ABOUT THE SPEAKER
Margaret Heffernan - Management thinker
The former CEO of five businesses, Margaret Heffernan explores the all-too-human thought patterns -- like conflict avoidance and selective blindness -- that lead organizations and managers astray.

Why you should listen

How do organizations think? In her book Willful Blindness, Margaret Heffernan examines why businesses and the people who run them often ignore the obvious -- with consequences as dire as the global financial crisis and Fukushima Daiichi nuclear disaster.

Heffernan began her career in television production, building a track record at the BBC before going on to run the film and television producer trade association IPPA. In the US, Heffernan became a serial entrepreneur and CEO in the wild early days of web business. She now blogs for the Huffington Post and BNET.com. Her latest book, Beyond Measure, a TED Books original, explores the small steps companies can make that lead to big changes in their culture.

More profile about the speaker
Margaret Heffernan | Speaker | TED.com
TEDGlobal 2012

Margaret Heffernan: Dare to disagree

مارگارت هِفرنان: جرأت مخالفت

Filmed:
3,921,245 views

بیشتر افراد بطور ذاتی از جدال دوری می کنند، اما آنطور که "مارگارت هِفرنان" به ما نشان می دهد، مخالفتِ خوب، محور پیشرفت است. او با مثال توضیح می‌دهد (گاهی خلاف شواهد) که چطور بهترین شرکا، تاییدکننده‌ی یکدیگر نیستند -- و چطور گروههای بزرگ تحقیق، روابط و تجارتها، باعث مخالفت عمیق افراد می‌شوند.
- Management thinker
The former CEO of five businesses, Margaret Heffernan explores the all-too-human thought patterns -- like conflict avoidance and selective blindness -- that lead organizations and managers astray. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:16
In Oxfordآکسفورد in the 1950s,
0
424
1862
در دهه ۱۹۵۰ در شهر آکسفورد،
00:18
there was a fantasticخارق العاده doctorدکتر, who was very unusualغیر معمول,
1
2286
3768
پزشک فوق العاده ای که خیلی هم عجیب بود،
00:21
namedتحت عنوان Aliceآلیس Stewartاستوارت.
2
6054
2032
بنام "آلیس استوارت" زندگی می‌کرد.
00:23
And Aliceآلیس was unusualغیر معمول partlyتا حدی because, of courseدوره,
3
8086
3143
و البته بخشی از عجیب بودن آلیس به این خاطر بود که
00:27
she was a womanزن, whichکه was prettyبسیار rareنادر in the 1950s.
4
11229
3480
او یک زن بود، چیزی که در سالهای ۱۹۵۰مسئله نادری بود.
00:30
And she was brilliantدرخشان, she was one of the,
5
14709
2111
و او بی نظیر بود، یکی از جوان ترین کسانی بود
00:32
at the time, the youngestجوانترین Fellowهمکار to be electedانتخاب شده to the Royalرویال Collegeدانشکده of Physiciansپزشکان.
6
16820
4816
که در اون زمان در کالج پزشکان رویال پذیرفته شد.
00:37
She was unusualغیر معمول too because she continuedادامه یافت to work after she got marriedمتاهل,
7
21636
3757
از این نظر هم عجیب بود که پس از ازدواج به کار خود ادامه داد،
00:41
after she had kidsبچه ها,
8
25393
2095
و همچنین بعد از اینکه بچه دار شد،
00:43
and even after she got divorcedجدا شده and was a singleتنها parentوالدین,
9
27488
3008
و حتی پس از اینکه متارکه کرد و تنها سرپرست فرزندانش بود،
00:46
she continuedادامه یافت her medicalپزشکی work.
10
30496
2283
به کار پزشکی‌اش ادامه داد.
00:48
And she was unusualغیر معمول because she was really interestedعلاقه مند in a newجدید scienceعلوم پایه,
11
32779
4120
او استثنایی بود، چون علاقه زیادی به علم جدید داشت،
00:52
the emergingدر حال ظهور fieldرشته of epidemiologyهمهگیرشناسی,
12
36899
2624
رشته نوظهور اپیدمیولوژی (بیماریهای واگیر دار)،
00:55
the studyمطالعه of patternsالگوها in diseaseمرض.
13
39523
3488
مطالعه ساختارهای بیماری.
00:58
But like everyهرکدام scientistدانشمند, she appreciatedاستقبال مینماید
14
43011
2168
اما همانند هر دانشمندی، او آگاه بود که
01:01
that to make her markعلامت, what she neededمورد نیاز است to do
15
45179
2256
برای کسب شهرت، لازمه که یه مسئله سختی را پیدا و آنرا حل کند.
01:03
was find a hardسخت problemمسئله and solveحل it.
16
47435
4518
برای کسب شهرت، لازمه که یه مسئله سختی را پیدا و آنرا حل کند.
01:07
The hardسخت problemمسئله that Aliceآلیس choseانتخاب کرد
17
51953
2544
مسئله سختی که آلیس انتخاب کرد
01:10
was the risingرو به افزایش incidenceوقوع of childhoodدوران کودکی cancersسرطان ها.
18
54497
3398
شیوع روزافزون سرطان در کودکان بود.
01:13
Mostاکثر diseaseمرض is correlatedهمبستگی with povertyفقر,
19
57895
2190
اکثر بیماریها با فقر رابطه دارند،
01:15
but in the caseمورد of childhoodدوران کودکی cancersسرطان ها,
20
60085
2269
اما در مورد سرطان در دوران کودکی،
01:18
the childrenفرزندان who were dyingدر حال مرگ seemedبه نظر می رسید mostlyاغلب to come
21
62354
2604
کودکانی که در حال مرگ بودند به ظاهر از خانواده های مرفه آمده بودند.
