ABOUT THE SPEAKER
Angélica Dass - Artist and photographer
By cataloging every conceivable human skin tone, Angélica Dass illustrates that skin color and race are more complex than they might appear at first glance.

Why you should listen

As a member of a multi­racial family, Brazilian artist Angélica Dass is acutely aware of how small differences in skin tone can swell into large misconceptions and stereotypes about race.

In her ongoing project Humanæ, Dass pairs thousands of portraits of people from diverse parts of the world with their Pantone codes, revealing that our racially­ charged skin color labels --­­ red, white, brown --­­ as not only inaccurate but also absurd. Instead, she shows us that "these colors make us see each other as different, even though we are equal."

More profile about the speaker
Angélica Dass | Speaker | TED.com
TED2016

Angélica Dass: The beauty of human skin in every color

آنجلیکا داس: زیبایی همه رنگ‌های پوست انسان

Filmed:
2,472,894 views

عکس‌های آنجلیکا داس چگونگی تفکر ما به رنگ پوست و هویت قومیتی را به چالش می‌کشد. در این سخنرانی شخصی، آنچه که الهام‌بخش او در پس پرده پروژه‌ی عکاسی‌اش از چهره‌ها بوده را می‌شنوید: اومـــانا، و پی‌گیری‌های او جهت اثبات اینکه رنگ‌های حقیقی بشریت چه بسا بالاتر از رنگ‌های طبیعی سفید، قرمز، سیاه و زرد وابسته به نژاد می‌باشد.
- Artist and photographer
By cataloging every conceivable human skin tone, Angélica Dass illustrates that skin color and race are more complex than they might appear at first glance. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
It has been 128 yearsسالها
0
760
4056
۱۲۸ سال از وقتی که واپسین کشور
00:16
sinceاز آنجا که the last countryکشور
in the worldجهان abolishedلغو شد slaveryبردگی
1
4840
3560
برده داری را لغو کرده، می‌گذرد؛
00:21
and 53 yearsسالها
2
9240
2416
و۵۳ سال نیز از زمانی که
00:23
sinceاز آنجا که Martinمارتین Lutherلوتر Kingپادشاه pronouncedتلفظ شده
his "I Have A Dreamرویا" speechسخنرانی - گفتار.
3
11680
5080
مارتین لوترکینگ
خطابه معروف "رویایی دارم" را ایراد نمود؛
00:29
But we still liveزنده in a worldجهان
4
17800
2176
اما همچنان در دنیایی زندگی می‌کنیم که
00:32
where the colorرنگ of our skinپوست
not only givesمی دهد a first impressionاحساس؛ عقیده؛ گمان,
5
20000
5200
رنگ پوستمان نه تنها اولین اثر
را روی مخاطب می‌گذارد،
00:37
but a lastingماندنی one that remainsبقایای.
6
25880
2880
بلکه ماندگارترین اثر نیز باقی می‌ماند.
00:43
I was bornبدنیا آمدن in a familyخانواده fullپر شده of colorsرنگ ها.
7
31120
4256
من در خانواده‌ای با رنگ پوست‌های
مختلف زاده شدم.
00:47
My fatherپدر is the sonفرزند پسر of a maidخدمتکار
8
35400
3016
پدرم پسر مستخدمه‌ای است که از(مادرش)
00:50
from whomچه کسی he inheritedبه ارث برده
an intenseشدید darkتاریک است chocolateشکلات toneلحن.
9
38440
5080
رنگ پوست شکلاتی تیره را به ارث برده.
00:56
He was adoptedتصویب شد by those
who I know as my grandparentsپدربزرگ و مادربزرگ.
10
44280
4696
پدرم از سوی کسانی که به‌عنوان پدربزرگ و مادربزرگم
می‌شناسم به فرزندی پذیرفته شده بود.
01:01
The matriarchماتریال, my grandmaمادر بزرگ,
11
49000
2256
مادرش، مادربزرگم،
01:03
has a porcelainظروف چینی skinپوست and cotton-likeپنبه مانند hairمو.
12
51280
3600
پوستی صاف و موهایی مثل کتان داشت.
