ABOUT THE SPEAKER
Kate Hartman - Artist and technologist
Kate Hartman creates devices and interfaces for humans, houseplants, and glaciers. Her work playfully questions the ways in which we relate and communicate.

Why you should listen
Kate Hartman, Professor of Wearable and Mobile Technology at the Ontario College of Art and Design, uses simple, open-source technology to build objects and do-it-yourself kits, such as her Inflatable Heart or Glacier Embracing Suit -- that allow for new modes of expression and communication.

She is the co-creator of Botanicalls, a system for letting plants tweet and call their owners when they need watering, or more sunlight. Aways mixing the whimsical with the thought provoking, Hartman and her work raise key questions about how we communicate with our environment, and with ourselves.
More profile about the speaker
Kate Hartman | Speaker | TED.com
TED2011

Kate Hartman: The art of wearable communication

کیت هارتمن: هنر ارتباطات پوشیدني

Filmed:
969,380 views

کیت هارتمن که یک هنرمند است، با استفاده از وسایل الکترونیکی پوشیدني، به بررسی چگونگی ارتباط ما با خودمان و با دنیا می پردازد. در این سخنرانی عجیب و قابل تعمق، او به نمایش " کلاه برای صحبت با خود" ، "قلب باد کردني"، لباس برای بغل کردن یخهای قطبی" و دیگر وسایل غیر قابل پیش بینی می پردازد.
- Artist and technologist
Kate Hartman creates devices and interfaces for humans, houseplants, and glaciers. Her work playfully questions the ways in which we relate and communicate. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:15
My nameنام is Kateکیت Hartmanهارتمن.
0
0
3000
اسم من کیت هارتمن است.
00:22
And I like to make devicesدستگاه ها
1
7000
2000
ومن دوست دارم وسایلی رو بسازم
00:24
that playبازی with the waysراه ها
2
9000
2000
كه از طريق روش هایی که ما با هم تماس و ارتباط داریم، کار کند.
00:26
that we relateمربوط بودن and communicateبرقراری ارتباط.
3
11000
2000
كه از طريق روش هایی که ما با هم تماس و ارتباط داریم، کار کند.
00:28
So I'm specificallyبه طور مشخص interestedعلاقه مند in how we, as humansانسان,
4
13000
3000
بدین ترتیب من بخصوص علاقه مندم بدونم، به عنوان يك انسان ،
00:31
relateمربوط بودن to ourselvesخودمان, eachهر یک other
5
16000
2000
ما چگونه با خودمان، با يكديگر،
00:33
and the worldجهان around us.
6
18000
3000
و با محيط اطرافمون در ارتباط هستیم.
00:43
(Laughterخنده)
7
28000
4000
(خنده تماشاگران)
00:47
So just to give you a bitبیت of contextزمینه,
8
32000
2000
خوب يك مقدار اطلاعات به شما بدم،
00:49
as Juneژوئن said, I'm an artistهنرمند, a technologistتکنسین and an educatorمربی.
9
34000
3000
همانطور كه " جون" گفت، من يك هنرمند ، آدم فني ويك معلم هستم.
00:52
I teachتدریس کنید coursesدوره های آموزشی in physicalفیزیکی computingمحاسبه
10
37000
2000
من دوره‌های محاسبات فیزیکی و فن آوری های پوشیدنی را تدریس می‌کنم.
00:54
and wearableپوشیدنی electronicsالکترونیک.
11
39000
2000
من دوره‌های محاسبات فیزیکی و فن آوری های پوشیدنی را تدریس می‌کنم.
00:56
And much of what I do is eitherیا wearableپوشیدنی
12
41000
2000
و بیشتر کارهای که انجام می‌دهم یا پوشیدنی هستند
00:58
or somehowبه نحوی relatedمربوط to the humanانسان formفرم.
13
43000
3000
یا به یک صورتی‌ به نوع انسانی ربط دارند.
01:01
And so anytimeهر زمان I talk about what I do,
14
46000
2000
بنابراین هروقت راجع به کارهایم صحبت می‌کنم،
01:03
I like to just quicklyبه سرعت addressنشانی
15
48000
2000
دوست دارم خیلی سریع و خلاصه
01:05
the reasonدلیل why bodiesبدن matterموضوع.
16
50000
2000
به دلیل اهمیت بدن اشاره کنم.
01:07
And it's prettyبسیار simpleساده.
17
52000
3000
و این خیلی‌ ساده هست.
01:10
Everybody'sهمه است got one -- all of you.
18
55000
2000
همه یه دونه بدن دارن - همهٔ شما ها.
