ABOUT THE SPEAKER
Thandie Newton - Actor
Swinging from Hollywood blockbusters to sensitive indie films, Thandie Newton brings thoughtfulness and delicate beauty to her work.

Why you should listen

Filmgoers first encountered Thandie Newton in the 1991 film Flirting, a tender and skin-crawlingly honest film about young love and budding identity. In her career since then, she’s brought that same intimate touch even to big Hollywood films (she was the moral center of Mission: Impossible II, for instance, and the quiet heart of the head-banging 2012), while maintaining a strong sideline in art films, like the acclaimed Crash and last year’s adaptation of Ntozake Shange’s For colored girls ...  

Born in England, her mother is Zimbabwean, and Newton is active in nonprofit work across the African continent. In 2008, she visited Mali for a campaign to bring clean water to six African nations, and as a V Day board member, Newton visited the Congo earlier this year to raise awareness of the chronic issue of sexual violence toward women and girls.

More profile about the speaker
Thandie Newton | Speaker | TED.com
TEDGlobal 2011

Thandie Newton: Embracing otherness, embracing myself

تاندیا نیوتن : پذیرش تفاوتها ، پذیرش خودم

Filmed:
3,029,159 views

هنرپیشه تاندیا نیوتن داستان فهم خود از "ديگري بودن" خود را بیان می کند -- در آغاز، به عنوان کودکي كه در دو فرهنگ متفاوت زندگي مي‌كرده، و سپس به عنوان بازیگري كه در " خويشتن" های مختلف نقش ایفا كرده است. بحثي گرم، خردمندانه و تازه از نشست‌هاي تد در TEDGlobal 2011.
- Actor
Swinging from Hollywood blockbusters to sensitive indie films, Thandie Newton brings thoughtfulness and delicate beauty to her work. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:15
Embracingدر آغوش گرفتن othernessدیگران.
0
0
3000
پذیرش ديگري بودن.
00:18
When I first heardشنیدم this themeموضوع,
1
3000
2000
وقتی برای اولین بار این موضوع را شنیدم،
00:20
I thought, well, embracingدر آغوش گرفتن othernessدیگران
2
5000
2000
فکر کردم، خوب پذیرش ديگري بودن،
00:22
is embracingدر آغوش گرفتن myselfخودم.
3
7000
3000
پذیرش خودم است.
00:25
And the journeyسفر to that placeمحل
4
10000
2000
و سفر رسيدن به این حد
00:27
of understandingدرك كردن and acceptanceپذیرش
5
12000
2000
از درک و پذیرش
00:29
has been an interestingجالب هست one for me,
6
14000
3000
برای من سفر جالبی بوده است،
00:32
and it's givenداده شده me an insightبینش، بصیرت، درون بینی
7
17000
2000
و این به من بینشی
00:34
into the wholeکل notionایده of selfخود,
8
19000
2000
از كل مفهوم "خود" داد،
00:36
whichکه I think is worthارزش sharingبه اشتراک گذاری with you todayامروز.
9
21000
4000
که فکر می کنم ارزش به اشتراک گذاشتن با شما را امروز دارد.
00:40
We eachهر یک have a selfخود,
10
25000
2000
هر یک از ما یک "خود" داریم،
00:42
but I don't think that we're bornبدنیا آمدن with one.
11
27000
3000
اما فکر نمی کنم که ما با يك خود به دنیا آمده باشیم.
00:45
You know how newbornنوزاد تازه متولد شده babiesنوزادان
12
30000
2000
می دانید که نوزادان تازه متولد شده
00:47
believe they're partبخشی of everything;
13
32000
2000
فكر مي‌كنند که آنها بخشی از همه چیز هستند:
00:49
they're not separateجداگانه?
14
34000
2000
آنها جدا نیستند
00:51
Well that fundamentalاساسی senseاحساس of onenessیکپارچگی
15
36000
3000
خوب، این احساس بنیادی از يكي‌بودن را
00:54
is lostکم شده on us very quicklyبه سرعت.
16
39000
2000
ما خیلی زود از دست می دهیم.
00:56
It's like that initialاولیه stageمرحله is over --
17
41000
2000
مثل اینکه مرحله اولیه به پایان رسیده است---
00:58
onenessیکپارچگی: infancyدوران کودکی,
18
43000
2000
یگانگی: شیرخوارگی،
01:00
unformedبی شکل, primitiveاولیه.
19
45000
2000
بدون شکل، اولیه.
01:02
It's no longerطولانی تر validمعتبر or realواقعی.
20
47000
3000
این دیگر معتبریا واقعی نیست.
01:05
What is realواقعی is separatenessجدایی,
21
50000
2000
چیزی که واقعیت دارد جدابودن است.
01:07
and at some pointنقطه in earlyزود babyhoodعزیزم,
22
52000
2000
و در مرحله ای از اوایل بچگی،
01:09
the ideaاندیشه of selfخود
23
54000
2000
ایده ای از "خود"
01:11
startsشروع می شود to formفرم.
24
56000
2000
شروع به فرم گرفتن می کند.
01:13
Our little portionبخشی of onenessیکپارچگی is givenداده شده a nameنام,
25
58000
3000
سهم کوچک ما از یگانگی نام می گیرد،
01:16
is told all kindsانواع of things about itselfخودش,
26
61000
3000
همه چیز راجع به ما گفته شده است.