01:20
from affluentفراوان familiesخانواده ها.
22
64958
2445
کودکانی که در حال مرگ بودند به ظاهر از خانواده های مرفه آمده بودند.
01:23
So, what, she wanted to know,
23
67403
1743
بنابراین او می خواست دلیل این ناهنجاری را بداند.
01:25
could explainتوضیح this anomalyناهنجاری?
24
69146
3082
بنابراین او می خواست دلیل این ناهنجاری را بداند.
01:28
Now, Aliceآلیس had troubleمشکل gettingگرفتن fundingمنابع مالی for her researchپژوهش.
25
72228
2783
حالا، آلیس برای انجام تحقیقاتش مشکل دریافت بودجه داشت.
01:30
In the endپایان, she got just 1,000 poundsپوند
26
75011
1991
در نهایت، او فقط ۱۰۰۰ پوند از جایزه یادبود «لیدی تاتا» گرفت.
01:32
from the Ladyبانوی Tataتاتا Memorialیادبود prizeجایزه.
27
77002
2255
در نهایت، او فقط ۱۰۰۰ پوند از جایزه یادبود «لیدی تاتا» گرفت.
01:35
And that meantبه معنای she knewمی دانست she only had one shotشات
28
79257
2543
و این بدان معنی بود که او فقط یک شانس برای جمع آوری اطلاعاتش داشت.
01:37
at collectingجمع آوری her dataداده ها.
29
81800
2042
و این بدان معنی بود که او فقط یک شانس برای جمع آوری اطلاعاتش داشت.
01:39
Now, she had no ideaاندیشه what to look for.
30
83842
2477
حالا، اصلا نمی‌دانست به دنبال چه چیزی باشد.
01:42
This really was a needleسوزن in a haystackهیزله sortمرتب سازی of searchجستجو کردن,
31
86319
3116
این نوع تحقیق واقعا مثل قضیه‌ی یه سوزن در انبار کاه بود،
01:45
so she askedپرسید: everything she could think of.
32
89435
2622
بنابراین هر چیزی را که به فکرش می‌رسید، می‌پرسید.
01:47
Had the childrenفرزندان eatenخورده شده boiledآب پز شده sweetsشیرینی?
33
92057
1833
آیا کودکان آب‌نبات خورده بودند؟
01:49
Had they consumedمصرف شده coloredرنگی drinksنوشیدنی ها?
34
93890
2073
آیا نوشیدنی‌های رنگ دار مصرف کرده بودند؟
01:51
Did they eatخوردن fishماهی and chipsچیپس?
35
95963
1647
آیا ماهی و سیب زمینی سرخ‌کرده خورده بودند؟
01:53
Did they have indoorدر محیط داخلی or outdoorدر فضای باز plumbingلوله کشی?
36
97610
2008
از لوله کشی خارجی بهره‌مند بودند یا داخلی؟
01:55
What time of life had they startedآغاز شده schoolمدرسه?
37
99618
3416
رفتن به مدرسه را از چه زمانی در زندگی آغاز کردند؟
01:58
And when her carbonکربن copiedکپی شده questionnaireپرسشنامه startedآغاز شده to come back,
38
103034
3368
و وقتی نسخه های سوالات وی به او برگشتند
02:02
one thing and one thing only jumpedپرید out
39
106402
2920
یه چیز و تنها یه چیز به چشم خورد
02:05
with the statisticalآماری clarityوضوح of a kindنوع that
40
109322
2536
با نوعی شفافیت آماری که
02:07
mostاکثر scientistsدانشمندان can only dreamرویا of.
41
111858
2840
بیشتر دانشمندان تنها رویای آن‌را دارند.
02:10
By a rateنرخ of two to one,
42
114698
1920
مادر یک کودک از هر دو کودکِ مرده، در طول دوران بارداری در معرض اشعه ایکس قرار گرفته بود.
02:12
the childrenفرزندان who had diedفوت کرد
43
116618
2081
مادر یک کودک از هر دو کودکِ مرده، در طول دوران بارداری در معرض اشعه ایکس قرار گرفته بود.
02:14
had had mothersمادران who had been X-rayedاشعه ایکس when pregnantباردار.
44
118699
6295
مادر یک کودک از هر دو کودکِ مرده، در طول دوران بارداری در معرض اشعه ایکس قرار گرفته بود.
02:20
Now that findingیافته flewپرواز کرد in the faceصورت of conventionalمرسوم wisdomحکمت.
45
124994
4505
حالا این یافته، دیدگاهِ عموم را به چالش گرفت.
02:25
Conventionalمرسوم wisdomحکمت heldبرگزار شد
46
129499
1907
دیدگاهِ عموم بر این اصل است که
02:27
that everything was safeبی خطر up to a pointنقطه, a thresholdآستانه.
47
131406
3997
هر چیزی تا یه حد و مرزی، دارای امنیت است.
02:31
It flewپرواز کرد in the faceصورت of conventionalمرسوم wisdomحکمت,
48
135403
2327
اون یافته، دیدگاهِ عموم را به چالش گرفت.
02:33
whichکه was hugeبزرگ enthusiasmاشتیاق for the coolسرد newجدید technologyتکنولوژی
49
137730
3458
که شوقِ فراوان برای استفاده از تکنولوژی جدید جالبی در اون دوران بود، همان دستگاه اشعه ایکس.
