ABOUT THE SPEAKER
Kenneth Shinozuka - Smart product inventor
Kenneth Shinozuka designs smart products ... He's been doing so since he was in kindergarten.

Why you should listen

When he was six years old, a family friend of Kenneth Shinozuka fell down in the bathroom. The friend was ok -- but the incident inspired him to design a motion detection system that could be embedded in bathroom tiles. He never actually made one in real life (remember, he was only six) ... but he was hooked on both the promise of invention and the potential of technology.

Since then, Shinozuka has designed smart devices for his grandfather, who has Alzheimer's disease. One invention that caught the eye of both the media and awards programs such as the Google Science Fair: a pair of smart socks, designed to send an alert to a caregiver if a patient gets out of bed. In 2014, he won the $50,000 Scientific American Science in Action Award, while he was also a 2014 Davidson Fellow.

More profile about the speaker
Kenneth Shinozuka | Speaker | TED.com
TEDYouth 2014

Kenneth Shinozuka: My simple invention, designed to keep my grandfather safe

کنت شینوزوکا: اختراع ساده ام، جهت امنیت پدربزرگم طراحی شده

Filmed:
1,759,326 views

شصت درصد افراد دچار فراموشی گم می شوند، مساله ای که می تواند فشار عظیمی روی بیمار و مراقبان وارد کند. در این سخنرانی جالب، شنونده این باشید که چطور مخترعی نوجوان به اسم کنت شینوزوکا با ایده خلاقانه اش به مشکل شب گردیهای پدربزرگ و عمه ای که از او مراقبت می کرد کمک کرد... و چطور امیدوار است به بقیه افراد مبتلا به آلزایمر کمک کند.
- Smart product inventor
Kenneth Shinozuka designs smart products ... He's been doing so since he was in kindergarten. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
What's the fastestسریعترین growingدر حال رشد threatتهدید
to Americans'آمریکایی ها healthسلامتی?
0
771
3364
سریعترین تهدید در حال رشد سلامت آمریکایی ها چیست؟
00:16
Cancerسرطان? Heartقلب attacksحملات? Diabetesدیابت?
1
4135
2838
سرطان؟ حمله قلبی؟ دیابت؟
00:19
The answerپاسخ is actuallyدر واقع noneهیچ کدام of these;
2
7603
1846
در حقیقت جواب هیچ کدام از این ها نیست؛
00:21
it's Alzheimer'sآلزایمر diseaseمرض.
3
9449
1801
بیماری آلزایمر است.
00:23
Everyهرکدام 67 secondsثانیه,
4
11250
2026
هر ۶۷ ثانیه،
00:25
someoneکسی in the Unitedیونایتد Statesایالت ها
is diagnosedتشخیص داده شده with Alzheimer'sآلزایمر.
5
13276
2945
یک نفر در آمریکا مبتلا به آلزایمر تشخیص داده می شود.
00:28
As the numberعدد of Alzheimer'sآلزایمر patientsبیماران
triplesسه گانه by the yearسال 2050,
6
16761
3388
به طوری که در سال ۲۰۵۰ تعداد بیماران آلزایمر سه برابر می شود،
00:32
caringمراقبت for them, as well as
the restباقی مانده of the agingپیری populationجمعیت,
7
20149
3297
مراقبت از آنها، به اضافه بقیه جمعیت در حال پیر شدن
00:35
will becomeتبدیل شدن به an overwhelmingغافلگیر کننده
societalاجتماعی challengeچالش.
8
23446
2559
به چالش اجتماعی بزرگی تبدیل خواهد شد.
00:38
My familyخانواده has experiencedبا تجربه firsthandدست اول
9
26585
1880
خانواده من به طور دست اول،
00:40
the strugglesمبارزات of caringمراقبت
for an Alzheimer'sآلزایمر patientصبور.
10
28465
2502
مشکلات مراقبت از یک بیمار آلزایمررا تجربه کرده است.
00:42
Growingدر حال رشد up in a familyخانواده
with threeسه generationsنسل ها,
