ABOUT THE SPEAKER
Don Tapscott - Digital strategist
Don Tapscott, Executive Chairman of the Blockchain Research Institute, is one of the world’s leading authorities on the impact of technology in business and society. He has authored 16 books, including "Wikinomics: How Mass Collaboration Changes Everything," which has been translated into over 25 languages

Why you should listen

A leading analyst of innovation and the impacts of technology, Don Tapscott has authored or co-authored 15 widely read books about various aspects of the reshaping of our society and economy. His work Wikinomics counts among the most influential business books of the last decade. His new book The Blockchain Revolution, co-authored with his son, Alex, discusses the blockchain, the distributed-database technology that's being deployed well beyond its original application as the public ledger behind Bitcoin. In the book, they analyze why blockchain technology will fundamentally change the internet -- how it works, how to use it and its promises and perils.

Tapscott is an adjunct professor of management at the Rotman School of Management at the University of Toronto, a Senior Advisor at the World Economic Forum and an Associate of the Berkman Klein Center for Internet and Society at Harvard University.

More profile about the speaker
Don Tapscott | Speaker | TED.com
TEDGlobal 2012

Don Tapscott: Four principles for the open world

دان تاپ‌اسکات: چهاراصل برای جهانِ آزاد

Filmed:
1,100,150 views

دان تاپ‌اسکات، آینده‌پژوهی است که معتقد است نسل جدید از لحظه‌ی تولد در فن‌آوری ارتباطات غوطه ور بوده‌است، و در نتیجه جهان در حال دگردیسی به جهانیست که بسیار آزادتر و شفاف‌تر است. در این گفتگوی نویدبخش، چهار اصل حیاتی را فهرست می‌کند که نشان می‌دهند چگونه این جهان می‌تواند جهانی به‌مراتب بهتر باشد.
- Digital strategist
Don Tapscott, Executive Chairman of the Blockchain Research Institute, is one of the world’s leading authorities on the impact of technology in business and society. He has authored 16 books, including "Wikinomics: How Mass Collaboration Changes Everything," which has been translated into over 25 languages Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:17
Opennessباز بودن. It's a wordکلمه that
0
1440
2365
آزادبودن و باز‌بودن. این واژه‌‌‌ای است که
00:19
denotesنشان می دهد opportunityفرصت and possibilitiesامکانات.
1
3805
3079
تداعی‌کننده ی فرصت‌ها و امکان‌هاست.
00:22
Open-endedباز به پایان رسید, openباز کن hearthاجاق,
2
6884
2040
پایانِ باز( تمام نشدنی)، فکرِ آزاد
00:24
openباز کن sourceمنبع, openباز کن doorدرب policyسیاست,
3
8924
3353
متنِ باز، سیاست در‌های باز
00:28
openباز کن barبار. (Laughterخنده)
4
12277
3536
نوشیدنی آزاد (مجانی). (خنده ی تماشاگران)
00:31
And everywhereدر همه جا the worldجهان is openingافتتاح up,
5
15813
2520
و در همه‌جا جهان داره آزاد‌تر می‌شه،
00:34
and it's a good thing.
6
18333
1500
و این چیز خوبیه.
00:35
Why is this happeningاتفاق می افتد?
7
19833
1776
اما چرا داره این اتفاق می‌افته؟
00:37
The technologyتکنولوژی revolutionانقلاب is openingافتتاح the worldجهان.
8
21609
2964
انقلاب فن‌آوری! جواب اینه.
00:40
Yesterday'sدیروز Internetاینترنت was a platformسکو
9
24573
2545
اینترنتِ دیروز، سکویی بود برای ارایه‌ی محتوا.
00:43
for the presentationارائه of contentمحتوا.
10
27118
2592
اینترنتِ دیروز، سکویی بود برای ارایه‌ی محتوا.
00:45
The Internetاینترنت of todayامروز is a platformسکو for computationمحاسبات.
11
29710
3255
امروز، اینترنت جایگاهی‌ست برای محاسبه.
00:48
The Internetاینترنت is becomingتبدیل شدن به a giantغول
12
32965
1607
اینترنت داره به یک کامپیوترِ یکپارچه و غول‌آسا تبدیل می‌شه،
00:50
globalجهانی است computerکامپیوتر, and everyهرکدام time you go on it,
13
34572
2601
و هر‌بار که سراغش می‌رید،
00:53
you uploadبارگذاری a videoویدئو, you do a Googleگوگل searchجستجو کردن,
14
37173
2657
یه ویدئو آپلود می‌کنید، در گوگل جستجو می‌کنید،
00:55
you remixریمیکس something,
15
39830
1654
چیزی رو (مثلا یه موسیقی رو) بازآمیزی می‌کنید،
00:57
you're programmingبرنامه نويسي this bigبزرگ globalجهانی است computerکامپیوتر
16
41484
2547
در واقع دارید این کامپیوتر یکپارچه رو که در اون شریکیم، برنامه‌ریزی می‌کنید.
00:59
that we all shareاشتراک گذاری.
17
44031
1240
در واقع دارید این کامپیوتر یکپارچه رو که در اون شریکیم، برنامه‌ریزی می‌کنید.
01:01
Humanityبشریت is buildingساختمان a machineدستگاه,
18
45271
3234
بشریت در حال ساخت یک ماشینه،
01:04
and this enablesرا قادر می سازد us to collaborateهمکاری in newجدید waysراه ها.
19
48505
3074
و این ما رو قادر می‌کنه که به روش‌های جدیدتری با هم همکاری کنیم.
01:07
Collaborationهمکاری can occurبه وقوع پیوستن on
20
51579
1316
این همکاری می‌تونه بر پایه‌های بی‌شماری شکل بگیره.
01:08
an astronomicalنجومی basisپایه.
21
52895
2974
این همکاری می‌تونه بر پایه‌های بی‌شماری شکل بگیره.
01:11
Now a newجدید generationنسل is openingافتتاح up the worldجهان as well.
22
55869
3408
و حالا نسل جدیدی هم دست‌اندرکار گشایش جهان است.
01:15
I startedآغاز شده studyingدر حال مطالعه kidsبچه ها about 15 yearsسالها agoپیش,
23
59277
2689
من تقریبا ۱۵ سال ‍‍‍‍پیش، شروع به مطالعه روی کودکان کردم.
01:17
-- so actuallyدر واقع 20 yearsسالها agoپیش now --
24
61966
1959
-در واقع حالا دیگه بیست سال شده-
01:19
and I noticedمتوجه شدم how my ownخودت childrenفرزندان were
25
63925
1595
و متوجه شدم که چطور بچه های خودم بدون کمترین تلاشی
01:21
effortlesslyبدون زحمت ableتوانایی to use all this sophisticatedپیچیده technologyتکنولوژی,
26
65520
3517
می‌تونن از پس این تکنولوژی پیچیده و دشوار بر‌بیان.
01:24
and at first I thought,
27
69037
1217
و اولش فکر می‌کردم،
01:26
"My childrenفرزندان are prodigiesپرو دیگی ها!" (Laughterخنده)
28
70254
2965
"بچه‌های من اعجوبه‌ان!" (خنده)
01:29
But then I noticedمتوجه شدم all theirخودشان friendsدوستان were like them,
29
73219
2126
اما بعدها فهمیدم همه‌ی دوست‌هاشون هم مثل خودشون هستن،
01:31
so that was a badبد theoryتئوری.
30
75345
1944
پس تئوری من اشتباه بود.
01:33
So I've startedآغاز شده workingکار کردن with a fewتعداد کمی hundredصد kidsبچه ها,
31
77289
2995
بنابراین من مطالعه روی صدها کودک رو آغاز کردم.
01:36
and I cameآمد to the conclusionنتیجه
32
80284
1595
و به این نتیجه رسیدم
01:37
that this is the first generationنسل to come of ageسن
33
81879
2058
که این، اولین نسلی از بچه هاست که درعصر دیجیتال به بلوغ می‌رسه،
01:39
in the digitalدیجیتال ageسن,
34
83937
1134
که این، اولین نسلی از بچه هاست که درعصر دیجیتال به بلوغ می‌رسه،
01:40
to be bathedحمام in bitsبیت.
35
85071
1621
و تو داده‌های دیجیتال غسل تعمید داده می‌شه.
01:42
I call them the Netخالص Generationنسل.
36
86692
2336
من اسمشون رو نسل عصرشبکه گذاشتم.
01:44
I said, these kidsبچه ها are differentناهمسان.
37
89028
1350
با خودم گفتم این بچه ها متفاوتند.
01:46
They have no fearترس of technologyتکنولوژی, because it's not there.
38
90378
2878
اونا از تکنولوژی نمی‌ترسن، چون اصلا حضورش رو حس نمی‌کنن.
01:49
It's like the airهوا.
39
93256
1461
براشون مثل هوا می‌مونه.
01:50
It's sortمرتب سازی of like, I have no fearترس of a refrigeratorیخچال.
40
94717
3823
درست مثل این می‌مونه که من از یخچال ترس برم نمی‌داره.
01:54
And — (Laughterخنده)
41
98540
2530
(-خنده)
01:56
And there's no more powerfulقدرتمند forceزور to changeتغییر دادن
42
101070
1838
و هیچ نیرویی قدرتمندتر از این اولین بومی‌های دنیای دیجیتال نمی‌تونه سازمان‌ها رو تغییر بده.
01:58
everyهرکدام institutionموسسه than the first generationنسل of digitalدیجیتال nativesبومیان.
43
102908
4708
و هیچ نیرویی قدرتمندتر از این اولین بومی‌های دنیای دیجیتال نمی‌تونه سازمان‌ها رو تغییر بده.
02:03
I'm a digitalدیجیتال immigrantمهاجر.
44
107616
1354
من در عصر دیجیتال تازه واردم.
02:04
I had to learnیاد گرفتن the languageزبان.
45
108970
2941
من باید زبون اون رو یاد می‌گرفتم.
02:07
The globalجهانی است economicاقتصادی crisisبحران is openingافتتاح up the worldجهان as well.
46
111911
3269
بحران جهانی اقتصاد هم به نوبه‌ی خودش داره دنیا رو تحت تاثیر قرار می‌ده.
02:11
Our opaqueمات institutionsمؤسسات from the Industrialصنعتی Ageسن,
47
115180
3030
موسسه‌های تیره و غیر‌شفاف ما که از عصر صنعتی به جا مومدن،
02:14
everything from oldقدیمی modelsمدل ها of the corporationشرکت,
48
118210
2369
هر‌چیزی، از الگوهای قدیمی شرکت‌های سهامی گرفته،
02:16
governmentدولت, mediaرسانه ها, Wallدیوار Streetخیابان,
49
120579
2481
تا دولت، رسانه و وال‌استریت،
02:18
are in variousمختلف stagesمراحل of beingبودن stalledمتوقف شد or frozenمنجمد
