ABOUT THE SPEAKER
Rosalind Picard - Scientist, inventor, entrepreneur
MIT Professor Rosalind Picard invents technologies that help people better understand emotion and behaviors that impact human health.

Why you should listen

Rosalind Picard wrote Affective Computing, a book that outlines how to give machines the skills of emotional intelligence, credited for launching the growing field of affective computing. Named one of seven "Tech SuperHeros to Watch" by CNN, Picard cofounded two companies that have commercialized technologies invented by her team at MIT: Empatica, which created the first AI-based smartwatch cleared by FDA in Neurology, and Affectiva, which provides emotion AI software. Picard teaches and leads research in affective computing at the MIT Media Lab in Cambridge; works as MIT's faculty chair for MindHandHeart, a campus-wide wellbeing initiative; and serves as chief scientist for Empatica, creating AI-based analytics and wearables to improve human wellbeing.

More profile about the speaker
Rosalind Picard | Speaker | TED.com
TEDxBeaconStreet

Rosalind Picard: An AI smartwatch that detects seizures

روزلیند پیکارد: ساعت هوشمندی که صرع را تشخیص می‌دهد

Filmed:
1,872,363 views

همه ساله بیش از ۵۰،۰۰۰ افراد سالم مبتلا به صرع از پدیده ای به‌ نام SUDEP می‌میرند- محقق هوش مصنوعی روزلیند پیکارمی گوید که این مرگ‌ها قابل پیش‌گیری است. چگونه پیکارد با ساعت هوشمندش به تشخیص تشنج‌های صرع کمک کرد، به این صورت که افراد نزدیک آنها می‌توانند به‌ موقع به کمک آنها بشتابند.
- Scientist, inventor, entrepreneur
MIT Professor Rosalind Picard invents technologies that help people better understand emotion and behaviors that impact human health. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:13
This is Henryهنری,
0
1747
1487
این هِنری است.
00:15
a cuteجذاب boyپسر,
1
3258
1806
یک پسر با مزه.
00:17
and when Henryهنری was threeسه,
2
5088
2138
وقتی هنری سه ساله بود،
00:19
his momمامان foundپیدا شد him havingداشتن
some febrileتب seizuresتشنج.
3
7250
4935
مادرش دید که او دچار تشنج ناشی از تب شد.
00:25
Febrileتب seizuresتشنج are seizuresتشنج that occurبه وقوع پیوستن
when you alsoهمچنین have a feverتب,
4
13080
4960
تشنج ناشی از تب، حمله‌ای است که
به همراه تب اتفاق می‌افتاد.
00:30
and the doctorدکتر said,
5
18064
1898
و دکتر گفت،
00:31
"Don't worryنگرانی too much.
Kidsکودکان و نوجوانان usuallyمعمولا outgrowبزرگ تر شدن these."
6
19986
2742
«نگران نباشید این حملات معمولا
با افزایش سن از بین می‌رود»
00:35
When he was fourچهار,
he had a convulsiveمتلاطم seizureتصرف,
7
23506
3981
وقتی هنری چهارساله بود
دچار حمله‌ی تشنجی شد،
00:39
the kindنوع that you loseاز دست دادن
consciousnessآگاهی and shakeلرزش --
8
27511
3262
حمله ای که هوشیاری
از دست می‌رود و بدن به لرزه می‌افتد.
00:42
a generalizedعمومی است tonic-clonicتونیک-كلويك seizureتصرف --
9
30797
2896
تشنج عمومی کلونیک-تونیک.
00:45
and while the diagnosisتشخیص of epilepsyصرع
was in the mailپست الکترونیکی,
10
33717
6984
وقتی دکترها در پروسه‌ی
تشخیص دادن صرع بودند،
00:53
Henry'sهنری momمامان wentرفتی to get him
out of bedبستر one morningصبح,
11
41763
2676
یک روز صبح مادرش
به اتاق هنری رفت تا بیدارش کند،
00:57
and as she wentرفتی in his roomاتاق,
12
45324
1904
و وقتی وارد اتاقش شد،
01:00
she foundپیدا شد his coldسرماخوردگی, lifelessبی حوصله bodyبدن.
13
48753
4690
بدنش را سرد و بی‌جان پیدا کرد.
01:07
Henryهنری diedفوت کرد of SUDEPسوامور,
14
55904
2056
هنری در اثر ابتلا به SUDEP از دنیا رفت،
01:09
suddenناگهانی unexpectedغیر منتظره deathمرگ in epilepsyصرع.
15
57984
2405
مرگ ناگهانی و غیرمنتظره در اثر صرع.
01:13
I'm curiousکنجکاو how manyبسیاری of you
have heardشنیدم of SUDEPسوامور.
16
61714
3245
می‌خواهم بدانم چند نفر از شما واژه‌ی
SUDEP رو قبلاً شنیدید.
01:17
This is a very well-educatedخوب تحصیل کرده audienceحضار,
and I see only a fewتعداد کمی handsدست ها.
17
65603
4366
شما مخاطبان بسیار تحصیل کرده‌ای هستید
با این وجود چندتا دست بیشتر بالا نرفته.
01:21
SUDEPسوامور is when an otherwiseدر غیر این صورت
healthyسالم personفرد with epilepsyصرع
18
69993
3966
SUDEP زمانی رخ می‌دهد که فرد
به‌ظاهر سالم که دچار بیماری صرع است،
01:25
diesمیمیرد and they can't attributeصفت it
to anything they can find in an autopsyکالبد شکافی.
19
73983
3890
از دنیا می‌رود و در کالبد شکافی هیچ دلیلی
برای مرگ شخص نمی‌توان پیدا کرد.
01:32
There is a SUDEPسوامور
everyهرکدام sevenهفت to nineنه minutesدقایق.
20
80082
3603
هر ۷ تا ۹ دقیقه یک نفر
در اثر SUDEP از دنیا می‌رود.
01:36
That's on averageمیانگین two perدر هر TEDTED Talk.
21
84217
2879
یعنی به طور متوسط دو نفر در هر
برنامه‌ی سخنرانی TED.
01:43
Now, a normalطبیعی brainمغز
has electricalالکتریکی activityفعالیت.
22
91411
3659
مغز معمولی فعالیت‌های الکتریکی دارد.
01:47
You can see some of the electricalالکتریکی wavesامواج
23
95094
2135
شما می‌توانید یک سری از امواج الکتریکی
01:49
comingآینده out of this pictureعکس
of a brainمغز here.
24
97253
3064
که از یک مغز بیرون می‌آید را
در این تصویر ببینید.
01:52
And these should look
like typicalمعمول electricalالکتریکی activityفعالیت
25
100341
3746
فعالیت‌های الکتریکی عادی
باید به این صورت باشد
01:56
that an EEGEEG could readخواندن on the surfaceسطح.
26
104111
2135
تا یک نوار مغزی بتواند آنرا بخواند.