11
30967
2140
بزرگ شدن در خانواده ای از سه نسل.
00:45
I've always been very closeبستن
to my grandfatherبابا بزرگ.
12
33107
2155
من همیشه به پدربزرگم خیلی نزدیک بوده ام.
00:47
When I was fourچهار yearsسالها oldقدیمی,
13
35262
1427
وقتی چهار سالم بود،
00:48
my grandfatherبابا بزرگ and I
were walkingپیاده روی in a parkپارک in Japanژاپن
14
36689
2503
پدربزرگم و من در پارکی در ژاپن در حال قدم زدن بودیم،
00:51
when he suddenlyناگهان got lostکم شده.
15
39192
1305
وقتی او ناگهان گم شد.
00:52
It was one of the scariestترسناک momentsلحظات
I've ever experiencedبا تجربه in my life,
16
40497
3213
اون ییکی از ترسناک ترین لحظاتی که در زندگی تجربه کرده ام،
00:55
and it was alsoهمچنین the first
instanceنمونه that informedمطلع us
17
43710
2407
و همچنین اولین مثالی بود که به ما خبر داد
00:58
that my grandfatherبابا بزرگ
had Alzheimer'sآلزایمر diseaseمرض.
18
46117
2295
پدربزگم بیماری آلزایمر داشت.
01:00
Over the pastگذشته 12 yearsسالها,
his conditionوضعیت got worseبدتر and worseبدتر,
19
48682
3343
در ۱۲ سال گذشته وضع او بدتر و بدتر شد
01:04
and his wanderingسرگردان in particularخاص
causedباعث my familyخانواده a lot of stressفشار.
20
52025
3798
و به خصوص سرگردانی های او برای خانواده من خیلی استرس زا بود.
01:07
My auntعمه, his primaryاولیه caregiverمراقب,
21
55823
1479
عمه من، مراقب اصلی او
01:09
really struggledتلاش to stayاقامت کردن awakeبیدار at night
to keep an eyeچشم on him,
22
57302
3047
واقعا تقلا می کرد تا شب بیدار بماند و مراقب او باشد،
01:12
and even then oftenغالبا failedناموفق
to catchگرفتن him leavingترک the bedبستر.
23
60349
2698
حتی گاهی نمی توانست او را در حال ترک تخت بگیرد.
01:15
I becameتبدیل شد really concernedنگران
about my aunt'sعمه well-beingتندرستی
24
63047
2811
من واقعا نگران سلامتی عمه ام شدم،
01:17
as well as my grandfather'sپدربزرگ safetyایمنی.
25
65858
1741
همینطور امنیت پدربزرگم.
01:19
I searchedجستجو کرد extensivelyگسترده for a solutionراه حل
that could help my family'sخانواده problemsمشکلات,
26
67599
3531
شدیدا به دنبال راه حلی برای مشکلات خانواده ام بودم،
01:23
but couldn'tنمی توانستم find one.
27
71130
1360
ولی نتوانستم پیدا کنم.
01:24
Then, one night about two yearsسالها agoپیش,
28
72960
2733
سپس، یک شب، حدود دو سال قبل
01:27
I was looking after my grandfatherبابا بزرگ
and I saw him steppingقدم زدن out of the bedبستر.
29
75693
3465
مراقب پدربزرگم بودم که دیدم در حال بلند شدن از تختش است.
01:31
The momentلحظه his footپا landedفرود آمد on the floorکف,
30
79158
1992
وقتی پایش روی زمین آمد
01:33
I thought, why don't I put
a pressureفشار sensorسنسور on the heelپاشنه of his footپا?
31
81150
3262
فکر کردم، چرا یک سنسور فشار زیر پاشنه پای او قرار نمیدهم؟
01:36
Onceیک بار he steppedگام برداشت ontoبه سوی the floorکف
and out of the bedبستر,
32
84412
2397
وقتی او پایش را از تخت خارج کند و روی زمین بگذارد
01:38
the pressureفشار sensorسنسور would detectتشخیص an
increaseافزایش دادن in pressureفشار causedباعث by bodyبدن weightوزن
33
86809
3707
سنسور فشار، افزایش فشار بوجود آمده توسط وزن بدن را شناسایی میکند
01:42
and then wirelesslyبی سیم sendارسال an audibleقابل شنیدن است alertهشدار
to the caregiver'sمراقبت کننده smartphoneگوشی های هوشمند.
34
90516
3455
و بعد یک هشدار شنیداری را به صورت بیسیم به موبایل مراقب میفرستد.
01:45
