ABOUT THE SPEAKER
James A. White Sr. - Consultant
James A. White Sr. believes that every person and organization has incredible potential. He works to help them understand it — and communicate it to others.

Why you should listen

James A. White Sr. is an executive coach and management consultant. The owner and president of Performance Consulting Services in Columbus, Ohio, he helps individuals, groups and organizations recognize their potential, fine-tune their strategic messages and present them effectively.

James is dedicated to sharing his energy, passion and insight into how to overcome life’s obstacles with others. As a dyslexic student in the inner city, he dropped out of high school — and after getting his G.E.D. jumpstarted his career by joining the U.S. Air Force. He went on to positions at Xerox, Wang Laboratories and Digital Equipment Corporation and has spent the past 25 as a consultant and educator. He also aims to share his experiences of racism in order to stress the message that all races, genders and backgrounds must come together to challenge the status quo.

More profile about the speaker
James A. White Sr. | Speaker | TED.com
TEDxColumbus

James A. White Sr.: The little problem I had renting a house

جیمز وایت: مشکل کوچکی که در اجاره کردن خانه داشتم

Filmed:
1,313,112 views

۵۳ سال پیش جیمز وایت به نیروی هوایی آمریکا پیوست. اما به خاطر اینکه یک آفریقایی -آمریکایی بود مجبور شد تا مسافتی باورنکردنی را زیر پا گذارد تا برای خانواده جوانش سرپناهی در نزدیکی محل خدمتش بیابد. او داستان زندگی روزمره کسانی که قربانی "هر روز نژاد پرستی" می شوند را با بیانی قوی بازگو می کند و نشان میدهد که پژواک مهیب این نژاد پرستی امروز به گونه ای پیچیده است که او را وا داشته تا به نوه هایش نحوه برخورد و تعامل درست با پلیس را بیاموزد.
- Consultant
James A. White Sr. believes that every person and organization has incredible potential. He works to help them understand it — and communicate it to others. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
An 18-year-oldساله, African-Americanآفریقایی آمریکایی maleنر
joinedپیوست the Unitedیونایتد Statesایالت ها Airهوا Forceزور
0
833
5498
جوانی ۱۸ ساله آفریقایی-آمریکایی
به نیروی هوایی آمریکا می پیوندد
00:18
and was assignedاختصاص داده to Mountainکوه Home
Airهوا Forceزور Baseپایه
1
6331
3254
و محل خدمتش پایگاه هوایی مانتئن هوم
00:21
and was a partبخشی of the airهوا policeپلیس squadronاسکادران.
2
9585
2887
و عضو اسکادران پلیس هوایی است.
00:24
Uponبر first arrivingرسیدن there,
the first goalهدف that I had
3
12472
3649
به محض رسیدنم به اونجا اولین هدفم
00:28
was for me to identifyشناسایی an apartmentاپارتمان,
4
16121
2776
گرفتن یک آپارتمان بود
00:30
so I could bringآوردن my wifeهمسر
and my newجدید babyعزیزم, Melanieملانی,
5
18897
3820
تا بتونم همسرم و فرزندم ، ملینی
که تازه متولد شده بود را
00:34
out to joinپیوستن me in Idahoآیداهو.
6
22717
1990
بیارم آیداهو پیش خودم.
00:36
I immediatelyبلافاصله wentرفتی to
the personnelکارکنان officeدفتر,
7
24707
2512
فورا رفتم اطاق پرسنلی
00:39
and talkingصحبت کردن with the guys in personnelکارکنان,
8
27219
1934
و به همکارام گفتم
00:41
they said, "Hey, no problemمسئله findingیافته
an apartmentاپارتمان in Mountainکوه Home, Idahoآیداهو.
9
29153
5166
اونها هم گفتن:" نگران نباش. پیدا کردن
آپارتمان اینجا در آیداهو سخت نیست.
00:46
The people down there love us
because they know if they have an airmanهواپیما
10
34319
5190
مردم این منطقه ما رو دوست دارن چون می دونن
اگه یه افسر نیروی هوایی
00:51
who is comingآینده in to rentاجاره
one of theirخودشان apartmentsآپارتمان ها,
11
39509
2363
آپارتمانشون را اجاره کنه
00:53
they'llآنها خواهند شد always get theirخودشان moneyپول."
12
41872
2363
سر وقت اجارشون رو می گیرن."
00:56
And that was a really importantمهم thing.
13
44235
1873
پرداخت اجاره سروقت خیلی اهمیت داشت.
00:58
He said, "So here is a listفهرست
of people that you can call,
14
46108
2819
گفت:" این لیست کسانی است
که می تونی بهشون زنگ بزنی
01:00
and then they will then allowاجازه دادن you
to selectانتخاب کنید the apartmentاپارتمان that you want."
15
48927
4015
بعدش اونها میذارن
تا آپارتمان مورد علاقه ات رو انتخاب کنی."
01:04
So I got the listفهرست; I madeساخته شده the call.
16
52942
2864
لیست رو گرفتم و زنگ زدم.
01:07
The ladyخانم answeredجواب داد on the other endپایان
and I told her what I wanted.
17
55806
3018
خانمی جواب داد و بهش
چیزی رو که می خواستم گفتم.
01:10
She said, "Oh, great you calledبه نام.
18
58824
2302
اونم گفت" کار خوبی کردید زنگ زدید،
01:13
We have fourچهار or fiveپنج apartmentsآپارتمان ها
availableدر دسترس است right now."
19
61126
3952
الان چهار یا پنج تا آپارتمان خالی داریم
01:17
She said, "Do you want
a one-bedroomیک خوابه or two-bedroomدو خوابه?"
20
65078
2994
یک خوابه می خواهید یا دوخوابه؟"
01:20
Then she said, "Let's not talk about that.
21
68072
2053
بعدش گفت" بذارید تلفنی صحبت نکنیم.
