ABOUT THE SPEAKER
Natalie Warne - Activist
Natalie Warne did not let being too young stop her from running a successful campaign for the Invisible Children project In this talk, she calls on young people everywhere not to let age stop them from changing the world.

Why you should listen

When she was 17, Natalie Warne learned about the Invisible Children Project -- a campaign to rescue Ugandan children from Joseph Kony’s child armies. As an intern for Invisible Children, she led a nation-wide campaign for the project.  She successfully got the campaign featured on the Oprah Winfrey show, a victory that dramatically raised the profile of the movement.  Natalie now works as a film editor in Los Angeles.

More profile about the speaker
Natalie Warne | Speaker | TED.com
TEDxTeen

Natalie Warne: Being young and making an impact

Filmed:
818,170 views

At 18, Natalie Warne’s work with the Invisible Children movement made her a hero for young activists. She uses her inspiring story to remind us that no one is too young to change the world. (Filmed at TEDxTeen.)
- Activist
Natalie Warne did not let being too young stop her from running a successful campaign for the Invisible Children project In this talk, she calls on young people everywhere not to let age stop them from changing the world. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
My momمامان is a strongقوی blackسیاه womanزن
0
640
3576
مادر من، زنی سیاه‌پوست و قدرتمند است
00:16
who raisedبالا بردن her kidsبچه ها to have
the sameیکسان senseاحساس of strengthاستحکام and prideغرور.
1
4240
3280
که بچه‌هایش را با همان حس قدرت و افتخار
بزرگ کرد.
00:20
This spiritروح was epitomizedظهور
by a singleتنها wallدیوار
2
8400
2256
این روحیه روی یک دیوار
00:22
in our smallکوچک, two-bedroomدو خوابه apartmentاپارتمان
on the Southجنوب Sideسمت of Chicagoشیکاگو.
3
10680
3456
در آپارتمان کوچک و دو خوابه‌ای
در قسمت جنوبی شیکاگو خلاصه شده است.
00:26
Two picturesتصاویر hungآویزان شد proudlyبا افتخار:
4
14160
1256
دو عکس با افتخار، آویزانند:
00:27
one larger-than-lifeبزرگتر از زندگی photoعکس
of my siblingsخواهران و برادران and I
5
15440
3096
عکس بزرگ‌تر،
از من و هم‌نیاهای من
00:30
and the other a pictureعکس of my momمامان
6
18560
1856
و دیگری تصویری از مادر من
00:32
at 12 yearsسالها oldقدیمی
7
20440
1216
در ۱۲ سالگی است که
00:33
staringخیره شدن into the eyesچشم ها
of Drدکتر. Martinمارتین Lutherلوتر Kingپادشاه, Jrجونیور.
8
21680
2720
که به چشمان دکتر مارتین لوتر کینگ، جونیور
خیره شده است.
00:37
When I was youngerجوانتر,
I used to standایستادن on my tippy-toestippy-انگشتان پا,
9
25880
2936
وقتی جوانتر بودم، بر روی
نوک انگشتانم می‌ایستادم،
00:40
stareخیره شدن at that pictureعکس,
10
28840
1256
به عکس خیره می‌شدم،
00:42
closeبستن my eyesچشم ها tightlyمحکم,
and just pretendوانمود کنید that it was me
11
30120
2575
چشمانم را محکم می‌بستم و
فقط وانمود می‌کردم که من هستم.
00:44
gazingزل زدن up at the man who revolutionizedانقلابی
the Civilمدنی Rightsحقوق Movementجنبش,
12
32720
3816
به مردی که جنبش حقوق مدنی
را تغییر داده بود، زل می‌زدم،
00:48
who marchedراه می رفت on Washingtonواشنگتن
and who transformedتبدیل شده است a generationنسل
13
36560
2776
کسی که در واشنگتن حرکت کرد
و نسلی را با جمله
00:51
by his wordsکلمات, "I have a dreamرویا."
14
39360
1480
«من رویایی دارم»اش متحول کرد.
00:53
But I did get to meetملاقات him.
15
41760
1616
اما باید او را می‌دیدم.
00:55
Now, obviouslyبدیهی است, I didn't meetملاقات Drدکتر. Kingپادشاه,
16
43400
1896
خب، بدیهی است که با دکتر کینگ دیدار نکردم
00:57
but I metملاقات کرد a man namedتحت عنوان Drدکتر. Vincentوینسنت Hardingهاردینگ.
17
45320
2080
اما مردی به نام دکتر «وینسنت هاردینگ»
را ملاقات کردم.
01:00
He workedکار کرد with Drدکتر. Kingپادشاه from day one
18
48080
1896
او از روز اول با دکتر کینگ کار کرد
01:02
and even wroteنوشت some of his
mostاکثر iconicنمادین speechesسخنرانی ها.
19
50000
2600
و حتی برخی از سخنرانی‌های
برجسته او را نوشته است.
01:05
You see, this was a really
importantمهم momentلحظه for me as a kidبچه,
20
53600
2856
می‌دانید، این یک لحظه واقعا مهم برای من،
عنوان یک بچه بود،
01:08
because it was the first time
that I realizedمتوجه شدم
21
56480
2136
چون این اولین بار بود که متوجه شدم
01:10
that it wasn'tنبود just Drدکتر. Kingپادشاه
who led this revolutionانقلاب,
22
58640
2496
این تنها دکتر کینگ نبود که
این انقلاب را رهبری کرد،
01:13
but he was surroundedاحاطه شده by a movementجنبش
madeساخته شده up of anonymousناشناس extraordinariesextraordinaries.
23
61160
4359
بلکه او توسط جنبشی احاطه شده بود که توسط
افراد ناشناس خارق العاده‌ای ساخته شده بود.
01:19
Anonymousناشناس extraordinariesextraordinaries are people
who work selflesslyخودخواهانه and vigorouslyبه شدت در
24
67320
3896
ناشناسان خارق العاده‌ افرادی هستند که
ازخودگذشته و با قدرت، برای آنچه
01:23
for what they believe in,
25
71240
1256
باور دارند، کار می‌کنند
01:24
people who are motivatedانگیزه by convictionمحکومیت
and not recognitionبه رسمیت شناختن.
26
72520
3176
افرادی که انگیزه آن‌ها از روی
عقیده و نه شناخت است.
01:27
It tookگرفت me a long time to realizeتحقق بخشیدن
the significanceاهمیت of this momentلحظه,
27
75720
3136
مدت زمان زیادی طول کشید تا
اهمیت این لحظه را متوجه شوم تا زمانی
01:30
untilتا زمان I was much olderمسن تر.
