TED2011
Morgan Spurlock: The greatest TED Talk ever sold
مورگان اسپرلاک: بهترین سخنرانی تد که تا کنون فروخته شده
Filmed:
Readability: 4
2,446,716 views
با طنز و پشتکار، فیلمساز مورگان اسپرلاک به جهان پنهان اما با نفوذ بازاریابی نام تجاری قدم می گذارد، در تلاش برای ساختن یک فیلم اسپانسر شده به طور کامل در مورد اسپانسر شدن. (و بله، حتی این سخنرانی هم اسپانسر شده است. توسط چه کسی و به چه قیمتی؟ او به شمامی‌گوید.)
Morgan Spurlock - Filmmaker
Morgan Spurlock makes documentary film and TV that is personal, political -- and, above all, deeply empathetic. Full bio
Morgan Spurlock makes documentary film and TV that is personal, political -- and, above all, deeply empathetic. Full bio
Double-click the English transcript below to play the video.
00:15
I have spent the past few years
0
0
3000
من چند سال گذشته خودم را در شرایطی قرار داده ام
00:18
putting myself into situations
1
3000
2000
من چند سال گذشته خودم را در شرایطی قرار داده ام
00:20
that are usually very difficult
2
5000
2000
که معمولا بسیار سخت بوده و همزمان تا حدی خطرناک
00:22
and at the same time somewhat dangerous.
3
7000
3000
که معمولا بسیار سخت بوده و همزمان تا حدی خطرناک
00:26
I went to prison --
4
11000
2000
به زندان رفتم --سخت بود.
00:28
difficult.
5
13000
2000
به زندان رفتم --سخت بود.
00:30
I worked in a coal mine --
6
15000
3000
در معدن زغال سنگ کار کردم --خطرناک.
00:33
dangerous.
7
18000
2000
در معدن زغال سنگ کار کردم --خطرناک.
00:35
I filmed in war zones --
8
20000
2000
در مناطق جنگی فیلم برداری کردم --سخت و خطرناک.
00:37
difficult and dangerous.
9
22000
2000
در مناطق جنگی فیلم برداری کردم --سخت و خطرناک.
00:39
And I spent 30 days eating nothing but this --
10
24000
4000
و 30 روز چیزی نخوردم.
00:43
fun in the beginning,
11
28000
2000
اولش جالب بود. وسطش سخت و آخرش بسیار خطرناک.
00:45
little difficult in the middle, very dangerous in the end.
12
30000
3000
اولش جالب بود. وسطش سخت و آخرش بسیار خطرناک.
00:49
In fact, most of my career,
13
34000
2000
در واقع بیشتر کار من قراردادن خودم در شرایط به ظاهر وحشتناک بوده.
00:51
I've been immersing myself
14
36000
2000
در واقع بیشتر کار من قراردادن خودم در شرایط به ظاهر وحشتناک بوده.
00:53
into seemingly horrible situations
15
38000
3000
در واقع بیشتر کار من قراردادن خودم در شرایط به ظاهر وحشتناک بوده.
00:56
for the whole goal of trying
16
41000
2000
برای هدف کلی تلاش کردن
00:58
to examine societal issues
17
43000
2000
برای آزمایش مسائل جامعه شناختی به صورتی که این مسائل را به شکل جالبی در بیاورم
01:00
in a way that make them engaging, that make them interesting,
18
45000
3000
برای آزمایش مسائل جامعه شناختی به صورتی که این مسائل را به شکل جالبی در بیاورم
01:03
that hopefully break them down in a way
19
48000
2000
و امیدم این است که در طول راه مسائل را به شکلی بشکنم
01:05
that make them entertaining and accessible to an audience.
20
50000
3000
که اونها را جذاب و قابل دسترس برای مخاطب بکنه.
01:08
So when I knew I was coming here
21
53000
2000
برای همین وقتی فهمیدم که دارم میام اینجا که راجع به نام تجاری و اسپانسر شدن حرف بزنم
01:10
to do a TED Talk that was going to look at the world of branding and sponsorship,
22
55000
3000
برای همین وقتی فهمیدم که دارم میام اینجا که راجع به نام تجاری و اسپانسر شدن حرف بزنم
01:13
I knew I would want to do something a little different.
23
58000
2000
می دونستم که کاری که می خواهم بکنم یه کمی سخته
01:15
So as some of you may or may not have heard,
24
60000
3000
برای همین - همان طور که خیلی از شما ممکنه شنیده باشید یا نشنیده باشید
01:18
a couple weeks ago, I took out an ad on eBay.
25
63000
3000
چند هفته قبل یه آگهی روی Ebay دادم.
01:21
I sent out some Facebook messages,
26
66000
3000
چند پیغام روی فیس بوک,چند تا توییت روی توییتر,
01:24
some Twitter messages,
27
69000
2000
چند پیغام روی فیس بوک,چند تا توییت روی توییتر,
01:26
and I gave people the opportunity to buy the naming rights
28
71000
2000
و به مردم این فرصت را دادم که حق تجاری صحبت من رو روی TEDTalk 2011 بخرند.
01:28
to my 2011 TED Talk.
29
73000
2000
و به مردم این فرصت را دادم که حق تجاری صحبت من رو روی TEDTalk 2011 بخرند.
01:30
(Laughter)
30
75000
2000
خنده حاضرین
01:32
That's right, some lucky individual, corporation,
31
77000
3000
درسته. یک فرد خوشبخت یک شرکت
01:35
for-profit or non-profit,
32
80000
2000
شرکت تجاری یا انتفاعی
01:37
was going to get the once-in-a-lifetime opportunity --
33
82000
2000
می تونست این شانس یک بار در زندگی را داشته باشه
01:39
because I'm sure Chris Anderson will never let it happen again --
34
84000
2000
برای اینکه من مطمئنم که کریس اندرسون دیگه نمی گذاره که این اتفاق بیفته
01:41
(Laughter)
35
86000
2000
(خنده حاضرین)
01:43
to buy the naming rights
36
88000
2000
که حق تجاری سخنرانی ای که الان می بینید خریداری بشه,
01:45
to the talk you're watching right now,
37
90000
2000
که حق تجاری سخنرانی ای که الان می بینید خریداری بشه,
01:47
that at the time didn't have a title, didn't really have a lot of content
38
92000
3000
سخنرانی ای که اون موقع نه عنوانی داشته نه خیلی هنوز محتواش معلوم بود
01:50
and didn't really give much hint
39
95000
2000
و حتی اشاره ای هم نمی کرد که موضوع مورد بحث چی هست.
01:52
as to what the subject matter would actually be.
40
97000
3000
و حتی اشاره ای هم نمی کرد که موضوع مورد بحث چی هست.
01:55
So what you were getting was this:
41
100000
2000
خوب . پس چیزی که مثلا گیر شما می امد این بود:
01:57
Your name here presents:
42
102000
2000
اسم شما اینجا نمایش داده می شد:
01:59
My TED Talk that you have no idea what the subject is
43
104000
3000
سخنرانی من که شما هیچ ایده ای ندارید موضوعش چی بود
02:02
and, depending on the content, could ultimately blow up in your face,
44
107000
3000
و بسته به محتواش می تونست در نهایت شما را داغون کنه
02:05
especially if I make you or your company look stupid for doing it.
45
110000
3000
مخصوصا اگر من راجع به شما یا شرکت شما جوری حرف می زدم که به نظر می رسید کاری که کردید احمقانه است
02:08
But that being said,
46
113000
2000
ولی با تمام این حرفها این یه شانس خوب تبلیغاتی بود دیگه.
02:10
it's a very good media opportunity.
47
115000
2000
ولی با تمام این حرفها این یه شانس خوب تبلیغاتی بود دیگه.
02:12
(Laughter)
48
117000
6000
(خنده حاضرین)
02:18
You know how many people watch these TED Talks?
49
123000
3000
می دونید چند نفر این سخنرانی را تماشا می کنند؟
02:21
It's a lot.
50
126000
2000
خیلی زیاد.
02:24
That's just a working title, by the way.
51
129000
2000
راستی این فقط شروع داستانه.
02:26
(Laughter)
52
131000
2000
(خنده حاضرین)
02:28
So even with that caveat,
53
133000
3000
برای همین حتی با وجود اون مشکل من می دونستم که کسی حق تجاری این سخنرانی را می خره.