02:37
of that ageسن, whichکه was the X-rayاشعه ایکس machineدستگاه.
50
141188
3646
که شوقِ فراوان برای استفاده از تکنولوژی جدید جالبی در اون دوران بود، همان دستگاه اشعه ایکس.
02:40
And it flewپرواز کرد in the faceصورت of doctors'پزشکان ideaاندیشه of themselvesخودشان,
51
144834
4224
و اون، عقیده پزشکان در مورد خودشان را به چالش کشید
02:44
whichکه was as people who helpedکمک کرد patientsبیماران,
52
149058
3808
اینکه اونها افرادی هستند که به بیماران کمک کرده و به آنها آزاری نمی رسانند.
02:48
they didn't harmصدمه them.
53
152866
2696
اینکه اونها افرادی هستند که به بیماران کمک کرده و به آنها آزاری نمی رسانند.
02:51
Neverthelessبا این اوصاف, Aliceآلیس Stewartاستوارت rushedعجله داشت to publishانتشار
54
155562
3688
با این وجود، آلیس استوارت بسرعت یافته های ابتدایی خود را
02:55
her preliminaryمقدماتی findingsیافته ها in The Lancetلانست in 1956.
55
159250
3584
در سال ۱۹۵۰در مجله پزشکی "لانسِت" به‌چاپ رساند.
02:58
People got very excitedبرانگیخته, there was talk of the Nobelنوبل Prizeجایزه,
56
162834
4008
مردم خیلی به هیجان آمدند، صحبت از جایزه نوبل بود،
03:02
and Aliceآلیس really was in a bigبزرگ hurryعجله کن
57
166842
2120
و آلیس واقعا سعی می‌کرد
03:04
to try to studyمطالعه all the casesموارد of childhoodدوران کودکی cancerسرطان she could find
58
168962
3791
تا بسرعت هر چیزی رو در هرموردی از سرطان که در کودکان می‌یافت،
03:08
before they disappearedناپدید شد.
59
172753
2153
قبل از ناپدید شدنشان مطالعه کند.
03:10
In factواقعیت, she need not have hurriedعجله کرد.
60
174906
4344
در حقیقت، لازم نبود عجله کند.
03:15
It was fullyبه طور کامل 25 yearsسالها before the Britishانگلیس and medicalپزشکی --
61
179250
4191
این دست کم ۲۵ سالی قبل از این بود که نظام پزشکی انگلیس
03:19
Britishانگلیس and Americanآمریکایی medicalپزشکی establishmentsموسسات
62
183441
2872
-- نظام پزشکی انگیس و آمریکا--
03:22
abandonedرها شده the practiceتمرین of X-rayingX-leying pregnantباردار womenزنان.
63
186313
6104
انجام اشعه ایکس بر روی زنان باردار را ممنوع کنه.
03:28
The dataداده ها was out there, it was openباز کن, it was freelyآزادانه availableدر دسترس است,
64
192417
5481
اطلاعات اون بیرون، علنی و بطور رایگان در دسترس بود
03:33
but nobodyهيچ كس wanted to know.
65
197898
4224
اما هیچکس مایل به دونستن نبود.
03:38
A childکودک a weekهفته was dyingدر حال مرگ,
66
202122
2684
هفته ای یک کودک از بین می رفت
03:40
but nothing changedتغییر کرد.
67
204806
2733
اما هیچ تغییری رخ نمی داد.
03:43
Opennessباز بودن aloneتنها can't driveراندن changeتغییر دادن.
68
207539
6255
صراحت به تنهایی قادر به ایجاد تغییر نیست.
03:49
So for 25 yearsسالها Aliceآلیس Stewartاستوارت had a very bigبزرگ fightمبارزه کردن on her handsدست ها.
69
213794
5617
بدین ترتیب آلیس مدت ۲۵ سال درگیر جنگ بزرگی بود.
03:55
So, how did she know that she was right?
70
219411
3247
پس چطور به صحت گفته هایش پی برد؟
03:58
Well, she had a fantasticخارق العاده modelمدل for thinkingفكر كردن.
71
222658
3663
خُب، اون یه روش عالی برای فکر کردن داشت.
04:02
She workedکار کرد with a statisticianآمارشناس namedتحت عنوان Georgeجورج KnealeKneale,
72
226321
2245
او با یه آمارگر بنام «جورج نیل» همکاری کرد،
04:04
and Georgeجورج was prettyبسیار much everything that Aliceآلیس wasn'tنبود.
73
228566
2384
و جورج تقریبا زمین تا آسمون با آلیس فرق داشت.
04:06
So, Aliceآلیس was very outgoingبرونگرا and sociableدوستانه,
74
230950
3069
خُب، آلیس اجتماعی و خوش مشرب بود٬
04:09
and Georgeجورج was a recluseفراموشی.
75
234019
2458
و جورج گوشه گیر بود.
04:12
Aliceآلیس was very warmگرم, very empatheticدلسرد کننده with her patientsبیماران.
76
236477
4014
آلیس با بیمارانش بسیار خونگرم و همدل بود.
04:16
Georgeجورج franklyرک و پوست کنده preferredارجح numbersشماره to people.
77
240491
4039
جورج بی‌رودروایسی، ارقام را به افراد ترجیح می داد.
04:20
But he said this fantasticخارق العاده thing about theirخودشان workingکار کردن relationshipارتباط.
78
244530
3978
اما اون این جمله فوق العاده را درمورد رابطه کاری‌شان گفت.
