ABOUT THE SPEAKER
Brian Goldman - Physician, broadcaster
Brian Goldman is an emergency-room physician in Toronto, and the host of CBC Radio’s "White Coat, Black Art."

Why you should listen

Brian Goldman is an emergency room physician who has worked at Mount Sinai Hospital in downtown Toronto for more than 20 years. He is also a prominent medical journalist and the host of CBC Radio’s White Coat, Black Art. In Dr. Goldman’s first book, The Night Shift, published in 2010, he shares his experiences of working through the witching hours at Mount Sinai, as well as at the other hospitals where he has spent his long career.

More profile about the speaker
Brian Goldman | Speaker | TED.com
TEDxToronto 2010

Brian Goldman: Doctors make mistakes. Can we talk about that?

"برایان گُلدمن": دکترها هم مرتکب اشتباه میشوند. آیا میتوانیم در این مورد حرف بزنیم؟

Filmed:
1,589,793 views

هر دکتری اشتباه میکند. ولی "برایان گلدمن" پزشک، معتقد است فرهنگ حاشا ( و شرمندگی ) مانع مطرح شدن این اشتباهات یا استفاده از آنها برای آموزش و پیشرفت، از جانب دکترها میشود. او با گفتن داستان های واقعی از دوران طولانی طبابت خود، از دکترها دعوت میکند شروع به صحبت در مورد اشتباه کردن بکنند.
- Physician, broadcaster
Brian Goldman is an emergency-room physician in Toronto, and the host of CBC Radio’s "White Coat, Black Art." Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:15
I think we have to do something
0
0
2000
من فکر میکنم ما باید در مورد یک بخش
00:17
about a pieceقطعه of the cultureفرهنگ of medicineدارو that has to changeتغییر دادن.
1
2000
3000
از فرهنگ پزشکی، که نیاز به تغییر دارد، کاری بکنیم.
00:20
And I think it startsشروع می شود with one physicianپزشک, and that's me.
2
5000
3000
و من معتقدم این کار از یک پزشک شروع میشود و آن پزشک من هستم.
00:23
And maybe I've been around long enoughکافی
3
8000
2000
و شاید من به اندازه کافی مشغول طبابت بوده ام
00:25
that I can affordاستطاعت داشتن to give away some of my falseنادرست prestigeاعتبار
4
10000
2000
که بتوانم قسمتی از اعتبار غلط خودم را برای انجام دادن این کار
00:27
to be ableتوانایی to do that.
5
12000
2000
از دست بدهم.
00:29
Before I actuallyدر واقع beginشروع the meatگوشت of my talk,
6
14000
2000
قبل از اینکه لُب کلام را بگویم
00:31
let's beginشروع with a bitبیت of baseballبیسبال.
7
16000
2000
بگذارید از بیسبال شروع کنیم
00:33
Hey, why not?
8
18000
2000
چرا که نه؟
00:35
We're nearنزدیک the endپایان, we're gettingگرفتن closeبستن to the Worldجهان Seriesسلسله.
9
20000
3000
نزدیک آخرهایش ( بازی های لیگ) هستیم و داریم به مسابقات جهانی نزدیک میشویم.
00:38
We all love baseballبیسبال, don't we?
10
23000
3000
همه ما بیسبال دوست داریم، مگر نه؟
00:41
(Laughterخنده)
11
26000
2000
(خنده حضار)
00:43
Baseballبیسبال is filledپر شده with some amazingحیرت آور statisticsآمار.
12
28000
3000
بیسبال پر از آمار و ارقام جالب است.
00:46
And there's hundredsصدها of them.
13
31000
3000
و صدها مورد از این ارقام در بیسبال هست.
00:49
"Moneyballمونیبال" is about to come out, and it's all about statisticsآمار
14
34000
3000
فیلم "مانی بال" تا چند وقت دیگر به روی پرده سینما می آید که کلا در مورد آمار و
00:52
and usingاستفاده كردن statisticsآمار to buildساختن a great baseballبیسبال teamتیم.
15
37000
2000
استفاده از آمار برای ساختن یک تیم بیسبال عالی است.
00:54
I'm going to focusتمرکز on one statآمار
16
39000
3000
من میخواهم روی یک شاخص آماری تمرکز کنم
00:57
that I hopeامید a lot of you have heardشنیدم of.
17
42000
2000
که امیدوارم خیلی از شماها درباره آن بدانید.
00:59
It's calledبه نام battingپنبه ای averageمیانگین.
18
44000
2000
اسم این شاخص، متوسط تعداد ضربه به توپ بیسبال ( بتینگ ) است
01:01
So we talk about a 300, a batterخمیر who batsخفاش ها 300.
19
46000
3000
پس وقتی میگوییم 300 ، ضربه زننده 300 تایی
01:04
That meansبه معنای that ballplayerتوپ بازی battedبطری safelyبدون خطر, hitاصابت safelyبدون خطر
20
49000
4000
این به این معناست که بازیکن ضربه زننده به طور مطمئنی
01:08
threeسه timesبار out of 10 at batsخفاش ها.
21
53000
3000
سه ضربه درست، از ده ضربه زده است.
01:11
That meansبه معنای hitاصابت the ballتوپ into the outfieldخارج از محدوده,
22
56000
2000
یعنی با هر یک از این سه ضربه، توپ را به بیرون از محدوده فرستاده،
01:13
it droppedکاهش یافته است, it didn't get caughtگرفتار,
23
58000
2000
توپ افتاده، حریف موفق به گرفتن آن نشده،
01:15
and whoeverهر کس triedتلاش کرد to throwپرت كردن it to first baseپایه didn't get there in time
24
60000
3000
و هرکسی که سعی کرده آن را به خانه اول ( فیرست بیس) پرتاپ کند موفق نبوده.
01:18
and the runnerدونده was safeبی خطر.
25
63000
2000
و بازیکن دونده ( رانر) کاملا امن بوده.
01:20
Threeسه timesبار out of 10.
26
65000
3000
سه تا از ده تا
01:23
Do you know what they call a 300 hitterهیتلر
27
68000
3000
آیا میدانید یک بازیکن 300 تایی چه لقبی دارد؟
01:26
in Majorعمده Leagueلیگ Baseballبیسبال?
28
71000
2000
در لیگ برتر بیسبال آمریکا ؟
01:28
Good, really good,
29
73000
3000
خوب، خیلی خوب.
01:31
maybe an all-starتمام ستاره.
30
76000
3000
شاید حتی منتخب.
01:34
Do you know what they call
31
79000
2000
آیا میدانید یک بازیکن 400 تایی را
01:36
a 400 baseballبیسبال hitterهیتلر?
32
81000
2000
چه صدا میکنند؟
01:38
That's somebodyکسی who hitاصابت, by the way,
33
83000
2000
توجه کنید این بازیکن بازیکنی است که
01:40
fourچهار timesبار safelyبدون خطر out of everyهرکدام 10.
34
85000
2000
از ده ضربه، چهار ضربه موفق دارد.
01:42
Legendaryافسانهای --
35
87000
3000
افسانه ای
01:45
as in Tedتد Williamsویلیامز legendaryافسانهای --
36
90000
2000
افسانه ای در حد "تد ویلیامز"
01:47
the last Majorعمده Leagueلیگ Baseballبیسبال playerبازیکن
37
92000
2000
آخرین بازیکن لیگ برتر آمریکا که موفق شد
01:49
to hitاصابت over 400 duringدر حین a regularمنظم seasonفصل.
38
94000
3000
بالای 400 ضربه در طول یک فصل بزند.
01:52
Now let's take this back into my worldجهان of medicineدارو
39
97000
2000
حالا اجازه بدهید برگردیم به دنیای پزشکی من
01:54
where I'm a lot more comfortableراحت,
40
99000
2000
جایی که من خیلی راحتترم،
01:56
or perhapsشاید a bitبیت lessکمتر comfortableراحت
41
101000
2000
یا شاید بعد از گفتن چیزی که میخواهم به شما بگویم
01:58
after what I'm going to talk to you about.
42
103000
3000
کمی کمتر احساس راحتی کنم
02:01
Supposeفرض کنید you have appendicitisآپاندیسیت
43
106000
2000
فرض کنید که آپاندیس دارید
02:03
and you're referredمعرفی شده to a surgeonجراح
44
108000
2000
و به یک جراح معرفی شدید
02:05
who'sچه کسی است battingپنبه ای 400 on appendectomiesآپاندکتومی.
45
110000
2000
که یک جراح آپاندیسیت 400 تایی است.
02:07
(Laughterخنده)
46
112000
3000
(خنده حضار)
02:10
Somehowبه نحوی this isn't workingکار کردن out, is it?
