TEDWomen 2018
Eldra Jackson: How I unlearned dangerous lessons about masculinity
الدرا جکسون: چگونه من درس‌های خطرناک مردانگی را فراموش نمی‌کنم
Filmed:
Readability: 3.8
1,574,463 views
در گفتاری قدرتمند، مربی الدرا جکسون سوم چگونگی فراموش نکردن درس‌های خطرناک مردانگی را از طریق حلقه درونی ، سازمانی که حلقه درمانی را برای مردان زندانی اداره می‌کند، به اشتراک می‌گذارد.
اکنون او به درمان دیگران با ایجاد یک تصور جدید از معنای یک مرد سالم و کامل بودن کمک می‌کند.
او می‌گوید:«چالش ریشه کن کردن این چرخه‌ی بیسوادی احساسی و تفکر گروهی است ».
Eldra Jackson III - Educator
Eldra Jackson III works daily to connect to his most authentic self -- and his calling is to support others in doing the same. Full bio
Eldra Jackson III works daily to connect to his most authentic self -- and his calling is to support others in doing the same. Full bio
Double-click the English transcript below to play the video.
پسران بزرگ گریه نمی‌کنند.
00:14
Big boys don't cry.
0
2135
1738
00:17
Suck it up.
1
5217
1187
قورتش بده.
00:19
Shut up and rub some dirt on it.
2
7558
1674
خفه شو و بهش غلبه کن.
00:22
Stop crying before I give you
something to cry about.
something to cry about.
3
10462
2674
قبل از اینکه بهانهٔ گریهٔ واقعی را بهت
بدهم گریه کردن را تمام کن.
بدهم گریه کردن را تمام کن.
00:26
These are just a few of the phrases
4
14258
1858
این‌ها فقط بخشی از عباراتی هستند
00:28
that contribute
to a disease in our society,
to a disease in our society,
5
16140
3174
که مشارکت در بیماری جامعهٔ ما دارند،
00:31
and more specifically, in our men.
6
19338
1959
و مخصوصا، در مردان ما.
00:34
It's a disease that has come
to be known as "toxic masculinity."
to be known as "toxic masculinity."
7
22595
4074
این یک بیماری است که به تازگی به عنوان
"مردانگی سمی " شناخته می‌شود .
"مردانگی سمی " شناخته می‌شود .
00:40
It's one I suffered a chronic case of,
8
28044
2547
بیماریی که من نمونهٔ مزمن آن بودم،
00:42
so much so that I spent 24 years
of a life sentence in prison
of a life sentence in prison
9
30615
4659
به طوری که ۲۴ سال از زندگی‌ام را به خاطر
00:47
for kidnapping, robbery,
and attempted murder.
and attempted murder.
10
35298
3045
آدم ربایی، دزدی، و مبادرت به قتل
محکوم به زندان شدم.
محکوم به زندان شدم.
00:52
Yet I'm here to tell you today
that there's a solution for this epidemic.
that there's a solution for this epidemic.
11
40298
3801
ولی اینجا هستم تا امروز به شما بگویم
که راه حلی برای این بیماری فراگیرهست.
که راه حلی برای این بیماری فراگیرهست.
00:57
I know for a fact the solution works,
because I was a part of human trials.
because I was a part of human trials.
12
45494
4015
من حقیقتا راه‌های درمانی را می‌دانم،
چون من جزیی از آزمایش‌های بشری بودم.
چون من جزیی از آزمایش‌های بشری بودم.
01:03
The solution is a mixture of elements.
13
51239
2357
راه حل یک ترکیب از جزئیات است.
01:06
It begins with the willingness
to look at your belief system
to look at your belief system
14
54496
3667
با تمایل به دیدن سیستم اعتقادی شما
شروع می‌شود
شروع می‌شود
01:10
and how out of alignment it is
15
58187
2250
و چگونگی خروج ازمعیار‌های آن
01:12
and how your actions
negatively impact not just yourself,
negatively impact not just yourself,
16
60461
3291
و چگونه عملکرد‌های منفی شما
نه فقط به خودتان ضربه می‌زند،
نه فقط به خودتان ضربه می‌زند،
01:15
but the people around you.
