ABOUT THE SPEAKER
Adam Garone - Moustache activist
A co-founder of Movember, Adam Garone aims to change the face of men's health.

Why you should listen

With a background in web and mobile marketing, Australian native Adam Garone's career took a left turn in 2003 when his brother challenged him to grow out a moustache. The two wondered if they could bring the moustache back in vogue and, in the process, raise awareness for men's health along with money for prostate cancer research. Thus began the Movember movement. Garone serves as CEO.

The Movember challenge is simple: men begin November 1st clean shaven and, for the next 30 days, grow out their moustaches while seeking out sponsorship for their efforts. The proceeds go to the Prostate Cancer Foundation as well as Livestrong. In 2011, Movember raised $126 million in 14 countries. 

More profile about the speaker
Adam Garone | Speaker | TED.com
TEDxToronto 2011

Adam Garone: Healthier men, one moustache at a time

آدام گارون: مردان سالم‌تر، هر چند وقت یک‌بار سبیل می گذارند

Filmed:
739,941 views

آدام گارون سبیل جذابی دارد، و به دلیل خوبی سبیل می گذارد. او بنیان گذار مومبر است، ابتکار گارون که برای بالا بردن آگاهی برای سلامتی آقایان -- که هر نوامبر سبیل می‌گذارند -- در سال ۲۰۰۳ در یک مشروب فروشی آغاز شد. در حال حاضر، آن به یک حرکتی جهانی تبدیل شده که سال گذشته ۱۲۶ میلیون دلار برای تحقیقات سرطان پروستات سود آوری کرده است.
- Moustache activist
A co-founder of Movember, Adam Garone aims to change the face of men's health. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:10
I think the beautifulخوشگل Malinمالین [Akermanاکرمن] put it perfectlyکاملا.
0
838
1974
فکر کنم مالین آکرمن (ستاره هالیوود) خیلی خوب گفته.
00:12
Everyهرکدام man deservesسزاوار است the opportunityفرصت
1
2812
2340
هر مردی شایستگی این رو داره
00:14
to growرشد a little bitبیت of luxuryلوکس.
2
5152
2623
که یه کم خوش بگذرونه.
00:17
Ladiesخانم ها and gentlemenآقایان, and more importantlyمهم است,
3
7775
1830
خانم‌ها و آقایان٬ و از همه مهم‌تر
00:19
Moمو Brosبرادران and Moمو SistasSistas — (Laughterخنده) —
4
9605
2853
خواهران و برادران سیبیلوی من -- (خنده حاضرین) --
00:21
for the nextبعد 17 minutesدقایق, I'm going to shareاشتراک گذاری with you
5
12458
2536
در هفده دقیقه‌ی آینده٬ می‌خوام
00:24
my Movemberجنبش journeyسفر, and how, throughاز طریق that journeyسفر,
6
14994
3651
داستانم در جنبش Movember رو با شما در میون بذارم و اینکه چطور در این جنبش
00:28
we'veما هستیم redefinedدوباره تعریف شده charityخیریه, we're redefiningتعریف دوباره the way
7
18645
3171
ما نیکوکاری رو جور دیگه ای تعریف کردیم٬ ما تعریفی تازه از روشی که
00:31
prostateپروستات cancerسرطان researchersمحققان are workingکار کردن togetherبا یکدیگر
8
21816
3138
محققین سرطان پروستات در سراسر دنیا با هم کار می‌کنند ارائه دادیم.
00:34
throughoutدر سراسر the worldجهان, and I hopeامید, throughاز طریق that processروند,
9
24954
3752
و امیدوارم٬ با این روند٬
00:38
that I inspireالهام بخشیدن you to createايجاد كردن something significantقابل توجه
10
28706
3371
بتونم الهام بخش شما برای ساختن چیزی قابل توجه
00:41
in your life, something significantقابل توجه that will go on
11
32077
3582
در زندگی باشم٬ چیزی خاص که پیش برود
00:45
and make this worldجهان a better placeمحل.
12
35659
3583
و این دنیا را به جایی بهتر تبدیل کند.
00:48
So the mostاکثر commonمشترک questionسوال I get askedپرسید:,
13
39242
2929
بنابراین معمول‌ترین سوالی که از من پرسیده می‌شه٬
00:51
and I'm going to answerپاسخ it now so I don't have to do it
14
42171
2188
و همین الان می‌خوام جوابش رو بدم که مجبور نباشم
00:53
over drinksنوشیدنی ها tonightامشب, is how did this come about?
15
44359
4473
سر نوشیدنی امشب جواب تون رو بدم٬ اینه که این جریان چطور پیش اومد؟
00:58
How did Movemberجنبش startشروع کن?
16
48832
2563
Movember چطور آغاز شد؟
01:00
Well, normallyبه طور معمول, a charityخیریه startsشروع می شود with the causeسبب می شود, and someoneکسی
17
51395
2737
خوب٬ معمولا٬ یک خیریه با یک دلیل شروع می‌شه و یکی که
01:03
that is directlyبه طور مستقیم affectedمتأثر، تحت تأثیر، دچار، مبتلا by a causeسبب می شود.
18
54132
3062
مستقیما از اون دلیل تاثیر پذیرفته.
01:06
They then go on to createايجاد كردن an eventرویداد, and beyondفراتر that,
19
57194
3184
بعد جلوتر می‌ره و یک رویداد رو ترتیب می‌دن٬ و فراتر از اون٬
01:09
a foundationپایه to supportحمایت کردن that.
20
60378
3170
یک بنیاد که از آن حمایت کنه.
01:13
Prettyبسیار much in everyهرکدام caseمورد, that's how a charityخیریه startsشروع می شود.
21
63548
4703
تقریبا در همه موارد٬ این مدلی هست که خیریه‌ها شروع به کار می‌کنن.
01:17
Not so with Movemberجنبش. Movemberجنبش startedآغاز شده in a very
22
68251
3431
اما Movember زیاد اینطوری نبود. Movember به یک روش
01:21
traditionalسنتی Australianاسترالیا way. It was on a Sundayیکشنبه afternoonبعد از ظهر.
23
71682
3778
بسیار سنتی استرالیایی شروع به کار کرد. یک غروب یکشنبه بود.
01:24
I was with my brotherبرادر and a mateرفیق havingداشتن a fewتعداد کمی beersآبجو,
24
75460
2588
با برادرم و یک رفیقی داشتیم چند تا آبجو می‌زدیم٬
01:27
and I was watchingتماشا کردن the worldجهان go by,
25
78048
2171
و داشتم عبور و مرور مردم رو نگاه می‌کردم٬
01:29
had a fewتعداد کمی more beersآبجو, and the conversationگفتگو turnedتبدیل شد
26
80219
2409
چند تا آبجو بیشتر٬ و بعد گفتگو
01:32
to '70s fashionمد — (Laughterخنده) —
27
82628
4372
رفت تو فاز دهه هفتاد -- (خنده حاضرین) --
01:36
and how everything managesمدیریت می کند to come back into styleسبک.
28
87000
2908
و اینکه چگونه همه‌چیز داره بر می‌گرده به سبک و سیاق سابق
01:39
And a fewتعداد کمی more beersآبجو, I said, "There has to be some stuffچیز
29
89908
2296
و چند تا آبجو بیشتر که خوردم گفتم:«باید یه چیزایی باشه که
01:41
that hasn'tنه come back." (Laughterخنده)
30
92204
4838
هنوز برنگشته باشه» (خنده حاضرین)
01:46
Then one more beerآبجو and it was, whateverهر چه happenedاتفاق افتاد to the mustacheسبیل?
