ABOUT THE SPEAKER
Ron McCallum - Labor lawyer and activist
Blind almost since birth, Ron McCallum is one of Australia's most respected legal scholars, and an activist on behalf of disabled people around the globe.

Why you should listen

Ron McCallum AO is one of Australia's most respected industrial and discrimination lawyers and a prominent human rights advocate. With a long career as a legal academic and teacher, in 1993 he became the first totally blind person appointed to a full professorship at any Australian university when he became Professor in Industrial Law at the University of Sydney. He served as Dean of the University of Sydney Law School for five years and is now an emeritus professor. McCallum is a leading light in the disabled community, working for equality among all Australians. He is also chair of the United Nations Committee on the Rights of Persons with Disabilities.

Read TEDxSydney's Q&A with Ron McCallum >>

More profile about the speaker
Ron McCallum | Speaker | TED.com
TEDxSydney

Ron McCallum: How technology allowed me to read

چگونه تکنولوژی به من اجازه داد که بخوانم

Filmed:
719,205 views

چند ماه پس از این که رون مک کالوم، در سال ۱۹۴۸ به دنیا آمد، بینایی خود را از دست داد. در این سخنرانی جذاب و تأثیرگذار، او نشان می دهد که چگونه موفق به خواندن شده است -- و سیر پیشرفت ابزار هوشمند و تکنولوژی های رایانه ای سازگاری که این توانایی را ممکن کرده اند نشان می دهد. به کمک این دستگاه ها، و داوطلبان سخاوتمند، او یک وکیل، یک استاد، و مهم تر از همه، یک کتاب خوان مشتاق شد. به انقلاب ایجاد شده در کتاب خوانی نابینایان خوش آمدید. (تصویربرداری شده در TEDxSydney.)
- Labor lawyer and activist
Blind almost since birth, Ron McCallum is one of Australia's most respected legal scholars, and an activist on behalf of disabled people around the globe. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
When I was about threeسه or fourچهار yearsسالها oldقدیمی,
0
737
4290
یادم می آید وقتی تنها سه یا چهار سال داشتم،
00:17
I rememberیاد آوردن my mumمادر readingخواندن a storyداستان to me
1
5027
3882
مادرم داستانی را
00:20
and my two bigبزرگ brothersبرادران,
2
8909
2715
برای من و دو برادر بزرگ ترم می خواند،
00:23
and I rememberیاد آوردن puttingقرار دادن up my handsدست ها
3
11624
2019
و یادم می آید که دستانم را روی کتاب می گذاشتم،
00:25
to feel the pageصفحه of the bookکتاب,
4
13643
2003
تا صفحه ی کتاب را احساس کنم،
00:27
to feel the pictureعکس they were discussingبحث در مورد.
5
15646
3531
تا عکسی را که آن ها درباره اش صحبت می کردند احساس کنم.
00:31
And my mumمادر said, "Darlingعزیز,
6
19177
2449
و مادرم می گفت، "عزیزم،
00:33
rememberیاد آوردن that you can't see
7
21626
2853
تو نمی توانی ببینی،
00:36
and you can't feel the pictureعکس
8
24479
3046
و نمی توانی عکس را احساس کنی،
00:39
and you can't feel the printچاپ on the pageصفحه."
9
27525
2937
و نمی توانی چاپ روی صفحه را احساس کنی."
00:42
And I thought to myselfخودم,
10
30462
1774
و من با خودم فکر کردم،
00:44
"But that's what I want to do.
11
32236
1895
"اما این کاری است که می خواهم انجام دهم.
00:46
I love storiesداستان ها. I want to readخواندن."
12
34131
4161
من عاشق داستان ها هستم. من دوست دارم کتاب بخوانم."
00:50
Little did I know
13
38292
2262
و حتی فکرش را هم نمی کردم
00:52
that I would be partبخشی of a technologicalتکنولوژیکی revolutionانقلاب
14
40554
2519
که من بخشی از انقلاب تکنولوژیکی باشم
00:55
that would make that dreamرویا come trueدرست است.
15
43073
3701
که این رؤیا را به حقیقت پیوند خواهد داد.
00:58
I was bornبدنیا آمدن prematureزودگذر by about 10 weeksهفته ها,
16
46774
3417
من حدود ۶۴ سال پیش، ۱۰ هفته زود تر از موعد به دنیا آمدم،
01:02
whichکه resultedنتیجه گرفت in my blindnessکوری, some 64 yearsسالها agoپیش.
17
50191
4645
که منجر به نابینایی من شد.
01:06
The conditionوضعیت is knownشناخته شده as retrolentalکنترل کننده fibroplasiaفیبروپلاستیک,
18
54836
2870
مشکل من به عنوان بسته شدن رگ های شبکیه ی چشم شناخته شد،
01:09
and it's now very rareنادر in the developedتوسعه یافته worldجهان.
19
57706
3885
در حالی که این مشکل در حال حاضر در کشور های پیشرفته فوق العاده نادر است.
01:13
Little did I know, lyingدروغ گویی curledپیچ خورده up
20
61591
2909
و موقعی که در سال ۱۹۴۸
01:16
in my primابتدا babyعزیزم humidicribمرطوب کننده in 1948
21
64500
4793
در پوشک نرمم مچاله شده بودم، حتی فکرش را هم نمی کردم
01:21
that I'd been bornبدنیا آمدن at the right placeمحل
22
69293
2828
که در مکان و زمان درستی به دنیا آمدم،
01:24
and the right time,
23
72121
2565
که در مکان و زمان درستی به دنیا آمدم،
01:26
that I was in a countryکشور where I could participateشرکت کردن
24
74686
3884
و این که در کشوری بودم که می توانستم در آن جا
01:30
in the technologicalتکنولوژیکی revolutionانقلاب.
25
78570
2933
در انقلاب تکنولوژی اش شرکت کنم.
01:33
There are 37 millionمیلیون totallyکاملا blindنابینا people on our planetسیاره,
26
81503
5441
۳۷ میلیون انسان کاملاً نابینا در دنیا زندگی می کنند،
01:38
but those of us who'veچه کسی sharedبه اشتراک گذاشته شده in the technologicalتکنولوژیکی changesتغییرات
27
86944
3224
اما آن هایی که در تکنولوژی های جدید همکاری و از آن ها استفاده می کنند
01:42
mainlyبه طور عمده come from Northشمال Americaآمریکا, Europeاروپا,
28
90168
3004
غالباً از آمریکای شمالی، اروپا،
01:45
Japanژاپن and other developedتوسعه یافته partsقطعات of the worldجهان.