47
115000
3000
یک جای کار مشکل دارد ، اینطور نیست؟
02:13
Now supposeفرض کنید you liveزنده
48
118000
2000
حالا فرض کنید شما
02:15
in a certainمسلم - قطعی partبخشی of a certainمسلم - قطعی remoteاز راه دور placeمحل
49
120000
3000
در یک محله از یک جای دور افتاده زندگی میکنید
02:18
and you have a lovedدوست داشتنی one
50
123000
2000
و یک نفر هست که به شدت مورد علافه شماست
02:20
who has blockagesانسداد in two coronaryکرونر arteriesشریان ها
51
125000
3000
و دچار انسداد عروق کرونر قلبی است
02:23
and your familyخانواده doctorدکتر refersاشاره دارد that lovedدوست داشتنی one to a cardiologistمتخصص قلب
52
128000
3000
و دکتر خانواده شما این شخص مورد علاقه شما را به یک متخصص قلب و عروق معرفی میکند.
02:26
who'sچه کسی است battingپنبه ای 200 on angioplastiesآنژیوپلاستی.
53
131000
4000
که یک جراح 200 تایی است.
02:30
But, but, you know what?
54
135000
2000
ولی، ولی میدونید ؟
02:32
She's doing a lot better this yearسال. She's on the comebackباز گشت trailدنباله.
55
137000
2000
امسال خیلی بهتر شده، او در حال برگشت به اوج است.
02:34
And she's hittingضربه زدن a 257.
56
139000
3000
و حالا یک جراح 257 تایی شده.
02:37
Somehowبه نحوی this isn't workingکار کردن.
57
142000
2000
یک جای کار لنگ میزند.
02:39
But I'm going to askپرسیدن you a questionسوال.
58
144000
2000
ولی من میخواهم یک سوال از شما بپرسم.
02:41
What do you think a battingپنبه ای averageمیانگین
59
146000
2000
شما فکر میکنید متوسط ضربه موفق برای یک
02:43
for a cardiacقلب surgeonجراح or a nurseپرستار practitionerمتخصص
60
148000
2000
جراح عروق، یا یک پرستار
02:45
or an orthopedicارتوپدی surgeonجراح,
61
150000
2000
یا یک جراح ارتوپد،
02:47
an OBGYNزنان و زایمان, a paramedicمتخصص
62
152000
2000
یک متخصص زنان و زایمان، یک متخصص اورژانس
02:49
is supposedقرار است to be?
63
154000
3000
باید چقدر باشد؟
02:52
1,000, very good.
64
157000
3000
هزار (صد در صد)، بسیار عالی.
02:55
Now truthحقیقت of the matterموضوع is,
65
160000
2000
حالا ، واقعیت این است که ،
02:57
nobodyهيچ كس knowsمی داند in all of medicineدارو
66
162000
2000
هیچ کس در تمام دنیای پزشکی نمیداند
02:59
what a good surgeonجراح
67
164000
2000
یک جراح خوب
03:01
or physicianپزشک or paramedicمتخصص
68
166000
2000
یا یک پزشک یا یک متخصص اورژانس
03:03
is supposedقرار است to batخفاش.
69
168000
2000
چند ضربه موفق باید داشته باشد.
03:05
What we do thoughگرچه is we sendارسال eachهر یک one of them, includingشامل myselfخودم,
70
170000
2000
البته کاری که ما میکنیم این است که تک تک آنها، از جمله خود من را
03:07
out into the worldجهان
71
172000
2000
میفرستیم به اجتماع
03:09
with the admonitionاحتیاط, be perfectکامل.
72
174000
2000
با یک راهنمایی، کامل باش
03:11
Never ever, ever make a mistakeاشتباه,
73
176000
2000
به هیچ عنوان هرگز و هرگز، اشتباه نکن.
03:13
but you worryنگرانی about the detailsجزئیات, about how that's going to happenبه وقوع پیوستن.
74
178000
3000
ولی جزئیات و اینکه چطور میخواهی اینکار را بکنی را خودت حل کن.
03:16
And that was the messageپیام that I absorbedجذب شده است
75
181000
2000
و این پیامی بود که من در دوران تحصیل در
03:18
when I was in medمد schoolمدرسه.
76
183000
2000
دانشکده پزشکی درک کردم.
03:20
I was an obsessiveوسواس فکری compulsiveاجباری studentدانشجو.
77
185000
3000
من یک دانشجوی دارای وسواس فکری عملی بودم.
03:23
In highبالا schoolمدرسه, a classmateهمکلاسی onceیک بار said
78
188000
3000
در دبیرستان یک بار یکی از همکلاسی هایم گفت
03:26
that Brianبراان Goldmanگلدمن would studyمطالعه for a bloodخون testتست.
79
191000
2000
برایان گلدمن برای خون دادن هم باید درس بخواند.
03:28
(Laughterخنده)
80
193000
3000
خنده حاضرین
03:31
And so I did.
81
196000
2000
و واقعا هم همینطور بود
03:33
And I studiedمورد مطالعه قرار گرفت in my little garretحیاط خلوت
82
198000
2000
من در اتاق زیر شیروانی کوچک خودم درس خواندم
03:35
at the nurses'پرستاران residenceاقامت at Torontoتورنتو Generalعمومی Hospitalبیمارستان,
83
200000
2000
در مجتمع پرستاران بیمارستان تورنتو
03:37
not farدور from here.
84
202000
2000
نه خیلی دور از اینجا.
03:39
And I memorizedحفظ شود everything.
85
204000
2000
و همه چیز رو حفظ کردم.
03:41
I memorizedحفظ شود in my anatomyآناتومی classکلاس
86
206000
2000
سر کلاس آناتومی محل شروع
03:43
the originsریشه ها and exertionsاعمال of everyهرکدام muscleماهیچه,
87
208000
2000
و جهت هرکدام از ماهیچه ها
03:45
everyهرکدام branchشاخه of everyهرکدام arteryشریان that cameآمد off the aortaآئورت,
88
210000
3000
هر شاخه ی هر رگ که از آئورت منشعب میشد
03:48
differentialدیفرانسیل diagnosesتشخیص داده می شود obscureمبهم and commonمشترک.
89
213000
3000
تشخیص های افتراقی معمول و غیر معمول را حفظ کردم.
03:51
I even knewمی دانست the differentialدیفرانسیل diagnosisتشخیص
90
216000
2000
من حتی تشخیص افتراقی
03:53
in how to classifyطبقه بندی کردن renalکلیوی tubularلوله acidosisاسیدوز.
91
218000
2000
در چگونگی دسته بندی اسیدوز لوله کلیوی را میدانستم
03:55
And all the while,
92
220000
2000
و تمام مدت،
03:57
I was amassingamassing more and more knowledgeدانش.
93
222000
2000
دانسته های بیشتر و بیشتر انباشته می کردم.
03:59
And I did well, I graduatedفارغ التحصیل شد with honorsافتخارات,
94
224000
2000
و کارم رو خوب انجام دادم و با مدرک درجه عالی فارغ التحصیل شدم،
04:01
cumتقدیر laudeباشه.
95
226000
2000
همراه با تمجید و تعریف.
04:03
And I cameآمد out of medicalپزشکی schoolمدرسه
96
228000
3000
و از دانشکده با این تصور
04:06
with the impressionاحساس؛ عقیده؛ گمان
97
231000
2000
بیرون آمدم
04:08
that if I memorizedحفظ شود everything and knewمی دانست everything,
98
233000
2000
که اگر همه چیز را حفظ می کردم و همه چیز را میدانستم،
04:10
or as much as possibleامکان پذیر است,
99
235000
2000
یا تا جایی که امکان داشت،
04:12
as closeبستن to everything as possibleامکان پذیر است,
100
237000
2000
نزدیک به همه چیز را میدانستم،
04:14
that it would immunizeایمن سازی me againstدر برابر makingساخت mistakesاشتباهات.
101
239000
3000
در اینصورت از اشتباه کردن مبری بودم.
04:17
And it workedکار کرد
102
242000
2000
و این فرضیه درست بود
04:19
for a while,
103
244000
3000
برای مدتی،
04:22
untilتا زمان I metملاقات کرد Mrsخانم. Druckerدراکر.
104
247000
3000
تا زمانی که من خانم دراکر را ملاقات کردم
04:25
I was a residentساکن at a teachingدرس دادن hospitalبیمارستان here in Torontoتورنتو
105
250000
2000
زمانی که خانم دراکر به بخش اورژانس آورده شد
04:27
when Mrsخانم. Druckerدراکر was broughtآورده شده to the emergencyاضطراری departmentبخش
106
252000
3000
من به عنوان دستیار در دوره رزیدنسی در یک بیمارستان آموزشی
04:30
of the hospitalبیمارستان where I was workingکار کردن.
107
255000
2000
در تورنتو مشغول بودم
04:32
At the time I was assignedاختصاص داده to the cardiologyقلب و عروق serviceسرویس
108
257000
2000
و در یک قالب چرخشی
04:34
on a cardiologyقلب و عروق rotationچرخش.
109
259000
2000
به بخش قلب و عروق فرستاده شده بودم.
04:36
And it was my jobکار,
110
261000
2000
و کار من این بود که،
04:38
when the emergencyاضطراری staffکارکنان calledبه نام for a cardiologyقلب و عروق consultمشورت کردن,
111
263000
2000
وقتی که کارکنان اورژانس یک جلسه مشاوره یرای یک بیمار تشکیل میدادند،
04:40
to see that patientصبور in emergظاهر شد.