31
97042
3522
بعد یه آبجوی دیگه و این سوال که چه بر سر سبیل آمده؟
01:50
Why hasn'tنه that madeساخته شده a comebackباز گشت? (Laughterخنده)
32
100564
4384
چرا هنوز برنگشته؟ (خنده حاضرین)
01:54
So then there was a lot more beersآبجو, and then the day endedبه پایان رسید
33
104948
1553
و بعد کلی آبجوی دیگه زدیم و روز با تلاش برای
01:56
with a challengeچالش to bringآوردن the mustacheسبیل back. (Laughterخنده)
34
106501
5210
بازگردادندن سیبیل به پایان رسید. (خنده حاضرین)
02:01
So in Australiaاسترالیا, "moمو" is slangعامیانه for mustacheسبیل,
35
111711
2733
تو استرالیا Mo یک اصطلاح عامیانه برای سبیل است٬
02:03
so we renamedتغییر نام داد the monthماه of Novemberنوامبر "Movemberجنبش"
36
114444
3008
بنابراین اسم ماه نوامبر رو تغییر دادیم به موامبر (Movember)
02:06
and createdایجاد شده some prettyبسیار basicپایه ای rulesقوانین, whichکه still standایستادن todayامروز.
37
117452
2947
و یه سری قوانین ابتدایی وضع کردیم که همچنان هم پابرجاست
02:09
And they are: startشروع کن the monthماه clean-shavenتمیز براق,
38
120399
2767
که این ها هستند: ماه رو با صورت تراشیده آغاز کنید
02:12
rockسنگ a mustacheسبیل -- not a beardریش, not a goateeبزا, a mustacheسبیل --
39
123166
3254
سبیل بذارید -- نه ریش٬ نه ریش بزی٬ فقط سبیل --
02:15
for the 30 daysروزها of Novemberنوامبر, and then we agreedتوافق کرد
40
126420
2775
برای کل ۳۰ روز نوامبر٬ و بعد توافق کردیم
02:18
that we would come togetherبا یکدیگر at the endپایان of the monthماه,
41
129195
2502
در پایان ماه دور هم جمع بشیم٬
02:21
have a mustache-themedسبیل تیزهوش partyمهمانی, and awardجایزه a prizeجایزه
42
131697
4012
یک سبیل پارتی راه بندازیم و یک جایزه بدیم
02:25
for the bestبهترین, and of courseدوره, the worstبدترین mustacheسبیل. (Laughterخنده)
43
135709
4822
برای بهترین٬ و صد البته بدترین سبیل (خنده حاضرین)
02:30
Now trustاعتماد me, when you're growingدر حال رشد a mustacheسبیل
44
140531
1474
حالا باور کنید٬ وقتی شما سبیل می‌ذارید
02:31
back in 2003, and there were 30 of us back then,
45
142005
3205
سال ۲۰۰۳ و ما در آن زمان ۳۰ نفر بودیم،
02:34
and this was before the ironicعجیب و غریب hipsterهپسیر mustacheسبیل movementجنبش
46
145210
4040
و این قبل از زمانی است که جنبش تحول‌خواه سبیل
02:38
— (Laughterخنده) —
47
149250
4464
-- (خنده حاضرین) --
02:43
it createdایجاد شده a lot of controversyجنجال. (Laughterخنده)
48
153714
4537
کلی جار و جنجال راه انداخت. (خنده حاضرین)
02:47
So my bossرئیس wouldn'tنمی خواهم let me go and see clientsمشتریان.
49
158251
2295
رییس من نمی‌گذاشت که با مشتریان ملاقات کنم.
02:50
My girlfriendدوست دختر at the time, who'sچه کسی است no longerطولانی تر my girlfriendدوست دختر — (Laughterخنده) — hatedمتنفر بود it.
50
160546
6336
دوست دخترم در اون موقع‌ها، که الآن دیگه دوست دخترم نیست -- (خنده‌ی حاضرین) -- ازش متنفر بود.
02:56
Parentsوالدین would shuffleزدن kidsبچه ها away from us. (Laughterخنده)
51
166882
5660
پدر مادرها بچه‌هاشون رو از ما دور می‌کردند. (خنده حاضرین)
03:02
But we cameآمد togetherبا یکدیگر at the endپایان of the monthماه and
52
172542
1447
اما آخر ماه دور هم جمع شدیم و
03:03
we celebratedجشن گرفت our journeyسفر, and it was a realواقعی journeyسفر.
53
173989
3288
سفرمون رو جشن گرفتیم٬ و واقعا هم یک سفر بود.
03:06
And we had a lot of funسرگرم کننده, and in 2004, I said to the guys,
54
177277
4772
کلی خوش گذرونیم و در سال ۲۰۰۴ به رفقام گفتم٬
03:11
"That was so much funسرگرم کننده. We need to legitimizeقانونی کردن this
55
182049
3187
«کلی حال داد٬ ما باید بهش مشروعیت بدیم
03:14
so we can get away with it yearسال on yearسال." (Laughterخنده)
56
185236
4783
که بتونیم هر سال این طوری خوش بگذرونیم.» (خنده حاضرین)
03:19
So we startedآغاز شده thinkingفكر كردن about that, and we were inspiredالهام گرفته
57
190019
3839
پس شروع به فکر کردن کردیم٬ و از زنان اطراف‌مان و آنچه که برای سرطان سینه
03:23
by the womenزنان around us and all they were doing for breastپستان cancerسرطان.
58
193858
3088
انجام می دادند، الهام گرفتیم.
03:26
And we thought, you know what, there's nothing for men'sمردان healthسلامتی.
59
196946
2461
و فکر کردیم٬ می‌دونید که٬ هیچ کاری برای سلامت مردان صورت نمی گیره.
03:28
Why is that? Why can't we combineترکیب کردن growingدر حال رشد a mustacheسبیل
60
199407
3913
چرا اینطوریه؟ چرا ما نتونیم سبیل گذاشتن رو
03:32
and doing something for men'sمردان healthسلامتی?
61
203320
1492
با انجام کاری برای سلامتی مردان ترکیبش کنیم؟
03:34
And I startedآغاز شده to researchپژوهش that topicموضوع, and discoveredکشف شده
62
204812
2664
و شروع به تحقیق کردیم و متوجه شدیم
03:36
prostateپروستات cancerسرطان is the maleنر equivalentمعادل of breastپستان cancerسرطان
63
207476
2914
سرطان پروستات از نظر تعداد مردانی که بر اثر آن فوت می‌کنند یا به آن مبتلا می‌شوند،
03:39
in termsاصطلاحات of the numberعدد of menمردان that dieمرگ from it and are diagnosedتشخیص داده شده with it.
64
210390
2961
مشابه مردانه‌ی سرطان سینه است.
03:42
But there was nothing for this causeسبب می شود,
65
213351
2568
اما هیچ چیزی برای این عامل وجود نداشت.
03:45
so we marriedمتاهل growingدر حال رشد a mustacheسبیل with prostateپروستات cancerسرطان,
66
215919
4155
بنابراین ما سبیل گذاشتن و سرطان پروستات رو با هم گره زدیم٬
03:49
and then we createdایجاد شده our taglineشعار, whichکه is,
67
220074
2106
و بعد این شعار رو ساختیم که:
03:51
"Changingتغییر دادن the faceصورت of men'sمردان healthسلامتی."