04:24
He said, "My jobکار is to proveثابت كردن Drدکتر. Stewartاستوارت wrongاشتباه."
79
248508
6336
او گفت: «کار من اینه که ثابت کنم دکتراستوارت اشتباه می کند.»
04:30
He activelyفعالانه soughtبه دنبال disconfirmationعدم تایید.
80
254844
3557
او با تلاشِ زیاد بدنبال عدم تایید بود.
04:34
Differentناهمسان waysراه ها of looking at her modelsمدل ها,
81
258401
2337
نگاهی متفاوت به الگوهای او داشت،
04:36
at her statisticsآمار, differentناهمسان waysراه ها of crunchingخراب کردن the dataداده ها
82
260738
3257
راههای متفاوتی برای پردازش داده‌ها داشت
04:39
in orderسفارش to disproveرد کرد her.
83
263995
3063
تا از این طریق او را نفی کند.
04:42
He saw his jobکار as creatingپدید آوردن conflictدرگیری around her theoriesنظریه ها.
84
267058
5624
او به کارش، به دیده ایجاد اختلاف پیرامون تئوریهای آلیس نگاه می‌کرد.
04:48
Because it was only by not beingبودن ableتوانایی to proveثابت كردن
85
272682
3096
چون تنها از این راه که نتونه اشتباه آلیس را ثابت کنه،
04:51
that she was wrongاشتباه,
86
275778
2368
چون تنها از این راه که نتونه اشتباه آلیس را ثابت کنه،
04:54
that Georgeجورج could give Aliceآلیس the confidenceاعتماد به نفس she neededمورد نیاز است
87
278146
3121
جورج می تونست اعتماد به نفسی که آلیس برای درک صحت کارهایش لازم داشت را به وی بدهد.
04:57
to know that she was right.
88
281267
2982
جورج می تونست اعتماد به نفسی که آلیس برای درک صحت کارهایش لازم داشت را به وی بدهد.
05:00
It's a fantasticخارق العاده modelمدل of collaborationهمکاری --
89
284249
4675
این یه روش فوق العاده برای همکاری است -
05:04
thinkingفكر كردن partnersهمکاران who aren'tنه echoاکو chambersاتاق ها.
90
288924
5007
شرکای فکری که تایید کننده‌ی هم نیستند.
05:09
I wonderتعجب how manyبسیاری of us have,
91
293931
2352
در عجبم چند تا از ما چنین همکارانی داشته یا جرأت داشتنش را داریم.
05:12
or dareجرات کن to have, suchچنین collaboratorsمشارکت کنندگان.
92
296283
6919
در عجبم چند تا از ما چنین همکارانی داشته یا جرأت داشتنش را داریم.
05:19
Aliceآلیس and Georgeجورج were very good at conflictدرگیری.
93
303202
3777
آلیس و جورج خوب جر و بحث می کردند.
05:22
They saw it as thinkingفكر كردن.
94
306979
3136
آنها جر و بحث را به چشم تفکر می دیدند.
05:26
So what does that kindنوع of constructiveسازنده conflictدرگیری requireنیاز?
95
310115
4273
این نوع جر و بحث سازنده، چه چیزی لازم داره؟
05:30
Well, first of all, it requiresنیاز دارد that we find people
96
314388
3375
خُب، اول از همه، لازمه افرادی را بیابیم که تفاوت زیادی با ما داشته باشند.
05:33
who are very differentناهمسان from ourselvesخودمان.
97
317763
2648
خُب، اول از همه، لازمه افرادی را بیابیم که تفاوت زیادی با ما داشته باشند.
05:36
That meansبه معنای we have to resistمقاومت کردن the neurobiologicalعصب شناسی driveراندن,
98
320411
4336
بدان معنی که می بایست در برابرِ این کشش نوروبیولوژیکی مقاومت کنیم،
05:40
whichکه meansبه معنای that we really preferترجیح می دهند people mostlyاغلب like ourselvesخودمان,
99
324747
4504
که باعث می‌شه واقعا افرادی که بیشتر شبیه ما هستند را ترجیح بدهیم،
05:45
and it meansبه معنای we have to seekبه دنبال out people
100
329251
2224
و اینو می‌گه که باید در جستجوی افرادی باشیم
05:47
with differentناهمسان backgroundsپس زمینه, differentناهمسان disciplinesرشته ها,
101
331475
2472
که سابقه متفاوت، اصول متفاوت،
05:49
differentناهمسان waysراه ها of thinkingفكر كردن and differentناهمسان experienceتجربه,
102
333947
4151
روشهای متفاوت فکری و تجربه های متفاوت دارند،
05:53
and find waysراه ها to engageمشغول کردن with them.
103
338098
3865
و راهی برای ارتباط با آنها بیابیم.
05:57
That requiresنیاز دارد a lot of patienceصبر and a lot of energyانرژی.
104
341963
4644
این کار مستلزم صبر فراوان و انرژی زیادی است.
06:02
And the more I've thought about this,
105
346607
1811
و هر چه بیشتر به آن می‌اندیشم،
06:04
the more I think, really, that that's a kindنوع of love.
106
348418
5161
بیشتر باور می کنم که اون براستی یه جور عشقه.
06:09
Because you simplyبه سادگی won'tنخواهد بود commitمرتکب شدن that kindنوع of energyانرژی
107
353579
3069
چون اگه واقعا براتون مهم نباشه، اونقدر انرژی و زمان صرف نمی‌کنید.
06:12
and time if you don't really careاهميت دادن.
