ABOUT THE SPEAKER
Dame Ellen MacArthur - Circular economy advocate
After setting a record for sailing around the world, Dame Ellen MacArthur has turned her attention toward creating a more "circular" economy -- where resources and power recirculate and regenerate.

Why you should listen

It's a tradition among British citizens: If you circumnavigate the globe by sail, you'll earn royal honors. Ellen MacArthur was made a dame in 2005 after the fastest solo sail around the world. But when you sail alone around the world, things come into focus. Dame Ellen, at the top of her sailing career, had become acutely aware of the finite nature of the resources our linear economy relies on.

In 2010, she launched the Ellen MacArthur Foundation, which works with education and business to accelerate the transition to a regenerative circular economy. She also runs the Ellen MacArthur Cancer Trust, using sailing to build confidence for kids following cancer treatment.

More profile about the speaker
Dame Ellen MacArthur | Speaker | TED.com
TED2015

Dame Ellen MacArthur: The surprising thing I learned sailing solo around the world

دیم الن مک آرتور: موضوعات شگفت‌انگیزی که از قایقرانی انفرادی به دور دنیا دریافتم

Filmed:
2,007,003 views

چه چیزی یاد می گیرید وقتی به تنهایی به دور دنیا سفر می کنید؟ وقتی قایقران منفرد مک آرتور به دور دنیا رفت - و همه ما یحتاج خود را به همراه برد - با یک دید جدید به نحوه کار دنیا نگاه کرد، به عنوان مکانی با منابع محدود و حلقه های داخل هم، جایی که تصمیم هایی که می گیریم باقی مانده های فردا را تعیین می کنند. او یک روش جدید و شجاعانه معرفی برای سیستم اقتصاد جهانی معرفی می کند: نه به صورت خطی بلکه به صورت دایره ای، جایی که همه چیز دوباره باز می گردد.
- Circular economy advocate
After setting a record for sailing around the world, Dame Ellen MacArthur has turned her attention toward creating a more "circular" economy -- where resources and power recirculate and regenerate. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
When you're a childکودک,
0
597
1881
وقتی بچه هستید،
00:14
anything and everything is possibleامکان پذیر است.
1
2478
3599
هرچیزی امکان پذیر است.
00:18
The challengeچالش, so oftenغالبا,
is hangingحلق آویز on to that as we growرشد up.
2
6147
4039
چالش این است که با بزرگتر شدن نیز به این قضیه اعتماد کنیم.
00:22
And as a four-year-oldچهار ساله,
3
10596
1585
و وقتی چهار سالم بود،
00:24
I had the opportunityفرصت
to sailبادبان for the first time.
4
12181
2660
فرصت قایق رانی را برای
اولین بار داشتم.
00:27
I will never forgetفراموش کردن
the excitementهیجان as we closedبسته شد the coastساحل.
5
15671
4207
هرگز هیجان وقتی که به ساحل
نزدیک می شدیم را فراموش نمی کنم.
00:31
I will never forgetفراموش کردن
6
19878
1765
هرگز فراموش نمی کنم
00:33
the feelingاحساس of adventureماجرا
as I climbedصعود کرد on boardهیئت مدیره the boatقایق
7
21643
2995
احساس ماجراجویی که در حال سوار قایق شدن داشتم
00:36
and staredخیره شدم into her tinyکوچک cabinکابین
for the first time.
8
24638
3642
و برای اولین بار به کابین کوچک آن خیره شدم.
00:40
But the mostاکثر amazingحیرت آور feelingاحساس
was the feelingاحساس of freedomآزادی,
9
28280
3208
اما شگفت انگیزترین احساس ،احساس آزادی بود،
00:43
the feelingاحساس that I feltنمد
when we hoistedافزایش یافته است her sailsبادبان.
10
31488
3738
احساسی که من در هنگامی که
ما بادبان قایق را بالا بردیم ،حس کردم.
00:47
As a four-year-oldچهار ساله childکودک,
11
35226
2374
به عنوان یک پچه چهار ساله
00:49
it was the greatestبزرگترین senseاحساس of freedomآزادی
that I could ever imagineتصور کن.
12
37600
3849
این بزرگترین حسی از آزادی بود
که من می توانستم تصور کنم.
00:53
I madeساخته شده my mindذهن up there and then
that one day, somehowبه نحوی,
13
41449
3343
من در آنجا تصمیم خودم را
گرفتم و سپس آن روز ، به روشی
00:56
I was going to sailبادبان around the worldجهان.
14
44792
3058
قصد سفر با قایق به دور دنیا را داشتم.
01:00
So I did what I could in my life
to get closerنزدیک تر to that dreamرویا.
15
48530
3830
بنابراین در زندگی کارهایی انجام دادم تا به این رویا نزدیک شوم.
01:04
Ageسن 10, it was savingصرفه جویی در my schoolمدرسه
dinnerشام moneyپول changeتغییر دادن.
16
52360
3066
در ده سالگی، با استفاده از پس انداز پول شام مدرسه بود.
01:07
Everyهرکدام singleتنها day for eightهشت yearsسالها,
I had mashedله شده potatoسیب زمینی and bakedپخته شده beansلوبیا,
17
55426
3918
برای مدت هشت سال هر روز سیب زمینی و لوبیا پخته خوردم،
01:11
whichکه costهزینه 4p eachهر یک, and gravyشیرین was freeرایگان.
18
59344
2653
که چهار پنی قیمت آن بود و سُس آن رایگان بود.
01:13
Everyهرکدام day I would pileشمع up the changeتغییر دادن
on the topبالا of my moneyپول boxجعبه,
19
61997
3017
هر روز من پول خرد را روی جعبه پولم جمع می کردم،
01:17
and when that pileشمع reachedرسیده است a poundپوند,
I would dropرها کردن it in
20
65014
2590
و وقتی که آن به یک پوند می رسید،
من آن را در (جعبه پول) می انداختم
01:19
and crossصلیب off one of the 100 squaresمربع ها
I'd drawnکشیده شده on a pieceقطعه of paperکاغذ.
21
67604
4563
و یک عدد از مربع های صد تایی که
روی برگه کشیده بودم را خط می زدم.
01:24
Finallyسرانجام, I boughtخریداری شد a tinyکوچک dinghyسورتمه.
22
72167
3251
در نهایت ، من یک قایق کوچک خریدم.
01:27
I spentصرف شده hoursساعت ها sittingنشسته on it in the gardenباغ
dreamingرویا پردازی of my goalهدف.
23
75418
3963
من ساعت ها با نشستن در آن در باغ به رویا پردازی هدف هایم می پرداختم.
01:31
I readخواندن everyهرکدام bookکتاب I could on sailingکشتیرانی,
24
79381
3119
هر کتابی که ممکن بود در حین قایق سواری خواند، خواندم.
01:34
and then eventuallyدر نهایت,
havingداشتن been told by my schoolمدرسه
25
82500
2995
و سپس، وقتی توسط مدرسه به من گفته شد
01:37
I wasn'tنبود cleverباهوش enoughکافی to be a vetدامپزشک,
26
85495
2276
من به اندازه کافی باهوش نبودم تا دام پزشک شوم،
01:39
left schoolمدرسه ageسن 17 to beginشروع
my apprenticeshipدوره کار آموزی in sailingکشتیرانی.
27
87771
4683
مدرسه را درسن ۱۷ سالگی رها کردم
تا کارآموزی ام در قایق رانی را شروع کنم.
01:44
So imagineتصور کن how it feltنمد
just fourچهار yearsسالها laterبعد
28
92739
4091
خُب تصور کنید که چه احساسی بود
درست چهار سال بعد
01:48
to be sittingنشسته in a boardroomاتاق جلسه
29
96830
1676
در اتاق مدیریت نشسته باشی
01:50
in frontجلوی of someoneکسی who I knewمی دانست
could make that dreamرویا come trueدرست است.