68
222180
2009
«تغییر چهره‌ی سلامتیِ مردان»
03:53
And that eloquentlyبا شکوه describesتوصیف the challengeچالش,
69
224189
2739
که به شیوایی این چالش رو توضیح می‌ده٬
03:56
changingتغییر دادن your appearanceظاهر for the 30 daysروزها,
70
226928
2111
تغییر دادن ظاهرتون برای ۳۰ روز ،
03:58
and alsoهمچنین the outcomeنتیجه that we're tryingتلاش کن to achieveرسیدن:
71
229039
1820
و نتیجه این که تلاش می‌کنیم برای دست پیدا کردن به اینکه
04:00
gettingگرفتن menمردان engagedنامزد شده in theirخودشان healthسلامتی, havingداشتن them have
72
230859
2636
مردان در برابر سلامتی‌شون متعهد بشن و درک بهتری از
04:02
a better understandingدرك كردن about the healthسلامتی risksخطرات that they faceصورت.
73
233495
4304
خطراتی که سلامت اون ها رو تهدید می‌کنه، بدست بیارن.
04:07
So with that modelمدل, I then
74
237799
2680
بنابراین با این ایده،
04:09
cold-calledسرد نامیده می شود the CEOمدیر عامل of the Prostateپروستات Cancerسرطان Foundationپایه.
75
240479
2679
بدون اینکه مدیر عامل بنیاد سرطان پروستات رو بشناسم، بهش زنگ زدم.
04:12
I said to him, "I've got the mostاکثر amazingحیرت آور ideaاندیشه
76
243158
2367
و گفتم "من شگفت انگیزترین ایده رو برای
04:15
that's going to transformتبدیل your organizationسازمان." (Laughterخنده)
77
245525
3194
دگرگون کردن موسسه شما دارم." (خنده)
04:18
And I didn't want to shareاشتراک گذاری with him the ideaاندیشه over the phoneتلفن,
78
248719
2419
نمی‌خواستم ایده ام رو از پشت تلفن باهاش درمیون بگذارم،
04:20
so I convincedمتقاعد him to meetملاقات with me for coffeeقهوه in Melbourneملبورن
79
251138
2356
پس برای نوشیدن یک قهوه در ملبورن متقاعدش کردم.
04:22
in 2004.
80
253494
1712
در سال ۲۰۰۴.
04:24
And we satنشسته down, and I sharedبه اشتراک گذاشته شده with him my visionچشم انداز
81
255206
3193
و ما نشستیم، و من فکرم رو باهاش درمیون گذاشتم،
04:27
of gettingگرفتن menمردان growingدر حال رشد mustachesسبیل acrossدر سراسر Australiaاسترالیا,
82
258399
2720
که کاری کنیم که مردان در تمام استرالیا سبیل بگذارند،
04:30
raisingبالا بردن awarenessاطلاع for this causeسبب می شود,
83
261119
2712
سطح آگاهی رو در این جهت بالا ببریم،
04:33
and fundsمنابع مالی for his organizationسازمان. And I neededمورد نیاز است a partnershipمشارکت
84
263831
2632
و برای موسسه اون درآمد زایی کنیم. و من به یک مشارکت احتیاج داشتم
04:35
to legitimatelyمشروع do that.
85
266463
2577
تا به صورت قانونی این کار رو انجام بدم.
04:38
And I said, "We're going to come togetherبا یکدیگر at the endپایان,
86
269040
1601
و گفتم، "ما آخرش دور هم جمع می‌شیم
04:40
we're going to have a mustache-themedسبیل تیزهوش partyمهمانی, we're going to have DJsدی جی ها,
87
270641
2670
یک سبیل پارتی می‌گیریم، دی-جی میاریم،
04:42
we're going to celebrateجشن گرفتن life, and we're going to changeتغییر دادن the faceصورت of men'sمردان healthسلامتی."
88
273311
3803
زندگی رو جشن می‌گیریم و چهره سلامتی مردان رو تغییر می‌دیم."
04:46
And he just lookedنگاه کرد at me and laughedخندید, and he said,
89
277114
2777
و اون به من نگاه کرد، خندید و گفت:
04:49
he said, "Adamآدم, that's a really novelرمان ideaاندیشه,
90
279891
3635
"آدام، این واقعاً ایده ی خیلی نویی هست
04:53
but we're an ultraconservativeultraconservative organizationسازمان.
91
283526
2505
ولی ما یک موسسه خیلی محافظه کار هستیم.
04:55
We can't have anything to do with you." (Laughterخنده)
92
286031
4816
هیج کاری نمی‌تونیم برای تو انجام بدیم" (خنده)
05:00
So I paidپرداخت شده for coffeeقهوه that day — (Laughterخنده) —
93
290847
4360
خب، من اون روز پول قهوه رو حساب کردم --(خنده حاضرین)--
05:04
and his partingجدا شدن commentاظهار نظر as we shookتکان داد handsدست ها was,
94
295207
3003
و در حالی که خداحافظی می‌کردیم آخرین نظرش این بود که،
05:07
"Listen, if you happenبه وقوع پیوستن to raiseبالا بردن any moneyپول out of this,
95
298210
2663
"ببین، احیانا اگه تونستی از این کار پولی در بیاری،
05:10
we'llخوب gladlyبا خوشحالی take it." (Laughterخنده)
96
300873
4554
ما خیلی خوشحال می‌شیم ازت بگیریم." (خنده)
05:14
So my lessonدرس that yearسال was persistenceماندگاری.
97
305427
3724
درسی که اون سال گرفتم، پافشاری بود.
05:18
And we persistedهمچنان ادامه داشت, and we got 450 guys
98
309151
4400
و ما پافشاری کردیم، ۴۵۰ نفر
05:23
growingدر حال رشد mustachesسبیل, and togetherبا یکدیگر we raisedبالا بردن 54,000 dollarsدلار,
99
313551
5168
سبیل گذاشتند، و با هم ۵۴٫۰۰۰ دلار پول جمع کردیم،
05:28
and we donatedاهدا شد everyهرکدام centسنت of that to the Prostateپروستات Cancerسرطان Foundationپایه of Australiaاسترالیا,
100
318719
3032
و تا آخرین قرونش رو به بنیاد سرطان پروستات استرالیا اهداء کردیم،
05:31
and that representedنمایندگی at the time the singleتنها biggestبزرگترین donationکمک مالی
101
321751
3106
در اون زمان این بزرگترین اهداء مستقلی بود که
05:34
they'dآنها می خواهند ever receivedاخذ شده.
102
324857
2556
آنها تابحال دریافت کرده بودن.
05:36
So from that day forwardرو به جلو, my life has becomeتبدیل شدن به about a mustacheسبیل.
103
327413
4601
بنابراین از اون روز به بعد، زندگی من حول سبیل چرخید.
05:41
Everyهرکدام day -- this morningصبح, I wakeاز خواب بیدار up and go, my life
104
332014
2589
هر روز -- امروز صبح، من بیدار میشم و میرم دنبال
05:44
is about a mustacheسبیل. (Laughterخنده)
105
334603
3977
زندگیم که در مورد سبیله. (خنده)
05:48
Essentiallyاساسا, I'm a mustacheسبیل farmerمزرعه دار. (Laughterخنده)
106
338580
4983
در اصل من یک کشاورز سبیلم. (خنده)
05:53
And my seasonفصل is Novemberنوامبر. (Applauseتشویق و تمجید)
107
343563
3265
و فصل کشت من نوامبر هست. (تشویق)
05:56
(Applauseتشویق و تمجید)
108
346828
3091
(تشویق)
05:59
So in 2005, the campaignکمپین got more momentumتکانه,
109
349919
3909
در سال ۲۰۰۵، کمپین انگیزه حرکت بیشتری گرفت،
06:03
was more successfulموفق شدن in Australiaاسترالیا and then Newجدید Zealandزلال,
110
353828
2441
در استرالیا موفق تر بود، و بعد در نیوزلند،
06:05
and then in 2006 we cameآمد to a pivotalمحوری pointنقطه.
