ABOUT THE SPEAKER
Helen Fisher - Anthropologist, expert on love
Anthropologist Helen Fisher studies gender differences and the evolution of human emotions. She’s best known as an expert on romantic love.

Why you should listen

Fisher's several books lay bare the mysteries of our most treasured emotion: its evolution, its biochemical foundations and its vital importance to human society. Fisher describes love as a universal human drive (stronger than the sex drive; stronger than thirst or hunger; stronger perhaps than the will to live), and her many areas of inquiry shed light on timeless human mysteries like why we choose one partner over another. Her classic study, Anatomy of Love, first published in 1992, has just been re-issued in a fully updated edition, including her recent neuroimaging research on lust, romantic love and attachment as well as discussions of sexting, hooking up, friends with benefits, other contemporary trends in courtship and marriage, and a dramatic current trend she calls “slow love.”

More profile about the speaker
Helen Fisher | Speaker | TED.com
TED2006

Helen Fisher: Why we love, why we cheat

هلن فیشر به ما می گوید چرا عاشق می شویم، خیانت می کنیم

Filmed:
11,349,614 views

انسان شناس هلن فیشر موضوع دشواری را برگزیده - عشق - و تکامل، پایه های زیست شیمی و اهمیت اجتماعی آن را توضیح می دهد. او با یک هشدار در مورد امکان بروز مشکلات حاصل از سوء استفاده داروهای ضد افسردگی سخنرانی خود را پایان میدهد.
- Anthropologist, expert on love
Anthropologist Helen Fisher studies gender differences and the evolution of human emotions. She’s best known as an expert on romantic love. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

دوست دارم امروز در مورد دو گرایش اجتماعی بزرگ قرن پیش رویمان صحبت کنم.
00:25
I'd like to talk todayامروز
about the two biggestبزرگترین socialاجتماعی trendsروند
0
301
5198
00:30
in the comingآینده centuryقرن,
1
5523
1453
00:31
and perhapsشاید in the nextبعد 10,000 yearsسالها.
2
7000
2500
و شاید حتی بزرگ ترین گرایش های 10،000 سال آینده.
اما می خواهم با کاری که روی عشق رمانتیک انجام دادم آغاز کنم،
00:34
But I want to startشروع کن
with my work on romanticرومانتیک love,
3
10159
3817
00:38
because that's my mostاکثر recentاخیر work.
4
14000
1865
چون جدیدترین کار من است.
کاری که من و همکارانم انجام دادیم این بود که 32 نفر را که دیوانه وار عاشق هم بودند
00:41
What I and my colleaguesهمکاران did was put
32 people, who were madlyدیوانه وار in love,
5
16222
4754
00:45
into a functionalعملکردی MRIMRI brainمغز scannerاسکنر.
6
21000
1976
از داخل یک دستگاه اسکنر مغز ام آر آی رد کردیم.
17 نفر از آن ها دیوانه وار عاشق بودند و عشق آن ها مورد قبول واقع شده بود؛
00:48
17 who were madlyدیوانه وار in love
and theirخودشان love was acceptedپذیرفته شده;
7
23368
2849
و 15 نفر از آن ها دیوانه وار عاشق بودند و به تازگی معشوق های آن ها ترکشان کرده بودند.
00:51
and 15 who were madlyدیوانه وار in love
and they had just been dumpedتخلیه شده.
8
26241
2950
بنابراین من می خواهم اول در مورد آن برای شما بگویم.
00:54
And so I want to tell you
about that first,
9
30032
2318
و بعد بروم سراغ اینکه فکر می کنم عشق به چه سمتی دارد می رود.
00:57
and then go on into where
I think love is going.
10
32374
2865
01:01
(Laughterخنده)
11
36689
1000
01:03
"What 'tisتیس to love?" Shakespeareشکسپیر said.
12
38483
2976
شکسپیر گفت "عشق ورزیدن چیست؟"
فکر می کنم نیاکان ما - فکر میکنم انسان ها از میلیون ها سال پیش، از زمانی که دور آتش می نشستند
01:07
I think our ancestorsاجداد --
13
42538
1918
01:09
I think humanانسان beingsموجودات have been
wonderingتعجب کردم about this questionسوال
14
44480
3898
یا دراز می کشیدند و ستاره ها را تماشا می کردند، به این سوال فکر می کردند.
01:13
sinceاز آنجا که they satنشسته around theirخودشان campfiresآتش سوزی
15
48402
1776
01:15
or layغیر روحانی and watchedتماشا کردم
the starsستاره ها a millionمیلیون yearsسالها agoپیش.
16
50202
2691
01:19
I startedآغاز شده out by tryingتلاش کن to figureشکل out
what romanticرومانتیک love was
17
54928
3231
اول کار خود را با فکر در مورد اینکه عشق رومانتیک واقعاً چیست، شروع کردم.
با نگاه به تحقیقات انجام شده در 45 سال گذشته - البته فقط تحقیقات روانشانسی،
01:22
by looking at the last 45 yearsسالها
of the psychologicalروانشناسی researchپژوهش
18
58183
5483
01:28
and as it turnsچرخش out,
19
63690
1307
متوجه شدم که زمانی که عاشق می شوید، یک دسته خیلی مشخصی از اتفاقات رخ می دهد.
01:29
there's a very specificخاص groupگروه of things
that happenبه وقوع پیوستن when you fallسقوط in love.
20
65021
3954
اولین چیزی که اتفاق می افتد چیزی است که من به آن می گویم -
01:34
The first thing that happensاتفاق می افتد is,
21
69568
2408
01:36
a personفرد beginsشروع می شود to take on
what I call, "specialویژه meaningبه معنی."
22
72000
2976
یک شخص کم کم به چیزی دست می یابد که من به آن می گویم، "معنی مخصوص"
همان طور که یک راننده کامیون یک بار به من گفت،
01:40
As a truckکامیون driverراننده onceیک بار said to me,
23
75553
1642
او گفت، "دنیا مرکز جدیدی داشت، و اون مرکز «مری ان» بود."
01:42
"The worldجهان had a newجدید centerمرکز,
and that centerمرکز was Maryمريم Anneآن."
24
77219
3781
01:46
Georgeجورج Bernardبرنارد Shawشاو said it differentlyمتفاوت است.
25
81801
1960
جورج برنارن شا کمی متفاوت تر این را عنوان کرد.
او گفت، "عشق عبارت است از غلو کردن تفاوت های بین یک زن و زن دیگر."
01:48
"Love consistsمتشکل از of overestimatingبیش از حد
the differencesتفاوت ها
26
83785
2468
01:51
betweenبین one womanزن and anotherیکی دیگر."
27
86277
2008
و واقعاً هم این کاریست که ما می‌کنیم. (خنده حظار)
01:53
And indeedدر واقع, that's what we do.
28
88309
2262
01:55
(Laughterخنده)
29
90595
3254
01:58
And then you just focusتمرکز on this personفرد.
30
93873
2596
و بعد فقط روی این یک انسان متمرکز می شوید.
02:01
You can listفهرست what you
don't like about them,
31
96493
2817
می توانید فهرستی از چیزهایی که در مورد او دوست ندارید بنویسید ،
اما بعد آن را کنار می گذارید و روی کاری که انجام می دهید تمرکز می کنید.
02:04
but then you sweepجارو کردن that asideگذشته از
and focusتمرکز on what you do.
32
99334
3564
02:07
As Chaucerچوچر said, "Love is blindنابینا."
33
102922
1999
همانطور که چاسر می گوید، "عشق کور است."
02:11
In tryingتلاش کن to understandفهمیدن romanticرومانتیک love,
34
106530
2161
برای فهم اینکه عشق رومانتیک چیست،
02:13
I decidedقرار بر این شد I would readخواندن poetryشعر
from all over the worldجهان,
35
108715
2977
تصمیم گرفتم از اشعار سرتاسر جهان بخوانم،
02:16
and I just want to give
you one very shortکوتاه poemشعر
36
111716
2652
و فقط می خواهم برایتان یک شعر کوتاه از چین در قرن هشتم بخوانم،
02:19
from eighth-centuryقرن هشتم Chinaچين,
37
114392
1247
چون تقریبا یک مثال بی نقص از مردی است که تمام و کمال روی یک زن بخصوص متمرکز شده است.
02:20
because it's an almostتقریبا perfectکامل exampleمثال
38
115663
2209
02:22
of a man who is focusedمتمرکز شده است totallyکاملا
on a particularخاص womanزن.
39
117896
3364
کمی شبیه زمانی است که دیوانه وار عاشق کسی هستید
02:26
It's a little bitبیت like when you are
madlyدیوانه وار in love with somebodyکسی
40
121824
3040
و وارد یک پارکینگ می شوید.
02:29
and you walkراه رفتن into a parkingپارکینگ lot --
41
124888
1638
ماشین او با تمام ماشین های دیگر داخل پارکینگ متفاوت است.
02:31
theirخودشان carماشین is differentناهمسان
from everyهرکدام other carماشین in the parkingپارکینگ lot.
42
126550
3380
لیوان مشروب او در مهمانی شام با همه لیوان های مشروب دیگر در مهمانی فرق دارد.
02:34
Theirآنها wineشراب glassشیشه at dinnerشام
43
129954
1506
02:36
is differentناهمسان from everyهرکدام other wineشراب glassشیشه
at the dinnerشام partyمهمانی.
44
131484
3492
02:39
And in this caseمورد, a man got hookedقلاب
on a bambooبامبو sleepingخوابیدن matمات.
45
135000
3764
و در این مورد خاص، یک مرد شیفته یک زیرانداز از نی بامبو شده.
و داستان از این قرار است. نویسنده یک مرد به نام Yuan Chen است:
02:44
And it goesمی رود like this.
46
139312
1199
02:45
It's by a guy calledبه نام Yuanیوان Zhenژن.
47
140535
1491
"طاقت کنار گذاشتن زیرانداز نی را ندارم.
02:48
"I cannotنمی توان bearخرس to put away
the bambooبامبو sleepingخوابیدن matمات.
48
143423
2553
شبی که تو را به خانه آوردم، تو را تماشا کردم که چگونه پهنش کردی."
02:51
The night I broughtآورده شده you home,
I watchedتماشا کردم you rollرول it out."
