ABOUT THE SPEAKER
Hannah Brencher - Letter enthusiast
Hannah Brencher believes in the power of pen and paper, and has started a global initiative that encourages strangers to exchange love letters.

Why you should listen

Hannah Brechner has always loved that her family communicates via handwritten letters. In October of 2010, she began writing love letters intended for strangers and tucking them away in libraries and cafes across New York City, for people to randomly discover. Soon, she offered on her blog HannahBrencher.com to write a letter to anyone who needed one. Over the next year, she mailed out more than 400 hand-penned letters. Today she runs The World Needs More Love Letters, a letter exchange dedicated to connecting strangers across the globe through the art of letter writing.

In addition, Brencher works as a copywriter and creative consultant, helping brands inject human touches into their communications plans.

More profile about the speaker
Hannah Brencher | Speaker | TED.com
TED@New York

Hannah Brencher: Love letters to strangers

هانا برنچر: نامه‌های محبت‌آمیز به غریبه‌ها

Filmed:
2,170,009 views

مادر هانا برنچرهمیشه برای او نامه می‌نوشت. بنابراین، هنگامی که او در کالج خود را در قعرافسردگی یافت، کاری را کرد که احساس می‌کرد طبیعی‌ست - او نامه‌های محبت‌آمیز و مهربانانه‌ای نوشت و آنها را برای غریبه‌ها گذاشت تا آن را بیابند. این کار او تبدیل به یک ابتکار جهانی شد: "جهان نیاز به نامه‌های محبت‌آمیز بیشتری دارد"، که برای نوشتن نامه‌های دست نویس به کسانی که به آن نیاز دارند خیز برمی‌دارد .
- Letter enthusiast
Hannah Brencher believes in the power of pen and paper, and has started a global initiative that encourages strangers to exchange love letters. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:15
I was one of the only kidsبچه ها in collegeکالج who had a reasonدلیل
0
42
2749
در کالج من تنها فردی بودم که در آخر روز دلیلی برای رفتن دمِ صندوق پست داشت،
00:18
to go to the P.O. boxجعبه at the endپایان of the day,
1
2791
2565
در کالج من تنها فردی بودم که در آخر روز دلیلی برای رفتن دمِ صندوق پست داشت،
00:21
and that was mainlyبه طور عمده because my motherمادر has never believedمعتقد
2
5356
2352
و این بیشتربه دلیل این بود که مادرم به هیچ وجه به
00:23
in emailپست الکترونیک, in Facebookفیس بوک, in textingپیام کوتاه or cellسلول phonesتلفن ها in generalعمومی.
3
7708
3677
ایمیل، فیسبوک و پیام کوتاه و یا حتی به موبایل بطورکلی اعتقاد نداشت.
00:27
And so while other kidsبچه ها were BBM-ingBBM-ing theirخودشان parentsپدر و مادر,
4
11385
2555
در حالی که بقیه بچه‌ها با بلک‌بِری با پدر و مادرشان گپ می‌زدند،
00:29
I was literallyعینا waitingدر انتظار by the mailboxصندوق پستی
5
13940
3141
من واقعا کنار صندوق پست منتظر بودم
00:32
to get a letterنامه from home to see how the weekendتعطیلات آخر هفته had goneرفته,
6
17081
2688
تا یک نامه از خانه دریافت کنم که بفهمم اونها آخر هفته را چطور گذراندند.
00:35
whichکه was a little frustratingخسته کننده، اذیت کننده when Grandmaمادر بزرگ was in the hospitalبیمارستان,
7
19769
2388
که وقتی مادربزرگم بیمارستان بود، اندکی ناامیدم می‌کرد،
00:38
but I was just looking for some sortمرتب سازی of scribbleکت و شلوار,
8
22157
4345
اما من در پی خط خرچنگ قورباغه‌اش بودم،
00:42
some unkemptبی وقفه cursiveناقص from my motherمادر.
9
26502
2631
خط شکسته و درهم مادرم.
00:45
