ABOUT THE SPEAKER
Ione Wells - Writer, activist
University student Ione Wells is the founder of the international #NotGuilty campaign against sexual violence and misdirected victim blaming.

Why you should listen

Ione Wells is a student at the University of Oxford in the UK, where she just started her third year reading for a degree in English Language and Literature, and a keen writer and journalist.

After being the victim of an assault in London in early 2015, she published a letter to her assaulter in a student newspaper, which went viral, attracting enormous attention and prompting the sharing of countless experiences by others around the world on social media.

That reaction prompted her to set up the international #NotGuilty campaign against sexual violence and misdirected victim-blaming, which has a website providing a platform for people to speak out. Since then, she has written about these issues for multiple publications, commented on radio and television, spoken at several festivals, hosted support groups and workshops for survivors of assault, and led workshops in schools.

She is the former editor of Oxford University’s student magazine, The Isis, and has an active interest in human rights, international relations, theatre, and wild swimming.

More profile about the speaker
Ione Wells | Speaker | TED.com
TEDSummit

Ione Wells: How we talk about sexual assault online

ایون ولز: چطور درباره‌ی تجاوز جنسی به صورت آنلاین صحبت میکنیم

Filmed:
1,237,456 views

یون ولز، فعال و نویسنده‌ای است که میگوید ما در استفاده از شبکه‌های اجتماعی برای عدالت اجتماعی به رویکرد سنجیده تری نیاز داریم.. وی پس از اینکه خود در لندن قربانی تجاوز شد، نامه‌ای به متجاوزش نوشت و در نشریه‌ی دانشجویی منتشر کرد که در اینترنت معروف و منجر به راه افتادن کارزار #بیگناه بر ضد خشونت جنسی و سرزنش قربانبان شد. او در سخنرانی تاثیرگذار خود میگوید که چگونه با مطرح کردن داستانش باعث امید بخشیدن به دیگران شد و همچنین پیامی قدرتمند برضد فرهنگ شرمساری آنلاین شد.
- Writer, activist
University student Ione Wells is the founder of the international #NotGuilty campaign against sexual violence and misdirected victim blaming. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:13
It was Aprilآوریل, last yearسال.
0
1097
2037
آوریل سال گذشته بود.
00:15
I was on an eveningشب out with friendsدوستان
1
3714
1747
یک روز عصر با دوستانم بیرون بودیم
00:17
to celebrateجشن گرفتن one of theirخودشان birthdaysتولدها.
2
5485
1753
تا تولد یکی از اونها رو
جشن بگیریم.
00:19
We hadn'tتا به حال نیست been all togetherبا یکدیگر
for a coupleزن و شوهر of weeksهفته ها;
3
7677
2393
دو هفته‌ای بود
که دور هم جمع نشده بودیم؛
00:22
it was a perfectکامل eveningشب,
as we were all reunitedدوباره متحد شد.
4
10094
2396
عصر بسیار خوبی بود چون
دوباره دور هم بودیم.
00:25
At the endپایان of the eveningشب,
5
13220
1253
اواخر شب،
00:26
I caughtگرفتار the last undergroundزیرزمینی trainقطار
back to the other sideسمت of Londonلندن.
6
14497
3685
آخرین قطار مترو را به مقصد
آن سوی لندن سوارشدم.
00:30
The journeyسفر was smoothصاف.
7
18663
1792
سفر آرومی بود.
00:32
I got back to my localمحلی stationایستگاه
8
20479
1508
به ایستگاه محله مون رسیدم
00:34
and I beganآغاز شد the 10-minuteدقیقه walkراه رفتن home.
9
22011
2027
و پیاده‌روی ده دقیقه‌ای
به سمت خونه رو آغاز کردم.
00:37
As I turnedتبدیل شد the cornerگوشه ontoبه سوی my streetخیابان,
10
25159
2364
وقتی وارد خیابون خودم شدم،
00:39
my houseخانه in sightمنظره up aheadدر پیش,
11
27547
1516
خونه‌م اون جلو در دیدرس بود،
00:41
I heardشنیدم footstepsپای پیاده behindپشت me
12
29596
1384
پشت سرم صدای پایی شنیدم
00:43
that seemedبه نظر می رسید to have
approachedنزدیک شدم out of nowhereهیچ جایی
13
31004
2163
که معلوم نبود از کجا میاد
00:45
and were pickingچیدن up paceسرعت.
14
33191
1400
و داشت تندتر می شد.
قبل از این که فرصت فکر کردن داشته باشم
تا ببینم چه اتفاقی داره می‌افته
00:47
Before I had time to processروند
what was happeningاتفاق می افتد,
15
35778
2527
00:50
a handدست was clappedکلاه گشاد around my mouthدهان
so that I could not breatheتنفس کنید,
16
38329
3131
دستی دهانم رو گرفت، جوری
که نمیتونستم نفس بکشم،
00:53
and the youngجوان man behindپشت me
draggedکشید me to the groundزمینی,
17
41484
2700
و مرد جوان از پشت سر
منو روی زمین انداخت،
00:56
beatضرب و شتم my headسر repeatedlyبارها و بارها
againstدر برابر the pavementپیاده رو
18
44208
2126
و سرم را چند بار
به کف پیاده رو کوبوند
00:58
untilتا زمان my faceصورت beganآغاز شد to bleedخونریزی,
19
46358
1982
تا اینکه خون از صورتم جاری شد،
01:00
kickingلگد زدن me in the back and neckگردن
20
48364
2208
در حالی که به پشت و گردنم لگد میزد
01:02
while he beganآغاز شد to assaultحمله me,
21
50596
1652
شروع به تجاوز به من کرد،
01:04
rippingپاره شدن off my clothesلباس ها
and tellingگفتن me to "shutبسته شدن up,"
22
52272
2462
لباسم رو پاره کرد
و بهم گفت: خفه شو،
01:06
as I struggledتلاش to cryگریه کردن for help.
23
54758
1659
چون سعی کردم
برای کمک داد بزنم.
01:09
With eachهر یک smackچرت زدن of my headسر
to the concreteبتن groundزمینی,
24
57423
2396
با هر ضربه‌ی سرم
که به زمین بتنی میخورد
01:11
a questionسوال echoedتکرار می شود throughاز طریق my mindذهن
that still hauntsخالی از سکنه me todayامروز:
25
59843
2930
سوالی تو ذهنم می پیچید که هنوزم
تو ذهنم هست:
01:15
"Is this going to be how it all endsبه پایان می رسد?"
26
63118
2209
"این ماجرا چطور تموم خواهد شد؟"
01:18
Little could I have realizedمتوجه شدم,
I'd been followedدنبال شد the wholeکل way
27
66828
2912
اصلاً متوجه نشده بودم
که تمام راه رو از ایستگاه
01:21
from the momentلحظه I left the stationایستگاه.
28
69764
1951
تحت تعقیب بودم.
01:23
And hoursساعت ها laterبعد,
29
71739
1203
و چند ساعت بعد
01:24
I was standingایستاده toplessبی نظیر and bareleggedبی نظیر
