ABOUT THE SPEAKER
Courtney E. Martin - Journalist
Courtney E. Martin’s work has two obsessions at its core: storytelling and solutions.

Why you should listen

In her upcoming book, The New Better Off, Courtney E. Martin explores how people are redefining the American dream with an eye toward fulfillment. Martin is a columnist for On Being, and the cofounder of the Solutions Journalism Network, Valenti Martin Media, and FRESH Speakers, as well as a strategist for the TED Prize and an editor emeritus at Feministing.com.

In her previous book Do It Anyway: The New Generation of Activists, she profiled eight young people doing social justice work, a fascinating look at the generation of world-changers who are now stepping up to the plate.

More profile about the speaker
Courtney E. Martin | Speaker | TED.com
TED2016

Courtney E. Martin: The new American Dream

کورتنی مارتین: رویای نوین آمریکایی

Filmed:
2,727,712 views

برای اولین بار در تاریخ، اکثریت پدر و مادران آمریکایی فکر نمی‌کنند که آینده فرزندانشان بهتر از وضعیت خودشان خواهد شد. روزنامه نگار کورتنی مارتین می‌گوید، این را نباید یک هشدارتلقی کرد. بلکه باید آن را فرصتی دید تا راهکاری جدید برای کار و خانواده تعریف کرد که مبتنی بر اجتماع و خلاقیت باشد. او در صحبتی که تاثیرش بسیار فراتر از آمریکاست می‌گوید « بزرگترین خطر، شکست خوردن در رسیدن به رویای آمریکایی نیست، بزرگترین خطر رسیدن به رویایی است که اساسا باورش نداری.»
- Journalist
Courtney E. Martin’s work has two obsessions at its core: storytelling and solutions. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
I'm a journalistروزنامه نگار,
0
680
1411
من یک روزنامه نگارم،
00:14
so I like to look for the untoldبی نظیر storiesداستان ها,
1
2115
2551
پس دوست دارم که
بدنبال داستان‌های تازه بگردم،
00:16
the livesزندگی می کند that quietlyبی سر و صدا playبازی out
underزیر the screamفریاد زدن of headlinesسرفصل ها.
2
4690
3706
زندگی‌هایی که به آرامی
در زیر فریاد سرمقاله‌ها سپری می‌شود.
00:20
I've alsoهمچنین been going about the businessکسب و کار
of puttingقرار دادن down rootsریشه ها,
3
8977
3457
و اخیرا بدنبال کنار گذاشتن
ریشه‌ها بوده‌ام،
00:24
choosingانتخاب کردن a partnerشریک, makingساخت babiesنوزادان.
4
12458
2304
پیدا کردن شریک، بچه‌دار شدن.
00:27
So for the last fewتعداد کمی yearsسالها,
5
15206
2231
پس در چند سال اخیر،
00:29
I've been tryingتلاش کن to understandفهمیدن
6
17461
1463
سعی‌ می‌کردم بفهمم
00:30
what constitutesتشکیل می شود
the 21st-centuryقرن سیزدهم good life,
7
18948
3448
ساختار زندگی خوب قرن ۲۱‌می چیست،
00:35
bothهر دو because I'm fascinatedمجذوب by the moralاخلاقی
and philosophicalفلسفی implicationsپیامدها,
8
23085
4610
چون من شیفته
هر دو اثر اخلاقی و فلسفی‌اش هستم،
00:39
but alsoهمچنین because I'm in desperateمستاصل
need of answersپاسخ ها myselfخودم.
9
27719
3080
و همانقدر هم به شدت بدنبال پاسخم.
00:43
We liveزنده in tenuousضعیف timesبار.
10
31641
2292
ما در زمانه ناپایداری زندگی می‌کنیم
00:46
In factواقعیت, for the first time
in Americanآمریکایی historyتاریخ,
11
34402
3185
در واقع برای اولین بار
در تاریخ آمریکا،
00:49
the majorityاکثریت of parentsپدر و مادر do not think
that theirخودشان kidsبچه ها will be better off
12
37611
4120
اکثریت والدین فکر نمی‌کنند که آینده
فرزندانشان بهتر
00:53
than they were.
13
41755
1432
از اوضاع خودشان شود.
00:55
This is trueدرست است of richثروتمند and poorفقیر,
menمردان and womenزنان.
14
43211
3278
این واقعیتی است برای فقیر و غنی،
مرد و زن.
00:59
Now, some of you
mightممکن hearشنیدن this and feel sadغمگین.
15
47000
2565
ممکن است بعضی‌ از شما‌
از شنیدن این موضوع ناراحت شوید.
01:01
After all, Americaآمریکا is deeplyعمیقا investedسرمایه گذاری کرد
16
49589
2992
بلاخره، آمریکا عمیقا
01:04
in this ideaاندیشه of economicاقتصادی transcendenceتعالی,
17
52605
2879
در برتری اقتصادی خود سرمایه گزاری کرده،
01:07
that everyهرکدام generationنسل kindنوع of
leapfrogsleapfrogs the one before it,
18
55508
3560
و تقریبا هر نسلی به نسبت قبل آن
جهشی داشته است،
01:11
earningدرآمد more, buyingخریداری کردن more, beingبودن more.
19
59092
3698
بیشتر درآمد داشته، بیشتر خریده،
بیشتر بوده.
01:15
We'veما هستیم exportedصادرات this dreamرویا
all over the worldجهان,
20
63299
2158
ما این رویا را
به تمامی جهان صادر کرده‌ایم،
01:17
so kidsبچه ها in Brazilبرزیل and Chinaچين and even Kenyaکنیا
21
65481
2909
کودکان برزیلی و چینی و حتی کنیایی
01:20
inheritبه ارث می برند our insatiableسیر نشدنی expectationانتظار
22
68414
2369
توقعات سیری ناپذیر ما را
01:23
for more.
23
71195
1159
در بیش خواهی به ارث می‌برند.
01:25
But when I readخواندن this historicتاریخی pollنظرسنجی
for the first time,
24
73063
3057
اما وقتی که این نظر‌سنجی تاریخی را
برای اولین بار خواندم،
01:28
it didn't actuallyدر واقع make me feel sadغمگین.
25
76144
1973
من را واقعا ناراحت نکرد.
01:30
It feltنمد like a provocationتحریک.
26
78593
1746
تحریکم کرد و عصبانی شدم.
01:33
"Better off" -- basedمستقر on whoseکه standardsاستانداردها?
27
81181
2833
« بهتر شود» -- بر مبنای معیار چه کسی؟
01:37
Is "better off" findingیافته a secureامن است jobکار
28
85030
2083
آیا «بهتر شدن»
یعنی پیدا کردن یک کار ثابت
01:39
that you can countشمردن on
for the restباقی مانده of your life?
29
87137
2491
که بتوانی برای بقیه زندگی به آن تکیه کنی؟
01:42
Those are nearlyتقریبا extinctمنقرض شده.
30
90027
1737
این چیز‌ها دیگر تقریبا تمام شده.