01:19
and these detailsجزئیات,
27
64000
2000
و این جزئیات،
01:21
opinionsنظرات and ideasایده ها
28
66000
2000
نظرات و ایده ها
01:23
becomeتبدیل شدن به factsحقایق,
29
68000
2000
تبدیل به حقیقتی می شوند،
01:25
whichکه go towardsبه سمت buildingساختمان ourselvesخودمان,
30
70000
2000
که به سوی ساخت خودمان میرود،
01:27
our identityهویت.
31
72000
2000
هویت خودمان.
01:29
And that selfخود becomesتبدیل می شود the vehicleوسیله نقلیه
32
74000
2000
و این "خود" تبدیل به ماشینی
01:31
for navigatingمرور our socialاجتماعی worldجهان.
33
76000
3000
برای آفرینش جهان اجتماعی مان می شود.
01:34
But the selfخود is a projectionطرح ریزی
34
79000
3000
اما این "خود" یک طرحی است
01:37
basedمستقر on other people'sمردم projectionsپیش بینی ها.
35
82000
2000
بر پایه طرحهای مردم دیگر.
01:39
Is it who we really are?
36
84000
3000
آيا اين آن كسي است كه ما واقعا هستیم؟
01:42
Or who we really want to be, or should be?
37
87000
3000
و یا کسی که واقعا" می خواهیم باشیم، یا باید باشیم؟
01:45
So this wholeکل interactionاثر متقابل
38
90000
3000
خوب کل این تداخل
01:48
with selfخود and identityهویت
39
93000
2000
با "خود" و هویت
01:50
was a very difficultدشوار one for me growingدر حال رشد up.
40
95000
2000
برای بزرگ شدن من بسیار دشوار بود.
01:52
The selfخود that I attemptedتلاش to take out into the worldجهان
41
97000
3000
این "خود" که من تلاش می کردم که به دنیا بیاورمش
01:55
was rejectedرد شد over and over again.
42
100000
3000
باره و بارها رد شد
01:58
And my panicوحشت
43
103000
2000
و ترس من
02:00
at not havingداشتن a selfخود that fitمناسب,
44
105000
2000
از اینکه "خودِ" مناسب را نداشته باشم،
02:02
and the confusionگیجی that cameآمد
45
107000
2000
و سردرگمی که آمد
02:04
from my selfخود beingبودن rejectedرد شد,
46
109000
2000
از "خودِ" من رد شد
02:06
createdایجاد شده anxietyاضطراب, shameشرم آور
47
111000
3000
و اضطراب، شرم
02:09
and hopelessnessناامیدی,
48
114000
2000
و ناامیدی را ایجاد کرد،
02:11
whichکه kindنوع of definedتعریف شده است me for a long time.
49
116000
3000
که برای مدت زیادی به نوعی مرا تعریف کرد.
02:14
But in retrospectنگاهی به گذشته,
50
119000
2000
اما با نگاهی به گذشته،
02:16
the destructionتخریب of my selfخود was so repetitiveتکراری
51
121000
3000
تخریب از "خودِ" من بسیار تکراری بود
02:19
that I startedآغاز شده to see a patternالگو.
52
124000
2000
که من شروع به دیدن یک الگو کردم.
02:21
The selfخود changedتغییر کرد,
53
126000
3000
این" خود" تغییر کرد،
02:24
got affectedمتأثر، تحت تأثیر، دچار، مبتلا, brokenشکسته شده, destroyedنابود,
54
129000
3000
تحت تاثیر قرار گرفت، شکسته و نابود شد،
02:27
but anotherیکی دیگر one would evolveتکامل یابد --
55
132000
3000
و آن دیگری نمو کرد--
02:30
sometimesگاه گاهی strongerقوی تر,
56
135000
2000
بعضی اوقات قوی تر،
02:32
sometimesگاه گاهی hatefulنفرت انگیز,
57
137000
2000
بعضی اوقات متنفر،
02:34
sometimesگاه گاهی not wantingمیخواهم to be there at all.
58
139000
2000
بعضی اوقات نمیخواست که اصلا" اینجا باشد.
02:36
The selfخود was not constantثابت.
59
141000
3000
این" خود" پایدار و ثابت نیست.
02:40
And how manyبسیاری timesبار
60
145000
2000
و چند بار
02:42
would my selfخود have to dieمرگ
61
147000
2000
"خود" من باید بمیرد
02:44
before I realizedمتوجه شدم
62
149000
2000
قبل از اینکه من متوجه بشوم
02:46
that it was never aliveزنده است in the first placeمحل?
63
151000
3000
که این هرگز در مرحله اول زنده نبوده است .
02:49
I grewرشد کرد up on the coastساحل of Englandانگلستان
64
154000
2000
من در سواحل انگلستان بزرگ شدم
02:51
in the '70s.
65
156000
2000
در دهه 70.
02:53
My dadپدر is whiteسفید from Cornwallکورنوال,
66
158000
3000
پدرم سفید پوست اهل کرنوال است،
02:56
and my momمامان is blackسیاه from Zimbabweزیمبابوه.
67
161000
4000
و مادرم سیاه پوست اهل زیمباوه.
03:00
Even the ideaاندیشه of us as a familyخانواده
68
165000
2000
حتی ایده ما به عنوان یک خانواده
03:02
was challengingچالش برانگیز to mostاکثر people.
69
167000
3000
چالشی است برای بیشتر مردم .
03:05
But natureطبیعت had its wickedشرور way,
70
170000
2000
اما طبیعت شیوه ستمکار خود را داشت،
03:07
and brownرنگ قهوه ای babiesنوزادان were bornبدنیا آمدن.
71
172000
2000
و یک نوزاد قهوه ای بدنیا آمد.