29
93172
4425
ژاپن و سایر کشور های پیشرفته ی جهان هستند.
01:49
Computersکامپیوترها have changedتغییر کرد the livesزندگی می کند of us all in this roomاتاق
30
97597
3173
کامپیوتر ها زندگی همه ی ما را در این سالن، و سراسر جهان
01:52
and around the worldجهان,
31
100770
903
تغییر داده اند،
01:53
but I think they'veآنها دارند changedتغییر کرد the livesزندگی می کند
32
101673
1667
اما به نظر من آن ها زندگی ما افراد نابینا را
01:55
of we blindنابینا people more than any other groupگروه.
33
103340
3543
بیشتر از انسان های دیگر تغییر داده اند.
01:58
And so I want to tell you about the interactionاثر متقابل
34
106883
3278
و بنابراین می خواهم با شما درباره ی تعامل میان
02:02
betweenبین computer-basedمبتنی بر کامپیوتر adaptiveتطبیقی technologyتکنولوژی
35
110161
3052
تکنولوژی هایی که بر پایه ی کامپیوتر ها ساخته شده اند
02:05
and the manyبسیاری volunteersداوطلبان who helpedکمک کرد me over the yearsسالها
36
113213
4662
با داوطلب هایی که در این چند سال به من کمک کردند
02:09
to becomeتبدیل شدن به the personفرد I am todayامروز.
37
117875
3401
تا تبدیل به کسی بشوم که امروز شدم.
02:13
It's an interactionاثر متقابل betweenبین volunteersداوطلبان,
38
121276
2634
تعاملی میان داوطلبان،
02:15
passionateپرشور inventorsمخترعان and technologyتکنولوژی,
39
123910
2921
مخترعان مشتاق و تکنولوژی وجود دارد،
02:18
and it's a storyداستان that manyبسیاری other blindنابینا people could tell.
40
126831
2935
و این داستانیست که انسان های نابینای دیگر نیز می توانند تأیید کنند.
02:21
But let me tell you a bitبیت about it todayامروز.
41
129766
4415
اما اجازه بدهید امروز کمی درباره ی آن با شما صحبت کنم.
02:26
When I was fiveپنج, I wentرفتی to schoolمدرسه and I learnedیاد گرفتم brailleالفباء نابینایان.
42
134181
3826
وقتی 5 ساله بودم، به مدرسه رفتم و خط بریل را یاد گرفتم.
02:30
It's an ingeniousهوشمندانه systemسیستم of sixشش dotsنقطه ها
43
138007
2524
خط بریل سیستم نبوغ آمیزی از شش نقطه است
02:32
that are punchedپانچ into paperکاغذ,
44
140531
1734
که روی کاغذ پانچ شده اند،
02:34
and I can feel them with my fingersانگشتان.
45
142265
3387
و من می توانم آن ها را با انگشتانم احساس کنم.
02:37
In factواقعیت, I think they're puttingقرار دادن up my gradeمقطع تحصیلی sixشش reportگزارش.
46
145652
3176
راستش، من فکر می کنم آن ها کارنامه ی کلاس ششمم را نشان می دهند.
02:40
I don't know where Julianجولیان Morrowمورو got that from.
47
148828
2725
نمی دانم جولیان مارو (کمدین تلویزیونی استرالیایی که مصاحبه ای با پرفسور داشت) آن را از کجا پیدا کرد.
02:43
(Laughterخنده)
48
151553
1556
(خنده ی حاضرین)
02:45
I was prettyبسیار good in readingخواندن,
49
153109
1821
من خیلی خوب می خواندم.
02:46
but religionمذهب and musicalموزیکال appreciationقدردانی neededمورد نیاز است more work.
50
154930
4960
البته دینی و موسیقی نیاز به تمرین بیشتری داشتند.
02:51
(Laughterخنده)
51
159890
1476
(خنده ی حاضرین)
02:53
When you leaveترک کردن the operaاپرا houseخانه,
52
161366
2087
وقتی که شما سالن اپرا را ترک می کنید،
02:55
you'llشما خواهید بود find there's brailleالفباء نابینایان signageنماد in the liftsآسانسور.
53
163453
3409
می بینید که روی دکمه ی آسانسور ها علائم بریل وجود دارد.
02:58
Look for it. Have you noticedمتوجه شدم it?
54
166862
3717
دنبالش بگردید. آیا تا به حال دقت کرده بودید؟
03:02
I do. I look for it all the time.
55
170579
2730
من این کار را کرده ام. تمام مدت دنبالش می گردم.
03:05
(Laughterخنده)
56
173309
2086
(خنده ی حاضرین)
03:07
When I was at schoolمدرسه,
57
175395
2339
وقتی مدرسه می رفتم،
03:09
the booksکتاب ها were transcribedرونویسی شده by transcribersمترجمان,
58
177734
3292
کتاب ها توسط بازنویسان بریل به خط بریل در می آمد،
03:13
voluntaryداوطلبانه people who punchedپانچ one dotنقطه at a time
59
181026
2833
افراد داوطلبی که این نقطه ها را پانچ کردند،
03:15
so I'd have volumesجلد to readخواندن,
60
183859
1668
تا من کتاب های بسیاری برای خواندن داشته باشم،
03:17
and that had been going on, mainlyبه طور عمده by womenزنان,
61
185527
2459
و این کار از اواخر قرن ۱۹ در این کشور،
03:19
sinceاز آنجا که the lateدیر است 19thth centuryقرن in this countryکشور,
62
187986
2673
غالباً توسط زنان انجام می شد،
03:22
but it was the only way I could readخواندن.
63
190659
2484
اما این تنها راهی بود که می توانستم از طریق آن کتاب بخوانم.
03:25
When I was in highبالا schoolمدرسه,
64
193143
2394
وقتی در دبیرستان بودم،
03:27
I got my first Philipsفیلیپس reel-to-reelرول به رول tapeنوار recorderضبط کننده,
65
195537
3806
اولین ضبط صوت با نوار کاست فیلیپسم را خریدم،
03:31
and tapeنوار recordersضبط کننده ها becameتبدیل شد my sortمرتب سازی of pre-computerپیش از کامپیوتر
66
199343
3389
و ضبط صوت ها اولین واسطه های یادگیری شبه کامپیوتری من شدند.
03:34
mediumمتوسط of learningیادگیری.
67
202732
2180
و ضبط صوت ها اولین واسطه های یادگیری شبه کامپیوتری من شدند.
