TED@UPS
Kate Adams: 4 larger-than-life lessons from soap operas
کیت آدامز: چهار درس بزرگتر از زندگی از سریال‌های تلویزیونی
Filmed:
Readability: 4.1
1,653,027 views
سریال‌ها و داستان‌های تلویزیونی ممکن است ورای واقعیت و اغراق شده باشند، اما همان‌طور که کیت آدامز به ما نشان می‌دهد، انها معمولاً منعکس کننده دشواری‌ها و داستان‌های زندگی واقعی هستند. آدامز، دستیار سابق انتخاب بازیگر در سریال «جهان در حال گردش،» شرح می‌دهد: «سریال‌های تلویزیونی به ما یاد می‌دهند که تردید را کنار بزنیم و به ظرفیت خود برای شجاع بودن، آسیب پذیر بودن، سازگاری و جهیدن از مشکلات باور داشته باشیم.» در این سخنرانی، او به برجسته کردن چهار درس برای زندگی و کار می‌پردازد و به ما یادآوری می‌کند که هیچ‌گاه برای تغییر دادن داستان‌مان دیر نیست.
Kate Adams - Digital storyteller
Kate Adams spends her days dissecting digital communications to find a better way to tell brand stories and connect with customers. Full bio
Kate Adams spends her days dissecting digital communications to find a better way to tell brand stories and connect with customers. Full bio
Double-click the English transcript below to play the video.
00:13
In 1987, Tina Lord
found herself in quite the pickle.
found herself in quite the pickle.
0
920
3616
در سال ۱۹۸۷، تینا لرد
خود را کاملاً شوربخت یافت.
خود را کاملاً شوربخت یافت.
00:16
See, this gold digger made sure
she married sweet Cord Roberts
she married sweet Cord Roberts
1
4560
3296
پس برای ازدواج، «کورد رابرت» شیرین را
عاشق خودش کرد
عاشق خودش کرد
00:20
just before he inherited millions.
2
7880
2656
درست پیش از اینکه
ارثیه‌ای میلیونی به کورد برسد.
ارثیه‌ای میلیونی به کورد برسد.
00:22
But when Cord found out
Tina loved his money
Tina loved his money
3
10560
2216
اما وقتی که کورد
فهمید تینا پولش را
فهمید تینا پولش را
00:25
as much as she loved him,
4
12800
1616
به اندازه خود او دوست دارد،
00:26
he dumped her.
5
14440
1256
او را ترک کرد.
00:27
Cord's mother Maria was thrilled
6
15720
1896
ماریا، مادر کورد بسیار خشنود بود
00:29
until they hooked up again.
7
17640
1496
تا اینکه آنها دوباره به هم رسیدند.
00:31
So Maria hired Max Holden to romance Tina
8
19160
2656
پس ماریا، «مکس هولدن» را
استخدام کرد تاعاشق تینا شود
استخدام کرد تاعاشق تینا شود
00:34
and then made sure Cord didn't find out
Tina was pregnant with his baby.
Tina was pregnant with his baby.
9
21840
3736
و مطمئن شد که کورد از اینکه
تینا فرزندش را حامله است با خبر نشود.
تینا فرزندش را حامله است با خبر نشود.
00:37
So Tina, still married
but thinking Cord didn't love her
but thinking Cord didn't love her
10
25600
2896
پس تینا، در حالی که هنوز زن کورد است
اما فکر می‌کند که کورد او را دوست ندارد
اما فکر می‌کند که کورد او را دوست ندارد
00:40
flew to Argentina with Max.
11
28520
2176
با مکس به آرژانتین رفت.
00:42
Cord finally figured out what was going on
12
30720
2096
بالاخره کورد فهمید
اوضاع از چه قرار است
اوضاع از چه قرار است
00:45
and rushed after them,
but he was too late.
but he was too late.
13
32840
2520
و فورا به دنبال آنها رفت،
اما کار از کار گذشته بود.
اما کار از کار گذشته بود.
00:48
Tina had already been kidnapped,
14
35840
1576
تینا ربوده شده،
00:49
strapped to a raft
and sent over a waterfall.
and sent over a waterfall.
15
37440
2360
به قایقی بسته
و بالای آبشاری رها شده بود.
و بالای آبشاری رها شده بود.
00:52
She and her baby were presumed dead.
16
40360
2440
او و کودکش کشته شده بودند.
00:55
Cord was sad for a bit,
17
43320
3016
کورد مدتی غمگین شد،
00:58
but then he bounced right back
18
46360
1456
اما بعد خیلی زود
01:00
with a supersmart
archaeologist named Kate,
archaeologist named Kate,
19
47840
3376
به باستان‌شناس بسیار باهوشی
به نام کیت برخورد کرد،
به نام کیت برخورد کرد،
01:03
and they had a gorgeous wedding
20
51240
1496
و وقتی در حال برگزاری
عروسی باشکوهشان بودند
عروسی باشکوهشان بودند
01:04
until Tina, seemingly back from the dead,
ran into the church holding a baby.
ran into the church holding a baby.
21
52760
4296
ناگهان تینا، که به نظر می‌رسید از مرگ جسته
باشد، کودکی در آغوش به میان کلیسا دوید.
باشد، کودکی در آغوش به میان کلیسا دوید.
01:09
"Stop!" she screamed.
22
57080
1680
فریاد زد: «دست نگه دارید!»
01:11
"Am I too late?
