ABOUT THE SPEAKER
Elizabeth Loftus - False memories scholar
Memory-manipulation expert Elizabeth Loftus explains how our memories might not be what they seem -- and how implanted memories can have real-life repercussions.

Why you should listen

Elizabeth Loftus altered the course of legal history by revealing that memory is not only unreliable, but also mutable. Since the 1970s, Loftus has created an impressive body of scholarly work and has appeared as an expert witness in hundreds of courtrooms, bolstering the cases of defendants facing criminal charges based on eyewitness testimony, and debunking “recovered memory” theories popular at the time, as in her book The Myth of Repressed Memory: False Memories and Allegations of Sexual Abuse (with Katherine Ketcham).

Since then, Loftus has dedicated herself to discovering how false memories can affect our daily lives, leading her to surprising therapeutic applications for memory modification -- including controlling obesity by implanting patients with preferences for healthy foods.

More profile about the speaker
Elizabeth Loftus | Speaker | TED.com
TEDGlobal 2013

Elizabeth Loftus: How reliable is your memory?

الیزابت لافتس: افسانه‌ی خاطره

Filmed:
4,637,270 views

الیزایت لافتس که یک روانشناس است که در مورد خاطرات مطالعه می‌کند. به طور دقیق‌تر او در مورد خاطرات نادرست مطالعه می‌کند، زمانی که افراد چیزهایی را به یاد می‌آورند که اتفاق نیفتاده یا این خاطرات را متفاوت از حالتی که اتفاق افتاده به یاد می‌آورند. این موضوع خیلی رایج‌تر از آن چیزی است که تصور می‌کنید، و خانم لافتس داستانها و آمارهای عحیبی را در به اشتراک می‌گذارد، وبرخی سوالات اخلاقی را مطرح می‌کند که همه ما باید به خاطر داشته باشیم که آنها در نظر بگیریم.
- False memories scholar
Memory-manipulation expert Elizabeth Loftus explains how our memories might not be what they seem -- and how implanted memories can have real-life repercussions. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
I'd like to tell you about a legalقانونی caseمورد that I workedکار کرد on
0
509
4332
مايلم در مورد یک پرونده قضایی که به من محول شده بود با شما صحبت کنم
00:16
involvingکه شامل a man namedتحت عنوان Steveاستیو Titusتیتوس.
1
4841
3563
در مورد مردی به اسم استیو تایتس.
00:20
Titusتیتوس was a restaurantرستوران managerمدیر.
2
8404
3029
تایتس یک مدیر رستوران بود،
00:23
He was 31 yearsسالها oldقدیمی, he livedزندگی می کرد in Seattleسیاتل, Washingtonواشنگتن,
3
11433
4090
با ۳۱ سال سن، ساکن سیاتل در واشنگتن،
00:27
he was engagedنامزد شده to Gretchenگتچن,
4
15523
1895
او با خانم گرِچِن نامزد کرده بود،
00:29
about to be marriedمتاهل, she was the love of his life.
5
17418
2948
و قرار بود با هم ازدواج کنند، اون خانم تنها عشق زندگی او بود.
00:32
And one night, the coupleزن و شوهر wentرفتی out
6
20366
2284
و یک شب، این زوج برای یک ضیافت رومانتیک
00:34
for a romanticرومانتیک restaurantرستوران mealوعده غذایی.
7
22650
3005
به یک رستوران رفتند.
00:37
They were on theirخودشان way home,
8
25655
1648
در راه برگشت به منزل بودند که،
00:39
and they were pulledکشیده over by a policeپلیس officerافسر.
9
27303
2950
یک افسر پلیس اونها رو متوقف کرد.
00:42
You see, Titus'تیتوس ' carماشین sortمرتب سازی of resembledشبیه به
10
30253
3317
میدونید، اتومبیل تایتس تا حدی
00:45
a carماشین that was drivenرانده earlierقبلا in the eveningشب
11
33570
3887
به اتومبیل مردی که اوایل غروب همون شب
00:49
by a man who rapedتجاوز جنسی a femaleزن hitchhikerجادوگر,
12
37457
3406
به یک زن مسافرتجاوز کرده بود شباهت داشت،
00:52
and Titusتیتوس kindنوع of resembledشبیه به that rapistمهاجم.
13
40863
3594
و تایتس تقزیبا شبیه به اون فرد متجاوز بود.
00:56
So the policeپلیس tookگرفت a pictureعکس of Titusتیتوس,
14
44457
2578
بنابراین پلیس عکس تایتس رو گرفت،
00:59
they put it in a photoعکس lineupترکیب,
15
47035
2767
و اون رو روی صف شناسایی متهم قرار داد،
01:01
they laterبعد showedنشان داد it to the victimقربانی,
16
49802
2160
بعدا اون رو به قربانی نشان دادند،
01:03
and she pointedخاطر نشان to Titus'تیتوس ' photoعکس.