30
98506
4009
در جلوی کسی که من می دونستم می تواند آن رویا را به واقعیت تبدیل کند.
01:54
I feltنمد like my life
dependedبستگی دارد on that momentلحظه,
31
102895
3108
من احساس کردم مثل اینکه
زندگی من به آن لحظه بستگی دارد،
01:58
and incrediblyطور باور نکردنی, he said yes.
32
106003
2641
و به طور باورنکردنی ، او گفت بله.
02:00
And I could barelyبه سختی containحاوی my excitementهیجان
as I satنشسته in that first designطرح meetingملاقات
33
108644
4110
و من به سختی می توانستم هیجان ام را کنترل کنم
و همانطوری که در اولین جلسه طراحی
02:04
designingطراحی a boatقایق
on whichکه I was going to sailبادبان
34
112754
2810
مشغول طراحی یک قایق بودم که قرار بود سوار آن بشوم
02:07
soloانفرادی nonstopبدون وقفه around the worldجهان.
35
115564
2879
به تنهایی و بدون توقف به دوردنیا سفر کنم.
02:10
From that first meetingملاقات
to the finishپایان دادن lineخط of the raceنژاد,
36
118443
2856
از اولین جلسه تا پایان خط مسابقه،
02:13
it was everything I'd ever imaginedتصور.
37
121299
2298
همه چیزی بود که توانسته بودم تصور کنم.
02:15
Just like in my dreamsرویاها, there were
amazingحیرت آور partsقطعات and toughسخت است partsقطعات.
38
123597
3901
دقیقا مانند رویای من ،آنجا بخش‌های جالب و سختی وجود داشت.
02:19
We missedاز دست رفته an icebergکوه یخی by 20 feetپا.
39
127498
2160
ما از کنار یک قطعه یخ با فاصله هفت متری عبور کردیم.
02:21
Nineنه timesبار, I climbedصعود کرد to the topبالا
of her 90-foot-پا mastمشت.
40
129658
3273
نه بار من از دیرک ۲۷ متری آن بالا رفتم.
02:24
We were blownدمیده شده on our sideسمت
in the Southernجنوب Oceanاقیانوس.
41
132931
2369
در اقیانوس منجمد جنوبی مشکلاتی داشتیم.
02:27
But the sunsetsغروب آفتاب, the wildlifeحیات وحش,
and the remotenessدور بودن
42
135300
2972
اما غروب خورشید، حیات وحش و دور دستی،
02:30
were absolutelyکاملا breathtakingمهیج.
43
138272
3325
بدون شک فوق العاده بودند.
02:33
After threeسه monthsماه ها at seaدریا, ageسن just 24,
44
141857
2647
بعد از سه ماه در دریا، در ۲۴ سالگی،
02:36
I finishedتمام شده in secondدومین positionموقعیت.
45
144504
2295
من با رتبه دوم مسابقه را به پایان رساندم.
02:39
I'd lovedدوست داشتنی it, so much so
that withinدر داخل sixشش monthsماه ها
46
147359
3391
من خیلی دوستش داشتم که در کمتر از ۶ ماه
02:42
I decidedقرار بر این شد to go around the worldجهان again,
but this time not in a raceنژاد:
47
150750
4576
من تصمیم گرفتم تا دوباره به دور دنیا بروم
نه برای مسابقه، این مرتبه
02:47
to try to be the fastestسریعترین personفرد ever
to sailبادبان soloانفرادی nonstopبدون وقفه around the worldجهان.
48
155326
4888
تا سریعترین فردی که تا به حال به تنهایی و بدون توقف
به دور دنیا قایقرانی کرده، باشم.
02:52
Now for this, I neededمورد نیاز است a differentناهمسان craftمهارت:
49
160789
2861
اما برای این، من یک قایق متفاوت نیاز داشتم :
02:55
biggerبزرگتر, widerگسترده تر, fasterسریعتر, more powerfulقدرتمند.
50
163650
3594
بزرگ تر، عریض تر و قوتی تر از آن.
02:59
Just to give that boatقایق some scaleمقیاس,
I could climbبالا رفتن insideداخل her mastمشت
51
167244
3715
فقط به اندازه ی همان قایق قبلی ،
که من می توانستم از درون دیرک اش
03:02
all the way to the topبالا.
52
170959
1904
تمام راه را بالا بروم.
03:04
Seventy-fiveهفتاد و پنج footپا long, 60 footپا wideوسیع.
53
172863
3110
با ۲۵ متر ارتفاع و ۲۰ طول متر
03:08
I affectionatelyمهربان calledبه نام her Mobyموبی.
54
176253
2119
من با مهربانی آن را Moby نامیدم.
03:10
She was a multihullچند منظوره.
55
178552
1579
آن چند تنه ای بود.
03:12
When we builtساخته شده her, no one had ever
madeساخته شده it soloانفرادی nonstopبدون وقفه
56
180311
3581
وقتی که ما آن را ساختیم ، هیچ کسی
تا به حال به تنهایی و بدون توقف
03:15
around the worldجهان in one,
thoughگرچه manyبسیاری had triedتلاش کرد,
57
183892
2299
دور دنیا نرفته بود،
اگرچه خیلی ها امتحان کرده بودند ،
03:18
but whilstدر حالی که we builtساخته شده her, a Frenchmanفرانسوی
tookگرفت a boatقایق 25 percentدرصد biggerبزرگتر than her
58
186191
4872
اما در هنگامی که ما اورا ساختیم ، یک
مرد فرانسوی یک قایق ۲۵ درصد بزرگ تر از اورا انتخاب کرد
03:23
and not only did he make it,
but he tookگرفت the recordرکورد from 93 daysروزها
59
191063
3789
و نه فقط او آن را ساخت ، بلکه او از رکورد ۹۳ روز
03:26
right down to 72.
60
194852
2496
رکورد ۷۲ روز را به خود اختصاص داد.
03:29
The barبار was now much, much higherبالاتر.
61
197568
2587
دیرک او الان خیلی ،خیلی بالاتر بود.
03:32
And these boatsقایق ها were excitingهیجان انگیز to sailبادبان.
62
200155
1950
و این قایق ها برای قایق رانی هیجان انگیز اند.
03:34
This was a trainingآموزش sailبادبان
off the Frenchفرانسوی coastساحل.
63
202105
3367
این یک قایق آموزشی به دور از ساحل فرانسه بود.
03:37
This I know well because I was one
of the fiveپنج crewخدمه membersاعضا on boardهیئت مدیره.
64
205472
3715
این را من خوب می دانم به خاطر این که من یکی
از پنج عضو خدمه بر روی قایق بودم.
03:41
Fiveپنج secondsثانیه is all it tookگرفت
from everything beingبودن fine
65
209187
4351
پنج ثانیه تمام زمانی است که از حالت عادی
03:45
to our worldجهان going blackسیاه
as the windowsپنجره ها were thrustمحور underwaterزیر آب,
66
213538
3079
تمام دنیا تاریک شد وقتی به زیر رفتیم.
03:48
and that fiveپنج secondsثانیه goesمی رود quicklyبه سرعت.
67
216617
2159
و پنج ثانیه به سرعت میگذرد.
03:50
Just see how farدور belowدر زیر
those guys the seaدریا is.
68
218776
2903
فقط نگاه کنید دریا چقدر پایین تر از آنها است.
03:53
Imagineتصور کن that aloneتنها
in the Southernجنوب Oceanاقیانوس
69
221679
4113
تصور کنید که تنها در اقیانوس جنوبی
03:57
plungedغرق شد into icyیخی waterاب,
thousandsهزاران نفر of milesمایل away from landزمین.
70
225792
4158
به درون آب های یخ ،
هزاران کیلومتر از خشکی فرو بروید.
04:03
It was Christmasکریسمس Day.
71
231270
2290
آن روز کریسمس بود.
04:05
I was forgingآهنگری into the Southernجنوب Oceanاقیانوس
underneathدر زیر Australiaاسترالیا.