in frontجلوی of the policeپلیس,
30
72966
3544
لخت و پابرهنه
جلوی پلیس ایستاده بودم،
01:28
havingداشتن the cutsکاهش and bruisesکبودی
on my nakedبرهنه bodyبدن photographedعکسبرداری
31
76534
2772
و از بریدگیها و کبودیهای روی بدنم
به عنوان مدرک قانونی
01:31
for forensicقانونی evidenceشواهد.
32
79330
1522
عکس گرفته می شد.
01:33
Now, there are fewتعداد کمی wordsکلمات to describeتوصیف کردن
the all-consumingهمه کاره feelingsاحساسات
33
81956
3239
هیج کلمه‌ای نمیتونه
اون احساس شدید
01:37
of vulnerabilityآسیب پذیری, shameشرم آور, upsetناراحت
and injusticeبی عدالتی that I was riddenراننده with
34
85219
3205
بیچارگی، خجالت، ناراحتی
و بی عدالتی رو
01:40
in that momentلحظه and for the weeksهفته ها to come.
35
88448
2056
که هفته‌های بعد درگیرش بودم
توصیف کنه.
01:43
But wantingمیخواهم to find a way
to condenseکنسانتره these feelingsاحساسات
36
91868
2624
اما از آنجایی که میخواستم راهی پیدا کنم
01:46
into something orderedدستور داد
that I could work throughاز طریق,
37
94516
2322
تا تمام اون احساسات رو هضم کنم،
01:48
I decidedقرار بر این شد to do what
feltنمد mostاکثر naturalطبیعی است to me:
38
96862
2135
تصمیم گرفتم کاری کنم
که به نظرم طبیعی‌ترین کار بود:
01:51
I wroteنوشت about it.
39
99322
1235
درباره‌ش نوشتم.
01:53
It startedآغاز شده out as a catharticcathartic exerciseورزش.
40
101149
2433
نوشتن در ابتدا
مثل تمرین تزکیه نفس بود.
01:55
I wroteنوشت a letterنامه to my assaulterستمکار,
41
103606
3058
نامه‌ای نوشتم به کسی که بهم تجاوز
کرده بود،
01:58
humanizingانسانی him as "you,"
42
106688
2095
بهش با خطاب " تو"
شخصیت انسانی دادم
02:00
to identifyشناسایی him as partبخشی
of the very communityجامعه
43
108807
2877
تا او را به عنوان بخشی از
همون جامعه‌ای به رسمیت بشناسم
02:03
that he had so violentlyخشونت آمیز
abusedمورد آزار قرار گرفته that night.
44
111708
2148
که آن شب آن طور وحشیانه‌
مورد تجاوز قرارداده بود.
02:06
Stressingاسترس زدن the tidal-waveموج های بسیار بزرگ
effectاثر of his actionsاقدامات,
45
114991
2274
برای اینکه روی انعکاس
رفتارش تاکید کنم
02:09
I wroteنوشت:
46
117289
1216
نوشتم:
02:10
"Did you ever think
of the people in your life?
47
118920
2330
" تاحالا به آدمای توی
زندگیت فکر کردی؟
02:13
I don't know who the people
in your life are.
48
121841
2337
نمیدونم اون افراد توی زندگیت
چه کسانی هستند.
02:16
I don't know anything about you.
49
124202
1957
من از تو هیچی نمیدونم.
02:18
But I do know this:
50
126183
1632
اما اینو میدونم:
02:19
you did not just attackحمله me that night.
51
127839
2081
تو شب گذشته فقط به من تجاوز نکردی.
02:22
I'm a daughterفرزند دختر, I'm a friendدوست,
52
130323
1513
من یک دخترم، یک دوستم،
02:23
I'm a sisterخواهر, I'm a pupilشاگرد,
53
131860
1685
من یک خواهرم، یک شاگردم،
02:25
I'm a cousinعمو زاده, I'm a nieceدختر برادر یا خواهر و غیره,
54
133569
1302
یک دخترخاله‌ام،
یک دختر خواهرم،
02:26
I'm a neighborهمسایه;
55
134895
1167
یک همسایه هستم؛
02:28
I'm the employeeکارمند
who servedخدمت کرده است everyoneهر کس coffeeقهوه
56
136086
2049
من کسی هستم که برای همه
در کافه‌ی زیر راه‌آهن
02:30
in the cafکافهé underزیر the railwayراه آهن.
57
138159
1553
قهوه سرو میکنه.
02:32
And all the people who formفرم
these relationsروابط to me
58
140362
2486
و تمام افرادی که این ارتباط رو میسازند
02:34
make up my communityجامعه.
59
142872
1653
جامعه‌ی منو تشکیل می‌دهند.
02:36
And you assaultedحمله کرد
everyهرکدام singleتنها one of them.
60
144549
2135
و تو به تک‌تک آنها تجاوز کردی.
02:39
You violatedنقض شد the truthحقیقت that I
will never ceaseبس to fightمبارزه کردن for,
61
147418
2836
تو حقیقتی را زیر پا گذاشتی که من هرگز
از جنگیدن به خاطرش از پا نمی‌ایستم،
02:42
and whichکه all of these people representنمایندگی:
62
150278
1937
و تمام این افراد
نماینده‌ی آن هستند:
02:44
that there are infinitelyبی نهایت more
good people in the worldجهان than badبد."
63
152239
3270
اینکه بی‌نهایت آدم خوب
در دنیا هست تا آدم بد."
02:48
But, determinedمشخص not to let
this one incidentحادثه make me loseاز دست دادن faithایمان
64
156790
2999
مصمم بودم که نگذارم این حادثه
ایمان منو به همبستگی
02:51
in the solidarityهمبستگی in my communityجامعه
or humanityبشریت as a wholeکل,
65
159813
2713
در جامعه یا کل بشریت
سست کنه.
02:54
I recalledفراخوانده شد the 7/7 terroristتروریست bombingsبمبگذاری ها
in Julyجولای 2005 on Londonلندن transportحمل و نقل,
66
162550
4478
یاد بمب‌گداری۷/۷ در ژوییه‌ی ۲۰۰۵
در ایستگاه مترو لندن افتادم،
02:59
and how the mayorشهردار of Londonلندن at the time,
and indeedدر واقع my ownخودت parentsپدر و مادر,
67
167052
3400
اینکه چطور شهردار وقت لندن و
حتی والدین خودم،
03:02
had insistedاصرار that we all get back
on the tubesلوله ها the nextبعد day,
68
170476
2847
روز بعد
برای رفتن به مترو پافشاری کردند،
03:05
so we wouldn'tنمی خواهم be definedتعریف شده است or changedتغییر کرد
69
173347
1763
با این کار ما توسط کسانی
که به ما احساس ناامنی می دهند
03:07
by those that had madeساخته شده us feel unsafeناامن.
70
175134
1899
تعریف نمی شیم و تغییر نمی کینم.
03:09
I told my attackerحمله کننده,
71
177490
1454
به ضاربم گفتم،
03:11
"You've carriedانجام out your attackحمله,
72
179740
1549
" تو حمله‌ خودت رو انجام دادی،
03:13
but now I'm gettingگرفتن back on my tubeلوله.
73
181313
2140
اما من به مترو برمیگردم.
03:16
My communityجامعه will not feel we are unsafeناامن
walkingپیاده روی home after darkتاریک است.
74
184162
3267
جامعه‌ی من هنگام شب و برگشتن
به خانه احساس ناامنی نمیکنه.
03:19
We will get on the last tubesلوله ها home,
75
187453
1703
آخرین قطار را به سمت
خونه سوار میشیم.
03:21
and we will walkراه رفتن up our streetsخیابان ها aloneتنها,
76
189180
1834
و تنها در خیابون‌هامون راه میریم،
03:23
because we will not ingrainانگری
or submitارسال to the ideaاندیشه
77
191038
2336
چون ما تسلیم این تفکر نمیشیم که
03:25
that we are puttingقرار دادن ourselvesخودمان