01:22
Just come on down,
selectانتخاب کنید the apartmentاپارتمان that you want.
22
70125
2821
شما بیایید اینجا،
آپارتمانی که می خواهید رو انتخاب کنید
01:24
We'llخوب signامضا کردن the contractقرارداد
23
72946
1888
قرارداد امضا می کنیم
01:26
and you'llشما خواهید بود have keysکلیدها in your handدست
to get your familyخانواده out here right away."
24
74834
3907
و بعدش اونجا مال شماست.
فورا خانوادتون رو بیارید.
01:30
So I was excitedبرانگیخته.
25
78741
1529
خیلی هیجان زده شدم.
01:32
I jumpedپرید in my carماشین. I wentرفتی downtownمرکز شهر
and knockedزدم on the doorدرب.
26
80270
3396
پریدم تو ماشینم. رفتم اونجا و در زدم.
01:35
When I knockedزدم on the doorدرب,
the womanزن cameآمد to the doorدرب,
27
83666
2661
یه خانمی اومد درب رو باز کرد،
01:38
and she lookedنگاه کرد at me, and she said,
"Can I help you?"
28
86327
2934
نگاهی بهم کرد و گفت" می تونم کمکتون کنم؟"
01:41
I said, "Yes, I'm the personفرد
who calledبه نام about the apartmentsآپارتمان ها.
29
89261
3841
گفتم:" بله. من همونی ام
که درباره آپارتمان زنگ زدم.
01:45
I was just comingآینده down
to make my selectionانتخاب."
30
93102
2414
اومدم تا یکی رو انتخاب کنم."
01:47
She said, "You know what?
I'm really sorry,
31
95516
2536
گفت:" می دونید چیه؟ واقعا متاسفم
01:50
but my husbandشوهر rentedاجاره کرد those apartmentsآپارتمان ها
and didn't tell me about them."
32
98052
4088
ولی همسرم اونها رو اجاره داده
به منم چیزی نگفته بود."
01:54
I said, "You mean he rentedاجاره کرد
all fiveپنج of them in one hourساعت?"
33
102140
4935
بهش گفتم:" یعنی در یک ساعت
هر پنج تا رو اجاره داده؟"
01:59
She didn't give me a responseواکنش,
and what she said was this:
34
107075
3385
جوابی بهم نداد. فقط بهم گفت:
02:02
She said, "Why don't you
leaveترک کردن your numberعدد,
35
110460
2225
"بهتره شما تلفنتون رو بدید،
02:04
and if we have some openingsدهانه,
I'll give you a call?"
36
112685
3037
اگه واحدی خالی شد بهتون زنگ می زنم."
02:07
Needlessنیازی نیست to say,
I did not get a call from her.
37
115722
3282
دیگه نیازی نیست که بگم
هیچ تماسی باهام نگرفت.
02:11
Norنه did I get any responsesپاسخ
from the other people
38
119004
3276
از هیچ کدوم از افراد دیگه در لیست
02:14
that they gaveداد me on the listفهرست
where I could get apartmentsآپارتمان ها.
39
122280
3521
که آپارتمان اجاره می دادن هم تماسی نداشتم.
02:17
So as a resultنتيجه of that,
and feelingاحساس rejectedرد شد,
40
125801
2291
وقتی حس کردم دارم پس زده میشم
02:20
I wentرفتی back to the baseپایه, and I talkedصحبت کرد
to the squadronاسکادران commanderفرمانده.
41
128092
3886
به پایگاه برگشتم و
رفتم پیش فرمانده اسکادران
02:23
His nameنام was McDowMcDow, Majorعمده McDowMcDow.
42
131978
2266
سروان مک داو.
02:26
I said, "Majorعمده McDowMcDow, I need your help."
43
134244
2192
گفتم" سروان مک داو، به کمکتون نیاز دارم."
02:28
I told him what happenedاتفاق افتاد,
and here'sاینجاست what he said to me:
44
136436
2675
ماجرا رو براش تعریف کردم
اونم بهم اینجوری گفت:
02:31
He said, "Jamesجیمز, I would love to help you.
45
139111
2342
" جیمز، دوست دارم بهت کمک کنم.
02:33
But you know the problemمسئله:
46
141453
1729
ولی می دونی مشکل چیه؟
02:35
We can't make people rentاجاره to folksمردمی
that they don't want to rentاجاره to.
47
143182
4234
نمی تونیم افراد رو مجبور کنیم تا به کسانی
که نمی خوان آپارتمان اجاره بدن
02:39
And besidesعلاوه بر این, we have a great relationshipارتباط
with people in the communityجامعه
48
147416
4498
به علاوه ما با افراد این منظقه
رابطه خیلی خوبی داریم
02:43
and we really don't want to damageخسارت that."
49
151914
2042
و نمی تونیم خرابش کنیم.
02:45
He said, "So maybe this is
what you should do.
50
153956
2270
ولی شاید بتونی یه کاری بکنی.
02:48
Why don't you let your familyخانواده stayاقامت کردن home,
51
156226
2638
چرا نمی ذاری خانوادات همونجا بمونن،
02:50
because you do know
that you get a 30-dayروز leaveترک کردن.
52
158864
2954
می دونیکه سالی 30 روز مرخصی داری
02:53
So onceیک بار a yearسال,
53
161818
1395
اینحوری هر سال
02:55
you can go home to your familyخانواده,
spendخرج کردن 30 daysروزها and then come on back."
54
163213
4605
می تونی 30 روز رو با خانوادت باشی
و بعد برگردی"
02:59
Needlessنیازی نیست to say, that didn't
resonateرونوشت for me.
55
167818
2170
واضح بود که دلش برای من نمی سوخت.
03:01
So after leavingترک him,
I wentرفتی back to personnelکارکنان,
56
169988
2926
از اطاقش اومدم بیرون و رفتم دفتر پرسنلی
03:04
and talkingصحبت کردن to the clerkمنشی,
57
172914
1500
به منشی دفتر گفتم
03:06
he said, "Jimجیم, I think I have a
solutionراه حل for you.