72
233560
3373
من به سوی اقیانوس جنوبی ، زیر استرالیا جلو رفتم.
04:08
The conditionsشرایط were horrendousترسناک.
73
236933
2617
شرایط وحشتناک بود.
04:11
I was approachingنزدیک شدن a partبخشی in the oceanاقیانوس
74
239550
1981
من به بخشی از اقیانوس نزدیک می‌شدم
04:13
whichکه was 2,000 milesمایل away
from the nearestنزدیکترین townشهر.
75
241531
3901
که ۳٫۲۰۰ کیلومتر دور تر از نزدیک ترین شهر بود.
04:17
The nearestنزدیکترین landزمین was Antarcticaقطب جنوب,
and the nearestنزدیکترین people
76
245432
2879
نزدیک ترین خشکی قطب جنوب بود ، و نزدیک ترین مردم
04:20
would be those manningمانینگ
the Europeanاروپایی Spaceفضا Stationایستگاه aboveدر بالا me.
77
248311
2869
نیروهای ایستگاه فضایی اروپا بودند.
04:23
(Laughterخنده)
78
251180
1380
(خنده ی حضار)
04:24
You really are in the middleوسط of nowhereهیچ جایی.
79
252560
2809
شما واقعا در وسط نا کجا آباد هستید.
04:27
If you need help,
80
255369
1811
اگر نیاز به کمک دارید،
04:29
and you're still aliveزنده است,
81
257180
1556
و شما هنوز زنده اید
04:30
it takes fourچهار daysروزها
for a shipکشتی to get to you
82
258736
2995
چهار روز زمان برای رسیدن یک کشتی به شما طول میکشد
04:33
and then fourچهار daysروزها for that shipکشتی
to get you back to portبندر.
83
261731
3414
و سپس چهار روز برای رساندن شما به بندر نیاز است.
04:37
No helicopterهلی کوپتر can reachنائل شدن you out there,
84
265145
2321
هیچ بالگردی نمی تواند به آنجا برسد،
04:39
and no planeسطح can landزمین.
85
267466
1844
و هیچ هواپیمایی نمی تواند آنجا فرود بیاید.
04:41
We are forgingآهنگری aheadدر پیش of a hugeبزرگ stormطوفان.
86
269310
3274
ما در حال جلورفتن به سوی یک طوفان بزرگ بودیم
04:44
Withinدر داخل it, there was 80 knotsگره ها of windباد,
87
272944
2426
درون آن ، ۸۰ گره باد وجود داشت،
04:47
whichکه was farدور too much windباد
for the boatقایق and I to copeمقابله کن with.
88
275370
2926
که بادی بسیار زیاد برای قایق و برای مقابله من با آن بود.
04:50
The wavesامواج were alreadyقبلا 40 to 50 feetپا highبالا,
89
278296
3041
ارتفاع امواج در آن زمان ۱۲ تا ۱۵ متر بودند،
04:53
and the sprayافشانه from the breakingشکستن crestsچپ
90
281337
2090
و افشانه‌های موج خروشان
04:55
was blownدمیده شده horizontallyبه صورت افقی
like snowبرف in a blizzardکولاک.
91
283427
3065
به صورت افقی مانند کولاک برف بودند.
04:58
If we didn't sailبادبان fastسریع enoughکافی,
we'dما می خواهیم be engulfedفرو ریخته by that stormطوفان,
92
286492
3878
اگر ما به سرعت حرکت نمی کردیم ، توسط طوفان گیر می افتادیم،
05:02
and eitherیا capsizedکشیده شده or smashedشکست خورده to piecesقطعات.
93
290370
3157
و یا واژگون می شدیم یا تکه تکه می شدیم.
05:05
We were quiteکاملا literallyعینا
hangingحلق آویز on for our livesزندگی می کند
94
293527
2787
ما به معنای واقعی کلمه در حال تقلا برای جانمان بودیم
05:08
and doing so on a knifeچاقو edgeلبه - تیزی.
95
296314
3204
و این کار بر روی لبه یک چاقو
05:11
The speedسرعت I so desperatelyبه شدت neededمورد نیاز است
broughtآورده شده with it dangerخطر.
96
299518
3833
سرعتی که به شدت من به آن نیازمند آن بودم ،
خطر را به ارمغان آورد.
05:15
We all know what it's like drivingرانندگی a carماشین
20 milesمایل an hourساعت, 30, 40.
97
303351
4224
ما همه می دانیم که رانندگی یک ماشین با
سرعت ۳۰ و۵۰ و ۶۵ کیلومتر بر ساعت چگونه است.
05:19
It's not too stressfulپر استرس.
We can concentrateتمرکز.
98
307575
2879
خیلی استرس زا نیست. ما می توانیم تمرکز کنیم.
05:22
We can turnدور زدن on the radioرادیو.
99
310454
1788
ما می توانیم رادیورا روشن کنیم
05:24
Take that 50, 60, 70, accelerateسرعت بخشیدن throughاز طریق
to 80, 90, 100 milesمایل an hourساعت.
100
312242
4458
با آن سرعت ۸۰ ، ۹۶، ۱۱۲ ، سرعت را تا
۱۲۸ ، ۱۴۵ ، ۱۶۰ کیلومتر در ساعت بگیرید.
05:28
Now you have whiteسفید knucklesدستکش
and you're grippingگیر کردن the steeringفرمان wheelچرخ.
101
316700
3274
حالا به دلیل محکم گرفتن فرمان دست هایتان سفید شده اند
05:31
Now take that carماشین off roadجاده at night
102
319974
2563
ماشین را در شب از جاده خارج کنید
05:34
and removeبرداشتن the windscreenشیشه جلو اتومبیل wipersپاک کن,
the windscreenشیشه جلو اتومبیل,
103
322537
2336
و شیشه پاک کن و شیشه،
05:36
the headlightsچراغهای جلو and the brakesترمزها.
104
324873
1625
چراغ های جلو و ترمز ها ی ماشین را بردارید.
05:38
That's what it's like
in the Southernجنوب Oceanاقیانوس.
105
326498
2206
این دقیقا مانند آن اتفاق در اقیانوس جنوبی است.
05:40
(Laughterخنده) (Applauseتشویق و تمجید)
106
328704
3488
(خنده و تشویق حضار)
05:45
You could imagineتصور کن
107
333172
869
شما می توانید تصویر کنید
05:46
it would be quiteکاملا difficultدشوار
to sleepبخواب in that situationوضعیت,
108
334041
2790
کاملا متفاوت خواهد بود تا در آن موقعیت بخوابید،
05:48
even as a passengerمسافر.
109
336831
1680
حتی مانند یک مسافر.
05:50
But you're not a passengerمسافر.
110
338781
1525
اما شما مسافر نیستید.
05:52
You're aloneتنها on a boatقایق
you can barelyبه سختی standایستادن up in,
111
340306
2399
شما تنها داخل یک قایق هستید که
به سختی می توانید در آن بایستید،
05:54
and you have to make
everyهرکدام singleتنها decisionتصمیم گیری on boardهیئت مدیره.
112
342705
2508
شما مجبورید تا هر یک از تصمیم ها را روی قایق بگیرید.
05:57
I was absolutelyکاملا exhaustedخسته,
physicallyاز لحاظ جسمی and mentallyذهنی.
113
345213
3274
من کاملا از لحاظ جسمی و روانی خسته بودم.
06:00
Eightهشت sailبادبان changesتغییرات in 12 hoursساعت ها.
114
348487
2113
۸ بار تغییر بادبان در طی ۱۲ ساعت
06:02
The mainsailmainsail weighedوزن کرد
threeسه timesبار my bodyبدن weightوزن,
115
350600
2530
وزن بادبان اصلی کشتی ۳ برابر وزن بدن من بود
06:05
and after eachهر یک changeتغییر دادن,
116
353130
1697
و بعد از هر تغییر،
06:06
I would collapseسقوط - فروپاشی - اضمحلال on the floorکف
soakedخیس شده with sweatعرق
117
354827
2297
من روی کف آن خیس عرق و
06:09
with this freezingانجماد Southernجنوب Oceanاقیانوس airهوا
burningسوزش the back of my throatگلو.