And so when I movedنقل مکان کرد to Newجدید Yorkیورک Cityشهر after collegeکالج
10
29133
2405
خُب وقتی بعد ازکالج به نیویورک رفتم
00:47
and got completelyبه صورت کامل sucker-punchedمشت زدن in the faceصورت by depressionافسردگی,
11
31538
2960
یکباره افسرده شدم،
00:50
I did the only thing I could think of at the time.
12
34498
2752
تنها کاری را که در آن موقع می‌تونستم بهش فکر کنم را کردم.
00:53
I wroteنوشت those sameیکسان kindsانواع of lettersنامه ها that my motherمادر had writtenنوشته شده است me
13
37250
3012
من نامه‌هایی برای غریبه‌ها نوشتم مثل نامه‌هایی که مادرم برای من می‌نوشت،
00:56
for strangersغریبه ها, and tuckedبسته شدن them all throughoutدر سراسر the cityشهر,
14
40262
3413
وآنها را در سراسر شهر پنهان کردم،
00:59
dozensده ها and dozensده ها of them. I left them everywhereدر همه جا,
15
43675
2843
چند دوجین از آنها را نوشتم. من آنها را هر جایی گذاشتم،
01:02
in cafesکافه ها and in librariesکتابخانه ها, at the U.N., everywhereدر همه جا.
16
46518
4202
کافه‌ها، کتابخانه‌ها، در سازمان ملل، هرجایی.
01:06
I bloggedوبلاگ نویسی about those lettersنامه ها and the daysروزها
17
50720
2055
هروقت که لازم می‌دیدم در وبلاگم درباره‌ی این نامه‌ها و روزها می نوشتم،
01:08
when they were necessaryلازم است, and I posedمطرح شد
18
52775
1974
هروقت که لازم می‌دیدم در وبلاگم درباره‌ی این نامه‌ها و روزها می نوشتم،
01:10
a kindنوع of crazyدیوانه promiseوعده to the Internetاینترنت:
19
54749
2663
و وعده‌های دیوانه‌واری در اینترنت مطرح می‌کردم:
01:13
that if you askedپرسید: me for a hand-writtenدست نویس letterنامه,
20
57412
2386
که اگر از من یک نامه دست‌نویس بخوای،
01:15
I would writeنوشتن you one, no questionsسوالات askedپرسید:.
21
59798
3321
من برات یکی خواهم نوشت، بدون هیچ سوالی.
01:19
Overnightشبانه, my inboxصندوق ورودی morphedمورث into this harborبندرگاه of heartbreakدلهره --
22
63119
4076
یک شبه، صندوق پستی من تبدیل شد به پناهگاهی برای قلب‌های شکسته -
01:23
a singleتنها motherمادر in Sacramentoساکرامنتو, a girlدختر beingبودن bulliedترسناک
23
67195
2691
نامه‌ای از یک مادر مجرد از ساکرومِنتو، از دختری از مناطق روستایی کانزاس
01:25
in ruralروستایی Kansasکانزاس, all askingدرخواست me, a 22-year-oldساله girlدختر
24
69886
3920
که مورد آزار واقع شده بود، و دختری ۲۲ ساله که
01:29
who barelyبه سختی even knewمی دانست her ownخودت coffeeقهوه orderسفارش,
25
73806
2646
حتی به سختی می‌تونست برای خودش سفارش قهوه بده،
01:32
to writeنوشتن them a love letterنامه and give them a reasonدلیل
26
76452
2546
همه از من می‌خواستند تا یک نامه محبت آمیز براشان بنویسم و بهشان دلیلی بدم
01:34
to wait by the mailboxصندوق پستی.
27
78998
2329
دَمِ صندوق پست‌شان منتظر باشند.
01:37
Well, todayامروز I fuelسوخت a globalجهانی است organizationسازمان
28
81327
2824
خُب، امروز من یک سازمان جهانی راه انداختم
01:40
that is fueledسوختن by those tripsسفرها to the mailboxصندوق پستی,
29
84151
2676
که با ارجاع‌های مستمر به صندوق پست تقویت می‌شه،
01:42
fueledسوختن by the waysراه ها in whichکه we can harnessمهار کردن socialاجتماعی mediaرسانه ها
30
86827
2630
توسط راه‌هایی نیرو می‌گیرد که در آن ما به گونه‌ای بی‌همتا رسانه‌های اجتماعی را به خدمت می‌گیریم
01:45
like never before to writeنوشتن and mailپست الکترونیکی strangersغریبه ها lettersنامه ها
31
89457
3490
توسط راه‌هایی نیرو می‌گیرد که در آن ما به گونه‌ای بی‌همتا رسانه‌های اجتماعی را به خدمت می‌گیریم
01:48
when they need them mostاکثر, but mostاکثر of all,
32
92947
2857
