TEDWomen 2016
Michele L. Sullivan: Asking for help is a strength, not a weakness
میشل ال. سالیوان: تقاضای کمک توانایی است، نه نقطه ضعف
Filmed:
Readability: 2.9
1,604,468 views
همه ما دچار چالش‌هایی میشویم -- به قول میشل ال. سالیوان بعضی از ما این چالشها را می‌بینیم و بعضی نه.
در صحبتی در باب دیدگاه افراد، سالیوان داستان هایی پر از خرد و مزاح را تعریف می‌کند تا به همه ما یادآوری کند که بخشی از سیستم حمایتی همدیگر هستیم. به گفته او 《فقط می‌توانیم پا توی کفش خودمان کنیم. 》با همدردی، شجاعت و درک همدیگر می‌توانیم درکنار همدیگر و پیشرفت کنیم.
Michele L. Sullivan - Social innovator
Michele L. Sullivan is known for her sustainable and collaborative approach to philanthropic investing. Full bio
Michele L. Sullivan is known for her sustainable and collaborative approach to philanthropic investing. Full bio
Double-click the English transcript below to play the video.
00:12
We all have milestones in life
that we remember so vividly.
that we remember so vividly.
0
560
4416
همه ما در زندگی لحظه‌های مهمی داریم
که به وضوح اونها رو به خاطر میاریم.
که به وضوح اونها رو به خاطر میاریم.
00:17
The first one for me
was when I was entering kindergarten.
was when I was entering kindergarten.
1
5000
3616
اولین بار برای من زمانی بود
که وارد مهد کودک شدم.
که وارد مهد کودک شدم.
00:20
My big brother was in school,
and by golly, it was my time.
and by golly, it was my time.
2
8640
3440
برادر بزرگترم به مدرسه رفته بود
و در کمال تعجب، حالا نوبت من بود.
و در کمال تعجب، حالا نوبت من بود.
00:25
And I went trottin' down that hallway.
3
13000
2256
آن راهرو را دوان دوان رفتم.
00:27
I was so excited, I almost wet myself.
4
15280
2480
آنقدر هیجان زده بودم که
تقریباً خودم را خیس کردم.
تقریباً خودم را خیس کردم.
00:30
And I go to the door,
5
18520
1576
و به سمت در رفتم،
00:32
and there was the teacher
with a warm welcome,
with a warm welcome,
6
20120
2616
و معلم به گرمی از من استقبال کرد
00:34
and she took me into the classroom,
7
22760
2136
و من را به داخل کلاس برد،
00:36
showed me my little cubbyhole --
8
24920
1576
و کمد مخصوصم را نشانم داد...
00:38
we all remember those
little cubbyholes, don't we --
little cubbyholes, don't we --
9
26520
2616
اون کمدهای کوچک را یادتونه، نه.
00:41
and we put our stuff in there.
10
29160
1440
که وسایلمون را می ذاشتیم اونجا
00:43
And then she said, "Go over to the circle
11
31240
1976
و بعد گفت، «برو اونجا توی دایره
00:45
and play with the kids
until class starts."
until class starts."
12
33240
2280
و تا وقتی کلاس شروع
بشه با بچه‌ها بازی کن.»
بشه با بچه‌ها بازی کن.»
00:48
So I went over there
and plopped down like I owned the place,
and plopped down like I owned the place,
13
36160
3456
پس منم رفتم اونجا و همچین نشستم
که انگار صاحب اونجام
که انگار صاحب اونجام
00:51
and I'm playing,
14
39640
1416
و مشغول بازی بودم که،
00:53
and all of a sudden, the boy next to me,
15
41080
1905
یکهو پسر بغل دستی‌ام،
00:55
he was wearing a white shirt
with blue shorts.
with blue shorts.
16
43009
3047
لباس سفید و شلوارک آبی پوشیده بود.
00:58
I remember it like it was yesterday.
17
46080
1720
انقدر واضح یادمه که انگار دیروز بود.
01:00
Suddenly he stopped playing and he said,
18
48840
2656
یکهو دست از بازی برداشت و گفت،
01:03
"Why are you so short?"
19
51520
1600
«چرا تو انقدر کوتاهی؟»
01:05
And I just kept playing.
I didn't think he was talking to me.
I didn't think he was talking to me.
20
53920
2896
و منم داشتم به بازی ادامه می‌دادم.
فکر نمی‌کردم با من باشه.
فکر نمی‌کردم با من باشه.
01:08
(Laughter)
21
56840
1016
(خنده حضار)
01:09
And in a louder voice, he said,
22
57880
1816
و اونم با صدای بلندتر گفت،
01:11
"Hey, why are you so short?"
23
59720
2280
«هی، چرا تو انقدر کوتاهی؟»
01:14
So I looked up and I said,
24
62600
1416
پس منم سرم رت آوردم بالا
و گفتم
و گفتم
01:16
"What are you talking about?
Let's just play. We're happy.
Let's just play. We're happy.
25
64040
3696
«داری در مورد چی حرف میزنی؟
بیا فقط بازی کنیم. ما خوشحالیم.