01:58
When you have a seizureتصرف,
it's a bitبیت of unusualغیر معمول electricalالکتریکی activityفعالیت,
27
106270
4417
وقتی تشنج اتفاق می‌افتد،‌
فعالیت‌های الکتریکی کمی غیرعادی می‌شوند،
02:02
and it can be focalکانال.
28
110711
1385
و ممکن است مرکزی باشد.
02:04
It can take placeمحل
in just a smallکوچک partبخشی of your brainمغز.
29
112120
2500
ممکن است فقط در ناحیه‌ی کوچکی
از مغز اتفاق بیفتد.
02:06
When that happensاتفاق می افتد,
you mightممکن have a strangeعجیب sensationاحساسات.
30
114644
3808
وقتی این اتفاق می‌افتد
ممکن است حس عجیبی به شما دست بدهد.
02:10
Severalچندین could be happeningاتفاق می افتد
here in the audienceحضار right now,
31
118476
3033
همین الان هم ممکن است در بین شما
این اتفاق بیفتد،
02:13
and the personفرد nextبعد to you
mightممکن not even know.
32
121533
2602
و ممکن است نفر کناری شما
حتی متوجه‌اش نشود.
02:16
Howeverبا این حال, if you have a seizureتصرف
where that little brushقلم مو fireآتش spreadsگسترش می یابد
33
124159
3920
اما اگر دچار تشنج شوید
آن نقطه‌ی قرمز در مغز گسترش پیدا می‌کند
02:20
like a forestجنگل fireآتش over the brainمغز,
34
128103
1992
در مغز، مثل جنگلی که آتش گرفته.
02:22
then it generalizesتعاریف می کند,
35
130119
1674
و بعد به قسمت‌های دیگر می‌رود،
02:23
and that generalizedعمومی است seizureتصرف
takes your consciousnessآگاهی away
36
131817
4571
و این تشنج عمومی
هشیاری را از بین می‌برد
02:28
and causesعلل you to convulseتکان دهنده.
37
136412
1576
و موجب رعشه می‌شود.
02:30
There are more SUDEPsSUDEPs
in the Unitedیونایتد Statesایالت ها everyهرکدام yearسال
38
138680
4142
هر ساله در ایالات متحده تعداد
SUDEP
02:34
than suddenناگهانی infantنوزاد deathمرگ syndromeسندرم.
39
142846
2659
از سندروم مرگ ناگهانی نوزاد هم بیشتراست.
02:38
Now, how manyبسیاری of you have heardشنیدم
of suddenناگهانی infantنوزاد deathمرگ syndromeسندرم?
40
146298
3002
چند نفر از شما در مورد
مرگ ناگهانی نوزادان شنیده‌اید؟
02:41
Right? Prettyبسیار much everyهرکدام handدست goesمی رود up.
41
149324
1956
تقریبا همه‌ی دستها بالا رفت.
02:43
So what's going on here?
42
151304
1723
اینجا پس چه اتفاقی افتاده؟
02:45
Why is this so much more commonمشترک
and yetهنوز people haven'tنه heardشنیدم of it?
43
153051
5143
چرا این نوع مرگ بسیار شایع است ولی
مردم هنوز از آن خبر ندارند؟
02:50
And what can you do to preventجلوگیری کردن it?
44
158218
2436
و برای جلوگیری از آن چه می‌توان کرد؟
02:52
Well, there are two things,
scientificallyاز نظر علمی shownنشان داده شده,
45
160678
2302
از نظر علمی دو راه وجود دارد
02:55
that preventجلوگیری کردن or reduceكاهش دادن the riskخطر of SUDEPسوامور.
46
163004
3373
که از خطر SUDEP جلوگیری و یا
یا آن را کم می‌کند.
02:59
The first is: "Followدنبال کردن
your doctor'sدکتر instructionsدستورالعمل ها,
47
167115
2555
راه اول: «از دستورالعمل‎های
دکترتان پیروی کنید.»
03:01
take your medicationsداروها."
48
169694
1436
«داروهایتان را مصرف کنید.»
03:03
Two-thirdsدو سوم of people who have epilepsyصرع
49
171154
2201
دو سوم کسانی که صرع دارند
03:05
get it underزیر controlکنترل
with theirخودشان medicationsداروها.
50
173379
2119
با مصرف دارو بیماری‌شان
کنترل می‌شود.
03:07
The secondدومین thing that reducesکاهش می یابد
the riskخطر of SUDEPسوامور is companionshipهمراهی.
51
175848
4171
دومین راهی که خطر SUDEP
را کاهش می‌دهد داشتن یک همراه است.
03:12
It's havingداشتن somebodyکسی there
at the time that you have a seizureتصرف.
52
180043
4694
کسی که هنگام وقوع حمله
کنارتان باشد.
03:16
Now, SUDEPسوامور, even thoughگرچه
mostاکثر of you have never heardشنیدم of it,
53
184761
3921
با وجود اینکه بسیاری از شما تا حالا اسم
SUDEP را نشنیدید،
03:20
is actuallyدر واقع the numberعدد two causeسبب می شود
of yearsسالها of potentialپتانسیل life lostکم شده
54
188706
5189
درواقع دومین علت مرگ زودرس
ازمیانگین سالهایی است که درصورت عدم مرگ
03:25
of all neurologicalعصبی disordersاختلالات.
55
193919
2976
زودرس می‌توانسته زندگی کند
در بین همه‌ی بیماری‌های عصبی است.
03:29
The verticalعمودی axisمحور is the numberعدد of deathsمرگ و میر
56
197197
4286
نمودار افقی تعداد مرگ و میر
03:33
timesبار the remainingباقی مانده است life spanطول,
57
201507
3166
ضرب‎در طول عمر،
03:36
so higherبالاتر is much worseبدتر impactتأثیر.
58
204697
3439
هرچقدر بیشتر باشد اثر مخرب‌تری دارد.
03:40
SUDEPسوامور, howeverبا این حال, unlikeبر خلاف these othersدیگران,
59
208522
2974
هرچند که SUDEP برخلاف سایر علت‌ها،
03:43
is something that people right here
could do something to pushفشار دادن that down.
60
211520
5716
چیزی است که مردم
می‌توانند از آن جلوگیری کنند.
03:49
Now, what is Rozراز Picardپیکارد, an AIAI researcherپژوهشگر,
doing here tellingگفتن you about SUDEPسوامور, right?
61
217778
7000
اما چرا رز ریکارد، محقق هوش مصنوعی،
در مورد SUDEP برای شما می‌گوید؟
03:56
I'm not a neurologistمتخصص مغز و اعصاب.
62
224802
2521
من عصب شناس نیستم.
03:59
When I was workingکار کردن at the Mediaرسانه ها Labآزمایشگاه
on measurementاندازه گیری of emotionهیجانی,
63
227347
4215
وقتی در آزمایشگاه رسانه روی
سنجش احساسات کار می‌کردم،
04:03
tryingتلاش کن to make our machinesماشین آلات
more intelligentباهوش - هوشمند about our emotionsاحساسات,
64
231586
3222
و سعی می‌کردم دستگاه را
نسبت به احساسات‌مان هوشمندتر کنم،
04:06
we startedآغاز شده doing a lot of work
