطحی از طبیعت انسان.
03:39
We're really good at talkingصحبت کردن about materialمواد things,
82
204000
2000
ما در صحبت کردن در مورد چیزهای مادی خیلی خوبیم
03:41
but we're really badبد at talkingصحبت کردن about emotionsاحساسات.
83
206000
3000
اما ما در بیان احساسات ضعیف عمل می کنیم
03:44
We're really good at talkingصحبت کردن about skillsمهارت ها
84
209000
2000
ما در رابطه با ابراز مهارت ها
03:46
and safetyایمنی and healthسلامتی;
85
211000
2000
ایمنی و سلامت خوب عمل می کنیم
03:48
we're really badبد at talkingصحبت کردن about characterشخصیت.
86
213000
3000
اما ما در صحبت از شخصیت عاجزیم
03:51
AlasdairAlasdair MacIntyreMacIntyre, the famousمشهور philosopherفیلسوف,
87
216000
3000
آلاسدایر مکلنتایر ,فیلسوف مشهور
03:54
said that, "We have the conceptsمفاهیم of the ancientباستانی moralityاخلاق
88
219000
3000
می گوید:" ما مفاهیم معنوی دوران کهن را داریم
03:57
of virtueتقوا, honorافتخار, goodnessخوبی,
89
222000
2000
تقوا,شرف,خوبی
03:59
but we no longerطولانی تر have a systemسیستم
90
224000
2000
اما ما دیگر سیستمی نداریم
04:01
by whichکه to connectاتصال them."
91
226000
2000
تا این ارزش ها را به هم متصل کنیم
04:03
And so this has led to a shallowکم عمق pathمسیر in politicsسیاست,
92
228000
3000
بنابراین این موضوع منجر به یک راه سطحی گرایانه در سیاست شده
04:06
but alsoهمچنین in a wholeکل rangeدامنه of humanانسان endeavorsتلاش می کند.
93
231000
4000
و همچنین در کل تلاش های انسان
04:10
You can see it in the way we raiseبالا بردن our youngجوان kidsبچه ها.
94
235000
3000
شما می تونید آن را در روشی که بچه هایمان را بزرگ می کنیم ببینید
04:13
You go to an elementaryابتدایی schoolمدرسه at threeسه in the afternoonبعد از ظهر
95
238000
3000
اگر شما بعدازظهر به یک مدرسه راهنمایی بروید
04:16
and you watch the kidsبچه ها come out,
96
241000
2000
و به بچه هایی که بیرون می آیند نگاه کنید
04:18
and they're wearingپوشیدن these 80-poundپوند backpacksکوله پشتی.
97
243000
3000
می بینید که اونها کوله پشتی های 80 پوندی بر دوش دارند
04:21
If the windباد blowsضربات them over, they're like beetlesسوسک stuckگیر there on the groundزمینی.
98
246000
4000
و اگر باد بوزد آن ها را به این ور و آن ور می کشاند
04:25
You see these carsماشین ها that driveراندن up --
99
250000
2000
و شما ماشین هایی رو می بینید که منتظر بچه ها پارک شده اند--
04:27
usuallyمعمولا it's SaabsSaabs and Audisآئودی and Volvosولگوس,
100
252000
3000
و معمولا این ماشین ها "Saabs" و "Audis" و"Volvo" هستند
04:30
because in certainمسلم - قطعی neighborhoodsمحله ها it's sociallyاجتماعی acceptableقابل قبول است to have a luxuryلوکس carماشین,
101
255000
3000
زیرا در منطقه های مخصوصی از نظر اجتماعی داشتن یک ماشین اشرافی برازنده است
04:33
so long as it comesمی آید from a countryکشور hostileخصومت آمیز to U.S. foreignخارجی policyسیاست --
102
258000
3000
تا جایی که اون از طرف کشوری مخالف با سیاست های خارجی ایالات متحده آمریکا باشد--
04:36
that's fine.
103
261000
2000
اون خوبه.
04:38
They get pickedبرداشت up by these creaturesموجودات I've calledبه نام uber-momsuber-moms,
104
263000
3000
مادران این بچه ها که به دنبال آنها می آیند و من این مادران را "مادران عالی و موفق" می دانم
04:41
who are highlyبه شدت successfulموفق شدن careerحرفه womenزنان
105
266000
2000
زنانی که در شغل خود بسیار موفق هستند
04:43
who have takenگرفته شده time off to make sure all theirخودشان kidsبچه ها get into Harvardهاروارد.
106
268000
3000
و بر این مصصم اند که تمام بچه هایشان به دانشگاه هاروارد بروند
04:46
And you can usuallyمعمولا tell the uber-momsuber-moms
107
271000
2000
و شما راحت می تونید این گونه مادران را تشخیص بدید
04:48
because they actuallyدر واقع weighوزن کن lessکمتر than theirخودشان ownخودت childrenفرزندان.
108
273000
2000
چون آنها از بچه های خودشان هم کم وزن ترند.
04:50
(Laughterخنده)
109
275000
2000
(خنده)
04:52
So at the momentلحظه of conceptionدریافت، آبستنی,
110
277000
2000
پس در لحظه لقاح
04:54
they're doing little buttلب به لب exercisesتمرینات.
111
279000
2000
آنها یکم ورزش مخصوص باسن انجام می دهند
04:56
Babiesنوزادان flopفلاپ out,
112
281000
2000
بچه ها تلپی می افتن پایین
04:58
they're flashingچشمک زدن Mandarinماندارین flashcardsمرتبا at the things.
113
283000
3000
و اونها بچه ها رو طوری بار می آورند که شکست هایی که در زندگی داشته اند جبران کنند.
05:01
Drivingرانندگی them home, and they want them to be enlightenedروشنفکر,
114
286000
3000
بچه ها را با ماشین به خانه می برند و آنها می خواهند که بچه هایشان روشن فکر باشند
05:04
so they take them to Benبن & Jerry'sجری iceیخ creamکرم رنگ companyشرکت
115
289000
2000
بنابراین آنها را به کمپانی بستی "بن وجری "می برند
05:06
with its ownخودت foreignخارجی policyسیاست.
116
291000
2000
که سیاست خارجی مخصوص به خود را دارد
05:08
In one of my booksکتاب ها,
117
293000
2000
در یکی ازکتابهام
05:10
I jokeجوک that Benبن & Jerry'sجری should make a pacifistpacifist toothpasteخمیر دندان --
118
295000
2000
درباره "بن و جری" جوکی گفتم که آنها باید خمیردادن صلح جو بسازند
05:12
doesn't killکشتن germsمیکروب ها, just asksمی پرسد them to leaveترک کردن.
119
297000
2000
خمیر دندانی که میکرب ها را نمی کشد بلکه از آنها می خواهد که دهان را ترک کنند
05:14
It would be a bigبزرگ sellerفروشنده.
120
299000
2000
باید فروش خوبی داشته باشه
05:16
(Laughterخنده)
121
301000
2000
(خنده)
05:18
And they go to Wholeکل Foodsخوراکی ها to get theirخودشان babyعزیزم formulaفرمول,
122
303000
3000
و آنها برای خریدن غذای بچه به "Whole foods"می روند
05:21
and Wholeکل Foodsخوراکی ها is one of those progressiveترقی خواه groceryخواربار storesمغازه ها
123
306000
2000
و "Whole Foods" یکی از فروشگاه های پیشرو است
05:23
where all the cashiersصندوقدار look like they're on loanوام from Amnestyعفو Internationalبین المللی.
124
308000
3000
جایی که صندوقدار های آن به نظر می رسه زیر قرض سازمان عفو بین الملل هستند.