17
63776
1304
بلکه به اطرافیانتان هم ضربه می‌زند.
01:18
The next ingredient is the willingness
to be vulnerable with people
to be vulnerable with people
18
66349
4040
جزء بعدی تمایل به آسیب پذیر بودن
به وسیلهٔ افرادی است
به وسیلهٔ افرادی است
01:23
who would not just support you,
but hold you accountable.
but hold you accountable.
19
71522
3523
که نه تنها تو را حمایت نمی‌کنند، بلکه
تو را پاسخگو می‌دانند.
تو را پاسخگو می‌دانند.
01:28
But before I tell you about this,
20
76839
1642
اما قبل از اینکه درباره این
به شما بگویم،
به شما بگویم،
01:30
I need to let you know
that in order to share this,
that in order to share this,
21
78505
3302
لازم است بدانید که درصورت
به اشتراک گذاری این،
به اشتراک گذاری این،
01:34
I have to bare my soul in full.
22
82846
2626
من باید به روحم لعنت بفرستم.
01:38
And as I stand here,
23
86267
2047
و همینطور که اینجا ایستادم،
01:40
with so many eyes fixed on me,
24
88338
1809
با چشمان زیادی که به من دوخته شده،
01:43
I feel raw and naked.
25
91238
2401
احساس بی‌تجربگی و عریانی دارم.
01:48
When this feeling is present,
26
96046
1644
وقتی این احساس به وجود می‌آید،
01:49
I'm confident that the next phase
of healing is on the horizon,
of healing is on the horizon,
27
97714
3840
مطمئن می‌شوم که فاز بعدی
شفا یافتن به زودی اتفاق می‌افتد،
شفا یافتن به زودی اتفاق می‌افتد،
01:55
and that allows me
to share my story in full.
to share my story in full.
28
103422
2277
و به من اجازه می‌دهد که داستانم
را کامل به اشتراک بگذارم.
را کامل به اشتراک بگذارم.
01:59
For all appearances' sake,
I was born into the ideal family dynamic:
I was born into the ideal family dynamic:
29
107362
4927
به صورت عرفی، من در یک
خانوادهٔ ایده‌آل پرانرژی به دنیا آمدم:
خانوادهٔ ایده‌آل پرانرژی به دنیا آمدم:
02:04
mother, father, sister, brother.
30
112805
2134
مادر، پدر، خواهر، برادر.
02:07
Bertha, Eldra Jr., Taydama and Eldra III.
31
115671
4952
برثا، الدرا کوچیکه، تایداما و الدرا سوم.
02:12
That's me.
32
120647
1150
این من هستم.
02:14
My father was a Vietnam veteran
who earned a Purple Heart
who earned a Purple Heart
33
122978
3009
پدرم کهنه سرباز ویتنامی بود که
نشان نظامی جانبازی کسب کرده بود
نشان نظامی جانبازی کسب کرده بود
02:18
and made it home to find love,
marry, and begin his own brood.
marry, and begin his own brood.
34
126011
4032
و به خانه برگشت تا عشق بیابد، ازدواج کند،
و جوجه کشی‌اش را راه بیاندازد.
و جوجه کشی‌اش را راه بیاندازد.
02:23
So how did I wind up serving life
in the California prison system?
in the California prison system?
35
131273
3253
پس چگونه زندگی من به سیستم زندانهای
کالیفرنیا ختم شد؟
کالیفرنیا ختم شد؟
02:28
Keeping secrets,
36
136066
1270
رازداری کردن،
02:30
believing the mantra
that big boys don't cry,
that big boys don't cry,
37
138527
2635
بخاطر این باور که پسرهای بزرگ
گریه نمی‌کنند،
گریه نمی‌کنند،
02:34
not knowing how to display any emotion
confidently other than anger,
confidently other than anger,
38
142594
4111
ندانستن چگونگی ابراز با اطمینان
هرگونه احساسات غیر از خشم،
هرگونه احساسات غیر از خشم،
02:41
participating in athletics
39
149199
1476
مشارکت ورزشی
02:42
and learning that the greater
the performance on the field,
the performance on the field,
40
150699
2853
و آموختن اینکه برای اجرای بهتر
در زمین،
در زمین،
02:45
the less the need to worry
about the rules off it.
about the rules off it.
