ABOUT THE SPEAKER
Robin Morgan - Poet and activist
The former editor-in-chief of Ms., Robin Morgan published the classic "Sisterhood Is Powerful" anthologies.

Why you should listen

Poet, author, editor and activist Robin Morgan has published more than 20 books, including the Sisterhood Is Powerful anthologies, the best-selling The Demon Lover: The Roots of Terrorism, and six books of poetry. The recipient of the National Endowment for the Arts Prize (Poetry) and other honors, and the former editor-in-chief of Ms., she cofounded (with Simone de Beauvoir) the Sisterhood Is Global Institute and cofounded (with Jane Fonda and Gloria Steinem) the Women's Media Center.

She hosts Women's Media Center Live with Robin Morgan, a nationally syndicated radio program with a global audience on iTunes and www.WMCLive.com. Her just-finished book, Dark Matter: New Poems, is due out in 2016.

More profile about the speaker
Robin Morgan | Speaker | TED.com
TEDWomen 2015

Robin Morgan: 4 powerful poems about Parkinson's and growing older

رابین مورگان: چهارشعر قدرتمند درباره بیماری پارکینسون و پیر شدن

Filmed:
1,079,331 views

زمانی که رابین مورگان شاعر خود را در حال مبارزه با بیماری پارکینسون یافت، تجربیات خود را در قالب چهار شعر بسیار قدرتمند سرود -- مراقبه بر سن و سال، از دست دادن، و نیروی ساده‎ی توجه.
- Poet and activist
The former editor-in-chief of Ms., Robin Morgan published the classic "Sisterhood Is Powerful" anthologies. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
When I was only threeسه or fourچهار,
0
817
2444
وقتی فقط سه یا چهار ساله بودم،
00:15
I fellسقوط in love with poetryشعر,
1
3285
2468
عاشق شعر شدم،
00:17
with the rhythmsریتم ها
and the musicموسیقی of languageزبان;
2
5777
3111
با وزن و آهنگ کلام،
00:20
with the powerقدرت of metaphorاستعاره and of imageryتصاویر,
3
8912
3643
با قدرت استعاره و تشبیه،
00:24
poetryشعر beingبودن the essenceذات
of communicationارتباطات --
4
12579
2762
شعر ذات ارتباط است --
00:27
the disciplineانضباط, the distillationتقطیر.
5
15365
2707
نظم، عصاره.
00:30
And all these yearsسالها laterبعد,
the poemsاشعار I'll readخواندن todayامروز
6
18999
2962
و بعد از این همه سال،
اشعاری که امروز می خوانم
00:33
are from my just-finishedفقط به پایان رسید
seventhهفتم bookکتاب of poetryشعر.
7
21985
3301
از کتاب هفتم اشعارم است که به تازگی
به اتمام رسیده.
00:38
Well, fiveپنج yearsسالها agoپیش, I was diagnosedتشخیص داده شده
with Parkinson'sپارکینسون diseaseمرض.
8
26199
4127
خوب، پنج سال پیش،
بیماری پارکینسون در من تشخیص داده شد.
00:42
Thoughگرچه there's no cureدرمان yetهنوز,
9
30874
1920
با اینکه هنوز درمانی قطعی
برای این وجود ندارد،
00:44
advancesپیشرفت in treatmentرفتار
are really impressiveچشمگیر.
10
32818
2786
پیشرفتهای درمانی
واقعاً قابل توجه است.
00:47
But you can imagineتصور کن
that I was appalledترسناک to learnیاد گرفتن
11
35985
2990
اما می توانید تصور کنید
که ترسیدم وقتی فهمیدم
00:50
that womenزنان are largelyتا حد زیادی
left out of researchپژوهش trialsآزمایش های,
12
38999
4494
زنان به شکلی عمده از آزمایش های
پژوهشی کنار گذاشته شده اند،
00:55
despiteبا وجود gender-specificجنسیت خاص
medicalپزشکی findingsیافته ها havingداشتن demonstratedنشان داده شده
13
43517
3521
در حالی که یافته های پزشکی
با در نظر گرفتن جنسیت نشان داده
00:59
that we are not actuallyدر واقع just smallکوچک menمردان --
14
47062
2659
که ما در واقع مردان کوچکی نیستیم --
01:01
(Laughterخنده)
15
49746
2096
(خنده حضار)
01:03
who happenبه وقوع پیوستن to have
differentناهمسان reproductiveباروری systemsسیستم های.
16
51866
3252
که تصادفا دستگاه تناسلی
متفاوتی دارند.