05:26
(Laughterخنده)
125
311000
2000
(خنده)
05:28
They buyخرید these seaweed-basedجلبک دریایی snacksتنقلات there
126
313000
2000
آنها این چیپس هایی که از جلبک های دریایی درست شده را می خرند
05:30
calledبه نام Veggieگیاهی Bootyغنیمت with Kaleکله,
127
315000
2000
اسم این چیپس ها گیاه نادر جنگلی با کلم پیچ خوانده می شوند
05:32
whichکه is for kidsبچه ها who come home and say,
128
317000
2000
که برای بچه هایی است که به خانه می آیند و می گویند
05:34
"Momمامان, momمامان, I want a snackخوراک مختصر that'llکه میگه help preventجلوگیری کردن colon-rectalکولون و رکتال cancerسرطان."
129
319000
3000
"مامان ,مامان, من اسنکی می خوام که از سرطان راست روده بزرگ پیش گیری کنه."
05:37
(Laughterخنده)
130
322000
2000
(خنده)
05:39
And so the kidsبچه ها are raisedبالا بردن in a certainمسلم - قطعی way,
131
324000
2000
و خوب بچه ها به یک روش معینی بزرگ می شوند,
05:41
jumpingپریدن throughاز طریق achievementدستاورد hoopsحلقه ها of the things we can measureاندازه گرفتن --
132
326000
3000
با پریدن از روی حلقه های موفقیت که توسط ما اندازه گیری می شوند
05:44
SATSAT prepآمادگی, oboeاوبو, soccerفوتبال practiceتمرین.
133
329000
3000
آمادگی برای امتحان SAT,ساز زدن,تمرین فوتبال.
05:47
They get into competitiveرقابتی collegesکالج ها, they get good jobsشغل ها,
134
332000
3000
آنها به کالج های نامی که رقابت زیادی سر ورود به آنها وجود دارند می روند, کارهای خوبی در آینده بدست می آورند
05:50
and sometimesگاه گاهی they make a successموفقیت of themselvesخودشان
135
335000
2000
و گاهی هم خیلی در کار خود موفق می شوند
05:52
in a superficialسطحی mannerشیوه, and they make a tonتن of moneyپول.
136
337000
3000
و به شیوه ای سطحی , آنها پول زیادی در خواهند آورد
05:55
And sometimesگاه گاهی you can see them at vacationتعطیلات placesمکان ها
137
340000
2000
و گاهی شما می توانید آنها را در مکان های تفریحی گران قیمتی
05:57
like Jacksonجکسون Holeسوراخ or Aspenآسپن.
138
342000
2000
مثل جکسون هول یا اسپن ببینید.
05:59
And they'veآنها دارند becomeتبدیل شدن به elegantظریف and slenderبلند بلند --
139
344000
2000
و آنها برازنده و لاغر می شوند-
06:01
they don't really have thighsران;
140
346000
2000
به طوری که اصلا باسن نخواهند داشت
06:03
they just have one elegantظریف calveگوساله on topبالا of anotherیکی دیگر.
141
348000
3000
در کل اجزای بدن بسیار مناسبی خواهند داشت
06:06
(Laughterخنده)
142
351000
2000
(خنده)
06:08
They have kidsبچه ها of theirخودشان ownخودت,
143
353000
2000
آنها بچه هایی خواهند داشت
06:10
and they'veآنها دارند achievedبه دست آورد a geneticژنتیک miracleمعجزه by marryingازدواج کردن beautifulخوشگل people,
144
355000
3000
و بچه های آنها درست مثل یک معجزه ژنتیکی هستند زیرا که آنها با افراد زیبا ازدواج کرده اند
06:13
so theirخودشان grandmomsمادربزرگها look like Gertrudeگرترود Steinاستین,
145
358000
3000
مادربزرگ آنها از لحاظ قیافه شبیه "گرترود استین"(شاعر و نویسنده آمریکایی) است و نا زیباست
06:16
theirخودشان daughtersدختران looksبه نظر می رسد like Halleهاله Berryبری -- I don't know how they'veآنها دارند doneانجام شده that.
146
361000
3000
اما دختر آنها مثل "هالی بری" هنرپیشه هالیوود است--من نمی دونم آنها چگونه این کار را کردند.
06:19
They get there and they realizeتحقق بخشیدن
147
364000
3000
آنها به همه چیز می رسند و بعد می فهمند
06:22
it's fashionableمد روز now to have dogsسگ ها a thirdسوم as tallبلند قد as your ceilingسقف heightsارتفاعات.
148
367000
4000
که این قابل قبوله که سگ هایی داشته باشی که قدشون به سقف خانه ات برسه
06:26
So they'veآنها دارند got these furryخزدار 160-poundپوند dogsسگ ها --
149
371000
3000
خوب آنها هم می روند و از این سگ های 160 پوندی خزدار می خرند
06:29
all look like velociraptorsvelociraptors,
150
374000
3000
که شبیه دایناسوراند،
06:32
all namedتحت عنوان after Janeجین Austenآستن charactersشخصیت ها.
151
377000
3000
و تمام این سگ ها نام هاشون از روی شخصیت های "جین آستن" برگرفته شده
06:35
And then when they get oldقدیمی, they haven'tنه really developedتوسعه یافته a philosophyفلسفه of life,
152
380000
3000
و بعد وقتی که پیر می شوند, آنها واقعا یک فلسفه ای از زندگی را هنوز تکمیل نکرده اند
06:38
but they'veآنها دارند decidedقرار بر این شد, "I've been successfulموفق شدن at everything;
153
383000
2000
اما به این تصمیم می رسند که " من در همه چیز موفق بودم.
06:40
I'm just not going to dieمرگ."
154
385000
2000
پس من نخواهم مرد.
06:42
And so they hireاستخدام personalشخصی trainersمربیان;
155
387000
3000
خوب آنها مربی های ورزش خصوصی استخدام می کنند
06:45
they're poppingظاهر شدن Cialisسیالیس like breathنفس کشیدن mintsقنادی.
156
390000
2000
آنها قرص های از بین برنده ضعف جنسی را همچون حبه های نعنایی می خورند
06:47
You see them on the mountainsکوه ها up there.
157
392000
2000
شما آنها روی کوه ها خواهید دید
06:49
They're cross-countryکشور متقابل skiingاسکی up the mountainکوه
158
394000
2000
آنها روی کوه ها اسکی می کنند
06:51
with these grimترسناک expressionsاصطلاحات
159
396000
2000
با قیافه های ترسناکشان
06:53
that make Dickدیک Cheneyچنی look like Jerryجری Lewisلوئیس.
160
398000
2000
که باعث می شه "دیک چنی" مثل "جری لوئیس " به نظر برسه
06:55
(Laughterخنده)
161
400000
2000
(خنده)
06:57
And as they whizسوت زدن by you,
162
402000
2000
و آنها همچنان که مثل فرفره از جلوی شما می گذرند
06:59
it's like beingبودن passedگذشت by a little ironاهن Raisinetریسینت
163
404000
2000
درست مثل اینکه یک چیز کوچولو از جلوی شما می گذرد
07:01
going up the hillتپه.
164
406000
2000
داره می ره به سمت قله
07:03
(Laughterخنده)
165
408000
2000
(خنده)
07:05
And so this is partبخشی of what life is,
166
410000
3000
و خوب این بخشی از زندگی است
07:08
but it's not all of what life is.
167
413000
3000
اما این به معنی مفهموم زندگی نیست
07:11
And over the pastگذشته fewتعداد کمی yearsسالها,
168
416000
2000
و در چندین سال گذشته
07:13
I think we'veما هستیم been givenداده شده a deeperعمیق تر viewچشم انداز of humanانسان natureطبیعت
169
418000
4000
من فکر می کنم که ما نگاه بیشتری به طبیعت انسانی خود داشته ایم
07:17
and a deeperعمیق تر viewچشم انداز of who we are.