49
146637
3005
او شیفتهء یک تشک خواب شد،
02:55
He becameتبدیل شد hookedقلاب on a sleepingخوابیدن matمات,
50
150468
2357
احتمالاً به خاطر سطح بالای فعالیت «دوپامین» در مغزش،
02:57
probablyشاید because of elevatedبالا activityفعالیت
of dopamineدوپامین in his brainمغز,
51
152849
2976
درست مثل من و شما.
03:00
just like with you and me.
52
155849
1421
اما به هر حال، نه تنها آن فرد یک معنی مخصوص به خود می گیرد،
03:02
But anywayبه هر حال, not only does this personفرد
take on specialویژه meaningبه معنی,
53
157294
3165
بلکه شما توجهتان را به سمت آن ها متمرکز می کنید.
03:05
you focusتمرکز your attentionتوجه on them.
54
160483
2446
03:07
You aggrandizeبزرگ شدن them.
55
162953
1601
شما آن ها را بزرگ می کنید. ولی انرژی زیادی دارید.
03:09
But you have intenseشدید energyانرژی.
56
164578
1761
همانطور که یک اهل جزایر پلینزی گفت، "دلم می خواست بپرم در آسمان."
03:11
As one Polynesianپولینزی said,
"I feltنمد like jumpingپریدن in the skyآسمان."
57
166363
3495
تمام شب بیدار می‌مانید. تا طلوع خورشید راه می روید.
03:15
You're up all night.
You're walkingپیاده روی tillتا dawnسپیده دم.
58
170406
3197
وقتی همه چیز بر وفق مراد است شادی زیادی حس می کنید،
03:18
You feel intenseشدید elationتحقیر
when things are going well;
59
173627
2959
وقتی اوضاع مناسب نیست، حال آدم به نا امیدی تبدیل می شود.
03:21
moodحالت swingsنوسانات into horribleناگوار despairناامیدی
when things are going poorlyضعیف.
60
176610
3549
وابستگی واقعی و زیادی نسبت به آن آدم وجود دارد.
03:24
Realواقعی dependenceوابستگی on this personفرد.
61
180183
2454
همانطور که یک تاجر در نیو یورک به من گفت، "هر چه که او دوست داشت، من هم دوست داشتم."
03:27
As one businessmanتاجر in Newجدید Yorkیورک said to me,
62
182661
2399
03:29
"Anything she likedدوست داشت, I likedدوست داشت."
63
185084
1861
ساده است. عشق رمانتیک بسیار ساده است.
03:32
Simpleساده. Romanticرومانتیک love is very simpleساده.
64
187524
1961
03:35
You becomeتبدیل شدن به extremelyفوق العاده sexuallyجنسیت possessiveمضافالیه.
65
190793
2183
شما شدیداً حس مالکیت جنسی پیدا می کنید.
03:37
You know, if you're just sleepingخوابیدن
with somebodyکسی casuallyبه طور تصادفی,
66
193000
2731
می دانید، اگر فقط به طور عادی با کسی ربطه جنسی دارید،
03:40
you don't really careاهميت دادن
if they're sleepingخوابیدن with somebodyکسی elseچیز دیگری.
67
195755
2870
خیلی برایتان اهمیتی ندارد که او با شخص دیگری هم رابطه جنسی دارد یا نه.
اما لحظه ای که عاشق می شوید،
03:43
But the momentلحظه you fallسقوط in love,
68
198649
1554
شدیداً به آن ها وابستگی جنسی پیدا می کنید.
03:45
you becomeتبدیل شدن به extremelyفوق العاده
sexuallyجنسیت possessiveمضافالیه of them.
69
200227
2296
فکر می کنم که داروینی است - یعنی یک هدف داروینی در این موضوع است.
03:47
I think there's a Darwinianداروین
purposeهدف to this.
70
202547
3429
03:50
The wholeکل pointنقطه of this
is to pullکشیدن two people togetherبا یکدیگر
71
206000
2633
تمام هدف این است که دو نفر را به سمت هم بکشاند.
به راحتی و تا حدی که بتوانند به عنوان یک گروه، بچه تربیت کنند.
03:53
stronglyبه شدت enoughکافی to beginشروع
to rearعقب babiesنوزادان as a teamتیم.
72
208657
3306
03:57
But the mainاصلی characteristicsمشخصات
of romanticرومانتیک love are cravingاشتیاق:
73
213000
2976
اما از خصوصیات اصلی عشق رمانتیک میل شدید است:
04:00
an intenseشدید cravingاشتیاق
to be with a particularخاص personفرد,
74
216000
3422
یک میل شدید به بودن با یک شخص خاصی، نه فقط از نظر جنسی، بلکه احساسی.
04:04
not just sexuallyجنسیت, but emotionallyعاطفی.
75
219446
2223
04:06
It would be niceخوب to go to bedبستر with them,
76
221693
3728
ترجیح می دهید - خیلی عالی می شود که با آن ها رابطه جنسی داشته باشید،
اما می خواهید آن ها با تلفن به شما زنگ بزنند، شما را بیرون دعوت کنند و غیره.
04:10
but you want them to call you
on the telephoneتلفن, to inviteدعوت you out, etcو غیره.,
77
225445
4232
04:14
to tell you that they love you.
78
229701
1856
که به شما بگویند که عاشق شما هستند.
04:17
The other mainاصلی characteristicمشخصه
is motivationانگیزه.
79
232460
4722
خصوصیت اصلی دیگر انگیزه است.
موتور درون مغز شما شروع به کار می کند، و شما این فرد را می خواهید.
04:22
The motorموتور in the brainمغز beginsشروع می شود to crankمیل لنگ,
and you want this personفرد.
80
237206
3365
04:25
And last but not leastکمترین,
it is an obsessionوسواس.
81
241000
2864
و در آخر، یک وسواس است.
وقتی این افراد را داخل دستگاه می گذاشتم، قبل از اینکه آن ها را داخل دستگاه بگذارم،
04:28
Before I put these people
in the MRIMRI machineدستگاه,
82
244174
3802
04:32
I would askپرسیدن them all kindsانواع of questionsسوالات.
83
248000
1976
همه جور سؤال از آن ها می پرسیدم.
04:34
But my mostاکثر importantمهم questionسوال
was always the sameیکسان.
84
250000
3165
اما مهمترین سؤالم همیشه یک چیز بود.
و آن این که: "چه درصدی از روز و شبت را به این آدم فکر می کنی؟"
04:37
It was: "What percentageدرصد of the day
and night do you think about this personفرد?"
85
253189
4787
و مشخصاٌ، آن ها می گفتند، "تمام روز، تمام شب. نمی توانم هیچ وقت به او فکر نکم."
04:42
And indeedدر واقع, they would say,
86
258000
1890
04:44
"All day. All night.
87
259914
2157
04:46
I can never stop thinkingفكر كردن
about him or her."
88
262095
2341
04:49
And then, the very last questionسوال --
89
265000
1810
و بعد، آخرین سؤال را می پرسیدم -
04:51
I would always have to work
myselfخودم up to this questionسوال,
90
266834
2599
همیشه باید برای رسیدن به این سوال کلی زمینه سازی می کردم،
چون من یک روانشناس نسیتم.
04:54
because I'm not a psychologistروانشناس.
91
269457
1567
با مردم در موقعیت های ناگوار کار نمی کنم.
04:55
I don't work with people
in any kindنوع of traumaticتروماتیک situationوضعیت.
92
271048
2976
و آخرین سؤالم همیشه یک چیز بود.
04:59
My finalنهایی questionسوال was always the sameیکسان.
93
274394
1905
همیشه می گفتم، "آیا حاضری برایش بمیری؟"
05:01
I would say,
"Would you dieمرگ for him or her?"
94
276323
2653
و، مشخصاً، این افراد می گفتند "بله!"،
05:04
And, indeedدر واقع, these people would say "Yes!"
95
279465
2071
انقدر ساده انگار که از آن ها خواسته بودم نمک را سر سفره به من بدهند.
05:06
as if I had askedپرسید: them to passعبور the saltنمک.
96
281560
2111
کاملاً گیج شده بودم.
05:08
I was just staggeredبهم زدن by it.
97
283695
2694
05:12
So we scannedاسکن شده theirخودشان brainsمغز,
98
287634
2586
ما مغز آن ها را اسکن کردیم در حالتی که به عکس عشقشان نگاه می کردند و در حالتی که به یک عکس از یک آدم معمولی نگاه می کردند.
05:15
looking at a photographعکس
of theirخودشان sweetheartعزیزم
99
290244
2110
05:17
and looking at a neutralخنثی photographعکس,
100
292378
1768
با انجام یک فعالیت حواس پرت کننده در میان این دو حالت.
05:18
with a distractionحواس پرتی taskوظیفه in betweenبین.
101
294170
1834
تا بتوانیم پیدا کنیم - به یک مغر نگاه کنیم زمانی که در آن وضعیت پرشور قرار دارد
05:20
So we could look at the sameیکسان brainمغز
when it was in that heightenedبالا بردن stateحالت
102
296028
4948
05:25
and when it was in a restingاستراحت كردن stateحالت.
103
301000
2297
و زمانی که در وضعیت استراحت قرار دارد.
و در بسیاری از قسمت های مغز فعالیت پیدا کردیم.
05:28
And we foundپیدا شد activityفعالیت
in a lot of brainمغز regionsمناطق.
104
303869
2271
در واقع، یکی از مهمترین قسمت های مغز قسمتی بود که
05:30
In factواقعیت, one of the mostاکثر importantمهم
was a brainمغز regionمنطقه
105
306164
2658
زمانی که کوکائین مصرف کنید فعال می شود.
05:33
that becomesتبدیل می شود activeفعال
when you feel the rushهجوم بردن of cocaineکوکائین.
106
308846
3208
و حقیقتاً، این اتفاقی است که می افتد.
05:37
And indeedدر واقع, that's exactlyدقیقا what happensاتفاق می افتد.
107
312657
2343
05:40
I beganآغاز شد to realizeتحقق بخشیدن that romanticرومانتیک love
is not an emotionهیجانی.
108
315650
4619
کم کم متوجه شدم که عشق رمانتیک یک احساس نیست.