03:09
But from about the ageسن of fiveپنج,
72
174000
2000
اما از سن پنج سالگی،
03:11
I was awareمطلع that I didn't fitمناسب.
73
176000
3000
من آگاه شدم که من متناسب نیستم.
03:14
I was the blackسیاه atheistبی خدا kidبچه
74
179000
3000
من بچه سیاه ملحد بودم
03:17
in the all-whiteهمه چیز سفید است Catholicکاتولیک schoolمدرسه runاجرا کن by nunsراهبه ها.
75
182000
3000
در همه مدرسه های سفید کاتولیک که توسط راهبه ها اداره می شد.
03:20
I was an anomalyناهنجاری,
76
185000
2000
من غیر عادی بودم.
03:22
and my selfخود was rootingریشه کن کردن around for definitionتعریف
77
187000
4000
و "خودِ" من در حال ریشه دواندن برای معنی
03:26
and tryingتلاش کن to plugپلاگین in.
78
191000
3000
وتلاش برای متصل شدن بود.
03:29
Because the selfخود likesدوست دارد to fitمناسب,
79
194000
2000
زیرا این "خود" دوست داشت متناسب باشد،
03:31
to see itselfخودش replicatedتکرار شده,
80
196000
2000
برای دیدن "خود" جور و متناسب
03:33
to belongتعلق داشتن.
81
198000
2000
برای متعلق بودن.
03:35
That confirmsتایید می کند its existenceوجود داشتن
82
200000
2000
این موجودیتش
03:37
and its importanceاهمیت.
83
202000
2000
و اهمیتش را تائید می کند
03:39
And it is importantمهم.
84
204000
2000
این مهم است.
03:41
It has an extremelyفوق العاده importantمهم functionعملکرد.
85
206000
2000
این عملکرد بسیار پراهمیتی دارد.
03:43
Withoutبدون it, we literallyعینا can't interfaceرابط with othersدیگران.
86
208000
4000
بدون این ، ما دقیقا" نمیتوانیم بادیگران مرتبط شویم.
03:47
We can't hatchدریچه plansبرنامه ها
87
212000
2000
ما میتوانیم برنامه را هاشور بزنیم
03:49
and climbبالا رفتن that stairwayراه پله of popularityمحبوبیت,
88
214000
3000
و ادعا کنیم که این پله های محبوبیت ،
03:52
of successموفقیت.
89
217000
2000
و موفقیت است.
03:54
But my skinپوست colorرنگ wasn'tنبود right.
90
219000
3000
اما رنگ پوست من درست نبود.
03:57
My hairمو wasn'tنبود right.
91
222000
2000
موهای من درست نبود.
03:59
My historyتاریخ wasn'tنبود right.
92
224000
2000
پیشینه و تاریخ من درست نبود.
04:01
My selfخود becameتبدیل شد definedتعریف شده است
93
226000
2000
"خود" من
04:03
by othernessدیگران,
94
228000
2000
بوسیله ديگري بودن معنی شده
04:05
whichکه meantبه معنای that, in that socialاجتماعی worldجهان,
95
230000
2000
بدین معنا که در این دنیای اجتماعی،
04:07
I didn't really existوجود دارد.
96
232000
2000
من واقعا" وجود نداشتم.
04:09
And I was "other" before beingبودن anything elseچیز دیگری --
97
234000
3000
و من ديگري بودم قبل ازاینکه چیز دیگری باشم--
04:12
even before beingبودن a girlدختر.
98
237000
3000
حتی قبل از اینکه یک دختر باشم.
04:15
I was a noticeableقابل توجه است nobodyهيچ كس.
99
240000
3000
من یک هیچکس قابل توجهی بودم.
04:18
Anotherیکی دیگر worldجهان was openingافتتاح up
100
243000
3000
دنیای دیگری در پیرامون این زمان
04:21
around this time:
101
246000
2000
گشوده شد.
04:23
performanceکارایی and dancingرقصیدن.
102
248000
3000
نمایش دادن و رقصیدن
04:26
That naggingآزار دهنده dreadوحشت of self-hoodخود هود
103
251000
3000
آن ترس آزار دهنده از" خود- بودن"
04:29
didn't existوجود دارد when I was dancingرقصیدن.
104
254000
3000
وقتی من می رقصیدم وجود نداشت.
04:32
I'd literallyعینا loseاز دست دادن myselfخودم.
105
257000
3000
به معنی واقعی من خودم را از دست می دادم.
04:35
And I was a really good dancerرقصنده.
106
260000
3000
من رقصنده بسیار خوبی بودم.
04:38
I would put
107
263000
2000
من می توانستم
04:40
all my emotionalعاطفی expressionاصطلاح
108
265000
2000
همه بیان احساستم را
04:42
into my dancingرقصیدن.
109
267000
2000
در رقص بگذارم.
04:44
I could be in the movementجنبش
110
269000
3000
من می توانستم در جنبشی باشم
04:47
in a way that I wasn'tنبود ableتوانایی to be
111
272000
2000
به شیوه ای که در زندگی واقعیم
04:49
in my realواقعی life, in myselfخودم.
112
274000
3000
قادر نبودم در زندگی وافعی " خود" من باشم.
04:52
And at 16,
113
277000
2000
در سن 16 سالگی،
04:54
I stumbledسقوط کرد acrossدر سراسر anotherیکی دیگر opportunityفرصت,
114
279000
3000
تصادفا" من با فرصت دیگری مواجه شدم.
04:57
and I earnedبه دست آورده my first actingبازیگری roleنقش in a filmفیلم.
115
282000
4000
و من اولین نقشم را در یک فیلم بدست آوردم.
