ABOUT THE SPEAKER
JR - Street artist
With a camera, a dedicated wheatpasting crew and the help of whole villages and favelas, 2011 TED Prize winner JR shows the world its true face.

Why you should listen

Working anonymously, pasting his giant images on buildings, trains and bridges, the often-guerrilla artist JR forces us to see each other. Traveling to distant, often dangerous places -- the slums of Kenya, the favelas of Brazil -- he infiltrates communities, befriending inhabitants and recruiting them as models and collaborators. He gets in his subjects’ faces with a 28mm wide-angle lens, resulting in portraits that are unguarded, funny, soulful, real, that capture the sprits of individuals who normally go unseen. The blown-up images pasted on urban surfaces -– the sides of buses, on rooftops -- confront and engage audiences where they least expect it. Images of Parisian thugs are pasted up in bourgeois neighborhoods; photos of Israelis and Palestinians are posted together on both sides of the walls that separate them.


JR's gained widespread attention for his project, "Women Are Heroes," which depicted women "dealing with the effects of war, poverty, violence, and oppression” from Rio de Janeiro, Phnom Penh and Delhi to several cities in Africa. His TED Prize wish opened an even wider lens on the world. With the prize, he launched INSIDE OUT -- a global participatory art project. INSIDE OUT invites everyone to share their portrait and transform messages of personal identity into public art.