28
78880
1256
که خیلی بزرگتر بودم.
01:32
And like I said, I grewرشد کرد up in Chicagoشیکاگو.
29
80160
1856
و همان‌طور که گفتم،
در شیکاگو بزرگ شدم.
01:34
I grewرشد کرد up in a roughخشن, poorفقیر neighborhoodمحله,
30
82040
2056
من در محله خشن و فقیر بزرگ شدم اما
01:36
but it didn't really matterموضوع to me as kidبچه
31
84120
1976
واقعا به عنوان یک بچه
برایم اهمیتی نداشت.
01:38
because I literallyعینا have
the mostاکثر incredibleباور نکردنی familyخانواده in the worldجهان.
32
86120
3096
چون من به معنای واقعی کلمه
باورنکردنی‌ترین خانواده جهان را دارم.
01:41
Two things that I did
struggleتقلا with a lot
33
89240
2096
دو چیز که من بسیار
با آن‌ها سر و کله زدم،
01:43
growingدر حال رشد up was one --
34
91360
1216
یکی بزرگ شدن بود-
01:44
that my dadپدر has been sickبیمار my wholeکل life.
35
92600
2296
در تمام زندگی من، پدرم بیمار بوده است.
01:46
He suffersرنج می برد from Parkinson'sپارکینسون
and pancreatitisپانکراتیت,
36
94920
2496
او از پارکینسون و پانکراتیت رنج می‌برد،
01:49
and as a kidبچه, it was so hardسخت
for me to watch my heroقهرمان
37
97440
3296
و به عنوان یک بچه، برایم
خیلی سخت بود که قهرمانم را
01:52
in so much painدرد.
38
100760
1280
در درد بسیار ببینم.
01:54
And my other issueموضوع was with me.
39
102640
2336
و دیگر مسئله‌ام با خودم بود.
01:57
I guessحدس بزن you could say
I had an identityهویت crisisبحران.
40
105000
2200
حدس می‌زنم، که می‌گویید
من بحران هویت داشته‌ام.
01:59
I had to moveحرکت fourچهار timesبار
duringدر حین highبالا schoolمدرسه,
41
107640
2096
در طول دبیرستان، مجبور شدم۴ بار
جابه‌جا شوم
02:01
and my freshmanتازه وارد yearسال I wentرفتی
to an extremelyفوق العاده racistنژاد پرست highبالا schoolمدرسه.
42
109760
3296
و سال اول سال
به دبیرستانی بسیار نژادپرست رفتم.
02:05
Kidsکودکان و نوجوانان were so cruelظالمانه.
43
113080
1376
بچه‌ها خیلی بی‌رحم بودند.
02:06
They gaveداد us hateنفرت lettersنامه ها,
44
114480
1656
آنها پیام‌های نفرت‌انگیز می‌دادند.
02:08
wroteنوشت terribleوحشتناک things on our lockersقفسه ها
45
116160
1816
چیزهای وحشتناکی روی قفسه‌های ما نوشتند
02:10
and because I'm biracialbiracial,
they would tell me,
46
118000
2136
و چون دورگه هستم، آن‌ها به من می‌گفتند
02:12
"You can't be bothهر دو.
You have to chooseانتخاب کنید, blackسیاه or whiteسفید."
47
120160
2656
«نمی‌توانی هر دو باشی.
باید انتخاب کنی، سیاه یا سفید.»
02:14
And in the endپایان
I just resentedمتاسف شدم beingبودن eitherیا.
48
122840
2216
و در نهایت من فقط
از آن دو متنفر بودم.
02:17
And then all of a suddenناگهانی,
my seniorارشد yearسال rollsرول around, 2008,
49
125080
2856
و پس از آن ناگهان،
در سال آخرم حدود ۲۰۰۸،
02:19
and beingبودن mixedمخلوط شده, beingبودن raciallyنژادی
ambiguousمبهم is this newجدید coolسرد fadمحو شدن,
50
127960
2976
و مخلوط بودن، از لحاظ نژادی مبهم بودن،
این مد جدید باحالی بود،
02:22
like, "Natalieناتالی, now it's OK
for you to like you. You're prettyبسیار now."
51
130960
3216
مثلا، «ناتالی، حالا مشکلی نیست
که دوستت بدارند. حالا زیبا هستی.»
02:26
I was over it. I was tiredخسته شدم of caringمراقبت
about what other people thought
52
134200
3216
مهم نبود. از توجه به این که مردم
راجع به من چه فکر می‌کنند خسته شدم.
02:29
and I just wanted to hurryعجله کن up,
53
137440
1616
و فقط می‌خواستم عجله کنم
02:31
go throughاز طریق my classesکلاس ها,
whateverهر چه schoolمدرسه I was going to be at nextبعد,
54
139080
3096
کلاس‌هایم را بروم،
هر مدرسه ای که قرار بود باشد،
02:34
and graduateفارغ التحصیل.
55
142200
1256
و فارغ التحصیل شوم.
02:35
It wasn'tنبود untilتا زمان I was 17
56
143480
2096
تا که در۱۷ سالگی
02:37
and I saw a filmفیلم
calledبه نام "Invisibleنامرئی Childrenفرزندان"
57
145600
2096
فیلمی به نام «کودکان نامرئی» را دیدم
02:39
that something happenedاتفاق افتاد.
58
147720
2240
که اتفاقی رخ داد.
02:43
Childکودک soldiersسربازان,
59
151080
1656
کودکان سرباز،
02:44
childrenفرزندان as youngجوان as my nephewsبرادرزاده ها
60
152760
2296
بچه‌هایی به کودکی خواهرزاده‌هایم
02:47
beingبودن abductedربوده شد,
givenداده شده AK-AK-47s and forcedمجبور شدم to killکشتن,
61
155080
4136
ربوده می‌شدند، به آن‌ها اِی‌کی-۴۷
می‌دادند و مجبورشان می‌کردند که آدم بکشند
02:51
not just anyoneهر کسی, but oftentimesاغلب اوقات
forcedمجبور شدم to killکشتن theirخودشان ownخودت parentsپدر و مادر,
62
159240
3056
نه هرکسی، بلکه اغلب مجبورشان می‌کردند تا
پدر و مادر خود را بکشند
02:54
theirخودشان ownخودت siblingsخواهران و برادران --
63
162320
1776
خواهران و برادران خود -
02:56
a rebelشورشی armyارتش committingمرتکب شدن massجرم murderآدم کشی
for no politicalسیاسی or religiousدینی reasonدلیل,
64
164120
4616
یک ارتش شورشی بدون دلیل سیاسی یا مذهبی
قتل عام به راه انداخته است
03:00
just because.