23
59200
1496
«دیر رسیدم؟
01:12
Cord, I've come so far.
24
60720
2080
کورد، من راه درازی آمده‌ام.
01:15
This is your son."
25
63600
2280
این پسر تو است.»
01:19
And that, ladies and gentlemen,
26
67400
1496
و این، خانم‌ها و آقایان،
01:21
is how the soap opera "One Life to Live"
introduced a love story
introduced a love story
27
68920
3176
داستان عاشقانه‌ای بود که شرح آن
در سریال «یک عمر زیستن»
در سریال «یک عمر زیستن»
01:24
that lasted 25 years.
28
72120
2056
۲۵ سال ادامه داشت.
01:26
(Laughter)
29
74200
1336
(خنده)
01:27
Now, if you've ever seen a soap opera,
30
75560
2096
خوب، اگر تا به حال
سریال‌های تلویزیونی را دیده باشید،
سریال‌های تلویزیونی را دیده باشید،
01:29
you know the stories and the characters
can be exaggerated, larger than life,
can be exaggerated, larger than life,
31
77680
4896
می‌دانید که داستان‌ها و شخصیت‌ها
در آنها اغراق شده هستند، بزرگتر از واقعیت
در آنها اغراق شده هستند، بزرگتر از واقعیت
01:34
and if you're a fan,
you find that exaggeration fun,
you find that exaggeration fun,
32
82600
3256
و اگر شما طرفدار آنها باشید،
این اغراق را جذاب خواهید یافت،
این اغراق را جذاب خواهید یافت،
01:38
and if you're not,
33
85880
1200
و اگر نباشید،
01:39
maybe you find them
melodramatic or unsophisticated.
melodramatic or unsophisticated.
34
87600
2696
شاید به نظرتان ملودراماتیک
یا ساده لوحانه بیایند.
یا ساده لوحانه بیایند.
01:42
Maybe you think watching soap operas
35
90320
2216
شاید فکر کنید تماشای سریال تلویزیونی
01:44
is a waste of time,
36
92560
1256
اتلاف وقت است،
01:46
that their bigness means
their lessons are small or nonexistent.
their lessons are small or nonexistent.
37
93840
4280
و طولانی بودن آنها یعنی درس‌های
آنها کوچک و تخیلی است.
آنها کوچک و تخیلی است.
01:50
But I believe the opposite to be true.
38
98560
2240
اما به باور من خلاف این صحیح است.
01:53
Soap operas reflect life, just bigger.
39
101440
3560
سریال‌های تلوزیونی زندگی را منعکس می‌کنند،
فقط بزرگتر.
فقط بزرگتر.
01:58
So there are real life lessons
we can learn from soap operas,
we can learn from soap operas,
40
105920
3416
پس درس‌هایی از زندگی واقعی هم هست
که می‌توانیم از سریال‌ها بیاموزیم،
که می‌توانیم از سریال‌ها بیاموزیم،
02:01
and those lessons
are as big and adventurous
are as big and adventurous
41
109360
2816
و آن درس‌ها مانند خط داستانی
هر سریال تلوزیونی
هر سریال تلوزیونی
02:04
as any soap opera storyline.
42
112200
2120
بزرگ و ماجراجویانه هستند.
02:07
Now, I've been a fan since I ran home
from the bus stop in second grade
from the bus stop in second grade
43
115320
3576
من از کلاس دوم که به شوق
دیدن آخر مراسم عروسی لوک و لارا،
دیدن آخر مراسم عروسی لوک و لارا،
02:11
desperate to catch the end
of Luke and Laura's wedding,
of Luke and Laura's wedding,
44
118920
2696
بزرگترین لحظه در سریال «بیمارستان عمومی»
02:13
the biggest moment
in "General Hospital" history.
in "General Hospital" history.
45
121640
3376
از ایستگاه اتوبوس تا خانه را می‌دویدم
طرفدار سریال‌های تلوزیونی بوده‌ام.
طرفدار سریال‌های تلوزیونی بوده‌ام.
02:17
(Applause)
46
125040
1256
(تشویق)
02:18
So you can imagine
how much I loved my eight years
how much I loved my eight years
47
126320
3336
پس می‌توانید تصور کنید چقدر
عاشق آن هشت سالی هستم
عاشق آن هشت سالی هستم
02:21
as the assistant casting director
on "As the World Turns."
on "As the World Turns."
48
129680
2976
که دستیار انتخاب کننده بازیگر
در سریال «جهان در حال چرخش» بودم.
در سریال «جهان در حال چرخش» بودم.
02:24
My job was watching soap operas,
49
132680
2016
کار من تماشای سریال‌ها،
02:26
reading soap opera scripts
50
134720
1416
خواندن متن نمایشنامه سریال‌ها،
02:28
and auditioning actors
to be on soap operas.
to be on soap operas.
51
136160
2776
و تست گرفتن از بازیگرهایی بود
در سریال ایفای نقش می‌کردند.
در سریال ایفای نقش می‌کردند.
02:31
So I know my stuff.
52
138960
2296
پس کارم را خوب بلدم.
02:33
(Laughter)
53
141280
1256
(خنده)
02:34
And yes, soap operas
54
142560
2296
و بله، سریال‌های تلویزیونی
02:37
are larger than life,
55
144880
2296
بزرگتر از زندگی هستند،
02:39
drama on a grand scale,
56
147200
1696
درام در ابعاد عظیم هستند،
02:41
but our lives can be filled
with as much intensity,
with as much intensity,
57
148920
3736
اما زندگی هم می‌تواند به همین اندازه
پر از دشواری باشد،
پر از دشواری باشد،
02:44
and the stakes can feel just as dramatic.