05:01
I can hardlyبه سختی find the wordsکلمات
116
286000
2000
به سختی می توانم واژه هایی را پیدا کنم
05:03
to describeتوصیف کردن the peaceصلح I feltنمد
117
288000
3000
برای شرح صلحی که من احساس کردم
05:06
when I was actingبازیگری.
118
291000
2000
وقتی که من بازی میکردم.
05:08
My dysfunctionalناکارآمد selfخود
119
293000
2000
"خود" ناکارآمد من
05:10
could actuallyدر واقع plugپلاگین in
120
295000
2000
در واقع می توانست متصل شود
05:12
to anotherیکی دیگر selfخود, not my ownخودت,
121
297000
2000
به يك "خود" دیگر، نه مال خودم.
05:14
and it feltنمد so good.
122
299000
3000
و این احساس بسیار خوبی بود.
05:17
It was the first time that I existedوجود داشت
123
302000
2000
این اولین بار بود که
05:19
insideداخل a fully-functioningبه طور کامل عملکرد selfخود --
124
304000
3000
در درون من یک "خود" کارآمد- کامل وجود داشت
05:22
one that I controlledکنترل شده است,
125
307000
3000
که من آن را کنترل می کردم،
05:25
that I steeredهدایت,
126
310000
2000
که من هدایتش می کردم،
05:27
that I gaveداد life to.
127
312000
3000
که من به آن زندگی داده بودم.
05:30
But the shootingتیراندازی کردن day would endپایان,
128
315000
2000
و روز رشد پایان یافت،
05:32
and I'd returnبرگشت
129
317000
2000
و من برگشتم
05:34
to my gnarlyعاقلانه, awkwardبی دست و پا - به شکلی نامناسب selfخود.
130
319000
3000
به من غرغرو، بی دست و پایی "خود".
05:37
By 19,
131
322000
3000
در 19 سالگی،
05:40
I was a fully-fledgedبه طور کامل movieفیلم سینما actorبازیگر,
132
325000
2000
من یک بازیگر تمار عیار سینما بودم،
05:42
but still searchingجستجوکردن for definitionتعریف.
133
327000
3000
اما هنوز در جستجوی معنی بودم .
05:45
I appliedکاربردی to readخواندن anthropologyمردم شناسی
134
330000
2000
من برای مطالعه انسان شناسی
05:47
at universityدانشگاه.
135
332000
2000
در دانشگاه اقدام کردم.
05:49
Drدکتر. Phyllisفیلیس Leeلی gaveداد me my interviewمصاحبه,
136
334000
3000
دکتر فیلیس لی یک مصاحبه با من داشت،
05:52
and she askedپرسید: me, "How would you defineتعريف كردن raceنژاد?"
137
337000
4000
و او از من پرسید"چگونه نژاد را تعریف می کنی؟"
05:56
Well, I thought I had the answerپاسخ to that one,
138
341000
2000
خوب، من فکر کردم من جواب برای این یکی دارم.
05:58
and I said, "Skinپوست colorرنگ."
139
343000
3000
و گفتم،" رنگ پوست."
06:01
"So biologyزیست شناسی, geneticsژنتیک?" she said.
140
346000
4000
" زیست شناسی و ژنتیک چه؟" او گفت.
06:05
"Because, Thandieسه شنبه, that's not accurateدقیق.
141
350000
2000
" زیرا، تاندیا، این دقیق نیست.
06:07
Because there's actuallyدر واقع more geneticژنتیک differenceتفاوت
142
352000
3000
چونکه واقعا" تفاوت ژنتیکی
06:10
betweenبین a blackسیاه Kenyanکنیایی
143
355000
2000
بین یک سیاه پوست کنیایی
06:12
and a blackسیاه Ugandanاوگاندا
144
357000
2000
و یک سیاه پوست آنگولا بیشتر است
06:14
than there is betweenبین a blackسیاه Kenyanکنیایی
145
359000
3000
از بین یک سیاه پوست کنیایی
06:17
and, say, a whiteسفید Norwegianنروژی.
146
362000
2000
و یک سفید پوست نروژی.
06:19
Because we all stemساقه from Africaآفریقا.
147
364000
2000
چونکه بنیاد همه ما از آفریقاست.
06:21
So in Africaآفریقا,
148
366000
2000
خوب در آفریقا،
06:23
there's been more time
149
368000
2000
زمانی زیادی
06:25
to createايجاد كردن geneticژنتیک diversityتنوع."
150
370000
2000
برای ایجاد تنوع ژنی بوده است."
06:27
In other wordsکلمات,
151
372000
2000
به عبارت دیگر،
06:29
raceنژاد has no basisپایه
152
374000
2000
نژاد پایه و اساس
06:31
in biologicalبیولوژیکی or scientificعلمی factواقعیت.
153
376000
3000
در واقعیت بیولوژیکی یا علمی ندارد.
06:34
On the one handدست, resultنتيجه.
154
379000
3000
از یک سو، نتیجه
06:37
Right?
155
382000
2000
درسته؟
06:39
On the other handدست, my definitionتعریف of selfخود
156
384000
3000
و از سوی دیگر، معنی من از "خود"
06:42
just lostکم شده a hugeبزرگ chunkتکه of its credibilityاعتبار.
157
387000
3000
بخش بزرگی از اعتبار خود را از دست داد.