50
123060
3576
به درجات گوناگون پروار شدند یا بی‌حرکت باقی موندن
02:22
or in atrophyآتروفی or even failingشکست خوردن,
51
126636
2926
یا تحلیل رفتن و یا حتی مضمحل شدند،
02:25
and this is now creatingپدید آوردن a burningسوزش platformسکو in the worldجهان.
52
129562
3010
و این موضوع داره در دنیا یک سکوی متزلزل پدید میاره.
02:28
I mean, think about Wallدیوار Streetخیابان.
53
132572
1829
منظورم اینه که، به وال‌استریت فکر کنید.
02:30
The coreهسته modusmodus operandiعملیات of Wallدیوار Streetخیابان almostتقریبا broughtآورده شده down
54
134401
3211
روش کار بنیادی وال‌استریت تقریبا سرمایه‌داری جهانی رو به فروپاشی کشانده.
02:33
globalجهانی است capitalismنظام سرمایه داری.
55
137612
2498
روش کار بنیادی وال‌استریت تقریبا سرمایه‌داری جهانی رو به فروپاشی کشانده.
02:36
Now, you know the ideaاندیشه of a burningسوزش platformسکو,
56
140110
1563
حالا، دوباره به ایده‌ی سکوی متزلزل فکر کنید،
02:37
that you're somewhereجایی where the costsهزینه ها of stayingاقامت where you are
57
141673
4170
اینکه شما در موقعیتی قرار دارید که در آن هزینه‌ی باقی موندن در جایی که هستید
02:41
becomeتبدیل شدن به greaterبزرگتر than the costsهزینه ها of movingدر حال حرکت to something differentناهمسان,
58
145843
3201
از جابجایی به یک جای متفاوت، چیزی از بیخ متفاوت، بیشتره.
02:44
perhapsشاید something radicallyبه طور اساسی differentناهمسان.
59
149044
3173
از جابجایی به یک جای متفاوت، چیزی از بیخ متفاوت، بیشتره.
02:48
And we need to changeتغییر دادن
60
152217
1728
و ما باید تغییر کنیم
02:49
and openباز کن up all of our institutionsمؤسسات.
61
153945
2093
و همه‌ی نهاد‌ها و موسساتمون رو شفاف کنیم.
02:51
So this technologyتکنولوژی pushفشار دادن,
62
156038
1682
به این ترتیب این یورش تکنولوژی،
02:53
a demographicجمعیت شناسی kickضربه زدن from a newجدید generationنسل
63
157720
2892
و ضربه‌ی جمعیتی از سوی نسل جدید
02:56
and a demandتقاضا pullکشیدن from a newجدید
64
160612
2868
و افزایش تقاضا از سوی یک محیط جدید اقتصاد جهانی
02:59
economicاقتصادی globalجهانی است environmentمحیط
65
163480
2427
و افزایش تقاضا از سوی یک محیط جدید اقتصاد جهانی
03:01
is causingباعث می شود the worldجهان to openباز کن up.
66
165907
1693
منجر به باز شدن جهان می‌شه.
03:03
Now, I think, in factواقعیت,
67
167600
3120
حالا، در واقع، من گمان می‌کنم
03:06
we're at a turningچرخش pointنقطه in humanانسان historyتاریخ,
68
170720
3203
ما در نقطه‌ی تعیین کننده‌ای از تاریخ بشری قرار داریم.
03:09
where we can finallyسرانجام now rebuildبازسازی
69
173923
1945
جایی که سر‌انجام خواهیم تونست بسیاری از نهادهای عصر صنعتی رو حول اصول جدیدی، از نو بسازیم.
03:11
manyبسیاری of the institutionsمؤسسات of the Industrialصنعتی Ageسن
70
175868
2438
جایی که سر‌انجام خواهیم تونست بسیاری از نهادهای عصر صنعتی رو حول اصول جدیدی، از نو بسازیم.
03:14
around a newجدید setتنظیم of principlesاصول.
71
178306
1557
جایی که سر‌انجام خواهیم تونست بسیاری از نهادهای عصر صنعتی رو حول اصول جدیدی، از نو بسازیم.
03:15
Now, what is opennessباز بودن?
72
179863
2364
بالاخره، مفهوم باز‌بودن چیه؟
03:18
Well, as it turnsچرخش out, opennessباز بودن
73
182227
1575
خب، همونطور که به نظر می‌رسه، باز‌بودن
03:19
has a numberعدد of differentناهمسان meaningsمعانی,
74
183802
2242
معناهای مختلفی داره،
03:21
and for eachهر یک there's a correspondingمتناظر principleاصل
75
186044
2903
و برای هر‌کدوم، یک قانون کلی متناظر برای دگرگونی تمدن بشری وجود داره.
03:24
for the transformationدگرگونی of
76
188947
1669
و برای هر‌کدوم، یک قانون کلی متناظر برای دگرگونی تمدن بشری وجود داره.
03:26
civilizationتمدن.
77
190616
2024
و برای هر‌کدوم، یک قانون کلی متناظر برای دگرگونی تمدن بشری وجود داره.
03:28
The first is collaborationهمکاری.
78
192640
3275
اولین‌ِ اونها تشریک مساعی‌ست.
03:31
Now, this is opennessباز بودن in the senseاحساس of the boundariesمرزها
79
195915
2815
در این مورد، بازبودن یعنی: نفوذپذیری، سیال شدن و بازتر‌شدنِ مرزهای موسسات.
03:34
of organizationsسازمان های becomingتبدیل شدن به more porousمتخلخل and fluidمایع
80
198730
2959
در این مورد، بازبودن یعنی: نفوذپذیری، سیال شدن و بازتر‌شدنِ مرزهای موسسات.
03:37
and openباز کن.
81
201689
1864
در این مورد، بازبودن یعنی: نفوذپذیری، سیال شدن و بازتر‌شدنِ مرزهای موسسات.
03:39
The guy in the pictureعکس here,
82
203553
1536
می‌خوام براتون داستان مردی رو تعریف کنم که عکسش رو دارید می‌بینید.
03:40
I'll tell you his storyداستان.
83
205089
1129
می‌خوام براتون داستان مردی رو تعریف کنم که عکسش رو دارید می‌بینید.
03:42
His nameنام is Robغارت McEwenمک یون.
84
206218
1905
اسمش هست "راب مک‌اون".
03:44
I'd like to say, "I have this think tankمخزن, we scourمعشوقه the worldجهان
85
208123
2582
بیشتر ترجیح می‌دادم بگم: "ما یه گروه پژوهشگر بودیم که دنیا رو زیر‌و‌رو می‌کردیم
03:46
for amazingحیرت آور caseمورد studiesمطالعات."
86
210705
1654
تا نمونه‌های جالب واسه مطالعه پیدا کنیم!"
03:48
The reasonدلیل I know this storyداستان
87
212359
1658
خب، علت اینکه من این قصه رو می‌دونم
03:49
is because he's my neighborهمسایه. (Laughterخنده)
88
214017
4161
اینه که این مرد همسایه‌ی منه. (خنده)
03:54
He actuallyدر واقع movedنقل مکان کرد acrossدر سراسر the streetخیابان from us,
89
218178
1767
راستش اون به خیابونِ ما اسباب‌کشی کرده بود و یک مهمونی ترتیب داده بود
03:55
and he heldبرگزار شد a cocktailکوکتل partyمهمانی
90
219945
1279
راستش اون به خیابونِ ما اسباب‌کشی کرده بود و یک مهمونی ترتیب داده بود
03:57
to meetملاقات the neighborsهمسایه ها, and he saysمی گوید, "You're Donدون TapscottTapscott.
91
221224
2445
تا با همسایه‌ها آشنا بشه. بهم گفت: "تو دان تپ‌اسکات هستی.
03:59
I've readخواندن some of your booksکتاب ها."
92
223669
909
من بعضی از کتاب‌هات رو خوندم."
04:00
I said, "Great. What do you do?"
93
224578
1100
بهش گفتم: "عالیه! شغلت چیه؟"
04:01
And he saysمی گوید, "Well I used to be a bankerبانکدار
94
225678
1317
و اون جواب داد: "من یه بانکدار بودم و حالا یه معدنچی طلا هستم."
04:02
and now I'm a goldطلا minerمعدن کار."
95
226995
1448
و اون جواب داد: "من یه بانکدار بودم و حالا یه معدنچی طلا هستم."
04:04
And he tellsمی گوید me this amazingحیرت آور storyداستان.
96
228443
2990
و داستان جالبش رو برام تعریف کرد.
04:07
He takes over this goldطلا mineمال خودم, and his geologistsزمین شناسان
97
231433
2491
اون صاحب یک معدن طلا شد، و زمین‌شناس ها
04:09
can't tell him where the goldطلا is.
98
233924
1287
نمی‌تونستن جای دقیق طلا رو بهش بگن.
04:11
He givesمی دهد them more moneyپول for geologicalزمین شناسی dataداده ها,
99
235211
1727
اون پول بیشتری برای داده‌ها و آزمایش‌های زمین‌شناسی خرج کرد،
04:12
they come back, they can't tell
100
236938
1629
و زمین‌شناس‌ها بدون اینکه بتونن بهش بگن کجا به طلا می‌رسه، بدون نتیجه برگشتند.
04:14
him where to go into productionتولید.
101
238567
1862
و زمین‌شناس‌ها بدون اینکه بتونن بهش بگن کجا به طلا می‌رسه، بدون نتیجه برگشتند.
04:16
After a fewتعداد کمی yearsسالها, he's so frustratedناامید he's readyآماده
102
240429
3980
بعد از گذشت چند سال، احساس بیهودگی کرد و دیگه در آستانه‌ی تسلیم شدن بود.
04:20
to give up, but he has an epiphanyepiphany one day.
103
244409
2377
اما یک روز انگار که بهش الهام شده باشه،
04:22
He wondersعجایب, "If my geologistsزمین شناسان don't know where the goldطلا is,
104
246786
2774
با خودش فکر کرد: "اگه زمین‌شناس‌های من نمی‌دونن که طلا کجاست شاید کس دیگه‌ای بدونه."
04:25
maybe somebodyکسی elseچیز دیگری does."
105
249560
2370
با خودش فکر کرد: "اگه زمین‌شناس‌های من نمی‌دونن که طلا کجاست شاید کس دیگه‌ای بدونه."
04:27
So he does a "radicalافراطی" thing.
106
251930
2003
بنابراین، اون یه کار "از بیخ متفاوت" رو انجام داد.
04:29
He takes his geologicalزمین شناسی dataداده ها,
107
253933
1507
اون داده‌های زمین‌شناسی‌اش رو برداشت،
04:31
he publishesانتشارات it and he holdsدارای a contestمسابقه on the Internetاینترنت
108
255440
2763
اونها رو منتشر کرد و یک مسابقه در اینترنت به راه انداخت
04:34
calledبه نام the Goldcorpگلدکورپ Challengeچالش.
109
258203
1491
و اسمش رو گذاشت رقابت گلد‌کرپ.
04:35
It's basicallyاساسا halfنیم a millionمیلیون dollarsدلار in prizeجایزه moneyپول
110
259694
3580
این یه مسابقه با یه جایزه‌ی نیم‌میلیون دلاری بود
04:39
for anybodyهر شخصی who can tell me, do I have any goldطلا,
111
263274
2712
برای هر‌کسی که بتونه بهش بگه اصلا طلایی در کار هست یا نه،
04:41
and if so, where is it? (Laughterخنده)
112
265986
3936
و اگه هست، کجاست؟ (خنده)
04:45
He getsمی شود submissionsارسال ها from all around the worldجهان.
113
269922
2147
او از سرتاسر جهان پیشنهادهایی رو دریافت کرد.
