ABOUT THE SPEAKER
Leana Wen - Emergency physician, public health advocate
Dr. Leana Wen is Baltimore City's Health Commissioner.

Why you should listen

Dr. Leana Wen is the Baltimore City Health Commissioner. A physician and public health advocate, she has traveled the world listening to patients’ stories. Born in Shanghai, she was a Rhodes Scholar at Oxford, a reporter with The New York Times’ Nick Kristof, a fellow at the World Health Organization and the Director of Patient-Centered Care Research in the Department of Emergency Medicine at George Washington University.

Inspired by struggles during her mother’s long illness, she wrote When Doctors Don't Listen, a book about empowering patients to avoid misdiagnoses and unnecessary tests.

As an outspoken leader among a new generation of physicians, she served as President of the American Medical Student Association and as Chair of the International Young Professionals Commission. She also helped create Who’s My Doctor, a campaign for radical transparency in medicine. Read her own transparency statement, and find more resources on TEDMED.

In October 2015, she wrote a blanket prescription, or "standing order," in Baltimore City which covers anyone trained to administer naloxone, a medication that reverses the effects of drug overdoses. Under the order, medication will be available on demand to everyone with the proper training to use it, potentially saving many lifes that might have been lost to overdoses.

More profile about the speaker
Leana Wen | Speaker | TED.com
TEDMED 2014

Leana Wen: What your doctor won’t disclose

لینا ون: پزشک شما چه چیزی را نمی خواهد فاش کند

Filmed:
2,030,830 views

آیا شما نمی خواهید بدانید که پرشک‌ تان نماینده یک شرکت دارویی است یا خیر؟ یا آیا باورهای شخصی او با درمانی که شما می خواهید ناسازگار است یا خیر ؟ در حال حاضر، حداقل در ایالات متحده ، دکتر شما به سادگی نباید چیزی به شما درباره این موارد بگویید. و هنگامی که پزشک لینا ون از پزشکان همکارش خواست که با بیمارشان باز باشند، واکنش‌هایی که او دریافت کرد ... نگران کننده بودند.
- Emergency physician, public health advocate
Dr. Leana Wen is Baltimore City's Health Commissioner. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:13
They told me that I'm a traitorخائن
to my ownخودت professionحرفه,
0
1110
4660
آن ها به گفتند که من به حرفه ام
خیانت کردم،
00:17
that I should be firedاخراج شد,
1
5770
1552
باید اخراج شوم،
00:19
have my medicalپزشکی licenseمجوز takenگرفته شده away,
2
7322
2639
مجوز پزشکی من باطل شود،
00:21
that I should go back to my ownخودت countryکشور.
3
9961
3482
و باید به کشور خودم بازگردم.
00:26
My emailپست الکترونیک got hackedهک شده.
4
14375
1643
ایمیل من هک شد.
00:28
In a discussionبحث forumانجمن for other doctorsپزشکان,
5
16018
3142
در یک تالار گفتگوی آن لاین برای پزشکان،
00:31
someoneکسی tookگرفت creditاعتبار
for "Twitter-bombingبمب گذاری توییتر" my accountحساب.
6
19160
4361
شخصی لطف کرد و حساب کاربری مرا
با توئیت های پیاپی بمباران نمود.
00:35
Now, I didn't know if this
was a good or badبد thing,
7
23521
2523
حال می نمی دانستم که آیا این اتفاق
خوب یا بدی است.
00:38
but then cameآمد the responseواکنش:
8
26044
2287
اما پاسخ الهام شد:
00:40
"Too badبد it wasn'tنبود a realواقعی bombبمب."
9
28331
2313
«خیلی بد شد که یک بمب واقعی نبود.»
00:44
I never thought that I would do something
10
32569
2031
من هیچ وقت فکر نمی کردم کاری بکنم
00:46
that would provokeتحریک this levelسطح of angerخشم
amongدر میان other doctorsپزشکان.
11
34600
3769
که به این حد از خشم بین پزشکان دامن بزنم.
00:50
Becomingتبدیل شدن به a doctorدکتر was my dreamرویا.
12
38369
2205
پزشک شدن رویای من بود.
00:52
I grewرشد کرد up in Chinaچين,
13
40574
1281
من در چین بزرگ شدم،
00:53
and my earliestاولین memoriesخاطرات
are of beingبودن rushedعجله داشت to the hospitalبیمارستان
14
41875
3368
و اولین خاطرات من همواره رفتن با عجله
به بیمارستان بود
00:57
because I had suchچنین badبد asthmaآسم
that I was there nearlyتقریبا everyهرکدام weekهفته.
15
45243
3345
چرا که من آسم شدیدی داشتم که
تقریبا هر هفته آن جا بودم
01:01
I had this one doctorدکتر, Drدکتر. Samسم,
who always tookگرفت careاهميت دادن of me.
16
49441
3076
من پزشکی به نام دکتر سام داشتم
که همواره از من مراقبت می کرد.
01:04
She was about the sameیکسان ageسن as my motherمادر.
17
52517
2039
او تقریبا هم سن مادم بود.
01:06
She had this wildوحشی, curlyفرفری hairمو,
18
54556
2070
موهای مجعد و آشفته ای داشت،
01:08
and she always woreبه تن کرد
these brightروشن است yellowرنگ زرد floweryسبز dressesلباس.
19
56626
3401
و همیشه این لباس های روشن زرد گلی
را می پوشید.
01:12
She was one of those doctorsپزشکان who,
20
60027
1964
او از آن پزشک هایی بود که،
01:13
if you fellسقوط and you brokeشکست your armبازو,
21
61991
2119
اگر شما بیافتید و بازویتان بکشند،
01:16
she would askپرسیدن you why you weren'tنبودند laughingخندیدن
22
64110
2317
از شما خواهد پرسید که چرا نمی خندیدید؟
01:18
because it's your humerusانسداد. Get it?
23
66427
2238
چون که این استخوان بازو است، متوجه شدید؟
01:22
See, you'dمی خواهی groanسوزش,
24
70312
1742
ببینید، شما احتمالا ناله می کردید،
01:24
but she'dاو می خواهد always make you feel better
after havingداشتن seenمشاهده گردید her.
25
72054
3492
اما شما بعد از ملاقات با او
همواره احساس بهتری پیدا می کردید.
01:27
Well, we all have that childhoodدوران کودکی heroقهرمان
26
75546
2010
خوب، همه ما چنین قهرمانی در کودکی داشتیم
01:29
that we want to growرشد up
to be just like, right?
27
77556
2632
او که ما می خواهیم بزرگ شویم
تا شبیه او شویم، درست است؟
01:32
Well, I wanted to be just like Drدکتر. Samسم.
28
80188
2036
به هر صورت، من میخواستم
مثل دکتر سام شوم.
01:35
When I was eightهشت,
my parentsپدر و مادر and I movedنقل مکان کرد to the U.S.,
29
83634
