ABOUT THE SPEAKER
Daniel Kish - Perceptual navigation specialist
Daniel Kish expands the perceptual toolbox of both blind and sighted humans by teaching echolocation -- the ability to observe our surroundings via sound.

Why you should listen

When he was 13 months old, Daniel Kish lost both eyes to retinal cancer. Driven by fearless curiosity, he taught himself to navigate by clicking his tongue and listening for echoes -- a method science calls echolocation, and that Kish calls FlashSonar.

In 2000, Kish founded World Access for the Blind as a platform to teach FlashSonar, along with other methods that the blind can use to “see” and that the sighted can use to expand their awareness. Kish and many researchers believe that echolocation produces images similar to sight, and allows the visually impaired to transcend the limited expectations of society. 

More profile about the speaker
Daniel Kish | Speaker | TED.com
TED2015

Daniel Kish: How I use sonar to navigate the world

دنیل کیش: چگونه من با استفاده از سونار در جهان حرکت می کنم

Filmed:
1,393,516 views

دانیل کیش از ۱۳ ماهگی نابینا بود، اما آموخت که با استفاده از نوعی انعکاس صدا "ببیند". او با زبان خود کلیک می کند و صدا به سطوح موجود در محیط می‌فرستد و بازگشت صدا به او برای درک درستی از فضای اطراف او کمک می کند. در بحثی جالب، کیش نشان می دهد که چگونه این کار می کند و از ما می‌خواهد که اجازه دهیم که ترس از «ناشناخته‌های تاریک» از ما دور شود.
- Perceptual navigation specialist
Daniel Kish expands the perceptual toolbox of both blind and sighted humans by teaching echolocation -- the ability to observe our surroundings via sound. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
(Clickingکلیک کردن)
0
903
6901
( کلیک)
00:19
I was bornبدنیا آمدن with bilateralدو طرفه retinoblastomaرتینوبلاستوما,
1
7804
4616
من با تومور شبکیه چشم دوطرفه متولد شدم،
00:24
retinalشبکیه cancerسرطان.
2
12420
1933
سرطان شبکیه.
00:27
My right eyeچشم was removedحذف شده
3
15313
3106
چشم راست من در سن هفت ماهگی
00:30
at sevenهفت monthsماه ها of ageسن.
4
18419
2917
تخلیه شد.
00:33
I was 13 monthsماه ها
when they removedحذف شده my left eyeچشم.
5
21336
3717
و در سن ۱۳ ماهگی
چشم چپ من را بیرون آوردند.
اولین کاری که پس از بیداری از جراحی کردم
00:38
The first thing I did
uponبر awakeningبیداری from that last surgeryعمل جراحي
6
26003
5145
00:43
was to climbبالا رفتن out of my cribگهواره
7
31148
3632
بالا رفتن از گهواره‌ام
00:46
and beginشروع wanderingسرگردان around
the intensiveشدید careاهميت دادن nurseryمهد کودک,
8
34780
4109
و چرخیدن در اطراف اتاق مراقبت‌های ویژه بود،
احتمالا دنبال این بودم که چه کسی اینکار را با من کرده.
00:51
probablyشاید looking for the one
who did this to me.
9
39829
3379
00:55
(Laughterخنده)
10
43208
1858
( خنده تماشاگران)
00:58
Evidentlyاز قرار معلوم، مشخصا, wanderingسرگردان around the nurseryمهد کودک
11
46966
3161
بدیهی‌ بود که بدون داشتن چشم
01:02
was not a problemمسئله for me withoutبدون eyesچشم ها.
12
50127
3575
چرخیدن در اطراف اتاق مشکلی برای من نبود.
01:05
The problemمسئله was gettingگرفتن caughtگرفتار.
13
53702
2635
مشکل گیر افتادن بود.
01:09
It's impressionsتجربیات about blindnessکوری
14
57557
3174
برداشت کلی در مورد نابینایی
01:12
that are farدور more threateningتهدید کننده
15
60731
3490
برای افراد نابینا
01:16
to blindنابینا people than the blindnessکوری itselfخودش.
16
64221
3532
خیلی ترسناک تر از خود نابینایی است.
01:21
Think for a momentلحظه about
your ownخودت impressionsتجربیات of blindnessکوری.
17
69283
3947
برای لحظه‌ای در مورد برداشت
خودتان در مورد نابینایی فکر کنید.