بیا فقط بازی کنیم. ما خوشحالیم.
01:19
I've been waiting for this."
26
67760
1360
من خیلی منتظر این روز بودم
01:21
And so we played,
and about a minute later,
and about a minute later,
27
69920
2176
پس ما هم به بازی ادامه دادیم
و حدود یه دقیقه بعد
و حدود یه دقیقه بعد
01:24
the girl next to him,
in a white shirt and a pink skirt,
in a white shirt and a pink skirt,
28
72120
3656
دختری که با لباس سفید و
دامن صورتی کنارش وایساده بود،
دامن صورتی کنارش وایساده بود،
01:27
stood up, put her hands on her hips,
29
75800
1736
وایساد، دستاشو گذاشت رو کمرش
01:29
and said, "Yeah,
why do you look so different?"
why do you look so different?"
30
77560
3040
و گفت: «آره، چرا تو انقدر متفاوت
بنظر میای؟»
بنظر میای؟»
01:33
And I went, "What are you talking about?
31
81560
2896
منم گفتم: «داری در مورد چی حرف میزنی؟
01:36
I don't look different. I'm not short.
Again, let's just play."
Again, let's just play."
32
84480
3360
من متفاوت نیستم. کوتاهم نیستم.
بازم گفتم، بیایید فقط بازی کنیم.»
بازم گفتم، بیایید فقط بازی کنیم.»
01:40
About this time, I looked
all around the circle I was in,
all around the circle I was in,
33
88520
3496
همون موقعها بود که دور تا دور دایره‌ای
که توش بودم را نگاه کردم
که توش بودم را نگاه کردم
01:44
and all the kids had stopped playing
and they were all looking at me.
and they were all looking at me.
34
92040
3360
و همه بچه‌ها بازی را کنار گذاشته بودند
و داشتند به من نگاه می‌کردند
و داشتند به من نگاه می‌کردند
01:48
And I'm thinking --
35
96120
1576
و منم فکر می‌کردم...
01:49
in today's language,
it would be "OMG" or "WTF."
it would be "OMG" or "WTF."
36
97720
3776
به زبون امروزی‌ها
"خدای من" یا اینکه "این دیگه چه وضعیه"
"خدای من" یا اینکه "این دیگه چه وضعیه"
01:53
(Laughter)
37
101520
2640
(خنده حضار)
01:57
What just happened?
38
105880
1200
چه اتفاقی افتاده؟
02:00
So all the confidence
that I went in with that morning
that I went in with that morning
39
108240
3616
پس تموم اون اعتماد به نفسی که
صبح باهاش وارد کلاس شدم
صبح باهاش وارد کلاس شدم
02:03
was withering away as the morning went on
40
111880
3336
با ادامه همون صبح نابود شد
02:07
and the questions kept coming.
41
115240
1680
و همه ازم سوال می‌پرسیدند.
02:09
And at the end of the morning,
before I went home,
before I went home,
42
117640
2536
و آخر صبح، قبل از اینکه برم خونه،
02:12
the teacher had us in a circle,
43
120200
1936
معلم توی یه دایره جمعمون کرد،
02:14
and I actually found myself
outside of the circle.
outside of the circle.
44
122160
2696
و من دیدم که بیرون دایره‌ام.
02:16
I couldn't look at anybody.
45
124880
1336
نمی‌تونستم به کسی نگاه کنم.
02:18
I could not understand what just happened.
46
126240
2640
نمی‌تونستم بفهمم الان چه اتفاقی افتاد.
02:22
And over the next few years,
47
130039
1897
و طی سالهای بعد،
02:23
I hated to go out in public.
48
131960
2096
از رفتن توی جمع متنفر بودم.
02:26
I felt every stare, every giggle,
49
134080
2896
تمام خیره شدنها و خنده‌ها را حس می‌کردم،
02:29
every pointed finger,
50
137000
1656
هر انگشتی که به سمتم اشاره می‌رفت،
02:30
not the finger,
51
138680
1416
نه خود انگشت را،
02:32
but every pointed finger,
52
140120
1936
اما می‌فهمیدم که توجهشون به سمت منه،
02:34
and I hated it.
53
142080
1256
و از این مسئله متنفر بودم.
02:35
I would hide behind my parents' legs
like nobody could see me.
like nobody could see me.
54
143360
2920
پشت پاهای پدر و مادرم قایم می‌شدم
تا کسی نتونه من را ببینه.
تا کسی نتونه من را ببینه.
02:39
And as a child,
55
147200
1376
و به عنوان یک بچه
02:40
you can't understand
another child's curiosity,
another child's curiosity,
56
148600
3336
نمی‌تونید کنجکاوی یک بچه دیگه،
02:43
nor an adult's ignorance.
57
151960
1760
یا بی‌عقلی بزرگترها را متوجه بشید.
02:46
It became very apparent to me
that the real world was not built
that the real world was not built
58
154680
4336
کاملا برام مشخص شده بود که
دنیای واقعی
دنیای واقعی
02:51
for someone of my size,
both literally or figuratively.
both literally or figuratively.