03:36
I could have familyخانواده and friendsدوستان readخواندن me materialمواد,
68
204912
3139
من می توانستم از خانواده و دوستانم بخواهم چیزی را برایم بخوانند،
03:40
and I could then readخواندن it back
69
208051
2393
و بعداً می توانستم هر قدر که می خواستم به آن ها گوش کنم.
03:42
as manyبسیاری timesبار as I neededمورد نیاز است.
70
210444
2556
و بعداً می توانستم هر قدر که می خواستم به آن ها گوش کنم.
03:45
And it broughtآورده شده me into contactتماس
71
213000
1520
و این روش مرا با داوطلبان و کسانی که کمک می کردند در ارتباط قرار می داد.
03:46
with volunteersداوطلبان and helpersکمک کننده ها.
72
214520
2010
و این روش مرا با داوطلبان و کسانی که کمک می کردند در ارتباط قرار می داد.
03:48
For exampleمثال, when I studiedمورد مطالعه قرار گرفت at graduateفارغ التحصیل schoolمدرسه
73
216530
4492
به طور مثال، وقتی من در یک کالج
03:53
at Queen'sملکه Universityدانشگاه in Canadaکانادا,
74
221022
2237
در دانشگاه "کویین" در کانادا درس می خواندم،
03:55
the prisonersزندانیان at the Collinsکالینز Bayخلیج jailزندان agreedتوافق کرد to help me.
75
223259
4083
زندانیان زندان "کالینز بِی" قبول کردند که به من کمک کنند.
03:59
I gaveداد them a tapeنوار recorderضبط کننده, and they readخواندن into it.
76
227342
2805
من به آن ها یک ضبط صوت دادم، و آن ها کتاب ها را روی نوار می خواندند.
04:02
As one of them said to me,
77
230147
1286
یکی از آن ها به من گفت،
04:03
"Ronران, we ain'tنه going anywhereهر جا at the momentلحظه."
78
231433
2759
"رون، از وقتی تو آمدی ما دلمان نمی خواهد جای دیگری باشیم."
04:06
(Laughterخنده)
79
234192
2461
(خنده ی حاضرین)
04:08
But think of it. These menمردان,
80
236653
2305
اما کمی فکر کنید. این افراد،
04:10
who hadn'tتا به حال نیست had the educationalآموزشی opportunitiesفرصت ها I'd had,
81
238958
3947
کسانی که موقعیت تحصیلی را که من داشتم نداشتند،
04:14
helpedکمک کرد me gainکسب کردن post-graduateفارغ التحصیل qualificationsصلاحیت های in lawقانون
82
242905
4276
به من کمک کردند تا با کمک های شایانشان
04:19
by theirخودشان dedicatedاختصاصی help.
83
247181
3419
در رشته ی حقوق فارغ التحصیل بشوم.
04:22
Well, I wentرفتی back and becameتبدیل شد an academicعلمی
84
250600
2361
خب، من برگشتم و در دانشگاه موناش شهر ملبورن
04:24
at Melbourne'sملبورن Monashموناش Universityدانشگاه,
85
252961
2642
به تدریس پرداختم،
04:27
and for those 25 yearsسالها,
86
255603
3510
و به مدت ۲۵ سال،
04:31
tapeنوار recordersضبط کننده ها were everything to me.
87
259113
2813
ضبط صوت ها همه چیز من بودند.
04:33
In factواقعیت, in my officeدفتر in 1990,
88
261926
2451
در حقیقت، در دفتر من در ۱۹۹۰،
04:36
I had 18 milesمایل of tapeنوار.
89
264377
4527
من حدود ۲۹ کیلومتر نوار داشتم.
04:40
Studentsدانش آموزان, familyخانواده and friendsدوستان all readخواندن me materialمواد.
90
268904
6905
دانشجویان، اعضای خانواده و دوستانم همگی روی آن نوار ها برای من کتاب خوانده بودند.
04:47
Mrsخانم. Loisلوئیس Doeryلوازم آشپزخانه,
91
275809
1537
خانم لویس داوری،
04:49
whomچه کسی I laterبعد cameآمد to call my surrogateجایگزین mumمادر,
92
277346
2978
کسی که من بعداً او را مادرخوانده ی خودم نامیدم،
04:52
readخواندن me manyبسیاری thousandsهزاران نفر of hoursساعت ها ontoبه سوی tapeنوار.
93
280324
3652
هزاران ساعت از صدایش را روی نوار برایم ضبط کرد.
04:55
One of the reasonsدلایل I agreedتوافق کرد to give this talk todayامروز
94
283976
2464
یکی از دلایلی که من پذیرفتم تا این سخنرانی را امروز انجام دهم،
04:58
was that I was hopingامید that Loisلوئیس would be here
95
286440
2489
این بود که امیدوار بودم خانم لویس این جا باشد
05:00
so I could introduceمعرفی کنید you to her and publiclyبه طور عمومی thank her.
96
288929
4037
تا من بتوانم او را به شما معرفی کنم، و در حضور جمع از او تشکر کنم.
05:04
But sadlyبا ناراحتی, her healthسلامتی hasn'tنه permittedمجاز است her to come todayامروز.
97
292966
3749
اما متأسفانه، شرایط سلامتی او اجازه نداد که امروز در این جمع حاضر باشد.
05:08
But I thank you here, Loisلوئیس, from this platformسکو.
98
296715
4588
اما لویس، من از همین جا از تو تشکر می کنم.
05:13
(Applauseتشویق و تمجید)
99
301303
6988
(تشویق حاضرین)
05:25
I saw my first Appleسیب computerکامپیوتر in 1984,
100
313776
6859
من اولین کامپیوتر اپلم را در سال ۱۹۸۴ دیدم،
05:32
and I thought to myselfخودم,
101
320635
1525
و من با خودم فکر کردم،
05:34
"This thing'sچیزی هست got a glassشیشه screenصفحه نمایش, not much use to me."
102
322160
4968
"این وسیله یک صفحه ی شیشه ای دارد، پس فایده ی زیادی برای من ندارد."
05:39
How very wrongاشتباه I was.
103
327128
4054
اما سخت در اشتباه بودم.
05:43
In 1987, in the monthماه our eldestبزرگترین sonفرزند پسر Gerardجرارد was bornبدنیا آمدن,
104
331182
4533
در سال ۱۹۸۷، در ماهی که بزرگ ترین پسرم، جرارد، به دنیا آمد،
05:47
I got my first blindنابینا computerکامپیوتر,
105
335715
2454
من اولین کامپیوتر مخصوص نابینایانم را به دست آوردم،
05:50
and it's actuallyدر واقع here.