118
357124
4597
همراه با هوای منجمد کنند اقیانوس جنوبی
و سوزش انتهای گلوی خودم ،سقوط می کردم.
06:13
But out there, those lowestپایین ترین of the lowsپایین
119
361721
2555
اما بیرون از آن جا ، خیلی پایین تر
06:16
are so oftenغالبا contrastedمخالف
with the highestبالاترین of the highsبالا.
120
364276
3320
اغلب برعکس بلندی ها هستند.
06:19
A fewتعداد کمی daysروزها laterبعد, we cameآمد out
of the back of the lowکم.
121
367596
4063
چند روز بعد از پایینی ها بیرون آمدیم.
06:23
Againstدر برابر all oddsشانس, we'dما می خواهیم been ableتوانایی
to driveراندن aheadدر پیش of the recordرکورد
122
371659
3738
بر خلاف همه احتمال ها، بیشتر از برنامه جلو رقته بودیم
06:27
withinدر داخل that depressionافسردگی.
123
375397
2067
با آن نا امیدی.
06:29
The skyآسمان clearedپاکسازی شده, the rainباران stoppedمتوقف شد,
124
377464
2786
آسمان صاف شد، باران قطع شد
06:32
and our heartbeatتپش قلب, the monstrousهیجان انگیز
seasدریاها around us were transformedتبدیل شده است
125
380250
4319
و ضربان قلب ما و دریاهای هیولایی اطراف ما تبدیل شدند
06:36
into the mostاکثر beautifulخوشگل moonlitماه روشن mountainsکوه ها.
126
384569
3599
زیباترین کوه های روشن شده با نور ماه.
06:40
It's hardسخت to explainتوضیح, but you enterوارد
a differentناهمسان modeحالت when you headسر out there.
127
388168
4597
تعریف آن سخت است ولی شما در آنجا وارد یک حالت متفاوت می شوید.
06:44
Your boatقایق is your entireکل worldجهان,
128
392765
1985
قایق شما تمام دنیای شما است،
06:46
and what you take with you
when you leaveترک کردن is all you have.
129
394750
2845
و تمام چیزی که همراه دارید دارایی شماست.
06:49
If I said to you all now,
"Go off into Vancouverونکوور
130
397595
3017
اگر الان به شما میگفتم،" به ونکوور(کانادا) بروید
06:52
and find everything you will need for
your survivalبقاء for the nextبعد threeسه monthsماه ها,"
131
400612
3736
و تمام مایحناچ برای زنده ماندن در سه ماه آینده خود را بیاورید"
06:56
that's quiteکاملا a taskوظیفه.
132
404348
1768
این وظیفه دشواری است.
06:58
That's foodغذا, fuelسوخت, clothesلباس ها,
133
406116
2438
این شامل غذا، سوخت، لباس،
07:00
even toiletتوالت rollرول and toothpasteخمیر دندان.
134
408554
2415
حتی دستمال توالت و خمیر دندان است.
07:02
That's what we do,
135
410969
1463
این کاری است که ما انجام می دهیم،
07:04
and when we leaveترک کردن we manageمدیریت کردن it
136
412432
1904
و وفتی که سفر می کنیم تا آخرین قطره سوخت
07:06
down to the last dropرها کردن of dieselدیزل
and the last packetبسته of foodغذا.
137
414336
3664
و آخرین تکه غذا آن را مدیریت می کنیم.
07:10
No experienceتجربه in my life
138
418000
1833
هیچ تجربه ای در زندگی من
07:11
could have givenداده شده me a better understandingدرك كردن
of the definitionتعریف of the wordکلمه "finiteمحدود."
139
419833
3907
یک درک بهتر از کلمه " محدودیت" را به من نداده است.
07:15
What we have out there is all we have.
140
423740
2112
تمام چیزی که آنجا داریم تنها دارایی ما است.
07:17
There is no more.
141
425852
1719
چیز دیگری نیست.
07:19
And never in my life had I ever
translatedترجمه شده that definitionتعریف of finiteمحدود
142
427571
3320
و هرگز در زندگی معنی محدودیت را ترجمه نکرده بودم
07:22
that I'd feltنمد on boardهیئت مدیره
to anything outsideخارج از of sailingکشتیرانی
143
430891
3320
به طوری که روی آن قایق احساس کردم
07:26
untilتا زمان I steppedگام برداشت off the boatقایق at
the finishپایان دادن lineخط havingداشتن brokenشکسته شده that recordرکورد.
144
434211
4598
تا وقتی که در خط پایان از آن قایق پیاده شده ورکورد را شکستم.
07:30
(Applauseتشویق و تمجید)
145
438809
3146
(تشویق حاضرین)
07:36
Suddenlyناگهان I connectedمتصل the dotsنقطه ها.
146
444265
2670
ناگهان ارتباط همه چیز را فهمیدم.
07:38
Our globalجهانی است economyاقتصاد is no differentناهمسان.
147
446935
2229
اقتصاد دنیای ما هم متفاوت نیست.
07:41
It's entirelyبه طور کامل dependentوابسته
on finiteمحدود materialsمواد
148
449774
2502
تمام آن بر مواد اولیه فانی وابسته است
07:44
we only have onceیک بار
in the historyتاریخ of humanityبشریت.
149
452276
2588
که فقط یکبار در تاریخ انسانیت داریم.
07:46
And it was a bitبیت like seeingدیدن something
you weren'tنبودند expectingمنتظر underزیر a stoneسنگ
150
454864
3774
به طوری مانند پیدا کردن چیزی در زیر سنگ بود وقتی دنبال آن نبودید
07:50
and havingداشتن two choicesگزینه های:
151
458638
1509
و دو گزینه دارید:
07:52
I eitherیا put that stoneسنگ to one sideسمت
152
460147
2554
یا سنگ را کنار میگذارم
07:54
and learnیاد گرفتن more about it,
or I put that stoneسنگ back
153
462701
3413
و درباره آن اطلاعات پیدا میکنم یا سنگ را به جایش بر میگردانم
07:58
and I carryحمل on with my dreamرویا jobکار
of sailingکشتیرانی around the worldجهان.
154
466114
3762
و به شغل رویایی خودم یعنی سفر به دنیا ادامه می دهم.
08:02
I choseانتخاب کرد the first.
155
470526
1602
من گزینه اول را انتخاب کردم.
08:04
I put it to one sideسمت and I beganآغاز شد
a newجدید journeyسفر of learningیادگیری,
156
472128
3483
من آن را کنار گذاشته و
سفر جدیدی از یادگیری را شروع کردم.
08:07
speakingصحبت كردن to chiefرئیس executivesمدیران,
expertsکارشناسان, scientistsدانشمندان, economistsاقتصاددانان
157
475611
3506
و با مدیران، متخصصان، دانشمندان
و اقتصاددان ها صحبت کردم
08:11
to try to understandفهمیدن just how
our globalجهانی است economyاقتصاد worksآثار.
158
479117
3622
تا بفهمم که اقتصاد جهانی چطور کار می کند.
08:14
And my curiosityکنجکاوی tookگرفت me
to some extraordinaryخارق العاده placesمکان ها.
159
482739
3692
و حس کنجکاوی من را به مکان های فوق العاده ای برد.
08:18
This photoعکس was takenگرفته شده in the burnerمشعل
of a coal-firedزغال سنگ اخراج می شود powerقدرت stationایستگاه.
160
486431
3552
این عکس در یک آتشخان نیروگاه زغال سوز گرفته شده.
08:23
I was fascinatedمجذوب by coalزغال سنگ,
fundamentalاساسی to our globalجهانی است energyانرژی needsنیاز دارد,
161
491183
3134
من با زغال شگفت زده شده بودم که
نیاز اساسی انرژی جهانی ما است،
08:26
but alsoهمچنین very closeبستن to my familyخانواده.