04:47
They use techniquesتکنیک that he's never heardشنیدم of,
114
272069
2257
در اونها از روش‌هایی استفاده شده بود که تا حالا به گوشش هم نخورده بود،
04:50
and for his halfنیم a millionمیلیون dollarsدلار in prizeجایزه moneyپول,
115
274326
2168
و به خاطر جایزه‌ی نیم میلیون دلاری مسابقه‌اش
04:52
Robغارت McEwenمک یون findsپیدا می کند 3.4 billionبیلیون dollarsدلار worthارزش of goldطلا.
116
276494
4185
مبلغی معادل 3.4 میلیارد دلار طلا نصیب راب مک‌اون شد.
04:56
The marketبازار valueارزش of his companyشرکت
117
280679
1773
ارزش شرکت اون در حال حاضر از 90 میلیون به 10 میلیارد دلار رسیده،
04:58
goesمی رود from 90 millionمیلیون to 10 billionبیلیون dollarsدلار,
118
282452
2318
ارزش شرکت اون در حال حاضر از 90 میلیون به 10 میلیارد دلار رسیده،
05:00
and I can tell you, because he's my neighborهمسایه,
119
284770
2692
و می‌تونید از من قبول کنید، چون اون همسایه‌ی منه،
05:03
he's a happyخوشحال camperکیمر. (Laughterخنده)
120
287462
3490
اوضاع حسابی بر وفق مرادشه. (خنده)
05:06
You know, conventionalمرسوم wisdomحکمت saysمی گوید talentاستعداد is insideداخل, right?
121
290952
3688
می‌دونید، خردِ عام به ما می‌گه که ذوق و استعداد از درون میاد، اینطور نیست؟
05:10
Your mostاکثر preciousگرانبها assetدارایی goesمی رود out the elevatorآسانسور everyهرکدام night.
122
294640
3111
با ارزش‌ترین دارایی شما (نیروی انسانی) در پایان هرروز با آسانسورها بیرون می‌ره.
05:13
He viewedمشاهده شده talentاستعداد differentlyمتفاوت است.
123
297751
2505
اون به استعداد جورِ دیگه‌ای نگاه کرد.
05:16
He wonderedشگفت زده, who are theirخودشان peersهمسالان?
124
300256
2296
او از خودش پرسید، چه کسانی میتونستند باهاشون همکاری کنن؟
05:18
He should have firedاخراج شد his geologyزمين شناسي departmentبخش, but he didn't.
125
302552
4069
اون باید دپارتمان زمین‌شناسی شرکت رو اخراج می‌کرد، اما این کار رو انجام نداد.
05:22
You know, some of the bestبهترین submissionsارسال ها
126
306621
2331
می‌دونید، بعضی از بهترین پیشنهاد‌ها از سوی زمین‌شناس‌ها ارائه نشده بودند.
05:24
didn't come from geologistsزمین شناسان.
127
308952
2231
می‌دونید، بعضی از بهترین پیشنهاد‌ها از سوی زمین‌شناس‌ها ارائه نشده بودند.
05:27
They cameآمد from computerکامپیوتر scientistsدانشمندان, engineersمهندسین.
128
311183
2496
این ایده‌ها از طرف مهندسان و متخصصان کامپیوتر ارائه شدند.
05:29
The winnerبرنده was a computerکامپیوتر graphicsگرافیک companyشرکت
129
313679
1251
برنده‌ی مسابقه یک شرکت گرافیک کامپیوتر بود.
05:30
that builtساخته شده a threeسه dimensionalابعاد modelمدل of the mineمال خودم
130
314930
1816
اون شرکت یک مدل سه‌بعدی از معدن رو ساخت
05:32
where you can helicopterهلی کوپتر undergroundزیرزمینی
131
316746
1823
با کمک این مدل می‌شه زیرِ زمین حرکت کرد و فهمید که طلا کجاست.
05:34
and see where the goldطلا is.
132
318569
2670
با کمک این مدل می‌شه زیرِ زمین حرکت کرد و فهمید که طلا کجاست.
05:37
He helpedکمک کرد us understandفهمیدن that socialاجتماعی media'sرسانه ها becomingتبدیل شدن به
133
321239
3103
راب کمک کرد ما بفهمیم که رسانه‌های اجتماعی در حال تبدیل‌شدن به محصولات اجتماعی هستند.
05:40
socialاجتماعی productionتولید.
134
324342
2073
راب کمک کرد ما بفهمیم که رسانه‌های اجتماعی در حال تبدیل‌شدن به محصولات اجتماعی هستند.
05:42
It's not about hookingبسته شدن up onlineآنلاین.
135
326415
1744
این مربوط به ول‌چرخیدن در اینترنت نیست.
05:44
This is a newجدید meansبه معنای of productionتولید in the makingساخت.
136
328159
3075
این راهی‌ست برای تولید در فرآیندِ ساخت.
05:47
And this Ideagoraایدجورا that he createdایجاد شده, an openباز کن marketبازار, agoraآگورا,
137
331234
3997
و این انجمنِ ایده که به ابتکارِ راب بنیان گذاشته شد، این بازار آزاد ومحفل،
05:51
for uniquelyمنحصر به فرد qualifiedواجد شرایط mindsذهنها,
138
335231
2999
برای ذهن‌های بی‌مانند و کارا،
05:54
was partبخشی of a changeتغییر دادن, a profoundعمیق changeتغییر دادن in the deepعمیق structureساختار
139
338230
4735
بخشی از فرآیند تغییرِ ژرفِ ساختاری و معمارانه در سازمان‌های ماست،
05:58
and architectureمعماری of our organizationsسازمان های,
140
342965
2458
بخشی از فرآیند تغییرِ ژرفِ ساختاری و معمارانه در سازمان‌های ماست،
06:01
and how we sortمرتب سازی of orchestrateارکستر capabilityتوانایی to innovateنوآوری,
141
345423
3602
و همچنین بخشی از شیوه‌ی ما دررهبری قابلیت نوآوری،
06:04
to createايجاد كردن goodsکالاها and servicesخدمات,
142
349025
1700
ابداع کالاها و خدمات،
06:06
to engageمشغول کردن with the restباقی مانده of the worldجهان,
143
350725
1123
برقراری تعامل با دیگر نقاط جهان است،
06:07
in termsاصطلاحات of governmentدولت, how we createايجاد كردن publicعمومی valueارزش.
144
351848
4405
و به عنوان حکومت، شیوه‌ ایست برای آفرینش هنجارهای عمومی.
06:12
Opennessباز بودن is about collaborationهمکاری.
145
356253
1986
بازبودن و آزادی چیزی‌ست مربوط به همکاری متقابل.
06:14
Now secondlyدوم اینکه, opennessباز بودن is about transparencyشفافیت.
146
358239
2366
در وهله‌ی دوم، باز‌بودن همان شفافیت و بی‌پردگی‌ست.
06:16
This is differentناهمسان. Here, we're talkingصحبت کردن about the communicationارتباطات
147
360605
2190
این فرق می‌کنه. اینجا، داریم از برقراری ارتباط
06:18
of pertinentمربوط informationاطلاعات to stakeholdersسهامداران of organizationsسازمان های:
148
362795
3835
میان داده‌های مناسب و افراد ذینفع در سازمان‌ها حرف می‌زنیم:
06:22
employeesکارکنان, customersمشتریان, businessکسب و کار partnersهمکاران, shareholdersسهامداران,
149
366630
2917
کارکنان، مشتری‌ها، شرکای تجاری، سهامداران و...
06:25
and so on.
150
369547
1762
کارکنان، مشتری‌ها، شرکای تجاری، سهامداران و...
06:27
And everywhereدر همه جا, our institutionsمؤسسات are becomingتبدیل شدن به nakedبرهنه.
151
371309
4273
همه‌جا موسسات هر چه بیشتر برهنه می‌شن.
06:31
People are all bentخم شده out of shapeشکل about WikiLeaksویکی لیکس,
152
375582
2487
مردم به خاطر موضوع ویکی‌لیکس حسابی یکه خوردند.
06:33
but that's just the tipنکته of the icebergکوه یخی.
153
378069
2456
اما این فقط نوک کوه یخ بود که از آب بیرون اومده بود.
06:36
You see, people at theirخودشان fingertipsنوک انگشتان now, everybodyهمه,
154
380525
2705
می‌دونید، همه مردم؛نه فقط جولین آسانژ، این ابزارهای قدرتمند رو انگشتِ کوچیکشون می‌چرخونن.
06:39
not just Julianجولیان Assangeآسانژ,
155
383230
2225
می‌دونید، همه مردم؛نه فقط جولین آسانژ، این ابزارهای قدرتمند رو انگشتِ کوچیکشون می‌چرخونن.
06:41
have these powerfulقدرتمند toolsابزار for findingیافته out what's going on,
156
385455
2591
می‌دونید، همه مردم؛نه فقط جولین آسانژ، این ابزارهای قدرتمند رو انگشتِ کوچیکشون می‌چرخونن.
06:43
scrutinizingدقیق, informingاطلاع رسانی othersدیگران,
157
388046
1457
ابزارهایی برای پیداکردن سرنخ‌ها، موشکافی، آگاهی‌بخشی،
06:45
and even organizingسازماندهی collectiveجمعی responsesپاسخ.
158
389503
3590
و حتی سازماندهی واکنش‌های جمعی دارند.
06:48
Institutionsموسسات are becomingتبدیل شدن به nakedبرهنه,
159
393093
2290
موسسات رو به عریانی هستند.
06:51
and if you're going to be nakedبرهنه,
160
395383
1807
و اگر کسی قصد برهنه شدن داشته باشه،
06:53
well, there's some corollariesنتیجه گیری that flowجریان from that.
161
397190
2715
خب، قطعا تبعاتی هم به دنبال داره.
06:55
I mean, one is,
162
399905
863
مثلا، یکی اینه که
06:56
fitnessتناسب اندام is no longerطولانی تر optionalاختیاری. (Laughterخنده)
163
400768
2781
خوش‌هیکل بودن دیگه انتخابی نیست. (خنده)
06:59
You know? Or if you're going to be nakedبرهنه, you'dمی خواهی better get buffبفرمایید.
164
403549
4321
می‌دونید، اگه قراره که برهنه باشید، بهتره که حسابی هیکل میزونی داشته باشید.
07:03
Now, by buffبفرمایید I mean, you need to have good valueارزش,
165
407870
3465
خب، منظور من از خوش‌هیکل اینه که، باید معیار خوبی داشته باشید،
07:07
because valueارزش is evidencedگواهی شده است like never before.
166
411335
1980
چون هرگز به اندازه حالا قابل مشاهده و رصد‌کردن نبوده.
07:09
You say you have good productsمحصولات.
167
413315
964
شما ادعا می‌کنید که تولیدات خوبی دارید.
07:10
They'dآنها می خواهند better be good.
168
414279
1041
بهتره که خوب باشن.
07:11
But you alsoهمچنین need to have valuesارزش های.
169
415320
1951
اما شما به معیار هم نیاز دارید.
07:13
You need to have integrityتمامیت as partبخشی of your bonesاستخوان ها
170
417271
2943
شما به یکپارچگی به عنوان بخشی از استخوان‌بندیتون و به DNA تون به عنوان سازمان نیاز دارید.
07:16
and your DNADNA as an organizationسازمان,
171
420214
2408
شما به یکپارچگی به عنوان بخشی از استخوان‌بندیتون و به DNA تون به عنوان سازمان نیاز دارید.
07:18
because if you don't, you'llشما خواهید بود be unableناتوان to buildساختن trustاعتماد,