01:12
I can guaranteeضمانت, everyoneهر کس in this roomاتاق,
19
57000
2000
می‌تونم تضمین کنم، همه توی این اتاق،
01:14
all of you over there, the people in the cushyکثیف seatsصندلی ها,
20
59000
2000
همهٔ شما اونجا، اونایی که روی صندلیهای راحت نشستند،
01:16
the people up topبالا with the laptopsلپ تاپ ها --
21
61000
2000
حضاری که اون بالا با لپ‌-تاپ ‌هاشون هستند--
01:18
we all have bodiesبدن.
22
63000
2000
ما همه بدن داریم.
01:20
Don't be ashamedشرمنده.
23
65000
2000
خجالت نکشید.
01:22
It's something that we have in commonمشترک
24
67000
2000
این چیزی هست که ما همه به صورت مشترک داریم
01:24
and they actعمل کن as our primaryاولیه interfacesرابط ها for the worldجهان.
25
69000
3000
و آنها به عنوان رابط اصلی‌ ما در جهان عمل میکنند.
01:27
And so when workingکار کردن as an interactionاثر متقابل designerطراح,
26
72000
3000
و به این صورت وقتی‌ به عنوان طراح روابط متقابل کار می‌کنم،
01:30
or as an artistهنرمند who dealsمعاملات with participationمشارکت --
27
75000
2000
یا به عنوان یک هنرمند که با مشارکت سرو کار داره،
01:32
creatingپدید آوردن things that liveزنده on, in or around the humanانسان formفرم --
28
77000
4000
--و چیزهایی که در داخل و یا پیرامون نوع انسان زندگی‌ میکنند رو ميسازه--
01:36
it's really a powerfulقدرتمند spaceفضا to work withinدر داخل.
29
81000
3000
این واقعا"فضای پر قدرتی برای کار کردن است.
01:39
So withinدر داخل my ownخودت work,
30
84000
2000
خُب در رابطه با کار خودم،
01:41
I use a broadوسیع rangeدامنه of materialsمواد and toolsابزار.
31
86000
3000
من از مواد و ابزارهای گسترده‌ای استفاده می‌کنم.
01:44
So I communicateبرقراری ارتباط throughاز طریق everything from radioرادیو transceiversفرستنده ها
32
89000
3000
بدین صورت من از طریق همه‌ چیز از فرستنده و گیرنده رادیویی گرفته
01:47
to funnelsفریزر and plasticپلاستیک tubingلوله.
33
92000
2000
تا قیفها و لوله‌های پلاستیکی ارتباط برقرار می‌کنم.
01:49
And to tell you a bitبیت about the things that I make,
34
94000
2000
و برای اینکه کمی‌ به شما در مورد چیزهایی که میسازم بگم،
01:51
the easiestآسان ترین placeمحل to startشروع کن the storyداستان
35
96000
2000
ساده ترین راه برای شروع داستان ، یک کلاه است.
01:53
is with a hatکلاه.
36
98000
3000
ساده ترین راه برای شروع داستان ، یک کلاه است.
01:56
And so it all startedآغاز شده severalچند yearsسالها agoپیش,
37
101000
2000
و بدین ترتیب همه‌ چیز چند سال پیش شروع شد،
01:58
lateدیر است one night when I was sittingنشسته on the subwayمترو, ridingسواری home,
38
103000
3000
وقتی‌ که یک شب دیروقت توی مترو نشسته و به سمت خونه میرفتم
02:01
and I was thinkingفكر كردن.
39
106000
2000
و داشتم فکر ميکردم.
02:03
And I tendگرایش داشتن to be a personفرد who thinksفکر می کند too much and talksگفتگو too little.
40
108000
3000
و من اصولا آدمی‌ هستم که بیشتر فکر می‌کنم و خیلی‌ کم حرف میزنم.
02:06
And so I was thinkingفكر كردن about how it mightممکن be great
41
111000
2000
و داشتم به این فکر می‌کردم که چقدر خوب میشد
02:08
if I could just take all these noisesسر و صدا --
42
113000
2000
اگه می‌تونستم همهٔ این صداها رو بگیرم
02:10
like all these soundsبرای تلفن های موبایل of my thoughtsاندیشه ها in my headسر --
43
115000
2000
-- همهٔ این صداهای افکار درون سرم را --
02:12
if I could just physicallyاز لحاظ جسمی extricateبیرون کشیدن them
44
117000
2000
اگه می‌تونستم آنها را کاملا" آزاد کرده
02:14
and pullکشیدن them out in suchچنین a formفرم
45
119000
2000
و طوری آنها را خارج کنم
02:16
that I could shareاشتراک گذاری them with somebodyکسی elseچیز دیگری.