That way, my auntعمه could sleepبخواب
much better at night
35
93971
2341
به این ترتیب، عمه من می توانست بهتر شب ها بهتر بخوابد،
01:48
withoutبدون havingداشتن to worryنگرانی
about my grandfather'sپدربزرگ wanderingسرگردان.
36
96312
2690
بدون این که نگران سرگردانی های پدربزرگم باشد.
01:51
So now I'd like to performانجام دادن
a demonstrationتظاهرات of this sockجوراب.
37
99002
3932
حالا میخواهم نمایشی با این جوراب داشته باشم.
01:57
Could I please have
my sockجوراب modelمدل on the stageمرحله?
38
105134
2668
میتونم لطفا جوراب مدل رو روی صحنه داشته باشم؟
02:00
Great.
39
108831
1729
عالیست.
02:04
So onceیک بار the patientصبور
stepsمراحل ontoبه سوی the floorکف --
40
112170
3780
خوب وقتی که بیمار روی زمین قدم میگذارد--
02:07
(Ringingزنگ زدن) --
41
115950
1560
(بوق)
02:09
an alertهشدار is sentارسال شد
to the caregiver'sمراقبت کننده smartphoneگوشی های هوشمند.
42
117510
2672
هشدار به موبایل مراقب فرستاده میشود.
02:16
Thank you. (Applauseتشویق و تمجید)
43
124571
1486
ممنون. (تشویق حاضرین)
02:18
Thank you, sockجوراب modelمدل.
44
126057
3168
ممنون، جوراب مدل.
02:24
So this is a drawingنقاشی
of my preliminaryمقدماتی designطرح.
45
132045
2604
این یک نقاشی از طراحی اولیه من است.
02:27
My desireمیل to createايجاد كردن
a sensor-basedمبتنی بر سنسور technologyتکنولوژی
46
135819
2622
انگیزه من برای ساخت تکنولوژیی بر اساس سنسور
02:30
perhapsشاید stemmedساقه from my lifelongطول عمر love
for sensorsسنسورها and technologyتکنولوژی.
47
138441
3528
احتمالا از عشق مادامالعمر من برای سنسورها و تکنولوژی ریشه می گیرد.
02:33
When I was sixشش yearsسالها oldقدیمی,
48
141979
1486
وقتی شش سالم بود،
02:35
an elderlyمسن familyخانواده friendدوست
fellسقوط down in the bathroomحمام
49
143465
2330
یکی از دوستان خانوادگی بزرگسال در دستشویی زمین خورد
02:37
and sufferedرنج severeشدید injuriesصدمات.
50
145795
1710
و صدمات جدی متحمل شد،
02:39
I becameتبدیل شد concernedنگران
about my ownخودت grandparentsپدربزرگ و مادربزرگ
51
147505
2101
من نگران پدربزرگ و مادربزرگم شده بودم
02:41
and decidedقرار بر این شد to inventاختراع کردن
a smartهوشمندانه bathroomحمام systemسیستم.
52
149606
2352
و تصمیم برای اختراع یک سیستم دستشویی هوشمند گرفتم.
02:43
Motionحرکت sensorsسنسورها would be installedنصب شده است
insideداخل the tilesکاشی of bathroomحمام floorsطبقه
53
151958
3608
سنسورهای حرکتی درون کاشی های کف دستشویی نصب می شدند.
02:47
to detectتشخیص the fallsسقوط of elderlyمسن patientsبیماران
wheneverهر زمان که they fellسقوط down in the bathroomحمام.
54
155566
3838
برای تشخیص زمین خوردن بیماران سالخورده در دستشویی ها
02:51
Sinceاز آنجا که I was only sixشش yearsسالها oldقدیمی at the time
55
159404
2012
چون در آن زمان فقط شش سال داشتم
02:53
and I hadn'tتا به حال نیست graduatedفارغ التحصیل شد
from kindergartenمهد کودک yetهنوز,
56
161416
2323
و هنوز از مهدکودک فارغ التحصیل نشده بودم،
02:55
I didn't have the necessaryلازم است resourcesمنابع and
toolsابزار to translateترجمه کردن my ideaاندیشه into realityواقعیت,
57
163739
4334
منابع و ابزارهای لازم برای تبدیل ایده ام به واقعیت نداشتم.
03:00
but nonethelessبا این وجود, my researchپژوهش experienceتجربه
58
168073
2633
با این حال، تجربه تحقیق من
03:02
really implantedایمپلنت in me a firmشرکت desireمیل
to use sensorsسنسورها to help the elderlyمسن people.
59
170706