3770
وقتی من هشت سال داشتم،
من و والدینم به آمریکا نقل مکان کردیم.
01:39
and oursما becameتبدیل شد
the typicalمعمول immigrantمهاجر narrativeروایت.
30
87404
2264
و ماجرای ما تبدیل به حکایت معمول
از مهاجران شد.
01:41
My parentsپدر و مادر cleanedپاک شده hotelهتل roomsاتاق ها
and washedشسته dishesظرف ها and pumpedپمپ شده gasگاز
31
89668
4518
والدینم اتاق های هتل را تمیز می کردند،
ظرف می شستند و بنزین می زدند
01:46
so that I could pursueدنبال کردن my dreamرویا.
32
94186
1857
تا من بتوانم رویایم را دنبال کنم.
01:49
Well, eventuallyدر نهایت I learnedیاد گرفتم enoughکافی Englishانگلیسی,
33
97213
2282
نهایتاً من به اندازه کافی
انگلیسی یاد گرفتم،
01:51
and my parentsپدر و مادر were so happyخوشحال
34
99495
1531
و والدینم بسیار خوشحال بودند
01:53
the day that I got into medicalپزشکی schoolمدرسه
and tookگرفت my oathسوگند of healingشفا دادن and serviceسرویس.
35
101026
4059
روزی که من به دانشکده پزشکی راه یافتم
و سوگند درمان و خدمت را یاد کردم.
01:58
But then one day, everything changedتغییر کرد.
36
106350
2154
اما روزی، همه چیز تغییر کرد.
02:01
My motherمادر calledبه نام me to tell me
that she wasn'tنبود feelingاحساس well,
37
109495
2810
مادرم تماس گرفت و گفت که حال خوشی ندارد،
02:04
she had a coughسرفه کردن that wouldn'tنمی خواهم go away,
she was shortکوتاه of breathنفس کشیدن and tiredخسته شدم.
38
112305
3430
سرفه هایی داشت که از بین نمی رفتند،
نفس او به تنگ آمده و خسته بود.
02:07
Well, I knewمی دانست that my motherمادر was someoneکسی
who never complainedشکایت کرد about anything.
39
115836
3580
من می دانستم که مادرم کسی بود که
هرگز درباره هیچ چیزی شکایت نمی کرد.
02:11
For her to tell me
that something was the matterموضوع,
40
119467
2492
برای همین وقتی گفت که مشکلی وجود دارد،
02:14
I knewمی دانست something had to be really wrongاشتباه.
41
122038
2321
من متوجه شدم که واقعاً مشکلی درکار است.
02:16
And it was:
42
124359
1319
و آن مشکل:
02:17
We foundپیدا شد out that she had
stageمرحله IVIV breastپستان cancerسرطان,
43
125678
3157
ما فهمیدیم که او سرطان پستان
مرحله چهار دارد،
02:20
cancerسرطان that by then had spreadانتشار دادن
to her lungsریه ها, her bonesاستخوان ها, and her brainمغز.
44
128835
3940
سرطانی که تا آن موقع به ریه ها، استخوان ها
و مغز او گسترش یافته بود.
02:26
My motherمادر was braveشجاع,
thoughگرچه, and she had hopeامید.
45
134050
2164
مادرم شجاع، محکم بود و امید داشت.
02:28
She wentرفتی throughاز طریق surgeryعمل جراحي and radiationتابش,
46
136214
1981
او تحت عمل جراحی و رادیوتراپی رفت،
02:30
and was on her thirdسوم roundدور of chemotherapyشیمیدرمانی
47
138195
2379
و در سومین نوبت از شیمی درمانی بود
02:32
when she lostکم شده her addressنشانی bookکتاب.
48
140574
2187
هنگامی که دفترچه آدرس خود را گم کرد.
02:34
She triedتلاش کرد to look up her oncologist'sانکولوژی
phoneتلفن numberعدد on the Internetاینترنت
49
142761
3099
او تلاش کرد تا به جستجوی تلفن متخصص سرطانش
در اینترنت بگردد
02:37
and she foundپیدا شد it,
but she foundپیدا شد something elseچیز دیگری too.
50
145860
2573
و شماره را پیدا کرد،
اما چیز دیگری نیز یافت.
02:40
On severalچند websitesوب سایت ها,
51
148433
1480
در چندین وبسایت،
02:41
he was listedذکر شده as a highlyبه شدت paidپرداخت شده
speakerبلندگو to a drugدارو companyشرکت,
52
149938
3555
او (متخصص سرطان) به عنوان یک سخنگوی
پردرآمد یک شرکت دارویی مشخص شده بود،
02:45
and in factواقعیت oftenغالبا spokeصحبت کرد on behalfاز طرف
53
153493
1924
و در حقیقت اغلب پشتیبانی می کرد
02:47
of the sameیکسان chemoشیمیدان regimenرژیم
that he had prescribedتجویز شده her.
54
155417
3556
از همان مواد شیمایی که
برای مادرم تجویز کرده بود.
02:50
She calledبه نام me in a panicوحشت,
55
158973
1597
او با اضطراب با من تماس گرفت،
02:52
and I didn't know what to believe.
56
160570
1718
و من نمی دانستم چه چیزی را باور کنم.
02:54
Maybe this was the right
chemoشیمیدان regimenرژیم for her,
57
162288
2253
شاید این دستور شیمی درمانی درستی
برای او بود،
02:56
but maybe it wasn'tنبود.
58
164541
2281
اما شاید هم نبود.
02:58
It madeساخته شده her scaredترسیده and it madeساخته شده her doubtشک.
59
166822
3150
این شرایط او را به ترس و شک انداخت.
03:01
When it comesمی آید to medicineدارو,
60
169972
1710
وقتی که مسأله دارو مطرح باشد،
03:03
havingداشتن that trustاعتماد is a mustباید,
61
171682
2610
اعتماد کردن یک ضرورت است،
03:06
and when that trustاعتماد is goneرفته,
then all that's left is fearترس.
62
174292
4099
و وقتی اعتماد نباشد،
تنها چیزی که می ماند ترس است.
03:11
There's anotherیکی دیگر sideسمت to this fearترس.
63
179750
2067
یک جنبه دیگر از این ترس وجود دارد.
03:13
As a medicalپزشکی studentدانشجو, I was takingگرفتن careاهميت دادن
of this 19-year-oldساله
64
181817
3183
به عنوان دانشجوی پزشکی،
من از یک پسر ۱۹ ساله مراقبت می کردم
03:17
who was bikingدوچرخه سواری back to his dormخوابگاه
65
185000
1499
با دوچرخه به خوابگاه برمیگشت،
03:18
when he got struckرخ داد and hitاصابت,
66
186499
2139
در این حین تصادف و برخوردی،
03:20
runاجرا کن over by an SUVماشین شاسی بلند.
67
188638
2528
با یک ماشین شاسی بلند داشت.
03:23
He had sevenهفت brokenشکسته شده ribsدنده,
68
191166
1686
هفت تا از دنده های او شکسته بودند،
03:24
shatteredخراب شده hipلگن bonesاستخوان ها,
69
192852
1373
استخوان های ران خرد شده بود،
03:26
and he was bleedingخون ریزی insideداخل
his bellyشکم and insideداخل his brainمغز.
70
194225
3199
و خونریزی داخلی در شکم و سر داشت.
03:29
Now, imagineتصور کن beingبودن his parentsپدر و مادر
71
197424
1784
حال، تصور کنید والدین او هستید
03:31
who flewپرواز کرد in from Seattleسیاتل,
2,000 milesمایل away,
72
199208
2160
که دو هزار مایل آن طرف تر،
از سیاتل آمدند،
03:33
to find theirخودشان sonفرزند پسر in a comaکاما.
73
201368
2396
تا اینکه دریابند پسرشان در کماست.
03:35
I mean, you'dمی خواهی want to find out
what's going on with him, right?
74
