ABOUT THE SPEAKER
Marina Abramović - Performance artist
In her performances she’s been cut, burned, and nearly shot -- but Marina Abramović's boldest work yet is a gargantuan institute dedicated to transformation through art.

Why you should listen

Marina Abramović burst onto the '70s art scene with cathartic performances that tested the limits of spectator participation and personal safety. The Artist Is Present, a Museum of Modern Art performance in which thousands of viewers queued for hours to face Abramović across a table, moved many to tears, and launched Abramović into mainstream celebrity.

Her latest work-in-progress is the MAI (Marina Abramović Institute), a sprawling upstate New York complex devoted to the preservation of durational performance pieces, arts education and the pursuit of heightened consciousness through Abramović’s artistic practices.

More profile about the speaker
Marina Abramović | Speaker | TED.com
TED2015

Marina Abramović: An art made of trust, vulnerability and connection

مارینا آبرامویچ: هنری ساخته شده ازاعتماد، آسیب پذیری و ارتباط

Filmed:
2,579,103 views

هنر مارینا آبرامویچ مرز بین تماشاگر و نمایشگر را تغییر می دهد و در پی ایجاد بالاترین سطح از آگاهی و تغییر شخصیت هست. در کار پیشگامانه او در سال۲۰۱۰ به نام ، "هنرمند حاضرهست،" او به سادگی بر یک صندلی برای مدت هشت ساعت در یک روز روبروی مخاطبان خود نشست... که نتایج قابل توجهی را در برداشت. با این حال ممکن هست برجسته ترین کار او در آینده صورت پذیرد -- که به شکل یک موسسه هنر بزرگی برای آزمایش و انجام کارهای ساده با رفتارهای معناداری خواهد بود. او می گوید " اگرهمواره همه چیز به همان ترتیب قبلی انجام دهید، تغییری صورت نمی‌گیرد ". "روش من این است که کارهایی را انجام دهم که از آنها می ترسم و نمی‌شناسم، یا به سرزمین هایی که هیچ کس تا کنون در آنجا نرفته است بروم."
- Performance artist
In her performances she’s been cut, burned, and nearly shot -- but Marina Abramović's boldest work yet is a gargantuan institute dedicated to transformation through art. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:18
Now...
0
6960
2216
حالا...
00:21
let's go back in time.
1
9200
2080
بگذارید برگردیم به عقب.
00:24
It's 1974.
2
12560
4000
سال ۱۹۷۴.
00:29
There is the galleryآلبوم عکس somewhereجایی
3
17960
2560
نگارخانه‌ای در جایی در این
00:33
in the worldجهان,
4
21880
1720
جهان هست،
00:37
and there is a youngجوان girlدختر, ageسن 23,
5
25080
3296
و دختر جوان ۲۳ ساله‌ای
00:40
standingایستاده in the middleوسط of the spaceفضا.
6
28400
2520
در جایی در آن گالری ایستاده.
00:44
In the frontجلوی of her is a tableجدول.
7
32759
3321
جلوی او میزی هست.
00:49
On the tableجدول there are 76 objectsاشیاء
8
37000
4880
بر روی میز ۷۶ شیء
00:54
for pleasureلذت and for painدرد.
9
42720
2720
برای لذت و برای درد وجود دارد.
00:58
Some of the objectsاشیاء are
10
46520
2176
چیزهایی مانند
01:00
a glassشیشه of waterاب, a coatکت, a shoeکفش, a roseگل سرخ.
11
48720
5800
یک لیوان آب، یک کت، یک کفش، یک رُز.
01:07
But alsoهمچنین the knifeچاقو,
the razorتیغ زدن bladeتیغه, the hammerچکش
12
55160
5480
همچنین چاقو، تیغ صورت تراشی، چکش
01:13
and the pistolتپانچه with one bulletگلوله.
13
61800
2439
و هفت تیری با یک گلوله نیز هست.
01:18
There are instructionsدستورالعمل ها whichکه say,
14
66240
2976
به آنها گفته شده،
01:21
"I'm an objectشی.
15
69240
1736
«من یک شی هستم.
01:23
You can use everything on the tableجدول on me.
16
71000
3336
شما می‌توانید از طرف من از هریک از
اشیاء روی میز استفاده کنید
01:26
I'm takingگرفتن all responsibilityمسئوليت --
even killingکشتن me.
17
74360
4080
من تمامی مسئولیت‌ها را قبول می‌کنم--
حتی اگر شما مرا بکشید.
01:30
And the time is sixشش hoursساعت ها."
18
78920
2600
و این برای مدت ۶ ساعت خواهد بود.»
01:35
The beginningشروع of this
performanceکارایی was easyآسان.
19
83600
3800
ابتدای این نمایش آسان بود.
01:40
People would give me
the glassشیشه of waterاب to drinkنوشیدن,
20
88280
3576
افراد به من آب می‌دادند تا بخورم.
01:43
they'dآنها می خواهند give me the roseگل سرخ.
21
91880
1640
یا رُز را می‌دادند.
01:46
But very soonبه زودی after,
22
94120
2776
ولی خیلی زود،
01:48
there was a man who tookگرفت the scissorsقیچی
and cutبرش my clothesلباس ها,
23
96920
3496
مردی بود که قیچی را برداشت
و لباس مرا قیچی کرد،
01:52
and then they tookگرفت the thornsخار ها of the roseگل سرخ
and stuckگیر them in my stomachمعده.
24
100440
4000
و سپس آنها خارهای رُز را برداشتند و
آن را روی شکم من فرو کردند.
01:56
Somebodyکسی tookگرفت the razorتیغ زدن bladeتیغه
and cutبرش my neckگردن and drankنوشید the bloodخون,
25
104920
4360
یک نفر تیع صورت‌تراشی را برداشت
و گردن من را برید و خون نوشید،
02:01
and I still have the scarجای زخم.
26
109960
1720
و هنوز اثر زخم را دارم.
02:04
The womenزنان would tell the menمردان what to do.
27
112720
2560
زن ها به مردان می‌گویند که چه بکنند.
02:08
And the menمردان didn't rapeتجاوز به عنف me
because it was just a normalطبیعی openingافتتاح,
28
116000
4816
و مردان به من تجاوز نکردند
زیرا این در محیط باز بود،
02:12
and it was all publicعمومی,
29
120840
1696
و همه آن در انظار مردم بود،
02:14
and they were with theirخودشان wivesهمسران.