46
121000
3000
که بتونم آنها رو با یه نفردیگه شریک بشم.
02:19
And so I wentرفتی home, and I madeساخته شده a prototypeنمونه اولیه of this hatکلاه.
47
124000
3000
بنابراین وقتی‌ رفتم خونه، نمونۀ اولیه این کلاه را درست کردم.
02:22
And I calledبه نام it the Mutteringجفت کردن Hatکلاه,
48
127000
2000
و اسمش را "کلاه پچ پچ " گذاشتم،
02:24
because it emittedمنتشر شد these mutteringدروغ گفتن noisesسر و صدا
49
129000
3000
برای اینکه از خودش صداهای پچ پچی را که
02:27
that were kindنوع of tetheredتساوی to you,
50
132000
2000
یک جورایی به شما محدود ميشد، در مياورد،
02:29
but you could detachجدا کردن them
51
134000
2000
اما می تونستید جداشون کنید
02:31
and shareاشتراک گذاری them with somebodyکسی elseچیز دیگری.
52
136000
3000
و آنها را با کسی‌ دیگر شریک شوید.
02:35
(Laughterخنده)
53
140000
5000
(خنده تماشاگران)
02:40
So I make other hatsکلاه as well.
54
145000
2000
بدین ترتیب من کلاهای دیگری رو هم میسازم.
02:42
This one is calledبه نام the Talk to Yourselfخودت Hatکلاه.
55
147000
2000
اسم این‌ یکی "کلاه با خودت حرف بزن" هست.
02:44
(Laughterخنده)
56
149000
2000
(خنده تماشاگران)
02:46
It's fairlyمنصفانه self-explanatoryخود توضیحی است.
57
151000
2000
این خودش نسبتا گویای کارش است.
02:48
It physicallyاز لحاظ جسمی carvesحکاکی می کند out conversationگفتگو spaceفضا for one.
58
153000
4000
اون اساسا" فضای گفتگو برای یک نفر را ایجاد می‌کند.
02:52
And when you speakصحبت out loudبا صدای بلند,
59
157000
2000
و وقتی‌ بلند بلند صحبت می‌کنید
02:54
the soundصدا of your voiceصدای is actuallyدر واقع channeledکانال back into your ownخودت earsگوش ها.
60
159000
4000
صدای خودتون در واقع به گوشهای خودتان برمی‌گرده.
03:00
(Laughterخنده)
61
165000
2000
(خنده تماشاگران)
03:02
And so when I make these things,
62
167000
2000
و بدین ترتیب وقتی این چیزها رو درست می کنم،
03:04
it's really not so much about the objectشی itselfخودش,
63
169000
3000
اصل موضوع در واقع خیلی راجع به خود شیء نیست،
03:07
but ratherنسبتا the negativeمنفی spaceفضا around the objectشی.
64
172000
3000
بلکه بیشتر در مورد فضای منفی پیرامون شیء است.
03:10
So what happensاتفاق می افتد when a personفرد putsقرار می دهد this thing on?
65
175000
3000
خُب وقتی یه نفر اینو سرش می زاره، چه اتفاقی می افته؟
03:13
What kindنوع of an experienceتجربه do they have?
66
178000
2000
چه جور تجربه ای بدست میاره؟
03:15
And how are they transformedتبدیل شده است by wearingپوشیدن it?
67
180000
3000
و چطور با پوشیدن آن، تغییر حالت می دهند؟
03:21
So manyبسیاری of these devicesدستگاه ها
68
186000
2000
خیلی از این وسایل
03:23
really kindنوع of focusتمرکز on the waysراه ها in whichکه we relateمربوط بودن to ourselvesخودمان.
69
188000
3000
در واقع یه جورایی بر روی راههای ارتباطی ما با خودمان تمرکز دارند.
03:26
So this particularخاص deviceدستگاه is calledبه نام the Gutگل سرخ Listenerشنونده.
70
191000
3000
خُب این وسیلۀ بخصوص، "شنوندۀ معده" نام داره.
03:29
And it is a toolابزار
71
194000
2000
و این وسیله ای است
03:31
that actuallyدر واقع enablesرا قادر می سازد one
72
196000
2000
که در واقع شخص را قادر می سازه
03:33
to listen to theirخودشان ownخودت innardsدرونی.
73
198000
3000
تا حرفهای امعا و احشای خودش را بشنود.