در واقع، همیشه فکر می کردم یک سری احساس است،
05:45
In factواقعیت, I had always thought
it was a seriesسلسله of emotionsاحساسات,
109
320293
2856
از خیلی زیاد به خیلی کم.
05:47
from very highبالا to very lowکم.
110
323173
1706
05:49
But actuallyدر واقع, it's a driveراندن.
111
324903
1706
اما در واقع، یک نیرو است. از موتور تفکر می آید،
05:51
It comesمی آید from the motorموتور of the mindذهن,
112
326633
2135
05:53
the wantingمیخواهم partبخشی of the mindذهن,
the cravingاشتیاق partبخشی of the mindذهن.
113
328792
3665
قسمت درخواست کننده فکر، قسمت مشتاق فکر.
همان مغزی که - همان قسمتی از فکر که -
05:57
The kindنوع of partبخشی of the mindذهن
114
332481
1495
05:58
when you're reachingرسیدن به
for that pieceقطعه of chocolateشکلات,
115
334000
2640
وقتی دارید برای برداشتن یک شکلات تلاش می کنید،
وقتی می خواهید سر کار یک ترفیع بگیرید.
06:01
when you want to winپیروزی
that promotionترفیع at work.
116
336664
3838
موتور مغز. این یک نیرو است.
06:05
The motorموتور of the brainمغز.
117
340906
1539
06:07
It's a driveراندن.
118
342469
1204
06:08
And in factواقعیت, I think it's more powerfulقدرتمند
than the sexارتباط جنسی driveراندن.
119
343697
3103
و در واقع، من فکر می کنم از نیروی جنسی قوی تر است.
می دانید، اگر از یک شخصی بخواهید که با شما رابطه جسی داشته باشد، و او بگوید، "نه ممنون"
06:11
You know, if you askپرسیدن somebodyکسی
to go to bedبستر with you,
120
347166
2483
06:14
and they say, "No, thank you,"
121
349673
1437
معلوم است که خودتان را نمی کشید یا یک افسردگی ناجور نمی گیرید.
06:15
you certainlyقطعا don't killکشتن yourselfخودت
or slipلیز خوردن into a clinicalبالینی depressionافسردگی.
122
351134
3517
اما مطمئناً، سرتاسر جهان، بعضی از کسانی که در عشق شکست می خورند به این خاطر مرتکب قتل میشوند.
06:19
But certainlyقطعا, around the worldجهان,
123
354675
3193
06:22
people who are rejectedرد شد
in love will killکشتن for it.
124
357892
3957
مردم به خاطر عشق زندگی می کنند. به خاطر عشق می کشند. به خاطر عشق می میرند.
06:27
People liveزنده for love.
125
362349
1135
06:28
They killکشتن for love.
126
363508
1260
06:29
They dieمرگ for love.
127
364792
1031
06:31
They have songsآهنگ ها, poemsاشعار, novelsرمانها,
128
366277
3578
در موردش آهنگ، شعر، رمان، مجسمه، نقاشی، اسطوره، افسانه هست.
06:34
sculpturesمجسمه ها, paintingsنقاشی, mythsاسطوره ها, legendsافسانه ها.
129
369879
3944
در بیش از 175 جامعه، مردم آثار این سیستم قدرتمند مغز را بر جای گذاشته اند.
06:38
In over 175 societiesجوامع,
130
373847
2149
06:40
people have left theirخودشان evidenceشواهد
of this powerfulقدرتمند brainمغز systemسیستم.
131
376020
4784
به این باور رسیده ام که این یکی از قدرتمندترین سیستم های روی زمین است
06:45
I have come to think
132
380828
1023
06:46
it's one of the mostاکثر powerfulقدرتمند
brainمغز systemsسیستم های on Earthزمین
133
381875
2588
هم برای شادی و هم برای غم فراوان.
06:49
for bothهر دو great joyشادی and great sorrowغم و اندوه.
134
384487
2577
و به این باور هم رسیده ام که این یکی از سه سیستم پایه ای
06:52
And I've alsoهمچنین come to think
135
387659
1437
06:53
that it's one of threeسه
basicallyاساسا differentناهمسان brainمغز systemsسیستم های
136
389121
3482
و متفاوت مغز است که ریشه در رابطه جنسی و تولید مثل دارد.
06:57
that evolvedتکامل یافته است from matingجفت گیری and reproductionتولید مثل.
137
392628
2047
یکی نیروی جنسی است: میل شدید به ارضاء جنسی.
06:59
One is the sexارتباط جنسی driveراندن:
the cravingاشتیاق for sexualجنسیت gratificationلذت بردن.
138
395072
3055
07:03
W.H. Audenآستن calledبه نام it
an "intolerableغير قابل تحمل neuralعصبی itchخارش,"
139
398555
3421
W.H.Auden به آن گفت یک "خارش غیرقابل تحمل عصبی،"
07:06
and indeedدر واقع, that's what it is.
140
402000
1975
و واقعاً هم همینطور است.
همیشه دارد شما را اذیت می کند، مثل حس گشنگی.
07:09
It keepsنگه می دارد botheringمزاحم you
a little bitبیت, like beingبودن hungryگرسنه.
141
405142
2580
دومین سیستم از این سه سیستم عشق رمانتیک است.
07:13
The secondدومین of these threeسه brainمغز
systemsسیستم های is romanticرومانتیک love:
142
408904
2946
07:16
that elationتحقیر, obsessionوسواس of earlyزود love.
143
411874
2102
آن سرفرازی و وسواس عشق زودهنگام.
07:18
And the thirdسوم brainمغز systemسیستم is attachmentضمیمه:
144
414000
2356
و سومین سیستم مغز وابستگی است:
آن حس آرامش و اطمینانی که می توانید به یک همسر یا شریک طولانی مدت داشته باشید.
07:21
that senseاحساس of calmآرام and securityامنیت
you can feel for a long-termبلند مدت partnerشریک.
145
416380
3953
07:25
And I think that the sexارتباط جنسی driveراندن
evolvedتکامل یافته است to get you out there,
146
420698
2812
و من فکر می کنم نیروی جنسی برای این به وجود آمد که شما بروید در جامعه،
به دنبال یک سری از انسان ها برای شریک زندگی.
07:28
looking for a wholeکل rangeدامنه of partnersهمکاران.
147
423534
2555
می دانید، می توانید حسش کنید حتی وقتی فقط دارید در ماشین رانندگی می کنید.
07:30
You can feel it when you're just
drivingرانندگی alongدر امتداد in your carماشین.
148
426113
2785
می تواند روی شخص خاصی متمرکز نباشد.
07:33
It can be focusedمتمرکز شده است on nobodyهيچ كس.
149
428922
1372
فکر می کنم عشق رمانتیک برای این به وجود آمد که شما را قادر سازد که انرژی جفت یابی خود را متمرکز سازید
07:35
I think romanticرومانتیک love evolvedتکامل یافته است
to enableفعال کردن you to focusتمرکز your matingجفت گیری energyانرژی
150
430318
3658
07:38
on just one individualفردی at a time,
151
434000
1976
به یک نفر در آن واحد،
07:40
therebyدر نتیجه conservingحفظ کردن matingجفت گیری time and energyانرژی.
152
436000
2832
و در نتیجه در انرژی و زمان جفت یابی صرفه جویی کنید.
07:43
And I think that attachmentضمیمه,
the thirdسوم brainمغز systemسیستم,
153
438856
2730
و من فکر می کنم وابستگی، سیستم سوم مغز،
به وجود آمد تا شما را قادر سازد که بتوانید این فرد را تحمل کنید (خنده)
07:46
evolvedتکامل یافته است to enableفعال کردن you to tolerateتحمل كردن
this humanانسان beingبودن
154
441610
3542
07:49
at leastکمترین long enoughکافی to raiseبالا بردن
a childکودک togetherبا یکدیگر as a teamتیم.
155
445176
4053
حداقل به اندازه ای که بتوانند با همدیگر یک بچه بزرگ کنند.
07:55
So with that preambleمقدمه,
156
451000
1498
خب حالا با این مقدمه، می خواهم بحث دو تا از عمیق ترین گرایش های اجتماعی را باز کنم.
07:57
I want to go into discussingبحث در مورد
the two mostاکثر profoundعمیق socialاجتماعی trendsروند.
157
452522
6031
08:03
One of the last 10,000 yearsسالها
158
459000
2283
یکی مربوط به 10،000 سال گذشته - و دیگری حداقل مربوط به 25 سال گذشته -
08:06
and the other,
certainlyقطعا of the last 25 yearsسالها,
159
461307
4697
که قرار است روی این سه سیستم مختلف مغز - شهوت، عشق رمانتیک و
08:10
that are going to have an impactتأثیر
on these threeسه differentناهمسان brainمغز systemsسیستم های:
160
466028
4252
وابستگی شدید به یک شریک - تأثیر داشته باشند.
08:15
lustشهوت, romanticرومانتیک love
and deepعمیق attachmentضمیمه to a partnerشریک.
161
470304
3553
اولین روند، کار کردن زن هاست. وارد شدن آن ها به نیروی کار.
08:19
The first is womenزنان workingکار کردن,
movingدر حال حرکت into the workforceنیروی کار.
162
474262
4461
من 130 تا 150 تا از اجتماعات را از طریق سالنامه های آماری سازمان ملل بررسی کردم.
08:26
I've lookedنگاه کرد at 130 societiesجوامع
163
481333
2891
08:29
throughاز طریق the demographicجمعیت شناسی yearbooksسالنامه ها
of the Unitedیونایتد Nationsملت ها.
164
484248
2641
و در همه جای دنیا، 129 از 130 جامعه تحت مطالعه، زنها نه تنها وارد بازار کار می شوند -
08:31
Everywhereهر کجا in the worldجهان,
129 out of 130 of them,
165
486913
4732
08:36
womenزنان are not only movingدر حال حرکت
into the jobکار marketبازار --
166
491669
2307
08:38
sometimesگاه گاهی very, very slowlyبه آرامی,
but they are movingدر حال حرکت into the jobکار marketبازار --
167
494000
3976
بعضی وقت ها بسیار بسیار آرام، اما دارند وارد بازار کار می شوند -
08:42
and they are very slowlyبه آرامی closingبسته شدن
that gapشکاف betweenبین menمردان and womenزنان
168
498000
3854
و دارند کم کم فاصله ی میان مرد و زن را از نظر قدرت مالی، سلامتی
08:46
in termsاصطلاحات of economicاقتصادی powerقدرت,
healthسلامتی and educationتحصیلات.