01:25
Think about your reactionsواکنش ها
when I first cameآمد ontoبه سوی the stageمرحله,
18
73230
4066
در مورد واکنش‌تان هنگامی که من ابتدا وارد صحنه شدم فکر کنید
01:29
or the prospectچشم انداز of your ownخودت blindnessکوری,
19
77296
4051
یا اینکه به چشم‌اندازی که از نابینایی خودتان فکر کنید،
01:33
or a lovedدوست داشتنی one going blindنابینا.
20
81347
3917
یا نابیناشدن کسی را که دوست دارید.
01:37
The terrorترور is incomprehensibleغیر قابل درک
to mostاکثر of us,
21
85264
5440
وحشت غیرقابل درکی در وجود همه ماست،
01:42
because blindnessکوری
22
90704
2455
زیرا تصور می‌شود که نابینایی
01:45
is thought to epitomizeتجسم کردن ignoranceجهل
and unawarenessناآگاهی,
23
93159
5670
تجسمی از جهل و ناآگاهی است،
01:50
haplessبی رحم exposureگرفتن در معرض to the ravagesخرابکاری
of the darkتاریک است unknownناشناخته.
24
98829
7801
قرار گرفتن در معرض بیچاره‌گی به سوی
نابسامانی‌های ناشی از تاریکی ناشناخته است.
01:58
How poeticشاعرانه.
25
106630
1830
چه شاعرانه.
02:01
Fortunatelyخوشبختانه for me,
my parentsپدر و مادر were not poeticشاعرانه.
26
109440
3361
خوشبختانه برای من،
پدر و مادرم شاعرانه نبودند.
02:04
They were pragmaticعملگرا.
27
112801
1875
آنها عمل‌گرا بودند.
02:06
They understoodفهمید that ignoranceجهل and fearترس
were but mattersمسائل of the mindذهن,
28
114676
6617
آنها درک کرده بودند که این بی‌خبری و ترس
مسائل مربوط به ذهن هستند،
02:13
and the mindذهن is adaptableسازگار.
29
121293
3989
و ذهن سازگارپذیر است.
02:17
They believedمعتقد that I should growرشد up
30
125282
3701
آنها باور داشتند که من باید بزرگ شوم
02:20
to enjoyلذت بردن the sameیکسان freedomsآزادی ها
and responsibilitiesمسئولیت ها as everyoneهر کس elseچیز دیگری.
31
128983
4831
تا از آزادی و مسئولیت مانند هرفرد دیگری لذت ببرم.
02:25
In theirخودشان ownخودت wordsکلمات, I would moveحرکت out --
32
133814
2461
به زبان خودشان، من باید از این موضوع بگذرم--
02:28
whichکه I did when I was 18 --
33
136275
2787
همانطور که من در ۱۸ سالگی از خانه رفتم --
02:31
I will payپرداخت taxesمالیات --
34
139062
1973
من مالیات می‌دهم--
02:33
thanksبا تشکر --
(Laughterخنده) --
35
141035
2840
شکر خدا--
(خنده تماشاگران)
و آنها تفاوت بین عشق و ترس را می‌شناختند.
02:37
and they knewمی دانست the differenceتفاوت
betweenبین love and fearترس.
36
145605
5181
02:42
Fearترس immobilizesimmobilizes می شود us
in the faceصورت of challengeچالش.
37
150786
4924
ترس ما را از حرکت در رویاویی
با چالش ها وا می‌دارد.
02:47
They knewمی دانست that blindnessکوری
would poseژست a significantقابل توجه challengeچالش.
38
155710
2902
آنها می‌دانستند که این نابینایی چالش بزرگی را دربرخواهد داشت.
02:50
I was not raisedبالا بردن with fearترس.
39
158612
3054
من با ترس بزرگ نشدم.
02:53
They put my freedomآزادی first before all elseچیز دیگری,
40
161666
3749
آنها آزادی مرا در اولویت برای همه چیز قرار دادند،
02:57
because that is what love does.
41
165415
3120
زیرا این کاری است که عشق انجام‌ می دهد.
03:00
Now, movingدر حال حرکت forwardرو به جلو,
how do I manageمدیریت کردن todayامروز?
42
168535
4229
خوب بگذریم،
چگونه امروز را مدیریت می کنم؟
03:06
The worldجهان is a much largerبزرگتر nurseryمهد کودک.
43
174044
3375
جهان یک اتاق بزرگ مراقبت ویژه است.
03:09
Fortunatelyخوشبختانه, I have my trustyقابل اعتماد long caneنیشکر,
44
177419
3901
خوشبختانه، من عصای تکیه بلندم را دارم،
03:13
longerطولانی تر than the canesقوطی ها
used by mostاکثر blindنابینا people.