112
265000
3000
آن مریض را در بخش اورژانس معاینه کنم.
04:43
and to reportگزارش back to my attendingشرکت کننده.
113
268000
2000
و به پزشک معالج گزارش بدهم.
04:45
And I saw Mrsخانم. Druckerدراکر, and she was breathlessنفس نفس بکش.
114
270000
3000
پس من خانم دراکر را معاینه کردم، او به نفس نفس افتاده بود و
04:48
And when I listenedگوش داد to her, she was makingساخت a wheezyخستگی soundصدا.
115
273000
3000
وقتی گوش کردم، نفس او با صدای خس خس همراه بود،
04:51
And when I listenedگوش داد to her chestقفسه سینه with a stethoscopeگوشی پزشکی,
116
276000
2000
و وقتی با گوشی به صدای سینه اش گوش دادم،
04:53
I could hearشنیدن cracklyترک خورده soundsبرای تلفن های موبایل on bothهر دو sidesدو طرف
117
278000
2000
متوجه صدای ترق ترقی از دو طرف شدم،
04:55
that told me that she was in congestiveتنگ کننده heartقلب failureشکست.
118
280000
3000
که به من میگفت که او دچار نارسایی احتقانی قلب شده است
04:58
This is a conditionوضعیت in whichکه the heartقلب failsشکست می خورد,
119
283000
3000
این حالتی است که در آن قلب نارسا کار میکند
05:01
and insteadبجای of beingبودن ableتوانایی to pumpتلمبه all the bloodخون forwardرو به جلو,
120
286000
2000
و به جای اینکه تمام خون در جهت صحیح پمپ شود،
05:03
some of the bloodخون backsعقب up into the lungریه, the lungsریه ها fillپر کن up with bloodخون,
121
288000
3000
کمی از خون در شش می ماند، ششها از خون پر میشوند،
05:06
and that's why you have shortnessتنگی of breathنفس کشیدن.
122
291000
2000
و به همین دلیل است که دچار آن نفس نفس زدن میشوید.
05:08
And that wasn'tنبود a difficultدشوار diagnosisتشخیص to make.
123
293000
3000
و تشخیص این بیماری کار سختی نبود.
05:11
I madeساخته شده it and I setتنظیم to work treatingدرمان her.
124
296000
3000
من تشخیص را انجام دادم و شروع به درمان کردم.
05:14
I gaveداد her aspirinآسپرین. I gaveداد her medicationsداروها to relieveاز بین بردن the strainنژاد on her heartقلب.
125
299000
3000
به او آسپیرین دادم. به او داروهایی دادم تا از فشار روی قلبش کم کنم.
05:17
I gaveداد her medicationsداروها that we call diureticsدیورتیک ها, waterاب pillsقرص ها,
126
302000
3000
و برای اینکه مایعات اضافی را دفع کند،
05:20
to get her to peeادرار out the accessدسترسی به fluidمایع.
127
305000
3000
به او داروهایی دادم که به آنها دیورتیک، ادرار آور میگوییم،
05:23
And over the courseدوره of the nextبعد hourساعت and a halfنیم or two,
128
308000
2000
و طی مدت یک ساعت و نیم ، دوساعت بعدی
05:25
she startedآغاز شده to feel better.
129
310000
2000
او شروع به خوب شدن کرد
05:27
And I feltنمد really good.
130
312000
3000
و من احساس خیلی خوبی داشتم
05:30
And that's when I madeساخته شده my first mistakeاشتباه;
131
315000
3000
و در آن زمان اولین اشتباه را کردم:
05:33
I sentارسال شد her home.
132
318000
2000
من او را به خانه فرستادم.
05:35
Actuallyدر واقع, I madeساخته شده two more mistakesاشتباهات.
133
320000
3000
در واقع، من دو اشتباه دیگر هم کردم.
05:38
I sentارسال شد her home
134
323000
2000
من اورا بدون صحبت کردن با پزشک معالج
05:40
withoutبدون speakingصحبت كردن to my attendingشرکت کننده.
135
325000
2000
به خانه فرستادم.
05:42
I didn't pickانتخاب کنید up the phoneتلفن and do what I was supposedقرار است to do,
136
327000
3000
من تلفن را برنداشتم و کاری را که باید انجام میدادم، یعنی زنگ زدن
05:45
whichکه was call my attendingشرکت کننده and runاجرا کن the storyداستان by him
137
330000
2000
به پزشک و چک کردن موضوع با او
05:47
so he would have a chanceشانس to see her for himselfخودت.
138
332000
3000
تا اینکه او هم شانس معاینه مریض را برای خودش داشته باشد را انجام ندادم.
05:50
And he knewمی دانست her,
139
335000
2000
و او بیمار را می شناخت،
05:52
he would have been ableتوانایی to furnishمبله کردن additionalاضافی informationاطلاعات about her.
140
337000
3000
او می توانست جزئیات بیشتری در مورد بیمار مطرح کند.
05:55
Maybe I did it for a good reasonدلیل.
141
340000
2000
شاید من این کار را با یک دلیل خوب انجام دادم.
05:57
Maybe I didn't want to be a high-maintenanceنگهداری بالا residentساکن.
142
342000
3000
شاید من نمیخواستم یک دستیار پر دردسر و وقت گیر باشم
06:00
Maybe I wanted to be so successfulموفق شدن
143
345000
2000
شاید میخواستم آنقدر موفق باشم
06:02
and so ableتوانایی to take responsibilityمسئوليت
144
347000
2000
و آنقدرتوانایی مسئولیت پذیری داشته باشم
06:04
that I would do so
145
349000
2000
که این کار را میکردم
06:06
and I would be ableتوانایی to take careاهميت دادن of my attending'sشرکت کننده patientsبیماران
146
351000
2000
و میتوانستم بدون اینکه مجبور باشم با پزشک معالج تماس بگیرم
06:08
withoutبدون even havingداشتن to contactتماس him.
147
353000
2000
از عهده مریض های او بر بیایم
06:10
The secondدومین mistakeاشتباه that I madeساخته شده was worseبدتر.
148
355000
4000
اشتباه دوم من بدتر بود
06:14
In sendingدر حال ارسال her home,
149
359000
2000
وقتی او را به خانه فرستادم
06:16
I disregardedنادیده گرفته شده a little voiceصدای deepعمیق down insideداخل
150
361000
2000
یک صدای درونی را که به من میگفت
06:18
that was tryingتلاش کن to tell me,
151
363000
2000
"گلدمن این فکر خوبی نیست. این کار را نکن"
06:20
"Goldmanگلدمن, not a good ideaاندیشه. Don't do this."
152
365000
3000
نشنیده گرفتم
06:23
In factواقعیت, so lackingفاقد in confidenceاعتماد به نفس was I
153
368000
3000
در حقیقت، آنچنان اعتماد به نفس پایینی داشتم
06:26
that I actuallyدر واقع askedپرسید: the nurseپرستار
154
371000
2000
که از پرستاری که از خانم دراکر
06:28
who was looking after Mrsخانم. Druckerدراکر,
155
373000
2000
مراقبت میکرد، پرسیدم:
06:30
"Do you think it's okay if she goesمی رود home?"
156
375000
3000
"مشکلی نیست اگر بفرستمش خونه ؟"
06:33
And the nurseپرستار thought about it
157
378000
2000
و پرستار کمی فکر کرد
06:35
and said very matter-of-factlyمهم نیست, "Yeah, I think she'llپوسته do okay."
158
380000
2000
و با اطمینان و خونسردی گفت: نه فکر میکنم خوب بشه
06:37
I can rememberیاد آوردن that like it was yesterdayدیروز.
159
382000
3000
چنان واضح به یاد دارم که انگار دیروز بود.
06:40
So I signedامضاء شده the dischargeتخلیه papersاوراق,
160
385000
2000
پس من برگه های ترخیص مریض را امضا کردم،
06:42
and an ambulanceآمبولانس cameآمد, paramedicsامدادرسان cameآمد to take her home.
161
387000
3000
و یک آمبولانس آمد، متخصصین اورژانس آمدند تا اورا به خانه ببرند.
06:45
And I wentرفتی back to my work on the wardsبخش ها.
162
390000
3000
و من برگشتم به بخش برای ادامه کارم
06:48
All the restباقی مانده of that day,
163
393000
2000
تمام آن روز،
06:50
that afternoonبعد از ظهر,
164
395000
2000
آن بعد از ظهر،
06:52
I had this kindنوع of gnawingگنویج feelingاحساس insideداخل my stomachمعده.
165
397000
3000
یک احساس نگرانی خوره مانند دائمی در شکمم داشتم
06:55
But I carriedانجام on with my work.
166
400000
3000
ولی به کارم ادامه دادم
06:58
And at the endپایان of the day, I packedبسته بندی شده up to leaveترک کردن the hospitalبیمارستان
167
403000
2000
در انتهای روز، وسایلم را جمع و جور کردم و از بیمارستان خارج شدم.