162
494317
2957
ولی در نزدیکی خانواده من.
08:29
My great-grandfatherپدر پدربزرگ was a coalزغال سنگ minerمعدن کار,
163
497274
2006
پدر پدر بزرگم یک کارگر معدن زغال سنگ بود،
08:31
and he spentصرف شده 50 yearsسالها
of his life undergroundزیرزمینی.
164
499280
3320
و پنجاه سال از زندگی خود را زیر زمین گذراند.
08:35
This is a photoعکس of him,
and when you see that photoعکس,
165
503520
2795
این عکس اوست، و وقتی به عکس نگاه می کنید،
08:38
you see someoneکسی from anotherیکی دیگر eraدوران.
166
506315
2165
یک نفر از یک عصر دیگر را می بینید.
08:40
No one wearsمی پوشد trousersشلوار
with a waistbandکمربند quiteکاملا that highبالا
167
508800
3018
هیچ کس در این زمان یک شلوار به کش به این بلندی
08:43
in this day and ageسن. (Laughterخنده)
168
511818
2485
نمی پوشد. (خنده حاضرین)
08:46
But yetهنوز, that's me
with my great-grandfatherپدر پدربزرگ,
169
514303
2670
اما به هر حال، این من و پدر پدر بزرگم هستیم،
08:48
and by the way, they are not
his realواقعی earsگوش ها. (Laughterخنده)
170
516973
4133
و آنها گوش های واقعی او نیستند .(خنده حاضرین)
08:53
We were closeبستن. I rememberیاد آوردن sittingنشسته on
his kneeزانو listeningاستماع to his miningمعدنکاری storiesداستان ها.
171
521106
4458
ما نزدیک بودیم. به یاد دارم روی زانو های
او به داستان های معدن او گوش میکردم.
08:57
He talkedصحبت کرد of the camaraderieعاشقانه undergroundزیرزمینی,
172
525564
2252
او از رفاقت های زیر زمین تعریف می کرد،
08:59
and the factواقعیت that the minersمعدنچیان used to saveصرفه جویی
the crustsکلوچه ها of theirخودشان sandwichesساندویچ
173
527816
3437
و حقیقتی معدنچی ها پوسته کناره نان خود راذخیره می کردند
09:03
to give to the poniesاسم ها
they workedکار کرد with undergroundزیرزمینی.
174
531253
3088
تا به اسب هایی که زیر زمین کار می کردند بدهند.
09:06
It was like it was yesterdayدیروز.
175
534341
2391
درست انگار همین دیروز بود.
09:08
And on my journeyسفر of learningیادگیری,
176
536732
1788
و در سفر یادگیری من،
09:10
I wentرفتی to the Worldجهان
Coalزغال سنگ Associationاتحادیه websiteسایت اینترنتی,
177
538520
2322
به وبسایت سازمان جهانی زغال سنگ رفتم،
09:12
and there in the middleوسط
of the homepageصفحه نخست, it said,
178
540842
2322
و درست در وسط صفحه نوشته بود،
09:15
"We have about 118 yearsسالها of coalزغال سنگ left."
179
543164
3158
"تقریبا به اندازه ۱۱۸ سال زغال سنگ داریم."
09:18
And I thought to myselfخودم, well,
that's well outsideخارج از my lifetimeطول عمر,
180
546322
3134
و با خودم فکر کردم، این کاملا خارج از زمان زندگی من است،
09:21
and a much greaterبزرگتر figureشکل
than the predictionsپیش بینی ها for oilنفت.
181
549456
2879
و یک پیش بینی خیلی بزرگتر نسبت به نفت است.
09:24
But I did the mathریاضی, and I realizedمتوجه شدم
that my great-grandfatherپدر پدربزرگ
182
552335
3065
و من حساب کردم و متوجه شدم که پدر پدربزرگم
09:27
had been bornبدنیا آمدن exactlyدقیقا 118 yearsسالها
before that yearسال,
183
555400
4574
دقیقا ۱۱۸ سال قبل از آن سال متولد شده بود،
09:31
and I satنشسته on his kneeزانو
untilتا زمان I was 11 yearsسالها oldقدیمی,
184
559974
2763
و من تا سن یازده سالگی روی زانوی او نشستم،
09:34
and I realizedمتوجه شدم it's nothing
185
562737
1904
و متوجه شدم هیچ چیزی نیست
09:36
in time, norنه in historyتاریخ.
186
564641
2322
نه در زمان و نه در تاریخ.
09:38
And it madeساخته شده me make a decisionتصمیم گیری
I never thought I would make:
187
566963
3158
و باعث شد تصمیمی بگیرم که هرگز تصورش را نمیکردم:
09:42
to leaveترک کردن the sportورزش
of soloانفرادی sailingکشتیرانی behindپشت me
188
570121
2345
تا ورزش قایقرانی انفرادی را رها کنم
09:44
and focusتمرکز on the greatestبزرگترین challengeچالش
I'd ever come acrossدر سراسر:
189
572466
3065
و به بزرگترین چالشی که تا به حال مواجه شده بودم تمرکز کنم:
09:47
the futureآینده of our globalجهانی است economyاقتصاد.
190
575531
2330
آینده اقتصاد جهانی ما.
09:49
And I quicklyبه سرعت realizedمتوجه شدم it wasn'tنبود
just about energyانرژی.
191
577861
2709
و به سرعت متوجه شدم که این فقط راجع به انرژی نبود.
09:52
It was alsoهمچنین materialsمواد.
192
580570
2043
همچنین راجع به مواد اولیه نیز بود.
09:54
In 2008, I pickedبرداشت up a scientificعلمی studyمطالعه
193
582613
2159
در سال ۲۰۰۸ یک تحقیق علمی انجام دادم
09:56
looking at how manyبسیاری yearsسالها we have
194
584772
2044
درباره مقدار زمانی که
09:58
of valuableبا ارزش materialsمواد
to extractاستخراج کردن from the groundزمینی:
195
586816
2716
از استخراج مواد با ارزش زمین باقی مانده:
10:01
copperفلز مس, 61; tinقلع, zincفلز روی, 40; silverنقره, 29.
196
589532
4389
مس ۶۱، روی ۴۰ و نقره ۲۹ سال.
10:05
These figuresارقام couldn'tنمی توانستم be exactدقیق,
but we knewمی دانست those materialsمواد were finiteمحدود.
197
593921
4016
این اعداد دقیق نبودند ولی میدانستیم که مواد اولیه محدود بودند.
10:09
We only have them onceیک بار.
198
597937
1737
فقط یک بار آنها را داریم.
10:11
And yetهنوز, our speedسرعت that we'veما هستیم used
these materialsمواد has increasedافزایش یافت rapidlyبه سرعت در حال,
199
599674
3534
و حالا سرعت استفاده از این مواد به شدت افزایش یافته،
10:15
exponentiallyنمایی.
200
603208
1742
به طور نمایی.
10:16
With more people in the worldجهان
with more stuffچیز,
201
604950
2856
با مردم بیشتر در دنیا با مواد بیشتر،
10:19
we'veما هستیم effectivelyبه طور موثر seenمشاهده گردید
100 yearsسالها of priceقیمت declinesکاهش می یابد
202
607806
2774
ما به طور مفید ۱۰۰ سال افت قیمت
10:22
in those basicپایه ای commoditiesکالاها
erasedپاک شده in just 10 yearsسالها.
203
610580
2845
در کالاهای اولیه را در ۱۰ سال دیده ایم.
10:25
And this affectsتاثیر می گذارد all of us.
204
613425
1787
و این بر همه ما تاثیر دارد.
