ABOUT THE SPEAKER
Dan Ariely - Behavioral economist
The dismal science of economics is not as firmly grounded in actual behavior as was once supposed. In "Predictably Irrational," Dan Ariely told us why.

Why you should listen

Dan Ariely is a professor of psychology and behavioral economics at Duke University and a founding member of the Center for Advanced Hindsight. He is the author of the bestsellers Predictably IrrationalThe Upside of Irrationality, and The Honest Truth About Dishonesty -- as well as the TED Book Payoff: The Hidden Logic that Shapes Our Motivations.

Through his research and his (often amusing and unorthodox) experiments, he questions the forces that influence human behavior and the irrational ways in which we often all behave.

More profile about the speaker
Dan Ariely | Speaker | TED.com
TEDxRiodelaPlata

Dan Ariely: What makes us feel good about our work?

دن آرییلی : چه چیزی باعث می شود تا ما درباره کارمان احساس خوبی داشته باشیم؟

Filmed:
6,508,994 views

چه چیزی به ما انگیزه برای کار کردن می‌دهد؟ برخلاف دانش مرسوم، موضوع فقط پول نیست. اما لذت صرف هم نیست. به نظر می‌رسد که بیشتر ما با انجام پیشرفت مستمر و داشتن حس هدفمندی به موفقیت می‌رسیم. اقتصاددان رفتاری دَن آرییلی دوآزمایش روشنگرانه را ارائه می‌دهد تا گرایش‌های جزئی وغیرمنتظره ما نسبت به معنادار بودن کارمان را آشکار سازد. ( تصویربرداری شده در TEDxRiodelaPlata )
- Behavioral economist
The dismal science of economics is not as firmly grounded in actual behavior as was once supposed. In "Predictably Irrational," Dan Ariely told us why. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
I want to talk a little bitبیت todayامروز
0
405
1703
امروز می‌خواهم کمی درباره
00:14
about laborنیروی کار and work.
1
2108
3898
کار و زحمت صحبت کنم.
00:18
When we think about how people work,
2
6006
3164
وقتی به این فکر می‌کنیم که آدمها چطور کار می‌کنند،
00:21
the naiveآدم ساده intuitionبینش we have
3
9170
2469
درک ساده ی که ما از آن داریم
00:23
is that people are like ratsموش ها in a mazeمارپیچ --
4
11639
2166
این است که آدمها مثل موشهای توی مارپیچ
00:25
that all people careاهميت دادن about is moneyپول,
5
13805
2379
این که همه آدمها درباره پول اهمیت می‌دهند،
00:28
and the momentلحظه we give people moneyپول,
6
16184
1312
و آن لحظه ای که به آدمها پول می‌دهیم،
00:29
we can directمستقیم them to work one way,
7
17496
1822
می‌توانیم آنها را به کار کردن در این جهت هدایت کنیم
00:31
we can directمستقیم them to work anotherیکی دیگر way.
8
19318
2104
می‌توانیم آنها را به کار کردن در جهتی دیگر هدایت کنیم.
00:33
This is why we give bonusesجوایز to bankersبانکداران and payپرداخت in all kindsانواع of waysراه ها.
9
21422
3301
بهمین خاطر است که به بانکدارها امتیازاتی می‌دهیم و به اشکال مختلف به آنها پول پرداخت می‌کنیم.
00:36
And we really have this incrediblyطور باور نکردنی simplisticساده است viewچشم انداز
10
24723
3381
و بطورغیرقبال باوری این طرز فکرواقعا ساده انگارانه را داریم
00:40
of why people work and what the laborنیروی کار marketبازار looksبه نظر می رسد like.
11
28104
4358
که چرا آدمها کار می‌کنند و بازار کار چطور بنظر می‌رسد.
00:44
At the sameیکسان time, if you think about it,
12
32462
2728
و در همین حال، اگردرباره اش فکر کنید،
00:47
there's all kindsانواع of strangeعجیب behaviorsرفتار in the worldجهان around us.
13
35190
3333
کلی رفتارهای عجیب و غریب در دنیای اطراف ما وجود دارد.
00:50
Think about something like mountaineeringکوهنوردی and mountainکوه climbingسنگ نوردی.
14
38523
3132
به چیزی مثل کوهنوردی و بالار فتن از کوه فکر کنید.
00:53
If you readخواندن booksکتاب ها of people who climbبالا رفتن mountainsکوه ها, difficultدشوار mountainsکوه ها,
15
41655
4536
اگر کتاب های آدمهایی را می‌خوانید که از کوهها، کوههای دشواربالا می‌روند،
00:58
do you think that those booksکتاب ها are fullپر شده of momentsلحظات of joyشادی and happinessشادی?
16
46191
4997
آیا فکر می‌کنید آن کتابها سرشار از لحظات خوشحالی و سرخوشی هستند؟
01:03
No, they are fullپر شده of miseryبدبختی.
17
51188
2733
نه، پر از بدبختی هستند.
01:05
In factواقعیت, it's all about frostbiteیخ زده and difficultyمشکل to walkراه رفتن
18
53921
3801
در واقع، تماما درباره سرمازدگی و دشواری به هنگام راه رفتنند.
01:09
and difficultyمشکل of breathingنفس كشيدن --
19
57722
1684
ودشواری درنفس کشیدن
01:11
coldسرماخوردگی, challengingچالش برانگیز circumstancesشرایط.
20
59406
2599
سرماو موقعیت‌های چالش برانگیز.
01:14
And if people were just tryingتلاش کن to be happyخوشحال,
21
62005
2698
و اگر آدمها فقط سعی می‌کردند خوشحال باشند،
01:16
the momentلحظه they would get to the topبالا,
22
64703
2000
آن لحظه ای که به نوک می‌رسیدند،
01:18
they would say, "This was a terribleوحشتناک mistakeاشتباه.
23
66703
1769
می‌گفتند،" این یک اشتباه وحشتناک بود.
01:20
I'll never do it again."
24
68472
1511
هیچوقت دوباره تکرارش نمی‌کنم."
01:21
(Laughterخنده)
25
69983
1539
(خنده)
01:23
"Insteadبجای, let me sitنشستن on a beachساحل دریا somewhereجایی drinkingنوشیدن mojitosموهیتو."
26
71522
3632
" در عوض، بگذارید یک جای دیگر روی نیمکتی بنشینم و موهیتو بنوشم."
01:27
But insteadبجای, people go down,
27
75154
3260
اما به جای آن، آدمها ناراحت و غمگین می‌شوند،
01:30
and after they recoverبهبود پیدا کن, they go up again.
28
78414
3024
و بعد از اینکه سرحال شدند، دوباره سرحال می‌روند.
01:33
And if you think about mountainکوه climbingسنگ نوردی as an exampleمثال,
29
81438
3412
و اگر کوهنوردی را بعنوان یک مثال در نظربگیرید،
01:36
it suggestsحاکی از all kindsانواع of things.
30
84850
2093
این نشان دهنده خیلی چیز هاست.
01:38
It suggestsحاکی از that we careاهميت دادن about reachingرسیدن به the endپایان, a peakاوج.
31
86943
3961
نشان می‌دهد که ما درباره رسیدن به پایان راه ، به قله اهمیت می‌دهیم.
01:42
It suggestsحاکی از that we careاهميت دادن about the fightمبارزه کردن, about the challengeچالش.
32
90904
3534
نشان می‌دهد که ما درباره جنگیدن، درباره بمبارزه طلبیدن اهمیت می‌دهیم.
01:46
It suggestsحاکی از that there's all kindsانواع of other things
33
94438
2049
نشان می‌دهد که خیلی چیزهای دیگری هم وجود دارد
01:48
that motivateایجاد انگیزه us to work or behaveرفتار كردن in all kindsانواع of waysراه ها.
34
96487
5497
که به ما برای کار کردن یا رفتار کردن به طریقی دیگر انگیزه می‌دهد.
01:53
And for me personallyشخصا, I startedآغاز شده thinkingفكر كردن about this
35
101984
2837
و در مورد شخص من، زمانی شروع به فکر کردن در این باره
01:56
after a studentدانشجو cameآمد to visitبازدید کنید me.
36
104821
2818
کردم که دانشجویی به دیدنم آمد.
01:59
This was a studentدانشجو that was one of my studentsدانش آموزان a fewتعداد کمی yearsسالها earlierقبلا.
37
107639
3999
این دانشجو یکی از دانشجوهای قدیمی ام بود.
02:03
And he cameآمد one day back to campusپردیس.
38
111638
2184
و یک روز دوباره به محوطه دانشکده برگشته بود.
02:05
And he told me the followingذیل storyداستان:
39
113822
2249
و این داستان را برایم تعریف کرد:
02:08
He said that for more than two weeksهفته ها, he was workingکار کردن on a PowerPointپاورپوینت presentationارائه.
40
116071
5401
گفت که به مدت بیش از دو هفته،داشت روی یک نمایش با پاورپوینت کار می‌کرد.
02:13
He was workingکار کردن in a bigبزرگ bankبانک.
41
121472
1769
او در یک بانک بزرگ کار می‌کرد.
02:15
This was in preparationآماده سازی for a mergerادغام and acquisitionاکتساب، حاکمیت.
42
123241
3897
درباره مقدمه سازی برای یک ادغام و مالکیت بود.