59
159040
4000
برای کسی به سایز من ساخته نشده،
ظاهرا و باطنا مشخص بود.
ظاهرا و باطنا مشخص بود.
02:56
And so I have no anonymity,
as you can probably tell,
as you can probably tell,
60
164200
5576
و همون طور که احتمالا می‌تونید حدس بزنید،
من همه جا شناخته شده بودم،
من همه جا شناخته شده بودم،
03:01
and while you can see my size,
61
169800
1736
و همین طور که می‌تونید سایز من را ببینید،
03:03
we all go through many challenges
through our lifetime.
through our lifetime.
62
171560
3496
همه ما در طول زندگیمون
با چالشهای زیادی روبرو میشیم
با چالشهای زیادی روبرو میشیم
03:07
And some you can see, like mine.
63
175080
2976
و بعضی از شماها مثل من می‌تونید
اون چالشها را ببینید،
اون چالشها را ببینید،
03:10
Most you can't.
64
178080
1576
بیشترتون نمی‌تونید.
03:11
You can't tell if someone's dealing
with a mental illness,
with a mental illness,
65
179680
4976
شما نمی‌تونید بفهمید که کسی مشکل
ذهنی داره یا نه،
ذهنی داره یا نه،
03:16
or they're struggling
with their gender identity,
with their gender identity,
66
184680
2576
یا اینکه کسی با هویت جنسیش
مشکل داره یا نه،
مشکل داره یا نه،
03:19
they're caring for an aging parent,
67
187280
2536
نگهداری از یکی از والدین کهنسالشون
توی خونه،
توی خونه،
03:21
they're having financial difficulty.
68
189840
1736
یا مشکل مالی دارند،
03:23
You can't see that kind of stuff.
69
191600
1920
شما نمی‌تونید این جور مسائل رو ببینید.
03:26
So while you can see
70
194560
1816
خب پس حالا که می‌تونید ببینید،
03:28
one of my challenges is my size,
71
196400
2816
یکی از چالشهای من سایزمه،
03:31
seeing does not mean you understand
72
199240
2336
اینکه من را ببینید دلیل نمیشه
که بتونید من را درک کنید
که بتونید من را درک کنید
03:33
what it's truly to be me on a daily basis,
or what I go through.
or what I go through.
73
201600
4816
اینکه یه روز توی موارد روتین زندگی جای من باشید
یا مسائلی که پشت سر می ذارم را بفهمید
یا مسائلی که پشت سر می ذارم را بفهمید
03:38
And so I'm here to debunk a myth.
74
206440
2456
منم اینجام تا این داستان را براتون باز کنم
03:40
I do not believe you can
walk in someone else's shoes,
walk in someone else's shoes,
75
208920
4136
من باور ندارم که شما بتونید خودتونون
را جای کس دیگری قرار بدید،
را جای کس دیگری قرار بدید،
03:45
and because of that, we must adopt
a new way of giving of ourselves.
a new way of giving of ourselves.
76
213080
4616
و بخاطر این، ما باید راه‌های دیگه‌ای
را برای وفق دادن خودمون پیدا کنیم.
را برای وفق دادن خودمون پیدا کنیم.
03:49
Simply stated, I will never know
what it's like to be you
what it's like to be you
77
217720
3896
ساده‌تر بگم، من هیچ وقت
نمی‌فهمم بودن در جای شما چطوریه
نمی‌فهمم بودن در جای شما چطوریه
03:53
and you will never know
what it's like to be me.
what it's like to be me.
78
221640
2816
و شما هم هیچ وقت نمی‌فهمید
جای من بودن چطوریه.
جای من بودن چطوریه.
03:56
I cannot face your fears
or chase your dreams,
or chase your dreams,
79
224480
2776
من نمیتونم با ترسهای شما روبرو بشم
یا به دنبال آرزوهاتون برم،
یا به دنبال آرزوهاتون برم،
03:59
and you can't do that for me,
80
227280
1856
و شما هم نمی‌تونید
این کار را برای من بکنید،
این کار را برای من بکنید،
04:01
but we can be supportive of each other.
81
229160
2520
اما ما می‌تونیم حامی همدیگه باشیم.
04:04
Instead of trying to walk
in each other's shoes,
in each other's shoes,
82
232360
2616
به جای اینکه سعی کنیم جای همدیگه
قرار بگیریم،
قرار بگیریم،
04:07
we must adopt a new way
of giving of ourselves.
of giving of ourselves.
83
235000
3240
ما باید راه‌های دیگه‌ای
را برای وفق دادن خودمون پیدا کنیم.
را برای وفق دادن خودمون پیدا کنیم.
04:11
I learned at an early age
84
239440
1856
من در سن کم یاد گرفتم که
04:13
that I did have to do some things
different than most people,
different than most people,
85
241320
3856
باید یک کارهایی را متفاوت با دیگران
انجام بدم،
انجام بدم،
04:17
but I also learned there were things
I was on equal footing with,
I was on equal footing with,
86
245200
3456
اما همینطور یاد گرفتم که در مورادی هم
من با دیگران برابرم،
من با دیگران برابرم،
04:20
and one of those was the classroom.
