ABOUT THE SPEAKER
Lemon Andersen - Poet and actor
Lemon Andersen is a wordsmith who thinks deeply about the sounds of syllables.

Why you should listen

Lemon Andersen is a poet, spoken word artist and actor. He first garnered national attention appearing in Russell Simmons Def Poetry Jam on Broadway in 2002, which won a Tony Award for Best Special Theatrical Event and netted Andersen a Drama Desk nomination for his writing. Andersen also appeared in eight episodes of HBO’s ode to spoken word, Def Poetry. 

Over the past decade, he has performed in venues across the country, from New York’s Nuyorican Poets Café to Hollywood’s Kodak Theater. He has appeared in four Spike Lee films and was the subject of the documentary Lemon, a look at his journey from two-time felon to bold-faced name -- and how leaving one’s past behind just isn’t that simple.

Most recently, Spike Lee produced Andersen’s one-man play County of Kings at The Public Theater in New York City. Since its premiere in 2009, the play has been staged on three continents, to rave reviews. The script was awarded the New York Book Festival’s Grand Prize. 

Anderson's newest work, ToasT, was commissioned by the Sundance Institute and will be staged at The Public Theater in 2013.

More profile about the speaker
Lemon Andersen | Speaker | TED.com
TEDYouth 2011

Lemon Andersen: Please don't take my Air Jordans

لِمون اَندِرسون: لطفاً اِیرجوردَن هامو نَبَر

Filmed:
1,332,245 views

آیا برای یک کفش اِیر جوردَن آدم می کشید؟ لِمون اَندِرسون داستان کسی را که این کار را کرده است، که به قلم رجی. گِینز به صورت شعر در آمده، اجرا می کند. این قالب‌ها به لِمون یاد داده اند که شعر بیشتر بروز دادن احساسات است، و اگر به آن ریتم داده شود و با خاک خیابان‌های نیویورک ترکیب شود، مثل موسیقی به نظر می رسد.
- Poet and actor
Lemon Andersen is a wordsmith who thinks deeply about the sounds of syllables. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:17
"My Airهوا Jordansجردنز costهزینه a hundredصد with taxمالیات.
0
1170
4687
"کفش‌های مارک "اِیر جوردَن" من با مالیاتش صد چوق برام آب خورده.
00:21
My suedeجیر جیر Startersشروع کننده jacketژاکت saysمی گوید Raidersاظهارات on the back.
1
5857
4548
پشت کاپشن جیر مارک "اِستارتِرز" من اسم تیم "رایدِرز" بزرگ نوشته شده.
00:26
I'm stylin'stylin ', smilin'smilin ', lookin'نگاه کردن realواقعی mean,
2
10405
2990
تیپ زدنم، لبخند زدنم، سر و وضعم مثل ماه،
00:29
because it ain'tنه about beingبودن heardشنیدم, just beingبودن seenمشاهده گردید.
3
13395
3914
چون هیچ وقت گوش نمیدن بهت، فقط نگاه.
00:33
My leatherچرم Adidasآدیداس baseballبیسبال capکلاه لبه دار matchesمسابقات
4
17309
2137
کلاه بیس بال چرمی آدیداسم،
00:35
my fakeجعلی Gucciگوچی backpackکوله پشتی. (Laughterخنده)
5
19446
3619
با کیف مارک "گوچی" تقلبیم کاملاً سِته. (خنده ی حاضرین)
00:38
Ain'tنه nobodyهيچ كس who looksبه نظر می رسد as good as me,
6
23065
2549
هیچکس به خوش تیپی من به نظر نمی رسه،
00:41
but this costsهزینه ها moneyپول, it sure ain'tنه freeرایگان,
7
25614
2376
اما این برام خرج برداشته، معلومه که مجانی نبوده،
00:43
and I gotsگربه ها no jobکار, no moneyپول at all,
8
27990
1853
و من بی کار و علافم، ته جیبم دریغ از یه قرون،
00:45
but it's easyآسان to stealسرقت کن all this from the mallمرکز خرید.
9
29843
2372