106
338169
3214
و این وسیله در حال حاضر این جاست.
05:53
See it up there?
107
341383
1935
آیا آن را می بینید؟
05:55
And you see it has no, what do you call it, no screenصفحه نمایش.
108
343318
4283
و همان طور که می بینید این وسیله، قسمتی که شما به آن مانیتور می گویید را ندارد.
05:59
(Laughterخنده)
109
347601
4318
(خنده ی حاضرین)
06:03
It's a blindنابینا computerکامپیوتر.
110
351919
1994
این یک کامپیوتر مخصوص نابینایان است.
06:05
(Laughterخنده)
111
353913
1900
(خنده ی حاضرین)
06:07
It's a Keynoteکلیدی Goldطلا 84k,
112
355813
2605
این یک "کی نوت گلد 84k" است،
06:10
and the 84k standsمی ایستد for it had 84 kilobytesکیلوبایت of memoryحافظه.
113
358418
4176
و 84k بیانگر این است که این دستگاه ۸۴ کیلوبایت حافظه داشت.
06:14
(Laughterخنده)
114
362594
2901
(خنده ی حاضرین)
06:17
Don't laughخنده, it costهزینه me 4,000 dollarsدلار at the time. (Laughterخنده)
115
365495
4938
نخندید، این دستگاه در زمان خودش ۴٫۰۰۰ دلار برای من هزینه برداشت. (خنده ی حاضرین)
06:22
I think there's more memoryحافظه in my watch.
116
370433
4694
فکر کنم حافظه ی ساعت مچی من از آن بیشتر باشد.
06:27
It was inventedاختراع شده است by Russellراسل Smithاسمیت, a passionateپرشور inventorمخترع
117
375127
3020
این کامپیوتر توسط راسل اسمیت، یک مخترع نیوزلندی با ذوق ساخته شد
06:30
in Newجدید Zealandزلال who was tryingتلاش کن to help blindنابینا people.
118
378147
2798
که تلاش می کرد به انسان های نابینا کمک کند.
06:32
Sadlyبا ناراحتی, he diedفوت کرد in a lightسبک planeسطح crashسقوط in 2005,
119
380945
3802
در کمال تأسف، او در یک سانحه ی کوچک هوایی در سال ۲۰۰۵ کشته شد،
06:36
but his memoryحافظه livesزندگی می کند on in my heartقلب.
120
384747
2858
اما خاطره اش در قلب من زنده است.
06:39
It meantبه معنای, for the first time,
121
387605
2252
به وسیله ی این دستگاه، برای اولین بار،
06:41
I could readخواندن back what I had typedتایپ شده into it.
122
389857
3331
من می توانستم چیزی را که با آن نوشته بودم دوباره بخوانم.
06:45
It had a speechسخنرانی - گفتار synthesizerسینت سایزر.
123
393188
1957
این دستگاه یک سیستم بازخوان متون داشت.
06:47
I'd writtenنوشته شده است my first coauthoredهماهنگ کننده laborنیروی کار lawقانون bookکتاب
124
395145
2260
من اولین کتاب حقوق کارگری خودم به کمک یک نویسنده ی دیگر را
06:49
on a typewriterماشین تحریر in 1979 purelyصرفا from memoryحافظه.
125
397405
4826
در سال ۱۹۷۹ با دستگاهی نوشتم که قابل بازخوانی نبود.
06:54
This now allowedمجاز me to readخواندن back what I'd writtenنوشته شده است
126
402231
4311
این دستگاه حالا به من اجازه می داد چیزی را که نوشته ام دوباره بخوانم
06:58
and to enterوارد the computerکامپیوتر worldجهان,
127
406542
1678
و به من اجازه می داد که به دنیای کامپیوتر ها وارد شوم،
07:00
even with its 84k of memoryحافظه.
128
408220
3400
اگرچه با ۸۴ کیلوبایت حافظه.
07:03
In 1974, the great Rayاشعه KurzweilKurzweil, the Americanآمریکایی inventorمخترع,
129
411620
5388
در سال ۱۹۷۴، ری کورزویل بزرگ، مخترع آمریکایی،
07:09
workedکار کرد on buildingساختمان a machineدستگاه that would scanاسکن کردن booksکتاب ها
130
417008
2750
روی ساختن ماشینی که می توانست کتاب ها را اسکن کند
07:11
and readخواندن them out in syntheticمصنوعی speechسخنرانی - گفتار.
131
419758
2531
و آن ها را با سیستم بازخوانی پخش کند کار کرد.
07:14
Opticalنوری characterشخصیت recognitionبه رسمیت شناختن unitsواحد ها then
132
422289
2547
دستگاه های تشخیص کاراکتر ها به وسیله ی نور
07:16
only operatedکار می کند usuallyمعمولا on one fontفونت,
133
424836
2740
معمولاً تنها یک فونت از حروف را تشخیص می دادند،
07:19
but by usingاستفاده كردن charge-coupledشارژ همراه deviceدستگاه flatbedflatbed scannersاسکنرها
134
427576
4344
اما او با استفاده از اسکنر های تخت با مانیتور های ساده
07:23
and speechسخنرانی - گفتار synthesizersسینت سایزرها,
135
431920
1506
و سیستم بازخوان متون،
07:25
he developedتوسعه یافته a machineدستگاه that could readخواندن any fontفونت.
136
433426
4406
دستگاهی درست کرد که می توانست هر فونتی از حروف را بخواند.
07:29
And his machineدستگاه, whichکه was as bigبزرگ as a washingشستن machineدستگاه,
137
437832
3131
و دستگاه او، که به بزرگی یک دستگاه شست و شوی زمین بود،
07:32
was launchedراه اندازی شد on the 13thth of Januaryژانویه, 1976.
138
440963
3974
در ۱۳ ژانویه ی ۱۹۷۶ شروع به کار کرد.
07:36
I saw my first commerciallyبه صورت تجاری availableدر دسترس است KurzweilKurzweil
139
444937
3083
من اولین کورزویلم را در مارس ۱۹۸۹ به دست آوردم،
07:40
in Marchمارس 1989, and it blewوزید me away,
140
448020
3307
و این اختراع مرا شگفت زده کرد،
07:43
and in Septemberسپتامبر 1989,
141
451327
2790
و در سپتامبر ۱۹۸۹،
07:46
the monthماه that my associateوابسته professorshipاستاد
142
454117
3193
ماهی که در دانشگاه موناش
07:49
at Monashموناش Universityدانشگاه was announcedاعلام کرد,
143
457310
1972
مقام استادیاری به من داده شد،
07:51
the lawقانون schoolمدرسه got one, and I could use it.