41
153576
2538
لازم نیست نگران قوانین آن باشی.
02:48
It's hard to pin down
any one specific ingredient
any one specific ingredient
42
156486
2826
سخته که همهٔ جزئیات ریز را
02:51
of the many symptoms that ailed me.
43
159336
2506
از تمام علائمی که من را
آزرده کرد مشخص کنم.
آزرده کرد مشخص کنم.
02:55
Growing up as a young black male
in Sacramento, California in the 1980s,
in Sacramento, California in the 1980s,
44
163613
4102
بعنوان جوان سیاه پوستی که در ساکرامنتو،
کالیفرنیا در ده ۱۹۸۰، بزرگ می‌شد
کالیفرنیا در ده ۱۹۸۰، بزرگ می‌شد
02:59
there were two groups
I identified as having respect:
I identified as having respect:
45
167739
2857
دو گروه مورد احترام را شناخته بودم:
03:03
athletes and gangsters.
46
171555
2438
ورزشکارها و گانگستر‌ها.
03:07
I excelled in sports,
47
175463
1513
من در ورزش عالی بودم،
03:10
that is until a friend and I chose to take
his mom's car for a joyride and wreck it.
his mom's car for a joyride and wreck it.
48
178210
4531
که تا قبل از این بود با دوستم ماشین مادرش
را برای دوردور ببریم و خرابش کنیم.
را برای دوردور ببریم و خرابش کنیم.
03:16
With my parents having to split
the cost of a totaled vehicle,
the cost of a totaled vehicle,
49
184502
3171
با والدینم مجبور به تقسیم
قیمت کل ماشین شدیم،
قیمت کل ماشین شدیم،
03:20
I was relegated to a summer
of household chores and no sports.
of household chores and no sports.
50
188555
4873
من به یک کار سخت مستخدمی در تابستان
مجبورشدم و بدون ورزش.
مجبورشدم و بدون ورزش.
03:26
No sports meant no respect.
51
194873
2222
بدون ورزش یعنی بدون احترام بودن.
03:30
No respect equaled no power.
52
198592
2400
بی‌احترام بودن برابر بود با بی قدرت بودن.
03:34
Power was vital to feed my illness.
53
202103
3365
قدرت برای بیماری من حیاتی بود.
03:38
It was at that point the decision
to transition from athlete to gangster
to transition from athlete to gangster
54
206129
6223
این نقطهٔ عطف تصمیم من برای
تبدیل شدن از ورزشکار به گانگستر بود
تبدیل شدن از ورزشکار به گانگستر بود
03:44
was made and done so easily.
55
212376
2417
که به سادگی گرفته شد و به نتیجه رسید.
03:48
Early life experiences had set the stage
for me to be well-suited
for me to be well-suited
56
216199
4190
تجارب زودهنگام زندگی برای من
مراحلی ساخت تا آب دیده شوم
مراحلی ساخت تا آب دیده شوم
03:54
to objectify others,
57
222080
1643
در نظر دیگران،
03:57
act in a socially detached manner,
58
225635
2323
فعالیت بصورت رفتار جدای از اجتماع،
03:59
and above all else, seek to be viewed
as in a position of power.
as in a position of power.
59
227982
3817
و به علاوهٔ همه این‌ها، جستجو برای
در موضع قدرت بودن.
در موضع قدرت بودن.
04:05
A sense of power
60
233721
1296
حس قدرت
04:07
(Sighs)
61
235499
2880
(آه)
04:11
equaled strength in my environment,
62
239331
2501
برابر است با قدرت در حیطهٔ من،
04:13
but more importantly,
it did so in my mind.
it did so in my mind.
63
241856
2173
ولی مهمترین آن، در ذهن من
خیلی اهمیت داشت.