58
174414
2801
اونم گفت:" جیم. من یه راه حل برات دارم.
03:09
There's an airmanهواپیما who is leavingترک
and he has a trailerتریلر.
59
177215
4292
یکی از افسرها هست که داره میره
و یک تریلر داره.
03:13
If you noticedمتوجه شدم, in Mountainکوه Home,
60
181507
1836
اگه توجه کرده باشی در مانتئن هوم
03:15
there are trailerتریلر parksپارک ها and trailersتریلرها
all over the placeمحل.
61
183343
2648
این اطراف کلی جا برای پارک تریلر هاست.
03:17
You can buyخرید his trailerتریلر,
and you'dمی خواهی probablyشاید get a really good dealمعامله
62
185991
3543
می تونی با یه قیمت خوب تریلرش رو بخری
03:21
because he wants to get out of townشهر
as soonبه زودی as possibleامکان پذیر است.
63
189534
2674
چون خیلی زود می خواد از شهر بره.
03:24
And that would take careاهميت دادن of your problemمسئله,
64
192208
1982
این به دردت میخوره
03:26
and that would provideفراهم کند
the solutionراه حل for you."
65
194190
2152
و مشکلت رو هم حل میکنه. "
03:28
So I immediatelyبلافاصله jumpedپرید in my carماشین,
wentرفتی downtownمرکز شهر, saw the trailerتریلر --
66
196342
3236
فوری پریدم تو ماشینم و رفتم اونجا
تریلر رو دیدم
03:31
it was a smallکوچک trailerتریلر,
67
199578
1844
تریلر کوچکی بود
03:33
but underزیر the circumstancesشرایط,
68
201422
1610
ولی تو اون شرایط
03:35
I figuredشکل گرفته that was the
bestبهترین thing that I could do.
69
203032
2415
فکر کردم بهترین کاری بود که می شد کرد.
03:37
So I boughtخریداری شد the trailerتریلر.
70
205447
1561
برای همین خریدمش.
03:39
And then I askedپرسید: him,
"Can I just leaveترک کردن the trailerتریلر here,
71
207008
3271
بعد ازش پرسیدم:
"می تونم همینجا بذارمش؟
03:42
and that would take careاهميت دادن
of all my problemsمشکلات,
72
210279
2234
چون هم مشکلم رو حل می کنه
03:44
I wouldn'tنمی خواهم have to find
anotherیکی دیگر trailerتریلر parkپارک?"
73
212513
2169
و هم نیازی نیست دنبال جای پارک بگردم."
03:46
He said, "Before I say yes to that,
I need to checkبررسی with managementمدیریت."
74
214682
3854
گفت: " قبلش باید با مدیریت هماهنگ کنم. "
03:50
So I get back to the baseپایه,
75
218536
1432
برگشتم به پایگاه
03:51
he calledبه نام me back and managementمدیریت said,
76
219968
2157
مدیریت بهم زنگ زد و گفت:
03:54
"No, you can't leaveترک کردن the trailerتریلر here
77
222125
2444
"نمی تونی تریلر رو اونجا بذاری
03:56
because we had promisedوعده داده شده that slotاسلات
to some other people."
78
224569
3564
چون قولش رو به کس دیگه ای دادیم. "
04:00
And that was strangeعجیب to me
79
228133
1811
برام خیلی عجیب بود
04:01
because there were severalچند
other slotsاسلات that were openباز کن,
80
229944
2571
چون اونجا کلی فضای خالی باز بود
04:04
but it just so happenedاتفاق افتاد that he
had promisedوعده داده شده that slotاسلات to someoneکسی elseچیز دیگری.
81
232515
3687
ولی اون فقط اونجا رو
به کس دیگه ای قول داده!
04:08
So, what I did --
82
236202
1302
کاری که کردم--
04:09
and he said, "You shouldn'tنباید worryنگرانی, Jimجیم,
because there are a lot of trailerتریلر parksپارک ها."
83
237504
4067
آخه بهم گفت " نگران نباش.
اینجا کلی جای پارک دیگه هست "
04:13
So I put out anotherیکی دیگر exhaustiveجامع listفهرست
of going to trailerتریلر parksپارک ها.
84
241571
3849
-- رفتم سراغ یه لیست مسخره دیگه
از پارکینگ های تریلر.
04:17
I wentرفتی to one after anotherیکی دیگر,
after anotherیکی دیگر.
85
245420
2070
از این یکی به اون یکی ....
04:19
And I got the sameیکسان kindنوع of rejectionطرد شدن there
86
247490
2602
و دقیقا مثل دفعه قبل در اجاره آپارتمان
04:22
that I receivedاخذ شده when I was looking
for the apartmentاپارتمان.
87
250092
4129
اونجا هم پس زده می شدم.
04:26
And as a resultنتيجه, the kindنوع of commentsنظرات
that they madeساخته شده to me,
88
254221
4329
یک نکته دیگه که اونا بهم می گفتن
04:30
in additionعلاوه بر این to sayingگفت: that they
didn't have any slotsاسلات openباز کن,
89
258550
4203
به غیر از اینکه جای خالی برای پارک ندارن
04:34
one personفرد said, "Jimجیم, the reasonدلیل
why we can't rentاجاره to you,
90
262753
4255
این بود " جیم،
علت اینکه نمی تونیم بهت اجاره بدیم
04:39
we alreadyقبلا have a Negroسیاه پوست familyخانواده
in the trailerتریلر parkپارک."
91
267008
4180
اینه که یه خانواده سیاه پوست دیگه
اینجا داریم."
04:43
He said, "And it's not me,
because I like you people."
92
271188
4036
بهم گفت: "تقصیر من نیست،
چون من شماها رو دوست دارم
04:47
(Laughsخنده)
93
275224
1302
( خنده حضار)
04:48
And that's what I did, too.