02:19
And he was workingکار کردن very hardسخت on this presentationارائه --
43
127138
2807
و خیلی سخت روی این نمایش کار می‌کرد--
02:21
graphsنمودارها, tablesجداول, informationاطلاعات.
44
129945
2009
جدول ها، نمودارها، اطلاعات.
02:23
He stayedماند lateدیر است at night everyهرکدام day.
45
131954
3067
هر روز تا دیرقت بیدار ماند.
02:27
And the day before it was dueناشی از,
46
135021
2453
و یک روز قبل از آن که موعدش برسد،
02:29
he sentارسال شد his PowerPointپاورپوینت presentationارائه to his bossرئیس,
47
137474
3214
نمایش پاورپوینت را برای رئیسش فرستاد،
02:32
and his bossرئیس wroteنوشت him back and said,
48
140688
2655
و رئیسش جوابی برایش نوشت و گفت،
02:35
"Niceخوب presentationارائه, but the mergerادغام is canceledلغو شد."
49
143343
4910
نمایش خوبیه، اما ادغام منتفی شده است.
02:40
And the guy was deeplyعمیقا depressedافسرده.
50
148253
2090
و آن آدم عمیقا افسرده بود.
02:42
Now at the momentلحظه when he was workingکار کردن,
51
150343
2430
اما از لحظه ای که داشت کار می‌کرد،
02:44
he was actuallyدر واقع quiteکاملا happyخوشحال.
52
152773
1770
واقعا خیلی خوشحال بود.
02:46
Everyهرکدام night he was enjoyingلذت بردن از his work,
53
154543
2279
هر شب از کارش لذت می‌برد،
02:48
he was stayingاقامت lateدیر است, he was perfectingتکمیل this PowerPointپاورپوینت presentationارائه.
54
156822
4650
تا دیروقت بیدارمی‌ماند، این نمایش پاورپوینت را تکمیل می‌کرد.
02:53
But knowingدانستن that nobodyهيچ كس would ever watch that madeساخته شده him quiteکاملا depressedافسرده.
55
161472
5150
اما دانستن این که هیچکس هیچوقت آن چه را که ساخته بود تماشا نمی‌کند، کاملا افسرده اش کرده بود.
02:58
So I startedآغاز شده thinkingفكر كردن about how do we experimentآزمایشی
56
166622
2705
در نتیجه شروع به فکر کردن در این باره کردم که ما چی تجربه می‌کنیم
03:01
with this ideaاندیشه of the fruitsمیوه ها of our laborنیروی کار.
57
169327
3817
با این ایده ی مربوط به ثمره کار کردنمان.
03:05
And to startشروع کن with, we createdایجاد شده a little experimentآزمایشی
58
173144
4232
و برای شروع، آزمایش کوچکی را بوجود آوردیم
03:09
in whichکه we gaveداد people Legosلگوها, and we askedپرسید: them to buildساختن with Legosلگوها.
59
177376
6028
که در آن به آدمها لگوهایی می‌دادیم و از آنها می‌خواستیم لگوسازی کنند.
03:15
And for some people, we gaveداد them Legosلگوها and we said,
60
183404
4202
و به بعضی‌ها ، لگو می‌دادیم و می‌گفتیم،
03:19
"Hey, would you like to buildساختن this Bionicleبیونیکل for threeسه dollarsدلار?
61
187606
4715
هی، می خواین این بیونیکل ( نوعی اسباب بازی) را درازای سه دلار بسازید؟
03:24
We'llخوب payپرداخت you threeسه dollarsدلار for it."
62
192321
2023
و سه دلار برای آن به شما پرداخت می‌کنیم.
03:26
And people said yes, and they builtساخته شده with these Legosلگوها.
63
194344
3248
و مردم می‌گفتند بله، و با این لگوها می‌ساختند.
03:29
And when they finishedتمام شده, we tookگرفت it, we put it underزیر the tableجدول,
64
197592
3870
و وقتی کارشون تمام می‌شد، آن را می‌گرفتیم، و زیر میز می‌گذاشتیم،
03:33
and we said, "Would you like to buildساختن anotherیکی دیگر one, this time for $2.70?"
65
201462
5025
و می‌گفتیم،" می‌خواین یکی دیگه بسازید، این دفعه دو دلار و هفتاد سنت می‌پردازیم؟
03:38
If they said yes, we gaveداد them anotherیکی دیگر one.
66
206487
1709
اگرمی‌گفتند بله، یکی دیگه به آنها می‌دادیم.
03:40
And when they finishedتمام شده, we askedپرسید: them,
67
208196
1302
و وقتی کارشان تمام می‌شد، از آنها می‌پرسیدیم،
03:41
"Do you want to buildساختن anotherیکی دیگر one?" for $2.40, $2.10, and so on,
68
209498
4739
" می خواین یکی دیگه بسازید؟" در ازای ۲/۴۰ دلار، ۲/۱۰ دلار و الی آخر.
03:46
untilتا زمان at some pointنقطه people said, "No more. It's not worthارزش it for me."
69
214237
5448
تا اینکه بالاخره در مرحله ای آدمها می‌گفتند، "نه دیگه. برایم صرف نمی‌کند."
03:51
This was what we calledبه نام the meaningfulمعنی دار conditionوضعیت.
70
219685
2837
این چیزی بود که ما آن را شرایط معنی‌دار نامگذاری کردیم.
03:54
People builtساخته شده one Bionicleبیونیکل after anotherیکی دیگر.
71
222522
3141
آدمها یکی پس از دیگری بیونیکل می‌ساختند.
03:57
After they finishedتمام شده everyهرکدام one of them, we put them underزیر the tableجدول.
72
225663
3229
بعد از اینکه هرکدام از آنها را تمام می‌کردند، آنها را زیرمیزمی‌گذاشتیم.
04:00
And we told them that at the endپایان of the experimentآزمایشی,
73
228892
2372
و در انتهای آزمایش به آنها گفتیم که،
04:03
we will take all these Bioniclesبیونیکل ها, we will disassembleپیاده کردن them,
74
231264
3292
همه این بیونیکل را بر‌می‌داریم و آنها را دوباره بهم می ریزیم،
04:06
we will put them back in the boxesجعبه ها, and we will use it for the nextبعد participantشرکت کننده.
75
234556
4657
سرجایشان در جعبه ها قرارمی‌دهیم، و از آن برای شرکت کننده بعدی استفاده می‌کنیم.
04:11
There was anotherیکی دیگر conditionوضعیت.
76
239213
1794
شرط دیگری وجود داشت.
04:13
This other conditionوضعیت was inspiredالهام گرفته by Davidدیوید, my studentدانشجو.
77
241007
4649
الهام بخش این شرط دیوید، یکی ازدانشجویانم بود.
04:17
And this other conditionوضعیت we calledبه نام the Sisyphicسیسیفیک conditionوضعیت.
78
245656
3378
و این شرط دیگر را شرایط سیسیفیک نامگذاری کردیم.
04:21
And if you rememberیاد آوردن the storyداستان about Sisyphusسیسیفوس,
79
249034
2441
و اگر داستان سیسیفیوس را به یاد داشته باشید،
04:23
Sisyphusسیسیفوس was punishedمجازات by the godsخدایان to pushفشار دادن the sameیکسان rockسنگ up a hillتپه,
80
251475
5049
سیسیفیوس از سوی خدایان محکوم شده بود تا یک تکه سنگ بزرگ را بارها به بالای یک تپه ببرد.
04:28
and when he almostتقریبا got to the endپایان,
81
256524
2015
و وقتی که تقریبا به انتها می‌رسید،
04:30
the rockسنگ would rollرول over, and he would have to startشروع کن again.
82
258539
3058
سنگ غلت می خورد، و باید دوباره از نوع شروع می‌کرد.
04:33
And you can think about this as the essenceذات of doing futileبیهوده work.
83
261597
5094
و شما باید به این بعنوان لازمه انجام کار بیهوده فکر کنید.
04:38
You can imagineتصور کن that if he pushedتحت فشار قرار داد the rockسنگ on differentناهمسان hillsتپه ها,
84
266691
2817
می توانید تصور کنید که اگر سنگ را درتپه‌های مختلف هل می‌داد،
04:41
at leastکمترین he would have some senseاحساس of progressپیش رفتن.
85
269508
2808
دست کم کمی احساس پیشرفت به او دست می‌داد.
04:44
Alsoهمچنین, if you look at prisonزندان moviesفیلم ها,
86
272316
2538
همچنین، اگر به فیلم های با موضوع زندان نگاه کنید،
04:46
sometimesگاه گاهی the way that the guardsنگهبانان tortureشکنجه the prisonersزندانیان
87
274854
3353
بعضی وقتها روشی که نگهبان ها زندانیان را شکنجه می‌دهند
04:50
is to get them to digحفر کردن a holeسوراخ
88
278207
2134
این است که آنها را مجبور به حفر‌گودالی می‌کنند
04:52
and when the prisonerزندانی is finishedتمام شده, they askپرسیدن him to fillپر کن the holeسوراخ back up and then digحفر کردن again.
89
280341
4466
و وقتی زندانی کارش تمام شد، از او می‌خواهند تا دوباره گودال را پُرکند و دوباره حفرکند.
04:56
There's something about this cyclicalسیکل versionنسخه
90
284807
2288
نکته ای در رابطه با این نسخه دایره وارکه چیزی
04:59
of doing something over and over and over
91
287095
2368
دوباره و دوباره و دوباره انجام شود وجود دارد
05:01
that seemsبه نظر می رسد to be particularlyبه خصوص demotivatingdemotivating.