More profile about the speaker
JR | Speaker | TED.com
TED2011

JR: My wish: Use art to turn the world inside out

آرزوی جِی آر، برنده ی جایزه ی TED: هنر را برای تغییر دنیا به کار ببرید

Filmed:
3,222,478 views

جی آر، یک هنرمند خیابانی تقریبا ناشناس فرانسوی، با دوربینش چهره ی واقعی دنیا رو با چسباندن عکس های صورت های آدم ها به روی یک بوم نقاشی بسیار بزرگ نمایش می ده. او در کنفرانس TED2011 آرزوی بی پروایش رو بیان می کنه: که از هنر برای تغییر دنیا از درون استفاده بشه. با کارهای او بیشتر آشنا شوید و با مراجعه به این سایت ببینید چگونه می توانید به این پروژه ملحق بشوید. insideoutproject.net
- Street artist
With a camera, a dedicated wheatpasting crew and the help of whole villages and favelas, 2011 TED Prize winner JR shows the world its true face. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:15
Two weeksهفته ها agoپیش I was in my studioاستودیو in Parisپاریس,
0
0
3000
دو هفته پیش من در استودیو خودم در پاریس بودم
00:18
and the phoneتلفن rangزنگ زد and I heardشنیدم,
1
3000
2000
و تلفن زنگ زد و گفت:
00:20
"Hey, JRJR,
2
5000
2000
"هی! جی آر،
00:22
you wonبرنده شد the TEDTED Prizeجایزه 2011.
3
7000
2000
تو جایزه تد 2011 رو بردی.
00:24
You have to make a wishآرزو کردن to saveصرفه جویی the worldجهان."
4
9000
3000
تو باید یک يك آرزو براى نجات جهان بكنى."
00:27
I was lostکم شده.
5
12000
2000
من گیج شده بودم.
00:29
I mean, I can't saveصرفه جویی the worldجهان. Nobodyهيچ كس can.
6
14000
3000
من نمی تونستم دنیا رو نجات بدم , هیچ کس نمی تونه.
00:32
The worldجهان is fuckedدمار از روزگارمان درآورد up.
7
17000
2000
دنیا به گند کشیده شده.
00:34
Come on, you have dictatorsدیکتاتورها rulingحاکم the worldجهان,
8
19000
2000
کوتاه بیا، دیکتاتورها دارند جهان رو اداره می کنند،
00:36
populationجمعیت is growingدر حال رشد by millionsمیلیون ها نفر,
9
21000
2000
جمعیت داره میلیونی رشد می کنه،
00:38
there's no more fishماهی in the seaدریا,
10
23000
2000
دیگه هیچ ماهی اى تو دريا نيست،
00:40
the Northشمال Poleقطب is meltingذوب شدن
11
25000
2000
قطب شمال داره آب می شه،
00:42
and as the last TEDTED Prizeجایزه winnerبرنده said,
12
27000
2000
و همانطور كه برنده جايزه سال قبل هم گفت،
00:44
we're all becomingتبدیل شدن به fatچربی.
13
29000
2000
همه ما داریم چاق میشیم.
00:46
(Laughterخنده)
14
31000
2000
(خنده حضار)
00:48
Exceptبجز maybe Frenchفرانسوی people.
15
33000
2000
البته شاید به جز مردم فرانسه.
00:50
Whateverهر چه.
16
35000
2000
حالا هر چى.
00:52
So I calledبه نام back
17
37000
2000
خوب من دوباره زنگ زدم
00:54
and I told her,
18
39000
2000
و به او گفتم:
00:56
"Look, Amyامی,
19
41000
2000
"ببین، امى
00:58
tell the TEDTED guys I just won'tنخواهد بود showنشان بده up.
20
43000
2000
به همكارات در تد بگو که من نمیام.
01:00
I can't do anything to saveصرفه جویی the worldجهان."
21
45000
2000
من برای نجات جهان كارى نمی تونم بکنم.
01:02
She said, "Hey, JRJR,
22
47000
2000
او گفت: "هی، جی آر
01:04
your wishآرزو کردن is not to saveصرفه جویی the worldجهان, but to changeتغییر دادن the worldجهان."
23
49000
3000
آرزوى تو براى نجات دنيا نيست، بلكه براى تغيير اونه."
01:07
"Oh, all right."
24
52000
2000
"اوه، بسيار خوب."
01:09
(Laughterخنده)
25
54000
2000
( خنده حضار )
01:11
"That's coolسرد."
26
56000
2000
"اين خوبه"
01:13
I mean, technologyتکنولوژی, politicsسیاست, businessکسب و کار
27
58000
3000
منظورم اینه که تکنولوژی، سیاست، كسب و كار
01:16
do changeتغییر دادن the worldجهان --
28
61000
2000
دنيا رو تغيير مى دهند--
01:18
not always in a good way, but they do.
29
63000
2000
البته هميشه اين تغيير مطلوب نيست، اما در هر صورت تغيير مى دهند.
01:20
What about artهنر?
30
65000
2000
در مورد هنر چطور؟
01:22
Could artهنر changeتغییر دادن the worldجهان?
31
67000
3000
آیا هنر می تونه دنیا رو تغییر بده؟
01:26
I startedآغاز شده when I was 15 yearsسالها oldقدیمی.
32
71000
2000
من از وقتی که 15 ساله بودم کارم رو شروع کردم.
01:28
And at that time, I was not thinkingفكر كردن about changingتغییر دادن the worldجهان.
33
73000
3000
و آن زمان، من درباره تغییر دادن جهان فکر نمی کردم؛
01:31
I was doing graffitiنقاشی های دیواری --
34
76000
2000
من ديوارنگارى مى كردم--
01:33
writingنوشتن my nameنام everywhereدر همه جا,
35
78000
2000
همه جا اسم خودم رو می نوشتم،
01:35
usingاستفاده كردن the cityشهر as a canvasبوم.
36
80000
3000
از شهر به عنوان بوم نقاشی استفاده می کردم.
01:39
I was going in the tunnelsتونل ها of Parisپاریس,
37
84000
2000
اين كار رو در تونلهای پاریس انجام مى دادم،
01:41
on the rooftopsپشت بام ها with my friendsدوستان.
38
86000
3000
با دوستانم بر روی پشت بامها می رفتم.
01:44
Eachهر یک tripسفر was an excursionگشت و گذار,
39
89000
2000
هربار که می رفتیم مثل یک گردش بود،
01:46
was an adventureماجرا.
40
91000
2000
مثل یک ماجراجویی بود.
01:48
It was like leavingترک our markعلامت on societyجامعه,
41
93000
2000
مثل این بود كه داريم نشان خودمان رو در جامعه به جا مي گذاشتيم،
01:50
to say, "I was here," on the topبالا of a buildingساختمان.
42
95000
3000
تا بر روی بام یک ساختمان بگم: "من اينجا بودم."
01:54
So when I foundپیدا شد a cheapارزان cameraدوربین on the subwayمترو,
43
99000
3000
بنابراين وقتى يك دوربين ارزان قيمت رو در مترو پيدا كردم
01:57
I startedآغاز شده documentingمستندسازی those adventuresماجراهای with my friendsدوستان
44
102000
4000
شروع به ثبت اون ماجراجویی ها با دوستانم کردم
02:01
and gaveداد them back as photocopiesفتوکپی ها --
45
106000
3000
و آنها رو به صورت فوتوکپی کوچک بهشان برمی گردوندم--
02:04
really smallکوچک photosعکس ها just that sizeاندازه.
46
109000
3000
عکس های خیلی کوچک به اين اندازه.
02:12
That's how, at 17 yearsسالها oldقدیمی,
47
117000
2000
در سن ١٧ سالگى، به اين شكل
02:14
I startedآغاز شده pastingچسباندن them.
48
119000
2000
شروع به چسباندن اونها كردم.
02:16
And I did my first "expoنمایشگاه deد rueغم و اندوه,"
49
121000
2000
و برای اولین بار یک expo de rue رو راه انداختم،
02:18
whichکه meansبه معنای sidewalkپیاده رو galleryآلبوم عکس.
50
123000
2000
که به معنی گالری در کنار خیابان هست.
02:20
And I framedفریم it with colorرنگ
51
125000
3000
و قاب اون رو با رنگ درست مى كردم
02:23
so you would not confuseاشتباه it with advertisingتبلیغات.
52
128000
3000
تا با تبليغات اشتباه گرفته نشه.
02:28
I mean, the city'sشهرستان the bestبهترین galleryآلبوم عکس I could imagineتصور کن.
53
133000
3000
منظورم اینه که شهر، بهترین گالری بود که می تونستم تصورش رو بکنم.
02:31
I would never have to make a bookکتاب and then presentحاضر it to a galleryآلبوم عکس
54
136000
3000
هرگز نیاز نبود تا یک کتاب درست کنم و بعد اون رو به يك گالرى ارائه بدم
02:34
and let them decideتصميم گرفتن
55
139000
2000
و منتظر تصميم اونها باشم
02:36
if my work was niceخوب enoughکافی to showنشان بده it to people.
56
141000
2000
که ایا کار من خوب هست که بشه اون رو برای نمایش عموم گذاشت.
02:38
I would controlکنترل it directlyبه طور مستقیم with the publicعمومی
57
143000
3000
خودم به طور مستقیم در خيابان کارها رو با جامعه
02:41
in the streetsخیابان ها.
58
146000
3000
كنترل مى كردم.
02:44
So that's Parisپاریس.
59
149000
2000
خوب اينجا پاریسه.
02:46
I would changeتغییر دادن --
60
151000
2000
من عنوان نمايشگاه رو
02:48
dependingبستگی دارد on the placesمکان ها I would go --
61
153000
2000
با توجه به مكانى كه مى خواستم برم
02:50
the titleعنوان of the exhibitionنمایشگاه.
62
155000
2000
تغيير مى دادم.
02:52
That's on the Champs-Elyseesشانزه لیزه.
63
157000
2000
اين در خیابان شانزلیزه است.
02:54
I was quiteکاملا proudمغرور of that one.
64
159000
2000
من واقعا به اين یکی افتخار مى كنم.
02:56
Because I was just 18
65
161000
2000
آخه فقط 18 سال داشتم
02:58
and I was just up there on the topبالا of the Champs-Elyseesشانزه لیزه.
66
163000
2000
ومن اون بالا بودم بر بالای شانزلیزه.
03:00
Then when the photoعکس left,
67
165000
2000
خوب وقتی که عکس ها برداشته شد
03:02
the frameفریم was still there.
68
167000
2000
هنور قابش اونجا باقى مونده.
03:04
(Laughterخنده)
69
169000
2000
(خنده حضار)
03:06
Novemberنوامبر 2005:
70
171000
2000
نوامبر 2005:
03:08
the streetsخیابان ها are burningسوزش.
71
173000
2000
خیابانها در آتش مى سوزند.
03:10
A largeبزرگ waveموج of riotsشورش
72
175000
2000
موج عظیمی از شورشى ها
03:12
had brokenشکسته شده into the first projectsپروژه ها of Parisپاریس.
73
177000
3000
در خیبابان های پاریس به راه افتاد.
03:16
Everyoneهر کس was gluedچسب to the TVتلویزیون,
74
181000
2000
همه به تلویزیون خيره بودند،
03:18
watchingتماشا کردن disturbingمزاحم, frighteningترسناک imagesتصاویر
75
183000
4000
و صحنه های آزاردهنده و ترسناک را
03:22
takenگرفته شده from the edgeلبه - تیزی of the neighborhoodمحله.
76
187000
3000
كه از گوشه و كنار محله ها گرفته شده بود تماشا میکردند.
03:26
I mean, these kidsبچه ها, withoutبدون controlکنترل,
77
191000
3000
یعنی این بچه ها، بدون کنترل
03:29
throwingپرتاب کردن Molotovمولوتف cocktailsکوکتل ها,
78
194000
2000
كوكتل مولوتف پرتاب می کردند
03:31
attackingهجوم بردن the copsپلیس and the firemenآتش نشانان,
79
196000
2000
به پلیس ها و اتشنشانها حمله می کردند
03:33
lootingغارت everything they could in the shopsمغازه ها.
80
198000
2000
هر چى كه می تونستند از فروشگاه ها غارت می کردند.
03:35
These were criminalsجنایتکاران, thugsاراذل و اوباش, dangerousخطرناک است,
81
200000
3000
اینها آدم هاى مجرم، کلاه بردار و خطرناک بودند كه
03:38
destroyingاز بین بردن theirخودشان ownخودت environmentمحیط.
82
203000
3000
منطقه خودشون رو می گرفتند.
03:41
And then I saw it -- could it be possibleامکان پذیر است? --
83
206000
3000
و بعد من این رو دیدم -- آیا چنين چيزى ممکن است؟--
03:44
my photoعکس on a wallدیوار
84
209000
3000
عکس من روی یک دیوار
03:47
revealedنشان داد by a burningسوزش carماشین --
85
212000
3000
با یک ماشین در حال سوختن به نمایش درآمده بود--