measuringاندازه گیری stressفشار.
65
234832
2531
روی اندازه گیری استرس خیلی کار کردیم.
04:11
We builtساخته شده lots of sensorsسنسورها
66
239212
1936
حسگرهای زیادی ساختیم
04:13
that measuredاندازه گیری شده it
in lots of differentناهمسان waysراه ها.
67
241172
2381
که استرس را از راه‌های
مختلف زیادی اندازه می‌گرفت.
04:15
But one of them in particularخاص
68
243577
2320
ولی یک راه به‌خصوص
04:17
grewرشد کرد out of some of this very oldقدیمی work
with measuringاندازه گیری sweatyعرق کشی palmsکف دست ها
69
245921
4112
یکی از این کارهای قدیمی اندازه گیری
کف دستی بود که عرق می‌کرد
04:22
with an electricalالکتریکی signalسیگنال.
70
250057
1744
با سیگنال‌های الکتریکی.
04:23
This is a signalسیگنال of skinپوست conductanceهدایت
71
251825
1749
این سیگنال هدایتگر پوستی است
04:25
that's knownشناخته شده to go up
when you get nervousعصبی,
72
253598
2118
که وقتی عصبی می‌شوید بالا می‌رود،
04:27
but it turnsچرخش out it alsoهمچنین goesمی رود up with
a lot of other interestingجالب هست conditionsشرایط.
73
255740
3572
اما این بالا و پایین رفتن به
شرایط جذاب دیگری هم بستگی دارد.
04:31
But measuringاندازه گیری it with wiresسیم ها on your handدست
is really inconvenientنامناسب.
74
259336
3022
اما اندازه‌گیری آن با سیم روی
دست ناراحت کننده است.
04:34
So we inventedاختراع شده است a bunchدسته ای of other waysراه ها
of doing this at the MITMIT Mediaرسانه ها Labآزمایشگاه.
75
262382
3745
سپس ما راه‌های دیگری در
آزمایشگاه MIT رسانه اختراع کردیم.
04:38
And with these wearablesپوشیدنی,
76
266151
2173
و با این وسایلی که قابل پوشیدن است،
04:40
we startedآغاز شده to collectجمع کن the first-everاولین بار
clinicalبالینی qualityکیفیت dataداده ها 24-7.
77
268348
4805
اطلاعات بالینی دست اولی در
هر ساعت از هفت روز هفته به‌دست آمد.
04:45
Here'sاینجاست a pictureعکس of what that lookedنگاه کرد like
78
273609
2533
این تصویری است که نشان می‌دهد چه شکلی بود
04:48
the first time an MITMIT studentدانشجو collectedجمع آوری شده
skinپوست conductanceهدایت on the wristمچ دست 24-7.
79
276166
6595
اولین بار یک دانشجوی MIT اطلاعات هرساعت
هرروز هفته را از هدایتگر پوستی
04:55
Let's zoomبزرگنمایی in a little bitبیت here.
80
283187
2358
روی مچ دست جمع‌‌آوری کرد.
بگذارید کمی بزرگترش کنم.
04:57
What you see is 24 hoursساعت ها
from left to right,
81
285569
3025
شما ۲۴ ساعت را از سمت چپ به راست
می‌بینید
05:00
and here is two daysروزها of dataداده ها.
82
288618
1927
و این اطلاعات دو روز است.
05:02
And first, what surprisedغافلگیر شدن us
83
290569
2682
اولین بار، چیزی که ما را شگفت زده کرد
05:05
was sleepبخواب was the biggestبزرگترین
peakاوج of the day.
84
293275
3346
این بود که خواب نقطه اوج نمودار را داشت.
05:08
Now, that soundsبرای تلفن های موبایل brokenشکسته شده, right?
85
296645
1750
به‌نظر اشتباه می‌آید، اینطورنیست؟
05:10
You're calmآرام when you're asleepخواب,
so what's going on here?
86
298419
4178
شما وقتی خواب هستید آرام ‌هستید،
پس چه اتفاقی می‌افتد؟
05:14
Well, it turnsچرخش out
that our physiologyفیزیولوژی duringدر حین sleepبخواب
87
302621
2453
خوب، معلوم است
که فیزیولوژی ما درطول خواب
05:17
is very differentناهمسان
than our physiologyفیزیولوژی duringدر حین wakeاز خواب بیدار,
88
305098
2643
متفاوت‌تر از زمان بیداری است،
05:19
and while there's still a bitبیت of a mysteryرمز و راز
89
307765
2184
درحالی‌که کمی هم اسرارآمیز به‌نظر می‌رسد.
05:21
why these peaksقله ها are usuallyمعمولا
the biggestبزرگترین of the day duringدر حین sleepبخواب,
90
309973
3744
چرا این نقاط اوج معمولا در
زمان خواب بالاترند،
05:25
we now believe they're relatedمربوط
to memoryحافظه consolidationتثبیت
91
313741
3170
ما باور داریم که این موضوع در ارتباط
با تثبیت حافظه
05:28
and memoryحافظه formationتشکیل duringدر حین sleepبخواب.
92
316935
2055
و شکل‌گیری حافظه در زمان خواب است.
05:31
We alsoهمچنین saw things
that were exactlyدقیقا what we expectedانتظار می رود.
93
319895
3571
همچنین آنچه مشاهده شد کاملا
منطبق با انتظار ما بود.
05:35
When an MITMIT studentدانشجو
is workingکار کردن hardسخت in the labآزمایشگاه
94
323490
2350
وقتی دانشجویانMIT با جدیت
در آزمایشگاه روی
05:37
or on homeworksخانه تکانی,
95
325864
1389
پروژه‌های خود کار می‌کردند
05:39
there is not only emotionalعاطفی stressفشار,
but there's cognitiveشناختی loadبار,
96
327277
4547
نه تنها فشار احساسی بود، بلکه از نظر
ادراکی هم تحت فشار بودند،
05:43
and it turnsچرخش out that cognitiveشناختی loadبار,
cognitiveشناختی effortتلاش, mentalذهنی engagementنامزدی,
97
331848
4861
مشخص شد که فشار ادراکی،
تلاش ادراکی، درگیری ذهنی،
05:48
excitementهیجان about learningیادگیری something --
98
336733
2194
هیجان یادگیری چیزی--
05:50
those things alsoهمچنین make the signalسیگنال go up.
99
338951
2337
همه اینها سینگال‌ها را بالا می‌برد.
05:55
Unfortunatelyمتاسفانه, to the embarrassmentخجالت
of we MITMIT professorsاساتید,
100
343014
3738
متاسفانه، با شرمندگی استادان MIT،
05:58
(Laughterخنده)
101
346776
1079
( خنده حضار)
05:59
the lowکم pointنقطه everyهرکدام day
is classroomکلاس درس activityفعالیت.
102
347879
4468
پایین‌ترین نمره‌ی روزانه
فعالیت‌های کلاس بود.
06:04
Now, I am just showingنشان دادن you
one person'sفردی dataداده ها here,
103
352810
2516
الان اطلاعات یک فرد را به شما نشان می‌دهم.
06:07
but this, unfortunatelyمتاسفانه,