خیلی اهمیت داشت.
04:16
My mind dictated my choices.
64
244916
1991
ذهن من به انتخاب هایم دیکته می‌کرد.
04:20
My subsequent choices put me
on the fast track to prison life.
on the fast track to prison life.
65
248138
3507
انتخاب‌های بعدی‌ام مرا به سرعت به زندگی
در زندان سوق داد.
در زندان سوق داد.
04:25
And even once in prison,
I continued my history
I continued my history
66
253278
2794
و حتی یک بار در زندان، من
به گذشته ام ادامه دادم
به گذشته ام ادامه دادم
04:28
of running over the rights of others,
67
256096
2078
با نادیده گرفتن حقوق دیگران،
04:32
even knowing that that
was the place that I would die.
was the place that I would die.
68
260220
3320
حتی با دانستن اینکه آنجا
جایی بود که می‌توانستم بمیرم.
جایی بود که می‌توانستم بمیرم.
04:35
Once again, I wound up
in solitary confinement
in solitary confinement
69
263564
3295
یک بار دیگر، در محکومیت انفرادی
زخمی شدم
زخمی شدم
04:39
for stabbing another prisoner
nearly 30 times.
nearly 30 times.
70
267748
2770
بخاطر چاقو زدن به زندانی دیگر
حدود ۳۰ بار .
حدود ۳۰ بار .
04:44
I'd gotten to a place where I didn't care
how I lived or if I died.
how I lived or if I died.
71
272403
3349
من وارد مکانی شده بودم که اهمیت نمی‌دادم
زنده بمانم یا حتی بمیرم.
زنده بمانم یا حتی بمیرم.
04:49
But then, things changed.
72
277946
1385
ولی بعد، اوضاع تغییر کرد.
04:52
One of the best things
that happened in my life to that point
that happened in my life to that point
73
280340
2858
از بهترین چیز‌هایی که در
زندگی‌ام اتفاق افتاد تا به آن لحظه
زندگی‌ام اتفاق افتاد تا به آن لحظه
04:55
was being sent to New Folsom Prison.
74
283222
1853
فرستادن من به زندان نیو فولسوم بود.
04:57
Once there, I was approached
to join a group called Inside Circle.
to join a group called Inside Circle.
75
285789
4453
یکبار آنجا، من به گروهی که حلقهٔ درونی
نامیده می‌شد دستیابی پیدا کردم.
نامیده می‌شد دستیابی پیدا کردم.
05:03
Initially, I was hesitant to join a group
referred to around the yard
referred to around the yard
76
291693
3969
در ابتدا، من از پیوستن به گروه که
در حیاط حلقه زده بودند اجتناب کردم
در حیاط حلقه زده بودند اجتناب کردم
05:07
as "hug-a-thug."
77
295686
1789
بعنوان "آغوش - یک - قاتل " .
05:09
(Laughter)
78
297499
3236
(خنده)
05:12
Initially, yeah, that was a little much,
79
300759
4712
اساسا، بله، یکم زیاد بود،
05:17
but eventually, I overcame my hesitancy.
80
305495
2478
ولی در نهایت، بر تردید خودم غلبه کردم.
05:20
As it turned out, the circle was
the vision of a man named Patrick Nolan,
the vision of a man named Patrick Nolan,
81
308803
5707
بعدا معلوم شد، حلقه زیر نظر مردی به نام
پاتریک نولان بود،
پاتریک نولان بود،
05:26
who was also serving life
82
314534
1934
که او هم در زندانی بود
05:28
and who had grown sick and tired
of being sick and tired
of being sick and tired
83
316492
4346
و بیماررشد کرده بود و از
این بیماری خسته شده بود
این بیماری خسته شده بود
05:32
of watching us kill one another
84
320862
1776
و از دیدن کشتن ما به دست
همدیگر خسته شده بود
همدیگر خسته شده بود
05:35
over skin color,
85
323598
1293
ورای رنگ پوست،
05:37
rag color,
86
325931
1159
رنگ لباس،
05:40
being from Northern
or Southern California,
or Southern California,
87
328870
2818
از شمالی‌ترین یا جنوبی‌ترین جای
کالیفرنیا آمده باشی،
کالیفرنیا آمده باشی،
05:44
or just plain breathing
in the wrong direction on a windy day.
in the wrong direction on a windy day.