in dangerخطر in doing so.
78
193398
2768
با این کار خودمون را به خطر میندازیم.
03:28
We will continueادامه دهید
to come togetherبا یکدیگر, like an armyارتش,
79
196190
2600
ما همچنان مانند یک ارتش
دور هم جمع می شیم،
03:30
when any memberعضو
of our communityجامعه is threatenedتهدید شده.
80
198814
2947
وقتی هر یک از ما
مورد تهدید قرار می گیره.
03:33
And this is a fightمبارزه کردن you will not winپیروزی."
81
201785
2110
و این جنگیست که تو هرگز
در آن پیروز نمیشی."
03:37
At the time of writingنوشتن this letterنامه --
82
205621
1807
موقع نوشتن نامه--
03:39
(Applauseتشویق و تمجید)
83
207452
1375
(تشویق)
03:40
Thank you.
84
208851
1145
متشکرم.
03:42
(Applauseتشویق و تمجید)
85
210020
2000
(تشویق)
03:44
At the time of writingنوشتن this letterنامه,
86
212717
1720
موقع نوشتن این نامه
03:46
I was studyingدر حال مطالعه for my examsامتحانات in Oxfordآکسفورد,
87
214461
1855
من داشتم برای امتحاناتم
در آکسفورد درس میخوندم،
03:48
and I was workingکار کردن
on the localمحلی studentدانشجو paperکاغذ there.
88
216340
2384
و در نشریه دانشجویی
آنجا هم کار میکردم.
03:50
Despiteبا وجود beingبودن luckyخوش شانس enoughکافی to have
friendsدوستان and familyخانواده supportingحمایت از me,
89
218748
3300
با این که دوستان و خانواده‌ای
داشتم که مرا ساپورت میکردند،
03:54
it was an isolatingجداسازی time.
90
222072
1208
احساس تنهایی می کردم.
03:55
I didn't know anyoneهر کسی
who'dچه کسی می خواهد been throughاز طریق this before;
91
223304
2487
نمیدونم آیا کسی قبلاً
چنین تجربه‌ای داشته یا نه؛
03:57
at leastکمترین I didn't think I did.
92
225815
1444
حداقل فکر کنم من نداشتم.
03:59
I'd readخواندن newsاخبار reportsگزارش ها, statisticsآمار,
and knewمی دانست how commonمشترک sexualجنسیت assaultحمله was,
93
227283
3494
اخبار و آمار رو خونده بودم و
میدونستم که تجاوز جنسی چقدر زیاده،
04:02
yetهنوز I couldn'tنمی توانستم actuallyدر واقع nameنام
a singleتنها personفرد
94
230801
2057
اما هنوز نمیتونم فردی را نام ببرم
04:04
that I'd heardشنیدم speakصحبت out
about an experienceتجربه of this kindنوع before.
95
232882
3083
که قبلاً شنیده باشم در مورد این
مساله حرفی زده باشه.
04:07
So in a somewhatتاحدی spontaneousخود به خود decisionتصمیم گیری,
96
235989
1937
بنابراین در یک تصمیم آنی،
04:09
I decidedقرار بر این شد that I would publishانتشار
my letterنامه in the studentدانشجو paperکاغذ,
97
237950
2996
تصمیم گرفتم نامه‌ام رو در
نشریه‌ی دانشجویی چاپ کنم،
04:12
hopingامید to reachنائل شدن out to othersدیگران in Oxfordآکسفورد
98
240970
1908
به این امید که به دست افراد
دیگری در آکسفورد برسه
04:14
that mightممکن have had a similarمشابه experienceتجربه
and be feelingاحساس the sameیکسان way.
99
242902
3371
که شاید تجربه و
احساس مشابه داشته‌اند.
04:18
At the endپایان of the letterنامه,
100
246297
1226
در انتهای نامه،
04:19
I askedپرسید: othersدیگران to writeنوشتن in
with theirخودشان experiencesتجربیات
101
247547
2366
از بقیه خواستم که تجربه‌ی
خودشون را بنویسند
04:21
underزیر the hashtagهشتگ, "#NotGuiltyبی گناه,"
102
249937
1692
تحت هشتگ "#بیگناه"
04:23
to emphasizeاهمیت دادن that survivorsبازماندگان of assaultحمله
could expressبیان themselvesخودشان
103
251653
3026
تا تاکید کنیم که قربانیان تجاوز
میتونن حرفشان را بزنند
04:26
withoutبدون feelingاحساس shameشرم آور or guiltگناه
about what happenedاتفاق افتاد to them --
104
254703
2906
بدون احساس شرم و گناه‌ از
اتفاقی که براشون افتاده--
04:29
to showنشان بده that we could all
standایستادن up to sexualجنسیت assaultحمله.
105
257633
2576
تا نشان بدهند ما میتونیم
مقابل تجاوز جنسی بایستیم.
04:32
What I never anticipatedپیش بینی شده
is that almostتقریبا overnightیک شب,
106
260233
2832
چیزی که هرگز پیش بینی
نمیکردم این بود که شبانه،
04:35
this publishedمنتشر شده letterنامه would go viralویروسی.
107
263089
1918
این نامه در اینترنت
به سرعت پخش شد.
04:37
Soonبه زودی, we were receivingدریافت
hundredsصدها of storiesداستان ها
108
265619
2526
بلافاصله، صدها داستان
به دستمون رسید
04:40
from menمردان and womenزنان acrossدر سراسر the worldجهان,
109
268169
1783
از زن و مرد، از سراسر جهان،
04:41
whichکه we beganآغاز شد to publishانتشار
on a websiteسایت اینترنتی I setتنظیم up.
110
269976
2672
که در وبسایتی که من
درست کردم منتشر کردیم.
04:44
And the hashtagهشتگ becameتبدیل شد a campaignکمپین.
111
272672
2058
و هشتگ تبدیل به یک کارزار شد.
04:47
There was an Australianاسترالیا motherمادر in her 40s
who describedشرح داده شده how on an eveningشب out,
112
275652
3690
یک مادر استرالیایی ۴۰ و چند ساله
نوشته بود
04:51
she was followedدنبال شد to the bathroomحمام
113
279366
1556
شبی بیرون بوده و
تا دستشویی تعقیب شده
04:52
by a man who wentرفتی
to repeatedlyبارها و بارها grabگرفتن her crotchفک.
114
280946
2326
توسط مردی که مرتب
به وسط پاهایش دست می زده است.
04:55
There was a man in the Netherlandsهلند
115
283296
1622
مردی از هلند
04:56
who describedشرح داده شده how he was date-rapedتاریخ تحقیر
on a visitبازدید کنید to Londonلندن
116
284942
2692
تعریف کرده بود چطور
در لندن مورد تجاوز قرار گرفته
04:59
and wasn'tنبود takenگرفته شده seriouslyبه طور جدی
by anyoneهر کسی he reportedگزارش داد his caseمورد to.
117
287658
2882
و به هر کسی این موضوع را گفته
کسی جدی نگرفته است.
05:02
I had personalشخصی Facebookفیس بوک messagesپیام ها
from people in Indiaهندوستان and Southجنوب Americaآمریکا,
118
290564
3434
پیامهایی شخصی از هند و امریکای جنوبی
در فیسبوک دریافت کردم،
05:06
sayingگفت:, how can we bringآوردن
the messageپیام of the campaignکمپین there?
119
294022
2771
که چطور میتونیم
پیغام کارزار را به آنجا برسونیم؟
05:08
One the first contributionsمشارکت we had
was from a womanزن calledبه نام [Nikkiنیکی],
120
296817
3154
یکی از اولین شرکت کننده ها
زنی به اسم نیکی بود،
05:11
who describedشرح داده شده growingدر حال رشد up,
beingبودن molestedمتهم به my her ownخودت fatherپدر.