203764
3006
یعنی، شما می خواهید بفهمید
چه اتفاقی برایش افتاده، درسته؟
03:38
They askedپرسید: to attendمراجعه كردن our bedsideبستر roundsدور
75
206771
1918
آنها خواستند در کنار بالین حاضر باشند.
03:40
where we discussedبحث کردیم
his conditionوضعیت and his planطرح,
76
208689
2202
جایی که ما وضعیت و برنامه او را
مطرح می کردیم.
03:42
whichکه I thought was a reasonableمعقول requestدرخواست,
77
210891
1997
که من فکر کردم درخواستی منطقی بود،
03:44
and alsoهمچنین would give us
a chanceشانس to showنشان بده them
78
212888
2050
و همچنین به امکان می داد تا نشان دهیم
03:46
how much we were tryingتلاش کن
and how much we caredمراقب باشید.
79
214938
2190
چقدر ما تلاش می کنیم
و تا چه حد توجه داریم.
03:49
The headسر doctorدکتر, thoughگرچه, said no.
80
217389
2901
دکتر مسئول، با این وجود، مخالقت کرد.
03:52
He gaveداد all kindsانواع of reasonsدلایل.
81
220290
1642
او انواع دلایل را بیان کرد.
03:53
Maybe they'llآنها خواهند شد get in the nurse'sپرستار way.
82
221932
1882
شاید آن ها سد راه پرستاران شوند.
03:55
Maybe they'llآنها خواهند شد stop studentsدانش آموزان
from askingدرخواست questionsسوالات.
83
223814
4136
شاید آن ها مانع سوال پرسیدن
دانشجویان شوند
03:59
He even said,
84
227950
1437
او حتی گفت،
04:01
"What if they see mistakesاشتباهات and sueشکایت کنید us?"
85
229387
3206
"تصور کنید چه میشه اگر آنها اشتباهی را
ببینند و از ما شکایت کنند؟"
04:05
What I saw behindپشت everyهرکدام excuseبهانه
was deepعمیق fearترس,
86
233595
3182
آن چه من پشت هر بهانه دیدم، ترسی عمیق بود،
04:08
and what I learnedیاد گرفتم
was that to becomeتبدیل شدن به a doctorدکتر,
87
236777
2722
و آن چه یادگرفتم آن بود که برای پزشک شدن،
04:11
we have to put on our whiteسفید coatsکتهای,
88
239499
1841
ما باید جامه سفیدمان را بر تن کنیم،
04:13
put up a wallدیوار, and hideپنهان شدن behindپشت it.
89
241340
2194
یک دیواری بنا کن، و پشت آن پنهان شو.
04:17
There's a hiddenپنهان epidemicبیماری همه گیر in medicineدارو.
90
245459
2908
یک مشکل همه گیر پنهان در پزشکی وجود دارد.
04:20
Of courseدوره, patientsبیماران are scaredترسیده
when they come to the doctorدکتر.
91
248367
2815
البته، بیماران هنگام مراجعه
به پزشک می ترسند.
04:23
Imagineتصور کن you wakeاز خواب بیدار up
with this terribleوحشتناک bellyacheبیضه,
92
251182
2374
تصور کنید با دل درد شدیدی
از خواب بیدار شده اید،
04:25
you go to the hospitalبیمارستان,
93
253556
1186
شما به بیمارستان میروید،
04:26
you're lyingدروغ گویی in this strangeعجیب placeمحل,
you're on this hospitalبیمارستان gurneyگورنی,
94
254742
3251
شما در این مکان غریب دراز میکشید،
بر تخت چرخ دار بیمارستان هستید،
04:29
you're wearingپوشیدن this flimsyنازک gownلباس شب,
95
257994
1556
این روپوش شل و ول را می پوشید،
04:31
strangersغریبه ها are comingآینده
to pokeبهم زدن and prodprod at you.
96
259550
2159
غریبه هایی می آیند تا شما را وارسی کنند.
04:33
You don't know what's going to happenبه وقوع پیوستن.
97
261709
1844
شما نمی دانید چه اتفاقی خواهد افتاد.
04:35
You don't even know if you're going to get
the blanketپتو you askedپرسید: for 30 minutesدقایق agoپیش.
98
263554
3978
شما حتی نمی دانید پتویی را که
نیم ساعت قبل خواستید دریافت می کنید.
04:39
But it's not just patientsبیماران who are scaredترسیده;
99
267532
2261
اما این تنها بیماران نیستند که می ترسند؛
04:41
doctorsپزشکان are scaredترسیده too.
100
269793
1867
پزشکان نیز می ترسند.
04:43
We're scaredترسیده of patientsبیماران
findingیافته out who we are
101
271660
2866
ما از این که بیماران بفهمند ما کیستیم
04:46
and what medicineدارو is all about.
102
274526
2130
و پزشکی برای چیست، می ترسیم.
04:48
And so what do we do?
103
276656
1591
و بدین ترتیب ما چه کنیم؟
04:50
We put on our whiteسفید coatsکتهای
and we hideپنهان شدن behindپشت them.
104
278247
3006
ما جامه سفیدمان را بر تن می کنیم،
و پشت آن پنهان می شیم.
04:53
Of courseدوره, the more we hideپنهان شدن,
105
281253
1709
و البته هر چه بیشتر پنهان می شویم،
04:54
the more people want to know
what it is that we're hidingقایم شدن.
106
282962
2799
بیشتر مردم می خواهند بداند
ما چه چیزی را پنهان می کنیم.
04:57
The more fearترس then spiralsمارپیچی
into mistrustبی اعتمادی and poorفقیر medicalپزشکی careاهميت دادن.
107
285761
3452
ترس بیشتر دور باطلی به عدم اعتماد
و مراقبت های پزشکی ضعیف است.
05:01
We don't just have a fearترس of sicknessبیماری,
108
289213
2276
ما تنها ترس از بیماری نداریم،
05:03
we have a sicknessبیماری of fearترس.
109
291489
2234
بلکه ما بیماری ترس نیز داریم.
05:07
Can we bridgeپل this disconnectقطع شدن
110
295330
1986
آیا ما می توانیم پلی بزنیم به گسستگی
05:09
betweenبین what patientsبیماران need
and what doctorsپزشکان do?
111
297316
3819
بین آن چه بیمار نیاز دارد
و آن چه پزشک انجام می دهد ؟
05:13
Can we overcomeغلبه بر the sicknessبیماری of fearترس?
112
301135
1916
آیا می توانیم بر بیماری ترس غلبه کنیم؟
05:15
Let me askپرسیدن you differentlyمتفاوت است:
113
303913
1367
بگذارید از طریق دیگری بپرسم:
05:17
If hidingقایم شدن isn't the answerپاسخ,
what if we did the oppositeمخالف?
114
305280
3823
اگر پنهان کاری پاسخ نیست،
چه میشه اگر ما برعکسش را انجام دهیم؟
05:21
What if doctorsپزشکان were to becomeتبدیل شدن به
totallyکاملا transparentشفاف with theirخودشان patientsبیماران?
115
309103
4039
چه میشه پزشکان کاملاً با بیماران
شفاف شوند؟
05:26
Last fallسقوط, I conductedانجام شده
a researchپژوهش studyمطالعه to find out
116
314531
2741
پاییز گذشته، من تحقیقی را انجام دادم
برای یافتن
05:29
what it is that people want
to know about theirخودشان healthcareمراقبت های بهداشتی.
117
317272
2853
آن چه مردم می خواهند درباره
بهداشت و درمان خود بدانند.
05:32
I didn't just want to studyمطالعه
patientsبیماران in a hospitalبیمارستان,
118
320128
2385
تنها نمی خواستم بیماران را
در بیمارستان بررسی کنم،
05:34
but everydayهر روز people.
119
322514
1450
هر روز مردم را مطالعه می کردم.