01:07
Gender-specificجنسیت خاص medicineدارو
is good for menمردان, too.
17
55142
2829
پزشکی منطبق بر جنسیت
برای مردان هم خوب است.
01:10
But you bringآوردن to a crisisبحران
the personفرد you alreadyقبلا are,
18
58325
4753
اما خودت را به چالش می‎کشی،
01:15
includingشامل the, yes, momentumتکانه
that you've learnedیاد گرفتم to invokeفراخوانی
19
63102
3873
همراه با میلت به «بله گویی»
که یاد گرفته ای تا التماس کنی
01:18
throughاز طریق passionateپرشور caringمراقبت
and throughاز طریق actionعمل,
20
66999
3309
از راه توجه های احساسی و در کارهایت،
01:22
bothهر دو of whichکه requireنیاز
but alsoهمچنین createايجاد كردن energyانرژی.
21
70332
4368
و هر دو در حالی که به انرژی نیاز دارند
مولد انرژی هستند.
01:27
So as an activistفعال, I beganآغاز شد workingکار کردن
with the Parkinson'sپارکینسون Diseaseمرض Foundationپایه --
22
75470
4286
بنابراین به عنوان فعال حقوق زنان، کار خود
را با بنیاد بیماری پارکینسون آغاز کردم --
01:31
that's pdfپی دی اف.orgاردن --
23
79780
2181
که همان PDF.org است --
01:33
to createايجاد كردن a majorعمده initiativeابتکار عمل to put womenزنان
on the Parkinson'sپارکینسون diseaseمرض mapنقشه.
24
81985
6739
تا حرکتی برای تعیین جایگاه زنان در مسیر
مقابله با بیماری پارکینسون ایجاد کنم.
01:41
And as a poetشاعر, I beganآغاز شد workingکار کردن
with this subjectموضوع matterموضوع,
25
89819
3225
و به عنوان یک شاعر، کارم را
با عنوان این موضوع شروع کردم،
01:45
findingیافته it tragicغم انگیز, hilariousخنده دار,
sometimesگاه گاهی even joyfulشاد.
26
93068
4724
که برای من غم انگیز، مضحک،
و گاهی حتی شادی بخش بود.
01:50
I do not feel diminishedکاسته by Parkinson'sپارکینسون;
27
98136
2587
من با پارکینسون احساس نقصان نمی کنم؛
01:52
I feel distilledریخته گری by it,
28
100747
2625
احساس می کنم عصاره ام را می گیرد،
01:55
and I actuallyدر واقع very much
like the womanزن I'm distillingتقطیر into.
29
103396
4438
و من واقعا به زنی که قطره قطره به آن
تبدیل می‎شوم علاقه ‎مندم.
02:01
"No Signsعلائم of Struggleتقلا"
30
109528
1901
«هیچ نشانی از تقلا نیست»
02:04
Growingدر حال رشد smallکوچک requiresنیاز دارد enormityعظیم of will:
31
112569
4050
کوچک شدن نیازمند پررویی است:
02:08
just sittingنشسته still
in the doctor'sدکتر waitingدر انتظار roomاتاق
32
116643
2588
آرام منتظر شدن در اتاق انتظار پزشک
02:11
watchingتماشا کردن the futureآینده shuffleزدن in and out,
33
119255
3586
و تماشای آینده ای که می آید و می رود،
02:14
watchingتماشا کردن it stoopخم شدن; stareخیره شدن at you
34
122865
2743
می بینی که خم می‎شود؛ به تو خیره است
02:17
while you try not to look.
35
125632
1962
در حالی که تو چشم از او می‎گردانی.
02:20
Rareنادر is an exchangeتبادل:
36
128213
1643
کمیابی یک معامله است:
02:21
a smileلبخند of briefمختصر, wryکثیف recognitionبه رسمیت شناختن.
37
129880
3143
لبخندی کوتاه، تاییدی کنایه آمیز.
02:25
You are the newجدید kidبچه on the blockمسدود کردن.
38
133917
1799
تو در این محله کودکی تازه واردی.
02:28
Everyoneهر کس here was you onceیک بار.
39
136192
2160
هر کسی اینجا زمانی خود تو بوده.
02:30
You are still learningیادگیری that growingدر حال رشد smallکوچک
requiresنیاز دارد a largenessبزرگ بودن of spiritروح
40
138791
4207
و تو هنوز می‎آموزی که کوچک شدن نیازمند
بزرگی روح است.