170
422000
2000
و نگاه عمیق تری نسبت به این که ما کی هستیم داشته ایم
07:19
And it's not basedمستقر on theologyالهیات or philosophyفلسفه,
171
424000
2000
و آن بر اساس دین شناسی یا فلسفه نیست
07:21
it's in the studyمطالعه of the mindذهن,
172
426000
2000
بلکه آن به مطالعه ذهن بر می گردد
07:23
acrossدر سراسر all these spheresکره ها of researchپژوهش,
173
428000
2000
در همه حوزه های پژوهشی
07:25
from neuroscienceعلوم اعصاب to the cognitiveشناختی scientistsدانشمندان,
174
430000
2000
از عصب شناسی گرفته تا علوم شناختی
07:27
behavioralرفتاری economistsاقتصاددانان, psychologistsروانشناسان,
175
432000
2000
اقتصاددانان رفتاری, روانشناسان
07:29
sociologyجامعه شناسی,
176
434000
2000
جامعه شناسی,
07:31
we're developingدر حال توسعه a revolutionانقلاب in consciousnessآگاهی.
177
436000
3000
ما داریم یک انقلاب در آگاهی خود به وجود می آوریم
07:34
And when you synthesizeترکیب کردن it all,
178
439000
2000
و اگر شما همه آنها را با هم ترکیب کنید
07:36
it's givingدادن us a newجدید viewچشم انداز of humanانسان natureطبیعت.
179
441000
2000
آن به ما یک دیدگاه تازه در مورد طبیعت انسان می دهد
07:38
And farدور from beingبودن a coldlyسردم materialisticمادی بودن viewچشم انداز of natureطبیعت,
180
443000
3000
و فراتر از یک دیدگاه کاملا سرد و مادی گرایانه
07:41
it's a newجدید humanismانسانیت, it's a newجدید enchantmentجادوگری.
181
446000
3000
این انسانیت جدید است، جادوی جدید است.
07:44
And I think when you synthesizeترکیب کردن this researchپژوهش,
182
449000
2000
و من فکر می کنم وقتی این تحقییقات را ترکیب می کنی،
07:46
you startشروع کن with threeسه keyکلیدی insightsبینش.
183
451000
2000
شروع می کنی به پیدا کردن سه تا شناخت اصلی.
07:48
The first insightبینش، بصیرت، درون بینی is
184
453000
2000
اولین مسئله ای که متوجهش می شوید این است که
07:50
that while the consciousآگاهانه mindذهن writesمی نویسد the autobiographyزندگینامه of our speciesگونه ها,
185
455000
3000
با وجود اینکه ذهنهای خودآگاه زندگینامه نوع بشر را می نویسند
07:53
the unconsciousناخودآگاه mindذهن does mostاکثر of the work.
186
458000
4000
ذهن نا خودآگاه است که بیشتر کار را انجام می دهد.
07:57
And so one way to formulateفرموله کردن that is
187
462000
2000
و یک روش برای فرموله کردن آن این است که
07:59
the humanانسان mindذهن can take in millionsمیلیون ها نفر of piecesقطعات of informationاطلاعات a minuteدقیقه,
188
464000
3000
ذهن بشر در هر دقیقه میلیون قطعه اطلاعاتی دریافت می کند،
08:02
of whichکه it can be consciouslyآگاهانه awareمطلع of about 40.
189
467000
3000
که از این مقدار تنها به ۴۰ تای آن به صورت خودآگاه می تواند توجه کند.
08:05
And this leadsمنجر می شود to odditiesعجیب و غریب.
190
470000
2000
و این باعث همه عجایب می شود
08:07
One of my favoriteمورد علاقه is that people namedتحت عنوان Dennisدنیس
191
472000
2000
یکی از علاقمندیهای من این است که افراد با اسم دنیس
08:09
are disproportionatelyبی پروا likelyاحتمال دارد to becomeتبدیل شدن به dentistsدندانپزشکان,
192
474000
3000
با احتمال زیادی دندانپزشک می شوند
08:12
people namedتحت عنوان Lawrenceلارنس becomeتبدیل شدن به lawyersوکلا,
193
477000
2000
افراد با اسم لارنس وکیل می شوند
08:14
because unconsciouslyناخودآگاه we gravitateگران شدن towardبه سمت things
194
479000
2000
چون ناخودآگاه ما به سمت چیزهایی تمایل پیدا می کنیم
08:16
that soundصدا familiarآشنا,
195
481000
2000
که به نظرمان آشنا می آیند،
08:18
whichکه is why I namedتحت عنوان my daughterفرزند دختر Presidentرئيس جمهور of the Unitedیونایتد Statesایالت ها Brooksبروکس.
196
483000
3000
برای همین است که من اسم دخترم را گذاشتم رییس جمهور آمریکا بروکس
08:21
(Laughterخنده)
197
486000
3000
خنده
08:24
Anotherیکی دیگر findingیافته is that the unconsciousناخودآگاه,
198
489000
3000
یافته دیگر این است که ناخودآگاه،
08:27
farدور from beingبودن dumbگنگ and sexualizedجنسیت شده,
199
492000
2000
که به دور از حماقت و سکس است
08:29
is actuallyدر واقع quiteکاملا smartهوشمندانه.
200
494000
2000
درواقع بسیار هم هوشمند است،
08:31
So one of the mostاکثر cognitivelyشناختی demandingخواستار things we do is buyخرید furnitureمبلمان.
201
496000
3000
برای همین یکی قوی ترین تقاضا های ادراکی ما این است که وسایل خونه می خریم.
08:34
It's really hardسخت to imagineتصور کن a sofaکاناپه, how it's going to look in your houseخانه.
202
499000
3000
واقعا سخته که یه مبل تصورکنی و اینکه چه تو خونه شما شکلی می شه .
08:37
And the way you should do that
203
502000
2000
و جوری که باید انجامش بدید
08:39
is studyمطالعه the furnitureمبلمان,
204
504000
2000
اینه که وسایل خونه را بررسی کنید،
08:41
let it marinateماریان کردن in your mindذهن, distractمنحرف کردن yourselfخودت,
205
506000
2000
بذارید حسابی خیس بخورد در ذهنتون، حواستون را پرت کنید،
08:43
and then a fewتعداد کمی daysروزها laterبعد, go with your gutروده,
206
508000
2000
و چند روز بعد، هر چی دلتون گفت انجام بدید،
08:45
because unconsciouslyناخودآگاه you've figuredشکل گرفته it out.
207
510000
2000
به خاطر اینکه ناخودآگاه کشفش کردید.
08:47
The secondدومین insightبینش، بصیرت، درون بینی
208
512000
2000
دومین شناخت این است که
08:49
is that emotionsاحساسات are at the centerمرکز of our thinkingفكر كردن.
209
514000
3000
احساسات در مرکز تفکرات ما هستند
08:52
People with strokesسکته مغزی and lesionsضایعات
210
517000
2000
افرادی که سکته مغزی کرده اند
08:54
in the emotion-processingاحساسات پردازش partsقطعات of the brainمغز
211
519000
2000
یا در قسمتهای پردازش احساسات مغزشون دچار آسیب شده اند
08:56
are not superفوق العاده smartهوشمندانه,
212
521000
2000
خیلی باهوش نیستند،
08:58
they're actuallyدر واقع sometimesگاه گاهی quiteکاملا helplessدرمانده.