4251
علاقه محکمی برای استفاده از سنسورها در کمک به میانسالان در من ایجاد کرد.
03:06
I really believe that sensorsسنسورها can improveبهتر کردن
the qualityکیفیت of life of the elderlyمسن.
60
174957
4616
من واقعا عقیده دارم سنسورها میتوانند کیفیت زندگی میانسالان را بهبود بخشند.
03:12
When I laidگذاشته out my planطرح, I realizedمتوجه شدم
that I facedدر مواجهه threeسه mainاصلی challengesچالش ها:
61
180944
3481
وقتی طرح ام را برای بررسی ارائه کردم متوجه شدم با سه چالش اصلی روبرو هستم
03:16
first, creatingپدید آوردن a sensorسنسور;
62
184425
1769
اول، ساخت یک سنسور
03:18
secondدومین, designingطراحی a circuitمدار;
63
186194
1579
دوم، طراحی مدار
03:19
and thirdسوم, codingبرنامه نویسی a smartphoneگوشی های هوشمند appبرنامه.
64
187773
1746
و سوم، برنامه نویسی یک برنامه موبایل.
03:21
This madeساخته شده me realizeتحقق بخشیدن that my projectپروژه
was actuallyدر واقع much harderسخت تر to realizeتحقق بخشیدن
65
189519
3408
در حقیقت باعث شد متوجه شوم که پروژه من سخت تر از
03:24
than I initiallyدر ابتدا had thought it to be.
66
192927
2055
چیزی بود که در ابتدا به آن فکر کرده بودم.
03:26
First, I had to createايجاد كردن a wearableپوشیدنی sensorسنسور
that was thinلاغر and flexibleقابل انعطاف enoughکافی
67
194982
3494
ابتدا، باید یک سنسور نازک و قابل انعطاف و قابل پوشیدن میساختم
03:30
to be wornپوشیده comfortablyبه راحتی
on the bottomپایین of the patient'sبیماران footپا.
68
198476
2761
که به راحتی زیر پای بیمار قرار بگیرد.
03:33
After extensiveگسترده researchپژوهش and testingآزمایش کردن
of differentناهمسان materialsمواد like rubberلاستیک,
69
201237
3419
بعد از تحقیق و آزمایش گسترده مواد مختلف مثل لاستیک،
03:36
whichکه I realizedمتوجه شدم was too thickغلیظ to be wornپوشیده
snuglyآرام on the bottomپایین of the footپا,
70
204656
3535
که متوجه شدم برای به راحتی پوشیدن در کف پا خیلی ضخیم بود
03:40
I decidedقرار بر این شد to printچاپ a filmفیلم sensorسنسور
71
208191
1567
تصمیم گرفتم تا سنسوری فیلمی چاپ کنم.
03:41
with electricallyالکتریکی conductiveهدایت کننده
pressure-sensitiveحساس به فشار inkجوهر particlesذرات.
72
209758
2902
با ذرات جوهری هادی الکتریکی حساس به فشار
03:44
Onceیک بار pressureفشار is appliedکاربردی, the connectivityاتصال
betweenبین the particlesذرات increasesافزایش.
73
212660
3576
وقتی فشار اعمال میشود، هدایت بین ذرات افزایش می یابد.
03:48
Thereforeاز این رو, I could designطرح a circuitمدار
that would measureاندازه گرفتن pressureفشار
74
216236
2964
بنابراین، میتوانستم مداری طراحی کنم تا فشار را اندازه گیری کند.
03:51
by measuringاندازه گیری electricalالکتریکی resistanceمقاومت.
75
219200
1767
بوسیله اندازه گیری مقاومت الکتریکی
03:53
Nextبعد, I had to designطرح
a wearableپوشیدنی wirelessبي سيم circuitمدار,
76
221267
2759
بعد، باید یک مدار بیسیم الکتریکی قابل پوشیدن طراحی میکردم،
03:56
but wirelessبي سيم signalسیگنال transmissionانتقال
consumesمصرف شود lots of powerقدرت
77
224026
3312
ولی ارسال سیگنال بیسیم مقدار زیادی انرژی استفاده می کند
03:59
and requiresنیاز دارد heavyسنگین, bulkyبزرگ batteriesباتری ها.
78
227338
1763
و باتری های سنگین و بزرگی نیاز دارد.
04:01
Thankfullyخوشبختانه, I was ableتوانایی to find out
about the Bluetoothبلوتوث lowکم energyانرژی technologyتکنولوژی,
79
229101
3627
خوشبختانه، توانستم از تکنولوژی کم مصرف بلوتوث پی ببرم