58
152680
2760
و مخاطرات می‌توانند
به همین اندازه دراماتیک باشند.
به همین اندازه دراماتیک باشند.
02:48
We cycle through tragedy and joy
59
155840
2296
ما هم درست مثل این شخصیت‌ها
02:50
just like these characters.
60
158160
1936
میان تراژدی و لذت در حال چرخش هستیم.
02:52
We cross thresholds, fight demons
and find salvation unexpectedly,
and find salvation unexpectedly,
61
160120
4456
از مرزها عبور می‌کنیم، با شیاطین مبارزه
می‌کنیم و به شکلی غیرمنتظره نجات می‌یابیم،
می‌کنیم و به شکلی غیرمنتظره نجات می‌یابیم،
02:56
and we do it again and again and again,
62
164600
2976
و این کار را دوباره و دوباره
و دوباره تکرار می‌کنیم،
و دوباره تکرار می‌کنیم،
02:59
but just like soaps,
we can flip the script,
we can flip the script,
63
167600
2736
اما درست مثل سریال‌ها،
ما هم می‌توانیم متن را دگرگون کنیم،
ما هم می‌توانیم متن را دگرگون کنیم،
03:02
which means we can learn
from these characters
from these characters
64
170360
2256
یعنی می‌توانیم از این شخصیت‌ها
که مثل زنبور عسل
که مثل زنبور عسل
03:04
that move like bumblebees,
65
172640
1816
در زندگی می‌چرخند و این طرف
و آن طرف می‌روند
و آن طرف می‌روند
03:06
looping and swerving through life.
66
174480
2576
درس بگیریم.
03:09
And we can use those lessons
67
177080
2256
و می‌توانیم از آن درس‌ها
03:11
to craft our own life stories.
68
179360
1920
برای ساختن قصه‌های
زندگی خودمان استفاده کنیم.
زندگی خودمان استفاده کنیم.
03:14
Soap operas teach us to push away doubt
69
181880
3000
سریال‌ها به ما می‌آموزند
که تردید را کنار بزنیم
که تردید را کنار بزنیم
03:17
and believe in our capacity
70
185600
2176
و به ظرفیت خودمان برای
03:20
for bravery, vulnerability,
71
187800
2616
شجاع بودن، آسیب پذیر بودن،
03:22
adaptability and resilience.
72
190440
2816
سازگاری و جهیدن از مشکلات
باور داشته باشیم.
باور داشته باشیم.
03:25
And most importantly, they show us
73
193280
2296
و مهم‌تر از همه اینکه به ما نشان می‌دهند
03:27
it's never too late to change your story.
74
195600
2560
هیچ وقت برای
تغییر دادن داستان‌تان دیر نیست.
تغییر دادن داستان‌تان دیر نیست.
03:31
So with that, let's start
with soap opera lesson one:
with soap opera lesson one:
75
199120
2976
پس با این اوصاف، با درس اول
سریال‌های تلوزیونی شروع می‌کنیم:
سریال‌های تلوزیونی شروع می‌کنیم:
03:34
surrender is not an option.
76
202120
1976
تسلیم شدن جزو گزینه‌ها نیست.
03:36
(Laughter)
77
204120
1976
(خنده)
03:38
"All My Children"'s Erica Kane
was daytime's version of Scarlett O'Hara,
was daytime's version of Scarlett O'Hara,
78
206120
4576
اریکا کین در «همه بچه‌های من»
نسخه روزانه اسکارلت اوهارا بود،
نسخه روزانه اسکارلت اوهارا بود،
03:42
a hyperbolically self-important princess
79
210720
2456
یک شاهزاده خانم به شدت خودخواه
03:45
who deep down was scrappy and daring.
80
213200
3000
که در اعماق درون پاره پاره و بی‌پروا بود.
03:49
Now, in her 41 years on TV,
perhaps Erica's most famous scene
perhaps Erica's most famous scene
81
216800
3616
حال، در طول ۴۱ سال حضور در تلویزیون،
احتمالا مشهورترین صحنه اریکا
احتمالا مشهورترین صحنه اریکا
03:52
is her alone in the woods
82
220440
1976
وقتی است که او تنها در جنگل است
03:54
suddenly face to face with a grizzly bear.
83
222440
2736
و ناگهان با یک خرس گریزلی روبرو می‌شود.
03:57
She screamed at the bear,
84
225200
2256
او سر خرس فریاد می‌کشد،
03:59
"You may not do this!
85
227480
1416
«اجازه نداری این کار را بکنی!
04:01
Do you understand me?
86
228920
1656
می‌فهمی چی می‌گم؟
04:02
You may not come near me!
87
230600
1896
اجازه نداری به من نزدیک بشی!
04:04
I am Erica Kane
88
232520
1896
من اریکا کین هستم
04:06
and you are a filthy beast!"
89
234440
2616
و تو یک دیو کریه هستی!»
04:09
(Laughter)
90
237080
1816
(خنده)
04:11
And of course the bear left,
91
238920
1656
و البته خرس هم رفت،
04:12
so what that teaches us
92
240600
1816
پس درسی که می‌آموزیم این است که
04:14
is obstacles are to be expected
93
242440
2056
موانع سد راه خواهند شد
04:16
and we can choose to surrender
or we can stand and fight.
or we can stand and fight.