65
168760
1200
فقط همین‌طوری
03:02
25 yearsسالها.
66
170880
1520
۲۵ سال
03:05
25 yearsسالها this conflictدرگیری has been going on.
67
173080
2816
این کشمکش ۲۵ سال ادامه داشت.
03:07
I'm 20 yearsسالها oldقدیمی,
68
175920
1416
من ۲۰ ساله هستم
03:09
so that makesباعث می شود this conflictدرگیری
fiveپنج yearsسالها olderمسن تر than me.
69
177360
2480
پس این کشمکش پنج سال از من بزرگتر است.
03:12
One man,
70
180480
1936
یک مرد،
03:14
one man with one charismaticکاریزماتیک voiceصدای,
71
182440
2616
یک مرد با صدای کاریزماتیک
03:17
startedآغاز شده this wholeکل thing.
72
185080
1576
همه چیز را شروع کرد.
03:18
His nameنام is Josephجوزف KonyKony.
73
186680
1200
نام او جوزف کانی است.
03:21
When I saw this filmفیلم, something happenedاتفاق افتاد.
74
189680
1976
وقتی این فیلم را دیدم چیزی اتفاق افتاد.
03:23
Something startedآغاز شده
kindنوع of stirringتکان دادن insideداخل of me,
75
191680
2256
چیزی درون من شروع به
جوشش کرد
03:25
and I couldn'tنمی توانستم identifyشناسایی what it was.
76
193960
1736
و نمی‌توانستم بفهمم که چیست.
03:27
I didn't know if it was rageخشم,
if it was pityتاسف,
77
195720
2136
من نمی‌دانستم خشم بود، یا ترحم
03:29
if I feltنمد guiltyگناهکار
because this was the first time
78
197880
2256
یا احساس گناه، چون اولین بار بود درباره
03:32
I'd heardشنیدم about a 25-year-longسالی طولانی warجنگ.
79
200160
1680
یک جنگ ۲۵ ساله شنیده بودم.
03:34
I couldn'tنمی توانستم even give it a nameنام.
80
202880
1536
حتی نمی‌توانستم به آن نامی دهم.
03:36
All I knewمی دانست is that it kickedلگد زد me off my assالاغ
and I startedآغاز شده askingدرخواست questionsسوالات.
81
204440
2746
همه چیزی که می‌دانستم این بود
که حالم را می‌گرفت
03:39
What do I do? What can one 17-year-oldساله do?
82
207196
3620
و شروع به پرسیدن کردم. چه‌کار کنم؟
یک شخص ۱۷ ساله چه می تواند کند؟
03:42
You've got to give me something.
83
210840
1524
شما باید چیزی به من بدهید
03:44
And they gaveداد me something.
84
212880
1286
و آن‌ها چیزی به من دادند.
03:46
The foundersبنیانگذاران and filmmakersفیلمسازان
at Invisibleنامرئی Childrenفرزندان told me
85
214800
2696
بنیان‌گذاران و فیلم‌سازان
کودکان نامرئی به من گفتند
03:49
that there was this billلایحه,
86
217520
1256
یک لایحه وجود دارد
03:50
that if we could
just get this billلایحه passedگذشت,
87
218800
2016
که اگر بتوانیم این لایحه را تصویب کنیم،
03:52
it would do two things:
one, it would apprehendدستگیره Josephجوزف KonyKony
88
220840
2776
دو نتیجه در بر خواهد داشت:
یکی، جوزف کانی و فرماندهان عالی
03:55
and the topبالا commandersفرماندهان in his rebelشورشی armyارتش,
89
223640
1976
در ارتش شورشی‌اش
دستگیرخواهند شد،
03:57
and two, it would provideفراهم کند fundingمنابع مالی
for the recoveryبهبود of these regionsمناطق
90
225640
3176
و دو، پول لازم برای باسازی این مناطق
04:00
that had been devastatedویران
by 25 yearsسالها of warجنگ.
91
228840
2096
که با ۲۵ سال جنگ ویران شده بود،
فراهم می‌کند.
04:02
And I was like, doneانجام شده. Let me at it.
92
230960
1696
«انجامش می‌دهم»
مرا مسئولش کنید.
04:04
I swearسوگند I will do whateverهر چه I can
to make this happenبه وقوع پیوستن.
93
232680
2480
قسم می‌خورم هر چه در توانم هست
را انجام دهم تا این امر محقق شود.
04:07
So myselfخودم and 99 other
idealisticایده آلیست 18- to 20-year-oldsسالمندان
94
235800
4296
بنابراین خودم و ۹۹ نفر دیگر از
آرمان‌گرایان ۱۸ تا ۲۰ ساله
04:12
hoppedhopped on a planeسطح to internکارآموز
in Sanسان Diegoدیگو with Invisibleنامرئی Childrenفرزندان.
95
240120
3080
سوار هوا‍‍‍‍‍‍پیمای به مقصد سن دیگو شدیم
تا کودکان نامرئی را متوقف کنیم.
04:15
I was postponingتعویق collegeکالج.
We weren'tنبودند gettingگرفتن paidپرداخت شده for this
96
243880
3216
کالج را به تعویق انداختم
ما برای این کار پولی نمی‌گرفتیم
04:19
and you could call it irresponsibleبی مسئولیت
or crazyدیوانه -- my parentsپدر و مادر did.
97
247120
3176
ومی توانید آن را غیرمسئولانه و یا جنون
بنامید مثل پدر و مادرم.
04:22
But for us, it would have been
insaneدیوانه not to go.
98
250320
3160
اما برای ما، اگر نمی‌رفتیم
جنون بود.
04:26
We all feltنمد this urgencyضرورت,
and we would do whateverهر چه it tookگرفت
99
254120
3255
همه این فوریت را حس می‌کردیم و
هر کاری که لازم بود انجام می‌دادیم
04:29
to passعبور this billلایحه.
100
257399
1721
تا این لایحه تصویب شود.
04:31
So we were givenداده شده our first taskوظیفه.
101
259839
1857
بنابراین اولین ماموریتمان این بود.