05:35
So my two medicalپزشکی studentsدانش آموزان,
Suhaviسوشوی Tuckerتاکر and Lauraلورا Johnsجونز,
120
323965
3172
بنابراین دو دانشجوی پزشکی من،
سوهاوی تاکر و لارا جانز
05:39
literallyعینا tookگرفت theirخودشان researchپژوهش
to the streetsخیابان ها.
121
327137
2395
عملاً تحقیق خود را به خیابان ها بردند.
05:41
They wentرفتی to banksبانک ها,
coffeeقهوه shopsمغازه ها, seniorارشد centersمراکز,
122
329532
3739
آن ها به بانک ها، کافی شاپ ها،
مراکز سالمندان،
05:45
Chineseچینی ها restaurantsرستوران ها and trainقطار stationsایستگاه ها.
123
333271
2432
رستوران های چینی و ایستگاه های قطار رفتند.
05:49
What did they find?
124
337191
1402
چه چیزی یافتند؟
05:50
Well, when we askedپرسید: people,
125
338593
1369
خوب، وقتی از مردم پرسیدیم،
05:51
"What do you want to know
about your healthcareمراقبت های بهداشتی?"
126
339962
2426
"چه می خواهید درباره
بهداشت و درمان خود بدانید؟"
05:54
people respondedپاسخ داد with what they want
to know about theirخودشان doctorsپزشکان,
127
342388
3698
آنها از آن چه درباره پزشک
می خواستند بدانند، پاسخ دادند،
05:58
because people understandفهمیدن healthسلامتی careاهميت دادن
128
346086
1797
زیرا مردم بهداشت و درمان را میدانستند
05:59
to be the individualفردی interactionاثر متقابل
betweenبین them and theirخودشان doctorsپزشکان.
129
347883
3980
که تعامل بین آن ها و پزشکان است.
06:03
When we askedپرسید:, "What do you
want to know about your doctorsپزشکان?"
130
351864
2923
وقتی ما پرسیدیم، "چه می خواهید
درباره پزشکتان بدانید؟"
06:06
people gaveداد threeسه differentناهمسان answersپاسخ ها.
131
354787
1728
مردم سه پاسخ متفاوت دادند.
06:08
Some want to know
that theirخودشان doctorدکتر is competentصالح
132
356515
2793
برخی می خواهند بداند که پزشک صلاحیت دارد
06:11
and certifiedگواهی شده to practiceتمرین medicineدارو.
133
359308
2306
و مجاز به فعالیت پزشکی است.
06:13
Some want to be sure
that theirخودشان doctorدکتر is unbiasedبی طرفانه
134
361614
2340
برخی می خواهند یقین کنند
دکتر آن ها تحت تأثیر نیست
06:16
and is makingساخت decisionsتصمیمات
basedمستقر on evidenceشواهد and scienceعلوم پایه,
135
364020
3382
و تصمیم گیری بر مبنای شواهد و علم
انجام می شود،
06:19
not on who paysمی پردازد them.
136
367418
1261
نه برمبنای کسی که به آن ها پول می دهد.
06:21
Surprisinglyشگفت آور to us,
137
369544
1560
برای ما شگفت انگیز بود که،
06:23
manyبسیاری people want to know
something elseچیز دیگری about theirخودشان doctorsپزشکان.
138
371104
3514
بسیاری می خواهند چیز دیگری را
درباره پزشکشان بدانند.
06:26
Jonathanجاناتان, a 28-year-oldساله lawقانون studentدانشجو,
139
374618
2632
جاناتان، یک دانشجوی ۲۸ ساله حقوق،
06:29
saysمی گوید he wants to find someoneکسی
who is comfortableراحت with LGBTQLGBTQ patientsبیماران
140
377250
4776
می گوید او می خواهد کسی را پیدا کند که
با بیماران همجنسگرا راحت باشد
06:34
and specializesتخصص دارد in LGBTLGBT healthسلامتی.
141
382026
2633
و در زمینه سلامت همجنسگراها متخصص باشد.
06:36
Serenaسرنا, a 32-year-oldساله accountantحسابدار,
142
384659
1742
سرینا، حسابداری ۳۲ ساله،
06:38
saysمی گوید that it's importantمهم to her
for her doctorدکتر to shareاشتراک گذاری her valuesارزش های
143
386401
3265
می گوید که برای او مهم است که دکترش
ارزش های او را لحاظ کند
06:41
when it comesمی آید to reproductiveباروری choiceانتخابی
and women'sزنان rightsحقوق.
144
389726
2968
وقتی که مسأله انتخاب بارداری
و حقوق زنان مطرح است.
06:45
Frankصریح, a 59-year-oldساله
hardwareسخت افزار storeفروشگاه ownerصاحب,
145
393634
2181
فرانک ۵۹ ساله، صاحب مغازه سخت افزار،
06:47
doesn't even like going to the doctorدکتر
146
395815
2340
حتی دوست ندارد که به پزشک مراجعه کند
06:50
and wants to find someoneکسی
who believesمعتقد است in preventionجلوگیری first,
147
398155
3544
و می خواهد کسی را بیابید که ابتدا
به پیشگیری معتقد باشد
06:53
but who is comfortableراحت
with alternativeجایگزین treatmentsدرمان ها.
148
401699
3104
اما او با طب مکمل نیز مشکلی ندارد.
06:56
One after anotherیکی دیگر,
our respondentsپاسخ دهندگان told us
149
404803
2340
یکی پس از دیگری، مخاطبین ما گفتند
06:59
that that doctor-patientدکتر بیمار relationshipارتباط
is a deeplyعمیقا intimateصمیمی one —
150
407143
3478
که رابطه پزشک - بیمار
یک رابطه صمیمی عمیق است
07:02
that to showنشان بده theirخودشان doctorsپزشکان theirخودشان bodiesبدن
151
410621
1966
که بدن خود را به پزشک نشان میدهند،
07:04
and tell them theirخودشان deepestعمیق ترین secretsاسرار,
152
412587
1968
و عمیق ترین رازهایش را به آن ها بگوید،
07:06
they want to first understandفهمیدن
theirخودشان doctor'sدکتر valuesارزش های.
153
414555
3072
آن ها می خواهند ابتدا
ارزش های پزشک را درک کنند.
07:09
Just because doctorsپزشکان
have to see everyهرکدام patientصبور
154
417627
2958
چون پزشک باید هر مریضی را ببیند
07:12
doesn't mean that patientsبیماران
have to see everyهرکدام doctorدکتر.
155
420585
2585
بدین معنا نیست که بیماران باید
هر پزشکی را ملاقات کنند.
07:15
People want to know
about theirخودشان doctorsپزشکان first
156
423170
2218
مردم مشتاقند که ابتدا درباره
پزشکشان بدانند
07:17
so that they can make an informedمطلع choiceانتخابی.
157
425388
1956
تا آن ها یک انتخابی آگاهانه داشته باشند.
07:20
As a resultنتيجه of this, I formedشکل گرفت a campaignکمپین,
158
428792
2176
در نتیجه، من کمپینی را به راه انداختم،
07:22
Who'sچه کسی My Doctorدکتر?
159
430968
1474
"چه کسی پزشک من است؟"
07:24
that callsتماس می گیرد for totalجمع
transparencyشفافیت in medicineدارو.
160
432442
2860
که فراخوانی برای شفافیت کامل در پزشکی است.
07:27
Participatingمشارکت doctorsپزشکان voluntarilyداوطلبانه discloseافشاء کنید
161
435302
2232
پزشکان شرکت کننده به صورت داوطلبانه
07:29
on a publicعمومی websiteسایت اینترنتی
162
437534
1393
بر یک وبسایت عمومی
07:30
not just informationاطلاعات
about where we wentرفتی to medicalپزشکی schoolمدرسه
163
438927