94
244520
3720
و ما می‌توانیم بین تسلیم شدن
و ایستادن و مبارزه کردن انتخاب کنیم.
و ایستادن و مبارزه کردن انتخاب کنیم.
04:21
Pandora's Tim Westergren
knows this better than most.
knows this better than most.
95
249240
2816
تیم وسترگرن از شرکت پاندورا
این نکته را بهتر از همه می‌داند.
این نکته را بهتر از همه می‌داند.
04:24
You might even call him
the Erica Kane of Silicon Valley.
the Erica Kane of Silicon Valley.
96
252080
3240
حتی می‌توانید او را
اریکا کینِ سیلیکون ولی صدا بزنید.
اریکا کینِ سیلیکون ولی صدا بزنید.
04:28
Tim and his cofounders
launched the company
launched the company
97
256000
2055
تیم و موسسانش کمپانی را
04:30
with two million dollars in funding.
98
258079
1736
با دومیلیون دلار سرمایه
پایه گذاری کردند.
پایه گذاری کردند.
04:32
They were out of cash the next year.
99
259839
1721
سال بعد پول‌شان تمام شد.
04:35
Now, lots of companies fold at that point,
but Tim chose to fight.
but Tim chose to fight.
100
262840
3240
حال، بیشتر شرکت‌ها در این نقطه دست خود را
می‌بازند، اما تیم تصمیم به مبارزه گرفت.
می‌بازند، اما تیم تصمیم به مبارزه گرفت.
04:38
He maxed out 11 credit cards
and racked up six figures in personal debt
and racked up six figures in personal debt
101
266600
4176
او از ۱۱ کارت اعتباری تا سقف مجاز برداشت
کرد و وام‌های شخصی با مبالغ شش رقمی گرفت
کرد و وام‌های شخصی با مبالغ شش رقمی گرفت
04:43
and it still wasn't enough.
102
270800
1320
اما هنوز هم کافی نبود.
04:44
So every two weeks for two years on payday
he stood in front of his employees
he stood in front of his employees
103
272680
4856
پس هر دوهفته یک بار به مدت دوسال در روز
پرداخت حقوق او جلو کارکنانش حاضر شد
پرداخت حقوق او جلو کارکنانش حاضر شد
04:49
and he asked them
to sacrifice their salaries,
to sacrifice their salaries,
104
277560
2720
و از آنها خواست که حقوق خود را فدا کنند،
04:53
and it worked.
105
281120
1376
و این کار نتیجه داد.
04:54
More than 50 people deferred
two million dollars,
two million dollars,
106
282520
2816
بیش از ۵۰ نفر دو میلیون دلار
حقوق معوقه داشتند،
حقوق معوقه داشتند،
04:57
and now, more than a decade later,
107
285360
1856
و حالا، بیش از یک دهه بعد،
04:59
Pandora is worth billions.
108
287240
2320
پاندورا ارزشی چند میلیاردی دارد.
05:02
When you believe that there is a way
109
290360
2456
وقتی باور داشته باشید که راهی هست
05:05
around or through
whatever is in front of you,
whatever is in front of you,
110
292840
2376
که آنچه پیش روی شما است را دور می‌زند
یا از میان آن می‌گذرد،
یا از میان آن می‌گذرد،
05:07
that surrender is not an option,
111
295240
2536
که تسلیم شدن جزء گزینه‌ها نیست،
05:10
you can overcome enormous obstacles.
112
297800
2920
می‌توانید از موانع عظیم هم عبور کنید.
05:14
Which brings us to soap opera lesson two:
113
301960
1976
و این ما را به درس دوم
سریال‌های تلوزیونی می‌رساند:
سریال‌های تلوزیونی می‌رساند:
05:16
sacrifice your ego
and drop the superiority complex.
and drop the superiority complex.
114
303960
4040
خودتان را فدا کنید و
اولویت‌بندی پیچیده را کنار بگذارید.
اولویت‌بندی پیچیده را کنار بگذارید.
05:20
Now, this is scary.
115
308720
1576
خوب، ترسناک شد.
05:22
It's an acknowledgment
of need or fallibility.
of need or fallibility.
116
310320
2600
این اقراری به نیاز و جایزالخطا بودن است.
05:25
Maybe it's even an admission
117
313520
1376
شاید حتی تاییدی است بر اینکه
05:27
that we're not as special
as we might like to think.
as we might like to think.
118
314920
2680
ما آنقدر که دوست داریم
فکر کنیم خاص نیستیم.
فکر کنیم خاص نیستیم.
05:31
Stephanie Forrester
of "The Bold and the Beautiful"
of "The Bold and the Beautiful"
119
319120
2416
استفانی فارستر در «جسور و زیبا»
05:33
thought she was pretty darn special.
120
321560
1736
فکر می‌کرد خیلی خاص است.
05:35
She thought she was so special,
121
323320
1496
آنقدر خود را خاص می‌دانست،
05:37
she didn't need to mix
with the riffraff from the valley,
with the riffraff from the valley,
122
324840
2696
که فکر می‌کرد نیازی به قاطی شدن
با زباله‌های روستایی ندارد،
با زباله‌های روستایی ندارد،
05:39
and she made sure
valley girl Brooke knew it.
valley girl Brooke knew it.