02:31
I knew that someone would buy the naming rights.
54
136000
2000
برای همین حتی با وجود اون مشکل من می دونستم که کسی حق تجاری این سخنرانی را می خره.
02:33
Now if you'd have asked me that a year ago,
55
138000
2000
حالا اگه این سوال را یه سال قبل از من پرسیده بودید من نمی تونستم با این قطعیت به شما بگم.
02:35
I wouldn't have been able to tell you that with any certainty.
56
140000
2000
حالا اگه این سوال را یه سال قبل از من پرسیده بودید من نمی تونستم با این قطعیت به شما بگم.
02:37
But in the new project that I'm working on, my new film,
57
142000
2000
ولی در پروژه جدیدی که دارم کار می کنم، فیلم جدیدم, ما دنیای بازاریابی و تبلیغات را داریم مورد بررسی قرار می دهیم.
02:39
we examine the world of marketing, advertising.
58
144000
3000
ولی در پروژه جدیدی که دارم کار می کنم، فیلم جدیدم, ما دنیای بازاریابی و تبلیغات را داریم مورد بررسی قرار می دهیم.
02:42
And as I said earlier,
59
147000
2000
و همانطور که قبلا گفتم من خودم را در شرایط وحشتناک قرار می دهم,
02:44
I put myself in some pretty horrible situations over the years,
60
149000
3000
و همانطور که قبلا گفتم من خودم را در شرایط وحشتناک قرار می دهم,
02:47
but nothing could prepare me, nothing could ready me,
61
152000
3000
ولی هیچ چیز نمی تونه من را آماده کنه, برای چیزی به سختی و یا به خطرناکی اینکه با این آدمها برم توی اتاق.
02:50
for anything as difficult
62
155000
3000
ولی هیچ چیز نمی تونه من را آماده کنه, برای چیزی به سختی و یا به خطرناکی اینکه با این آدمها برم توی اتاق.
02:53
or as dangerous
63
158000
2000
ولی هیچ چیز نمی تونه من را آماده کنه, برای چیزی به سختی و یا به خطرناکی اینکه با این آدمها برم توی اتاق.
02:55
as going into the rooms with these guys.
64
160000
3000
ولی هیچ چیز نمی تونه من را آماده کنه, برای چیزی به سختی و یا به خطرناکی اینکه با این آدمها برم توی اتاق.
02:59
(Laughter)
65
164000
3000
(خنده حاضرین)
03:02
You see, I had this idea for a movie.
66
167000
3000
می دونید، من یه ایده ای داشتم برای ساختن یه فیلم.
03:05
(Video) Morgan Spurlock: What I want to do is make a film
67
170000
2000
ویدذو: مورگان اسپرلاک: کاری که می خوام بکنم اینه که فیلم بسازم
03:07
all about product placement, marketing and advertising,
68
172000
3000
راجع به معرفی محصول، بازاریابی و تبلیغات
03:10
where the entire film is funded
69
175000
2000
که کل هزینه فیلم از طریق بازاریابی و تبلیغات و معرفی محصولهای مختلف در بیاد.
03:12
by product placement, marketing and advertising.
70
177000
2000
که کل هزینه فیلم از طریق بازاریابی و تبلیغات و معرفی محصولهای مختلف در بیاد.
03:14
So the movie will be called "The Greatest Movie Ever Sold."
71
179000
3000
و اسم فیلم "بهترین فیلمی که تا حالا فروخته شده"
03:17
So what happens in "The Greatest Movie Ever Sold,"
72
182000
2000
خوب حالا چه اتفاقی می افته تو این فیلم "بهترین فیلمی که تا حالا فروخته شده"
03:19
is that everything from top to bottom, from start to finish,
73
184000
3000
اتفاقی که می افته اینه که از بالا تا پایین، از اول تا آخر
03:22
is branded from beginning to end --
74
187000
2000
پر از نامهای تجاریه
03:24
from the above-the-title sponsor that you'll see in the movie,
75
189000
2000
حتا کوچکترین اسپانسر هم که در فیلم خواهید دید توی فیلم هست, با نام تجاری ایکس.
03:26
which is brand X.
76
191000
2000
حتا کوچکترین اسپانسر هم که در فیلم خواهید دید توی فیلم هست, با نام تجاری ایکس.
03:28
Now this brand, the Qualcomm Stadium,
77
193000
2000
و حالا این نام تجاری، کوالکام استادیوم, مرکز استیپل ...
03:30
the Staples Center ...
78
195000
2000
و حالا این نام تجاری، کوالکام استادیوم, مرکز استیپل ...
03:32
these people will be married to the film in perpetuity -- forever.
79
197000
3000
و این آدمها برای همیشه تو فیلم ماندگار می شوند.
03:35
And so the film explores this whole idea -- (Michael Kassan: It's redundant.)
80
200000
2000
و خوب این فیلم این ایده را مورد بررسی قرار می دهد که (مایکل کاسان: تکراریه)
03:37
It's what? (MK: It's redundant.) In perpetuity, forever?
81
202000
3000
چیه؟ (مایکل کاسان: تکراریه) ماندگاری برای همیشه؟
03:40
I'm a redundant person. (MK: I'm just saying.)
82
205000
2000
من آدم تکراری یی هستم (م.ک : حالا من گفتم)
03:42
That was more for emphasis.
83
207000
2000
بیشتر برای تاکید بود. ماندگاری برای همیشه.
03:44
It was, "In perpetuity. Forever."
84
209000
2000
بیشتر برای تاکید بود. ماندگاری برای همیشه.
03:46
But not only are we going to have the brand X title sponsor,
85
211000
2000
ولی ما نه تنها اسپانسر نام تجاری ایکس را خواهیم داشت در فیلم
03:48
but we're going to make sure we sell out every category we can in the film.
86
213000
2000
بلکه مطمئن می شیم که فیلم را در هر ژانری می تونیم بفروشیم.
03:50
So maybe we sell a shoe and it becomes the greatest shoe you ever wore ...
87
215000
3000
برای همین شاید ما یه کفش بفروشیم و این بشه بهترین کفشی که تا حالا پوشیدید ...
03:53
the greatest car you ever drove from "The Greatest Movie Ever Sold,"
88
218000
3000
بهترین ماشینی که راندید از " بهترین فیلمی که تا حالا فروخته شده"
03:56
the greatest drink you've ever had, courtesy of "The Greatest Movie Ever Sold."
89
221000
3000
بهترین نوشیدنی که نوشیدید، اهدایی از " بهترین فیلمی که تا حالا فروخته شده"
03:59
Xavier Kochhar: So the idea is,
90
224000
2000
خاویر کوچار: خوب پس ایده اینه,
04:01
beyond just showing that brands are a part of your life,
91
226000
2000
به جز اینکه نشون می دهیم نامهای تجاری جزیی از زندگی شما هستند,
04:03
but actually get them to finance the film? (MS: Get them to finance the film.)
92
228000
3000
ولی در واقع از اونها می خواهیم که پول فیلم را بدهند (م.س: پول فیلم را بدهند.)
04:06
MS: And actually we show the whole process of how does it work.
93
231000
2000
م.س: و درواقع نشون می دهیم که کل فرایند چگونه کار می کنه.
04:08
The goal of this whole film is transparency.
94
233000
2000
هدف این فیلم کلا شفافیته. شما در این فیلم می بینید که کل داستان چه جوری اتفاق می افته.
04:10
You're going to see the whole thing take place in this movie.
95
235000
2000
هدف این فیلم کلا شفافیته. شما در این فیلم می بینید که کل داستان چه جوری اتفاق می افته.
04:12
So that's the whole concept,
96
237000
2000
خوب پس این ایده کلی اه, کل فیلم، از اول تا آخر.
04:14
the whole film, start to finish.
97
239000
2000
خوب پس این ایده کلی اه, کل فیلم، از اول تا آخر.
04:16
And I would love for CEG to help make it happen.
98
241000
2000
و من واقعا خوشحال می شم که سی ای جی کمک کنه که این فیلم ساخته بشه
04:18
Robert Friedman: You know it's funny,
99
243000
2000
رابرت فریدمن : می دونی که خنده داره,
04:20
because when I first hear it,
100
245000
2000
برای اینکه اولین بار که من این را شنیدم فکر کردم که این بیشترین میزان احترام به مخاطبه.