92
289463
2943
که بنظر می‌رسد که بطور خاص از بین برنده انگیزها است.
05:04
So in the secondدومین conditionوضعیت of this experimentآزمایشی, that's exactlyدقیقا what we did.
93
292406
3497
بنابراین در شرط دوم این آزمایش، این دقیقا کاری بود که ما انجام می‌دادیم.
05:07
We askedپرسید: people, "Would you like to buildساختن one Bionicleبیونیکل for threeسه dollarsدلار?"
94
295903
5087
از آدمها می‌پرسیدیم، " می‌خواهید یک بیونیکل در ازای سه دلار بسازید؟"
05:12
And if they said yes, they builtساخته شده it.
95
300990
1914
و اگر می‌گفتند بله، آن را می‌ساختند.
05:14
Then we askedپرسید: them, "Do you want to buildساختن anotherیکی دیگر one for $2.70?"
96
302904
3487
سپس از آنهامی‌‌پرسیدیم، "می‌خواهید یکی دیگر برای ۲/۷۰ دلار بسازید؟"
05:18
And if they said yes, we gaveداد them a newجدید one,
97
306391
3359
و اگر می‌گفتند بله، به آنها یکی دیگه می‌دادیم،
05:21
and as they were buildingساختمان it,
98
309750
1965
و همانطور که آنها در حال ساختن بودند،
05:23
we tookگرفت apartجدا از هم the one that they just finishedتمام شده.
99
311715
2868
آن یکی را که تازه تمام کرده بودند را از هم باز می‌کردیم.
05:26
And when they finishedتمام شده that,
100
314583
2628
و هنگامی که آن را تمام می‌کردند،
05:29
we said, "Would you like to buildساختن anotherیکی دیگر one, this time for 30 centsسنت ها lessکمتر?"
101
317211
3667
می‌گفتیم:" می‌خواهید این دفعه یکی دیگردر ازای ۳۰ سنت کمتر بسازید؟"
05:32
And if they said yes, we gaveداد them the one that they builtساخته شده and we brokeشکست.
102
320878
4033
و اگر می‌گفتند بله، به آنها همانی را می‌دادیم که ساخته بودند و ما خرابش کرده بودیم.
05:36
So this was an endlessبی پایان cycleچرخه
103
324911
2300
بنابراین این یک دایره بدون پایان از
05:39
of them buildingساختمان and us destroyingاز بین بردن in frontجلوی of theirخودشان eyesچشم ها.
104
327211
4979
ساختن برای آنها بود و برای ما خراب کردن در مقابل چشمانشان.
05:44
Now what happensاتفاق می افتد when you compareمقايسه كردن these two conditionsشرایط?
105
332190
4153
حالا زمانیکه این دو شرط را با هم مقایسه می‌کنید، چه اتفاقی می‌افتد؟
05:48
The first thing that happenedاتفاق افتاد
106
336343
1086
اولین چیزی که اتفاق افتاد
05:49
was that people builtساخته شده manyبسیاری more Bioniclesبیونیکل ها -- they builtساخته شده 11 versusدر مقابل sevenهفت --
107
337429
3715
این بود که در شرایط معنی‌دار بیونیکل های بیشتری نسبت به شرایط سیسیفیک ساختند- ۱۱ عدد در برابر ۷ --
05:53
in the meaningfulمعنی دار conditionوضعیت versusدر مقابل the Sisyphusسیسیفوس conditionوضعیت.
108
341144
3652
این بود که در شرایط معنی‌دار بیونیکل های بیشتری نسبت به شرایط سیسیفیک ساختند- ۱۱ عدد در برابر ۷ --
05:56
And by the way, we should pointنقطه out that this was not a bigبزرگ meaningبه معنی.
109
344796
3068
و بدین ترتیب، باید خاطرنشان کنیم که این معنای بزرگی نبود.
05:59
People were not curingپخت cancerسرطان or buildingساختمان bridgesپل ها.
110
347864
2414
افراد سرطان را درمان نمی کردند و یا پل نمی‌ساختند.
06:02
People were buildingساختمان Bioniclesبیونیکل ها for a fewتعداد کمی centsسنت ها.
111
350278
4105
افراد در ازای چند سنت بیونیکل می‌ساختند.
06:06
And not only that, everybodyهمه knewمی دانست that the Bioniclesبیونیکل ها would be destroyedنابود quiteکاملا soonبه زودی.
112
354383
5051
و نه فقط همین، همه می‌دانستند که بیونیکل ها نسبتا زود خراب می‌شدند.
06:11
So there was not a realواقعی opportunityفرصت for bigبزرگ meaningبه معنی.
113
359434
2894
بنابراین این یک موقعیت واقعی برای معنایی بزرگ نبود.
06:14
But even the smallکوچک meaningبه معنی madeساخته شده a differenceتفاوت.
114
362328
3885
اما حتی یک معنی کوچک هم تفاوت را بوجود می‌اورد.
06:18
Now we had anotherیکی دیگر versionنسخه of this experimentآزمایشی.
115
366213
2371
حالا نسخه دیگری از این آزمایش را داریم.
06:20
In this other versionنسخه of the experimentآزمایشی,
116
368584
1539
در نسخه دیگر از آزمایش،
06:22
we didn't put people in this situationوضعیت,
117
370123
2337
افراد را در این موقعیت قرار نمی دهیم،
06:24
we just describedشرح داده شده to them the situationوضعیت, much as I am describingتوصیف to you now,
118
372460
4419
ما فقط برایشان شرایط را تشریح کردیم، به همین اندازه ای که الان دارم برای شما توضیح می‌دهم.
06:28
and we askedپرسید: them to predictپیش بینی what the resultنتيجه would be.
119
376879
3116
و از آنها خواستیم پیش بینی کنند نتیجه چه خواهد بود.
06:31
What happenedاتفاق افتاد?
120
379995
1096
چه اتفاقی افتاد؟
06:33
People predictedپیش بینی شده the right directionجهت but not the right magnitudeاندازه.
121
381091
4051
افراد جهت صحیح را پیشگویی کردند اما اندازه درست را نه .
06:37
People who were just givenداده شده the descriptionشرح of the experimentآزمایشی
122
385142
4056
آدمهایی که تنها برای آنها شرحی از آزمایش داده شده بود
06:41
said that in the meaningfulمعنی دار conditionوضعیت people would probablyشاید buildساختن one more Bionicleبیونیکل.
123
389198
4313
گفتند که در شرایط معنی دار افراد شاید یک بیونیکل دیگر هم بسازند.
06:45
So people understandفهمیدن that meaningبه معنی is importantمهم,
124
393511
2450
بنابراین آدمها درک می‌کنند که معنا مهم است.
06:47
they just don't understandفهمیدن the magnitudeاندازه of the importanceاهمیت,
125
395961
2763
فقط آن اندازه ای که اهمیت دارد را نمی فهمند،
06:50
the extentمحدوده to whichکه it's importantمهم.
126
398724
2154
آن حدی را که اهمیت دارد.
06:52
There was one other pieceقطعه of dataداده ها we lookedنگاه کرد at.
127
400878
3084
یک سری داده های دیگر هم بود که بررسی کردیم.
06:55
If you think about it, there are some people who love Legosلگوها and some people who don't.
128
403962
4918
اگربهش فکر کنید، می‌بینید که بعضی مردم لگو ها را دوست دارند و بعضی هم خیر.
07:00
And you would speculateحدس زدن that the people who love Legosلگوها
129
408880
2082
و نتیجه می‌گیرید آن آدمهایی که لگو دوست دارند
07:02
will buildساختن more Legosلگوها, even for lessکمتر moneyپول,
130
410962
2582
لگوهای بیشتری خواهند ساخت، حتی در ازای پول کمتر،
07:05
because after all, they get more internalداخلی joyشادی from it.
131
413544
2934
چون با وجود همه اینها،ازاین کار لذت درونی بیشتری می‌برند.
07:08
And the people who love Legosلگوها lessکمتر will buildساختن lessکمتر Legosلگوها
132
416478
3305
و آدمهایی که لگوها را کمتر دوست دارند لگوهای کمتری خواهند ساخت
07:11
because the enjoymentلذت بردن that they deriveاستخراج from it is lowerپایین تر.
133
419783
2944
زیرا لذتی که از آن می‌برند کمتر است.
07:14
And that's actuallyدر واقع what we foundپیدا شد in the meaningfulمعنی دار conditionوضعیت.
134
422727
2834
و این دقیقا همان چیزیست که ما در شرایط معنادار یافتیم.
07:17
There was a very niceخوب correlationهمبستگی betweenبین love of Legoلگو
135
425561
3037
یک رابط بسیار خوب بین عشق به لگو و اندازه
07:20
and the amountمیزان of Legosلگوها people builtساخته شده.
136
428598
2129
لگوهایی که آدمها ساختند وجود داشت.
07:22
What happenedاتفاق افتاد in the Sisyphicسیسیفیک conditionوضعیت?
137
430727
2551
در شرایط سیسیفیک چه اتفاقی می‌افتاد؟
07:25
In that conditionوضعیت the correlationهمبستگی was zeroصفر.
138
433278
2905
در آن شرایط رابطه صفر بود.