06:45
But what was credibleقابل اعتماد,
158
390000
2000
اما چه چیزی معتبر بود،
06:47
what is biologicalبیولوژیکی and scientificعلمی factواقعیت,
159
392000
3000
واقعیت بیولوژیکی یا علمی چه بود،
06:50
is that we all stemساقه from Africaآفریقا --
160
395000
3000
آیا این نیست که بنیاد هه ما در آفریقاست---
06:53
in factواقعیت, from a womanزن calledبه نام Mitochondrialمیتوکندریا Eveحوا
161
398000
3000
در حقیقت، از زنی به نام حوا میتوکندری
06:56
who livedزندگی می کرد 160,000 yearsسالها agoپیش.
162
401000
3000
که 160000 سال پیش می زیسته است.
06:59
And raceنژاد is an illegitimateنامشروع conceptمفهوم
163
404000
3000
و نژاد یک مفهوم نامشروعی است
07:02
whichکه our selvesخودت have createdایجاد شده
164
407000
2000
که ما "خودمان" آن را خلق کرده ایم
07:04
basedمستقر on fearترس and ignoranceجهل.
165
409000
4000
بر پایه ترس و نادانی.
07:08
Strangelyعجیب و غریب, these revelationsآیات
166
413000
2000
عجیب اینکه، این افشاگری
07:10
didn't cureدرمان my lowکم self-esteemاعتماد به نفس,
167
415000
3000
اعتماد به نفس پائین مرا
07:13
that feelingاحساس of othernessدیگران.
168
418000
3000
ازنظر احساس غيرخودي بودن درمان نکرد.
07:16
My desireمیل to disappearناپدید می شوند
169
421000
2000
تمایل من برای ناپدید شدن
07:18
was still very powerfulقدرتمند.
170
423000
2000
هنوز خیلی قدرتمند بود.
07:20
I had a degreeدرجه from Cambridgeکمبریج;
171
425000
2000
من یک مدرک از کمبریج داشتم:
07:22
I had a thrivingپر رونق careerحرفه,
172
427000
2000
من یک حرفه ی پر رونق داشتم.
07:24
but my selfخود was a carماشین crashسقوط,
173
429000
3000
اما :خود" من یک تصادف رانندگی داشت،
07:27
and I woundزخم up with bulimiabulimia
174
432000
2000
و از تشنگي رنجور شده
07:29
and on a therapist'sدرمانگر couchنیمکت.
175
434000
2000
و روی نیمکت يك درمانگر بود.
07:31
And of courseدوره I did.
176
436000
2000
و البته من انجام دادم.
07:33
I still believedمعتقد
177
438000
2000
من هنوز باور داشتم
07:35
my selfخود was all I was.
178
440000
2000
"خود" من همهء من بود.
07:37
I still valuedارزش self-worthارزش خود
179
442000
2000
هنوز هم "ارزشمندی خود"، براي من
07:39
aboveدر بالا all other worthارزش,
180
444000
2000
از همه ارزش های دیگر ارجمندتر است.
07:41
and what was there to suggestپیشنهاد می دهد otherwiseدر غیر این صورت?
181
446000
3000
والا چه چیزی برای پیشنهاد کردن در آنحا بود؟
07:44
We'veما هستیم createdایجاد شده entireکل valueارزش systemsسیستم های
182
449000
2000
ما کل سیستم های ارزشی را
07:46
and a physicalفیزیکی realityواقعیت
183
451000
2000
و یک واقعیت فیزیکی
07:48
to supportحمایت کردن the worthارزش of selfخود.
184
453000
2000
برای حمایت از ارزش "خود" به وجود آورده بودیم.
07:50
Look at the industryصنعت for self-imageخود تصویر
185
455000
2000
ببينيد به صنايعي كه برای "خودانگاره" ايجاد شده
07:52
and the jobsشغل ها it createsایجاد می کند,
186
457000
2000
ومشاغلی که از اين طريق ایجاد شده است
07:54
the revenueدرآمد it turnsچرخش over.
187
459000
3000
درآمد اين صنعت بي‌اندازه است
07:57
We'dما می خواهیم be right in assumingبا فرض اینکه
188
462000
2000
ما دوست داریم که گمان کنیم
07:59
that the selfخود is an actualواقعی livingزندگي كردن thing.
189
464000
2000
که این "خود" چیز زنده واقعی است.
08:01
But it's not. It's a projectionطرح ریزی
190
466000
3000
اما اینطور نیست: این یک طرح است،
08:04
whichکه our cleverباهوش brainsمغز createايجاد كردن
191
469000
2000
که مغز با هوش ما آفریده
08:06
in orderسفارش to cheatتقلب کردن ourselvesخودمان
192
471000
2000
به منظور گول زدن خودمان
08:08
from the realityواقعیت of deathمرگ.
193
473000
3000
از حقیقت مرگ.
08:12
But there is something
194
477000
2000
اما در اینجا چیزیست
08:14
that can give the selfخود
195
479000
2000
که میتوان به "خود" داد
08:16
ultimateنهایی and infiniteبي نهايت connectionارتباط --
196
481000
3000
ارتباط نهایی و نامحدود--
08:19
and that thing is onenessیکپارچگی,
197
484000
2000
و آن چیز یگانگی،
08:21
our essenceذات.
198
486000
2000
ذات ماست.
08:23
The self'sخودم هستم struggleتقلا
199
488000
2000
این "خود" در مبارزه
08:25
for authenticityاعتبار and definitionتعریف
200
490000
2000
برای اصالت و معنا است
08:27
will never endپایان
201
492000
2000
که هرگز تمام نمیشود
08:29
unlessمگر اینکه it's connectedمتصل to its creatorایجاد کننده --
202
494000
2000
مگر آنکه این با خالق خود متصل شود--
08:31
to you and to me.
203
496000
3000
به تو و به من.