01:07
My grandpaپدر بزرگ was somewhereجایی betweenبین
a vanillaوانیل and strawberryتوت فرنگی yogurtماست toneلحن,
13
55560
5736
رنگ پوست پدربزرگم هم چیزی بود
بین ماست توت فرنگی و وانیلی،
01:13
like my uncleدایی and my cousinعمو زاده.
14
61320
2640
مثل عمو و عموزاده‌هایم.
01:16
My motherمادر is a cinnamon-skinدارچین پوست
daughterفرزند دختر of a nativeبومی Brazilianبرزیلی,
15
64680
6856
رنگ پوست مادرم که دختر یک
بومی برزیلی بود، دارچینی بود،
01:23
with a pinchخرج کردن of hazelفندق and honeyعسل,
16
71560
2680
با کمی از رنگ فندقی و عسلی،
01:26
and a man [who is]
a mixمخلوط کردن of coffeeقهوه with milkشیر,
17
74920
2936
و مردی (که) رنگ پوستش
ترکیبی از شیر و قهوه است،
01:29
but with a lot of coffeeقهوه.
18
77880
1720
البته خیلی قهوه!
01:32
She has two sistersخواهران.
19
80400
2256
او دوتا خواهر دارد،
01:34
One in a toasted-peanutبادام زمینی تند skinپوست
20
82680
2896
یکی با پوستی به رنگ بادام زمینی برشته
01:37
and the other,
21
85600
1416
و دیگری،
01:39
alsoهمچنین adoptedتصویب شد,
22
87040
1536
که او هم به فرزندی گرفته شده،
01:40
more on the beigeرنگ بژ sideسمت,
23
88600
1896
رنگ پوستش بیشتر به بِژ متمایل است،
01:42
like a pancakeپنکیک.
24
90520
1296
مثل پنکیک (خوراکی صبحانه)
01:43
(Laughterخنده)
25
91840
1376
(خنده حضار)
01:45
Growingدر حال رشد up in this familyخانواده,
26
93240
2856
با بزرگ شدن درچنین خانواده‌ای،
01:48
colorرنگ was never importantمهم for me.
27
96120
2600
خب رنگ پوست هیچ‌وقت برایم مهم نبوده.
01:51
Outsideخارج از home, howeverبا این حال,
things were differentناهمسان soonبه زودی.
28
99600
4440
خب البته بیرون از خانه، معلوم است
که همه چیز به‌زودی فرق می‌کرد.
01:57
Colorرنگ had manyبسیاری other meaningsمعانی.
29
105560
3320
رنگ پوست، هزاران معنی دیگر پیدا می‌کرد.
02:02
I rememberیاد آوردن my first
drawingنقاشی lessonsدرس ها in schoolمدرسه
30
110160
3776
اولین درس نقاشی‌ام را در مدرسه
02:05
as a bunchدسته ای of contradictoryمتناقض feelingsاحساسات.
31
113960
2936
با کلی احساسات متضاد به یادم دارم.
02:08
It was excitingهیجان انگیز and creativeخلاقانه
32
116920
2936
خیلی هیجان انگیز و خلاقانه بود،
02:11
but I never understoodفهمید
the uniqueمنحصر بفرد flesh-coloredگوشتی رنگ pencilمداد.
33
119880
4800
اما هیچ‌وقت نفهمیدم که چرا تنها یک
مداد رنگیِ مشخص به‌رنگ بدن وجود دارد.
02:17
I was madeساخته شده of fleshگوشت but I wasn'tنبود pinkرنگ صورتی.
34
125360
3375
بدن من هم از گوشت بود،
اما صورتی نبودم.
02:20
My skinپوست was brownرنگ قهوه ای,
and people said I was blackسیاه.
35
128759
3777
پوستم قهوه‌ای بود و
مردم به من می‌گفتند سیاهپوستم!
02:24
I was sevenهفت yearsسالها oldقدیمی
with a messبهم ریختگی of colorsرنگ ها in my headسر.
36
132560
4160
فقط یک بچه هفت ساله بودم
با ملغمه‌‌ای از رنگ‌ها در سرم.