88
332878
3182
یا فقط از روزگاری که بر وفق مرادت نیست
شاکی باشی.
شاکی باشی.
05:49
Circle time is men sitting with men
89
337416
2729
زمان حلقه زدن مردان با مردان می‌نشینند
05:52
and cutting through the bullshit,
90
340169
1635
و چرت و پرت می‌گویند،
05:55
challenging structural ways of thinking.
91
343287
2389
ساختار‌های فکری را به چالش می‌کشند.
05:58
I think the way that I think
92
346346
1834
هر جور دلم می‌خواست فکر می‌کردم
06:00
and I act the way that I act
93
348204
1575
و هرجور دلم می‌خواست عمل می‌کردم
06:02
because I hadn't questioned that.
94
350874
1666
چون مورد بازخواست قرار نمی‌گرفتم.
06:06
Like, who said I should see a woman
walking down the street,
walking down the street,
95
354104
2919
مثلا، چه کسی گفته بود من باید زنی
را در حال قدم زدن در خیابان ببینم،
را در حال قدم زدن در خیابان ببینم،
06:10
turn around and check out her backside?
96
358555
1992
برگردم و پشتش را ببینم؟
06:13
Where did that come from?
97
361531
1230
از کجا نشأت گرفته بود؟
06:15
If I don't question that,
I'll just go along with the crowd.
I'll just go along with the crowd.
98
363864
3238
اگرنمی پرسیدم که، من هم همراه جمعیت
رد می‌شدم.
رد می‌شدم.
06:21
The locker-room talk.
99
369706
1364
گفتگوی مبتذل - عامیانه.
06:23
In circle, we sit
and we question these things.
and we question these things.
100
371896
2953
در حلقه، ما می‌نشستیم و از
این جور چیزها می‌پرسیدیم.
این جور چیزها می‌پرسیدیم.
06:26
Why do I think the way that I think?
101
374873
1868
چرا من اینجوری فکر می‌کنم؟
06:28
Why do I act the way that I act?
102
376765
1710
چرا من اینجوری عمل می‌کنم؟
06:31
Because when I get down to it,
I'm not thinking,
I'm not thinking,
103
379087
2539
چون وقتی به آن موقعیت برسم،
فکر نمی‌کنم،
فکر نمی‌کنم،
06:34
I'm not being an individual,
104
382340
1570
من منحصر به فرد نیستم،
06:35
I'm not taking responsibility for who I am
105
383934
2642
من مسئولیت شخصی خودم را به عهده نمی‌گیرم
06:38
and what it is I put into this world.
106
386600
1913
و هرچه هست در این دنیا انجام می‌دهم.
06:42
It was in a circle session
that my life took a turn.
that my life took a turn.
107
390233
2951
در جلسهٔ حلقه بود که نوبت زندگی من رسید.
06:45
I remember being asked who I was,
108
393208
2357
یادم می‌آید از من پرسیده شد که
چه کسی بودم،
چه کسی بودم،
06:47
and I didn't have an answer,
109
395589
1421
و من پاسخی نداشتم،
06:49
at least not one that felt honest
110
397913
1858
حداقل یک حسی که صادقانه باشد
06:51
in a room full of men
who were seeking truth.
who were seeking truth.
111
399795
3042
در اتاقی که پر از مردانی بود که
جویای حقیقت بودند.
جویای حقیقت بودند.
06:54
It would have been easy to say,
112
402861
1743
به آسانی می‌شد گفت،
06:56
"I'm a Blood,"
113
404628
1712
«من عضو باند بلاد (خون)هستم ،»
06:58
or, "My name is Vegas,"
114
406364
2232
یا ، «اسم من وگاس است ،»
07:01
or any number of facades
I had manufactured to hide behind.
I had manufactured to hide behind.