04:33
We were going to planطرح an eventرویداد calledبه نام
the Rescueنجات of Josephجوزف Kony'sKony است Childکودک Soldiersسربازان
102
261720
3776
قصد داشتیم یک رویداد به نام نجات سربازان
کودک جوزف کانی را برنامه ریزی کنیم
04:37
where participantsشركت كنندگان would come
in a hundredصد citiesشهرها worldwideدر سراسر جهان
103
265520
3136
جایی که شرکت کنندگان در صد شهر
در سراسر جهان شرکت می‌کردند و
04:40
and rallyتجمع in theirخودشان cityشهر centerمرکز
104
268680
1456
در مرکز شهر خود تجمع می‌کردند
04:42
untilتا زمان a celebrityمشهور or a politicalسیاسی figureشکل
105
270160
2096
تا زمانی یک شخص مشهور
یا یک شخص سیاسی
04:44
cameآمد and used theirخودشان voiceصدای
on behalfاز طرف of these childکودک soldiersسربازان,
106
272280
2896
بیاید و از صدایش به نفع
سربازان کودک استفاده کند
04:47
and at that pointنقطه eachهر یک cityشهر was "rescuedنجات داد."
107
275200
2200
و در آن زمان هر شهر، نجات می‌یافت.
04:49
But the catchگرفتن was, we weren'tنبودند
leavingترک the citiesشهرها untilتا زمان we were rescuedنجات داد.
108
277840
3640
اما محدودیت این بود، ما تا زمانی که نجات
نمی‌یافتیم، شهرها را ترک نمی‌کردیم.
04:54
I was givenداده شده Chicagoشیکاگو and nineنه other citiesشهرها
109
282000
2176
مسئولیت شیکاگو و نُه شهر به من محول شد،
04:56
and I told my bossesکارفرمایان, I was like,
110
284200
1616
و به رئیس‌هایم گفتم،
04:57
"If we're going for big-nameبزرگ نام people,
why not go for the queenملکه beeزنبور عسل? Right?
111
285840
3456
اگر به خاطر افراد مشهور می‌رویم،
چرا دنبال ملکه زنبور نیستیم؟ درست است؟
05:01
Why not go for Oprahاپرا Winfreyوینفری?"
112
289320
1456
چرا به سراغ اپرا وینفری نرویم؟
05:02
They thought I was a little idealisticایده آلیست,
but I mean, we were tryingتلاش کن to think bigبزرگ.
113
290800
3776
فکر کردند کمی ایده‌آل‌گرا هستم، اما منظورم
این بود که سعی داشتیم بزرگ فکر کنیم.
05:06
We were doing an impossibleغیرممکن است thing,
114
294600
1656
داشتیم کار غیرممکنی
انجام می‌دادیم
05:08
so why not try to reachنائل شدن
more impossibleغیرممکن است things?
115
296280
2216
پس چرا سعی نکنیم
به غیرممکن‌های بیشتری برسیم؟
05:10
And so we had from Januaryژانویه
to Aprilآوریل to get this doneانجام شده.
116
298520
2480
بنابراین از ژانویه تا آوریل
فرصت انجامش را داشتیم.
05:14
This is the numberعدد of hoursساعت ها
that I spentصرف شده on logisticsتدارکات,
117
302480
3016
این تعداد ساعت‌هایی است که
صرف تدارکات کردم
05:17
from gettingگرفتن permitsمجوزها
to rallyingتجمع participantsشركت كنندگان
118
305520
2376
از گرفتن مجوز برای
جمع آوری شرکت کنندگان
05:19
and findingیافته venuesسالن ها.
119
307920
1520
و پیدا کردن محل‌ها.
05:23
This is the numberعدد of timesبار
that I was rejectedرد شد
120
311000
2216
این تعداد دفعاتی است که از سوی
05:25
by celebrities'مشاهیر agentsعاملان
or politicians'سیاستمداران secretariesمنشی ها.
121
313240
2640
مدیربرنامه‌های افراد مشهور
یا سیاست‌مداران رد شدم.
05:30
That is amountمیزان of moneyپول
that I spentصرف شده personallyشخصا
122
318160
2896
این مبلغی است که شخصا برای
05:33
on Redسرخ Bullبول and Dietرژیم غذایی Cokeکک
to stayاقامت کردن awakeبیدار duringدر حین this movementجنبش.
123
321080
2896
رد بول و نوشابه رژیمی دادم
برای بیدار ماندن در طول این جنبش.
05:36
(Laughterخنده)
124
324000
1216
(خنده حاضرین)
05:37
You can judgeقاضی me if you want to.
125
325240
1560
می‌توانید قضاوتم کنید.
05:39
That is my hospitalبیمارستان billلایحه
from the kidneyکلیه infectionعفونت I got
126
327520
2856
این صورت‌حساب بیمارستان من
به خاطر عفونت کلیه‌ام
05:42
from an overconsumptionمصرف بیش از حد of caffeineکافئین
dueناشی از to this eventرویداد.
127
330400
3416
به خاطر سومصرف کافئین
به دلیل این رویداد است.
05:45
(Laughterخنده)
128
333840
1016
(خنده حاضرین)
05:46
These were just some
of the ridiculousمسخره things that we did
129
334880
2696
اینها فقط برخی از چیزهای مسخره‌‌‌ای بود
که انجام دادیم
05:49
to try and pullکشیدن this eventرویداد off.
130
337600
1536
در تلاشی جهت مدیریت این رویداد.
05:51
And so Aprilآوریل 21 rollsرول around
and the eventرویداد beginsشروع می شود.
131
339160
2736
و به این ترتیب ۲۱ آوریل می‌آید
و رویداد شروع می‌شود.
05:53
A hundredصد citiesشهرها around the worldجهان.
They were beautifulخوشگل.
132
341920
2576
صد شهر در سراسر جهان.
آن‌ها زیبا بودند.
05:56
Sixشش daysروزها laterبعد, all the citiesشهرها
were rescuedنجات داد but one:
133
344520
3296
شش روز بعد تمام شهرها نجات یافتند
به‌جز یکی:
05:59
Chicagoشیکاگو.
134
347840
1576
شیکاگو
06:01
So we were waitingدر انتظار in the cityشهر.
135
349440
2376
بنابراین در شهر منتظر می‌شدیم.
06:03
People startedآغاز شده comingآینده
from all over the worldجهان,
136
351840
2176
مردم شروع به آمدن از
سراسر جهان می‌کردند
06:06
all over the countryکشور to be reinforcementsتقویت کننده ها
137
354040
1953
در سراسر کشور مشوقی باشند
06:08
and joinپیوستن theirخودشان voiceصدای with oursما.