45
181320
2694
بلندتر از عصاهایی که بیشتر نابینایان از آنها استفاده می‌کنند.
03:16
I call it my freedomآزادی staffکارکنان.
46
184014
3343
من به این عصای آزادی می گویم.
03:19
It will keep me, for exampleمثال,
47
187357
1556
برای مثال، این من را از محل
03:20
from makingساخت an undignifiedناامید
departureعزیمت، خروج from the stageمرحله. (Laughterخنده)
48
188913
5616
ناخوشایند لبه صحنه نگه می‌دارد. (خنده تماشاگران)
03:27
I do see that cliffصخره edgeلبه - تیزی.
49
195279
1963
من می‌توانم لبه بر آمده را ببینم.
03:30
They warnedهشدار داد us earlierقبلا
that everyهرکدام imaginableقابل تصور است mishapبدبختی
50
198282
3227
آنها زودتر ما را در مورد
حوادث قابل تصوری
03:33
has occurredرخ داده است to speakersسخنرانان
up here on the stageمرحله.
51
201509
3591
که برای سایر سخنرانان در
بالای صحنه اتفاق افتاده آگاه کردند.
03:37
I don't careاهميت دادن to setتنظیم a newجدید precedentسابقه.
52
205100
2021
من به موارد قبلی توجه‌ای نمی‌کنم.
03:40
But beyondفراتر that,
53
208491
1934
اما فراتر از آن،
03:42
manyبسیاری of you mayممکن است have heardشنیدم me clickingکلیک کردن
as I cameآمد ontoبه سوی the stageمرحله --
54
210425
3127
خیلی از شما شاید شنیده باشید که من هنگامی که روی
صحنه می آمدم کلیک کلیک می کردم--
03:45
(Clickingکلیک کردن) --
55
213552
1067
( کلیک)--
03:46
with my tongueزبان.
56
214619
1869
با زبانم.
03:48
Those are flashesچشمک می زند of soundصدا
57
216488
3178
این فلش صداست
03:51
that go out and reflectمنعکس کننده
from surfacesسطوح all around me,
58
219666
5080
که بیرون می‌رود و با انعکاس از تمامی
سطوح اطراف به من باز‌میگردد،
شبیه سونار خفاش (ابزاری که با استفاده از رفت و برگشت صدا محل جسم را می یابد)
03:56
just like a bat'sخفاش sonarسونار,
59
224746
1372
03:58
and returnبرگشت to me with patternsالگوها,
with piecesقطعات of informationاطلاعات,
60
226118
5620
و با الگو و برخی جزئیات به من بازمی‌گردد،
04:03
much as lightسبک does for you.
61
231738
2487
خیلی شبیه حالت نور برای شما.
04:07
And my brainمغز, thanksبا تشکر to my parentsپدر و مادر,
62
235135
3658
و مغز من٬ به خاطر کمک والدینم٬
04:10
has been activatedفعال شده to formفرم imagesتصاویر
in my visualبصری cortexقشر,
63
238793
5305
با استفاده ازالگوهایی که از این اطلاعات دریافت می‌کنم،
توسط قشر بینایی برای تصور کردن فعال می شود،
که به آن سیستم تصوری می‌گویم،
04:16
whichکه we now call the imagingتصویربرداری systemسیستم,
64
244098
3240
04:19
from those patternsالگوها of informationاطلاعات,
much as your brainمغز does.
65
247338
3950
خیلی شبیه کاری که مغز شما می‌کند.
04:23
I call this processروند flashفلاش sonarسونار.
66
251288
2566
من به این فرآیند فلش سونار می گویم.
04:26
It is how I have learnedیاد گرفتم to see
throughاز طریق my blindnessکوری,
67
254604
5718
من اینگونه یاد گرفتم که باوجود نابینایی
04:32
to navigateحرکت کن my journeyسفر
68
260322
3176
سفرم زندگیم را
04:35
throughاز طریق the darkتاریک است unknownsناشناخته ها
of my ownخودت challengesچالش ها,
69
263498
4040
از میان تاریکی ناشناخته‌ی چالش های خودم هدایت کنم،
04:39
whichکه has earnedبه دست آورده me the monikerسربرگ
70
267538
3901
که به من اسم
04:43
"the remarkableقابل توجه Batmanبتمن."
71
271439
3715
"بتمن فوق العاده "را داد. ( مرد خفاشی فوق العاده)
04:47
Now, Batmanبتمن I will acceptقبول کردن.