121
299995
2817
که می گفت وقتی بچه بوده
پدرش بهش تجاوز میکرده.
05:14
And I had friendsدوستان openباز کن up to me
122
302836
1483
و دوستانی داشتم که
تجربه‌هاشون رو گفتند
05:16
about experiencesتجربیات rangingدامنه
from those that happenedاتفاق افتاد last weekهفته
123
304343
3093
از تجربه ای که هفته‌ی پیش
براشون اتفاق افتاده بود
05:19
to those that happenedاتفاق افتاد yearsسالها agoپیش,
that I'd had no ideaاندیشه about.
124
307460
3127
تا اونایی که مربوط به سالها قبل
بود و فراموش شده بود.
05:23
And the more we startedآغاز شده
to receiveدريافت كردن these messagesپیام ها,
125
311326
2359
و هر چه تعداد این پیام ها بیشتر می شد،
05:25
the more we alsoهمچنین startedآغاز شده
to receiveدريافت كردن messagesپیام ها of hopeامید --
126
313709
2584
پیامهای امیدوار کننده هم
بیشتر می شدد--
05:28
people feelingاحساس empoweredتوانمند
by this communityجامعه of voicesصدای
127
316317
2475
افرادی که احساس قدرت میکردن
بخاطر یکی شدن صداهایشان
05:30
standingایستاده up to sexualجنسیت assaultحمله
and victim-blamingقربانی، سرزنش.
128
318816
2504
ودر مقابل تجاوز جنسی و سرزش
بخاطر قربانی بودن می‌ایستادند.
05:33
One womanزن calledبه نام Oliviaاولیویا,
129
321344
1299
زنی بنام اولیویا،
05:34
after describingتوصیف how she was attackedحمله کرد
130
322667
1785
بعد از اینکه توضیح داد که چطور
مورد حمله قرار گرفته توسط
05:36
by someoneکسی she had trustedاعتماد به نفس
and caredمراقب باشید about for a long time,
131
324476
2826
کسی که مدتها به او اطمینان داشته
و براش مهم بوده،
05:39
said, "I've readخواندن manyبسیاری
of the storiesداستان ها postedارسال شده here,
132
327326
2398
گفت، "خیلی از این ماجراها را
اینجا خوندم،
05:41
and I feel hopefulامیدوارم that if so manyبسیاری
womenزنان can moveحرکت forwardرو به جلو,
133
329748
2990
و امیدوارم زنان زیادی اقدام کنند،
05:44
then I can, too.
134
332762
1182
تا من هم بتونم.
05:45
I've been inspiredالهام گرفته by manyبسیاری,
135
333968
1307
خیلی‌ها الهام بخش من بودند،
05:47
and I hopeامید I can be as strongقوی
as them somedayروزی.
136
335299
2193
و امیدوارم من هم روزی
مثل اونها قوی بشم.
05:49
I'm sure I will."
137
337516
1154
و مطمئنم که خواهم شد."
05:51
People around the worldجهان beganآغاز شد
tweetingتوییت کردن underزیر this hashtagهشتگ,
138
339082
2726
توددت ها از سراسر جهان
با این هشتگ شروع شد
05:53
and the letterنامه was republishedبازنویسی شد
and coveredپوشش داده شده by the nationalملی pressمطبوعات,
139
341832
3077
و نامه بارها در نشریات سراسری
منتشر شد،
05:56
as well as beingبودن translatedترجمه شده into severalچند
other languagesزبان ها worldwideدر سراسر جهان.
140
344933
3296
همچنین در سطح جهانی به
زبانهای مختلف ترجمه شد.
06:00
But something struckرخ داد me
about the mediaرسانه ها attentionتوجه
141
348642
2374
اما نکته ای به ذهنم میرسه
درمورد توجه رسانه‌ها یی
06:03
that this letterنامه was attractingجذب.
142
351040
1611
که این نامه براشون جذاب بود.
06:04
For something to be front-pageصفحه اول newsاخبار,
143
352675
2078
همین که چیزی
در صدر اخبار قرار بگیره،
06:06
givenداده شده the wordکلمه "newsاخبار" itselfخودش,
144
354777
2967
همین که بهش نام خبر داده بشه،
06:09
we can assumeفرض it mustباید be something newجدید
or something surprisingشگفت آور.
145
357768
3380
میتونیم فرض کنیم که شاید چیز جدید و
یا شگفت‌آوری باید باشه.
06:13
And yetهنوز sexualجنسیت assaultحمله
is not something newجدید.
146
361172
2226
اما تجاوز جنسی مساله جدیدی نیست.
06:15
Sexualجنسیت assaultحمله, alongدر امتداد with other
kindsانواع of injusticesبی عدالتی,
147
363870
2861
تجاوز جنسی،
در کنار بقیه‌ی بی‌عدالتی‌ها،
06:18
is reportedگزارش داد in the mediaرسانه ها all the time.
148
366755
1888
همیشه در رسانه‌ها گزارش میشه.
06:21
But throughاز طریق the campaignکمپین,
149
369154
1198
اما از طریق کارزار،
06:22
these injusticesبی عدالتی were framedفریم
as not just newsاخبار storiesداستان ها,
150
370376
2607
به این بی عدالتی‌ها
نه تنها به عنوان ماجراهای جدید،
06:25
they were firsthandدست اول experiencesتجربیات
that had affectedمتأثر، تحت تأثیر، دچار، مبتلا realواقعی people,
151
373007
3318
بلکه به عنوان تجربیات دست اولی نگاه می شد
که بر سر آدمهای واقعی آمده
06:28
who were creatingپدید آوردن,
with the solidarityهمبستگی of othersدیگران,
152
376349
2350
و با همبستگی دیگران،
06:30
what they neededمورد نیاز است
and had previouslyقبلا lackedفاقد:
153
378723
2091
چیزی را خلق می کرد
که آنها نیاز داشتند و قبلاً نبود:
06:32
a platformسکو to speakصحبت out,
154
380838
1397
فضایی برای حرف زدن آشکار،
06:34
the reassuranceاطمینان they weren'tنبودند aloneتنها
or to blameسرزنش for what happenedاتفاق افتاد to them
155
382259
3452
این اطمینان که تنها نیستند یا به خاطر
اتفاقی که افتاده سرزنش نمی شوند
06:37
and openباز کن discussionsبحث ها that would help
to reduceكاهش دادن stigmaشرم آور around the issueموضوع.
156
385735
3629
و مباحثی را باز می کنه که
انگشت نما شدن را کم می کنه.
06:41
The voicesصدای of those directlyبه طور مستقیم affectedمتأثر، تحت تأثیر، دچار، مبتلا
were at the forefrontخط مقدم of the storyداستان --
157
389388
3668
صدای کسانی که مستقیماً درگیر
بودند در داستان برجسته بود--
06:45
not the voicesصدای of journalistsروزنامه نگاران
or commentatorsمفسران on socialاجتماعی mediaرسانه ها.
158
393080
3226
نه صدای ژورنالیست‌ها
یا مفسران رسانه ای.
06:48
And that's why the storyداستان was newsاخبار.
159
396733
2383
و به همین دلیل
داستان حالت خبر داشت.
06:52
We liveزنده in an incrediblyطور باور نکردنی
interconnectedبه هم پیوسته worldجهان
160
400239
2107
در دنیایی زندگی می کنیم
که به شدت به هم مرتبط است
06:54
with the proliferationتکثیر of socialاجتماعی mediaرسانه ها,
161
402370
1900
با حجم زیادی از رسانه‌ی اجتماعی،
06:56
whichکه is of courseدوره a fantasticخارق العاده resourceمنابع
for ignitingآتش سوزی socialاجتماعی changeتغییر دادن.
162