138
356017
1519
و با ما همصدا شدند.
06:09
And finallyسرانجام, on Mayممکن است 1,
139
357560
1256
و در نهایت، در یکم ماه مه
06:10
we wrappedپیچیده شده ourselvesخودمان around Oprah'sاپرا studioاستودیو
140
358840
2296
در اطراف استودیوی اپرا حلقه زدیم
06:13
and we got her attentionتوجه.
141
361160
1496
و توجهش را جلب کردیم.
06:14
This is a clipکلیپ from a filmفیلم
calledبه نام "Togetherبا یکدیگر We Are Freeرایگان"
142
362680
2656
این یک کلیپ ازفیلمی به نام
«ما، با هم آزاد هستیم» برای
06:17
documentingمستندسازی the rescueنجات eventرویداد
and my attemptتلاش کنید to get Oprahاپرا.
143
365360
2880
مستندسازی رویداد نجات و
تلاش من برای جلب توجه اپرا است.
06:22
(Videoویدئو) Oprahاپرا Winfreyوینفری:
When I droveرانندگی کرد into the officeدفتر,
144
370560
2456
(ویدئو) اپرا وینفری: هنگامی که
به سمت دفتر می‌راندم،
06:25
there was a giantغول -- when you cameآمد in,
was there a groupگروه outsideخارج از?
145
373040
3096
هنگامی که وارد شدید،
یک گروه عظیم بیرون بود؟
06:28
Crowdجمعیت: Yes.
146
376160
1216
جمعیت: بله
06:29
OWOW: Holdingبرگزاری up signsعلائم
askingدرخواست if I would talk to them
147
377400
2416
اپرا: با اعلان‌هایی که می‌پرسید
آیا حاضرم برای فقط
06:31
for just fiveپنج minutesدقایق,
148
379840
1256
۵ دقیقه با آن‌ها صحبت کنم
06:33
so I was happyخوشحال to do so.
149
381120
1936
خُب، من خوشحال شدم که این کار را بکنم.
06:35
And they are with a groupگروه
calledبه نام "Invisibleنامرئی Childrenفرزندان,"
150
383080
3256
و آنها با گروهی
به نام «کودکان نامرئی» بودند
06:38
and I told this groupگروه outsideخارج از
151
386360
1856
و بیرون، به این گروه گفتم
06:40
that I'd give them a minuteدقیقه
to stateحالت theirخودشان caseمورد.
152
388240
3336
من یک دقیقه به آن‌ها فرصت می‌دهم،
تا درخواستشان را مشخص کنند.
06:43
Man: Oprahاپرا, thank you
so much for havingداشتن us.
153
391600
2776
مرد: اپرا، برای پذیرفتن‌مان
از شما بسیار سپاسگزارم .
06:46
Basicallyاساسا, these folksمردمی out here
have seenمشاهده گردید the storyداستان of 30,000 childrenفرزندان
154
394400
5656
اساسا، این افراد اینجا
داستان ۳۰,۰۰۰ کودک را دیده‌اند
06:52
abductedربوده شد by a rebelشورشی leaderرهبر
namedتحت عنوان Josephجوزف KonyKony.
155
400080
3696
که توسط رهبر شورشی
به نام جوزف کانی ربوده شده است.
06:55
And they're out here in solidarityهمبستگی,
156
403800
1696
و آن‌ها برای همبستگی اینجا هستند
06:57
and they have been out here for sixشش daysروزها.
157
405520
3256
و شش روز این بیرون بوده‌اند.
07:00
This startedآغاز شده 100,000 people worldwideدر سراسر جهان.
158
408800
2856
این کار با ۱۰۰,۰۰۰ نفر در
سراسر جهان شروع شد.
07:03
Now it's down to 500 standingایستاده strongقوی
159
411680
2736
در حال حاضر ۵۰۰ نفر استوار، ایستاده‌اند.
07:06
so that you can raiseبالا بردن
the profileمشخصات of this issueموضوع
160
414440
2456
طوری که می‌توانید نمایه مربوط
به این موضوع را ببینید
07:08
and we can endپایان the longest-runningطولانی ترین در حال اجرا
warجنگ in Africaآفریقا and rescueنجات those kidsبچه ها
161
416920
4216
و ما می‌توانیم طولانی‌ترین جنگ آفریقا را
پایان داده و این بچه‌ها را نجات دهیم
07:13
that are childکودک soldiersسربازان
still in Eastشرق Africaآفریقا.
162
421159
2536
سربازان کودکی که هنوز در
شرق آفریقا هستند.
07:15
Oprahاپرا, I have to say
this girlدختر Natalieناتالی here,
163
423720
2256
اپرا، باید بگویم
ناتالی دختری که اینجاست
07:18
she's 18 yearsسالها oldقدیمی.
164
426000
1256
۱۸ سال دارد.
07:19
She was an internکارآموز for us this yearسال,
165
427280
1696
او در سال جاری، کارآموز ما بود
07:21
and she said, "My one goalهدف
is to get Oprahاپرا."
166
429000
2736
و او گفت: «تنها هدفم رسیدن به اپرا است.»
07:23
She had 2,000 people come out on Saturdayشنبه,
167
431760
2696
در روز شنبه او باعث بیرون آمدن
۲,۰۰۰ نفر بود،
07:26
but it rainedباران.
168
434480
1216
اما باران بارید.
07:27
She stoodایستاد here in the rainباران with 50 people.
169
435720
2736
او در باران با ۵۰ نفر ایستاده بود.
07:30
When they heardشنیدم she was here,
hundredsصدها startedآغاز شده comingآینده.
170
438480
2856
وقتی شنیدند که او اینجاست،
صدها نفر شروع به آمدن کردند.
07:33
People are here from Mexicoمکزیک, Australiaاسترالیا.
171
441360
2016
مردم اینجا از مکزیک، استرالیا هستند.
07:35
Natalie'sناتالی 18.
172
443400
1216
ناتالی ۱۸ ساله است.
07:36
Don't think you're too youngجوان.
173
444640
1576
فکر نکنید خیلی جوان هستید.
07:38
You can changeتغییر دادن the worldجهان any day.
174
446240
1736
می‌توانید هر روزی جهان را تغییر دهید.
07:40
Startشروع کنید now.
175
448000
1216
الان شروع کنید.
07:41
Startشروع کنید todayامروز.
176
449240
1216
امروز شروع کنید.