is trueدرست است in generalعمومی.
104
355350
2610
متاسفانه به‌ طور کلی این اطلاعات درست است.
06:12
This sweatbandsweatband has insideداخل it
a homebuiltهواپیما skin-conductanceپوست هدایت sensorسنسور,
105
360400
4389
داخل این نوارعرق‌گیر یک حسگررسانه‌ای هست،
06:16
and one day, one of our undergradsدانشجویان
knockedزدم on my doorدرب
106
364813
5086
یک روز یکی از شاگردان دوره لیسانسم در زد
06:21
right at the endپایان of the Decemberدسامبر semesterنیمسال,
107
369923
2675
درست آخر ترم دسامبر،
06:24
and he said, "Professorاستاد Picardپیکارد,
108
372622
2190
او گفت: «پروفسور پیکارد،
06:26
can I please borrowامانت گرفتن
one of your wristbandدستبند sensorsسنسورها?
109
374836
2714
می‌توانم یکی از مچ‌بندهای
شما را قرض بگیرم؟
06:29
My little brotherبرادر has autismاوتیسم,
he can't talk,
110
377574
3729
برادر کوچکم اوتیسم دارد و
نمی‌تواند صحبت کند،
06:33
and I want to see
what's stressingبا استرس him out."
111
381327
2167
می‌خواهم بدانم چه چیزی
باعث فشار روحی اوست.»
06:36
And I said, "Sure, in factواقعیت,
don't just take one, take two,"
112
384434
2858
گفتم: « البته به‌جای یکی، دوتا ببر.»
06:39
because they brokeشکست easilyبه آسانی back then.
113
387316
2792
چون زود خراب می‌شوند.
06:42
So he tookگرفت them home,
he put them on his little brotherبرادر.
114
390132
2620
آنها را به خانه برد و
برای برادرش استفاده کرد
06:44
Now, I was back in MITMIT,
looking at the dataداده ها on my laptopلپ تاپ,
115
392776
3169
حالا من برگشتم MIT و دارم اطلاعات
را روی لب تابم می‌بینم،
06:47
and the first day, I thought,
"Hmmهام, that's oddفرد,
116
395969
2861
روز اول فکر کردم که «عجیب است،
06:50
he put them on bothهر دو wristsمچ دست
insteadبجای of waitingدر انتظار for one to breakزنگ تفريح.
117
398854
2991
او آنها را روی دو مچ بسته
به جای اینکه صبر کند یکی خراب شود.
06:53
OK, fine, don't followدنبال کردن my instructionsدستورالعمل ها."
118
401869
2320
خیلی خب، اشکال ندارد، دستورالعمل
مرا انجام نده!»
06:56
I'm gladخوشحالم he didn't.
119
404213
1718
خوشحالم که او این کار را نکرد.
06:58
Secondدومین day -- chillسرد شدن.
Lookedنگاه کرد like classroomکلاس درس activityفعالیت.
120
406377
3206
روز دوم-- مثل فعالیت‌های کلاس بود.
07:01
(Laughterخنده)
121
409607
1262
(خنده حضار)
07:03
A fewتعداد کمی more daysروزها aheadدر پیش.
122
411389
1329
روزهای بعدی هم.
07:05
The nextبعد day, one wristمچ دست signalسیگنال was flatتخت
123
413404
4514
روز بعد سیگنال یک دست کاملا صاف بود
07:09
and the other had
the biggestبزرگترین peakاوج I've ever seenمشاهده گردید,
124
417942
3958
و سیگنال دست دیگر
بالاترین حدی که دیده بودم،
07:14
and I thought, "What's going on?
125
422496
2318
و من فکرکردم«چه خبراست؟»
07:16
We'veما هستیم stressedتاکید کرد people out at MITMIT
everyهرکدام way imaginableقابل تصور است.
126
424838
3460
ما در MIT مردم را تحت
هر فشاری قرار داده بودیم.
07:20
I've never seenمشاهده گردید a peakاوج this bigبزرگ."
127
428933
1738
هیچ‌وقت چنین اوجی ندیده بودم.»
07:24
And it was only on one sideسمت.
128
432409
1969
و این فقط در یک سمت بود.
07:26
How can you be stressedتاکید کرد on one sideسمت
of your bodyبدن and not the other?
129
434402
3144
چطور ممکن است که فقط در یک طرف فشار باشد
و نه در طرف دیگر؟
07:29
So I thought one or bothهر دو sensorsسنسورها
mustباید be brokenشکسته شده.
130
437570
2870
فکرکردم حتما یکی از این حسگرها خراب است.
07:33
Now, I'm an electroengineerالکترومهندس by trainingآموزش,
131
441185
1917
الان من یک مهندس الکترونیک تجربی هستم،
07:35
so I startedآغاز شده a wholeکل bunchدسته ای of stuffچیز
to try to debugاشکال زدایی this,
132
443126
2669
بنابراین برای رفع مشکلات یک‌سری
کارها را انجام دادم،
07:37
and long storyداستان shortکوتاه,
I could not reproduceتکثیر this.
133
445819
2499
خلاصه کنم، نتوانستم آن را دوباره بسازم.
07:40
So I resortedاستفاده کرد to old-fashionedسبک قدیمی debuggingاشکال زدایی.
134
448962
3033
پس شیوه‌ی قدیمی رفع اشکال را دنبال کردم.
07:44
I calledبه نام the studentدانشجو at home on vacationتعطیلات.
135
452019
3282
به دانشجویی که به
تعطیلات رفته بود زنگ زدم.
07:47
"Hiسلام, how'sچگونه است your little brotherبرادر?
How'sچگونه است your Christmasکریسمس?
136
455325
4343
«سلام، برادر کوچکت چطور است؟
کریسمس چطور است؟
07:51
Hey, do you have any ideaاندیشه
what happenedاتفاق افتاد to him?"
137
459692
3281
می‌دانی چه اتفاقی برای برادرت افتاده؟»
07:54
And I gaveداد this particularخاص dateتاریخ and time,
138
462997
1956
من مشخصات آن روز و ساعت خاص را دادم،
07:56
and the dataداده ها.
139
464977
1301
و اطلاعات را.
07:58
And he said, "I don't know,
I'll checkبررسی the diaryدفتر خاطرات."
140
466302
3415
او گفت:«نمی دانم، اما
دفتر خاطرات را بررسی می‌کنم.»
08:02
Diaryدفتر خاطرات? An MITMIT studentدانشجو keepsنگه می دارد a diaryدفتر خاطرات?
141
470850
2908
دفتر خاطرات؟ دانشجوی MIT
دفتر خاطرات دارد؟
08:05
So I waitedمنتظر and he cameآمد back.
142
473782
1819
صبر کردم تا برگشت.
08:07
He had the exactدقیق dateتاریخ and time,
143
475625
1539
او ساعت و تاریخ دقیق را داشت،
08:09
and he saysمی گوید, "That was right before
he had a grandبزرگ malمال seizureتصرف."
144
477188
3853
و گفت:« دقیقا قبل از یک تشنج بزرگ بود.»
08:14
Now, at the time, I didn't know
anything about epilepsyصرع,
145
482942
3349