72
275154
2554
بتمن را من قبول می ‌کنم.
04:49
Batsخفاش ها are coolسرد. Batmanبتمن is coolسرد.
73
277708
3390
خفاش ها بامزه ‌اند. بتمن هم بامزه هست.
04:53
But I was not raisedبالا بردن to think of myselfخودم
as in any way remarkableقابل توجه.
74
281098
5668
اما من بزرگ نشدم تا فکر کنم که به هر شکلی
من آدم فوق‌العاده‌ای هستم.
04:59
I have always regardedدر نظر گرفته شده myselfخودم
much like anyoneهر کسی elseچیز دیگری
75
287856
4028
همواره خودم را مثل بقیه دیدم
05:03
who navigatesهدایت می کند the darkتاریک است unknownsناشناخته ها
of theirخودشان ownخودت challengesچالش ها.
76
291884
5416
که تاریکی ناشناخته‌ها را با چالش های خودشان هدایت می کنند.
05:09
Is that so remarkableقابل توجه?
77
297300
3418
آیا این فوق العاده نیست؟
05:12
I do not use my eyesچشم ها, I use my brainمغز.
78
300718
3296
من از چشمانم استفاده نمی‌کنم. من از مغزم استفاده می کنم.
05:16
Now, someoneکسی, somewhereجایی,
79
304834
2483
حال٬ کسی، جایی،
05:19
mustباید think that's remarkableقابل توجه,
or I wouldn'tنمی خواهم be up here,
80
307317
3827
باید فکر کنه که این فوق العاده هست،
در غیر اینصورت من اینجا نبودم،
05:23
but let's considerدر نظر گرفتن this for a momentلحظه.
81
311144
3039
اما اجازه دهید برای لحظه ای به این توجه کنیم.
05:27
Everyoneهر کس out there
82
315013
2726
هر شخصی خارج از اینجا
05:29
who facesچهره ها or who has ever
facedدر مواجهه a challengeچالش,
83
317739
4689
که با چالش روبرو است و یا تا بحال با
چالشی روبرو شده
05:34
raiseبالا بردن your handsدست ها.
84
322428
1732
دستش را بالا کند.
05:37
Whooshچه کسی. Okay.
85
325470
2020
وای، بسیار خوب.
05:39
Lots of handsدست ها going up, a momentلحظه,
let me do a headسر countشمردن.
86
327490
2972
دستهای زیادی بالا هستند، یک لحظه،
بگذارید بشمارم.
05:42
(Clickingکلیک کردن)
87
330462
2041
( کلیک)
05:45
This will take a while.
(Clickingکلیک کردن) (Laughterخنده)
88
333713
3018
این وقت می‌برد.
( کلیک) ( خنده تماشاگران)
05:48
Okay, lots of handsدست ها in the airهوا.
89
336731
1474
بسیار خوب، دست‌های زیادی بالا هستند.
05:50
Keep them up. I have an ideaاندیشه.
90
338205
2404
بالا نگه‌ شان دارید. من ایده ای دارم.
05:52
Those of you who use your brainsمغز
to navigateحرکت کن these challengesچالش ها,
91
340609
5693
کسانی از شما که با مغزشان این چالش‌ها را هدایت می‌کنند،
05:58
put your handsدست ها down.
92
346302
2941
دست هایشان را پائین بیاورند.
06:02
Okay, anyoneهر کسی with your handsدست ها still up
93
350423
2601
بسیار خوب،کسانی که هنوز دست‌هایش بالاست
06:05
has challengesچالش ها of your ownخودت. (Laughterخنده)
94
353024
5238
با خودشان در چالش هستند. (خنده تماشاگران)
06:10
So we all faceصورت challengesچالش ها,
95
358262
2577
خُب همه ما با چالش‌ها روبرو می‌شویم،
06:12
and we all faceصورت the darkتاریک است unknownناشناخته,
96
360839
3738
و همه ما با تاریکی ناشناخته‌ها مواجه می‌شویم،
06:16
whichکه is endemicاندمیک to mostاکثر challengesچالش ها,
whichکه is what mostاکثر of us fearترس, okay?
97
364577
4343
که برای بیشتر چالش‌ها واگیردار است
و ما به همین دلیل است که بیشتر از آن می ترسیم، درسته؟
06:20
But we all have brainsمغز
98
368920
3853
اما همه ما مغز داریم
06:24
that allowاجازه دادن us, that activateفعال کردن to allowاجازه دادن us
99
372773
4296
که به ما اجازه می‌دهد
06:29
to navigateحرکت کن the journeyسفر
throughاز طریق these challengesچالش ها. Okay?