07:28
There was no relationshipارتباط betweenبین the love of Legoلگو and how much people builtساخته شده,
139
436183
4441
هیچ ارتباطی بین عشق به لگو و تعدادی که افراد می‌ساختند وجود نداشت،
07:32
whichکه suggestsحاکی از to me that with this manipulationدستکاری
140
440624
2921
که نشان دهنده این است که با این دستکاری
07:35
of breakingشکستن things in frontجلوی of people'sمردم eyesچشم ها,
141
443545
2366
و شکستن شی در برابر دیدگان افراد،
07:37
we basicallyاساسا crushedخرد شده any joyشادی that they could get out of this activityفعالیت.
142
445911
4669
ما بطور اساسی هر گونه لذتی را که ممکن است از انجام این فعالیت ببرند را نابود می‌کنیم.
07:42
We basicallyاساسا eliminatedحذف شد it.
143
450580
2781
ما بطور اساسی آن را حذف می‌کنیم.
07:45
Soonبه زودی after I finishedتمام شده runningدر حال اجرا this experimentآزمایشی,
144
453361
3717
خیلی زود پس از اتمام این آزمایش
07:49
I wentرفتی to talk to a bigبزرگ softwareنرم افزار companyشرکت in Seattleسیاتل.
145
457078
4064
رفتم تا با یک شرکت نرم افزار سازی بزرگی در سیاتل صحبت کنم.
07:53
I can't tell you who they were, but they were a bigبزرگ companyشرکت in Seattleسیاتل.
146
461142
3594
نمی توانم به شما بگویم که آنها که بودند، اما آنها شرکت بزرگی در سیاتل هستند.
07:56
And this was a groupگروه withinدر داخل this softwareنرم افزار companyشرکت that was put in a differentناهمسان buildingساختمان.
147
464736
4358
و گروهی در این شرکت نرم افزاری‌ بود که در یک ساختمان متفاوت مستقر بودند.
08:01
And they askedپرسید: them to innovateنوآوری and createايجاد كردن the nextبعد bigبزرگ productتولید - محصول for this companyشرکت.
148
469094
5183
و از آنها خواسته شده بود که محصول بزرگ و بعدی این شرکت را تهیه کنند.
08:06
And the weekهفته before I showedنشان داد up,
149
474277
1866
و یک هفته بعد از اینکه پبدایم شد،
08:08
the CEOمدیر عامل of this bigبزرگ softwareنرم افزار companyشرکت wentرفتی to that groupگروه, 200 engineersمهندسین,
150
476143
4067
مدیرعامل این شرکت نرم افزاری نزد آن گروه متشکل از ۲۰۰ مهندس رفت ،
08:12
and canceledلغو شد the projectپروژه.
151
480210
3101
و پروژه را لغو کرد.
08:15
And I stoodایستاد there in frontجلوی of 200 of the mostاکثر depressedافسرده people I've ever talkedصحبت کرد to.
152
483311
5155
و من در آنجا در مقابل ۲۰۰ انسان خیلی افسرده که تا بحال حرف زده بودم، ایستادم.
08:20
And I describedشرح داده شده to them some of these Legoلگو experimentsآزمایشات,
153
488466
3195
و برایشان بعضی از این آزمایشهای لگو را تعریف کردم،
08:23
and they said they feltنمد like they had just been throughاز طریق that experimentآزمایشی.
154
491661
4846
و آنها گفتند که حسشان مثل این بود که در آن آزمایش قرار گرفته ااند.
08:28
And I askedپرسید: them, I said,
155
496507
1622
و از آنها پرسیدم، گفتم که،
08:30
"How manyبسیاری of you now showنشان بده up to work laterبعد than you used to?"
156
498129
3530
" چند نفر از شما الان بعد از این ماجرا دیرتر از سابق سرکارتان حاضر می‌شوید؟"
08:33
And everybodyهمه raisedبالا بردن theirخودشان handدست.
157
501659
2204
و همگی دستشان را بالا بردند.
08:35
I said, "How manyبسیاری of you now go home earlierقبلا than you used to?"
158
503863
2981
گفتم: " چند نفر از شما الان زودتر از سابق به خانه می‌روید؟"
08:38
And everybodyهمه raisedبالا بردن theirخودشان handدست.
159
506844
1799
و همه دستشان را بالا بردند.
08:40
I askedپرسید: them, "How manyبسیاری of you now addاضافه کردن not-so-kosherنه خیلی کوشر things to your expenseهزینه reportsگزارش ها?"
160
508643
5866
از آنها پرسیدم:" چند نفر از شما چیزهای غیر واقعی را به لیست هزینه هایتان اضافه خواهید کرد؟"
08:46
And they didn't really raiseبالا بردن theirخودشان handsدست ها,
161
514509
1752
و هیچ کس واقعا دست بالا نکرد،
08:48
but they tookگرفت me out to dinnerشام and showedنشان داد me what they could do with expenseهزینه reportsگزارش ها.
162
516261
5624
اما من را برای شام بیرون بردند و بهم نشان دادند که چطورمی‌توانند گزارشهای هزینه ها را تغییر دهند.
08:53
And then I askedپرسید: them, I said,
163
521885
1699
و سپس از آنها پرسیدم، گفتم که،
08:55
"What could the CEOمدیر عامل have doneانجام شده to make you not as depressedافسرده?"
164
523584
4600
" مدیرعامل چه کاری می‌توانست انجم دهد تا شما انقدر احساس افسردگی نکنید؟"
09:00
And they cameآمد up with all kindsانواع of ideasایده ها.
165
528184
2364
و آنها با کلی از ایده های گوناگون به سراغم آمدند.
09:02
They said the CEOمدیر عامل could have askedپرسید: them to presentحاضر to the wholeکل companyشرکت
166
530548
3238
گفتند مدیرعامل می‌توانست از آنها بخواهد تا در برابر کل شرکت درباره این مسیری
09:05
about theirخودشان journeyسفر over the last two yearsسالها and what they decidedقرار بر این شد to do.
167
533786
3307
که طی دو سال گذشته طی کرده بودند و تصمیمی که به انجام آن گرفته بودند، توضیح دهند.
09:09
He could have askedپرسید: them to think about whichکه aspectجنبه of theirخودشان technologyتکنولوژی
168
537093
3865
او می‌توانست از آنها بخواهد تا درباره کدام جنبه از فناوری فکر کنند
09:12
could fitمناسب with other partsقطعات of the organizationسازمان.
169
540958
3546
می‌توانست انها را با سایر قسمت های سازمان هماهنگ کند.
09:16
He could have askedپرسید: them to buildساختن some prototypesنمونه های اولیه, some next-generationنسل بعدی prototypesنمونه های اولیه,
170
544504
3374
می‌توانست از آنها بخواهد که تعدادی نمونه اصلی بسازند، تعدادی نمونه اصلی نسل آینده
09:19
and seenمشاهده گردید how they would work.
171
547878
1871
و مشاهده گرنحوه کارکرد آنها باشد.
09:21
But the thing is that any one of those
172
549749
1995
اما مساله این است که هر کدام اینها
09:23
would requireنیاز some effortتلاش and motivationانگیزه.
173
551744
2967
مستلزم مقداری انگیزه و تلاش خواهد بود.
09:26
And I think the CEOمدیر عامل basicallyاساسا did not understandفهمیدن the importanceاهمیت of meaningبه معنی.
174
554711
4153
و فکر می‌کنم که مدیرعامل بطور اساسی اهمیت معنا را درک نمی‌کرد.
09:30
If the CEOمدیر عامل, just like our participantsشركت كنندگان,
175
558864
2264
اگر مدیرعامل، فقط مثل بقیه شرکت کننده ها،
09:33
thought the essenceذات of meaningبه معنی is unimportantبی اهمیت,
176
561128
3101
فکر می‌کرد که وجود معنا مهم نیست،
09:36
then he [wouldn'tنمی خواهم] careاهميت دادن.
177
564229
1357
در نتیجه اهمیت نمی داد.
09:37
And he would tell them, "At the momentلحظه I directedجهت دار you in this way,
178
565586
2965
و به آنها می‌گفت: "در حال حاضر من شما را در این مسیر هدایت می‌کنم،
09:40
and now that I am directingهدایت you in this way,
179
568551
1602
و حالا که شما را در این مسیر هدایت می‌کنم،
09:42
everything will be okay."
180
570153
1960
اوضاع مرتب خواهد شد."
09:44
But if you understoodفهمید how importantمهم meaningبه معنی is,
181
572113
2548
اما اگر می‌دانستید معنا تا چه حد اهمیت دارد،
09:46
then you would figureشکل out that it's actuallyدر واقع importantمهم
182
574661
2417
بعدا پی می‌برید که چیزی که واقعا اهمیت داشت
09:49
to spendخرج کردن some time, energyانرژی and effortتلاش
183
577078
1883
مقدار زمان، انرژی و تلاش صرف شده ،
09:50
in gettingگرفتن people to careاهميت دادن more about what they're doing.
184
578961
3435
در وادار کردن افراد برای اهمیت بیشتر قائل شدن درباره آنچه که انجام می‌دهند است.
09:54
The nextبعد experimentآزمایشی was slightlyکمی differentناهمسان.
185
582396
2708
آزمایش بعدی کمی متفاوت بود.
09:57
We tookگرفت a sheetورق of paperکاغذ with randomتصادفی lettersنامه ها,
186
585104
2657
یک ورق کاغذ با حروف تصادفی‌ برداشتیم،
09:59
and we askedپرسید: people to find pairsجفت of lettersنامه ها that were identicalیکسان nextبعد to eachهر یک other.