30
122560
2376
و آنها با همسران‌شان بودند.
02:16
They carriedانجام me around
and put me on the tableجدول,
31
124960
2256
آنها مرا به اطراف کشیدند
و مرا روی میز گذاشتند،
02:19
and put the knifeچاقو betweenبین my legsپاها.
32
127240
1896
و چاقو را در میان پاهای من قرار دادند.
02:21
And somebodyکسی tookگرفت the pistolتپانچه and bulletگلوله
and put it againstدر برابر my templeمعبد.
33
129160
3640
یکی هفت تیر را روی شقیقه های من گذاشت.
02:25
And anotherیکی دیگر personفرد tookگرفت the pistolتپانچه
and they startedآغاز شده a fightمبارزه کردن.
34
133560
4000
و فرد دیگری هفت تیر را برداشت
و شروع به دعوا کرد.
02:30
And after sixشش hoursساعت ها were finishedتمام شده,
35
138920
2736
و بعد از شش ساعت وقتی تمام شد،
02:33
I...
36
141680
2496
من ...
02:36
startedآغاز شده walkingپیاده روی towardsبه سمت the publicعمومی.
37
144200
3136
شروع کردم به طرف مردم رفتن.
02:39
I was a messبهم ریختگی.
38
147360
1216
من آشفته و ژولیده بودم.
02:40
I was half-nakedنیمه برهنه, I was fullپر شده of bloodخون
and tearsاشک ها were runningدر حال اجرا down my faceصورت.
39
148600
4320
نیمه برهنه، پر از خون
و اشکی که بر صورت سرازیر بود.
02:46
And everybodyهمه escapedفرار کرد, they just ranفرار کرد away.
40
154040
2840
و همه فرار کردند، آنها فقط فرار کردند.
02:49
They could not confrontروبرو شدن با myselfخودم,
with myselfخودم as a normalطبیعی humanانسان beingبودن.
41
157280
5000
آنها نمی‌توانستند به عنوان
یک انسان طبیعی با من روبرو شوند.
02:54
And then --
42
162760
1320
و سپس ---
02:57
what happenedاتفاق افتاد
43
165080
1480
آنچه که اتفاق افتاد
02:59
is I wentرفتی to the hotelهتل,
it was at two in the morningصبح.
44
167240
4480
این بود که رفتم به هتل،
ساعت ۲ بامداد بود.
03:05
And
45
173080
1680
و
03:07
I lookedنگاه کرد at myselfخودم in the mirrorآینه,
46
175680
2200
جلوی آینه به خودم نگاه کردم٬
03:10
and I had a pieceقطعه of grayخاکستری hairمو.
47
178520
3800
یک دسته موی سفید من شده بود.
03:16
Alrightبسيار خوب --
48
184080
1360
بسیار خوب--
03:18
please take off your blindfoldsچشم ها.
49
186000
2040
لطفا چشم بندهایتان را بردارید.
03:22
Welcomeخوش آمدی to the performanceکارایی worldجهان.
50
190760
2280
به جهان نمایش خوش آمدید.
03:25
First of all, let's explainتوضیح
what the performanceکارایی is.
51
193520
3360
قبل از هر چیز، بگذارید
توضیح دهم که نمایش چیست.
هنرمندان بسیار زیادی،
معناهای بسیار متفاوتی از نمایش کرده‌اند،
03:29
So manyبسیاری artistsهنرمندان,
so manyبسیاری differentناهمسان explanationsتوضیحات,
52
197840
2536
03:32
but my explanationتوضیح
for performanceکارایی is very simpleساده.
53
200400
2760
اما معنای من خیلی ساده هست.
03:35
Performanceکارایی is a mentalذهنی
and physicalفیزیکی constructionساخت و ساز
54
203640
4576
نمایش ساختار ذهنی و جسمی است
03:40
that the performerبازیگر makesباعث می شود
in a specificخاص time
55
208240
2816
که نمایشگر در زمان مشخصی
03:43
in a spaceفضا in frontجلوی of an audienceحضار
56
211080
3296
در جایی در مقابل تماشاگران می‌آفریند
03:46
and then energyانرژی dialogueگفتگو happensاتفاق می افتد.
57
214400
2320
و سپس گفتگوی انرژی اتفاق می‌افتد.
03:49
The audienceحضار and the performerبازیگر
make the pieceقطعه togetherبا یکدیگر.
58
217280
3520
تماشاگر و نمایشگر با هم یک قطعه هنری
را به نمایش در می‌آورند.
03:53
And the differenceتفاوت betweenبین
performanceکارایی and theaterتئاتر is hugeبزرگ.
59
221600
3760
و تفاوت بین نمایش و تئاتر بسیار بزرگ هست.
03:58
In the theaterتئاتر, the knifeچاقو is not a knifeچاقو
60
226240
3456
در تئاتر، چاقو واقعا چاقو نیست
04:01
and the bloodخون is just ketchupسس گوجه.
61
229720
1920
و خون رب گوجه هست.
04:04
In the performanceکارایی,
the bloodخون is the materialمواد,
62
232040
4536
در نمایش، خون، خون هست٬
04:08
and the razorتیغ زدن bladeتیغه or knifeچاقو is the toolابزار.
63
236600
3296
تیغ و چاقو ابزار هستند.
04:11
It's all about beingبودن there
in the realواقعی time,
64
239920
3896
همه اینها در زمان واقعی صورت می‌گیرند،
04:15
and you can't rehearseتمرین کنید performanceکارایی,
65
243840
1856
و نمی‌توان نمایش را تمرین کرد،
04:17
because you can't do manyبسیاری
of these typesانواع of things twiceدو برابر -- ever.
66
245720
4320
زیرا خیلی از این کارها را هرگز
نمی‌توانی دوبار انجام دهی.
04:23
Whichکدام is very importantمهم,
the performanceکارایی is --
67
251360
2496
و این خیلی مهم هست
نمایش ---
04:25
you know, all humanانسان beingsموجودات
are always afraidترسیدن of very simpleساده things.
68
253880
4296
می‌دانید، هم انسانها همواره
از چیزهای بسیار ساده می‌هراسند.