111
356269
4758
و در سال ۲۰۰۶ به یک نقطه کلیدی رسیدیم.
06:10
It was consumingمصرف کننده so much of our time after hoursساعت ها
112
361027
3737
وقت خیلی زیادی رو صرف می‌کردیم بعد از کار و
06:14
on weekendsتعطیلات آخر هفته that we thought, we eitherیا need
113
364764
3125
آخر هفته ها، که بعد فکر کردیم ما آخرش باید
06:17
to closeبستن this down or figureشکل a way to fundسرمایه Movemberجنبش
114
367889
3314
یه راهی برای سرمایه گذاری روی مومبر
06:20
so that I could quitترک my jobکار and go and spendخرج کردن more time
115
371203
2833
طوری که من بتونم از شغلم استعفا بدم و وقت بیشتری
06:23
in the organizationسازمان and take it to the nextبعد levelسطح.
116
374036
3830
در این تشکیلات بگذرونم و اون رو به مرحله بالاتری برسونم.
06:27
It's really interestingجالب هست when you try and figureشکل a way
117
377866
2858
خیلی جالبه وقتی تلاش می‌کنی تا راهی برای
06:30
to fundسرمایه a fundraisingجذب سرمایه organizationسازمان
118
380724
2141
سرمایه گذاری روی تشکیلاتی که اعانه جمع می‌کنه
06:32
builtساخته شده off growingدر حال رشد mustachesسبیل. (Laughterخنده)
119
382865
2455
و بر اساس سبیل گذاشتن بوجود اومده.
06:34
Let me tell you that there's not too manyبسیاری people interestedعلاقه مند
120
385320
2371
بذارید بگم که زیاد نیستن آدم های مشتاقی که
06:37
in investingسرمایه گذاری in that, not even the Prostateپروستات Cancerسرطان Foundationپایه,
121
387691
4032
بخوان سرمایه گذاری کنن، نه حتی بنیاد سرطان پروستات،
06:41
who we'dما می خواهیم raisedبالا بردن about 1.2 millionمیلیون dollarsدلار for at that stageمرحله.
122
391723
3265
که تا اون موقع ما حدود ۱/۲ میلیون دلار بهشون کمک کرده بودیم.
06:44
So again we persistedهمچنان ادامه داشت, and Foster'sفاستر Brewingآبجو cameآمد to the partyمهمانی
123
394988
4135
پس ما دوباره پافشاری کردیم، و از کمپانی (نوشیدنی) "فاستر" به مهمانی ما اومدند
06:48
and gaveداد us our first ever sponsorshipحمایت,
124
399123
3140
و اولین اسپانسر ما شدند،
06:51
and that was enoughکافی for me to quitترک my jobکار, I did consultingمشاوره on the sideسمت.
125
402263
4573
این واسم کافی بود تا از شغلم استعفا بدم و در کنار کار مشاوره انجام می‌دادم.
06:56
And leadingمنتهی شدن into Movemberجنبش 2006,
126
406836
4966
و بعد در Movember 2006
07:01
we'dما می خواهیم runاجرا کن throughاز طریق all the moneyپول from Foster'sفاستر,
127
411802
2585
تمام پول فاستر رو خرج کرده بودیم،
07:03
we'dما می خواهیم runاجرا کن throughاز طریق all the moneyپول I had, and essentiallyاساسا
128
414387
3158
همه ی پولی که من داشتم رو خرج کرده بودیم، و در حقیقت
07:07
we had no moneyپول left, and we'dما می خواهیم convincedمتقاعد all our suppliersتامین کنندگان --
129
417545
3098
دیگه هیچ پولی نداشتیم، و همه کسانی که ما رو تامین می‌کردند --
07:10
creativeخلاقانه agenciesآژانس ها, webوب developmentتوسعه agenciesآژانس ها,
130
420643
2193
آژانس های خلاقیت، سازمان های توسعه وب،
07:12
hostingمیزبانی companiesشرکت ها, whatnotچطوری؟ -- to delayتاخیر انداختن theirخودشان billingصورت حساب untilتا زمان Decemberدسامبر.
131
422836
4453
شرکت های میزبانی و همه -- رو متقاعد کردیم که صورت حساب‌هاشون رو تا دسامبر به تاخیر بیندازند
07:16
So we'dما می خواهیم rackedرکورد up at this stageمرحله about 600,000 dollarsدلار
132
427289
3030
حساب کرده بودیم که در این مرحله حدود ۶۰۰٫۰۰۰ دلار
07:19
worthارزش of debtبدهی. So if Movemberجنبش 2006 didn't happenبه وقوع پیوستن,
133
430319
4255
بدهی داریم، پس اگه مومبر ۲۰۰۶ برگزار نشه،
07:24
the fourچهار foundersبنیانگذاران, well, we would'veمی خواهم been brokeشکست,
134
434574
3370
خب ما چهارتا بنیان گذار ورشکست می‌شیم،
07:27
we would'veمی خواهم been homelessبی خانمان, sittingنشسته on the streetخیابان
135
437944
1693
بی خانمان می‌شیم، می‌افتیم گوشه خیابون
07:29
with mustachesسبیل. (Laughterخنده)
136
439637
2858
با چهارتا سبیل. (خنده)
07:31
But we thought, you know what, if that's the worstبدترین thing
137
442495
1905
اما فکر کردیم، می‌دونید، اگه این بدترین چیز ممکنه
07:33
that happensاتفاق می افتد, so what?
138
444400
2245
خب که چی؟
07:36
We're going to have a lot of funسرگرم کننده doing it, and it taughtتدریس کرد us
139
446645
1762
ما کلی با انجامش خوش می‌گذرونیم، و این به ما
07:37
the importanceاهمیت of takingگرفتن risksخطرات and really smartهوشمندانه risksخطرات.
140
448407
4498
اهمیت ریسک کردن رو یاد داد. ریسک‌های خیلی هوشمندانه.
07:42
Then in earlyزود 2007, a really interestingجالب هست thing happenedاتفاق افتاد.
141
452905
4263
در آغاز سال ۲۰۰۷، اتفاق خیلی جالبی افتاد.
07:46
We had Moمو Brosبرادران from Canadaکانادا, from the U.S.,
142
457168
3719
ما سبیلوهایی از کانادا، از امریکا
07:50
and from the U.K. emailingایمیل کردن us and callingصدا زدن us and sayingگفت:,
143
460887
2944
و از انگلیس داشتیم که به ما تلفن و ایمیل می‌زدند و می‌گفتن،
07:53
hey, there's nothing for prostateپروستات cancerسرطان.
144
463831
1984
این‌جا هیچ چیز برای سرطان پروستات وجود نداره.
07:55
Bringآوردن this campaignکمپین to these countriesکشورها.
145
465815
3502
این کمپین رو به کشورهای ما بیاورید.
07:58
So we thought, why not? Let's do it.
146
469317
2362
ما فکر کردیم که خب، چرا که نه؟ انجامش بدیم.
08:01
So I cold-calledسرد نامیده می شود the CEOمدیر عامل of Prostateپروستات Cancerسرطان Canadaکانادا,
147
471679
3130
پس بدون اینکه مدیر عامل بنیاد سرطان پروستات کانادا رو بشناسم، بهش زنگ زدم.
08:04
and I said to him, "I have this mostاکثر amazingحیرت آور conceptمفهوم."
148
474809
3526
و بهش گفتم، " من این ایده‌ی فوق العاده دارم."
