ABOUT THE SPEAKER
Julie Taymor - Director, designer
Julie Taymor is a film, theater and opera director. She is known for lavish movies such as Frida and for her hit Broadway musicals, The Lion King and Spider-Man: Turn Off the Dark.

Why you should listen

Working in musicals, Shakespeare, film and opera, Julie Taymor is a wildly imaginative and provocative director and designer. She is well known for having translated the film The Lion King to Broadway, a still-running show for which she also designed costumes, masks and puppets -- and won two Tony Awards. (She was the first woman to win a Tony for directing a musical.) She has received multiple awards for her work, and given both MacArthur and Guggenheim fellowships.

In 2005, she worked on a lavish production of Mozart's opera, The Magic Flute, and in 2006 she co-wrote a version of the story of Beowulf, Grendel. Meanwhile, she has developed a fascinating career in the movies. She directed Across the Universe, a romp through the music of the Beatles, Titus, a 1999 adaptation of Shakespeare's Titus Andronicus, and the glorious Frida, the 2002 film about Frida Kahlo for which she received an Oscar nomination. More recently, and most dramatically, Taymor collaborated with musicians from U2 on a Broadway stage version of Marvel Studios' Spider-Man.

More profile about the speaker
Julie Taymor | Speaker | TED.com
TED2011

Julie Taymor: Spider-Man, The Lion King and life on the creative edge

جولی تایمور: مرد عنکبوتی، شیر شاه و زندگی بر لبه خلاقیت

Filmed:
1,034,077 views

با نمایش دادن نماهنگهای دیدنی از کارهایی مثل فریدا، طوفان و شیر شاه، جولی تایمور کارگردان از زندگی‌ای می‌گوید که در تئاتر و سینما خلاصه شده است. فیلمبرداری شده درست هنگامی که بحث‌ها بر سر تولید برادویِ او از "مرد عنکبوتی: تاریکی را خاموش کن" در اوج خودش بود، وی به صراحت فشارهای ذاتی در فرایند خلاقیتش را شرح می‌دهد، همانطور که او تلاش دارد هم ماهیت داستان را حفظ کند و هم تصاویر و تجاربی را خلق کند که مثل هیچ چیز دیگری نیست.
- Director, designer
Julie Taymor is a film, theater and opera director. She is known for lavish movies such as Frida and for her hit Broadway musicals, The Lion King and Spider-Man: Turn Off the Dark. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:13
(Musicموسیقی)
0
1889
5963
(موسیقی)
00:19
["Oedipusادیپوس Rexرکس"]
1
7852
3946
["ادیپوسِ پادشاه"]
00:27
["The Lionشیر نر Kingپادشاه"]
2
15397
3208
["شیر شاه"]
00:34
["Titusتیتوس"]
3
22485
4432
["تیتوس"]
00:49
["Fridaفریدا"]
4
37727
5853
["فریدا"]
01:05
["The Magicشعبده بازي Fluteفلوت"]
5
53751
4474
["فلوت سحرآمیز"]
01:12
["Acrossدر سراسر The Universeجهان"]
6
60197
6161
["از میان جهان"]
01:27
(Applauseتشویق و تمجید)
7
75710
4552
(تشویق)
01:32
Julieجولی Taymorتایمور: Thank you. Thank you very much.
8
80262
2207
جولی تایمور: متشکرم. خیلی از شما متشکرم.
01:34
That's a fewتعداد کمی samplesنمونه ها of the theaterتئاتر, operaاپرا
9
82469
2717
اینها نمونه‌های اندکی از فیلمها، اپرا و تئاترهایی
01:37
and filmsفیلم های that I have doneانجام شده over the last 20 yearsسالها.
10
85186
3342
هستند که در طی بیش از ۲۰ سالِ گذشته انجام داده‌ام.
01:40
But what I'd like to beginشروع with right now
11
88528
2038
اما چيزى كه ميخوام همين حالا با آن شروع كنم
01:42
is to take you back to a momentلحظه
12
90566
1903
اين است كه شما را به لحظه‌‌اى در گذشته ببرم
01:44
that I wentرفتی throughاز طریق in Indonesiaاندونزی,
13
92469
2465
موقعی که به اندونزى رفته بودم،
01:46
whichکه is a seminalبدوی momentلحظه in my life
14
94934
2137
یکی از لحظات تاثیرگذار در زندگيم
01:49
and, like all mythsاسطوره ها,
15
97071
2080
و مثل همه افسانه‌‌ها
01:51
these storiesداستان ها need to be retoldبازگو کردن
16
99151
2255
اين قصه‌‌ها لازم هستند كه بازگويى
01:53
and told, lestمبادا we forgetفراموش کردن them.
17
101406
2499
و گفته شوند تا مبادا از خاطر بروند.
01:55
And when I'm in the turbulentآشفته timesبار, as we know,
18
103905
3024
و خب می‌دانید، هنگامى كه روزگارى پريشان دارم
01:58
that I am right now, throughاز طریق the crucibleبوته
19
106929
2388
درست مثل الان که من مشغول گذر از
02:01
and the fireآتش of transformationدگرگونی,
20
109317
2191
آتش دگرگونی سخت و دشواری هستم،
02:03
whichکه is what all of you do, actuallyدر واقع.
21
111508
2618
چيزى كه در واقع همه شما انجامش مى‌‌دهيد.
02:06
Anybodyهر شخصی who createsایجاد می کند knowsمی داند there's that pointنقطه where
22
114126
3124
هركسى كه اهل آفرينش باشد، مى‌‌داند مرحله‌‌اى وجود دارد كه
02:09
it hasn'tنه quiteکاملا becomeتبدیل شدن به the phoenixققنوس or the burntسوخته charکاراکتر.
23
117250
5109
در آن كاملاً ققنوس يا خاكستر سوخته نشده است.
02:14
(Laughterخنده)
24
122359
2098
(خنده)
02:16
And I am right there on the edgeلبه - تیزی,
25
124457
2905
و من الان درست در آن مرحله قرار دارم،
02:19
whichکه I'll tell you about, anotherیکی دیگر storyداستان.
26
127362
1770
كه به شما درباره‌ش خواهم گفت، در قصه‌‌اى ديگر.
02:21
I want to go back to Indonesiaاندونزی
27
129132
1422
مى‌‌خواهم به اندونزى برگردم
02:22
where I was about 21, 22 yearsسالها, a long time agoپیش,
28
130554
3922
وقتى ٢١يا ٢٢ سال داشتم، خیلی سالها پیش،
02:26
on a fellowshipمشارکت.
29
134476
1224
با كمك هزينه تحصيلى آنجا بودم .
02:27
And I foundپیدا شد myselfخودم, after two yearsسالها there
30
135700
2930
و بعد از دو سال در آنجا، خودم را پيدا كردم
02:30
and performingاجرای and learningیادگیری, on the islandجزیره of Baliبالی,
31
138630
3349
و در جزيره بالى مشغول يادگيرى و اجرا بودم
02:33
on the edgeلبه - تیزی of a craterدهانه, Gunungگونونگ Baturبوتور.
32
141979
3827
در لبه دهانه آتش فشانی گونونگ باتور.
02:37
And I was in a villageدهکده where there was
33
145806
3017
و من در دهكده‌‌اى بودم جاييكه مراسم عضويت
02:40
an initiationشروع ceremonyمراسم for the youngجوان menمردان,
34
148823
2792
براى مردان جوان برگزار مى‌‌شد،
02:43