108
356648
4691
چون اگه واقعا براتون مهم نباشه، اونقدر انرژی و زمان صرف نمی‌کنید.
06:17
And it alsoهمچنین meansبه معنای that we have to be preparedآماده شده to changeتغییر دادن our mindsذهنها.
109
361339
4460
و همچنین بدان معنی است که باید برای تغییرِ ذهنیتمان آماده باشیم.
06:21
Alice'sآلیس daughterفرزند دختر told me
110
365799
2364
دخترِ آلیس بهم گفت
06:24
that everyهرکدام time Aliceآلیس wentرفتی head-to-headسر به سر with a fellowهمکار scientistدانشمند,
111
368163
3112
هر وقت که آلیس با یه همکار دانشمند برخورد می کرد،
06:27
they madeساخته شده her think and think and think again.
112
371275
4184
باعث می شد بیشتر و بیشتر مجددا فکر کنه.
06:31
"My motherمادر," she said, "My motherمادر didn't enjoyلذت بردن a fightمبارزه کردن,
113
375459
4018
او گفت، « مادرم، جدال را دوست نداشت، ولی خوب می‌جنگید.»
06:35
but she was really good at them."
114
379477
5142
او گفت، « مادرم، جدال را دوست نداشت، ولی خوب می‌جنگید.»
06:40
So it's one thing to do that in a one-to-oneیک به یک relationshipارتباط.
115
384619
4170
پس این در روابط دونفره یک کارِ ضروری‌ست.
06:44
But it strikesاعتصاب me that the biggestبزرگترین problemsمشکلات we faceصورت,
116
388789
3287
اما بخاطرم رسید بزرگترین مشکلی که با آن روبه رو هستیم،
06:47
manyبسیاری of the biggestبزرگترین disastersبلایای طبیعی that we'veما هستیم experiencedبا تجربه,
117
392076
2874
اکثر مصیبت های بزرگی که به سرمان آمده،
06:50
mostlyاغلب haven'tنه come from individualsاشخاص حقیقی,
118
394950
1951
غالبا از طرف اشخاص وارد نشده،
06:52
they'veآنها دارند come from organizationsسازمان های,
119
396901
1888
بلکه از طرف نهادهایی است که برخی از آنها بزرگتر از کشورها هستن،
06:54
some of them biggerبزرگتر than countriesکشورها,
120
398789
2008
بلکه از طرف نهادهایی است که برخی از آنها بزرگتر از کشورها هستن،
06:56
manyبسیاری of them capableقادر به of affectingموثر بر hundredsصدها,
121
400797
2260
و بیشتر آنها قابلیت تأثیر گذاری بر صدها،
06:58
thousandsهزاران نفر, even millionsمیلیون ها نفر of livesزندگی می کند.
122
403057
4003
هزاران و بلکه میلیونها زندگی را دارند.
07:02
So how do organizationsسازمان های think?
123
407060
4438
سازمان‌ها چطورفکر می‌کنند؟
07:07
Well, for the mostاکثر partبخشی, they don't.
124
411498
4026
خُب، بیشتر مواقع فکری نمی‌کنند.
07:11
And that isn't because they don't want to,
125
415524
2993
و دلیلش عدم تمایلشان نیست،
07:14
it's really because they can't.
126
418517
2405
واقعا به این خاطره که قادر نیستند.
07:16
And they can't because the people insideداخل of them
127
420922
3347
دلیل این عدم توانایی اینه که کارکنان داخلی آنها بیش از حد از کشمکش می‌ترسند.
07:20
are too afraidترسیدن of conflictدرگیری.
128
424269
4208
دلیل این عدم توانایی اینه که کارکنان داخلی آنها بیش از حد از کشمکش می‌ترسند.
07:24
In surveysنظرسنجی ها of Europeanاروپایی and Americanآمریکایی executivesمدیران,
129
428477
2864
در نظر سنجی مدیران اروپایی و آمریکایی،
07:27
fullyبه طور کامل 85 percentدرصد of them acknowledgedاذعان کرد
130
431341
2970
دست کم ۸۵ درصد آنها اذعان داشتند
07:30
that they had issuesمسائل or concernsنگرانی ها at work
131
434311
3517
که مسائل و مشکلاتی در محیط کار داشتند که از ابراز آن می‌ترسیدند.
07:33
that they were afraidترسیدن to raiseبالا بردن.
132
437828
3633
که مسائل و مشکلاتی در محیط کار داشتند که از ابراز آن می‌ترسیدند.
07:37
Afraidترسیدن of the conflictدرگیری that that would provokeتحریک,
133
441461
3159
ترس از مشاجره ای که باعث تحریک شود،
07:40
afraidترسیدن to get embroiledدر آغوش گرفت in argumentsاستدلال
134
444620
2368
ترس از درگیر شدن در جروبحث‌هایی که نمی‌دونستند چطور حل و فصلش کنند،
07:42
that they did not know how to manageمدیریت کردن,
135
446988
2031
ترس از درگیر شدن در جروبحث‌هایی که نمی‌دونستند چطور حل و فصلش کنند،
07:44
and feltنمد that they were boundمحدود است to loseاز دست دادن.
136
449019
4577
و احساس می‌کردند که آنرا می بازند.
07:49
Eighty-fiveهشتاد و پنج percentدرصد is a really bigبزرگ numberعدد.
137
453596
6177
۸۵ درصد، براستی رقم بالایی است.
07:55
It meansبه معنای that organizationsسازمان های mostlyاغلب can't do
138
459773
2815
معنی اش اینه که نهادها غالبا نمی‌توانند
07:58
what Georgeجورج and Aliceآلیس so triumphantlyپیروزمندانه did.