02:29
Laterبعد,
37
137960
1200
بعدها،
02:31
when I tookگرفت my cousinعمو زاده to schoolمدرسه,
38
139880
2496
وقتی عموزاده‌ام را به مدرسه می‌بردم،
02:34
I was usuallyمعمولا takenگرفته شده for the nannyپرستار بچه.
39
142400
2400
معمولا به عنوان پرستار بچه
اشتباه گرفته می‌شدم.
02:37
By helpingکمک in the kitchenآشپزخانه
at a friend'sدوستان partyمهمانی,
40
145320
3656
با کمک کردن در آشپزخانه
در مهمانی یک دوست،
02:41
people thought I was the maidخدمتکار.
41
149000
2120
مردم فکر می‌کردند من پیشخدمت هستم.
02:43
I was even treatedتحت درمان like a prostituteفاحشه
42
151680
3016
حتی گاهی مثل فاحشه‌ها با من برخورد می‌شد،
02:46
just because I was walkingپیاده روی aloneتنها
on the beachساحل دریا with Europeanاروپایی friendsدوستان.
43
154720
4520
فقط به‌خاطر این‌که تنها با دوستان اروپایی
توی ساحل قدم می‌زدم.
02:51
And manyبسیاری timesبار,
44
159760
1496
و خیلی وقت‌ها،
02:53
visitingبازدید my grandmaمادر بزرگ or friendsدوستان
in upperبالا classکلاس buildingsساختمان ها,
45
161280
4576
وقتی با مادربزرگ یا دوستانم
درساختمان‌های کلاس بالا قرار می‌گذاشتیم،
02:57
I was invitedدعوت کرد not to use
the mainاصلی elevatorآسانسور.
46
165880
4936
از من می‌خواستند که از
آسانسور اصلی استفاده نکنم.
03:02
Because in the endپایان,
47
170840
2376
چرا که در نهایت،
03:05
with this colorرنگ and this hairمو,
48
173240
2696
با این رنگ مو و پوست،
03:07
I cannotنمی توان belongتعلق داشتن to some placesمکان ها.
49
175960
2920
نمی‌توانم مالِ بعضی جاها باشم.
(محرومیت برای سیاهپوستان)
03:12
In some way,
50
180400
1216
البته گاهی هم،
03:13
I get to used to it and acceptقبول کردن partبخشی of it.
51
181640
3536
خودم قبول می‌کردم و جزیی
از قبول آن (محرومیت) بودم.
03:17
Howeverبا این حال, something insideداخل of me
keepsنگه می دارد revolvingچرخش and strugglingمبارزه می کنند.
52
185200
4800
با این حال، چیزی درونم
درحال تقلا و کشمکش است!
03:23
Yearsسال ها laterبعد I marriedمتاهل a Spaniardاسپانیایی.
53
191200
3680
سال‌ها بعد با یک اسپانیایی ازدواج کردم.
03:27
But not any Spaniardاسپانیایی.
54
195440
2176
اما نه یک اسپانیایی معمولی!
03:29
I choseانتخاب کرد one with the skinپوست colorرنگ
of a lobsterخرچنگ when sunburntآفتاب سوختگی.
55
197640
3896
یکی را انتخاب کردم که رنگ پوستش
مثل خرچنگ آفتاب سوخته بود.
03:33
(Laughterخنده)
56
201560
2016
(خنده حضار)
03:35
Sinceاز آنجا که then, a newجدید questionسوال
startedآغاز شده to chaseتعقیب me.
57
203600
4336
از آن به بعد، یک سوال جدید دنبالم می‌کرد:
03:39
What will be the colorرنگ of your childrenفرزندان?
58
207960
2360
"رنگ پوست بچه‌هات چه‌جوری می‌شه؟"
03:43
As you can understandفهمیدن,
this is my last concernنگرانی.
59
211040
2640
همانطور که درک می‌کنید،
این آخرین نگرانی من است.
03:46
But thinkingفكر كردن about it,
60
214280
2696
اما فکر کردن درباره‌اش،
03:49
with my previousقبلی backgroundزمینه,
61
217000
1936
با توجه به پیشینه‌ی قبلی‌ام،
03:50
my storyداستان led me to make
my personalشخصی exerciseورزش as a photographerعکاس.