04:30
We're afraidترسیدن of sufferingرنج کشیدن,
we're afraidترسیدن of painدرد,
69
258200
3376
ما از رنج ، از درد،
04:33
we're afraidترسیدن of mortalityمرگ و میر.
70
261600
2080
از مرگ می‌هراسند.
04:36
So what I'm doing --
71
264240
1256
خُب کاری که من می کنم ...
04:37
I'm stagingاستقرار these kindsانواع of fearsترس
in frontجلوی of the audienceحضار.
72
265520
4216
این نوع هراس را به روی
صحنه در مقابل تماشاگران می‌آورم.
04:41
I'm usingاستفاده كردن your energyانرژی,
73
269760
2176
من از انرژی شما استفاده می‌کنم،
04:43
and with this energyانرژی I can go
and pushفشار دادن my bodyبدن as farدور as I can.
74
271960
5776
و با این انرژی می‌توانم بدنم را
تا جایی که می‌توانم به جلو بکشم.
04:49
And then I liberateآزادی myselfخودم
from these fearsترس.
75
277760
3576
و خودم را از این ترس و هراس آزاد کنم.
04:53
And I'm your mirrorآینه.
76
281360
1296
و من آینه شما هستم.
04:54
If I can do this for myselfخودم,
you can do it for you.
77
282680
3280
اگر من بتوانم این کا را بکنم،
شما هم می‌توانید.
04:58
After Belgradeبلگراد, where I was bornبدنیا آمدن,
78
286720
2056
بعد از بلگراد که زادگاه من هست،
05:00
I wentرفتی to Amsterdamآمستردام.
79
288800
2280
من به آمستردام رفتم.
05:03
And you know, I've been doing performancesاجرای برنامه ها
80
291440
2616
و می‌دانید، من از چهل سال پیش
05:06
sinceاز آنجا که the last 40 yearsسالها.
81
294080
2256
نمایش اجرا کرده‌ام.
05:08
And here I metملاقات کرد Ulayاولی,
82
296360
1576
در اینجا من الی را دیدم،
05:09
and he was the personفرد
I actuallyدر واقع fellسقوط in love with.
83
297960
3376
او فردی بود که من عاشقش شدم.
05:13
And we madeساخته شده, for 12 yearsسالها,
performancesاجرای برنامه ها togetherبا یکدیگر.
84
301360
3136
ما برای ۱۲ سال با هم نمایش اجرا کردیم.
05:16
You know the knifeچاقو
and the pistolsتپانچه and the bulletsگلوله ها,
85
304520
3256
شما چاقو، هفت تیر و گلوله را می‌شناسید،
05:19
I exchangeتبادل into love and trustاعتماد.
86
307800
2936
من اینها را با عشق و اعتماد عوض کردم.
05:22
So to do this kindنوع work
you have to trustاعتماد the personفرد completelyبه صورت کامل
87
310760
3616
خب برای اینکه اینکار را بکنی
باسد به آن شخص کاملاً اعتماد کنی
05:26
because this arrowفلش
is pointingاشاره کردن to my heartقلب.
88
314400
3016
زیرا تیرِ کمان درست به قلب
تو نشانه گرفته شده.
05:29
So, heartقلب beatingكتك زدن and adrenalineآدرنالین
is rushingعجله دارد and so on,
89
317440
4336
خُب قلب می‌تپد و آدرنالین خون بالا می‌رود
و خیلی چیزهای دیگه،
05:33
is about trustاعتماد, is about totalجمع trustاعتماد
to anotherیکی دیگر humanانسان beingبودن.
90
321800
4520
موضوع همه‌اش مربوط به اعتماد است،
اعتماد کامل به انسان دیگر.
05:39
Our relationshipارتباط was 12 yearsسالها,
91
327320
2216
ارتباط ما ۱۲ سال طول کشید،
05:41
and we workedکار کرد on so manyبسیاری subjectsفاعل، موضوع,
bothهر دو maleنر and femaleزن energyانرژی.
92
329560
3856
و ما بر روی موضوعات زیادی کارکردیم،
با انرژی هر دوی مونت و مذکر.
05:45
And as everyهرکدام relationshipارتباط
comesمی آید to an endپایان, oursما wentرفتی too.
93
333440
4136
و از آنجایی که هر ارتباطی پایان می‌پذیرد،
ارتباط ما هم پایان یافت.
05:49
We didn't make phoneتلفن callsتماس می گیرد
like normalطبیعی humanانسان beingsموجودات do
94
337600
3656
ما مانند سایر مردم به
هم تلفن نکردیم و بگویم
05:53
and say, you know, "This is over."
95
341280
1976
ببین « تمام شد».
05:55
We walkedراه می رفت the Great Wallدیوار
of Chinaچين to say goodbyeخداحافظ.
96
343280
3000
ما روی دیوار چین برای خداحافظی راه رفتیم.
05:58
I startedآغاز شده at the Yellowرنگ زرد Seaدریایی,
and he startedآغاز شده from the Gobiگابی Desertکویر.
97
346640
4080
من از بخش رود زرد شروع کردم،
و او از بیابان گبی شروع کرد.
06:03
We walkedراه می رفت, eachهر یک of us, threeسه monthsماه ها,
98
351200
3376
هر یک ما ۲٫۵۰۰ کیلومتر،
06:06
two and a halfنیم thousandهزار kilometersکیلومتر.
99
354600
1840
در مدت سه ماه راه رفتیم.
06:08
It was the mountainsکوه ها, it was difficultدشوار.
100
356800
1976
کوه بود، سختی بود،
06:10
It was climbingسنگ نوردی, it was ruinsویرانه.
101
358800
2336
و دشوار بود
06:13
It was, you know, going throughاز طریق
the 12 Chineseچینی ها provincesاستان ها,
102
361160
3096
مسیری از ۱۲ استان چین
06:16
this was before Chinaچين was openباز کن in '87.
103
364280
3816
که قبل از سال ۱۹۸۷ که
درهای چین باز شود بود.
06:20
And we succeededموفق شدم to meetملاقات in the middleوسط
104
368120
3536
ما موفق شدیم که در میان
راه همدیگر را ملاقات
06:23
to say goodbyeخداحافظ.
105
371680
1480
و خداحافظی کنیم
06:26
And then our relationshipارتباط stoppedمتوقف شد.