04:22
it is the ultimate respect
101
247000
2000
برای اینکه اولین بار که من این را شنیدم فکر کردم که این بیشترین میزان احترام به مخاطبه.
04:24
for an audience.
102
249000
2000
برای اینکه اولین بار که من این را شنیدم فکر کردم که این بیشترین میزان احترام به مخاطبه.
04:26
Guy: I don't know how receptive
103
251000
2000
یه آدمی: من نمی دونم چقدر مردم این را می پذیرند.
04:28
people are going to be to it, though.
104
253000
2000
یه آدمی: من نمی دونم چقدر مردم این را می پذیرند.
04:30
XK: Do you have a perspective --
105
255000
2000
ایکس کی: آیا چشم اندازی داری
04:32
I don't want to use "angle" because that has a negative connotation --
106
257000
2000
من نمی خواهم از کلمه زاویه استفاده کنم چون یک معانی منفی ای ممکنه داشته باشه
04:34
but do you know how this is going to play out? (MS: No idea.)
107
259000
3000
ولی می دونی مردم چه جوری این را دریافت می کنند؟ (م.س: هیچ ایده ای ندارم)
04:37
David Cohn: How much money does it take to do this?
108
262000
3000
دیوید کوهن: چقدر هزینه برمی داره؟
04:40
MS: 1.5 million. (DC: Okay.)
109
265000
3000
م.س: 1.5 میلیون. (د.س.: خوبه)
04:43
John Kamen: I think that you're going to have a hard time meeting with them,
110
268000
2000
جان کمن: من فکر می کنم که جلسه تون خیلی سخت باشه,
04:45
but I think it's certainly worth pursuing
111
270000
2000
ولی فکر می کنم ارزش دنبال کردنش را داره
04:47
a couple big, really obvious brands.
112
272000
3000
یه چند تا نام تجاری بزرگ و شناخنه شده.
04:50
XK: Who knows, maybe by the time your film comes out,
113
275000
2000
ایکس.ک. کسی چه می دونه، شاید تا زمانیکه فیلم اکران بشه ما یک سری آدم مشنگ احمق به نظر بیایم.
04:52
we look like a bunch of blithering idiots.
114
277000
2000
ایکس.ک. کسی چه می دونه، شاید تا زمانیکه فیلم اکران بشه ما یک سری آدم مشنگ احمق به نظر بیایم.
04:54
MS: What do you think the response is going to be?
115
279000
3000
م.س: فکر می کنی چه طور جواب می ده پروژه؟
04:57
Stuart Ruderfer: The responses mostly will be "no."
116
282000
2000
استوارت رودرفر: من فکر می کنم اکثر جوابها نه باشه
04:59
MS: But is it a tough sell because of the film
117
284000
2000
م.س: سخته فروشش چون که فیلمه؟ یا سخته به خاطر من؟
05:01
or a tough sell because of me?
118
286000
2000
م.س: سخته فروشش چون که فیلمه؟ یا سخته به خاطر من؟
05:03
JK: Both.
119
288000
2000
جفتش.
05:05
MS: ... Meaning not so optimistic.
120
290000
3000
م.س: خیلی خوش بین نیستی
05:08
So, sir, can you help me? I need help.
121
293000
2000
حالا می تونی کمکم کنی؟ نیاز به کمک دارم.
05:10
MK: I can help you.
122
295000
2000
م.ک: می تونم کمک کنم.
05:12
MS: Okay. (MK: Good.)
123
297000
2000
م.ی: خوبه م.ک خوبه
05:14
Awesome.
124
299000
2000
عالیه.
05:16
MK: We've gotta figure out which brands.
125
301000
2000
باید ببینیم چه نامهای تجاری ای.
05:18
MS: Yeah. (MK: That's the challenge.)
126
303000
3000
م.س: آره. (م.ک: این یه چالشه)
05:21
When you look at the people you deal with ..
127
306000
2000
وقتی به آدمهایی که باید باهاشون حرف بزنیم فکر می کنم ..
05:23
MK: We've got some places we can go. (MS: Okay.)
128
308000
2000
م.ک: یه جاهایی دارم که بریم. (م.س: خوبه)
05:25
Turn the camera off.
129
310000
2000
دوربین را خاموش کن.
05:27
MS: I thought "Turn the camera off"
130
312000
2000
م.س: من فکر می کردم دوربین را خاموش کن
05:29
meant, "Let's have an off-the-record conversation."
131
314000
2000
معنیش این بود که این مکالمه ضبط نمی شه.
05:31
Turns out it really means,
132
316000
2000
ولی مثل اینکه معنیش این بود که
05:33
"We want nothing to do with your movie."
133
318000
3000
ما هیچ کاری نداریم با فیلم شما.
05:36
MS: And just like that, one by one,
134
321000
3000
م.س: و درست همین جوری، یکی یکی
05:39
all of these companies suddenly disappeared.
135
324000
3000
تمام شرکتها ناگهانی ناپدید شدند.
05:42
None of them wanted anything to do with this movie.
136
327000
2000
هیچ کدوم نمی خواستند درگیر این فیلم بشوند. من خیلی تعجب کرده بودم
05:44
I was amazed.
137
329000
2000
هیچ کدوم نمی خواستند درگیر این فیلم بشوند. من خیلی تعجب کرده بودم
05:46
They wanted absolutely nothing to do with this project.
138
331000
2000
اونها اصلا نمی خواستند که دگیر این پروژه بشوند
05:48
And I was blown away, because I thought the whole concept, the idea of advertising,
139
333000
2000
و من گیج شده بودم، چون فکر می کردم که کل ایده، ایده تبلیغات
05:50
was to get your product out in front of as many people as possible,
140
335000
3000
اینه که محصولت را به هر چی آدم بیشتر معرفی کنی
05:53
to get as many people to see it as possible.
141
338000
2000
اینکه سعی کنی هر چی بیشتر آدمها ببینندش.
05:55
Especially in today's world,
142
340000
2000
به خصوص در دنیای امروز این تقاطع رسانه جدید و قدیم و این چشم انداز ترک خورده رسانه,
05:57
this intersection of new media and old media
143
342000
2000
به خصوص در دنیای امروز این تقاطع رسانه جدید و قدیم و این چشم انداز ترک خورده رسانه,
05:59
and the fractured media landscape,
144
344000
2000
به خصوص در دنیای امروز این تقاطع رسانه جدید و قدیم و این چشم انداز ترک خورده رسانه,
06:01
isn't the idea to get
145
346000
2000
آیا ایده این نیست که این وسیله جدید پر سر و صدا
06:03
that new buzz-worthy delivery vehicle
146
348000
3000
آیا ایده این نیست که این وسیله جدید پر سر و صدا
06:06
that's going to get that message to the masses?
147
351000
2000
پیغام را به توده مردم می رسونه.
06:08
No, that's what I thought.
148
353000
3000
نه، این چیزی بود که من فکر می کردم
06:11
But the problem was, you see,
149
356000
2000
ولی مشکل این بود که، می دونید ایده من یه مشکل اساسی داشت.
06:13
my idea had one fatal flaw,
150
358000
3000
ولی مشکل این بود که، می دونید ایده من یه مشکل اساسی داشت.
06:16
and that flaw was this.
151
361000
3000
و مشکل اساسی این بود.
06:20
Actually no, that was not the flaw whatsoever.
152
365000
2000
در واقع نه، اون هم مشکل نبود با هر تعبیری
06:22
That wouldn't have been a problem at all.
153
367000
2000
اون هم می تونست مشکلی نباشه.
06:24
This would have been fine.
154
369000
2000
می تونست خوب پیش بره.
06:26
But what this image represents was the problem.
155
371000
2000
ولی این که این تصویر چی را نشان می داد مشکل اصلی بود.
06:28
See, when you do a Google image search for transparency,
156
373000
2000
می دونید، وقتی در تصاویر گوگل کلمه شفافیت را جستجو می کنید,
06:30
this is ---
157
375000
2000
این میاد --
06:32
(Laughter)
158
377000
2000
(خنده حاضرین)
06:34
(Applause)
159
379000
3000
(تشویق حاضرین)
06:37
This is one of the first images that comes up.
160
382000
3000
این از اولین تصاویریه که میاد
06:40
So I like the way you roll, Sergey Brin. No.