02:35
you can't fitمناسب into yetهنوز:
41
143022
2459
هنوز با محیط منطبق نشده ای:
02:37
acceptanceپذیرش of irritatingتحریک کننده help
from those who love you;
42
145505
3949
پذیرفتن کمکی آزار دهنده از کسانی که
دوستت دارند؛
02:41
givingدادن way and over, but not up.
43
149478
3084
کنار رفتن و رها کردن، اما نه تسلیم شدن.
02:45
You've swallowedبلعیده hardسخت the contentsفهرست
of the "Drinkنوشیدن Me" bottleبطری,
44
153494
3228
به سختی محتویات بطری "مرا بنوش" را
سر کشیده‎ای،
02:48
and feltنمد yourselfخودت shrinkکوچک شدن.
45
156746
2185
و کوچک شدن خود را احساس کرده‎ای.
02:51
Now, familiarآشنا furnitureمبلمان loomsلوم ها,
46
159576
2743
اکنون، اثاثیه آشنا محو می شوند،
02:54
floorsطبقه tiltشیب, and doorknobsدستگیره ها yieldبازده only
when wrestledمبارزه کرد roundدور with bothهر دو handsدست ها.
47
162343
4786
کف اتاق کج شده و دستگیره در را تنها
با تلاش دو دست می‎چرخانی.
02:59
It demandsخواسته ها colossalعظیم patienceصبر,
all this growingدر حال رشد smallکوچک:
48
167685
4870
این کوچک شدن نیاز به صبری عظیم دارد:
03:04
your diminishedکاسته sleepبخواب at night,
49
172579
1896
خواب کوتاه شبانه‎ات،
03:06
your handwritingدست خط, your voiceصدای, your heightارتفاع.
50
174499
3429
دست خط ، صدا و قدت.
03:10
You are more the incredibleباور نکردنی
shrinkingکوچک شدن womanزن
51
178668
3225
بیشتر به یک زن بسیار کوچک شباهت داری
03:13
than the Buddhistبودایی mysticعارف,
sereneبی رحم, makingساخت do with lessکمتر.
52
181917
3923
تا یک عارف بودایی، که بی سر و صدا
با کم می‎سازد.
03:17
Lessکمتر is not always more.
53
185864
2781
کم همیشه بیش نیست.
03:21
Yetهنوز in this emptyingتخلیه spaceفضا,
spaceفضا glimmersچشمک زدن,
54
189560
4580
اما در این فضای در حال خالی شدن،
کورسویی از فضا،
03:26
becomingتبدیل شدن به visibleقابل رویت.
55
194164
1634
در حال نمایان شدن است.
03:28
Here is a placeمحل behindپشت the eyesچشم ها
of those accustomedعادت کرده است
56
196115
3359
اینجا در پس دو چشم آنهایی که عادت کرده اند
03:31
by what some would call diminishmentکاهش.
57
199498
3269
فضایی است که بعضی آن را خوار شدن می‎نامند.
03:35
It is a placeمحل of mercilessبی رحم poetryشعر,
58
203468
3675
این، مکانی است برای اشعار بی ترحم،
03:39
a giftهدیه of presenceحضور previouslyقبلا ignoredنادیده گرفته شد,
59
207167
3319
تحفه برای وجودی
که قبلا نادیده گرفته شده،
03:42
drownedغرق شد in the dailyروزانه clutterکلفت.
60
210510
2069
که در غوغای روزمره غرق شده است.
03:45
Here everyهرکدام gestureژست needsنیاز دارد intentionقصد,
61
213357
3081
اینجا هر حرکتی نیازمند قصدی است،
03:48
is aliveزنده است with consciousnessآگاهی.
62
216462
2006
و زنده به آگاهی است.
03:50
Nothing is automaticاتوماتیک.
63
218886
1460
هیچ چیز خودکار نیست.
03:53
You can spotنقطه it
in the provocationتحریک of a buttonدکمه,
64
221192
3469
می توانی آن را در فشار دادن
یک کلید مشاهده کنی،
03:56
an armبازو pokingتکان دادن at a sleeveآستین,
65
224685
2213
بازویی که آستین را می کشد،
03:58
a balancingتعادل actعمل کن at a night-timeشبانه curbمحدود کردن
while negotiatingمذاکره the darkتاریک است.
66
226922
4349
تعادلی سخت در محدوده شب
وقتی که در تاریکی تقلا می کنی
04:04
Featsشاهکارهای of suchچنین modestفروتن valorبا ارزش,
67
232133
3034
شاهکاری از شجاعت و تواضع،
04:07
who would suspectمشکوک them to be exercisesتمرینات
in an intimateصمیمی, fierceشدید disciplineانضباط,
68
235191
5304
که شک دارد آیا آنها صمیمانه
انضباطی سخت را تمرین می کنند،
04:12
a metaphysicsمتافیزیک of beingبودن relentlesslyبی وقفه awareمطلع?