106
374320
1840
و سپس ارتباط ما قطع شد.
06:28
And now, it completelyبه صورت کامل changedتغییر کرد
how I see the publicعمومی.
107
376560
4400
و اکنون نگاه من کاملا به
همگان تغییر کرده است.
06:33
And one very importantمهم pieceقطعه
I madeساخته شده in those daysروزها
108
381280
3136
و یکی از مهم‌ترین چیزهایی
که من در آنها روزها ساختم
06:36
was "Balkanبالکان Baroqueباروک."
109
384440
1976
"بالکان باروک" بود.
06:38
And this was the time of the Balkanبالکان Warsجنگ ها,
110
386440
2696
و این زمان جنگ‌های بالکان بود،
06:41
and I wanted to createايجاد كردن
some very strongقوی, charismaticکاریزماتیک imageتصویر,
111
389160
3536
من می‌خواستم یک تصویر
کاریزماتیک و گیرنده خلق کنم،
06:44
something that could serveخدمت
for any warجنگ at any time,
112
392720
3296
چیزی برای هر جنگی در هر زمانی،
06:48
because the Balkanبالکان Warsجنگ ها are now finishedتمام شده,
but there's always some warجنگ, somewhereجایی.
113
396040
4016
زیرا جنگ بالکان اکنون پایان یافته،
اما همواره جنگی در جایی وجود دارد.
06:52
So here I am washingشستن
114
400080
1976
در اینجا من ۲٫۵۰۰ قطعه
06:54
two and a halfنیم thousandهزار
deadمرده, bigبزرگ, bloodyخون آشام cowگاو bonesاستخوان ها.
115
402080
3776
استخوان گاو مرده را تمیز می کنم.
06:57
You can't washشستشو the bloodخون,
you never can washشستشو shameشرم آور off the warsجنگ.
116
405880
3536
شما نمی‌توانید خون را بشوید،
هرگز نمی‌توانید ننگ جنگ را بشوید.
07:01
So I'm washingشستن this sixشش hoursساعت ها, sixشش daysروزها,
and warsجنگ are comingآینده off these bonesاستخوان ها,
117
409440
4576
خب من برای مدت شش ساعت، شش روز
جنگ بر آمده از این استخوان‌ها را شستم،
07:06
and becomingتبدیل شدن به possibleامکان پذیر است --
an unbearableغير قابل تحمل smellبو.
118
414040
3240
و بوی غیر قابل تحمل آنها قابل تحمل شد.
07:09
But then something staysباقی می ماند in the memoryحافظه.
119
417640
2856
سپس اما چیزی در خاطره ها ماندنی شد.
07:12
I want to showنشان بده you the one
who really changedتغییر کرد my life,
120
420520
2736
می‌خواهم چیزی را نشان دهم
که زندگی مرا واقعا تغییر داد،
07:15
and this was the performanceکارایی in MoMaماما,
whichکه I just recentlyبه تازگی madeساخته شده.
121
423280
4136
و این نمایشی در موزه هنر مدرن نیویورک بود،
که به تازگی اجرا کردم.
07:19
This performanceکارایی --
when I said to the curatorتعميرگاه,
122
427440
3336
این نمایش ...
هنگامی که به مسئول موزه گفتم،
07:22
"I'm just going to sitنشستن at the chairصندلی,
123
430800
1976
« من تنها می‌خواهم روی یک صندلی بنشینم،
07:24
and there will be
an emptyخالی chairصندلی at the frontجلوی,
124
432800
2536
تنها یک صندلی خالی جلوی من باشد،
07:27
and anybodyهر شخصی from the publicعمومی
can come and sitنشستن as long as they want."
125
435360
3496
و هر کسی از مردم می‌تواند بیاید
و تا زمانی که بخواهد جلوی من بنشیند.»
07:30
The curatorتعميرگاه said to me,
126
438880
1216
موزه دار به من گفت،
07:32
"That's ridiculousمسخره, you know,
this is Newجدید Yorkیورک,
127
440120
2656
این احمقانه هست، میدونی
اینجا نیویورک هست،
07:34
this chairصندلی will be emptyخالی,
128
442800
1216
این صندلی خالی خواهد ماند،
07:36
nobodyهيچ كس has time to sitنشستن in frontجلوی of you."
129
444040
1905
کسی وقت ندارد که جلوی تو بنشیند.»
07:37
(Laughterخنده)
130
445969
1167
( خنده حضار)
07:39
But I sitنشستن for threeسه monthsماه ها.
131
447160
1896
اما من برای سه ماه نشستم.
07:41
And I sitنشستن everydayهر روز, eightهشت hoursساعت ها --
132
449080
1936
و هر روز ۸ ساعت نشستم.
07:43
the openingافتتاح of the museumموزه --
133
451040
1376
با باز شدن موزه ...
07:44
and 10 hoursساعت ها on Fridayجمعه
when the museumموزه is openباز کن 10 hoursساعت ها,
134
452440
2896
و در روزهای جمعه که موزه ده ساعت باز بود
۱۰ ساعت نشستم،
07:47
and I never moveحرکت.
135
455360
1174
و هرگز حرکت نکردم.
07:48
And I removedحذف شده the tableجدول
and I'm still sittingنشسته,
136
456558
2858
میز را برداشتم و خاموش نشستم،
07:51
and this changedتغییر کرد everything.
137
459440
2120
و این همه چیز را تغییر داد.
07:53
This performanceکارایی,
maybe 10 or 15 yearsسالها agoپیش --
138
461960
2336
این نمایش،
در ۱۰ الی ۱۵ سال پیش--
07:56
nothing would have happenedاتفاق افتاد.
139
464320
1416
هیچ اتفاقی نمی‌افتاد.
07:57
But the need of people to actuallyدر واقع
experienceتجربه something differentناهمسان,
140
465760
4896
اما در واقع نیاز مردم
برای تجربه چیزی متفاوت،
08:02
the publicعمومی was not anymoreدیگر the groupگروه --
141
470680
2096
مردم دیگر مثل گذشته نبودند--
08:04
relationرابطه was one to one.
142
472800
2000
ارتباط یک به یک بود.