161
385000
3000
خوب من این جور سر خوردنت را دوست دارم سرجی برین. نه.
06:43
(Laughter)
162
388000
4000
(خنده حاضرین)
06:47
This is was the problem: transparency --
163
392000
3000
این مشکل داستان بود: شفافیت --
06:50
free from pretense or deceit;
164
395000
2000
خالی از هر بهانه و فریب
06:52
easily detected or seen through;
165
397000
2000
چیزی که راحت کشف می شه یا دستش رو می شه
06:54
readily understood;
166
399000
2000
راحت فهمیده می شه
06:56
characterized by visibility or accessibility of information,
167
401000
3000
توسط دسترسی راحت به اطلاعات و دیده شدنشون
06:59
especially concerning business practices --
168
404000
2000
مخصوصا وقتی داستان نامهای تجاری باشه
07:01
that last line being probably the biggest problem.
169
406000
3000
این آخرین جمله معمولا بزرگترین مشکله
07:04
You see, we hear a lot about transparency these days.
170
409000
3000
می دونید، این روزها خیلی راجع به شفافیت می شنویم
07:07
Our politicians say it, our president says it,
171
412000
2000
سیاستمدارهامون می گن، رییس جمهورمون می گه،
07:09
even our CEO's say it.
172
414000
2000
حتی مدیر عاملمون هم می گه.
07:11
But suddenly when it comes down to becoming a reality,
173
416000
2000
ولی یکهو وقتی به واقعیت می پیونده, همه چی فرق می کنه.
07:13
something suddenly changes.
174
418000
2000
ولی یکهو وقتی به واقعیت می پیونده, همه چی فرق می کنه.
07:15
But why? Well, transparency is scary --
175
420000
3000
ولی چرا؟ خوب شفافیت ترسناکه --
07:18
(Roar)
176
423000
2000
(صدای غرش)
07:20
like that odd, still-screaming bear.
177
425000
3000
شبیه اون خرسه که غرش می کنه هنوز.
07:23
(Laughter)
178
428000
2000
(خنده حاضرین)
07:25
It's unpredictable --
179
430000
2000
خیلی غیر قابل پیش بینی اه --
07:27
(Music)
180
432000
2000
(موسیقی)
07:29
(Laughter)
181
434000
2000
(خنده حاضرین)
07:31
like this odd country road.
182
436000
3000
مثل این راه عجیب غریب.
07:34
And it's also very risky.
183
439000
3000
و خیلی هم خطرناک و ریسکی هستش.
07:38
(Laughter)
184
443000
3000
(خنده حاضرین)
07:41
What else is risky?
185
446000
2000
دیگه چی ریسکی هستش؟ خوردن یه کاسه پر خامه.
07:43
Eating an entire bowl of Cool Whip.
186
448000
3000
دیگه چی ریسکی هستش؟ خوردن یه کاسه پر خامه.
07:46
(Laughter)
187
451000
5000
(خنده حاضرین)
07:51
That's very risky.
188
456000
3000
خیلی خطرناکه.
07:55
Now when I started talking to companies
189
460000
2000
حالا وقتی من شروع کردم حرف زدن با شرکتها
07:57
and telling them that we wanted to tell this story,
190
462000
2000
و گفتن اینکه ما می خواهیم این داستان را بگیم,
07:59
and they said, "No, we want you to tell a story.
191
464000
2000
اونها گفتند نه. ما می خواهیم که شما داستانی که ما میگیم رو بگید.
08:01
We want you to tell a story,
192
466000
2000
ما می خواهیم که شما داستانی که ما میگیم رو بگید.
08:03
but we just want to tell our story."
193
468000
3000
ولی ما فقط می خواهیم که داستان "ما" را بگویید.
08:06
See, when I was a kid
194
471000
2000
می دونید، وقتی من بچه بودم و پدرم مچم را در حین یه دروغ گرفت
08:08
and my father would catch me in some sort of a lie --
195
473000
2000
می دونید، وقتی من بچه بودم و پدرم مچم را در حین یه دروغ گرفت
08:10
and there he is giving me the look he often gave me --
196
475000
3000
و یه جوری نگاهم کرد. یک نگاهی که میگفت: "پسرم هر داستانی سه تا روایت داره"
08:13
he would say, "Son, there's three sides to every story.
197
478000
4000
و یه جوری نگاهم کرد. یک نگاهی که میگفت: "پسرم هر داستانی سه تا روایت داره"
08:17
There's your story,
198
482000
3000
روایت تو, روایت من, و داستان واقعی.
08:20
there's my story
199
485000
2000
روایت تو, روایت من, و داستان واقعی.
08:22
and there's the real story."
200
487000
2000
روایت تو, روایت من, و داستان واقعی.
08:24
Now you see, with this film, we wanted to tell the real story.
201
489000
3000
حالا می بینید، با این فیلم، ما می خواستیم داستان واقعی را بگیم.
08:27
But with only one company, one agency willing to help me --
202
492000
2000
ولی با یک شرکت، یک آژانس که حاضر باشه کمک کنه ..
08:29
and that's only because I knew John Bond and Richard Kirshenbaum for years --
203
494000
4000
و من که جان باند و ریچارد کریشنبام را سالها بود که می شناختم من فکر کردم که خودم باید برم پیششون.
08:33
I realized that I would have to go on my own,
204
498000
2000
و من که جان باند و ریچارد کریشنبام را سالها بود که می شناختم من فکر کردم که خودم باید برم پیششون.
08:35
I'd have to cut out the middleman
205
500000
2000
باید واسطه را حذف کنم.
08:37
and go to the companies myself with all of my team.
206
502000
3000
باید خودم مذاکره کنم با شرکتها، من با تمام تیمم.
08:40
So what you suddenly started to realize --
207
505000
2000
برای همین اولین چیزی که می فهمید
08:42
or what I started to realize --
208
507000
2000
یا شروع می کنید بفهمید
08:44
is that when you started having conversations with these companies,
209
509000
2000
اینه که وقتی مذاکره را با این شرکتها آغاز می کنید
08:46
the idea of understanding your brand is a universal problem.
210
511000
3000
می فهمید بزرگترین مشکل فهمیدن نام تجاری شماست
08:49
(Video) MS: I have friends who make great big, giant Hollywood films,
211
514000
2000
(ویدئو) م.س: من دوستهایی دارم که فیلمهای بزرگ و غول هالیوودی می سازند
08:51
and I have friends who make little independent films like I make.
212
516000
3000
و دوستهایی دارم که فیلمهای مستقل کوچک می سازند
08:54
And the friends of mine who make big, giant Hollywood movies
213
519000
2000
و اون دوستهای من که فیلمهای بزرگ و غول می سازند
08:56
say the reason their films are so successful
214
521000
2000
می گویند دلیل اینکه فیلم هاشون اینقدر موفقند
08:58
is because of the brand partners that they have.
215
523000
2000
به خاطر شرکای تجاریشونه
09:00
And then my friends who make small independent films
216
525000
2000
و اونوقت دوستهای من که فیلمهای کوچک مستقل می سازند
09:02
say, "Well, how are we supposed to compete
217
527000
2000
می گویند، " خوب، ما چه جوری قراره با اینها رقابت کنیم
09:04
with these big, giant Hollywood movies?"
218
529000
2000
با این فیلمهای بزرگ غول هالیوودی
09:06
And the movie is called
219
531000
2000
و اونوقت اسم فیلم اینه
09:08
"The Greatest Movie Ever Sold."
220
533000
2000
"بهترین فیلمی که تا حالا فروخته شده"
09:10
So how specifically will we see Ban in the film?
221
535000
3000
خوب حالا دقیقا چه طور "بن" (نام تجاری) را در این فیلم می بینیم؟
09:13
Any time I'm ready to go, any time I open up my medicine cabinet,
222
538000
3000
هر وقت من آماده ام که برم جایی، هر وقت در کابینت داروها را باز می کنم،
09:16
you will see Ban deodorant.
223
541000
2000
دئودورانت بن را می بینیم
09:18
While anytime I do an interview with someone,
224
543000
3000
هر وقت با کسی مصاحبه می کنم،
09:21
I can say, "Are you fresh enough for this interview?
225
546000
3000
می تونم بگم، "به اندازه کافی خوشبو هستی برای این مصاحبه؟"
09:24
Are you ready? You look a little nervous.