اما دزدیدن این ها از فروشگاه‌ها در میاد ارزون.
00:48
Parentsوالدین say I shouldn'tنباید, but I knowsمی داند I should.
10
32215
2837
پدر مادرم میگن نباید این کارو بکنم، اما می دونم که باید.
00:50
Got to do what I can to make sure I look good,
11
35052
2691
هر کاری بتونم می کنم تا خوش تیپ بشم شاید،
00:53
and the reasonدلیل I have to look realواقعی good, well, to tell you the truthحقیقت, man,
12
37743
2991
ولی چرا باید خوش تیپ باشم، خب، راستشو بگم،
00:56
I don't know why. Guessحدس بزن it makesباعث می شود me feel specialویژه insideداخل.
13
40734
4989
خودمم نمی دونم. گمونم باعث میشه احساس کنم متفاوتم.
01:01
When I'm wearingپوشیدن freshتازه gearدنده I don't have to hideپنهان شدن,
14
45723
2884
وقتی لباسای نو می پوشم مجبور نیستم قایم شَم،
01:04
and I really mustباید get some newجدید gearدنده soonبه زودی
15
48607
1931
و جلدی باید لباسای جدید دست و پا شه،
01:06
or my egoنفس will popپاپ like a 10-cent-cent balloonبالون.
16
50538
1971
وگرنه شخصیتم مثل یه بادکنک می ترکه.
01:08
But securityامنیت is tightتنگ at all the shopsمغازه ها. Everyهرکدام day there are more and more copsپلیس.
17
52509
3905
اما سیستم امنیت همه ی مغازه‌ها شدیدن. هر روز پلیسای بیشتری کشیک میدن.
01:12
My crewخدمه is laughingخندیدن at me because I'm wearingپوشیدن oldقدیمی gearدنده.
18
56414
2523
هم‌قطارام مضکه‌م کردن به خاطر لباسای کهنه.
01:14
School'sمدرسه almostتقریبا over. Summerتابستان is nearنزدیک.
19
58937
2853
مدرسه تقریباً تموم شده. تابستون نزدیکه.
01:17
And I'm sportin'sportin ' tornپاره شده Jordansجردنز.
20
61790
2493
و من کفشای اسپرت جردن پاره پامه.
01:20
I need something newجدید. Only one thing left to do.
21
64283
5300
من به یه چیز جدید نیاز دارم. فقط یه راه پیش روم دارم.
01:25
Cutبرش schoolمدرسه Fridayجمعه, catchگرفتن the subwayمترو downtownمرکز شهر,
22
69583
3760
جمعه مدرسه رو می پیچونم، سوار متروی پایین شهر میشم،
01:29
checkبررسی out my victimsقربانیان hangin'hangin ' around.
23
73343
2383
قربانیامو می پام که رد میشن از پیشم.
01:31
Maybe I'll get luckyخوش شانس and find easyآسان preyطعمه.
24
75726
2040
شاید شانسم بزنه و یه شکار بی‌عرضه بشه نصیبم.
01:33
Got to get some newجدید gearدنده. There's no other way.
25
77766
2186
باید لباس جدید دست و پا کنم. راهش همینه که یه چی بزنم به جیبم.
01:35
I'm readyآماده and willingمایلم. I'm packingبسته بندی my gunاسلحه.
26
79952
2358
آماده‌م و امیدوار. اسلحه مم راست و ریست.
01:38
This is seriousجدی businessکسب و کار. This ain'tنه no funسرگرم کننده.
27
82310
2456
این کار جدیه. اصلاً شوخی نیست.
01:40
And I can't have my posseمثلا laughin'خنده ' at me.
28
84766
2568
تو کَتَم نمیره رفیقام بخندن به من.
01:43
I'mmaمنم copپلیس something dopeپیش بینی کردن, just wait, you'llشما خواهید بود see.
29
87334
3755
صبر کن، ببین، می دزدم یه چیز خَفَن.
01:46
Come out of the stationایستگاه, Westغرب 4thth nearنزدیک the parkپارک,
30
91089
2585
از ایستگاه زدم بیرون، اطراف پارک، خیابون غربی چهارم تو محوطه،
01:49
brothersبرادران shootingتیراندازی کردن hoopsحلقه ها and someoneکسی remarksملاحظات,
31
93674
2237
بچه‌ها بسکتبال می زدن و یکی گفت واسه خنده،
01:51
'Hey homesخانه ها, where you get them Nik'sنیک?'
32
95911
1462
"هی مایه دار، اون کفشای "نایکت" رو کی بهت داده؟"
01:53
I saysمی گوید to myselfخودم, 'Yeahآره. I likesدوست دارد 'emاونا, I likesدوست دارد.'
33
97373
4394