187
587761
4471
و از مردم می‌خواستیم که آن جفت‌هایی از حروف را پیدا کنند که بطورهمسان کنار هم قرار داشتند.
10:04
That was the taskوظیفه.
188
592232
1148
این تکلیف شان بود.
10:05
And people did the first sheetورق.
189
593380
1383
و افرادی برگه نخست را تمام کردند.
10:06
And then we askedپرسید: them if they wanted to do the nextبعد sheetورق for a little bitبیت lessکمتر moneyپول
190
594763
3060
و بعد ما از آنها خواستیم در صورتی تمایل برگه بعدی را در ازای مبلغ اندکی انجام دهند،
10:09
and the nextبعد sheetورق for a little bitبیت lessکمتر moneyپول, and so on and so forthچهارم.
191
597823
2958
و برگه بعدی رابرای مبلغی خیلی کمتر و همینطور ادامه پیدا می‌کرد.
10:12
And we had threeسه conditionsشرایط.
192
600781
1883
و سه حالت داشتیم.
10:14
In the first conditionوضعیت, people wroteنوشت theirخودشان nameنام on the sheetورق,
193
602664
3688
در حالت اول، افردا نامشان را روی برگه می‌نوشتند،
10:18
foundپیدا شد all the pairsجفت of lettersنامه ها, gaveداد it to the experimenterآزمایش کننده.
194
606352
3678
همه حروف‌های جفت شده را پیدا می‌کردند و به گیرنده آزمایش می‌دادند.
10:22
The experimenterآزمایش کننده would look at it, scanاسکن کردن it from topبالا to bottomپایین,
195
610030
3966
سپس گیرنده آزمایش نگاهی به آن می‌انداخت، از بالا تا پایین آن را بررسی می‌کرد،
10:25
say "uh huh" and put it on the pileشمع nextبعد to them.
196
613996
4150
"آهان آهانی " می‌گفت و آن را روی انباشته ای کاغدها در نزدیک آنها قرار می‌داد.
10:30
In the secondدومین conditionوضعیت, people did not writeنوشتن theirخودشان nameنام on it.
197
618146
3699
در حالت دوم، افراد نام خود را روی آن نمی‌نوشتند.
10:33
The experimenterآزمایش کننده lookedنگاه کرد at it,
198
621845
2218
گیرنده آزمایش آن را نگاه می‌کرد،
10:36
tookگرفت the sheetورق of paperکاغذ, did not look at it, did not scanاسکن کردن it,
199
624063
3133
ورقه کاغذ را بر می‌داشت، نگاهش نمی‌کرد، آن را بررسی نمی‌کرد،
10:39
and simplyبه سادگی put it on the pileشمع of pagesصفحات.
200
627196
3599
و تنها آن را روی انباشته ای از برگه ها می‌گذاشت.
10:42
So you take a pieceقطعه, you just put it on the sideسمت.
201
630795
2652
پس اینکه فقط یک چیزی را می‌گیرید، به کناری می‌گذاریدش.
10:45
And in the thirdسوم conditionوضعیت,
202
633447
1146
و در حالت سوم،
10:46
the experimenterآزمایش کننده got the sheetورق of paperکاغذ and directlyبه طور مستقیم put it into a shredderپاره پاره کننده.
203
634593
8378
گیرنده آزمایش ورقه کاغذ را می‌گرفت و مستقیما داخل کاغذ خردکن می‌انداخت.
10:54
What happenedاتفاق افتاد in those threeسه conditionsشرایط?
204
642971
2817
در این سه حالت چه اتفاقی می‌افتاد؟
10:57
In this plotطرح I'm showingنشان دادن you at what payپرداخت rateنرخ people stoppedمتوقف شد.
205
645788
4432
در این طرح به شما نشان می‌دهم که در چه نرخی افراد از ادامه انجام کار دست می‌کشیدند.
11:02
So lowکم numbersشماره mean that people workedکار کرد harderسخت تر. They workedکار کرد for much longerطولانی تر.
206
650220
4518
در نتیجه ارقام کم به آن معناست که افرادی که سخت تر کار می‌کنند. آنها برای مدت بیشتری کار می‌کردند.
11:06
In the acknowledgedاذعان کرد conditionوضعیت, people workedکار کرد all the way down to 15 centsسنت ها.
207
654738
4916
در شرایط تصدیق شده، افراد تا نرخ ۱۵ سنت کار کردند.
11:11
At 15 centsسنت ها perدر هر pageصفحه, they basicallyاساسا stoppedمتوقف شد these effortsتلاش ها.
208
659654
3744
وقتی به برگه ای ۱۵ سنت رسید، اساسا دست از کارکردن کشیدند.
11:15
In the shredderپاره پاره کننده conditionوضعیت, it was twiceدو برابر as much -- 30 centsسنت ها perدر هر sheetورق.
209
663398
4755
در حالت کاغذ خرد کن،مبلغ دو برابر بود-- ۳۰ سنت برای هر برگه.
11:20
And this is basicallyاساسا the resultنتيجه we had before.
210
668153
2173
و این همان نتیجه ای است که قبلا به آن رسیده بودیم.
11:22
You shredتکه تکه شده people'sمردم effortsتلاش ها, outputخروجی,
211
670326
3478
شما زحمات بازده کاری افراد را از بین می برید،
11:25
you get them not to be as happyخوشحال with what they're doing.
212
673804
2499
و باعث می شوید تا از کاری که انجام می دهند لذت نبرند.
11:28
But I should pointنقطه out, by the way,
213
676303
1535
اما باید خاطرنشان کنم که با این روش،
11:29
that in the shredderپاره پاره کننده conditionوضعیت, people could have cheatedفریب خورده.
214
677838
2965
یعنی در شرط کاغذ خردکن، افراد می‌توانستند تقلب هم کرده باشند.
11:32
They could have doneانجام شده not so good work,
215
680803
2181
می‌توانستند کار خوبی هم انجام نداده باشند،
11:34
because they realizedمتوجه شدم that people were just shreddingانهدام it.
216
682984
2503
زیرا تشخیص دادند که آدمها فقط آن را خرد می‌کنند.
11:37
So maybe the first sheetورق you would do good work,
217
685487
1867
بنابراین شاید در برگه نخست کارتان را درست انجام دهید،
11:39
but then you see nobodyهيچ كس is really testingآزمایش کردن it,
218
687354
1919
اما بعدا وقتی ببینید که واقعا کسی آن را بررسی نمی‌کند،
11:41
so you would do more and more and more.
219
689273
2195
تعداد بیشتروبیشتری را انجام خواهید داد.
11:43
So in factواقعیت, in the shredderپاره پاره کننده conditionوضعیت,
220
691468
1562
بنابراین درواقع، در حالت کاغذ خردکن،
11:45
people could have submittedارسال شده more work and gottenدریافت کردم more moneyپول
221
693030
2874
آدمهاکار بیشتری را تحویل می‌دادند و پول بیشتری می‌گرفتند
11:47
and put lessکمتر effortتلاش into it.
222
695904
2419
و تلاش کمتری برای آن می‌کردند.
11:50
But what about the ignoredنادیده گرفته شد conditionوضعیت?
223
698323
2147
اما درحالت نادیده گرفتن چه اتفاقی می‌افتد؟
11:52
Would the ignoredنادیده گرفته شد conditionوضعیت be more like the acknowledgedاذعان کرد or more like the shredderپاره پاره کننده,
224
700470
3513
آیا حالت نادیده گرفتن بیشتر به حالت تصدیق شده نزدیک بود یا خرد کن؟
11:55
or somewhereجایی in the middleوسط?
225
703983
2019
یا جایی ما بین آن دو؟
11:58
It turnsچرخش out it was almostتقریبا like the shredderپاره پاره کننده.
226
706002
3356
معلوم شد که بیشتر مثل حالت خرد کن است.
12:01
Now there's good newsاخبار and badبد newsاخبار here.
227
709358
2807
پس حالاهم خبر خوب داریم و هم بد.
12:04
The badبد newsاخبار is that ignoringنادیده گرفتن the performanceکارایی of people
228
712165
4635
خبر بد این است که عملکرد نادیده گرفتن افراد
12:08
is almostتقریبا as badبد as shreddingانهدام theirخودشان effortتلاش in frontجلوی of theirخودشان eyesچشم ها.
229
716800
4500
تقریبا به بدی از بین بردن زحمات آنها در برابر چشمانشان است.
12:13
Ignoringنادیده گرفتن getsمی شود you a wholeکل way out there.
230
721300
3750
نادیده گرفتن شما را تماما از مسیرتان دور می‌کند.
12:17
The good newsاخبار is that by simplyبه سادگی looking at something that somebodyکسی has doneانجام شده,
231
725050
4400
خبر خوب این است که تنها با نگاه کردن به چیزی که کسی انجام داده است،
12:21
scanningاسکن کردن it and sayingگفت: "uh huh,"
232
729450
2215
بررسی کردن آن و " آهان آهان " گفتن،
12:23
that seemsبه نظر می رسد to be quiteکاملا sufficientکافی است
233
731665
1404
به نظر می‌رسد که برای بهتر کردن
12:25
to dramaticallyبه طور چشمگیری improveبهتر کردن people'sمردم motivationsانگیزه ها.