03:36
(Laughterخنده)
74
201000
7000
(خنده تماشاگران)
03:43
And so some of these things
75
208000
3000
و بدین ترتیب بعضی از این وسایل
03:46
are actuallyدر واقع more gearedهدایت towardبه سمت expressionاصطلاح and communicationارتباطات.
76
211000
2000
عملا" بیشتر براي بيان حالات و ايجاد ارتباطات پوشيده ميشوند.
03:48
And so the Inflatableتورم Heartقلب
77
213000
2000
از اينرو "قلب باد کردني"
03:50
is an externalخارجی organعضو
78
215000
2000
یک اندام بیرونی است
03:52
that can be used by the wearerپوشنده to expressبیان themselvesخودشان.
79
217000
3000
که افراد می تونن با پوشیدن آن احساساتشون را ابراز کنن.
03:55
So they can actuallyدر واقع inflateتورم it and deflateدفع کردن it
80
220000
3000
بدین طریق که می تونن بر اساس احساساتشان، آنرا باد کرده یا باد آنرا خارج کنند.
03:58
accordingبا توجه to theirخودشان emotionsاحساسات.
81
223000
2000
بدین طریق که می تونن بر اساس احساساتشان، آنرا باد کرده یا باد آنرا خارج کنند.
04:00
So they can expressبیان everything from admirationتحسین and lustشهوت
82
225000
3000
اینطور اونا می تونند هر چیزی را از تحسین و شهوت گرفته تا نگرانی و تشویش بیان کنند.
04:03
to anxietyاضطراب and angstعصبانیت.
83
228000
3000
اینطور اونا می تونند هر چیزی را از تحسین و شهوت گرفته تا نگرانی و تشویش بیان کنند.
04:06
(Laughterخنده)
84
231000
2000
(خنده تماشاگران)
04:08
And some of these are actuallyدر واقع meantبه معنای
85
233000
2000
و بعضی از اینها در واقع به منظور میانجیگری کردن بین تجربه ها ساخته شده اند.
04:10
to mediateمیانجی experiencesتجربیات.
86
235000
2000
و بعضی از اینها در واقع به منظور میانجیگری کردن بین تجربه ها ساخته شده اند.
04:12
So the DiscommunicatorDiscommunicator is a toolابزار for argumentsاستدلال.
87
237000
3000
بنابراین " دو بهم زن" وسیله ای است برای بگو مگوها.
04:15
(Laughterخنده)
88
240000
2000
(خنده تماشاگران)
04:17
And so actuallyدر واقع it allowsاجازه می دهد for an intenseشدید emotionalعاطفی exchangeتبادل,
89
242000
3000
و خوب اون در واقع برای تبادل احساسات شدید بکار می ره،
04:20
but is servesخدمت to absorbجذب
90
245000
2000
اما کلمات نامربوط ادا شده را جذب می کنه.
04:22
the specificityاختصاصی of the wordsکلمات that are deliveredتحویل داده شده.
91
247000
3000
اما کلمات نامربوط ادا شده را جذب می کنه.
04:25
(Laughterخنده)
92
250000
6000
(خنده تماشاگران)
04:31
And in the endپایان,
93
256000
2000
و در نهایت،
04:33
some of these things just actعمل کن as invitationsدعوت نامه ها.
94
258000
2000
برخی از اینها بعنوان محرک بکار برده می شوند.
04:35
So the Earگوش Benderبندر literallyعینا putsقرار می دهد something out there
95
260000
3000
لذا " گاز انبر گوش" ، واقعا" یه جسم خارجی است
04:38
so someoneکسی can grabگرفتن your earگوش
96
263000
2000
که یه نفر می تونه با اون گوش شما رو بگیره
04:40
and say what they have to say.
97
265000
2000
و هر چي ميخواد بهتون بگه.
04:42
So even thoughگرچه I'm really interestedعلاقه مند in the relationshipارتباط
98
267000
2000
بنابراين در عين حال که من به روابط بین انسانها بسيار علاقه مندم،
04:44
betweenبین people,
99
269000
2000
بنابراين در عين حال که من به روابط بین انسانها بسيار علاقه مندم،
04:46
I alsoهمچنین considerدر نظر گرفتن the waysراه ها
100
271000
2000
به راههای ارتباط خود با دنیای اطرافمان نیز اهمیت می دهم.
04:48
in whichکه we relateمربوط بودن to the worldجهان around us.
101
273000
2000
به راههای ارتباط خود با دنیای اطرافمان نیز اهمیت می دهم.