123
327560
2096
و اطمینان حاصل کرد که
بروک دختر روستایی هم این را بداند.
بروک دختر روستایی هم این را بداند.
05:42
But after nearly 25 years
of epic fighting,
of epic fighting,
124
330440
3416
اما پس از ۲۵ سال مبارزه حماسی،
05:46
Stephanie got sick and let Brooke in.
125
333880
2880
استفانی مریض شد و بروک را به داخل راه داد.
05:49
They made amends,
126
337480
1216
آنها جبران مافات کردند،
05:50
archenemies became soul mates
127
338720
2016
دشمنان خونی به دوستان یک دل تبدیل شدند
05:52
and Stephanie died in Brooke's arms,
128
340760
2336
و استفانی در آغوش بروک جان سپرد،
05:55
and here's our takeaway.
129
343120
1520
و نکته ما همینجا است.
05:57
Drop your ego.
130
345440
1536
خویشتن خود را رها کنید.
05:59
Life is not about you.
131
347000
1896
زندگی درباره شما نیست.
06:01
It's about us,
132
348920
1616
درباره ما است،
06:02
and our ability to experience joy
133
350560
2816
و درباره توانایی ما در تجربه لذت
06:05
and love and to improve our reality
134
353400
2496
و دوست داشتن است
و زمانی می‌توانیم واقعیت خود را
و زمانی می‌توانیم واقعیت خود را
06:08
comes only when we make
ourselves vulnerable
ourselves vulnerable
135
355920
3016
ارتقاع دهیم که خود را آسیب‌پذیر کنیم
06:11
and we accept responsibility
for our actions
for our actions
136
358960
3136
و مسئولیت کارهایی که می‌کنیم
06:14
and our inactions,
137
362120
1376
و کارهایی که نمی‌کنیم را بپذیریم،
06:15
kind of like Howard Schultz,
the CEO of Starbucks.
the CEO of Starbucks.
138
363520
2720
مثل هوارد شولتز، مدیرعامل استار باکس.
06:19
Now, after a great run as CEO,
139
366920
2016
خوب، پس از یک دوره درخشان مدیرعاملی،
06:21
Howard stepped down in 2000,
140
368960
2296
هوارد در سال ۲۰۰۰ کناره گیری کرد،
06:23
and Starbucks quickly overextended itself
141
371280
2216
و استارباکس به سرعت بیش از اندازه رشد کرد
06:25
and stock prices fell.
142
373520
1280
و قیمت سهام پایین آمد.
06:27
Howard rejoined the team in 2008,
143
375520
1936
هوارد در سال ۲۰۰۸ دوباره به گروه پیوست،
06:29
and one of the first things he did
144
377480
2016
و یکی از اولین کارهایی که کرد
06:31
was apologize to all 180,000 employees.
145
379520
4160
عذرخواهی از همه ۱۸۰٫۰۰۰ کارمند بود.
06:37
He apologized.
146
384920
1320
او معذرت خواست.
06:39
And then he asked for help,
honesty, and ideas in return.
honesty, and ideas in return.
147
386800
3976
و بعد در ازای آن تقاضای کمک،
صداقت و ایده کرد.
صداقت و ایده کرد.
06:43
And now, Starbucks has more than doubled
148
390800
2576
و حالا، بازدهی نسبی استارباکس
06:45
its net revenue since Howard came back.
149
393400
2200
از زمان بازگشت هوارد
بیش از دوبرابر شده است.
بیش از دوبرابر شده است.
06:48
So sacrifice your desire
to be right or safe all the time.
to be right or safe all the time.
150
396160
3936
پس خواست خود را فدا کنید
تا همیشه درست یا ایمن باشید.
تا همیشه درست یا ایمن باشید.
06:52
It's not helping anyone, least of all you.
151
400120
2200
به هیچ کس مخصوصا
به خود شما هیچ کمکی نمی‌کند.
به خود شما هیچ کمکی نمی‌کند.
06:55
Sacrifice your ego.
152
403240
2200
خویشتن خود را فدا کنید.
06:59
Soap opera lesson three:
153
407240
1456
درس سوم سریال‌های تلویزیونی:
07:00
evolution is real.
154
408720
2280
تکامل واقعیت دارد.
07:04
You're not meant to be static characters.
155
412240
2696
قرار نیست شما شخصیتی ثابت باشید.
07:07
On television, static equals boring
and boring equals fired.
and boring equals fired.
156
414960
3936
در تلویزیون، ثبات به معنای خسته کننده بودن
است و خسته کننده بودن مساوی است با اخراج.
است و خسته کننده بودن مساوی است با اخراج.
07:11
Characters are supposed
to grow and change.
to grow and change.
157
418920
2880
شخصیت‌ها باید رشد و تغییر کنند.
07:14
Now, on TV, those dynamic changes
158
422560
2456
حال، این تغییرات پویا در تلویزیون
07:17
can make for some rough transitions,
159
425040
2256
با جابجایی‌هایی شدید به وجود می‌آیند،
07:19
particularly when a character
is played by one person yesterday
is played by one person yesterday
160
427320
3376
مخصوصا وقتی که یک نقش را
امروز یک نفر بازی می‌کند
امروز یک نفر بازی می‌کند
07:22
and played by someone new today.
161
430720
1840
و فردا یک نفر دیگر.