10:27
It's broughtآورده شده hugeبزرگ volatilityنوسان in pricesقیمت,
205
615212
2020
این نوسان های بزرگی در قیمت ها به همراه داشته،
10:29
so much so that in 2011,
206
617232
2849
به طوری که در سال ۲۰۱۱،
10:32
your averageمیانگین Europeanاروپایی carماشین manufacturerسازنده
207
620081
2538
میانگین تولید کننده خودرو اروپایی
10:34
saw a rawخام materialمواد priceقیمت increaseافزایش دادن
208
622619
2554
افزایش قیمت کالاهای اولیه
10:37
of 500 millionمیلیون Eurosیورو,
209
625173
2206
بیش از پنجاه میلیون یورو داشته است،
10:39
wipingپاک کردن away halfنیم theirخودشان operatingعامل profitsسود
210
627379
2322
که نیمی از سود آنها را از بین برده شده
10:41
throughاز طریق something they have
absolutelyکاملا no controlکنترل over.
211
629701
3559
توسط چیزی که هیچ کنترلی بر روی آن ندارند.
10:45
And the more I learnedیاد گرفتم, the more
I startedآغاز شده to changeتغییر دادن my ownخودت life.
212
633260
3130
و هر چه بیشتر یاد گرفتم،
بیشتر زندگی خودم را تغییر دادم.
10:48
I startedآغاز شده travelingمسافرت lessکمتر,
doing lessکمتر, usingاستفاده كردن lessکمتر.
213
636560
2289
من کمتر سفر کردم، کمتر انجام دادم،
کمتر مصرف کردم.
10:50
It feltنمد like actuallyدر واقع doing lessکمتر
was what we had to do.
214
638849
3541
به نظر رسید که کمتر انجام دادن
چیزی بود که باید انجام میدادیم.
10:54
But it satنشسته uneasyناراحت with me.
215
642390
2350
ولی با آن راحت نبودم.
10:56
It didn't feel right.
216
644740
1122
حس درستی نداشت.
10:57
It feltنمد like we were
buyingخریداری کردن ourselvesخودمان time.
217
645862
2496
به نظر میرسید داشتیم برای خود زمان می خریدیم.
11:00
We were ekingعجب things out a bitبیت longerطولانی تر.
218
648358
1892
فقط چیز ها را طولانی تر جمع می کردیم.
11:02
Even if everybodyهمه changedتغییر کرد,
it wouldn'tنمی خواهم solveحل the problemمسئله.
219
650250
3227
حتی اگر همه تغییر می کردند مشکل حل نمی شد.
11:05
It wouldn'tنمی خواهم fixثابت the systemسیستم.
220
653477
2044
مشکل سیستم را حل نمی کرد.
11:07
It was vitalحیاتی in the transitionگذار,
but what fascinatedمجذوب me was,
221
655521
3041
این تغییر لازم بود ولی چیزی که من را شگفت زده کرد،
11:10
in the transitionگذار to what?
What could actuallyدر واقع work?
222
658562
4389
این بود که این تغییر برای چه بود؟
راه حل واقعا چه بود؟
11:14
It struckرخ داد me that the systemسیستم itselfخودش,
the frameworkچارچوب withinدر داخل whichکه we liveزنده,
223
662951
4295
متوجه شدم که خود سیستم ،
و ساختاری که در آن زندگی می کنیم،
11:19
is fundamentallyاساسا flawedناقص,
224
667246
2299
به طور اساسی نقص دارد،
11:21
and I realizedمتوجه شدم ultimatelyدر نهایت
225
669545
3259
و در نهایت متوجه شدم
11:24
that our operatingعامل systemسیستم,
the way our economyاقتصاد functionsتوابع,
226
672804
3033
که سیستم در حال کار،
نحوی که اقتصاد کار می کند،
11:27
the way our economy'sاقتصاد been builtساخته شده,
is a systemسیستم in itselfخودش.
227
675837
3483
نحوی که اقتصاد ساخته شده،
یک سیستم در داخل خود آن است.
11:31
At seaدریا, I had to understandفهمیدن
complexپیچیده systemsسیستم های.
228
679320
2902
در دریا مجبور بودم سیستم های پیچیده را متوجه شوم.
11:34
I had to take multipleچندگانه inputsورودی ها,
229
682222
1878
باید چندین ورودی گرفته،
11:36
I had to processروند them,
230
684100
1512
آنها را پردازش کرده،
11:37
and I had to understandفهمیدن the systemسیستم to winپیروزی.
231
685612
2888
و سیستم را متوجه شوم تا پیروز شوم.
11:40
I had to make senseاحساس of it.
232
688500
1733
باید آن را درک می کردم.
11:42
And as I lookedنگاه کرد at our globalجهانی است economyاقتصاد,
I realizedمتوجه شدم it too is that systemسیستم,
233
690233
4063
با نگاه کردن به اقتصاد جهانی متوجه شدم که آن هم همان سیستم است.
11:46
but it's a systemسیستم that effectivelyبه طور موثر
can't runاجرا کن in the long termدوره.
234
694296
4412
ولی این سیستمی است که برای طولانی مدت کار نمی کند.
11:50
And I realizedمتوجه شدم we'veما هستیم been perfectingتکمیل
what's effectivelyبه طور موثر a linearخطی economyاقتصاد
235
698708
3761
و متوجه شدم که ما در حال ایده آل کردن یک اقتصاد خطی
11:54
for 150 yearsسالها,
236
702469
1870
برای ۱۵۰ سال هستیم،
11:56
where we take a materialمواد
out of the groundزمینی,
237
704339
2031
و ما مواد اولیه از زمین خارج کرده،
11:58
we make something out of it,
and then ultimatelyدر نهایت
238
706370
2508
توسط آن چیزی ساخته ،
و در نهایت
12:00
that productتولید - محصول getsمی شود thrownپرتاب شده away,
and yes, we do recycleبازیافت some of it,
239
708878
3274
آن محصول به بیرون انداخته میشود. بله بعضی از آنها بازیافت میشوند،
12:04
but more an attemptتلاش کنید to get out
what we can at the endپایان,
240
712152
2995
ولی بیشتر یک تلاشی است که،
12:07
not by designطرح.
241
715147
2206
ناموفق است. البته نه طراحی آن.
12:09
It's an economyاقتصاد that fundamentallyاساسا
can't runاجرا کن in the long termدوره,
242
717353
3204
یک اقتصاد است که اساسا در طولانی مدت کار نمی کند،
12:12
and if we know that we
have finiteمحدود materialsمواد,
243
720557
3033
و اگر بدانیم که مواد اولیه محدودی داریم،
12:15
why would we buildساختن an economyاقتصاد
that would effectivelyبه طور موثر use things up,
244
723590
3329
چرا باید اقتصادی بسازیم که اساسا مصرف دارد،
12:18
that would createايجاد كردن wasteدور ریختنی?
245
726919
1858
و تولید زباله می کند؟
12:20
Life itselfخودش has existedوجود داشت
for billionsمیلیاردها دلار of yearsسالها
246
728777
2925
خود زندگی برای میلیاردها سال وجود داشته
12:23
and has continuallyبه طور پیوسته adaptedسازگار
to use materialsمواد effectivelyبه طور موثر.
247
731702
3622
و به همواره برای استفاده از مواد اولیه خود را تغییر داده.
12:27
It's a complexپیچیده systemسیستم,
but withinدر داخل it, there is no wasteدور ریختنی.
248
735324
3321
یک سیستم پیچیده است ولی درون آن زباله ای نیست.
12:30
Everything is metabolizedمتابولیزه می شود.
249
738645
2229
همه چیز دگرگون می شود.
12:33
It's not a linearخطی economyاقتصاد
at all, but circularدایره ای.
250
741244
3539
آن اصلا یک اقتصاد خطی نیست. بله دایره ای است.
12:37
And I feltنمد like the childکودک in the gardenباغ.
251
745934
2997
و من احساس کردم مانند یک بچه در یک باغ هستم.
12:40
For the first time on this newجدید journeyسفر,
I could see exactlyدقیقا where we were headedهدایت.