03:50
a pastingچسباندن I'd doneانجام شده a yearسال earlierقبلا --
86
215000
2000
عكسى که یک سال جلوتر چسبانده بودم--
03:52
an illegalغیر مجاز one -- still there.
87
217000
3000
یکی از (پوسترهای) غیر قانونی-- هنوز اونجا بود.
03:55
I mean, these were the facesچهره ها of my friendsدوستان.
88
220000
2000
منظورم اینه که, این صورت دوستان من بود.
03:57
I know those guys.
89
222000
2000
اون افراد رو می شناختم.
03:59
All of them are not angelsفرشتگان,
90
224000
2000
هيچ كدام از اونا فرشته نبودند،
04:01
but they're not monstersهیولا eitherیا.
91
226000
3000
ولی هیولا هم نبودند.
04:05
So it was kindنوع of weirdعجیب و غریب to see
92
230000
2000
در نتیجه یک جورهایی عجیب بود که
04:07
those imagesتصاویر and those eyesچشم ها stareخیره شدن back at me throughاز طریق a televisionتلویزیون.
93
232000
4000
اون تصاویر رو ببینی و اون چشمهایی که از تلویزیون به من زل زده بودند.
04:11
So I wentرفتی back there
94
236000
2000
در نتیجه من اونجا برگشتم
04:13
with a 28 mmمیلیمتر lensلنز.
95
238000
3000
با یک لنز 28 میلیمتری.
04:16
It was the only one I had at that time.
96
241000
2000
این تنها چیزی بود که اون زمان داشتم.
04:18
But with that lensلنز,
97
243000
2000
ولی با اون لنز
04:20
you have to be as closeبستن as 10 inchesاینچ from the personفرد.
98
245000
3000
شما باید تا فاصله ١٠ اینچی از فرد می ایستادى.
04:23
So you can do it only with theirخودشان trustاعتماد.
99
248000
3000
در نتیجه فقط در صورتی می توانستی این کار را بکنی که اعتمادشون رو جلب کنی.
04:26
So I tookگرفت fullپر شده portraitsپرتره of people from Leلو Bosquetبسکت.
100
251000
4000
بعد من چند تا تصویر از مردم Le Bosquet گرفتم.
04:30
They were makingساخت scaryترسناک facesچهره ها
101
255000
2000
آنها از خودشون شکلک در می آوردن
04:32
to playبازی the caricatureکاریکاتور of themselvesخودشان.
102
257000
3000
تا کاریکاتور خودشون رو بسازند.
04:47
And then I pastedجاذبه hugeبزرگ postersپوسترها everywhereدر همه جا
103
272000
3000
و بعد من پوسترهای بزرگ اونها رو همه جا چسبوندم
04:50
in the bourgeoisبورژوازی areaمنطقه of Parisپاریس
104
275000
2000
در مناطق طبقه متوسط در پاریس
04:52
with the nameنام, ageسن, even buildingساختمان numberعدد
105
277000
3000
همراه با اسم سن و حتی شماره ساختمان این افراد.
04:55
of these guys.
106
280000
3000
همراه با اسم سن و حتی شماره ساختمان این افراد.
05:04
A yearسال laterبعد,
107
289000
2000
یک سال بعد
05:06
the exhibitionنمایشگاه was displayedنمایش داده in frontجلوی of the cityشهر hallسالن of Parisپاریس.
108
291000
3000
نمایشگاه در جلوی تالار شهر پاریس برگزار شد
05:09
And we go from thugدزد imagesتصاویر,
109
294000
3000
و عكس هاى گرفته شده توسط ما
05:12
who'veچه کسی been stolenبه سرقت رفته and distortedتحریف شده by the mediaرسانه ها,
110
297000
3000
همونایی که توسط رسانه ها دزدیده و دستکاری شده بودند
05:15
who'sچه کسی است now proudlyبا افتخار takingگرفتن over his ownخودت imageتصویر.
111
300000
3000
همون (افراد) با افتخار کنار عکسشاون ایستاده بودند.
05:18
That's where I realizedمتوجه شدم
112
303000
2000
اینجا بود که من به قدرت
05:20
the powerقدرت of paperکاغذ and glueچسب.
113
305000
3000
چسب و کاغذ پی بردم.
05:30
So could artهنر changeتغییر دادن the worldجهان?
114
315000
3000
خوب آیا هنر می تونه دنیا رو تغییر بده؟
05:33
A yearسال laterبعد,
115
318000
2000
یک سال بعد
05:35
I was listeningاستماع to all the noiseسر و صدا
116
320000
2000
من هياهوى خاورميانه رو
05:37
about the Middleمیانه Eastشرق conflictدرگیری.
117
322000
2000
دنبال مى كردم.
05:39
I mean, at that time, trustاعتماد me,
118
324000
2000
در اون زمان، باور كنيد
05:41
they were only referringاشاره to the Israeliاسرائیلی and Palestinianفلسطینی conflictدرگیری.
119
326000
2000
آنها فقط به درگیری اسرائیل و فلسطین اشاره می کردند.
05:43
So with my friendدوست Marcoمارکو,
120
328000
2000
در نتیجه من و دوستم مارکو تصمیم گرفیم که به اونجا بریم
05:45
we decidedقرار بر این شد to go there
121
330000
2000
در نتیجه من و دوستم مارکو تصمیم گرفیم که به اونجا بریم
05:47
and see who are the realواقعی Palestiniansفلسطینی ها and who are the realواقعی Israelisاسرائیلی ها.
122
332000
3000
و ببینیم که فلسطینی های واقعی کی هستند و اسرائیلی های واقعی کی هستند؟
05:50
Are they so differentناهمسان?
123
335000
2000
آیا خیلی با هم متفاوتند؟
05:52
When we got there, we just wentرفتی in the streetخیابان,
124
337000
3000
وقتی به اونجا رسیدیم , به خیابون ها رفتیم
05:55
startedآغاز شده talkingصحبت کردن with people everywhereدر همه جا,
125
340000
3000
و همه جا شروع به گفتگو با مردم کردیم
05:58
and we realizedمتوجه شدم that things were a bitبیت differentناهمسان
126
343000
2000
و متوجه شديم كه اوضاع يك مقدار تفاوت داره با
06:00
from the rhetoricلفاظی we heardشنیدم in the mediaرسانه ها.
127
345000
3000
اون بيانيه هايى كه در رسانه ها مى شنيديم.
06:03
So we decidedقرار بر این شد to take portraitsپرتره
128
348000
2000
در نتیجه ما تصمیم گرفتیم که تصاویری از فلسطینی ها و اسرائیلی هايى تهیه کنیم
06:05
of Palestiniansفلسطینی ها and Israelisاسرائیلی ها
129
350000
2000
در نتیجه ما تصمیم گرفتیم که تصاویری از فلسطینی ها و اسرائیلی هايى تهیه کنیم
06:07
doing the sameیکسان jobsشغل ها --
130
352000
2000
که شغل یکسانی دارند--
06:09
taxi-driverراننده تاکسی, lawyerوکیل, cooksآشپز.
131
354000
3000
راننده تاکسى , وکیل , آشپز.
06:13
Askedپرسید: them to make a faceصورت as a signامضا کردن of commitmentتعهد.
132
358000
3000
و از اونا خواستیم که ژستى بگيرند كه بيانگر تعهد باشه.
06:16
Not a smileلبخند -- that really doesn't tell
133
361000
2000
بدون هیچ لبخندی-- که در حقیقت نشون نمیده که کی هستی و چه حسی داری.
06:18
about who you are and what you feel.
134
363000
2000
بدون هیچ لبخندی-- که در حقیقت نشون نمیده که کی هستی و چه حسی داری.
06:20
They all acceptedپذیرفته شده
135
365000
2000
همه اونا قبول کردند
06:22
to be pastedجاذبه nextبعد to the other.
136
367000
3000
تا عکسشون در کنار هم چسبانده بشه.
06:25
I decidedقرار بر این شد to pasteچسباندن
137
370000
2000
من تصمیم گرفتم که در 8 شهر اسرائیلی و فلسطینی اونها رو بچسبونم
06:27
in eightهشت Israeliاسرائیلی and Palestinianفلسطینی citiesشهرها
138
372000
4000
من تصمیم گرفتم که در 8 شهر اسرائیلی و فلسطینی اونها رو بچسبونم
06:31
and on bothهر دو sidesدو طرف of the wallدیوار.
139
376000
3000
و در هر دو طرف دیوار.
06:34
We launchedراه اندازی شد the biggestبزرگترین illegalغیر مجاز artهنر exhibitionنمایشگاه ever.
140
379000
3000
ما بزرگترین نمایشگاه هنری غیرقانونی تاكنون رو راه انداختیم.
06:37
We calledبه نام the projectپروژه Faceصورت 2 Faceصورت.
141
382000
3000
ما اسم این پروژه رو چهره به چهره گذاشتیم.
06:40
The expertsکارشناسان said, "No way.
142
385000
3000
متخصصین مى گفتند: "امكان نداره
06:43
The people will not acceptقبول کردن.
143
388000
3000
مردم این را قبول نمی کنند.
06:46
The armyارتش will shootشلیک you, and Hamasحماس will kidnapآدم ربایی you."
144
391000
2000
ارتش به شما تیراندازى می كنه و حماس شما رو گروگان مى گيره.
06:48
We said, "Okay, let's try and pushفشار دادن as farدور as we can."
145
393000
3000
ما گفتیم: "خوب، بیایم سعی کنیم و تا اوجا که می تونیم جلو بریم.
06:52
I love the way that people will askپرسیدن me,
146
397000
2000
من عاشق اين سوال مردم بودم كه مى پرسيدند
06:54
"How bigبزرگ will my photoعکس be?"
147
399000
2000
"عکس من چقدر بزرگ خواهد بود؟"
06:56
"It will be as bigبزرگ as your houseخانه."
148
401000
3000
"به اندازه خونه شما بزرگ خواهد بود."
06:59
When we did the wallدیوار, we did the Palestinianفلسطینی sideسمت.
149
404000
3000
وقتى كه ديوار رو انجام مى داديم، طرف فلسطينى رو كار كرديم.
07:02
So we arrivedوارد شد with just our laddersنردبان
150
407000
2000
بنابراين فقط نردبان با خودمون آورديم
07:04
and we realizedمتوجه شدم that they were not highبالا enoughکافی.
151
409000
2000
بعد فهميديم كه اونها به اندازه كافى بلند نيستند.
07:06
And so Palestiniansفلسطینی ها guys say,
152
411000
2000
و بعد افراد فلسطینی گفتند
07:08
"Calmآرام down. No wait. I'm going to find you a solutionراه حل."
153
413000
3000
"آروم باش. معطل نشو. من یک راه حل برای شما پیدا می کنم."
07:11
So he wentرفتی to the Churchکلیسا of Nativityتولدت مبارک
154
416000
3000
او به کلیسای محل تولد عیسی رفت
07:14
and broughtآورده شده back an oldقدیمی ladderنردبان
155
419000
2000
و یک نردبان با خودش آورد
07:16
that was so oldقدیمی that it could have seenمشاهده گردید Jesusعیسی beingبودن bornبدنیا آمدن.
156
421000
3000
که آنقدر کهنه بود که احتمالا تولد عیسی رو هم دیده بود.
07:19
(Laughterخنده)
157
424000
2000
(خنده حضار)
07:21
We did Faceصورت 2 Faceصورت with only sixشش friendsدوستان,
158
426000
3000
ما پروژه چهره تو چهره رو فقط با 6 دوست
07:24
two laddersنردبان, two brushesبرس,
159
429000
3000
دو نردبان , دو برس
07:27
a rentedاجاره کرد carماشین, a cameraدوربین
160
432000
2000
یک ماشین اجاره ای , یک دوربین
07:29
and 20,000 squareمربع feetپا of paperکاغذ.
161
434000
3000
و بیست هزار فوت مربع از کاغذ
07:32
We had all sortsانواع of help
162
437000
2000
ما هر نوع كمكى از انواع آدم ها
07:34
from all walksپیاده روی می کند of life.
163
439000
3000
با زندگى هاى متفاوت مى گرفتيم.
07:39
Okay, for exampleمثال, that's Palestineفلسطین.
164
444000
2000
خب، به عنوان مثال، اینجا فلسطینه.
07:41
We're in Ramallahرام الله right now.
165
446000
2000
ما اينجا در رام الله هستیم.
07:43
We're pastingچسباندن portraitsپرتره --
166
448000
2000
و داریم تصاویر رو می چسبانیم--
07:45
so bothهر دو portraitsپرتره in the streetsخیابان ها in a crowdedشلوغ است marketبازار.
167
450000
2000
خب هر دو صحنه در خيابان با يك بازار شلوغ هست.
07:47
People come around us and startشروع کن askingدرخواست,
168
452000
3000
مردم دور و بر ما مى آمدند و مى پرسيدند:
07:50
"What are you doing here?"
169
455000
2000