07:42
(Cheersبه سلامتی)
177
450480
2480
(شادی مردم)
07:47
Man: Was it worthارزش it?
178
455960
1216
مرد: آیا ارزشش را داشت؟
07:49
Crowdجمعیت: Yeah!
179
457200
2480
جمعیت: آره!
07:53
Natalieناتالی! Natalieناتالی! Natalieناتالی!
180
461240
4576
ناتالی! ناتالی! ناتالی!
07:57
(Musicموسیقی)
181
465840
2840
(موسیقی)
08:03
Togetherبا یکدیگر we are freeرایگان!
Togetherبا یکدیگر we are freeرایگان!
182
471640
3480
ما با هم آزادیم!
ما با هم آزادیم!
08:12
(Applauseتشویق و تمجید)
183
480480
4056
(تشویق)
08:16
So you would think
that this is the momentلحظه in my life,
184
484560
3016
بنابراین شما فکر می‌کنید
که این همان لحظه در زندگی من است،
08:19
the pinnacleاوج that
madeساخته شده me an extraordinaryخارق العاده.
185
487600
2440
قله‌ای که من را فوق العاده کرد.
08:22
And it was an awesomeعالی momentلحظه.
186
490920
1416
و یک لحظه عالی بود.
08:24
I mean, I was on topبالا of the worldجهان.
187
492360
1656
منظورم این است
که در صدر جهان بودم.
08:26
Tenده millionمیلیون people
watchedتماشا کردم the "Oprahاپرا Winfreyوینفری Showنمایش."
188
494040
2456
ده میلیون نفر
«برنامه اپرا وینفری» را تماشا کردند.
08:28
But looking back, that wasn'tنبود it.
189
496520
1736
اما به عقب نگاه کنیم، این نبود.
08:30
Don't get me wrongاشتباه.
190
498280
1216
اشتباه برداشت نکنید.
08:31
Like I said, it was great momentلحظه.
191
499520
1616
همان‌طور که گفتم لحظات خوبی بود.
08:33
It madeساخته شده for a heckهک of a profileمشخصات pictureعکس
on Facebookفیس بوک for a weekهفته.
192
501160
3096
برای یک هفته تصویر نمایه
خیلی خوبی در فیس‌بوک شده بود.
08:36
(Laughterخنده)
193
504280
1216
(خنده)
08:37
But I had been extraordinaryخارق العاده all alongدر امتداد,
194
505520
2136
اما من تمام مدت فوق العاده بودم،
08:39
and I wasn'tنبود aloneتنها.
195
507680
1200
و تنها نبودم.
08:41
You see, even thoughگرچه
my storyداستان was featuredویژه in this filmفیلم,
196
509480
2655
می‌دانید، با وجودی که داستان من
در این فیلم برجسته بود،
08:44
I was just one of a hundredصد internsکارآموزان
197
512159
1697
من فقط یکی از صد کارآموز بودم
08:45
who workedکار کرد theirخودشان tailsدم off
to make this happenبه وقوع پیوستن.
198
513880
2679
که وظایف خود را انجام دادند
تا این امر محقق شود.
08:49
I'm up in the airهوا,
199
517799
1216
روی ابرها هستم،
08:51
but the guy that I'm sittingنشسته
on his shouldersشانه ها,
200
519039
2177
اما مردی که روی شانه‌هایش نشسته‌ام،
08:53
he's my bestبهترین friendدوست.
201
521240
1216
بهترین دوست من است.
08:54
His nameنام is Johannesیوهانس ObermanOberman
202
522480
1376
نام او یوهانس اوبرمن است
08:55
and Johannesیوهانس workedکار کرد with me
from day one in Chicagoشیکاگو,
203
523880
2456
و یوهانس از روز اول
در شیکاگو با من کار کرد،
08:58
just as long hoursساعت ها,
just as manyبسیاری sleeplessبی خوابی nightsشب ها as I did.
204
526360
2800
درست مانند من ساعات طولانی،
شب‌های بی‌خوابی گذراند
09:02
The girlدختر on the right,
her name'sنام BethanyBethany BylsmaBylsma.
205
530200
2496
دختر سمت راستی،
نام او "بثانی بیلسما" است.
09:04
BethanyBethany plannedبرنامه ریزی شده Newجدید Yorkیورک Cityشهر and Bostonبوستون,
206
532720
2056
بثانی نیویورک سیتی و بوستون
را برنامه‌ریزی کرد،
09:06
and they were seriouslyبه طور جدی
the mostاکثر beautifulخوشگل eventsمناسبت ها that we heldبرگزار شد.
207
534800
3320
و جدا زیباترین رویدادهایی بودند
که برگزار کردیم.
09:10
The girlدختر on the left, her name'sنام Colleenکالین.
208
538640
1976
دختر سمت چپی،
نام او "کالین" است.
09:12
Colleenکالین movedنقل مکان کرد to Mexicoمکزیک,
209
540640
2056
کالین به مکزیک رفت
09:14
movedنقل مکان کرد, for threeسه monthsماه ها,
210
542720
1536
برای سه ماه جهت برنامه‌ریزی
09:16
to planطرح fiveپنج eventsمناسبت ها there,
211
544280
1616
پنج رویداد به آن‌جا رفت.
09:17
only to be kickedلگد زد out
the day before the eventsمناسبت ها
212
545920
2296
فقط روز قبل از رویداد
به دلیل
09:20
because of the swineخوک fluآنفلوآنزا.
213
548240
1480
آنفلوانزای خوکی
بیرون انداخته شد.
09:22
And then there was this familyخانواده.
214
550880
2216
و سپس این خانواده بود.
09:25
This familyخانواده, they didn't
get to come to the rescueنجات.
215
553120
2416
این خانواده،
آن‌ها نتوانستند برای نجات بیایند.
09:27
They couldn'tنمی توانستم make it out,
216
555560
1296
آنها نتوانستند آن را برگزار کنند،
09:28
but they orderedدستور داد
a hundredصد boxesجعبه ها of pizzaپیتزا for us,
217
556880
2336
اما آن‌ها صد جعبه پیتزا
برای ما سفارش دادند
09:31
deliveredتحویل داده شده them to the cornerگوشه
of Michiganمیشیگان and Randolphرندولف
218
559240
2816
آنها را به گوشه ای از میشیگان و رندولف
جایی که همه ما
09:34
where we were all silentlyسکوت protestingاعتراض.
219
562080
2056
در سکوت
تظاهرات می‌کردیم، تحویل دادند.