172
422622
2473
چون اگه اینهارو نداشته باشید، قادر نخواهید بود اعتماد برقرار کنید.
07:20
and trustاعتماد is a sineسینوسی quaqua nonغیر of this newجدید networkشبکه worldجهان.
173
425095
3989
و اعتماد شرط لاینفک دنیای نوین شبکه‌ای است.
07:24
So this is good. It's not badبد.
174
429084
3271
پس این چیز خوبیه. اتفاق بدی نیست.
07:28
Sunlightنور خورشید is the bestبهترین disinfectantضد عفونی کننده.
175
432355
2695
اشعه خورشید بهترین پالاینده‌ست.
07:30
And we need a lot of sunlightنور خورشید in this troubledمشکل دار worldجهان.
176
435050
3983
و ما در این جهان آشفته به نور خورشید زیادی نیاز داریم.
07:34
Now, the thirdسوم meaningبه معنی and correspondingمتناظر principleاصل
177
439033
2996
حالا، معنای سوم بازبودن و معنای متناظر با اون "سهیم شدن" هست.
07:37
of opennessباز بودن is about sharingبه اشتراک گذاری.
178
442029
2130
حالا، معنای سوم بازبودن و معنای متناظر با اون "سهیم شدن" هست.
07:40
Now this is differentناهمسان than transparencyشفافیت.
179
444159
1721
این با شفافیت فرق می‌کنه.
07:41
Transparencyشفافیت is about the communicationارتباطات of informationاطلاعات.
180
445880
2743
شفافیت مربوط به ارتباط میان داده‌هاست.
07:44
Sharingاشتراک گذاری is about givingدادن up assetsدارایی های, intellectualفکری propertyویژگی.
181
448623
4418
سهیم شدن یعنی رها کردن دارایی ها و مالکیت معنوی‌ست.
07:48
And there are all kindsانواع of famousمشهور storiesداستان ها about this.
182
453041
2270
برای فهم موثر بودن این رویکرد تقریبا هرجور داستانی رو می‌شه پیدا کرد.
07:51
IBMآی بی ام gaveداد away 400 millionمیلیون dollarsدلار of softwareنرم افزار
183
455311
2937
IBM چهارصدمیلیون دلار نرم‌افزار رو به جنبش لینوکس بخشید و این برای اونها بازده چند‌میلیارد دلاری به ارمغان آورد.
07:54
to the Linuxلینوکس movementجنبش, and that gaveداد them
184
458248
2101
IBM چهارصدمیلیون دلار نرم‌افزار رو به جنبش لینوکس بخشید و این برای اونها بازده چند‌میلیارد دلاری به ارمغان آورد.
07:56
a multi-billionچند میلیارد dollarدلار payoffبازپرداخت.
185
460349
3011
IBM چهارصدمیلیون دلار نرم‌افزار رو به جنبش لینوکس بخشید و این برای اونها بازده چند‌میلیارد دلاری به ارمغان آورد.
07:59
Now, conventionalمرسوم wisdomحکمت saysمی گوید,
186
463360
1960
خب، خردِ عام می‌گه،
08:01
"Well, hey, our intellectualفکری propertyویژگی belongsمتعلق به to us,
187
465320
2735
"هی، حقوق معنوی و فکری ما متعلق به ماست،
08:03
and if someoneکسی triesتلاش می کند to infringeنقض it, we're going to get out
188
468055
2303
و اگر کسی بخواد به این حق تجاوز کنه، ما هم وکیل‌هامونو رو می‌کنیم و ادعای خسارت خواهیم کرد."
08:06
our lawyersوکلا and we're going to sueشکایت کنید them."
189
470358
2348
و اگر کسی بخواد به این حق تجاوز کنه، ما هم وکیل‌هامونو رو می‌کنیم و ادعای خسارت خواهیم کرد."
08:08
Well, it didn't work so well for the recordرکورد labelsبرچسب ها, did it?
190
472706
3413
خب، این برای موسیقی ضبط‌ شده موثر نبود، بود؟
08:12
I mean, they tookگرفت — They had a technologyتکنولوژی disruptionقطع,
191
476119
5104
اونا دچار شکست فن‌آوری شدند،
08:17
and ratherنسبتا than takingگرفتن a businessکسب و کار modelمدل innovationنوآوری
192
481223
2689
و به جای اعمال یک الگوی نوآورانه‌ی تجاری برای پاسخ به آن به دنبال یک راه‌حل قانونی گشتند
08:19
to correspondمطابقت to that, they tookگرفت and soughtبه دنبال a legalقانونی solutionراه حل
193
483912
3952
و به جای اعمال یک الگوی نوآورانه‌ی تجاری برای پاسخ به آن به دنبال یک راه‌حل قانونی گشتند
08:23
and the industryصنعت that broughtآورده شده you Elvisالویس and the Beatlesبیتلز
194
487864
2313
و همون صنعتی که روزی الویس و بیتل‌ها رو به ارمغان آورد حالا داره از بچه‌ها شکایت می‌کنه
08:26
is now suingشکایت childrenفرزندان
195
490177
2032
و همون صنعتی که روزی الویس و بیتل‌ها رو به ارمغان آورد حالا داره از بچه‌ها شکایت می‌کنه
08:28
and is in dangerخطر of collapseسقوط - فروپاشی - اضمحلال.
196
492209
4167
و در خطر فروپاشیه.
08:32
So we need to think differentlyمتفاوت است about intellectualفکری propertyویژگی.
197
496376
2841
پس ما باید درباره‌ی مالکیتِ معنوی دوباره بیاندیشیم.
08:35
I'll give you an exampleمثال.
198
499217
1029
براتون یه مثال می‌زنم.
08:36
The pharmaceuticalدارویی industryصنعت is in deepعمیق troubleمشکل.
199
500246
2882
صنایع داروسازی با مشکل بزرگی روبرو هستند.
08:39
First of all, there aren'tنه a lot of bigبزرگ inventionsاختراعات
200
503128
2605
اول از همه، اختراعات زیادی در خط تولید وجود نداره، و این تندرستی آدم‌ها رو با خطر روبرو می‌کنه،
08:41
in the pipelineخط لوله, and this is a bigبزرگ problemمسئله for humanانسان healthسلامتی,
201
505733
2354
اول از همه، اختراعات زیادی در خط تولید وجود نداره، و این تندرستی آدم‌ها رو با خطر روبرو می‌کنه،
08:43
and the pharmaceuticalدارویی industryصنعت has got a biggerبزرگتر problemمسئله,
202
508087
5161
و صنایع دارویی مشکل بزرگ‌تری دارن،
08:49
that they're about to fallسقوط off something
203
513248
1923
اونها دارن به مسیری منحرف می‌شن که بهش می‌گن "پرتگاه حق ثبت اختراع".
08:51
calledبه نام the patentثبت اختراع cliffصخره.
204
515171
1521
اونها دارن به مسیری منحرف می‌شن که بهش می‌گن "پرتگاه حق ثبت اختراع".
08:52
Do you know about this?
205
516692
768
چیزی دراین‌باره می‌دونید؟
08:53
They're going to loseاز دست دادن 20 to 35 percentدرصد of theirخودشان revenueدرآمد
206
517460
3004
اونها در شُرُف از دست‌دادن 20 تا 35 درصد درآمدشون در 12 ماه آینده هستند.
08:56
in the nextبعد 12 monthsماه ها.
207
520464
1627
اونها در شُرُف از دست‌دادن 20 تا 35 درصد درآمدشون در 12 ماه آینده هستند.
08:57
And what are you going to do,
208
522091
1331
و راه حل چیه؟
08:59
like, cutبرش back on paperکاغذ clipsکلیپ های or something? No.
209
523422
3110
بازگشت به گیره‌های کاغذ یا چیزِ دیگه؟ نه!
09:02
We need to reinventبازتولید the wholeکل modelمدل of scientificعلمی researchپژوهش.
210
526532
4713
ما باید کل الگوی پژوهش علمی رو از نو ابداع کنیم.
09:07
The pharmaceuticalدارویی industryصنعت needsنیاز دارد to placeمحل assetsدارایی های
211
531245
3464
صنایع داروسازی باید دارایی‌هاشون رو در معرض عموم قرار بدن و پژوهش‌های مرحله پیش‌تولید رو به اشتراک بذارن.
09:10
in a commonsرایج. They need to startشروع کن sharingبه اشتراک گذاری precompetitiveقبل از رقابت researchپژوهش.
212
534709
3935
صنایع داروسازی باید دارایی‌هاشون رو در معرض عموم قرار بدن و پژوهش‌های مرحله پیش‌تولید رو به اشتراک بذارن.
09:14
They need to startشروع کن sharingبه اشتراک گذاری
213
538644
2343
اونها باید سهیم شدنِ داده‌های آزمایش‌های بالینی رو آغاز کنن.
09:16
clinicalبالینی trialآزمایش dataداده ها,
214
540987
1458
اونها باید سهیم شدنِ داده‌های آزمایش‌های بالینی رو آغاز کنن.
09:18
and in doing so, createايجاد كردن a risingرو به افزایش tideجزر و مد that could liftبلند کردن all boatsقایق ها,
215
542445
4271
و با چنین کاری، موجی رو پدید بیارن که همه‌ی قایق‌ها رو شناور کنه،
09:22
not just for the industryصنعت but
216
546716
1942
نه فقط به خاطر صنعت، بلکه برای همه انسان‌ها.
09:24
for humanityبشریت.
217
548658
2791
نه فقط به خاطر صنعت، بلکه برای همه انسان‌ها.
09:27
Now, the fourthچهارم meaningبه معنی
218
551449
2405
حالا، معنای چهارم باز‌بودن و آزادبودن.
09:29
of opennessباز بودن,
219
553854
2146
حالا، معنای چهارم باز‌بودن و آزادبودن.
09:31
and correspondingمتناظر principleاصل, is about empowermentتوانمندسازی.
220
556000
1999
و اصل متناظر آن، که توانمندسازی است.
09:33
And I'm not talkingصحبت کردن about the motherhoodمادر بودن senseاحساس here.
221
557999
2216
منظور من در اینجا القای حس مادرانه نیست.
09:36
Knowledgeدانش and intelligenceهوش is powerقدرت,
222
560215
3474
دانش و هوش منشا قدرته،
09:39
and as it becomesتبدیل می شود more distributedتوزیع شده, there's a
223
563689
2839
و همچنان که هر روز بیشتر توزیع بشه، توامان توزیع دیگری هم در پی داره.
09:42
concomitantهمراه با هم distributionتوزیع
224
566528
2545
و همچنان که هر روز بیشتر توزیع بشه، توامان توزیع دیگری هم در پی داره.
09:44
and decentralizationتمرکززدایی and disaggregationتقسیم بندی of powerقدرت
225
569073
3631
امروز تمرکز‌زدایی و تجریه قدرت در دنیا تو راهه.
09:48
that's underwayدر حال انجام in the worldجهان todayامروز.
226
572704
1929
امروز تمرکز‌زدایی و تجریه قدرت در دنیا تو راهه.
09:50
The openباز کن worldجهان is bringingبه ارمغان آوردن freedomآزادی.
227
574633
3090
جهان باز به همراهش آزادی میاره.
09:53
Now, take the Arabعرب Springبهار.
228
577723
2349
حالا، بهار عربی رو در نظر بگیرید.
09:55
The debateمناظره about the roleنقش of socialاجتماعی mediaرسانه ها
229
580072
1912