"شما دارید اینجا چه کار می کنید؟"
07:52
"Oh, we're actuallyدر واقع doing an artهنر projectپروژه
170
457000
2000
"اوه ما در حقیقت در حال انجام یک پروژه هنری هستیم
07:54
and we are pastingچسباندن an Israeliاسرائیلی and a Palestinianفلسطینی doing the sameیکسان jobکار.
171
459000
3000
و عکسهای يك اسرائیلی و یک فلسطینینی که شغل مشابه دارند رو کنار هم قرار میدیم.
07:57
And those onesآنهایی که are actuallyدر واقع two taxi-driversراننده تاکسی."
172
462000
3000
و اينها كه مىبينيد در حقیقت دو نفرراننده تاکسی هستند."
08:00
And then there was always a silenceسکوت.
173
465000
3000
و بعد از اون همیشه یک سکوت بود.
08:03
"You mean you're pastingچسباندن an Israeliاسرائیلی faceصورت --
174
468000
3000
منظورت این است که داری یک صورت اسرائیلی می چسبانی--
08:06
doing a faceصورت -- right here?"
175
471000
2000
و اون صورت رو اینجا می زنی؟"
08:08
"Well, yeah, yeah, that's partبخشی of the projectپروژه."
176
473000
3000
"خوب، آره آره، این بخشى از پروژه هست.
08:11
And I would always leaveترک کردن that momentلحظه,
177
476000
2000
و در این موقع من همیشه ترک می کردم،
08:13
and we would askپرسیدن them,
178
478000
2000
و ازشون می پرسیدم
08:15
"So can you tell me who is who?"
179
480000
3000
"حالا می تونید به من بگید كدوم يكى كيه؟"
08:18
And mostاکثر of them couldn'tنمی توانستم say.
180
483000
2000
و اکثرشون نمی تونستن تشخيص بدن.
08:20
(Applauseتشویق و تمجید)
181
485000
6000
"تشویق"
08:26
We even pastedجاذبه on Israeliاسرائیلی militaryنظامی towersبرج ها,
182
491000
3000
ما حتی روى برجهای ارتش اسرائيل هم می چسباندیم،
08:29
and nothing happenedاتفاق افتاد.
183
494000
2000
و هيچ اتفاقى نيفتاد.
08:31
When you pasteچسباندن an imageتصویر, it's just paperکاغذ and glueچسب.
184
496000
3000
وقتی یک عکس رو می چسبونید، تنها عکس و چسبه.
08:34
People can tearاشک it, tagبرچسب on it, or even peeادرار on it --
185
499000
3000
مردم می تونند پاره اش کنند، روش علامت بزنند، یا حتی روش ادرار کنند--
08:37
some are a bitبیت highبالا for that, I agreeموافق --
186
502000
2000
البته موافقم، بعضی از اونها ارتفاعش یکم زیاده برای این کار--
08:39
but the people in the streetخیابان,
187
504000
2000
ولی مردم در خیابون
08:41
they are the curatorتعميرگاه.
188
506000
2000
متصدی اونها هستند.
08:43
The rainباران and the windباد will take them off anywayبه هر حال.
189
508000
2000
باران و باد در هر صورت آنها را از جا می کند.
08:45
They are not meantبه معنای to stayاقامت کردن.
190
510000
2000
قرار نیست که همیشه اونجا بمانند.
08:47
But exactlyدقیقا fourچهار yearsسالها after,
191
512000
3000
ولی دقیقا چهار سال بعد
08:50
the photosعکس ها, mostاکثر of them are still there.
192
515000
3000
عکس ها، بیشترشان همان جا مانده اند.
08:53
Faceصورت 2 Faceصورت demonstratedنشان داده شده
193
518000
2000
پروژه چهره به چهره به ما نشون داد
08:55
that what we thought impossibleغیرممکن است was possibleامکان پذیر است --
194
520000
3000
که چیزی که غیرممکن به نظر میرسید عملا ممکن بود--
08:58
and, you know what, even easyآسان.
195
523000
2000
و می دونید چیه، خیلی هم راحت بود.
09:00
We didn't pushفشار دادن the limitحد;
196
525000
2000
ما از حد و مرز نگذشتیم،
09:02
we just showedنشان داد that they were furtherبیشتر than anyoneهر کسی thought.
197
527000
3000
فقط نشان دادیم که از آنچه هرکس فکرش را می کرد جلوتر رفتیم.
09:07
In the Middleمیانه Eastشرق, I experiencedبا تجربه my work
198
532000
2000
در خاور میانه، من کارم را در جاهایی ارائه کردم
09:09
in placesمکان ها withoutبدون [manyبسیاری] museumsموزه ها.
199
534000
2000
که موزه زیادی نداشتند.
09:11
So the reactionsواکنش ها in the streetخیابان
200
536000
3000
خب این رویکرد من در خیابون
09:14
were kindنوع of interestingجالب هست.
201
539000
2000
یک جورهایی جالب بود.
09:16
So I decidedقرار بر این شد to go furtherبیشتر in this directionجهت
202
541000
2000
در نتیجه تصمیم گرفتم که در همین مسیر به جلو بروم
09:18
and go in placesمکان ها where there were zeroصفر museumsموزه ها.
203
543000
4000
و به مکان هایی بروم که هیچی موزه نداشتند.
09:24
When you go in these developingدر حال توسعه societiesجوامع,
204
549000
3000
وقتی به این جامعه های در حال توسعه می روید
09:27
womenزنان are the pillarsستون ها of theirخودشان communityجامعه,
205
552000
3000
زنها رکن اصلی اجتماعشان هستند
09:30
but the menمردان are still the onesآنهایی که holdingبرگزاری the streetsخیابان ها.
206
555000
3000
ولی هنوز این مردها هستند که خیابون ها رو در دست دارند.
09:33
So we were inspiredالهام گرفته to createايجاد كردن a projectپروژه
207
558000
3000
در نتیجه ما ترغیب شدیم که یک پروژه رو کلید بزنیم
09:36
where menمردان will payپرداخت tributeاحترام to womenزنان
208
561000
3000
که در اون مردها با چسباندن عکس های زنها
09:39
by postingپست کردن theirخودشان photosعکس ها.
209
564000
3000
به دیوار از اونها ستایش می کنند.
09:42
I calledبه نام that projectپروژه Womenزنان Are Heroesقهرمانان.
210
567000
4000
من اسم این پروژه رو گذاشتم: زنها قهرمانند.
09:46
When I listenedگوش داد to all the storiesداستان ها
211
571000
2000
وقتی که به همه داستانها گوش دادم
09:48
everywhereدر همه جا I wentرفتی on the continentsقاره ها,
212
573000
2000
هرجا که در قاره ها رفتم
09:50
I couldn'tنمی توانستم always understandفهمیدن
213
575000
2000
هیچ وقت نمی تونستم شرایط پیچیده ی
09:52
the complicatedبغرنج circumstancesشرایط of theirخودشان conflictدرگیری.
214
577000
3000
ناشی از مناقشات رو بفهمم،
09:55
I just observedمشاهده شده.
215
580000
3000
فقط ناظر بودم.
09:58
Sometimesگاهی there was no wordsکلمات,
216
583000
3000
بعضی وقتها هیچ واژه ای نبود
10:01
no sentenceجمله, just tearsاشک ها.
217
586000
3000
هیچ جمله ای نبود، فقط اشک بود.
10:04
I just tookگرفت theirخودشان picturesتصاویر
218
589000
3000
من فقط از آنها عکس می گرفتم
10:07
and pastedجاذبه them.
219
592000
3000
و اونها رو می چسبوندم.
10:11
Womenزنان Are Heroesقهرمانان tookگرفت me around the worldجهان.
220
596000
3000
پروژه زنها قهرمانند من را به دور دنیا کشاند.
10:14
Mostاکثر of the placesمکان ها I wentرفتی to,
221
599000
2000
بیشتر جاهایی که رفتم
10:16
I decidedقرار بر این شد to go there
222
601000
2000
به این دلیل تصمیم گرفتم برم
10:18
because I've heardشنیدم about it throughاز طریق the mediaرسانه ها.
223
603000
2000
چون از طریق رسانه ها راجع به اونها شنیده بودم.
10:20
So for exampleمثال, in Juneژوئن 2008,
224
605000
2000
مثلا در ژوئن 2008،
10:22
I was watchingتماشا کردن TVتلویزیون in Parisپاریس,
225
607000
2000
در پاریس مشغول تماشای تلویزیون بودم
10:24
and then I heardشنیدم about this terribleوحشتناک thing
226
609000
2000
و بعد در مورد اتفاق مهیبی که
10:26
that happenedاتفاق افتاد in Rioریو deد Janeiroژانیرو --
227
611000
2000
در ریو دوژانیرو رخ داد شنیدم.
10:28
the first favelaفاولا of Brazilبرزیل namedتحت عنوان ProvidenciaProvidencia.
228
613000
4000
اولین حلبی نشین برزیل به نام پرویدنسیا.
10:32
Threeسه kidsبچه ها -- that was threeسه studentsدانش آموزان --
229
617000
3000
سه کودک که همه دانش آموز بودند
10:35
were [detainedبازداشت شد] by the armyارتش
230
620000
2000
توسط ارتش دستگیر شدند
10:37
because they were not carryingحمل کردن theirخودشان papersاوراق.
231
622000
2000
به این علت که مدارکشون همراهشون نبوده.
10:39
And the armyارتش tookگرفت them,
232
624000
2000
و ارتش آنها را دستگیر کرد
10:41
and insteadبجای of bringingبه ارمغان آوردن them to the policeپلیس stationایستگاه,
233
626000
3000
و به جای این که آنها را به ایستگاه پلیس تحویل دهد
10:44
they broughtآورده شده them to an enemyدشمن favelaفاولا
234
629000
3000
اونها رو به حلبی نشین دشمن اینها تحویل داد
10:47
where they get choppedخرد شده into piecesقطعات.
235
632000
2000
که اونجا این بچه ها رو تیکه تیکه کردند.
10:49
I was shockedبهت زده.
236
634000
2000
من شکه شدم.
10:51
All Brazilبرزیل was shockedبهت زده.
237
636000
2000
همه برزیل شکه بودند.
10:53
I heardشنیدم it was one of the mostاکثر violentخشن favelasfavelas,
238
638000
3000
شنیدم که یکی از وحشیانه ترین حلبی آبادها بوده است
10:56
because the largestبزرگترین drugدارو cartelکارتل controlsکنترل ها it.
239
641000
3000
چون بزرگترین کارتل مواد مخدر اونجا رو کنترل می کرد.
10:59
So I decidedقرار بر این شد to go there.
240
644000
2000
در نتیجه تصمیم گرفتم به اونجا برم.
11:01
When I arrivedوارد شد --
241
646000
2000
وقتی رسیدم--
11:03
I mean, I didn't have any contactتماس with any NGOسازمان غیر دولتی.
242
648000
3000
با هیچ سازمان مردم نهادی (NGO) هماهنگ نکرده بودم.
11:06
There was noneهیچ کدام in placeمحل -- no associationاتحادیه, no NGOsسازمان های غیر دولتی, nothing --
243
651000
3000
هیچ کس اونجا نبود-- هیچ آژانس توریستی، هیچ سازمان مردم نهادی، هیچی--
11:09
no eyewitnessesشاهدان عینی.
244
654000
2000
هیچ ناظری اونجا نبود.
11:11
So we just walkedراه می رفت around,
245
656000
2000
خب ما اونجا گشتیم
11:13
and we metملاقات کرد a womanزن,
246
658000
2000
و یک خانم را دیدم
11:15
and I showedنشان داد her my bookکتاب.
247
660000
2000
و کتابم را به او نشان دادم.
11:17
And she said, "You know what?
248
662000
2000
و او گفت: "می دونی چیه؟
11:19
We're hungryگرسنه for cultureفرهنگ.
249
664000
2000
ما تشنه فرهنگیم.
11:21
We need cultureفرهنگ out there."
250
666000
3000
ما به فرهنگ نیاز داریم."
11:24
So I wentرفتی out and I startedآغاز شده with the kidsبچه ها.
251
669000
3000
من رفتم و از بچه ها شروع کردم.
11:27
I just tookگرفت a fewتعداد کمی photosعکس ها of the kidsبچه ها,
252
672000
2000
من فقط چند تا عکس از بچه ها گرفتم
11:29
and the nextبعد day I cameآمد with the postersپوسترها and we pastedجاذبه them.
253
674000
3000
و روز بعد با پوستر آمدم و اونها را چسباندم.
11:32
The day after, I cameآمد back and they were alreadyقبلا scratchedخراشیده شده.
254
677000
3000
روز بعد که آمدم همه اش خط خطی شده بودند.
11:35
But that's okay.
255
680000
2000