169
501878
3797
و تحصیلات از بین می برند.
این روند بسیار کند است.
08:50
It's very slowآرام.
170
505699
1136
08:51
For everyهرکدام trendروند on this planetسیاره,
there's a counter-trendcounter trend.
171
506859
3117
برای هر گرایش - در این کره زمین، گرایشی بر ضد آن هم هست.
08:54
We all know of them, but neverthelessبا این اوصاف --
172
510000
2313
ما همه از آن ها با خبریم، اما با وجود این - عرب ها یک اصطلاحی دارند.
08:57
the Arabsاعراب say, "The dogsسگ ها mayممکن است barkپارس سگ,
but the caravanکاروان movesحرکت می کند on."
173
512337
6396
عرب ها می گویند، "سگ ها ممکن است پارس کنند، اما کاروان به حرکت ادامه می دهد."
و، واقعاً، کاروان به حرکت ادامه می دهد.
09:03
And, indeedدر واقع, that caravanکاروان is movingدر حال حرکت on.
174
518757
2327
زن ها دارند به بازار کار بازمیگردند.
09:05
Womenزنان are movingدر حال حرکت back into the jobکار marketبازار.
175
521108
2687
و من می گویم بازمیگردند به بازار کار، چون این پدیده جدید نیست.
09:08
And I say back into the jobکار marketبازار,
because this is not newجدید.
176
523819
3157
برای میلیون ها سال، در چمنزارهای آفریقا،
09:12
For millionsمیلیون ها نفر of yearsسالها,
on the grasslandsچمنزارها of Africaآفریقا,
177
527323
3666
زن ها برای جمع آوری سبزیجات سر کار می رفتند.
09:15
womenزنان commutedتغییر کرد to work
to gatherجمع آوری theirخودشان vegetablesسبزیجات.
178
531013
3150
آن ها با 60 تا 80 درصد از غذای شب به خانه برمی گشتند.
09:18
They cameآمد home with 60 to 80 percentدرصد
of the eveningشب mealوعده غذایی.
179
534187
3660
09:22
The doubleدو برابر incomeدرآمد familyخانواده was the standardاستاندارد.
180
537871
2888
درآمد دو برابر برای خانواده استاندارد بود.
09:25
And womenزنان were regardedدر نظر گرفته شده
as just as economicallyاز لحاظ اقتصادی,
181
540783
3430
و خانم ها دقیقا به اندازه مردها از نظر اقتصادی، اجتماعی و جنسی قدرتمند به حساب می آمدند.
09:29
sociallyاجتماعی and sexuallyجنسیت powerfulقدرتمند as menمردان.
182
544237
3739
09:32
In shortکوتاه, we're really
movingدر حال حرکت forwardرو به جلو to the pastگذشته.
183
548000
3803
خلاصه اش این است که ما در حقیقت به سمت گذشته پیش می رویم.
اما بعد بدترین اختراع زن ها - گاوآهن - از راه رسید.
09:37
Then, women'sزنان worstبدترین
inventionاختراع was the plowشخم زدن.
184
552223
5293
با شروع شدن کشاورزی با گاوآهن، نقش مردها فوق العاده قدرتمند شد.
09:42
With the beginningشروع of plowشخم زدن agricultureکشاورزی,
men'sمردان rolesنقش ها becameتبدیل شد extremelyفوق العاده powerfulقدرتمند.
185
557540
3674
زن ها شغل قدیمی خود به عنوان جمع آورنده را از دست دادند،
09:46
Womenزنان lostکم شده theirخودشان ancientباستانی
jobsشغل ها as collectorsگردانندگان,
186
561238
4436
اما حالا، با انقلاب صنعتی و پس از آن
09:50
but then with the industrialصنعتی revolutionانقلاب
and the post-industrialپساصنعتی revolutionانقلاب
187
565698
3679
آن ها دارند به بازار کار بازمیگردند.
09:54
they're movingدر حال حرکت back into the jobکار marketبازار.
188
569401
1943
خلاصه اش این است که آن ها دارند جایگاه یک میلیون سال پیش خود را بدست می آورند،
09:56
In shortکوتاه, they are acquiringدستیابی به the statusوضعیت
that they had a millionمیلیون yearsسالها agoپیش,
189
571368
5127
10،000 سال پیش، 100،000 سال پیش.
10:01
10,000 yearsسالها agoپیش, 100,000 yearsسالها agoپیش.
190
576519
3224
10:04
We are seeingدیدن now one
of the mostاکثر remarkableقابل توجه traditionsرسم و رسوم
191
579767
4571
الآن شاهد یکی از سنت های قابل توجه در تاریخِ گونه انسان هستیم.
10:09
in the historyتاریخ of the humanانسان animalحیوانات.
192
584362
2333
و بی شک بدون تاثیر نخواهد بود.
10:13
And it's going to have an impactتأثیر.
193
588666
1596
من معمولاً یک سخنرانی کامل در مورد تأثیر زنان بر جامعه کاری می کنم.
10:15
I generallyبطور کلی give a wholeکل lectureسخنرانی
194
590286
1533
10:16
on the impactتأثیر of womenزنان
on the businessکسب و کار communityجامعه.
195
591843
2304
اما فقط چند چیز می خواهم بگویم، و بعد می روم سراغ سکس و عشق.
10:18
I'll say just a coupleزن و شوهر of things,
and then go on to sexارتباط جنسی and love.
196
594171
3057
تفاوت های جنسی زیادی هست؛
10:22
There's a lot of genderجنسیت differencesتفاوت ها;
197
597252
1857
کسی که فکر می کند زن و مرد مثل هم اند، حتما تا به حال دختر یا پسر بچه نداشته است.
10:23
anybodyهر شخصی who thinksفکر می کند menمردان and womenزنان are alikeبه طور یکسان
198
599133
2176
10:26
simplyبه سادگی never had a boyپسر and a girlدختر childکودک.
199
601333
1942
نمی دانم دلیلشان چیست که می خواهند فکر کنند مردها و زن ها شبیه اند.
10:28
I don't know why they want to think
that menمردان and womenزنان are alikeبه طور یکسان.
200
603299
3193
ما در خیلی چیزها با هم مشترک هستیم، اما در خیلی چیزها هم -
10:31
There's much we have in commonمشترک,
201
606516
1523
10:32
but there's a wholeکل lot
that we do not have in commonمشترک.
202
608063
2913
با هم مشترک نیستیم.
10:35
We are -- in the wordsکلمات of Tedتد Hughesهیوز,
203
611000
1976
به قول Ted Hughes،
10:37
"I think that we are like two feetپا.
We need eachهر یک other to get aheadدر پیش."
204
613000
5104
"فکر می کنم که ساخته شدیم تا - ما مثل دو پا هستیم. برای جلو رفتن به همدیگر احتیاج داریم."
اما تکامل نیافتیم تا یک مغر یکسانی داشته باشیم.
10:42
But we did not evolveتکامل یابد
to have the sameیکسان brainمغز.
205
618128
2848
10:45
And we're findingیافته more and more
genderجنسیت differencesتفاوت ها in the brainمغز.
206
621000
3449
و داریم تقاوت های جنسی بیشتر و بیشتر و بیشتری در مغز پیدا می کنیم.
فقط چند تا را نام می برم و بعد می روم سراغ سکس و عشق.
10:49
I'll only just use a coupleزن و شوهر
and then moveحرکت on to sexارتباط جنسی and love.
207
624473
3127
10:52
One of them is women'sزنان verbalکلامی abilityتوانایی.
208
627624
2107
یکی از آن ها توانایی زبانی زن هاست. زن ها می توانند صحبت کنند.
10:54
Womenزنان can talk.
209
629755
1221
10:55
Women'sزنان abilityتوانایی to find the right wordکلمه
rapidlyبه سرعت در حال, basicپایه ای articulationتفسیر
210
631000
3976
سرعت زن ها در پیدا کردن کلمه مناسب، قدرت بیان
10:59
goesمی رود up in the middleوسط
of the menstrualقاعدگی cycleچرخه,
211
635000
2378
در اواسط سیکل قاعدگی به سطح بالایی می رسد، زمانی که سطح استروژن در بالاترین نقطه است.
11:02
when estrogenاستروژن levelsسطوح peakاوج.
212
637402
1571
ولی حتی در زمان قاعدگی، آن ها از یک مرد معمولی بهتر صحبت می کنند.
11:03
But even at menstruationقاعدگی,
they're better than the averageمیانگین man.
213
638997
3618
زن ها می توانند حرف بزنند.
11:07
Womenزنان can talk.
214
643099
1048
میلیون ها سال است که این کار را می کنند؛ کلمه ها ابزار زنان بودند.
11:09
They'veآنها دارند been doing it for a millionمیلیون yearsسالها;
wordsکلمات were women'sزنان toolsابزار.
215
644655
3321
11:12
They heldبرگزار شد that babyعزیزم
in frontجلوی of theirخودشان faceصورت,
216
648000
2087
آن بچه رو جلوی صورتشان میگرفتند،
با او زبان بازی می کردند، سرزنشش می کردند، با کلمات به او آموزش می دادند.
11:14
cajolingcajoling it, reprimandingتجدید نظر it,
educatingآموزش it with wordsکلمات.
217
650111
3809
و حقیقتاً دارند یک نیروی قدرتمند می شوند.
11:18
And, indeedدر واقع, they're becomingتبدیل شدن به
a very powerfulقدرتمند forceزور.
218
653944
3032
11:21
Even in placesمکان ها like Indiaهندوستان and Japanژاپن,
219
657000
5237
حتی در جاهایی مثل هند و ژاپن
که زن ها سریع وارد بازار کار معمولی نمی شوند،
11:27
where womenزنان are not movingدر حال حرکت rapidlyبه سرعت در حال
into the regularمنظم jobکار marketبازار,
220
662261
3397
11:30
they're movingدر حال حرکت into journalismروزنامه نگاری.
221
665682
1833
وارد کار روزنامه نگاری می شوند.
11:32
And I think that the televisionتلویزیون
is like the globalجهانی است campfireآتش سوزی.