144
459282
3858
دانشکده ی حقوق یک دستگاه از آن ها را خرید، و من می توانستم از آن استفاده کنم.
07:55
For the first time, I could readخواندن what I wanted to readخواندن
145
463140
4033
برای اولین بار، من می توانستم آن چیزی را که می خواستم
07:59
by puttingقرار دادن a bookکتاب on the scannerاسکنر.
146
467173
1408
با قرار دادن یک کتاب بر روی اسکنر بخوانم.
08:00
I didn't have to be niceخوب to people!
147
468581
2716
دیگر مجبور نبودم با بقیه مهربان باشم!
08:03
(Laughterخنده)
148
471297
2643
(خنده ی حاضرین)
08:05
I no longerطولانی تر would be censoredسانسور شده.
149
473940
2149
من دیگر مجبور نبودم چیز هایی را که می خواهم بخوانم سانسور کنم.
08:08
For exampleمثال, I was too shyخجالتی then,
150
476089
3041
به طور مثال، من خیلی خجالتی بودم،
08:11
and I'm actuallyدر واقع too shyخجالتی now, to askپرسیدن anybodyهر شخصی
151
479130
2472
و راستش همین الآن هم خجالت می کشم
08:13
to readخواندن me out loudبا صدای بلند sexuallyجنسیت explicitصریح materialمواد.
152
481602
2813
که از کسی بخواهم که درباره ی مسائل بی پرده ی جنسی برای من چیزی بخواند.
08:16
(Laughterخنده)
153
484415
3972
(خنده ی حاضرین)
08:20
But, you know, I could popپاپ a bookکتاب on in the middleوسط of the night, and --
154
488387
3488
اما، می دانید، من می توانستم نیمه شب کتابی را بردارم و گوش دهم --
08:23
(Laughterخنده) (Applauseتشویق و تمجید)
155
491875
5723
(خنده ی حاضرین) (تشویق حاضرین)
08:33
Now, the KurzweilKurzweil readerخواننده is simplyبه سادگی
156
501528
3184
در حال حاضر، سیستم پخش متون کورزویل
08:36
a programبرنامه on my laptopلپ تاپ.
157
504712
2284
یک برنامه ی ساده بر روی لپ تاپم است.
08:38
That's what it's shrunkکاهش یافته است to.
158
506996
1344
کل آن دستگاه به یک نرم افزار ساده خلاصه شد.
08:40
And now I can scanاسکن کردن the latestآخرین novelرمان
159
508340
2090
و حالا من می توانم آخرین رمان های چاپ شده را اسکن کنم
08:42
and not wait to get it into talkingصحبت کردن bookکتاب librariesکتابخانه ها.
160
510430
2205
و دیگر نیازی ندارم که صبر کنم تا آن کتاب ها به کتاب های صوتی تبدیل شوند.
08:44
I can keep up with my friendsدوستان.
161
512635
3261
من می توانم همچنان با دوستانم باشم.
08:47
There are manyبسیاری people who have helpedکمک کرد me in my life,
162
515896
3240
افراد زیادی هستند که به من در زندگیم کمک کردند،
08:51
and manyبسیاری that I haven'tنه metملاقات کرد.
163
519136
2631
که بسیاری از آن ها را ملاقات نکرده ام.
08:53
One is anotherیکی دیگر Americanآمریکایی inventorمخترع Tedتد Henterهدر.
164
521767
3649
یکی از آن ها مخترع آمریکایی دیگری به نام تد هنتر بود.
08:57
Tedتد was a motorcycleموتورسیکلت racerمسابقه,
165
525416
2372
تد یک موتورسوار مسابقه ای بود،
08:59
but in 1978 he had a carماشین accidentتصادف and lostکم شده his sightمنظره,
166
527788
4232
اما در سال ۱۹۷۸ او با یک خودرو تصادف کرد و بیناییش را از دست داد،
09:04
whichکه is devastatingویرانگر if you're tryingتلاش کن to rideسوار شدن motorbikesموتور سیکلت.
167
532020
3559
که برای یک موتورسوار اتفاق واقعاً دردناکیست.
09:07
He then turnedتبدیل شد to beingبودن a waterskierآبشار
168
535579
2796
سپس او به اسکی روی آب پرداخت
09:10
and was a championقهرمان disabledمعلول waterskierآبشار.
169
538375
3512
و یک قهرمان معلول اسکی روی آب شد.
09:13
But in 1989, he teamedتیمی up with Billبیل Joyceجویس
170
541887
3247
اما در سال ۱۹۸۹، او به کمک بیل جویس،
09:17
to developتوسعه a programبرنامه that would readخواندن out
171
545134
4135
برنامه ای را ابداع کردند که می توانست
09:21
what was on the computerکامپیوتر screenصفحه نمایش
172
549269
1751
چیزی را که روی صفحه ی کامپیوتر نوشته شده است
09:23
from the Netخالص or from what was on the computerکامپیوتر.
173
551020
2004
چه از روی اینترنت و چه از فایلی که روی کامپیوتر است بخواند.
09:25
It's calledبه نام JAWSJAWS, Jobکار Accessدسترسی With Speechسخنرانی - گفتار,
174
553024
3507
به آن جاوز گفته می شد، کار همراه با سخن گفتن (JAWS، Job Access With Speech)
09:28
and it soundsبرای تلفن های موبایل like this.
175
556531
2004
و صدای آن این طور بود.
09:30
(JAWSJAWS speakingصحبت كردن)
176
558535
3885
(صدای سیستم جاوز)
09:41
Ronران McCallumMcCallum: Isn't that slowآرام?
177
569985
1763
رون مک کالوم: زیادی آهسته نبود؟
09:43
(Laughterخنده)
178
571748
970
(خنده ی حاضرین)
09:44
You see, if I readخواندن like that, I'd fallسقوط asleepخواب.
179
572718
2268
می بینید، اگر من بخواهم چیزی را این طوری بخوانم، خوابم می برد.
09:46
I slowedآهسته it down for you.
180
574986
1209
من سرعت آن را برای شما آهسته کردم.
09:48
I'm going to askپرسیدن that we playبازی it at the speedسرعت I readخواندن it.
181
576195
3272
خواهش می کنم آن را با سرعت اصلی پخش کنید.