139
462588
2328
کاری که آلیس و جورج خیلی پیروزمندانه انجام دادند را انجام دهند.
08:00
They can't think togetherبا یکدیگر.
140
464916
4399
نمی توانند هماهنگ و همصدا فکر کنند.
08:05
And it meansبه معنای that people like manyبسیاری of us,
141
469315
2241
و این بدان معنی است که افرادی مثل اکثر ما٬
08:07
who have runاجرا کن organizationsسازمان های,
142
471556
2184
که نهادی را اداره کرده ایم،
08:09
and goneرفته out of our way to try to find the very bestبهترین people we can,
143
473740
3567
و خیلی از خودمون مایه گذاشتیم تا سعی در یافتن بهترین افراد بکنیم،
08:13
mostlyاغلب failشکست to get the bestبهترین out of them.
144
477307
6273
اکثرا در استفاده بهینه از آن افراد شکست خوردیم.
08:19
So how do we developتوسعه the skillsمهارت ها that we need?
145
483580
3336
پس چطور مهارت های لازم را گسترش دهیم؟
08:22
Because it does take skillمهارت and practiceتمرین, too.
146
486916
4083
چون اینکار، مهارت و تمرین نیز لازم دارد.
08:26
If we aren'tنه going to be afraidترسیدن of conflictدرگیری,
147
490999
3414
اگه قصد ترس از بحث و بگو مگو را نداریم،
08:30
we have to see it as thinkingفكر كردن,
148
494413
2159
می بایست به آن بصورت یه راه برای اندیشیدن نگاه کنیم،
08:32
and then we have to get really good at it.
149
496572
4336
و سپس باید در آن‌کار براستی تبحر پیدا کنیم.
08:36
So, recentlyبه تازگی, I workedکار کرد with an executiveاجرایی namedتحت عنوان Joeجو,
150
500908
4264
بدین ترتیب، اخیرا با مدیری بنام «جو» همکاری کردم٬
08:41
and Joeجو workedکار کرد for a medicalپزشکی deviceدستگاه companyشرکت.
151
505172
3472
و جو برای یه شرکت پزشکی کار می کرد.
08:44
And Joeجو was very worriedنگران about the deviceدستگاه that he was workingکار کردن on.
152
508644
2975
جو دربارۀ وسیله‌ای که روی آن کار می کرد، بسیار نگران بود.
08:47
He thought that it was too complicatedبغرنج
153
511619
3025
فکر می‌کرد خیلی پیچیده است،
08:50
and he thought that its complexityپیچیدگی
154
514644
1864
و فکر می کرد پیچیدگی آن باعث ایجاد فضایی برای خطا بشه که مردم را واقعا در معرض خطر قرار بده.
08:52
createdایجاد شده marginsحاشیه of errorخطا that could really hurtصدمه people.
155
516508
4267
و فکر می کرد پیچیدگی آن باعث ایجاد فضایی برای خطا بشه که مردم را واقعا در معرض خطر قرار بده.
08:56
He was afraidترسیدن of doing damageخسارت to the patientsبیماران he was tryingتلاش کن to help.
156
520775
4140
می ترسید به بیمارانی که قصد کمک به اونها رو دارد، آسیبی وارد کند.
09:00
But when he lookedنگاه کرد around his organizationسازمان,
157
524915
2305
اما وقتی به دور و بر شرکتش نگاهی انداخت،
09:03
nobodyهيچ كس elseچیز دیگری seemedبه نظر می رسید to be at all worriedنگران.
158
527220
4461
اصلا هیچ کس بنظر نگران نمی‌آمد.
09:07
So, he didn't really want to say anything.
159
531681
2555
بنابراین، واقعا دلش نمی‌خواست چیزی بگه.
09:10
After all, maybe they knewمی دانست something he didn't.
160
534236
2184
تازه، ممکن بود اونا چیزی بدونند که او نمی‌دونست.
09:12
Maybe he'dاو می خواهد look stupidاحمق.
161
536420
2584
شاید احمق بنظر می رسید.
09:14
But he keptنگه داشته شد worryingنگرانی about it,
162
539004
2206
اما بازم در اون مورد نگران بود،
09:17
and he worriedنگران about it so much that he got to the pointنقطه
163
541210
3046
و اونقدر نگران بود که به جایی رسید
09:20
where he thought the only thing he could do
164
544256
2159
که فکر کرد تنها کاری که می تونه بکنه
09:22
was leaveترک کردن a jobکار he lovedدوست داشتنی.
165
546415
4130
اینه که کاری رو که عاشقش بود، رها کنه.
09:26
In the endپایان, Joeجو and I foundپیدا شد a way
166
550545
4000
در نهایت، جو و من راهی براش پیدا کردیم تا نگرانی اش را ابراز کنه.
09:30
for him to raiseبالا بردن his concernsنگرانی ها.
167
554545
1855
در نهایت، جو و من راهی براش پیدا کردیم تا نگرانی اش را ابراز کنه.
09:32
And what happenedاتفاق افتاد then is what almostتقریبا always
168
556400
2871
و چیزی که اون‌موقع اتفاق افتاد، چیزی بود که تقریبا همیشه در چنین مواردی رخ می دهد.
09:35
happensاتفاق می افتد in this situationوضعیت.
169
559271
1594
و چیزی که اون‌موقع اتفاق افتاد، چیزی بود که تقریبا همیشه در چنین مواردی رخ می دهد.