234
733069
3243
انگیزه در افراد تا میزان زیادی کاملا موثر باشد.
12:28
So the good newsاخبار is that addingاضافه كردن motivationانگیزه doesn't seemبه نظر می رسد to be so difficultدشوار.
235
736312
5481
پس خبر خوب این است که به نظر می‌رسد که بالا بردن انگیزه‌ها خیلی دشوار نیست.
12:33
The badبد newsاخبار is that eliminatingاز بین بردن motivationsانگیزه ها
236
741793
2297
خبر بد این است که به نظر می‌رسد که حذف کردن انگیزه‌ها
12:36
seemsبه نظر می رسد to be incrediblyطور باور نکردنی easyآسان,
237
744090
1775
بطور باورنکردنی آسان است .
12:37
and if we don't think about it carefullyبا دقت, we mightممکن overdoبیش از حد it.
238
745865
3691
و اگربادقت درباره آن فکر نکنیم، ممکن است درباره ش افراط کنیم.
12:41
So this is all in termsاصطلاحات of negativeمنفی motivationانگیزه
239
749556
3485
بنابراین بعبارتی دیگرهمه اینها درباره انگیزه منفی
12:45
or eliminatingاز بین بردن negativeمنفی motivationانگیزه.
240
753041
2883
یا حذف کردن انگیزه منفی است.
12:47
The nextبعد partبخشی I want to showنشان بده you is something about the positiveمثبت motivationانگیزه.
241
755924
4490
در قسمت بعدی می‌خواهم چیزی را به شما نشان بدهم که درباره انگیزه مثبت است.
12:52
So there is a storeفروشگاه in the U.S. calledبه نام IKEAIKEA.
242
760414
4128
فروشگاهی در آمریکا هست که ایکیا نامیده می‌شود.
12:56
And IKEAIKEA is a storeفروشگاه with kindنوع of okay furnitureمبلمان that takes a long time to assembleجمع کن.
243
764542
6848
و ایکیا فروشگاهی است با مبلمان مناسب که سرهم کردنشان زمان می‌برد.
13:03
(Laughterخنده)
244
771390
1950
(خنده)
13:05
And I don't know about you, but everyهرکدام time I assembleجمع کن one of those,
245
773340
2840
و من شما را نمی‌دانم، اما هر بار که من یکی از آنها را سرهم می‌کنم،
13:08
it takes me much longerطولانی تر, it's much more effortfulکار سخت, it's much more confusingگیج کننده.
246
776180
4086
وقت بیشتری را از من می‌گیرد، تلاشم بی حاصل و خیلی گیج کننده ترمی‌شود.
13:12
I put things in the wrongاشتباه way.
247
780266
2920
همه چیز را اشتباه می‌چینم.
13:15
I can't say enjoyلذت بردن those piecesقطعات.
248
783186
2604
نمی توانم بگویم که از قطعات آن اثاثیه لذت می‌برم.
13:17
I can't say I enjoyلذت بردن the processروند.
249
785790
3250
نمی‌توانم بگویم که از آن فرایند کار لذت می‌برم.
13:21
But when I finishپایان دادن it, I seemبه نظر می رسد to like those IKEAIKEA piecesقطعات of furnitureمبلمان
250
789040
3863
اما وقتی تمامش می‌کنم، بنظرم می‌رسد که این یکی مبلمان ایکیا را
13:24
more than I like other onesآنهایی که.
251
792903
2371
بیشتر از بقیه دوست دارم.
13:27
And there's an oldقدیمی storyداستان about cakeکیک mixesمخلوط می شود.
252
795274
4372
و داستان قدیمی درباره مخلوط کردن کیک ها وجود دارد.
13:31
So when they startedآغاز شده cakeکیک mixesمخلوط می شود in the '40s,
253
799646
3028
وقتی در دهه چهل شروع به تولید مخلوط کیک‌ها کردند،
13:34
they would take this powderپودر and they would put it in a boxجعبه,
254
802674
3815
این پودر را برمی داشتند و تو یک جعبه می‌گذاشتند،
13:38
and they would askپرسیدن housewivesزنان خانه دار to basicallyاساسا pourریختن it in, stirهم بزنید some waterاب in it,
255
806489
4439
و از خانم‌های خانه دار می‌خواستند که ابتدا آن را با مقداری آب هم بزنند،
13:42
mixمخلوط کردن it, put it in the ovenفر, and -- voilaوایلا! -- you had cakeکیک.
256
810928
4512
مخلوط کنند، توی فر بگذارند و --- بفرمایید! -- شما کیک دارید.
13:47
But it turnsچرخش out they were very unpopularناخوشایند.
257
815440
2199
اما مشخص شد که اینها خیلی هم مورد علاقه مردم نشدند.
13:49
People did not want them.
258
817639
1785
مردم آنها را نمی خواستند.
13:51
And they thought about all kindsانواع of reasonsدلایل for that.
259
819424
2299
و خیلی دنبال دلایل آن گشتند.
13:53
Maybe the tasteطعم و مزه was not good.
260
821723
1433
شاید مزه اش خوب نبود.
13:55
No, the tasteطعم و مزه was great.
261
823156
1500
نه، طعمش عالی بود.
13:56
What they figuredشکل گرفته out was that there was not enoughکافی effortتلاش involvedگرفتار.
262
824656
5024
چیزی که فهمیدند این بود که انجام آن مستلزم زحمت زیادی نمی‌شود.
14:01
It was so easyآسان that nobodyهيچ كس could serveخدمت cakeکیک to theirخودشان guestsمهمانان
263
829680
3401
انقدرآسان بود که هرکسی می‌توانست از مهمانهایش با کیک پذیرایی کند.
14:05
and say, "Here is my cakeکیک."
264
833081
2308
و بگویید: " این هم کیک من."
14:07
No, no, no, it was somebodyکسی else'sچیز دیگری است cakeکیک.
265
835389
1569
نه،نه،نه، آن کیک یک نفر دیگرست.
14:08
It was as if you boughtخریداری شد it in the storeفروشگاه.
266
836958
2015
مثل این بود که از مغازه‌ای آن را خریده باشید.
14:10
It didn't really feel like your ownخودت.
267
838973
2411
وااقعا این حس را نمی کردید که مال شماست.
14:13
So what did they do?
268
841384
1659
پس آنها چه کار کردند؟
14:15
They tookگرفت the eggsتخم مرغ and the milkشیر out of the powderپودر.
269
843043
3667
آنها تخم مرغها و شیر را از پودر جدا کردند.
14:18
(Laughterخنده)
270
846710
1353
(خنده)
14:20
Now you had to breakزنگ تفريح the eggsتخم مرغ and addاضافه کردن them.
271
848063
3841
حالا باید تخم مرغها را بشکنید و آنها را اضافه کنید.
14:23
You had to measureاندازه گرفتن the milkشیر and addاضافه کردن it, mixingمخلوط کردن it.
272
851904
2970
باید شیر را اندازه گرفته و به آن اضافه کنید، آنها را مخلوط کنید.
14:26
Now it was your cakeکیک. Now everything was fine.
273
854874
2815
حالا آن کیک شما بود. حالا همه چیز روبه راه بود.
14:29
(Applauseتشویق و تمجید)
274
857689
9586
(تشویق)
14:39
Now I think a little bitبیت like the IKEAIKEA effectاثر,
275
867275
2768
من کمی درباره کار موثر مثل شرکت ایکیا فکر می‌کنم،
14:42
by gettingگرفتن people to work harderسخت تر,
276
870043
1966
از طریق وادار کردن افراد به سخت تر کار کردن،
14:44
they actuallyدر واقع got them to love what they're doing to a higherبالاتر degreeدرجه.
277
872009
3753
آنها در واقع آنها را وادارمی‌کنند تا کاری را که انجام می‌دهند تا حد زیادی دوست داشته باشند.
14:47
So how do we look at this questionسوال experimentallyآزمایشگاهی?
278
875762
3022
پس چگونه به این سوال نگاه آزمایشی داشته باشیم؟
14:50
We askedپرسید: people to buildساختن some origamiاریگامی.
279
878784
2439
از آدمها خواستیم تعدادی اوریگامی (هنر تا کردن کاغد) را بسازند.
14:53
We gaveداد them instructionsدستورالعمل ها on how to createايجاد كردن origamiاریگامی,
280
881223
2853
به آنها دستوراتی مبنی بر نحوه ساخت اوریگامی را دادیم،
14:56
and we gaveداد them a sheetورق of paperکاغذ.
281
884076
1686
و به آنها یک ورق کاغذ دادیم.
14:57
And these were all novicesتازه کارها, and they builtساخته شده something that was really quiteکاملا uglyزشت --
282
885762
4314
و اینها همه ناشی بودند و چیزی که ساختند واقعا خیلی زشت بود--
15:02
nothing like a frogقورباغه or a craneجرثقیل.
283
890076
2667
چیزی مثل قورباغه یا درنا نبود.
15:04
But then we told them, we said, "Look, this origamiاریگامی really belongsمتعلق به to us.
284
892743
3532
اما سپس به آنها گفتیم، گفتیم که، " نگاه کنید، این اوریگامی به ما تعلق دارد.
15:08
You workedکار کرد for us, but I'll tell you what, we'llخوب sellفروش it to you.
285
896275
2817
شما برای ما کار کردید، اما بگذارید این را به شمابگویم که آن را به شما می فروشیم .