04:04
whichکه consumesمصرف شود very little powerقدرت
and can be drivenرانده by a coin-sizedسکه اندازه batteryباتری.
80
232728
3523
که با توان خیلی کم و باتری اندازه سکه کار می کند.
04:08
This preventedجلوگیری کرد the systemسیستم
from dyingدر حال مرگ in the middleوسط of the night.
81
236251
3629
از قطع شدن سیستم در نیمه شب جلوگیری می کرد.
04:11
Lastlyدر آخر, I had to codeکد a smartphoneگوشی های هوشمند appبرنامه
that would essentiallyاساسا transformتبدیل
82
239880
3463
درآخر، باید یک برنامه موبایل میساختم که ضرورتا
04:15
the care-giver'sمراقبت کننده smartphoneگوشی های هوشمند
into a remoteاز راه دور monitorمانیتور.
83
243343
2478
موبایل مراقب را به یک مانیتور از راه دور تبدیل کند.
04:17
For this, I had to expandبسط دادن uponبر
my knowledgeدانش of codingبرنامه نویسی with Javaجاوا and XCodeXCode
84
245821
3676
برای این باید دانش برنامه نویسی جاوا و ایکس-کد خودم را گسترش میدادم،
04:21
and I alsoهمچنین had to learnیاد گرفتن about how to codeکد
for Bluetoothبلوتوث lowکم energyانرژی devicesدستگاه ها
85
249497
3487
همچنین باید برنامه کد نویسی برای دستگاه های کم مصرف بلوتوث را یاد میگرفتم.
04:24
by watchingتماشا کردن YouTubeیوتیوب tutorialsآموزش ها
and readingخواندن variousمختلف textbooksکتاب های درسی.
86
252984
2876
بوسیله تماشای ویدیوهای یوتیوب و خواندن کتاب های گوناگون
04:29
Integratingیکپارچه سازی these componentsاجزاء, I was ableتوانایی
to successfullyبا موفقیت createايجاد كردن two prototypesنمونه های اولیه,
87
257230
3789
با تجمیع این اجزا، توانستم دو نمونه اولیه موفق بسازم.
04:33
one in whichکه the sensorسنسور
is embeddedجاسازی شده insideداخل a sockجوراب,
88
261019
2328
یکی که سنسور درون جوراب جاسازی شده است
04:35
and anotherیکی دیگر that's
a re-attachableقابل اتصال مجدد sensorسنسور assemblyمونتاژ
89
263347
2396
و یکی دیگر که توسط اجتماع سنسورهای قابل به هم پیوستن
04:37
that can be adheredپایبند anywhereهر جا
that makesباعث می شود contactتماس
90
265743
2206
که می تواند با چسبیدندن با کف پای بیمار
04:39
with the bottomپایین of the patient'sبیماران footپا.
91
267949
1833
ارتباط برقرار کند.
04:41
I've testedتست شده the deviceدستگاه on my grandfatherبابا بزرگ
for about a yearسال now,
92
269782
2900
من دستگاه را حدود یک سال است روی پدربزرگم امتحان کرده ام
04:44
and it's had a 100 percentدرصد successموفقیت rateنرخ
93
272682
1911
و نرخ موفقیت صد درصدی داشته است.
04:46
in detectingتشخیص the over 900
knownشناخته شده casesموارد of his wanderingسرگردان.
94
274593
3496
در تشخیص بیش از ۹۰۰ مورد از سرگردانی های او
04:50
Last summerتابستان, I was ableتوانایی
to betaبتا testتست my deviceدستگاه
95
278629
2423
طی تابستان گذشته. من توانستم نسخه اولیه دستگاهم را آزمایش کنم
04:53
at severalچند residentialمسکونی
careاهميت دادن facilitiesامکانات in Californiaکالیفرنیا,
96
281052
2546
در چندین موسسه مراقبتی در کالیفرنیا
04:55
and I'm currentlyدر حال حاضر incorporatingترکیب
the feedbackبازخورد
97
283598
2172
و در حال حاضر در حال ترکیب بازخورد هستم
04:57
to furtherبیشتر improveبهتر کردن the deviceدستگاه
into a marketableقابل فروش است productتولید - محصول.
98
285770
2963
برای قابل عرضه تر کردن این محصول.
05:00
Testingآزمایش کردن the deviceدستگاه on a numberعدد of patientsبیماران
99
288733
2108
آزمایش دستگاه روی چندین بیمار
05:02