09:36
It turnedتبدیل شد out everybodyهمه had exactlyدقیقا the sameیکسان
170
560865
3221
معلوم شد که همه، دقیقا سوالات و شبهه های مشابهی داشتند.
09:39
questionsسوالات and doubtsشک و تردید.
171
564086
1746
معلوم شد که همه، دقیقا سوالات و شبهه های مشابهی داشتند.
09:41
So now Joeجو had alliesمتحدان. They could think togetherبا یکدیگر.
172
565832
4032
پس حالا جو دوستانی داشت. می‌تونستند با هم فکر کنند.
09:45
And yes, there was a lot of conflictدرگیری and debateمناظره
173
569864
3264
و البته، کشمکش و جرو بحث و اختلاف نظر زیادی وجود داشت
09:49
and argumentبحث و جدل, but that allowedمجاز everyoneهر کس around the tableجدول
174
573128
4304
ولی باعث شد همه کسانیکه دور میز نشسته بودند،
09:53
to be creativeخلاقانه, to solveحل the problemمسئله,
175
577432
4080
خلاق باشن، مسئله را حل کرده، و دستگاه را تغییر بدن.
09:57
and to changeتغییر دادن the deviceدستگاه.
176
581512
4328
خلاق باشن، مسئله را حل کرده، و دستگاه را تغییر بدن.
10:01
Joeجو was what a lot of people mightممکن think of
177
585840
3376
جو کسی بود که خیلی ها ممکنه به اون بچشم زیرآب‌زن نگاه کنند،
10:05
as a whistle-blowerافشاگر,
178
589216
2272
جو کسی بود که خیلی ها ممکنه به اون بچشم زیرآب‌زن نگاه کنند،
10:07
exceptبجز that like almostتقریبا all whistle-blowersسوت بلوط,
179
591488
2715
جز اینکه او بر عکس تمام زیرآب‌زن‌ها، اصلا غُد و خودرای نبود.
10:10
he wasn'tنبود a crankمیل لنگ at all,
180
594203
2373
جز اینکه او بر عکس تمام زیرآب‌زن‌ها، اصلا غُد و خودرای نبود.
10:12
he was passionatelyپرشور devotedاختصاص داده شده است to the organizationسازمان
181
596576
3448
او خود را با تمام وجود وقف کمپانی و اهداف بالای خدماتی آن کرده بود.
10:15
and the higherبالاتر purposesاهداف that that organizationسازمان servedخدمت کرده است.
182
600024
3448
او خود را با تمام وجود وقف کمپانی و اهداف بالای خدماتی آن کرده بود.
10:19
But he had been so afraidترسیدن of conflictدرگیری,
183
603472
3816
اما خیلی از کشمکش ترسیده بود٬
10:23
untilتا زمان finallyسرانجام he becameتبدیل شد more afraidترسیدن of the silenceسکوت.
184
607288
5080
تا جائیکه سرانجام ترسش از سکوت بیشتر از ترسش از کشمکش شد.
10:28
And when he daredجرات کرد to speakصحبت,
185
612368
1859
و وقتی جرأت سخن‌گفتن پیدا کرد،
10:30
he discoveredکشف شده much more insideداخل himselfخودت
186
614227
3398
بیشتر از آنچه تصور می کرد به درون خود و انعطاف پذیری سیستم پی برد.
10:33
and much more give in the systemسیستم than he had ever imaginedتصور.
187
617625
5242
بیشتر از آنچه تصور می کرد به درون خود و انعطاف پذیری سیستم پی برد.
10:38
And his colleaguesهمکاران don't think of him as a crankمیل لنگ.
188
622867
3331
و همکارانش او رو خودرای نمی‌دانند.
10:42
They think of him as a leaderرهبر.
189
626198
5128
او را یک راهبر می‌دانند.
10:47
So, how do we have these conversationsگفتگو more easilyبه آسانی
190
631326
4368
خُب چطور چنین گفتگوهایی را راحت‌تر و متداول‌تر داشته باشیم؟
10:51
and more oftenغالبا?
191
635694
1913
خُب چطور چنین گفتگوهایی را راحت‌تر و متداول‌تر داشته باشیم؟
10:53
Well, the Universityدانشگاه of Delftدلفت
192
637607
1986
دانشگاه دلفت، دانشجویان پزشکی‌اش را ملزم کرده
10:55
requiresنیاز دارد that its PhDدکترا studentsدانش آموزان
193
639593
2397
دانشگاه دلفت، دانشجویان پزشکی‌اش را ملزم کرده
10:57
have to submitارسال fiveپنج statementsبیانیه that they're preparedآماده شده to defendدفاع.
194
641990
3913
تا پنج بیانیه در آمادگی خود برای دفاعیه ارائه دهند.
11:01
It doesn't really matterموضوع what the statementsبیانیه are about,
195
645903
3384
زیاد مهم نیست که بیانیه‌ها در چه موضوعی است،
11:05
what mattersمسائل is that the candidatesنامزدهای are willingمایلم and ableتوانایی
196
649287
3792
آنچه مهمه اینه که داوطلبان آماده حضوری محکم در برابر صاحب نظران هستند.
11:08
to standایستادن up to authorityقدرت.
197
653079
2603
آنچه مهمه اینه که داوطلبان آماده حضوری محکم در برابر صاحب نظران هستند.
11:11
I think it's a fantasticخارق العاده systemسیستم,
198
655682
2364
فکر کنم سیستم فوق العاده‌ای است،
11:13
but I think leavingترک it to PhDدکترا candidatesنامزدهای
199
658046
2513
اما فکر کنم با محدودکردنش به داوطلبان دانشجوی دکترا،
11:16
is farدور too fewتعداد کمی people, and way too lateدیر است in life.