I chuckledشوخی کردم, too.
94
276526
3731
منم همینکار رو کردم، تو دلم خندیدم.
04:52
He said, "But here'sاینجاست the problemمسئله:
95
280257
1976
بهم گفت:"مشکل اینه:
04:54
If I let you in, the other tenantsمستاجران
will moveحرکت out
96
282233
4309
اگه بذارم بیایی اینجا، مابقی مستاجرها میرن
04:58
and I can't affordاستطاعت داشتن to take
that kindنوع of a hitاصابت."
97
286542
3183
منم نمی تونم از پس مخارجش بر بیام."
05:01
He said, "I just can't rentاجاره to you."
98
289725
2327
" برای همین نمی تونم به تو اجاره بدم"
05:04
Even thoughگرچه that was discouragingدلسرد کننده,
it didn't stop me.
99
292052
2551
هرچند این مسئله خیلی نا امید کننده بود
ولی متوقفم نکرد.
05:06
I keptنگه داشته شد looking,
100
294603
1330
به جستجو ادامه دادم،
05:07
and I lookedنگاه کرد at the farدور endپایان
of the townشهر in Mountainکوه Home,
101
295933
4300
جایی در انتهای مانتئن هوم
05:12
and there was a smallکوچک trailerتریلر parkپارک.
102
300233
2094
چشمم به یک جای پارک کوچک افتاد.
05:14
I mean, a really smallکوچک trailerتریلر parkپارک.
103
302327
2087
واقعا کوچک بود.
05:16
It didn't have any pavedپیچ خورده roadsجاده ها in it,
104
304414
2048
هیچ جاده آسفالتی نداشت،
05:18
it didn't have the concreteبتن slabsاسلب ها,
105
306462
2008
راهش سنگفرش نبود،
05:20
it didn't have fencingشمشیربازی
106
308470
1549
حفاظی نبود
05:22
to portionبخشی off your trailerتریلر slotاسلات
from other trailerتریلر slotsاسلات.
107
310019
3092
تا بخش پارک تو رو از بقیه جدا کنه.
05:25
It didn't have a laundryخشکشویی facilityامکانات.
108
313111
1812
سرویس بهداشتی هم نداشت.
05:26
But the conclusionنتیجه I reachedرسیده است
at that momentلحظه
109
314923
2193
ولی اون موقع به تنها نتیجه ای که رسیدم
05:29
was that I didn't have
a lot of other optionsگزینه ها.
110
317116
2282
این بود که انتخاب دیگه ای ندارم.
05:31
So I calledبه نام my wifeهمسر, and I said,
"We're going to make this one work."
111
319398
3456
برای همن به همسرم زنگ زدم و گفتم:
"قراره این کار رو بکنیم. "
05:34
And we movedنقل مکان کرد into it
112
322854
1545
به اونجا نقل مکان کردیم
05:36
and we becameتبدیل شد homeownersصاحبان خانه
in Mountainکوه Home, Idahoآیداهو.
113
324399
3718
و اینجوری در ایداهو صاحب خونه شدیم!
05:40
And of courseدوره, eventuallyدر نهایت
things settledحل شده down.
114
328117
3191
و البته نهایتا همه چیز سر و سامان گرفت.
05:44
Fourچهار yearsسالها after that, I receivedاخذ شده papersاوراق
to moveحرکت from Mountainکوه Home, Idahoآیداهو
115
332758
5478
چهار سال بعد حکم انتقالم از آیداهو اومد.
05:50
to a placeمحل calledبه نام Gooseغاز Bayخلیج, Labradorلابرادور.
116
338236
3034
به مکانی در لابرادور به نام گوس بی.
05:53
We won'tنخواهد بود even talk about that.
It was anotherیکی دیگر great locationمحل. (Laughterخنده)
117
341270
3910
حتی دربارش حرف هم نمی زنم.
یه مکان محشر دیگه بود.
05:57
So my challengeچالش then was to get my familyخانواده
from Mountainکوه Home, Idahoآیداهو
118
345180
4708
برای همین چالش بعدی انتقال خانواده ام
از مانتئن هوم د رآیداهو
06:01
to Sharonشارون, Pennsylvaniaپنسیلوانیا.
119
349888
1751
به شارون در پنسیلوانیا بود.
06:03
That wasn'tنبود a problemمسئله because we
had just purchasedخریداری شده a brand-newبا نام تجاری جدید automobileخودرو.
120
351639
3530
مشکلی نبود چون تازه
یه ماشین جدید خریده بودیم
06:07
My motherمادر calledبه نام
and said she'llپوسته flyپرواز out.
121
355169
2400
مادرم بهم زنگ زد و گفت داره میاد
06:09
She'llپوسته be with us as we driveراندن,
she'llپوسته help us manageمدیریت کردن the childrenفرزندان.
122
357569
4382
گفت موقع رفتن میاد تا بهمون
در نگهداری بچه ها کمک کنه.
06:13
So she cameآمد out, her and Aliceآلیس
put a lot of foodغذا togetherبا یکدیگر for the tripسفر.
123
361951
3930
مادرم اومد و با کمک آلیس کلی غذا
برای سفر آماده کردند.
06:17
That morningصبح, we left at about 5 a.m.
124
365881
3083
ساعت 5 صبح راه افتادیم.
06:20
Great tripسفر, havingداشتن a great time,
good conversationگفتگو.
125
368964
3146
سفر خوبی بود و خوش می گذشت
گل می گفتیم و می شنیدیم.
06:24
Somewhereجایی around 6:30, 7 o'clockساعت,
we got a little bitبیت tiredخسته شدم,
126
372110
3834
حول و حوش ۶:۳۰ یا ۷ بود،
یه کم خسته شده بودیم،
06:27
and we said, "Why don't we get
a motelمتل so that we can restباقی مانده
127
375944
2839
گفتیم :" بهترنیست شب رو تو یه متل سر کنیم
06:30
and then have an earlyزود startشروع کن
in the morningصبح?"