07:00
and walkedراه می رفت to the parkingپارکینگ lot
168
405000
2000
و به سمت پارکینگ رفتم
07:02
to take my carماشین and driveراندن home
169
407000
2000
تا ماشینم را بردارم و به خانه بروم
07:04
when I did something that I don't usuallyمعمولا do.
170
409000
4000
همان موقع، کاری را کردم که معمولا نمیکنم.
07:08
I walkedراه می رفت throughاز طریق the emergencyاضطراری departmentبخش on my way home.
171
413000
3000
سر راهم به خانه، قدم زنان از بخش اورژانس رد شدم
07:11
And it was there that anotherیکی دیگر nurseپرستار,
172
416000
2000
و آنجا بود که یک پرستار دیگر،
07:13
not the nurseپرستار who was looking after Mrsخانم. Druckerدراکر before, but anotherیکی دیگر nurseپرستار,
173
418000
3000
نه آن پرستاری که از خانم دراکر قبلا مرافبت میکرد، یک پرستار دیگر
07:16
said threeسه wordsکلمات to me
174
421000
3000
سه کلمه به من گفت
07:19
that are the threeسه wordsکلمات
175
424000
2000
سه کلمه ای که
07:21
that mostاکثر emergencyاضطراری physiciansپزشکان I know dreadوحشت.
176
426000
3000
اکثر دکتر های اورژانسی که من میشناسم از آن خوف دارند
07:24
Othersدیگران in medicineدارو dreadوحشت them as well,
177
429000
2000
البته دیگر پزشکان نیز از آن می ترسند
07:26
but there's something particularخاص about emergencyاضطراری medicineدارو
178
431000
2000
ولی در مورد پزشکان اورژانس یک مسئله خاص وجود دارد
07:28
because we see patientsبیماران so fleetinglyکوتاه مدت.
179
433000
4000
و آن این که ما مریض ها را به سرعت برق و باد معاینه میکنیم.
07:32
The threeسه wordsکلمات are:
180
437000
2000
آن سه کلمه اینها هستند:
07:34
Do you rememberیاد آوردن?
181
439000
4000
یادت می آید؟
07:38
"Do you rememberیاد آوردن that patientصبور you sentارسال شد home?"
182
443000
3000
همان پرستار دیگر خیلی حق به جانب پرسید.
07:41
the other nurseپرستار askedپرسید: matter-of-factlyمهم نیست.
183
446000
2000
"مریضی که فرستادی خونه یادت می آد؟"
07:43
"Well she's back,"
184
448000
2000
"خوب اون برگشته "
07:45
in just that toneلحن of voiceصدای.
185
450000
2000
دقیقا با همین لحن
07:47
Well she was back all right.
186
452000
2000
خوب بله او برگشته بود
07:49
She was back and nearنزدیک deathمرگ.
187
454000
3000
او برگشته بود و رو به موت بود
07:52
About an hourساعت after she had arrivedوارد شد home,
188
457000
2000
حدود یک ساعت پس از رسیدن به خانه
07:54
after I'd sentارسال شد her home,
189
459000
2000
بعد از اینکه من به خانه فرستادمش،
07:56
she collapsedسقوط کرد and her familyخانواده calledبه نام 911
190
461000
3000
او از هوش رفت و خانواده اش با اورژانس تماس گرفتند
07:59
and the paramedicsامدادرسان broughtآورده شده her back to the emergencyاضطراری departmentبخش
191
464000
2000
و متخصصین او را به بخش اورژانس برگرداندند.
08:01
where she had a bloodخون pressureفشار of 50,
192
466000
2000
فشار خون او پنجاه بود،
08:03
whichکه is in severeشدید shockشوکه شدن.
193
468000
2000
که به منزله شوک شدید است.
08:05
And she was barelyبه سختی breathingنفس كشيدن and she was blueآبی.
194
470000
3000
و او تقریبا نفس نمیکشید و کبود شده بود
08:08
And the emergظاهر شد. staffکارکنان pulledکشیده out all the stopsمتوقف می شود.
195
473000
3000
کارکنان اورژانس نهایت تلاش خود را کردند
08:11
They gaveداد her medicationsداروها to raiseبالا بردن her bloodخون pressureفشار.
196
476000
3000
به او داروهایی دادند تا فشار خونش را بالا ببرند.
08:14
They put her on a ventilatorتهویه.
197
479000
2000
به دستگاه تنفس مصنوعی وصلش کردند
08:16
And I was shockedبهت زده
198
481000
3000
من شوکه شده بودم
08:19
and shakenتکان داده شده to the coreهسته.
199
484000
2000
و با تمام وجود ترسیده بودم
08:21
And I wentرفتی throughاز طریق this rollerغلتک coastercoaster,
200
486000
2000
بعد وارد یک دوره پر از فراز و نشیب احساسی و دلهره و نگرانی شدید شدم
08:23
because after they stabilizedتثبیت شده her,
201
488000
2000
چون بعد از اینکه وضعیت او پایدار شد،
08:25
she wentرفتی to the intensiveشدید careاهميت دادن unitواحد,
202
490000
2000
به آی سی یو انتقالش دادند
08:27
and I hopedامیدوار بودم againstدر برابر hopeامید that she would recoverبهبود پیدا کن.
203
492000
2000
و من با تمام نا امیدی، امیدوار بودم که برگردد.
08:29
And over the nextبعد two or threeسه daysروزها,
204
494000
2000
و بعد از دو سه روز،
08:31
it was clearروشن است that she was never going to wakeاز خواب بیدار up.
205
496000
2000
کاملا مشخص بود که او هیچوقت بیدار نخواهد شد
08:33
She had irreversibleبرگشت ناپذیر brainمغز damageخسارت.
206
498000
3000
او دچار ضایعه مغزی دائمی شده بود
08:36
And the familyخانواده gatheredجمع شد.
207
501000
2000
و خانواده او جمع شدند
08:38
And over the courseدوره of the nextبعد eightهشت or nineنه daysروزها,
208
503000
3000
و طی هشت، نه روز
08:41
they resignedاستعفا داد themselvesخودشان to what was happeningاتفاق می افتد.
209
506000
2000
توانستند با اتفاقی که افتاده بود کنار بیایند
08:43
And at about the nineنه day markعلامت, they let her go --
210
508000
3000
و سر روز نهم بود که گذاشتند برود
08:46
Mrsخانم. Druckerدراکر,
211
511000
2000
خانم دراکر
08:48
a wifeهمسر, a motherمادر
212
513000
2000
یک همسر، یک مادر
08:50
and a grandmotherمادر بزرگ.
213
515000
3000
و یک مادر بزرگ
08:53
They say you never forgetفراموش کردن the namesنام ها
214
518000
2000
میگویند هیچوقت اسامی بیمارانی که فوت میکنند را
08:55
of those who dieمرگ.
215
520000
2000
فراموش نمیکنی
08:57
And that was my first time to be acquaintedآشنا with that.
216
522000
3000
و من برای اولین بار مجبور به لمس این واقعیت شدم
09:00
Over the nextبعد fewتعداد کمی weeksهفته ها,
217
525000
2000
طی چند هفته ی بعد،
09:02
I beatضرب و شتم myselfخودم up
218
527000
3000
خود خوری کردم
09:05
and I experiencedبا تجربه for the first time
219
530000
2000
و برای اولین بار این شرمساری مضر
09:07
the unhealthyناسالم shameشرم آور that existsوجود دارد
220
532000
2000
که در فرهنگ پزشکی ما هست را
09:09
in our cultureفرهنگ of medicineدارو --
221
534000
2000
این احساس انزوا و تنهایی را
09:11
where I feltنمد aloneتنها, isolatedجدا شده,
222
536000
3000
تجربه کردم
09:14
not feelingاحساس the healthyسالم kindنوع of shameشرم آور that you feel,
223
539000
2000
واین، آن احساس سالم شرمندگی که همه دارند نیست، نه
09:16
because you can't talk about it with your colleaguesهمکاران.
224
541000
2000
برای اینکه نمیتوانید در مورد این موضوع با همکارانتان صحبت کنید.
09:18
You know that healthyسالم kindنوع,
225
543000
2000
شما آن احساس سالم را میشناسید،
09:20
when you betrayخیانت کنید a secretراز that a bestبهترین friendدوست madeساخته شده you promiseوعده never to revealآشکار ساختن
226
545000
3000
که وقتی به یک دوست صمیمی در مورد نگه داشتن یک راز خیانت میکنید
09:23
and then you get bustedبطری
227
548000
2000
و بعد گیر می افتید
09:25
and then your bestبهترین friendدوست confrontsمقابله می کند you
228
550000
2000
و با دوست صمیمیتان رو در رو میشوید
09:27
and you have terribleوحشتناک discussionsبحث ها,
229
552000
2000
و جر و بحث های تندی میکنید
09:29
but at the endپایان of it all that sickبیمار feelingاحساس guidesراهنمایی ها you
230
554000
3000
ولی آخر سر تمام آن حس بیمار گونه شرمندگی شما را راهنمایی میکند
09:32
and you say, I'll never make that mistakeاشتباه again.
231
557000
2000
و شما با خود میگویید، دیگر هیچوقت این اشتباه را نخواهم کرد.