200
660559
4305
تعداد خیلی کمی را دربرگرفته، و این مقطع برای این‌کار خیلی دیره.
11:20
I think we need to be teachingدرس دادن these skillsمهارت ها
201
664864
3166
معتقدم لازمه این مهارتها را به کودکان و بزرگسالان و در همه مقاطع رشدشون آموزش دهیم،
11:23
to kidsبچه ها and adultsبزرگسالان at everyهرکدام stageمرحله of theirخودشان developmentتوسعه,
202
668030
4080
معتقدم لازمه این مهارتها را به کودکان و بزرگسالان و در همه مقاطع رشدشون آموزش دهیم،
11:28
if we want to have thinkingفكر كردن organizationsسازمان های
203
672110
2449
اگر علاقه‌مند به داشتن نهادهای معقول و جامعه‌ای اندیشمند هستیم.
11:30
and a thinkingفكر كردن societyجامعه.
204
674559
3647
اگر علاقه‌مند به داشتن نهادهای معقول و جامعه‌ای اندیشمند هستیم.
11:34
The factواقعیت is that mostاکثر of the biggestبزرگترین catastrophesفاجعه that we'veما هستیم witnessedشاهد
205
678206
5618
حقیقت اینه که اکثر فجایع عظیمی که شاهد آنها بوده‌ایم
11:39
rarelyبه ندرت come from informationاطلاعات that is secretراز or hiddenپنهان.
206
683824
6391
بندرت ناشی از اطلاعات سری یا پنهانی بوده اند.
11:46
It comesمی آید from informationاطلاعات that is freelyآزادانه availableدر دسترس است and out there,
207
690215
4304
آنها ناشی از اطلاعاتی بودند که آزادانه در دسترس و اون بیرون وجود داشته،
11:50
but that we are willfullyآگاهانه blindنابینا to,
208
694519
2384
اما ما آگاهانه چشمانمان را بروی آنها بستیم،
11:52
because we can't handleرسیدگی, don't want to handleرسیدگی,
209
696903
3128
چون از پسِ کشمکش‌هایی که در پی آنهاست بر نمی‌آییم، نمی‌خواهیم که برآییم،
11:55
the conflictدرگیری that it provokesتحریک می کند.
210
700031
4407
چون از پسِ کشمکش‌هایی که در پی آنهاست بر نمی‌آییم، نمی‌خواهیم که برآییم،
12:00
But when we dareجرات کن to breakزنگ تفريح that silenceسکوت,
211
704438
2929
ولی وقتی جرأت می‌کنیم که سکوت را بشکنیم،
12:03
or when we dareجرات کن to see,
212
707367
2657
یا وقتی جرأت می‌کنیم که ببینیم،
12:05
and we createايجاد كردن conflictدرگیری,
213
710024
2255
و کشمکش ایجاد می‌کنیم،
12:08
we enableفعال کردن ourselvesخودمان and the people around us
214
712279
2625
توانایی بهترین تعمق را برای خود و اطرافیانمان فراهم می‌کنیم.
12:10
to do our very bestبهترین thinkingفكر كردن.
215
714904
4246
توانایی بهترین تعمق را برای خود و اطرافیانمان فراهم می‌کنیم.
12:15
Openباز کن informationاطلاعات is fantasticخارق العاده,
216
719150
3376
اطلاعات عمومی عالیست،
12:18
openباز کن networksشبکه های are essentialضروری است.
217
722526
3184
ارتباطات عمومی ضروریست.
12:21
But the truthحقیقت won'tنخواهد بود setتنظیم us freeرایگان
218
725710
1977
اما حقیقت باعث رهایی ما نمی‌شود،
12:23
untilتا زمان we developتوسعه the skillsمهارت ها and the habitعادت and the talentاستعداد
219
727687
3764
مگر اینکه مهارتها و عادت و استعداد و شهامت اخلاقی را برای کاربرد آن، پرورش دهیم.
12:27
and the moralاخلاقی courageشجاعت to use it.
220
731451
4137
مگر اینکه مهارتها و عادت و استعداد و شهامت اخلاقی را برای کاربرد آن، پرورش دهیم.
12:31
Opennessباز بودن isn't the endپایان.
221
735588
3760
صراحت، پایان راه نیست.
12:35
It's the beginningشروع.
222
739348
2642
آغاز راه است.
12:37
(Applauseتشویق و تمجید)
223
741990
11479
(تشویق حاضرین)
Translated by Farnaz Saghafi
Reviewed by Mana Ahmady

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Margaret Heffernan - Management thinker
The former CEO of five businesses, Margaret Heffernan explores the all-too-human thought patterns -- like conflict avoidance and selective blindness -- that lead organizations and managers astray.

Why you should listen

How do organizations think? In her book Willful Blindness, Margaret Heffernan examines why businesses and the people who run them often ignore the obvious -- with consequences as dire as the global financial crisis and Fukushima Daiichi nuclear disaster.

Heffernan began her career in television production, building a track record at the BBC before going on to run the film and television producer trade association IPPA. In the US, Heffernan became a serial entrepreneur and CEO in the wild early days of web business. She now blogs for the Huffington Post and BNET.com. Her latest book, Beyond Measure, a TED Books original, explores the small steps companies can make that lead to big changes in their culture.

More profile about the speaker
Margaret Heffernan | Speaker | TED.com