مناقشات مربوط به نقش رسانه‌های اجتماعی و تغییرات اجتماعی فروکش کردن.
09:57
and socialاجتماعی changeتغییر دادن has been settledحل شده.
230
581984
1994
مناقشات مربوط به نقش رسانه‌های اجتماعی و تغییرات اجتماعی فروکش کردن.
09:59
You know, one wordکلمه: Tunisiaتونس.
231
583978
3238
می‌دونید، تنها یک کلمه، تونس.
10:03
And then it endedبه پایان رسید up havingداشتن a wholeکل bunchدسته ای of other wordsکلمات too.
232
587216
2346
و بعد این کلمه منجر به داشتن همه واژه‌های دیگه شد.
10:05
But in the Tunisianتونس revolutionانقلاب,
233
589562
2342
اما در انقلاب تونس،
10:07
the newجدید mediaرسانه ها didn't causeسبب می شود the revolutionانقلاب;
234
591904
2127
رسانه‌های نو باعث انقلاب نشدن؛
10:09
it was causedباعث by injusticeبی عدالتی.
235
594031
1780
انقلاب با بی‌عدالتی پدید اومد.
10:11
Socialاجتماعی mediaرسانه ها didn't createايجاد كردن the revolutionانقلاب;
236
595811
4237
شبکه‌های اجتماعی انقلاب رو بنیان نذاشتن؛
10:15
it was createdایجاد شده by a newجدید generationنسل of youngجوان people
237
600048
2321
انقلاب توسط نسل تازه‌ای از جوانان که خواهان شغل و امید بودن رخ داد،
10:18
who wanted jobsشغل ها and hopeامید and
238
602369
1808
انقلاب توسط نسل تازه‌ای از جوانان که خواهان شغل و امید بودن رخ داد،
10:20
who didn't want to be treatedتحت درمان as subjectsفاعل، موضوع anymoreدیگر.
239
604177
4026
جوان‌هایی که دیگه نمی‌خواستن با اونها مانند اشیا برخورد بشه.
10:24
But just as the Internetاینترنت dropsقطره transactionمعامله and collaborationهمکاری
240
608203
3065
اما درست به‌همون‌ اندازه که اینترنت، هزینه دادوستد و همکاری متقابل را در تجارت و حکومت کاهش می‌ده،
10:27
costsهزینه ها in businessکسب و کار and governmentدولت,
241
611268
2368
اما درست به‌همون‌ اندازه که اینترنت، هزینه دادوستد و همکاری متقابل را در تجارت و حکومت کاهش می‌ده،
10:29
it alsoهمچنین dropsقطره the costهزینه of dissentمخالفت, of rebellionشورش,
242
613636
2757
هزینه مخالفت و طغیان و حتی شورش هم از روش‌هایی که کسی بهش فکر نمی‌کرد، کمتر می‌شه.
10:32
and even insurrectionقیام
243
616393
1829
هزینه مخالفت و طغیان و حتی شورش هم از روش‌هایی که کسی بهش فکر نمی‌کرد، کمتر می‌شه.
10:34
in waysراه ها that people didn't understandفهمیدن.
244
618222
2092
هزینه مخالفت و طغیان و حتی شورش هم از روش‌هایی که کسی بهش فکر نمی‌کرد، کمتر می‌شه.
10:36
You know, duringدر حین the Tunisianتونس revolutionانقلاب,
245
620314
1823
می‌دونید، در طی انقلاب تونس، تک تیراندازهای رژیم جوان‌های غیرمسلح را در خیابون‌ می‌کشتند.
10:38
snipersتک تیراندازها associatedهمراه with the regimeرژیم were killingکشتن
246
622137
2694
می‌دونید، در طی انقلاب تونس، تک تیراندازهای رژیم جوان‌های غیرمسلح را در خیابون‌ می‌کشتند.
10:40
unarmedغیر مسلح studentsدانش آموزان in the streetخیابان.
247
624831
1744
می‌دونید، در طی انقلاب تونس، تک‌تیر‌اندازهای رژیم جوان‌های غیرمسلح را در خیابون‌ می‌کشتند.
10:42
So the studentsدانش آموزان would take theirخودشان mobileسیار devicesدستگاه ها,
248
626575
3021
پس جوون‌ها موبایل‌هاشون رو به دست گرفتن،
10:45
take a pictureعکس, triangulateمثلثی the locationمحل,
249
629596
2653
عکس گرفتن، موقعیتش رو نشانه‌گذاری کردن،
10:48
sendارسال that pictureعکس to friendlyدوستانه militaryنظامی unitsواحد ها,
250
632249
2201
و عکس‌ها رو به یگان‌های نظامی همسو با خودشون فرستادن تا بیان و تک‌تیر‌اندازها رو پاکسازی کنن.
10:50
who'dچه کسی می خواهد come in and take out the snipersتک تیراندازها.
251
634450
2409
و عکس‌ها رو به یگان‌های نظامی همسو با خودشون فرستادن تا بیان و تک‌تیر‌اندازها رو پاکسازی کنن.
10:52
You think that socialاجتماعی mediaرسانه ها is about hookingبسته شدن up onlineآنلاین?
252
636859
2534
هنوز معتقدین شبکه‌های اجتماعی ابزاری واسه مخ‌زنی تو اینترنته؟
10:55
For these kidsبچه ها, it was a militaryنظامی toolابزار
253
639393
3027
واسه این بچه‌ها، یه ابزارِ نظامی بود تا باهاش از مردم بی‌دفاع در برابر کشتار دفاع کنن.
10:58
to defendدفاع unarmedغیر مسلح people from murderersقاتلان.
254
642420
3126
واسه این بچه‌ها، یه ابزارِ نظامی بود تا باهاش از مردم بی‌دفاع در برابر کشتار دفاع کنن.
11:01
It was a toolابزار of self-defenseدفاع شخصی.
255
645546
2133
یه وسیله واسه دفاع شخصی بود.
11:03
You know, as we speakصحبت todayامروز, youngجوان people
256
647679
2355
می‌دونید، درست همین حالا که داریم حرف می‌زنیم، جوان‌ها در سوریه دارن کشته می‌شن،
11:05
are beingبودن killedکشته شده in Syriaسوریه,
257
650034
2010
می‌دونید، درست همین حالا که داریم حرف می‌زنیم، جوان‌ها در سوریه دارن کشته می‌شن،
11:07
and up untilتا زمان threeسه monthsماه ها agoپیش,
258
652044
1810
و حتی تا همین سه ماه پیش، اگر شما تو خیابون زخمی می‌شدین،
11:09
if you were injuredمجروح on the streetخیابان,
259
653854
2199
و حتی تا همین سه ماه پیش، اگر شما تو خیابون زخمی می‌شدین،
11:11
an ambulanceآمبولانس would pickانتخاب کنید you up,
260
656053
1452
با آمبولانس به بیمارستان منتقل می‌شدید، فرض کنید با پای شکسته،
11:13
take you to the hospitalبیمارستان, you'dمی خواهی go in, say, with a brokenشکسته شده legپا,
261
657505
2900
با آمبولانس به بیمارستان منتقل می‌شدید، فرض کنید با پای شکسته،
11:16
and you'dمی خواهی come out with a bulletگلوله in your headسر.
262
660405
2479
و با یه گلوله تو سرتون از اونجا خارج می‌شدید.
11:18
So these 20-somethings-بعضی چیزها createdایجاد شده
263
662884
2911
بنابراین این جوون‌ها یه چاره برای سیستم مراقبت درمانی ابداع کردن،
11:21
an alternativeجایگزین healthسلامتی careاهميت دادن systemسیستم,
264
665795
2294
بنابراین این جوون‌ها یه چاره برای سیستم مراقبت درمانی ابداع کردن،
11:23
where what they did is they used Twitterتوییتر and basicپایه ای
265
668089
2390
کاری که کردن این بود که اونا از توییتر و ابزارهای ابتدایی تبلیغاتی بهره بردن تا وقتی یکی زخمی می‌شه،
11:26
publiclyبه طور عمومی availableدر دسترس است toolsابزار that when someone'sکسی هست injuredمجروح,
266
670479
3245
کاری که کردن این بود که اونا از توییتر و ابزارهای ابتدایی تبلیغاتی بهره بردن تا وقتی یکی زخمی می‌شه،
11:29
a carماشین would showنشان بده up, it would pickانتخاب کنید them up,
267
673724
2680
یه ماشین ظاهر شه و اونا رو به یک درمانگاه موقتی ببره تا اونجا به جای روبروشدن با اعدام، خدمات درمانی دریافت کنن.
11:32
take them to a makeshiftموقت medicalپزشکی clinicدرمانگاه, where you'dمی خواهی get
268
676404
2559
یه ماشین ظاهر شه و اونا رو به یک درمانگاه موقتی ببره تا اونجا به جای روبروشدن با اعدام، خدمات درمانی دریافت کنن.
11:34
medicalپزشکی treatmentرفتار, as opposedمخالف to beingبودن executedاجرا شده.
269
678963
3542
یه ماشین ظاهر شه و اونا رو به یک درمانگاه موقتی ببره تا اونجا به جای روبروشدن با اعدام، خدمات درمانی دریافت کنن.
11:38
So this is a time of great changeتغییر دادن.
270
682505
3185
پس زمان تغییر بزرگ فرا رسیده.
11:41
Now, it's not withoutبدون its problemsمشکلات.
271
685690
2634
البته مشکلاتی هم وجود داره.
11:44
Up untilتا زمان two yearsسالها agoپیش,
272
688324
2646
تا دو سال پیش،
11:46
all revolutionsانقلاب in humanانسان historyتاریخ had a leadershipرهبری,
273
690970
3153
همه انقلاب‌ها در تاریخ بشر دارای رهبری مشخص بودن،
11:50
and when the oldقدیمی regimeرژیم fellسقوط, the leadershipرهبری
274
694123
2792
و وقتی نظام پیشین دچار فروپاشی می‌شد، اون هبری و سازمان قدرت رو به دست می‌گرفت.
11:52
and the organizationسازمان would take powerقدرت.
275
696915
978
و وقتی نظام پیشین دچار فروپاشی می‌شد، اون هبری و سازمان قدرت رو به دست می‌گرفت.
11:53
Well, these wikiویکی revolutionsانقلاب happenبه وقوع پیوستن so fastسریع
276
697893
2525
خب، این انقلاب‌های رسانه ای بسیار سریع رخ می‌دن،
11:56
they createايجاد كردن a vacuumخلاء, and
277
700418
1498
اونا یک خلا پدید میارن
11:57
politicsسیاست abhorsعاشق a vacuumخلاء,
278
701916
1735
و سیاست از خلا نفرت داره،
11:59
and unsavoryناراحت کننده forcesنیروها can fillپر کن that,
279
703651
2072
چراکه قدرت‌های نامطلوب می‌تونن این فضا رو پر کنن.
12:01
typicallyمعمولا the oldقدیمی regimeرژیم,
280
705723
3126
نیروهایی مثل رژیم پیشین، افراطی‌ها و نیروهای بنیادگرا.
12:04
or extremistsافراط گرایان, or fundamentalistبنیادگرایان forcesنیروها.
281
708849
2346
نیروهایی مثل رژیم پیشین، افراطی‌ها و نیروهای بنیادگرا.
12:07
You can see this playingبازی کردن out todayامروز in Egyptمصر.
282
711195
2735
می‌شه این صحنه‌آرایی رو امروز در مصر دید،
12:09
But that doesn't matterموضوع,
283
713930
1663
اما این مهم نیست،
12:11
because this is movingدر حال حرکت forwardرو به جلو.
284
715593
2137
چرا که این رو به پیشرفته.
12:13
The trainقطار has left the stationایستگاه. The catگربه is out of the bagکیسه.
285
717730
2976
قطار از ایستگاه خارج شده، آب رفته به جوی بر نمی‌گرده.