09:34
And you make amendsاصلاح می شود and you never make that mistakeاشتباه again.
232
559000
3000
و جبران میکنید و هیچوقت آن اشتباه را تکرار نمیکنید.
09:37
That's the kindنوع of shameشرم آور that is a teacherمعلم.
233
562000
3000
این احساس شرم، احساس آموزنده است.
09:40
The unhealthyناسالم shameشرم آور I'm talkingصحبت کردن about
234
565000
2000
احساس شرم مضری که من از آن صحبت میکنم
09:42
is the one that makesباعث می شود you so sickبیمار insideداخل.
235
567000
3000
آن احساسی است که به شما حالت تهوع شدید میدهد
09:45
It's the one that saysمی گوید,
236
570000
2000
آن احساسی است که میگوید،
09:47
not that what you did was badبد,
237
572000
2000
نه تنها کاری که کردی بد بود،
09:49
but that you are badبد.
238
574000
2000
بلکه تو خودت ذاتا بد هستی.
09:51
And it was what I was feelingاحساس.
239
576000
3000
و این احساسی بود که من داشتم
09:54
And it wasn'tنبود because of my attendingشرکت کننده; he was a dollعروسک.
240
579000
3000
و این نتیجه رفتار پزشک معالج نبود، اتفاقا او فوق االعاده بود
09:57
He talkedصحبت کرد to the familyخانواده, and I'm quiteکاملا sure that he smoothedصاف شده things over
241
582000
3000
او با خانواده مریض صحبت کرد، و من مطمئنم که خیلی مسائل را راحت تر کرد
10:00
and madeساخته شده sure that I didn't get suedشکایت کرد.
242
585000
3000
و مطمئن شد که من دادگاهی نشوم
10:03
And I keptنگه داشته شد askingدرخواست myselfخودم these questionsسوالات.
243
588000
3000
و من مدام از خودم این سوالات رو میپرسیدم
10:06
Why didn't I askپرسیدن my attendingشرکت کننده? Why did I sendارسال her home?
244
591000
3000
چرا از پزشک معالج سوال نکردم؟ چرا مریض را به خانه فرستادم؟
10:09
And then at my worstبدترین momentsلحظات:
245
594000
2000
و در بدترین لحظاتم :
10:11
Why did I make suchچنین a stupidاحمق mistakeاشتباه?
246
596000
3000
چرا آن چنان اشتباه احمقانه ای کردم؟
10:14
Why did I go into medicineدارو?
247
599000
2000
چرا پزشکی خواندم؟
10:16
Slowlyبه آرامی but surelyمسلما,
248
601000
2000
قطعا، آهسته آهسته
10:18
it liftedبالا بردن.
249
603000
2000
این احساس سبکتر شد.
10:20
I beganآغاز شد to feel a bitبیت better.
250
605000
2000
کم کم احساسم بهتر شد،
10:22
And on a cloudyابری day,
251
607000
2000
و در یک روز ابری،
10:24
there was a crackترک in the cloudsابرها and the sunآفتاب startedآغاز شده to come out
252
609000
2000
که آفتاب از بین شیار کوچکی بین ابرها شروع به پدیدار شدن کرد
10:26
and I wonderedشگفت زده,
253
611000
2000
با خودم فکر کردم
10:28
maybe I could feel better again.
254
613000
2000
شاید یک روز توانستم خوب بشوم.
10:30
And I madeساخته شده myselfخودم a bargainچانه زدن
255
615000
3000
و با خودم قراری گذاشتم
10:33
that if only I redoubleدو برابر شدن my effortsتلاش ها to be perfectکامل
256
618000
5000
که اگر تلاشم را برای کامل و بدون اشتباه بودن دو برابر کنم
10:38
and never make anotherیکی دیگر mistakeاشتباه again,
257
623000
2000
و دیگر هیچوقت اشتباه نکنم
10:40
please make the voicesصدای stop.
258
625000
2000
بی زحمت، آن ندا های درونی و خودخوری ها را متوقف کن.
10:42
And they did.
259
627000
2000
و متوقف شدند
10:44
And I wentرفتی back to work.
260
629000
2000
و دوباره مشغول به کار شدم
10:46
And then it happenedاتفاق افتاد again.
261
631000
3000
و بعد آن اتفاق دوباره تکرار شد.
10:49
Two yearsسالها laterبعد I was an attendingشرکت کننده in the emergencyاضطراری departmentبخش
262
634000
3000
دو سال بعد که من پزشک اورژانس بودم.
10:52
at a communityجامعه hospitalبیمارستان just northشمال of Torontoتورنتو,
263
637000
2000
در یک بیمارستان دولتی درست در شمال تورنتو
10:54
and I saw a 25 year-oldساله man with a soreدرد دارد throatگلو.
264
639000
3000
یک مریض بیست و پنج ساله با گلودرد را معاینه کردم
10:57
It was busyمشغول, I was in a bitبیت of a hurryعجله کن.
265
642000
2000
سرمان شلوغ بود، و من هم کمی عجله داشتم
10:59
He keptنگه داشته شد pointingاشاره کردن here.
266
644000
2000
مدام به این قسمت اشاره میکرد.
11:01
I lookedنگاه کرد at his throatگلو, it was a little bitبیت pinkرنگ صورتی.
267
646000
2000
داخل حلق او را نگاه کردم، کمی صورتی بود.
11:03
And I gaveداد him a prescriptionنسخه for penicillinپنی سیلین
268
648000
2000
و به او یک نسخه برای پنیسیلین دادم
11:05
and sentارسال شد him on his way.
269
650000
2000
و مرخصش کردم.
11:07
And even as he was walkingپیاده روی out the doorدرب,
270
652000
2000
و حتی وقتی داشت از در بیرون میرفت،
11:09
he was still sortمرتب سازی of pointingاشاره کردن to his throatگلو.
271
654000
3000
هنوز به گلویش اشاره می کرد
11:12
And two daysروزها laterبعد I cameآمد to do my nextبعد emergencyاضطراری shiftتغییر مکان,
272
657000
3000
و دو روز بعد که برای شیفت بعدی اورژانس برگشتم
11:15
and that's when my chiefرئیس askedپرسید: to speakصحبت to me quietlyبی سر و صدا in her officeدفتر.
273
660000
3000
رئیسم از من خواست که در دفترش خصوصی صحبت کنیم،
11:18
And she said the threeسه wordsکلمات:
274
663000
4000
و سپس سه کلمه گفت :
11:22
Do you rememberیاد آوردن?
275
667000
3000
یادت می آید؟
11:25
"Do you rememberیاد آوردن that patientصبور you saw with the soreدرد دارد throatگلو?"
276
670000
3000
"یادت می آید آن مریضی را که برای گلو درد معاینه کردی؟"
11:28
Well it turnsچرخش out, he didn't have a strepstrep throatگلو.
277
673000
2000
خوب مشخص شد که، او مشکل عفونت گلو نداشت.
11:30
He had a potentiallyبالقوه life-threateningتهدید کننده زندگی conditionوضعیت
278
675000
2000
او یک بیماری بالقوه مهلک
11:32
calledبه نام epiglottitisاپیگلوتیت.
279
677000
2000
به نام اپیگلوتیت داشت.
11:34
You can Googleگوگل it,
280
679000
2000
شما میتوانید با گوگل پیدایش کنید.
11:36
but it's an infectionعفونت, not of the throatگلو, but of the upperبالا airwayراه هوایی,
281
681000
3000
این یک عفونت هست ولی نه عفونت گلو، بلکه عفونت راه هوایی فوقانی،
11:39
and it can actuallyدر واقع causeسبب می شود the airwayراه هوایی to closeبستن.
282
684000
3000
که در واقع میتواند جلوی نفس کشیدن را بگیرد.
11:42
And fortunatelyخوشبختانه he didn't dieمرگ.
283
687000
3000
و خوشبختانه او فوت نکرد.
11:45
He was placedقرار داده شده on intravenousداخل وریدی antibioticsآنتی بیوتیک ها
284
690000
3000
به او آنتی بیوتیک تزریقی دادند و
11:48
and he recoveredبهبود یافت after a fewتعداد کمی daysروزها.
285
693000
2000
بعد از چند روز خوب شد.
11:50
And I wentرفتی throughاز طریق the sameیکسان periodدوره زمانی of shameشرم آور and recriminationsتجدید نظر
286
695000
4000
و من دوباره همان دوره شرمگین بودن و خودخوری و خود اتهامی را طی کردم
11:54
and feltنمد cleansedپاکسازی شده and wentرفتی back to work,
287
699000
4000
و بعد از اینکه احساس پاک شدگی کردم به کار برگشتم
11:58
untilتا زمان it happenedاتفاق افتاد again and again and again.
288
703000
5000
تا اینکه آن اتفاق دوباره تکرار شد، دوباره و دوباره و دوباره
12:03
Twiceدو برابر in one emergencyاضطراری shiftتغییر مکان, I missedاز دست رفته appendicitisآپاندیسیت.