در آن زمان من چیزی در مورد صرع نمی‌دانستم،
08:18
and did a bunchدسته ای of researchپژوهش,
146
486315
2159
تحقیقات زیادی کردم،
08:20
realizedمتوجه شدم that anotherیکی دیگر student'sدانش آموزان dadپدر
is chiefرئیس of neurosurgeryجراحی مغز و اعصاب
147
488498
3126
متوجه شدم که پدر یکی از دانشجویان
رییس بخش اعصاب است
08:23
at Children'sکودکان Hospitalبیمارستان Bostonبوستون,
148
491648
2000
در بیمارستان کودکان بوستون،
08:25
screwedپیچ up my courageشجاعت
and calledبه نام Drدکتر. Joeجو MadsenMadsen.
149
493672
2289
شهامت بخرج دادم و
به دکتر جو مادسن زنگ زدم.
08:27
"Hiسلام, Drدکتر. MadsenMadsen,
my name'sنام Rosalindروزالیند Picardپیکارد.
150
495985
2469
«سلام دکتر مادسن، من روزلیند پیکارد هستم.
08:30
Is it possibleامکان پذیر است somebodyکسی could have
151
498478
3896
آیا ممکن است کسی
08:34
a hugeبزرگ sympatheticدلسوز
nervousعصبی systemسیستم surgeافزایش" --
152
502398
4403
چنین لرزش شدید عصبی داشته باشد»--
08:38
that's what drivesدرایوها the skinپوست conductanceهدایت --
153
506825
2578
که از طریق هدایتگر پوستی
08:41
"20 minutesدقایق before a seizureتصرف?"
154
509427
1672
بیست دقیقه قبل از تنشج، معلوم شود؟»
08:44
And he saysمی گوید, "Probablyشاید not."
155
512172
2119
او گفت: «احتمالا نه.»
08:47
He saysمی گوید, "It's interestingجالب هست.
156
515997
1334
گفت:«جالب است.
08:49
We'veما هستیم had people whoseکه hairمو
standsمی ایستد on endپایان on one armبازو
157
517355
2768
ما افرادی را داشتیم که
بیست دقیقه قبل از تشنج
08:52
20 minutesدقایق before a seizureتصرف."
158
520147
2080
موهای انتهای بازویشان سیخ می‌شد.»
08:55
And I'm like, "On one armبازو?"
159
523060
1315
من پرسیم «روی یک دست؟»
08:56
I didn't want to tell him that, initiallyدر ابتدا,
160
524399
2130
نمی‌خواستم همان بار اول به او بگویم.
08:58
because I thought this was too ridiculousمسخره.
161
526553
2389
فکر می‌کردم خیلی مسخره است.
09:00
He explainedتوضیح داد how this could
happenبه وقوع پیوستن in the brainمغز,
162
528966
2293
او توضیح داد که این اتفاق چگونه
در مغز می‌افتد،
09:03
and he got interestedعلاقه مند.
I showedنشان داد him the dataداده ها.
163
531283
2173
او علاقه‌مند شد.
من اطلاعات را به او نشان دادم
09:05
We madeساخته شده a wholeکل bunchدسته ای more devicesدستگاه ها,
got them safetyایمنی certifiedگواهی شده.
164
533480
2948
ما دستگاه‌های بیشتری ساختیم
که درست انجام شود
09:08
90 familiesخانواده ها were beingبودن
enrolledثبت نام کرد in a studyمطالعه,
165
536452
2074
۹۰ خانواده در این پژوهش ثبت نام کردند.
09:10
all with childrenفرزندان who were going
to be monitoredنظارت 24-7
166
538550
3229
با کودکانی که می‌خواستند
همه روزه کنترل شوند
09:13
with gold-standardاستاندارد طلا EEGEEG on theirخودشان scalpپوست سر
167
541803
3371
با EEG استاندار طلایی در جمجمه
09:17
for readingخواندن the brainمغز activityفعالیت,
168
545198
1543
برای خواندن فعالیت مغز،
09:18
videoویدئو to watch the behaviorرفتار,
169
546765
1943
فیلم برای دیدن رفتار،
09:20
electrocardiogramالکتروکاردیوگرام -- ECGECG --
and now EDAEDA, electrodermalالکترودرمال activityفعالیت,
170
548732
3660
ثبت ضربان قلب بوسیله برق
و حالا ثبت فعالیت‌های پوست،
09:24
to see if there was
something in this peripheryحاشیه
171
552416
2585
تا ببینند آیا چیزی در اطراف هست
09:27
that we could easilyبه آسانی pickانتخاب کنید up,
relatedمربوط to a seizureتصرف.
172
555025
2446
که در رابطه با تشنج باشد.
09:30
We foundپیدا شد, in 100 percentدرصد
of the first batchدسته ای of grandبزرگ malمال seizuresتشنج,
173
558263
6441
در ۱۰۰ درصد اولین نشنج‌های جدی
09:36
this whopperهوپر of responsesپاسخ
in the skinپوست conductanceهدایت.
174
564728
3633
این واکنش‌ها را در رسانای پوستی پیدا کردیم
09:40
The blueآبی in the middleوسط, the boy'sپسران sleepبخواب,
175
568385
2003
این قسمت آبی در وسط
وقتی که پسر خواب بوده،
09:42
is usuallyمعمولا the biggestبزرگترین peakاوج of the day.
176
570412
1972
معمولا بالاترین نقطه در طول روز است.
09:44
These threeسه seizuresتشنج you see here
are poppingظاهر شدن out of the forestجنگل
177
572408
3632
این سه تشنج که اینجا مشاهده می‌کنید
از جنگل بیرون زده
09:48
like redwoodقرمز treesدرختان.
178
576064
1476
مثل درختان ماموت.
09:51
Furthermoreعلاوه بر این, when you coupleزن و شوهر
the skinپوست conductanceهدایت at the topبالا
179
579096
3580
بعلاوه وقتی این هدایتگرهای
پوستی را دوبرابرمی‌کنید
09:54
with the movementجنبش from the wristمچ دست
180
582700
3517
با حرکت از سمت مچ
شما اطلاعات زیادی می‌گیرید
09:58
and you get lots of dataداده ها
and trainقطار machineدستگاه learningیادگیری and AIAI on it,
181
586241
4800
و می‌توانید ماشین یادگیری و
هوش مصنوعی را آموزش دهید
10:03
you can buildساختن an automatedخودکار AIAI
that detectsتشخیص می دهد these patternsالگوها
182
591065
4793
و می‌توانید یک هوش مصنوعی اتوماتیک بسازید
که این الگوها را پیدا کند
10:07
much better than just
a shakeلرزش detectorآشکارساز can do.
183
595882
4215
بهتر از آنچه یک ردیاب لرزشی
می‌تواند انجام دهد.
10:12
So we realizedمتوجه شدم that we neededمورد نیاز است
to get this out,
184
600121
4267
پس دریافتیم که نیاز داریم
برای بیرون آوردن این
10:16
and with the PhDدکترا work of Ming-Zherمینگ-Zher Pohڅارنپوه
185
604412
2358
و با کار دانشجوی دکترا، مینگ زرپو
10:18
and laterبعد great improvementsپیشرفت ها by EmpaticaEmpatica,
186
606794
3027