15:11
How much do you want to payپرداخت for it?"
286
899092
2135
چقدر برایش پول می پردازید؟"
15:13
And we measuredاندازه گیری شده how much they were willingمایلم to payپرداخت for it.
287
901227
2983
و ما اندازه گرفتیم که چقدر برای آن می خواستند پول پرداخت کنند.
15:16
And we had two typesانواع of people.
288
904210
1973
و ما دو دسته آدم داشتیم.
15:18
We had the people who builtساخته شده it,
289
906183
1927
کسانی که آن را ساخته بودند،
15:20
and we had the people who did not buildساختن it and just lookedنگاه کرد at it as externalخارجی observersناظران.
290
908110
4914
و کسانی را هم داشتیم که آن را نساخته بودند و به آن تنها بعنوان نظاره گر بیرونی نگاه کرده بودند.
15:25
And what we foundپیدا شد was that the buildersسازندگان thought
291
913024
2404
و چیزی که فهمیدیم این بود که سازندگان فکر می‌کردند
15:27
that these were beautifulخوشگل piecesقطعات of origamiاریگامی,
292
915428
3514
که اینها قطعه های زیبایی از اورگامی بودند،
15:30
and they were willingمایلم to payپرداخت for them fiveپنج timesبار more
293
918942
2539
و می‌خواستند برایشان پنج برابر بیشتر از
15:33
than the people who just evaluatedارزیابی شد them externallyبیرون.
294
921481
3158
کسانی که فقط آنها را از بیرون ارزیابی کرده بودند، پرداخت کنند.
15:36
Now you could say, if you were a builderسازنده,
295
924639
3025
الان می‌توانید بگویید، اگر یک سازنده بودید،
15:39
do you think that, "Oh, I love this origamiاریگامی, but I know that nobodyهيچ كس elseچیز دیگری would love it?"
296
927664
6439
آیا فکر می‌کردید که، " اوه، من این اوریگامی را دوست دارم، اما می‌دانم که کس دیگری آن را دوست نخواهد داشت.؟"
15:46
Or do you think, "I love this origamiاریگامی, and everybodyهمه elseچیز دیگری will love it as well?"
297
934103
5694
یا این که فکر می‌کردید، " من این اوریگامی را دوست دارم، و هر کس دیگری هم بجز من آن را دوست خواهد داشت؟"
15:51
Whichکدام one of those two is correctدرست?
298
939797
2469
کدام یک از این دو درست است؟
15:54
Turnsچرخش out the buildersسازندگان not only lovedدوست داشتنی the origamiاریگامی more,
299
942266
3157
معلوم شد که سازندگان نه تنها اورگامی را بیشتر دوست داشتند،
15:57
they thought that everybodyهمه would see the worldجهان in theirخودشان viewچشم انداز.
300
945423
3498
بلکه فکر می‌کردند که همه دنیا را از دیدگاه آنها می‌بینند.
16:00
They thought everybodyهمه elseچیز دیگری would love it more as well.
301
948921
3021
فکر می‌کردند که بقیه همچنین آن را بیشتر دوست خواهند داشت.
16:03
In the nextبعد versionنسخه we triedتلاش کرد to do the IKEAIKEA effectاثر.
302
951942
3052
در نسخه بعدی، سعی کردیم تاثیر IKEA را بوجود بیاوریم.
16:06
We triedتلاش کرد to make it more difficultدشوار.
303
954994
1799
سعی کردیم آن را سخت تر کنیم.
16:08
So for some people we gaveداد the sameیکسان taskوظیفه.
304
956793
2910
در نتیجه به بعضی ها،همان تکلیف را دادیم.
16:11
For some people we madeساخته شده it harderسخت تر by hidingقایم شدن the instructionsدستورالعمل ها.
305
959703
4022
برای بعضی هم کار را با مخفی ساختن دستورالعمل ها سخت تر ساختیم.
16:15
At the topبالا of the sheetورق, we had little diagramsنمودارها of how do you foldتا کردن origamiاریگامی.
306
963725
4272
در بالای ورقه، نمودارهای کوچکی از اینکه چطوری اوریگامی را تا کنید، را گذااشتیم.
16:19
For some people we just eliminatedحذف شد that.
307
967997
2746
برای بعضی ها هم آن را حدف کردیم.
16:22
So now this was tougherسخت تر. What happenedاتفاق افتاد?
308
970743
2959
پس حالا که دشوار تر شده بود. چه اتفاقی افتاد؟
16:25
Well in an objectiveهدف، واقعگرایانه way, the origamiاریگامی now was uglierزشت, it was more difficultدشوار.
309
973702
5907
خب از لحاظ عقلانی، اوریگامی اکنون نه فقط زشت تر بود، بلکه سختتر هم بود.
16:31
Now when we lookedنگاه کرد at the easyآسان origamiاریگامی,
310
979609
2102
زمانی که به اوریگامی آسان نگاه کردیم،
16:33
we saw the sameیکسان thing: Buildersسازندگان lovedدوست داشتنی it more, evaluatorsارزیابی کنندگان lovedدوست داشتنی it lessکمتر.
311
981711
4392
همان اتفاق مشابه را مشاهده کردیم: سازندگان آن را بیشتر دوست داشتند، ناظرها آن را کمتر دوست داشتند.
16:38
When you lookedنگاه کرد at the hardسخت instructionsدستورالعمل ها,
312
986103
2161
وقتی به دستورالعمل های دشوار نگاه می‌کردید،
16:40
the effectاثر was largerبزرگتر.
313
988264
2930
تاثیر بزرگتر بود.
16:43
Why? Because now the buildersسازندگان lovedدوست داشتنی it even more.
314
991194
5078
چرا؟ زیرا حالا سازندگان آن را حتی بیشتر هم دوست داشتند.
16:48
They put all this extraاضافی effortتلاش into it.
315
996272
2654
این همه تلاش مضاعف را صرف آن کرده بودند.
16:50
And evaluatorsارزیابی کنندگان? They lovedدوست داشتنی it even lessکمتر.
316
998926
4098
و ناظرها؟ حتی خیلی کمتر از قبل آن را دوست داشتند.
16:55
Because in realityواقعیت it was even uglierزشت than the first versionنسخه.
317
1003024
4405
زیرا در واقعیت خیلی زشتتر از نسخه اولیه بود.
16:59
Of courseدوره, this tellsمی گوید you something about how we evaluateارزیابی کنید things.
318
1007429
5097
البته، این مورد به ما نکته ای را درباره نحوه ارزیابی چیزها می‌گوید.
17:04
Now think about kidsبچه ها.
319
1012526
2205
حالا به بچه ها فکر کنید.
17:06
Imagineتصور کن I askedپرسید: you, "How much would you sellفروش your kidsبچه ها for?"
320
1014731
4414
این چیزی را که می‌خواهم تصور کنید،" فرزندانتان را چند می‌فروشید؟"
17:11
Your memoriesخاطرات and associationsانجمن ها and so on.
321
1019145
2635
خاطرات و معاشرتها و غیره.
17:13
Mostاکثر people would say for a lot, a lot of moneyپول --
322
1021780
3423
خیلی از آدمها خواهند گفت در ازای پول خیلی، خیلی زیادی --
17:17
on good daysروزها.
323
1025203
1836
در روزهای خوب.
17:19
(Laughterخنده)
324
1027039
1264
(خنده)
17:20
But imagineتصور کن this was slightlyکمی differentناهمسان.
325
1028303
1768
اما تصور کنید که اندکی این موضوع فرق داشت.
17:22
Imagineتصور کن if you did not have your kidsبچه ها,
326
1030071
1579
تجسم کنید اگر بچه هایتان را نداشتید،
17:23
and one day you wentرفتی to the parkپارک and you metملاقات کرد some kidsبچه ها,
327
1031650
3334
و یک روز به پارکی می‌رفتید و چند تا بچه می‌دیدید،
17:26
and they were just like your kidsبچه ها.
328
1034984
1237
و آنها درست شبیه بچه های شما بودند.
17:28
And you playedبازی کرد with them for a fewتعداد کمی hoursساعت ها.
329
1036221
1721
و چند ساعتی با آنها بازی می‌کردید.
17:29
And when you were about to leaveترک کردن, the parentsپدر و مادر said,
330
1037942
2220
و وقتی می‌خواستید آنجا را ترک کنید، والدین آنها می‌گفتند،
17:32
"Hey, by the way, just before you leaveترک کردن, if you're interestedعلاقه مند, they're for saleفروش."
331
1040162
4130
" هی، راستی، قبل از این که برید، اگر علاقمند باشید، این بچه ها فروشی هستند."
17:36
(Laughterخنده)
332
1044292
2273
(خنده)
17:38
How much would you payپرداخت for them now?
333
1046565
2859
الان چقدر پول بابت شان می‌پرداختید؟
17:41
Mostاکثر people say not that much.
334
1049424
2500
خیلی از مردم می گویند که نه آنقدر زیاد.
17:43
And this is because our kidsبچه ها are so valuableبا ارزش,
335
1051924
4819
و این بخاطر آن است که فرزندانمان برای ما خیلی با ارزش هستند،
17:48
not just because of who they are,
336
1056743
2065
نه فقط به این خاطر که آنها کی هستند،
17:50
but because of us, because they are so connectedمتصل to us
337
1058808
3908
بلکه به خاطر ما، زیرا آنها با ما ارتباط دارند.