128
378783
2381
و صبح دوباره راه بیافتیم؟"
06:33
So we were looking at a numberعدد
of the motelsمتل ها as we droveرانندگی کرد down the roadجاده,
129
381164
3380
برای همین تو مسیر همین که می رفتیم
به شماره متل ها نگاه می کردیم،
06:36
and we saw one, it was a great
bigبزرگ, brightروشن است flashingچشمک زدن lightسبک that said,
130
384544
3477
تا اینکه یکی دیدیم.
یه تابلوی بزرگ چشمک زن که نوشته بود،
06:40
"Vacanciesواجد شرایط, Vacanciesواجد شرایط, Vacaniesواکنش."
131
388021
2304
"اطاق خالی...اطاق خالی...اطاق خالی"
06:42
So we stoppedمتوقف شد in.
132
390325
1297
ایستادیم.
06:43
They were in the parkingپارکینگ lot,
I wentرفتی insideداخل.
133
391622
2185
یه پارکینگ باز بود، رفتم داخل
06:45
When I walkedراه می رفت insideداخل,
134
393807
1327
وقتی وارد متل شدم،
06:47
the ladyخانم was just finishingبه پایان رساندن up
one contractقرارداد with some folksمردمی,
135
395134
3177
یه خانمی آخرای نوشتن قراردادش
با یکی از مشتری ها بود،
06:50
some other people
were comingآینده in behindپشت me.
136
398311
2089
چند نفرم پشت من وارد شدند.
06:52
And so I walkedراه می رفت to the counterشمارنده,
137
400400
1733
و من هم رفتم سمت پیشخوان.
06:54
and she said, "How can I help you?"
138
402133
2163
بهم گفت:" چطور می تونم کمکتون کنم؟"
06:56
I said, "I would like to get a motelمتل
for the eveningشب for my familyخانواده."
139
404296
3260
گفتم:" یه اطاق برای شب می خواستم
برای خانوادم.
06:59
She said, "You know, I'm really sorry,
I just rentedاجاره کرد the last one.
140
407556
4502
گفت:" واقعا متاسفم.
آخریش رو الان اجاره دادم.
07:04
We will not have any more
untilتا زمان the morningصبح."
141
412058
2646
تا صبح اطاق خالی نداریم."
07:06
She said, "But if you go down the roadجاده
about an hourساعت, 45 minutesدقایق,
142
414704
3981
گفت:" ولی پایین همین جاده
اگه حدودا یک ساعت یا ۴۵ دقیقه برید،
07:10
there's anotherیکی دیگر trailerتریلر parkپارک down there."
143
418685
2345
یه پارکینگ دیگه اونجا هست."
07:13
I said, "Yeah, but you still have the
'Vacancies''Vacancies' lightسبک on, and it's flashingچشمک زدن."
144
421030
3781
گفتم:" باشه. ولی تابلوی " اطاق خالی"
هنوز روشنه و داره فلش میزنه."
07:16
She said, "Oh, I forgotیادم رفت."
145
424811
1476
گفت:" وای، فراموش کردم."
07:18
And she reachedرسیده است over
and turnedتبدیل شد the lightسبک off.
146
426287
2376
دستش رو دراز کرد و خاموشش کرد.
07:20
She lookedنگاه کرد at me and I lookedنگاه کرد at her.
147
428663
2241
اون به من نگاهی کرد و من هم به اون.
07:22
There were other people in the roomاتاق.
148
430904
1758
افراد دیگری هم اونجا بودن.
07:24
She kindنوع of lookedنگاه کرد at them.
No one said anything.
149
432662
2406
یه نگاهی به بقیه انداخت،
هیچ کس چیزی نگفت.
07:27
So I just got the hintاشاره کردن and I left,
and wentرفتی outsideخارج از to the parkingپارکینگ lot.
150
435068
3356
اومدم بیرون و رفتم به سمت پارکینگ.
07:30
And I told my motherمادر and I told my wifeهمسر
and alsoهمچنین Melanieملانی, and I said,
151
438424
4150
به مادرم و همسرم و ملنی گفتم:
07:34
"It looksبه نظر می رسد like we're going to have to
driveراندن a little bitبیت furtherبیشتر down the roadجاده
152
442574
3796
"انگار باید یه کم بریم جلوتر
07:38
to be ableتوانایی to sleepبخواب tonightامشب."
153
446370
2356
تا یه جای خواب پیدا کنیم."
07:40
And we did driveراندن down the roadجاده,
154
448726
2173
راه افتادیم،
07:42
but just before we tookگرفت off
and pulledکشیده out of the parkingپارکینگ lot,
155
450899
3522
هنوز حرکت نکرده بودیم
و از پارکینگ خارج نشده بودیم،
07:46
guessحدس بزن what happenedاتفاق افتاد?
156
454421
1493
که حدس بزنید چه اتفاقی افتاد؟
07:47
The lightسبک cameآمد back on.
157
455914
1819
تابلو دوباره روشن شد.
07:49
And it said, "Vacanciesواجد شرایط,
Vacanciesواجد شرایط, Vacanciesواجد شرایط."
158
457733
2860
"اطاق خالی....اطاق خالی.....اطاق خالی."
07:52
We were ableتوانایی to find a niceخوب placeمحل.
159
460593
2386
تونستیم یه جای خوب پیدا کنیم.
07:54
It wasn'tنبود our preferenceترجیح,
but it was secureامن است and it was cleanپاک کن.
160
462979
4736
چیز مورد دلخواهمون نبود ولی
امن و تمیز بود.
07:59
And so we had a great sleepبخواب that night.
161
467715
2822
بالاخره شب رو خوب استراحت کردیم.