252
748931
4667
برای اولین بار در این سفر جدید میتوانستم
دقیقا ببینم به کدام سمت میرویم.
12:45
If we could buildساختن an economyاقتصاد that would
use things ratherنسبتا than use them up,
253
753598
3784
اگر می توانستیم اقتصادی بسازیم
که مواد را استفاده کند ولی تمام نکند،
12:49
we could buildساختن a futureآینده that really
could work in the long termدوره.
254
757382
3228
میتوانستیم آینده ای بسازیم
که واقعا مناسب طولانی مدت باشد.
12:52
I was excitedبرانگیخته.
255
760610
1904
من هیجان زده بودم.
12:54
This was something to work towardsبه سمت.
256
762514
2159
این چیزی بود که باید برای آن کار میکردم.
12:56
We knewمی دانست exactlyدقیقا where we were headedهدایت.
We just had to work out how to get there,
257
764673
3777
دقیقا میدانستیم به کدام سمت می رفتیم،
فقط لازم بود چطور باید به آنجا رسید،
13:00
and it was exactlyدقیقا with this in mindذهن
258
768450
1930
و دقیقا با این فکر بود که
13:02
that we createdایجاد شده the Ellenالن MacArthurمک آرتور
Foundationپایه in Septemberسپتامبر 2010.
259
770380
3715
موسسه Ellen McArthur را در سال ۲۰۱۰ تاسیس کردیم.
13:07
Manyبسیاری schoolsمدارس of thought fedتغذیه شده our thinkingفكر كردن
and pointedخاطر نشان to this modelمدل:
260
775485
3863
بسیاری مکتب های فکری ما را به سمت این مدل هدایت کردند:
13:11
industrialصنعتی symbiosisهمزیستی, performanceکارایی economyاقتصاد,
sharingبه اشتراک گذاری economyاقتصاد, biomimicryبیومیمیکری,
261
779348
4620
همزیستی صنعتی، اقتصاد کارایی، اقتصاد مشارکتی، طراحی زیستی،
13:15
and of courseدوره, cradle-to-cradleگهواره تا گهواره designطرح.
262
783968
2756
و البته طراحی چرخه ای.
13:18
Materialsمواد would be definedتعریف شده است
as eitherیا technicalفنی or biologicalبیولوژیکی,
263
786894
3685
مواد اولیه به عنوان فنی یا زیستی تعریف می شدند،
13:22
wasteدور ریختنی would be designedطراحی شده out entirelyبه طور کامل,
264
790579
3021
زباله کاملا حذف شده بود.
13:25
and we would have a systemسیستم
that could functionعملکرد
265
793600
2512
و ما یک سیستمی داشتیم که کاملا
13:28
absolutelyکاملا in the long termدوره.
266
796112
2182
در طولانی مدت کار می کرد.
13:30
So what could this economyاقتصاد look like?
267
798294
2067
خوب این اقتصاد چطور به نظر می آمد؟
13:33
Maybe we wouldn'tنمی خواهم buyخرید lightسبک fittingsاتصالات,
but we'dما می خواهیم payپرداخت for the serviceسرویس of lightسبک,
268
801151
3938
شاید حباب های لامپ نمی خریدیم
ولی سرویس برق را پرداخت میکردیم،
13:37
and the manufacturersتولید کنندگان
would recoverبهبود پیدا کن the materialsمواد
269
805089
2443
و تولید کنندگان از مواد اولیه دوباره استفاده می کردند
13:39
and changeتغییر دادن the lightسبک fittingsاتصالات
when we had more efficientکارآمد productsمحصولات.
270
807532
3161
و حباب ها را تعویض کنیم،
وفتی محصولات موثر تری داشتیم.
13:42
What if packagingبسته بندی was so nontoxicغیر سمی
it could dissolveانحلال in waterاب
271
810693
3297
چه اتفاقی می افتاد اگر بسته بندی
غیرسمی بود که در آب حل می شد
13:45
and we could ultimatelyدر نهایت drinkنوشیدن it?
It would never becomeتبدیل شدن به wasteدور ریختنی.
272
813990
3112
و می توانستیم در نهایت آن را بنوشیم؟
آن هرگز زباله نمی‌شد.
13:49
What if enginesموتورها were re-manufacturableدوباره تولید می شود,
273
817102
2113
چه اتفاقی می افتاد اگر موتور ها قابلیت تولید دوباره داشتند،
13:51
and we could recoverبهبود پیدا کن
the componentجزء materialsمواد
274
819215
2275
و می توانستیم اجزای اولیه آنها را بازیافت کرده
13:53
and significantlyبه طور قابل ملاحظه reduceكاهش دادن energyانرژی demandتقاضا.
275
821490
2230
و درخواست انرژی را به شدت کاهش دهیم.
13:55
What if we could recoverبهبود پیدا کن componentsاجزاء
from circuitمدار boardsتخته ها, reutilizeمجددا استفاده کنید them,
276
823720
3440
چه اتفاقی می افتاد اگر اجزای مدارهای الکترونیکی
را دوباره استفاده کنیم،
13:59
and then fundamentallyاساسا recoverبهبود پیدا کن
the materialsمواد withinدر داخل them
277
827160
2663
و نهایتا اجزای داخلی آنها را
14:01
throughاز طریق a secondدومین stageمرحله?
278
829823
1402
در یک مرحله دیگر بازیافت کنیم؟
14:03
What if we could collectجمع کن
foodغذا wasteدور ریختنی, humanانسان wasteدور ریختنی?
279
831225
2292
چه اتفاقی می افتاد اگر زباله های انسانی و غذا را جمع می کردیم؟
14:05
What if we could turnدور زدن that
into fertilizerکود, heatحرارت, energyانرژی,
280
833517
3181
و آنها را به کود، گرما و انرژی تبدیل می کردیم؟
14:08
ultimatelyدر نهایت reconnectingاتصال مجدد nutrientsمواد مغذی systemsسیستم های
281
836698
2996
و در نهایت سیستم های غذایی را به هم وصل میکردیم
14:11
and rebuildingبازسازی naturalطبیعی است capitalسرمایه، پایتخت?
282
839694
3111
و سرمایه های طبیعی ایجاد میکردیم؟
14:14
And carsماشین ها -- what we want
is to moveحرکت around.
283
842805
2902
و اتومبیل -چیزی که میخواهیم ما را جا به جا کند.
14:17
We don't need to ownخودت
the materialsمواد withinدر داخل them.
284
845707
2643
لازم نیست تا صاحل مواد اولیه آنها شویم.
14:20
Could carsماشین ها becomeتبدیل شدن به a serviceسرویس
285
848350
1639
آیا ماشین ها می توانند به سرویسی تبدیل شوند
14:21
and provideفراهم کند us with
mobilityتحرک in the futureآینده?
286
849989
2554
و جا به جایی را در آینده برای ما فراهم کنند؟
14:25
All of this soundsبرای تلفن های موبایل amazingحیرت آور, but these
aren'tنه just ideasایده ها, they're realواقعی todayامروز,
287
853033
4197
همه این ها شگفت انگیز به نظر میرسند،
اما اینها فقط ایده نیستند و امروزه واقعی هستند،
14:29
and these lieدروغ at the forefrontخط مقدم
of the circularدایره ای economyاقتصاد.
288
857230
2720
و اینها در جلوی اقتصاد چرخه ای هستند.
14:31
What liesدروغ before us is to expandبسط دادن them
and scaleمقیاس them up.
289
859950
4504
چیزی که در مقابل ما است این است
که با مقیاس دادن آن را گسترش دهیم.
14:36
So how would you shiftتغییر مکان
from linearخطی to circularدایره ای?