87
248680
2136
و یکی از اونها کلاس درس بود.
04:22
Heh, heh, heh. I was equal.
88
250840
1960
اره. من اونجا با بقیه برابر بودم.
04:25
As a matter of fact,
I excelled in the classroom.
I excelled in the classroom.
89
253960
2936
در حقیقت، توی کلاس عالی بودم.
04:28
This was vitally important,
I discovered as I grew older
I discovered as I grew older
90
256920
3575
این مورد خیلی مهم بود، موقع بزرگتر شدن متوجه این موضوع شدم
04:32
and realized I wasn't going to be able
to do a physical job.
to do a physical job.
91
260519
3297
و متوجه شدم که قادر به انجام کار فیزیکی نیستم.
04:35
I needed an education.
92
263840
1840
به تحصیلات احتیاج داشتم.
04:38
So I went on and got a university degree,
93
266240
2936
پس پیش رفتم و یه مدرک دانشگاهی گرفتم،
04:41
but I felt to be one step ahead
of everyone for employment,
of everyone for employment,
94
269200
3776
اما حس می کردم که برای استخدام
باید یه قدم جلوتر از بقیه باشم،
باید یه قدم جلوتر از بقیه باشم،
04:45
I needed to have
an advanced university degree,
an advanced university degree,
95
273000
3216
پس لازم بود که یه مدرک پیشرفته
دانشگاهی هم داشته باشم،
دانشگاهی هم داشته باشم،
04:48
so I went ahead and got that.
96
276240
1416
پس پیش رفتم و اونم گرفتم.
04:49
Now I'm ready for my interview.
97
277680
1896
حالا برای مصاحبه استخدامیم آماده بودم.
04:51
Remember your first interview?
What am I going to wear?
What am I going to wear?
98
279600
2856
اولین مصاحبتون را به یاد میارید؟
به فکر این هستید که چی بپوشین.
به فکر این هستید که چی بپوشین.
04:54
What questions?
99
282480
1216
چه سوالاتی می‌پرسند؟
04:55
And don't forget that firm handshake.
100
283720
1800
و یادت نره که محکم دست بدی.
04:58
I was right there with you.
101
286040
1736
منم مثل شما همین‌ها را حس کردم
04:59
So 24 hours before my interview,
102
287800
2016
پس ۲۴ ساعت قبل مصاحبه،
05:01
a friend of mine
who I've known all my life
who I've known all my life
103
289840
2536
یکی از دوستام که
یک عمره می‌شناسمش
یک عمره می‌شناسمش
05:04
called and said, "Michele,
the building you're going in has steps."
the building you're going in has steps."
104
292400
4296
صدام کرد و گفت:
《میشل اون ساختمونی که داری میری پله داره.》
《میشل اون ساختمونی که داری میری پله داره.》
05:08
And she knew I couldn't climb steps.
105
296720
2176
و می‌دونست که نمیتونم از پله بالا برم
05:10
So suddenly, my focus changed.
106
298920
1856
پس یکدفعه، تمرکزم از جایی که بود
تغییر کرد
تغییر کرد
05:12
In my shoes, I was worried
about how am I going to get there?
about how am I going to get there?
107
300800
3440
از دیدم خودم، نگران این بودم که
چطوری برم اونجا؟
چطوری برم اونجا؟
05:17
So I went early and found a loading dock
and got in and had a great interview.
and got in and had a great interview.
108
305120
5456
پس زود رفتم و محل جابجایی بار را پیدا کردم
که از اونجا تو برم و مصاحبه خوبی هم داشتم.
که از اونجا تو برم و مصاحبه خوبی هم داشتم.
05:22
They had no idea what I went through
for the day and that's OK.
for the day and that's OK.
109
310600
2960
اونها نمی‌دونستند من اون روز چه
سختی‌هایی کشیدم و ایرادی هم نداره
سختی‌هایی کشیدم و ایرادی هم نداره
05:26
You're probably thinking my greatest
challenge that day was the interview,
challenge that day was the interview,
110
314480
3496
احتمالا فکر می‌کنید اون روز
بزرگ ترین چالش من مصاحبه بوده
بزرگ ترین چالش من مصاحبه بوده
05:30
or getting in the building.
111
318000
1896
یا وارد شدن به ساختمون.
05:31
In reality, my biggest challenge that day
112
319920
2616
در واقعیت، اون روز بزرگترین چالشم
05:34
was getting through the loading dock
without getting run over.
without getting run over.
113
322560
2905
ورود به محوطه جابجایی بار
بدون له شدن بود.
بدون له شدن بود.
05:38
I am very vulnerable
in certain situations:
in certain situations:
114
326200
2960
من در شرایط خاص به شدت
آسیب پذیرم
آسیب پذیرم
05:42
airports, hallways, parking lots,
115
330000
4296
فرودگاه‌ها، راهروها، پارکینگ‌ها
05:46
loading docks.