09:51
Can we playبازی that one?
182
579467
2515
می شود کلیپ صوتی دوم را پخش کنید؟
09:53
(JAWSJAWS speakingصحبت كردن)
183
581982
4755
(صدای سیستم جاوز)
10:07
(Laughterخنده)
184
595809
2023
(خنده ی حاضرین)
10:09
RMRM: You know, when you're markingعلامت گذاری studentدانشجو essaysمقالات,
185
597832
1821
رون: می دانیید، وقتی شما به برگه ی دانشجویانتان نمره می دهید،
10:11
you want to get throughاز طریق them fairlyمنصفانه quicklyبه سرعت.
186
599653
1917
واقعاً دوست دارید هر چه سریع تر از شر آن ها خلاص شوید.
10:13
(Laughterخنده) (Applauseتشویق و تمجید)
187
601570
7078
(خنده ی حاضرین) (تشویق حاضرین)
10:23
This technologyتکنولوژی that fascinatedمجذوب me in 1987
188
611139
3583
این تکنولوژی که در سال ۱۹۸۷ مرا شگفت زده کرد،
10:26
is now on my iPhoneآی فون and on yoursشما as well.
189
614722
3721
در حال حاضر بر روی گوشی آی فون من و تمام شما هم هست.
10:30
But, you know, I find readingخواندن with machinesماشین آلات
190
618443
3534
اما، می دانید، من احساس کردم خواندن به وسیله ی ماشین ها،
10:33
a very lonelyتنهایی processروند.
191
621977
2413
کار بسیار دلتنگ کننده ای است.
10:36
I grewرشد کرد up with familyخانواده, friendsدوستان, readingخواندن to me,
192
624390
4939
من با صدای کتاب خواندن خانواده ام و دوستانم بزرگ شدم،
10:41
and I lovedدوست داشتنی the warmthگرما and the breathنفس کشیدن
193
629329
2919
و من گرما و صدای نفس و نزدیکی افرادی را که برایم کتاب می خواندند
10:44
and the closenessنزدیکی of people readingخواندن.
194
632248
2354
دوست داشتم.
10:46
Do you love beingبودن readخواندن to?
195
634602
2273
آیا شما دوست دارید کسی برای شما کتاب بخواند؟
10:48
And one of my mostاکثر enduringپایدار memoriesخاطرات
196
636875
2800
و یکی از ماندگار ترین خاطراتی که دارم،
10:51
is in 1999, Maryمريم readingخواندن to me and the childrenفرزندان
197
639675
5449
مربوط به سال ۱۹۹۹ می شود، که مری برای من و بچه هایمان
10:57
down nearنزدیک Manlyمردانه Beachساحل دریا
198
645124
2396
نزدیک ساحل منلی
10:59
"Harryهری Potterپاتر and the Philosopher'sفیلسوف Stoneسنگ."
199
647520
3405
کتاب "هری پاتر و سنگ جادو" را می خواند.
11:02
Isn't that a great bookکتاب?
200
650925
2303
آیا کتاب فوق العاده ای نبود؟
11:05
I still love beingبودن closeبستن to someoneکسی readingخواندن to me.
201
653228
2832
من هنوز دوست دارم کسانی که برایم کتاب می خوانند، افراد نزدیکی به من باشند.
11:08
But I wouldn'tنمی خواهم give up the technologyتکنولوژی,
202
656060
1761
اما تکنولوژی را کنار نمی گذارم،
11:09
because it's allowedمجاز me to leadسرب a great life.
203
657821
5290
زیرا به من اجازه داد تا زندگی فوق العاده ای داشته باشم.
11:15
Of courseدوره, talkingصحبت کردن booksکتاب ها for the blindنابینا
204
663111
2687
البته، کتاب های گویا برای افراد نابینا
11:17
predatedپیش از موعد all this technologyتکنولوژی.
205
665798
1612
پیش از تمام این تکنولوژی ها وجود داشته اند.
11:19
After all, the long-playingبازی طولانی recordرکورد was developedتوسعه یافته
206
667410
3479
با این همه، ضبط صدای طولانی مدت،
11:22
in the earlyزود 1930s,
207
670889
1389
در اوایل دهه ی ۱۹۳۰ ابداع شد،
11:24
and now we put talkingصحبت کردن booksکتاب ها on CDsسی دی ها
208
672278
2689
و ما در حال حاضر کتاب های گویا را
11:26
usingاستفاده كردن the digitalدیجیتال accessدسترسی به systemسیستم knownشناخته شده as DAISYداریوش.
209
674967
5563
با استفاده از سیستم دسترسی دیجیتالی به نام دِیزی بر روی سی دی قرار می دهیم.
11:32
But when I'm readingخواندن with syntheticمصنوعی voicesصدای,
210
680530
3182
اما وقتی من به وسیله ی سیستم های باز خوان کتابی را می خوانم،
11:35
I love to come home and readخواندن a racyکثیف novelرمان
211
683712
2950
دوست دارم به خانه بروم، و یک رمان هیجان انگیز را
11:38
with a realواقعی voiceصدای.
212
686662
3950
با یک صدای واقعی گوش دهم.
11:42
Now there are still barriersموانع
213
690612
2072
اما هنوز در برابر ما افراد معلول،
11:44
in frontجلوی of we people with disabilitiesمعلولیت.
214
692684
1993
موانعی وجود دارند.
11:46
Manyبسیاری websitesوب سایت ها we can't readخواندن usingاستفاده كردن JAWSJAWS
215
694677
2918
سایت های بسیاری وجود دارند که ما نمی توانیم آن ها را با سیستم جاوز
11:49
and the other technologiesفن آوری ها.
216
697595
1287
یا تکنولوژی های دیگر بخوانیم.
11:50
Websitesوب سایت ها are oftenغالبا very visualبصری,
217
698882
2204
وب سایت ها معمولاً پر از عکس هستند،
11:53
and there are all these sortsانواع of graphsنمودارها
218
701086
1447
و همین طور نمودار های مختلف،
11:54
that aren'tنه labeledبرچسب گذاری شده and buttonsدکمه ها that aren'tنه labeledبرچسب گذاری شده,
219
702533
2951
و دکمه هایی که عنوان ندارند،
11:57
and that's why the Worldجهان Wideوسیع Webوب Consortiumکنسرسیوم 3,
220
705484
3797
و به این دلیل بود که ائتلاف شبکه ی جهانی ۳،
12:01
knownشناخته شده as W3C, has developedتوسعه یافته worldwideدر سراسر جهان standardsاستانداردها
221
709281
5563
که تحت عنوان W3C شناخته می شود، استاندارد های جهانی را
12:06
for the Internetاینترنت.