69
240519
3301
آیا وجود ماورائی آگاهی خستگی ناپذیری دارد؟
04:16
Suchچنین understatedتقلیل یافته powerقدرت here,
70
244667
2785
چه توانی اینجا نادیده گرفته شده،
04:19
in these totteringکثیف dancersرقاصان
who exertاعمال stupendousعجیب و غریب effortتلاش
71
247476
4288
این رقصندگان لرزانی
که تلاش شکفت انگیزی می کنند
04:23
on tasksوظایف mostاکثر viewچشم انداز as insignificantناچیز.
72
251788
3086
برای کارهایی که بی ارزش انگاشته می شود.
04:27
Suchچنین quietساکت beautyزیبایی here, in these,
73
255572
3341
چه زیبایی پنهانی اینجاست، در اینها،
04:30
my soft-voicedصدای نرم, stiff-limbedسفت و سخت people;
74
258937
4273
آدمهای صدا مخملی و افلیج من؛
04:35
suchچنین resolveبرطرف کردن maskedماسک شده by eachهر یک placidآرامش faceصورت.
75
263234
3698
که ماسکی از متانت بر چهره دارید.
04:39
There is immensityعظمت requiredضروری
in growingدر حال رشد smallکوچک,
76
267937
4593
برای کوچک شدن به عظمت لازم است،
04:44
so bentخم شده on suchچنین unbendingبی نظیر graceرحمت.
77
272554
3011
پس خم شو در برابر چنین ایستادگی زیبایی.
04:48
(Applauseتشویق و تمجید)
78
276020
6299
(تشویق حضار)
04:54
Thank you.
79
282343
1578
متشکرم.
04:55
This one is calledبه نام
"On Donatingکمک مالی My Brainمغز to Scienceعلوم پایه."
80
283945
3183
این یکی "در اهدای مغزم به دانش"
نام دارد.
04:59
(Laughterخنده)
81
287152
1192
( خنده حضار)
05:01
Not a problemمسئله.
82
289058
1196
ممنونم.
05:03
Skipپرش over all the pagesصفحات
reassuringاطمینان بخش است religiousدینی people.
83
291349
3513
ورق هایی که خیال مومنین را
راحت می کنن را رها کن.
05:07
Alreadyقبلا، پیش از این a universalجهانی است donorاهدا کننده:
kidneysکلیه ها, corneasقرنیه, liverکبد, lungsریه ها,
84
295280
3756
خونت را به همه اهدا می کنی:
کلیه ها، قرنیه چشمها، کبد، ششها،
05:11
tissueبافت, heartقلب, veinsرگه ها, whateverهر چه.
85
299060
2222
بافت، قلب، رگ، همه چیز را.
05:14
Oddفرد that the modestفروتن brainمغز never
imaginedتصور its uniqueمنحصر بفرد valueارزش in researchپژوهش,
86
302097
5478
عجیب است که این مغز متواضع هیچوقت
ارزش بی همتایش را در تحقیق نمی دانست
05:19
maybe savingصرفه جویی در someoneکسی elseچیز دیگری from what it is
they're not quiteکاملا sure I have.
87
307599
4314
شاید نجات کسی دیگر از آنچه هست
گرچه مطمئن نیستند که می توانم.
05:23
Flatteringدوست داشتنی, that.
88
311937
1233
از خودم تعریف کردم.
05:25
So fillپر کن in the formsتشکیل می دهد,
89
313673
2145
پس فرم ها را پر می کنی،
05:27
drillمته throughاز طریق the answersپاسخ ها,
90
315842
1859
و پاسخ ها را می کاوی،
05:29
trillتلخ out a blitheبله spiritروح.
91
317725
1963
حیران از این روح شاد.
05:32
And sliceتکه me, diceتاس me,
spreadانتشار دادن me on your slidesاسلایدها.
92
320021
3979
و تکه تکه ام کن، ببرم،
و روی صفحه پخشم کن.
05:36
Find what I'm tryingتلاش کن to tell you.
93
324703
1963
ببین که چه می خواهم به تو بگویم.
05:38
Earnبدست آوردن me, learnیاد گرفتن me, scanاسکن کردن me,
squintکج شدن throughاز طریق your lensلنز.
94
326994
4997
به دستم آور، یادم بگیر، مرورم کن،
زیر ذره بین، چشمانت را تنگ کن،
05:44
Uncoverبرملا کردن what I'd hintاشاره کردن at if I could.