226
549000
2000
آماده ای؟ به نظر کمی عصبی میایی.
09:26
I want to help you calm down.
227
551000
2000
می خوام کمکت کنم که آروم بشی
09:28
So maybe you should put some one before the interview."
228
553000
2000
برای همین شاید بهتر باشه کمی از اینا استفاده کنی قبل مصاحبه.
09:30
So we'll offer one of these fabulous scents.
229
555000
2000
برای همین ما یکی از این رایحه های خوشبو را عرضه می کنیم
09:32
Whether it's a "Floral Fusion" or a "Paradise Winds,"
230
557000
2000
چه رایحه "مخلوط گلها" یا "باد بهشتی"،
09:34
they'll have their chance.
231
559000
2000
هر کدوم شانس خودشون را دارند.
09:36
We will have them geared for both male or female --
232
561000
3000
ما برای زنان و مردان جفتش را زدیم
09:39
solid, roll-on or stick, whatever it may be.
233
564000
3000
جامد، غلتکی، هر جوری
09:42
That's the two-cent tour.
234
567000
2000
این یه تور دو سنتی اه.
09:44
So now I can answer any of your questions
235
569000
2000
حالا من می تونم به هر سوالی از شما جواب بدم
09:46
and give you the five-cent tour.
236
571000
2000
و تور 5 سنتی را برگزار کنم
09:48
Karen Frank: We are a smaller brand.
237
573000
2000
کارن فرنک: ما شرکت کوچکتری هستیم.
09:50
Much like you talked about being a smaller movie,
238
575000
2000
یه چیزی شبیه اون که راجع به فیلمهای مستقل هالیوودی گفتید.
09:52
we're very much a challenger brand.
239
577000
2000
ما بیشتر نام تجاری چالشگر هستیم.
09:54
So we don't have the budgets that other brands have.
240
579000
2000
برای همین ما این بودجه ای را که بقیه شرکتها (نامهای تجاری) دارند نداریم.
09:56
So doing things like this -- you know,
241
581000
2000
برای همین انجام کارهایی مثل این -- می دونید که
09:58
remind people about Ban --
242
583000
2000
مردم را یاد "بن" می اندازه
10:00
is kind of why were interested in it.
243
585000
2000
برای همین هم ما به این خیلی علاقمند بودیم.
10:02
MS: What are the words that you would use to describe Ban?
244
587000
2000
م.س.: شما چه کلماتی را برای توصیف "بن" انتخاب می کنید؟
10:04
Ban is blank.
245
589000
3000
بن خالیه.
10:07
KF: That's a great question.
246
592000
3000
ک.ف.: سوال بسیار خوبیه.
10:10
(Laughter)
247
595000
5000
(خنده حاضرین)
10:15
Woman: Superior technology.
248
600000
2000
زن: تکنولوژی برتر.
10:17
MS: Technology's not the way you want to describe something
249
602000
2000
م.س: تکنولوژی چیزی نیست که می خواهید وقتی چیزی را توصیف کنید
10:19
somebody's putting in their armpit.
250
604000
2000
اون چیز را زیر بغل بمالید.
10:21
Man: We talk about bold, fresh.
251
606000
2000
مردی: ما راجع به شجاعت، تروتازگی حرف می زنیم.
10:23
I think "fresh" is a great word that really spins this category into the positive,
252
608000
3000
من فکر می کنم "تر و تازگی" بهترین کلمه ای که این را می چرخونه و تو دسته مثبت می گذاردش
10:26
versus "fights odor and wetness."
253
611000
2000
بر خلاف "جنگ با بوی بد و نا"
10:28
It keeps you fresh.
254
613000
2000
تروتازه نگهتون می داره.
10:30
How do we keep you fresher longer -- better freshness,
255
615000
2000
چه جوری می تونیم بیشتر شما را تروتازه نگه داریم؟ بهتر حتی؟
10:32
more freshness, three times fresher.
256
617000
2000
بیشتر تروتازگی، تا سه برابر تروتازه تر.
10:34
Things like that that are more of that positive benefit.
257
619000
3000
چیزهایی شبیه این بیشتر شبیه منافع مثبت هستند.
10:38
MS: And that's a multi-million dollar corporation.
258
623000
3000
م.س: و اون یه شرکت مولتی میلیون دلاری هستش.
10:41
What about me? What about a regular guy?
259
626000
2000
من چی؟ یه آدم عادی؟
10:43
I need to go talk to the man on the street,
260
628000
2000
من باید برم با مردی تو خیابون صحبت کنم،
10:45
the people who are like me, the regular Joes.
261
630000
2000
آدمهایی شبیه من، آدمهای عادی تو خیابون.
10:47
They need to tell me about my brand.
262
632000
2000
اونها باید راجع به نام تجاری من به من بگند.
10:49
(Video) MS: How would you guys describe your brand?
263
634000
3000
(ویدئو) م.س: شما چطور نام تجاری تون را توصیف می کنید؟
10:53
Man: Um, my brand?
264
638000
3000
مرد: اوم، نام تجاری من؟
10:56
I don't know.
265
641000
2000
نمی دونم.
10:58
I like really nice clothes.
266
643000
2000
من لباسهای زیبا دوست دارم.
11:00
Woman: 80's revival
267
645000
2000
زن: برگشت دوران سالهای 80
11:02
meets skater-punk,
268
647000
2000
برگشت پانکهای اسکیت باز
11:04
unless it's laundry day.
269
649000
2000
مگر اینکه روز شستن لباسها باشه
11:06
MS: All right, what is brand Gerry?
270
651000
2000
م.س: خیلی خوب. برند جری چیه؟
11:08
Gerry: Unique. (MS: Unique.)
271
653000
2000
جری: تک. (م.س.: تک)
11:10
Man: I guess what kind of genre, style I am
272
655000
2000
مرد: فکر کنم این که استیل من چیه؟ یا ژانر من چیه؟
11:12
would be like dark glamor.
273
657000
3000
یه چیزی تو مایه های درخشش تیره
11:15
I like a lot of black colors,
274
660000
2000
من خیلی رنگهای سیاه را دوست دارم.
11:17
a lot of grays and stuff like that.
275
662000
2000
طوسی و چیزهایی شبیه این
11:19
But usually I have an accessory,
276
664000
2000
ولی معمولا یه زیورآلاتی دارم
11:21
like sunglasses,
277
666000
2000
مثل عینک آفتابی
11:23
or I like crystal and things like that too.
278
668000
2000
یا یه کریستال و چیزهایی شبیه اون هم.
11:25
Woman: If Dan were a brand,
279
670000
2000
زن: اگه دن یه برند بود،
11:27
he might be a classic convertible
280
672000
4000
اون یه ماشین بدون سقف کلاسیک بود
11:31
Mercedes Benz.
281
676000
2000
مرسدس بنز
11:33
Man 2: The brand that I am
282
678000
2000
مرد 2: برندی که من هستم
11:35
is, I would call it casual fly.
283
680000
2000
پرواز اتفاقی
11:37
Woman 2: Part hippie, part yogi,
284
682000
2000
زن 2: یه ذزه هیپی، یه ذره یوگی
11:39
part Brooklyn girl -- I don't know.
285
684000
2000
یه مقدارم دختری از بروکلین .. نمی دونم
11:41
Man 3: I'm the pet guy.
286
686000
2000
مرد 3: من مرد حیوانهایم.
11:43
I sell pet toys all over the country, all over the world.
287
688000
2000
من اسباب بازیهای حیوانها را در سراسر کشور می فروشم، سراسر دنیا.
11:45
So I guess that's my brand.
288
690000
2000
برای همین فکر کنم برند من اینه.
11:47
In my warped little industry, that's my brand.
289
692000
3000
برند من، صنعتیه که توش مشغولم.
11:50
Man 4: My brand is FedEx because I deliver the goods.
290
695000
3000
مرد 4: برند من فداکس هستش چون من محصولات را منتقل می کنم و تحویل می دهم.
11:53
Man 5: Failed writer-alcoholic brand.
291
698000
2000
مرد 5: نویسنده الکلی شکست خورده.
11:55
Is that something?
292
700000
2000
آیا این چیزی محسوب می شه؟
11:57
Lawyer: I'm a lawyer brand.