213
523000
2000
درواقع اونها بیشتر مواقع درمانده هستند،
09:00
And the "giantغول" in the fieldرشته is in the roomاتاق tonightامشب
214
525000
2000
غول بزرگ این رشته ،آنتونیو داماسیو، امروز تو این سالن است -
09:02
and is speakingصحبت كردن tomorrowفردا morningصبح -- Antonioآنتونیو DamasioDamasio.
215
527000
3000
و فردا صبح سخنرانی خواهد کرد.
09:05
And one of the things he's really shownنشان داده شده us
216
530000
2000
و یکی از چیزهایی که وی به ما نشان داده
09:07
is that emotionsاحساسات are not separateجداگانه from reasonدلیل,
217
532000
3000
این است که احساسات از منطق جدا نیست
09:10
but they are the foundationپایه of reasonدلیل
218
535000
2000
بلکه پایه منطق هستند
09:12
because they tell us what to valueارزش.
219
537000
2000
چون به ما می گویند که چطور ارزش گذاری کنیم
09:14
And so readingخواندن and educatingآموزش your emotionsاحساسات
220
539000
2000
برای همین تشخیص دادن احساساتتون و آموزش دیدن در این زمینه
09:16
is one of the centralمرکزی activitiesفعالیت ها of wisdomحکمت.
221
541000
3000
یکی از فعالیتهای مرکزی دانش و معرفت است.
09:19
Now I'm a middle-agedمیانسال guy.
222
544000
2000
و حالا من یک مرد میانسال هستم
09:21
I'm not exactlyدقیقا comfortableراحت with emotionsاحساسات.
223
546000
2000
من خیلی با احساساتم راحت نیستم.
09:23
One of my favoriteمورد علاقه brainمغز storiesداستان ها describedشرح داده شده these middle-agedمیانسال guys.
224
548000
3000
یکی از داستانهای مورد علاقه من راجع به این مردهای میانسال بود.
09:26
They put them into a brainمغز scanاسکن کردن machineدستگاه --
225
551000
3000
اونها را داخل ماشین اسکن قرار می دهند
09:29
this is apocryphalچرت زدن by the way, but I don't careاهميت دادن --
226
554000
3000
این جعلیه ولی من اهمیت نمی دهم
09:32
and they had them watch a horrorوحشت movieفیلم سینما,
227
557000
3000
و بهشون فیلم ترسناک نشون می دهند
09:35
and then they had them describeتوصیف کردن theirخودشان feelingsاحساسات towardبه سمت theirخودشان wivesهمسران.
228
560000
4000
و ازشون می خوان که احساساتشون نسبت به زنهاشون را شرح بدهند
09:39
And the brainمغز scansاسکن می کند were identicalیکسان in bothهر دو activitiesفعالیت ها.
229
564000
3000
در هر دوی این فعالیتها اسکنهای مغز عین هم بودند.
09:42
It was just sheerخالص terrorترور.
230
567000
2000
ترس خالص بود
09:44
So me talkingصحبت کردن about emotionهیجانی
231
569000
2000
برای همین حرف زدن راجع به احساسات
09:46
is like Gandhiگاندی talkingصحبت کردن about gluttonyسیرابی,
232
571000
2000
مانند حرف زدن گاندی راجع به شکم پرستی است،
09:48
but it is the centralمرکزی organizingسازماندهی processروند
233
573000
2000
ولی این یه فرایند مرکزی سازماندهی شده است
09:50
of the way we think.
234
575000
2000
در رابطه با جوری که ما فکر می کنیم.
09:52
It tellsمی گوید us what to imprintاثر.
235
577000
2000
این فرایند است که به ما می گوید چه برجا گذاریم
09:54
The brainمغز is the recordرکورد of the feelingsاحساسات of a life.
236
579000
2000
مغز احساسات ما در زندگی را ضبط می کند.
09:56
And the thirdسوم insightبینش، بصیرت، درون بینی
237
581000
2000
و سومین شناخت
09:58
is that we're not primarilyدر درجه اول self-containedخودمختار individualsاشخاص حقیقی.
238
583000
4000
این است که ما افراد خود داری به طور طبیعی نیستیم.
10:02
We're socialاجتماعی animalsحیوانات, not rationalگویا animalsحیوانات.
239
587000
3000
ما حیوانات اجتماعی، نه حیوانات منطقی هستیم.
10:05
We emergeظهور out of relationshipsروابط,
240
590000
2000
ما از روابطمون ظهور می کنیم،
10:07
and we are deeplyعمیقا interpenetratedمتقابل, one with anotherیکی دیگر.
241
592000
3000
و عمیقا به هم وابسته ایم
10:10
And so when we see anotherیکی دیگر personفرد,
242
595000
2000
و زمانیکه یه نفر دیگه را می بینیم
10:12
we reenactبازجوئی کردن in our ownخودت mindsذهنها
243
597000
2000
در مغزمون اون را اجرای مجدد می کنیم
10:14
what we see in theirخودشان mindsذهنها.
244
599000
2000
آنچه ما در مغز آنها می بینیم.
10:16
When we watch a carماشین chaseتعقیب in a movieفیلم سینما,
245
601000
2000
وقتی که دنبال کردن ماشینها را در یک فیلم نگاه می کنیم،
10:18
it's almostتقریبا as if we are subtlyزیرکانه havingداشتن a carماشین chaseتعقیب.
246
603000
3000
این مثل اینه که انگار خودمون در یک تعقیب و گریز ماشینی هستیم.
10:21
When we watch pornographyپورنوگرافی,
247
606000
2000
زمانیکه پورنوگرافی تماشا می کنیم،
10:23
it's a little like havingداشتن sexارتباط جنسی,
248
608000
2000
یه کم شبیه اینه که خودمون سکس داریم،
10:25
thoughگرچه probablyشاید not as good.
249
610000
2000
هرچند به خوبی اصلش نیست
10:27
And we see this when loversدوستداران walkراه رفتن down the streetخیابان,
250
612000
3000
و ما این را وقتی که عشاق در خیابانها راه می روند، می بینیم
10:30
when a crowdجمعیت in Egyptمصر or Tunisiaتونس
251
615000
2000
وقتی جمعیت در مصر یا تونس
10:32
getsمی شود caughtگرفتار up in an emotionalعاطفی contagionمسمومیت,
252
617000
2000
در گیر یک احساس واگیردار می شوند که
10:34
the deepعمیق interpenetrationتعامل.
253
619000
2000
و عمیقا در آنها نفوذ می کند.
10:36
And this revolutionانقلاب in who we are
254
621000
3000
و این انقلابی که توش هستیم
10:39
givesمی دهد us a differentناهمسان way of seeingدیدن, I think, politicsسیاست,
255
624000
3000
بهمون راه متفاوتی می ده برای دیدن، من فکر می کنم، سیاست،
10:42
a differentناهمسان way, mostاکثر importantlyمهم است,
256
627000
2000
یه راه متفاوت، مهمتر از اون
10:44
of seeingدیدن humanانسان capitalسرمایه، پایتخت.
257
629000
2000
دیدن سرمایه انسانی ست.
10:46
We are now childrenفرزندان of the Frenchفرانسوی Enlightenmentروشنگری.
258
631000
4000
ما هم اکنون فرزندان عصر روشنگری فرانسه هستیم.
10:50
We believe that reasonدلیل is the highestبالاترین of the facultiesدانشکده ها.
259
635000
3000
ما فکر می کنیم که منطق بالاترین مکتب فکری است.