08:34
And that can happenبه وقوع پیوستن with awarenessاطلاع --
204
499000
3000
و این میتواند با آگاهی اتفاق بیفتد--
08:37
awarenessاطلاع of the realityواقعیت of onenessیکپارچگی
205
502000
3000
آگاهی از واقعیت یگانگی
08:40
and the projectionطرح ریزی of self-hoodخود هود.
206
505000
3000
و طرح "خود بودن".
08:43
For a startشروع کن, we can think about
207
508000
2000
برای شروع، ما می توانیم در مورد
08:45
all the timesبار when we do loseاز دست دادن ourselvesخودمان.
208
510000
3000
همه زمانهایی که خودمان را گم کرده ایم فکر کنیم.
08:48
It happensاتفاق می افتد when I danceرقص,
209
513000
2000
وقتی من میرقصیدم ،
08:50
when I'm actingبازیگری.
210
515000
2000
و قتی من اجراء می کنم این اتفاق می افتد.
08:52
I'm earthedزمینی in my essenceذات,
211
517000
2000
من در ذات خودم فرو می روم
08:54
and my selfخود is suspendedمعلق.
212
519000
3000
و "خود" من معلق می شود.
08:57
In those momentsلحظات,
213
522000
2000
در این لحظات،
08:59
I'm connectedمتصل to everything --
214
524000
2000
من به همه چیز متصلم---
09:01
the groundزمینی, the airهوا,
215
526000
3000
به زمین ، به هوا،
09:04
the soundsبرای تلفن های موبایل, the energyانرژی from the audienceحضار.
216
529000
2000
به صدا، به انرژی از طرف تماشاگران.
09:06
All my sensesاحساسات are alertهشدار and aliveزنده است
217
531000
4000
همه حواس من هوشیار و زنده هستند
09:10
in much the sameیکسان way as an infantنوزاد mightممکن feel --
218
535000
3000
بیشتر شبیه شیوه ای که یک نوزاد احساس می کند--
09:13
that feelingاحساس of onenessیکپارچگی.
219
538000
3000
این احساس از یگانگی.
09:16
And when I'm actingبازیگری a roleنقش,
220
541000
3000
وقتی من یک نقش را بازی می کنم،
09:19
I inhabitساکن anotherیکی دیگر selfخود,
221
544000
2000
من ساکن" خود" دیگری هستم،
09:21
and I give it life for awhileچندین بار,
222
546000
2000
و من به آن زندگی می بخشم به عنوان عامل حرکت.
09:23
because when the selfخود is suspendedمعلق
223
548000
3000
زیرا وقتی این "خود" مردد می شود
09:26
so is divisivenessتقسیم بندی
224
551000
2000
تفرقه
09:28
and judgmentداوری.
225
553000
2000
و قضاوت رخ مي‌دهد.
09:30
And I've playedبازی کرد everything
226
555000
2000
من نقشهای مختلفی را بازی کردم
09:32
from a vengefulانتقام ghostشبح in the time of slaveryبردگی
227
557000
2000
از ارواح کینه دوز دوران برده داری
09:34
to Secretaryدبیر، منشی of Stateدولت in 2004.
228
559000
4000
تا وزیر امور خارجه آمریکا در سال 2004.
09:38
And no matterموضوع how other
229
563000
2000
و حالا هیچ مهم نیست که چند تا
09:40
these selvesخودت mightممکن be,
230
565000
2000
از "خودمان " می تواند باشد.
09:42
they're all relatedمربوط in me.
231
567000
4000
همه آنها به من مرتبط هستند.
09:46
And I honestlyصادقانه believe
232
571000
2000
من صادقانه باور دارم
09:48
the keyکلیدی to my successموفقیت as an actorبازیگر
233
573000
2000
که این کلید موفقیت من به عنوان یک بازیگر است
09:50
and my progressپیش رفتن as a personفرد
234
575000
2000
و پیشرفت من به عنوان یک شخص
09:52
has been the very lackعدم of selfخود
235
577000
3000
که فقدان زیادی از "خود" بودن را داشته
09:55
that used to make me feel
236
580000
2000
که در من احساس
09:57
so anxiousمشتاق and insecureناامن.
237
582000
2000
اضطرات و ناامنی را ایجاد می کرد.
09:59
I always wonderedشگفت زده
238
584000
2000
من همواره متعجبم بودم
10:01
why I could feel others'دیگران' painدرد so deeplyعمیقا,
239
586000
4000
که چرا من درد دیگران را عمیقا" احساس می کنم،
10:05
why I could recognizeتشخیص
240
590000
2000
به همین دلیل من می توانم
10:07
the somebodyکسی in the nobodyهيچ كس.
241
592000
3000
کسی را در عين هیچکس محسوب نشدن، تشخیص دهم.
10:10
It's because I didn't have a selfخود to get in the way.
242
595000
4000
این با این دلیل است که من یک "خود" نداشته ام تا به این راه برسم.
10:14
I thought I lackedفاقد substanceمواد,
243
599000
3000
من فکر کردم من فاقد جسم و جوهر هستم
10:17
and the factواقعیت that I could feel others'دیگران'
244
602000
2000
و این حقیقت که من می توانم منظور دیگران را احساس کنم
10:19
meantبه معنای that I had nothing of myselfخودم to feel.
245
604000
3000
من هیچ چیزی از خودم ندارم که حس کنم.
10:22
The thing that was a sourceمنبع of shameشرم آور
246
607000
3000
چیزی که منبع شرم بود
10:25
was actuallyدر واقع a sourceمنبع of enlightenmentروشنگری.