a riteتجسس of passageپاساژ.
35
151615
1564
مناسکِ گذار.
02:45
Little did I know that it was mineمال خودم as well.
36
153179
2552
نمی‌دانستم كه برای من هم بود.
02:47
And as I satنشسته in this templeمعبد squareمربع
37
155731
2459
و من در حالى كه توى اين ميدان معبد
02:50
underزیر this giganticغول پیکر beringinبرینگین banyanbanyan treeدرخت,
38
158190
3000
در زير درخت عظيم‌‌الجثه‌ی «انجيرِ معابد» برينجينى در تاريكى نشستم،
02:53
in the darkتاریک است, there was no electricityالکتریسیته, just the fullپر شده moonماه,
39
161190
4837
برق نداشت و تنها روشنى بخش اين ميدان خالى
02:58
down in this emptyخالی squareمربع,
40
166027
2056
وجود ماه كامل بود،
03:00
and I heardشنیدم the mostاکثر beautifulخوشگل soundsبرای تلفن های موبایل,
41
168083
2150
و من زيباترين صداها را شنیدم،
03:02
like a Charlesچارلز Ivesایو concertکنسرت
42
170233
1831
مثل كنسرت چارلز ايوز
03:04
as I listenedگوش داد to the gamelangamelan musicموسیقی
43
172064
2043
در همان حال كه به موسيقى گاميلان گوش مى‌‌دادم
03:06
from all the differentناهمسان villagersروستاییان that cameآمد
44
174107
2049
كه از سوی همه آن روستاييان مختلفى میامد
03:08
for this once-every-five-yearsیک بار در هر پنج سال ceremonyمراسم.
45
176156
3398
كه هر پنج سال يك بار براى اين مراسم جمع می‌شدند.
03:11
And I thought I was aloneتنها in the darkتاریک است underزیر this treeدرخت.
46
179554
3595
و من فكر مى‌كردم توى آن تاريكى در زير اين درخت تنها هستم.
03:15
And all of a suddenناگهانی, out of the darkتاریک است,
47
183149
2831
و ناگهان، آن بيرون در تاريكى،
03:17
from the other endپایان of the squareمربع,
48
185980
1884
از انتهای ديگر ميدان
03:19
I saw the glintدرخشش of mirrorsآینه litروشن است by the moonماه.
49
187864
3908
درخشش آينه‌‌ها را ديدم كه توسط ماه روش شدند.
03:23
And these 20 oldقدیمی menمردان who I'd seenمشاهده گردید before
50
191772
3559
و اين ۲۰ مرد کهن‌سال كه قبلاً ديده بودمشان
03:27
all of a suddenناگهانی stoodایستاد up in these fullپر شده warriorجنگجو costumesلباس ها
51
195331
5302
ناگهان در حاليكه سراپا جامه رزم به تن داشتند،
03:32
with the headdressسرپوش and the spearsاسپیرز,
52
200633
2485
با دستار بر سر و نيزه به دست، برپا ايستادند،
03:35
and no one was in the squareمربع, and I was hiddenپنهان in the shadowsسایه ها.
53
203118
4362
و هيچكس در ميدان نبود، من در سايه‌‌ها مخفى شده بودم.
03:39
No one was there, and they cameآمد out,
54
207480
2361
هيچكس آنجا نبود، و آنها بيرون آمدند،
03:41
and they did this incredibleباور نکردنی danceرقص.
55
209841
3639
و اين رقص باورنكردنى را انجام دادند.
03:45
"HuhuhuhuhuhuhuhahahahahaHuhuhuhuhuhuhuhahahahaha."
56
213480
3692
"هوهوهوهوهوهوهوهاهاهاهاها"
03:49
And they movedنقل مکان کرد theirخودشان bodiesبدن and they cameآمد forwardرو به جلو,
57
217172
3173
و بدنشان را تكان مى‌‌دادند و به جلو می‌آمدند،
03:52
and the lightsچراغ ها bouncedپرش کرد off these costumesلباس ها.
58
220345
2802
و نور از اين جامه‌‌ها ساطع مى‌‌شد.
03:55
And I've been in theaterتئاتر sinceاز آنجا که I was 11 yearsسالها oldقدیمی,
59
223147
3416
و به خودم گفتم من از ١١ سالگى در تئاتر بوده‌‌ام،
03:58
and performingاجرای, creatingپدید آوردن, and I wentرفتی,
60
226563
3214
و تجربه اجرا و آفرينش را داشتم، و به خودم گفتم:
04:01
"Who are they performingاجرای for
61
229777
2143
"اونها براى چه کسی با اين
04:03
with these elaborateبادقت شرح دادن costumesلباس ها,
62
231920
2347
لباسهاى با زحمت درست شده و اين دستارهاىِ
04:06
these extraordinaryخارق العاده headdressesهدایا?"
63
234267
2027
خارق‌‌العاده برنامه اجرا مى‌‌كنند؟"
04:08
And I realizedمتوجه شدم that they were performingاجرای for God,
64
236294
4787
و تشخيص دادم كه داشتند براى خدا اجرا مى‌‌كردند،
04:13
whateverهر چه that meansبه معنای.
65
241081
2711
به هر معنايى كه باشد.
04:15
But somehowبه نحوی, it didn't matterموضوع about the publicityتبلیغات.
66
243792
3588
اما به نحوى، جنبه تبليغاتى نداشت.
04:19
There was no moneyپول involvedگرفتار.
67
247380
2251
پولى در آن دخيل نبود.
04:21
It wasn'tنبود going to be writtenنوشته شده است down. It was no newsاخبار.
68
249631
3220
قرار نبود ثبت شود. اخبارى در كار نبود.
04:24
And there were these incredibleباور نکردنی artistsهنرمندان
69
252851
2146
و اين هنرمندان باورنكردنى بودند
04:26
that feltنمد for me like an eternityابدیت as they performedانجام.
70
254997
3501
كه هنگام اجرايشان براى من حسى شبيه ابديت را داشتند.
04:30
The nextبعد momentلحظه,
71
258498
2085
لحظه‌ای بعد،
04:32
as soonبه زودی as they finishedتمام شده and disappearedناپدید شد into the shadowsسایه ها,
72
260583
4060
به محضى كه كارشان تمام شد و در ميان سايه‌‌ها گم شدند،
04:36
a youngجوان man with a propaneپروپان lanternفانوس cameآمد on,
73
264643
2506
مردی جوان با فانوسى پارافينى پيدايش شد،
04:39
hungآویزان شد it up on a treeدرخت, setتنظیم up a curtainپرده.
74
267149
2251
آن را از درختى آويزان كرد، پرده‌‌اى را بر پا كرد.
04:41
The villageدهکده squareمربع was filledپر شده with hundredsصدها of people.
75
269400
3461
ميدان دهكده با صدها آدم پُر شد.
04:44
And they put on an operaاپرا all night long.
76
272861
2538
و اپرايى را در تمام طول شب برپا كردند.
04:47
Humanانسان beingsموجودات neededمورد نیاز است the lightسبک.
77
275399
2260
انسانها به روشنايى نياز داشتند.
04:49
They neededمورد نیاز است the lightسبک to see.
78
277659
2637
به روشنايى براى ديدن نياز داشتند.
04:52
So what I gainedبه دست آورد and gatheredجمع شد from this incredibleباور نکردنی,
79
280296
3648
خب چيزى كه من از اين لحظه بسيار تاثير گذار
04:55
seminalبدوی momentلحظه in my life as a youngجوان artistهنرمند
80
283944
2612
در زندگی‌ام بعنوان هنرمندى جوان فهميدم اين بود كه
04:58
was that you mustباید be trueدرست است
81
286556
3323
بايد به عنوان هنرمند
05:01
to what you believe as an artistهنرمند all the way throughاز طریق,
82
289879
4072
در تمام مسيرى كه طى مى‌كنى به آن چيزى كه باور دارى صادق باشى،
05:05
but you alsoهمچنین have to be awareمطلع