08:07
I was watchingتماشا کردن these people,
they would come and sitنشستن in frontجلوی of me,
143
475160
3736
من مردم را نگاه می‌کردم،
آنها می‌آمدند و روبروی می‌نشستند،
08:10
but they would have to wait
for hoursساعت ها and hoursساعت ها and hoursساعت ها
144
478920
2696
اما آنها باید برای ساعت‌ها
و ساعت‌ها منتظر می‌ماندند
08:13
to get to this positionموقعیت,
145
481640
1158
تا نوبتشان برسد،
08:14
and finallyسرانجام, they sitنشستن.
146
482823
1553
که بنشینند.
08:16
And what happenedاتفاق افتاد?
147
484400
1560
و چه اتفاقی افتاد؟
08:18
They are observedمشاهده شده by the other people,
148
486440
2136
آنها را توسط دیگران مشاهده شدند،
08:20
they're photographedعکسبرداری,
they're filmedفیلم برداری شده by the cameraدوربین,
149
488600
2576
ازآنها عکس گرفته شود،
و یا فیلمبرداری شود،
08:23
they're observedمشاهده شده by me
150
491200
1376
و آنها توسط من مشاهده شدند
08:24
and they have nowhereهیچ جایی to escapeدر رفتن
exceptبجز in themselvesخودشان.
151
492600
3160
و جایی برای فرار به جز فرار به
خودشان نبود.
08:28
And that makesباعث می شود a differenceتفاوت.
152
496240
1576
و این یک تفاوت ایجاد کرد.
08:29
There was so much painدرد and lonelinessتنهایی,
153
497840
1816
درد و رنج بسیاری در آنجا بود،
08:31
there's so much incredibleباور نکردنی things
when you look in somebodyکسی else'sچیز دیگری است eyesچشم ها,
154
499680
4096
هنگامی که در چشمان کس دیگری نگاه می‌کنید
چیزهای باورنکردنی در آنها وجود دارد،
08:35
because in the gazeخیره شدن
with that totalجمع strangerغریبه,
155
503800
2976
چرا که نگاه به افراد کاملا غریبه،
08:38
that you never even say one wordکلمه --
everything happenedاتفاق افتاد.
156
506800
3000
که هرگز با او یک کلمه هم حرف نزدی--
همه چیز اتفاق می افتد.
08:42
And I understoodفهمید when I stoodایستاد up
from that chairصندلی after threeسه monthsماه ها,
157
510200
4976
متوجه شدم هنگامی که بعد از سه ماه
از روی آن صندلی بلند شدم،
08:47
I am not the sameیکسان anymoreدیگر.
158
515200
1575
دیگر آن فرد قبلی نیودم.
08:48
And I understoodفهمید
that I have a very strongقوی missionماموریت,
159
516799
2777
و متوجه شدم که من
مأموریت بسیار بزرگی دارم،
08:51
that I have to communicateبرقراری ارتباط this experienceتجربه
160
519600
3256
که باید درباره این تجربه
08:54
to everybodyهمه.
161
522880
1255
با دیگران گفتگو کنم.
08:56
And this is how, for me, was bornبدنیا آمدن the ideaاندیشه
162
524159
2817
برای من اینگونه ایده ای متولد شد
08:59
to have an instituteموسسه
of immaterialغیرممکن است performingاجرای artsهنر.
163
527000
4000
که موسسه هنرهای نمایشی غیر مادی
را داشته باشم.
09:03
Because thinkingفكر كردن about immaterialityغیرممکن بودن,
164
531320
2896
زیرا اندیشه درباره غیرمادی ( معنویت)،
09:06
performanceکارایی is time-basedمبتنی بر زمان artهنر.
165
534240
1456
نمایش، هنری بر پایه زمان است.
09:07
It's not like a paintingرنگ آمیزی.
166
535720
1336
این مانند نقاشی نیست.
09:09
You have the paintingرنگ آمیزی on the wallدیوار,
the nextبعد day it's there.
167
537080
2776
شما نقاشی بر روی دیوار می کشید،
فردا نقاشی آنجاست.
09:11
Performanceکارایی, if you are missingگم شده it,
you only have the memoryحافظه,
168
539880
4696
نمایش، اگر آن را از دست بدهید،
تنها خاطره ای از آن خواهید داشت،
09:16
or the storyداستان of somebodyکسی elseچیز دیگری tellingگفتن you,
169
544600
2336
و یا داستانی که دیگری برای شما می‌گویند،
09:18
but you actuallyدر واقع missedاز دست رفته the wholeکل thing.
170
546960
1936
اما شما واقعا همه چیز را از دست دادید.
09:20
So you have to be there.
171
548920
1216
پس شما باید آنجا باشید.
09:22
And in my pointنقطه,
if you talk about immaterialغیرممکن است artهنر,
172
550160
2896
و به نظر من،
اگر درباره هنر معنوی صحبت کنید،
09:25
musicموسیقی is the highestبالاترین --
absolutelyکاملا highestبالاترین artهنر of all,
173
553080
3376
موسیقی در بالاترین سطح--
کاملا در بالاترین جایگاه قرار دارد،
09:28
because it's the mostاکثر immaterialغیرممکن است.
174
556480
1776
زیرا این غیرمادی ترین هنر هست.
09:30
And then after this is performanceکارایی,
and then everything elseچیز دیگری.
175
558280
2858
و بعد از آن نمایش هست،
و بعد هر چیز دیگری.
09:33
That's my subjectiveذهنی way.
176
561162
1534
این طرز تفکر من هست.
09:34
This instituteموسسه is going to happenبه وقوع پیوستن
in Hudsonهادسون, upstateبالاست Newجدید Yorkیورک,
177
562720
3896
این موسسه قرار است در هادسون
در شمال ایالت نیویورک صورت پذیرد،
09:38
and we are tryingتلاش کن to buildساختن
with Remرم Koolhaasکالشاس, an ideaاندیشه.
178
566640
3000
و تلاش می‌کنیم با «رم کولهاس»
(هنرمند معمار) ایده ای بسازیم.
09:41
And it's very simpleساده.
179
569960
1256
این خیلی ساده هست.
09:43
If you want to get experienceتجربه,
you have to give me your time.
180
571240
4656
اگر می‌خواهید تجربه کنید،
باید زمان‌تان را به من بدهید.