95
332015
2679
اگر توانسته ام اشاره ای کنم
آن را آشکار کن.
05:46
Be my guestمهمان, do your bestبهترین,
harvestمحصول me, trackمسیر the cluesسرنخ.
96
334718
4464
لطفا تلاشت را بکن،
خرمن مرا درو کن، نشانه ها را ندبال کن.
05:51
This was a good brainمغز while aliveزنده است.
97
339206
2474
مغر خوبی بودم در زندگی.
05:53
This was a brainمغز that paidپرداخت شده its duesهزینه ها.
98
341704
2356
این مغزتعهداتش را انجام داده.
05:56
So sliceتکه me, diceتاس me,
smearاسمیر me on your slidesاسلایدها,
99
344084
4891
تکه تکه ام کن، ببرم،
و روی صفحه پخشم کن.
06:00
stainرنگ آمیزی me, explainتوضیح me, drainزه کشی me like a cupفنجان.
100
348999
3521
رنگم کن، توضیحم بده،
از ساغرم بنوش.
06:04
Shareاشتراک گذاری me, hearشنیدن me:
101
352544
2076
به اشتراکم بگذار، مرا بشنو:
06:06
I want to be used
I want to be used
102
354644
2600
به کارم بگیر
به کارم بگیر
06:09
I want to be used
up.
103
357268
2046
می خواهم همبسترم شوی.
06:12
(Applauseتشویق و تمجید)
104
360395
2538
(تشویق حضار)
06:19
(Applauseتشویق و تمجید endsبه پایان می رسد)
105
367435
1825
( پایان تشویق)
06:21
And this one'sیک نفر calledبه نام "The Ghostشبح Lightسبک."
106
369669
2862
و این یکی را « نور جان» نامیده ام.
06:26
Litلیت from withinدر داخل is the soleتنها secureامن است way
107
374229
3550
تابیدن از درون، تنها راه امنی است
06:29
to traverseگذشتن darkتاریک است matterموضوع.
108
377803
1994
تا از ماده تاریک عبور کنی.
06:32
Some life formsتشکیل می دهد -- certainمسلم - قطعی mushroomsقارچ,
snailsحلزون ها, jellyfishعروس دریایی, wormsکرم ها --
109
380424
4997
برخی اشکال حیات -- نوعی از قارچ ها ،
حلزون ها، عروس دریایی، کرم ها --
06:37
glowدرخشان bioluminescentبیولومینسنت,
110
385445
2272
شب تابند،
06:39
and people as well;
111
387741
1769
و آدمها هم همینطور؛
06:41
we emitبیرون ریختن infra-redفرو سرخ lightسبک
from our mostاکثر lucentخوشحالی selvesخودت.
112
389534
4252
ما نور فرو سرخ می تابیم
از درون مشعشع مان.
06:46
Our tragedyتراژدی is we can't see it.
113
394676
2926
و مصیبت این است که خود نمی بینیم.
06:50
We see by reflectingمنعکس کننده.
114
398406
1852
ما انعکاس را می بینیم.
06:52
We need biofluorescenceبیوفلورسانس
to showنشان بده our trueدرست است colorsرنگ ها.
115
400972
3729
ما زیست تابش را می خواهیم
تا رنگ های واقعی مان را نشان دهیم.
06:57
Externalخارجي illuminationروشنایی can distortتحریف, thoughگرچه.
116
405400
3103
زیرا، روشنایی بیرونی آن را عوض می کند.
07:00
When gravityجاذبه زمین bendsخم می شود lightسبک,
117
408527
2002
وقتی جاذبه نور را منحرف می کند،
07:02
hugeبزرگ galaxyکهکشان clustersخوشه ها
can actعمل کن as telescopesتلسکوپ,
118
410553
3609
کهکشان های غول آسا
مثل تلسکوپ می مانند،
07:06
elongatingطولانی شدن backgroundزمینه imagesتصاویر
of starستاره systemsسیستم های to faintاز حال رفتن arcsقوس --
119
414186
5177
تصویر های پشتشان را مانند
کمان های کم نور، دراز می کنند --
07:11
a lensingلنز effectاثر
120
419387
1154
اثر بزرگنمایی
07:12
like viewingمشاهده distantدور streetخیابان lampsچراغ ها
throughاز طریق a glassشیشه of wineشراب.
121
420565
3943
مانند دیدن نور کم چراغ های خیابان
از میان لیوانی شراب.