08:02
The pieceقطعه that's importantمهم about that
162
470537
1819
نکته حائز اهمیت این که
08:04
is that we had similarمشابه
kindsانواع of experiencesتجربیات
163
472356
3112
در طول راه از آیداهو تا پنسیلوانیا
08:07
from Idahoآیداهو all the way throughاز طریق
to Pennsylvaniaپنسیلوانیا,
164
475468
3182
ما موارد مشابهی رو تجربه می کردیم،
08:10
where we were rejectedرد شد from hotelsهتل ها,
motelsمتل ها and restaurantsرستوران ها.
165
478650
4301
اینکه مدام پس زده می شدیم. از هتلها
متلها و یا رستورانها
08:14
But we madeساخته شده it to Pennsylvaniaپنسیلوانیا.
166
482951
2200
ولی رسیدیم به پنسیلوانیا.
08:17
We got the familyخانواده settledحل شده.
Everyoneهر کس was gladخوشحالم to see the kidsبچه ها.
167
485151
4560
خانواده رو اونجا مستقر کردیم،
همه از دیدن بچه ها خوشحال بودن
08:21
I jumpedپرید on a planeسطح and shotشات off
to Gooseغاز Bayخلیج, Labradorلابرادور,
168
489711
4575
پریدم تو هواپیما و رفتم
گوس بی در لابرادور،
08:26
whichکه is anotherیکی دیگر storyداستان, right?
169
494286
1661
که خودش یه داستان دیگه است.
08:27
(Laughterخنده)
170
495947
1307
(خنده حضار)
08:30
Here it is, 53 yearsسالها laterبعد,
171
498234
4423
الان ۵۳ سال از اون موقع میگذره.
08:34
I now have nineنه grandchildrenنوه ها,
two great-grandchildrenبزرگ نوه ها.
172
502657
4429
نه تا نوه و دو تا نتیجه دارم.
08:39
Fiveپنج of the grandchildrenنوه ها are boysپسران.
173
507086
2777
پنج تا از نوه هام پسر هستند.
08:41
I have master'sکارشناسی ارشد, PhPh.D., undergradدانشجویان,
one in medicalپزشکی schoolمدرسه.
174
509863
5213
یکی شون کارشناسی ارشد داره، یکی دکترا
یکی کارشناسی و یکی در دانشکده پزشکی
08:47
I have a coupleزن و شوهر that are trendingروند.
175
515076
2614
یکی دوتاشون از این شاخ به اون شاخ می پرن
08:49
They're almostتقریبا there but not quiteکاملا.
(Laughterخنده)
176
517690
2765
تقریبا رسیدن ولی نه کاملا ( خنده حضار)
08:52
I have one who has been
in collegeکالج now for eightهشت yearsسالها.
177
520455
3100
یکیشون الان ۸ ساله
دوران کاردانی رو می گذرونه!
08:55
(Laughterخنده)
178
523555
1420
(خنده حضار)
08:56
He doesn't have a degreeدرجه yetهنوز,
but he wants to be a comedianکمدین.
179
524975
3371
هنوز مدرک نگرفته ولی می خواد
بازیگر طنز بشه.
09:00
So we're just tryingتلاش کن to get him
to stayاقامت کردن in schoolمدرسه.
180
528346
3118
برای همین سعی می کنیم تو مدرسه نگهش داریم
09:03
Because you never know,
181
531464
1530
چون هنوز نمی دونه
09:04
just because you're funnyخنده دار at home,
does not make you a comedianکمدین, right?
182
532994
3900
فقط تو خونه با نمک بودن از آدم
یه بازیگر طنز نمی سازه. درست؟
09:08
(Laughterخنده)
183
536894
1752
(خنده حضار)
09:10
But the thing about it,
they're all good kidsبچه ها --
184
538646
2432
ولی چیزی که هست،
همشون بچه های خوبی اند
09:13
no drugsمواد مخدر, no babiesنوزادان
in highبالا schoolمدرسه, no crimeجرم.
185
541078
4260
نه معتادن، نه تو دوران دبیرستان
بچه دار شدن ونه جرمی مرتکب شدن
09:17
So with that beingبودن the backdropپس زمینه,
186
545338
2558
بنابراین، با اون پیش زمینه
09:19
I was sittingنشسته in my TVتلویزیون roomاتاق watchingتماشا کردن TVتلویزیون,
187
547896
2221
یه روز داشتم تلویزیون نگاه می کردم،
09:22
and they were talkingصحبت کردن about Fergusonفرگوسن
and all the hullabalooحواس پرت that was going on.
188
550117
4553
داشت درباره حادثه فرگوسن و
هیاهویی که به پا شده بود صحبت می شد.
09:26
And all of a suddenناگهانی, one of the newsاخبار
commentatorsمفسران got on the airهوا and she said,
189
554670
5471
یک دفعه یه خانم اخبار گویی
اومد رو آنتن و گفت:
09:32
"In the last threeسه monthsماه ها,
190
560141
2798
"در طی سه ماه گذشته
09:34
eightهشت unarmedغیر مسلح African-Americanآفریقایی آمریکایی malesمردانه
191
562939
3869
هشت مرد آفریقایی-آمریکایی غیر مسلح
09:38
have been killedکشته شده by policeپلیس,
whiteسفید homeownersصاحبان خانه, or whiteسفید citizensشهروندان."
192
566808
7549
توسط پلیس، صاحب خانه های سفید پوست
و یا شهروندان سفید پوست، کشته شدند.
09:46
For some reasonدلیل, at that momentلحظه
it just all hitاصابت me.
193
574777
2718
نمی دونم چرا، ولی اون لحظه تکونم داد.
09:49
I said, "What is it? It is so insaneدیوانه.
194
577495
3992
گفتم:" این چه وضعیه؟ حماقت محضه.
09:53
What is the hatredنفرت that's causingباعث می شود people
to do these kindsانواع of things?"