100
377069
6387
که سفرمان را از میان این چالش‌ها هدایت‌ کنیم. درسته؟
06:36
Caseمورد in pointنقطه: I cameآمد up here
101
384151
4133
شاهد: من اینجا آمدم
06:40
and -- (Clickingکلیک کردن) -- they wouldn'tنمی خواهم tell me
102
388284
6970
و ---( کلیک)-- آنها به من نمی‌گویند
06:47
where the lecternlectern was.
103
395254
2898
که تریبون کجاست.
06:50
So you can't trustاعتماد those TEDTED folksمردمی.
104
398152
2914
خُب شما نمی‌توانید به اعضا تد اعتماد کنید.
06:54
"Find it yourselfخودت," they said.
105
402796
1857
گفتند،"خودت پیدایش کن"
06:56
So -- (Laughterخنده)
106
404653
3410
خب--( خنده تماشاگران)
07:01
And the feedbackبازخورد for the P.A. systemسیستم
is no help at all.
107
409413
3112
بازخورد سیستم صوتی عمومی اصلا کمکی نمی‌کند.
07:04
So now I presentحاضر to you a challengeچالش.
108
412525
3409
خُب حالا من یک چالش به شما ارائه کردم.
07:07
So if you'dمی خواهی all closeبستن your eyesچشم ها
for just a momentلحظه, okay?
109
415934
3916
خب اگر همه شما چشمانتان را برای یک لحظه ببندید، درسته؟
07:11
And you're going to learnیاد گرفتن
a bitبیت of flashفلاش sonarسونار.
110
419850
3657
کمی از فلش سونار را یاد می‌گیرید.
07:15
I'm going to make a soundصدا.
111
423507
1510
من صدایی می سازم.
07:17
I'm going to holdنگه دارید this panelپانل in frontجلوی
of me, but I'm not going to moveحرکت it.
112
425017
3545
و این پنل را جلوی صورتم می‌گیرم،
اما این را حرکت نمی دهم.
07:20
Just listen to the soundصدا for a momentلحظه.
113
428562
2924
تنها برای چند لحظه به صدا گوش دهید.
07:25
Shhhhhhhhhhقهرهخواه.
114
433236
5992
شششششششش.
07:31
Okay, nothing very interestingجالب هست.
115
439228
2065
بسیار خوب، چیز جالبی اتفاق نیفتاد.
07:33
Now, listen to what happensاتفاق می افتد
to that sameیکسان exactدقیق soundصدا
116
441293
2739
حالا، به همان صدا دقیقاً گوش بدهید
07:36
when I moveحرکت the panelپانل.
117
444032
1784
هنگامی که من پنل را حرکت می‌دهم.
07:39
Shhhhhhhhhhhشاهچوه ها.
(Pitchگام صدا gettingگرفتن higherبالاتر and lowerپایین تر)
118
447146
5965
ششششششش.
(صدا بالاتر و پائین تر می‌آید)
07:50
You do not know the powerقدرت
of the darkتاریک است sideسمت.
119
458266
3343
شما قدرت تاریکی را نمی دانید.
07:53
(Laughterخنده)
120
461609
1812
( خنده تماشاگران)
07:55
I couldn'tنمی توانستم resistمقاومت کردن.
121
463421
2391
نمی‌توانم مقاومت کنم.
07:59
Okay, now keep your eyesچشم ها closedبسته شد
122
467832
2647
چشمان‌تان را بسته نگه‌دارید
08:02
because, did you hearشنیدن the differenceتفاوت?
123
470479
1848
زیرا، آیا تفاوت را شنیدید؟
08:04
Okay. Now, let's be sure.
124
472327
3098
بسیار خوب، حالا بگذارید مطمئن شویم.
08:07
For your challengeچالش,
125
475425
1799
برای چالش شما،
08:09
you tell me, just say "now"
when you hearشنیدن the panelپانل startشروع کن to moveحرکت.
126
477224
5084
شما به من بگویید، تنها بگویید "حالا "
هنگامی که پنل شروع به حرکت می کند.
08:14
Okay? We'llخوب relaxآروم باش into this.
127
482308
2992
ما به آرامی اینکار را می‌کنیم.
08:20
Shhhhhhhشاهچوه.
128
488160
3663
ششششششش.
08:23
Audienceحضار: Now.
Danielدانیل Kishکیش: Good. Excellentعالی.
129
491823
2065
حاضرین: حالا.