07:17
A glassشیشه of wineشراب or two now makesباعث می شود me weaveبافت
122
425535
2707
با یکی دو لیوان شراب راهم را می یابم
07:20
as if actingبازیگری the drunkard'sمستی partبخشی;
123
428266
2862
انگار نقشی مستانه بازی می کنم؛
07:23
as if, besottedمشروب خورده with unrequitedبدون رضایت love
124
431152
3346
انگار، مسحور عشقی یک سویه ام
07:26
for the dynamicپویا Turnerترنر canvassesطوطی ها
spiedجاسوسی کرد out by the Hubbleهابل,
125
434522
4085
زنده مثل نقاشی های «ترنر»
که تلسکوپ هابل در اطراف کاویده،
07:30
I could lurchخرچنگ down a cityشهر streetخیابان setتنظیم
126
438631
2281
می توانم در خیابان های شهر تلو تلو بخورم
07:32
withoutبدون provokingتحریک
everyهرکدام pedestrianعابر پیاده walk-onپیاده روی stareخیره شدن.
127
440936
3919
بدون آنکه عابرانی که خیره می شوند
را عصبی کنم.
07:37
Stareخیره شدن as long as you need to.
128
445924
2000
هر قدر می خواهی خیره شو.
07:40
If you think about it, walkingپیاده روی,
even standingایستاده, is illogicalغیر منطقی است --
129
448442
5399
اگر بیاندیشی، راه رفتن،
حتی ایستادن، غیر منطقی است --
07:45
suchچنین tinyکوچک things, feetپا! --
130
453865
1976
این چیز های کوچک، پاها! --
07:47
(Laughterخنده)
131
455865
1917
( خنده حضار )
07:49
especiallyبه خصوص when one'sیک نفر bodyبدن
is not alآل dentedente anymoreدیگر.
132
457806
3911
مخصوصا وقتی
بدن یک نفر دیگر خام نیست.
07:53
(Laughterخنده)
133
461741
3586
( خنده حضار )
07:57
Besidesبعلاوه, creatureموجود of extremesافراط and excessاضافی,
134
465729
3122
به علاوه، مخلوق افراط و بیش خواهی،
08:00
I've always thought Apolloآپولو
beautifulخوشگل but boringحوصله سر بر,
135
468875
3036
همیشه فکر می کردم
آپولو زیبا و کسل کننده است،
08:03
and a bitبیت of a dumbگنگ blondeطلایی.
136
471935
1984
و کمی هم دست و پا چلفتی.
08:06
Dionysiansدیونیزیا don't do balanceتعادل.
137
474771
2977
آدمهای احساساتی متعادل نیستند.
08:10
Balanceتعادل, in other wordsکلمات,
has never been my strongقوی pointنقطه.
138
478923
3651
تعادل، به معنی دیگر،
نقطه قوتم نبوده.
08:15
But I digressهدر دادن.
139
483104
1168
اما از موضوع منحرف شدم.
08:16
More and more these daysروزها,
140
484296
1215
که این روزها بیشتر و بیشتر می شود،
08:17
digressionدیوانه seemsبه نظر می رسد
the mostاکثر directمستقیم routeمسیر throughاز طریق
141
485535
2998
انحراف به نظر، مستقیم ترین مسیر است
08:20
from where I've lostکم شده or foundپیدا شد myselfخودم
142
488557
2077
از جایی که خود را گم یا پیدا کرده ام
08:22
out of placeمحل, mindذهن, turnدور زدن, time.
143
490658
3691
جدای از محل، فکر، نوبت و زمان.
08:27
Placeمحل your footپا just so,
mindذهن how you turnدور زدن:
144
495222
4336
پایت را اینطوری بگذار،
به چرخیدنت توجه کن:
08:31
too swiftسریع a swivelمفصل گردنده can bringآوردن you down.
145
499582
2777
خیلی نرم، یک چرخش باعث افتادنت می شود.
08:35
Take your time usheringمعرفی the audienceحضار out,
146
503206
2928
کمی تامل کن و خود را از مخاطبین خلاص کن،
08:38
sayingگفت: goodbyeخداحافظ to the actorsبازیگران.
147
506158
2032
از بازیگران خداحافظی کن.
08:41
The ghostشبح lightسبک
148
509048
1151
نور جان
08:42
is what they call the singleتنها bulbلامپ
149
510223
1786
چیزی است که به یک لامپ تنها
08:44
hangingحلق آویز aboveدر بالا the bareلخت stageمرحله
in an emptyخالی theaterتئاتر.
150
512033
3601
که از سقف صحنه لخت
تئاترر خالی آویزان است می گویند.