12:16
The horseاسب is out of the barnانبار غله. Help me out here, okay?
286
720706
3378
مرغ از قفس پرید.آهای کمکم کنید. باشه؟
12:19
(Laughterخنده) The toothpasteخمیر دندان is out of the tubeلوله.
287
724084
2142
(خنده) آش با جاش رفت.
12:22
I mean, we're not puttingقرار دادن this one back.
288
726226
2223
منظورم اینه که ما نمی‌تونیم این یکی رو به عقب برگردونیم.
12:24
The openباز کن worldجهان is bringingبه ارمغان آوردن empowermentتوانمندسازی and freedomآزادی.
289
728449
3733
جهان باز با خودش توانمندی و آزادی به ارمغان میاره.
12:28
I think, at the endپایان of these fourچهار daysروزها,
290
732182
2784
من فکر می‌کنم در پایان این چهار روز،
12:30
that you'llشما خواهید بود come to concludeنتیجه گرفتن that the arcقوس of historyتاریخ
291
734966
2766
هنگامی که شما می‌خواهید نتیجه‌گیری کنید، با یک تاریخچه مثبت روبرو هستید که به سوی بازبودن می‌ره.
12:33
is a positiveمثبت one, and it's towardsبه سمت opennessباز بودن.
292
737732
3496
هنگامی که شما می‌خواهید نتیجه‌گیری کنید، با یک تاریخچه مثبت روبرو هستید که به سوی بازبودن می‌ره.
12:37
If you go back a fewتعداد کمی hundredصد yearsسالها,
293
741228
2481
اگه چند‌صد سالی به عقب برگردیم،
12:39
all around the worldجهان it was a very closedبسته شد societyجامعه.
294
743709
2384
همه جای جهان به جوامع بسته برمی‌خوردیم.
12:41
It was agrarianزراعتی, and the meansبه معنای of productionتولید
295
746093
1569
نظام ارضی حاکم بود، روش تولید و نهاد سیاسی فئودالیزم نام داشت و دانش در انحصار کلیسا و اشراف بود.
12:43
and politicalسیاسی systemسیستم was calledبه نام feudalismفئودالیسم, and knowledgeدانش
296
747662
2715
نظام ارضی حاکم بود، روش تولید و نهاد سیاسی فئودالیزم نام داشت و دانش در انحصار کلیسا و اشراف بود.
12:46
was concentratedمتمرکز شده in the churchکلیسا and the nobilityاشراف.
297
750377
3938
نظام ارضی حاکم بود، روش تولید و نهاد سیاسی فئودالیزم نام داشت و دانش در انحصار کلیسا و اشراف بود.
12:50
People didn't know about things.
298
754315
1607
مردم دانشی نداشتند.
12:51
There was no conceptمفهوم of progressپیش رفتن.
299
755922
2475
چیزی به عنوان مفهوم پیشرفت و ترقی وجود نداشت.
12:54
You were bornبدنیا آمدن, you livedزندگی می کرد your life and you diedفوت کرد.
300
758397
1903
متولد می‌شدی، زندگیت رو می‌کردی و می‌مردی.
12:56
But then Johannesیوهانس Gutenbergگوتنبرگ cameآمد alongدر امتداد with his great inventionاختراع,
301
760300
4596
اما یوهان گوتنبرگ با اختراع فوق‌العادش پیداش شد و در طی زمان، جامعه آزادتر شد.
13:00
and, over time, the societyجامعه openedافتتاح شد up.
302
764896
3552
اما یوهان گوتنبرگ با اختراع فوق‌العادش پیداش شد و در طی زمان، جامعه آزادتر شد.
13:04
People startedآغاز شده to learnیاد گرفتن about things, and when they did,
303
768448
2041
مردم آغاز به یادگیری کردند و پس از اون
13:06
the institutionsمؤسسات of feudalفئودالی societyجامعه appearedظاهر شد
304
770489
1385
موسسات جامعه‌ی فئودال شروع رو به اضمحلال، ضعف و ویرانی گذاشتند.
13:07
to be stalledمتوقف شد, or frozenمنجمد, or failingشکست خوردن.
305
771874
3703
موسسات جامعه‌ی فئودال شروع رو به اضمحلال، ضعف و ویرانی گذاشتند.
13:11
It didn't make senseاحساس for the churchکلیسا to be responsibleمسئول
306
775577
2776
وقتی مردم دانش رو به‌دست آوردن، عقلانی به نظر نمی‌رسید که کلیسا عهده‌دار پزشکی باشه.
13:14
for medicineدارو when people had knowledgeدانش.
307
778353
2282
وقتی مردم دانش رو به‌دست آوردن، عقلانی به نظر نمی‌رسید که کلیسا عهده‌دار پزشکی باشه.
13:16
So we saw the Protestantپروتستان Reformationاصلاحات.
308
780635
1947
بنابراین شاهد اصلاحات پروتستان بودیم.
13:18
Martinمارتین Lutherلوتر calledبه نام the printingچاپ pressمطبوعات
309
782582
1870
مارتین لوتر اسم ماشین چاپ رو گذاشته بود: "شکوهمند‌ترین جلوه‌ی خدا."
13:20
"God'sخدایا highestبالاترین actعمل کن of graceرحمت."
310
784452
2397
مارتین لوتر اسم ماشین چاپ رو گذاشته بود: "شکوهمند‌ترین جلوه‌ی خدا."
13:22
The creationایجاد of a corporationشرکت, scienceعلوم پایه, the universityدانشگاه,
311
786849
3511
ابداع شرکت‌ها، دانش و دانشگاه‌ها و سرانجام انقلاب صنعتی.
13:26
eventuallyدر نهایت the Industrialصنعتی Revolutionانقلاب,
312
790360
1687
ابداع شرکت‌ها، دانش و دانشگاه‌ها و سرانجام انقلاب صنعتی.
13:27
and it was all good.
313
792047
2174
و همه‌شون خوب و مفید بودن.
13:30
But it cameآمد with a costهزینه.
314
794221
2147
اما هزینه‌هایی هم در پی داشت.
13:32
And now, onceیک بار again, the technologyتکنولوژی genieجن
315
796368
2712
و حالا یک بار دیگه، غول چراغ جادو از علاءالدین بیدون اومده، اما این‌بار فرق می‌کنه.
13:34
is out of the bottleبطری, but this time it's differentناهمسان.
316
799080
3320
و حالا یک بار دیگه، غول چراغ جادو از علاءالدین بیدون اومده، اما این‌بار فرق می‌کنه.
13:38
The printingچاپ pressمطبوعات gaveداد us accessدسترسی به to the writtenنوشته شده است wordکلمه.
317
802400
2865
ماشین چاپ به ما امکان دسترسی به متون مکتوب رو داد.
13:41
The Internetاینترنت enablesرا قادر می سازد eachهر یک of us to be a producerتهيه كننده.
318
805265
3459
اینترنت هر کدوم از ما رو قادر می‌کنه که یه تولید‌کننده باشیم.
13:44
The printingچاپ pressمطبوعات gaveداد us accessدسترسی به to recordedثبت شده knowledgeدانش.
319
808724
2814
ماشین چاپ دسترسی به دانش ثبت شده رو امکان‌پذیر کرد.
13:47
The Internetاینترنت givesمی دهد us accessدسترسی به,
320
811538
1910
اینترنت راه رو به سوی نه فقط اطلاعات و دانش هموار کرد،
13:49
not just to informationاطلاعات and knowledgeدانش, but
321
813448
1649
اینترنت راه رو به سوی نه فقط اطلاعات و دانش هموار کرد،
13:50
to the intelligenceهوش containedحاوی in the craniacrania of other people
322
815097
3376
بلکه دسترسی به بینش و فهم درونی مردم ِدیگر در سطح جهانی رو امکان‌پذیر کرد.
13:54
on a globalجهانی است basisپایه.
323
818473
1537
بلکه دسترسی به بینش و فهم درونی مردم ِدیگر در سطح جهانی رو امکان‌پذیر کرد.
13:55
To me, this is not an informationاطلاعات ageسن,
324
820010
3239
از نظر من این عصر اطلاعات نیست.
13:59
it's an ageسن of networkedشبکه ای intelligenceهوش.
325
823249
2874
بلکه عصر هوش شبکه‌ای است.
14:02
It's an ageسن of vastعظیم promiseوعده,
326
826123
3872
عصری‌ست نوید‌دهنده،
14:05
an ageسن of collaborationهمکاری,
327
829995
3128
عصر تشریک مساعی،
14:09
where the boundariesمرزها of our organizationsسازمان های are changingتغییر دادن,
328
833123
4179
زمانی که مرزهای سازمان‌ها در حال تغییره.
14:13
of transparencyشفافیت, where sunlightنور خورشید
329
837302
2715
عصر شفافیت؛ جایی که آفتاب، تمدن را پالایش می‌کنه،
14:15
is disinfectingضدعفونی کردن civilizationتمدن,
330
840017
3223
عصر شفافیت؛ جایی که آفتاب، تمدن را پالایش می‌کنه،
14:19
an ageسن of sharingبه اشتراک گذاری and understandingدرك كردن
331
843240
3556
عصر سهیم‌شدن و ادراکِ نیروی تازه‌ی برآمده از مردمِ عادی،
14:22
the newجدید powerقدرت of the commonsرایج,
332
846796
1706
عصر سهیم‌شدن و ادراکِ نیروی تازه‌ی برآمده از مردمِ عادی،
14:24
and it's an ageسن of empowermentتوانمندسازی
333
848502
2643
و این عصر توانمندسازی و آزادی‌ست.
14:27
and of freedomآزادی.
334
851145
2891
و این عصر توانمندسازی و آزادی‌ست.
14:29
Now, what I'd like to do is,
335
854036
3536
حالا برای پایان‌دادن به این گفتگو کاری که دوست بکنم اینه که با شما نتیجه پژوهشی رو که انجام دادم سهیم بشم.
14:33
to closeبستن, to shareاشتراک گذاری with you
336
857572
2648
حالا برای پایان‌دادن به این گفتگو کاری که دوست بکنم اینه که با شما نتیجه پژوهشی رو که انجام دادم سهیم بشم.
14:36
some researchپژوهش that I've been doing.
337
860220
2609
حالا برای پایان‌دادن به این گفتگو کاری که دوست بکنم اینه که با شما نتیجه پژوهشی رو که انجام دادم سهیم بشم.
14:38
I've triedتلاش کرد to studyمطالعه all kindsانواع of organizationsسازمان های
338
862829
2511
من تلاش کردم همه‌جور سازمان رو مطالعه کنم،
14:41
to understandفهمیدن what the futureآینده mightممکن look like,
339
865340
3137
تا بفهمم که آینده ممکنه چه شکلی به خودش بگیره،
14:44
but I've been studyingدر حال مطالعه natureطبیعت recentlyبه تازگی.
340
868477
3025
اما اخیرا بر روی طبیعت مطالعه کردم.
14:47
You know, beesزنبورها come in swarmsswarms
341
871502
3630
می‌دونین، زنبورها گله‌ای حرکت می‌کنن و ماهی تو دسته‎‌‌های بزرگ شنا می‌کنن.
14:51
and fishماهی come in schoolsمدارس.
342
875132
2711
می‌دونین، زنبورها گله‌ای حرکت می‌کنن و ماهی تو دسته‎‌‌های بزرگ شنا می‌کنن.
14:53
Starlingsستارگان, in the areaمنطقه around Edinburghادینبورگ,
343
877843
2813
سارها یه جایی اطراف "ادینبورگ" در دشت‌های انگلستان، در دسته‌هایی نجواکننده به پرواز در‌میان.
14:56
in the moorsمورورها of Englandانگلستان,
344
880656
1483