2756
نه تنها اطلاعات درباره مکان تحصیلشان
را بیان می کنند
07:33
and what specialtyتخصص we're in,
164
441683
1346
و این که چه تخصصی را دارند
07:35
but alsoهمچنین our conflictsدرگیری ها of interestعلاقه.
165
443029
1953
بلکه هم چنین تضاد منافع را بیان می کنند.
07:36
We go beyondفراتر
the Governmentدولت in the Sunshineآفتاب Actقانون
166
444982
2464
ما فرای دولت در قانون فعالیت شفاف می رویم
07:39
about drugدارو companyشرکت affiliationsوابستگی,
167
447446
2437
که درباره وابستگی شرکت های دارویی است،
07:41
and we talk about how we're paidپرداخت شده.
168
449883
3004
و ما می گوییم که چگونه پول می گیریم.
07:44
Incentivesانگیزه matterموضوع.
169
452887
1544
انگیزها مهم هستند.
07:46
If you go to your doctorدکتر
because of back painدرد,
170
454431
2187
اگر به علت کمر درد به پزشک بروید،
07:48
you mightممکن want to know he's gettingگرفتن paidپرداخت شده
5,000 dollarsدلار to performانجام دادن spineستون فقرات surgeryعمل جراحي
171
456618
3829
ممکن است بخواهید بدانید چگونه او ۵٫۰۰۰ دلار
گرفته تا ستون فقرات را جراحی کند
07:52
versusدر مقابل 25 dollarsدلار to referمراجعه کنید you
to see a physicalفیزیکی therapistدرمانگر,
172
460447
3694
در برابر ۲۵ دلاری که شما را برای
ویزیت فیزیوتراپ ارجاع دهد،
07:56
or if he's gettingگرفتن paidپرداخت شده the sameیکسان thing
no matterموضوع what he recommendsتوصیه می کند.
173
464241
3424
یا اگر او همان پول را گرفته و
مهم نیست چه توصیه ای می کند.
08:00
Then, we go one stepگام furtherبیشتر.
174
468549
2698
سپس ما یک مرحله جلوتر می رویم
08:03
We addاضافه کردن our valuesارزش های
when it comesمی آید to women'sزنان healthسلامتی,
175
471247
2712
ما ارزشهای خود را اضافه می کنیم
وقتی مسأله سلامت زنان،
08:05
LGBTLGBT healthسلامتی, alternativeجایگزین medicineدارو,
176
473959
2221
سلامت همجنسگرایان، طب مکمل،
08:08
preventiveپیشگیرانه healthسلامتی,
and end-of-lifeپایان زندگی decisionsتصمیمات.
177
476180
3011
سلامت پیشگیرانه،
و تصمیمات مرتبط با آخر عمر مطرح است.
08:11
We pledgeسوگند - تعهد to our patientsبیماران
that we are here to serveخدمت you,
178
479191
3520
ما به بیماران قول می دهیم
که ما اینجا برای خدمت به شما هستیم،
08:14
so you have a right to know who we are.
179
482711
2745
بنابراین شما حق دارید بدانید ما که هستیم.
08:17
We believe that transparencyشفافیت
can be the cureدرمان for fearترس.
180
485456
2690
ما اعتقاد داریم که شفافیت می تواند
درمانی برای ترس باشد.
08:21
I thought some doctorsپزشکان would signامضا کردن on
and othersدیگران wouldn'tنمی خواهم,
181
489555
2711
من فکر کردم برخی پزشکان ورود کنند
و برخی نیز ورود نکنند،
08:24
but I had no ideaاندیشه of the hugeبزرگ backlashواکنش
that would ensueبوجود می آید.
182
492266
4304
اما من هیچ ایده ای درباره واکنش شدید
احتمالی که در پی بود نداشتم.
08:29
Withinدر داخل one weekهفته of startingراه افتادن
Who'sچه کسی My Doctorدکتر?
183
497480
2239
در طی یک هفته از شروع
"چه کسی پزشک من است؟"
08:31
Medscape'sMedscape است publicعمومی forumانجمن
184
499719
1511
تالار گفتگوی عمومی مداسپیس
08:33
and severalچند onlineآنلاین doctors'پزشکان communitiesجوامع
185
501230
2030
و چندین اجتماع پزشکی آنلاین
08:35
had thousandsهزاران نفر of postsپست ها about this topicموضوع.
186
503260
2968
هزاران پست را در این موضوع ابراز کردند.
08:39
Here are a fewتعداد کمی.
187
507021
1267
این ها چند نمونه هستند.
08:40
From a gastroenterologistمتخصص گوارش in Portlandپورتلند:
188
508288
2260
از یک متخصص گوارش در پورتلند:
08:42
"I devotedاختصاص داده شده است 12 yearsسالها of my life
to beingبودن a slaveبرده.
189
510548
3212
"من ۱۲ سال از زندگی را صرف برده بودن کردم.
08:45
I have loansوام and mortgagesوام مسکن.
190
513760
1947
من قرض و رهن دارم.
08:47
I dependبستگی دارد on lunchesناهار from
drugدارو companiesشرکت ها to serveخدمت patientsبیماران."
191
515707
2810
من وابسته به ناهارهایی از
شرکت های دارویی بودم"
08:51
Well, timesبار mayممکن است be hardسخت for everyoneهر کس,
192
519985
2266
خوب، زمان هایی ممکن است برای هرکس
سخت باشد،
08:54
but try tellingگفتن your patientصبور
193
522251
1721
اما سعی کنید به بیمار خود بگویید
08:55
makingساخت 35,000 dollarsدلار a yearسال
to serveخدمت a familyخانواده of fourچهار
194
523972
3014
با کسب ۳۵٫۰۰۰ دلار در سال
برای خدمت به خانواده چهار نفره
08:58
that you need the freeرایگان lunchناهار.
195
526986
1678
که شما نیاز به ناهار مجانی داشتید.
09:02
From an orthopedicارتوپدی surgeonجراح in Charlotteشارلوت:
196
530708
2333
از یک جراح ارتوپد از شارلوت:
09:05
"I find it an invasionتهاجم of my privacyحریم خصوصی
to discloseافشاء کنید where my incomeدرآمد comesمی آید from.
197
533041
4598
"من این را تهاجمی به حیطه شخصی خود میدانم
تا افشا کنم درآمد من از کجا می آید.
09:09
My patientsبیماران don't discloseافشاء کنید
theirخودشان incomesدرآمد to me."
198
537639
2293
بیماران که درآمدشان را به من نمی گویند!"
09:13
But your patients'بیماران' sourcesمنابع of incomeدرآمد
don't affectتاثیر می گذارد your healthسلامتی.
199
541202
3226
اما منابع درآمدی بیماران شما
اثری بر سلامت شما نخواهد داشت.
09:17
From a psychiatristروانپزشک in Newجدید Yorkیورک Cityشهر:
200
545737
2195
از یک روانپزشک در نیویورک:
09:19
"Prettyبسیار soonبه زودی we will have to discloseافشاء کنید
whetherچه we preferترجیح می دهند catsگربه ها to dogsسگ ها,
201
547932
3419
"خیلی زود ما باید بگوییم که
گربه را به سگ ترجیح می دهیم،
09:23
what modelمدل of carماشین we driveراندن,
202
551351
1631
چه مدلی از ماشین را ما می رانیم،
09:24
and what toiletتوالت paperکاغذ we use."
203
552982
1648
چه دستمال توالتی استفاده میکنیم"
09:27
Well, how you feel
about Toyotasتویوتا or Cottonelleپنبه
204
555434
2734
این که شما چه احساسی نسبت به
تویوتا یا کاتونلی دارید
09:30
won'tنخواهد بود affectتاثیر می گذارد your patients'بیماران' healthسلامتی,
205
558168
2036
تأثیری بر سلامت بیماران شما نخواهد گذاشت،
09:32
but your viewsنمایش ها