04:50
And so when I was first livingزندگي كردن in Newجدید Yorkیورک Cityشهر a fewتعداد کمی yearsسالها back,
102
275000
3000
و خوب وقتی ابتدا چند سال پیش در نیویورک سیتی زندگی می کردم،
04:53
I was thinkingفكر كردن a lot about
103
278000
2000
خیلی در مورد اشکال رایج مهندسی اطرافم فکر می کردم
04:55
the familiarآشنا architecturalمعماری formsتشکیل می دهد that surroundedاحاطه شده me
104
280000
2000
خیلی در مورد اشکال رایج مهندسی اطرافم فکر می کردم
04:57
and how I would like to better relateمربوط بودن to them.
105
282000
3000
و اینکه چقدر دلم می خواست بیشتر با اونها پیوند داشته باشم.
05:00
And I thought, "Well, hey!
106
285000
2000
و فکر کردم، " خُب، هی!
05:02
Maybe if I want to better relateمربوط بودن to wallsدیوارها,
107
287000
2000
شاید اگه بخوام ارتباط بیشتری با دیوار داشته باشم،
05:04
maybe I need to be more wall-likeمانند دیوار myselfخودم."
108
289000
2000
شاید لازمه خودم هم شبیه دیوار بشم."
05:06
So I madeساخته شده a wearableپوشیدنی wallدیوار
109
291000
2000
بنابراین من یک دیوار پوشیدنی درست کردم
05:08
that I could wearپوشیدن as a backpackکوله پشتی.
110
293000
2000
که مثل یه کوله پشتی قابل پوشیدن بود.
05:10
And so I would put it on
111
295000
2000
و بدین ترتیب اونو پوشیدم
05:12
and sortمرتب سازی of physicallyاز لحاظ جسمی transformتبدیل myselfخودم
112
297000
2000
و یه جورایی جسما" خودم را تغییر شکل دادم
05:14
so that I could eitherیا contributeمشارکت to or critiqueانتقاد
113
299000
2000
تا بتونم در فضای اطرافم سهیم باشم یا از اون انتقاد کنم.
05:16
the spacesفضاها that surroundedاحاطه شده me.
114
301000
2000
تا بتونم در فضای اطرافم سهیم باشم یا از اون انتقاد کنم.
05:18
(Laughterخنده)
115
303000
2000
(خنده تماشاگران)
05:20
And so jumpingپریدن off of that,
116
305000
3000
و خُب خارج از اون موضوع ،
05:23
thinkingفكر كردن beyondفراتر the builtساخته شده environmentمحیط into the naturalطبیعی است worldجهان,
117
308000
3000
و با تفکر ورای دنیای ساختگی و دربارۀ دنیای طبیعی،
05:26
I have this ongoingدر دست اقدام projectپروژه calledبه نام BotanicallsBotanicalls --
118
311000
3000
من پروژه ای بنام " تماس گیاهی" در دست اجرا دارم
05:29
whichکه actuallyدر واقع enablesرا قادر می سازد houseplantsگیاهان آپارتمانی
119
314000
2000
که در اون گیاهان خانگی در واقع قادر خواهند بود
05:31
to tapشیر into humanانسان communicationارتباطات protocolsپروتکل ها.
120
316000
2000
با پروتکل های ارتباطی انسانی تماس حاصل کنند.
05:33
So when a plantگیاه is thirstyتشنه,
121
318000
2000
بنابراین وقتی گیاهی تشنه است،
05:35
it can actuallyدر واقع make a phoneتلفن call
122
320000
2000
راستی راستی می تونه تلفن بزنه
05:37
or postپست a messageپیام to a serviceسرویس like Twitterتوییتر.
123
322000
3000
یا پیامی به سرویسی مثل تویتر ارسال کنه.
05:40
And so this really shiftsتغییرات the humanانسان/plantگیاه dynamicپویا,
124
325000
4000
و بدین ترتیب این براستی پویایی انسان/گیاه را تغییر می دهد،
05:44
because a singleتنها houseخانه plantگیاه
125
329000
3000
چون یک دونه گیاه
05:47
can actuallyدر واقع expressبیان its needsنیاز دارد
126
332000
2000
می تونه عملا" نیازهایش را
05:49
to thousandsهزاران نفر of people at the sameیکسان time.
127
334000
3000
به هزاران نفر در آن واحد بیان کند.
05:52
And so kindنوع of thinkingفكر كردن about scaleمقیاس,
128
337000
2000
و خُب یه جورایی راجع به مقیاس فکر می کردم،
05:54
my mostاکثر recentاخیر obsessionوسواس
129
339000
2000
و البته آخرین مشغولیت ذهنی من،
05:56
is actuallyدر واقع with glaciersیخچال ها -- of courseدوره.