115
409396
3388
یا هر تعداد از نما‌های خارجی که ساخته بودم
تا زیرش پنهان شم.
تا زیرش پنهان شم.
07:05
It was in that moment and in that venue
that the jig was up.
that the jig was up.
116
413651
4111
در آن لحظه و آن محل بود که لو رفتم.
07:11
I realized that as sharp
as I believed I was,
as I believed I was,
117
419362
2413
دریافتم که آنقدرها که
فکر می‌کنم تیز نیستم،
فکر می‌کنم تیز نیستم،
07:13
I didn't even know who I was
118
421799
2085
حتی نمی‌دانستم چه کسی بودم
07:15
or why I acted the way that I acted.
119
423908
1985
یا چرا آن عملکرد‌ها را داشتم.
نمی‌توانستم در اتاقی بایستم که پر از مردانی
که جویای خدمت و حمایت بودند
که جویای خدمت و حمایت بودند
07:21
I couldn't stand in a room full of men
who were seeking to serve and support
who were seeking to serve and support
120
429007
4095
07:25
and present an authentic me.
121
433126
1944
و یک نسخهٔ معتبر از خودم ارائه دهم.
07:29
It was in that moment
that I graduated to a place within
that I graduated to a place within
122
437825
3315
در آن لحظه بود که من محک زده شدم
در مکانی
در مکانی
07:33
that was ready for transformation.
123
441164
1780
که آمادهٔ تغییرات بود.
07:36
For decades,
124
444317
1724
برای دهه‌ها،
07:38
I kept being the victim of molestation
at the hands of a babysitter a secret.
at the hands of a babysitter a secret.
125
446065
4090
قربانی آزار بوسیلهٔ پرستاربچه بودم
و مثل یک راز پنهانش کرده بودم.
و مثل یک راز پنهانش کرده بودم.
07:43
I submitted to this under the threat
of my younger sister being harmed.
of my younger sister being harmed.
126
451277
3675
با تهدید مجبور به اینکار بودم که به خواهر
کوچکترم آسیب نرسد.
کوچکترم آسیب نرسد.
07:46
I was seven, she was three.
127
454976
1967
من هفت ساله بودم، او سه ساله بود.
07:50
I believed it was my responsibility
to keep her safe.
to keep her safe.
128
458281
3111
باور داشتم که این مسئولیت من است
که از او محافظت کنم.
که از او محافظت کنم.
07:56
It was in that instant
129
464620
2166
در آن لحظه بود که
07:58
that the seeds were sown
for a long career of hurting others,
for a long career of hurting others,
130
466810
4222
بذر آزاردادن دیگران برای مدت طولانی
در من کاشته شد،
در من کاشته شد،
08:03
be it physical, mental or emotional.
131
471056
2833
خواه فیزیکی، روحی یا احساسی.
08:07
I developed, in that instant,
132
475604
3039
من تغییر کردم، در آن لحظه،
08:11
at seven years old,
133
479707
1591
در هفت سالگی،
08:13
the belief that going forward in life,
134
481322
1871
باور اینکه در طول زندگی،
08:15
if a situation presented itself
where someone was going to get hurt,
where someone was going to get hurt,
135
483217
4479
اگر یک موقعیت جوری فراهم شود که
کسی بخواهد آسیب ببیند،
کسی بخواهد آسیب ببیند،
08:19
I would be the one doing the hurting.
136
487720
1809
من کسی باشم که آسیب می‌زند.
08:22
I also formulated the belief
that loving put me in harm's way.
that loving put me in harm's way.
137
490520
4350
همچنین باور این علاقه مرا در موقعیت
سخت قرار می‌دهد.
سخت قرار می‌دهد.
08:27
I also learned that caring
about another person made me weak.
about another person made me weak.
138
495874
3960
همچنین آموختم که توجه به دیگران
من را ضعیف می‌کند.
من را ضعیف می‌کند.
08:33
So not caring, that must equal strength.
139
501376
2746
پس بی توجهی، مساوی قوی ترشدن است.