222
667539
4437
فکر می کنم که تلویزیون مثل آتشی است که جهانیان به دور آن نشسته‌اند.
11:36
We sitنشستن around it and it shapesشکل ها our mindsذهنها.
223
672000
3976
دور آن می نشینیم و آن ذهنمان را شکل می دهد.
11:40
Almostتقریبا always, when I'm on TVتلویزیون,
the producerتهيه كننده who callsتماس می گیرد me,
224
676000
4084
تقریباً همیشه، وقتی در تلویزیون هستم، تهیه کننده ای که مرا صدا می زند،
و با هم در مورد چیزی که قرار است صحبت کنیم بحث می کنیم، یک زن است.
11:44
who negotiatesمذاکره می کند what we're going to say,
225
680108
2143
11:47
is a womanزن.
226
682275
1055
در واقع، Solzhenitsyn یک بار گفت،
11:48
In factواقعیت, Solzhenitsynسلجینیتسین onceیک بار said,
227
683354
2658
"داشتن یک نویسنده خوب مثل داشتن یک دولت دیگر است."
11:50
"To have a great writerنویسنده
is to have anotherیکی دیگر governmentدولت."
228
686036
3154
امروزه در آمریکا 54 درصد از نویسندگان زن ها هستند.
11:54
Todayامروز 54 percentدرصد of people
who are writersنویسندگان in Americaآمریکا are womenزنان.
229
689682
4587
این یکی از خصوصیات بی‌شمار زنان است.
11:59
It's one of manyبسیاری,
manyبسیاری characteristicsمشخصات that womenزنان have
230
695158
2673
که با خود به بازار کار می آورند.
12:02
that they will bringآوردن into the jobکار marketبازار.
231
697855
2280
آن ها مهارت های فوق العاده در برخورد با مردم و در مذاکره دارند.
12:04
They'veآنها دارند got incredibleباور نکردنی people skillsمهارت ها,
negotiatingمذاکره skillsمهارت ها.
232
700159
4127
ذهن بسیار خلاقی دارند.
12:09
They're highlyبه شدت imaginativeتخیلی.
233
704310
1666
12:10
We now know the brainمغز circuitryمدار مدار
of imaginationخیال پردازی, of long-termبلند مدت planningبرنامه ریزی.
234
706000
4579
امروزه ما مدارهای مغزی خلاقیت و برنامه ریزی بلند مدت را می‌شناسیم.
آن ها مانند شکل تار عنکبوت فکر می کنند.
12:15
They tendگرایش داشتن to be webوب thinkersمتفکران.
235
710603
2120
12:17
Because the femaleزن partsقطعات
of the brainمغز are better connectedمتصل,
236
712747
2785
چون اجزاء مغز زن ها بهتر با هم در ارتباط اند،
آن ها میل دارند زمانی که فکر می کنند اطلاعات بیشتری جمع کنند،
12:20
they tendگرایش داشتن to collectجمع کن more
piecesقطعات of dataداده ها when they think,
237
715556
3174
آن ها را به شکل الگوهای پیچیده تری در آورند و گزینه ها و نتایج بیشتری ببینند.
12:23
put them into more complexپیچیده patternsالگوها,
see more optionsگزینه ها and outcomesنتایج.
238
718754
4703
آن ها تمایل دارند متفکرانی مفهومی و کلی نگر باشند. من آنها را متفکران شبکه‌ای می‌نامم.
12:28
They tendگرایش داشتن to be contextualمتنی,
holisticجامع thinkersمتفکران,
239
723481
3706
12:32
what I call webوب thinkersمتفکران.
240
727211
1540
12:33
Menمردان tendگرایش داشتن to -- and these are averagesمیانگین ها --
241
728775
2005
مردها تمایل دارند که - این ها میانگین هستند - تمایل دارند هر چیزی را که اضافه و خارجی به حساب می آورند سر به نیست کنند.
12:35
tendگرایش داشتن to get ridخلاص شدن از شر of what they regardتوجه
as extraneousغیرعادی,
242
730804
2659
روی کاری که می کنند تمرکز کنند، و بیشتر با یک الگوی مرحله به مرحله حرکت می کنند.
12:38
focusتمرکز on what they do,
243
733487
1385
12:39
and moveحرکت in a more
step-by-stepگام به گام thinkingفكر كردن patternالگو.
244
734896
5926
هر دو روش های کاملا خوبی برای فکر کردن هستند.
12:45
They're bothهر دو perfectlyکاملا good
waysراه ها of thinkingفكر كردن.
245
741171
2102
برای پیشرفت، به هر دوی آن ها احتیاج داریم.
12:48
We need bothهر دو of them to get aheadدر پیش.
246
743297
2232
12:50
In factواقعیت, there's manyبسیاری more
maleنر geniusesنابغه ها in the worldجهان.
247
745553
3423
در واقع، نابغه های مرد جهان خیلی بیشترند.
12:53
And there's alsoهمچنین manyبسیاری more
maleنر idiotsاحمق ها in the worldجهان.
248
749000
2721
وقتی که - در ضمن احمق های مرد جهان هم خیلی بیشترند (صدای خنده)
12:56
(Laughterخنده)
249
751745
1726
وقتی مغز مردانه خوب کار می کند، فوق العاده خوب کار می کند.
12:58
When the maleنر brainمغز worksآثار well,
it worksآثار extremelyفوق العاده well.
250
753495
3182
و من - کاری که واقعا فکر می کنم داریم انجام می دهیم این است که، داریم به سمت یک جامعه ی همراه با همکاری پیش می رویم.
13:01
And what I really think
that we're doing is,
251
756701
3334
13:04
we're movingدر حال حرکت towardsبه سمت
a collaborativeمشارکتی societyجامعه,
252
760059
2286
جامعه ای که استعدادهای زنان و مردان در آن درک می شوند
13:07
a societyجامعه in whichکه the talentsاستعدادها
of bothهر دو menمردان and womenزنان
253
762369
2802
13:09
are becomingتبدیل شدن به understoodفهمید
and valuedارزش and employedبه کار گرفته شده.
254
765195
3781
و به آنها ارزش داده میشود و به کار گرفته می شوند.
13:13
But in factواقعیت, womenزنان movingدر حال حرکت
into the jobکار marketبازار
255
769000
2763
اما در واقع، حرکت زنان به داخل بازار کار یک تأثیر بزرگی
13:16
is havingداشتن a hugeبزرگ impactتأثیر
on sexارتباط جنسی and romanceداستان عاشقانه and familyخانواده life.
256
771787
5110
روی سکس، عشق رمانتیک و زندگی خانوادگی می گذارد.
اول از همه، زنان دارند جنسیت خود را ابراز می کنند.
13:22
Foremostدر درجه نخست, womenزنان are startingراه افتادن
to expressبیان theirخودشان sexualityجنسیت.
257
777608
5084
13:27
I'm always astonishedشگفت زده شدم
when people come to me and say,
258
782716
2626
همیشه متحیر می شوم وقتی کسانی می آیند و به من می گویند،
"چرا مردها اینقدر زناکارند؟"
13:30
"Why is it that menمردان are so adulterousزناشویی?"
259
785366
2318
و من می گویم: "چرا فکر می کنید تعداد مردهای زناکار بیشتر از زنان زناکار است؟"
13:32
"Why do you think
more menمردان are adulterousزناشویی than womenزنان?"
260
787708
2713
"خب دیگه - مردها بیشتر زناکارند!"
13:35
"Well, menمردان are more adulterousزناشویی!"
261
790445
1571
و من می گویم: "فکر می کنید این مردهای زناکار با چه کسانی هم خواب می شوند؟"
13:36
And I say, "Who do you think
these menمردان are sleepingخوابیدن with?"
262
792040
2938
و - دو دو تا چهارتاست![صدای خنده]
13:39
(Laughterخنده)
263
795002
1404
13:41
And -- basicپایه ای mathریاضی!
264
796430
1728
به هر حال
13:42
Anywayبه هر حال.
265
798182
1174
در دنیای غرب، دخترهای کوچک شروع می کنند -
13:44
In the Westernغربی worldجهان,
266
799380
3596
13:47
womenزنان startشروع کن soonerزودتر at sexارتباط جنسی,
have more partnersهمکاران,
267
803000
2976
زن ها زودتر سکس را شروع می کنند، هم خواب های بیشتری دارند،
13:50
expressبیان lessکمتر remorseبا احترام
for the partnersهمکاران that they do,
268
806000
2885
کمتر برای بودن با هم خواب هایشان ابراز پشیمانی می کنند،
13:53
marryازدواج کن laterبعد, have fewerکمتر childrenفرزندان,
269
808909
2682
دیرتر ازدواج می کنند، بچه های کمتری دارند، ازدواج های بد را برای بدست آوردن ازوداج های خوب پایان می دهند.
13:56
leaveترک کردن badبد marriagesازدواج
in orderسفارش to get good onesآنهایی که.
270
811615
2905
13:59
We are seeingدیدن the riseبالا آمدن
of femaleزن sexualجنسیت expressionاصطلاح.
271
814544
3979
داریم افزایش ابراز جنسیت زن را مشاهده می کنیم.
و، واقعا، بار دیگر داریم به سمت ابراز جنسیتی پیش می رویم
14:03
And, indeedدر واقع, onceیک بار again we're movingدر حال حرکت
forwardرو به جلو to the kindنوع of sexualجنسیت expressionاصطلاح
272
818547
4721
که احتمالا میلیون ها سال پیس در چمنزارهای آفریقا دیده می‌شد.
14:08
that we probablyشاید saw on the grasslandsچمنزارها
of Africaآفریقا a millionمیلیون yearsسالها agoپیش,
273
823292
3684
14:11
because this is the kindنوع
of sexualجنسیت expressionاصطلاح that we see
274
827000
2976
چرا که این همان شکل از ابراز جنسیتی است که امروزه
14:14
in huntingشکار and gatheringجمع آوری societiesجوامع todayامروز.
275
830000
2258
در جوامع «شکارچی و جمع آور» می بینیم.
14:17
We're alsoهمچنین returningعودت
to an ancientباستانی formفرم of marriageازدواج equalityبرابری.
276
832865
3976
همچنین داریم به یک شکل باستانی از تساوی در ازدواج بر می گردیم.