01:43
People moveحرکت jobsشغل ها, on averageمیانگین,
everyهرکدام 4.7 yearsسالها,
31
91788
3997
آدمها کارشان را،
بطور متوسط هر ۴.۷ سال عوض می‌کنند،
01:47
and it's estimatedتخمین زده that by 2020,
32
95809
1961
و پیش‌بینی شده که تا سال ۲۰۲۰،
01:49
nearlyتقریبا halfنیم of Americansآمریکایی ها
will be freelancersمترجمان آزاد.
33
97794
2856
تقریبا نیمی از آمریکایی‌ها
شغل آزاد دارند.
01:53
OK, so is better off just a numberعدد?
34
101523
2951
پس، آیا بهتر شدن یک عدد است؟
01:56
Is it about earningدرآمد
as much as you possiblyاحتمالا can?
35
104498
2967
آیا به معنی پول درآوردن
تا جایی است که بتوانی؟
02:00
By that singularمنحصر به فرد measurementاندازه گیری,
we are failingشکست خوردن.
36
108060
3232
اگر تنها این را اندازه‌گیری کنیم،
ما در حال شکستیم.
02:03
Medianمتوسط perدر هر capitaسرانه incomeدرآمد
has been flatتخت sinceاز آنجا که about 2000,
37
111316
4197
متوسط سرانه درآمد
تقریبا از سال ۲۰۰۰ ثابت بوده،
02:07
adjustedتنظیم شده for inflationتورم.
38
115537
1562
تثبیت شده با تورم.
02:10
All right, so is better off gettingگرفتن
a bigبزرگ houseخانه with a whiteسفید picketجادوگر fenceحصار?
39
118005
4229
بسیار خوب، آیا بهتر شدن
یعنی داشتن خانه‌ای بزرگ با نرده‌های سفید؟
02:14
Lessکمتر of us are doing that.
40
122710
1437
افراد کمی این کار را می‌کنند.
02:16
Nearlyتقریبا fiveپنج millionمیلیون people lostکم شده
theirخودشان homesخانه ها in the Great Recessionرکود اقتصادی,
41
124718
3656
نزدیک به پنج میلیون نفر در مدت رکود
بزرگ اقتصادی خانه‌هایشان را از دست دادند،
02:20
and even more of us soberedتبرئه up
about the lengthsطول we were willingمایلم to go --
42
128398
4374
و حتی بیشتر ما حالا دیگر فهمیده‌ایم
که چند وقت دیگر--
02:24
or be trickedفریب خورده into going,
in manyبسیاری predatoryغارتگر casesموارد --
43
132796
2747
یا در بسیاری مواردی که غارت شده‌ایم
و کلک خورده‌ایم --
02:27
to holdنگه دارید that deedسند - سند قانونی.
44
135567
1507
می‌خواهیم این سند را نگه داریم.
02:29
Home-ownershipمالکیت خانه ratesنرخ ها
are at theirخودشان lowestپایین ترین sinceاز آنجا که 1995.
45
137575
3683
میزان صاحب خانه شدن
در پایین‌ترین سطح از ۱۹۹۵ است.
02:34
All right, so we're not
findingیافته steadyثابت employmentاستخدام,
46
142117
3348
بسیار خوب، ما کاری ثابت پیدا نمی‌کنیم،
02:37
we're not earningدرآمد as much moneyپول,
47
145489
1733
دیگر خیلی پول در نمی‌آوریم،
02:39
and we're not livingزندگي كردن in bigبزرگ fancyتفننی housesخانه ها.
48
147246
2412
و در خانه‌های بزرگ و تجملی
زندگی نمی‌کنیم.
02:42
Tollپول the funeralمراسم خاکسپاری bellsزنگ ها
49
150372
1715
فاتحه هر چیزی را بخوان
02:44
for everything that madeساخته شده Americaآمریکا great.
50
152111
2569
که باعث بزرگی آمریکا شده.
02:48
But,
51
156147
1152
اما،
02:49
are those the bestبهترین measurementsاندازه گیری ها
of a country'sکشور greatnessعظمت,
52
157767
3906
آیا اینها تعیین کننده بزرگی یک کشورند،
02:53
of a life well livedزندگی می کرد?
53
161697
1501
یا زندگی ما؟
02:55
What I think makesباعث می شود Americaآمریکا great
is its spiritروح of reinventionتجدید ساختار.
54
163870
3585
آنچه به نظرم باعث بزرگی آمریکا می شود
روحیه خلق مجدد است.
03:00
In the wakeاز خواب بیدار of the Great Recessionرکود اقتصادی,
55
168034
1718
در بیداری پس از رکود بزرگ اقتصادی،
03:01
more and more Americansآمریکایی ها are redefiningتعریف دوباره
what "better off" really meansبه معنای.
56
169776
4157
آمریکایی‌های بیشتر و بیشتری
معنی واقعی بهتر شدن را تعریف می‌کنند.
03:06
Turnsچرخش out, it has more to do
with communityجامعه and creativityخلاقیت
57
174412
3986
معلوم شده، ارتباط بیشتری با
اجتماع و خلاقیت دارد
03:10
than dollarsدلار and centsسنت ها.
58
178422
1685
تا دلار و سنت.
03:12
Now, let me be very clearروشن است:
59
180917
2039
بگذارید خیلی صریح باشم:
03:15
the 14.8 percentدرصد of Americansآمریکایی ها
livingزندگي كردن in povertyفقر need moneyپول,
60
183480
5193
۱۴.۸ درصد آمریکایی‌ها
در فقر زندگی می‌کنند و محتاج پولند،
03:20
plainجلگه and simpleساده.
61
188697
1380
ساده و روشن.
03:22
And all of us need policiesسیاست های
that protectمحافظت us from exploitationبهره برداری
62
190101
3661
و همه ما نیازمند سیاست‌هایی هستیم
که در مقابل بهره کشی
03:25
by employersکارفرمایان and financialمالی institutionsمؤسسات.
63
193786
3201
کارفرمایان و موسسات مالی از ما محافظت کند.
03:29
Nothing that followsبه دنبال آن است is meantبه معنای to suggestپیشنهاد می دهد
that the gapشکاف betweenبین richثروتمند and poorفقیر
64
197011
4651
هیج چیزیی نمی‌تواند توجیه کننده
فاصله میان فقیر و غنی باشد
03:33
is anything but profoundlyعمیقا immoralغیر اخلاقی.
65
201686
3371
غیر از چیزی عمیقا غیر اخلاقی.
03:38
But,
66
206224
1305
اما،
03:39
too oftenغالبا we let
the conversationگفتگو stop there.
67
207553
2639
بیشتر اوقات ما صحبت را
همینجا تمام می‌کنیم.
03:42
We talk about povertyفقر as if
it were a monolithicیکپارچه experienceتجربه;
68
210804
3725
درباره فقر به شکلی صحبت می‌کنیم
انگار که چیزی یکپارچه است؛
03:46
about the poorفقیر as if
they were solelyصرفا victimsقربانیان.
69
214553
2747
درباره فقرا بگونه‌ای که
انگار فقط قربانی‌ بوده‌اند.