09:36
You see, it was people like this
doing whateverهر چه they could,
220
564160
2776
می‌بینید، مردم این‌گونه هرکاری
که بتوانند، می‌کنند،
09:38
simultaneouslyهمزمان, single-mindedlyتک ذهن,
221
566960
2176
به طور همزمان، هم‌فکر
09:41
withoutبدون a careاهميت دادن to who was watchingتماشا کردن,
222
569160
1976
بدون توجه به این‌که
چه کسی تماشا می‌کند،
09:43
that madeساخته شده this happenبه وقوع پیوستن.
223
571160
1696
باعث شدند این اتفاق
رخ دهد.
09:44
It wasn'tنبود about us gettingگرفتن on Oprahاپرا,
224
572880
1936
مسئله ما رسیدن به اپرا نبود،
09:46
because when I got down
from theirخودشان shouldersشانه ها,
225
574840
2136
چون وقتی از شانه‌هایشان پایین آمدم
09:49
the warجنگ hadn'tتا به حال نیست endedبه پایان رسید.
226
577000
1456
جنگ پایان نیافت.
09:50
It was about that billلایحه.
227
578480
1256
بلکه مسئله در مورد
لایحه بود.
09:51
Oprahاپرا was just a checkpointایست بازرسی
on the way to that billلایحه.
228
579760
2456
اپرا فقط یک نقطه
در راه تصویب این لایحه بود.
09:54
That billلایحه was the pointنقطه.
229
582240
1256
هدف این لایحه بود.
09:55
That billلایحه is what we had
our eyesچشم ها setتنظیم on from day one.
230
583520
2536
این لایحه که از روز اول،
چشمانمان به آن بود.
09:58
That was going to help us
endپایان Africa'sآفریقا longest-runningطولانی ترین در حال اجرا warجنگ.
231
586080
2776
قرار بود کمک کند تا به
طولانی‌ترین جنگ آفریقا پایان دهیم.
10:00
And that is what broughtآورده شده
a hundredصد thousandهزار people
232
588880
2656
و این چیزی است که صد هزار نفر را
10:03
out to the rescueنجات eventرویداد
from around the worldجهان.
233
591560
2160
به رویداد نجات از سراسر جهان
بیرون آورد.
10:07
And it paidپرداخت شده off:
234
595120
1200
و آن نتیجه داد:
10:09
10 daysروزها after we were on Oprahاپرا,
235
597560
2656
۱۰ روز پس از آن‌که
در برنامه اپرا بودیم،
10:12
the billلایحه was introducedمعرفی کرد into Congressکنگره.
236
600240
1960
لایحه به کنگره معرفی شد.
10:14
A yearسال after that, it got unanimouslyبه اتفاق آرا
237
602840
3451
یک سال پس از آن، ۲۶۷ نماینده
10:18
267 cosponsorsحامیان مالی in Congressکنگره.
238
606316
3540
در کنگره با آن هم‌نظر شدند.
10:21
And then one weekهفته after that,
239
609903
1389
و سپس یک هفته پس از آن،
10:24
Presidentرئيس جمهور Obamaاوباما signedامضاء شده our billلایحه into lawقانون.
240
612600
2056
رئیس جمهور وقت اوباما لایحه
را به قانون بدل کرد.
10:26
(Applauseتشویق و تمجید)
241
614680
3640
(تشویق)
10:34
And noneهیچ کدام of us internsکارآموزان got to be there.
242
622920
2136
و هیچ‌کدام از ما کارآموزان آنجا نبودیم.
10:37
We didn't get to be there in this momentلحظه.
243
625080
1976
ما در آن لحظه نتوانستیم آنجا باشیم.
10:39
Our foundersبنیانگذاران were there.
244
627080
1216
بنیان‌گذاران ما آن‌جا بودند.
10:40
They're the guys
cheesingcheesing in the backgroundزمینه.
245
628320
2056
آن بچه‌ها که در پس زمینه هستند.
10:42
But that momentلحظه right there
is what madeساخته شده all of it worthارزش it.
246
630400
4336
اما درست آن لحظه، لحظه‌ای است
که همه چیز را ارزشمند ساخته است.
10:46
It's what a hundredصد thousandهزار
anonymousناشناس extraordinariesextraordinaries
247
634760
3336
این چیزی است که
صد هزار ناشناس خارق‌العاده
10:50
workedکار کرد for so hardسخت to make that happenبه وقوع پیوستن.
248
638120
2600
برای این‌که رخ دهد سخت کار کردند.
10:54
You know, the Oprahاپرا momentsلحظات,
249
642360
1496
می‌دانید، لحظات اپرا،
10:55
they proveثابت كردن that the supposedlyظاهرا
impossibleغیرممکن است can be doneانجام شده.
250
643880
3096
آنها اثبات می‌کنند
که ظاهرا غیرممکن، ممکن است.
10:59
They inspireالهام بخشیدن us.
They boostتقویت our confidenceاعتماد به نفس.
251
647000
2056
آنها الهام بخش ما هستند.
اعتماد ما را افزایش می‌دهند.
11:01
But the momentلحظه isn't a movementجنبش.
252
649080
2296
اما لحظه، به معنی یک جنبش نیست.
11:03
Even a lot of those momentsلحظات
strungناهموار togetherبا یکدیگر don't fuelسوخت a movementجنبش.
253
651400
3296
حتی بسیاری از آن لحظات که با هم آواز
خواندیم، جنبشی را به راه نمی‌اندازد.
11:06
What fuelsسوخت ها a movementجنبش are
the anonymousناشناس extraordinariesextraordinaries behindپشت it.
254
654720
3360
آنچه که جنبش را به راه می‌اندازد،
ناشناسان خارق‌العاده‌‌ی پشت آن است.
11:10
You know, for me, what keptنگه داشته شد me
pushingهل دادن on throughاز طریق the rescueنجات
255
658960
2856
می‌دانید، آنچه من را
در طول رویداد نجات سرپا نگه می‌داشت
11:13
was the thought of those childکودک soldiersسربازان.
256
661840
1936
فکر آن کودکان سرباز بود.
11:15
It becameتبدیل شد personalشخصی.
I was ableتوانایی to go to Africaآفریقا at one pointنقطه.
257
663800
2856
موضوع شخصی شد.
توانستم تحت شرایطی به آفریقا بروم.
11:18
I metملاقات کرد these incredibleباور نکردنی people.
258
666680
1456
این افراد باور نکردنی را دیدم.