دنیل کیش: خوبه. عالیه.
08:25
Openباز کن your eyesچشم ها.
130
493888
1493
چشم‌هایتان را باز کنید.
08:27
All right. So just a fewتعداد کمی centimetersسانتیمتر,
131
495381
4534
خوبه، تنها برای چند سانتیمتر.
08:31
you would noticeاطلاع the differenceتفاوت.
132
499915
2130
شما تفاوت را تشخیص دهید.
08:34
You've experiencedبا تجربه sonarسونار.
133
502045
2443
شما سونار را تجربه کردید.
08:37
You'dمی خواهی all make great blindنابینا people.
(Laughterخنده)
134
505528
3019
شما همه نابینایان خوبی خواهید شد.
(خنده تماشاگران)
08:40
Let's have a look at what can happenبه وقوع پیوستن
135
508547
2693
بگذارید نگاهی کنیم به این که
08:43
when this activationفعال سازی processروند
136
511240
3344
وقتی به این روند فعال سازی
08:46
is givenداده شده some time and attentionتوجه.
137
514584
4527
زمان و توجه داده شود چه اتفاقی می افتد .
08:51
(Videoویدئو) Juanخوان Ruizرویز: It's like
you guys can see with your eyesچشم ها
138
519111
3181
( ویدئو) خوان رویز: مثل اینکه
شما می تواند با چشمهایتان ببینید
08:54
and we can see with our earsگوش ها.
139
522292
3205
و ما می‌توانیم با گوش‌هایمان ببینیم.
08:57
Brianبراان Bushwayبوشوی: It's not a matterموضوع
of enjoyingلذت بردن از it more or lessکمتر,
140
525497
3064
برایان بوشوی: لذت کمتر و بیشتر از این اهمیتی ندارد،
09:00
it's about enjoyingلذت بردن از it differentlyمتفاوت است.
141
528561
2926
مهم لذت بردن متفاوت از آن است.
09:03
Shawnشاون Marsolaisمارسولیس: It goesمی رود acrossدر سراسر.
DKDK: Yeah.
142
531487
3042
زن: این ادامه دارد.
دنیل کیش: درسته
09:06
SMSM: And then it's graduallyبه تدریج
comingآینده back down again.
143
534529
3808
زن: و سپس به تدریج دوباره پائین می‌اید.
09:10
DKDK: Yes!
SMSM: That's amazingحیرت آور.
144
538337
1613
دنیل کیش: درسته!
زن: شگفت‌انگیزه.
09:11
I can, like, see the carماشین. Holyمقدس motherمادر!
145
539950
4296
می توانیم مثل اینکه خودرو را ببینم. مادر مقدس!
09:21
J. Louchartلوچارت: I love beingبودن blindنابینا.
146
549981
2067
مرد دوم: من دوست دارم نابینا باشم.
09:24
If I had the opportunityفرصت, honestlyصادقانه,
I wouldn'tنمی خواهم go back to beingبودن sightedچشم انداز.
147
552048
3668
اگر فرصت انتخاب داشته باشم، صادقانه می‌گویم
به بینایی برنمی‌گشتم.
09:27
JRJR: The biggerبزرگتر the goalهدف,
the more obstaclesموانع you'llشما خواهید بود faceصورت,
148
555716
3460
مرد سوم: برای هدف بزرگتر،
با موانع بیشتری برخورد می کنید
09:31
and on the other sideسمت of that goalهدف
149
559176
2601
طرف دیگر این هدف
09:33
is victoryپیروزی.
150
561777
1648
پیروزی‌ست.
09:35
[In Italianایتالیایی]
151
563425
5155
(به ایتالیایی)
09:40
(Applauseتشویق و تمجید)
152
568580
9775
( تشویق )
09:50
DKDK: Now, do these people look terrifiedوحشت زده?
153
578355
3890
دنیل کیش: ایا به نظر می‌رسد که اینها ترسیده‌اند؟
09:54
Not so much.
154
582245
1822
نه خیلی.
09:56
We have deliveredتحویل داده شده activationفعال سازی trainingآموزش
155
584067
2786
ما آموزش فعال سازی را
09:58
to tensده ها of thousandsهزاران نفر of blindنابینا
and sightedچشم انداز people from all backgroundsپس زمینه
156
586853
3529
برای ده‌ها هزار نابینا با پیشینه‌های مختلف
10:02
in nearlyتقریبا 40 countriesکشورها.
157
590382
2438
از تقریبا ۴۰ کشور جهان ارايه کردیم.