و بعدها پیشرفت‌های بیشتر توسط Empatica
10:21
this has madeساخته شده progressپیش رفتن and the seizureتصرف
detectionتشخیص is much more accurateدقیق.
187
609845
3844
پیشرفت بیشتری حاصل شد و تشخیص تشنج
خیلی دقیق‌تر شد.
10:25
But we alsoهمچنین learnedیاد گرفتم some other things
about SUDEPسوامور duringدر حین this.
188
613713
2905
ما همچنین چیزهای دیگری هم دررابطه
با SUDEP آموختیم.
10:28
One thing we learnedیاد گرفتم is that SUDEPسوامور,
189
616642
3412
یکی از آموخته‌ها اینکه SUDEP،
10:32
while it's rareنادر after
a generalizedعمومی است tonic-clonicتونیک-كلويك seizureتصرف,
190
620078
2912
بعد ازتشنج کلی-تونیک کلونیک
نادر است،
10:35
that's when it's mostاکثر likelyاحتمال دارد
to happenبه وقوع پیوستن -- after that typeتایپ کنید.
191
623014
3237
بیشتر احتمال دارد بعد
از آن نوع اتفاق بیفتد.
10:38
And when it happensاتفاق می افتد,
it doesn't happenبه وقوع پیوستن duringدر حین the seizureتصرف,
192
626275
3119
وقتی این اتفاق پیش بیاید،
در زمان تشنج نیست،
10:41
and it doesn't usuallyمعمولا happenبه وقوع پیوستن
immediatelyبلافاصله afterwardsپس از آن,
193
629418
2866
و معمولا بلافاصله بعد از تشنج رخ نمی‌دهد،
10:44
but immediatelyبلافاصله afterwardsپس از آن,
194
632308
1715
اما بلافاصله،
10:46
when the personفرد just seemsبه نظر می رسد
very still and quietساکت,
195
634047
3062
وقتی که فرد کاملا بی‌حرکت و آرام است
10:49
they mayممکن است go into anotherیکی دیگر phaseفاز,
where the breathingنفس كشيدن stopsمتوقف می شود,
196
637133
4947
وقتی که تنفس متوقف می‌شود،
ممکن است که آنها وارد مرحله دیگری شوند،
10:54
and then after the breathingنفس كشيدن stopsمتوقف می شود,
laterبعد the heartقلب stopsمتوقف می شود.
197
642104
3024
و بعد از توقف تنفس، قلب
از حرکت بازمی‌ایستد.
10:57
So there's some time
to get somebodyکسی there.
198
645152
2043
پس مقداری زمان هست
تا کسی به آنجا برسد.
11:00
We alsoهمچنین learnedیاد گرفتم that there is a regionمنطقه
deepعمیق in the brainمغز calledبه نام the amygdalaآمیگدالا,
199
648349
4904
همچنین ما فهمیدیم که یک منطقه‌ای در داخل
مغز هست به نام آمیگدال،
11:05
whichکه we had been studyingدر حال مطالعه
in our emotionهیجانی researchپژوهش a lot.
200
653277
2936
که در مطالعات روی احساسات آن را
خیلی بررسی کرده بودیم.
11:08
We have two amygdalasamygdalas,
201
656237
1281
ما دو تا آمیگدالاس داریم،
11:09
and if you stimulateتحریک the right one,
202
657542
1673
و اگر سمت راست را تحریک کنید،
11:11
you get a bigبزرگ right
skinپوست conductanceهدایت responseواکنش.
203
659239
2739
شما یک واکنش زیاد در این
هدایت‌گر پوستی می‌گیرید.
11:14
Now, you have to signامضا کردن up right now
for a craniotomyكرانيوتومي to get this doneانجام شده,
204
662002
4245
اکنون برای انجام دادنش باید
یک جراحی باز مغزی انجام دهید،
11:18
not exactlyدقیقا something
we're going to volunteerداوطلب to do,
205
666271
2833
در واقع چیزی نیست که بخواهیم
داوطلبانه انجامش دهیم،
11:21
but it causesعلل a bigبزرگ right skinپوست
conductanceهدایت responseواکنش.
206
669128
2513
اما موجب واکنش زیادی
درهدایتگر پوستی سمت راست می‌شود
11:23
Stimulateتحریک the left one, bigبزرگ left
skinپوست conductanceهدایت responseواکنش on the palmنخل.
207
671665
3853
تحریک سمت چپ، واکنش زیاد در کف دست دارد.
11:27
And furthermoreعلاوه بر این, when somebodyکسی
stimulatesتحریک می کند your amygdalaآمیگدالا
208
675542
4040
و بیشتر وقتی کسی آمیگدال را تحریک می‌کند
11:31
while you're sittingنشسته there
and you mightممکن just be workingکار کردن,
209
679606
3419
وقتی نشسته‌اید و ممکن است کاری انجام دهید
11:35
you don't showنشان بده any signsعلائم of distressپریشانی,
210
683049
1888
شما هیچ نشانه‌ای ازدرد نمی‌بینید،
11:37
but you stop breathingنفس كشيدن,
211
685620
1286
اما شما نفس نمی‌کشید،
11:40
and you don't startشروع کن again
untilتا زمان somebodyکسی stimulatesتحریک می کند you.
212
688470
3317
و این ادامه پیدا می‌کند تا اینکه
شما را دوباره تحریک کنند.
11:44
"Hey, Rozراز, are you there?"
213
692599
1513
«رز آنجا هستی؟»
11:46
And you openباز کن your mouthدهان to talk.
214
694136
1931
وشما دهانتان را بازمی‌کنید
تا حرف بزنید.
11:48
As you take that breathنفس کشیدن to speakصحبت,
215
696868
2194
و نفس می‌کشید تا صحبت کنید،
11:51
you startشروع کن breathingنفس كشيدن again.
216
699086
1505
شما دوباره نفس می‌کشید.
11:54
So we had startedآغاز شده with work on stressفشار,
217
702762
3620
ما کار روی استرس را شروع کرده بودیم،
11:58
whichکه had enabledفعال شده است us
to buildساختن lots of sensorsسنسورها
218
706406
2253
توانسته بودیم تعداد زیادی حسگر بسازیم
12:00
that were gatheringجمع آوری
highبالا qualityکیفیت enoughکافی dataداده ها
219
708683
2132
که اطلاعات خیلی خوبی جمع آوری می کرد
به‌طوری
12:02
that we could leaveترک کردن the labآزمایشگاه
and startشروع کن to get this in the wildوحشی;
220
710839
2921
که ما می‌توانستیم آزمایشگاه را رها کنیم
و درفضای عادی کارکنیم
12:05
accidentallyبه طور تصادفی foundپیدا شد a whopperهوپر
of a responseواکنش with the seizureتصرف,
221
713784
2864
به‌طور تصادفی یک واکنشی در
ارتباط با تشنج پیدا کردیم،
12:08
neurologicalعصبی activationفعال سازی that can causeسبب می شود
a much biggerبزرگتر responseواکنش
222
716672
2859
فعال کردن عصبی که که می‌تواند منجر به
واکنش بزرگتری از
12:11
than traditionalسنتی stressorsعوامل استرس زا;
223
719555
1310