با خودم گفتم، "باشه. دوستشون دارم، عشقم می کشه."
01:57
They were Q-tipQ-tip whiteسفید, brightروشن است and blindingچشمک زدن my eyesچشم ها.
34
101767
2768
اون کفش‌ها بی‌نهایت سفید بودن، برق می زدن و چشمامو کور می کردن.
02:00
The redقرمز emblemنشان of Michaelمایکل lookedنگاه کرد as if it could flyپرواز.
35
104535
2680
اگه می تونستن بپرن کَفِشون معلوم بود عکس قرمز "مایکل جوردَن".
02:03
Not one spotنقطه of dirtخاک. The Airsهوا were brandنام تجاری newجدید.
36
107215
2434
یه تیکه خاکم روشون نبود. اون اِیر جوردَنا بودن جدید.
02:05
Had my pistolتپانچه and knewمی دانست just what to do.
37
109649
1720
اسلحه‌م دستم بود و می دونستم چی انتظارمو می کشید.
02:07
Waitedمنتظر untilتا زمان it was just the right time, followedدنبال شد him very closelyنزدیک است behindپشت.
38
111369
3187
صبر کردم تا وقتش رسید، از پشت سر آروم خفتش کردم،
02:10
He madeساخته شده a left turnدور زدن on Houstonهوستون, I pulledکشیده out my gunاسلحه,
39
114556
2603
توی خیابون "هوستون" پیچید سمت چپ، تفنگو در آوردم،
02:13
and I said, 'Gimmeخانم them Jordansجردنز!'
40
117159
2746
داد زدم، "اون کفشای جوردنتو رد کن بیاد!"
02:15
And the punkپانک triedتلاش کرد to runاجرا کن.
41
119905
2270
و اون احمق زد به چاک.
02:18
Tookگرفت off fastسریع, didn't get farدور. I firedاخراج شد,'Powپائول!'
42
122175
2762
سریع جیم زد، ولی دور نرفت. آتیش کردم، "پَق!"
02:20
Foolاحمق fellسقوط betweenبین two parkedپارک شده carsماشین ها.
43
124937
1918
اون کله خر بین دو تا ماشین پارک شده افتاد.
02:22
He was coughingسرفه, cryingگریان, bloodخون spilledریخته on the streetخیابان.
44
126855
3119
سرفه می کرد، زار میزد، همه ی خیابون شده بود خون.
02:25
And I snatchedربودن them Airهوا Jordansجردنز off of his feetپا.
45
129974
3785
اون اِیر جوردَنارو از پاهاش در آوردمشون.
02:29
While layingتخمگذار there dyingدر حال مرگ, all he could say
46
133759
2113
وقتی داشت رو زمین جون می کند، اینو گفت زوری،
02:31
was, "Please man, don't take my Airهوا Jordansجردنز away."
47
135872
5063
"تو رو خدا، اِیر جوردَنامو نبر این جوری."
02:36
You'dمی خواهی think he'dاو می خواهد be worriedنگران about stayingاقامت aliveزنده است.
48
140935
2729
حتماً خیال کردید اون واسه جونش ضجه میزد.
02:39
As I tookگرفت off with his sneakersکفش ورزشی, there was tearsاشک ها in his eyesچشم ها.
49
143664
3614
وقتی کفشاشو در می آوردم، اشک تو چشماش حلقه میزد.
02:43
Very nextبعد day, I boppedبپاپ into schoolمدرسه
50
147278
2898
فرداش، توی مدرسه ول بودم
02:46
with my brandنام تجاری newجدید Airهوا Jordansجردنز, man, I was coolسرد.
51
150176
3406
با اِیر جوردنای جدیدم، پسر، خوشگل بودم.
02:49
I killedکشته شده to get 'emاونا, but hey, I don't careاهميت دادن,
52
153582
2488
من یکی رو کشتم واسه شون، اما بی خیال،
02:51
because now I needsنیاز دارد a newجدید jacketژاکت to wearپوشیدن."
53
156070
4169
چون حالا می گردم دنبال یه کاپشن باحال."
02:56
Thank you. (Applauseتشویق و تمجید)
54
160239
8809
متشکرم. (تشویق حاضرین)
03:04
For the last 15 yearsسالها that I have been performingاجرای,
55
169048
4931
در ۱۵ سال گذشته که من اجرا داشته ام،
03:09
all I ever wanted to do was transcendفراتر رفتن poetryشعر to the worldجهان.
56
173979
4730
تمام چیزی که می خواستم این بود که شعر را به جهان عرضه کنم.
03:14
See, it wasn'tنبود enoughکافی for me to writeنوشتن a bookکتاب.
57
178709
2456
اما این برای من کافی نبود تا بتوانم یک کتاب بنویسم.