ولی مهم نبود.
11:37
I wanted them to feel that this artهنر belongsمتعلق به to them.
256
682000
3000
من می خواستم که احساس کنند که این هنر متعلق به خود اونهاست.
11:41
Then the nextبعد day, I heldبرگزار شد a meetingملاقات on the mainاصلی squareمربع
257
686000
3000
روز بعد یک جلسه در میدان اصلی گذاشتم
11:44
and some womenزنان cameآمد.
258
689000
2000
و چند زن آمدند.
11:46
They were all linkedمرتبط to the threeسه kidsبچه ها that got killedکشته شده.
259
691000
4000
همه اونها به نوعی به این بچه که کشته شده بودند مرتبط بودند.
11:51
There was the motherمادر, the grandmotherمادر بزرگ, the bestبهترین friendدوست --
260
696000
3000
مادر اونها، مادربزرگشون، بهترین دوست هاشون.
11:54
they all wanted to shoutفریاد the storyداستان.
261
699000
3000
همه اونها می خواستند این واقعه رو فریاد بزنند.
11:58
After that day,
262
703000
2000
بعد از آن روز
12:00
everyoneهر کس in the favelaفاولا gaveداد me the greenسبز lightسبک.
263
705000
3000
همه در حلبی آباد به من چراغ سبز نشون دادند.
12:03
I tookگرفت more photosعکس ها, and we startedآغاز شده the projectپروژه.
264
708000
3000
عکس ها ی بیشتری گرفتم و پروژه را شروع کردم.
12:06
The drugدارو lordsاربابان were kindنوع of worriedنگران
265
711000
2000
و اربابان مواد مخدر از این که ما در اون مکان
12:08
about us filmingفیلمبرداری in the placeمحل,
266
713000
2000
داریم تصویر می گیریم یک جورهایی نگران بودند
12:10
so I told them, "You know what?
267
715000
2000
بنابراین به اونها گفتم: "می دونید چیه؟
12:12
I'm not interestedعلاقه مند in filmingفیلمبرداری the violenceخشونت and the weaponsاسلحه.
268
717000
2000
من به فیلمبرداری از وحشیگری و سلاح علاقه ندارم.
12:14
You see that enoughکافی in the mediaرسانه ها.
269
719000
2000
شما به اندازه کافی از اینها در رسانه ها می بینید.
12:16
What I want to showنشان بده is the incredibleباور نکردنی life and energyانرژی.
270
721000
2000
چیزی رو که می خوام به تصویر بکشم یک زندگی محشر هست.
12:18
I've been seeingدیدن it around me the last fewتعداد کمی daysروزها."
271
723000
3000
و در حقیقت این را در چند روز اخیر در اطرافم دیدم."
12:22
So that's a really symbolicنمادین pastingچسباندن,
272
727000
2000
بنابراین این چسباندن عکس ها خیلی نمادین شد
12:24
because that's the first one we did that you couldn'tنمی توانستم see from the cityشهر.
273
729000
3000
چون این اولین عکسی بود که می چسباندیم که از درون خود شهر دیده نمی شد.
12:27
And that's where the threeسه kidsبچه ها got arrestedبازداشت شد,
274
732000
3000
و این یکی همون جایی است که سه کودک دستگیر شدند
12:30
and that's the grandmotherمادر بزرگ of one of them.
275
735000
3000
و این شخص مادربزرگ یکی از اونهاست.
12:33
And on that stairsپله ها,
276
738000
2000
و بر روی اون پله ها
12:35
that's where the traffickersقاچاقچیان always standایستادن
277
740000
2000
این جا جایی هست که قاچاقچی ها همیشه می ایستند
12:37
and there's a lot of exchangeتبادل of fireآتش.
278
742000
2000
و کلی گلوله رد و بدل می شه.
12:39
Everyoneهر کس there understoodفهمید the projectپروژه.
279
744000
3000
اونجا همه این پروژه رو درک کردند.
12:43
And then we pastedجاذبه everywhereدر همه جا -- the wholeکل hillتپه.
280
748000
3000
و بعد همه جا همه جا عکس چسباندیم-- کل صخره رو.
12:46
(Applauseتشویق و تمجید)
281
751000
10000
(تشویق)
12:56
What was interestingجالب هست is that the mediaرسانه ها couldn'tنمی توانستم get in.
282
761000
2000
چیزی که جالب بود این بود که رسانه ها نمی تونستند اونجا بیان.
12:58
I mean, you should see that.
283
763000
2000
باید می دیدید.
13:00
They would have to filmفیلم us from a really long distanceفاصله by helicopterهلی کوپتر
284
765000
3000
اونها باید از فاصله خیلی دور با هلیکوپتر از ما فیلم می گرفتند
13:03
and then have a really long lensلنز,
285
768000
2000
و لنزهای واقعا بزرگ داشتند
13:05
and we would see ourselvesخودمان, on TVتلویزیون, pastingچسباندن.
286
770000
2000
و ما خودمون رو در حال چسباندن از تلویزیون می دیدیم.
13:07
And they would put a numberعدد: "Please call this numberعدد
287
772000
2000
و بعد در زیر تصویر یک شماره تلفن می گذاشتند: "لطفا اگر می دانید در پرویدینچا چه می گذره با این شماره تماس بگیرید."
13:09
if you know what's going on in ProvidenciaProvidencia."
288
774000
2000
و بعد در زیر تصویر یک شماره تلفن می گذاشتند: "لطفا اگر می دانید در پرویدینسیا چه می گذره با این شماره تماس بگیرید."
13:11
We just did a projectپروژه and then left
289
776000
3000
ما اونجا فقط یک پروژه انجام دادیم و رفتیم
13:14
so the mediaرسانه ها wouldn'tنمی خواهم know.
290
779000
2000
در نتیجه رسانه نمی دانست چه خبره.
13:16
So how can we know about the projectپروژه?
291
781000
2000
خوب چگونه می توانستیم در رابطه با این پروژه اطلاعات کسب کنیم؟
13:18
So they had to go and find the womenزنان
292
783000
3000
بنابراین اونها باید می رفتند و اون زنها رو پیدا می کردند
13:21
and get an explanationتوضیح from them.
293
786000
2000
و جریان رو از اونها می پرسیدند.
13:23
So you createايجاد كردن a bridgeپل betweenبین the mediaرسانه ها
294
788000
3000
در نتیجه با این کار پلی بین رسانه ها و
13:26
and the anonymousناشناس womenزنان.
295
791000
3000
مادران ناشناس برقرار شد.
13:29
We keptنگه داشته شد travelingمسافرت.
296
794000
2000
ما به مسافرت ادامه دادیم.
13:31
We wentرفتی to Africaآفریقا, Sudanسودان, Sierraسیرا Leoneلئون,
297
796000
2000
ما به آفریقا، سودان و سیرالئون،
13:33
Liberiaلیبریا, Kenyaکنیا.
298
798000
2000
لیبی و کنیا رفتیم.
13:35
In war-tornجنگ زده placesمکان ها like Monroviaمونروویا,
299
800000
2000
در مناطق جنگ زده مثل مونروویا
13:37
people come straightسر راست to you.
300
802000
2000
مردم مستقیم میان سراغ شما.
13:39
I mean, they want to know what you're up to.
301
804000
2000
یعنی، می خوان بدونند که چکار میکنید.
13:41
They keptنگه داشته شد askingدرخواست me, "What is the purposeهدف of your projectپروژه?
302
806000
3000
همه اش از من می پرسیدند: "هدف پروژه شما چیست؟
13:44
Are you an NGOسازمان غیر دولتی? Are you the mediaرسانه ها?"
303
809000
3000
آیا شما از ان.جی.او هستید؟ آیا از صدا و سیما هستید؟"
13:47
Artهنر. Just doing artهنر.
304
812000
3000
هنر , فقط کار هنری می کنیم!
13:50
Some people questionسوال, "Why is it in blackسیاه and whiteسفید?
305
815000
2000
بعضی از افراد می پرسیدند، "چرا این تصاویر سیاه و سفید است؟
13:52
Don't you have colorرنگ in Franceفرانسه?"
306
817000
2000
شما در فرانسه رنگ ندارید؟"
13:54
(Laughterخنده)
307
819000
2000
(خنده حضار)
13:56
Or they tell you, "Are these people all deadمرده?"
308
821000
2000
یا می پرسیدند، " ایا همه این افراد مرده اند؟"
13:58
Some who understoodفهمید the projectپروژه would explainتوضیح it to othersدیگران.
309
823000
3000
بعضی از افرادی که از پروژه سر در می آوردند برای بقیه توضیح می دادند.
14:01
And to a man who did not understandفهمیدن, I heardشنیدم someoneکسی say,
310
826000
3000
و یک بار شنیدم که یکی به یک مردی که سر در نمی آورد توضیح داد:
14:04
"You know, you've been here for a fewتعداد کمی hoursساعت ها
311
829000
3000
"می دونی، چند ساعت هست که اینجا هستی
14:07
tryingتلاش کن to understandفهمیدن, discussingبحث در مورد with your fellowsهمراهان.
312
832000
3000
و سعی می کنی که متوجه بشی و با دوستانت صحبت می کنی.
14:10
Duringدر حین that time, you haven'tنه thought about
313
835000
2000
در این حین، راجع به غذایی که
14:12
what you're going to eatخوردن tomorrowفردا.
314
837000
2000
فردا قراره میل کنی فکر نکردی.
14:14
This is artهنر."
315
839000
3000
هنر همینه."
14:17
I think it's people'sمردم curiosityکنجکاوی
316
842000
3000
من فکر می کنم
14:20
that motivatesانگیزه می گیرد them
317
845000
3000
این کنجکاوی مردم هست که
14:23
to come into the projectsپروژه ها.
318
848000
2000
اونها رو ترغیب می کنه که سراغ این پروژه ها بیان.
14:25
And then it becomesتبدیل می شود more.
319
850000
2000
و بعد این رغبت بیشتر می شه.
14:27
It becomesتبدیل می شود a desireمیل, a need, an armorزره پوش.
320
852000
3000
یک خواسته میشه، یک نیاز.
14:31
On this bridgeپل that's in Monroviaمونروویا,
321
856000
3000
روی این پل که در مونرویا هست
14:34
ex-rebelشورشی سابق soldiersسربازان helpedکمک کرد us pastingچسباندن a portraitپرتره
322
859000
3000
یک سرباز انقلابی سابق به ما کمک کرد تا تصویر یک زن
14:37
of a womanزن that mightممکن have been rapedتجاوز جنسی duringدر حین the warجنگ.
323
862000
3000
که احتمالا در زمان جنگ مورد تجاوز قرار گرفته رو بچسبانیم.
14:40
Womenزنان are always the first onesآنهایی که targetedهدفمند
324
865000
2000
زنان همیشه اولین اهدافی هستند
14:42
duringدر حین conflictدرگیری.
325
867000
3000
که در زمان درگیری مورد هدف قرار می گیرند.
14:45
This is Kiberaکیبر, Kenyaکنیا,
326
870000
2000
این در کیبرا، در کشور کنیا هست
14:47
one of the largestبزرگترین slumsمحله های فقیرنشین of Africaآفریقا.
327
872000
3000
یکی از بزرگترین زاغه نشین ها در آفریقا.
14:50
You mightممکن have seenمشاهده گردید imagesتصاویر about the post-electionبعد از انتخابات violenceخشونت
328
875000
3000
شاید تصاویر خشونتی که بعد از انتخابات
14:53
that happenedاتفاق افتاد there in 2008.
329
878000
3000
در سال 2008 رخ داد رو دیده باشید.
14:57
This time we coveredپوشش داده شده the roofsسقف ها of the housesخانه ها,
330
882000
2000
این بار ما بر روی سقف های خانه ها چسباندیم
14:59
but we didn't use paperکاغذ,
331
884000
3000
ولی از کاغذ استفاده نکردیم
15:02
because paperکاغذ doesn't preventجلوگیری کردن the rainباران
332
887000
3000
چون کاغذ مانع نفوذ آب باران
15:05
from leakingنشت insideداخل the houseخانه --
333
890000
2000
به داخل ساختمان نیست--
15:07
vinylوینیل does.
334
892000
2000
ولی وینیل (نوعی پلاستیک) مثل ایزوگام هست.
15:09
Then artهنر becomesتبدیل می شود usefulمفید است.
335
894000
2000
هنر به طرزی مفید در می آید.
15:11
So the people keptنگه داشته شد it.
336
896000
2000
بنابراین مردم ازش مراقبت می کنند.