تا برای غریبه‌ها در اوج نیازشان نامه بنویسیم و بفرستیم، اما بیش از همه،
01:51
fueledسوختن by cratesجعبه of mailپست الکترونیکی like this one, my trustyقابل اعتماد mailپست الکترونیکی crateجعبه,
33
95804
3296
شعله‌ور از فوج‌ فوج نامه‌هایی مانند این است، نامه‌های وفادار من،
01:55
filledپر شده with the scriptingsنوشته ها of ordinaryعادی people,
34
99100
4240
سرشار از دست‌نوشته‌های آدم‌های معمولی،
01:59
strangersغریبه ها writingنوشتن lettersنامه ها to other strangersغریبه ها not because
35
103340
2701
غریبه‌هایی که برای غریبه‌های دیگر نامه می‌نگارند
02:01
they're ever going to meetملاقات and laughخنده over a cupفنجان of coffeeقهوه,
36
106041
2791
نه به این خاطر که به دیدار هم یا خنده‌های آغشته به فنجانی قهوه‌ی تلخ دل بسته‌اند،
02:04
but because they have foundپیدا شد one anotherیکی دیگر by way of letter-writingنامه نگاری.
37
108832
3612
که به این خاطر که یکدیگر را از خلال نامه‌نگاری‌ها یافته‌اند.
02:08
But, you know, the thing that always getsمی شود me
38
112444
1514
می‌دانید چیزی که همواره توجه من را درباره‌ی این نامه‌ها به خودش جلب می‌کند
02:09
about these lettersنامه ها is that mostاکثر of them have been writtenنوشته شده است
39
113958
3536
این‌ست که بیشترِ این نامه‌ها توسط کسانی نوشته شده
02:13
by people that have never knownشناخته شده themselvesخودشان lovedدوست داشتنی on a pieceقطعه of paperکاغذ.
40
117494
4704
که هرگز در زندگی‌شان یک نامه ی محبت آمیز دریافت نکرده بودند.
02:18
They could not tell you about the inkجوهر of theirخودشان ownخودت love lettersنامه ها.
41
122198
3705
آنها نمی توانند درمورد جوهر نامه محبت‌آمیز خودشان با شما صحبت کنند.
02:21
They're the onesآنهایی که from my generationنسل,
42
125903
1869
آنها افرادی از نسل من هستند،
02:23
the onesآنهایی که of us that have grownرشد کرد up into a worldجهان
43
127772
2866
افرادی که در دنیایی رشد کردند
02:26
where everything is paperlessبدون کاغذ, and where some
44
130638
3083
که همه چیز رو به استفاده نکردن از کاغذ شده پیش می‌رود، و جایی که بخشی از
02:29
of our bestبهترین conversationsگفتگو have happenedاتفاق افتاد uponبر a screenصفحه نمایش.
45
133721
3062
بهترین گفتگوهای ما روی صفحه نمایش رخ می‌دهد.
02:32
We have learnedیاد گرفتم to diaryدفتر خاطرات our painدرد ontoبه سوی Facebookفیس بوک,
46
136783
2358
ما یاد گرفتیم که خاطرات دردهای روزانه‌مان را روی دیوار فیسبوک بنویسیم،
02:35
and we speakصحبت swiftlyبه سرعت in 140 charactersشخصیت ها or lessکمتر.
47
139141
4290
وبا ۱۴۰ حرف یا کمتر خیلی کوتاه و سریع صحبت کنیم.
02:39
But what if it's not about efficiencyبهره وری this time?
48
143431
2672
چی می‌شد اگرفقط این‌بار ما درباره کارایی فکر نمی‌کردیم؟
02:42
I was on the subwayمترو yesterdayدیروز with this mailپست الکترونیکی crateجعبه,
49
146103
2829
دیروز با این صندوق نامه در مترو بودم،
02:44
whichکه is a conversationگفتگو starterشروع کننده, let me tell you.
50
148932
2406
که باید بهتون بگم که حمل کردنش همیشه آغازگر یک گپ و گفت بوده.
02:47
If you ever need one, just carryحمل one of these. (Laughterخنده)
51
151338
2309
اگر دلتان می‌خواست با یک غریبه حرف بزنید، حتما یکی از اینها را با خودتان حمل کنید. (خنده)
02:49
And a man just staredخیره شدم at me, and he was like,
52
153647
2833
و یک مرد به من خیره شد و برگشت بهم گفت:
02:52
"Well, why don't you use the Internetاینترنت?"
53
156480
2489
«خُب، چرا از اینترنت استفاده نمی‌کنید؟»
02:54
And I thought, "Well, sirآقا, I am not a strategistاستراتژیست,
54