03:50
Partبخشی of what I've learnedیاد گرفتم
in my researchپژوهش and reportingگزارش نویسی
70
218126
2857
بخشی از چیزی که
در تحقیق و گزارش یاد گرفته‌ام
03:53
is that the artهنر of livingزندگي كردن well
71
221007
2406
این است که هنر خوب زندگی کردن
03:55
is oftenغالبا practicedتمرین کرد mostاکثر masterfullyاستادانه
72
223437
2988
بیشتر اوقات بگونه‌ای استادانه
03:58
by the mostاکثر vulnerableآسیب پذیر.
73
226449
2106
توسط آسیب پذیرترین‌ها انجام می‌شود.
04:02
Now, if necessityضرورت
is the motherمادر of inventionاختراع,
74
230253
2492
حال اگر احتیاج مادر اختراع است،
04:04
I've come to believe
75
232769
1698
به این باور رسیده‌ام که
04:06
that recessionرکود اقتصادی can be
the fatherپدر of consciousnessآگاهی.
76
234491
3817
که رکود پدر آگاهی است.
04:10
It confrontsمقابله می کند us with profoundعمیق questionsسوالات,
77
238879
2838
که ما را با سوالاتی عمیق مواجه می‌کند،
04:13
questionsسوالات we mightممکن be too lazyتنبل
or distractedپریشان to askپرسیدن
78
241741
3143
سوالاتی که ممکن است
خیلی تنبل یا پریشان باشیم تا بپرسیم
04:16
in timesبار of relativeنسبت فامیلی comfortراحتی.
79
244908
1673
وقتی که احساس راحتی می‌کنیم.
04:19
How should we work?
80
247047
1563
چطور باید کار کنیم؟
04:20
How should we liveزنده?
81
248634
1313
چطور باید زندگی کنیم؟
04:22
All of us, whetherچه we realizeتحقق بخشیدن it or not,
82
250766
2239
همه ما، فهمیده باشیم یا نه،
04:25
seekبه دنبال answersپاسخ ها to these questionsسوالات,
83
253029
1572
بدنبال پاسخ این سوالاتیم،
04:26
with our ancestorsاجداد
kindنوع of whisperingزمزمه کردن in our earsگوش ها.
84
254625
3165
که اجداد ما به نوعی
در گوشمان زمزمه می‌کردند.
04:31
My great-grandfatherپدر پدربزرگ
was a drunkمست in Detroitدیترویت,
85
259020
4123
جد پدری من یک الکلی در دیترویت بود،
04:35
who sometimesگاه گاهی managedاداره می شود
to holdنگه دارید down a factoryکارخانه jobکار.
86
263167
2563
که بعضی وقتها می‌توانست
کاری در کارخانه داشته باشد.
04:38
He had, as unbelievableباور نکردنی as it mightممکن soundصدا,
87
266611
2916
ممکن است غیر قابل باور به نظر برسد،
04:41
21 childrenفرزندان,
88
269551
1871
۲۱ بچه داشت،
04:43
with one womanزن, my great-grandmotherمادربزرگ,
89
271446
2382
از یک زن، مادر مادر بزرگم،
04:45
who diedفوت کرد at 47 yearsسالها oldقدیمی
of ovarianتخمدان cancerسرطان.
90
273852
3400
که در ۴۷ سالگی از از سرطان رحم مرد.
04:49
Now, I'm pregnantباردار with my secondدومین childکودک,
91
277945
1935
من الان برای بار دوم باردارم،
04:51
and I cannotنمی توان even fathomفهمیدن
what she mustباید have goneرفته throughاز طریق.
92
279904
4574
و نمی‌توانم درک کنم که واقعا
چه بر سرش آمده.
04:56
And if you're tryingتلاش کن to do the mathریاضی --
there were sixشش setsمجموعه ها of twinsدوقلوها.
93
284502
3586
و اگر حساب کنی --
شش تا دوقلو بودند.
05:00
So my grandfatherبابا بزرگ, theirخودشان sonفرزند پسر,
94
288810
2738
پدر بزرگم، پسرشان،
05:03
becameتبدیل شد a travelingمسافرت salesmanفروشنده,
95
291572
1699
یک فروشنده دوره‌ گرد شد،
05:05
and he livedزندگی می کرد boomرونق and bustسینه بند.
96
293295
1495
و در راحتی و سختی زندگی کرد.
05:06
So my dadپدر grewرشد کرد up answeringپاسخ دادن
the doorدرب for debtبدهی collectorsگردانندگان
97
294814
3686
پس پدرم بخاطر پاسخ دادن
به طلبکاران در حالی بزرگ شد
05:10
and pretendingوانمود کردن his parentsپدر و مادر weren'tنبودند home.
98
298524
1995
که همیشه وانمود می‌کرد
والدینش خانه نیستند.
05:12
He actuallyدر واقع tookگرفت his bracesپرانتز off himselfخودت
with pliersانبر in the garageگاراژ,
99
300979
4180
او مجبور شد خودش سیم‌های دندانپزشکی
را در گاراژ با انبر از دهانش جدا کند،
05:17
when his fatherپدر admittedپذیرفته
he didn't have moneyپول
100
305183
2159
وقتی که پدر گفت که پولی
برای پرداخت به دندانپزشک ندارد
05:19
to go back to the orthodontistارتودنت.
101
307366
1674
تا پیش دکتر برود.
05:21
So my dadپدر, unsurprisinglyبی نظیر,
102
309778
2771
پس جای تعجب نیست که پدرم،
05:24
becameتبدیل شد a bankruptcyورشکستگی lawyerوکیل.
103
312573
2068
وکیل ورشکستگی شد.
05:26
Couldn'tنمی توانستم writeنوشتن this in a novelرمان, right?
104
314665
2048
می‌توانست از این یک رمان بنویسه، درسته؟
05:29
He was obsessedغرق with providingفراهم آوردن
a secureامن است foundationپایه
105
317236
3281
به شدت غرق در جزئیات
ایجاد یک ساختار مستحکم
05:32
for my brotherبرادر and I.
106
320541
1346
برای برادرم و من بود.
05:34
So I askپرسیدن these questionsسوالات
by way of a fewتعداد کمی generationsنسل ها of struggleتقلا.
107
322521
3747
پس این سوالات را بخاطر
مبارزات چندین نسل می‌پرسم.
05:38
My parentsپدر و مادر madeساخته شده sure that I grewرشد کرد up
on a kindنوع of steadyثابت groundزمینی
108
326895
3057
پدر و مادر من مطمئن شدند که من
در فضایی با ثبات رشد می‌کنم
05:41
that allowsاجازه می دهد one to questionسوال
and riskخطر and leapجهش.
109
329976
3317
که اجازه می‌دهد تا او بپرسد
خطر کند و جهش داشته باشد.
05:45
And ironicallyاز قضا, and probablyشاید
sometimesگاه گاهی to theirخودشان frustrationنا امیدی,
110
333909
3314
و مسخره است که احتمالا بعضی اوقات
از روی ناامیدی،
05:49
it is theirخودشان steadfastپایدار
commitmentتعهد to securityامنیت
111
337247
3284
این ثبات قدم آنها و تعهدشان
به ایجاد امنیت برایم بود
05:52
that allowsاجازه می دهد me to questionسوال its valueارزش,
112
340555
2465
که به من امکان داد تا
ارزش آن را بررسی کنم،
05:55
or at leastکمترین its valueارزش
as we'veما هستیم historicallyتاریخی definedتعریف شده است it
113
343044
2978
و یا حداقل ارزشی را که در طول تاریخ
05:58
in the 21stخیابان centuryقرن.