on a woman'sزن right to chooseانتخاب کنید
206
560204
2001
اما نظرات شما درباره حق زن برای انتخاب
09:34
and preventiveپیشگیرانه medicineدارو
and end-of-lifeپایان زندگی decisionsتصمیمات just mightممکن.
207
562205
3304
و طب پیشگیرانه و تصمیمات آخر عمر،
می تواند اثر گذار باشد.
09:38
And my favoriteمورد علاقه,
from a Kansasکانزاس Cityشهر cardiologistمتخصص قلب:
208
566501
2873
و نظر مورد علاقه من،
متخصص قلب از کانزاس سیتی:
09:41
"More government-mandatedدولت موظف است stuffچیز?
209
569374
3082
"باز هم تعهدات اجباری دولتی؟
09:44
Drدکتر. Wenون needsنیاز دارد to moveحرکت
back to her ownخودت countryکشور."
210
572456
2968
دکتر ون لازم است که به کشور خود باز گردد."
09:48
Well, two piecesقطعات of good newsاخبار.
211
576535
1610
خوب، دو تا خبر خوب.
09:50
First of all, this is meantبه معنای to be
voluntaryداوطلبانه and not mandatoryاجباری,
212
578145
3615
اول از همه، منظور این دواطلبانه بود
و نه اجباری
09:53
and secondدومین of all, I'm Americanآمریکایی
and I'm alreadyقبلا here.
213
581760
3280
و دوم این که، من آمریکایی هستم
و خوب الآن اینجا هستم.
09:57
(Laughterخنده) (Applauseتشویق و تمجید)
214
585040
5247
(خنده) (تشویق)
10:05
Withinدر داخل a monthماه, my employersکارفرمایان
were gettingگرفتن callsتماس می گیرد
215
593512
2729
در طی یک ماه، کارفرمایان من تماس هایی
را دریافت کردند
10:08
askingدرخواست for me to be firedاخراج شد.
216
596241
1400
و درخواست اخراج مرا می کردند.
10:10
I receivedاخذ شده mailپست الکترونیکی
at my undisclosedناشناخته home addressنشانی
217
598633
3173
من نامه ای را در آدرس شخصی خودم
دریافت کردم
10:13
with threatsتهدید to contactتماس
the medicalپزشکی boardهیئت مدیره to sanctionمجازات me.
218
601806
3494
که تهدید به تماس با هیئت پزشکی
برای تحریم من بود.
10:17
My friendsدوستان and familyخانواده urgedدرخواست کرد me
to quitترک this campaignکمپین.
219
605300
3107
خانواده و دوستانم اصرار کردند که
از این کمپین دست بردارم.
10:21
After the bombبمب threatتهدید, I was doneانجام شده.
220
609200
2571
بعد از تهدید بمب، من دیگر تمام شده بودم.
10:24
But then I heardشنیدم from patientsبیماران.
221
612823
1942
اما بعد من از بیماران شنیدم.
10:26
Over socialاجتماعی mediaرسانه ها, a TweetChatTweetChat,
222
614765
2684
در شبکه اجتماعی، یک چت تویتی،
10:29
whichکه I'd learnedیاد گرفتم what that was by then,
223
617449
1928
که من آن موقع فهمیدم چه بوده،
10:31
generatedتولید شده است 4.3 millionمیلیون impressionsتجربیات,
224
619377
3490
بیش از ۴ میلیون اثر را تولید نمود،
10:34
and thousandsهزاران نفر of people wroteنوشت
to encourageتشويق كردن me to continueادامه دهید.
225
622867
3905
و هزاران نفر از مردم، پیغام نوشتند
تا مرا تشویق به ادامه کنند.
10:38
They wroteنوشت with things like,
226
626772
1632
پیغام آن ها شبیه به،
10:40
"If doctorsپزشکان are doing something
they're that ashamedشرمنده of,
227
628404
3126
اگر پزشکان کاری را می کنند که
از آن شرمسارند،
10:43
they shouldn'tنباید be doing it."
228
631530
1460
نباید این کار را انجام دهند"
10:46
"Electedانتخاب شده officialsمقامات have to discloseافشاء کنید
campaignکمپین contributionsمشارکت.
229
634121
3054
"مقامات منتخب باید کمک ها
به کمپین را باز کنند.
10:49
Lawyersوکلا have to discloseافشاء کنید
conflictsدرگیری ها of interestsمنافع.
230
637175
2785
وکلا باید تضاد منافع را روشن سازند.
10:51
Why shouldn'tنباید doctorsپزشکان?"
231
639960
1822
چرا پزشکان نکنند؟"
10:53
And finallyسرانجام, manyبسیاری people wroteنوشت and said,
232
641782
2728
و نهایتاً، بسیاری نوشتند و گفتند،
10:56
"Let us patientsبیماران decideتصميم گرفتن
233
644510
2168
"بگذارید بیماران تصمیم بگیرند
10:58
what's importantمهم
when we're choosingانتخاب کردن a doctorدکتر."
234
646678
2313
که چه مهم است وقتی ما
پزشک را انتخاب می کنیم."
11:02
In our initialاولیه trialآزمایش,
235
650439
1394
در تلاش اولمان،
11:03
over 300 doctorsپزشکان have takenگرفته شده
the totalجمع transparencyشفافیت pledgeسوگند - تعهد.
236
651833
3603
بیش از ۳۰۰ پزشک متعهد
فعالیت کاملاً شفاف شدند.
11:08
What a crazyدیوانه newجدید ideaاندیشه, right?
237
656289
2552
چه ایده احمقانه جدیدی، نه؟
11:10
But actuallyدر واقع, this is not
that newجدید of a conceptمفهوم at all.
238
658841
2981
اما در حقیقت، این هرگز ایده جدیدی نبود.
11:13
Rememberیاد آوردن Drدکتر. Samسم, my doctorدکتر in Chinaچين,
239
661822
1792
دکتر سام را یاد دارید،
پزشک من در چین،
11:15
with the goofyمسخره jokesجوک ها and the wildوحشی hairمو?
240
663614
2799
با جک های مضحک و موهای پریشان؟
11:18
Well, she was my doctorدکتر,
241
666413
1540
او پزشک من بود،
11:19
but she was alsoهمچنین our neighborهمسایه
242
667953
1546
اما او همسایه ما نیز بود
11:21
who livedزندگی می کرد in the buildingساختمان
acrossدر سراسر the streetخیابان.
243
669499
2182
که در ساختمانی آن طرف خیابان زندگی می کرد.
11:23
I wentرفتی to the sameیکسان schoolمدرسه as her daughterفرزند دختر.
244
671681
2326
من به مدرسه ای می رفتم که
دختر او نیز می رفت.
11:26
My parentsپدر و مادر and I trustedاعتماد به نفس her
245
674007
2260
من و والدینم به او اعتماد داشتیم
11:28
because we knewمی دانست who she was
and what she stoodایستاد for,
246
676267
2396
زیرا می دانستیم که او کیست
و در پی چیست،
11:30
and she had no need to hideپنهان شدن from us.
247
678663
1718
او لازم نداشت چیزی را مخفی کند.
11:33
Just one generationنسل agoپیش,
this was the normهنجار in the U.S. as well.
248
681551
3670
درست یک نسل گذشته،
این مسأله در آمریکا نیز معمول بود.
11:37
You knewمی دانست that your familyخانواده doctorدکتر
was the fatherپدر of two teenageنوجوان boysپسران,
249
685221
3476
شما می دانستید که پزشک خانواده شما
پدر دو پسر نوجوان است،
11:40
that he quitترک smokingسیگار کشیدن a fewتعداد کمی yearsسالها agoپیش,
250
688697
1845
و او چند سال قبل سیگار را ترک کرد،
11:42
that he saysمی گوید he's a regularمنظم churchgoerکلیسا,
251
690542
1991