404294
3633
که البته ابزار بسیار خوبی برای
ایجاد تغییرات اجتماعی است.
06:59
But it's alsoهمچنین madeساخته شده us
increasinglyبه طور فزاینده reactiveواکنش پذیر,
163
407951
2727
اما این نیز ما را به شدت
حساس کرده،
07:02
from the smallestکوچکترین annoyancesناراحتی
of, "Oh, my train'sقطار been delayedتاخیر,"
164
410702
3387
از کوچکترین مشکلات که مثلا
"اوه، قطارم دیر کرده،"
07:06
to the greatestبزرگترین injusticesبی عدالتی of warجنگ,
genocidesنسل کشی, terroristتروریست attacksحملات.
165
414113
4371
تا ناعدالتی‌های بزرگی چون جنگ،
نسل‌کشی و حملات تروریستی.
07:10
Our defaultبه طور پیش فرض responseواکنش has becomeتبدیل شدن به
to leapجهش to reactواکنش نشان می دهند to any kindنوع of grievanceشکایت
166
418508
3498
پاسخ ما به طور پیش فرض
این شده که به هر مشکلی از طریق
07:14
by tweetingتوییت کردن, Facebookingفتوشاپ, hastagginghtagging --
167
422030
2148
توییت، فیسبوک، و
هشتگ واکنش نشان بدیم--
07:16
anything to showنشان بده othersدیگران
that we, too, have reactedواکنش نشان داد.
168
424202
2652
هرچیزی که به همه نشان دهیم
که ماهم واکنش نشان داده‌ایم.
07:19
The problemمسئله with reactingواکنش نشان دادن
in this mannerشیوه enen masseمسی
169
427798
2313
مشکل این واکنش جمعی اینه که
07:22
is it can sometimesگاه گاهی mean
that we don't actuallyدر واقع reactواکنش نشان می دهند at all,
170
430135
2921
گاهی به این معنی است که در واقع
اصلا واکنشی نشان نمی‌دهیم،
07:25
not in the senseاحساس of actuallyدر واقع
doing anything, anywayبه هر حال.
171
433080
2449
مثل اینکه در واقع
کاری انجام نمیشه،
07:27
It mightممکن make ourselvesخودمان feel better,
172
435553
1738
شاید باعث بشه احساس
بهتری داشته باشیم،
07:29
like we'veما هستیم contributedکمک کرد
to a groupگروه mourningعزاداری or outrageخشم,
173
437315
2551
مثل وقتی که درعزاداری یا
اعتراض گروهی شرکت می کنیم،
07:31
but it doesn't actuallyدر واقع changeتغییر دادن anything.
174
439890
1962
اما در واقع چیزی تغییر نمی کنه.
07:33
And what's more,
175
441876
1164
به علاوه
07:35
it can sometimesگاه گاهی drownغرق شدن out the voicesصدای
176
443064
1804
گاهی این کار ممکنه صدای کسانی را
07:36
of those directlyبه طور مستقیم
affectedمتأثر، تحت تأثیر، دچار، مبتلا by the injusticeبی عدالتی,
177
444892
2098
تحت الشعاع قرار دهد که مستقیماً
تحت بی‌عدالتی
07:39
whoseکه needsنیاز دارد mustباید be heardشنیدم.
178
447014
1579
هستند و صدایشان
باید شنیده شود.
07:41
Worryingنگرانی, too, is the tendencyگرایش
for some reactionsواکنش ها to injusticeبی عدالتی
179
449780
3853
نگرانی دیگر، تمایل
برخی واکنش ها به بی‌عدالتی است
07:45
to buildساختن even more wallsدیوارها,
180
453657
1597
به این که دیوارهای بیشتری بسازند،
07:47
beingبودن quickسریع to pointنقطه fingersانگشتان
with the hopeامید of providingفراهم آوردن easyآسان solutionsراه حل ها
181
455278
3362
اینکه سریع حکم صادر کنیم
به امید پیدا کردن راه‌حل های ساده
07:50
to complexپیچیده problemsمشکلات.
182
458664
1193
برای مشکلات پیچیده.
07:52
One Britishانگلیس tabloidتابلوئید,
on the publicationانتشار of my letterنامه,
183
460328
2539
یک روزنامه‌ی بریتانیایی
در مورد انتشار نامه‌ی من
07:54
brandedمارکدار a headlineعنوان statingاظهار داشت,
184
462891
1529
تیتری زد با این عنوان،
07:56
"Oxfordآکسفورد Studentدانشجو Launchesراه میاندازد
Onlineآنلاین Campaignکمپین to Shameشرم Attackerحمله کننده."
185
464444
3657
"دانشجوی آکسفورد کارزار برخطی برای
شرمنده کردن مهاجم راه انداخت."
08:01
But the campaignکمپین never
meantبه معنای to shameشرم آور anyoneهر کسی.
186
469567
2267
اما هدف از کارزار هرگز
شرمنده کردن کسی نبود.
08:04
It meantبه معنای to let people speakصحبت
and to make othersدیگران listen.
187
472237
3147
هدف این بواد که به مردم فرصت
حرف زدن بدهد و دیگران بشنوند.
08:08
Divisiveتقسیم Twitterتوییتر trollsترول ها were quickسریع
to createايجاد كردن even more injusticeبی عدالتی,
188
476186
3414
ترول‌های جنجالی توییتر به سرعت
بی‌عدالتی بیشتری را دامن زدند،
08:11
commentingاظهار نظر on
my attacker'sمهاجم ethnicityقومیت or classکلاس
189
479624
2950
با اشاره به طبقه‌ و قومیت فرد مهاجم،
08:14
to pushفشار دادن theirخودشان ownخودت prejudicedمتعصب agendasبرنامه ها.
190
482598
2237
تا برنامه‌های مورد نظر
خود را پیش ببرند.
08:17
And some even accusedمتهم me
of feigningفریب دادن the wholeکل thing
191
485381
3461
و بعضی‌ حتی مرا متهم به
جعل کل ماجرا کردند
08:20
to pushفشار دادن, and I quoteنقل قول,
192
488866
2106
و به کنایه از من گفتند،
08:22
my "feministفمینیست agendaدستور جلسه of man-hatingانسان تنفر دارد."
193
490996
3814
"برنامه‌ی فمینیستی تنفر از مرد."
08:26
(Laughterخنده)
194
494834
1062
(خنده)
08:27
I know, right?
195
495920
1160
فهمیدم، خب؟
08:29
As if I'm going to be like,
"Hey guys! Sorry I can't make it,
196
497104
2865
مثل این که،
"هی آقایون! ببخشید! من نمی تونم،
08:31
I'm busyمشغول tryingتلاش کن to hateنفرت
the entireکل maleنر populationجمعیت
197
499993
2365
وقت ندارم
دارم سعی می کنم تا ۳۰ سالگی
08:34
by the time I'm 30."
198
502382
1385
از همه‌ی مردها متنفر شوم."
08:35
(Laughterخنده)
199
503791
1138
(خنده)
08:36
Now, I'm almostتقریبا sure
200
504953
2048
حال تقریباً مطمئنم
08:39
that these people wouldn'tنمی خواهم say
the things the say in personفرد.
201
507025
2972
این افراد، به حرفهایی که زدند
باور ندارند.
08:42
But it's as if because they mightممکن
be behindپشت a screenصفحه نمایش,
202
510021
2762
اما شاید چون پشت کامپیوتر بودند،
08:44
in the comfortراحتی in theirخودشان ownخودت home
203
512807
1559
راحت در خانه‌های خود،
08:46
when on socialاجتماعی mediaرسانه ها,
204
514390
1151
مردم در رسانه های اجتماعی،
08:47
people forgetفراموش کردن that what
they're doing is a publicعمومی actعمل کن --
205
515565
2654
از یاد می برند آنچه انجام می دهند
یک اقدام عمومی است--
08:50
that other people will be readingخواندن it
and be affectedمتأثر، تحت تأثیر، دچار، مبتلا by it.
206
518243
2776