116
334320
1200
محوط جابجایی بار.
05:48
And so I have to be very careful.
117
336080
2016
پس باید خیلی مراقب باشم.
05:50
I have to anticipate and be flexible
118
338120
2936
باید پیش بینی کنم و انعطاف پذیر باشم
05:53
and move as quickly as I can sometimes.
119
341080
2320
و گاهی اوقات با تمام سرعت جابجا بشم.
05:56
So I got the job,
120
344680
2016
در نهایت کار را گرفتم،
05:58
and in my current role
I travel quite a bit.
I travel quite a bit.
121
346720
3056
و در سمت شغلی فعلیم
یکم سفر می‌کنم.
یکم سفر می‌کنم.
06:01
And travel is a challenge
for all of us these days.
for all of us these days.
122
349800
2880
این روز ها هم سفر کردن برای همه ما
یک جور چالشه
یک جور چالشه
06:05
And so you probably get to the airport,
run through security, get to the gate.
run through security, get to the gate.
123
353280
4336
و احتمالا شما میرید سمت فرودگاه،
می‌دوید سمت حراست وبعد از اون گیت.
می‌دوید سمت حراست وبعد از اون گیت.
06:09
Did I get my aisle seat or my window seat?
Did I get my upgrade?
Did I get my upgrade?
124
357640
3680
به این فکرید که صندلی کنار راهرو یا کنار پنجرم را گرفتم؟
اون ارتقاء صندلیم چی شد؟
اون ارتقاء صندلیم چی شد؟
06:14
Me, first of all,
I don't run through anything.
I don't run through anything.
125
362080
2296
حالا من، اول از همه چی،
من به سمت هیچی نمیدوم.
من به سمت هیچی نمیدوم.
06:16
(Laughter)
126
364400
1176
(خنده حضار)
06:17
And I especially don't run through the TSA
127
365600
2056
مخصوصا به سمت حراست نمیدوم.
06:19
because I get to experience
the personal patdown.
the personal patdown.
128
367680
2840
بخاطر تجربه‌ای که در زمینه بازرسی بدنی
توی حراست دارم.
توی حراست دارم.
06:23
I won't comment on that.
129
371560
1776
حرفی در موردش نمی‌زنم.
06:25
And then I make my way to the gate,
130
373360
1976
بعدش میرم سمت گیت،
06:27
and with my gift of gab
that my parents said I was born with,
that my parents said I was born with,
131
375360
3776
و با هدیه ی خدادایم که وراجی کردنه و
پدر و مادرم میگن باهاش بدنیا اومدم،
پدر و مادرم میگن باهاش بدنیا اومدم،
06:31
I talk to the gate agent, and then I say,
"By the way, my scooter weighs this much,
"By the way, my scooter weighs this much,
132
379160
4616
با مامور گیت صحبت می کنم و میگم
《راستی وزن اسکوتر من اینقدر هست،
《راستی وزن اسکوتر من اینقدر هست،
06:35
I have a dry cell battery,
133
383800
1616
یه باتری خشک هم دارم،
06:37
and I can drive it down
to the door of the plane."
to the door of the plane."
134
385440
2400
و میتونم تا در هواپیما اون را برونم.》
06:40
Also, the day before, I had called
the city where I'm traveling to
the city where I'm traveling to
135
388640
3376
همینطور روز قبل سفر، به شهر
مقصدم زنگ زدم
مقصدم زنگ زدم
06:44
to find out where I could rent a scooter
in case mine gets broken on the way.
in case mine gets broken on the way.
136
392040
5160
تا بفهمم در صورتی خرابی اسکوترم توی راه
کجا میتونم یکی دیگه پیدا کنم.
کجا میتونم یکی دیگه پیدا کنم.
06:49
So in my shoes,
it's a little bit different.
it's a little bit different.
137
397680
2160
پس از دید من،
کارها یکم متفاوت‌تره.
کارها یکم متفاوت‌تره.
06:52
When I get onto the plane,
138
400480
1256
وقتی میرم داخل هواپیما،
06:53
I use my gift of gab to ask the lady
to put my bag up, and they graciously do.
to put my bag up, and they graciously do.
139
401760
4440
از نعمت وراجیم استفاده می کنم تا از یک خانوم
بخوام کیفم رو بذاره بالا و اونم با لطف این کار رو می کنه.
بخوام کیفم رو بذاره بالا و اونم با لطف این کار رو می کنه.
06:58
I try not to eat or drink on a plane
140
406800
1736
سعی می‌کنم اونجا چیزی نخورم
07:00
because I don't want to have to
get up and walk on the plane,
get up and walk on the plane,
141
408560
2896
چون نمی‌خوام مجبور بشم پاشم و توی
هواپیما راه برم،
هواپیما راه برم،
07:03
but nature has its own schedule,
142
411480
1576
اما طبیعت هم برنامه خودش را داره،
07:05
and not long ago,
it knocked and I answered.
it knocked and I answered.
143
413080
2576
و یک مدت پیش
طبیعت اومد سراغم.
طبیعت اومد سراغم.