62
218960
6096
داستان زندگی‌ام که مرا به
تجربه‌ی عکاسی سوق داد.
03:57
And that is how Humanaeانسانی was bornبدنیا آمدن.
63
225080
2840
و این چگونگی تولد "اومانا" است.
04:00
Humanaeانسانی is a pursuitدستیابی
to highlightبرجسته our trueدرست است colorsرنگ ها,
64
228640
4936
اومانا، تلاشی است برای نمایاندنِ
رنگ‌های حقیقی ِ ما،
04:05
ratherنسبتا than the untrueاشتباه
65
233600
1656
به جای رنگ‌های غیرواقعی سفید، قرمز،
04:07
whiteسفید, redقرمز, blackسیاه or yellowرنگ زرد
associatedهمراه with raceنژاد.
66
235280
5416
سیاه و زرد وابسته به نژاد.
04:12
It's a kindنوع of gameبازی to questionسوال our codesکدهای.
67
240720
4336
اومانا یک‌جور بازی است که
درباره کدهای ما سوال می‌کند.
04:17
It's a work in progressپیش رفتن
from a personalشخصی storyداستان to a globalجهانی است historyتاریخ.
68
245080
5056
کاری در حال تبدیل شدن از یک موضوع شخصی
به داستانی جهانی است.
04:22
I portrayتصویر کشیدن the subjectsفاعل، موضوع
in a whiteسفید backgroundزمینه.
69
250160
4720
من از افراد در پس زمینه سفید عکس می‌گیرم.
04:27
Then I chooseانتخاب کنید an 11-pixelپیکسل
squareمربع from the noseبینی,
70
255880
4896
بعد یک مربع 11 پیکسلی از
بینی افراد انتخاب می‌کنم،
04:32
paintرنگ the backgroundزمینه,
71
260800
1640
و پس زمینه عکس را
به همان رنگ درمی‌آورم.
04:35
and look for the correspondingمتناظر colorرنگ
in the industrialصنعتی paletteجعبه رنگ نقاشی, Pantoneپانتون.
72
263200
4120
و در پالت صنعتی (رنگ) پنتون،
دنبال رنگ‌های مربوط به آن می‌گردم.
04:40
I startedآغاز شده with my familyخانواده and friendsدوستان,
73
268480
2976
این کار را با خانواده و دوستانم شروع کردم،
04:43
then more and more people
joinedپیوست the adventureماجرا,
74
271480
3896
و بعد به لطف فراخوان‌های عمومی
تعداد بیشتری از مردم به این ماجرا پیوستند،
04:47
thanksبا تشکر to publicعمومی callsتماس می گیرد
comingآینده throughاز طریق the socialاجتماعی mediaرسانه ها.
75
275400
3760
از طریق رسانه های اجتماعی.
04:52
I thought that the mainاصلی spaceفضا
to showنشان بده my work was the Internetاینترنت
76
280440
4576
گمان کنم فضای اصلی جلوه‌ی
کارهای من اینترنت بود،
04:57
because I want an openباز کن conceptمفهوم
that invitesدعوت می کند everybodyهمه
77
285040
4536
از آنجا که من ایده‌ی مشخصی داشتم
هرکسی را فرامی‌خواند تا
05:01
to pushفشار دادن the shareاشتراک گذاری buttonدکمه
in bothهر دو the computerکامپیوتر and theirخودشان brainمغز.
78
289600
4280
آن‌را درفضای اینترنت و اذهان مردم
به اشتراک بگذارد.
05:08
The snowballگلوله برفی startedآغاز شده to rollرول.
79
296280
2840
و این‌گونه کار روی غلطک افتاد.
05:11
The projectپروژه had a great welcomeخوش آمدی --
80
299880
3120
پروژه، دعوتنامه‌ها،
05:15
invitationsدعوت نامه ها, exhibitionsنمایشگاه ها,
81
303760
3456
نمایشگاه‌ها،
05:19
physicalفیزیکی formatsفرمت ها,
82
307240
1736
فرمت‌های فیزیکی،
05:21
galleriesگالری ها and museumsموزه ها ...
83
309000
2000
گالری‌ها و موزه‌های فراوانی داشت....
05:23
just happenedاتفاق افتاد.