03:17
It wasn'tنبود enoughکافی for me to joinپیوستن a slamاسلم competitionرقابت,
58
181165
2600
این برای من کافی نبود تا بتوانم یک مسابقه ی محله ای در پایین شهر برگزار کنم،
03:19
and while those things holdنگه دارید weightوزن,
59
183765
2472
و تا وقتی که این موانع وجود داشتند،
03:22
it wasn'tنبود the drivingرانندگی forceزور that pushesهل می دهد the penخودکار to the padپد.
60
186237
3688
نیروی لازم برای شعر نوشتن را نداشتم.
03:25
The hungerگرسنگی and thirstتشنگی was, and still remainsبقایای:
61
189925
3888
نیاز من این بود و هنوز هم همان است:
03:29
How do I get people who hateنفرت poetryشعر
62
193813
2928
چگونه مردمی را که از شعر متنفرند
03:32
to love me?
63
196741
2888
عاشق خودم بکنم؟
03:35
Because I'm an extensionتوسعه of my work,
64
199629
2299
چون من بخشی از کارم هستم،
03:37
and if they love me, then they will love my work,
65
201928
1904
و اگر آن ها عاشق من بشوند، عاشق کارم می شوند،
03:39
and if they love my work, then they will love poetryشعر,
66
203832
3267
و اگر آن ها عاشق کارم بشوند، عاشق شعر می شوند،
03:42
and if they love poetryشعر, then I will have doneانجام شده my jobکار,
67
207099
3146
و اگر آن ها عاشق شعر بشوند، کارم را به درستی انجام داده ام،
03:46
whichکه is to transcendفراتر رفتن it to the worldجهان.
68
210245
3107
یعنی شعر را به جهان عرضه کرده ام.
03:49
And in 1996, I foundپیدا شد the answerپاسخ in principlesاصول
69
213352
4855
و در سال ۱۹۹۶، من جواب خودم را در اصول
03:54
in a masterاستاد spoken-wordسخن گفتن artistهنرمند namedتحت عنوان Regرجیستر E. Gainesگینس,
70
218207
4651
نمایش دهنده ی حرفه ای به نام "رِجی گِینز" پیدا کردم،
03:58
who wroteنوشت the famousمشهور poemشعر, "Please Don't Take My Airهوا Jordansجردنز."
71
222858
4859
کسی که شعر معروف، "تو رو خدا اِیر جوردَنامو نبر" را نوشت.
04:03
And I followedدنبال شد this guy everywhereدر همه جا untilتا زمان I had him in the roomاتاق,
72
227717
4045
من این مرد را همه جا دنبال کردم تا این که توی اتاقش گیرش آوردم،
04:07
and I readخواندن him one of my piecesقطعات,
73
231762
2342
و یکی از شعر‌هایم را برایش خواندم،
04:10
and you know what he told me?
74
234104
2246
و می دانید به من چی گفت؟
04:12
"Yo'یو wackکثیف.
75
236350
1957
"همه ش چرنده.
04:14
You know what the problemمسئله is with you, homiehomie?
76
238307
3034
می دونی مشکلت چیه، بچه جون؟
04:17
You don't readخواندن other people'sمردم poetryشعر,
77
241341
2440
شعرای بقیه رو نمی خونی،
04:19
and you don't got any subordinationوابستگی for verbalکلامی measuresمعیارهای
78
243781
3130
و همخوانی وزن‌ها را در تحریر های صدایت
04:22
to tonalتونال considerationتوجه." (Laughterخنده)
79
246911
5725
تأثیر نمی دهی." (خنده ی حاضرین)
04:28
Now he keptنگه داشته شد on ramblingطنز
80
252636
3197
حالا او درباره ی شعر و سبک‌ها
04:31
about poetryشعر and stylesسبک ها and Nuyoricanنیوریکین Fridayجمعه nightsشب ها.
81
255833
4805
و شب‌های جمعه با سیاه پوست‌های پایین شهر اراجیف می بافت.
04:36
Now I could have quitترک. I should have quitترک.
82
260638
2852
دیگر می توانستم این کار را کنار بگذارم. باید کنار می گذاشتم.
04:39
I mean, I thought poetryشعر was just self-expressionخود بیان.
83
263490
3480
منظورم این است که، فکر می کردم شاعری بروز دادن خود است.
04:42
I didn't know you actuallyدر واقع have to have creativeخلاقانه controlکنترل.
84
266970
3385