83
293951
3539
اما همچنان بايد آگاه باشى كه
05:09
that the audienceحضار is out there in our livesزندگی می کند at this time,
84
297490
3489
مخاطب آن بيرون در اين لحظه درون زندگی‌هاى ماست،
05:12
and they alsoهمچنین need the lightسبک.
85
300979
1371
و آنها نيز به روشنایی نياز دارند.
05:14
And it's this incredibleباور نکردنی balanceتعادل
86
302350
2197
و اين همان تعادل باورنكردنى است كه
05:16
that I think that we walkراه رفتن
87
304547
1749
به اعتقاد من، ما هنگام خلقِ
05:18
when we are creatingپدید آوردن something that is breakingشکستن groundزمینی,
88
306296
3333
چيزى كه نوآورانه است، از آن مى‌‌گذريم،
05:21
that's tryingتلاش کن to do something you've never seenمشاهده گردید before,
89
309629
2654
آن تلاش برای انجام چیزی است که قبلاً هرگز نديده‌‌ايد،
05:24
that imaginaryتخیلی worldجهان
90
312283
1686
آن دنياى خيالى
05:25
where you actuallyدر واقع don't know where you're going to endپایان up,
91
313969
3377
جاييكه شما به راستى نمى‌‌دانيد كارتان به كجا ختم خواهد شد،
05:29
that's the fine lineخط on the edgeلبه - تیزی of a craterدهانه
92
317346
2766
همان خط باريكى که در لبه‌ی یک دهانه آتش‌فشانى است
05:32
that I have walkedراه می رفت my wholeکل life.
93
320112
2630
و من تمام عمرم را رويش راه رفته‌‌ام.
05:34
What I would like to do now is to tell you
94
322742
2548
الان كارى كه مى‌‌خواهم انجام دهم اين است كه كمى
05:37
a little bitبیت
95
325290
1806
برايتان از نحوه‌یِ
05:39
about how I work. Let's take "The Lionشیر نر Kingپادشاه."
96
327096
2857
كار كردنم بگويم. "شير شاه" را در نظر بگيريد.
05:41
You saw manyبسیاری examplesمثال ها of my work up there,
97
329953
2252
شما نمونه‌‌هاى بسيارى از كار من را آن بالا ديد،
05:44
but it's one that people know.
98
332205
1945
اما اين يكى را مردم مى‌‌شناسند.
05:46
I startشروع کن with the notionایده of the ideographایدئولوگ.
99
334150
2699
من با مفهوم «واژه مجازی» شروع می‌کنم.
05:48
An ideographایدئولوگ is like a brushقلم مو paintingرنگ آمیزی, a Japaneseژاپنی brushقلم مو paintingرنگ آمیزی.
100
336849
3375
واژه مجازی مثل نقاشى كردن با قلموست، نقاشى با قلموى ژاپنى.
05:52
Threeسه strokesسکته مغزی, you get the wholeکل bambooبامبو forestجنگل.
101
340224
3509
سه ضربه كافيست تا كل جنگل بامبو را داشته باشيد.
05:55
I go to the conceptمفهوم of "The Lionشیر نر Kingپادشاه"
102
343733
2531
سراغ مفهوم "شير شاه" مى‌‌روم
05:58
and I say, "What is the essenceذات of it?
103
346264
2068
و مى‌‌گويم، " ماهيت آن چيست؟
06:00
What is the abstractionانتزاع - مفهوم - برداشت?
104
348332
1636
انتزاع آن چيست؟
06:01
If I were to reduceكاهش دادن this entireکل storyداستان
105
349968
3261
اگر قرار بود كل اين داستان را به يك
06:05
into one imageتصویر, what would it be?"
106
353229
2741
تصوير كاهش بدهم، آن چه می‌توانست باشد؟"
06:07
The circleدایره. The circleدایره. It's so obviousآشکار.
107
355970
2954
دايره، آره، دايره. كاملاً مشخص است.
06:10
The circleدایره of life. The circleدایره of Mufasa'sموفازا maskماسک.
108
358924
3977
دايره زندگى. دايره ماسك موفاسا.
06:14
The circleدایره that, when we come to Actقانون IIدوم and there's a droughtخشکی,
109
362901
4540
دايره‌‌اى كه وقتى ما به پرده دوم ميرسيم و خشكسالى وجود دارد،
06:19
how do you expressبیان droughtخشکی?
110
367441
1479
چطور خشكسالى را بيان مى‌‌كنيد؟
06:20
It's a circleدایره of silkابریشم on the floorکف
111
368920
3159
دايره‌ای از ابريشم روى زمين است
06:24
that disappearsناپدید می شود into the holeسوراخ in the stageمرحله floorکف.
112
372079
4054
كه توى سوراخى در كف صحنه ناپديد مى‌‌شود.
06:28
The circleدایره of life comesمی آید in the wheelsچرخ ها
113
376133
2629
دايره زندگى بصورت حركتهاى غزالى
06:30
of the gazellesگازلا that leapجهش.
114
378762
2448
است كه جست و خيز مى‌‌كند.
06:33
And you see the mechanicsمکانیک.
115
381210
1722
و شما هنرورها را مى‌‌بينيد.
06:34
And beingبودن a theaterتئاتر personفرد, what I know and love about the theaterتئاتر
116
382932
3378
و بعنوان يك فرد تئاترى، چيزى كه مى‌‌دانم و به خاطرش عاشق تئاتر هستم
06:38
is that when the audienceحضار comesمی آید in
117
386310
1695
اين است كه وقتى مخاطب وارد می‌شود
06:40
and they suspendتعلیق theirخودشان disbeliefکفر,
118
388005
1794
و ناباوريش بحالت تعليق در مياید،
06:41
when you see menمردان walkingپیاده روی or womenزنان walkingپیاده روی
119
389799
2835
هنگامى كه مى‌‌بينيد مردها يا زنها با ظرفی
06:44
with a platterتبلت of grassچمن on theirخودشان headsسر,
120
392634
1897
از علف بر سرشان وارد مى‌‌شوند
06:46
you know it's the savannaساوانا.
121
394531
1616
مى‌‌دانيد كه آن ساواناست.
06:48
You don't questionسوال that.
122
396147
1544
راجع به آن نمى‌‌پرسيد.
06:49
I love the apparentآشکار truthحقیقت of theaterتئاتر.
123
397691
2484
من حقيقت ظاهرى تئاتر را دوست دارم.
06:52
I love that people are willingمایلم to fillپر کن in the blanksجعبه ها.
124
400175
3597
عاشق اين هستم كه آدمها تمايل به پر كردن جاهاى خالى داشته باشند.
06:55
The audienceحضار is willingمایلم to say,
125
403772
2020
مخاطب تمايل به گفتن اين دارد كه،
06:57
"Oh, I know that's not a realواقعی sunآفتاب.
126
405792
3000
" اوه، مى‌‌دونم كه اون يك خورشيد واقعى نيست.
07:00
You tookگرفت piecesقطعات of sticksچوب.
127
408792
2308
شما از تكه‌‌هاى باريك چوب استفاده مى‌‌كنيد.
07:03
You addedاضافه silkابریشم to the bottomپایین.
128
411100
2095
ابريشم را به آن پايين اضافه مى‌‌كنيد.
07:05
You suspendedمعلق these piecesقطعات. You let it fallسقوط flatتخت on the floorکف.
129
413195
3704
اين تكه‌‌ها را آويزان كرديد. گذاشتيد كه روى زمين افتاده و پهن شوند.
07:08
And as it risesافزایش می یابد with the stringsرشته های, I see that it's a sunآفتاب.
130
416899
4403
و هنگامى كه به كمك نخها بلند مى‌‌شوند، مى‌‌بينم كه خورشيد است.
07:13
But the beautyزیبایی of it is that it's just silkابریشم and sticksچوب.
131
421302
4407
اما زيبايى آن در اين است كه فقط از چوب و ابريشم است.
07:17
And in a way, that is what makesباعث می شود it spiritualروحانی.