07:07
So I walked up to the front of the plane
144
415680
2376
پس پاشدم برم سمت جلوی هواپیما
07:10
and gabbed with the flight attendant,
145
418080
2016
و با خدمه هواپیما صحبت کردم،
07:12
and said, "Can you watch the door?
I can't reach the lock."
I can't reach the lock."
146
420120
3320
بهش گفتم: 《می‌تونی مراقب در توالت باشی؟
من دستم به قفلش نمی‌رسه
من دستم به قفلش نمی‌رسه
07:16
So I'm in there doing my business,
and the door flies open.
and the door flies open.
147
424640
3776
پس منم داشتم اونجا کارم را می کردم،
و در یکهو باز شد
و در یکهو باز شد
07:20
And there's a gentleman there
148
428440
1560
و آقایی اونجا بود
07:22
with a look of horror on his face.
149
430880
2536
با قیافه وحشت زده.
07:25
I'm sure I had the same look.
150
433440
1381
مطمئنم اون لحظه منم همون شکلی شده بودم.
07:27
As I came out, I noticed
that he was sitting right across from me,
that he was sitting right across from me,
151
435880
4320
وقتی اومدم بیرون متوجه شدم
اون اقا درست بغل من نشسته،
اون اقا درست بغل من نشسته،
07:33
and he's in total, complete embarrassment.
152
441520
2880
اون هم کاملا شرمنده بود.
07:37
So I walk up to him and I quietly go,
153
445120
2696
پس رفتم سمتش و به آرومی گفتم،
07:39
"Are you going to remember this
as much as I am?"
as much as I am?"
154
447840
2296
《تو هم مثل من این ماجرا رو یادت می مونه؟》
07:42
(Laughter)
155
450160
2680
(خنده حضار)
07:48
And he goes, "I think so."
156
456120
1976
اونم گفت: «فکر کنم.»
07:50
(Laughter)
157
458120
1656
(خنده حضار)
07:51
Now, while he's probably
not talking about it publicly, I am.
not talking about it publicly, I am.
158
459800
3296
در حالی که احتمالا اون در مورد این ماجرا
توی جمع صحبتی نمی‌کنه، من این کار را می‌کنم.
توی جمع صحبتی نمی‌کنه، من این کار را می‌کنم.
07:55
(Laughter)
159
463120
1816
(خنده حضار)
07:56
But we talked for the rest of the flight,
160
464960
2776
اما ما بقیه پرواز را حرف زدیم،
07:59
and we got to know each other,
our families, sports, work,
our families, sports, work,
161
467760
3896
و در مورد همدیگه، کار، خانواده
و ورزش بیشتر حرف زدیم و هم را شناختیم،
و ورزش بیشتر حرف زدیم و هم را شناختیم،
08:03
and when we landed, he said,
162
471680
1696
و وقتی فرود اومدیم گفت،
08:05
"Michele, I noticed
someone put your bag up.
someone put your bag up.
163
473400
2176
میچل، متوجه شدم یکی کیفت را
گذاشت بالا.
گذاشت بالا.
08:07
Can I get that for you?"
164
475600
1216
میتونم برات بیارمش؟
08:08
And I said, "Of course, thank you."
165
476840
1680
منم گفتم: «البته، ممنونم»
08:11
And we wished each other well,
166
479440
2136
و با همدیگه خداحافظی کردیم،
08:13
and the most important thing that day
167
481600
1896
و مهم ترین چیز در اون روز
08:15
was that he was not going to leave
with that embarrassment,
with that embarrassment,
168
483520
3776
این بود که اون دیگه قرار نبود با
اون حس شرمندگی بره،
اون حس شرمندگی بره،
08:19
that experience of embarrassment.
169
487320
2416
اون تجربه شرمناک،
08:21
He won't forget it, and neither will I,
170
489760
2416
نه اون و نه من فراموشش نمی‌کنیم،
08:24
but I think he will remember more
171
492200
2256
اما فکر کنم اون بیشتر دیدگاه‌های
متفاوتمون
متفاوتمون
08:26
our chat and our different perspectives.
172
494480
2720
و صحبت هامون را یادش بمونه.
08:30
When you travel internationally,
173
498240
1976
در حقیقت وقتی دارید سفر بین المللی میرید،
08:32
it can be even more challenging
in certain ways.
in certain ways.
174
500240
2576
می تونه سفری چالش برانگیزتر براتون باشه.
08:34
A few years ago, I was in Zanzibar,
175
502840
2736
چند سال پیش، رفته بودم زنگبار،
08:37
and I come wheeling in,
176
505600
1616
و با صندلی چرخدارم وارد اونجا شدم،
08:39
and think about that.
177
507240
1200
و داشتم به این فکر می‌کردم.
08:41
Short, white, blond woman in a chair.
178
509440
4455
یک زن بلوند، قد کوتاه و سفید پوست
روی صندلی چرخدار.
روی صندلی چرخدار.
08:45
That doesn't probably happen every day.
179
513919
1961
این اتفاق همیشه برای آدم نمی افته.