madeساخته شده me realizeتحقق بخشیدن that I neededمورد نیاز است
to inventاختراع کردن solutionsراه حل ها
100
290841
2509
باعث شد متوجه شوم که نیاز به ابداع روش هایی
05:05
for people who didn't want
to wearپوشیدن socksجوراب to sleepبخواب at night.
101
293350
2885
برای مردمی که نمی خواهند در موقع خواب جوراب بپوشند، دارم.
05:08
So sensorسنسور dataداده ها, collectedجمع آوری شده
on a vastعظیم numberعدد of patientsبیماران,
102
296805
2825
خوب، سنسور دیتا، جمع آوری شده از چندین بیمار
05:11
can be usefulمفید است for improvingبهبود می یابد patientصبور careاهميت دادن
103
299630
2329
می تواند برای بهبود مراقبت از بیمار مناسب باشد.
05:13
and alsoهمچنین leadingمنتهی شدن to a cureدرمان
for the diseaseمرض, possiblyاحتمالا.
104
301959
2818
همچنین منجر به علاج احتمالی این بیماری شود.
05:16
For exampleمثال, I'm currentlyدر حال حاضر examiningبررسی
105
304777
1843
برای مثال، در حال حاضر مشغول انجام آزمایش رو
05:18
correlationsهمبستگی betweenبین the frequencyفرکانس
of a patient'sبیماران nightlyشبانه wanderingسرگردان
106
306620
3228
هم بستگی تناوب سرگردانی های شبانه
05:21
and his or her dailyروزانه activitiesفعالیت ها and dietرژیم غذایی.
107
309848
2866
و رژیم و فعالیت های روزانه آن ها هستم.
05:25
One thing I'll never forgetفراموش کردن
is when my deviceدستگاه first caughtگرفتار
108
313854
2761
چیزی که هرگز فراموش نمیکنم وقتی است که
05:28
my grandfather'sپدربزرگ wanderingسرگردان
out of bedبستر at night.
109
316615
2218
دستگاهم اولین سرگردانی شبانه پدربزرگم رو گرفت.
05:30
At that momentلحظه, I was really struckرخ داد
by the powerقدرت of technologyتکنولوژی
110
318833
2951
در آن لحظه، من واقعا توسط قدرت تکنولوژی در جهت
05:33
to changeتغییر دادن livesزندگی می کند for the better.
111
321784
1977
تغییر زندگی برای بهتر شدن شگفت زده بودم.
05:36
People livingزندگي كردن happilyبا خوشحالی and healthfullyسلامتی --
112
324011
2120
مردم در حال زندگی با سلامت و خوشحالی
05:38
that's the worldجهان that I imagineتصور کن.
113
326131
2025
و این دنیایی است که من تصور می کنم.
05:40
Thank you very much.
114
328156
2060
خیلی ممنون از شما.
05:42
(Applauseتشویق و تمجید)
115
330216
3310
(تشویق حاضرین)
Translated by Amin Alaee
Reviewed by Leila Ataei

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Kenneth Shinozuka - Smart product inventor
Kenneth Shinozuka designs smart products ... He's been doing so since he was in kindergarten.

Why you should listen

When he was six years old, a family friend of Kenneth Shinozuka fell down in the bathroom. The friend was ok -- but the incident inspired him to design a motion detection system that could be embedded in bathroom tiles. He never actually made one in real life (remember, he was only six) ... but he was hooked on both the promise of invention and the potential of technology.

Since then, Shinozuka has designed smart devices for his grandfather, who has Alzheimer's disease. One invention that caught the eye of both the media and awards programs such as the Google Science Fair: a pair of smart socks, designed to send an alert to a caregiver if a patient gets out of bed. In 2014, he won the $50,000 Scientific American Science in Action Award, while he was also a 2014 Davidson Fellow.

More profile about the speaker
Kenneth Shinozuka | Speaker | TED.com