الآن می گویند که قرن بیست و یک
14:22
They're now sayingگفت: that the 21stخیابان centuryقرن
277
837420
4556
14:26
is going to be the centuryقرن of what
they call the "symmetricalمتقارن marriageازدواج,"
278
842000
3976
قرار است قرن چیزی به نام "ازدواج متقارن" باشد.
14:30
or the "pureخالص marriageازدواج,"
or the "companionateهمدم marriageازدواج."
279
846000
5384
یا "ازدواج خالص"، یا "ازدواج اشتراکی"
این ازدواجی بین برابرهاست،
14:36
This is a marriageازدواج betweenبین equalsبرابر است,
280
851408
3568
14:39
movingدر حال حرکت forwardرو به جلو to a patternالگو
281
855000
2443
که به سمت الگویی پیش می رود که با روح دیرینه انسان همخوانی زیادی دارد.
14:42
that is highlyبه شدت compatibleسازگار
with the ancientباستانی humanانسان spiritروح.
282
857467
3134
14:46
We're alsoهمچنین seeingدیدن a riseبالا آمدن of romanticرومانتیک love.
283
861775
2539
همچنین شاهد افزایش عشق رمانتیک هستیم.
14:49
91 percentدرصد of Americanآمریکایی womenزنان
and 86 percentدرصد of Americanآمریکایی menمردان
284
864786
4226
91 درصد از زنان آمریکایی و 86 درصد از مردان آمریکایی
با کسی که همه خصوصیاتی که آن ها برای یک همسر در نظر داشتند را دارد، ازدواج نمی کنند،
14:53
would not marryازدواج کن somebodyکسی
who had everyهرکدام singleتنها qualityکیفیت
285
869036
4603
14:58
they were looking for in a partnerشریک,
286
873663
1816
اگر که عاشق آن شخص نباشند.
15:00
if they were not in love with that personفرد.
287
875503
2763
مردم سراسر جهان، در یک تحقیق از 37 جامعه،
15:03
People around the worldجهان,
in a studyمطالعه of 37 societiesجوامع,
288
878290
3519
می خواهند عاشق زوج خود باشند.
15:06
want to be in love
with the personفرد that they marryازدواج کن.
289
881833
3637
حقیقتاً، ازدواج های از پیش تایین شده در حال محو شدن از زندگی انسان هستند.
15:10
Indeedدر واقع, arrangedمرتب شده اند marriagesازدواج are
on theirخودشان way off this braidبهم تابیدن و بافتن of humanانسان life.
290
885946
6054
15:20
I even think that marriagesازدواج
mightممکن even becomeتبدیل شدن به more stableپایدار
291
895618
2794
من حتی فکر می کنم ازدواج ها ممکن است به خاطر دومین گرایش بزرگ جهان
مستحکم تر شوند.
15:23
because of the secondدومین great worldجهان trendروند.
292
898436
3754
اول حرکت زنان به داخل بازار کار بود،
15:27
The first one beingبودن womenزنان
movingدر حال حرکت into the jobکار marketبازار,
293
902214
2762
15:29
the secondدومین one beingبودن
the agingپیری worldجهان populationجمعیت.
294
905000
2850
دومی مسن شدن جمعیت جهان.
15:32
They're now sayingگفت: that in Americaآمریکا,
295
907874
2427
الآن می گویند که در آمریکا،
میانسالی را باید تا 85 سالگی در نظر گرفت.
15:35
that middleوسط ageسن should be regardedدر نظر گرفته شده
as up to ageسن 85.
296
910325
3651
چون در بالاترین سن آن گروه از 75 تا 85 سال،
15:39
Because in that highestبالاترین
ageسن categoryدسته بندی of 76 to 85,
297
914642
4879
40 درصد آن ها واقعا هیچ مشکلی ندارند.
15:44
as much as 40 percentدرصد of people
have nothing really wrongاشتباه with them.
298
919545
3431
15:47
So we're seeingدیدن there's a realواقعی
extensionتوسعه of middleوسط ageسن.
299
923000
3382
بنابراین می بینیم که دوره میانسالی یک افزایش واقعی داشته.
15:51
For one of my booksکتاب ها,
I lookedنگاه کرد at divorceطلاق dataداده ها in 58 societiesجوامع.
300
926714
5262
و من دیدم - برای یکی از کتاب هایم، به اطلاعات مربوط به طلاق در 58 جامعه نگاه کردم.
15:56
And as it turnsچرخش out, the olderمسن تر you get,
the lessکمتر likelyاحتمال دارد you are to divorceطلاق.
301
932000
4231
و واضح است که هر چه سن بالاتر می رود، احتمال طلاق کمتر می شود.
بنابراین، میزان طلاق در آمریکا در حال حاضر ثابت است.
16:01
So the divorceطلاق rateنرخ right now
is stableپایدار in Americaآمریکا,
302
936596
3601
و حتی رو به کاهش گذاشته.
16:05
and it's actuallyدر واقع beginningشروع to declineکاهش می یابد.
303
940221
2334
16:07
It mayممکن است declineکاهش می یابد some more.
304
942579
1602
شاید بیشتر هم کاهش پیدا کند.
حتی باید بگم با ویاگرا، جایگزین های استروژن، عمل های لگن
16:11
I would even say that with Viagraویاگرا,
305
947133
3999
16:15
estrogenاستروژن replacementجایگزینی, hipلگن replacementsجایگزین
306
951156
3815
و زن جالب توجه امروز
16:19
and the incrediblyطور باور نکردنی interestingجالب هست womenزنان
307
954995
1981
16:21
-- womenزنان have never been
as interestingجالب هست as they are now.
308
957000
3105
-- زن ها تا به حال به اندازه الآن جذاب نبوده‌اند.
هیچ زمانی در این کره زمین زن ها اینقدر تحصیل کرده، جالب و توانمند نبوده اند.
16:24
Not at any time on this planetسیاره
have womenزنان been so educatedتحصیل کرده,
309
960129
3458
16:28
so interestingجالب هست, so capableقادر به.
310
963611
1947
و من واقعا فکر میکنم که اگر زمانی در تکامل بشر وجود داشته باشد
16:30
And so I honestlyصادقانه think that if there
really was ever a time in humanانسان evolutionسیر تکاملی
311
965962
5379
که ما در آن بتوانیم ازدواج های خوب داشته باشیم، آن زمان حالاست.
16:36
when we have the opportunityفرصت to make
good marriagesازدواج, that time is now.
312
971365
3865
16:41
Howeverبا این حال, there's always kindsانواع
of complicationsعوارض جانبی in this.
313
976516
3201
البته، همیشه انواع مشکلات وجود دارد.
این سه سیستم مغز: شهوت، عشق رمانتیک و وابستگی
16:44
These threeسه brainمغز systemsسیستم های
-- lustشهوت, romanticرومانتیک love and attachmentضمیمه --
314
979741
4717
همیشه با هم همراه نیستند.
16:49
don't always go togetherبا یکدیگر.
315
984482
1354
راستی، می توانند با هم همراه باشند.
16:50
They can go togetherبا یکدیگر, by the way.
316
985860
1699
برای همین است که سکس تفننی خیلی هم همین طوری نیست.
16:52
That's why casualگاه به گاه sexارتباط جنسی isn't so casualگاه به گاه.
317
987583
1952
با هر ارگازم شما یک افزایش در ترشح هورمون دوپمین تجربه میکنید
16:54
With orgasmارگاسم you get a spikeسنبله of dopamineدوپامین.
318
989559
2269
دوپامین و عشق رمانتیک با هم پیوند دارند.
16:56
Dopamine'sدوپامین associatedهمراه with romanticرومانتیک love,
319
991852
2096
و شما می توانید عاشق کسی شوید که با او فقط سکس تفننی دارید.
16:58
and you can just
fallسقوط in love with somebodyکسی
320
993972
2023
17:00
who you're just havingداشتن casualگاه به گاه sexارتباط جنسی with.
321
996019
1863
با ارگازم، شما هجوم شدیدی از اکسیتاسین و واسوپرسین را تجربه می کنید.
17:02
With orgasmارگاسم, then you get a realواقعی rushهجوم بردن
of oxytocinاکسیتوسین and vasopressinوازوپرانسین --
322
997906
3436
آن ها با وابستگی ارتباط دارند.
17:06
those are associatedهمراه with attachmentضمیمه.
323
1001366
2031
برای همین است که پس از اینکه با کسی عشقبازی کردید می توانید
17:08
This is why you can feel suchچنین a senseاحساس
of cosmicکیهانی unionاتحادیه with somebodyکسی
324
1003421
3959
چنین حس اتحاد و یگانگی با کسی داشته باشید.
17:12
after you've madeساخته شده love to them.
325
1007404
1849
اما این سه سیستم مغز: شهوت، عشق رمانتیک و وابستگی،
17:14
But these threeسه brainمغز systemsسیستم های:
lustشهوت, romanticرومانتیک love and attachmentضمیمه,
326
1009277
4699
17:18
aren'tنه always connectedمتصل to eachهر یک other.
327
1014000
2481
همیشه به هم وصل نیستند.
17:21
You can feel deepعمیق attachmentضمیمه
to a long-termبلند مدت partnerشریک
328
1017000
3251
می توانید به یک شریک بلند مدت حس وابستگی شدیدی داشته باشید
در حالی که برای شخص دیگری عشق رمانتیک پر حرارتی احساس می کنید،
17:25
while you feel intenseشدید
romanticرومانتیک love for somebodyکسی elseچیز دیگری,
329
1020275
4092
در حالی که حس جنسی قوی ای به کسانی دارید که به این افراد هیچ ارتباطی ندارند.
17:29
while you feel the sexارتباط جنسی driveراندن for people
unrelatedغیر مرتبط to these other partnersهمکاران.
330
1024391
5453
خلاصه این که، ما قادریم در آن واحد عاشق بیش از یک نفر باشیم.
17:35
In shortکوتاه, we're capableقادر به of lovingبا محبت
more than one personفرد at a time.