293
702000
4000
وکیل: من یه وکیل با برند هستم.
12:03
Tom: I'm Tom.
294
708000
2000
تام: من تام هستم.
12:06
MS: Well we can't all be brand Tom, but I do often find myself
295
711000
3000
م.س: ما همه نمی تونیم برند تام باشیم ولی من می تونم خودم را
12:09
at the intersection of dark glamor and casual fly.
296
714000
3000
یه چیزی بین "درخشش تاریک" و "پرواز اتفاقی" ببینم.
12:12
(Laughter)
297
717000
2000
(خنده حاضرین)
12:14
And what I realized is I needed an expert.
298
719000
2000
و چیزی که من متوجه شدم اینه که من یه آدم این کاره می خوام.
12:16
I needed somebody who could get inside my head,
299
721000
2000
من نیاز داشتم که کسی وارد مغز من بشه،
12:18
somebody who could really help me understand
300
723000
2000
یه کسی که به من کمک کنه که بفهمم
12:20
what they call your "brand personality."
301
725000
2000
"شخصیت برند" یعنی چی.
12:22
And so I found a company called Olson Zaltman in Pittsburg.
302
727000
2000
برای همین یه شرکتی را در پیتسبورگ به نام اولسون زالتمن پیدا کردم.
12:24
They've helped companies like Nestle, Febreze, Hallmark
303
729000
3000
اونها به شرکتهایی مثل هالمارک، فبریز، نستله، کمک کردند
12:27
discover that brand personality.
304
732000
2000
که شخصیت برندشون را کشف کنند.
12:29
If they could do it for them, surely they could do it for me.
305
734000
3000
اگه تونستند واسه این شرکتها بکنند، برای من هم می تونند بکنند.
12:32
(Video) Abigail: You brought your pictures, right?
306
737000
2000
ویدئو: ابیگیل: شما عکسهاتون را آوردید، درسته؟
12:34
MS: I did. The very first picture
307
739000
2000
م.س: درسته. اولین عکس
12:36
is a picture of my family.
308
741000
2000
عکس از خانوادمه.
12:38
A: So tell me a little bit how it relates to your thoughts and feelings about who you are.
309
743000
3000
حالا به من بگویید که این چه طور به افکار و احساسات شما و اینکه شما کی هستید مربوط می شه.
12:41
MS: These are the people who shape the way I look at the world.
310
746000
2000
م.س: اینها آدمهایی هستند که نوع نگاه من به دنیا را شکل داده اند.
12:43
A: Tell me about this world.
311
748000
2000
الف: راجع به این دنیا حرف بزن.
12:45
MS: This world? I think your world is the world that you live in --
312
750000
3000
م.س: این دنیا؟ من فکر می کنم دنیای شما دنیایی ست
12:48
like people who are around you, your friends, your family,
313
753000
3000
مثل دنیایی که آدمهایی که کنار شما هستند، دوستهاتون، فامیلتون،
12:51
the way you live your life, the job you do.
314
756000
2000
جوری که زندگی می کنید، کاری که دارید.
12:53
All those things stemmed and started from one place,
315
758000
2000
تمام این چیزها از یه جا نشات می گیرند.
12:55
and for me they stemmed and started with my family in West Virginia.
316
760000
3000
وبرای من از خانواده ام در ویرجینای غربی نشات می گیره و شروع شده.
12:58
A: What's the next one you want to talk about?
317
763000
2000
الف: عکس بعدیی که می خوای راجع بهش حرف بزنی چیه؟
13:00
MS: The next one: This was the best day ever.
318
765000
2000
م.س: بعدی: بهترین روز زندگیمه.
13:02
A: How does this relate to your thoughts and feelings about who you are?
319
767000
2000
الف: این چه ارتباطی به افکار و احساسات شما و اینکه شما کی هستید مربوط می شه؟
13:04
MS: It's like, who do I want to be?
320
769000
2000
م.س: این شبیه اینه که من می خوام چه جوری باشم.
13:06
I like things that are different.
321
771000
2000
من چیزهایی را که متفاوت هستند دوست دارم.
13:08
I like things that are weird. I like weird things.
322
773000
2000
چیزهایی که عجیب غریبند رو دوست دارم.
13:10
A: Tell me about the "why" phase -- what does that do for us?
323
775000
2000
الف: راجع به فاز "چرا" بهم بگو .. این چه کمکی می کنه؟
13:12
What is the machete? What pupa stage are you in now?
324
777000
2000
این کارد بزرگ چیه؟ کدوم مرحله تکامل شماست؟
13:14
Why is it important to reboot? What does the red represent?
325
779000
3000
چرا مهمه که دوباره شروع بشه؟ قرمز نشانه چیه؟
13:17
Tell me a little bit about that part.
326
782000
2000
یه خورده راجع به اون حرف بزن.
13:19
... A little more about you that is not who you are.
327
784000
3000
یه خورده بیشتر راجع به اینکه چیزی که نیستی.
13:22
What are some other metamorphoses that you've had?
328
787000
2000
مراحل مختلف تکاملی که داشتید چی بوده؟
13:24
... Doesn't have to be fear. What kind of roller coaster are you on?
329
789000
2000
لازم نیست که حتما ترس توش باشه؟ کدوم قسمت بالا بلندی زندگی هستید؟
13:26
MS: EEEEEE! (A: Thank you.) No, thank you.
330
791000
2000
م.س: اه ه ه (الف: مرسی) نه شما مرسی
13:28
A: Thanks for you patience. (MS: Great job.)
331
793000
2000
الف: مرسی به خاطر شکیبایی تون. م.س: خیلی خوب بود.
13:30
A: Yeah. (MS: Thanks a lot.) All right.
332
795000
2000
الف: آره. (م.س: بسیار ممنون.) خیلی خوب.
13:32
MS: Yeah, I don't know what's going to come of this.
333
797000
2000
م.س: بله، نمی دونم چی از توش درمیاد.
13:34
There was a whole lot of crazy going on in there.
334
799000
3000
یه سری چیزهای قر وقاطی وجود داشت.
13:37
Lindsay Zaltman: The first thing we saw was this idea
335
802000
2000
لیندزی زالتمن: اولین ایده ای که دیدم این بود
13:39
that you had two distinct, but complementary
336
804000
2000
که تو دو تا رویه مختلف ولی مکمل
13:41
sides to your brand personality --
337
806000
3000
در شخصیت برندت داری.
13:44
the Morgan Spurlock brand is a mindful/play brand.
338
809000
3000
مرگان اسپرلاکی که بازیگوشه و متفکره
13:47
Those are juxtaposed very nicely together.
339
812000
2000
اینها در کنار هم و با تضاد به زبیایی قرار گرفته اند.
13:49
And I think there's almost a paradox with those.
340
814000
2000
و اینجا یه پارادوکسی وجود داره.
13:51
And I think some companies
341
816000
2000
و من فکر می کنم بعضی شرکتها
13:53
will just focus on one of their strengths or the other
342
818000
3000
فقط روی بعضی از نقاط قوتش تمرکز می کنند
13:56
instead of focusing on both.
343
821000
2000
به جای تمرکز روی جفتشون
13:58
Most companies tend to -- and it's human nature --
344
823000
3000
بیشتر شرکتها این کار را می کنند .. این طبیعت بشره
14:01
to avoid things that they're not sure of,
345
826000
2000
که چیزهایی را که مطمئن نیست ازشون پرهیز کنه
14:03
avoid fear, those elements,
346
828000
2000
از ترس پرهیز کنه،
14:05
and you really embrace those,
347
830000
2000
و اگه اونها را در آغوش بگیرید
14:07
and you actually turn them into positives for you, and it's a neat thing to see.
348
832000
3000
و تبدیلشون کنید به نقاط مثبت، چیز جالبی درمیاد.
14:10
What other brands are like that?
349
835000
2000
کدوم برندها اینجوریند؟
14:12
The first on here is the classic, Apple.
350
837000
2000
اولین مثال کلاسیک، اپل هستش.
14:14
And you can see here too, Target, Wii,
351
839000
3000
و اینجا می تونید ببینید، تارگت، وی،
14:17
Mini from the Mini Coopers, and JetBlue.
352
842000
3000
مینی از شرکت مینی کوپر، و جت بلو.