114
346046
1713
و در قرن ۲۱ برایش متصوریم.
06:00
So let's digحفر کردن into this first questionسوال:
115
348870
1984
پس بگذارید تا سوال اول را بررسی کنیم:
06:03
How should we work?
116
351267
1781
باید چطور کار کنیم؟
06:06
We should work like our mothersمادران.
117
354397
2611
باید مانند مادرانمان کار کنیم.
06:09
That's right -- we'veما هستیم spentصرف شده decadesچند دهه
118
357754
2139
درست است -- ما دهها سال را
06:11
tryingتلاش کن to fitمناسب womenزنان into a work worldجهان
builtساخته شده for companyشرکت menمردان.
119
359917
4030
صرف هماهنگ کردن زنان برای کار
در دنیای شرکت‌های مردانه کردیم.
06:16
And manyبسیاری have doneانجام شده backbendsbackbends to fitمناسب in,
120
364358
1890
و خیلی‌ها را در این راه خرد کردیم،
06:18
but othersدیگران have carvedحک شده
a more unconventionalغیر متعارف pathمسیر,
121
366272
2625
اما برای دیگران
روشی غیر معمولی‌تر را ایجاد کردیم،
06:21
creatingپدید آوردن a patchworkکلاهبرداری of meaningبه معنی and moneyپول
122
369652
2199
با وصله کردن معنی و پول
06:23
with enoughکافی flexibilityانعطاف پذیری
to do what they need to do
123
371875
2721
به شکلی منعطف تا
کاری که لازم است را انجام دهد
06:26
for those that they love.
124
374620
1666
برای کسانی که دوستشان دارند.
06:28
My momمامان calledبه نام it "just makingساخت it work."
125
376993
2166
مادرم اسمش را « فقط راهش بنداز» گذاشت.
06:31
Todayامروز I hearشنیدن life coachesمربیان
call it "a portfolioنمونه کارها careerحرفه."
126
379574
3469
امروزه می‌شنوم که اسمش را
«کار پاره وقت» گذاشته‌اند.
06:35
Whateverهر چه you call it,
127
383956
1659
اسمش را هرچه بگذاری،
06:37
more and more menمردان are cravingاشتیاق
these wholeکل, if not harriedخسته شدم, livesزندگی می کند.
128
385639
5069
آدمهای بیشتر و بیشتری مایل
به انجامش، اگر مجبور نباشند هستند.
06:43
They're wakingبیدار شدن up to theirخودشان desireمیل
and dutyوظیفه to be presentحاضر fathersپدران and sonsپسران.
129
391332
4358
آنها هر روز برای انجام وظایفشان به عنوان
پدر و پسر تلاش می‌کنند.
06:48
Now, artistهنرمند Annان Hamiltonهمیلتون has said,
130
396547
2437
هنرمندی به نام آن همیلتون می‌گوید،
06:51
"Laborکار is a way of knowingدانستن."
131
399008
2515
« تلاش نوعی از آگاهی‌ است.»
06:54
Laborکار is a way of knowingدانستن.
132
402458
1288
تلاش نوعی از آگاهی است.
06:55
In other wordsکلمات, what we work on
133
403770
2008
به عبارت دیگر، کاری که می‌کنیم
06:57
is what we understandفهمیدن about the worldجهان.
134
405802
2503
چیزی است که از دنیا می‌فهمیم.
07:01
If this is trueدرست است, and I think it is,
135
409043
2199
اگر این درست باشد، که بنظرم هست،
07:03
then womenزنان who have disproportionatelyبی پروا
caredمراقب باشید for the little onesآنهایی که
136
411266
3572
پس زنانی که برای کودکان
07:06
and the sickبیمار onesآنهایی که and the agingپیری onesآنهایی که,
137
414862
1977
و بیماران ارزشی بی حد قائلند،
07:08
have disproportionatelyبی پروا benefitedبهره مند شد
138
416863
2932
استفاده بی‌اندازه‌ای
07:11
from the mostاکثر profoundعمیق kindنوع
of knowingدانستن there is:
139
419819
3530
از عمیقترین نوع آگاهی کرده‌اند:
07:15
knowingدانستن the humanانسان conditionوضعیت.
140
423373
2145
دانستن معنی انسانیت.
07:18
By prioritizingاولویت بندی careاهميت دادن,
141
426442
2152
اگر این پشتیبانی را اولویت بندی کنیم،
07:20
menمردان are, in a senseاحساس, stakingپاکت کردن theirخودشان claimادعا
142
428618
2576
انسان، به شکلی در این ادعا
07:23
to the fullپر شده rangeدامنه of humanانسان existenceوجود داشتن.
143
431218
2903
کل موجودیت بشری خودرا قمار کرده‌.
07:27
Now, this meansبه معنای the nine-to-fiveنه دقیقه مانده به پنج
no longerطولانی تر worksآثار for anyoneهر کسی.
144
435097
3136
این بدان معنی است که دیگر کسی
از ساعت نه-تا-پنج کار نمی‌کند.
07:30
Punchپانچ clocksساعتها are becomingتبدیل شدن به obsoleteمنسوخ شده,
as are careerحرفه laddersنردبان.
145
438685
2826
ساعت‌های حضور و غیاب ،
والگوی پیشرفت شغلی بی‌معنی می‌شوند.
07:33
Wholeکل industriesصنایع are beingبودن bornبدنیا آمدن
and dyingدر حال مرگ everyهرکدام day.
146
441535
3068
تمامی صنایع هر روز
بوجود می‌آیند و از میان می‌روند.
07:36
It's all nonlinearغیر خطی from here.
147
444627
1931
و دیگر همه چیز از اینجا غیر خطی است.
07:39
So we need to stop askingدرخواست kidsبچه ها,
148
447090
2012
دیگر نباید از بچه‌ها بپرسیم،
07:41
"What do you want to be when you growرشد up?"
149
449126
2056
«وقتی بزرگ شدی می‌خواهی چه کاره شوی؟»
07:43
and startشروع کن askingدرخواست them,
"How do you want to be when you growرشد up?"
150
451206
3304
و باید بپرسیم،
« وقتی بزرگ شدی می‌خواهی چه باشی؟»
07:47
Theirآنها work will constantlyبه طور مداوم changeتغییر دادن.
151
455247
1899
کارشان دائما تغییر خواهد کرد.
07:49
The commonمشترک denominatorمخرج is them.
152
457170
1975
تنها مخرج مشترکشان، خودشانند.
07:51
So the more they understandفهمیدن theirخودشان giftsهدیه
153
459504
1941
هرچه بیشتر توانایی‌هایشان را بفهمند
07:53
and createايجاد كردن crewsخدمه of idealایده آل collaboratorsمشارکت کنندگان,
154
461469
2455
و بتوانند گروه‌های کاری
ایده‌آل خود را بسازند،
07:55
the better off they will be.