که دیگران آن را می خوانند و
تحت تاثیر آن قرار می گیرند.
08:53
Returningعودت to my analogyتقلید
of gettingگرفتن back on our trainsقطارها,
207
521043
2729
مثل موضوع مقایسه‌ام
با برگشتن به قطارهایمان،
08:56
anotherیکی دیگر mainاصلی concernنگرانی I have
about this noiseسر و صدا that escalatesافزایش می یابد
208
524640
2833
نگرانی اصلی دیگرم درباره‌ی
08:59
from our onlineآنلاین responsesپاسخ to injusticeبی عدالتی
209
527497
1876
اثرات واکنش های برخط ما به ناعدالتی
09:01
is that it can very easilyبه آسانی slipلیز خوردن
into portrayingتصویربرداری us as the affectedمتأثر، تحت تأثیر، دچار، مبتلا partyمهمانی,
210
529397
3475
این است که به راحتی می توانند
ما را مانند قربانیان جلوه دهند
09:04
whichکه can leadسرب to a senseاحساس of defeatismdefeattism,
211
532896
2020
و مانند حس اعتراف به شکست،
09:06
a kindنوع of mentalذهنی barrierمانع to seeingدیدن
any opportunityفرصت for positivityمثبت بودن or changeتغییر دادن
212
534940
3719
نوعی مانع ذهنی ایجاد می کنند که مارا
از مشاهده هر گونه فرصت اقدام مثبت یا تغییر
09:10
after a negativeمنفی situationوضعیت.
213
538683
1575
به دنبال یک وضعیت منفی باز می دارد.
09:13
A coupleزن و شوهر of monthsماه ها
before the campaignکمپین startedآغاز شده
214
541092
2235
یکی دو ماه پیش از آغاز کارزار
09:15
or any of this happenedاتفاق افتاد to me,
215
543351
1441
یا هر یک از این اتفاق ها،
09:16
I wentرفتی to a TEDxTEDx eventرویداد in Oxfordآکسفورد,
216
544816
1746
به کنفرانس تدکس در اکسفورد رفتم،
09:18
and I saw ZeldaZelda laلا Grangeگرانج speakصحبت,
217
546586
1935
و دیدم زلدا لاگرنج سخنرانی می کنه،
09:20
the formerسابق privateخصوصی secretaryدبیر، منشی
to Nelsonنلسون Mandelaماندلا.
218
548545
2261
منشی خصوصی پیشین نلسون ماندلا.
09:22
One of the storiesداستان ها
she told really struckرخ داد me.
219
550830
2145
یکی از داستانهایی که گفت
واقعاً برام جالب یود.
09:25
She spokeصحبت کرد of when
Mandelaماندلا was takenگرفته شده to courtدادگاه
220
553755
2069
از زمانی صحبت کرد
که ماندلا با شکایت اتحادیه
09:27
by the Southجنوب Africanآفریقایی Rugbyراگبی Unionاتحادیه
221
555848
1590
راگبی آفریقای جنوبی
به دادگاه رفت
09:29
after he commissionedسفارش داده شد
an inquiryپرس و جو into sportsورزش ها affairsامور.
222
557462
2551
بعد اینکه او از امور ورزش
درخواست تحقیق و تفحص کرد.
09:32
In the courtroomدادگاه,
223
560037
1151
در دادگاه،
09:33
he wentرفتی up to the Southجنوب Africanآفریقایی
Rugbyراگبی Union'sاتحادیه lawyersوکلا,
224
561212
2991
او به سمت وکلای اتحادیه راگبی
افریقای جنوبی رفت،
09:36
shookتکان داد them by the handدست
225
564227
1160
با آنها دست داد
09:37
and conversedگفتگو with them,
eachهر یک in theirخودشان ownخودت languageزبان.
226
565411
2443
و با هرکدام از آنها
به زبان خودشان صحبت کرد.
09:39
And ZeldaZelda wanted to protestاعتراض,
227
567878
1340
و زلدا می خواست اعتراض کنه،
09:41
sayingگفت: they had no right to his respectتوجه
228
569242
1907
و بگه اونا شایسته احترام او نیستند
09:43
after this injusticeبی عدالتی they had causedباعث him.
229
571173
2275
بعد از آن ناعدالتی
که در حق او روا داشتند.
09:45
He turnedتبدیل شد to her and said,
230
573837
1712
ماندلا به طرف او برگشت و گفت:
09:48
"You mustباید never allowاجازه دادن the enemyدشمن
to determineتعیین کنید the groundsزمینه for battleنبرد."
231
576324
4129
"هرگز به دشمن اجاره نده
میدان مبارزه رو تعیین کنه."
09:53
At the time of hearingشنیدن these wordsکلمات,
232
581900
1710
زمانی که این حرف رو شنیدم،
09:55
I didn't really know why
they were so importantمهم,
233
583634
2268
واقعاً نمی دونستم
چقدر مهمه،
09:57
but I feltنمد they were, and I wroteنوشت them
down in a notebookنوت بوک I had on me.
234
585926
3361
اما حس کردم مهمه و اونو
در دفتری که داشتم نوشتم.
10:01
But I've thought about this lineخط
a lot ever sinceاز آنجا که.
235
589311
2497
اما بعد از آن خیلی در
موردش فکر کردم.
10:04
Revengeانتقام, or the expressionاصطلاح of hatredنفرت
236
592198
2517
انتقام یا حس نفرت
10:06
towardsبه سمت those who have doneانجام شده us injusticeبی عدالتی
237
594739
1936
نسبت به اونایی که در حق ما
ناعدالتی روا داشتند
10:08
mayممکن است feel like a humanانسان instinctغریزه
in the faceصورت of wrongاشتباه,
238
596699
3014
در مواجهه با خطا
شاید به نظر غریزی بیاد،
10:11
but we need to breakزنگ تفريح out of these cyclesچرخه
239
599737
1914
ولی ما باید از این چرخه‌ها بیرون بیاییم
10:13
if we are to hopeامید to transformتبدیل
negativeمنفی eventsمناسبت ها of injusticeبی عدالتی
240
601675
3108
اگر بخوایم امیدوار باشیم
داستانهای ناعدالتی منفی رو
10:16
into positiveمثبت socialاجتماعی changeتغییر دادن.
241
604807
1703
به تغییر مثبت اجتماعی تبدیل کنیم.
10:18
To do otherwiseدر غیر این صورت
242
606906
1173
در غیر این صورت
10:20
continuesهمچنان ادامه دارد to let the enemyدشمن
determineتعیین کنید the groundsزمینه for battleنبرد,
243
608103
3279
اجازه دادیم دشمن میدان
نبرد رو مشخص کنه،
10:23
createsایجاد می کند a binaryدودویی,
244
611406
1186
دو جبهه ایجاد میشه،
10:24
where we who have sufferedرنج
becomeتبدیل شدن به the affectedمتأثر، تحت تأثیر، دچار، مبتلا,
245
612616
2504
که ما به عنوان قربانی
10:27
pittedحفره دار againstدر برابر them, the perpetratorsمجرمان.
246
615144
2380
در مقابل عاملان
موضع انفعالی داریم.
10:30
And just like we got back on our tubesلوله ها,
247
618143
1870
و درست مثل زمانی که
به قطارهامون برگشتیم
10:32
we can't let our platformsسیستم عامل ها
for interconnectivityهمبستگی and communityجامعه
248
620037
3036
نمیتونیم اجازه بدیم که میدان
روابط و جامعه ما
10:35
be the placesمکان ها that we settleحل کن for defeatشکست.
249
623097
2072
جایی باشه که شکست رو می پذیریم.
10:39
But I don't want to discourageدلسرد کردن
a socialاجتماعی mediaرسانه ها responseواکنش,
250
627072
3516
اما نمیخوام به رسانه‌ی اجتماعی
بازخورد منفی بدهم،
10:42
because I oweمدیون the developmentتوسعه