08:07
(Laughterخنده)
149
478335
1768
(خنده)
08:09
"It's going to transformتبدیل your organizationسازمان. I don't want
150
480103
3047
"که موسسه شما رو دگرگون می‌کنه. نمی‌خوام الان از پشت تلفن
08:12
to tell you about it now, but will you meetملاقات with me
151
483150
1464
درموردش بگم، اما با من ملاقات می‌کنید اگه
08:14
if I flyپرواز all the way to Torontoتورنتو?" So I flewپرواز کرد here,
152
484614
3409
تا تورنتو بیام؟" پس من به این‌جا اومدم،
08:17
metملاقات کرد down on Frontجبهه Streetخیابان Eastشرق, and we satنشسته in the boardroomاتاق جلسه,
153
488023
3128
در فرانت استریت همدیگه رو ملاقات کردیم، در اتاق هیئت مدیره نشستیم،
08:20
and I said, "Right, here'sاینجاست my visionچشم انداز of gettingگرفتن menمردان growingدر حال رشد mustachesسبیل
154
491151
4077
و گفتم، "خب، ایده‌ی من اینه که کاری کنیم مردان در تمام کانادا سبیل بگذارند،
08:24
all acrossدر سراسر Canadaکانادا raisingبالا بردن awarenessاطلاع and fundsمنابع مالی for your organizationسازمان."
155
495228
4771
سطح آگاهی رو بالا ببریم، و برای سازمان شما سرمایه آفرینی کنیم."
08:29
And he lookedنگاه کرد at me and laughedخندید and said,
156
499999
1241
و اون به من نگاه کرد، خندید و گفت:
08:30
"Adamآدم, soundsبرای تلفن های موبایل like a really novelرمان ideaاندیشه, but we're
157
501240
2358
"آدام، این واقعاً ایده ی خیلی نویی هست
08:33
an ultraconservativeultraconservative organizationسازمان." (Laughterخنده)
158
503598
2895
ولی ما یک موسسه خیلی محافظه کار هستیم." (خنده)
08:35
I've heardشنیدم this before. I know how it goesمی رود.
159
506493
3007
من قبلا اینو شنیده بودم. می‌دونستم چه جوری میشه.
08:39
But he said, "We will partnerشریک with you,
160
509500
2474
ولی گفت، "ما باهات شریک می‌شیم،
08:41
but we're not going to investسرمایه گذاری in it. You need to figureشکل
161
511974
3218
ولی روش سرمایه گذاری نمی‌کنیم. باید راهی پیدا کنی تا
08:44
a way to bringآوردن this campaignکمپین acrossدر سراسر here and make it work."
162
515192
2871
این کمپین رو به اینجا بیاری و اونو به راه بیندازی."
08:47
So what we did was, we tookگرفت some of the moneyپول that
163
518063
1913
بنابراین کاری که ما کردیم این بود که، از پولی
08:49
we raisedبالا بردن in Australiaاسترالیا to bringآوردن the campaignکمپین acrossدر سراسر
164
519976
2103
که در استرالیا بدست آورده بودیم استفاده کردیم تا کمپین رو به
08:51
to this countryکشور, the U.S, and the U.K., and we did that
165
522079
2601
این کشور، امریکا و انگلستان ببریم، و ما این کار رو کردیم چون
08:54
because we knewمی دانست, if this was successfulموفق شدن,
166
524680
2456
می‌دونستیم، اگه موفقیت آمیز باشه
08:56
we could raiseبالا بردن infinitelyبی نهایت more moneyپول globallyدر سطح جهانی
167
527136
2608
می‌تونیم بی نهایت پول پیشتری در سراسر دنیا بدست بیاریم
08:59
than we could just in Australiaاسترالیا. And that moneyپول
168
529744
2535
تا اینکه فقط تو استرالیا. و این پول
09:01
fuelsسوخت ها researchپژوهش, and that researchپژوهش will get us to a cureدرمان.
169
532279
3086
صرف مطالعات میشه، و اون مطالعات ما رو به یک درمان می‌رسونه
09:04
And we're not about findingیافته an Australianاسترالیا cureدرمان
170
535365
1754
و دنبال پیدا کردن یک درمان استرالیایی
09:06
or a Canadianکانادایی cureدرمان, we're about findingیافته the cureدرمان.
171
537119
4379
یا کانادایی نیستیم، ما می‌خواهیم راه درمان رو پیدا کنیم.
09:10
So in 2007, we broughtآورده شده the campaignکمپین acrossدر سراسر here,
172
541498
4308
در سال ۲۰۰۷، ما کمپین رو به اینجا آوردیم،
09:15
and it was, it setتنظیم the stageمرحله for the campaignکمپین.
173
545806
4545
و کمپین رو پایه ریزی کردیم.
09:19
It wasn'tنبود as successfulموفق شدن as we thought it would be.
174
550351
2033
به اندازه ای که ما انتظارش رو داشتیم، موفق نبود.
09:21
We were sortمرتب سازی of very gungگونگ hoهو with our successموفقیت in Australiaاسترالیا
175
552384
2650
ما یه جورایی خیلی مشتاق موفقیتی مثل آن چه در استرالیا
09:24
and Newجدید Zealandزلال at that stageمرحله.
176
555034
2821
و نیوزلند داشتیم، بودیم.
09:27
So that yearسال really taughtتدریس کرد us the importanceاهمیت of beingبودن patientصبور
177
557855
3504
در نتیجه اون سال به ما اهمیت بردباری
09:30
and really understandingدرك كردن the localمحلی marketبازار before you
178
561359
2288
و شناختن کامل بازار محلی
09:33
becomeتبدیل شدن به so boldجسورانه as to setتنظیم loftyبلند targetsاهداف.
179
563647
3648
قبل از جسور شدن برای تعیین اهداف بزرگ رو یاد داد.
09:36
But what I'm really pleasedخوشحال to say is, in 2010,
180
567295
4024
ولی خیلی خوشحالم بگم که، در سال ۲۰۱۰،
09:40
Movemberجنبش becameتبدیل شد a trulyبراستی globalجهانی است movementجنبش.
181
571319
2604
مومبر به یک حرکت کاملاً جهانی تبدیل شد.
09:43
Canadaکانادا was just pippedpipped to the postپست in termsاصطلاحات of
182
573923
2276
کانادا رقم کمک های مالی در یک کمپین جهانی رو از مرز رد کرد.
09:45
the numberعدد one fundraisingجذب سرمایه campaignکمپین in the worldجهان.
183
576199
2672
رقم کمک های مالی در یک کمپین جهانی رو از مرز رد کرد.
09:48
Last yearسال we had 450,000 Moمو Brosبرادران spreadانتشار دادن acrossدر سراسر the worldجهان
184
578871
5132
سال گذشته ۴۵۰٫۰۰۰ نفر از تمام دنیا
09:53
and togetherبا یکدیگر we raisedبالا بردن 77 millionمیلیون dollarsدلار.
185
584003
4052
و ۷۷ میلیون دلار درآمد داشتیم.
09:57
(Applauseتشویق و تمجید)
186
588055
7908
(تشویق)
10:05
And that makesباعث می شود Movemberجنبش now the biggestبزرگترین funderتامین کننده
187
595963
2339
و همین، در حال حاضر مومبر رو بزرگترین حامی مالی
10:07
of prostateپروستات cancerسرطان researchپژوهش and supportحمایت کردن programsبرنامه ها in the worldجهان.
188
598302
4243
تحقیقات سرطان پروستات و پشتیبانی برنامه‌ها در دنیا می‌کنه.