08:38
The greatest way to mask
a shaky sense of self
a shaky sense of self
140
506110
2745
بهترین راه پوشاندن احساس ضعف خود
08:40
is to hide behind a false air of respect.
141
508879
2143
پنهان کردن آن در پس فضای
احترام الکی است.
احترام الکی است.
08:44
Sitting in circle
resembles sitting in a fire.
resembles sitting in a fire.
142
512480
2579
نشستن در حلقه به نشستن در آتش
شباهت دارد.
شباهت دارد.
08:47
It is a crucible that can and does break.
143
515654
2826
مثل بوته آزمایش است که توانایی شکستن دارد.
08:52
It broke my old sense of self,
144
520542
2126
احساس قدیمی که به خودم داشتم را شکست،
08:55
diseased value system
145
523573
3211
سیستم ارزشمند را بی تأثیر کرد
08:58
and way of looking at others.
146
526808
1699
و روش نگرش به دیگران.
09:02
My old stale modes of thinking
were invited into the open
were invited into the open
147
530245
4710
طرز تفکرات کهنهٔ من به
گشایش روی آوردند
گشایش روی آوردند
09:06
to see if this
is who I wanted to be in life.
is who I wanted to be in life.
148
534979
2182
که ببینند آیا این کسی است که
می‌خواستم در زندگی شوم.
می‌خواستم در زندگی شوم.
09:10
I was accompanied by skilled facilitators
149
538112
2526
من با مرشد‌های ماهر همراه شده بودم
09:12
on a journey into the depths of myself
150
540662
2729
در سفری به اعماق خودم
09:15
to find those wounded parts
that not only festered
that not only festered
151
543415
4636
تا قسمت‌های زخم خوردهٔ خودم را بیابم
که نه تنها فاسد شده بودند
که نه تنها فاسد شده بودند
09:20
but seeped out to create
unsafe space for others.
unsafe space for others.
152
548075
3293
بلکه در جریان هم بودند تا فضای نامطمئنی
را برای بقیهٔ قسمت‌ها خلق کنند.
را برای بقیهٔ قسمت‌ها خلق کنند.
09:25
At times, it resembled an exorcism,
153
553957
3024
در زمانها ی قدیم، شبیه جن گیری بود،
09:29
and in essence, it was.
154
557005
1941
و اساسا، بود.
09:30
There was an extraction
of old, diseased ways of thinking,
of old, diseased ways of thinking,
155
558970
4352
بیرون کشیدن طرز تفکرات بیمار و
قدیمی بود،
قدیمی بود،
09:35
being and reacting
156
563346
2634
کنش و واکنش
09:38
and an infusion of purpose.
157
566004
1672
و القای هدف.
09:40
Sitting in those circles saved my life.
158
568775
2134
نشستن در آن حلقه‌ها زندگی من را نجات داد.
09:44
I stand here today as a testament
to the fact of the power of the work.
to the fact of the power of the work.
159
572749
4477
امروز اینجا ایستادم به عنوان نماد
حقیقی قدرت کار.
حقیقی قدرت کار.
09:53
I was paroled in June 2014,
160
581241
2833
در ژوئن ۲۰۱۴ با قید وثیقه آزاد شدم،
09:56
following my third hearing before a panel
of former law-enforcement officials
of former law-enforcement officials
161
584098
4064
به دنبال سومین محاکمه‌ام قبل ازاینکه هیئتی
متشکل از مقامات اجرای قانون
متشکل از مقامات اجرای قانون
10:00
who were tasked with determining
my current threat level to society.
my current threat level to society.
162
588186
3682
که وظیفه‌شان تشخیص دادن درجه تهدید
اخیر من برای جامعه بود.
اخیر من برای جامعه بود.
10:05
I stand here today for the first time
since I was 14 years old
since I was 14 years old
163
593079
5135
من امروز اینجا ایستاده ام برای اولین بار
از زمان ۱۴ سالگی
از زمان ۱۴ سالگی
10:10
not under any form of state supervision.
164
598238
2475
بدون هیچگونه وضعیت نظارتی.