نمی دانستم باید چنین کنترل قوی بر روی کلمات داشته باشم.
04:46
So insteadبجای of quittingترک, I followedدنبال شد him everywhereدر همه جا.
85
270355
3983
به جای کنار گذاشتن این کار، او را همه جا دنبال کردم.
04:50
When he was writingنوشتن a Broadwayبرادوی showنشان بده, I would be outsideخارج از of the doorدرب.
86
274338
3417
وقتی که می خواست یک اجرا در تئاتر "براودوِی" را بنویسه، پشت درش بودم.
04:53
I would wakeاز خواب بیدار him up at, like, 6:30 in the morningصبح
87
277755
3380
من او را حول و حوش ساعت ۶:۳۰ صبح بیدار کردم،
04:57
to askپرسیدن him who'sچه کسی است the bestبهترین poetشاعر.
88
281135
2476
تا بپرسم بهترین شاعری که می شناسه کیه.
04:59
I rememberیاد آوردن eatingغذا خوردن the eyesچشم ها of a fishماهی right out of the seaدریا
89
283611
4240
یادم می آید چشم‌های یک ماهی را کنار دریا خوردم،
05:03
because he told me it was brainمغز foodغذا.
90
287851
2528
چون او به من گفته بود این غذای مغزه.
05:06
Then one day I told him,
91
290379
2856
یک روز بالأخره از او پرسیدم،
05:09
"Regرجیستر E., what is subordinationوابستگی for verbalکلامی measuresمعیارهای to tonalتونال considerationتوجه?" (Laughterخنده)
92
293235
7336
"رجی، همخوانی وزن ها در تحریر‌های صدا چیه؟" (خنده ی حاضرین)
05:16
And he handedدست me a black-and-whiteسیاه و سفید printedچاپ شده out thesisپایان نامه
93
300571
4120
و او به من یک نسخه ی سیاه و سفید از ایده های
05:20
on a poetشاعر namedتحت عنوان Etheridgeاترج Knightشوالیه
94
304691
2928
شاعری به نام "اِتِریج نایت"،
05:23
and the oralدهانی natureطبیعت of poetryشعر,
95
307619
2417
و شعر در آواز، داد،
05:25
and from that pointنقطه,
96
310036
1539
و از آن لحظه،
05:27
Reggieرجی stoppedمتوقف شد becomingتبدیل شدن به the bestبهترین to me,
97
311575
2488
رجی دیگر برای من بهترین نبود،
05:29
because what Etheridgeاترج Knightشوالیه taughtتدریس کرد me
98
314063
3028
چون اِتِریج نایت به من یاد داد،
05:32
was that I could make my wordsکلمات soundصدا like musicموسیقی,
99
317091
3906
چطور کاری کنم که حرف زدنم مثل موسیقی به نظر برسد،
05:36
even my smallکوچک onesآنهایی که, the monosyllablesتک صدایی,
100
320997
2910
حتی کوچک ترین کلماتم، هر بخش از آن‌ها،
05:39
the ifsاگر, andsواسه, butsاما, whatsچه,
101
323907
2100
"اگر" ها، "و" ها، "ولی" ها، "چه" ها،
05:41
the gangstaگانگستر in my slangعامیانه could fallسقوط right on the earگوش,
102
326007
4522
وقتی می گفتم "بر و بچه ها" موزون به نظر می رسید،
05:46
and from then on, I startedآغاز شده chasingتعقیب Etheridgeاترج Knightشوالیه.
103
330529
3170
و از همان موقع، من شروع کردم به دنبال کردن اِتِریج نایت.
05:49
I wanted to know whichکه poetشاعر he readخواندن,
104
333699
2232
من می خواستم بدانم از چه شاعرانی شعر خوانده است،
05:51
and I landedفرود آمد on a poemشعر calledبه نام ["Darkتاریکی Prophecyرسالت: Singآواز خواندن of Shineدرخشش"],
105
335931
4096
و من شعری را انتخاب کردم به اسم ["آهنگ درخشش از دارک پرافِسی (رسالت تاریکی)"]،
05:55
a toastتست signifyingمعنی دار that got me on the biggestبزرگترین stageمرحله
106
340027
4640
آهنگ بی نظیر مخصوصی که من را به روی بزرگ ترین صحنه ای بُرد
06:00
a poetشاعر could ever be:
107
344667
2584
که یک شاعر می تواند در عمرش برود:
06:03
Broadwayبرادوی, babyعزیزم.
108
347251
2592
بِراودوِی، پسر.
06:05
And from that pointنقطه, I learnedیاد گرفتم how to pullکشیدن the micمیکروفون away
109
349843
3344