of the #NotGuiltyبی گناه campaignکمپین
251
630612
2667
چون من شکل گیری
کارزار #بیگناه را
10:45
almostتقریبا entirelyبه طور کامل to socialاجتماعی mediaرسانه ها.
252
633303
1544
تقریباً به طور کامل مدیونش هستم.
10:46
But I do want to encourageتشويق كردن
a more consideredدر نظر گرفته شده approachرویکرد
253
634871
2525
اما میخوام رویکرد
سنجیده تری رو جا بندازم
10:49
to the way we use it
to respondپاسخ دادن to injusticeبی عدالتی.
254
637420
2123
برای نحوه پاسخ به ناعدالتی.
10:51
The startشروع کن, I think,
is to askپرسیدن ourselvesخودمان two things.
255
639567
2451
فکر میکنم اول باید
از خودمون دو سوال بپرسیم.
10:54
Firstlyاولا: Why do I feel this injusticeبی عدالتی?
256
642042
2532
یک: چرا من این را ناعدالتی میدونم؟
10:56
In my caseمورد, there were
severalچند answersپاسخ ها to this.
257
644598
2306
در مورد خودم
پاسخ‌های زیادی وجود داره.
10:58
Someoneکسی had hurtصدمه me and those who I lovedدوست داشتنی,
258
646928
2233
کسی به من و اونایی که
دوستشون داشتم آسیب زده،
11:01
underزیر the assumptionفرض they
wouldn'tنمی خواهم have to be heldبرگزار شد to accountحساب
259
649185
2900
با این فرض که مجبور نیست
مسؤولیت یا عواقب
11:04
or recognizeتشخیص the damageخسارت they had causedباعث.
260
652109
1913
آسیبی را که وارد کرده بر عهده بگیره.
11:06
Not only that, but thousandsهزاران نفر
of menمردان and womenزنان sufferرنج بردن everyهرکدام day
261
654046
2908
به علاوه، روزانه هزاران مرد و زن،
11:08
from sexualجنسیت abuseسو استفاده کردن, oftenغالبا in silenceسکوت,
262
656978
1718
اغلب در سکوت،
قربانی آزار جنسی میشوند
11:10
yetهنوز it's still a problemمسئله we don't give
the sameیکسان airtimeزمان پخش to as other issuesمسائل.
263
658720
3552
اما هنوز مساله‌ای است که مثل
بقیه‌ی مسایل پوشش خبری نمیدیم.
11:14
It's still an issueموضوع manyبسیاری people
blameسرزنش victimsقربانیان for.
264
662296
2520
هنوز مساله‌ای است که خیلیها به خاطرش
قربانیها رو سرزنش میکنن.
11:16
Nextبعد, askپرسیدن yourselfخودت: How,
in recognizingشناختن these reasonsدلایل,
265
664840
3282
بعد، از خودتون بپرسین:
با تشخیص این دلایل
11:20
could I go about reversingمعکوس کردن them?
266
668146
1676
چطور میتونم اونها رو خنثی کنم؟
11:22
With us, this was holdingبرگزاری my attackerحمله کننده
to accountحساب -- and manyبسیاری othersدیگران.
267
670183
3588
در مورد ما، از مهاجمم
توضیح بخوایم-- و از خیلی افراد دیگه.
11:25
It was callingصدا زدن them out
on the effectاثر they had causedباعث.
268
673795
2606
اینکه به اونا اعلام کنیم
که باعث چه آثاری شدن.
11:28
It was givingدادن airtimeزمان پخش
to the issueموضوع of sexualجنسیت assaultحمله,
269
676425
2734
اینکه به مساله‌ی تجاوز
جنسی پوشش خبری بدیم،
11:31
openingافتتاح up discussionsبحث ها amongstدر میان friendsدوستان,
amongstدر میان familiesخانواده ها, in the mediaرسانه ها
270
679183
3361
اینکه بین دوستان و خانواده ها و در رسانه
بحث هایی راه بندازیم،
11:34
that had been closedبسته شد for too long,
271
682568
1641
که مدتها باب آن ها بسته بود،
11:36
and stressingبا استرس that victimsقربانیان
shouldn'tنباید feel to blameسرزنش
272
684233
2357
و تاکید کنیم که قربانیان نباید سرزنش شوند
11:38
for what happenedاتفاق افتاد to them.
273
686614
1271
برای اتقاقی که براشون افتاده.
11:39
We mightممکن still have a long way to go
in solvingحل کردن this problemمسئله entirelyبه طور کامل.
274
687909
3318
هنوز راه درازی تا حل کامل
این مساله در پیش داریم.
11:43
But in this way,
275
691251
1151
اما با این روش میتونیم
11:44
we can beginشروع to use socialاجتماعی mediaرسانه ها
as an activeفعال toolابزار for socialاجتماعی justiceعدالت,
276
692426
3311
از رسانه‌ی اجتماعی به عنوان وسیله‌ای
برای عدالت اجتماعی استفاده کنیم،
11:47
as a toolابزار to educateآموزش,
to stimulateتحریک dialoguesگفتگوها,
277
695761
2098
به عنوان ابزاری برای
آموزش تا گفتگو راه بندازیم
11:49
to make those in positionsموقعیت ها
of authorityقدرت awareمطلع of an issueموضوع
278
697883
2685
تا مقامات رو از مسائل مطلع کنیم
11:52
by listeningاستماع to those
directlyبه طور مستقیم affectedمتأثر، تحت تأثیر، دچار، مبتلا by it.
279
700592
2521
با گوش دادن به حرفای
کسانی که مستقیم تحت تاثیر بودن.
11:56
Because sometimesگاه گاهی these questionsسوالات
don't have easyآسان answersپاسخ ها.
280
704112
4470
چون بعضی‌اوقات این سوالها
جواب راحتی ندارند.
12:00
In factواقعیت, they rarelyبه ندرت do.
281
708606
1666
در حقیقت به ندرت دارند.
12:02
But this doesn't mean we still
can't give them a consideredدر نظر گرفته شده responseواکنش.
282
710715
3264
اما به این معنی نیست که نمیتونیم
به آنان جواب سنجیده ای بدیم.
12:06
In situationsموقعیت ها where
you can't go about thinkingفكر كردن
283
714370
2204
در مواقعی که نمیتونید فکر کنید
12:08
how you'dمی خواهی reverseمعکوس
this feelingاحساس of injusticeبی عدالتی,
284
716598
2095
که چطور این احساس
ناعدالتی رو خنثی کنید،
12:10
you can still think,
maybe not what you can do,
285
718717
2654
شاید بهتر باشه به این فکر نکنید که
چه کار میتونید بکنید،
12:13
but what you can not do.
286
721395
1549
فکر کنید چه کار نمیتونید بکنید.
12:15
You can not buildساختن furtherبیشتر wallsدیوارها
by fightingدعوا کردن injusticeبی عدالتی with more prejudiceتعصب,
287
723681
3692
شما نمیتونید با تعصب بیشتر
به جنگ ناعدالتی رفته و دیوارهای بیشتر
12:19
more hatredنفرت.
288
727397
1162
و تنفر بیشتری بسازید،
12:20
You can not speakصحبت over those
directlyبه طور مستقیم affectedمتأثر، تحت تأثیر، دچار، مبتلا by an injusticeبی عدالتی.
289
728894
3842
شما نمیتونید با کسانی که مستقیماً با ناعدالتی
مواجه بودند بحث کنید.
12:25
And you can not reactواکنش نشان می دهند to injusticeبی عدالتی,
only to forgetفراموش کردن about it the nextبعد day,
290
733121
3979
و نمیتونید در مقابل ناعدالتی واکنش نشان
داده و روز بعد فراموشش کنید،
12:29
just because the restباقی مانده
of Twitterتوییتر has movedنقل مکان کرد on.
291
737124
2308