10:53
But I think this researchپژوهش showsنشان می دهد
260
638000
2000
ولی من فکر می کنم تحقیقات نشون می دهد که
10:55
that the Britishانگلیس Enlightenmentروشنگری, or the Scottishاسکاتلندی Enlightenmentروشنگری,
261
640000
2000
دوره روشنگری بریتانیا یا دوره روشنگری اسکاتلند
10:57
with Davidدیوید Humeهیوم, Adamآدم Smithاسمیت,
262
642000
2000
با دیوید هیوم، آدام اسمیت،
10:59
actuallyدر واقع had a better handleرسیدگی on who we are --
263
644000
3000
بهتر علت وجودی ما را بیان می کردند
11:02
that reasonدلیل is oftenغالبا weakضعیف, our sentimentsاحساسات are strongقوی,
264
647000
3000
و می گفتند که منطق معمولا ضعیف است، احساسات ما قوی هستند،
11:05
and our sentimentsاحساسات are oftenغالبا trustworthyقابل اعتماد.
265
650000
3000
و احساسات ما قابل اعتماد هستند.
11:08
And this work correctsتصحیح می کند that biasتعصب in our cultureفرهنگ,
266
653000
3000
و این کار انحراف موجود در فرهنگ ما را اصلاح می کند.
11:11
that dehumanizingغیر انسانی biasتعصب.
267
656000
2000
انحراف غیرانسانی را
11:13
It givesمی دهد us a deeperعمیق تر senseاحساس
268
658000
2000
این حس عمیق تری به ما می دهد
11:15
of what it actuallyدر واقع takes
269
660000
2000
در مورد چیزی که واقعا اتفاق می افتد
11:17
for us to thriveرشد کردن in this life.
270
662000
2000
برای اینکه در این زندگی شکوفا شویم.
11:19
When we think about humanانسان capitalسرمایه، پایتخت
271
664000
2000
زمانیکه به سرمایه انسانی فکر می کنیم
11:21
we think about the things we can measureاندازه گرفتن easilyبه آسانی --
272
666000
3000
همیشه به چیزهایی که به راحتی قابل اندازه گیری هستند فکر می کنیم
11:24
things like gradesدرجات, SAT'sSAT, degreesدرجه,
273
669000
3000
چیزهایی شبیه نمره، اس ای تی، درجات دانشگاهی،
11:27
the numberعدد of yearsسالها in schoolingآموزش و پرورش.
274
672000
2000
سالهایی که در دانشگاه گذرانده شدند
11:29
What it really takes to do well, to leadسرب a meaningfulمعنی دار life,
275
674000
3000
چیزی که باعث می شه زندگی معنی داری داشته باشیم
11:32
are things that are deeperعمیق تر,
276
677000
2000
جیزهایی هستند که عمیق ترند
11:34
things we don't really even have wordsکلمات for.
277
679000
3000
چیزهایی که حتی کلمه ای برای اونها نداریم
11:37
And so let me listفهرست just a coupleزن و شوهر of the things
278
682000
2000
و بگذارید من یه مقدار از این چیزها را برای شما لیست کنم
11:39
I think this researchپژوهش pointsنکته ها us towardبه سمت tryingتلاش کن to understandفهمیدن.
279
684000
4000
من فکر می کنم این تحقیق شما را راهنمایی می کنه به سمتی که بفهمید
11:43
The first giftهدیه, or talentاستعداد, is mindsightذهنیت --
280
688000
3000
اولین استعداد
11:46
the abilityتوانایی to enterوارد into other people'sمردم mindsذهنها
281
691000
4000
استعداد این است که وارد ذهن آدمها شوی
11:50
and learnیاد گرفتن what they have to offerپیشنهاد.
282
695000
2000
و چیزهایی را که اونها می تونند ارايه کنند یاد بگیری،
11:52
Babiesنوزادان come with this abilityتوانایی.
283
697000
2000
بچه ها با این قابلیت به دنیا میایند
11:54
Meltzoffملتوزف, who'sچه کسی است at the Universityدانشگاه of Washingtonواشنگتن,
284
699000
2000
ملتزاف، که در دانشگاه واشینگتون است،
11:56
leanedتکیه داده است over a babyعزیزم who was 43 minutesدقایق oldقدیمی.
285
701000
3000
روی یه بچه ای که ۴۳ دقیقه بود به دنیا اومده بود خم شد.
11:59
He waggedواگن his tongueزبان at the babyعزیزم.
286
704000
2000
زبانش را به سمت بچه تکان داد
12:01
The babyعزیزم waggedواگن her tongueزبان back.
287
706000
3000
و بچه زبانش را به سمت او تکان داد
12:04
Babiesنوزادان are bornبدنیا آمدن to interpenetrateدرگیر شدن into Mom'sمامان mindذهن
288
709000
3000
بچه ها با این قابلیت بدنیا می آیند که در ذهن مادرانشان نفوذ کنند
12:07
and to downloadدانلود what they find --
289
712000
2000
و همه آنچه پیدا می کنند را دریافت کنند
12:09
theirخودشان modelsمدل ها of how to understandفهمیدن realityواقعیت.
290
714000
2000
(مادران) مدلهای آنها برای فهمیدن واقعیت هستند.
12:11
In the Unitedیونایتد Statesایالت ها, 55 percentدرصد of babiesنوزادان
291
716000
3000
در آمریکا، ۵۵ درصد بچه ها
12:14
have a deepعمیق two-wayدو طرفه conversationگفتگو with Momمامان
292
719000
2000
مکالمه دوطرفه عمیقی با مادرشون دارند
12:16
and they learnیاد گرفتن modelsمدل ها to how to relateمربوط بودن to other people.
293
721000
3000
و به این ترتیب یاد می گیرند چگونه با سایر مردم ارتباط برقرار کنند.
12:19
And those people who have modelsمدل ها of how to relateمربوط بودن
294
724000
2000
و اون افرادی که مدلی دارند برای اینکه چگونه ارتباط برقرار کنند
12:21
have a hugeبزرگ headسر startشروع کن in life.
295
726000
2000
از یه مزیت اولیه بزرگی در زندگی برخوردارند.
12:23
Scientistsدانشمندان at the Universityدانشگاه of Minnesotaمینه سوتا did a studyمطالعه
296
728000
2000
دانشمندان در دانشگاه مینسوتا تحقیقی انجام داده اند
12:25
in whichکه they could predictپیش بینی
297
730000
2000
که می توانند پیش بینی کنند
12:27
with 77 percentدرصد accuracyدقت, at ageسن 18 monthsماه ها,
298
732000
3000
با ۷۷٪ دقت در سن ۱۸ ماهگی
12:30
who was going to graduateفارغ التحصیل from highبالا schoolمدرسه,
299
735000
2000
چه کسی از دبیرستان فارغ التحصیل می شود
12:32
basedمستقر on who had good attachmentضمیمه with momمامان.
300
737000
3000
بر اساس ارتباط خوب آنها با مادر.
12:35
Twentyبیست percentدرصد of kidsبچه ها do not have those relationshipsروابط.
301
740000
3000
۲۰ درصد بچه ها آن ارتباطات را ندارند.
12:38
They are what we call avoidantlyاجتنابناپذیر attachedمتصل شده.
302
743000
2000
آنها چیزی دارند که ما اسمش را می ذاریم چسبندگی ناگزیر
12:40
They have troubleمشکل relatingمربوط to other people.
303
745000
2000
اونها در رابطه برقرار کردن با مردم مشکل دارند
12:42
They go throughاز طریق life
304
747000
2000
اونها زندگی می گذرونند
12:44
like sailboatsقایق بادبانی tackingچسباندن into the windباد --
305
749000
2000
مانند قایقهایی که به باد می خورند
12:46
wantingمیخواهم to get closeبستن to people,
306
751000
2000
سعی می کنند به آدمها نزدیک بشن
12:48
but not really havingداشتن the modelsمدل ها of how to do that.