11:20
I have friendsدوستان that have been
livingزندگي كردن in this conflictدرگیری theirخودشان entireکل life,
259
668160
3376
من دوستانی دارم که تحت این شرایط
تمام عمر خود را گذارنده‌اند
11:23
and it was personalشخصی to me.
260
671560
1416
و برایم امری شخصی بود.
11:25
But that doesn't have to be
what drivesدرایوها you.
261
673000
2080
اما این نباید چیزی باشد که
انگیزه شما شود
11:27
You know, you mayممکن است want
to be the nextبعد Shepardشپارد Faireyفایری
262
675680
3136
می‌دانید، ممکن است بخواهید
«شپرد فری» بعدی باشد
11:30
or the nextبعد JKJK Rowlingرولینگ
263
678840
2456
یا جی.کی رولینگ
11:33
or the nextبعد whoeverهر کس.
264
681320
1296
یا هر کس بعدی.
11:34
It doesn't matterموضوع, but whateverهر چه you want,
265
682640
2176
مهم نیست، اما آنچه شما می‌خواهید،
11:36
chaseتعقیب after it
with everything that you have --
266
684840
2576
آن را دنبال کنید
با همه چیزی که دارید -
11:39
not because of the fameشهرت or the fortuneثروت,
267
687440
1896
نه به خاطر شهرت یا ثروت
11:41
but solelyصرفا because
that's what you believe in,
268
689360
2176
اما تنها به خاطر این که
به آن باور دارید
11:43
because that's what makesباعث می شود your heartقلب singآواز خواندن.
269
691560
2016
زیرا چیزی است که قلبتان
را به آواز وا می‌دارد.
11:45
That's what your danceرقص is.
270
693600
1240
این رقص شماست
11:48
That's what is going
to defineتعريف كردن our generationنسل,
271
696360
2416
این چیزی است که نسل ما
را تعریف می‌کند،
11:50
when we startشروع کن chasingتعقیب and fightingدعوا کردن
after the things that we love
272
698800
3056
هنگامی که برای چیزهایی که دوست داریم
شروع به تعقیب و مبارزه می‌کنیم
11:53
and that we want to fightمبارزه کردن for.
273
701880
1456
و برایش
می‌خواهیم بجنگبم.
11:55
I caredمراقب باشید too much in highبالا schoolمدرسه
about what people thought about me.
274
703360
3176
در دبیرستان بیش از حد برای فکر مردم
در مورد خودم، اهمیت می‌دادم
11:58
That's what so awesomeعالی
about this conferenceکنفرانس,
275
706560
2136
آنچه در مورد این کنفرانس بسیار عالی است
این است که
12:00
is so manyبسیاری of you are so youngجوان.
276
708720
1536
خیلی از شما
بسیار جوان هستند.
12:02
Find that thing that inspiresالهام بخش است you
that you love, and just chaseتعقیب after it.
277
710280
3476
چیزی را که الهام‌بخشتان است و دوستش دارید
بیابید و آن را دنبال کنید.
12:05
You know, fightمبارزه کردن for that,
278
713770
1206
می‌دانید، برای آن بجنگید،
12:06
because that is what
is going to changeتغییر دادن this worldجهان
279
714990
2346
زیرا این چیزی است که
جهان را تغییر می‌دهد.
12:09
and that is what definesتعریف می کند us.
280
717360
1576
و چیزی است که
ما را تعریف می‌کند.
12:10
Despiteبا وجود what people think,
281
718960
1336
برخلاف آنچه مردم فکر می‌کنند،
12:12
my Oprahاپرا momentsلحظات,
my beingبودن on TEDTED, doesn't defineتعريف كردن me,
282
720320
3656
لحظات اپرای من، حضور من در TED،
مرا تعریف نمی‌کند،
12:16
because if you were
to followدنبال کردن me home to LALA,
283
724000
2096
زیرا اگر مرا تا خانه‌ام در لس‌آنجلس
دنبال کنید،
12:18
you would see me waitingدر انتظار tablesجداول
and nannyingnannying to payپرداخت the billsصورتحساب
284
726120
2896
می‌بینید پشت میز منتظرم و
برای پرداخت قبوض بچه‌داری می‌کنم
12:21
as I chaseتعقیب after my dreamرویا
of becomingتبدیل شدن به a filmmakerفیلمساز.
285
729040
2400
مادامی‌که رویایم را
برای فیلم‌سازشدن نیز دنبال می‌کنم.
12:24
In the smallکوچک, anonymousناشناس, monotonousیکنواخت
286
732200
3296
در اقدامات روزانه کوچک، ناشناس
12:27
every-single-dayهر یک از روز actsعمل می کند,
287
735520
1736
یکنواخت.
12:29
I have to remindیادآوری کن myselfخودم
to be extraordinaryخارق العاده.
288
737280
2720
باید فوق‌العاده بودن را
به خودم یادآوری کنم.
12:33
And believe me, when the doorدرب
is closedبسته شد and the camerasدوربین ها are off,
289
741160
3296
و باید خودم را باور کنم، وقتی در بسته است
و دوربین‌ها خاموش هستند،
12:36
it's toughسخت است.
290
744480
1656
سخت است.
12:38
But if there's one thing
that I want to driveراندن home to you,
291
746160
2736
اما اگر یک چیز باشد
که بخواهم با آن به شما انگیزه دهم
12:40
one thing that I can say,
not just to you but to myselfخودم,
292
748920
2656
چیزی که می‌توانم بگویم،
نه فقط به شما بلکه به خودم
12:43
is that it is the actsعمل می کند
that make us extraordinaryخارق العاده,
293
751600
2496
این است که این اعمال ما است
که ما را فوق العاده می‌سازد،
12:46
not the Oprahاپرا momentsلحظات. Thank you.
294
754120
2280
نه لحظات اپرا.
متشکرم.
Translated by Javid Naseri
Reviewed by Hajar Almasi

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Natalie Warne - Activist
Natalie Warne did not let being too young stop her from running a successful campaign for the Invisible Children project In this talk, she calls on young people everywhere not to let age stop them from changing the world.

Why you should listen

When she was 17, Natalie Warne learned about the Invisible Children Project -- a campaign to rescue Ugandan children from Joseph Kony’s child armies. As an intern for Invisible Children, she led a nation-wide campaign for the project.  She successfully got the campaign featured on the Oprah Winfrey show, a victory that dramatically raised the profile of the movement.  Natalie now works as a film editor in Los Angeles.

More profile about the speaker
Natalie Warne | Speaker | TED.com