132
425709
4552
و به نحوى، اين همان چيزى است كه آن را عرفانی مى‌‌كند.
07:22
That's what movesحرکت می کند you.
133
430261
1445
همان چيزى كه روى شما اثر مى‌‌گذارد.
07:23
It's not the actualواقعی literalلفظی sunriseطلوع خورشید that's comingآینده.
134
431706
4216
طلوع واقعى به معناى كلمه خورشيد نيست كه می‌آيد.
07:27
It's the artهنر of it.
135
435922
1531
هنر آن است.
07:29
So in the theaterتئاتر, as much as the storyداستان is criticalبحرانی
136
437453
5360
بنابراين در تئاتر، به همان اندازه كه داستان اهميت دارد
07:34
and the bookکتاب and the languageزبان,
137
442813
1905
كتاب، زبان،
07:36
the tellingگفتن of the storyداستان, how it's told,
138
444718
4651
بازگويى داستان، نحوه گفتنش،
07:41
the mechanicsمکانیک, the methodsمواد و روش ها that you use,
139
449369
3618
هنرورها، روشهايى كه بكار مى‌‌گيريد،
07:44
is equalبرابر to the storyداستان itselfخودش.
140
452987
2599
برابر با خود داستان است.
07:47
And I'm one who lovesدوست دارد highبالا techتکنولوژی and lowکم techتکنولوژی.
141
455586
3338
و من كسى هستم كه علشق فناورى پيشرفته و فناورى خُرد هستم.
07:50
So I could go from --
142
458924
1799
بنابراين مى‌‌توانم از--
07:52
For instanceنمونه, I'll showنشان بده you some "Spider-Manمرد عنکبوتی" laterبعد,
143
460723
2206
براى مثال، بخشهايى از مرد عنكبوتى را بعداً نشان خواهم داد،
07:54
these incredibleباور نکردنی machinesماشین آلات that moveحرکت people alongدر امتداد.
144
462929
2871
اين ماشينهاى شگفت‌انگیز كه آدمها را جابجا مى‌‌كنند.
07:57
But the factواقعیت is, withoutبدون the dancerرقصنده
145
465800
2366
اما حقيقت اين است كه بدون رقصنده‌‌اى
08:00
who knowsمی داند how to use his bodyبدن and swingتاب خوردن on those wiresسیم ها,
146
468166
2753
كه بداند چطور از بدنش استفاده كند و با آن سيمها پيچ و تاب بخورد
08:02
it's nothing.
147
470919
1787
هيچ است.
08:04
So now I'm going to showنشان بده you
148
472706
2909
خب حالا قصد دارم به شما
08:07
some clipsکلیپ های from the other bigبزرگ projectپروژه of my life this yearسال,
149
475615
4318
بخشهايى از ديگر پروژه بزرگ زندگي‌ام در امسال را نشان دهم،
08:11
"The Tempestطوفان."
150
479933
1042
" طوفان."
08:12
It's a movieفیلم سینما. I did "The Tempestطوفان" on a stageمرحله threeسه timesبار
151
480975
4093
يك فیلم است. من سه بار "طوفان" را در تئاتر روی صحنه بردم
08:17
in the theaterتئاتر sinceاز آنجا که 1984, '86,
152
485068
3237
از ساال ۱۹۸۴-۸۶
08:20
and I love the playبازی.
153
488305
2204
و عاشق این نمایش بودم.
08:22
I did it always with a maleنر ProsperoProspero.
154
490509
2526
من همیشه آن را با یک پراسپروی مذکر انجام دادم.
08:25
And all of a suddenناگهانی, I thought,
155
493035
1662
و ناگهان فکر کردم،
08:26
"Well, who am I gonna get to playبازی ProsperoProspero?
156
494697
2086
" خب، چه کسی را قرار است برای بازی نقش پراسپرو انتخاب کنم؟
08:28
Why not Helenهلن Mirrenمیرن? She's a great actorبازیگر. Why not?"
157
496783
3722
چرا از هلن میرن استفاده نکنم؟ بازیگر فوق العاده ای است. چرا که نه؟
08:32
And this materialمواد really did work for a womanزن equallyبه همان اندازه as well.
158
500505
3260
و اين داستان واقعاً به همان اندازه براى يك زن هم جواب داد.
08:35
So now, let's take a look at some of the imagesتصاویر
159
503765
3095
خب الان، بيايد نگاهى به برخى از صحنه‌‌هاى
08:38
from "The Tempestطوفان."
160
506860
1993
"طوفان" داشته باشيم.
08:40
(Musicموسیقی)
161
508853
4983
(موسیقی)
08:57
(Videoویدئو) ProsperaProspera: Hastخیلی thouتو, spiritروح, performedانجام to the pointنقطه the tempestطوفان that I badeبذله theeتو?
162
525220
3752
(ویدیو) پراسپرو: اى روح، آيا طوفانى را كه فرمان دادم، دقيقاً فراهم كردى؟
09:00
Arielآریل: I boardedسوار شده the king'sپادشاه shipکشتی. In everyهرکدام cabinکابین, I flamedشعله ور amazementشگفتی.
163
528972
5508
آريل: سوار كشتى شاه شدم. در هر خوابگاه، شعله وحشت را برانگيختم.
09:09
ProsperaProspera: At first sightمنظره, they have changedتغییر کرد eyesچشم ها.
164
537664
2956
پراسپرو: در برخورد اول، نگاهشان با هم تلاقى مى‌‌كند.
09:12
Mirandaمیراندا: Do you love me?
165
540620
1195
ميراندا: آيا مرا دوست مى‌‌دارى؟
09:13
Ferdinandفردیناند: Beyondفراتر all limitحد.
166
541815
1376
فرديناند: فراتر از هر آنچه در دنياست.
09:15
HMHM: They are bothهر دو in either'sهر دو powersقدرت.
167
543191
2592
اچ ام: هر دوی آنها صاحب قدرت هستند.
09:17
TrinculoTrinculo: Miseryبدبختی acquaintsآشنا می شود a man with strangeعجیب bedfellowsbedfellows.
168
545783
5131
ترينكولو: تیره‌بختی، يك مرد را با همبسترهاى عجيبى آشنا مى‌‌كند.
09:22
(Musicموسیقی)
169
550914
3242
(موسیقی)
09:26
Looking for businessکسب و کار, governorفرماندار?
170
554156
3477
فرماندار، کاری داری؟
09:29
Calibanکالیبان: Hastخیلی thouتو not droppedکاهش یافته است from heavenبهشت?
171
557633
2002
كاليبان: تو از بهشت بیرون نیفتاده‌ای؟
09:31
Stephanoاستافانو: Out of the moonماه, I do assureاطمینان دادن theeتو.
172
559635
2555
استفانو: از ماه، به شما اطمینان می‌دهم.
09:34
ProsperaProspera: Calibanکالیبان!
173
562190
1997
پراسپرو: کالیبان!
09:36
Calibanکالیبان: This islandجزیره is mineمال خودم.
174
564187
2265
کالیبان: این جزیره مال من است.
09:38
ProsperaProspera: For this, be sure, tonightامشب thouتو shaltشل have crampsگرفتگی عضلات.
175
566452
3545
پراسپرو: به سزاى اين عمل، مطمئن باش، امشب چنان انقباض عضله و پهلو دردى خواهى داشت.
09:41
Antonioآنتونیو: Here liesدروغ your brotherبرادر no better than the earthزمین he liesدروغ uponبر.
176
569997
3509
آنتونيو: اینجا برادر تو دراز کشیده مانند همان زمینی که رویش قرار دارد.
09:45
Sebastianسباستین: Drawقرعه کشی thyتو swordشمشیر.
177
573506
1799
سباستين: شمشیرت را بکش.
09:47
And I, the kingپادشاه, shallباید love theeتو.
178
575305
3609
و من، پادشاه، تو را دوست خواهم داشت.
09:50
ProsperaProspera: I will plagueطاعون them all, even to roaringسرگیجه.
179
578914
5386
پراسپرو: همه آنها را دچار مصیبت خواهم کردم، حتی با غرش کردن.
09:58