07:26
Recasting happens all the time on soaps.
162
433840
3080
انتخاب مجدد بازیگران همیشه
در سریال‌های تلوزیونی اتفاق می‌افتد.
در سریال‌های تلوزیونی اتفاق می‌افتد.
07:29
Over the last 20 years,
163
437560
1816
در طول ۲۰ سال گذشته،
07:31
four different actors
have played the same key role
have played the same key role
164
439400
2856
چهار بازیگر مختلف نقش اصلی کارلی بنسون
07:34
of Carly Benson on "General Hospital."
165
442280
2560
در «بیمارستان عمومی» را بازی کرده‌اند.
07:37
Each new face triggered a change
in the character's life and personality.
in the character's life and personality.
166
445720
5136
هر چهره جدید تغییراتی را در زندگی و
خصوصیات شخصیت به وجود می‌آورند.
خصوصیات شخصیت به وجود می‌آورند.
07:43
Now, there was always
an essential nugget of Carly in there,
an essential nugget of Carly in there,
167
450880
4056
البته جوهره اصلی کارلی همیشه وجود داشت،
07:47
but the character and the story
adapted to whomever was playing her.
adapted to whomever was playing her.
168
454960
3840
اما شخصیت و داستان با توجه به کسی که
نقش او را بازی می‌کرد سازگار می‌شد.
نقش او را بازی می‌کرد سازگار می‌شد.
07:51
And here's what that means for us.
169
459640
1960
و معنای آن برای ما این است.
07:54
While we may not swap faces
in our own lives,
in our own lives,
170
462400
2616
با وجود اینکه ما نمی‌توانیم
در زندگی واقعی چهره عوض کنیم،
در زندگی واقعی چهره عوض کنیم،
07:57
we can evolve too.
171
465040
1896
اما می‌توانیم رشد کنیم.
07:59
We can choose to draw a circle
around our feet and stay in that spot,
around our feet and stay in that spot,
172
466960
4600
می‌توانیم انتخاب کنیم که دایره‌ای
دور پاهایمان بکشیم و در آن باقی بمانیم،
دور پاهایمان بکشیم و در آن باقی بمانیم،
08:04
or we can open ourselves to opportunities
173
472320
2536
یا می‌توانیم به موقعیت‌ها
با دید باز نگاه کنیم
با دید باز نگاه کنیم
08:07
like Carly, who went
from nursing student to hotel owner,
from nursing student to hotel owner,
174
474880
3720
مثل کارلی، که از یک دانشجوی پرستاری
به یک هتلدار تبدیل شد،
به یک هتلدار تبدیل شد،
08:11
or like Julia Child.
175
479520
1440
یا مثل جولیا چایلد.
08:13
Julia was a World War II spy,
176
481720
2656
جولیا در جنگ جهانی دوم جاسوس بود،
08:16
and when the war ended,
she got married, moved to France,
she got married, moved to France,
177
484400
3336
و وقتی که جنگ به پایان رسید، ازدواج کرد،
به فرانسه رفت،
به فرانسه رفت،
08:19
and decided to give
culinary school a shot.
culinary school a shot.
178
487760
2800
و تصمیم گرفت کلاس آشپزی را امتحان کند.
08:23
Julia, her books and her TV shows
revolutionized the way America cooks.
revolutionized the way America cooks.
179
491080
5680
کتاب‌های جولیا و برنامه‌های تلویزیونی او
نحوه آشپزی را در آمریکا متحول کرد.
نحوه آشپزی را در آمریکا متحول کرد.
08:29
We all have the power
to initiate change in our lives,
to initiate change in our lives,
180
497640
3296
همه ما می‌توانیم آغازگر تحولی
در زندگیمان باشیم،
در زندگیمان باشیم،
08:33
to evolve and adapt.
181
500960
1960
تکامل بیابیم و سازگار شویم.
08:35
We make the choice,
182
503560
1816
ما انتخاب می‌کنیم،
08:37
but sometimes life chooses for us,
and we don't get a heads up.
and we don't get a heads up.
183
505400
3576
اما گاهی اوقات زندگی برای ما
انتخاب می‌کند و خبر هم نمی‌دهد.
انتخاب می‌کند و خبر هم نمی‌دهد.
08:41
Surprise slams us in the face.
184
509000
2176
غافلگیری مانند سیلی به صورتمان می‌خورد.
08:43
You're flat on the ground,
the air is gone,
the air is gone,
185
511200
2136
بر زمین افتاده‌اید،
نفس هم بر نمی‌آید،
نفس هم بر نمی‌آید،
08:45
and you need resuscitation.
186
513360
1799
و به احیاء نیاز دارید.
پس شکرگزاریم به خاطر
درس چهارم سریال‌های تلویزیونی:
درس چهارم سریال‌های تلویزیونی:
08:48
So thank goodness
for soap opera lesson four:
for soap opera lesson four:
187
515960
3175
08:51
resurrection is possible.
188
519159
2257
احیاء امکان پذیر است.
08:53
(Laughter)
189
521440
1416
(خنده)
08:55
(Applause)
190
522880
1840
(تشویق)
08:59
In 1983, "Days of Our Lives"'
Stefano DiMera died of a stroke,
Stefano DiMera died of a stroke,
191
526960
4176
در ۱۹۹۳، استفانو دیمرا در«روزهای زندگی ما»
به خاطر سکته مرد،
به خاطر سکته مرد،
09:03
but not really, because in 1984
192
531160
2536
اما نه واقعا، چون در ۱۹۸۴
09:05
he died when his car
plunged into the harbor,
plunged into the harbor,
193
533720
2736
وقتی که ماشینش در بندرگاه فرو رفت کشته شد،
09:08
and yet he was back in 1985
with a brain tumor.
with a brain tumor.