289
708000
3000
در یک شیفت اورژانس دو بار ، متوجه آپاندیسیت مریض ها نشدم
12:06
Now that takes some doing,
290
711000
3000
و این اشتباه واقعا خیلی هنر میخواهد
12:09
especiallyبه خصوص when you work in a hospitalبیمارستان
291
714000
2000
مخصوصا که در بیمارستانی مشغول باشی
12:11
that at the time saw but 14 people a night.
292
716000
3000
که همزمان چهارده نفر در شیفت شب مشغول به کار باشند.
12:14
Now in bothهر دو casesموارد, I didn't sendارسال them home
293
719000
3000
در هر دو مورد، آنها را به خانه نفرستادم
12:17
and I don't think there was any gapشکاف in theirخودشان careاهميت دادن.
294
722000
2000
و تصور نمیکنم هیچگونه قصوری در مراقبت از آنها شده بود.
12:19
One I thought had a kidneyکلیه stoneسنگ.
295
724000
2000
یکی را که فکر می کردم سنگ کلیه دارد
12:21
I orderedدستور داد a kidneyکلیه X-rayاشعه ایکس. When it turnedتبدیل شد out to be normalطبیعی,
296
726000
2000
فرستادم برای عکسبرداری از کلیه، که نتیجه نرمال بود
12:23
my colleagueهمکار who was doing a reassessmentارزیابی مجدد of the patientصبور
297
728000
3000
همکار من که مشغول معاینه مجدد بیمار بود،
12:26
noticedمتوجه شدم some tendernessحساسیت in the right lowerپایین تر quadrantربع and calledبه نام the surgeonsجراحان.
298
731000
3000
متوجه سفتی در قسمت راست و پایین زیر شکمی شد و به جراحان خبر داد.
12:29
The other one had a lot of diarrheaاسهال.
299
734000
2000
مورد دیگر دچار اسهال شدید بود
12:31
I orderedدستور داد some fluidsمایعات to rehydrateآبرسان him
300
736000
3000
دستور مایعات دادم تا آب از دست رفته را جایگزین شود
12:34
and askedپرسید: my colleagueهمکار to reassessدوباره ارزیابی کنید him.
301
739000
3000
و از یکی از همکارانم درخواست کردم که مجددا معاینه اش کند
12:37
And he did
302
742000
2000
و او این کار را کرد
12:39
and when he noticedمتوجه شدم some tendernessحساسیت in the right lowerپایین تر quadrantربع, calledبه نام the surgeonsجراحان.
303
744000
2000
و وقتی متوجه سفتی در ناحیه راست و پایین زیر شکمی شد، به جراحان اطلاع داد.
12:41
In bothهر دو casesموارد,
304
746000
2000
در هر دو مورد،
12:43
they had theirخودشان operationsعملیات and they did okay.
305
748000
3000
آنها عمل کردند و به خیر گذشت
12:46
But eachهر یک time,
306
751000
2000
ولی هر دفعه،
12:48
they were gnawingگنویج at me, eatingغذا خوردن at me.
307
753000
2000
این موارد مثل خوره به جان من افتادند.
12:50
And I'd like to be ableتوانایی to say to you
308
755000
2000
من خیلی دوست دارم بتوانم به شما بگویم که
12:52
that my worstبدترین mistakesاشتباهات only happenedاتفاق افتاد in the first fiveپنج yearsسالها of practiceتمرین
309
757000
3000
بدترین اشتباهات من فقط در پنج سال اول طبابتم رخ دادند
12:55
as manyبسیاری of my colleaguesهمکاران say, whichکه is totalجمع B.S.
310
760000
3000
همانطور که خیلی از همکاران من میگویند، چنین حرفی ، ... شعر محض است.
12:58
(Laughterخنده)
311
763000
2000
(خنده حاضرین)
13:00
Some of my dooziesدوزهای have been in the last fiveپنج yearsسالها.
312
765000
3000
بعضی از شاهکار های من در پنج سال گذشته اتفاق افتاده اند.
13:06
Aloneتنها, ashamedشرمنده and unsupportedپشتیبانی نشده است.
313
771000
2000
تنها، شرمسار و بدون پشتوانه
13:08
Here'sاینجاست the problemمسئله:
314
773000
2000
مشکل اینجاست:
13:10
If I can't come cleanپاک کن
315
775000
2000
اگر من نتوانم رو راست باشم
13:12
and talk about my mistakesاشتباهات,
316
777000
4000
و در مورد اشتباهاتم صحبت کنم،
13:16
if I can't find the still-smallهنوز کوچک است voiceصدای
317
781000
2000
اگر نتوانم یک صدای درونی پیدا کنم
13:18
that tellsمی گوید me what really happenedاتفاق افتاد,
318
783000
2000
که به من بگوید واقعا چه اتفاقی افتاد، ( به جای تهمت های پشت سر هم)
13:20
how can I shareاشتراک گذاری it with my colleaguesهمکاران?
319
785000
2000
چطور میتوانم موضوع را با همکارانم در میان بگذارم؟
13:22
How can I teachتدریس کنید them about what I did
320
787000
3000
چطور میتوانم در مورد اشتباهم به آنها آموزش بدهم،
13:25
so that they don't do the sameیکسان thing?
321
790000
4000
تا آنها هم همان کار را تکرار نکنند؟
13:29
If I were to walkراه رفتن into a roomاتاق --
322
794000
2000
اگر قرار بود وارد یک اتاق شوم --
13:31
like right now, I have no ideaاندیشه what you think of me.
323
796000
3000
مثل همین الان، واقعا می دانم چه تصوری از من دارید.
13:34
When was the last time you heardشنیدم somebodyکسی talk
324
799000
2000
آخرین باری که شنیدید کسی در مورد
13:36
about failureشکست after failureشکست after failureشکست?
325
801000
2000
شکست بعد از شکست و باز شکست صحبت کند کِی بود؟
13:38
Oh yeah, you go to a cocktailکوکتل partyمهمانی
326
803000
2000
اوه بله، به یک مهمانی شبانه (کوکتل پارتی) میروید
13:40
and you mightممکن hearشنیدن about some other doctorدکتر,
327
805000
2000
و آنوقت شاید در مورد یک دکتری از جای دیگر چیزی بشنوید
13:42
but you're not going to hearشنیدن somebodyکسی
328
807000
2000
ولی شما هیچ دکتری را پیدا نخواهید کرد که
13:44
talkingصحبت کردن about theirخودشان ownخودت mistakesاشتباهات.
329
809000
2000
در مورد اشتباهات خودش با شما صحبت کنند.
13:46
If I were to walkراه رفتن into a roomاتاق filledپر شده with my colleagesکالج ها
330
811000
3000
اگر قرار بود وارد یک اتاق پر از همکارانم بشوم
13:49
and askپرسیدن for theirخودشان supportحمایت کردن right now
331
814000
2000
و از آنها بخواهم که از من حمایت کنند
13:51
and startشروع کن to tell what I've just told you right now,
332
816000
2000
و شروع به گفتن چیزهایی که الان بهتون گفته ام میکردم،
13:53
I probablyشاید wouldn'tنمی خواهم get throughاز طریق two of those storiesداستان ها
333
818000
3000
احتمالا قبل از اینکه واقعا معذب بشوند و احساس ناراحتی کنند ،
13:56
before they would startشروع کن to get really uncomfortableناراحت,
334
821000
2000
موفق به تمام کردن حتی دو تا از این خاطرات نمی شدم
13:58
somebodyکسی would crackترک a jokeجوک,
335
823000
2000
یک نفر پیدا میشد و یک جک تعریف میکرد
14:00
they'dآنها می خواهند changeتغییر دادن the subjectموضوع and we would moveحرکت on.
336
825000
3000
موضوع را عوض میکردند و از این مسائل میگذشتیم
14:05
And in factواقعیت, if I knewمی دانست and my colleaguesهمکاران knewمی دانست
337
830000
3000
و در واقع، اگر من و همکارانم می دانستیم
14:08
that one of my orthopedicارتوپدی colleaguesهمکاران tookگرفت off the wrongاشتباه legپا in my hospitalبیمارستان,
338
833000
4000
که یکی از همکاران اورتوپدمان در بیمارستان ما، اشتباها پای سالم مریض را قطع کرده است
14:12
believe me, I'd have troubleمشکل
339
837000
2000
باور کنید، حتی به سختی میتوانستیم
14:14
makingساخت eyeچشم contactتماس with that personفرد.
340
839000
2000
در چشمان او نگاه کنیم
14:16
That's the systemسیستم that we have.
341
841000
2000
این سیستمی است که ما داریم
14:18
It's a completeتکمیل denialانکار of mistakesاشتباهات.