Arielآریل: I have madeساخته شده you madدیوانه.
180
586133
4573
آريل: تو را عصبانی کرده‌ام.
10:08
ProsperaProspera: We are suchچنین stuffچیز as dreamsرویاها are madeساخته شده on.
181
596874
3045
پراسپرو: ما همان چیزهای هستی که رویاها از آن ساخته می‌شوند.
10:11
and our little life is roundedگرد with a sleepبخواب.
182
599919
4211
و زندگی کوچک ما را خواب احاطه کرده است.
10:16
(Musicموسیقی)
183
604130
5325
(موسیقی)
10:21
JTJT: Okay.
184
609455
2850
ج. ت. : بسيار خوب.
10:24
(Applauseتشویق و تمجید)
185
612305
3974
(تشویق)
10:28
So I wentرفتی from theaterتئاتر, doing "The Tempestطوفان"
186
616279
2428
بنابراين از تئاتر رفتم، طوفان را خیلی سالها قبل
10:30
on the stageمرحله in a very low-budgetبودجه ی کم productionتولید
187
618707
2324
با بودجه تولید خیلی پایین روی صحنه
10:33
manyبسیاری yearsسالها agoپیش,
188
621031
1638
برده بودم،
10:34
and I love the playبازی, and I alsoهمچنین think
189
622669
2445
و من این نمایش را خیلی دوست دارم، و همچنین فکر می‌کنم،
10:37
it's Shakespeare'sشکسپیر last playبازی,
190
625114
2024
این آخرین نمایشنامه شکسپیر است،
10:39
and it really lendsقرض می گیرد itselfخودش, as you can see, to cinemaسینما.
191
627138
3680
و واقعاً همانطور که مشاهده می‌کنید، خودش را به سینما قرض می‌دهد.
10:42
But I'm just going to give you a little exampleمثال about
192
630818
2275
اما من فقط میخوام مثال کوچکی را برایتان بزنم درباره‌ی اين
10:45
how one stagesمراحل it in theaterتئاتر
193
633093
2178
که چطور یک نفر نمایش را روی صحنه‌ی تئاتر می‌برد
10:47
and then how one takes that sameیکسان ideaاندیشه or storyداستان
194
635271
4061
و سپس چطور یک نفر همان ایده یا داستان را می‌گیرد و
10:51
and movesحرکت می کند it into cinemaسینما.
195
639332
2992
آن را به سینما می‌برد.
10:54
The ideographایدئولوگ that I talkedصحبت کرد to you about before,
196
642324
3096
واژه مجازی که قبلاً راجع به آن با شما صحبت کردم،
10:57
what is it for "The Tempestطوفان"?
197
645420
2111
برای طوفان چیست؟
10:59
What, if I were to boilجوشیدن it down,
198
647531
2826
چطور می‌شد اگر قرار بود عصاره‌ای از آن را بگیرم،
11:02
would be the one imageتصویر that I could
199
650357
2313
آیا تصویرى بود که من می‌توانستم روی کلاهم
11:04
hangآویزان شدن my hatکلاه on for this?
200
652670
2247
برای این چاپ کنم؟
11:06
And it was the sandشن castleقلعه,
201
654917
2288
و آن قلعه شنی بود،
11:09
the ideaاندیشه of nurtureپرورش دهید versusدر مقابل natureطبیعت,
202
657205
3140
ایده تربیت علیه طبیعت،
11:12
that we buildساختن these civilizationsتمدن ها --
203
660345
2455
که ما این تمدنها را می‌سازیم--
11:14
she speaksصحبت می کند about it at the endپایان, Helenهلن Mirren'sمیرن ProsperaProspera --
204
662800
2955
هلن میرن در نقش پراسپرو، در آخر در این باره صحبت می‌کند--
11:17
we buildساختن them, but underزیر natureطبیعت, underزیر the grandبزرگ tempestطوفان,
205
665755
5473
آنها را می‌سازیم، اما زیر طوفان، زیر طوفان عظیم،
11:23
these cloud-cappedابرقهرمان towersبرج ها, these gorgeousزرق و برق دار palacesکاخ ها will fadeمحو شدن
206
671228
5495
این برجهایی که سر درمیان ابرها دارند، این کاخهای زیبا محو خواهند شد
11:28
and there will -- leaveترک کردن not a rackدندانه دار کردن behindپشت.
207
676723
4223
و هیچ ردی از خود به جای نخواهند گذاشت.
11:32
So in the theaterتئاتر, I startedآغاز شده the playبازی,
208
680946
2629
بنابراین در تئاتر، نمایش را شروع کردم،
11:35
it was a blackسیاه sandشن rakeشن کش, whiteسفید cycسیکس,
209
683575
3062
یک مسير شنی سیاه بود، سیکلوراما(پرده آویزان در تئاتر) سفید،
11:38
and there was a little girlدختر, Mirandaمیراندا, on the horizonافق,
210
686637
2925
و دختر کوچکی در افق بود به اسم میراندا
11:41
buildingساختمان a dripقطره castleقلعه, a sandشن castleقلعه.
211
689562
2668
که قلعه‌ای قطره‌ای ، قلعه‌ای شنی می‌ساخت.
11:44
And as she was there on the edgeلبه - تیزی of that stageمرحله,
212
692230
3440
و در حالیکه او آنجا روی لبه آن صحنه بود
11:47
two stagehandsstagehands all in blackسیاه
213
695670
3361
دو دستیار صحنه سراپا سیاه پوش
11:51
with wateringآبیاری cansقوطی ها ranفرار کرد alongدر امتداد the topبالا
214
699031
4504
با قوطی‌های آبیاری آن بالا به موازات می‌دویدند
11:55
and startedآغاز شده to pourریختن waterاب on the sandشن castleقلعه,
215
703535
4627
و شروع به ریختن آب روی قلعه شنی کردند،
12:00
and the sandشن castleقلعه startedآغاز شده to dripقطره and sinkفرو رفتن,
216
708162
2770
و قلعه‌ی شنی شروع به چکیدن و غرق شدن کرد،
12:02
but before it did,
217
710932
1399
اما قبل از اینکه این اتفاق بیفتد،
12:04
the audienceحضار saw the black-cladسیاه پوشیده stagehandsstagehands.
218
712331
4240
حضار دو دستیار صحنه سیاه‌پوش را دیدند.
12:08
The mediumمتوسط was apparentآشکار. It was banalظریف. We saw it.
219
716571
4587
واسطه معلوم بود. چیز پیش پا افتاده‌ای بود. ما آن را دیدیم.
12:13
But as they startedآغاز شده to pourریختن the waterاب,
220
721158
2983
اما همانطور که شروع به ریختن آب کردند،
12:16
the lightسبک changedتغییر کرد from showingنشان دادن you the black-cladسیاه پوشیده stagehandsstagehands
221
724141
3732
نور تمرکزش را از نشان دادن آن دستیاران صحنه سیاه‌پوش
12:19
to focusingتمرکز, this roughخشن magicشعبده بازي that we do in theaterتئاتر,
222
727873
3314
تغییر داد و تمرکز را سریع روی خود آب گذاشت،
12:23
it focusedمتمرکز شده است right on the waterاب itselfخودش.
223
731187
3553
کار جادویی زمختی که ما در تئاتر انجام می دهیم.
12:26
And all of a suddenناگهانی, the audience'sمخاطبان perspectiveچشم انداز changesتغییرات.
224
734740
4222
و ناگهان دیدگاه حضار تغییر می‌کند.
12:30
It becomesتبدیل می شود something magicallyجادویی largeبزرگ.
225
738962
3506
به چیز بزرگ واقعاً جادویی تبدیل می‌شود.
12:34
It becomesتبدیل می شود the rainstormباران.
226
742468
2632
تبدیل به باد و باران شدید می‌شود.
12:37
The maskedماسک شده actorsبازیگران, the puppeteersعروسک ها, they disappearناپدید می شوند,
227
745100
3644