سارها یه جایی اطراف "ادینبورگ" در دشت‌های انگلستان، در دسته‌هایی نجواکننده به پرواز در‌میان.
14:58
come in something calledبه نام a murmurationچلچراغی,
345
882139
2094
سارها یه جایی اطراف "ادینبورگ" در دشت‌های انگلستان، در دسته‌هایی نجواکننده به پرواز در‌میان.
15:00
and the murmurationچلچراغی refersاشاره دارد to the murmuringزمزمه کردن of the wingsبال ها
346
884233
2772
و این نجوا به صدایی که از بال‌های پرنده‌ها بلند می‌شه اشاره داره.
15:02
of the birdsپرنده ها, and throughoutدر سراسر the day the starlingsستاره ها
347
887005
1913
در طول روز سارها در یک شعاع 1.6 کیلومتری به پرواز درمیان
15:04
are out over a 20-mileباشه radiusشعاع
348
888918
1865
در طول روز سارها در یک شعاع 1.6 کیلومتری به پرواز درمیان
15:06
sortمرتب سازی of doing theirخودشان starlingستاره دار thing.
349
890783
2041
و کارهای روزانه‌شون رو انجام می‌دن.
15:08
And at night they come togetherبا یکدیگر
350
892824
1764
و در شب گردِهم میان
15:10
and they createايجاد كردن one of the mostاکثر spectacularدیدنی و جذاب things
351
894588
2122
و یکی از تماشایی‌ترین جلوه‌های طبیعت رو می‌آفریینند.
15:12
in all of natureطبیعت,
352
896710
1595
و یکی از تماشایی‌ترین جلوه‌های طبیعت رو می‌آفریینند.
15:14
and it's calledبه نام a murmurationچلچراغی.
353
898305
2054
و این اسمش بال-آواست!
15:16
And scientistsدانشمندان that have studiedمورد مطالعه قرار گرفت this have said
354
900359
2917
و دانشمندانی که این پدیده رو مطالعه می‌کنن، اذعان دارن که تا حالا یک تصادف هم مشاهده نکردن.
15:19
they'veآنها دارند never seenمشاهده گردید an accidentتصادف.
355
903276
1746
و دانشمندانی که این پدیده رو مطالعه می‌کنن، اذعان دارن که تا حالا یک تصادف هم مشاهده نکردن.
15:20
Now, this thing has a functionعملکرد.
356
905022
1950
ببینید، این پدیده یک کارکردی داره.
15:22
It protectsمحافظت می کند the birdsپرنده ها.
357
906972
1862
این کارکرد از پرنده‌ها حفاظت می‌کنه.
15:24
You can see on the right here,
358
908834
1600
شما می‌تونید در سمت راست تصویر ببینید که،
15:26
there's a predatorشکارچی beingبودن chasedتعقیب شد away by the collectiveجمعی powerقدرت
359
910434
4505
یه شکارچی داره توسط نیروی گروهی پرنده‌ها فراری داده می‌شه،
15:30
of the birdsپرنده ها, and apparentlyظاهرا this is a frighteningترسناک thing
360
914939
2990
و ظاهرا این باید کار ترسناکی باید باشه که بخوای به شکار سارها بری.
15:33
if you're a predatorشکارچی of starlingsستاره ها.
361
917929
3464
و ظاهرا این باید کار ترسناکی باید باشه که بخوای به شکار سارها بری.
15:37
And there's leadershipرهبری,
362
921393
2448
رهبری وجود داره.
15:39
but there's no one leaderرهبر.
363
923841
2138
اما یک رهبر در کار نیست.
15:41
Now, is this some kindنوع of fancifulخیالی analogyتقلید,
364
925979
2101
حالا، این یه قیاس وهم‌آلوده یا ما واقعا می‌تونیم چیزی از این پدیده یاد بگیریم؟
15:43
or could we actuallyدر واقع learnیاد گرفتن something from this?
365
928080
2446
حالا، این یه قیاس وهم‌آلوده یا ما واقعا می‌تونیم چیزی از این پدیده یاد بگیریم؟
15:46
Well, the murmurationچلچراغی functionsتوابع to recordرکورد
366
930526
3056
خب، بال-آوا اینطور عمل می‌کنه که تعدادی اصول رو ثبت می‌کنه،
15:49
a numberعدد of principlesاصول,
367
933582
1363
خب، بال-آوا اینطور عمل می‌کنه که تعدادی اصول رو ثبت می‌کنه،
15:50
and they're basicallyاساسا the principlesاصول that
368
934945
1519
و اونها درحقیقت همون اصولی هستند که من امروز براتون توضیح دادم.
15:52
I have describedشرح داده شده to you todayامروز.
369
936464
1914
و اونها درحقیقت همون اصولی هستند که من امروز براتون توضیح دادم.
15:54
This is a hugeبزرگ collaborationهمکاری.
370
938378
2806
این یک همکاری سترگه.
15:57
It's an opennessباز بودن, it's a sharingبه اشتراک گذاری
371
941184
1779
یه جور بازبودنه، سهیم شدن در همه‌جور اطلاعاته، نه تنها درباره‌ی موقعیت
15:58
of all kindsانواع of informationاطلاعات, not just about locationمحل
372
942963
2515
یه جور بازبودنه، سهیم شدن در همه‌جور اطلاعاته، نه تنها درباره‌ی موقعیت
16:01
and trajectoryمسیر and dangerخطر and so on, but about foodغذا sourcesمنابع.
373
945478
5015
و مسیرِگذر یا داده‌های مربوط به خطر و اینجورچیزها، بلکه حتی اطلاعات منابع غذایی.
16:06
And there's a realواقعی senseاحساس of interdependenceوابستگی متقابل,
374
950493
4137
و مفهوم عمیقی از وابستگی متقابل موج می‌زنه،
16:10
that the individualفردی birdsپرنده ها somehowبه نحوی understandفهمیدن
375
954630
3687
به‌طوری‌که پرنده‌های تنها درک می‌کنن که مصالح اونها در گروِ مصالح گروهه.
16:14
that theirخودشان interestsمنافع are in the interestعلاقه of the collectiveجمعی.
376
958317
2959
به‌طوری‌که پرنده‌های تنها درک می‌کنن که مصالح اونها در گروِ مصالح گروهه.
16:17
Perhapsشاید like we should understandفهمیدن
377
961276
2249
شاید همونطور که ما باید درک کنیم که تجارت در یک جهان رو به ضعف موفق نخواهد بود.
16:19
that businessکسب و کار can't succeedموفق باش
378
963525
4168
شاید همونطور که ما باید درک کنیم که تجارت در یک جهان رو به ضعف موفق نخواهد بود.
16:23
in a worldجهان that's failingشکست خوردن.
379
967693
2160
شاید همونطور که ما باید درک کنیم که تجارت در یک جهان رو به ضعف موفق نخواهد بود.
16:25
Well, I look at this thing,
380
969853
1557
خب، من به این پدیده نگاه می‌کنم و بسیار امیدوار می‌شم.
16:27
and I get a lot of hopeامید.
381
971410
2687
خب، من به این پدیده نگاه می‌کنم و بسیار امیدوار می‌شم.
16:29
Think about the kidsبچه ها todayامروز in the Arabعرب Springبهار, and
382
974097
5052
به کودکان امروز در بهار عربی فکر کنید،
16:35
you see something like this that's underwayدر حال انجام.
383
979149
2856
و خواهید دید که چیزی مثل این زیرِ پوستشون در جریانه.
16:37
And imagineتصور کن, just considerدر نظر گرفتن this ideaاندیشه, if you would:
384
982005
4140
و تصور کنید، تنها این ایده رو اگه می‌تونید در نظر بگیرید که:
16:42
What if we could connectاتصال ourselvesخودمان in this worldجهان
385
986145
3945
چی می‌شه اگه ما خودمون رو در این جهان با یک شبکه گسترده از هوا و شیشه پیوند بدیم؟
16:45
throughاز طریق a vastعظیم networkشبکه of airهوا and glassشیشه?
386
990090
3845
چی می‌شه اگه ما خودمون رو در این جهان با یک شبکه گسترده از هوا و شیشه پیوند بدیم؟
16:49
Could we go beyondفراتر just sharingبه اشتراک گذاری informationاطلاعات and knowledgeدانش?
387
993935
2832
آیا می‌تونیم فراتر از تنها سهیم شدن اطلاعات و دانش بریم؟
16:52
Could we startشروع کن to shareاشتراک گذاری our intelligenceهوش?
388
996767
2509
آیا امکان داره که هوشمندی خودمون رو به اشتراک بگذاریم؟
16:55
Could we createايجاد كردن some kindنوع of
389
999276
2442
آیا می‌تونیم به آفرینشِ شکلی از هوشمندی گروهی دست بزنیم
16:57
collectiveجمعی intelligenceهوش
390
1001718
1721
آیا می‌تونیم به آفرینشِ شکلی از هوشمندی گروهی دست بزنیم
16:59
that goesمی رود beyondفراتر an individualفردی or a groupگروه or a teamتیم
391
1003439
3920
که فراتر از یک فرد یا یک گروه یا یک دسته بره؟
17:03
to createايجاد كردن, perhapsشاید, some kindنوع of consciousnessآگاهی
392
1007359
4148
شاید شکلی از هوشیاری رو بر پایه‌ی جهانی خلق کنیم؟
17:07
on a globalجهانی است basisپایه?
393
1011507
1225
شاید شکلی از هوشیاری رو بر پایه‌ی جهانی خلق کنیم؟
17:08
Well, if we could do this, we could attackحمله some bigبزرگ problemsمشکلات in the worldجهان.
394
1012732
3673
خب، اگه بتونیم همچین کاری کنیم، تونستیم که به بخشی از مشکلات بزرگ جهان پاتک بزنیم.
17:12
And I look at this thing,
395
1016405
1871
و من به این پدیده نگاه می‌کنم
17:14
and, I don't know, I get a lot of hopeامید that maybe this
396
1018276
2915
نمی‌دونم، یه‌جورایی امیدوار می‌شم که شاید این جهانِ کوچک‌تر، شبکه‌ای، و باز
17:17
smallerکوچکتر, networkedشبکه ای, openباز کن worldجهان
397
1021191
3796
نمی‌دونم، یه‌جورایی امیدوار می‌شم که شاید این جهانِ کوچک‌تر، شبکه‌ای، و باز
17:20
that our kidsبچه ها inheritبه ارث می برند mightممکن be a better one, and that
398
1024987
3104
که کودکان ما به ارث می‌برن، جهانِ بهتری باشه، و اینکه،
17:23
this newجدید ageسن of networkedشبکه ای intelligenceهوش could be
399
1028091
3313
این عصر تازه‌ی هوش شبکه‌ای می‌تونه همون رویای بازیافته و خطرکردنِ بدون تلافی باشه.
17:27
an ageسن of promiseوعده fulfilledبرآورده شد
400
1031404
2624
این عصر تازه‌ی هوش شبکه‌ای می‌تونه همون رویای بازیافته و خطرکردنِ بدون تلافی باشه.
17:29
and of perilخطرات unrequitedبدون رضایت.
401
1034028
3030
این عصر تازه‌ی هوش شبکه‌ای می‌تونه همون رویای بازیافته و خطرکردنِ بدون تلافی باشه.
17:32
Let's do this. Thank you.
402
1037058
3346
بیاین شروع کنیم. متشکرم.
17:36
(Applauseتشویق و تمجید)
403
1040404
9626
(تشویق)
Translated by Mana Ahmady
Reviewed by soheila Jafari