307
753000
3000
ولی مدلی ندارند که چطور می شه این کار را کرد.
12:51
And so this is one skillمهارت
308
756000
2000
پس این یک مهارت است
12:53
of how to hooverنگهدارنده up knowledgeدانش, one from anotherیکی دیگر.
309
758000
2000
که چگونه دانش را از کسی به کسی دیگه منتقل کردن
12:55
A secondدومین skillمهارت is equalبرابر poiseاوه,
310
760000
3000
و دومین مهارت توازن است.
12:58
the abilityتوانایی to have the serenityآرامش
311
763000
2000
توانایی داشتن آرامش
13:00
to readخواندن the biasesتعصب ها and failuresخرابی in your ownخودت mindذهن.
312
765000
3000
که انحرافها و خطاها در ذهن خودتون را پیدا کنید.
13:03
So for exampleمثال, we are overconfidenceبیش از حد اعتماد به نفس machinesماشین آلات.
313
768000
3000
برای مثال ما ماشینهای بیش از حد معتمد به نفسی هستیم.
13:06
Ninety-fiveنود و پنج percentدرصد of our professorsاساتید reportگزارش
314
771000
3000
۹۵ ٪ پروفسورها گزارش می دهند
13:09
that they are above-averageبالاتر از حد متوسط teachersمعلمان.
315
774000
2000
که بالاتر از میانگین بقیه اساتید هستند.
13:11
Ninety-sixنود و شش percentدرصد of collegeکالج studentsدانش آموزان
316
776000
2000
۹۶٪ دانشجویان
13:13
say they have above-averageبالاتر از حد متوسط socialاجتماعی skillsمهارت ها.
317
778000
3000
معتقدند که مهارتهای اجتماعی آنها بالاتر از میانگین همسالانشان است.
13:16
Time magazineمجله askedپرسید: Americansآمریکایی ها, "Are you in the topبالا one percentدرصد of earnersدرآمد?"
318
781000
3000
مجله تایم از آمریکایی ها پرسید:‌ آیا شما در یک درصد بالای جامعه از نظر درآمد هستید؟
13:19
Nineteenنوزده percentدرصد of Americansآمریکایی ها are in the topبالا one percentدرصد of earnersدرآمد.
319
784000
3000
۱۹٪ آمریکاییها جواب دادند که در یک درصد بالای جامعه هستند
13:22
(Laughterخنده)
320
787000
2000
خنده
13:24
This is a gender-linkedمرتبط با جنسیت traitصفات, by the way.
321
789000
2000
راستی این یک خصوصیت جنسیت محور هم هست
13:26
Menمردان drownغرق شدن at twiceدو برابر the rateنرخ of womenزنان,
322
791000
2000
مردها دوبرابر بیشتر از زنها غرق می شوند،
13:28
because menمردان think they can swimشنا کردن acrossدر سراسر that lakeدریاچه.
323
793000
3000
چون مردها فکر می کنند که می توانند کل دریاچه را شنا کنند.
13:31
But some people have the abilityتوانایی and awarenessاطلاع
324
796000
3000
ولی بعضی افراد این قابلیت و آگاهی را
13:34
of theirخودشان ownخودت biasesتعصب ها, theirخودشان ownخودت overconfidenceبیش از حد اعتماد به نفس.
325
799000
3000
نسبت به انحرافات و اعتماد به نفس بیش از حدشون دارند.
13:37
They have epistemologicalمعرفت شناختی modestyفروتنی.
326
802000
2000
آنها یک تواضع شناختی دارند.
13:39
They are open-mindedروشنفکر in the faceصورت of ambiguityابهام.
327
804000
3000
آنها در مواجه با ابهام با ذهن باز برخورد می کنند.
13:42
They are ableتوانایی to adjustتنظیم کنید strengthاستحکام of the conclusionsنتیجه گیری
328
807000
2000
آنها می توانند درجه نتایجشون را
13:44
to the strengthاستحکام of theirخودشان evidenceشواهد.
329
809000
2000
با توجه به درجه شواهد تنظیم کنند.
13:46
They are curiousکنجکاو.
330
811000
2000
اونها کنجکاو هستند
13:48
And these traitsصفات are oftenغالبا unrelatedغیر مرتبط and uncorrelatedانحصاری نیست with IQIQ.
331
813000
3000
و این خصوصیات معمولا به میزان هوش آنها ربطی نداره
13:51
The thirdسوم traitصفات is metisمتیس,
332
816000
2000
سومین خصوصیت متیس بودن است،
13:53
what we mightممکن call streetخیابان smartssmarts -- it's a Greekیونانی wordکلمه.
333
818000
3000
چیزی که احتمالا ما اون را روشن بین می نامیم. این یک کلمه یونانی است.
13:56
It's a sensitivityحساسیت to the physicalفیزیکی environmentمحیط,
334
821000
2000
یک حساسیتی به محیط فیزیکی اطراف،
13:58
the abilityتوانایی to pickانتخاب کنید out patternsالگوها in an environmentمحیط --
335
823000
2000
یک قابلیتی برای کشف الگوها در محیط
14:00
deriveاستخراج a gistجسارت.
336
825000
2000
برای بدست آوردن عصاره.
14:02
One of my colleaguesهمکاران at the Timesبار
337
827000
2000
یکی از دوستان من در تایمز
14:04
did a great storyداستان about soldiersسربازان in Iraqعراق
338
829000
2000
یک داستان بسیار عالی در مورد سربازهای که در عراقی بودند نوشت
14:06
who could look down a streetخیابان and detectتشخیص somehowبه نحوی
339
831000
3000
کسانی که می تونستند به یک خیابون نگاه کنند و یه جوری تشخیص بدهند
14:09
whetherچه there was an IEDIED, a landmineماین, in the streetخیابان.
340
834000
2000
که آیا مین در خیابون هست یا ای ای دی
14:11
They couldn'tنمی توانستم tell you how they did it,
341
836000
2000
اونها نمی تونستند به شما بگویند چگونه این کار را انجام دادند،
14:13
but they could feel coldسرماخوردگی, they feltنمد a coldnessسردی,
342
838000
3000
ولی اونها احساس سردی می کردند، یه احساس سردیی در محیط،
14:16
and they were more oftenغالبا right than wrongاشتباه.
343
841000
3000
و اونها بیشتر وقتها درست می گویند تا غلط.
14:19
The thirdسوم is what you mightممکن call sympathyابراز همدردی,
344
844000
2000
سومی چیزی ست که اسمش همدردیه
14:21
the abilityتوانایی to work withinدر داخل groupsگروه ها.
345
846000
3000
قابلیت کار کردن درون گروهها.
14:24
And that comesمی آید in tremendouslyفوق العاده handyمفید است,
346
849000
3000
و این خیلی مفیده،
14:27
because groupsگروه ها are smarterهوشمندانه than individualsاشخاص حقیقی.
347
852000
2000
چون گروه از فرد هوشمند تر است--
14:29
And face-to-faceرو در رو groupsگروه ها are much smarterهوشمندانه
348
854000
2000
وگروههای واقعی از گروههایی که به صورت الکترونیکی ارتباط برقرار می کنند
14:31
than groupsگروه ها that communicateبرقراری ارتباط electronicallyبه صورت الکترونیکی,
349
856000
3000
هوشمند تر هستند،
14:34
because 90 percentدرصد of our communicationارتباطات is non-verbalغیر کلامی.
350
859000
3000
چون ۹۰ درصد این ارتباطات، ارتباطات بدنی (غیر لغوی) هستند.