استرس‌زاهای سنتی شود؛
12:12
lots of partnershipمشارکت with hospitalsبیمارستان ها
and an epilepsyصرع monitoringنظارت بر unitواحد,
224
720889
3198
تعداد زیادی از همکاران بیمارستان‌ها و
بخش‌های کنترل صرع،
12:16
especiallyبه خصوص Children'sکودکان Hospitalبیمارستان Bostonبوستون
225
724111
1828
مخصوصا بیمارستان کودکان بوستون
12:17
and the Brighamبریگام;
226
725963
1151
و بیرگام؛
12:19
and machineدستگاه learningیادگیری and AIAI on topبالا of this
227
727138
2525
و ماشین یادگیری و درصدر آن هوش مصنوعی
12:21
to take and collectجمع کن lots more dataداده ها
228
729687
3021
داده‌های زیادی جمع می‌شد
12:24
in serviceسرویس of tryingتلاش کن
to understandفهمیدن these eventsمناسبت ها
229
732732
2629
تلاش برای درک این وقایع
اگر بتوانیم از مرگ ناگهانی
12:27
and if we could preventجلوگیری کردن SUDEPسوامور.
230
735385
1594
در اثر صرع جلوگیری کنیم.
12:30
This is now commercializedتجاری شده است by EmpaticaEmpatica,
231
738023
3563
این مساله الان توسط
Empatica تجاری شده است،
12:33
a start-upشروع that I had
the privilegeامتیاز to cofoundcofound,
232
741610
2889
کاری که من شروع کردم
یک امتیاز پنهان داشت،
12:36
and the teamتیم there has doneانجام شده an amazingحیرت آور jobکار
improvingبهبود می یابد the technologyتکنولوژی
233
744523
4206
گروه یک کارشگفت‌آور کرد
و به تکنولوژی رابهبود بخشید
12:40
to make a very beautifulخوشگل sensorسنسور
234
748753
1759
برای ساخت حسگرهای خوب
که نه تنها زمان
12:42
that not only tellsمی گوید time and does stepsمراحل
and sleepبخواب and all that good stuffچیز,
235
750536
3859
و مراحل و خواب و همه
چیزهای خوب را می‌گوید بلکه
12:46
but this is runningدر حال اجرا real-timeبه موقع
AIAI and machineدستگاه learningیادگیری
236
754419
3096
زمان واقعی هوش مصنوعی
و ماشین یادگیری را
12:49
to detectتشخیص generalizedعمومی است
tonic-clonicتونیک-كلويك seizuresتشنج
237
757539
2618
برای تشخیص عمومی
تشنج تونیک-کلونیک نشان می‌دهد
12:52
and sendارسال an alertهشدار for help
238
760181
2151
و هشدار کمک می‌فرستد
12:54
if I were to have a seizureتصرف
and loseاز دست دادن consciousnessآگاهی.
239
762356
3192
اگر من صرع داشته باشم
و هوشیاریم را از دست داده باشم.
12:57
This just got FDA-approvedتایید FDA
240
765572
2816
FDA این را تایید کرده است
13:00
as the first smartwatchsmartwatch
to get approvedتایید کرد in neurologyعصب شناسی.
241
768412
4140
اولین ساعت هوشمندی که در عصب شناسی
تایید گرفته است.
13:05
(Applauseتشویق و تمجید)
242
773923
7000
(تشویق حضار)
13:14
Now, the nextبعد slideاسلاید is what madeساخته شده
my skinپوست conductanceهدایت go up.
243
782674
3531
اسلاید بعدی چیزی است که باعث بالارفتن
هدایتگرهای پوستی شد.
13:18
One morningصبح, I'm checkingچک کردن my emailپست الکترونیک
244
786811
1706
یک روز صبح من ایمیلم را چک می‌کردم
13:20
and I see a storyداستان from a momمامان
245
788541
2297
یک ایمیلی دیدم از مادری که
13:22
who said she was in the showerدوش,
246
790862
1886
می گفت درحمام بوده،
13:24
and her phoneتلفن was
on the counterشمارنده by the showerدوش,
247
792772
2453
و تلفنش روی سکوی حمام بوده،
13:27
and it said her daughterفرزند دختر
mightممکن need her help.
248
795249
2157
و فهمید که شاید دخترش
به کمک نیازداشته باشد.
13:30
So she interruptsقطع می شود her showerدوش and goesمی رود
runningدر حال اجرا to her daughter'sدختر است bedroomاتاق خواب,
249
798196
3381
پس حمام را رها کرد و به سمت اتاق خواب
دخترش دوید،
13:33
and she findsپیدا می کند her daughterفرزند دختر
facedownfacedown in bedبستر, blueآبی and not breathingنفس كشيدن.
250
801601
3743
دخترش را دمر در تخت دید در حالی‌که کبود
شده بود و نفس نمی‌کشید.
13:37
She flipsflips her over -- humanانسان stimulationتحریک --
251
805368
3281
او را برگردانند-- تحریک انسانی---
13:40
and her daughterفرزند دختر takes a breathنفس کشیدن,
and anotherیکی دیگر breathنفس کشیدن,
252
808673
3683
و دخترش نفس کشید،
13:44
and her daughterفرزند دختر turnsچرخش pinkرنگ صورتی and is fine.
253
812380
3954
و رنگ دخترش صورتی شد و خوب شد.
13:49
I think I turnedتبدیل شد whiteسفید readingخواندن this emailپست الکترونیک.
254
817551
3224
من رنگم پرید وقتی این ایمیل را خواندم.
13:52
My first responseواکنش is,
"Oh no, it's not perfectکامل.
255
820799
2322
اولین واکنشم این بود: «اوه، نه، عالی نیست.
13:55
The Bluetoothبلوتوث could breakزنگ تفريح,
the batteryباتری could dieمرگ.
256
823145
2325
بلوتوث و باتری می‌توانند
خراب شوند واز کاربیفتند
13:57
All these things could go wrongاشتباه.
Don't relyتکیه on this."
257
825494
2477
همه چیز می‌تواند خوب کار نکند.
به آنها تکیه نکن.»
13:59
And she said, "It's OK.
I know no technologyتکنولوژی is perfectکامل.
258
827995
3408
و او گفت:«باشه، می‌دانم که
تکنولوژی بی‌نقص نیست.
14:03
Noneهیچ یک of us can always
be there all the time.
259
831427
2163
هیچکدام از ما نمی‌توانیم همیشه آنجا باشیم.
14:06
But this, this deviceدستگاه plusبه علاوه AIAI
260
834844
4342
اما این وسیله بعلاوه هوش مصنوعی
14:11
enabledفعال شده است me to get there in time
to saveصرفه جویی my daughter'sدختر است life."
261
839210
3104
توانست مرا به موقع به آنجا برساند
تا جان دخترم را نجات دهم.»
14:17
Now, I've been mentioningذکر کردن childrenفرزندان,
262
845933
1906
حالا من به کودکان اشاره کرده‌ام،
14:19
but SUDEPسوامور peaksقله ها, actuallyدر واقع,
amongدر میان people in theirخودشان 20s, 30s and 40s,