08:49
So I go up, and with my gift of gab,
I start to talk to the agent.
I start to talk to the agent.
180
517360
3576
پس رفتم و با موهبت پر حرفیم،
شروع کردم با مامور اونجا صحبت کنم.
شروع کردم با مامور اونجا صحبت کنم.
08:52
So friendly, and I ask
about their culture and so forth,
about their culture and so forth,
181
520960
3416
خیلی دوستانه در مورد
فرهنگ و مسائل دیگه صحبت کردم
فرهنگ و مسائل دیگه صحبت کردم
08:56
and I notice there wasn't a jet bridge.
182
524400
2816
و متوجه شدم جت پل ندارند،
08:59
So I had to kind of say,
183
527240
1936
پس خیلی ملایم پرسیدم،
09:01
"Not only do you have to lift my chair,
184
529200
2056
«کسی را دارید که صندلی
منو بلند کنه؟
منو بلند کنه؟
09:03
I could use some help
getting up the steps."
getting up the steps."
185
531280
2240
و برای بالا رفتن از پله ها هم
یکم کمک می‌خوام.»
یکم کمک می‌خوام.»
09:05
So we got to spend about an hour together
while we waited for the flight,
while we waited for the flight,
186
533920
3856
و تا زمان انتظار برای پرواز هم
یک ساعتی باهم صحبت کردیم،
یک ساعتی باهم صحبت کردیم،
09:09
and it was the most magnificent hour.
187
537800
1856
و اون یک ساعت خیلی عالی بود.
09:11
Our perspective changed
for both of us that day.
for both of us that day.
188
539680
3456
اون روز دیدگاه جفتمون تغییر کرد.
09:15
And once I got on the flight,
189
543160
1416
و وقتی که سوار هواپیما شدم،
09:16
he patted me on the back
and wished me well,
and wished me well,
190
544600
2936
اون یکی زد پشتم و برام
ارزوی موفقیت کرد،
ارزوی موفقیت کرد،
09:19
and I thanked him so much.
191
547560
2216
منم خیلی ازش تشکر کردم.
09:21
And again, I think he's going
to remember that experience more
to remember that experience more
192
549800
4456
و بازم فکر کنم اون این تجربه
را بیشتر از
را بیشتر از
09:26
than when I first came in,
and there was a bit of hesitation.
and there was a bit of hesitation.
193
554280
3560
بار اول که من را دید و توی دلش
تردید بود، بیاد بیاره.
تردید بود، بیاد بیاره.
09:31
And as you notice, I get a lot of help.
194
559440
2416
و همون طور که متوجه شدید
من کمکهای زیادی گرفتم.
من کمکهای زیادی گرفتم.
09:33
I would not be where I am today
195
561880
1936
اگر بخاطر خانواده، دوستان،
09:35
if it was not for my family,
my friends, my colleagues
my friends, my colleagues
196
563840
4336
و همکارانم نبود،
جایی که امروز هستم نبودم
جایی که امروز هستم نبودم
09:40
and the many strangers
197
568200
1696
و همین غریبه‌های زیادی که
09:41
that help me every single day of my life.
198
569920
3280
که هر روز زندگی من بهم کمک کردند.
09:46
And it's important
that we all have a support system.
that we all have a support system.
199
574040
3816
و این مهمه که همه ما
یه سیستم حمایتی داشته باشیم.
یه سیستم حمایتی داشته باشیم.
09:49
Asking for help is a strength,
200
577880
2616
کمک خواستن نقطه قوت است
09:52
not a weakness.
201
580520
1216
و نه ضعف.
09:53
(Applause)
202
581760
1560
(تشویق)
10:00
We all need help throughout our lifetime,
203
588880
2896
همه ما در حین زندگیمون
به کمک احتیاج داریم،
به کمک احتیاج داریم،
10:03
but it is just as important
204
591800
2416
ولی این به همون قدر مهمه
10:06
that we are part
of other people's support systems.
of other people's support systems.
205
594240
3416
که ما هم جزوی از سیستم حمایتی
دیگران هستیم.
دیگران هستیم.
10:09
We must adopt that way of giving back.
206
597680
3176
ما باید خودمون رو جوری تطبیق
بدیم که به دیگران کمک کنیم.
بدیم که به دیگران کمک کنیم.
10:12
We all obviously have a role to play
in our own successes,
in our own successes,
207
600880
3880
مسلما همه ما در موفقیتمون نقش داریم،
10:17
but think about the role we have to play
in other people's successes,
in other people's successes,
208
605600
3576
ولی به نقشی که در موفقیت دیگران هم
داریم فکر کنید،
داریم فکر کنید،
10:21
just like people do for me
every single day.
every single day.
209
609200
3680
مثل همون کاری که مردم هر روز
برای من می‌کنند.
برای من می‌کنند.
10:26
It's vitally important
that we help each other,
that we help each other,
210
614000
3536
خیلی مهمه که به همدیگر کمک کنیم،
10:29
because society is increasingly
placing people in silos
placing people in silos
211
617560
5320
چون در اجتماع افراد بشدت دارند
منزوی‌تر میشند
منزوی‌تر میشند
10:36
based on biases and ideologies.