10:12
And that is an amazingحیرت آور achievementدستاورد when you think about
189
602545
2349
و این برای ما که دنبال سبیل گذاشتن بودیم یک پیروزی فوق العادس. (خنده)
10:14
us growingدر حال رشد mustachesسبیل. (Laughterخنده)
190
604894
3736
و این برای ما که دنبال سبیل گذاشتن بودیم یک پیروزی فوق العادس. (خنده)
10:18
And for us, we have redefinedدوباره تعریف شده charityخیریه.
191
608630
2016
و برای خودمون، ما خیریه رو جور دیگه ای تعریف کردیم.
10:20
Our ribbonروبان is a hairyمودار ribbonروبان. (Laughterخنده)
192
610646
5376
ربان ما یه نوار پر مو است. (خنده)
10:25
Our ambassadorsسفیران are the Moمو Brosبرادران and the Moمو SistasSistas,
193
616022
2357
سفیران ما برادران و خواهران سبیلو هستند ،
10:27
and I think that's been fundamentalاساسی to our successموفقیت.
194
618379
3195
و من فکر می‌کنم که در موفقیت ما اساسی بوده اند.
10:31
We handدست acrossدر سراسر our brandنام تجاری and our campaignکمپین to those people.
195
621574
4104
ما نشان و کمپین خودمون رو به این افراد می‌دهیم.
10:35
We let them embraceپذیرفتن it and interpretتفسیر it in theirخودشان ownخودت way.
196
625678
3944
و به آنها اجازه میدیم اون رو بپذیرند و هر طوری می‌خوان اون رو تفسیر کنن.
10:39
So now I liveزنده in Losلوس Angelesآنجلس, because
197
629622
2599
الان در لس آنجلس زندگی می‌کنم، بخاطر اینکه
10:41
the Prostateپروستات Cancerسرطان Foundationپایه of the U.S. is basedمستقر there,
198
632221
2769
بنیاد سرطان پروستات امریکا در اون‌جا پایه ریزی شده،
10:44
and I always get askedپرسید: by the mediaرسانه ها down there,
199
634990
2528
و رسانه ها، چون خیلی مجذوب شهرت هستند،
10:47
because it's so celebrity-drivenمشهور محور,
200
637518
2536
همیشه از من می پرسند:
10:49
"Who are your celebrityمشهور ambassadorsسفیران?"
201
640054
2767
"اعضای مشهور شما چه کسانی هستند؟"
10:52
And I say to them, "Last yearسال we were fortunateخوش شانسی enoughکافی
202
642821
2801
و من بهشون می‌گم، "پارسال ما به اندازه کافی خوش شانس بودیم
10:55
to have 450,000 celebrityمشهور ambassadorsسفیران."
203
645622
3462
که ۴۵۰٫۰۰۰ عضو مشهور داشتیم. "
10:58
And they go, "What, what do you mean?"
204
649084
1240
و اون‌ها می‌گن، "چی؟ منظورت چیه؟"
10:59
And it's like, everything singleتنها personفرد, everyهرکدام singleتنها Moمو Broبرو
205
650324
2962
هر شخص، هر برادر و خواهر سبیلو
11:02
and Moمو Sistaسیستا that participatesشرکت می کند in Movemberجنبش
206
653286
2591
که در مومبر مشارکت می‌کنه
11:05
is our celebrityمشهور ambassadorسفیر, and that is so, so importantمهم
207
655877
3490
عضو افتخاری ماست، و این خیلی خیلی مهمه
11:08
and fundamentalاساسی to our successموفقیت.
208
659367
2919
و برای موفقیت ما حیاتی است.
11:11
Now what I want to shareاشتراک گذاری with you is
209
662286
2672
و چیزی که می‌خوام با شما در میون بگذارم اینه که
11:14
one of my mostاکثر touchingلمس کردن Movemberجنبش momentsلحظات,
210
664958
4000
یکی از تاثیرگذارترین لحظات مومبر،
11:18
and it happenedاتفاق افتاد here in Torontoتورنتو last yearسال,
211
668958
2840
پارسال، همینجا در تورنتو اتفاق افتاد،
11:21
at the endپایان of the campaignکمپین.
212
671798
2480
در پایان کمپین،
11:23
I was out with a teamتیم. It was the endپایان of Movemberجنبش.
213
674278
3441
من با یک گروه بیرون بودم. آخرای مومبر بود.
11:27
We'dما می خواهیم had a great campaignکمپین, and to be honestصادقانه, we'dما می خواهیم had
214
677719
2753
کمپین عالی داشتیم، راستش
11:29
our fairنمایشگاه shareاشتراک گذاری of beerآبجو that night, but I said,
215
680472
2774
اون شب کلی آبجو خورده بودیم، گفتم،
11:32
"You know what, I think we'veما هستیم got one more barبار left in us." (Laughterخنده)
216
683246
3467
"می‌دونید چیه، فکر کنم یه بار از زیر دستمون در رفته." (خنده)
11:36
So we piledانباشته شده into a taxiتاکسی, and this is our taxiتاکسی driverراننده,
217
686713
3405
پس یه تاکسی گرفتیم، و اون راننده تاکسیه
11:39
and I was sittingنشسته in the back seatصندلی, and he turnedتبدیل شد around
218
690118
2192
من که عقب نشسته بودم، برگشت سمت من
11:41
and said, "Where are you going?"
219
692310
1544
و گفت، "کجا می‌روید؟"
11:43
And I said, "Hangآویزان شدن on, that is an amazingحیرت آور mustacheسبیل."
220
693854
3082
گفتم، " صبر کن، عجب سبیل‌های باحالی داری."
11:46
(Laughterخنده)
221
696936
4407
(خنده)
11:50
And he said, "I'm doing it for Movemberجنبش." And I said,
222
701343
1936
گفت، "بخاطر مومبر سبیل گذاشتم."
11:52
"So am I." And I said, "Tell me your Movemberجنبش storyداستان."
223
703279
4310
گفتم، "منم همین طور، جریان مومبر رو برام بگو."
11:57
And he goesمی رود, "Listen, I know it's about men'sمردان healthسلامتی,
224
707589
1976
و اون ادامه داد، " ببین، می‌دونم راجع به سلامتی مردان است
11:59
I know it's about prostateپروستات cancerسرطان, but this is for breastپستان cancerسرطان."
225
709565
3062
در مورد سرطان پروستات، ولی این بخاطر سرطان سینه است!"
12:02
And I said, "Okay, that's interestingجالب هست."
226
712627
1648
گفتم، "آهان، جالب شد."
12:03
And he goesمی رود, "Last yearسال, my momمامان passedگذشت away from breastپستان cancerسرطان in Sriسیری Lankaلانکا,
227
714275
3557
گفت، "پارسال مادرم به دلیل سرطان سینه در سریلانکا درگذشت،
12:07
because we couldn'tنمی توانستم affordاستطاعت داشتن properمناسب treatmentرفتار for her,"
228
717832
3366
چون نتونستیم هزینه درمان لازم رو براش بپردازیم،"
12:10
and he said, "This mustacheسبیل is my tributeاحترام to my momمامان."
229
721198
4312
"این سبیل نشان احترام من هست برای مادرم."
12:15
And we sortمرتب سازی of all chokedخفه شده up in the back of the taxiتاکسی,
230
725510
2828
و ما یه جورایی عقب تاکسی شوکه شده بودیم،
12:17
and I didn't tell him who I was, because I didn't think it was appropriateمناسب,
231
728338
2533
من بهش نگفتم کی هستم، فکر کردم بجا نباشه،
12:20
and I just shookتکان داد his handدست and I said, "Thank you so much.
232
730871
1943
فقط باهاش دست دادم و گفتم، "خیلی ممنون.
12:22
Your momمامان would be so proudمغرور."
233
732814
1344
مادرت خیلی افتخار می‌کنه."