331
1030312
5029
در واقع می توانید شب در رختخواب بخوابید
17:40
In factواقعیت, you can lieدروغ in bedبستر at night
332
1035714
1992
و از این پهلو به آن پهلو شوید در حالی که از احساس وابستگی برای یک نفر
17:42
and swingتاب خوردن from deepعمیق feelingsاحساسات
of attachmentضمیمه for one personفرد
333
1037730
3246
17:45
to deepعمیق feelingsاحساسات
of romanticرومانتیک love for somebodyکسی elseچیز دیگری.
334
1041000
3432
به احساس عشق رمانتیک برای کسی دیگر تغییر فکر می دهید.
مثل این است که در حین اینکه در تلاشید تصمیم بگیرید که چه کنید
17:49
It's as if there's a committeeکمیته meetingملاقات
going on in your headسر
335
1044456
2881
یک کمیسیون در ذهن شما جلسه دارد.
17:52
as you are tryingتلاش کن to decideتصميم گرفتن what to do.
336
1047361
3127
برای همین، صادقانه، من فکر نمی کنم ما حیوانی هستیم که برای خوشحال بودن ساخته شده؛
17:55
So I don't think, honestlyصادقانه,
337
1050512
1635
17:56
we're an animalحیوانات
that was builtساخته شده to be happyخوشحال;
338
1052171
2015
ما حیوانی هستیم که برای تولید مثل ساخته شده.
17:59
we are an animalحیوانات
that was builtساخته شده to reproduceتکثیر.
339
1054210
2268
من اعتقاد دارم خوشحالی ای که پیدا می کنیم، را خودمان به وجود می‌آوریم.
18:01
I think the happinessشادی we find, we make.
340
1056502
2935
18:04
And I think, howeverبا این حال,
341
1059461
3482
و با این حال فکر می کنم می توانیم روابط خوبی با هم داشته باشیم.
18:07
we can make good relationshipsروابط
with eachهر یک other.
342
1062967
2667
18:10
So I want to concludeنتیجه گرفتن with two things.
343
1066000
2105
برای همین می خواهم با دو مطلب نتیجه گیری کنم.
می خواهم با یک نگرانی نتیجه گیری کنم.
18:12
I want to concludeنتیجه گرفتن with a worryنگرانی,
344
1068129
2047
یک نگرانی دارم - و با یک داستان قشنگ.
18:15
and with a wonderfulفوق العاده storyداستان.
345
1070200
2929
نگرانی من در مورد داروهای ضد افسردگی است.
18:19
The worryنگرانی is about antidepressantsداروهای ضد افسردگی.
346
1074287
2689
بیش از 100 میلیون نسخه‌ی داروهای ضد افسردگی هر سال در آمریکا تجویز می شوند.
18:23
Over 100 millionمیلیون prescriptionsدستورالعمل
of antidepressantsداروهای ضد افسردگی
347
1078631
5132
18:28
are writtenنوشته شده است everyهرکدام yearسال
in the Unitedیونایتد Statesایالت ها.
348
1083787
2821
و این داروها در شرف همه گیر شدن هستند.
18:31
And these drugsمواد مخدر are going genericعمومی.
349
1087100
2565
18:34
They are seepingدیدن around the worldجهان.
350
1089689
2483
دارند در سراسر دنیا پخش می شوند.
دختری را می شناسم که این داروهای ضد افسردگی را مصرف می کرد، سروتونین
18:37
I know one girlدختر who'sچه کسی است been
on these antidepressantsداروهای ضد افسردگی,
351
1092743
5233
18:42
SSRIsSSRIs, serotonin-enhancingافزایش سروتونین
antidepressantsداروهای ضد افسردگی -- sinceاز آنجا که she was 13.
352
1098000
3976
SSRI، داروهای ضد افسردگی سروتونین - از وقتی که 13 سالش بود.
18:46
She's 23. She's been on them
ever sinceاز آنجا که she was 13.
353
1102000
2976
الآن 23 ساله است. از وقتی 13 سالش بود از آن ها مصرف می کرد.
18:49
I've got nothing againstدر برابر people
who take them shortکوتاه termدوره,
354
1105000
3516
اصلا مخالف کسانی نیستم که کوتاه مدت از آن ها استفاده می کنند،
18:53
when they're going
throughاز طریق something horribleناگوار.
355
1108540
2223
وقتی در مرحله ای کاملا بحرانی هستند.
18:55
They want to commitمرتکب شدن suicideخودکشی کردن
or killکشتن somebodyکسی elseچیز دیگری.
356
1110787
2355
می خواهند کسی را بکشند و یا خود کشی کنند.
من آن ها را پیشنهاد می کنم.
18:57
I would recommendتوصیه it.
357
1113166
1068
اما در آمریکا مردم بیشتر و بیشتر دارند از این داروها به صورت طولانی مدت استفاده می کنند.
18:59
But more and more people
in the Unitedیونایتد Statesایالت ها
358
1114258
2459
19:01
are takingگرفتن them long termدوره.
359
1116741
2384
و حقیقتا، کاری که این داروها می کنند این است که سطح سروتونین را بالا می برند.
19:03
And indeedدر واقع, what these drugsمواد مخدر do
is raiseبالا بردن levelsسطوح of serotoninسروتونین.
360
1119149
5365
و با بالا بردن سطح سروتونین، جریان دوپامین را متوقف می کنید.
19:09
And by raisingبالا بردن levelsسطوح of serotoninسروتونین,
you suppressسرکوب کردن the dopamineدوپامین circuitمدار.
361
1124974
4821
19:14
Everybodyهمه knowsمی داند that.
362
1129819
1562
همه این را می دانند.
19:16
Dopamineدوپامین is associatedهمراه with romanticرومانتیک love.
363
1131944
2895
دوپامین با عشق رمانتیک پیوند داده شده.
19:21
Not only do they suppressسرکوب کردن
the dopamineدوپامین circuitمدار,
364
1136627
3150
نه تنها جریان دوپامین را متوقف می کنند، بلکه نیروی جنسی را هم از بین می برند.
19:24
but they killکشتن the sexارتباط جنسی driveراندن.
365
1139801
1867
و وقتی نیروی جنسی را از بین می برید، ارگازم را از بین می برید.
19:27
And when you killکشتن the sexارتباط جنسی driveراندن,
you killکشتن orgasmارگاسم.
366
1142316
3824
و وقتی ارگازم را می کشید، آن سیل موادی که با وابستگی پیوند دارند را نیز از بین می برید.
19:30
And when you killکشتن orgasmارگاسم,
367
1146164
1191
19:32
you killکشتن that floodسیل of drugsمواد مخدر
associatedهمراه with attachmentضمیمه.
368
1147379
3867
و این ها به مغز وصل هستند.
19:36
The things are connectedمتصل in the brainمغز.
369
1151712
2264
19:38
And when you tamperتکه تکه کردن with one brainمغز systemسیستم,
370
1154000
2656
و وقتی در یک سیستم مغز مداخله کنید،
در سیستم های دیگر نیز مداخله خواهید کرد.
19:41
you're going to tamperتکه تکه کردن with anotherیکی دیگر.
371
1156680
1945
19:43
I'm just simplyبه سادگی sayingگفت: that a worldجهان
withoutبدون love is a deadlyمرگبار placeمحل.
372
1159000
4754
من فقط دارم به سادگی می گویم که دنیای بدون عشق جای کشنده ای است.
19:49
So now --
373
1164738
1002
و حالا - [صدای تشویق] - ممنونم.
19:50
(Applauseتشویق و تمجید)
374
1165764
4212
19:54
Thank you.
375
1170000
1703
می خواهم با یک داستان تمام کنم، و بعد فقط یک نکته.
19:56
I want to endپایان with a storyداستان.
376
1171727
1485
19:58
And then, just a commentاظهار نظر.
377
1173839
1300
حدود 30 سال است که من در مورد عشق، سکس و وابستگی مطالعه کرده ام.
20:01
I've been studyingدر حال مطالعه romanticرومانتیک love
and sexارتباط جنسی and attachmentضمیمه for 30 yearsسالها.
378
1176741
4779
من یک قل مشابه هشتم؛ برایم جالب است که بدانم چرا همه ما مثل هم هستیم.
20:08
I'm an identicalیکسان twinدوقلو;
I am interestedعلاقه مند in why we're all alikeبه طور یکسان.
379
1183774
3516
چرا من و تو مثل هم هستیم، چرا عراقی ها و ژاپنی ها
20:12
Why you and I are alikeبه طور یکسان,
why the Iraqisعراقی ها and the Japaneseژاپنی
380
1187925
3051
20:15
and the Australianاسترالیا Aboriginesبومیان
and the people of the Amazonآمازون Riverرودخانه
381
1191000
3000
و استرالیایی های بومی و مردم آمازون همه مثل هم هستند.
20:18
are all alikeبه طور یکسان.
382
1194024
1000
20:20
And about a yearسال agoپیش,
383
1195777
2309
و حدود یک سال پیش، یک سرویس اینترنتی دوستیابی، Match.com به من مراجعه کرد
20:22
an Internetاینترنت datingدوستیابی serviceسرویس,
Matchهمخوانی داشتن.comکام, cameآمد to me
384
1198110
2985
و از من پرسیدند که برایشان یک سایت جدید دوستیابی طراحی می کنم یا نه.
20:25
and askedپرسید: me if I would designطرح
a newجدید datingدوستیابی siteسایت for them.
385
1201119
3652
20:29
I said, "I don't know anything
about personalityشخصیت. You know?
386
1204795
2802
من گفتم، "من چیزی در مورد شخصیت نمی دانم. می دانید؟
20:32
I don't know. Do you think
you've got the right personفرد?"
387
1207621
2720
نمی دانم، مطمئنید که مرا اشتباه نگرفه اید؟"
آن ها گفتند، "بله"
20:35
They said, "Yes."
388
1210365
1040
باعث شد من فکر کنم دلیلش چیست که ما عاشق یک شخص می شویم و نه شخص دیگر.
20:36
It got me thinkingفكر كردن
about why it is that you fallسقوط in love
389
1211429
3023
20:39
with one personفرد ratherنسبتا than anotherیکی دیگر.
390
1214476
1732
آن پروژه کنونی من است؛ کتاب بعدی من خواهد بود.
20:41
That's my currentجاری projectپروژه;
it will be my nextبعد bookکتاب.
391
1216232
3443
همه جور دلیل هست که چرا ما عاشق یک شخص می شویم به جای یک شخص دیگر.