14:37
And the effectivenessاثربخشی of a groupگروه
351
862000
2000
و تاثیر یک گروه
14:39
is not determinedمشخص by the IQIQ of the groupگروه;
352
864000
3000
بر اساس میزان هوش افراد آن سنجیده نمی شه
14:42
it's determinedمشخص by how well they communicateبرقراری ارتباط,
353
867000
3000
براساس این است که چقدر خوب با هم ارتباط برقرار می کنند،
14:45
how oftenغالبا they take turnsچرخش in conversationگفتگو.
354
870000
3000
چقدر در مکالمات نوبت را رعایت می کنند
14:48
Then you could talk about a traitصفات like blendingترکیب کردن.
355
873000
3000
و سپس شما می تونید راجع به خصوصیتی مثل مخلوط شدن حرف بزنید.
14:51
Any childکودک can say, "I'm a tigerببر," pretendوانمود کنید to be a tigerببر.
356
876000
3000
هر بچه ای می تونه بگه: من یه ببر هستم و وانمود کنه یه ببره.
14:54
It seemsبه نظر می رسد so elementaryابتدایی.
357
879000
2000
این به نظر خیلی ابتدایی میاد.
14:56
But in factواقعیت, it's phenomenallyبه طور پراکنده complicatedبغرنج
358
881000
2000
ولی در واقع این یک پدیده پیچیده است
14:58
to take a conceptمفهوم "I" and a conceptمفهوم "tigerببر"
359
883000
2000
که مفهوم "من "و مفهوم " ببر: را می گیرد
15:00
and blendمخلوط کردن them togetherبا یکدیگر.
360
885000
2000
و با هم ادقام می کنید
15:02
But this is the sourceمنبع of innovationنوآوری.
361
887000
2000
ولی این منبع خلاقیت و نوآوری است.
15:04
What Picassoپیکاسو did, for exampleمثال,
362
889000
2000
کاری که پیکاسو انجام داد برای مثال
15:06
was take the conceptمفهوم "Westernغربی artهنر"
363
891000
2000
این بود که مفهوم هنر غربی را گرفت
15:08
and the conceptمفهوم "Africanآفریقایی masksماسک ها"
364
893000
2000
و با هنر ماسکهای آفریقایی
15:10
and blendمخلوط کردن them togetherبا یکدیگر --
365
895000
2000
قاطی کرد
15:12
not only the geometryهندسه,
366
897000
2000
نه تنها از نظر هندسی،
15:14
but the moralاخلاقی systemsسیستم های entailedمستلزم in them.
367
899000
2000
بلکه سیستم اخلاقی که درون آنها بود را.
15:16
And these are skillsمهارت ها, again, we can't countشمردن and measureاندازه گرفتن.
368
901000
2000
و اینها مهارتهایی است که به حساب نمیاد و شمرده نمی شه.
15:18
And then the finalنهایی thing I'll mentionاشاره
369
903000
2000
و آخرین چیزی که می خوام بهش اشاره کنم
15:20
is something you mightممکن call limerenceتندرستی.
370
905000
2000
چیزی ست به اسم لیمرنس (در عشق بودن)
15:22
And this is not an abilityتوانایی;
371
907000
2000
و این یک قابلیت نیست،
15:24
it's a driveراندن and a motivationانگیزه.
372
909000
3000
یک نیروی محرک و انگیزه ست.
15:27
The consciousآگاهانه mindذهن hungersگرسنگی for successموفقیت and prestigeاعتبار.
373
912000
3000
ذهن خودآگاه تشنه موفقیت و پرستیژاست.
15:30
The unconsciousناخودآگاه mindذهن hungersگرسنگی
374
915000
2000
ذهن ناخودآگاه تشنه
15:32
for those momentsلحظات of transcendenceتعالی,
375
917000
2000
لحظات والاتر است
15:34
when the skullجمجمه lineخط disappearsناپدید می شود
376
919000
2000
زمانیکه خطوط جمجمه محو می شوند
15:36
and we are lostکم شده in a challengeچالش or a taskوظیفه --
377
921000
3000
و ما در چالش یا کاری غرق می شویم
15:39
when a craftsmanکارگر feelsاحساس می کند lostکم شده in his craftمهارت,
378
924000
3000
وقتی یک هنرمند در هنرش غرق می شود،
15:42
when a naturalistطبیعت گرایانه feelsاحساس می کند at one with natureطبیعت,
379
927000
3000
وقتی یک طبیعت گرا با طبیعت یکی می شود،
15:45
when a believerمؤمن feelsاحساس می کند at one with God'sخدایا love.
380
930000
3000
وقتی یک معتقد با عشق خدایش یکی می شود.
15:48
That is what the unconsciousناخودآگاه mindذهن hungersگرسنگی for.
381
933000
3000
این چیزی ست که ناخودآگاه تشنه آن است.
15:51
And manyبسیاری of us feel it in love
382
936000
2000
و خیلی از ما ها آن را در عشق پیدا می کنیم.
15:53
when loversدوستداران feel fusedذوب شده.
383
938000
2000
وقتی عشاق احساس عشق می کنند.
15:55
And one of the mostاکثر beautifulخوشگل descriptionsتوصیف
384
940000
2000
و یکی از توصیفات بسیار زیبایی
15:57
I've come acrossدر سراسر in this researchپژوهش
385
942000
3000
که در تحقیقم به آن برخوردم
16:00
of how mindsذهنها interpenetrateدرگیر شدن
386
945000
2000
این بود که ذهنها چگونه نفوذ می کنند
16:02
was writtenنوشته شده است by a great theoristنظریه پرداز and scientistدانشمند
387
947000
2000
نوشته یک تئوریسین و دانشمند
16:04
namedتحت عنوان Douglasداگلاس Hofstadterهوفستادتر at the Universityدانشگاه of Indianaایندیانا.
388
949000
3000
به اسم داگلاس هافستدر در دانشگاه ایندیانا.
16:07
He was marriedمتاهل to a womanزن namedتحت عنوان Carolکارول,
389
952000
2000
او با زنی به نام کرول ازدواج کرده بود
16:09
and they had a wonderfulفوق العاده relationshipارتباط.
390
954000
2000
و آنها رابطه بسیار زیبایی داشتند.
16:11
When theirخودشان kidsبچه ها were fiveپنج and two,
391
956000
2000
وقتی بچه هاشون ۵ و ۲ ساله بودند
16:13
Carolکارول had a strokeسکته مغزی and a brainمغز tumorتومور and diedفوت کرد suddenlyناگهان.
392
958000
4000
کرول بک تومور مغزی می گیره و سکته می کند و در جا می میره
16:17
And Hofstadterهوفستادتر wroteنوشت a bookکتاب
393
962000
2000
و هافستدر کتابی می نویسه به اسم
16:19
calledبه نام "I Am a Strangeعجیب Loopحلقه."
394
964000
2000
من یه حلقه غریبم
16:21
In the courseدوره of that bookکتاب, he describesتوصیف a momentلحظه --
395
966000
2000
در کتاب لحظه ای را شرح می ده
16:23
just monthsماه ها after Carolکارول has diedفوت کرد --
396
968000
3000
درست چند ماه بعد از اینکه کرول مرده
16:26
he comesمی آید acrossدر سراسر her pictureعکس on the mantelمانتل,
397
971000
2000
که به یک عکس بر می خوره
16:28
or on a bureauدفتر in his bedroomاتاق خواب.
398
973000
2000
در دفترش یا در اتاقش
16:30
And here'sاینجاست what he wroteنوشت:
399
975000
2000
و این چیزیه که نوشته:
16:32
"I lookedنگاه کرد at her faceصورت,
400
977000
2000
من به چهره ش نگاه کردم
16:34
and I lookedنگاه کرد so deeplyعمیقا
401
979000
2000
خیلی عمیق نگاه کردم
16:36
that I feltنمد I was behindپشت her eyesچشم ها.