263
847863
5707
اما واقعا مرگ ناگهانی در میان مردم در
دهه‌های ۲۰، ۳۰ و ۴۰ بالاست
14:25
and the nextبعد lineخط I'm going to put up
264
853594
1816
و خط دیگری که می‌خواهم بگذارم
14:27
is probablyشاید going to make
some people uncomfortableناراحت,
265
855434
2453
ممکن است برای تعدادی ناراحت کننده باشد،
14:29
but it's lessکمتر uncomfortableناراحت
than we'llخوب all be
266
857911
2374
اما برای همه‌ی ما
کمتر ناراحت کننده خواهد بود
14:32
if this listفهرست is extendedتمدید شده
to somebodyکسی you know.
267
860309
3070
اگر این لیست را به همه کسانی
که می شناسید تعمیم دهید.
14:36
Could this happenبه وقوع پیوستن to somebodyکسی you know?
268
864437
2338
آیا ممکن است این اتفاق
برای کسی که می‌شناسید
14:39
And the reasonدلیل I bringآوردن up
this uncomfortableناراحت questionسوال
269
867197
2742
پیش بیاید؟
دلیلی که این پرسش سخت را مطرح کردم
14:41
is because one in 26 of you
will have epilepsyصرع at some pointنقطه,
270
869963
4912
این است که ازهر ۲۶ نفر، یک نفراز شما
می‌تواند زمانی صرع بگیرد،
14:46
and from what I've been learningیادگیری,
271
874899
2235
و تا آنجایی که من آموخته‌ام،
14:49
people with epilepsyصرع oftenغالبا don't tell
theirخودشان friendsدوستان and theirخودشان neighborsهمسایه ها
272
877158
3334
مبتلایان به صرع معمولا به دوستان
و همسایگان خود نمی گویند
14:52
that they have it.
273
880516
1158
که صرع دارند.
14:53
So if you're willingمایلم to let them
use an AIAI or whateverهر چه
274
881698
4921
بنابراین اگر می‌خواهید به آنها اجازه دهید
از هوش مصنوعی یا هر چیز دیگری استفاده کنند
14:58
to summonاحضار you in a momentلحظه
of possibleامکان پذیر است need,
275
886643
4414
در لحظه‌ای که نیاز هست شما را صدا کنند،
15:03
if you would let them know that,
276
891081
1618
اگر اجازه بدهید بدانند،
15:04
you could make a differenceتفاوت in theirخودشان life.
277
892723
2354
می‌توانید تغییری در زندگی آنها ایجاد کنید.
15:07
Why do all this hardسخت work to buildساختن AIsAIs?
278
895728
2851
چرا همه‌ برای ساخت هوش مصنوعی
بسختی کار می‌کنند؟
15:12
A coupleزن و شوهر of reasonsدلایل here:
279
900101
1201
چند دلیل دارد:
15:13
one is Natashaناتاشا, the girlدختر who livedزندگی می کرد,
280
901326
2163
یکی ناتاشا است، دختری که زندگی کرد
15:15
and her familyخانواده wanted me
to tell you her nameنام.
281
903513
2392
و خانواده‌اش از من خواستند،
اسمش را بیاورم.
15:18
Anotherیکی دیگر is her familyخانواده
282
906977
1612
دیگری خانواده‌ی او
15:20
and the wonderfulفوق العاده people out there
283
908613
2191
و افراد فوق العاده‌ای که
15:22
who want to be there to supportحمایت کردن people
who have conditionsشرایط
284
910828
2825
می‌خواهند دیگران را در این شرایط کمک کنند
15:25
that they'veآنها دارند feltنمد uncomfortableناراحت
in the pastگذشته mentioningذکر کردن to othersدیگران.
285
913677
3293
که قبلا از اینکه دیگران
شرایط آنها را بدانند ناراحت بودند.
15:29
And the other reasonدلیل is all of you,
286
917901
1873
دلیل دیگر اینکه همه‌ی ما
15:31
because we have the opportunityفرصت
to shapeشکل the futureآینده of AIAI.
287
919798
5332
این فرصت را داریم که آینده‌ی
هوش مصنوعی را شکل دهیم.
15:37
We can actuallyدر واقع changeتغییر دادن it,
288
925154
2357
ما واقعا می‌توانیم آن را تغییر دهیم،
15:39
because we are the onesآنهایی که buildingساختمان it.
289
927535
2404
برای اینکه ما کسانی هستیم
که آن را می‌سازیم.
15:41
So let's buildساختن AIAI
290
929963
1977
پس بیایید هوش مصنوعی بسازیم
15:43
that makesباعث می شود everybody'sهمه است livesزندگی می کند better.
291
931964
3292
که زندگی همه را بهتر کند.
15:47
Thank you.
292
935982
1151
متشکرم.
15:49
(Applauseتشویق و تمجید)
293
937157
4414
(تشویق حضار)
Translated by H. Yeganeh Yeganeh
Reviewed by Masoud Motamedifar

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Rosalind Picard - Scientist, inventor, entrepreneur
MIT Professor Rosalind Picard invents technologies that help people better understand emotion and behaviors that impact human health.

Why you should listen

Rosalind Picard wrote Affective Computing, a book that outlines how to give machines the skills of emotional intelligence, credited for launching the growing field of affective computing. Named one of seven "Tech SuperHeros to Watch" by CNN, Picard cofounded two companies that have commercialized technologies invented by her team at MIT: Empatica, which created the first AI-based smartwatch cleared by FDA in Neurology, and Affectiva, which provides emotion AI software. Picard teaches and leads research in affective computing at the MIT Media Lab in Cambridge; works as MIT's faculty chair for MindHandHeart, a campus-wide wellbeing initiative; and serves as chief scientist for Empatica, creating AI-based analytics and wearables to improve human wellbeing.

More profile about the speaker
Rosalind Picard | Speaker | TED.com

Data provided by TED.

This site was created in May 2015 and the last update was on January 12, 2020. It will no longer be updated.

We are currently creating a new site called "eng.lish.video" and would be grateful if you could access it.

If you have any questions or suggestions, please feel free to write comments in your language on the contact form.

Privacy Policy

Developer's Blog

Buy Me A Coffee