155
463948
1840
موفق‌تر خواهند شد.
07:58
The challengeچالش aheadدر پیش is to reinventبازتولید
the socialاجتماعی safetyایمنی netخالص
156
466717
2663
چالش روبرو،
ایجاد شبکه های امنیت اجتماعی است
08:01
to fitمناسب this increasinglyبه طور فزاینده
fragmentedتقسیم شده است economyاقتصاد.
157
469404
2937
تا برای این اقتصاد خرد شده مناسب باشد.
08:04
We need portableقابل حمل healthسلامتی benefitsمنافع.
158
472365
1859
ما نیازمند بیمه‌های درمانی قابل انتقالیم.
08:06
We need policiesسیاست های that reflectمنعکس کننده
that everyoneهر کس deservesسزاوار است to be vulnerableآسیب پذیر
159
474248
3609
سیاست‌هایی می‌خواهیم
که انعکاس دهنده نیاز آسیب پذیران باشد
08:09
or careاهميت دادن for vulnerableآسیب پذیر othersدیگران,
160
477881
1498
یا از آسیب پذیران حمایت کند،
08:11
withoutبدون becomingتبدیل شدن به destituteفقیر.
161
479403
1608
بدون‌انکه آنها را نیازمند کند.
08:13
We need to seriouslyبه طور جدی considerدر نظر گرفتن
a universalجهانی است basicپایه ای incomeدرآمد.
162
481035
2648
به شدت نیازمند
ایجاد درآمد پایه جهانی هستیم.
08:15
We need to reinventبازتولید laborنیروی کار organizingسازماندهی.
163
483707
2197
باید سازمان‌های کار را باز تعریف کنیم.
08:18
The promiseوعده of a work worldجهان
that is structuredساختار یافته to actuallyدر واقع fitمناسب
164
486682
3866
تا بتوانیم دنیای شغلی بسازیم
که ساختار آن مناسب
08:22
our 21stخیابان centuryقرن valuesارزش های,
165
490572
1900
ارزش‌های قرن ۲۱ است،
08:24
not some archaicبایگانی ideaاندیشه
about bringingبه ارمغان آوردن home the baconبیکن,
166
492496
2937
نه ایده‌هایی کهنه برای تامین نیاز خانواده،
08:27
is long overdueسر رسیده --
167
495457
2190
که مدتهاست اعتبارش گذشته --
08:29
just askپرسیدن your motherمادر.
168
497671
1383
از مادرت بپرس.
08:31
Now, how about the secondدومین questionسوال:
169
499877
1702
اکنون، سوال دوم چیست:
08:33
How should we liveزنده?
170
501603
1229
چطور باید زندگی کنیم؟
08:35
We should liveزنده
171
503737
1746
ما باید
08:37
like our immigrantمهاجر ancestorsاجداد.
172
505507
2072
مثل اجداد مهاجرمان زندگی کنیم.
08:41
When they cameآمد to Americaآمریکا,
173
509174
1437
وقتی که به آمریکا آمدند،
08:42
they oftenغالبا sharedبه اشتراک گذاشته شده apartmentsآپارتمان ها,
survivalبقاء tacticsتاکتیک ها, childکودک careاهميت دادن --
174
510635
4230
در خانه‌های مشترک زندگی می‌کردند،
روش‌های بقا، نگداری از کودکان --
08:46
always knewمی دانست how to fillپر کن one more bellyشکم,
175
514889
2006
همیشه می‌دانستند
که چطور یک شکم بیشتر را سیر کنند،
08:48
no matterموضوع how smallکوچک the foodغذا availableدر دسترس است.
176
516919
2260
مهم نیست که چقدر غذایمان کم است.
08:51
But they were told that successموفقیت meantبه معنای
leavingترک the villageدهکده behindپشت
177
519770
3566
اما برایشان گفته شده بود که موفقیت
به معنی بشت سر گذاشتن زندگی روستایی
08:55
and pursuingپیگیری that iconicنمادین symbolسمبل
of the Americanآمریکایی Dreamرویا,
178
523360
3052
و جستجو برای تصویر نمادینی از
رویای آمریکایی است،
08:58
the whiteسفید picketجادوگر fenceحصار.
179
526436
1476
نرده‌های سفید دور خانه.
09:00
And even todayامروز,
we see a whiteسفید picketجادوگر fenceحصار
180
528460
2024
و حتی امروز،
وقتی که یک نرده سفید می‌بینیم
09:02
and we think successموفقیت, self-possessionمالکیت خود.
181
530508
2373
به موفقیت و اعتماد به نفس می‌اندیشیم.
09:04
But when you stripنوار away
the sentimentalityاحساساتی بودن,
182
532905
2231
اما وقتی که احساسات را بدور اندازی،
09:07
what it really does is dividesتقسیم می کند us.
183
535160
2376
نتیجه واقعی آن ما را از هم جدا می‌کند.
09:10
Manyبسیاری Americansآمریکایی ها are rejectingرد كردن
the whiteسفید picketجادوگر fenceحصار
184
538140
2573
بیشتر آمریکایی‌ها مخالف نرده‌های سفیدند
09:12
and the kindنوع of highlyبه شدت privatizedخصوصی شده life
that happenedاتفاق افتاد withinدر داخل it,
185
540737
3315
آن زندگی کاملا اختصاصی
که در آن جریان دارد،
09:16
and reclaimingاحیای villageدهکده life,
186
544076
1790
و بدنبال زندگی روستایی هستند،
09:17
reclaimingاحیای interdependenceوابستگی متقابل insteadبجای.
187
545890
2580
و بجایش استقلال می‌خواهند.
09:21
Fiftyپنجاه millionمیلیون of us, for exampleمثال,
188
549311
1603
برای مثال، پنجاه میلیون نفر از ما،
09:22
liveزنده in intergenerationalبین نسلی householdsخانوارها.
189
550938
2675
در محل‌های اشتراکی زندگی می‌کنند.
09:26
This numberعدد explodedمنفجر شد
with the Great Recessionرکود اقتصادی,
190
554018
2728
این عدد بعد از رکود بزرگ،
بسیار بزرگتر شد،
09:28
but it turnsچرخش out people
actuallyدر واقع like livingزندگي كردن this way.
191
556770
2638
ولی معلوم شد که
مردم واقعا این زندگی را دوست دارند.
09:31
Two-thirdsدو سوم of those who are livingزندگي كردن
with multipleچندگانه generationsنسل ها underزیر one roofسقف
192
559432
3848
دو سوم از کسانی که در سنین متفاوت
زیر یک سقف زندگی می‌کنند
09:35
say it's improvedبهبود یافته theirخودشان relationshipsروابط.
193
563304
2369
می‌گویند که باعث بهتر شدن روابطشان شده.
09:38
Some people are choosingانتخاب کردن
to shareاشتراک گذاری homesخانه ها not with familyخانواده,
194
566145
2824
بعضی‌ها دوست دارند که
با خانواده زندگی نکنند،
09:40
but with other people who understandفهمیدن
the healthسلامتی and economicاقتصادی benefitsمنافع
195
568993
3360
اما دیگران مزایای اقتصادی و بهداشتی
09:44
of dailyروزانه communityجامعه.