12:23
And from that momentلحظه I realizedمتوجه شدم that Movemberجنبش
234
734158
1928
و از اون لحظه به بعد من فهمیدم که مومبر
12:25
is so much more than a mustacheسبیل, havingداشتن a jokeجوک.
235
736086
3038
خیلی بیشتر از یک سبیل داشتن و شوخی کردنه.
12:28
It's about eachهر یک personفرد comingآینده to this platformسکو,
236
739124
3709
درمورد هر آدمی هست که به این برنامه میاد
12:32
embracingدر آغوش گرفتن it in theirخودشان ownخودت way,
237
742833
2130
و اون رو به روش خودش می‌پذیره،
12:34
and beingبودن significantقابل توجه in theirخودشان ownخودت life.
238
744963
3073
و معنایی در زندگیش بوجود میاره.
12:37
For us now at Movemberجنبش, we really focusتمرکز on
239
748036
5275
الان، ما در مومبر روی سه بخش
12:42
threeسه programبرنامه areasمناطق, and havingداشتن a trueدرست است impactتأثیر:
240
753311
4272
تمرکز کردیم و تاثیر زیادی داریم:
12:47
awarenessاطلاع and educationتحصیلات,
241
757583
2417
آگاهی و آموزش،
12:49
survivorبازمانده supportحمایت کردن programsبرنامه ها, and researchپژوهش.
242
760000
2787
برنامه‌های حمایت از بازمانده ها، و تحقیقات
12:52
Now we always focusتمرکز, naturallyبه طور طبیعی, on how much we raiseبالا بردن,
243
762787
3545
طبیعتاً ما همیشه روی پولی که در میاریم هم تمرکز می‌کنیم،
12:55
because it's a very tangibleمحسوس outcomeنتیجه, but for me,
244
766332
3121
چون نتیجه خیلی محسوسی است، اما برای من،
12:58
awarenessاطلاع and educationتحصیلات is more importantمهم than the fundsمنابع مالی we raiseبالا بردن,
245
769453
4207
آگاهی و آموزش دادن مهم تر از پولی هست که به دست می‌آوریم،
13:03
because I know that is changingتغییر دادن and savingصرفه جویی در livesزندگی می کند todayامروز,
246
773660
2864
چون می‌دونم که باعث تغییر و نجات زندگی امروز آدم ها می‌شه.
13:06
and it's probablyشاید bestبهترین exampledمثال by
247
776524
2282
و احتمالا" بهترین مثال اون
13:08
a youngجوان guy that I metملاقات کرد at Southجنوب by Southwestجنوب غربی
248
778806
2830
مرد جوانی بود که من در South by Southwest
13:11
in Austinآستین, Texasتگزاس, at the startشروع کن of the yearسال.
249
781636
2840
در تکزاس، اوایل امسال ملاقات کردم.
13:13
He cameآمد up to me and said, "Thank you for startingراه افتادن Movemberجنبش."
250
784476
3024
پیش من اومد و گفت، "ممنون برای راه انداختن مومبر."
13:17
And I said, "Thank you for doing Movemberجنبش."
251
787500
1932
و من گفتم، "ممنون از شما بخاطر انجام دادن مومبر."
13:18
And I lookedنگاه کرد at him, and I was like, "I'm prettyبسیار sure you can't growرشد a mustacheسبیل." (Laughterخنده)
252
789432
3860
بهش نگاه کردم یه جوری که، "مطمئنم نمی‌تونی سبیل بگذاری." (خنده)
13:22
And I said, "What's your Movemberجنبش storyداستان?"
253
793292
2384
و گفتم، "داستان مومبر تو چطوریه؟"
13:25
And he said, "I grewرشد کرد the worstبدترین mustacheسبیل ever." (Laughterخنده)
254
795676
4023
و اون گفت، "من بدترین سبیل ممکن رو دارم."(خنده)
13:29
"But I wentرفتی home for Thanksgivingشکرگذاری dinnerشام, and prettyبسیار quicklyبه سرعت
255
799699
2570
"برای شام عید شکرگزاری رفتم خونه، و خیلی سریع
13:31
the conversationگفتگو around the tableجدول turnedتبدیل شد to
256
802269
2000
گفتگوی سر میز شام تبدیل شد به اینکه
13:33
what the hellجهنم was going on." (Laughterخنده)
257
804269
3331
داستان این سبیل ها دیگه چیه؟" (خنده)
13:37
"And we talkedصحبت کرد -- I talkedصحبت کرد to them about Movemberجنبش,
258
807600
4148
"و صحبت کردیم -- من براشون راجع به مومبر گفتم،
13:41
and then after that, my dadپدر cameآمد up to me, and at the ageسن
259
811748
2345
و بعد از اون، بابام اومد پیش من، و در ۲۶ سالگی
13:43
of 26, for the first time ever, I had a conversationگفتگو with my dadپدر
260
814093
4071
برای اولین بار، من با پدرم گفتگوی خیلی جدی و
13:47
one on one about men'sمردان healthسلامتی. I had a conversationگفتگو
261
818164
3101
مردونه ای داشتم راجع به سلامتی مردان. با پدرم درمورد
13:50
with my dadپدر about prostateپروستات cancerسرطان, and I learnedیاد گرفتم
262
821265
3123
سرطان پروستات صحبت کردم، و فهمیدم که
13:53
that my grandfatherبابا بزرگ had prostateپروستات cancerسرطان
263
824388
2786
پدربزرگم سرطان پروستات داشته
13:56
and I was ableتوانایی to shareاشتراک گذاری with my dadپدر that he was
264
827174
3183
و من تونستم پدرم رو آگاه کنم از اینکه
13:59
twiceدو برابر as likelyاحتمال دارد to get that diseaseمرض, and he didn't know that,
265
830357
3023
احتمال ابتلای اون به این بیماری حدود دو برابر بیشتره، و اون اینو نمی‌دونست،
14:02
and he hadn'tتا به حال نیست been gettingگرفتن screenedنمایش داده شده for it."
266
833380
2070
و معاینات انجام نداده بود."
14:04
So now, that guy is gettingگرفتن screenedنمایش داده شده for prostateپروستات cancerسرطان.
267
835450
3497
پس الان، اون آقا داره آزمیشات سرطان پروستات انجام میده.
14:08
So those conversationsگفتگو, gettingگرفتن menمردان engagedنامزد شده in this,
268
838947
2590
این گفتگو‌ها،مردان رو در این مورد متعهد می‌کنه
14:11
at whateverهر چه ageسن, is so criticallyانتقادی importantمهم,
269
841537
2795
در هر سنی، جداً مهمه
14:13
and in my viewچشم انداز so much more importantمهم
270
844332
2022
و از نگاه من خیلی مهم تر است از
14:15
than the fundsمنابع مالی we raiseبالا بردن.
271
846354
3115
پولی که بدست می‌آوریم.
14:18
Now to the fundsمنابع مالی we raiseبالا بردن, and researchپژوهش,
272
849469
2800
الان برگردیم به پولی که جمع می‌شه، و تحقیقات،
14:21
and how we're redefiningتعریف دوباره researchپژوهش.
273
852269
2677
و اینکه چطور داریم تعریف دوباره ای از تحقیق می‌کنیم.
14:24
We fundسرمایه prostateپروستات cancerسرطان foundationsپایه ها now in 13 countriesکشورها.
274
854946
4638
ما بنیاد سرطان پروستات رو در ۱۳ کشور پایه ریزی کردیم.