و از آن لحظه، من یاد گرفتم که میکروفن را کنار بگذارم،
06:09
and attackحمله the poetryشعر with my bodyبدن.
110
353187
3836
و با بدنم به جنگ شاعری بروم.
06:12
But that wasn'tنبود the biggestبزرگترین lessonدرس I ever learnedیاد گرفتم.
111
357023
2708
ولی این بزرگ ترین درسی نبود که یاد گرفتم.
06:15
The biggestبزرگترین lessonدرس I learnedیاد گرفتم was manyبسیاری yearsسالها laterبعد
112
359731
4374
بزرگ ترین درسی که یاد گرفتم مربوط می شد به چند سال بعد،
06:20
when I wentرفتی to Beverlyبورلی Hillsتپه ها and I ranفرار کرد into a talentاستعداد agentعامل
113
364105
4818
وقتی به بِوِرلی هیلز رفتم تا در یک برنامه ی کشف استعداد شرکت کنم
06:24
who lookedنگاه کرد at me up and down
114
368923
2451
و داور برنامه به سر تا پای من نگاه کرد
06:27
and said I don't look like I have any experienceتجربه
115
371374
2997
و گفت به نظر نمی رسد که تو
06:30
to be workingکار کردن in this businessکسب و کار.
116
374371
2358
هیچ تجربه ای در این کار داشته باشی.
06:32
And I said to him, "Listen, punkپانک foolاحمق,
117
376729
4069
و من به او گفتم، "گوش کن، کله پوک عوضی،
06:36
you're a failedناموفق actorبازیگر who becameتبدیل شد an agentعامل,
118
380798
3110
تو یه بازیگر شکست خورده ای که حالا داور برنامه شدی،
06:39
and you know why you failedناموفق as an actorبازیگر?
119
383908
1564
و می دونی چرا در بازیگری شکست خوردی؟
06:41
Because people like me tookگرفت your jobکار.
120
385472
3210
چون افراد مثل من جاتو می گیرن.
06:44
I've traveledسفر کرد all the way from Clevelandکلیولند and Essexاسکس
121
388682
2768
من تمام این راهو از کِلِولَند و اِسِکس، شرق نیویورک کوبیدم،
06:47
in Eastشرق Newجدید Yorkیورک, tookگرفت the localمحلی 6 lineخط up to the hookersهوکرها of Hunt'sهانت Pointنقطه
122
391450
3391
سوار قطار شهری شدم و تا پیش فاحشه های هانتس پوینت (جنوب نیویورک) اومدم،
06:50
who were in my way on my way to masterاستاد the artهنر of spaceفضا,
123
394841
4036
که سر راهم برای رسیدن به مقام استادی هنر وایساده بودن،
06:54
and the one-to-infiniteیک تا بی نهایت amountمیزان of man, womanزن and childکودک
124
398877
2315
و کلی مرد و زن و بچه اون جا بودن،
06:57
you can fitمناسب in there only so I can pushفشار دادن them
125
401192
2178
که من با تجربه‌م کاری کردم که همه شون
06:59
to the back of the wallدیوار with my experienceتجربه.
126
403370
2791
پیش من لنگ بندازن و ازم حساب ببرن.
07:02
People have boughtخریداری شد ticketsبلیط ها to my experienceتجربه
127
406161
2079
مردم برای تماشای تجربه‌ی من بلیت می خرن،
07:04
and used them as refrigeratorیخچال magnetsآهن ربا to let them know
128
408240
2705
و روی در یخچالشون می چسبونن تا یادشون باشه
07:06
that the revolutionانقلاب is nearنزدیک, so stockموجودی up.
129
410945
2180
انقلاب هنر نزدیکه، پس خودتونو آماده کنین.
07:09
I'm so experiencedبا تجربه that when you wentرفتی
130
413125
2380
من آن قدر تجربه دارم که وقتی تو به مدرسه‌ی خصوصی می رفتی،
07:11
to a privilegedممتاز schoolمدرسه to learnیاد گرفتن a Shakespeareanشکسپیر sonnetسونات,
131
415505
2643
تا غزل های شکیپیر رو یاد بگیری،
07:14
I was gettingگرفتن those beatsضرب و شتم kickedلگد زد and shovedزد into me.
132
418148
2565
من به ضرب‌ها و ریتم‌ها گوش می دادم و درکشون می کردم.
07:16
I can masterاستاد shockشوکه شدن of "The Cryingگریان Gameبازی" with the aweهیاهو
133
420713
2800
من می توانم با احترام بچه ای که یک قلدر به او گفته "قربانی اِیدز"،