195
581487
5138
این چه نفرتی است که باعث میشه
افراد دست به یه همچین کارهایی بزنن؟"
09:58
Just then, one of my grandsonsنوه ها calledبه نام.
196
586625
2448
همون موقع یکی از نوه هام زنگ زد.
10:01
He said, "Granddadپدربزرگ, did you hearشنیدن
what they said on TVتلویزیون?"
197
589073
3239
پرسید:" پدربزرگ ، اخبار رو شنیدی؟"
10:04
I said, "Yes, I did."
198
592312
1458
گفتم:" آره. ذشنیدم."
10:05
He said, "I'm just so confusedسردرگم.
199
593770
1754
گفت: واقعا گیج شدم،
10:07
We do everything we do,
but it seemsبه نظر می رسد that drivingرانندگی while blackسیاه,
200
595524
4570
ما هر کاری که باید انجام می دیم.
اما انگار وقتی سیاهی و رانندگی می کنی
10:12
walkingپیاده روی while blackسیاه, talkingصحبت کردن while blackسیاه,
it's just dangerousخطرناک است.
201
600094
4400
وقتی سیاهی و راه میری،
وقتی سیاهی و حرف می زنی، خطرناکی.
10:16
What can we do? We do everything
that you told us to do.
202
604494
4879
ما باید چی کار کنیم؟ ما هر کاری
که شما میگید رو انجام می دیم.
10:21
When stoppedمتوقف شد by the policeپلیس,
203
609373
1790
وقتی پلیس نگهمون میداره
10:23
we placeمحل bothهر دو handsدست ها on the steeringفرمان wheelچرخ
at the 12 o'clockساعت positionموقعیت.
204
611163
3977
دستامون را رو فرمون به حالت
ساعت ۱۲ می گذاریم
10:27
If askedپرسید: to get identificationشناسایی,
205
615140
2627
وقتی ازمون مدارک شناسایی می خواهید
10:29
we tell them, 'I'من am slowlyبه آرامی reachingرسیدن به over
into the gloveدستکش compartmentمحفظه to get my I.D.'
206
617767
5908
بهتون میگیم، دارم آهسته
دستم رو می کنم تو جیبم تا مدارک رو بدم.
10:35
When pulledکشیده out of the carماشین to be searchedجستجو کرد,
207
623675
2765
وقتی از ماشین برای بازرسی بیرون میاییم
10:38
when laidگذاشته on the groundزمینی to be searchedجستجو کرد,
208
626440
2149
وقتی روی زمین برای بازرسی دراز کشیدیم
10:40
when our trunksتنه are openedافتتاح شد to be searchedجستجو کرد,
209
628589
2142
وقتی در صندوق عقب برای بازرسی بازه
10:42
we don't pushفشار دادن back, we don't challengeچالش
because we know, you've told us,
210
630731
4260
بر نمی گردیم، سوال نمی کنیم،
چون می دونیم شما ازمون خواستید
10:46
'Don't you challengeچالش the policeپلیس.
211
634991
2039
که " از پلیس سوال نکن"
10:49
After it's over, call us and we'llخوب
be the onesآنهایی که to challengeچالش."
212
637030
3608
وقتی بازرسی تموم شد،
ما ازت سوال می کنیم.
10:52
He said, "And this is the pieceقطعه
that really bugsاشکالات me:
213
640638
2732
گفت: " این خیلی اذیتم می کنه:
10:55
Our whiteسفید friendsدوستان, our buddiesدوستانی,
we kindنوع of hangآویزان شدن togetherبا یکدیگر.
214
643370
3618
دوستان سفید ما، رفیقامون،
که باهاشون دم خوریم
10:58
When they hearشنیدن about these kindsانواع
of things happeningاتفاق می افتد to us, they say,
215
646988
3237
وقتی درباره یه همچین اتفاقاتی
که برامون افتاده می شنون، میگن
11:02
'Why do you take it?
216
650225
2188
" چرا زیر بار میرید؟
11:04
You need to pushفشار دادن back.
You need to challengeچالش.
217
652413
2979
شما باید برگردی و باید سوال کنید.
11:07
You need to askپرسیدن them
for theirخودشان identificationشناسایی.'"
218
655392
2762
شما باید ازشون کارت شناسایی بخوایید".
11:10
And here'sاینجاست what the boysپسران have been
taughtتدریس کرد to tell them:
219
658154
2607
و این پسرا یاد گرفتن که اینو در جواب بگن:
11:12
"We know that you can do that,
but please do not do that
220
660761
3226
" می دونیم که شما می تونید اینکارو بکنید
ولی خواهشا
11:15
while we're in the carماشین
221
663987
2039
وقتی ما تو ماشین هستیم، این کار رو نکنید
11:18
because the consequencesعواقب for you
are significantlyبه طور قابل ملاحظه differentناهمسان
222
666026
3787
چون که عواقبش قطعا برای شما
11:21
than the consequencesعواقب for us."
223
669813
2049
با عواقبش برای ما فرق داره."
11:23
And so as a grandparentپدربزرگ و مادربزرگ,
what do I tell my grandsonsنوه ها?
224
671862
3498
من به عنوان یک پدربزرگ
چی دارم به نوه هام بگم؟
11:27
How do I keep them safeبی خطر?
How do I keep them aliveزنده است?
225
675360
3346
چه جوری می تونم ازشون محافظت کنم
و زنده نگهشون دارم؟
11:30
As a resultنتيجه of this, people have
come to me and said,
226
678706
2521
برای همین، مردم از من می پرسن
11:33
"Jimجیم, are you angryخشمگین?"
227
681227
2681
"جیم، عصبی هستی؟"
11:37
And my responseواکنش to that is this:
228
685498
3121
و جواب من اینه:
11:40
"I don't have the luxuryلوکس of beingبودن angryخشمگین,
229
688619
5446
" اونقدر پول دار نیستم که عصبی باشم."