84
311800
1736
همین‌طوری اتفاق افتاد.
05:25
And amongدر میان them, my favoriteمورد علاقه:
85
313560
2560
از میان آنها، آنکه مورد علاقه خودم بود:
05:29
when Humanaeانسانی occupiesاشغال می کند publicعمومی spacesفضاها
86
317240
3080
وقتی بود که اومانا وارد عرصه‌ی عمومی شد
05:33
and appearsظاهر می شود in the streetخیابان,
87
321280
2200
و در خیابان‌ها ظاهرشد،
05:36
it fostersتقویت می کند a popularمحبوب debateمناظره
88
324440
2600
مناظره های عمومی به راه‌انداخت،
05:39
and createsایجاد می کند a feelingاحساس of communityجامعه.
89
327840
3440
و(ناگهان) احساس جامعه را برانگیخت.
05:46
I have portrayedبه تصویر کشیده more than 3,000 people
90
334800
4096
بیش از سه هزار عکس پرتره گرفتم،
05:50
in 13 differentناهمسان countriesکشورها,
91
338920
2616
در سیزده کشور مختلف،
05:53
19 differentناهمسان citiesشهرها around the worldجهان.
92
341560
3056
نوازده شهر مختلف در سراسر دنیا.
05:56
Just to mentionاشاره some of them --
93
344640
2536
اگر فقط بخواهم به بعضی از آنها اشاره کنم،
05:59
from someoneکسی includedمشمول in the Forbesفوربس listفهرست,
94
347200
2536
از کسانی که در لیست فوربس بودند،
(لیست ثروتمندان دنیا)
06:01
to refugeesپناهندگان who crossedعبور کرد
the Mediterraneanمدیترانه ای by boatقایق.
95
349760
3456
تا مهاجرانی که ازدریای مدیترانه
با قایق رد می‌شدند.
06:05
In Parisپاریس, from the UNESCOیونسکو
Headquartersمرکز فرماندهی to a shelterپناه.
96
353240
4416
در پاریس از مقر سازمان
یونسکو تا یک پناهگاه.
06:09
And studentsدانش آموزان bothهر دو in Switzerlandسوئیس
and favelasfavelas in Rioریو deد Janeiroژانیرو.
97
357680
4920
و دانش آموزان، هم در سویس
و هم درمحله‌ای فقیر نشین در ریودوژانیرو.
06:15
All kindsانواع of beliefsاعتقادات,
98
363360
1976
همه جور اعتقاد،
06:17
genderجنسیت identitiesهویت ها
99
365360
1536
هویت‌های جنسیتی،
06:18
or physicalفیزیکی impairmentsاختلالات,
100
366920
1600
و یا اختلالات فیزیکی،
06:21
a newbornنوزاد تازه متولد شده or terminallyسرانجام illبیمار.
101
369160
2976
از بیماران در ابتدا یا
مراحل پایانی بیماری.
06:24
We all togetherبا یکدیگر buildساختن Humanaeانسانی.
102
372160
2840
ما همه باهم اومانا را ساختیم.
06:29
Those portraitsپرتره make us rethinkدوباره فکر کن
how we see eachهر یک other.
103
377040
4600
آن پرتره‌‌ها وادارمان می‌کنند تا دوباره
بیندیشیم که به چه دیده‌ای به هم می‌نگریم.
06:34
When modernمدرن scienceعلوم پایه
is questioningسوال کردن the raceنژاد conceptمفهوم,
104
382120
3856
وقتی علم مدرن از مفهوم نژادی می‌پرسد،
06:38
what does it mean for us
to be blackسیاه, whiteسفید, yellowرنگ زرد, redقرمز?
105
386000
5880
چه معنایی برایمان دارد که سیاه
باشیم یا سفید، زرد و یا قرمز؟
06:44
Is it the eyeچشم, the noseبینی,
the mouthدهان, the hairمو?
106
392560
4520
آیا سوال از چشم یا دماغ
و دهان و موهای ماست؟
06:49
Or does it have to do with our originاصل و نسب,
107
397720
3336
یا اینکه از منشا ما،
06:53
nationalityملیت
108
401080
1256
یا ملیت،
06:54
or bankبانک accountحساب?