130
341000
4000
در واقع یخهای قطبی است.
06:00
And so glaciersیخچال ها are these magnificentباشکوه beingsموجودات,
131
345000
3000
و خُب یخچالهای طبیعی ، موجودات شگفت انگیزی هستند،
06:03
and there's lots of reasonsدلایل to be obsessedغرق with them,
132
348000
3000
و دلایل زیادی وجود داره که فکر آدمی به اونها مشغول باشه،
06:06
but what I'm particularlyبه خصوص interestedعلاقه مند in
133
351000
2000
اما آنچه من بخصوص به آن علاقه مندم، ارتباط انسان- یخچال قطبی است.
06:08
is in human-glacierانسان یخچال دار relationsروابط.
134
353000
2000
اما آنچه من بخصوص به آن علاقه مندم، ارتباط انسان- یخچال قطبی است.
06:10
(Laughterخنده)
135
355000
2000
(خنده تماشاگران)
06:12
Because there seemsبه نظر می رسد to be an issueموضوع.
136
357000
2000
چون بنظر میرسه مشکلی در اینجاست.
06:14
The glaciersیخچال ها are actuallyدر واقع leavingترک us.
137
359000
2000
یخچالهای طبیعی در واقع دارند ما را ترک می کنند.
06:16
They're bothهر دو shrinkingکوچک شدن and retreatingعقب نشینی --
138
361000
2000
آنها هم دارند کوچک می شوند و هم عقب نشینی می کنند --
06:18
and some of them have disappearedناپدید شد altogetherدر مجموع.
139
363000
2000
و بعضی از اونها کلا ناپدید شده اند.
06:20
And so I actuallyدر واقع liveزنده in Canadaکانادا now,
140
365000
3000
و من درحال حاضر در کانادا زندگی می کنم،
06:23
so I've been visitingبازدید one of my localمحلی glaciersیخچال ها.
141
368000
2000
و بدین ترتیب من به دیدن یکی از یخچالهای محلی مان رفتم.
06:25
And this one'sیک نفر particularlyبه خصوص interestingجالب هست,
142
370000
2000
و این یکی بطور خاصی جالبه،
06:27
because, of all the glaciersیخچال ها in Northشمال Americaآمریکا,
143
372000
2000
چون در بین همۀ یخچالهای طبیعی آمریکای شمالی،
06:29
it receivesدریافت می کند the highestبالاترین volumeحجم of humanانسان trafficترافیک in a yearسال.
144
374000
3000
این یکی سالیانه بیشترین بازدیدکننده را پذیراست.
06:32
They actuallyدر واقع have these busesاتوبوس that driveراندن up and over the lateralجانبی moraineدریایی
145
377000
3000
اونا درحقیقت با این اتوبوسها روی این یخ رُفت ها حرکت کرده و مردم را جابجا می کنند.
06:35
and dropرها کردن people off on the surfaceسطح of the glacierیخچال و فریزر.
146
380000
3000
اونا درحقیقت با این اتوبوسها روی این یخ رُفت ها حرکت کرده و مردم را جابجا می کنند.
06:38
And this has really gottenدریافت کردم me thinkingفكر كردن
147
383000
2000
و این تجربۀ اولین برخورد، فکر مرا بخودش مشغول کرد.
06:40
about this experienceتجربه of the initialاولیه encounterرویارویی.
148
385000
2000
و این تجربۀ اولین برخورد، فکر مرا بخودش مشغول کرد.
06:42
When I meetملاقات a glacierیخچال و فریزر for the very first time,
149
387000
4000
وقتی برای اولین بار یک یخچال طبیعی را ببینم، چه کار کنم؟
06:46
what do I do?
150
391000
2000
وقتی برای اولین بار یک یخچال طبیعی را ببینم، چه کار کنم؟
06:48
There's no kindنوع of socialاجتماعی protocolپروتکل for this.
151
393000
4000
هیچ اصول برخورد اجتماعی برای این موضوع وجود ندارد.
06:52
I really just don't even know
152
397000
2000
من واقعا" حتی نمی دونم چطور سلام بدم.
06:54
how to say helloسلام.
153
399000
2000
من واقعا" حتی نمی دونم چطور سلام بدم.
06:56
Do I carveحك كردن a messageپیام in the snowبرف?