11:46
and I alsoهمچنین know the consequencesعواقب
of beingبودن enragedخشمگین."
230
694065
5010
و به علاوه عواقب عصبی بودن رو می دونم.
11:51
So thereforeاز این رو, the only thing that I can do
231
699075
2093
بنابراین، تنها کاری که ازم بر میاد
11:53
is take my collectiveجمعی intellectعقل and my
energyانرژی and my ideasایده ها and my experiencesتجربیات
232
701168
6288
این که تمام هوش و انرژی و فکر
تجربه ام رو جمع کنم
11:59
and dedicateاختصاص دادن myselfخودم to challengeچالش,
at any pointنقطه in time,
233
707456
3989
و خودم رو هر وقت که شد
وقف مبارزه
12:03
anything that looksبه نظر می رسد
like it mightممکن be racistنژاد پرست.
234
711445
2881
با هر چیزی که رنگی از نژادپرستی داره کنم.
12:06
So the first thing I have
to do is to educateآموزش,
235
714326
2733
اولین کاری که باید بکنم یادگیری هست،
12:09
the secondدومین thing I have to do
is to unveilآشکار کردن racismنژاد پرستی,
236
717059
3268
دومین کار نشان دادن نمای زشت نژاد پرستی هست
12:12
and the last thing I need to do
is do everything withinدر داخل my powerقدرت
237
720327
3400
و در آخر با تمام توانم
12:15
to eradicateریشه کن کردن racismنژاد پرستی in my lifetimeطول عمر
by any meansبه معنای necessaryلازم است.
238
723727
7137
به هر طریق که نیازه، رنگ نژادپرستی رو
از زندگی ام پاک کنم.
12:22
The secondدومین thing I do is this:
239
730864
2426
دومین کاری که می کنم این هست:
12:25
I want to appealدرخواست to Americansآمریکایی ها.
240
733290
3686
از همه مردم آمریکا استدعا می کنم
12:28
I want to appealدرخواست to theirخودشان humanityبشریت,
to theirخودشان dignityکرامت,
241
736976
4444
از انسانیت و وجدانشان استدعا دارم
12:33
to theirخودشان civicمدنی prideغرور and ownershipمالکیت
242
741420
4467
از غرور شهری و بودنشان،
12:37
to be ableتوانایی to not reactواکنش نشان می دهند to these
heinousشگفت آور crimesجرایم in an adverseمنفی است mannerشیوه.
243
745887
8065
با این جرایم زشت، برعکس رفتار نکنید.
12:45
But insteadبجای, to elevateبالا بردن your levelسطح
of societalاجتماعی knowledgeدانش,
244
753952
6109
بلکه در عوض، با بالابردن
دانش اجتماعی
12:52
your levelسطح of societalاجتماعی awarenessاطلاع
and societalاجتماعی consciousnessآگاهی
245
760061
4404
آگاهی اجتماعی و وجدان اجتماعی تان
12:56
to then collectivelyمجموعا come togetherبا یکدیگر,
all of us come togetherبا یکدیگر,
246
764465
4019
دست به دست هم بدهیم
13:00
to make sure that we speakصحبت out againstدر برابر
and we challengeچالش any kindنوع of insanityجنون,
247
768484
7068
و قاطعانه بر علیه آن و هر چیزی
که رنگ این حماقت رو داره بایستیم.
13:07
any kindنوع of insanityجنون that makesباعث می شود it
okay to killکشتن unarmedغیر مسلح people,
248
775552
7201
هر حماقتی که کشتن یک انسان غیرمسلح رو
توجیه می کنه،
13:14
regardlessبدون در نظر گرفتن of theirخودشان ethnicityقومیت,
249
782753
2582
بی توجه به مذهبشان
13:17
regardlessبدون در نظر گرفتن of theirخودشان raceنژاد,
250
785335
2103
بی توجه به نژادشان
13:19
regardlessبدون در نظر گرفتن of theirخودشان diversityتنوع makeupآرایش.
251
787438
2487
و بی توجه به گوناگونی نوعشان.
13:21
We have to challengeچالش that.
It doesn't make any senseاحساس.
252
789925
2999
باید در برابرش بایستیم.
این هیچ توجیهی نداره.
13:25
The only way I think we can do that
is throughاز طریق a collectiveجمعی.
253
793185
3829
تنها راهی که به نظرم میشه این کار رو کرد
از طرق "وحدت هست"
13:29
We need to have blackسیاه and whiteسفید
and Asianآسیایی and Hispanicاسپانیایی
254
797014
3900
سیاه، سفید، آسیایی یا آمریکایی-اسپانیایی
باید در کنار هم
13:32
just to stepگام forwardرو به جلو and say,
255
800914
1700
قدم جلو بذاریم و بگیم
13:34
"We are not going to acceptقبول کردن
that kindنوع of behaviorرفتار anymoreدیگر."
256
802614
27020
" دیگر این نوع برخورد را تحمل نخواهیم کرد"
Translated by Mohammad Reza Minoosepehr
Reviewed by Leila Ataei

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
James A. White Sr. - Consultant
James A. White Sr. believes that every person and organization has incredible potential. He works to help them understand it — and communicate it to others.

Why you should listen

James A. White Sr. is an executive coach and management consultant. The owner and president of Performance Consulting Services in Columbus, Ohio, he helps individuals, groups and organizations recognize their potential, fine-tune their strategic messages and present them effectively.

James is dedicated to sharing his energy, passion and insight into how to overcome life’s obstacles with others. As a dyslexic student in the inner city, he dropped out of high school — and after getting his G.E.D. jumpstarted his career by joining the U.S. Air Force. He went on to positions at Xerox, Wang Laboratories and Digital Equipment Corporation and has spent the past 25 as a consultant and educator. He also aims to share his experiences of racism in order to stress the message that all races, genders and backgrounds must come together to challenge the status quo.

More profile about the speaker
James A. White Sr. | Speaker | TED.com