109
402360
1360
یا حساب بانکی ما؟
06:58
This personalشخصی exerciseورزش
turnedتبدیل شد out to be a discoveryکشف.
110
406880
4360
این تغییر یک دل‌مشغولی
شخصی به یک اکتشاف است.
07:03
Suddenlyناگهان I realizedمتوجه شدم that Humanaeانسانی
was usefulمفید است for manyبسیاری people.
111
411640
6216
و به ناگاه دریافتم که اومانا می‌تواند
برای بسیاری از مردم مفید باشد.
07:09
It representsنشان دهنده a sortمرتب سازی of mirrorآینه
112
417880
2256
اومانا آینه‌ای را مقابل ما قرار می‌دهد
07:12
for those who cannotنمی توان find
themselvesخودشان reflectedمنعکس شده است in any labelبرچسب.
113
420160
4560
برای کسانی که نمی‌توانند تصویر خود را
در صورت هیچ گروهی ببینند.
07:17
It was amazingحیرت آور
114
425320
1296
شگفت انگیز بود که
07:18
that people startedآغاز شده to shareاشتراک گذاری
theirخودشان thoughtsاندیشه ها about the work with me.
115
426640
3360
مردم شروع کردند به اشتراک گذاشتن
اندیشه‌هایشان درباره کارکردن با من.
07:23
I have hundredsصدها of that,
116
431080
1976
صدها مورد از این دست دارم،
07:25
I will shareاشتراک گذاری with you, too.
117
433080
1800
که می‌توانم با شما به اشتراک بگذارم.
07:27
A motherمادر of 11 yearsسالها --
118
435880
2000
مادر یک بچه یازده ساله...
07:30
A motherمادر of an 11-year-oldساله girlدختر wroteنوشت me,
119
438760
3640
مادر دختر یازده ساله‌ای برایم نوشته،
07:35
"Very good for me as a toolابزار
to work on her confidenceاعتماد به نفس,
120
443080
3776
"برای من وسیله‌ی خیلی مفید بود
برای کار کردن روی اعتماد به نفس دخترم.
07:38
as this pastگذشته weekendتعطیلات آخر هفته
121
446880
2056
همین آخرهفته گذشته
07:40
one of her girlfriendsدوست دختر arguedاستدلال کرد with her
that she does not belongتعلق داشتن
122
448960
4936
یکی از دوستاش با او بحث کرده
که به نروژ تعلق ندارد،
07:45
and should not be allowedمجاز
to liveزنده in Norwayنروژ.
123
453920
3240
ونباید اجازه زندگی
در نروژ را به او بدهند.
07:50
So your work has
a very specialویژه placeمحل in my heartقلب
124
458000
3936
کار شما جایگاه خاصی در قلبم دارد
07:53
and it's very importantمهم for me."
125
461960
1800
و برایم خیلی مهم است."
07:58
A womanزن sharedبه اشتراک گذاشته شده her portraitپرتره
on Facebookفیس بوک and wroteنوشت,
126
466880
3680
خانمی پرتره‌اش را در فیس‌بوک
به اشتراک گذاشت و نوشت:
08:03
"All my life,
127
471640
1216
" در تمام زندگی‌ام،
08:04
people from acrossدر سراسر the globeجهان
had difficultiesمشکلات to placeمحل me in a groupگروه,
128
472880
5096
مردم سراسر دنیا درباره اینکه من را در
یک گروه جای دهند مشکل داشتند،
08:10
a stereotypeکلیشه,
129
478000
1456
یک کلیشه،
08:11
a boxجعبه.
130
479480
1296
یک جای مشخص!
08:12
Perhapsشاید we should stop.
131
480800
2176
شاید باید بس کنیم.
08:15
Insteadبجای of framingکادر بندی, askپرسیدن the individualفردی,
132
483000
3136
به جای چارچوب بندی همه چیز،
شخصیت منحصر به‌فرد آدم‌ها را جویا شویم.
08:18
'How would you labelبرچسب yourselfخودت?'
133
486160
2296
"چطور می توانید به خودتان برچسب بزنید؟"
08:20
Then I would say,
134
488480
1816
بعد من این‌طور پاسخ دادم:
08:22
'Hiسلام. I'm MassielMassiel.