15:13
You know what I love is, for exampleمثال, when you see the biggestبزرگترین eyeچشم there,
337
898000
3000
می دونید چیزی که دوست دارم اینه که مثلا، اون چشم بزرگ که اونجا می بینید
15:16
there are so [manyبسیاری] housesخانه ها insideداخل.
338
901000
2000
تعداد زیادی خانه در زیر آن هست.
15:18
And I wentرفتی there a fewتعداد کمی monthsماه ها agoپیش --
339
903000
2000
و چند ماه قبل رفتم اونجا--
15:20
photosعکس ها are still there -- and it was missingگم شده a pieceقطعه of the eyeچشم.
340
905000
3000
عکس ها هنوز اونجا بود-- ولی یک تکه از چشم نبود.
15:23
So I askedپرسید: the people what happenedاتفاق افتاد.
341
908000
2000
من ازشون پرسیدم چه اتفاقی افتاده.
15:25
"Oh, that guy just movedنقل مکان کرد."
342
910000
2000
"اوه، صاحب اون خانه نقل مکان کرده."
15:27
(Laughterخنده)
343
912000
4000
(خنده حضار)
15:31
When the roofsسقف ها were coveredپوشش داده شده, a womanزن said as a jokeجوک,
344
916000
3000
وقتی که سقف ها رو پوشاندیم، یک خانم به شوخی می گفت
15:34
"Now God can see me."
345
919000
2000
"حالا خداوند من رو می بینه."
15:36
When you look at Kiberaکیبر now,
346
921000
2000
حالا وقتی شما به کیبرا نگاه کنید،
15:38
they look back.
347
923000
2000
اون هم به شما نگاه می کنه.
15:44
Okay, Indiaهندوستان.
348
929000
2000
خب، هند.
15:46
Before I startشروع کن that, just so you know,
349
931000
2000
قبل از این که توضیح بدم، بهتره بدونید
15:48
eachهر یک time we go to a placeمحل, we don't have authorizationمجوز,
350
933000
2000
اولین باری که هر جا می رفتم، کسی از آژانس مسافرتی نداشتیم،
15:50
so we setتنظیم up like commandosکماندو ها --
351
935000
2000
بنابراین مثل کماندوها می رفتیم--
15:52
we're a groupگروه of friendsدوستان who arriveرسیدن there,
352
937000
2000
ما چند تا دوست بودیم که می رفتیم اونجا
15:54
and we try to pasteچسباندن on the wallsدیوارها.
353
939000
2000
و تلاش می کردیم تا عکس روی دیوار بچسبانیم.
15:56
But there are placesمکان ها where you just can't pasteچسباندن on a wallدیوار.
354
941000
3000
ولی جاهایی هست که اصلا نمی تونید روی دیوار بچسبانید.
15:59
In Indiaهندوستان it was just impossibleغیرممکن است to pasteچسباندن.
355
944000
3000
در هند چسباندن غیر ممکن بود.
16:02
I heardشنیدم culturallyفرهنگی and because of the lawقانون,
356
947000
3000
من شنیدم که به خاطر مسائل فرهنگی و نیز قانون
16:05
they would just arrestدستگیری us at the first pastingچسباندن.
357
950000
3000
به محض این که شروع کنیم به چسباندن دستگیر می شیم.
16:08
So we decidedقرار بر این شد to pasteچسباندن whiteسفید,
358
953000
2000
بنابراین شروع کردیم به چسباندن
16:10
whiteسفید on the wallsدیوارها.
359
955000
2000
کاغذ سفید روی دیوارها.
16:12
So imagineتصور کن whiteسفید guys pastingچسباندن whiteسفید papersاوراق.
360
957000
2000
خب تصور کنید که سفید پوست ها داشتند کاغذ سفید روی دیوار می چسباندند.
16:14
So people would come to us and askپرسیدن us,
361
959000
2000
مردم می آمدند سراغ ما و می پرسیدند
16:16
"Hey, what are you up to?"
362
961000
2000
"هی، دارید چکار می کنید؟"
16:18
"Oh, you know, we're just doing artهنر." "Artهنر?"
363
963000
3000
"اوه، می دونید، داریم کار هنری می کنیم." "هنر؟"
16:22
Of courseدوره, they were confusedسردرگم.
364
967000
2000
البته که گیج شده بودند.
16:24
But you know how Indiaهندوستان has a lot of dustگرد و خاک in the streetsخیابان ها,
365
969000
3000
ولی می دونید که در خیابان های هند کلی گرد و غبار هست
16:27
and the more dustگرد و خاک you would have
366
972000
2000
و هر چه بیشتر غبار
16:29
going up in the airهوا,
367
974000
2000
در هوا پراکنده بشه
16:31
on the whiteسفید paperکاغذ you can almostتقریبا see,
368
976000
3000
تصویر روی کاغذ سفید نمایان می شه
16:34
but there is this stickyچسبنده partبخشی
369
979000
2000
چون قسمت هایی از کاغذ چسبناکه
16:36
like when you reverseمعکوس a stickerاستیکر.
370
981000
2000
مثل پشت برچسب.
16:38
So the more dustگرد و خاک you have, the more it will revealآشکار ساختن the photoعکس.
371
983000
3000
بنابراین هر چه بیشتر غبار باشه، عکس بیشتر نمایان می شه.
16:41
So we could just walkراه رفتن in the streetخیابان duringدر حین the nextبعد daysروزها
372
986000
3000
بنابراین ما برای چند روز بعد فقط در خیابان ها راه می رفتیم
16:44
and the photosعکس ها would get revealedنشان داد by themselvesخودشان.
373
989000
2000
و عکس ها خودشان نمایان می شدند.
16:46
(Applauseتشویق و تمجید)
374
991000
7000
(تشویق)
16:53
Thank you.
375
998000
2000
متشکرم.
16:56
So we didn't get caughtگرفتار this time.
376
1001000
2000
بنابراین این دفعه دستگیر نشدیم.
17:01
Eachهر یک projectپروژه -- that's a filmفیلم
377
1006000
2000
هر پروژه، این فیلمی هست
17:03
from Womenزنان Are Heroesقهرمانان.
378
1008000
3000
از پروژه زنان قهرمانند.
17:06
(Musicموسیقی)
379
1011000
3000
(موسیقی)
17:09
Okay.
380
1014000
2000
بسیار خب.
17:11
For eachهر یک projectپروژه we do
381
1016000
2000
برای هر پروژه ما
17:13
a filmفیلم.
382
1018000
2000
یک فیلم ساختیم.
17:15
And mostاکثر of what you see -- that's a trailerتریلر from "Womenزنان Are Heroesقهرمانان" --
383
1020000
3000
و بیشتر آنچه رو که می بینید، این تبلیغ فیلم "زنان قهرمانند" هست--
17:18
its imagesتصاویر, photographyعکاسی,
384
1023000
3000
هر چه می بینید تصاویر، عکس ها
17:21
takenگرفته شده one after the other.
385
1026000
3000
همه پشت سر هم گرفته شده اند.
17:42
And the photosعکس ها keptنگه داشته شد travelingمسافرت even withoutبدون us.
386
1047000
3000
و عکس ها حتی بدون ما هم در حرکت بودند.
18:21
(Laughterخنده)
387
1086000
2000
(خنده حضار)
18:23
(Applauseتشویق و تمجید)
388
1088000
10000
(تشویق)
18:33
Hopefullyخوشبختانه, you'llشما خواهید بود see the filmفیلم,
389
1098000
2000
امیدوارم فیلم رو ببینید
18:35
and you'llشما خواهید بود understandفهمیدن the scopeمحدوده of the projectپروژه
390
1100000
2000
و ابعاد این پروژه رو متوجه بشید
18:37
and what the people feltنمد when they saw those photosعکس ها.
391
1102000
2000
و حس مردم زمانی که این عکس ها رو دیدند رو درک کنید.
18:39
Because that's a bigبزرگ partبخشی of it. There's layersلایه های behindپشت eachهر یک photoعکس.
392
1104000
3000
چون این قسمت عظیمش بود. پشت هر عکس چندین لایه هست.
18:42
Behindپشت eachهر یک imageتصویر is a storyداستان.
393
1107000
3000
پشت هر عکس یک داستان هست.
18:45
Womenزنان Are Heroesقهرمانان createdایجاد شده a newجدید dynamicپویا
394
1110000
2000
پروژه زنان قهرمانند یک پویایی رو
18:47
in eachهر یک of the communitiesجوامع,
395
1112000
2000
در هر اجتماعی به وجود آورد
18:49
and the womenزنان keptنگه داشته شد that dynamicپویا after we left.
396
1114000
3000
و زنان این پویایی رو بعد از این که ما رفتیم حفظ کردند.
18:52
For exampleمثال, we did booksکتاب ها -- not for saleفروش --
397
1117000
3000
به عنوان مثال، ما کتاب چاپ کردیم-- نه برای فروش--
18:55
that all the communityجامعه would get.
398
1120000
2000
که تمام افراد جامعه می گرفتند.
18:57
But to get it, they would have to [get] it signedامضاء شده by one of the womenزنان.
399
1122000
4000
ولی برای این که کتاب بگیرند، باید یکی از خانم ها اونها رو امضا می کرد.
19:01
We did that in mostاکثر of the placesمکان ها.
400
1126000
2000
ما این کار رو در اکثر جاها انجام دادیم.
19:03
We go back regularlyبه طور منظم.
401
1128000
2000
ما به طور منظم به این مکان ها برمی گردیم.
19:05
And so in ProvidenciaProvidencia, for exampleمثال, in the favelaفاولا,
402
1130000
3000
و در پرویدنسیا مثلا، در حلبی نشین
19:08
we have a culturalفرهنگی centerمرکز runningدر حال اجرا there.
403
1133000
2000
ما اونجا یک مرکز کنترل راه انداختیم.
19:10
In Kiberaکیبر, eachهر یک yearسال we coverپوشش more roofsسقف ها.
404
1135000
2000
در کیبرا، هر سال سقف های بیشتری رو می پوشانیم.
19:12
Because of courseدوره, when we left, the people who were just at the edgeلبه - تیزی of the projectپروژه
405
1137000
3000
چون طبیعی هست که وقتی ترک می کردیم، مردمی که در مرز پروژه بودند
19:15
said, "Hey, what about my roofسقف?"
406
1140000
3000
می گفتند: "هی، پس سقف من چی؟"
19:18
So we decidedقرار بر این شد to come the yearسال after
407
1143000
2000
پس تصمیم می گرفتیم که سال بعد برگردیم
19:20
and keep doing the projectپروژه.
408
1145000
3000
و پروژه رو ادامه بدیم.
19:23
A really importantمهم pointنقطه for me
409
1148000
2000
یک نکته مهم برای من این بود
19:25
is that I don't use any brandنام تجاری or corporateشرکت های بزرگ sponsorsحامیان مالی.
410
1150000
3000
که از هیچ مارک یا شرکتی به عنوان اسپانسر استفاده نکردم.
19:28
So I have no responsibilityمسئوليت
411
1153000
2000
بنابراین هیچ مسئولیتی نسبت به کسی ندارم
19:30
to anyoneهر کسی but myselfخودم
412
1155000
2000
به جز به خودم
19:32
and the subjectsفاعل، موضوع.
413
1157000
2000
و سوژه هام.
19:34
(Applauseتشویق و تمجید)
414
1159000
4000
(تشویق)
19:38
And that is for me
415
1163000
2000
و این برای من
19:40
one of the more importantمهم things in the work.
416
1165000
2000
یکی از مهم ترین چیزها در کار هست.
19:42
I think, todayامروز,
417
1167000
2000
به گمان من، امروزه
19:44
as importantمهم as the resultنتيجه is the way you do things.
418
1169000
3000
شیوه انجام کار به اندازه نتیجه اش اهمیت داره.
19:47
And that has always been a centralمرکزی partبخشی of the work.
419
1172000
3000
و این همیشه قسمتی از خود کار بوده.
19:51
And what's interestingجالب هست is that fine lineخط that I have
420
1176000
2000
و نکته ی جالب همین خط واضحی هست که من
19:53
with imagesتصاویر and advertisingتبلیغات.
421
1178000
2000
بین تصاویر و تبلیغات قائل هستم.
19:55
We just did some pastingچسباندن in Losلوس Angelesآنجلس
422
1180000
2000
ما در هفته های گذشته یک مقدار عکس را
19:57
on anotherیکی دیگر projectپروژه in the last weeksهفته ها.
423
1182000
3000
در لس آنجلس در قالب یک پروژه ی دیگه چسباندیم.
20:00
And I was even invitedدعوت کرد to coverپوشش the MOCAMOCA museumموزه.