14:20
Now there's playful brands and mindful brands,
353
845000
2000
و حالا ما برندهای بازیگوش داریم و برندهای جدی و متفکر
14:22
those things that have come and gone,
354
847000
2000
اینها اومدند و رفتند
14:24
but a playful, mindful brand is a pretty powerful thing.
355
849000
3000
ولی یه برند بازیگوش و متفکر چیز خیلی قوی یی هستش.
14:27
MS: A playful, mindful brand. What is your brand?
356
852000
2000
م.س: یه برند بازیگوش و متفکر. برند شما چیه؟
14:29
If somebody asked you to describe your brand identity, your brand personality,
357
854000
3000
اگر کسی ازتون می پرسید که برند شخصیتتون، هویت برندتون را توصیف کنید،
14:32
what would you be?
358
857000
2000
چی می گفتید؟
14:34
Are you an up attribute? Are you something that gets the blood flowing?
359
859000
3000
آیا یه خصیصه مثبت و هیجان انگیزید؟ آیا یه چیزی که باعث می شه خون به گردش بیفته؟
14:37
Or are you more of a down attribute?
360
862000
2000
یا یه خصیصه افسرده کننده هستید؟
14:39
Are you something that's a little more calm, reserved, conservative?
361
864000
3000
آیا شما یه خصیصه آروم، محافظه کار و تودار هستید؟
14:42
Up attributes are things like being playful,
362
867000
3000
خصیصه های هیجان انگیز چیزهایی مثل بازیگوش بودن است،
14:45
being fresh like the Fresh Prince,
363
870000
3000
مثل تروتازگی مثل شاهزاده تروتازه،
14:48
contemporary, adventurous,
364
873000
2000
مدرن، ماجراجو،
14:50
edgy or daring like Errol Flynn,
365
875000
2000
امروزی یا شجاع مثل اررول فلین؟
14:52
nimble or agile, profane, domineering,
366
877000
3000
زیرک و یا چالاک، بی حرمت، سلطه گر،
14:55
magical or mystical like Gandalf.
367
880000
2000
جادویی یا عرفانی مثل گاندالف.
14:57
Or are you more of a down attribute?
368
882000
2000
یا بیشتر یه خصیصه پایین و افسرده کننده هستید؟
14:59
Are you mindful, sophisticated like 007?
369
884000
2000
آیا متفکر و پیچیده اید مثل 007؟
15:01
Are you established, traditional, nurturing, protective,
370
886000
3000
آیا شما آدم با ثبات، سنتی، تربیت کننده، محافظ
15:04
empathetic like the Oprah?
371
889000
2000
همدردی کننده مثل اپرا؟
15:06
Are you reliable, stable, familiar,
372
891000
2000
آیا قابل اعتماد، با ثبات، آشنا
15:08
safe, secure, sacred,
373
893000
2000
مطمئن، ایمن، مقدس،
15:10
contemplative or wise
374
895000
2000
متفکر یا دانا
15:12
like the Dalai Lama or Yoda?
375
897000
2000
شبیه دالایی لاما یا یودا
15:14
Over the course of this film,
376
899000
3000
در طول این فیلم
15:17
we had 500-plus companies
377
902000
2000
ما بیشتر از 500 شرکت داشتیم
15:19
who were up and down companies
378
904000
2000
که شرکتهای بالا یا پایینی بودند
15:21
saying, "no," they didn't want any part of this project.
379
906000
2000
با گفتن نه اینها نمی خواستند که با پروژه کاری داشته باشند.
15:23
They wanted nothing to do with this film, mainly because they would have no control,
380
908000
3000
نمی خواستند کاری به کار فیلم داشته باشند چون کنترلی روش نداشتند.
15:26
they would have no control over the final product.
381
911000
2000
کنترلی روی محصول نهایی نداشتند.
15:28
But we did get 17 brand partners
382
913000
2000
ولی ما 17 شریک تجاری گرفتیم
15:30
who were willing to relinquish that control,
383
915000
2000
که حاضر بودند از این کنترل بگذرند،
15:32
who wanted to be in business
384
917000
2000
که حاضر بودند که با ما کار کنند
15:34
with someone as mindful and as playful as myself
385
919000
3000
با کسی به بازیگوشی و متفکری من،
15:37
and who ultimately empowered us to tell stories
386
922000
2000
کسایی که درنهایت به ما این قدرت را دادند که داستانهایی را تعریف کنیم
15:39
that normally we wouldn't be able to tell --
387
924000
3000
که به صورت عادی ما نمی تونستیم بگیم --
15:42
stories that an advertiser would normally never get behind.
388
927000
3000
داستانهایی که یه مشاور معمولا نمی گیردشون
15:45
They enabled us to tell the story about neuromarketing,
389
930000
3000
اونها به ما کمک کردند که داستان بازاریابی عصبی را بگیم،
15:48
as we got into telling the story in this film
390
933000
2000
و زمانیکه داشتیم این داستان را در فیلم تعریف می کردیم
15:50
about how now they're using MRI's
391
935000
2000
زمانیکه رسیدیم به جایی که از ام آر آی استفاده می کنند
15:52
to target the desire centers of your brain
392
937000
2000
تا مراکز لذت را در مغز نشانه بگیرند
15:54
for both commercials as well as movie marketing.
393
939000
3000
هم برای تبلیغات کالاها هم برای تبلیغ فیلمها
15:57
We went to San Paulo where they have banned outdoor advertising.
394
942000
3000
ما به سائوپولو رفتیم جایی که تبلیغات خیابونی منع شده.
16:00
In the entire city for the past five years,
395
945000
2000
در کل شهر در مدت 5 سال گذشته
16:02
there's no billboards, there's no posters, there's no flyers, nothing.
396
947000
3000
نه هیچ بیلبوردی هست، نه هیچ پوستری، نه هیچ فلایری، هیچی
16:05
(Applause)
397
950000
2000
(تشویق حاضرین)
16:07
And we went to school districts
398
952000
2000
ما رفتیم به مدرسه ها
16:09
where now companies are making their way
399
954000
2000
جایی که شرکتها در آمریکا الان راهشون
16:11
into cash-strapped schools all across America.
400
956000
3000
را به مدرسه های بی پول باز کردند.
16:14
What's incredible for me is the projects that I've gotten the most feedback out of,
401
959000
3000
چیزی که فوق العاده بود برای من پروژه های بود که بیشترین بازخورد را از اونها گرفتم،
16:17
or I've had the most success in,
402
962000
2000
یا بیشترین موفقیت را درشون داشتم،
16:19
are ones where I've interacted with things directly.
403
964000
2000
اونهایی بودند که با مسائل مستقیم تعامل داشتم.
16:21
And that's what these brands did.
404
966000
2000
و این چیزی بود که این برندها انجام دادند.
16:23
They cut out the middleman, they cut out their agencies
405
968000
2000
اینها واسطه ها را حذف کردند، آژانسها را حذف کردند
16:25
and said, "Maybe these agencies
406
970000
2000
و گفتند که این آژانسها
16:27
don't have my best interest in mind.
407
972000
2000
خیر ما را نمی خواهند
16:29
I'm going to deal directly with the artist.
408
974000
2000
ما مستقیم با هنرمند وارد معامله می شویم.
16:31
I'm going to work with him to create something different,
409
976000
2000
من با اون کار می کنم تا یه چیز متفاوت خلق کنیم
16:33
something that's going to get people thinking,
410
978000
2000
چیزی که باعث بشه مردم فکر کنند
16:35
that's going to challenge the way we look at the world."
411
980000
2000
چیزی که باعث بشه نوع نگاهی که به دنیا داریم را به چالش بکشه.
16:37
And how has that been for them? Has it been successful?
412
982000
2000
و برای اونها تا حالا چطور بوده؟ آیا موفق بوده اند؟
16:39
Well, since the film premiered at the Sundance Film Festival, let's take a look.
413
984000
3000
زمانیکه فیلم در فستیوال سان دنس به نمایش در اومد، بذار نگاه کنیم
16:42
According to Burrelles, the movie premiered in January,
414
987000
3000
بورل می گه، فیلم برای اولین بار در ژانویه به نمایش دراومده
16:45
and since then -- and this isn't even the whole thing --
415
990000
2000
و از اون موقع تا حالا -- و این همه ش نیست --
16:47
we've had 900 million media impressions for this film.