بازیگران نقابدار وعروسک گردانها همگی ناپدید می‌شوند،
12:40
and the audienceحضار makesباعث می شود that leapجهش into this worldجهان,
228
748744
3200
و مخاطب‌ها راه خود را به داخل این دنیا باز می‌کنند،
12:43
into this imaginaryتخیلی worldجهان of "The Tempestطوفان" actuallyدر واقع happeningاتفاق می افتد.
229
751944
4323
به داخل این دنیا خیالی "طوفان" که در واقع اتفاق می‌افتد.
12:48
Now the differenceتفاوت
230
756267
1429
حالا برسیم به تفاوتی
12:49
when I wentرفتی and did it in the cinemaسینما,
231
757696
2603
که وقتی رفتم و آن را در سینما انجام دادم،
12:52
I startedآغاز شده the actualواقعی movieفیلم سینما
232
760299
2384
فیلم را در واقع با
12:54
with a close-upنزدیک of a sandشن castleقلعه, a blackسیاه sandشن castleقلعه,
233
762683
5282
نمای نزدیک ازقلعه‌ای شنی، یک قلعه شنی سیاه شروع کردم،
12:59
and what cinemaسینما can do is,
234
767965
1838
و این چیزی است که سینما قادر به انجام آن است،
13:01
by usingاستفاده كردن cameraدوربین, perspectiveچشم انداز,
235
769803
3456
با استفاده از دوربین، پرسپکتیو،
13:05
and alsoهمچنین long shotsعکس ها and close-upsنمای نزدیک,
236
773259
2742
و همچنین لانگ شات‌ها (نمای تمام قد) و کلوزآپ‌ها (نمای نزدیک).
13:08
it startedآغاز شده on a close-upنزدیک of the sandشن castleقلعه,
237
776001
2319
با نمای نزدیک از قلعه شنی شروع شد،
13:10
and as it pulledکشیده away,
238
778320
1883
و در حالیکه دور می‌شد،
13:12
you saw that it was a miniatureمینیاتوری sittingنشسته in the palmنخل
239
780203
3034
می‌دیدید که مینیاتوری نشسته در
13:15
of the girl'sدختر handsدست ها.
240
783237
1903
کفِ دستان دختر است.
13:17
And so I could playبازی with the mediumمتوسط,
241
785140
1828
و بنابراین من قادر به بازی کردن با واسطه هستم،
13:18
and why I moveحرکت from one mediumمتوسط to anotherیکی دیگر
242
786968
2952
و به این علت از واسطه‌ای به واسطه‌ی دیگر حرکت می‌کنم
13:21
is to be ableتوانایی to do this.
243
789920
1483
که بتوانم چنین کاری را انجام بدهم.
13:23
Now I'm going to take you to "Spider-Manمرد عنکبوتی."
244
791403
2431
حالا می‌خوام شما را سراغ مرد عنکبوتی ببرم.
13:25
(Musicموسیقی)
245
793834
3836
(موسیقی)
13:56
(Videoویدئو) Peterپیتر Parkerپارکر: ♪ Standingایستاده on the precipiceخرابه,
246
824794
2827
(ویدیو) پیت پارکر: ♪ ایستاده بر لبه پرتگاه،
13:59
I can soarاوج گرفتن away from this. ♪
247
827621
4479
می‌توانم از این، بالا برم. ♪
14:04
JTJT: We're tryingتلاش کن to do everything in liveزنده theaterتئاتر
248
832100
2100
ج. ت. : ما تلاش می‌کنیم در تئاتر زنده هر کاری را که شما
14:06
that you can't do in two dimensionsابعاد
249
834200
1919
قادر به انجام آن در سیستم دو بعدی فیلم و تلویزیون نیستید،
14:08
in filmفیلم and televisionتلویزیون.
250
836119
2784
انجام دهیم.
14:10
PPPP: ♪ Riseبالا آمدن aboveدر بالا yourselfخودت and take controlکنترل. ♪
251
838903
3930
پ. پ. : ♪ برخیز و کنترل اوضاع را بدست بگیر ♪
14:14
Georgeجورج TsypinTsypin: We're looking at Newجدید Yorkیورک from a Spider-Manمرد عنکبوتی pointنقطه of viewچشم انداز.
252
842833
3396
جورج تسیپین: ما به نیویورک از دید یک مرد عنکبوتی نگاه می‌کنیم.
14:18
Spiderعنکبوت Man is not boundمحدود است by gravityجاذبه زمین.
253
846229
2250
مرد عنکبوتی محدودیت جاذبه را ندارد.
14:20
Manhattanمنهتن in the showنشان بده is not boundمحدود است by gravityجاذبه زمین eitherیا.
254
848479
3158
منهتنِ درون نمایش هم از سوی جاذبه محدود نمی‌شود.
14:23
PPPP: ♪ Be yourselfخودت and riseبالا آمدن aboveدر بالا it all. ♪
255
851637
4219
پ. پ.: ♪ خودت باش و علی‌رغم همه اینها بپاخیز. ♪
14:27
Ensembleگروهی: ♪ Sockجوراب! Powپائول! ♪
256
855856
4103
دسته جمعی: ♪ ضربه بزن! منفجر کن! ♪
14:31
Slamاسلم! Scratchخراش! ♪
257
859959
2585
♪ بکوب! بخراش! ♪
14:34
Dannyدنی EzralowEzralow: I don't want you to even think there's a choreographerرقصنده.
258
862544
2201
دنی ازرالو: حتی نمی‌خوام فکر کنید که یک طراح رقص وجود دارد.
14:36
It's realواقعی, what's happeningاتفاق می افتد.
259
864745
1126
واقعی است، اتفاق می‌افتد.
14:37
I preferترجیح می دهند you to see people movingدر حال حرکت,
260
865871
2873
من ترجیح می دهم که آدمها را در حال حرکت ببینم،
14:40
and you're going, "Whoaبله, what was that?"
261
868744
2186
و شما چنین حسی خواهید داشت، "وای، اون چی بود؟"
14:42
(Musicموسیقی)
262
870930
12221
(موسیقی)
14:55
JTJT: If I give enoughکافی movementجنبش in the sculptureمجسمه سازی,
263
883151
2084
ج. ت. : اگر حرکت کافی به این مجسمه بدم،
14:57
and the actorبازیگر movesحرکت می کند theirخودشان headسر, you feel like it's aliveزنده است.
264
885235
3191
و بازیگر سرش را تکان بده، حس می‌کنید که زنده است.
15:00
It's really comicداستان مصور bookکتاب liveزنده. It's a comicداستان مصور bookکتاب comingآینده aliveزنده است.
265
888426
2950
این واقعا کتاب مصور زنده است. کتاب مصوری که جان می‌گیرد.
15:03
(Musicموسیقی)
266
891376
7201
(موسیقی)
15:10
Bonoبونو: They're mythologiesاسطوره ها.
267
898577
1162
بونو: آنها اساطیری هستند.
15:11
They're modernمدرن mythsاسطوره ها, these comicداستان مصور bookکتاب heroesقهرمانان.
268
899739
3626
این قهرمانان کتاب‌‌های مصور، افسانه‌های مدرن هستند.
15:15
PPPP: ♪ They believe. ♪
269
903365
5963
پ. پ. : ♪ آنها باور می‌کنند. ♪
15:21
(Screamsفریاد می زند)
270
909328
3677
(جیغ)
15:25
(Musicموسیقی)
271
913005
5518
(موسیقی)
15:42
(Applauseتشویق و تمجید)
272
930766
2268
(تشویق)
15:45
JTJT: Ohhhhاوههه. What was that?
273
933034
4610
ج. ت. : اوه... اون چی بود؟
15:49
Circusسیرک, rockسنگ 'n''n' rollرول, dramaدرام.
274
937644
2271
سیرک، هیجان، راک اند رول.
15:51
What the hellجهنم are we doing up there on that stageمرحله?
275
939915
2842
ما آن بالا روی صحنه چه غلطی می‌کنیم؟
15:54
Well, one last storyداستان, very quicklyبه سرعت.
276
942757
2662
خب، رسیدیم به آخرین داستان، خیلی زود بگم.
15:57
After I was in that villageدهکده, I crossedعبور کرد the lakeدریاچه,
277
945419
2870
بعد از این که در آن روستا بودم، از دریاچه عبور کردم،
16:00
and I saw that the volcanoآتشفشان was eruptingفوران
278
948289
3089