20:45
There's all kindsانواع of reasonsدلایل
392
1220262
1539
20:46
that you fallسقوط in love
with one personفرد ratherنسبتا than anotherیکی دیگر.
393
1221825
2753
زمانبندی مهم است. در جوار افراد بودن مهم است.
20:49
Timingزمان سنجی is importantمهم.
Proximityنزدیکی is importantمهم.
394
1224602
3286
رمز و راز مهم است. عاشق کسی می شوید که تا حدی مرموز است،
20:52
Mysteryرمز و راز is importantمهم.
395
1227912
1380
20:54
You fallسقوط in love with somebodyکسی
who'sچه کسی است somewhatتاحدی mysteriousمرموز,
396
1229316
2729
تا حدی چون رمز و راز سطح دوپامین مغز را افزایش می دهد.
20:56
in partبخشی because mysteryرمز و راز
elevatesافزایش می یابد dopamineدوپامین in the brainمغز,
397
1232069
2678
احتمالا شما را از آن آستانه هل می دهد تا عاشق شوید.
20:59
probablyشاید pushesهل می دهد you
over that thresholdآستانه to fallسقوط in love.
398
1234771
2766
عاشق کسی می شوید که در چیزی که من به آن می گویم "نقشه عشق" شما جا می گیرد.
21:02
You fallسقوط in love with somebodyکسی
399
1237561
1429
21:03
who fitsمتناسب است withinدر داخل
what I call your "love mapنقشه,"
400
1239014
2095
یک لیست نا خودآگاهانه از ویژگی هایی که از کودکی تا بزرگی می سازید.
21:05
an unconsciousناخودآگاه listفهرست of traitsصفات
401
1241133
2147
21:08
that you buildساختن in childhoodدوران کودکی
as you growرشد up.
402
1243304
2314
به علاوه من فکر می کنم که شما -
21:10
And I alsoهمچنین think
that you gravitateگران شدن to certainمسلم - قطعی people,
403
1245642
3042
به سمت افراد خاصی جذب می شوید، در واقع، با یک سری از سیستم های مغزی مکمل.
21:13
actuallyدر واقع, with somewhatتاحدی
complementaryمکمل brainمغز systemsسیستم های.
404
1248708
3268
21:16
And that's what I'm now
contributingمشارکت to this.
405
1252000
2287
و آن چیزیست که من الآن به این اضافه می کنم.
اما می خواهم برای شما داستانی بگویم - تا نشان دهم
21:19
But I want to tell you
a storyداستان, to illustrateنشان دادن.
406
1254311
3665
21:22
I've been carryingحمل کردن on here
about the biologyزیست شناسی of love.
407
1258000
2976
داشتم اینجا در مورد زیست شناسی عشق صحبت می کردم.
می خواستم کمی هم از فرهنگ آن به شما نشان دهم -
21:26
I wanted to showنشان بده you a little bitبیت
about the cultureفرهنگ of it, too,
408
1261709
3687
جادوی آن.
21:30
the magicشعبده بازي of it.
409
1265420
1167
21:32
It's a storyداستان that was told to me
410
1268000
3349
داستانی است که توسط کسی به من گفته شد که او تازه از یکی شنیده بود -
21:36
by somebodyکسی who had
heardشنیدم it just from one --
411
1271373
2461
برای همین احتمالا یک داستان واقعی است.
21:38
probablyشاید a trueدرست است storyداستان.
412
1273858
1118
یک دانشجوی کارشناسی ارشد بود - من و دو همکارم در Rutger هستیم -
21:41
It was a graduateفارغ التحصیل studentدانشجو --
I'm at Rutgersراتگرز and my two colleaguesهمکاران --
413
1276508
3468
21:44
Artهنر Aronآرون is at SUNYسانی Stonyسنگی Brookنهر.
414
1280000
1976
Art Aaron در SUNY Stonybrook
21:46
That's where we put our people
in the MRIMRI machineدستگاه.
415
1282000
2371
آنجا جایی است که ما افرادمان را در ام آر آی گذاشتیم.
21:49
And this graduateفارغ التحصیل studentدانشجو was madlyدیوانه وار
in love with anotherیکی دیگر graduateفارغ التحصیل studentدانشجو,
416
1285000
4563
و این دانشجوی پسر دیوانه وار عاشق یک دانشجوی دیگر بود،
که آن دختر عاشقش نبود.
21:54
and she was not in love with him.
417
1289587
2373
و همه در یک کنفرانس در پکن بودند.
21:58
And they were
all at a conferenceکنفرانس in Beijingپکن.
418
1293206
2255
و او از کارهای ما می دانست که اگر بروید و با شخصی کار بدیع انجام دهید،
22:01
And he knewمی دانست from our work
419
1296485
3034
22:04
that if you go and do something
very novelرمان with somebodyکسی,
420
1299543
4408
می توانید سطح دوپامین مغز را بالا ببرید.
22:08
you can driveراندن up
the dopamineدوپامین in the brainمغز,
421
1303975
2001
22:10
and perhapsشاید triggerماشه this brainمغز
systemسیستم for romanticرومانتیک love.
422
1306000
3693
و شاید این سیستم مغز را برای عشق رمانتیک تحریک کنید.
22:14
(Laughterخنده)
423
1309717
2157
و او تصمیم گرفت علم را عملی کند،
22:16
So he decidedقرار بر این شد he'dاو می خواهد put scienceعلوم پایه to work.
424
1311898
3886
و او این دختر را دعوت کرد تا با هم بروند کالسکه سواری.
22:21
And he invitedدعوت کرد this girlدختر to go off
on a rickshawrickshaw rideسوار شدن with him.
425
1316624
3334
22:25
And sure enoughکافی -- I've never been in one,
426
1320809
2069
و واقعا - من تا به حال سوار آنها نشده‌ام
22:27
but apparentlyظاهرا they go
all around the busesاتوبوس and the trucksکامیون ها
427
1322902
2738
اما ظاهرا کالسکه ها از کنار اتوبوس ها و کامیون ها رد میشوند
و دیوانه وار و پر سر و صدا و هیجان انگیز است.
22:30
and it's crazyدیوانه and it's noisyپر سر و صدا
and it's excitingهیجان انگیز.
428
1325664
2818
و او فکر کرد که این سطح دوپامین را بالا می برد،
22:33
He figuredشکل گرفته that this would driveراندن up
the dopamineدوپامین,
429
1328506
2286
و این دختر عاشقش خواهد شد.
22:35
and she'dاو می خواهد fallسقوط in love with him.
430
1330816
1532
و رفتند و دختر جیغ می زد و او را بقل می کرد
22:37
So off they go and she's squealingجیغ کشیدن
and squeezingفشرده کننده him
431
1332372
4974
و می خندیدند و حسابی خوش می گذراندند.
22:42
and laughingخندیدن and havingداشتن a wonderfulفوق العاده time.
432
1337370
2517
22:44
An hourساعت laterبعد they get down
off of the rickshawrickshaw,
433
1339911
3539
یک ساعت بعد از کالسکه پیاده شدند،
22:48
and she throwsپرتاب می کند her handsدست ها up and she saysمی گوید,
434
1343474
3580
و دختر دست هایش را بالا می برد و می گوید، "چفدر عالی بود!"
22:51
"Wasn'tنه that wonderfulفوق العاده?"
435
1347078
2312
و، "آن راننده آن کالسکه چقدر خوش تیپ بود !"
22:54
And, "Wasn'tنه that rickshawrickshaw
driverراننده handsomeخوش قیافه!"
436
1349414
3414
22:57
(Laughterخنده)
437
1352852
3069
[صدای خنده] [صدای نشویق]
23:00
(Applauseتشویق و تمجید)
438
1355945
6031
23:06
There's magicشعبده بازي to love!
439
1362000
1162
در عشق جادو هست.
23:07
(Applauseتشویق و تمجید)
440
1363186
1611
اما با این تمام می کنم که میلیون ها سال پیش، در ما سه نیروی بنیادی به وجود آمد.
23:09
But I will endپایان by sayingگفت:
that millionsمیلیون ها نفر of yearsسالها agoپیش,
441
1364821
3620
23:13
we evolvedتکامل یافته است threeسه basicپایه ای drivesدرایوها:
442
1368465
2332
نیروی جنسی، عشق رمانتیک و وابستگی به یک شریک طولانی مدت.
23:15
the sexارتباط جنسی driveراندن, romanticرومانتیک love
443
1370821
2519
23:18
and attachmentضمیمه to a long-termبلند مدت partnerشریک.
444
1373364
2340
این جریان ها عمیقا در مغز بشر تعبیه شده اند.
23:20
These circuitsمدارها are deeplyعمیقا
embeddedجاسازی شده in the humanانسان brainمغز.
445
1375728
3079
و تا زمانی که نسل انسان ها باقی است
23:24
They're going to surviveزنده ماندن
as long as our speciesگونه ها survivesزنده ماندن
446
1379203
4403
باقی خواهند ماند.
23:28
on what Shakespeareشکسپیر calledبه نام
"this mortalفانی coilسیم پیچ."
447
1383630
2708
ممنونم. [صدای تشویق]
23:31
Thank you.
448
1386362
1006
23:32
Chrisکریس Andersonاندرسون: Helenهلن Fisherفیشر!
449
1387392
1425
23:33
(Applauseتشویق و تمجید)
450
1388841
1063
Translated by Nina Kaihani
Reviewed by behrouz hariri

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Helen Fisher - Anthropologist, expert on love
Anthropologist Helen Fisher studies gender differences and the evolution of human emotions. She’s best known as an expert on romantic love.

Why you should listen

Fisher's several books lay bare the mysteries of our most treasured emotion: its evolution, its biochemical foundations and its vital importance to human society. Fisher describes love as a universal human drive (stronger than the sex drive; stronger than thirst or hunger; stronger perhaps than the will to live), and her many areas of inquiry shed light on timeless human mysteries like why we choose one partner over another. Her classic study, Anatomy of Love, first published in 1992, has just been re-issued in a fully updated edition, including her recent neuroimaging research on lust, romantic love and attachment as well as discussions of sexting, hooking up, friends with benefits, other contemporary trends in courtship and marriage, and a dramatic current trend she calls “slow love.”

More profile about the speaker
Helen Fisher | Speaker | TED.com