194
536480
3536
و باز در ۱۹۸۴ با یک تومور مغزی بازگشت.
09:12
(Laughter)
195
540040
1016
(خنده)
09:13
But before the tumor could kill him,
196
541080
2616
اما پیش از آنکه تومور او را از بین ببرد،
09:15
Marlena shot him, and he tumbled
off a catwalk to his death.
off a catwalk to his death.
197
543720
4000
مارلنا به او شلیک کرد، او از
راهی باریک به مرگ خود فرو افتاد.
راهی باریک به مرگ خود فرو افتاد.
09:20
And so it went for 30 years.
198
548440
2296
و ۳۰ سال این جریان ادامه داشت.
09:22
(Laughter)
199
550760
2496
(خنده)
09:25
Even when we saw the body,
200
553280
2136
حتی وقتی که بدن او را می‌دیدیم،
09:27
we knew better.
201
555440
1216
خودمان بهتر می‌دانستیم.
09:28
He's called the Phoenix for a reason.
202
556680
2600
دلیلی وجود دارد که به او ققنوس می‌گویند.
09:32
And here's what that means for us.
203
560720
2256
و برای ما این مسئله به این معنا است.
09:35
As long as the show is still on the air,
204
563000
2456
تا زمانی که نمایش هنوز روی آنتن است،
09:37
or you're still breathing,
205
565480
2096
یا شما نفس می‌کشید،
09:39
nothing is permanent.
206
567600
1656
هیچ چیز دائمی نیست.
09:41
Resurrection is possible.
207
569280
2320
بازگشت از مرگ امکان پذیر است.
09:45
Now, of course, just like life,
208
573560
2696
حال، البته، درست مانند زندگی،
09:48
soap operas do ultimately
meet the big finale.
meet the big finale.
209
576280
3280
سریال‌ها هم درنهایت
به پایان بزرگ خود می‌رسند.
به پایان بزرگ خود می‌رسند.
09:52
CBS canceled my show,
"As The World Turns," in December 2009,
"As The World Turns," in December 2009,
210
580320
4936
کانال CBS سریال من را، «جهان در حال چرخش»
در دسامبر ۲۰۰۹ تعطیل کرد،
در دسامبر ۲۰۰۹ تعطیل کرد،
09:57
and we shot our final episode
211
585280
1576
و ما قسمت پایانی را
09:59
in June 2010.
212
586880
1200
در ژوئن ۲۰۱۰ تصویربرداری کردیم.
10:00
It was six months of dying
213
588640
1696
مثل مردن در طول شش ماه بود
10:02
and I road that train
right into the mountain.
right into the mountain.
214
590360
3080
و من تا نوک قله سوار آن قطار بودم.
10:06
And even though we were
in the middle of a huge recession
in the middle of a huge recession
215
594240
2736
و با وجود اینکه در بحبوحه
بحران شدید اقتصادی بودیم
بحران شدید اقتصادی بودیم
10:09
and millions of people
were struggling to find work,
were struggling to find work,
216
597000
3816
و میلیون‌ها نفر برای
پیدا کردن کار تقلا می‌کردند،
پیدا کردن کار تقلا می‌کردند،
10:13
I somehow thought everything would be OK.
217
600840
2296
من به نحوی مطمئن بودم
که شرایط بهبود خواهد یافت.
که شرایط بهبود خواهد یافت.
10:15
So I packed up the kids
and the Brooklyn apartment,
and the Brooklyn apartment,
218
603160
2696
پس بچه‌ها و آپارتمان بروکلین را جمع کردم،
10:18
and we moved in with my in-laws
219
605880
2336
و به خانه اقوام شوهرم در آلاباما
10:20
in Alabama.
220
608240
1216
نقل مکان کردیم.
10:21
(Laughter)
221
609480
2080
(خنده)
10:25
Three months later, nothing was OK.
222
612920
2736
سه ماه بعد، هیچی درست نشده بود.
10:27
That was when I watched
the final episode air,
the final episode air,
223
615680
5216
آن زمان بود که قسمت آخر سریال
به نمایش درآمد،
به نمایش درآمد،
10:33
and I realized the show
was not the only fatality.
was not the only fatality.
224
620920
3440
و فهمیدم سریالم تنها قربانی موجود نبود.
10:37
I was one too.
225
625040
1200
من هم بودم.
10:39
I was unemployed
and living on the second floor
and living on the second floor
226
627120
2576
بیکار بودم و طبقه دومِ
10:41
of my in-laws' home,
227
629720
1576
خانه اقوام شوهرم زندگی می‌کردم،
10:43
and that's enough
to make anyone feel dead inside.
to make anyone feel dead inside.
228
631320
2776
و همین کافی است تا هر کسی
از درون احساس مردگی کند.
از درون احساس مردگی کند.
10:46
(Laughter)
229
634120
1896
(خنده)
10:48
But I knew my story wasn't over,
230
636040
2136
اما می‌دانستم که قصه من
به پایان نرسیده است،
به پایان نرسیده است،
10:50
that it couldn't be over.