09:47
You have to signامضا کردن the contractقرارداد
before you enterوارد the buildingساختمان,
181
575920
3096
باید قبل ز اینکه وارد ساختمان شوید
قرارداد را امضا کنید،
09:51
that you will spendخرج کردن there
a fullپر شده sixشش hoursساعت ها,
182
579040
2856
که تمام ۶ ساعت را بطور کامل بگذارید،
09:53
you have to give me your wordکلمه of honorافتخار.
183
581920
2656
باید تعهد اخلاقی بدهید.
09:56
It's something so old-fashionedسبک قدیمی,
184
584600
1896
این چیز بسیار از مُد افتاده‌ای هست،
09:58
but if you don't respectتوجه your ownخودت
wordکلمه of honorافتخار and you leaveترک کردن before --
185
586520
3336
اما اگر شما به تعهدتان
پایبند نباشید و زودتر بروید--
10:01
that's not my problemمسئله.
186
589880
1216
این مشکل من نخواهد بود.
10:03
But it's sixشش hoursساعت ها, the experienceتجربه.
187
591120
2496
اما این تجربه، این شش ساعت هست.
10:05
And then after you finishپایان دادن,
you get a certificateگواهینامه of accomplishmentدستاورد,
188
593640
3143
و پس از اینکه پایان یافت،
شما گواهینامه اتمام آن را خواهید گرفت،
10:08
so get home and frameفریم it if you want.
189
596807
2049
ببرید خانه و اگر خواستید آن را قاب کنید.
10:10
(Laughterخنده)
190
598880
1016
( خنده حضار)
10:11
This is orientationگرایش hallسالن.
191
599920
1336
این سالن آشناسازی است.
10:13
The publicعمومی comesمی آید in, and the first thing
you have to do is dressلباس in labآزمایشگاه coatsکتهای.
192
601280
4496
مردم ابه اینجا می‌ایند، اولین کاری
که می‌کنند لباس آزمایشگاه می پوشند.
10:17
It's this importanceاهمیت
193
605800
1216
این بسیار مهم هست
10:19
of steppingقدم زدن from beingبودن
just a viewerبیننده into experimenterآزمایش کننده.
194
607040
4216
که از یک تماشگر
به تجربه‌گر قدم بگذارید.
10:23
And then you go to the lockersقفسه ها
195
611280
2416
و سپس به اتاق کمدها می روید
10:25
and you put your watch,
your iPhoneآی فون, your iPodآی پاد, your computerکامپیوتر
196
613720
3296
و ساعت، ایفون، آی پد و کامپیوتر
10:29
and everything digitalدیجیتال, electronicالکترونیکی.
197
617040
2296
و هر چیز دیجیتال دیگری
را آنجا می‌گذارید.
10:31
And you are gettingگرفتن freeرایگان time
for yourselfخودت for the first time.
198
619360
4336
و زمانی آزادی را برای خودتان
برای اولین بار خواهید داشت.
10:35
Because there is nothing
wrongاشتباه with technologyتکنولوژی,
199
623720
3376
زیرا هیچ چیز بدی در تکنولوژی نیست،
10:39
our approachرویکرد to technologyتکنولوژی is wrongاشتباه.
200
627120
2336
نوع استفاده ما از تکنولوژی اشتباه است.
10:41
We are losingاز دست دادن the time
we have for ourselvesخودمان.
201
629480
2696
زمانی که برای خودمان داریم
را از دست می‌دهیم.
10:44
This is an instituteموسسه
to actuallyدر واقع give you back this time.
202
632200
3296
این موسسه‌ هست که
در واقع زمان را به تو برمی گرداند.
10:47
So what you do here,
203
635520
1256
خب کاری که می‌کنی این هست
10:48
first you startشروع کن slowآرام walkingپیاده روی,
you startشروع کن slowingکند شدن down.
204
636800
3096
که ابتدا شروع به راه رفتن می‌کنی،
و سرعت خودت را کم می کنی،
10:51
You're going back to simplicityسادگی.
205
639920
1936
تو به سادگی (به زندگی) بر می‌گردید.
10:53
After slowآرام walkingپیاده روی, you're going
to learnیاد گرفتن how to drinkنوشیدن waterاب --
206
641880
3616
بعد از راه رفتن آرام،
یاد می‌گیرید که چگونه آب بنوشید--
10:57
very simpleساده, drinkingنوشیدن waterاب
for maybe halfنیم an hourساعت.
207
645520
3640
خیلی ساده، نوشیدن آب برای حدود نیم ساعت.
11:01
After this, you're going to
the magnetآهن ربا chamberمحفظه,
208
649640
2296
بعد از آن، به اتاق مغناطیس می‌روید،
11:03
where you're going to createايجاد كردن
some magnetآهن ربا streamsجریان ها on your bodyبدن.
209
651960
3896
ما جریان مغناطیسی
را بر بدن شما عبور می‌دهیم.
11:07
Then after this,
you go to crystalکریستال chamberمحفظه.
210
655880
2456
و بعد از آن،
به اتاق کریستال می‌روید.
11:10
After crystalکریستال chamberمحفظه,
you go to eye-gazingچشم نگاه کردن chamberمحفظه,
211
658360
2776
بعد از آنجا،
به اتاق خیره شدن به چشمانتان می روید،
11:13
after eye-gazingچشم نگاه کردن chamberمحفظه, you go to
a chamberمحفظه where you are lyingدروغ گویی down.
212
661160
4096
و بعد از اتاق خیره شدن، به اتاقی
می‌روید که در آن داراز می‌کشید.
11:17
So it's the threeسه basicپایه ای positionsموقعیت ها
of the humanانسان bodyبدن,
213
665280
2456
خب این سه وضعیت اصلی بدن انسان هستند،
11:19
sittingنشسته, standingایستاده and lyingدروغ گویی.
214
667760
1336
نشستن، ایستادن و دراز کشیدن.
11:21
And slowآرام walkingپیاده روی.
215
669120
1536
و آرام راه رفتن.
11:22
And there is a soundصدا chamberمحفظه.
216
670680
1816
این اتاق صداست.