247
610000
3000
در واقع منبعی از روشنگری بود.
10:28
And when I realizedمتوجه شدم
248
613000
2000
و هنگامی که من تشخیص دادم و
10:30
and really understoodفهمید
249
615000
2000
و واقعا" درک کردم
10:32
that my selfخود is a projectionطرح ریزی and that it has a functionعملکرد,
250
617000
3000
که "خود" من یک طرح است و که این یک وظیفه دارد
10:35
a funnyخنده دار thing happenedاتفاق افتاد.
251
620000
2000
یک چیز خنده دار اتفاق افتاد.
10:37
I stoppedمتوقف شد givingدادن it so much authorityقدرت.
252
622000
2000
من جلوي قدرت يافتن آن را گرفتم.
10:39
I give it its dueناشی از.
253
624000
2000
حقش را بهش دادم.
10:41
I take it to therapyدرمان.
254
626000
2000
من آن را برای درمان بردم.
10:43
I've becomeتبدیل شدن به very familiarآشنا
255
628000
2000
من با رفتار ناکارآمد آن
10:45
with its dysfunctionalناکارآمد behaviorرفتار.
256
630000
2000
بسیار آشنا شدم.
10:47
But I'm not ashamedشرمنده of my selfخود.
257
632000
3000
اما من از" خود" من شرمند نیستم.
10:50
In factواقعیت, I respectتوجه my selfخود
258
635000
2000
در واقع، من به "خود" من
10:52
and its functionعملکرد.
259
637000
2000
و عملکرد آن احترام می گذاشتم.
10:54
And over time and with practiceتمرین,
260
639000
3000
با گذشت زمان و تمرین،
10:57
I've triedتلاش کرد to liveزنده
261
642000
2000
من تلاش کردم با ذات خودم
10:59
more and more from my essenceذات.
262
644000
2000
بیشتر و بیشتر زندگی کنم
11:01
And if you can do that,
263
646000
3000
و اگر شما بتوانید این کار را بکنید،
11:04
incredibleباور نکردنی things happenبه وقوع پیوستن.
264
649000
2000
اتفاق باور نکردنی خواهد افتاد.
11:06
I was in Congoکنگو in Februaryفوریه,
265
651000
3000
من در فوریه در کنگو بودم،
11:09
dancingرقصیدن and celebratingجشن گرفتن
266
654000
2000
می رقصیدم و جشن می گرفتم
11:11
with womenزنان who'veچه کسی survivedجان سالم به در برد
267
656000
2000
با زنانی که
11:13
the destructionتخریب of theirخودشان selvesخودت
268
658000
2000
از تخریب خود توسط " خودشان " جان سالم بدر برده بودند
11:15
in literallyعینا unthinkableغیر قابل تصور است waysراه ها --
269
660000
3000
واقعا" به شیوه های غیر قابل تصوری --
11:18
destroyedنابود because other brutalizedوحشیانه, psychopathicروانپزشکی selvesخودت
270
663000
3000
به دلیل تعرض رواني‌وار و وحشیانه خويشتن‌هاي ديگر
11:21
all over that beautifulخوشگل landزمین
271
666000
3000
که در سراسر این سرزمین زیبا
11:24
are fuelingسوختن our selves'خودت addictionاعتیاد
272
669000
3000
كه براي اعتياد ما به خويشتن خويش هيزم فراهم مي‌كنند
11:27
to iPodsآی پاد, Padsپد, and blingبلینگ,
273
672000
3000
به ایپاد، پادس ولوازم گران قیمت،
11:30
whichکه furtherبیشتر disconnectقطع شدن ourselvesخودمان
274
675000
2000
که بیشتر ما را منفصل می کند
11:32
from ever feelingاحساس theirخودشان painدرد,
275
677000
2000
از احساس درد همیشگی آنها ،
11:34
theirخودشان sufferingرنج کشیدن,
276
679000
2000
درد و رنج آنها،
11:36
theirخودشان deathمرگ.
277
681000
2000
مرگ آنها.
11:38
Because, hey,
278
683000
2000
زیرا،
11:40
if we're all livingزندگي كردن in ourselvesخودمان
279
685000
2000
اگر همه ما در خودمان زندگی کنیم
11:42
and mistakingاشتباه it for life,
280
687000
2000
و این اشتباه را در تمام زندگی ادامه دهيم،
11:44
then we're devaluingکاهش ارزش
281
689000
2000
سپس ما زندگی را کم ارزش
11:46
and desensitizingبی حس کردن life.
282
691000
2000
وبدون حساسیت می کنیم.
11:48
And in that disconnectedقطع شده stateحالت,
283
693000
2000
و در این شرایط منفصل،
11:50
yeah, we can buildساختن factoryکارخانه farmsمزارع with no windowsپنجره ها,
284
695000
4000
بله، ما میتوانیم مزارع کارخانه بدون پنجره بسازیم.
11:54
destroyاز بین رفتن marineدریایی life
285
699000
2000
و زندگی دریایی را خراب کنیم
11:56
and use rapeتجاوز به عنف as a weaponسلاح of warجنگ.
286
701000
3000
و تجاوز را به عنوان اسلحه ای برای جنگ استفاده کنیم.
12:00
So here'sاینجاست a noteتوجه داشته باشید to selfخود:
287
705000
3000
خوب در اینجا یک یاداشت برای "خود" است.