342
843000
3000
یک سیستم بر اساس انکار کامل هرگونه اشتباهی
14:21
It's a systemسیستم
343
846000
2000
سیستمی که در آن
14:23
in whichکه there are two kindsانواع of physiciansپزشکان --
344
848000
4000
دو نوع موقعیت برای قرار گرفتن هست
14:27
those who make mistakesاشتباهات
345
852000
2000
موقعیت کسانی که اشتباه میکنند
14:29
and those who don't,
346
854000
2000
و آنهایی که اشتباه نمیکنند
14:31
those who can't handleرسیدگی sleepبخواب deprivationمحرومیت and those who can,
347
856000
3000
کسانی که نمیتوانند با کمخوابی کنار بیایند و آنهایی که میتوانند
14:34
those who have lousyترسناک outcomesنتایج
348
859000
2000
کسانی که نتیاج افتضاح به بار می آورند
14:36
and those who have great outcomesنتایج.
349
861000
3000
و کسانی که نتایج عالی میگیند
14:39
And it's almostتقریبا like an ideologicalایدئولوژیک reactionواکنش,
350
864000
2000
و تقریبا همانند یک عکس العمل از روی تعصب اعتقادی است
14:41
like the antibodiesآنتی بادی ها beginشروع to attackحمله that personفرد.
351
866000
4000
مانند پادتن هایی که شروع به حمله به آن شخص میکنند
14:45
And we have this ideaاندیشه
352
870000
2000
ما فکر میکنیم
14:47
that if we driveراندن the people who make mistakesاشتباهات
353
872000
2000
که اگر کسانی را که اشتباه میکنند
14:49
out of medicineدارو,
354
874000
2000
از دایره پزشکی بیرون بیاندازیم
14:51
what will we be left with, but a safeبی خطر systemسیستم.
355
876000
4000
باقی مانده، چه چیزی جز یک سیستم امن و بی اشتباه است.
14:55
But there are two problemsمشکلات with that.
356
880000
3000
ولی دو مشکل در این طرز فکر هست.
14:58
In my 20 yearsسالها or so
357
883000
2000
در این دوران بیست سال و اندی که در
15:00
of medicalپزشکی broadcastingصدا و سیما and journalismروزنامه نگاری,
358
885000
3000
روزنامه نگاری و پخش برنامه پزشکی در رادیو و تلویزیون گذرانده ام
15:03
I've madeساخته شده a personalشخصی studyمطالعه of medicalپزشکی malpracticeبدرفتاری and medicalپزشکی errorsاشتباهات
359
888000
3000
یک تحقیق شخصی در مورد قصور و اشتباهات پزشکی انجام داده ام
15:06
to learnیاد گرفتن everything I can,
360
891000
2000
تا تمام چیزهایی که میتوانم را در این مورد بیاموزم
15:08
from one of the first articlesمقالات I wroteنوشت for the Torontoتورنتو Starستاره
361
893000
2000
از اولین مقاله ای که در ستاره تورنتو نوشتم
15:10
to my showنشان بده "Whiteسفید Coatکت, Blackسیاه Artهنر."
362
895000
3000
تا برنامه تلوزیونی " روپوش سفید، هنر سیاه."
15:13
And what I've learnedیاد گرفتم
363
898000
2000
و چیزی که من آموخته ام این است که
15:15
is that errorsاشتباهات are absolutelyکاملا ubiquitousهمه جا هست.
364
900000
3000
اشتباهات قطعا در همه جا رخ می دهند
15:18
We work in a systemسیستم
365
903000
2000
ما در سیستمی کار می کنیم
15:20
where errorsاشتباهات happenبه وقوع پیوستن everyهرکدام day,
366
905000
2000
که اشتباهات هر روز رخ می دهند،
15:22
where one in 10 medicationsداروها
367
907000
2000
سیستمی که، از هر ده دارو یک دارو
15:24
are eitherیا the wrongاشتباه medicationدارو givenداده شده in hospitalبیمارستان
368
909000
2000
یا در بیمارستان اشتباه داده شده است
15:26
or at the wrongاشتباه dosageدوز,
369
911000
2000
یا مقدار آن اشتباه است
15:28
where hospital-acquiredبیمارستان به دست آورد infectionsعفونت ها are gettingگرفتن more and more numerousچندین,
370
913000
3000
سیستمی که در آن عفونت های انتقال یافته در بیمارستان روز به روز بیشتر و
15:31
causingباعث می شود havocویران کردن and deathمرگ.
371
916000
3000
باعث مرگ و صدمه میشوند
15:34
In this countryکشور,
372
919000
2000
در این کشور،
15:36
as manyبسیاری as 24,000 Canadiansکانادایی ها dieمرگ
373
921000
2000
نزدیک به بیست و چهار هزار نفر از اشتباهات
15:38
of preventableقابل پیشگیری است medicalپزشکی errorsاشتباهات.
374
923000
2000
پزشکی قابل پیشگیری فوت می کنند.
15:40
In the Unitedیونایتد Statesایالت ها, the Instituteمؤسسه of Medicineدارو peggedپنهان it at 100,000.
375
925000
4000
در آمریکا، موسسه پزشکی تخمینش را در صد هزار نفر ثابت نگاه داشته.
15:44
In bothهر دو casesموارد, these are grossناخوشایند underestimatesکم پیش بینی شده,
376
929000
3000
در هر دو مورد، اینها آمارهای خام و کم تخمین زده شده، هستند
15:47
because we really aren'tنه ferretingفریدن out the problemمسئله
377
932000
2000
چرا که ما واقعا موشکافانه و آنطور که باید
15:49
as we should.
378
934000
2000
به این مشکل نمی پردازیم
15:51
And here'sاینجاست the thing.
379
936000
3000
و ماجرا این است که
15:54
In a hospitalبیمارستان systemسیستم
380
939000
3000
در یک سیستم بیمارستانی
15:57
where medicalپزشکی knowledgeدانش is doublingدو برابر شدن
381
942000
2000
که اطلاعات پزشکی هر دو تا سه سال یکبار، دو برابر می شوند
15:59
everyهرکدام two or threeسه yearsسالها, we can't keep up with it.
382
944000
3000
ما نمیتوانیم پا به پای این سیستم حرکت کنیم.
16:02
Sleepخواب deprivationمحرومیت is absolutelyکاملا pervasiveفراگیر.
383
947000
3000
کم خوابی قطعا همه گیر است.
16:05
We can't get ridخلاص شدن از شر of it.
384
950000
2000
ما نمیتوانیم از شر آن راحت شویم
16:07
We have our cognitiveشناختی biasesتعصب ها,
385
952000
2000
ما روشهای تشخیص و قضاوت خود را داریم
16:09
so that I can take a perfectکامل historyتاریخ on a patientصبور with chestقفسه سینه painدرد.
386
954000
3000
من میتوانم یک سابقه بی عیب از یک بیمار با درد سینه را بگیرم،
16:12
Now take the sameیکسان patientصبور with chestقفسه سینه painدرد,
387
957000
2000
حالا همان مریض با درد سینه را در نظر بگیرید
16:14
make them moistمرطوب and garrulousجادوگر
388
959000
2000
ولی اشک آلود و خیلی پرحرف
16:16
and put a little bitبیت of alcoholالکل on theirخودشان breathنفس کشیدن,
389
961000
2000
و کمی هم بوی الکل به نفسش اضافه کنید،
16:18
and suddenlyناگهان my historyتاریخ is lacedلاک زدن with contemptتحقیر.
390
963000
2000
و ناگهان سابقه ای که میگیرم با گره خوردن به نوعی حس تحقیر ، تغییر میکند
16:20
I don't take the sameیکسان historyتاریخ.
391
965000
2000
من از این دو مریض سابقه یکسان نمیگیرم
16:22
I'm not a robotربات;
392
967000
2000
من یک ربات نیستم
16:24
I don't do things the sameیکسان way eachهر یک time.
393
969000
2000
کارها را هر دفعه عین هم انجام نمیدهم
16:26
And my patientsبیماران aren'tنه carsماشین ها;
394
971000
2000
و بیماران من هم ماشین نیستند
16:28
they don't tell me theirخودشان symptomsعلائم in the sameیکسان way eachهر یک time.
395
973000
3000
آنها علائم بیماریشان را به یک شکل بیان نمیکنند.
16:31
Givenداده شده all of that, mistakesاشتباهات are inevitableاجتناب ناپذیر.
396
976000
3000
با در نظر گرفتن تمام این مسائل، اشتباهات مطمئنا اجتناب ناپذیر هستند.
16:34
So if you take the systemسیستم, as I was taughtتدریس کرد,
397
979000
3000
بنابراین اگر یک سیستم مثل همان سیستمی که مرا آموزش داده را در نظر بگیرید و
16:37
and weedعلف هرز out all the error-proneمستعد خطا healthسلامتی professionalsحرفه ای ها,
398
982000
4000
تمام کارکنان مستعد اشتباه را تک تک تصفیه کنید
16:41
well there won'tنخواهد بود be anybodyهر شخصی left.
399
986000
3000
خوب اصلا کسی باقی نمی ماند.
16:46
And you know that businessکسب و کار
400
991000
2000
شما قضیه افرادی که میل ندارند
16:48
about people not wantingمیخواهم
401
993000
2000
در مورد بدترین اشتباهاتشان صحبت کنند را
16:50
to talk about theirخودشان worstبدترین casesموارد?