10:13
I'm married to a tremendous
woman named Holly,
woman named Holly,
165
601211
2239
من با یک خانم خوب به اسم هالی ازدواج کردم،
10:15
and together, we are raising two sons
166
603474
2173
و با هم، دو پسر را پرورش می‌دهیم
10:17
who I encourage to experience
emotions in a safe way.
emotions in a safe way.
167
605671
5151
که دلگرم تجربهٔ احساسی در یک
محیط امن شوم.
محیط امن شوم.
10:24
I let them hold me when I cry.
168
612053
2771
من می‌گذارم وقتی گریه می‌کنم
هوای من را داشته باشند.
هوای من را داشته باشند.
10:26
They get to witness me
not have all the answers.
not have all the answers.
169
614848
3293
آن‌ها بدون اینکه تمام پاسخ‌ها را بدانند
شاهد من هستند.
شاهد من هستند.
10:30
My desire is for them to understand
170
618165
2245
خواستهٔ من از آن‌ها این است
که درک کنند
که درک کنند
10:32
that being a man is not
some machismo caricature,
some machismo caricature,
171
620434
3532
که یک مرد واقعی بودن
کاریکاتور مردانه خشن نیست،
کاریکاتور مردانه خشن نیست،
10:36
and that characteristics
usually defined as weaknesses
usually defined as weaknesses
172
624990
4199
و آن مشخصاتی که معمولا به عنوان
ضعف تعریف می‌شود
ضعف تعریف می‌شود
10:41
are parts of the whole healthy man.
173
629213
2007
قسمتی از کل یک مرد سالم است.
10:44
So today, I continue to work
not just on myself,
not just on myself,
174
632066
3142
بنایراین امروز، من به کارم ادامه می‌دهم
نه تنها برای خودم،
نه تنها برای خودم،
10:47
but in support of young males
in my community.
in my community.
175
635232
2667
بلکه برای حمایت از مردان جوان
در جامعه ام.
در جامعه ام.
10:51
The challenge is to eradicate this cycle
176
639225
3111
چالش ریشه کن کردن این چرخه
10:56
of emotional illiteracy and groupthink
177
644986
2529
از بی سوادی احساسی و تفکر گروهی است
10:59
that allows our males to continue
to victimize others as well as themselves.
to victimize others as well as themselves.
178
647539
5285
که به مردان ما اجازه می‌دهد به قربانی کردن
دیگران بعلاوه خودشان ادامه دهند.
دیگران بعلاوه خودشان ادامه دهند.
11:05
As a result of this,
179
653475
2148
در نتیجه این،
11:07
they develop new ways
of how they want to show up in the world
of how they want to show up in the world
180
655647
3950
آن‌ها راه‌های جدیدی را که می‌خواهند
در جهان حضور پیدا کنند را دگرگون کردند
در جهان حضور پیدا کنند را دگرگون کردند
11:11
and how they expect this world
to show up on their behalf.
to show up on their behalf.
181
659621
2769
و چگونگی انتظارات‌شان از این جهان
برای حضور در نیمهٔ دیگر وجودشان.
برای حضور در نیمهٔ دیگر وجودشان.
11:15
Thank you.
182
663303
1151
متشکرم.
11:16
(Applause)
183
664478
4180
(تشویق)
ABOUT THE SPEAKER
Eldra Jackson III - EducatorEldra Jackson III works daily to connect to his most authentic self -- and his calling is to support others in doing the same.
Why you should listen
Eldra Jackson III is a spiritual warrior who lives a passion of "saving lives one circle at a time." After living most of his life devoid of emotions and coming face-to-face with the reality of dying behind bars, he came to a point of self-inquiry, seeking answers as to how his life had spiraled into a mass of destruction set upon self and others. From this point, the space was made to save his life.
Today, Jackson works to bring his spiritual medicine into the world while simultaneously guiding others to tap into their own internal salve and help identify wounds. Through his intensive awareness work, he is on a mission to show the world what's possible as each person does their own internal examination to begin the path towards emotional and psychic health. Learn more about him in the documentary The Work.
Eldra Jackson III | Speaker | TED.com