222
714844
1414
برای اینترنت ارتقاء داده است.
12:08
And we want all Internetاینترنت usersکاربران or Internetاینترنت siteسایت ownersصاحبان
223
716258
5430
و همگی ما می خواهیم کاربران اینترنتی یا صاحبان سایت های اینترنتی
12:13
to make theirخودشان sitesسایت های compatibleسازگار so that
224
721688
2222
سایت های خود را به گونه ای سازگار طراحی کنند
12:15
we personsافراد withoutبدون visionچشم انداز can have a levelسطح playingبازی کردن fieldرشته.
225
723910
4676
تا ما افراد نابینا بتوانیم از آن سایت به اندازه ی کافی بهره ببریم.
12:20
There are other barriersموانع broughtآورده شده about by our lawsقوانین.
226
728586
4055
موانع دیگری نیز به وسیله ی قوانین ما گذاشته می شوند.
12:24
For exampleمثال, Australiaاسترالیا,
227
732641
2549
به طور مثال، استرالیا،
12:27
like about one thirdسوم of the world'sجهان countriesکشورها,
228
735190
2492
مانند یک سوم کشور های جهان،
12:29
has copyrightکپی رایت exceptionsاستثناها whichکه allowاجازه دادن booksکتاب ها to be brailledدست و پا گیر
229
737682
4544
استثناء هایی برای قوانین کپی رایت دارند که اجازه می دهند کتاب ها به خط بریل تبدیل شوند
12:34
or readخواندن for we blindنابینا personsافراد.
230
742226
2172
یا برای ما افراد نابینا خوانده شوند.
12:36
But those booksکتاب ها can't travelمسافرت رفتن acrossدر سراسر bordersمرز ها.
231
744398
3220
اما آن کتاب ها از مرز ها عبور نمی کنند.
12:39
For exampleمثال, in Spainاسپانیا, there are a 100,000
232
747618
2782
به طور مثال، در اسپانیا،
12:42
accessibleدر دسترس booksکتاب ها in Spanishاسپانیایی.
233
750400
2026
۱۰۰٫۰۰۰ کتاب در دسترس عموم به زبان اسپانیایی وجود دارد.
12:44
In Argentinaآرژانتین, there are 50,000.
234
752426
2378
در آرژانتین، ۵۰٫۰۰۰ کتاب وجود دارد.
12:46
In no other Latinلاتین Americanآمریکایی countryکشور
235
754804
1779
در هیچ یک از کشور های آمریکای لاتین
12:48
are there more than a coupleزن و شوهر of thousandهزار.
236
756583
2077
بیشتر از چند هزار جلد کتاب وجود ندارد.
12:50
But it's not legalقانونی to transportحمل و نقل the booksکتاب ها
237
758660
2105
اما جا به جا کردن کتاب ها
12:52
from Spainاسپانیا to Latinلاتین Americaآمریکا.
238
760765
2825
از اسپانیا به آمریکای لاتین قانونی نیست.
12:55
There are hundredsصدها of thousandsهزاران نفر of accessibleدر دسترس booksکتاب ها
239
763590
2757
صد ها هزار کتاب در دسترس
12:58
in the Unitedیونایتد Statesایالت ها, Britainبریتانیا, Canadaکانادا, Australiaاسترالیا, etcو غیره.,
240
766347
2876
در ایالات متحده، بریتانیا، کانادا، استرالیا و غیره وجود دارند،
13:01
but they can't be transportedحمل می شود to the 60 countriesکشورها
241
769223
2689
اما نمی توان آن ها را به ۶۰ کشور از جهان برد،
13:03
in our worldجهان where Englishانگلیسی is the first and the secondدومین languageزبان.
242
771912
2974
که در آن ها زبان انگلیسی زبان اول و دوم است.
13:06
And rememberیاد آوردن I was tellingگفتن you about Harryهری Potterپاتر.
243
774886
3411
و یادتان می آید من به شما در مورد هری پاتر گفتم؟
13:10
Well, because we can't transportحمل و نقل booksکتاب ها acrossدر سراسر bordersمرز ها,
244
778297
3114
خب، به خاطر این که نمی شد کتاب ها را از مرز خارج کرد،
13:13
there had to be separateجداگانه versionsنسخه ها readخواندن
245
781411
1924
می بایستی ویرایش های متفاوتی در تمامی کشور های انگلیسی زبان مختلف به چاپ رسانده می شد:
13:15
in all the differentناهمسان English-speakingزبان انگلیسی countriesکشورها:
246
783335
2929
می بایستی ویرایش های متفاوتی در تمامی کشور های انگلیسی زبان مختلف به چاپ رسانده می شد:
13:18
Britainبریتانیا, Unitedیونایتد Statesایالت ها, Canadaکانادا, Australiaاسترالیا,
247
786264
3051
بریتانیا، ایالات متحده، کانادا، استرالیا،
13:21
and Newجدید Zealandزلال all had to have
248
789315
2081
و نیوزلند همگی مجبور بودند
13:23
separateجداگانه readingsخواندن of Harryهری Potterپاتر.
249
791396
2743
ویرایش های جداگانه ای از هری پاتر داشته باشند.
13:26
And that's why, nextبعد monthماه in Moroccoمراکش,
250
794139
3114
و به همین دلیل است، که در ماه آینده در مراکش،
13:29
a meetingملاقات is takingگرفتن placeمحل betweenبین all the countriesکشورها.
251
797253
2499
جلسه ای بین همه ی کشور ها برگزار خواهد شد.
13:31
It's something that a groupگروه of countriesکشورها
252
799752
1403
این جلسه ای است که مجموعه ای از کشور ها
13:33
and the Worldجهان Blindنابینا Unionاتحادیه are advocatingحمایت از,
253
801155
2128
و اتحادیه ی جهانی نابینایان در آن شرکت می کنند،
13:35
a cross-borderمرزی treatyمعاهده
254
803283
2318
یک قرارداد بین المللی
13:37
so that if booksکتاب ها are availableدر دسترس است underزیر a copyrightکپی رایت exceptionاستثنا
255
805601
3138
که بنا بر آن اگر کتاب ها در یک کشور کپی رایت داشتند
13:40
and the other countryکشور has a copyrightکپی رایت exceptionاستثنا,
256
808739
1969
و در کشور دیگری کپی رایت جداگانه ای داشتند،
13:42
we can transportحمل و نقل those booksکتاب ها acrossدر سراسر bordersمرز ها
257
810708
2398
ما بتوانیم آن ها را از مرز ها انتقال دهیم
13:45
and give life to people, particularlyبه خصوص in developingدر حال توسعه countriesکشورها,
258
813106
3216
و به مردم زندگی ببخشیم، مخصوصاً در کشور های در حال توسعه،
13:48
blindنابینا people who don't have the booksکتاب ها to readخواندن.