196
572377
1681
زندگی جمعی را می‌فهمند.
09:46
CoAbodeCoAbode, an onlineآنلاین platformسکو
for singleتنها momsمادران looking to shareاشتراک گذاری homesخانه ها
197
574082
3634
CoAbode یک شبکه آنلاین برای مادران
تنهایی است که بدنبال خانه‌های مشترک
09:49
with other singleتنها momsمادران,
198
577740
1363
با دیگر مادران تنها هستند،
09:51
has 50,000 usersکاربران.
199
579127
1991
۵۰٫۰۰۰ کاربر دارد.
09:53
And people over 65 are especiallyبه خصوص proneدمر
200
581761
2637
و افراد بالای ۶۵ سال خصوصا مجبورند
09:56
to be looking for these alternativeجایگزین
livingزندگي كردن arrangementsترتیبات.
201
584422
3149
تا بدنبال این راه‌ حلها برای زندگی باشند.
10:00
They understandفهمیدن that theirخودشان qualityکیفیت of life
202
588074
2499
آنها می‌فهمند که کیفیت زندگی‌شان
10:02
dependsبستگی دارد on a mixمخلوط کردن
of solitudeتنهایی and solidarityهمبستگی.
203
590597
4249
وابسته به ترکیبی از فردیت و تنهایی است.
10:07
Whichکدام is trueدرست است of all of us
when you think about it,
204
595727
2493
که وقتی به آن فکر می‌کنی
می‌فهمی به همه ما مربوط می‌شود،
10:10
youngجوان and oldقدیمی alikeبه طور یکسان.
205
598244
1364
پیر و جوان.
10:11
For too long, we'veما هستیم pretendedتظاهر کرد
that happinessشادی is a kingپادشاه in his castleقلعه.
206
599632
4031
برای مدتی طولانی، وانمود کردیم
شادمانی مهمترین موضوع ماست.
10:16
But all the researchپژوهش provesثابت می کند otherwiseدر غیر این صورت.
207
604306
2171
اما تمامی مطالعات
چیز دیگری را نشان می‌دهند.
10:19
It showsنشان می دهد that the healthiestسالمترین,
happiestشادترین and even safestامن ترین --
208
607006
3003
نشان می‌دهند که شادترین، سالمترین،
و حتی امن ترین --
10:22
in termsاصطلاحات of bothهر دو climateآب و هوا changeتغییر دادن disasterفاجعه,
in termsاصطلاحات of crimeجرم, all of that --
209
610033
6074
از هر دو جنبه مشکلات زیست محیطی،
و جرائم، همه شان--
10:28
are Americansآمریکایی ها who liveزنده livesزندگی می کند
intertwinedدر هم آمیخته with theirخودشان neighborsهمسایه ها.
210
616131
3832
آمریکایی‌هایی هستند که زندگی‌شان را
با همسایگانشان ترکیب کرده‌اند.
10:32
Now, I've experiencedبا تجربه this firsthandدست اول.
211
620661
1897
من خودم این را تجربه کرده‌ام.
10:35
For the last fewتعداد کمی yearsسالها, I've been livingزندگي كردن
in a cohousingانقباض communityجامعه.
212
623076
3192
در چند سال اخیر، در یک گروه
با خانه های اشتراکی زندگی کرده‌ام.
10:38
It's 1.5 acresهکتار of persimmonخرمالو treesدرختان,
213
626292
3609
بیشتر از ۰.۵ هکتار پر از درختان خرمالو،
10:41
this prolificپرورش دهنده blackberryتوت سیاه bushبوته
that snakesمارها around a communityجامعه gardenباغ,
214
629925
3752
بوته‌های انبوه تمشکی
که دور باغ را احاطه کرده،
10:45
all smack-dabsmack-dab, by the way,
in the middleوسط of urbanشهری Oaklandاوکلند.
215
633701
3213
دقیقتر بگویم، درست در وسط شهر اوکلند.
10:49
The nineنه unitsواحد ها are all builtساخته شده
to be differentناهمسان,
216
637447
2119
هر نه ساختمان
بگونه‌ای ساخته شده‌اند که متفاوت باشند،
10:51
differentناهمسان sizesاندازه ها, differentناهمسان shapesشکل ها,
217
639590
1649
اندازه و شکل های متفاوت،
10:53
but they're meantبه معنای to be
as greenسبز as possibleامکان پذیر است.
218
641263
2114
اما به نوعی که تا حد ممکن
دوستدار محیط زیست باشند.
10:55
So bigبزرگ, shinyبراق blackسیاه
solarخورشیدی cellsسلول ها on our roofسقف
219
643401
2143
سلول‌های خورشیدی بزرک و سیاه
روی سقف‌های ما
10:57
mean our electricityالکتریسیته billلایحه rarelyبه ندرت exceedsفراتر از
220
645568
1934
به معنی‌ آن است که هزینه برق ما به ندرت
از پنج دلار در ماه بیشتر می‌شود.
10:59
more than fiveپنج bucksدلارها in a monthماه.
221
647526
1618
11:01
The 25 of us who liveزنده there are all
differentناهمسان agesسنین and politicalسیاسی persuasionsمتقاعد کردن
222
649787
3811
۲۵ نفر از ما که آنجا زندگی می‌کنیم همگی از
سنین مختلف و تفکرات سیاسی متفاوتیم
11:05
and professionsحرفه ها,
223
653622
1158
از شغل‌های مختلف،
11:06
and we liveزنده in homesخانه ها that have everything
a typicalمعمول home would have.
224
654804
3278
و همگی در خانه‌هایی،
مثل هر خانه معمولی دیگری زندگی می‌کنیم.
11:10
But additionallyعلاوه بر این,
225
658106
1154
اما علاوه بر آن،
11:11
we shareاشتراک گذاری an industrial-sizedصنعتی اندازه
kitchenآشپزخانه and eatingغذا خوردن areaمنطقه,
226
659284
2516
ما یک آشپزخانه صنعتی
و انتاق غذاخوری بزرگ داریم،
11:13
where we have commonمشترک mealsوعده های غذایی twiceدو برابر a weekهفته.
227
661824
2065
که دوبار در هفته با هم غذا می‌خوریم.
11:15
Now, people, when I tell them
I liveزنده like this,
228
663913
2239
وقتی که به مردم می‌گویم
که اینجوری زندگی می‌کنم،
11:18
oftenغالبا have one of two extremeمفرط reactionsواکنش ها.
229
666176
1906
معمولا به دو شکل افراطی
عکس العمل نشان می‌دهند.
11:20
Eitherهر دو they say, "Why doesn't
everyoneهر کس liveزنده like this?"
230
668106
2649
یا می‌گویند،«چرا همه اینطوری
زندگی نمی‌کنند؟»
11:22
Or they say, "That soundsبرای تلفن های موبایل
totallyکاملا horrifyingوحشتناک.
231
670779
2728
یا می‌گویند،«به نظر کاملا وحشتناک است.