12:03
The cracksترک ها have startedآغاز شده to showنشان بده
288
708000
2000
شکافها شروع کرده اند به نمایان شدن
12:05
in our constructedساخته شده است worldجهان,
289
710000
3000
در جهان ساخته شده ما،
12:08
and oceansاقیانوس ها will continueادامه دهید
290
713000
2000
و اقیانوس ها
12:10
to surgeافزایش throughاز طریق the cracksترک ها,
291
715000
2000
خروشان از میان شکافها
12:12
and oilنفت and bloodخون,
292
717000
3000
روخانه ای
12:15
riversرودخانه ها of it.
293
720000
3000
از نفت و خون را ادامه می دهند.
12:18
Cruciallyمهم است, we haven'tنه been figuringبدانید out
294
723000
2000
مهم تر، ما هنوز نمی دانیم
12:20
how to liveزنده in onenessیکپارچگی
295
725000
2000
که چگونه در یگانگی
12:22
with the Earthزمین and everyهرکدام other livingزندگي كردن thing.
296
727000
3000
با زمین و هر موجود دیگری زندگی کنیم ،
12:25
We'veما هستیم just been insanelyدیوانه وار tryingتلاش کن to figureشکل out
297
730000
3000
ما فقط دیوانه وار تلاش کرده ایم تا بفهمیم
12:28
how to liveزنده with eachهر یک other -- billionsمیلیاردها دلار of eachهر یک other.
298
733000
3000
چگونه با یکدیگر زندگی کنیم-- میلیاردها از یکدیگر.
12:31
Only we're not livingزندگي كردن with eachهر یک other;
299
736000
2000
ما فقط با یکدیگر زندگی نمی کنیم:
12:33
our crazyدیوانه selvesخودت are livingزندگي كردن with eachهر یک other
300
738000
3000
"خود" دیوانه ما با یکدیگر زندگی می کنند
12:36
and perpetuatingادامه دادن an epidemicبیماری همه گیر
301
741000
2000
و بیماری همه گیر
12:38
of disconnectionقطع ارتباط.
302
743000
3000
انفصال .
12:41
Let's liveزنده with eachهر یک other
303
746000
3000
بیاید با یکدیگر زندگی کنیم
12:44
and take it a breathنفس کشیدن at a time.
304
749000
3000
و یک نفس در یک زمان بکشیم.
12:47
If we can get underزیر that heavyسنگین selfخود,
305
752000
4000
اگر ما بتوانیم به زیر این "خود" سنگین برویم،
12:51
lightسبک a torchمشعل of awarenessاطلاع,
306
756000
2000
و مشعل آگاهی را روشن کنیم،
12:53
and find our essenceذات,
307
758000
2000
و ذات خودمان را پیدا کنیم
12:55
our connectionارتباط to the infiniteبي نهايت
308
760000
2000
خودمان را به بی نهایت
12:57
and everyهرکدام other livingزندگي كردن thing.
309
762000
3000
و هر موجود زنده دیگری متصل کرده ایم.
13:00
We knewمی دانست it from the day we were bornبدنیا آمدن.
310
765000
2000
ما آن را از روزی که متولد شدیم میدانستیم.
13:02
Let's not be freakedدمدمی مزاجی out
311
767000
2000
بیائید دمدمی مزاج نباشیم
13:04
by our bountifulسودمند nothingnessهیچ چیز.
312
769000
3000
بوسیله سخاوت هیچستان مان.
13:07
It's more a realityواقعیت
313
772000
2000
این بیشتر یک حقیقت است
13:09
than the onesآنهایی که our selvesخودت have createdایجاد شده.
314
774000
2000
نسبت کسی که خودمان آن را خلق کرده ایم.
13:11
Imagineتصور کن what kindنوع of existenceوجود داشتن we can have
315
776000
4000
تصور کنید چه نوع موجودیتی ما می توانیم داشته باشیم
13:15
if we honorافتخار inevitableاجتناب ناپذیر deathمرگ of selfخود,
316
780000
4000
اگر ما به مرگ اجتناب ناپذیر "خود" احترام بگذاریم،
13:19
appreciateقدردانی the privilegeامتیاز of life
317
784000
4000
و رجحان زندگی را تقدیر کنیم
13:23
and marvelممنون at what comesمی آید nextبعد.
318
788000
4000
و چیزی را که می آید تحسین کنیم.
13:27
Simpleساده awarenessاطلاع is where it beginsشروع می شود.
319
792000
3000
آگاهی ساده جایست که آن آگاهي شروع می شود.
13:30
Thank you for listeningاستماع.
320
795000
2000
سپاسگزارم برای گوش فرا دادن.
13:32
(Applauseتشویق و تمجید)
321
797000
17000
(تشویق تماشاگران)
Translated by soheila Jafari
Reviewed by Maral Salehi

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Thandie Newton - Actor
Swinging from Hollywood blockbusters to sensitive indie films, Thandie Newton brings thoughtfulness and delicate beauty to her work.

Why you should listen

Filmgoers first encountered Thandie Newton in the 1991 film Flirting, a tender and skin-crawlingly honest film about young love and budding identity. In her career since then, she’s brought that same intimate touch even to big Hollywood films (she was the moral center of Mission: Impossible II, for instance, and the quiet heart of the head-banging 2012), while maintaining a strong sideline in art films, like the acclaimed Crash and last year’s adaptation of Ntozake Shange’s For colored girls ...  

Born in England, her mother is Zimbabwean, and Newton is active in nonprofit work across the African continent. In 2008, she visited Mali for a campaign to bring clean water to six African nations, and as a V Day board member, Newton visited the Congo earlier this year to raise awareness of the chronic issue of sexual violence toward women and girls.

More profile about the speaker
Thandie Newton | Speaker | TED.com