402
981000
2000
و بعد حس کردم که من پشت چشمهاش هستم
16:38
And all at onceیک بار I foundپیدا شد myselfخودم sayingگفت:
403
983000
2000
و همون موقع خودم را یافتم در حالیکه می گفتم
16:40
as tearsاشک ها flowedجریان داشت,
404
985000
2000
و اشک از چشمام جاری می شد
16:42
'That's me. That's me.'
405
987000
2000
اون منم. اون منم.
16:44
And those simpleساده wordsکلمات
406
989000
2000
و اون کلمات ساده
16:46
broughtآورده شده back manyبسیاری thoughtsاندیشه ها that I had had before,
407
991000
2000
افکاری را اورد که قبلا هم داشتم
16:48
about the fusionهمجوشی of our soulsروحیه
408
993000
2000
در مورد یکی شدن روحهای ما
16:50
into one higher-levelسطح بالاتر entityنهاد,
409
995000
2000
به یک موجودیت سطح بالاتر،
16:52
about the factواقعیت that at the coreهسته of bothهر دو our soulsروحیه
410
997000
3000
در مورد واقعیتی که در مرکز هر دو روح ما
16:55
layغیر روحانی our identicalیکسان hopesامیدوارم and dreamsرویاها for our childrenفرزندان,
411
1000000
4000
آرزوهای یکسانمون برای بچه هامون حضور داره
16:59
about the notionایده that those hopesامیدوارم
412
1004000
2000
در مورد تصور اون امیدها
17:01
were not separateجداگانه or distinctمتمایز hopesامیدوارم,
413
1006000
2000
که امیدهای جدا و متفاوتی نبودند،
17:03
but were just one hopeامید,
414
1008000
2000
بلکه در واقع یک امید بودند
17:05
one clearروشن است thing that definedتعریف شده است us bothهر دو,
415
1010000
2000
یک چیز دقیق که جفت ما را معنی می کرد
17:07
that weldedجوش داده شده us into a unitواحد --
416
1012000
2000
چیزی که ما را مثل یک واحد به هم جوش داده
17:09
the kindنوع of unitواحد I had but dimlyکم عمق imaginedتصور
417
1014000
3000
واحدی که من خیلی محو تصورش کرده بودم
17:12
before beingبودن marriedمتاهل and havingداشتن childrenفرزندان.
418
1017000
3000
قبل از اینکه ازدواج کنم و بچه دار شم.
17:15
I realizedمتوجه شدم that, thoughگرچه Carolکارول had diedفوت کرد,
419
1020000
2000
این را متوجه شدم که با وجود اینکه کرول مرده،
17:17
that coreهسته pieceقطعه of her had not diedفوت کرد at all,
420
1022000
3000
هسته مرکزی اون هرگز نمرده،
17:20
but had livedزندگی می کرد on very determinedlyقطعا in my brainمغز."
421
1025000
4000
و برای همیشه در مغزم زنده است.
17:24
The Greeksیونانیان say we sufferرنج بردن our way to wisdomحکمت.
422
1029000
3000
یونانیها می گویند ما برای بدست آوردن دانش زجر می کشیم.
17:27
Throughاز طریق his sufferingرنج کشیدن, Hofstadterهوفستادتر understoodفهمید
423
1032000
2000
هافستدر با درد و رنجی که کشید فهمید
17:29
how deeplyعمیقا interpenetratedمتقابل we are.
424
1034000
3000
چقدر عمیق بهم نفوذ می کنیم.
17:32
Throughاز طریق the policyسیاست failuresخرابی of the last 30 yearsسالها,
425
1037000
3000
در زمان شکست سیاسیتهای ۳۰ سال آخر،
17:35
we have come to acknowledgeاذعان, I think,
426
1040000
3000
فکر می کنم به این نتیجه رسیدیم که
17:38
how shallowکم عمق our viewچشم انداز of humanانسان natureطبیعت has been.
427
1043000
3000
که چقدر دید ما نسبت به طبیعت انسان سطحی ست.
17:41
And now as we confrontروبرو شدن با that shallownessکم عمق
428
1046000
3000
و حالا که ما این با این سطحیت روبرو شدیم
17:44
and the failuresخرابی that deriveاستخراج from our inabilityعجز
429
1049000
2000
و شکستهایی که از بی قابلیتی ما ناشی می شه
17:46
to get the depthsعمق of who we are,
430
1051000
2000
که به عمق آنچه هستیم پی ببریم،
17:48
comesمی آید this revolutionانقلاب in consciousnessآگاهی --
431
1053000
2000
این انقلاب در خودآگاه پیش میاد
17:50
these people in so manyبسیاری fieldsزمینه های
432
1055000
3000
این آدمها در رشته های مختلف
17:53
exploringکاوش the depthعمق of our natureطبیعت
433
1058000
2000
عمق طبیعتمان را بررسی می کنند
17:55
and comingآینده away with this enchantedلعنتی,
434
1060000
2000
و با این سحری میاید
17:57
this newجدید humanismانسانیت.
435
1062000
2000
این انسانیت جدید
17:59
And when Freudفروید discoveredکشف شده his senseاحساس of the unconsciousناخودآگاه,
436
1064000
2000
و وقتی فروید ناخودآگاه را کشف کرد
18:01
it had a vastعظیم effectاثر on the climateآب و هوا of the timesبار.
437
1066000
3000
تاثیر عظیمی روی عصر ما گذاشته
18:04
Now we are discoveringکشف a more accurateدقیق visionچشم انداز
438
1069000
3000
هم اکنون ما دید دقیقتری را کشف می کنیم
18:07
of the unconsciousناخودآگاه, of who we are deepعمیق insideداخل,
439
1072000
3000
از ناخودآگاه از آنچه در باطن هستیم.
18:10
and it's going to have a wonderfulفوق العاده and profoundعمیق
440
1075000
2000
و این تاثیر عمیق و اعجاب انگیزی
18:12
and humanizingانسانی effectاثر on our cultureفرهنگ.
441
1077000
2000
روی انسانی کردن فرهنگ ما دارد.
18:14
Thank you.
442
1079000
2000
متشکرم
18:16
(Applauseتشویق و تمجید)
443
1081000
20000
تشویق
Translated by Nazgol Moshtaghi
Reviewed by soheila Jafari

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
David Brooks - Op-ed columnist
Writer and thinker David Brooks has covered business, crime and politics over a long career in journalism.

Why you should listen

David Brooks became an Op-Ed columnist for The New York Times in September 2003. He is currently a commentator on "The PBS Newshour," NPR’s "All Things Considered" and NBC's "Meet the Press."

He is the author of Bobos in Paradise and The Social Animal. In April 2015, he released with his fourth book, The Road to Character, which was a #1 New York Times bestseller.

Brooks also teaches at Yale University, and is a member of the American Academy of Arts & Sciences.

Born on August 11, 1961 in Toronto, Canada, Brooks graduated a bachelor of history from the University of Chicago in 1983. He became a police reporter for the City News Bureau, a wire service owned jointly by the Chicago Tribune and Sun-Times.

He worked at The Washington Times and then The Wall Street Journal for nine years. His last post at the Journal was as Op-ed Editor. Prior to that, he was posted in Brussels, covering Russia, the Middle East, South Africa and European affairs. His first post at the Journal was as editor of the book review section, and he filled in as the Journal's movie critic.

He also served as a senior editor at The Weekly Standard for 9 years, as well as contributing editor for The Atlantic and Newsweek.

More profile about the speaker
David Brooks | Speaker | TED.com