08:48
In the emptyخالی theaterتئاتر of suchچنین a night,
151
516655
2313
در تئاتر خالی چنین شبی،
08:50
wakingبیدار شدن to meetملاقات no externalخارجی radianceتابش آفتاب,
152
518992
3818
راه می روی تا درخششی بیرونی را نبینی،
08:54
this is the finalنهایی struggleتقلا left to winپیروزی,
153
522834
3192
این آخرین مبارزه برای پیروزی است،
08:58
this the soleتنها beaconچراغ
to beckonباشه the darknessتاریکی in
154
526050
3235
این، تنها چراغ راهی است
که به تاریکی درون اشاره می کند
09:01
and let the restباقی مانده beginشروع,
155
529309
2645
و بگذار مابقی شروع شود،
09:03
this the lensلنز throughاز طریق whichکه at last
to see bothهر دو Selfخود and Other
156
531978
4953
این ذره بینی است که ازمیانش
خود و دیگران را می بینی
09:08
arrayedآرایه شده with the brightروشن است stainرنگ آمیزی
of originalاصلی sinگناه:
157
536955
4620
آراسته با لکه ای درخشان از گناه آغازین:
09:13
litروشن است from withinدر داخل.
158
541599
1452
از درون بتاب.
09:16
(Applauseتشویق و تمجید)
159
544870
6955
( تشویق حضار)
09:24
And this is the last one.
160
552725
1382
و این آخری است.
09:26
"This Darkتاریکی Hourساعت"
161
554639
1464
« این ساعت تاریک»
09:29
Lateاواخر summerتابستان, 4 A.M.
162
557513
2515
۴ صبح، آخر تابستان
09:32
The rainباران slowsکند می شود to a stop,
163
560674
2346
باران دارد قطع می شود،
09:35
drippingچکیدن still from the broadوسیع leavesبرگها
164
563044
2248
هنوز قطره، قطره از برگ های پهن
09:37
of blueآبی hostashostas unseenغیر قابل مشاهده است
in the garden'sباغ darkتاریک است.
165
565316
3187
هستاس آبی که در باغ دیده نمی شود می چکد،
09:41
Barefootپابرهنه, carefulمراقب باشید
on the slickنرمی slateتخته سنگ slabsاسلب ها,
166
569259
3694
پا برهنه، با دقت
روی سنگ های نرم و صاف،
09:44
I need no lightسبک, I know the way,
167
572977
3283
نیازی به نور ندارم، راه را می دانم،
09:48
stoopخم شدن by the mintنعنا bedبستر,
168
576284
1879
روی تختی از نعنا خم شده ام،
09:50
scoopچاقو a fistfulfistful of moistمرطوب earthزمین,
169
578187
2805
مشتی از خاک مرطوب زمین،
09:53
then gropeغرق شدن for a chairصندلی,
170
581016
1708
با دست بدنبال یک صندلی ام،
09:54
spreadانتشار دادن a shawlشال, and sitنشستن,
171
582748
2654
شالی پهن می کنم و می نشینم،
09:57
breathingنفس كشيدن in the wetمرطوب greenسبز Augustآگوست airهوا.
172
585426
3758
هوای سبز و مرطوب شهریور را تنفس می کنم.
10:02
This is the smallکوچک, still hourساعت
173
590240
2990
این ساعتی کوتاه و خلوت است
10:05
before the newspaperروزنامه
landsزمین ها in the vestibuleسالن like a grenadeنارنجک,
174
593254
3814
قبل از آنکه روزنامه
مانند نارنجکی در راهرو فرو افتد،
10:09
the phoneتلفن shrillsخجالتی, the computerکامپیوتر screenصفحه نمایش
blinksچشمک می زند and glaresجلوه های ویژه awakeبیدار.
175
597092
4571
تلفن جیغ زند و صفحه کامپیوتر
چشمک زند و روشن شود.
10:14
There is this hourساعت:
176
602643
2180
در این ساعت:
10:16
poemشعر in my headسر, soilخاک in my handدست:
177
604847
3976
شعری در سر، خاکی در دست:
10:20
unnamableناامن fullnessکامل بودن.
178
608847
1946
سرشار از چیزی بی نام.
10:23
This hourساعت, when bloodخون of my bloodخون
179
611662
2583
این ساعت، وقتی که خون خونم
10:26
boneاستخوان of boneاستخوان, childکودک grownرشد کرد
to manhoodانسانیت now --
180
614269
4032
استخوان استخوانم،
کودکی که اکنون مرد شده --
10:30
strangerغریبه, intimateصمیمی,
not distantدور but apartجدا از هم --
181
618325
5464
غریبه، صمیمی،
نه دور اما جدا --
10:35
liesدروغ safeبی خطر, off dreamingرویا پردازی melodiesملودی ها
182
623813
3734
آرام گرفته، بدون ترانه هایی در رویا
10:39
while love sleepsخوابیده است, safeبی خطر, in his armsبازوها.