11:25
I would never want to do that."
232
673531
1499
من هیچوقت اینکار را نمی‌کنم.»
11:27
So let me reassureاطمینان حاصل کنید you: there is
a sacredمقدس respectتوجه for privacyحریم خصوصی amongدر میان us,
233
675054
5147
بگذارید چیزی را خاطر نشان کنم: در بین ما
توجهی هراسان به موضوع حریم شخصی وجود دارد
11:32
but alsoهمچنین a commitmentتعهد to what we call
"radicalافراطی hospitalityمهمان نوازی" --
234
680614
4317
و همچنین تعهد به جیزی که آن را
« مهمان‌نوازی افراطی» می‌نامیم --
11:37
not the kindنوع advertisedآگهی داده شده
by the Fourچهار Seasonsفصل ها,
235
685535
2423
البته نه آن گونه‌ای که
توسط هتل فور‌سیزنز تبلیغ می‌شود،
11:40
but the kindنوع that saysمی گوید that everyهرکدام
singleتنها personفرد is worthyشایسته of kindnessمهربانی,
236
688704
5627
گونه‌ای که
هر انسانی را سزاوار محبت می‌داند،
11:46
fullپر شده stop, endپایان of sentenceجمله.
237
694355
1758
نقطه سر خط، ختم کلام.
11:49
The biggestبزرگترین surpriseتعجب for me
of livingزندگي كردن in a communityجامعه like this?
238
697129
3477
چه چیزی من را از همه بیشتر
از زندگی در این جمع متعجب کرد؟
11:53
You shareاشتراک گذاری all the domesticداخلی laborنیروی کار --
the repairingتعمیرات, the cookingپخت و پز, the weedingوجدان --
239
701335
3751
اینجا همه کارها‌ی داخلی تقسیم می‌شود
-- تعمیرات، پخت و پز، عروسی--
11:57
but you alsoهمچنین shareاشتراک گذاری the emotionalعاطفی laborنیروی کار.
240
705110
2063
اما کار‌های احساسی هم قسمت می‌شود.
11:59
Ratherنسبتا than dependingبستگی دارد only
on the idealizedایده آل شده است familyخانواده unitواحد
241
707573
3023
بجای تنها تکیه بر الگوی خانواده ایده‌آل
12:02
to get all of your emotionalعاطفی needsنیاز دارد metملاقات کرد,
242
710620
1868
تا تمامی نیاز‌های
احساسی شما را برآورده کند،
12:04
you have two dozenدوازده other people
that you can go to
243
712512
2409
بیست نفر دیگر را دارید
تا این کار را برایتان انجام دهند
12:06
to talk about a hardسخت day at work
244
714945
1836
از یک روز سخت کاری صحبت کنید
12:08
or troubleshootعیب یابی how to handleرسیدگی
an abusiveسوءاستفاده teacherمعلم.
245
716805
2685
چطور مشکل یک معلم بداخلاق را حل کنید.
12:12
Teenagersنوجوانان in our communityجامعه will oftenغالبا go
to an adultبالغ that is not theirخودشان parentوالدین
246
720038
5564
نوجوان‌های جمع ما معمولا
پیش شخصی می‌روند که پر و مادرشان نیست
12:17
to askپرسیدن for adviceمشاوره.
247
725626
1259
تا راهنماییشان کند.
12:19
It's what bellزنگ hooksقلاب
calledبه نام "revolutionaryانقلابی parentingپدر و مادر,"
248
727310
3519
این چیزی است که بل هوک
آن را « فرزند پروری انقلابی» می‌نامد.
12:22
this humbleفروتنانه acknowledgmentتصدیق
249
730853
1798
این اعلام فروتنانه
12:24
that kidsبچه ها are healthierسالم when they have
a widerگسترده تر rangeدامنه of adultsبزرگسالان
250
732675
3096
که کودکان سالمترند وقتی که دسترسی
به تعداد بیشتری از بزرگسالان داشته باشند
12:27
to emulateتقلید and countشمردن on.
251
735795
1840
تا الگوبرداری کنند و حمایت شوند.
12:30
Turnsچرخش out, adultsبزرگسالان are healthierسالم, too.
252
738451
2601
معلوم شده که بزرگسالان
هم سالمتر خواهند بود.
12:33
It's a lot of pressureفشار,
253
741568
1588
کار خیلی سختی است،
12:35
tryingتلاش کن to be that perfectکامل familyخانواده
behindپشت that whiteسفید picketجادوگر fenceحصار.
254
743180
3904
تا پشت آن نرده‌های سفید
خانواده‌ای بی نقص بود.
12:40
The "newجدید better off,"
as I've come to call it,
255
748290
2344
«بهتر بودن جدید»
که اسمش را من گذاشته‌ام،
12:42
is lessکمتر about investingسرمایه گذاری
in the perfectکامل familyخانواده
256
750658
2956
یعنی سرمایه گذاری کمتر روی
خانواده بی‌نقص
12:45
and more about investingسرمایه گذاری
in the imperfectناقص villageدهکده,
257
753638
3485
و توجه بیشتر به
زندگی روستایی که بی عیب نیست،
12:49
whetherچه that's relativesبستگان
livingزندگي كردن underزیر one roofسقف,
258
757147
2226
ممکن است فامیلی که
زیر یک سقف زندگی می‌کنند باشد،
12:51
a cohousingانقباض communityجامعه like mineمال خودم,
259
759397
1840
یا جمعی که مثل من
در خانه‌های مشترک زندگی می‌کنند،
12:53
or just a bunchدسته ای of neighborsهمسایه ها
who pledgeسوگند - تعهد to really know
260
761261
2930
یا تعدادی همسایه متعهد که واقعا
12:56
and look out for one anotherیکی دیگر.
261
764215
1506
می‌دانند که چطور مواظب هم باشند.
12:58
It's good commonمشترک senseاحساس, right?
262
766134
1869
به نظر درست می‌رسد، مگر نه؟
13:00
And yetهنوز, moneyپول has oftenغالبا madeساخته شده us dumbگنگ
263
768466
2807
و با این وجود، پول اکثرا ما را در
13:03
about reachingرسیدن به out.
264
771297
1365
به هم رسیدن گول می‌زند.
13:05
The mostاکثر reliableقابل اعتماد wealthثروت
265
773575
2033
مطمئنترین ثروت
13:07
is foundپیدا شد in relationshipارتباط.
266
775632
2559
در روابط پیدا می‌شود.
13:11
The newجدید better off is not
an individualفردی prospectچشم انداز at all.
267
779511
3220
بهتر شدن جدید قطعا یک نظریه فردی نیست.
13:15
In factواقعیت, if you're a failureشکست
or you think you're a failureشکست,
268
783384
3069
در واقع، اگر آدم موفقی نیستی
یا اگر اینطورفکر می‌کنی،
13:18
I've got some good newsاخبار for you:
269
786477
1611
برایت خبر خوبی دارم:
13:20
you mightممکن be a successموفقیت by standardsاستانداردها
you have not yetهنوز honoredافتخار.