416
992000
3000
ما 900 میلیون اشاره رسانه ای برای این فیلم داشتیم.
16:50
That's literally covering just like a two and a half-week period.
417
995000
2000
این به این معنیه دو هفته و نیم پوشش کامل رسانه ای هستش.
16:52
That's only online -- no print, no TV.
418
997000
2000
فقط آن لاین .. نه چاپی نه تلویزیون
16:54
The film hasn't even been distributed yet.
419
999000
2000
فیلم هنوز حتی پخش نشده بود.
16:56
It's not even online. It's not even streaming.
420
1001000
2000
حتی آن لاین نبود. حتی نمایش داده نمی شد.
16:58
It's not even been out into other foreign countries yet.
421
1003000
3000
حتی در هیچ جایی در خارج هم به نمایش در نیامده بود.
17:01
So ultimately,
422
1006000
2000
در نهایت
17:03
this film has already started to gain a lot of momentum.
423
1008000
3000
این فیلم بسیار سر و صدا کرد
17:06
And not bad for a project that almost every ad agency we talked to
424
1011000
3000
و خوب بد نبود برای پروژه ای که هر آژانس تبلیغاتی که ما باهاشون صحبت کردیم
17:09
advised their clients not to take part.
425
1014000
2000
به مشتریهاشون مشاوره داده بودند که با این پروژه درگیر نشوند.
17:11
What I always believe
426
1016000
2000
چیزی که من همیشه بهش اعتقاد داشتم این بوده که
17:13
is that if you take chances, if you take risks,
427
1018000
2000
اگه ریسک کنید اگه فرصتها را به رسمیت بشناسید
17:15
that in those risks will come opportunity.
428
1020000
3000
توی اون ریسکها فرصتهایی پیدا می شه
17:18
I believe that when you push people away from that,
429
1023000
2000
من معتقدم اگه مردم را عقب بزنید
17:20
you're pushing them more towards failure.
430
1025000
2000
بیشتر اونها را به سمت شکست می رانید.
17:22
I believe that when you train your employees to be risk averse,
431
1027000
3000
به نظر من، وقتی کارمندهاتون را جوری آموزش می دهید که ریسک گریز باشند،
17:25
then you're preparing your whole company
432
1030000
2000
بنابراین شرکتتون را آماده می کنید
17:27
to be reward challenged.
433
1032000
2000
که پاداش ریسک را به چالش بکشه.
17:29
I feel like that what has to happen moving forward
434
1034000
2000
من احساس می کنم چیزی که باید اتفاق بیفته که ما جلو بریم
17:31
is we need to encourage people to take risks.
435
1036000
3000
اینه که باید مردم را تشویق کنیم که بیشتر ریسک پذیر باشند.
17:34
We need to encourage people to not be afraid
436
1039000
2000
باید مردم را تشویق کنیم که نترسند
17:36
of opportunities that may scare them.
437
1041000
2000
از فرصتهایی که ممکنه ترسناک به نظر بیایند.
17:38
Ultimately, moving forward,
438
1043000
2000
در نهایت جلو بروند،
17:40
I think we have to embrace fear.
439
1045000
2000
من فکر می کنم ما باید ترس را در آغوش بکشیم
17:42
We've got to put that bear in a cage.
440
1047000
2000
و اون خرس را برگردونیم تو قفس
17:44
(Laughter)
441
1049000
7000
(خنده حاضرین)
17:51
Embrace fear. Embrace risk.
442
1056000
3000
ترس را در آغوش بکشیم. ریسک را در آغوش بکشیم.
17:54
One big spoonful at a time, we have to embrace risk.
443
1059000
3000
یه میزان زیادی را در آغوش بگیریم، باید ریسک را در آغوش بکشیم.
17:57
And ultimately, we have to embrace transparency.
444
1062000
4000
و در نهایت باید شفافیت را در آغوش بکشیم.
18:01
Today, more than ever,
445
1066000
2000
امروز، بیشتر از همیشه،
18:03
a little honesty is going to go a long way.
446
1068000
2000
یه مقدار صداقت خیلی کارهای زیادی انجام میده.
18:05
And that being said, through honesty and transparency,
447
1070000
3000
و با تمام این حرفها، با صداقت و شفافیت،
18:08
my entire talk, "Embrace Transparency,"
448
1073000
3000
کل سخنرانی من، "شفافیت را در آغوش بکشید،"
18:11
has been brought to you
449
1076000
2000
اسپانسر شده توسط
18:13
by my good friends at EMC,
450
1078000
3000
دوستهای عزیز من در ای ام اسی
18:16
who for $7,100
451
1081000
2000
به مبلغ 7100 دلار
18:18
bought the naming rights on eBay.
452
1083000
2000
که روی ای بی خریداری شد.
18:20
(Applause)
453
1085000
9000
(تشویق حاضرین)
18:29
EMC: Turning big data
454
1094000
3000
ای ام سی: تبدیل این داده بزرگ
18:32
into big opportunity
455
1097000
2000
به یه فرصت بزرگ
18:34
for organizations all over the world.
456
1099000
2000
برای تمام شرکتها در تمام دنیا
18:36
EMC presents: "Embrace Transparency."
457
1101000
3000
ای امی سی تقدیم می کند "شفافیت را در آغوش بکشید."
18:39
Thank you very much, guys.
458
1104000
2000
مرسی از همه
18:41
(Applause)
459
1106000
13000
(تشویق حاضرین)
18:54
June Cohen: So, Morgan,
460
1119000
3000
جون کوهن: خوب مرگان،
18:57
in the name of transparency,
461
1122000
2000
قسم به شفافیت
18:59
what exactly happened to that $7,100?
462
1124000
2000
چی دقیقا سر او 7100 دلار اومد؟
19:01
MS: That is a fantastic question.
463
1126000
3000
ام اس: خیلی سوال خوبیه.
19:04
I have in my pocket a check
464
1129000
3000
من تو جیبم یه چک دارم
19:07
made out to the parent organization to the TED organization,
465
1132000
2000
به اسم شرکت تد به اسم
19:09
the Sapling Foundation --
466
1134000
2000
بنیاد سپلینگ
19:11
a check for $7,100
467
1136000
2000
یک چک برای 7100 دلار
19:13
to be applied toward my attendance for next year's TED.
468
1138000
3000
برای شرکت من در سخنرانی سال بعد
19:16
(Laughter)
469
1141000
2000
(خنده حاضرین)
19:18
(Applause)
470
1143000
3000
(تشویق حاضرین)
ABOUT THE SPEAKER
Morgan Spurlock - FilmmakerMorgan Spurlock makes documentary film and TV that is personal, political -- and, above all, deeply empathetic.
Why you should listen
Though it was as high-concept as any reality-TV show, Morgan Spurlock's 2004 film Super Size Me was something else entirely: a critique of modern fast-feeding, wrapped in the personal story of a charming, curious host. And "host" can be taken literally: eating only McDonald's for 30 days straight, Spurlock went into a shocking physical and emotional decline, showing via his own body the truth about junk food. After this Oscar-nominated doc came Spurlock's three-seasons-long unscripted TV show, 30 Days, based on another lifehack: Send a person to live, for 30 days, inside another worldview. Stories from 30 Days are human, engaging, surprising: An anti-immigrant activist warms to a tight-knit family of border-crossers; an outsourced US engineer meets the Indian engineer who holds his old job; a former pro football player spends 30 days navigating the world in a wheelchair.
In 2008, Spurlock released Where in the World Is Osama Bin Laden?, about his months-long trek through Afghanistan, Saudi Arabia, Egypt, Israel, Palestine ... following leads and interviewing people along the way. (In an interview, he guessed he got within 50 miles of Osama before winding up the hunt.) He was also part of a group-filmed version of Freakonomics. He wrote a book about his fast-food odyssey, called Don't Eat This Book -- while his wife, vegan chef Alex Jamieson, wrote a bestseller about the eight-week cleansing diet she put Spurlock on after he got supersized.
His latest film, The Greatest Movie Ever Sold, dives into the mysterious world of brand sponsorship, a major influence on how pop culture is developed and shared. Almost totally sponsored itself, the film was the first to be sold at Sundance 2011, and, it's said, made a profit before it even opened. The film debuts in US theaters on April 22, 2011.
Morgan Spurlock | Speaker | TED.com