135
490320
2016
"سلام. من ماسیِل هستم.
08:24
I'm a Dominican-Dutchدومینیکن هلندی,
136
492360
1536
من یک دومینیکنی- هلندی هستم،
08:25
I grewرشد کرد up in a mixedمخلوط شده familyخانواده
137
493920
2016
در یک خانواده‌ی چند نژادی بزرگ شدم،
08:27
and I'm a bisexualدوجنسگرا womanزن.' "
138
495960
1880
و یک زن دوجنس‌گرا هستم."
08:31
Besidesبعلاوه these unexpectedغیر منتظره
and touchingلمس کردن reactionsواکنش ها,
139
499880
4096
گذشته از همه واکنش‌های
غیرمنتظره و تاثیرگذار،
08:36
Humanaeانسانی findsپیدا می کند a newجدید life
in a differentناهمسان varietyتنوع of fieldsزمینه های.
140
504000
4656
اومانا در عرصه‌های مختلف،
زندگی تازه‌ای یافت.
08:40
Just to showنشان بده you some examplesمثال ها,
141
508680
2160
برای اینکه چند نمونه به شما نشان دهم،
08:43
illustratorsتصویرگر and artهنر studentsدانش آموزان
142
511680
2215
تصویرگران و دانشجویان هنر،
08:45
usingاستفاده كردن it as a referenceمرجع
for theirخودشان sketchesطرح ها and theirخودشان studiesمطالعات.
143
513919
4096
از اومانا به عنوان مرجعی برای طراحی
و مطالعاتشان استفاده می‌کنند.
08:50
It's a collectionمجموعه of facesچهره ها.
144
518039
2041
اومانا مجموعه‌ای از چهره‌هاست.
08:52
Researchersمحققان in the fieldsزمینه های of anthropologyمردم شناسی,
145
520840
3936
پژوهشگران عرصه انسان شناسی،
08:56
physicsفیزیک and neuroscienceعلوم اعصاب
146
524800
2296
پزشکی و علوم اعصاب،
08:59
use Humanaeانسانی with differentناهمسان
scientificعلمی approachesرویکردها
147
527120
4136
با رویکردهای علمی متفاوت
که با قومیت بشر مرتبط است،
09:03
relatedمربوط to humanانسان ethnicityقومیت,
148
531280
2616
از اومانا استفاده می‌کنند.
09:05
optophysiologyاپتوفیزیولوژی,
149
533920
1736
اُپتوفیزیولوژی(تحریک سلول‌ها با نور)،
09:07
faceصورت recognitionبه رسمیت شناختن
150
535680
1736
تشخیص چهره،
09:09
or Alzheimer'sآلزایمر.
151
537440
1200
و آلزایمر.
09:12
One of the mostاکثر importantمهم
impactsاثرات of the projectپروژه
152
540000
3416
یکی از جلوه‌های مهم پروژه،
09:15
is that Humanaeانسانی was chosenانتخاب شده
to be the coverپوشش of Foreignخارجي Affairsامور,
153
543440
4656
این بود که اومانا به‌عنوان
روی جلد "فارین افرز"
09:20
one of the mostاکثر relevantمربوط
politicalسیاسی publicationsنشریات.
154
548120
4080
که یکی ازمهم‌ترین نشریات
سیاسی است برگزیده شد.
09:24
And talkingصحبت کردن about foreignخارجی affairsامور,
155
552760
3496
و اگر بخواهم درباره
"فارین افِرز" صحبت کنم،
09:28
I foundپیدا شد the perfectکامل
ambassadorsسفیران for my projectپروژه ...
156
556280
3720
سفیرانی عالی و معلمانی
09:32
teachersمعلمان.
157
560680
1216
برای پروژه ام، پیدا کردم.
09:33
They are the onesآنهایی که that use Humanaeانسانی
as a toolابزار for educationalآموزشی purposesاهداف.
158
561920
5960
آنها کسانی بودند که از اومانا
برای اهداف آموزشی استفاده کردند،
09:40
Theirآنها passionشور encouragesتشویق می کند me
to go back to drawingنقاشی classesکلاس ها,
159
568880
5456
شور و اشتیاقشان تشویقم کرد تا
به کلاس‌های طراحی برگردم،
09:46
but this time as a teacherمعلم myselfخودم.