231
638200
2216
نمی‌تواند به پایان رسیده باشد.
10:52
I just had to tap into everything
I had ever learned about soap operas.
I had ever learned about soap operas.
232
640440
5160
تنها باید تمام چیزی که درباره سریال‌ها
یاد گرفته بودم را به کار می‌گرفتم.
یاد گرفته بودم را به کار می‌گرفتم.
10:58
I had to be brave like Erica
and refuse to surrender,
and refuse to surrender,
233
646360
3536
باید مثل اریکا شجاع می‌بودم
و از تسلیم شدن پرهیز می‌کردم،
و از تسلیم شدن پرهیز می‌کردم،
11:02
so every day, I made a decision to fight.
234
649920
3200
پس هر روز، تصمیم به مبارزه می‌گرفتم.
11:06
I had to be vulnerable like Stephanie
235
654000
2576
باید مثل استفانی آسیب‌پذیر می‌بودم
11:08
and sacrifice my ego.
236
656600
1536
و خویشتن خود را قربانی می‌کردم.
11:10
I had to ask for help
a lot of times across many states.
a lot of times across many states.
237
658160
4040
باید چندین بار از بسیاری از ایالت‌ها
تقاضای کمک می‌کردم.
تقاضای کمک می‌کردم.
11:14
I had to be adaptable like Carly
238
662760
3456
باید مثل کارلی سازگار می‌شدم
11:18
and evolve my skills,
my mindset, and my circumstances,
my mindset, and my circumstances,
239
666240
3536
و توانایی‌هایم، طرز فکرم
و شرایطم را تطبیق می‌دادم،
و شرایطم را تطبیق می‌دادم،
11:22
and then I had to be
resilient, like Stefano,
resilient, like Stefano,
240
669800
2976
و بعد باید مثل استفانو دوباره زنده می‌شدم،
11:25
and resurrect myself and my career
241
672800
2656
و مانند ققنوسی که از میان خاکستر برخیزد
11:27
like a phoenix from the ashes.
242
675480
2120
خودم و حرفه‌ام را دوباره زنده می‌کردم.
11:30
Eventually I got an interview.
243
678760
1640
بالاخره یک مصاحبه گرفتم.
11:33
After 15 years in news and entertainment,
244
681640
2936
بعد از ۱۵ سال سابقه کار در اخبار و سرگرمی،
11:36
nine months of unemployment
245
684600
1936
نه ماه بیکاری
11:38
and this one interview,
246
686560
2080
و تنها همین یک مصاحبه،
پیشنهادی برای یک کار
در سطح ابتدایی به دست آوردم.
در سطح ابتدایی به دست آوردم.
11:42
I had an offer for an entry level job.
247
689840
2200
11:45
I was 37 years old
248
693040
1856
۳۷ سال سن داشتم
11:47
and I was back from the dead.
249
694920
1680
و از مرگ بازگشته بودم.
11:50
We will all experience
what looks like an ending,
what looks like an ending,
250
698240
3096
همه ما تجربه‌هایی داریم
که شبیه پایان هستند،
که شبیه پایان هستند،
11:53
and we can choose to make it a beginning.
251
701360
2080
و ما می‌توانیم انتخاب کنیم
و آنها را به سرآغاز بدل کنیم.
و آنها را به سرآغاز بدل کنیم.
11:56
Kind of like Tina, who miraculously
survived that waterfall,
survived that waterfall,
252
704120
4096
شبیه تینا، که به طرز معجزه‌آسایی
از آن آبشار نجات پیدا کرد،
از آن آبشار نجات پیدا کرد،
12:00
and because I hate to leave
a cliffhanger hanging,
a cliffhanger hanging,
253
708240
2696
و چون من از رها کردن پایان باز بیزارم،
12:03
Tina and Cord did get divorced,
254
710960
2176
تینا و کورد از هم طلاق گرفتند،
12:05
but they got remarried three times
before the show went off the air in 2012.
before the show went off the air in 2012.
255
713160
4760
اما تا پایان سریال در سال ۲۰۱۲
سه بار دیگر باهم ازدواج کردند.
سه بار دیگر باهم ازدواج کردند.
12:11
So remember,
256
719080
1736
پس یادتان باشد،
12:13
as long as there is breath in your body,
257
720840
2720
تا زمانی که نفس می‌کشید،
12:16
it's never too late to change your story.
258
724320
2360
هرگز برای تغییر دادن
داستان‌تان دیر نشده است.
داستان‌تان دیر نشده است.
12:19
Thank you.
259
727480
1216
متشکرم.
12:20
(Applause)
260
728720
1800
(تشویق)
ABOUT THE SPEAKER
Kate Adams - Digital storytellerKate Adams spends her days dissecting digital communications to find a better way to tell brand stories and connect with customers.
Why you should listen
Kate Adams is an advocate of iteration -- testing, learning and refining at each step, both professionally and personally.
Starting in television news and moving to event production, daytime drama and digital marketing, storytelling has always been the common thread. Each job taught her more about the creation and cultivation of story and brand -- and how we use that story arc to build our own journeys.
After graduating from the University of North Carolina at Chapel Hill with a BA in journalism and mass communication, she was the assistant casting director at the Emmy-winning soap opera "As the World Turns" for eight years. She joined the UPS digital communications team in 2011 and is now part of the analytics team for BAMTech, a video-streaming company.
Kate Adams | Speaker | TED.com