و دیدم که آتشفشان داشت در سوی دیگر
16:03
on the other sideسمت, Gunungگونونگ Baturبوتور,
279
951378
1753
فوران می‌کرد، گئونونگ باتور،
16:05
and there was a deadمرده volcanoآتشفشان nextبعد to the liveزنده volcanoآتشفشان.
280
953131
3085
و یک آتشفشان خاموش هم کنار آن آتشفشان فعال بود،
16:08
I didn't think I'd be swallowedبلعیده by the volcanoآتشفشان,
281
956216
2021
فکر نمی‌کردم که توسط آن آتشفشان بلعیده شوم،
16:10
and I am here.
282
958237
1586
و من اینجا هستم.
16:11
But it's very easyآسان to climbبالا رفتن up, is it not?
283
959823
3937
اما بالا رفتن خیلی آسان است، اینطور نیست؟
16:15
You holdنگه دارید on to the rootsریشه ها,
284
963760
1585
ریشه‌ها را محکم نگه می‌دارید،
16:17
you put your footپا in the little rocksسنگ ها
285
965345
3200
پاهایتان را روی صخره‌های کوچک می‌گذارید
16:20
and climbبالا رفتن up there, and you get to the topبالا,
286
968545
2582
و بالا می‌روید، و به آن بالا می‌رسید،
16:23
and I was with a good friendدوست who was an actorبازیگر,
287
971127
2290
و من همراه دوست خوبی بودم که بازیگر است،
16:25
and we said, "Let's go up there.
288
973417
2020
و گفتیم، "بزنيم بریم اون بالا.
16:27
Let's see if we can come closeبستن to the edgeلبه - تیزی
289
975437
2048
بیا ببینیم آیا می‌تونیم نزدیک لبه اون
16:29
of that liveزنده volcanoآتشفشان."
290
977485
2136
آتشفشان فعال بشیم."
16:31
And we climbedصعود کرد up and we got to the very topبالا,
291
979621
2852
و ما بالا رفتیم و به نوک آن رسیدیم،
16:34
and we're on the edgeلبه - تیزی, on this precipiceخرابه,
292
982473
2505
و ما روی لبه قرار داریم، روی این پرتگاه،
16:36
Rolandرولاند disappearsناپدید می شود into the sulfurگوگرد smokeدود
293
984978
2413
رولند در داخل دود سولفور در سوی دیگر
16:39
at the volcanoآتشفشان at the other endپایان,
294
987391
1937
آتشفشان محو می‌شود،
16:41
and I'm up there aloneتنها
295
989328
1842
و من آن بالا تنها هستم
16:43
on this incredibleباور نکردنی precipiceخرابه.
296
991170
2736
روی این پرتگاه باورنکردنی.
16:45
Did you hearشنیدن the lyricsمتن ترانه?
297
993906
1621
آیا این ترانه را شنیدید؟
16:47
I'm on the precipiceخرابه looking down
298
995527
2326
من لبه پرتگاه ایستاده‌ام و آن پایین در سمت چپم
16:49
into a deadمرده volcanoآتشفشان to my left.
299
997853
2311
به یک آتشفشان خاموش نگاه می‌کنم.
16:52
To my right is sheerخالص shaleشیل. It's comingآینده off.
300
1000164
3828
سمت راستم فقط سنگ نفت‌زاست. داره به وقوع می‌پیونده.
16:55
I'm in thongsصندل سبک and sarongsسارانگ ها. It was manyبسیاری yearsسالها agoپیش.
301
1003992
3768
سارونگ تنم بود و طناب بهم وصل بود. خیلی سالها پیش بود.
16:59
And no hikingپیاده روی bootsچکمه.
302
1007760
1625
و بدون كفش کوه نوردى.
17:01
And he's disappearedناپدید شد, this madدیوانه Frenchفرانسوی gypsyکولی actorبازیگر,
303
1009385
3959
و او ناپدید شده، این بازیگر کولی فرانسوی دیوانه،
17:05
off in the smokeدود, and I realizeتحقق بخشیدن,
304
1013344
3304
در این همه دود، و تشخیص دادم که
17:08
I can't go back the way that I've come. I can't.
305
1016648
3928
نمی‌توانستم همان راهی را که آمده بودم برگردم. نمی‌توانستم.
17:12
So I throwپرت كردن away my cameraدوربین. I throwپرت كردن away my thongsصندل سبک,
306
1020576
4681
بنابراین دوربینم را دور انداختم و همینطور طناب‌ها را
17:17
and I lookedنگاه کرد at the lineخط straightسر راست in frontجلوی of me,
307
1025257
3229
و به خط مستقیم جلوی رویم نگاه کردم،
17:20
and I got down on all foursچهارم like a catگربه,
308
1028486
3634
و مثل یک گربه چهار دست و پا شدم،
17:24
and I heldبرگزار شد with my kneesزانو to eitherیا sideسمت
309
1032120
3022
و این خط جلویم را از هر طرف
17:27
of this lineخط in frontجلوی of me,
310
1035142
2393
با زانوهایم نگه داشتم،
17:29
for 30 yardsمتری or 30 feetپا, I don't know.
311
1037535
3042
حدود ۳ یا ۱۰ متر بود، یادم نیست.
17:32
The windباد was massivelyبه شدت blowingدمیدن,
312
1040577
2713
باد به طرز وحشتناكى مى‌‌وزيد،
17:35
and the only way I could get to the other sideسمت
313
1043290
3430
و تنها راهى كه مى‌‌توانستم به سوى ديگر برسم اين
17:38
was to look at the lineخط straightسر راست in frontجلوی of me.
314
1046720
2443
بود كه به خط مستقيم پيش رويم نگاه كنم.
17:41
I know you've all been there.
315
1049163
2003
مى‌‌دانم همه شما آنجا بوده‌‌ايد.
17:43
I'm in the crucibleبوته right now.
316
1051166
1973
من الان در مرحله آن امتحان سخت قرار دارم.
17:45
It's my trialآزمایش by fireآتش.
317
1053139
1864
این محاكمه‌‌ی من با آتش است.
17:47
It's my company'sشرکت trialsآزمایش های by fireآتش.
318
1055003
2330
محاكمه‌‌هاى كمپانى من با آتش است.
17:49
We surviveزنده ماندن because our themeموضوع songترانه is "Riseبالا آمدن Aboveدر بالا."
319
1057333
4257
ما نجات خواهيم يافت چون موضوع آهنگ ما "بپا خيز" است.
17:53
Boyپسر fallsسقوط from the skyآسمان, riseبالا آمدن aboveدر بالا.
320
1061590
3141
پسرى كه از آسمان ميفتى، بپا خيز.
17:56
It's right there in the palmنخل of bothهر دو of our handsدست ها,
321
1064731
2414
آنجا درست در كف هر دو دستان ماست،
17:59
of all of my company'sشرکت handsدست ها.
322
1067145
1627
دستان كل كمپانى من.
18:00
I have beautifulخوشگل collaboratorsمشارکت کنندگان, and we as creatorsسازندگان
323
1068772
3568
من دستياران زيبايى دارم، و ما به عنوان خلق‌كننده‌ها
18:04
only get there all togetherبا یکدیگر.
324
1072340
2011
تنها باهم است كه به آنجا مى‌‌رسيم.
18:06
I know you understandفهمیدن that.
325
1074351
2189
می دانم که این را می‌فهمید.
18:08
And you just stayاقامت کردن going forwardرو به جلو,
326
1076540
2425
و شما فقط در حال پيشروى به جلو باقى می‌مانيد،
18:10
and then you see this extraordinaryخارق العاده thing
327
1078965
2641
و سپس شما شاهد اين پديده استثنايى
18:13
in frontجلوی of your eyesچشم ها.
328
1081606
1546
در برابر ديدگانتان خواهيد بود.
18:15
Thank you.
329
1083152
1300
سپاسگذارم.
18:16
(Applauseتشویق و تمجید)
330
1084452
5447
(تشویق)
Translated by Leila Ataei
Reviewed by Sina Pourasgari