و می گوید که منظم کلیسا می رود،
11:44
but you see him twiceدو برابر a yearسال:
onceیک بار at Easterعید پاک
252
692533
2317
اما شما او را سالی دو بار می بینید:
یک بار ایستر
11:46
and onceیک بار when his mother-in-lawمادر شوهر
comesمی آید to townشهر.
253
694850
2234
و یک بار وقتی مادر زن او به شهر می آید.
11:50
You knewمی دانست what he was about,
254
698492
1357
شما می دانستید او چگونه است،
11:51
and he had no need to hideپنهان شدن from you.
255
699849
1777
او لازم نداشت از شما پنهان کند.
11:54
But the sicknessبیماری of fearترس has takenگرفته شده over,
256
702837
2331
اما بیماری ترس بر همگان تسلط یافته،
11:57
and patientsبیماران sufferرنج بردن the consequencesعواقب.
257
705168
1797
و بیماران از عواقب آن آزار می بینند.
11:59
I know this firsthandدست اول.
258
707859
1380
من این را مستقیماً می دانستم.
12:02
My motherمادر foughtمبارزه کرد
her cancerسرطان for eightهشت yearsسالها.
259
710130
2293
مادرم من هشت سال با سرطان جنگید.
12:05
She was a plannerبرنامه ریز,
260
713070
1143
او یک برنامه ریز بود،
12:06
and she thought a lot
about how she wanted to liveزنده
261
714238
2384
او عمیقاً می دانست چگونه
می خواهد زندگی کند
12:08
and how she wanted to dieمرگ.
262
716623
1369
و چگونه می خواست بمیرد.
12:10
Not only did she signامضا کردن advanceپیشرفت directivesدستورالعمل ها,
263
718530
2571
نه تنها او دستورالعمل مراقبت
را امضا کرده بود،
12:13
she wroteنوشت a 12-pageصفحه documentاسناد
about how she had sufferedرنج enoughکافی,
264
721101
3790
بلکه او یک سند ۱۲ صفحه ای نوشت
درباره این که چقدر رنج کشیده بود،
12:16
how it was time for her to go.
265
724951
1468
و چطور زمان رفتن او بود.
12:19
One day, when I was a residentساکن physicianپزشک,
266
727867
2034
یک روز، وقتی که من رزیدنت بودم،
12:21
I got a call to say that she was
in the intensiveشدید careاهميت دادن unitواحد.
267
729901
3087
من تماس گرفتم تا بگویم که او
در بخش مراقبت های ویژه است.
12:25
By the time I got there,
she was about to be intubatedلوله گذاری
268
733920
3440
زمانی که آن جا رسیدم،
او در حال لوله گذاری (برای تنفس) بود.
و دستگاه تنفسی را روشن کردند.
12:29
and put on a breathingنفس كشيدن machineدستگاه.
269
737360
1619
12:31
"But this is not what she wants,"
I said, "and we have documentsاسناد."
270
739905
3404
من گفتم، "اما این چیزی نبود که او
می خواست و ما سند داریم."
12:36
The ICUICU doctorدکتر lookedنگاه کرد at me in the eyeچشم,
271
744145
2746
پزشک آی سی یو به چشمانم خیره شد،
12:38
pointedخاطر نشان at my then 16-year-oldساله
sisterخواهر, and said,
272
746891
4127
به خواهر ۱۶ ساله من اشاره کرد، و گفت،
12:43
"Do you rememberیاد آوردن when you were that ageسن?
273
751043
2118
"آن روزی که در آن سن بودی به یاد می آوری؟"
12:45
How would you have likedدوست داشت to growرشد up
withoutبدون your motherمادر?"
274
753201
2968
آیا دوست داشتی بدون مادر بزرگ می‌شدی؟"
12:49
Her oncologistانکولوژی was there too, and said,
275
757568
2631
سرطان شناس او نیز آن جا بود، و گفت،
12:52
"This is your motherمادر.
276
760238
1939
"این مادر توست.
12:54
Can you really faceصورت yourselfخودت
for the restباقی مانده of your life
277
762177
2653
می توانی در بقیه عمرت با خودت روبرو شوی
12:56
if you don't do everything for her?"
278
764830
1777
اگر تمام تلاشت را برایش نکنی؟"
13:00
I knewمی دانست my motherمادر so well.
279
768375
2060
من مادرم را به خوبی می شناختم.
13:02
I understoodفهمید what
her directivesدستورالعمل ها meantبه معنای so well,
280
770435
3160
همچنین منظور از دستورات
مراقبتی پیش از بحران او را می دانستم،
13:05
but I was a physicianپزشک.
281
773595
1440
اما من یک پزشک بودم.
13:09
That was the singleتنها hardestسخت ترین
decisionتصمیم گیری I ever madeساخته شده,
282
777413
4471
آن وضعیت سخت ترین تصمیمی بود
که من گرفته بودم،
13:13
to let her dieمرگ in peaceصلح,
283
781884
1619
تا بگذارم او در آرامش بمیرد،
13:16
and I carryحمل those wordsکلمات
of those doctorsپزشکان with me
284
784933
2700
و همیشه صحبت آن پزشکان با من باشد
13:19
everyهرکدام singleتنها day.
285
787633
1301
تک تک روزها.
13:23
We can bridgeپل the disconnectقطع شدن
286
791142
2154
ما می توانیم پلی بزنیم به گسستگی
13:25
betweenبین what doctorsپزشکان do
and what patientsبیماران need.
287
793356
3781
بین آن چه پزشک انجام می دهد
و آن چه بیمار نیاز دارد.
13:30
We can get there,
because we'veما هستیم been there before,
288
798157
2681
ما می توانیم به آن جا برسیم،
چرا که در گذشته آن جا بودیم،
13:32
and we know that transparencyشفافیت
getsمی شود us to that trustاعتماد.
289
800838
2493
و ما می دانیم که شفافیت
ما را به اعتماد می کشاند.
13:35
Researchپژوهش has shownنشان داده شده us
that opennessباز بودن alsoهمچنین helpsکمک می کند doctorsپزشکان,
290
803331
2765
تحقیق نشان داده که باز بودن
پزشکان را نیز کمک می کند،
13:38
that havingداشتن openباز کن medicalپزشکی recordsسوابق,
291
806096
1606
که سوابق پزشکی آشکار باشد،
13:39
beingبودن willingمایلم to talk
about medicalپزشکی errorsاشتباهات,
292
807702
2037
اراده داشتن برای صحبت درباره خطاهای پزشکی،
13:41
will increaseافزایش دادن patientصبور trustاعتماد,
293
809739
1690
اعتماد بیمار را افزایش می دهد،
13:43
improveبهتر کردن healthسلامتی outcomesنتایج,
294
811429
1721
اثرات سلامتی را بهبود می بخشد،
13:45
and reduceكاهش دادن malpracticeبدرفتاری.
295
813150
2060
و معالجه غلط را کاهش می دهد.
13:47
That opennessباز بودن, that trustاعتماد,
296
815210
1480
این باز بودن، آن اعتماد،
13:48
is only going to be more importantمهم
297
816749
1634
تنها وقتی مهم خواهد بود
13:50
as we moveحرکت from the infectiousعفونی
to the behavioralرفتاری modelمدل of diseaseمرض.
298
818423
3590
که ما از عفونت به مدل رفتاری بیماری برویم
13:54
Bacteriaباکتری ها mayممکن است not careاهميت دادن so much
about trustاعتماد and intimacyصمیمیت,
299
822013
3474
باکتری احتمالا توجهی به اعتماد
و صمیمیت نمی کند،
13:57
but for people to tackleبرخورد با