424
1185000
4000
حتی ازم دعوت شد که در موزه MOCA هم بچسبانم.
20:04
But yesterdayدیروز the cityشهر calledبه نام them and said,
425
1189000
2000
ولی دیروز شهرداری با اونا تماس گرفت و گفت
20:06
"Look, you're going to have to tearاشک it down.
426
1191000
2000
"ببینید، ما باید اینها رو جمع کنیم.
20:08
Because this can be takenگرفته شده for advertisingتبلیغات,
427
1193000
2000
چون ممکنه به عنوان تبلیغ تلقی بشه
20:10
and because of the lawقانون,
428
1195000
2000
و بنا به قانون
20:12
it has to be takenگرفته شده down."
429
1197000
2000
باید جمعشون کنیم."
20:14
But tell me, advertisingتبلیغات for what?
430
1199000
3000
ولی یکی به من بگه، تبلیغِ چی؟
20:17
The people I photographعکس
431
1202000
2000
افرادی که ازشون عکس می گرفتم
20:19
were proudمغرور to participateشرکت کردن in the projectپروژه
432
1204000
2000
افتخار می کردند که در این پروژه شرکت می کردند
20:21
and to have theirخودشان photoعکس in the communityجامعه.
433
1206000
2000
و عکسشون در محله قرار می گرفت.
20:23
But they askedپرسید: me for a promiseوعده basicallyاساسا.
434
1208000
2000
ولی اونا اساسا از من یک قول می گرفتند.
20:25
They askedپرسید: me, "Please, make our storyداستان travelمسافرت رفتن with you."
435
1210000
4000
اونا ازم می خواستند: "لطفا، سرگذشت و قصه ی ما رو هم با خودت به جاهای مختلف ببر."
20:29
So I did. That's Parisپاریس.
436
1214000
3000
منم همین کار رو کردم. اینجا در پاریسه.
20:32
That's Rioریو.
437
1217000
2000
این ریودو ژانیرو هست.
20:34
In eachهر یک placeمحل, we builtساخته شده exhibitionsنمایشگاه ها with a storyداستان, and the storyداستان traveledسفر کرد.
438
1219000
4000
هر مکان، ما نمایشگاهی با ماجراهای اونها برپا می کردیم، و این طوری ماجرای اونها به همه جا می رفت.
20:38
You understandفهمیدن the fullپر شده scopeمحدوده of the projectپروژه.
439
1223000
2000
می تونید وسعت این پروژه رو درک کنید.
20:40
That's Londonلندن.
440
1225000
3000
این لندن هست.
20:43
Newجدید Yorkیورک.
441
1228000
2000
اینجا نیو یورک.
20:45
And todayامروز, they are with you in Long Beachساحل دریا.
442
1230000
3000
و امروز، اونها با شما اینجا در لانگ بیچ هستند.
20:49
All right, recentlyبه تازگی I startedآغاز شده a publicعمومی artهنر projectپروژه
443
1234000
3000
بسیارخب، اخیرا من یک پروژه ی هنری رو کلید زدم
20:52
where I don't use my artworkاثر هنری anymoreدیگر.
444
1237000
3000
که دیگه از آثار هنری خودم استفاده نمی کنم.
20:55
I use Man Rayاشعه, Helenهلن Levittلویت,
445
1240000
3000
من از کارهای هنرمندان دیگه مثل
20:58
Giacomelliجیا کاملی, other people'sمردم artworkاثر هنری.
446
1243000
2000
من ری، هلن لویت، گیاکوملی استفاده می کنم.
21:00
It doesn't matterموضوع todayامروز if it's your photoعکس or not.
447
1245000
3000
دیگه امروزه مهم نیست که عکس مال خودت هست یا نه.
21:03
The importanceاهمیت is what you do
448
1248000
2000
اهمیت در کاری هست که
21:05
with the imagesتصاویر,
449
1250000
2000
با عکس انجام می دهید
21:07
the statementبیانیه it makesباعث می شود where it's pastedجاذبه.
450
1252000
3000
به بیانی هست که وقتی در جایی می چسبانیدش ابراز می کند.
21:10
So for exampleمثال, I pastedجاذبه the photoعکس of the minaretمناره
451
1255000
3000
خب به عنوان مثال، من عکس مناره رو
21:13
in Switzerlandسوئیس
452
1258000
2000
در سوئیس چسباندم
21:15
a fewتعداد کمی weeksهفته ها after they votedرای دادم the lawقانون forbiddingممنوعیت minaretsمناره ها in the countryکشور.
453
1260000
4000
چند هفته بعد از اینکه اونها به ممنوعیت مناره در کشورشون رای دادند.
21:19
(Applauseتشویق و تمجید)
454
1264000
6000
(تشویق)
21:25
This imageتصویر of threeسه menمردان wearingپوشیدن gasگاز masksماسک ها
455
1270000
3000
عکس این سه مرد که ماسک گاز پوشیده اند
21:28
was takenگرفته شده in Chernobylچرنوبیل originallyدر اصل,
456
1273000
2000
در اصل در چرنوبیل گرفته شده
21:30
and I pastedجاذبه it in Southernجنوب Italyایتالیا,
457
1275000
3000
و من این رو در جنوب ایتالیا چسباندم
21:33
where the mafiaمافیای sometimesگاه گاهی buryدفن کردن the garbageزباله underزیر the groundزمینی.
458
1278000
4000
جایی که مافیا گاهی اوقات زباله های اتمی رو در زیر زمین مدفون می کنه.
21:39
In some waysراه ها, artهنر can changeتغییر دادن the worldجهان.
459
1284000
2000
در برخی جهات، هنر دنیا رو عوض می کنه.
21:41
Artهنر is not supposedقرار است to changeتغییر دادن the worldجهان,
460
1286000
2000
هنر چنین رسالتی نداره که دنیا رو تغییر بده،
21:43
to changeتغییر دادن practicalکاربردی things,
461
1288000
2000
که چیزهای عملی رو تغییر بده
21:45
but to changeتغییر دادن perceptionsادراکات.
462
1290000
2000
بلکه رسالت داره که برداشت ها رو عوض کنه.
21:47
Artهنر can changeتغییر دادن
463
1292000
2000
هنر می تونه طرز نگاه
21:49
the way we see the worldجهان.
464
1294000
2000
ما به دنیا رو عوض کنه.
21:51
Artهنر can createايجاد كردن an analogyتقلید.
465
1296000
3000
هنر می تونه قیاس به وجود بیاره.
21:54
Actuallyدر واقع the factواقعیت that artهنر cannotنمی توان changeتغییر دادن things
466
1299000
3000
در حقیقیت این واقعیت که هنر نمی تونه چیزها رو عوض کنه
21:57
makesباعث می شود it a neutralخنثی placeمحل
467
1302000
2000
اون رو به یک مکان خنثی برای
21:59
for exchangesمبادلات and discussionsبحث ها,
468
1304000
3000
رد و بدل افکار و گفتگو تبدیل می کنه
22:02
and then enablesرا قادر می سازد you to changeتغییر دادن the worldجهان.
469
1307000
3000
و سپس شما رو قادر می سازه تا دنیا رو تغییر بدهید.
22:05
When I do my work,
470
1310000
2000
وقتی که من کارم رو انجام میدم
22:07
I have two kindsانواع of reactionsواکنش ها.
471
1312000
2000
با دو نوع واکنش رو به رو می شم.
22:09
People say, "Oh, why don't you go in Iraqعراق or Afghanistanافغانستان.
472
1314000
3000
مردمی میگن: "اوه، چرا نمی ری به عراق یا افغانستان.
22:12
They would be really usefulمفید است."
473
1317000
2000
اون جاها حسابی به کار تو میان."
22:14
Or, "How can we help?"
474
1319000
3000
یا اینکه "من چطور می تونم کمک کنم."
22:17
I presumeفرض کنید that you belongتعلق داشتن to the secondدومین categoryدسته بندی,
475
1322000
3000
من فرض می کنم که شما به دسته دوم تعلق دارید
22:20
and that's good,
476
1325000
2000
و این خوبه
22:22
because for that projectپروژه,
477
1327000
2000
چون برای اون پروژه
22:24
I'm going to askپرسیدن you to take the photosعکس ها
478
1329000
2000
من از شما می خوام که شما عکس ها رو بگیرید
22:26
and pasteچسباندن them.
479
1331000
3000
و خودتان هم بچسبانید.
22:29
So now my wishآرزو کردن is:
480
1334000
2000
خب حالا آرزوی من اینه:
22:31
(mockخجالت کشیدم drumدرام rollرول)
481
1336000
2000
(صدای طبل با دهان)
22:33
(Laughterخنده)
482
1338000
2000
(خنده حضار)
22:36
I wishآرزو کردن for you to standایستادن up
483
1341000
3000
من آرزو می کنم که شما هر چیزی رو که بهش اهمیت می دهید
22:39
for what you careاهميت دادن about
484
1344000
3000
با مشارکت در یک پروژه ی هنری جهانی
22:42
by participatingشرکت کننده in a globalجهانی است artهنر projectپروژه,
485
1347000
3000
مورد حمایت قرار بدهید
22:45
and togetherبا یکدیگر we'llخوب turnدور زدن the worldجهان insideداخل out.
486
1350000
5000
و با همدیگه ما جهان رو از درون متحول می کنیم.
22:51
And this startsشروع می شود right now.
487
1356000
2000
و این از همین الان شروع می شه.
22:53
Yes, everyoneهر کس in the roomاتاق.
488
1358000
2000
بله، همه کسانی که در این سالن هستند.
22:55
Everyoneهر کس watchingتماشا کردن.
489
1360000
3000
هر کسی که داره ما رو می بینه.
22:58
I wanted that wishآرزو کردن
490
1363000
2000
من می خوام که اون آرزو
23:00
to actuallyدر واقع startشروع کن now.
491
1365000
2000
از همین الان شروع بشه.
23:02
So a subjectموضوع you're passionateپرشور about, a personفرد who you want to tell theirخودشان storyداستان
492
1367000
3000
بنابراین با یک موضوع که بهش علاقه دارید، یا فردی که می خواهید سرگذشتش رو بیان کنید
23:05
or even your ownخودت photosعکس ها --
493
1370000
2000
یا حتی عکس های خودتان--
23:07
tell me what you standایستادن for.
494
1372000
2000
هر چیزی رو که بهش اهمیت می دهید.
23:09
Take the photosعکس ها, the portraitsپرتره,
495
1374000
2000
عکس هایش رو بگیرید، تصاویر رو
23:11
uploadبارگذاری it -- I'll give you all the detailsجزئیات --
496
1376000
3000
اونها رو آپلود کنید-- به شما جزئیاتش رو می دم--
23:14
and I'll sendارسال you back your posterپوستر. Joinپیوستن by groupsگروه ها
497
1379000
3000
و من برای شما پوسترها رو می فرستم. به همراه چند گروه
23:17
and revealآشکار ساختن things to the worldجهان.
498
1382000
3000
و چیزهایی رو به جهانیان نشون می دیم.
23:20
The fullپر شده dataداده ها is on the websiteسایت اینترنتی --
499
1385000
3000
اطلاعات کامل در این وب سایت هست:
23:23
insideoutprojectدرون طرح.netخالص --
500
1388000
2000
insideoutproject.net
23:25
that is launchingراه اندازی todayامروز.
501
1390000
3000
از همین امروز آغاز به کار می کنه.
23:28
What we see changesتغییرات who we are.
502
1393000
2000
اون چیزی که ما می بینیم، شخصیت ما رو تغییر می ده.
23:30
When we actعمل کن togetherبا یکدیگر,
503
1395000
2000
وقتی با هم عمل کنیم
23:32
the wholeکل thing is much more than the sumمجموع of the partsقطعات.
504
1397000
3000
کل کار بیشتر از جمع تک تک اجزا است.
23:36
So I hopeامید that, togetherبا یکدیگر, we'llخوب createايجاد كردن something
505
1401000
2000
پس من امیدوارم که با همدیگه، چیزی رو خلق کنیم
23:38
that the worldجهان will rememberیاد آوردن.
506
1403000
2000
که دنیا با خاطر بسپاره.
23:40
And this startsشروع می شود right now and dependsبستگی دارد on you.
507
1405000
3000
و این همین الان شروع میشه و به شما بستگی داره.
23:43
Thank you.
508
1408000
2000
متشکرم.
23:45
(Applauseتشویق و تمجید)
509
1410000
7000
(تشویق)
23:52
Thank you.
510
1417000
2000
متشکرم.
23:54
(Applauseتشویق و تمجید)
511
1419000
8000
(تشویق)
Translated by Shahryar Zareparvar
Reviewed by zahra soleimanian