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Julie Taymor - Director, designer
Julie Taymor is a film, theater and opera director. She is known for lavish movies such as Frida and for her hit Broadway musicals, The Lion King and Spider-Man: Turn Off the Dark.

Why you should listen

Working in musicals, Shakespeare, film and opera, Julie Taymor is a wildly imaginative and provocative director and designer. She is well known for having translated the film The Lion King to Broadway, a still-running show for which she also designed costumes, masks and puppets -- and won two Tony Awards. (She was the first woman to win a Tony for directing a musical.) She has received multiple awards for her work, and given both MacArthur and Guggenheim fellowships.

In 2005, she worked on a lavish production of Mozart's opera, The Magic Flute, and in 2006 she co-wrote a version of the story of Beowulf, Grendel. Meanwhile, she has developed a fascinating career in the movies. She directed Across the Universe, a romp through the music of the Beatles, Titus, a 1999 adaptation of Shakespeare's Titus Andronicus, and the glorious Frida, the 2002 film about Frida Kahlo for which she received an Oscar nomination. More recently, and most dramatically, Taymor collaborated with musicians from U2 on a Broadway stage version of Marvel Studios' Spider-Man.

More profile about the speaker
Julie Taymor | Speaker | TED.com

Data provided by TED.

This site was created in May 2015 and the last update was on January 12, 2020. It will no longer be updated.

We are currently creating a new site called "eng.lish.video" and would be grateful if you could access it.

If you have any questions or suggestions, please feel free to write comments in your language on the contact form.

Privacy Policy

Developer's Blog

Buy Me A Coffee