402
995000
3000
به یاد دارید؟
16:53
On my showنشان بده, on "Whiteسفید Coatکت, Blackسیاه Artهنر,"
403
998000
2000
در برنامه تلوزیونی ام، "روپوش سفید، هنر سیاه"
16:55
I madeساخته شده it a habitعادت of sayingگفت:, "Here'sاینجاست my worstبدترین mistakeاشتباه,"
404
1000000
2000
گفتن این جمله را جا انداخته ام: بدترین اشتباه من اینطور بود که ...
16:57
I would say to everybodyهمه
405
1002000
2000
به همه این جمله را میگویم
16:59
from paramedicsامدادرسان to the chiefرئیس of cardiacقلب surgeryعمل جراحي,
406
1004000
3000
از متخصصین اورژانس تا یک رئیس بخش قلب و عروق
17:02
"Here'sاینجاست my worstبدترین mistakeاشتباه," blahبله, blahبله, blahبله, blahبله, blahبله,
407
1007000
2000
"بدترین اشتباه من اینطور بود که ..."
17:04
"What about yoursشما?" and I would pointنقطه the microphoneمیکروفون towardsبه سمت them.
408
1009000
3000
و میکروفون را به سمت آنها میگیرم و میپرسم : در مورد شما چطور؟
17:07
And theirخودشان pupilsدانش آموزان would dilateگسترش دادن,
409
1012000
2000
و گونه ها یشان سرخ می شود
17:09
they would recoilپس زدن,
410
1014000
2000
خودشان را عقب تر میکشند،
17:11
then they would look down and swallowبلع hardسخت
411
1016000
3000
به پایین نگاه میگنند و آب دهنشان را به سختی قورت می دهند
17:14
and startشروع کن to tell me theirخودشان storiesداستان ها.
412
1019000
3000
و شروع به گفتن داستان هایشان می کنند
17:17
They want to tell theirخودشان storiesداستان ها. They want to shareاشتراک گذاری theirخودشان storiesداستان ها.
413
1022000
3000
آنها میخواهند که داستان هایشان را بگویند، میخواهند این داستانها را منتقل کنند
17:20
They want to be ableتوانایی to say,
414
1025000
2000
که قادر به گفتنش باشند،
17:22
"Look, don't make the sameیکسان mistakeاشتباه I did."
415
1027000
2000
" ببینید اشتباهاتی که من کردم را تکرار نکنید "
17:24
What they need is an environmentمحیط to be ableتوانایی to do that.
416
1029000
2000
چیزی که احتیاج دارند محیطی است که در آن بتوانند چنین کاری را انجام دهند
17:26
What they need is a redefinedدوباره تعریف شده medicalپزشکی cultureفرهنگ.
417
1031000
4000
چیزی که احتیاج دارند یک فرهنگ پزشکی تحول یافته است
17:30
And it startsشروع می شود with one physicianپزشک at a time.
418
1035000
3000
و این تحول اول از یک پزشک شروع می شود
17:33
The redefinedدوباره تعریف شده physicianپزشک is humanانسان,
419
1038000
3000
پزشک تحول یافته یک انسان است،
17:36
knowsمی داند she's humanانسان,
420
1041000
2000
خودش میداند که یک انسان است،
17:38
acceptsقبول می کند it, isn't proudمغرور of makingساخت mistakesاشتباهات,
421
1043000
2000
و این را قبول میکند، او به اشتباه کردنش افتخار نمیکند
17:40
but strivesتلاش می کند to learnیاد گرفتن one thing
422
1045000
2000
ولی سعی می کند از اتفاقی که می افتد
17:42
from what happenedاتفاق افتاد
423
1047000
2000
درسی بگیرد تا بتواند
17:44
that she can teachتدریس کنید to somebodyکسی elseچیز دیگری.
424
1049000
2000
به یک نفر دیگر هم یاد بدهد
17:46
She sharesسهام her experienceتجربه with othersدیگران.
425
1051000
2000
او تجربیات خودش را با دیگران قسمت میکند
17:48
She's supportiveحمایتی when other people talk about theirخودشان mistakesاشتباهات.
426
1053000
3000
و حامی دیگرانی است که در مورد اشتباهاتشان صحبت میکنند،
17:51
And she pointsنکته ها out other people'sمردم mistakesاشتباهات,
427
1056000
2000
او به اشتباهات دیگران هم اشاره میکند
17:53
not in a gotchaخوشبختی way,
428
1058000
2000
نه به آن روشِ: مچت را گرفتم
17:55
but in a lovingبا محبت, supportiveحمایتی way
429
1060000
3000
بلکه به صورت دوستانه و حمایت گونه
17:58
so that everybodyهمه can benefitسود.
430
1063000
2000
تا به نفع همه باشد
18:00
And she worksآثار in a cultureفرهنگ of medicineدارو
431
1065000
2000
و او در جایی مشغول است که این حقیقت
18:02
that acknowledgesاذعان می کند
432
1067000
2000
که آدم ها این سیستم را اداره میکنند
18:04
that humanانسان beingsموجودات runاجرا کن the systemسیستم,
433
1069000
2000
در فرهنگ پزشکی آنجا ، جا افتاده است
18:06
and when humanانسان beingsموجودات runاجرا کن the systemسیستم, they will make mistakesاشتباهات from time to time.
434
1071000
3000
و وفتی آدم ها یک سیستم را اداره میکنند، هر از چند گاهی اشتباه هم میکنند
18:09
So the systemسیستم is evolvingتکامل یافته
435
1074000
4000
پس سیستم با ایجاد نسخه جدید از خودش
18:13
to createايجاد كردن backupsپشتیبان گیری
436
1078000
4000
تکامل می یابد
18:17
that make it easierآسان تر to detectتشخیص those mistakesاشتباهات
437
1082000
3000
تا تشخیص آن اشتباه هایی
18:20
that humansانسان inevitablyبه ناچار make
438
1085000
3000
که آدم ها ناگزیر مرتکب میشوند را راحت تر کند
18:23
and alsoهمچنین fostersتقویت می کند in a lovingبا محبت, supportiveحمایتی way
439
1088000
3000
پس سیستم به صورت دوستانه ای قوی تر می شود
18:26
placesمکان ها where everybodyهمه who is observingرعایت
440
1091000
3000
در چنین جایی هر کسی که ناظر
18:29
in the healthسلامتی careاهميت دادن systemسیستم
441
1094000
2000
سیستم بهداشت و درمان است
18:31
can actuallyدر واقع pointنقطه out things that could be potentialپتانسیل mistakesاشتباهات
442
1096000
3000
عملا میتواند به چیزهایی که میتواننداشتباه باشند اشاره کند
18:34
and is rewardedپاداش داده شده for doing so,
443
1099000
2000
و بابت این کار تشویق هم بشود
18:36
and especiallyبه خصوص people like me, when we do make mistakesاشتباهات,
444
1101000
2000
و علی الخصوص وقتی من و افرادی مثل من اشتباه میکنیم
18:38
we're rewardedپاداش داده شده for comingآینده cleanپاک کن.
445
1103000
4000
بابت آشکار کردن این اشتباهات تشویق هم می شویم.
18:42
My nameنام is Brianبراان Goldmanگلدمن.
446
1107000
3000
اسم من برایان گلدمن است
18:45
I am a redefinedدوباره تعریف شده physicianپزشک.
447
1110000
3000
من یک پزشک تحول یافته هستم
18:48
I'm humanانسان. I make mistakesاشتباهات.
448
1113000
2000
من یک انسان هستم، من اشتباه میکنم
18:50
I'm sorry about that,
449
1115000
2000
از این بابت متاسفم
18:52
but I striveتلاش کن to learnیاد گرفتن one thing
450
1117000
2000
ولی من تلاش میکنم که یک درس بگیرم
18:54
that I can passعبور on to other people.
451
1119000
3000
تا آنرا به دیگران هم منتقل کنم.
18:57
I still don't know what you think of me,
452
1122000
3000
هنوز نمی دانم در مورد من چطور فکر میکنید
19:00
but I can liveزنده with that.
453
1125000
2000
در هر صورت میتوانم با این موضوع کنار بیایم.
19:02
And let me closeبستن with threeسه wordsکلمات of my ownخودت:
454
1127000
3000
و اجازه دهید حرف هایم را با سه کلمه از خودم تمام کنم
19:05
I do rememberیاد آوردن.
455
1130000
4000
یادم می آید
19:09
(Applauseتشویق و تمجید)
456
1134000
13000
(تشویق حاضرین)
Translated by Kaveh k.
Reviewed by Shahram Eatezadi

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Brian Goldman - Physician, broadcaster
Brian Goldman is an emergency-room physician in Toronto, and the host of CBC Radio’s "White Coat, Black Art."

Why you should listen

Brian Goldman is an emergency room physician who has worked at Mount Sinai Hospital in downtown Toronto for more than 20 years. He is also a prominent medical journalist and the host of CBC Radio’s White Coat, Black Art. In Dr. Goldman’s first book, The Night Shift, published in 2010, he shares his experiences of working through the witching hours at Mount Sinai, as well as at the other hospitals where he has spent his long career.

More profile about the speaker
Brian Goldman | Speaker | TED.com