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Don Tapscott - Digital strategist
Don Tapscott, Executive Chairman of the Blockchain Research Institute, is one of the world’s leading authorities on the impact of technology in business and society. He has authored 16 books, including "Wikinomics: How Mass Collaboration Changes Everything," which has been translated into over 25 languages

Why you should listen

A leading analyst of innovation and the impacts of technology, Don Tapscott has authored or co-authored 15 widely read books about various aspects of the reshaping of our society and economy. His work Wikinomics counts among the most influential business books of the last decade. His new book The Blockchain Revolution, co-authored with his son, Alex, discusses the blockchain, the distributed-database technology that's being deployed well beyond its original application as the public ledger behind Bitcoin. In the book, they analyze why blockchain technology will fundamentally change the internet -- how it works, how to use it and its promises and perils.

Tapscott is an adjunct professor of management at the Rotman School of Management at the University of Toronto, a Senior Advisor at the World Economic Forum and an Associate of the Berkman Klein Center for Internet and Society at Harvard University.

More profile about the speaker
Don Tapscott | Speaker | TED.com

Data provided by TED.

This site was created in May 2015 and the last update was on January 12, 2020. It will no longer be updated.

We are currently creating a new site called "eng.lish.video" and would be grateful if you could access it.

If you have any questions or suggestions, please feel free to write comments in your language on the contact form.

Privacy Policy

Developer's Blog

Buy Me A Coffee