290
864454
2975
حالا چطور از خطی به دایره ای تغییر می کنید؟
14:39
Well, the teamتیم and I at the foundationپایه
thought you mightممکن want to work
291
867899
3296
خوب تیم ما و من در موسسه فکر کردیم ممکن است بخواهید
14:43
with the topبالا universitiesدانشگاه ها in the worldجهان,
292
871195
1874
با بهترین دانشگاه ها،
14:45
with leadingمنتهی شدن businessesکسب و کار withinدر داخل the worldجهان,
293
873069
2020
با شرکت های نامدار،
14:47
with the biggestبزرگترین conveningبرگزاری
platformsسیستم عامل ها in the worldجهان,
294
875089
2348
و بزرگترین پلتفرم های برگزاری در دنیا کار کنید،
14:49
and with governmentsدولت ها.
295
877437
1002
و با دولت ها.
14:50
We thought you mightممکن want
to work with the bestبهترین analystsتحلیلگران
296
878439
2620
فکر کردیم ممکن است بخواهید با بهترین تحلیل کنندگان کار کنید
14:53
and askپرسیدن them the questionسوال,
297
881059
1254
و از آن ها بپرسید،
14:54
"Can the circularدایره ای economyاقتصاد decoupleجدا کردن
growthرشد from resourceمنابع constraintsمحدودیت ها?
298
882313
3201
"آیا اقتصاد دایره ای می تواند رشد را از محدودیت منابع جدا کند؟
14:57
Is the circularدایره ای economyاقتصاد ableتوانایی
to rebuildبازسازی naturalطبیعی است capitalسرمایه، پایتخت?
299
885514
3622
آیا اقتصاد چرخه ای می تواند سرمایه های طبیعی را بازسازی کند؟
15:01
Could the circularدایره ای economyاقتصاد
replaceجایگزین کردن currentجاری chemicalشیمیایی fertilizerکود use?"
300
889136
3645
آیا می تواند جایگزین استفاده کود های شیمیایی کنونی شود؟"
15:04
Yes was the answerپاسخ to the decouplingجدا کردن,
301
892781
2346
جواب به جدا سازی ٬بله٬ بود
15:07
but alsoهمچنین yes, we could replaceجایگزین کردن
currentجاری fertilizerکود use
302
895127
3018
اما جواب به جایگزینی کودهای کنونی بله بود
15:10
by a staggeringسرسام آور 2.7 timesبار.
303
898145
3785
با ضریب ۲/۷.
15:14
But what inspiredالهام گرفته me mostاکثر
about the circularدایره ای economyاقتصاد
304
902690
2560
اما چیزی که من را درباره اقتصاد چرخه ای شگفت زده کرد
15:17
was its abilityتوانایی to inspireالهام بخشیدن youngجوان people.
305
905250
2989
توانایی الهام بخشیدن به جوانان بود.
15:20
When youngجوان people see the economyاقتصاد
throughاز طریق a circularدایره ای lensلنز,
306
908779
3135
وقتی جوانان اقتصاد را از دوربین چرخه ای می بینند،
15:23
they see brandنام تجاری newجدید opportunitiesفرصت ها
on exactlyدقیقا the sameیکسان horizonافق.
307
911914
4536
آنها موقعیت های جدیدی را بر روی همان افق می بینند.
15:28
They can use theirخودشان creativityخلاقیت
and knowledgeدانش
308
916488
2605
آنها می توانند از خلاقیت و دانش خود استفاده کنند
15:31
to rebuildبازسازی the entireکل systemسیستم,
309
919093
2387
تا این سیستم را از نو بسازند،
15:33
and it's there for the takingگرفتن right now,
310
921480
2113
و این امکان الان وجود دارد،
15:35
and the fasterسریعتر we do this, the better.
311
923593
2456
هرچه زودتر آن را انجام دهیم، بهتر.
15:38
So could we achieveرسیدن this
in theirخودشان lifetimesطول عمر?
312
926049
3070
آیا می توانیم آن را در عمر خود انجام دهیم؟
15:41
Is it actuallyدر واقع possibleامکان پذیر است?
313
929119
2136
آیا واقعا امکان پذیر است؟
15:43
I believe yes.
314
931255
1510
من معتقدم بله.
15:45
When you look at the lifetimeطول عمر of
my great-grandfatherپدر پدربزرگ, anything'sچیزی هست possibleامکان پذیر است.
315
933105
3839
وقتی به عمر پدر پدر بزرگم نگاه می کنید
می بینید که هر چیزی ممکن است.
15:49
When he was bornبدنیا آمدن, there were only
25 carsماشین ها in the worldجهان;
316
937574
3736
وقتی ما متولد شدیم فقط ۲۵ خودرو در دنیا وجود داشت:
15:53
they had only just been inventedاختراع شده است.
317
941310
2430
آنها تازه اختراع شده بودند
15:55
When he was 14, we flewپرواز کرد
for the first time in historyتاریخ.
318
943740
3931
وقتی من ۱۴ سال داشتم اولین پرواز تاریخ اتفاق افتاد.
15:59
Now there are 100,000 charterمنشور flightsپرواز
319
947671
2489
حالا روزانه ۱۰۰ هزار
16:02
everyهرکدام singleتنها day.
320
950160
1946
پرواز چارتر وجود دارد.
16:04
When he was 45, we builtساخته شده
the first computerکامپیوتر.
321
952106
3994
وقتی او ۴۵ سال داشت اولین کامپیوتر ساخته شد
16:08
Manyبسیاری said it wouldn'tنمی خواهم catchگرفتن on,
but it did, and just 20 yearsسالها laterبعد
322
956100
3157
خیلی افراد گفتند که تداوم نخواهد داشت،
ولی اینطور نبود و درست بیست سال بعد
16:11
we turnedتبدیل شد it into a microchipمیکروچاپ
323
959257
2021
ما آن را تبدیل به یک ریز پردازنده کردیم
16:13
of whichکه there will be thousandsهزاران نفر
in this roomاتاق here todayامروز.
324
961278
4202
که امروز هزاران عدد از آن در این اتاق هستند.
16:17
Tenده yearsسالها before he diedفوت کرد,
we builtساخته شده the first mobileسیار phoneتلفن.
325
965480
2879
۱۰ سال قبل از مرگ او ما اولین تلفن همراه را ساختیم.
16:20
It wasn'tنبود that mobileسیار, to be fairنمایشگاه,
326
968359
1974
خیلی همراه نبود،‌ در حقیقت،
16:22
but now it really is,
327
970333
1974
ولی حالا واقعا هست،
16:24
and as my great-grandfatherپدر پدربزرگ
left this Earthزمین, the Internetاینترنت arrivedوارد شد.
328
972307
3970
و وقتی پدر پدر بزرگم این دنیا را رها کرد اینترنت از راه رسید.
16:28
Now we can do anything,
329
976277
2113
حالا ما می توانیم هر کاری انجام دهیم،
16:30
but more importantlyمهم است,
330
978390
1280
اما مهم تر از آن،
16:31
now we have a planطرح.
331
979670
2315
حالا ما یک هدف داریم.
16:33
Thank you.
332
981985
2005
ممنون.
16:36
(Applauseتشویق و تمجید)
333
984640
8641
(تشویق حاضرین)
Translated by Hajar Almasi
Reviewed by soheila Jafari

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Dame Ellen MacArthur - Circular economy advocate
After setting a record for sailing around the world, Dame Ellen MacArthur has turned her attention toward creating a more "circular" economy -- where resources and power recirculate and regenerate.

Why you should listen

It's a tradition among British citizens: If you circumnavigate the globe by sail, you'll earn royal honors. Ellen MacArthur was made a dame in 2005 after the fastest solo sail around the world. But when you sail alone around the world, things come into focus. Dame Ellen, at the top of her sailing career, had become acutely aware of the finite nature of the resources our linear economy relies on.

In 2010, she launched the Ellen MacArthur Foundation, which works with education and business to accelerate the transition to a regenerative circular economy. She also runs the Ellen MacArthur Cancer Trust, using sailing to build confidence for kids following cancer treatment.

More profile about the speaker
Dame Ellen MacArthur | Speaker | TED.com