154
401000
3000
آیا یه پیامی روی برف حک کنم؟
06:59
Or perhapsشاید I can assembleجمع کن one
155
404000
2000
یا شاید با سرهم کردن تکه های یخ ، یکی روی آن بنویسم--
07:01
out of dotنقطه and dashخط تیره iceیخ cubesمکعبها --
156
406000
2000
یا شاید با سرهم کردن تکه های یخ ، یکی روی آن بنویسم--
07:03
iceیخ cubeمکعب Morseمورس codeکد.
157
408000
2000
مورس تکه های یخ.
07:05
Or perhapsشاید I need to make myselfخودم a speakingصحبت كردن toolابزار,
158
410000
2000
یا شاید باید خودم رو مثل یه وسیلۀ گویا دربیارم،
07:07
like an icyیخی megaphoneمگاپنس
159
412000
2000
مثل یه تلفن غول پیکر یخی
07:09
that I can use to amplifyتقویت my voiceصدای
160
414000
2000
که با استفاده از اون صدایم را تقویت کرده
07:11
when I directمستقیم it at the iceیخ.
161
416000
2000
و به سمت یخ هدایت کنم.
07:13
But really the mostاکثر satisfyingرضایت بخش experienceتجربه I've had
162
418000
2000
ولی واقعا" جالب ترین تجربه ای که تا کنون داشته ام
07:15
is the actعمل کن of listeningاستماع,
163
420000
2000
تجربۀ شنیدن است،
07:17
whichکه is what we need in any good relationshipارتباط.
164
422000
2000
چیزی که در هر ارتباطی به اون نیاز داریم.
07:19
And I was really struckرخ داد by how much it affectedمتأثر، تحت تأثیر، دچار، مبتلا me.
165
424000
3000
و من از میزان تأثیر اون بر خودم متعجب بودم.
07:22
This very basicپایه ای shiftتغییر مکان in my physicalفیزیکی orientationگرایش
166
427000
3000
همین تغییر ابتدایی در تشخیص موقعیت فیزیکی من
07:25
helpedکمک کرد me shiftتغییر مکان my perspectiveچشم انداز
167
430000
2000
باعث شد که نگرش خود را در ارتباط با یخچال طبیعی تغییر دهم.
07:27
in relationرابطه to the glacierیخچال و فریزر.
168
432000
2000
باعث شد که نگرش خود را در ارتباط با یخچال طبیعی تغییر دهم.
07:29
And so sinceاز آنجا که we use devicesدستگاه ها
169
434000
2000
و از آنجائیکه این روزها برای درک چگونگی ارتباط با جهان، از وسایل استفاده می کنیم،
07:31
to figureشکل out how to relateمربوط بودن to the worldجهان these daysروزها,
170
436000
4000
و از آنجائیکه این روزها برای درک چگونگی ارتباط با جهان، از وسایل استفاده می کنیم،
07:35
I actuallyدر واقع madeساخته شده a deviceدستگاه calledبه نام the Glacierیخچال Embracingدر آغوش گرفتن Suitکت و شلوار.
171
440000
3000
من در واقع وسیله ای بنام "لباس در آغوش گرفتن یخهای قطبی" ساختم.
07:38
(Laughterخنده)
172
443000
2000
(خنده تماشاگران)
07:40
And so this is constructedساخته شده است out of a heatحرارت reflectedمنعکس شده است materialمواد
173
445000
3000
و بدین ترتیب این از موادی که حرارت را منتقل می کنند ساخته شده
07:43
that servesخدمت to mediateمیانجی the differenceتفاوت in temperatureدرجه حرارت
174
448000
2000
و طوری عمل می کند که تفاوت حرارت بین بدن انسان و یخهای قطبی را تنظیم می کند.
07:45
betweenبین the humanانسان bodyبدن and the glacialیخبندان iceیخ.
175
450000
3000
و طوری عمل می کند که تفاوت حرارت بین بدن انسان و یخهای قطبی را تنظیم می کند.
07:48
And onceیک بار again, it's this invitationدعوت نامه
176
453000
3000
و یکبار دیگه، این مردم را بر می انگیزه
07:51
that asksمی پرسد people to layغیر روحانی down on the glacierیخچال و فریزر
177
456000
4000
که روی یخها دراز کشیده و اونو در آغوش بگیرند.
07:55
and give it a hugدر آغوش گرفتن.
178
460000
3000
که روی یخها دراز کشیده و اونو در آغوش بگیرند.
07:58
So, yeaبله, this is actuallyدر واقع just the beginningشروع.
179
463000
2000
خُب، آره، این البته تازه شروع کاره.
08:00
These are initialاولیه musingsتجربیات for this projectپروژه.