17:54
and because of the time and connectionارتباط.
338
1062716
2268
و بخاطر زمان و رابطه.
17:56
And by the way, if you think that IKEAIKEA instructionsدستورالعمل ها are not good,
339
1064984
3258
و راستی، اگر فکر می‌کنید دستورالعمل های ایکیا خوب نیستند،
18:00
think about the instructionsدستورالعمل ها that come with kidsبچه ها.
340
1068242
1919
به دستورالعمل هایی فکرکنید که همراه با بچه ها می‌آیند.
18:02
Those are really toughسخت است.
341
1070161
1237
آنها واقعن سخت هستند.
18:03
(Laughterخنده)
342
1071398
1074
(خنده)
18:04
By the way, these are my kidsبچه ها, whichکه, of courseدوره, are wonderfulفوق العاده and so on.
343
1072472
4480
راستی، اینها بچه هایم هستند، که البته، فوق العاده‌اند و غیره.
18:08
Whichکدام comesمی آید to tell you one more thing,
344
1076952
1948
به نکته ی دیگر برای بازگو کردن رسیدیم،
18:10
whichکه is, much like our buildersسازندگان,
345
1078900
2316
این که شبیه این سازندگان ما
18:13
when they look at the creatureموجود of theirخودشان creationایجاد,
346
1081216
3745
که وقتی به اثری که خلق کرده اند، نگاهی می‌اندازند،
18:16
we don't see that other people don't see things our way.
347
1084961
4741
ما قادر به درک این نکته نیستیم که آدمهای دیگر چیزها را اززاویه دید ما تماشا نمی‌کنند.
18:21
Let me say one last commentاظهار نظر.
348
1089702
3131
اجازه بدین این آخرین توضیح را هم بدهم.
18:24
If you think about Adamآدم Smithاسمیت versusدر مقابل Karlکارل Marxمارکس,
349
1092833
3397
اگر آدام اسمیت را نقطه مقبل کارل مارکس درنظر بگیرید،
18:28
Adamآدم Smithاسمیت had the very importantمهم notionایده of efficiencyبهره وری.
350
1096230
4116
آدام اسمیت مهمترین ذهنیت را از کارآمدی داشت.
18:32
He gaveداد an exampleمثال of a pinپین factoryکارخانه.
351
1100346
2834
او مثالی از یک کارخانه سنجاق را ارائه کرد.
18:35
He said pinsپین ها have 12 differentناهمسان stepsمراحل,
352
1103180
3265
گفت که سنجاق ها ۱۲ مرحله مختلف را دارند،
18:38
and if one personفرد does all 12 stepsمراحل, productionتولید is very lowکم.
353
1106445
4117
و اگر یک نفر همه این ۱۲ مرحله را انجام دهد، تولید خیلی پایین است.
18:42
But if you get one personفرد to do stepگام one
354
1110562
2500
اما اگر یک نفر را برای انجام مرحله یک و کسی را
18:45
and one personفرد to do stepگام two and stepگام threeسه and so on,
355
1113062
2403
هم برای انجام مرحله دو و مرحله سه والی آخرتعیین کنید
18:47
productionتولید can increaseافزایش دادن tremendouslyفوق العاده.
356
1115465
2798
تولید به شدت افزایش می‌یابد.
18:50
And indeedدر واقع, this is a great exampleمثال and the reasonدلیل for the Industrialصنعتی Revolutionانقلاب and efficiencyبهره وری.
357
1118263
5534
و در واقع، این مثال و دلیل فوق العاده ای برای کارآمدی و انقلاب صنعتی است.
18:55
Karlکارل Marxمارکس, on the other handدست,
358
1123797
2083
کارل مارکس ، از یک سوی دیگر،
18:57
said that the alienationبیگانگی of laborنیروی کار is incrediblyطور باور نکردنی importantمهم
359
1125880
3301
گفت که بیزاری از کار بطرز باورنکردنی مهم است
19:01
in how people think about the connectionارتباط to what they are doing.
360
1129181
3604
این که آدمها چگونه درباره رابطه شان با آنچه که انجام می‌دهند فکر می‌کنند.
19:04
And if you make all 12 stepsمراحل, you careاهميت دادن about the pinپین.
361
1132785
3294
و اگر همه این ۱۲مرحله را انجام دهید،برای سنجاق اهمیت قائل هسستید.
19:08
But if you make one stepگام everyهرکدام time, maybe you don't careاهميت دادن as much.
362
1136079
3824
اما اگر هر بار یک مرحله را انجام دهید، شاید بحد کافی اهمیت نمی‌دهید.
19:11
And I think that in the Industrialصنعتی Revolutionانقلاب,
363
1139903
2883
و به عقیده من در انقلاب صنعتی،
19:14
Adamآدم Smithاسمیت was more correctدرست than Karlکارل Marxمارکس,
364
1142786
3344
آدام اسمیت بیش از کارل مارکس حق داشت،
19:18
but the realityواقعیت is that we'veما هستیم switchedتغییر کرد
365
1146130
2817
اما واقعیت این است که ما عوض شده ایم.
19:20
and now we're in the knowledgeدانش economyاقتصاد.
366
1148947
2366
و اکنون ما در اقتصاد دانائی محورقرارداریم.
19:23
And you can askپرسیدن yourselfخودت, what happensاتفاق می افتد in a knowledgeدانش economyاقتصاد?
367
1151313
2733
و می‌توانید از خودتان سوال کنید که، در اقتصاد دانائی محورچه اتفاقی رخ می‌دهد؟
19:26
Is efficiencyبهره وری still more importantمهم than meaningبه معنی?
368
1154046
3418
آیا بهروری هنوز مهم تر از معناست؟
19:29
I think the answerپاسخ is no.
369
1157464
1582
فکر کنم جواب نه باشد.
19:31
I think that as we moveحرکت to situationsموقعیت ها
370
1159046
2167
فکر می‌کنم اگر به سمت شرایطی پیش برویم که
19:33
in whichکه people have to decideتصميم گرفتن on theirخودشان ownخودت
371
1161213
2983
در آن آدمها خودشان تصمیم گیری می‌کنند
19:36
about how much effortتلاش, attentionتوجه, caringمراقبت, how connectedمتصل they feel to it,
372
1164196
3788
درباره میزان تلاش، توجه، اهمیت و اینکه چطور احساس وابستگی به آن کنند،
19:39
are they thinkingفكر كردن about laborنیروی کار on the way to work and in the showerدوش and so on,
373
1167984
4050
اینکه آیا در مسیر رفتن به سر کاریا موقع دوش گرفتن و غیره به کارشان فکر می‌کنند،
19:44
all of a suddenناگهانی Marxمارکس has more things to say to us.
374
1172034
4459
ناگهان می‌بینیم که مارکس نکات بیشتری برای گفتن به ما دارد.
19:48
So when we think about laborنیروی کار, we usuallyمعمولا think about motivationانگیزه and paymentپرداخت as the sameیکسان thing,
375
1176493
4937
در نتیجه وقتی به کار فکر می‌کنیم، معمولا انگیزه و پول را یکسان در نظرمی‌گیریم.
19:53
but the realityواقعیت is that we should probablyشاید addاضافه کردن all kindsانواع of things to it --
376
1181430
3758
اما حقیقت این است که ما شاید بایستی همه این چیزها را به هم اضافه کنیم--
19:57
meaningبه معنی, creationایجاد, challengesچالش ها, ownershipمالکیت, identityهویت, prideغرور, etcو غیره.
377
1185188
4355
معنا، آفرینش، چالش ها، مالکیت، هویت، افتخار و غیره.
20:01
And the good newsاخبار is that if we addedاضافه all of those componentsاجزاء and thought about them,
378
1189543
4307
و خبر خوب این است که اگر همه آن اجزاء را با هم اضافه کنیم ودرباره شان فکرکنیم،
20:05
how do we createايجاد كردن our ownخودت meaningبه معنی, prideغرور, motivationانگیزه,
379
1193850
3398
ما چطورغرور، انگیزه و معنا را ایجاد می‌کنیم،
20:09
and how do we do it in our workplaceمحل کار and for the employeesکارکنان,
380
1197248
3433
و چطور این را درمحل کارمان و برای کارکنانمان انجام دهیم،
20:12
I think we could get people to bothهر دو be more productiveسازنده and happierشادتر.
381
1200681
3823
بنظرم ما می‌توانیم کاری کنیم که آدمها هم مولدتر باشند وهم خوشحال تر.
20:16
Thank you very much.
382
1204504
1680
خیلی از شما متشکرم.
20:18
(Applauseتشویق و تمجید)
383
1206184
1800
( تشویق)
Translated by Leila Ataei
Reviewed by soheila Jafari

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Dan Ariely - Behavioral economist
The dismal science of economics is not as firmly grounded in actual behavior as was once supposed. In "Predictably Irrational," Dan Ariely told us why.

Why you should listen

Dan Ariely is a professor of psychology and behavioral economics at Duke University and a founding member of the Center for Advanced Hindsight. He is the author of the bestsellers Predictably IrrationalThe Upside of Irrationality, and The Honest Truth About Dishonesty -- as well as the TED Book Payoff: The Hidden Logic that Shapes Our Motivations.

Through his research and his (often amusing and unorthodox) experiments, he questions the forces that influence human behavior and the irrational ways in which we often all behave.

More profile about the speaker
Dan Ariely | Speaker | TED.com