270
788112
3790
ممکن است از دید معیار‌هایی
که هنوز قبول نداری آدم موفقی باشی.
13:24
Maybe you're a mediocreمتوسط earnerدرآمد
but a masterfulاستادانه fatherپدر.
271
792404
3406
شاید از نظر درآمد متوسط باشی
ولی پدری نمونه باشی.
13:28
Maybe you can't affordاستطاعت داشتن your dreamرویا home,
272
796477
1882
شاید نتوانی خانه رویاییت را بخری،
13:30
but you throwپرت كردن legendaryافسانهای
neighborhoodمحله partiesاحزاب.
273
798383
2706
اما میهمانی‌هایی که
برگزار می‌کنی افسانه‌ای باشد.
13:34
If you're a textbookکتاب درسی successموفقیت,
274
802462
1764
اگر از دید عمومی آدم موفقی هستی،
13:36
the implicationsپیامدها of what I'm sayingگفت:
could be more grimترسناک for you.
275
804250
3491
مفهموم چیزی که می‌گویم
برایت بیشتر سرگرم کننده باشد.
13:40
You mightممکن be a failureشکست
by standardsاستانداردها you holdنگه دارید dearعزیزم
276
808344
3341
عزیزم ممکن است از دید خودت شکست خورده باشی
13:43
but that the worldجهان doesn't rewardجایزه.
277
811709
2402
اما از دید دنیا مهم نیست.
13:46
Only you can know.
278
814719
1400
تنها خودت می‌دانی.
13:49
I know that I am not a tributeاحترام
279
817310
3216
می‌دانم که یادبودی از
13:52
to my great-grandmotherمادربزرگ,
280
820550
1486
مادر مادربزرگم نیستم،
13:54
who livedزندگی می کرد suchچنین a shortکوتاه and brutishخشونت آمیز life,
281
822060
2669
که چنان زندگی کوتاه و بی‌ رحمانه داشت،
13:56
if I earnبدست آوردن enoughکافی moneyپول to affordاستطاعت داشتن
everyهرکدام creatureموجود comfortراحتی.
282
824753
3163
اگر آنقدر ثروت داشتم تا
همه موجودات را خوشبخت کنم.
14:00
You can't buyخرید your way
out of sufferingرنج کشیدن or into meaningبه معنی.
283
828614
3129
بدون زحمت نمی‌توانی معنی را بفهمی.
14:03
There is no home bigبزرگ enoughکافی
284
831767
1734
هیچ خانه‌ای آنقدر بزرگ نیست
14:05
to eraseپاک کردن the painدرد
that she mustباید have enduredتحمل کرد.
285
833525
3022
تا رنجی را که او کشیده از خاطر ببرد.
14:09
I am a tributeاحترام to her
286
837435
1250
یادبودی از او هستم
14:10
if I liveزنده a life as connectedمتصل
and courageousشجاع as possibleامکان پذیر است.
287
838709
4447
اگر بتوانم تا حد امکان متصل
و شجاعانه زندگی کنم.
14:16
In the midstدر میان of suchچنین
widespreadبطور گسترده uncertaintyعدم قطعیت,
288
844256
3001
در قلب چنین عدم اطمینانی،
14:19
we mayممکن است, in factواقعیت, be insecureناامن.
289
847281
2213
شاید، احساس نا امنی کنیم.
14:22
But we can let that insecurityناامنی
make us brittleشکننده
290
850334
2526
می‌توانیم بگذاریم که
این نا امنی ما را بشکند
14:25
or suppleانعطاف پذیر.
291
853216
1159
و یا منعطف کند.
14:26
We can turnدور زدن inwardدرون, loseاز دست دادن faithایمان
in the powerقدرت of institutionsمؤسسات to changeتغییر دادن --
292
854859
5007
می‌توانیم در خود فرو رویم،
و امیدمان را اساسا به تغییر از دست دهیم--
14:31
even loseاز دست دادن faithایمان in ourselvesخودمان.
293
859890
1914
حتی به تغییر در خود.
14:34
Or we can turnدور زدن outwardبیرون,
294
862332
1404
یا می‌توانیم به بیرون نگاه کنیم،
14:36
cultivateکشت کن faithایمان in our abilityتوانایی
to reachنائل شدن out, to connectاتصال, to createايجاد كردن.
295
864300
5085
و امید را توانایی مان در به هم رسیدن،
ارتباط و خلق بپروریم.
14:43
Turnsچرخش out, the biggestبزرگترین dangerخطر
296
871063
2394
معلوم شده که، بزرگترین تهدید
14:46
is not failingشکست خوردن to achieveرسیدن
the Americanآمریکایی Dreamرویا.
297
874020
2858
نرسیدن به رویای آمریکایی نیست.
14:49
The biggestبزرگترین dangerخطر is achievingدستیابی به a dreamرویا
298
877624
2438
بزرگترین خطر رسیدن به رویایی است
14:52
that you don't actuallyدر واقع believe in.
299
880086
2363
که واقعا به آن اعتقاد نداری.
14:55
So don't do that.
300
883362
1230
پس این کار را نکن.
14:57
Do the harderسخت تر, more interestingجالب هست thing,
301
885046
2642
کار سخت تر، جالبتر را بکن،
14:59
whichکه is to composeساختن a life
where what you do everyهرکدام singleتنها day,
302
887712
4048
یعنی نوعی از زندگی را بساز،
که کاری که واقعا هر روز می‌کنی،
15:03
the people you give your bestبهترین love
and ingenuityخلاقیت and energyانرژی to,
303
891784
3678
افرادی که بیشترین عشقت، استعدادت
و انرژیت را به آنها می‌دهی،
15:07
alignsaligns as closelyنزدیک است as possibleامکان پذیر است
with what you believe.
304
895486
3010
با آنچه واقعا به آن اعتقاد داری
هماهنگ باشند.
15:11
That, not something as mundaneعرفانی
as makingساخت moneyپول,
305
899010
3405
این چیزی مادی مثل پول درآوردن نیست،
15:14
is a tributeاحترام to your ancestorsاجداد.
306
902439
1969
ادای احترامی به نیاکانت است.
15:16
That is the beautifulخوشگل struggleتقلا.
307
904432
3611
این مبارزه‌ای زیباست.
15:20
Thank you.
308
908861
1191
متشکرم.
15:22
(Applauseتشویق و تمجید)
309
910076
9179
( تشویق حضار )
Translated by Behdad Khazaeli
Reviewed by Leila Ataei

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Courtney E. Martin - Journalist
Courtney E. Martin’s work has two obsessions at its core: storytelling and solutions.

Why you should listen

In her upcoming book, The New Better Off, Courtney E. Martin explores how people are redefining the American dream with an eye toward fulfillment. Martin is a columnist for On Being, and the cofounder of the Solutions Journalism Network, Valenti Martin Media, and FRESH Speakers, as well as a strategist for the TED Prize and an editor emeritus at Feministing.com.

In her previous book Do It Anyway: The New Generation of Activists, she profiled eight young people doing social justice work, a fascinating look at the generation of world-changers who are now stepping up to the plate.

More profile about the speaker
Courtney E. Martin | Speaker | TED.com