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
JR - Street artist
With a camera, a dedicated wheatpasting crew and the help of whole villages and favelas, 2011 TED Prize winner JR shows the world its true face.

Why you should listen

Working anonymously, pasting his giant images on buildings, trains and bridges, the often-guerrilla artist JR forces us to see each other. Traveling to distant, often dangerous places -- the slums of Kenya, the favelas of Brazil -- he infiltrates communities, befriending inhabitants and recruiting them as models and collaborators. He gets in his subjects’ faces with a 28mm wide-angle lens, resulting in portraits that are unguarded, funny, soulful, real, that capture the sprits of individuals who normally go unseen. The blown-up images pasted on urban surfaces -– the sides of buses, on rooftops -- confront and engage audiences where they least expect it. Images of Parisian thugs are pasted up in bourgeois neighborhoods; photos of Israelis and Palestinians are posted together on both sides of the walls that separate them.


JR's gained widespread attention for his project, "Women Are Heroes," which depicted women "dealing with the effects of war, poverty, violence, and oppression” from Rio de Janeiro, Phnom Penh and Delhi to several cities in Africa. His TED Prize wish opened an even wider lens on the world. With the prize, he launched INSIDE OUT -- a global participatory art project. INSIDE OUT invites everyone to share their portrait and transform messages of personal identity into public art.

More profile about the speaker
JR | Speaker | TED.com

Data provided by TED.

This site was created in May 2015 and the last update was on January 12, 2020. It will no longer be updated.

We are currently creating a new site called "eng.lish.video" and would be grateful if you could access it.

If you have any questions or suggestions, please feel free to write comments in your language on the contact form.

Privacy Policy

Developer's Blog

Buy Me A Coffee