تنها به این دلیل که بقیه در توییتر
اشاره ای به آن نمی کنند.
12:32
Sometimesگاهی not reactingواکنش نشان دادن
instantlyفورا is, ironicallyاز قضا,
292
740078
4187
گاهی واکنش
سریع ندادن یه جورایی
12:36
the bestبهترین immediateفوری courseدوره
of actionعمل we can take.
293
744289
2394
بهترین اقدام فوریست که
ما میتونیم انجام بدیم.
12:39
Because we mightممکن be angryخشمگین, upsetناراحت
and energizedانرژی by injusticeبی عدالتی,
294
747919
3810
چون ممکنه ناراحت و عصبانی
و پرانگیزه باشیم،
12:44
but let's considerدر نظر گرفتن our responsesپاسخ.
295
752219
2303
اما باید پاسخ های خود را بسنجیم.
12:47
Let us holdنگه دارید people to accountحساب,
withoutبدون descendingنزولی into a cultureفرهنگ
296
755413
3236
باید بذاریم افراد مسوولیت پذیر باشند
بدون این که تنزل کنیم به فرهنگی
12:50
that thrivesپرورش می یابد off shamingشرم آور
and injusticeبی عدالتی ourselvesخودمان.
297
758673
2786
که با خجالت و ناعدالتی
خودمان را محروم کنیم.
12:54
Let us rememberیاد آوردن that distinctionفرق - تمیز - تشخیص,
298
762345
1647
نباید فراموش کنیم تفاوتی را
12:56
so oftenغالبا forgottenفراموش شده by internetاینترنت usersکاربران,
299
764016
2198
که کاربران اینترنت اغلب فراموش می کنند،
12:58
betweenبین criticismانتقاد and insultتوهین.
300
766238
2440
تفاوت بین انتقاد و توهین.
13:01
Let us not forgetفراموش کردن
to think before we speakصحبت,
301
769330
2016
نباید فراموش کنیم قبل
از صحبت فکر کنیم،
13:03
just because we mightممکن
have a screenصفحه نمایش in frontجلوی of us.
302
771370
2417
فقط چون یک نمایشگر کامپیوتر
جلوی روی ماست.
13:05
And when we createايجاد كردن noiseسر و صدا on socialاجتماعی mediaرسانه ها,
303
773811
1971
و وقتی صدامون در رسانه‌های احتماعی پیچید
13:07
let it not drownغرق شدن out the needsنیاز دارد
of those affectedمتأثر، تحت تأثیر، دچار، مبتلا,
304
775806
2318
نباید نیازهای قربانیان فراموش شود،
13:10
but insteadبجای let it amplifyتقویت theirخودشان voicesصدای,
305
778148
2441
بلکه اجازه بدیم صداشون
چند برابر شنیده بشه،
13:12
so the internetاینترنت becomesتبدیل می شود a placeمحل
where you're not the exceptionاستثنا
306
780613
2942
در نتیجه اینترنت جایی میشه
که شما یک استثنا نیستید
13:15
if you speakصحبت out about something
that has actuallyدر واقع happenedاتفاق افتاد to you.
307
783579
3168
اگر درباره‌ی چیزی که در واقع
براتون اتفاق افتاده حرف بزنید.
13:18
All these consideredدر نظر گرفته شده
approachesرویکردها to injusticeبی عدالتی
308
786771
2053
تمام این رویکردهای سنجیده
در مقابل ناعدالتی
13:20
evokeتحریک کردن the very keystonesسنگهای قیمتی
on whichکه the internetاینترنت was builtساخته شده:
309
788848
2696
سنگ بناهایی را احیا میکنه که
اینترنت روی اونا بنا شده:
13:24
to networkشبکه, to have signalسیگنال, to connectاتصال --
310
792317
2255
ساختن شبکه، ارسال پیام، برقراری ارتباط--
13:26
all these termsاصطلاحات that implyاین مفهوم را میرسانند
bringingبه ارمغان آوردن people togetherبا یکدیگر,
311
794596
2492
این اصطلاحات به معنی
جمع کردن افراد در کنار هم است،
13:29
not pushingهل دادن people apartجدا از هم.
312
797112
1223
نه پراکنده کردن آنان.
13:31
Because if you look up the wordکلمه
"justiceعدالت" in the dictionaryفرهنگ لغت,
313
799443
3722
چون وقتی کلمه‌ی "عدالت"
را در دیکشنری پیدا کنیم،
13:35
before punishmentمجازات,
314
803977
1266
پیش از مجازات،
13:37
before administrationمدیریت of lawقانون
or judicialقضایی authorityقدرت,
315
805267
3276
پیش از قانون یا دادگاه،
13:41
you get:
316
809529
1246
این توضیح را می بینید:
13:42
"The maintenanceنگهداری of what is right."
317
810799
2112
" حفظ چیزی که درست است."
13:45
And I think there are a fewتعداد کمی things
more "right" in this worldجهان
318
813794
3766
و من فکر میکنم کمتر چیزی "درست‌تر"
در این دنیا وجود دارد
13:49
than bringingبه ارمغان آوردن people togetherبا یکدیگر,
319
817584
1736
از جمع کردن افراد کنار هم،
13:51
than unionsاتحادیه ها.
320
819344
1302
از اتحاد.
13:53
And if we allowاجازه دادن socialاجتماعی mediaرسانه ها
to deliverارائه that,
321
821395
2497
و اگر بگذاریم رسانه‌ی
اجتماعی این کار رو بکنه،
13:55
then it can deliverارائه a very powerfulقدرتمند
formفرم of justiceعدالت, indeedدر واقع.
322
823916
3938
میتونه شکل بسیار قدرتمندی
از عدالت را اشاعه بده.
14:00
Thank you very much.
323
828477
1229
بسیار متشکرم.
14:01
(Applauseتشویق و تمجید)
324
829730
6885
(تشویق)
Translated by Naeemeh Hosseini
Reviewed by Babak Azizafshari

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Ione Wells - Writer, activist
University student Ione Wells is the founder of the international #NotGuilty campaign against sexual violence and misdirected victim blaming.

Why you should listen

Ione Wells is a student at the University of Oxford in the UK, where she just started her third year reading for a degree in English Language and Literature, and a keen writer and journalist.

After being the victim of an assault in London in early 2015, she published a letter to her assaulter in a student newspaper, which went viral, attracting enormous attention and prompting the sharing of countless experiences by others around the world on social media.

That reaction prompted her to set up the international #NotGuilty campaign against sexual violence and misdirected victim-blaming, which has a website providing a platform for people to speak out. Since then, she has written about these issues for multiple publications, commented on radio and television, spoken at several festivals, hosted support groups and workshops for survivors of assault, and led workshops in schools.

She is the former editor of Oxford University’s student magazine, The Isis, and has an active interest in human rights, international relations, theatre, and wild swimming.

More profile about the speaker
Ione Wells | Speaker | TED.com