183
627571
3529
وقتی که عشق ، آرام
درمیان بازوانش خوابیده.
10:43
To have come to this placeمحل,
184
631735
2605
تا به اینجا بیاید،
10:46
livedزندگی می کرد to this momentلحظه:
185
634364
2091
در این لحظه زندگی کرده:
10:48
immeasurableبی اندازه lightnessسبک.
186
636479
2115
سبکی بی حد.
10:51
The densityچگالی of blackسیاه startsشروع می شود to blurتار شدن umberعدد.
187
639392
2921
تراکم ستارگان تاریک به رنگ عقیق تیره.
10:54
Tentativeپیش بینی شده, a cardinal'sکاردینال coloraturaرنگارنگ,
188
642789
2978
یک اپرای کاردینال تجربی،
10:57
then the mourningعزاداری dove'sکبوتر elegyelegy.
189
645791
2011
و بعد مرثیه ای برای کبوتر صبح.
11:00
Sableسبل glimmersچشمک زدن towardبه سمت greyخاکستری;
190
648390
2390
سیاهی به خاکستری سوسو می زند؛
11:02
objectsاشیاء emergeظهور, trailingعقب نشینی shadowsسایه ها;
191
650804
3168
اشیاء پدیدار می شوند، با سایه هایی در پی؛
11:05
night agesسنین towardبه سمت day.
192
653996
1975
شب پیربه سوی روشنایی می رود.
11:08
The cityشهر stirsصبر می کند.
193
656540
1466
و شهر به جنبش می آید.
11:10
There will be other dawnsسپیده دم,
nightsشب ها, gaudyگره خورده noonsظهر.
194
658958
3900
و سحر ها و شب ها، ظهر های توخالی
دیگری خواهد بود.
11:15
Likelyاحتمال دارد, I'll loseاز دست دادن my way.
195
663460
1957
احتمالا راهم را گم می کنم.
11:17
There will be stumblingتکان خوردن, fallingافتادن,
196
665860
2412
لغزش و سقوطی خواهد بود،
11:20
cursingلعنت کردن the darkتاریک است.
197
668296
1241
لعنتی در تاریکی.
11:22
Whateverهر چه comesمی آید,
198
670490
1620
هر چه بیاید،
11:24
there was this hourساعت when nothing matteredمهم است,
199
672134
3947
در این ساعت هیچ چیز مهم نبود،
11:28
all was unbearablyغیر قابل تحمل dearعزیزم.
200
676105
2681
همه اش بی تابانه عزیز است.
11:31
And when I'm doneانجام شده with daylightsنور روز,
201
679890
2226
و وقتی روزهای روشن را رها کردم،
11:34
should those who lovedدوست داشتنی me
grieveگریه کن too long a while,
202
682140
4961
آنهایی که دوستم داشتند
هر از چندی سوگواری میکنند،
11:39
let them rememberیاد آوردن that I had this hourساعت --
203
687125
3229
بگذار یادشان باشد
که این زمان ساعت من بود --
11:42
this darkتاریک است, perfectکامل hourساعت --
204
690378
3608
این ساعت تاریک، عالی --
11:46
and smileلبخند.
205
694010
1402
و بخند.
11:48
Thank you.
206
696418
1154
متشکرم.
11:49
(Applauseتشویق و تمجید)
207
697596
6352
( تشویق حضار)
Translated by Behdad Khazaeli
Reviewed by soheila Jafari

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Robin Morgan - Poet and activist
The former editor-in-chief of Ms., Robin Morgan published the classic "Sisterhood Is Powerful" anthologies.

Why you should listen

Poet, author, editor and activist Robin Morgan has published more than 20 books, including the Sisterhood Is Powerful anthologies, the best-selling The Demon Lover: The Roots of Terrorism, and six books of poetry. The recipient of the National Endowment for the Arts Prize (Poetry) and other honors, and the former editor-in-chief of Ms., she cofounded (with Simone de Beauvoir) the Sisterhood Is Global Institute and cofounded (with Jane Fonda and Gloria Steinem) the Women's Media Center.

She hosts Women's Media Center Live with Robin Morgan, a nationally syndicated radio program with a global audience on iTunes and www.WMCLive.com. Her just-finished book, Dark Matter: New Poems, is due out in 2016.

More profile about the speaker
Robin Morgan | Speaker | TED.com