07:19
of a childکودک beingبودن calledبه نام an AIDSایدز victimقربانی by a bullyگردن کلفت who didn't know
134
423513
3936
در حالی که نمی دانسته این پدرش بوده که ایدز را به مادرم داده،
07:23
that it was his fatherپدر who gaveداد it to my motherمادر,
135
427449
2993
حتی روی فیلم "بازی گریه کردن" را هم کم کنم، (فیلمی درام)
07:26
and that's a doubleدو برابر entendreمتخصص.
136
430442
1852
و این یک ایهام دوگانه است.
07:28
I'm so experiencedبا تجربه that when you wentرفتی to the Fellسقوط Schoolمدرسه
137
432294
3243
من آن قدر تجربه دارم که وقتی تو به مدرسه ی خصوصی "فِل" رفتی
07:31
and all the richثروتمند little fairyپری boysپسران decidedقرار بر این شد to sponsorحامی مالی a childکودک
138
435537
2371
و تمام پسر کوچولو‌های سوسول پولدار تصمیم گرفتن هزینه‌ی تحصیل یک نفر دیگه رو بدن،
07:33
in it, that was me, but kickedلگد زد me out when I was caughtگرفتار
139
437908
2324
اون یه نفر من بودم، اما وقتی که به بچه سوسول‌ها یاد می دادم
07:36
teachingدرس دادن the fairyپری boysپسران how to robغارت the PATSPATS off a pairجفت of Leeلی Jeansشلوار جین
140
440232
3676
چطور یک شلوار جین را از سیستم دزدگیر فروشگاه رد کنن
07:39
and bringآوردن them to VIMVIM. Let me see Chekhovچخوف pullکشیدن that off.
141
443908
3344
و توی مهمونی‌هاشون بپوشن، اخراجم کردن. "چخوف" شاعر درباره‌ی این هم شعر گفته؟
07:43
Sanfordسانفورد Meisnerماینسن was my Uncleدایی Artieآرتی yellingفریاد زدن silentlyسکوت to himselfخودت,
142
447252
3054
"سَنفورد مایزنِر" هنر نهفته ی من بود که در سکوت خودش فریاد می زد، (هنرمند صاحب سبک بنیت گذار روش بازی)
07:46
"Something'sبعضی چیزها always wrongاشتباه when nothing'sهیچ چیز always right."
143
450306
2298
"وقتی هیچ چیز همیشه درست نیست، یک چیزی همیشه اشتباهه."
07:48
Methodروش actingبازیگری is nothing but a mixtureمخلوط
144
452604
2664
روش بازی (تئوری مایزنر در مورد این که در بازیگری، بازیگر باید تقش را بپذیرد و جای آن بازی کند) چیزی نیست به جز ترکیبی از شخصیت های چندگانه،
07:51
of multipleچندگانه personalitiesشخصیت ها, believingباور کردن your ownخودت liesدروغ are realityواقعیت,
145
455268
2936
که توش باور می کنی دروغ های خودت واقعیت دارن،
07:54
like in highبالا schoolمدرسه coolسرد Kennyکنی tellingگفتن me he wanted to be a copپلیس.
146
458204
3088
مثل رفیقم کِنی توی دبیرستان که می گفت دلش می خواد پلیس بشه.
07:57
Dudeشخص, you go to Riker'sریکر Islandجزیره Academyآکادمی.
147
461292
2096
رفیق، تو به آکادمی جزیره‌ی ریکِر میری (یکی از معتبر ترین آکادمی های هنری).
07:59
I could make Davidدیوید Mametممت
148
463388
1467
من می تونم کاری کنم که دیوید مَمِت (کارگردان سرشناس آمریکایی)
08:00
psychoanalyzeروانکاوی my attackحمله on dialogueگفتگو,
149
464855
2441
تکیه مو روی یکی از دیالوگ هام روانکاوی کنه،
08:03
Stanislavskiاستانیسلاوسکی be as if he were Bruceبروس Leeلی
150
467296
3599
"اِستانیسلاوسکی" (هنرمند سرشناس تئاتر روسی) مثل بروس لی
08:06
kickingلگد زدن your rosterفهرست of talentlessبدون استعداد studentsدانش آموزان up and down CrenshawCrenshaw.
151
470895
3307
لیست هنرجو های بی استعدادتو بی اعصاب بالا و پایین می کنه "کرِنشاو". (نوازنده ی آمریکایی)
08:10
So what, your actorsبازیگران studiedمورد مطالعه قرار گرفت guerrillaچریکی theaterتئاتر at the Londonلندن Repهرزه?
152
474202
2989
که چی، بازیگرات توی مرکز پرورش استعداد لندن به طور دست و پا شکسته یاد گرفتن تئاتر بازی کنن؟