10:04
When blindنابینا people learnیاد گرفتن to see,
158
592820
4482
هنگامی که مردم نابینا یاد می‌گیرند که ببینند،
10:09
sightedچشم انداز people seemبه نظر می رسد inspiredالهام گرفته
159
597302
3018
مردم بینا الهام می‌گیرند
10:12
to want to learnیاد گرفتن to see theirخودشان way
better, more clearlyبه وضوح, with lessکمتر fearترس,
160
600320
5057
که یادبگیرند که بهتر، روشن‌تر و با ترس کمتر ببینند،
10:18
because this exemplifiesنمونه است
the immenseعظیم capacityظرفیت withinدر داخل us all
161
606627
5906
زیرا با نشان دادن این نمونه ها استعداد بی‌کران درون ما
10:24
to navigateحرکت کن any typeتایپ کنید of challengeچالش,
throughاز طریق any formفرم of darknessتاریکی,
162
612533
6513
ما را برای هر چالشی برای عبور
از هرنوع تاریکی هدایت می کند،
10:31
to discoveriesاکتشافات unimaginedunimagined
163
619046
3286
تا هر چیز غیر قابل تصوری را کشف کند
10:34
when we are activatedفعال شده.
164
622332
5363
زمانی که ما فعال می شویم.
10:39
I wishآرزو کردن you all a mostاکثر activatingفعال کردن journeyسفر.
165
627695
6014
من برای همه شما سفرزندگی فعالی را آرزو می کنم.
10:45
Thank you very much.
166
633709
1765
بسیار سپاسگزارم.
10:47
(Applauseتشویق و تمجید)
167
635474
7221
( تشویق)
10:55
Chrisکریس Andersonاندرسون: Danielدانیل, my friendدوست.
168
643716
2446
کریس اندسون: دنیل، دوست من.
10:58
As I know you can see, it's
a spectacularدیدنی و جذاب standingایستاده ovationتخم مرغ at TEDTED.
169
646162
5135
همانطور که میدانم می‌توانی ببینی،
تحسین و تشویق بسیار جذابی در TED ( برای توست)
11:03
Thank you for an extraordinaryخارق العاده talk.
170
651297
2984
برای سخنرانی فوق العاده ات بسیار سپاسگزارم.
11:06
Just one more questionسوال about your worldجهان,
your innerدرونی worldجهان that you constructساختن.
171
654281
5249
فقط یک سوال دیگر درباره دنیای تو،
دنیای درونیت که ساختی.
11:11
We think that we have things in our worldجهان
that you as a blindنابینا personفرد don't have,
172
659530
5565
ما فکر می‌کنیم که ما چیزهایی در دنیا داریم
که تو به عنوان یک فرد نابینا نداری،
11:17
but what's your worldجهان like?
173
665095
1724
اما دنیای تو چگونه است؟
11:18
What do you have that we don't have?
174
666819
2763
تو چه چیزی را در دنیای خودت داری که ما نداریم؟
11:21
DKDK: Threeسه hundredصد and sixty-degreeشصت درجه viewچشم انداز,
175
669582
3135
دنیل کیش: من زاویه بینایی ۳۶۰ درجه دارم،
11:24
so my sonarسونار worksآثار about as well
behindپشت me as it does in frontجلوی of me.
176
672717
3901
خب سونار من در پشت سرم همانطور کار می کند
که در جلو رویم کار می کند.
11:28
It worksآثار around cornersگوشه ها.
177
676618
1881
این در هر گوشه‌ای کار می کند.
11:30
It worksآثار throughاز طریق surfacesسطوح.
178
678499
2739
بر روی سطح نیز کار می کند.
11:34
Generallyبطور کلی, it's kindنوع of a fuzzyدرهم
three-dimensionalسه بعدی geometryهندسه.
179
682448
4781
بطور کلی، این یک نوع هندسه سه بعدی نامنظم هست.
11:39
One of my studentsدانش آموزان, who has now
becomeتبدیل شدن به an instructorمربی,
180
687229
4040
یکی از شاگردانم، که حالا خودش مربی هست،
11:43
when he lostکم شده his visionچشم انداز,
after a fewتعداد کمی monthsماه ها
181
691269
2926
هنگامی که دیدش را از دست داد،
بعد از چند ماه
11:46
he was sittingنشسته in his threeسه storyداستان houseخانه
182
694195
2252
او در خانه سه طبقه‌اش زندگی می‌کرد
11:48
and he realizedمتوجه شدم that he could hearشنیدن
everything going on throughoutدر سراسر the houseخانه:
183
696447
4017
و متوجه شد که می‌تواند همه صداها را در خانه بشنود:
11:52
conversationsگفتگو, people in the kitchenآشپزخانه,
people in the bathroomحمام,
184
700464
4179
گفتگوها، وجود افراد در آشپزخانه، در حمام،
11:56
severalچند floorsطبقه away, severalچند wallsدیوارها away.