259
816322
3925
انسان های نابینایی که کتابی برای خواندن ندارند.
13:52
I want that to happenبه وقوع پیوستن.
260
820247
2112
من دوست دارم این اتفاق بیفتد.
13:54
(Applauseتشویق و تمجید)
261
822359
8239
(تشویق حاضرین)
14:02
My life has been extraordinarilyفوق العاده blessedمبارک
262
830598
3265
زندگی من به لطف ازدواج و بچه هایم
14:05
with marriageازدواج and childrenفرزندان
263
833863
2634
و البته داشتن کار های جالبی برای انجام دادن
14:08
and certainlyقطعا interestingجالب هست work to do,
264
836497
3079
به طرز شگفت انگیزی سرشار از نعمت شده است،
14:11
whetherچه it be at the Universityدانشگاه of Sydneyسیدنی Lawقانون Schoolمدرسه,
265
839576
2654
چه زمانی که در دانشگاه حقوق سیدنی بودم،
14:14
where I servedخدمت کرده است a termدوره as deanدین,
266
842230
1272
جایی که به عنوان یک مدیر خدمت می کردم،
14:15
or now as I sitنشستن on the Unitedیونایتد Nationsملت ها Committeeکمیته
267
843502
3521
یا الآن که در کمیته ی حقوق بشر ملل متحد در بخش معلولین، در ژنو هستم.
14:19
on the Rightsحقوق of Personsافراد with Disabilitiesمعلولیت, in Genevaژنو.
268
847023
3140
یا الآن که در کمیته ی حقوق بشر ملل متحد در بخش معلولین، در ژنو هستم.
14:22
I've indeedدر واقع been a very fortunateخوش شانسی humanانسان beingبودن.
269
850163
4995
به راستی من انسان خوشبختی هستم.
14:27
I wonderتعجب what the futureآینده will holdنگه دارید.
270
855158
3008
نمی دانم آینده چه چیزی را پیش رویم خواهد گذاشت.
14:30
The technologyتکنولوژی will advanceپیشرفت even furtherبیشتر,
271
858166
3691
تکنولوژی حتی بیشتر از این پیشرفت خواهد کرد،
14:33
but I can still rememberیاد آوردن my mumمادر sayingگفت:, 60 yearsسالها agoپیش,
272
861857
3668
اما من هنوز می توانم صدای مادرم را ۶۰ سال پیش به خاطر بیاورم،
14:37
"Rememberیاد آوردن, darlingعزیز,
273
865525
1934
"عزیزم،
14:39
you'llشما خواهید بود never be ableتوانایی to readخواندن the printچاپ with your fingersانگشتان."
274
867459
4145
تو هیچ وقت نمی توانی با انگشت هایت کتاب بخوانی."
14:43
I'm so gladخوشحالم that the interactionاثر متقابل betweenبین brailleالفباء نابینایان transcribersمترجمان,
275
871604
5177
من واقعاً خوشحالم که تعامل میان نویسندگان خط بریل،
14:48
volunteerداوطلب readersخوانندگان and passionateپرشور inventorsمخترعان,
276
876781
2897
خوانندگان داوطلب و مخترعان مشتاق،
14:51
has allowedمجاز this dreamرویا of readingخواندن to come trueدرست است for me
277
879678
3190
اجازه داده است که این رؤیای کتاب خواندن برای من
14:54
and for blindنابینا people throughoutدر سراسر the worldجهان.
278
882868
3004
و برای افراد نابینای سراسر جهان به واقعیت بپیوندد.
14:57
I'd like to thank my researcherپژوهشگر Hannahهانا Martinمارتین,
279
885872
3646
من می خواهم از کسی که برای من تحقیق کرده است، هانا مارتین، تشکر کنم،
15:01
who is my slideاسلاید clickerکلیک کنید, who clicksکلیک کنید the slidesاسلایدها,
280
889518
2970
که کسی است که اسلاید ها را برای من عوض می کند، و روی اسلاید ها کلیک می کند،
15:04
and my wifeهمسر, Professorاستاد Maryمريم Crockکروک, who'sچه کسی است the lightسبک of my life,
281
892488
4391
و همین طور همسرم، پرفسور مری کروک، که نور زندگی من است،
15:08
is comingآینده on to collectجمع کن me.
282
896879
1358
و برای نجات من آمده است.
15:10
I want to thank her too.
283
898237
1195
من می خواهم از او هم تشکر کنم.
15:11
I think I have to say goodbyeخداحافظ now.
284
899432
2000
گمان می کنم دیگر باید خداحافظی کنم.
15:13
Blessبرکت you. Thank you very much.
285
901432
1571
شاد باشید. خیلی متشکرم.
15:15
(Applauseتشویق و تمجید)
286
903003
1724
(تشویق حاضرین)
15:16
Yayبله! (Applauseتشویق و تمجید)
287
904727
9238
وای! (تشویق حاضرین)
15:32
Okay. Okay. Okay. Okay. Okay. (Applauseتشویق و تمجید)
288
920602
5969
خیلی ممنونم. خیلی ممنونم. (تشویق حاضرین)
Translated by Amirpouya Ghaemiyan
Reviewed by Narsis Sh

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Ron McCallum - Labor lawyer and activist
Blind almost since birth, Ron McCallum is one of Australia's most respected legal scholars, and an activist on behalf of disabled people around the globe.

Why you should listen

Ron McCallum AO is one of Australia's most respected industrial and discrimination lawyers and a prominent human rights advocate. With a long career as a legal academic and teacher, in 1993 he became the first totally blind person appointed to a full professorship at any Australian university when he became Professor in Industrial Law at the University of Sydney. He served as Dean of the University of Sydney Law School for five years and is now an emeritus professor. McCallum is a leading light in the disabled community, working for equality among all Australians. He is also chair of the United Nations Committee on the Rights of Persons with Disabilities.

Read TEDxSydney's Q&A with Ron McCallum >>

More profile about the speaker
Ron McCallum | Speaker | TED.com