11:24
And then after you've seenمشاهده گردید all of this,
217
672520
2336
سپس بعد از اینکه همه اینها را دیدید،
11:26
and preparedآماده شده yourselfخودت
mentallyذهنی and physicallyاز لحاظ جسمی,
218
674880
2143
شما خودتان را از لحاظ
جسمی و ذهنی آماده کردید،
11:29
then you are readyآماده to see
something with a long durationمدت زمان,
219
677047
2667
سپس شما آماده دیدن چیزی
برای مدت طولانی هستید،
11:31
like in immaterialغیرممکن است artهنر.
220
679738
2358
مانند هنر غیرمادی.
11:34
It can be musicموسیقی, it can be operaاپرا,
it can be a theaterتئاتر pieceقطعه,
221
682120
3856
این می‌تواند موسیقی باشد، اُپرا باشد،
یا یک قطعه تئاتر،
11:38
it can be filmفیلم, it can be videoویدئو danceرقص.
222
686000
2896
یک فیلم یا رقصی ویدئویی باشد.
11:40
You go to the long durationمدت زمان chairsصندلی ها
because now you are comfortableراحت.
223
688920
3816
شما روی صندلی هایی راحتی خواهید نشست
زیرا الآن شما راحت هستید.
11:44
In the long durationمدت زمان chairsصندلی ها,
224
692760
1376
روی صندلی‌های راحتی،
11:46
you're transportedحمل می شود to the bigبزرگ placeمحل
where you're going to see the work.
225
694160
3696
شما به جایی برده می‌شوید
که درآنجا کار (هنری) را می‌بینید.
11:49
And if you fallسقوط asleepخواب,
226
697880
1216
اگر خوابتان برد،
11:51
whichکه is very possibleامکان پذیر است
because it's been a long day,
227
699120
2536
که احتمالش خیلی زیاد هست
چون که روزی طولانی می‌باشد،
11:53
you're going to be
transportedحمل می شود to the parkingپارکینگ lot.
228
701680
2456
شما به پارکینگ برده می‌شوید.
11:56
(Laughterخنده)
229
704160
1616
( خنده حضار)
11:57
And you know, sleepingخوابیدن is very importantمهم.
230
705800
2816
میدانید که خوابیدن بسیار مهم ست.
12:00
In sleepingخوابیدن, you're still receivingدریافت artهنر.
231
708640
2776
در خواب هم شما هنوز هنر را دریافت می‌کنید.
12:03
So in the parkingپارکینگ lot you stayاقامت کردن
for a certainمسلم - قطعی amountمیزان of time,
232
711440
3696
خُب در پارکینگ،
شما زمان معینی را خواهید گذراند،
12:07
and then after this
you just, you know, go back,
233
715160
3256
و سپس بعد از آن بر می گردید،
12:10
you see more of the things you like to see
234
718440
2336
و چنانچه چیزهای بیشتری را بخواهید
می‌توانید ببینید
12:12
or go home with your certificateگواهینامه.
235
720800
2040
یا اینکه به خانه بر می گردید.
12:15
So this instituteموسسه right now is virtualمجازی.
236
723280
3416
این موسسه درحال حاضر مجازی هست.
12:18
Right now, I am just
makingساخت my instituteموسسه in Brazilبرزیل,
237
726720
2856
اکنون من در حال ایجاد موسسه‌ام
در برزیل هستم،
12:21
then it's going to be in Australiaاسترالیا,
238
729600
1667
و سپس در استرالیا خواهد بود،
12:23
then it's comingآینده here,
to Canadaکانادا and everywhereدر همه جا.
239
731291
3125
و سپس در کانادا و جاهای دیگر.
12:26
And this is to experienceتجربه
a kindنوع of simpleساده methodروش,
240
734440
3496
و این فقط تجربه یک روش ساده ای هست
12:29
how you go back to simplicityسادگی
in your ownخودت life.
241
737960
2896
برای اینکه به سادگی در زندگی خودتان برسید.
12:32
Countingبا احتساب riceبرنج will be anotherیکی دیگر thing.
242
740880
1960
شمردن برنج می‌تواند چیز دیگری باشد.
12:35
(Laughterخنده)
243
743760
1896
( خنده حضار)
12:37
You know, if you countشمردن riceبرنج
you can make life, too.
244
745680
2496
اگر بتوانید برنج را بشمارید
زندگی را نیز میتوانید بسازید.
12:40
How to countشمردن riceبرنج for sixشش hoursساعت ها?
245
748200
2176
چطور می شود برای مدت شش ساعت برنج را شمرد؟
12:42
It's incrediblyطور باور نکردنی importantمهم.
246
750400
1696
این بطور باورنکردی مهم هست.
12:44
You know, you go throughاز طریق this wholeکل rangeدامنه
of beingبودن boredخسته, beingبودن angryخشمگین,
247
752120
4136
می‌دانید، شما در طیفی از خستگی، عصبانیت
12:48
beingبودن completelyبه صورت کامل frustratedناامید, not finishingبه پایان رساندن
the amountمیزان of riceبرنج you're countingبا احتساب.
248
756280
4456
ناامیدی و عجز دراثر از ناتونی شمردن
مقداری برنج قرار می‌گیرید.
12:52
And then this unbelievableباور نکردنی
amountمیزان of peaceصلح you get
249
760760
2776
سپس به میزا ن غیر قابل باوری
از آرامش و صلح
12:55
when satisfyingرضایت بخش work is finishedتمام شده --
250
763560
2456
پس از پایان کار دست خواهید یافت---
12:58
or countingبا احتساب sandشن in the desertکویر.
251
766040
1800
یا با شمردن شن در بیابان.
13:00
Or havingداشتن the sound-isolatedصدای جدا شده situationوضعیت --
252
768600
3496
یا در موقعیت کاملا سکوت
و بی صدایی قرار بگیرید---
13:04
that you have headphonesهدفون,
that you don't hearشنیدن anything,
253
772120
2576
شما هدفن بر گوش دارید
و هیچ صدایی را نمی‌شنوید،
13:06
and you're just there
togetherبا یکدیگر withoutبدون soundصدا,
254
774720
2696
شما با هم هستند ولی بدون هیچ صدایی،
13:09
with the people experiencingتجربه کردن silenceسکوت,
just the simpleساده silenceسکوت.
255
777440
4856
با دیگران سکوت را تجربه می‌کنید،
تنها یک سکوت ساده.
13:14
We are always doing things
we like in our life.
256
782320
4216
ما همواره اینکار را در زندگی می‌کنیم
13:18
And this is why you're not changingتغییر دادن.