160
574360
2840
اما این بار به‌عنوان یک معلم.
09:50
My studentsدانش آموزان,
161
578200
1456
دانش‌آموزانم،
09:51
bothهر دو adultsبزرگسالان and kidsبچه ها,
162
579680
2256
هم بزرگسالان و هم کودکان،
09:53
paintرنگ theirخودشان self-portraitsپرتره های خود,
163
581960
2776
تصویر چهره‌ی خودشان را می‌کشیدند،
09:56
tryingتلاش کن to discoverكشف كردن
theirخودشان ownخودت uniqueمنحصر بفرد colorرنگ.
164
584760
4480
و برای کشف رنگ خاص خودشان می‌کوشیدند.
10:08
As a photographerعکاس,
165
596720
2016
به‌عنوان عکاس،
10:10
I realizeتحقق بخشیدن that I can be a channelکانال
for othersدیگران to communicateبرقراری ارتباط.
166
598760
5600
دریافتم که می‌توانم برای دیگران
کانالی باشم برای ارتباط.
10:17
As an individualفردی,
167
605040
1816
اما شخصا،
10:18
as Angآنگélicaلیزا,
168
606880
1280
به‌عنوان آنجلیکا (سخنران)،
10:21
everyهرکدام time I take a pictureعکس,
169
609080
3176
هر وقت عکس می‌گیرم،
10:24
I feel that I am sittingنشسته
in frontجلوی of a therapistدرمانگر.
170
612280
4200
احساس می‌کنم که مقابل
روان‌درمانگر نشسته‌ام.
10:29
All the frustrationنا امیدی, fearترس and lonelinessتنهایی
171
617480
4936
همه‌ی ناامیدی، ترس و تنهایی
10:34
that I onceیک بار feltنمد ...
172
622440
1440
که زمانی حسشان می کردم...
10:36
becomesتبدیل می شود love.
173
624360
1240
تبدیل می‌شوند به عشق.
10:41
The last countryکشور --
174
629400
1400
آخرین کشوری که...
10:44
the last countryکشور in the worldجهان
who abolishedلغو شد slaveryبردگی
175
632000
5016
آخرین کشوری که برده‌داری
را در جهان از بین برد،
10:49
is the countryکشور where I was bornبدنیا آمدن,
176
637040
2320
کشوری‌است که من در آن به‌دنیا آمدم،
10:51
Brazilبرزیل.
177
639920
1200
برزیل.
10:54
We still have to work hardسخت
to abolishلغو کردن discriminationتبعیض.
178
642440
4760
هنوز هم باید به شدت کار کنیم تا
تبعیض را از بین ببریم.
11:00
That remainsبقایای a commonمشترک practiceتمرین worldwideدر سراسر جهان,
179
648080
3976
تبعیض در سراسر دنیا همین‌طور باقی می‌ماند،
11:04
and that will not disappearناپدید می شوند by itselfخودش.
180
652080
3600
و به خودی خود از بین نخواهد رفت.
11:08
Thank you.
181
656480
1256
سپاسگزارم.
11:09
(Applauseتشویق و تمجید)
182
657760
14070
(تشویق حضار)
11:23
Thank you.
183
671880
1200
سپاسگزارم.
Translated by Hajar Almasi
Reviewed by Saeid Saadattalab

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Angélica Dass - Artist and photographer
By cataloging every conceivable human skin tone, Angélica Dass illustrates that skin color and race are more complex than they might appear at first glance.

Why you should listen

As a member of a multi­racial family, Brazilian artist Angélica Dass is acutely aware of how small differences in skin tone can swell into large misconceptions and stereotypes about race.

In her ongoing project Humanæ, Dass pairs thousands of portraits of people from diverse parts of the world with their Pantone codes, revealing that our racially­ charged skin color labels --­­ red, white, brown --­­ as not only inaccurate but also absurd. Instead, she shows us that "these colors make us see each other as different, even though we are equal."

More profile about the speaker
Angélica Dass | Speaker | TED.com