185
704643
2694
چند طبقه دورتر و چند دیوار دورتر.
11:59
He said it was something
like havingداشتن x-rayاشعه ایکس visionچشم انداز.
186
707337
3552
او گفت چیزی شبیه بینایی اشعه ایکس.
12:02
CACA: What do you pictureعکس
that you're in right now?
187
710889
3622
کریس اندرسون: جایی که الان هستی را چگونه تصور می کنی؟
12:06
How do you pictureعکس this theaterتئاتر?
188
714511
3019
چگونه این سالن را تصور می کنی؟
12:09
DKDK: Lots of loudspeakersبلندگوها, quiteکاملا franklyرک و پوست کنده.
189
717530
5503
دنیل کیش: رک بگم٬ تعداد زیادی بلندگو حس میکنم.
12:16
It's interestingجالب هست.
When people make a soundصدا,
190
724453
4256
جالبه.
هنگامی که مردم صدا تولید می کنند٬
12:20
when they laughخنده, when they fidgetبی نظمی,
when they take a drinkنوشیدن or blowفوت کردن، دمیدن theirخودشان noseبینی
191
728709
5155
می خندند، تکان می خورند،
چیزی می خورند یا اینکه هوا از بینی‌شان رد می کنند
12:25
or whateverهر چه, I hearشنیدن everything.
192
733864
2693
یا هر چیز دیگری، من می شنوم.
12:28
I hearشنیدن everyهرکدام little movementجنبش
that everyهرکدام singleتنها personفرد makesباعث می شود.
193
736557
3181
من هر حرکت کوچک یک فرد بینا را می شنوم.
12:31
Noneهیچ یک of it really escapesفرار می کند my attentionتوجه,
194
739738
2763
هیچ‌کدام از اینها از توجه من به دور نیستند.
12:34
and then, from a sonarسونار perspectiveچشم انداز,
195
742501
1854
با چشم انداز سونار،
12:36
the sizeاندازه of the roomاتاق, the curvatureانحنای
of the audienceحضار around the stageمرحله,
196
744355
5854
اندازه اتاق، انحناهای حاضرین در اطراف صحنه،
12:42
it's the heightارتفاع of the roomاتاق.
197
750209
3638
و ارتفاع اتاق.
12:45
Like I say, it's all that kindنوع
of three-dimensionalسه بعدی surfaceسطح geometryهندسه
198
753847
3280
همانطور که گفتم، همه نوع اجسام سه بعدی
12:49
all around me.
199
757127
1417
در اطراف من هست.
12:50
CACA: Well, Danielدانیل, you have doneانجام شده
a spectacularدیدنی و جذاب jobکار
200
758544
2286
کریس: خُب، دنیل، تو کار فوق العاده‌ای را
12:52
of helpingکمک us all see the worldجهان
in a differentناهمسان way.
201
760830
2825
برای کمک به ما کردی تا جهان را به شیوه ای متفاوت ببینیم.
12:55
Thanksبا تشکر so much for that, trulyبراستی.
DKDK: Thank you.
202
763655
2170
حقیقتا، برای این بسیار سپاسگزارم.
سپاسگزارم.
12:57
(Applauseتشویق و تمجید)
203
765825
4389
( تشویق تماشاگران)
Translated by soheila Jafari
Reviewed by Ali Hosseini

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Daniel Kish - Perceptual navigation specialist
Daniel Kish expands the perceptual toolbox of both blind and sighted humans by teaching echolocation -- the ability to observe our surroundings via sound.

Why you should listen

When he was 13 months old, Daniel Kish lost both eyes to retinal cancer. Driven by fearless curiosity, he taught himself to navigate by clicking his tongue and listening for echoes -- a method science calls echolocation, and that Kish calls FlashSonar.

In 2000, Kish founded World Access for the Blind as a platform to teach FlashSonar, along with other methods that the blind can use to “see” and that the sighted can use to expand their awareness. Kish and many researchers believe that echolocation produces images similar to sight, and allows the visually impaired to transcend the limited expectations of society. 

More profile about the speaker
Daniel Kish | Speaker | TED.com