the hardسخت lifestyleسبک زندگی choicesگزینه های,
300
825487
3943
اما برای مردم که باید
انتخاب های سخت زندگی را تحمل کنند،
14:01
to addressنشانی issuesمسائل like smokingسیگار کشیدن cessationپایان دادن,
301
829430
2298
برای در نظر گرفتن مشکلاتی چون توقف سیگار،
14:03
blood-pressureفشار خون managementمدیریت
and diabetesدیابت controlکنترل,
302
831728
3037
مدیریت و کنترل فشار خون و دیابت،
14:06
well, that requiresنیاز دارد us to establishتاسيس كردن trustاعتماد.
303
834765
2730
خوب این ما را ملزم می کند تا
اعتماد را بنا نهیم.
14:11
Here'sاینجاست what other transparentشفاف
doctorsپزشکان have said.
304
839003
2870
چند نمونه از پزشکانی که
شفافیت را انتخاب کردند؛
14:13
Brandonبراندون Combsشانه ها, an internistمتخصص داخلی in Denverدنور:
305
841873
2917
براندان کومبز، پزشک داخلی در دنور:
14:16
"This has broughtآورده شده me
closerنزدیک تر to my patientsبیماران.
306
844790
3013
"این شرایط مرا به بیمارم نزدیک تر کرد.
14:19
The typeتایپ کنید of relationshipارتباط I've developedتوسعه یافته
307
847803
2699
نوع ارتباطی که من ایجاد کردم
14:22
that's why I enteredوارد شد medicineدارو."
308
850547
2015
به همین دلیل من وارد طب شدم."
14:26
Aaronهارون Stuppleاستاپل, an internistمتخصص داخلی in Denverدنور:
309
854117
2673
آرون استاپل، متخصص داخلی از دنور:
14:28
"I tell my patientsبیماران
that I am totallyکاملا openباز کن with them.
310
856790
3496
"من به بیمارانم می گوییم که
کاملاً با آن ها صادقم.
14:32
I don't hideپنهان شدن anything from them.
311
860286
2074
من چیزی را از آن ها پنهان نمی کنم.
14:34
This is me. Now tell me about you.
312
862360
2926
این من هستم. حال درباره خودتان بگویید.
14:37
We're in this togetherبا یکدیگر."
313
865286
2232
ما باهم در این وضعیت هستیم.
14:39
Mayممکن است Nguyenنگوین, a familyخانواده physicianپزشک in Houstonهوستون:
314
867518
2402
مای نیگوین، پزشک خانواده در هیوستن:
14:41
"My colleaguesهمکاران are astoundedشگفت آور است
by what I'm doing.
315
869920
4078
"همکاران من از کاری که می کنم
شگفت زده شدند.
14:45
They askپرسیدن me how I could be so braveشجاع.
316
873998
2586
آن ها می پرسند که چگونه آن قدر من شجاعم.
14:48
I said, I'm not beingبودن braveشجاع,
317
876584
2888
من گفتم، من شجاع نیستم،
14:51
it's my jobکار."
318
879552
1389
این شغل من است."
14:55
I leaveترک کردن you todayامروز with a finalنهایی thought.
319
883024
2194
من شما را با یک ایده تنها می گذارم.
14:58
Beingبودن totallyکاملا transparentشفاف is scaryترسناک.
320
886428
3304
شفافیت کامل مسلماً ترسناک است.
15:01
You feel nakedبرهنه, exposedدر معرض and vulnerableآسیب پذیر,
321
889772
3330
شما احساس برهنگی، بی پناهی
و آسیب پذیری می کنید،
15:05
but that vulnerabilityآسیب پذیری, that humilityفروتنی,
322
893102
3638
اما آن آسیب پذیری، آن حس حقارت،
15:08
it can be an extraordinaryخارق العاده benefitسود
to the practiceتمرین of medicineدارو.
323
896740
4516
می تواند به طور قابل توجهی برای
حرفه پزشکی مثمر ثمر باشد.
15:13
When doctorsپزشکان are willingمایلم
to stepگام off our pedestalsپایه ها,
324
901256
2408
وقتی ما پزشکان بخواهیم از سکوی خود
کنار رویم
15:15
take off our whiteسفید coatsکتهای,
325
903664
1476
کت سفید رنگ خود را درآوریم،
15:17
and showنشان بده our patientsبیماران who we are
and what medicineدارو is all about,
326
905140
3381
و به بیماران نشان دهیم که هستیم
و پزشکی درباره چیست،
15:20
that's when we beginشروع
to overcomeغلبه بر the sicknessبیماری of fearترس.
327
908521
3265
آن وقت است که ما شروع به غلبه بر
بیماری ترس می کنیم.
15:23
That's when we establishتاسيس كردن trustاعتماد.
328
911786
1929
این زمانی است که اعنماد را ساخته ایم.
15:25
That's when we changeتغییر دادن
the paradigmالگو of medicineدارو
329
913715
2460
وقتی است که ما الگوی پزشکی را تغییر دهیم
15:28
from one of secrecyمحرمانه and hidingقایم شدن
330
916175
1810
از رازداری و پنهان کاری
15:29
to one that is fullyبه طور کامل openباز کن and engagedنامزد شده
331
917985
2359
به باز بودن و تعامل کامل
15:32
for our patientsبیماران.
332
920344
1374
برای مریض هایمان.
15:35
Thank you.
333
923027
1897
ممنون
15:36
(Applauseتشویق و تمجید)
334
924924
4000
(تشویق حاضرین)
Translated by Ali Hosseini
Reviewed by soheila Jafari

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Leana Wen - Emergency physician, public health advocate
Dr. Leana Wen is Baltimore City's Health Commissioner.

Why you should listen

Dr. Leana Wen is the Baltimore City Health Commissioner. A physician and public health advocate, she has traveled the world listening to patients’ stories. Born in Shanghai, she was a Rhodes Scholar at Oxford, a reporter with The New York Times’ Nick Kristof, a fellow at the World Health Organization and the Director of Patient-Centered Care Research in the Department of Emergency Medicine at George Washington University.

Inspired by struggles during her mother’s long illness, she wrote When Doctors Don't Listen, a book about empowering patients to avoid misdiagnoses and unnecessary tests.

As an outspoken leader among a new generation of physicians, she served as President of the American Medical Student Association and as Chair of the International Young Professionals Commission. She also helped create Who’s My Doctor, a campaign for radical transparency in medicine. Read her own transparency statement, and find more resources on TEDMED.

In October 2015, she wrote a blanket prescription, or "standing order," in Baltimore City which covers anyone trained to administer naloxone, a medication that reverses the effects of drug overdoses. Under the order, medication will be available on demand to everyone with the proper training to use it, potentially saving many lifes that might have been lost to overdoses.

More profile about the speaker
Leana Wen | Speaker | TED.com