212
624040
2520
بر اساس ایدئولوژی‌ها و گرایش‌ها.
10:39
And we must look past the surface
213
627600
2520
و ما باید عمیق‌تر به این موضوع نگاه کنیم
10:43
and be confronted with the truth
214
631080
2136
و با این حقیقت روبرو بشیم که
10:45
that none of us are what you can see.
215
633240
2856
ما اون چیزی نیستیم که می‌بینید.
10:48
There's more to us than that,
216
636120
2096
ما چیزی فراتر هستیم،
10:50
and we're all dealing with things
that you cannot see.
that you cannot see.
217
638240
3280
و همگی با مسائلی سر و کار داریم که
شما نمی‌تونید ببینید.
شما نمی‌تونید ببینید.
10:55
So living a life free of judgment
218
643240
2976
پس یک زندگی بدون قضاوت
10:58
allows all of us to share
those experiences together
those experiences together
219
646240
4336
بهمون اجازه میده تا تجربیاتمون را
با همدیگه به اشتراک بذاریم
با همدیگه به اشتراک بذاریم
11:02
and have a totally different perspective,
220
650600
3056
و دیدگاه متفاوتی هم داشته باشیم،
11:05
just like the couple of people
I mentioned earlier in my stories.
I mentioned earlier in my stories.
221
653680
3680
مثل همون آدمهایی که تا الان
بهشون اشاره کردم.
بهشون اشاره کردم.
11:11
So remember, the only shoes
222
659280
2296
پس یادتون باشه،
11:13
you truly can walk in are your own.
223
661600
2480
فقط می‌تونید پاتون رو توی کفش خودتون کنید.
11:16
I cannot walk in yours.
224
664840
1840
من نمیتونم پام را توی کفش شما کنم.
11:19
I know you can't walk in my size 1s --
225
667280
2976
می‌دونم که شما پاتون توی کفش من
که سایزش یک هست نمیره.
که سایزش یک هست نمیره.
11:22
(Laughter)
226
670280
1096
(خنده)
11:23
but you can try.
227
671400
1200
اما می‌تونید سعی کنید.
11:26
But we can do something better than that.
228
674080
2360
می‌تونیم بجاش یک کار بهتر کنیم.
11:28
With compassion,
courage and understanding,
courage and understanding,
229
676920
3856
با همدردی، شجاعت
و درک همدیگه،
و درک همدیگه،
11:32
we can walk side by side
230
680800
2696
می‌تونیم در کنار همدیگر حرکت کنیم
11:35
and support one another,
231
683520
2056
و همدیگر را حمایت کنیم،
11:37
and think about how society can change
232
685600
2656
و به این فکر کنیم که اگر همه همین کار
11:40
if we all do that
233
688280
1656
را کنیم چطور جامعه تغییر می‌کنه،
11:41
instead of judging
on only what you can see.
on only what you can see.
234
689960
3440
بجای اینکه تنها از روی دیده‌هامون
قضاوت کنیم.
قضاوت کنیم.
11:45
Thank you.
235
693960
1216
ممنونم.
11:47
(Applause)
236
695200
5680
(تشویق)
11:52
Thank you.
237
700920
1360
ممنون.
ABOUT THE SPEAKER
Michele L. Sullivan - Social innovatorMichele L. Sullivan is known for her sustainable and collaborative approach to philanthropic investing.
Why you should listen
Michele L. Sullivan has held various globally influential leadership positions at Caterpillar during her 29-year career. She currently is Caterpillar's Director of Corporate Social Innovation and President of the Caterpillar Foundation, the philanthropic arm of Caterpillar Inc.
Throughout Sullivan's career, she has dramatically grown the reach, influence and impact of each role. Her time with the Caterpillar Foundation is no different. She has taken the Caterpillar Foundation from a transactional Foundation into a global and strategic Foundation. She has moved the Foundation from Corporate Social Responsibility into Corporate Social Innovation. This strategy places the human need first, not as an afterthought of profit. Sullivan is well known for her global expertise and sustainable and collaborative approach to philanthropic investing.
Sullivan strongly believes monumental and sustainable change in our largest global challenges can only happen through partnerships and collaboration between public, private and non-profit entities. This strategy resulted in the Caterpillar Foundation's transformation into one of the most influential corporate foundations and, ultimately, the launch of the Foundation's collaborative impact platform, Together.Stronger.
Determination and resilience have been present throughout Sullivan;s life. She endured many years of orthopedic surgeries and other challenges. She provided leadership starting in the Little Prairie Chapter of Little People of America as a teenager. She was named by Inside Philanthropy as one of the 50 most powerful women in philanthropy and she served as a US delegate to the United Nations Commission on the Status of Women. She is a member of the ONE board of directors and chairs the Greater Peoria Local Initiatives Support Corporation (LISC) Advisory Board. She earned her MBA from Bradley University, and she is the first woman to be President of the Caterpillar Foundation.
Michele L. Sullivan | Speaker | TED.com