158969
3473
و فکر کردم و گفتم: «خُب، آقا، من یه استراتژیست نیستم،
02:58
norنه am I specialistمتخصص. I am merelyصرفا - فقط a storytellerداستانپرداز."
55
162442
3766
همچنین متخصص هم نیستم. من صرفا یک داستان‌سرا هستم.»
03:02
And so I could tell you about a womanزن
56
166208
2681
و همچنین می‌تونم براتون از زنی بگم
03:04
whoseکه husbandشوهر has just come home from Afghanistanافغانستان,
57
168889
2910
که همسرش به تازگی از افغانستان برگشته،
03:07
and she is havingداشتن a hardسخت time unearthingکشف کردن this thing calledبه نام conversationگفتگو,
58
171799
3546
او دوران سختی را می‌گذراند که چیزی را از سر بگیرد که بهش گفتگو می‌گن،
03:11
and so she tucksTucks love lettersنامه ها throughoutدر سراسر the houseخانه
59
175345
2460
بنابراین او خانه را از نامه‌های عاشقانه پر کرد
03:13
as a way to say, "Come back to me.
60
177805
2128
تا از این راه بگه: «پیش من برگرد.
03:15
Find me when you can."
61
179933
1558
هنگامی که می‌توانی مرا دریاب.»
03:17
Or a girlدختر who decidesتصمیم میگیرد that she is going to leaveترک کردن love lettersنامه ها
62
181491
2922
یا دختری که تصمیم گرفت که نامه‌های عاشقانه را در سراسر پردیس دانشگاه در دوبیوک، آیوا، بگذارد،
03:20
around her campusپردیس in Dubuqueدوبوک, Iowaآیوا, only to find
63
184413
3259
یا دختری که تصمیم گرفت که نامه‌های عاشقانه را در سراسر پردیس دانشگاه در دوبیوک، آیوا، بگذارد،
03:23
her effortsتلاش ها ripple-effectedموج دار موجب می شود the nextبعد day when she walksپیاده روی می کند out
64
187672
3053
فقط برای اینکه تلاش‌هاش روز بعدی که به حیاط می‌ره اثر کوچکی داشته باشه
03:26
ontoبه سوی the quadچهارم and findsپیدا می کند love lettersنامه ها hangingحلق آویز
65
190725
2135
و با نامه‌های عاشقانه‌ای روبرو می‌شه که از درخت‌ها آویزان شدند،
03:28
from the treesدرختان, tuckedبسته شدن in the bushesبوته and the benchesنیمکت ها.
66
192860
4113
در بین بوته‌ها و نیمکت‌ها پنهان شده بودند.
03:32
Or the man who decidesتصمیم میگیرد that he is going to take his life,
67
196973
3033
و یا مردی که تصمیم گرفته بود که خودکشی کند،
03:35
usesاستفاده می کند Facebookفیس بوک as a way to say goodbyeخداحافظ
68
200006
3139
وبرای خداحافظی با خانواده و دوستانش از فیسبوک استفاده کرده بوده.
03:39
to friendsدوستان and familyخانواده.
69
203145
1353
وبرای خداحافظی با خانواده و دوستانش از فیسبوک استفاده کرده بوده.
03:40
Well, tonightامشب he sleepsخوابیده است safelyبدون خطر with a stackپشته of lettersنامه ها
70
204498
2570
خُب، او امشب به‌آرامی با انبوهی از نامه‌هایی به خواب می‌ره
03:42
just like this one tuckedبسته شدن beneathدر زیر his pillowبالش,
71
207068
3217
درست مثل این یکی که زیر بالشش قایم می‌کند
03:46
scriptedاسکریپت by strangersغریبه ها who were there for him when.
72
210285
3319
که توسط غریبه‌هایی نوشته شده که هنگامی که می‌خواست خودکشی کند کنارش بودند.
03:49
These are the kindsانواع of storiesداستان ها that convincedمتقاعد me
73
213604
2365
اینها داستان‌هایی هستند که مرا متقاعد می‌کنند
03:51
that letter-writingنامه نگاری will never again need to flipتلنگر back her hairمو
74
215969
2846
که نامه‌نویسی دیگر نباید لازم داشته باشد که دلبری کند
03:54
and talk about efficiencyبهره وری, because she is an artهنر formفرم now,
75
218815
3605
و درباره‌ی کارایی و بازدهی حرف بزند، چون حالا نامه نویسی یک هنر است،
03:58
all the partsقطعات of her, the signingامضاء, the scriptingاسکریپت, the mailingپست الکترونیکی,
76
222420
3393