180
465000
2000
اینها خلاقیتهای هنری ابتدایی در این پروژه هستند.
08:02
And just as with the wallدیوار, how I wanted to be more wall-likeمانند دیوار,
181
467000
3000
و درست مثل جریان دیوار، که چطور خواستم مثل دیوار باشم،
08:05
with this projectپروژه, I'd actuallyدر واقع like to take more a of glacialیخبندان paceسرعت.
182
470000
4000
با این پروژه، در واقع می خوام پا به پای یخهای قطبی پیش برم.
08:09
And so my intentقصد
183
474000
2000
و بنابراین قصدم اینه که
08:11
is to actuallyدر واقع just take the nextبعد 10 yearsسالها
184
476000
4000
ده سال آینده را عملا" در راه ادامۀ یکسری پروژه های گروهی صرف کنم
08:15
and go on a seriesسلسله of collaborativeمشارکتی projectsپروژه ها
185
480000
4000
ده سال آینده را عملا" در راه ادامۀ یکسری پروژه های گروهی صرف کنم
08:19
where I work with people from differentناهمسان disciplinesرشته ها --
186
484000
2000
و در آنها با افرادی در رشته های متفاوت از قبیل هنرمند، تکنولوژیست، و دانشمند کار کنم
08:21
artistsهنرمندان, technologistsتکنسین ها, scientistsدانشمندان --
187
486000
2000
و در آنها با افرادی در رشته های متفاوت از قبیل هنرمند، تکنولوژیست، و دانشمند کار کنم
08:23
to kindنوع of work on this projectپروژه
188
488000
2000
و باهم به شکلی روی پروژۀ چگونگی بهبود روابط انسان با یخچالهای قطبی کار کنیم.
08:25
of how we can improveبهتر کردن human-glacierانسان یخچال دار relationsروابط.
189
490000
3000
و باهم به شکلی روی پروژۀ چگونگی بهبود روابط انسان با یخچالهای قطبی کار کنیم.
08:29
So beyondفراتر that, in closingبسته شدن,
190
494000
3000
خُب وراي اينها، در خاتمه،
08:32
I'd just like to say that we're in this eraدوران
191
497000
3000
مایلم بگویم که که ما در عرصۀ ارتباطات و گسترش وسایل هستیم،
08:35
of communicationsارتباطات and deviceدستگاه proliferationتکثیر,
192
500000
3000
مایلم بگویم که که ما در عرصۀ ارتباطات و گسترش وسایل هستیم،
08:38
and it's really tremendousفوق العاده and excitingهیجان انگیز and sexyسکسی,
193
503000
3000
و این واقعا" فوق العاده و هیجان انگیز و شهوت انگیزه
08:41
but I think what's really importantمهم
194
506000
2000
ولی من فکر می کنم آنچه واقعا" دارای اهمیته اینه که
08:43
is thinkingفكر كردن about how we can simultaneouslyهمزمان
195
508000
2000
بیندیشیم چطور می تونیم
08:45
maintainحفظ a senseاحساس of wonderتعجب and a senseاحساس of criticalityانتقاد
196
510000
3000
حس تعجب و حس انتقادی دربارۀ ابزارهای مورد استفاده و راههای ارتباطمان با دنیا را بطور همزمان حفظ کنیم.
08:48
about the toolsابزار that we use and the waysراه ها in whichکه we relateمربوط بودن to the worldجهان.
197
513000
3000
حس تعجب و حس انتقادی دربارۀ ابزارهای مورد استفاده و راههای ارتباطمان با دنیا را بطور همزمان حفظ کنیم.
08:51
Thanksبا تشکر.
198
516000
2000
با سپاس.
08:53
(Applauseتشویق و تمجید)
199
518000
6000
(تشویق حاضرین)
Translated by Farnaz Saghafi
Reviewed by Maral Salehi

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Kate Hartman - Artist and technologist
Kate Hartman creates devices and interfaces for humans, houseplants, and glaciers. Her work playfully questions the ways in which we relate and communicate.

Why you should listen
Kate Hartman, Professor of Wearable and Mobile Technology at the Ontario College of Art and Design, uses simple, open-source technology to build objects and do-it-yourself kits, such as her Inflatable Heart or Glacier Embracing Suit -- that allow for new modes of expression and communication.

She is the co-creator of Botanicalls, a system for letting plants tweet and call their owners when they need watering, or more sunlight. Aways mixing the whimsical with the thought provoking, Hartman and her work raise key questions about how we communicate with our environment, and with ourselves.
More profile about the speaker
Kate Hartman | Speaker | TED.com