257
786560
2256
و به همین دلیل ما تغییر نمی کنیم.
13:20
You do things in life --
258
788840
1456
شما کارهایی در زندگی می‌کنید--
13:22
it's just nothing happensاتفاق می افتد
if you always do things the sameیکسان way.
259
790320
3400
زمانی که شما هر چیزی را به
روش همیشگی انجام دهید هیچ اتفاقی نمی افتد.
13:26
But my methodروش is to do things
I'm afraidترسیدن of, the things I fearترس,
260
794200
5096
اما روش من انجام کارهایی است که
من از آنها هراس دارم یا می‌ترسم،
13:31
the things I don't know,
261
799320
1496
چیزهایی که نمی‌دانم،
13:32
to go to territoryقلمرو
that nobody'sهیچ کس نیست ever been.
262
800840
2856
مثل رفتن به منطقه‌ای که هرگز
کسی در آنجا نبوده است.
13:35
And then alsoهمچنین to includeعبارتند از the failureشکست.
263
803720
2856
و سپس اضافه کردن شکست ها نیز هست.
13:38
I think failureشکست is importantمهم
264
806600
1736
فکر می کنم شکست خوردن مهم هست
13:40
because if you go,
if you experimentآزمایشی, you can failشکست.
265
808360
3736
چون اگر جایی بروی ،
اگر آزمایشی را بکنی، می‌توانی شکست بخوری.
13:44
If you don't go into that areaمنطقه
and you don't failشکست,
266
812120
2656
اگر تو به به آن منطقه نروی شکست نمی خوریی،
13:46
you are actuallyدر واقع repeatingتکرار شونده yourselfخودت
over and over again.
267
814800
3000
در واقع شما خودتان را
بارها و بارها تکرار می کنید.
13:50
And I think that humanانسان beingsموجودات
right now need a changeتغییر دادن,
268
818320
3816
فکر می‌کنم اکنون انسان نیاز به تغییردارد،
13:54
and the only changeتغییر دادن to be madeساخته شده
is a personalشخصی levelسطح changeتغییر دادن.
269
822160
4096
و تنها تغییری که انجام می‌شود
تفییر در سطح شخصیت هست.
13:58
You have to make the changeتغییر دادن on yourselfخودت.
270
826280
2576
شما باید تغییر را در خودتان ایجاد کنید.
14:00
Because the only way
to changeتغییر دادن consciousnessآگاهی
271
828880
2496
زیرا تنها راه تغییر آگاهی
14:03
and to changeتغییر دادن the worldجهان around us,
272
831400
2016
و تغییر جهان پیرامون ما،
14:05
is to startشروع کن with yourselfخودت.
273
833440
1696
با تغییر خودت شروع می‌شود.
14:07
It's so easyآسان to criticizeانتقاد کنید
how it's differentناهمسان,
274
835160
2496
خیلی آسان هست که از جهان و
14:09
the things in the worldجهان
and they're not right,
275
837680
2143
اینکه چیزها درست نیستند
14:11
and the governmentsدولت ها are corruptedفاسد شده
and there's hungerگرسنگی in the worldجهان
276
839847
3249
و دولت‌ها فاسد هستند
و گرسنگی در جهان هست
14:15
and there's warsجنگ -- the killingکشتن.
277
843120
3456
و جنگ‌ هست،
و انسانها کشته می‌شوند انتقاد کرد.
14:18
But what we do on the personalشخصی levelسطح --
278
846600
2576
اما آنچه که ما در سطح شخصی انجام می‌دهیم--
14:21
what is our contributionمشارکت
to this wholeکل thing?
279
849200
2960
سهم ما از کل آنها چیست؟
14:24
Can you turnدور زدن to your neighborهمسایه,
the one you don't know,
280
852960
3096
آیا می‌توانید برگردید
به طرف فرد کنار دستی‌تان
14:28
and look at them for two fullپر شده minutesدقایق
in theirخودشان eyesچشم ها, right now?
281
856080
4120
و برای دو دقیقه کامل
در چشمان او نگاه کنید، همین الان؟
14:33
(Chatterچت روم)
282
861840
4496
(پچ پچ)
14:38
I'm askingدرخواست two minutesدقایق
of your time, that's so little.
283
866360
3896
من از شما دو دقیقه از وقتتان را خواستم،
این زمان خیلی کمی خست.
14:42
Breatheنفس کشیدن slowlyبه آرامی, don't try to blinkچشمک زدن,
don't be self-consciousخودآگاه.
284
870280
5336
آرام تنفس کنید، سعی کنید چشمک نزنید،
سعی کنید آگاه به خود نباشید.
14:47
Be relaxedآرامش.
285
875640
1616
آرام باشید.
14:49
And just look a completeتکمیل
strangerغریبه in your eyesچشم ها, in his eyesچشم ها.
286
877280
5400
و تنها به چشمان غریبه‌ای نگاه کنید.
14:55
(Silenceسکوت)
287
883520
1760
( سکوت)
15:35
Thank you for trustingاعتماد به نفس me.
288
923040
1640
از اعتماد شما سپاسگزارم.
15:37
(Applauseتشویق و تمجید)
289
925720
6840
( تشویق)
15:45
Chrisکریس Andersonاندرسون: Thank you.
290
933360
1600
کریس اندرسون: سپاسگزارم
15:48
Thank you so much.
291
936360
1680
بسیار سپاسگزارم.
Translated by soheila Jafari
Reviewed by Ali Hosseini

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Marina Abramović - Performance artist
In her performances she’s been cut, burned, and nearly shot -- but Marina Abramović's boldest work yet is a gargantuan institute dedicated to transformation through art.

Why you should listen

Marina Abramović burst onto the '70s art scene with cathartic performances that tested the limits of spectator participation and personal safety. The Artist Is Present, a Museum of Modern Art performance in which thousands of viewers queued for hours to face Abramović across a table, moved many to tears, and launched Abramović into mainstream celebrity.

Her latest work-in-progress is the MAI (Marina Abramović Institute), a sprawling upstate New York complex devoted to the preservation of durational performance pieces, arts education and the pursuit of heightened consciousness through Abramović’s artistic practices.

More profile about the speaker
Marina Abramović | Speaker | TED.com