تمامی بخش‌های آن، اعم از امضا، دست‌خط، فرستادنش،
04:01
the doodlesدودل ها in the marginsحاشیه.
77
225813
2538
خط خطی‌های حاشیه آن، همه هنر است.
04:04
The mereصرفا factواقعیت that somebodyکسی would even just sitنشستن down,
78
228351
3134
صرف این واقعیت که کسی فقط بنشیند،
04:07
pullکشیدن out a pieceقطعه of paperکاغذ and think about someoneکسی
79
231485
1667
یک برگ کاغذ را بیرون بکشد و تمامی فکرش فقط درمورد یک نفر باشد،
04:09
the wholeکل way throughاز طریق, with an intentionقصد that is so much
80
233152
2646
با تمرکزی که خیلی سخت‌تر است
04:11
harderسخت تر to unearthبیرون آمدن when the browserمرورگر is up and the iPhoneآی فون
81
235798
3230
که بهش دست پیدا کنیم وقتی مرورگر ما بالا آمده و آیفون ما
04:14
is pingingپینگینگ and we'veما هستیم got sixشش conversationsگفتگو rollingنورد in at onceیک بار,
82
239028
3527
دارد سروصدا می‌کند ما همزمان باید شش مکالمه را سروسامان بدیم،
04:18
that is an artهنر formفرم
83
242555
1435
این شکلی از هنر است
04:19
that does not fallسقوط down to the Goliathگولیته of "get fasterسریعتر,"
84
243990
3175
که اسیر طلسمِ «تندتر پیش برو» نمی‌شه،
04:23
no matterموضوع how manyبسیاری socialاجتماعی networksشبکه های we mightممکن joinپیوستن.
85
247165
2872
اهمیتی ندارد که ممکن‌ست ما به چند شبکه‌ی اجتماعی پیوسته باشیم.
04:25
We still clutchکلاچ closeبستن these lettersنامه ها to our chestقفسه سینه,
86
250037
2845
ما هنوز هم این نامه‌ها را محکم به سینه می‌چسبانیم،
04:28
to the wordsکلمات that speakصحبت louderبلندتر than loudبا صدای بلند,
87
252882
2634
واژه‌هایی که بلندتر از هر فریادی حرف می‌زنند
04:31
when we turnدور زدن pagesصفحات into palettesپالت ها to say the things
88
255516
2357
هنگامی که این صفحه‌ها را سکویی برای حرف‌هایی تبدیل می‌:کنیم
04:33
that we have neededمورد نیاز است to say,
89
257873
1566
که نیاز داریم گفته بشن،
04:35
the wordsکلمات that we have neededمورد نیاز است to writeنوشتن, to sistersخواهران
90
259439
2688
واژه‌‌هایی مدت‌های طولانی بود که نیاز داشتیم بنویسیم‌شان، به خواهرهامون
04:38
and brothersبرادران and even to strangersغریبه ها, for farدور too long.
91
262127
3522
و برادرهامون و حتی به غریبه‌ها.
04:41
Thank you. (Applauseتشویق و تمجید)
92
265649
3566
سپاسگزارم. (تشویق تماشاگران)
04:45
(Applauseتشویق و تمجید)
93
269215
3247
(تشویق تماشاگران)
Translated by soheila Jafari
Reviewed by Mana Ahmady

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Hannah Brencher - Letter enthusiast
Hannah Brencher believes in the power of pen and paper, and has started a global initiative that encourages strangers to exchange love letters.

Why you should listen

Hannah Brechner has always loved that her family communicates via handwritten letters. In October of 2010, she began writing love letters intended for strangers and tucking them away in libraries and cafes across New York City, for people to randomly discover. Soon, she offered on her blog HannahBrencher.com to write a letter to anyone who needed one. Over the next year, she mailed out more than 400 hand-penned letters. Today she runs The World Needs More Love Letters, a letter exchange dedicated to connecting strangers across the globe through the art of letter writing.

In addition, Brencher works as a copywriter and creative consultant, helping brands inject human touches into their communications plans.

More profile about the speaker
Hannah Brencher | Speaker | TED.com