14:29
We literallyعینا fundسرمایه hundredsصدها if not thousandsهزاران نفر of institutionsمؤسسات
275
859584
3405
عیناً روی صد‌ها، بلکه هزاران نهاد تحقیقاتی
14:32
and researchersمحققان around the worldجهان, and when we lookedنگاه کرد
276
862989
2810
در تمام دنیا سرمایه گذاری کردیم، و دیدیم که
14:35
at this more recentlyبه تازگی, we realizedمتوجه شدم there's a realواقعی lackعدم
277
865799
4373
این اواخر، کمبود همکاری و هماهنگی زیادی وجود داره
14:39
of collaborationهمکاری going on even withinدر داخل institutionsمؤسسات,
278
870172
4159
حتا در داخل نهاد‌ها،
14:43
let aloneتنها nationallyدر سطح ملی, let aloneتنها globallyدر سطح جهانی, and this is not uniqueمنحصر بفرد
279
874331
2353
نه فقط در سطح ملی، و نه در سطح جهانی، و منحصر بفرد
14:46
to prostateپروستات cancerسرطان. This is cancerسرطان researchپژوهش the worldجهان over.
280
876684
3420
سرطان پروستات هم نیست. در تمام مطالعات سرطان دنیا وجود داره.
14:49
And so we said, right, we'dما می خواهیم redefinedدوباره تعریف شده charityخیریه. We need
281
880104
3618
بنابراین گفتیم، خب ما خیریه رو از نو تعریف کردیم.
14:53
to redefineدوباره تعریف کنید the way these guys operateکار کن. How do we do that?
282
883722
4051
باید کار کردن این افراد رو هم از نو تعریف کنیم. چی کار کنیم؟
14:57
So what we did was, we createdایجاد شده a globalجهانی است actionعمل planطرح,
283
887773
3609
ما یک برنامه حرکت جهانی درست کردیم
15:00
and we're takingگرفتن 10 percentدرصد of what's raisedبالا بردن in eachهر یک countryکشور
284
891382
1817
۱۰ درصد از پولی که در هر کشور بدست آمده رو می‌گیریم
15:02
now and puttingقرار دادن it into a globalجهانی است fundسرمایه, and we'veما هستیم got
285
893199
2342
و اون رو در یک صندوق جهانی می‌گذاریم، و
15:05
the bestبهترین prostateپروستات cancerسرطان scientificعلمی mindsذهنها in the worldجهان
286
895541
2736
بهترین دانشمندان سرطان پروستات جهان رو داریم
15:07
that look after that fundسرمایه,
287
898277
2563
تا اون بودجه رو هدایت کنند،
15:10
and they come togetherبا یکدیگر eachهر یک yearسال and identifyشناسایی
288
900840
2109
آنها هر سال گرد هم میان و
15:12
the numberعدد one priorityاولویت,
289
902949
2987
اولویت اول رو شناسایی می‌کنند،
15:15
and that, last yearسال, was gettingگرفتن a better screeningغربالگری testتست.
290
905936
3896
و سال گذشته، این اولویت در انجام آزمایش تشخیصی بهتر بود.
15:19
So they identifiedشناخته شده است that as a priorityاولویت, and then
291
909832
2157
این رو به عنوان اولویت مشخص کردند و بعد
15:21
they'veآنها دارند got and recruitedاستخدام شده now 300 researchersمحققان
292
911989
2629
۳۰۰ محقق جدید که در مورد این مبحث مطالعه می‌کنند
15:24
from around the worldجهان that are studyingدر حال مطالعه that topicموضوع,
293
914618
2684
از تمام دنیا استخدام کردند.
15:26
essentiallyاساسا the sameیکسان topicموضوع.
294
917302
1951
از تمام دنیا استخدام کردند.
15:28
So now we're fundingمنابع مالی them to the tuneاهنگ of about
295
919253
1761
بنابراین داریم حدود 5 یا شش میلیون دلار
15:30
fiveپنج or sixشش millionمیلیون dollarsدلار to collaborateهمکاری
296
921014
2783
سرمایه گذاری می‌کنیم برای همکاری
15:33
and bringingبه ارمغان آوردن them togetherبا یکدیگر, and that's a uniqueمنحصر بفرد thing
297
923797
2608
و جمع کردن آنها کنار هم، و این یک چیز بی نظیره
15:35
in the cancerسرطان worldجهان, and we know, throughاز طریق that collaborationهمکاری,
298
926405
2976
در دنیای سرطان، و می‌دونیم، به واسطه این همکاری
15:38
it will accelerateسرعت بخشیدن outcomesنتایج.
299
929381
3392
نتایج سریع تر بدست خواهند آمد.
15:42
And that's how we're redefiningتعریف دوباره the researchپژوهش worldجهان.
300
932773
6260
و بدین صورت داریم دنیای تحقیق رو بازسازی می‌کنیم.
15:48
So, what I know about my Movemberجنبش journeyسفر is that,
301
939033
6644
چیزی که راجع به داستان مومبر خودم می‌دونم اینه که،
15:55
with a really creativeخلاقانه ideaاندیشه,
302
945677
3142
با یک ایده‌ی واقعاً خلاقانه،
15:58
with passionشور, with persistenceماندگاری, and a lot of patienceصبر,
303
948819
4417
با علاقه، با پافشاری، و صبر خیلی زیاد،
16:02
fourچهار matesهمسران, fourچهار mustachesسبیل,
304
953236
3030
چهار تا دوست، چهار تا سبیل،
16:05
can inspireالهام بخشیدن a roomاتاق fullپر شده of people,
305
956266
2323
می‌تونه الهام بخش یک اتاق پر از آدم باشه،
16:08
and that roomاتاق fullپر شده of people can go on and inspireالهام بخشیدن a cityشهر,
306
958589
2913
و اون اتاق پر از آدم، می‌تونه الهام بخش یک شهر بشه،
16:11
and that cityشهر is Melbourneملبورن, my home.
307
961502
2200
و اون شهر ملبورن است، خونه ی من.
16:13
And that cityشهر can go on and inspireالهام بخشیدن a stateحالت, and that stateحالت
308
963702
3263
و اون شهر می‌تونه بره و الهام بخش یک ایالت بشه، و اون ایالت
16:16
can go on and inspireالهام بخشیدن a nationملت, and beyondفراتر that,
309
966965
3573
می‌تونه الهام بخش یک کشور بشه، و برتر از اون
16:20
you can createايجاد كردن a globalجهانی است movementجنبش
310
970538
2843
تو می‌تونی یک حرکت جهانی خلق کنی
16:22
that is changingتغییر دادن the faceصورت of men'sمردان healthسلامتی.
311
973381
2369
که چهره سلامتی مردان رو تغییر می‌ده.
16:25
My nameنام is Adamآدم Garoneگارونه, and that's my storyداستان.
312
975750
2375
اسم من آدام گارون هست. و این داستان من بود.
16:27
Thank you. (Applauseتشویق و تمجید)
313
978125
2662
متشکرم. (تشویق)
Translated by Faranak Deeba
Reviewed by Narsis Sh

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Adam Garone - Moustache activist
A co-founder of Movember, Adam Garone aims to change the face of men's health.

Why you should listen

With a background in web and mobile marketing, Australian native Adam Garone's career took a left turn in 2003 when his brother challenged him to grow out a moustache. The two wondered if they could bring the moustache back in vogue and, in the process, raise awareness for men's health along with money for prostate cancer research. Thus began the Movember movement. Garone serves as CEO.

The Movember challenge is simple: men begin November 1st clean shaven and, for the next 30 days, grow out their moustaches while seeking out sponsorship for their efforts. The proceeds go to the Prostate Cancer Foundation as well as Livestrong. In 2011, Movember raised $126 million in 14 countries. 

More profile about the speaker
Adam Garone | Speaker | TED.com