08:13
Let me tell you an ancientباستانی Chineseچینی ها Saturdayشنبه afternoonبعد از ظهر
153
477191
2744
بگذار یک راز قدیمی رو
08:15
kungکونگ fuفو secretراز.
154
479935
2464
بهت یاد بدم.
08:18
Boardsهیئت مدیره don't hitاصابت back.
155
482399
1837
صحنه‌ی تئاتر هنرمند رو پس نمی زنه.
08:20
You think blackسیاه entertainersهنرمندان have it hardسخت findingیافته work
156
484236
2238
فکر می کنی نمایش دهنده‌های سیاه پوست به زور کار گیر میارن؟
08:22
in this businessکسب و کار? I'm a suspiciousمشکوک mulattoمولاتو,
157
486474
2363
من یه دورگه ی بدگمانم،
08:24
whichکه meansبه معنای I'm too blackسیاه to be whiteسفید and too whiteسفید to be doing it right.
158
488837
3066
که یعنی من برای سفید بودن زیادی سیاهم و برای انجام دادن درست این کار زیادی سفیدم.
08:27
Forgetفراموش کردن the Americanآمریکایی ghettoمحله یهودی نشین. I've crackedترک خورده stagesمراحل in Sowetoسوتو,
159
491903
2896
محله ی اقلیت ها تو آمریکا که هیچ، من توی محله ی سوئِتو تو آفریقای جنوبی هم ترکوندم،
08:30
buriedدفن شده abortionسقط جنین babiesنوزادان in potter'sگلدان fieldرشته and still managedاداره می شود to keep a smileلبخند on my faceصورت,
160
494799
4144
جایی که بچه های سقط شده رو توی زمین شهرداری دفن می کردم و هنوز کاری می کردم که یه لبخند رو لبام باشه،
08:34
so whateverهر چه you curseلعنت at me to your caddyshackcaddyshack
161
498943
2415
هر چی که دری وری در مورد من به موش کورت میگی،
08:37
go-for-thisبرو برای این, go-for-thatبرو برای آن assistantدستیار when I walkراه رفتن out that doorدرب,
162
501358
2665
همون نوکر بی جیره و مواجبت، بعد از این که پامو از در بیرون گذاشتم،
08:39
whateverهر چه slanderگناه you sendارسال my way,
163
504023
3704
هر چی دری وری بارم کنی،
08:43
your motherمادر.
164
507727
2120
نثار مادر خودت.
08:45
Thank you. (Applauseتشویق و تمجید)
165
509847
4200
متشکرم. (تشویق حاضرین)
Translated by Amirpouya Ghaemiyan
Reviewed by Narsis Sh

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Lemon Andersen - Poet and actor
Lemon Andersen is a wordsmith who thinks deeply about the sounds of syllables.

Why you should listen

Lemon Andersen is a poet, spoken word artist and actor. He first garnered national attention appearing in Russell Simmons Def Poetry Jam on Broadway in 2002, which won a Tony Award for Best Special Theatrical Event and netted Andersen a Drama Desk nomination for his writing. Andersen also appeared in eight episodes of HBO’s ode to spoken word, Def Poetry. 

Over the past decade, he has performed in venues across the country, from New York’s Nuyorican Poets Café to Hollywood’s Kodak Theater. He has appeared in four Spike Lee films and was the subject of the documentary Lemon, a look at his journey from two-time felon to bold-faced name -- and how leaving one’s past behind just isn’t that simple.

Most recently, Spike Lee produced Andersen’s one-man play County of Kings at The Public Theater in New York City. Since its premiere in 2009, the play has been staged on three continents, to rave reviews. The script was awarded the New York Book Festival’s Grand Prize. 

Anderson's newest work, ToasT, was commissioned by the Sundance Institute and will be staged at The Public Theater in 2013.

More profile about the speaker
Lemon Andersen | Speaker | TED.com