17
51962
2160
و اون زن به عکس تایتس اشاره کرد.
01:06
She said, "That one'sیک نفر the closestنزدیکترین."
18
54122
3621
اون گفت که "تایتس شبیه ترین شخص است."
01:09
The policeپلیس and the prosecutionپیگرد قانونی proceededاقدام کرد with a trialآزمایش,
19
57743
3888
پلیس ترتیب پیگرد و بعد از اون محاکمه رو داد،
01:13
and when Steveاستیو Titusتیتوس was put on trialآزمایش for rapeتجاوز به عنف,
20
61631
3341
و وقتی که استیو تایتس به خاطر تجاوز به عنف مورد محاکمه قرار گرفت،
01:16
the rapeتجاوز به عنف victimقربانی got on the standایستادن
21
64972
2096
قربانی تجاوز در جایگاه قرار گرفت
01:19
and said, "I'm absolutelyکاملا positiveمثبت that's the man."
22
67068
4342
و گفت"کاملا مطمئنم که این همون مرد است."
01:23
And Titusتیتوس was convictedمحکوم شده.
23
71410
2926
و تایتس محکوم شد.
01:26
He proclaimedاعلام کرد his innocenceبی گناهی,
24
74336
1974
اون اظهار بیگناهی کرد،
01:28
his familyخانواده screamedفریاد زد at the juryهیئت داوران,
25
76310
2582
خانواده اش سر هیئت منصفه فریاد کشیدند،
01:30
his fiancfiancée collapsedسقوط کرد on the floorکف sobbingسوزش,
26
78892
2871
نامزدش از شدت گریه به زمین افتاد و از حال رفت،
01:33
and Titusتیتوس is takenگرفته شده away to jailزندان.
27
81763
3395
و تایتس رو به زوربه زندان بردن.
01:37
So what would you do at this pointنقطه?
28
85158
3458
خوب شما اگر توی این موقعیت بودید چکار میکردید؟
01:40
What would you do?
29
88616
1636
شما چه کار می‌کردید؟
01:42
Well, Titusتیتوس lostکم شده completeتکمیل faithایمان in the legalقانونی systemسیستم,
30
90252
3768
خوب، تایتس کاملا اعتمادش رو به سیستم قضایی از دست داد،
01:46
and yetهنوز he got an ideaاندیشه.
31
94020
2032
اما با این حال ایدهای به نظرش رسید.
01:48
He calledبه نام up the localمحلی newspaperروزنامه,
32
96052
2431
او با روزنامه محلی تماس گرفت،
01:50
he got the interestعلاقه of an investigativeتحقیقی journalistروزنامه نگار,
33
98483
3387
او توجه یک روزنامه نگار محقق رو به موضوع جلب کرد،
01:53
and that journalistروزنامه نگار actuallyدر واقع foundپیدا شد the realواقعی rapistمهاجم,
34
101870
4736
و اون روزنامه نگار در واقع فرد متجاوز واقعی رو پیدا کرد،
01:58
a man who ultimatelyدر نهایت confessedاعتراف کرد to this rapeتجاوز به عنف,
35
106606
3353
مردی که در نهایت به این تجاوز اعتراف کرد،
02:01
a man who was thought to have committedمرتکب شده 50 rapesتجاوز جنسی
36
109959
3292
مردی که تصور میرفت در اون منطقه
02:05
in that areaمنطقه,
37
113251
1332
۵۰ تجاوز به عنف رو مرتکب شده بود،
02:06
and when this informationاطلاعات was givenداده شده to the judgeقاضی,
38
114583
3174
و وقتی که این اطلاعات رو به قاضی دادند،
02:09
the judgeقاضی setتنظیم Titusتیتوس freeرایگان.
39
117757
2936
قاضی دستور آزادی رو صادر کرد.
02:12
And really, that's where this caseمورد should have endedبه پایان رسید.
40
120693
4031
و در واقع این زمانی بود که باید پرونده بسته می‌شد.
02:16
It should have been over.
41
124724
1123
باید تموم می‌شد.
02:17
Titusتیتوس should have thought of this as a horribleناگوار yearسال,
42
125847
2520
و باید از اون زمان به عنوان سال وحشتناک،
02:20
a yearسال of accusationاتهام and trialآزمایش, but over.
43
128367
3836
سال اتهام و محاکمه یاد می‌کرد که بالاخره به سر اومده بود،
02:24
It didn't endپایان that way.
44
132203
2047
اما موضوع همینطوری تموم نشد.
02:26
Titusتیتوس was so bitterتلخ.
45
134250
2678
اوقات تایتس تلخ بود.
02:28
He'dاو می خواهد lostکم شده his jobکار. He couldn'tنمی توانستم get it back.
46
136928
2580
شغلش رو از دست داده بود. نمیتونست به سر کارش برگرده.
02:31
He lostکم شده his fiancfiancée.
47
139508
1843
نامزدش رو از دست داد.
02:33
She couldn'tنمی توانستم put up with his persistentمداوم angerخشم.
48
141351
2906
نامزدش نمیتونست بدخلقیهای مداوم تایتس رو تحمل کنه.
02:36
He lostکم شده his entireکل savingsپس انداز,
49
144257
2146
تمام پس اندازش رو از دست داده بود،
02:38
and so he decidedقرار بر این شد to fileپرونده a lawsuitطرح دعوی در دادگاه
50
146403
2858
بنابراین تصمیم به شکایت
02:41
againstدر برابر the policeپلیس and othersدیگران whomچه کسی he feltنمد
51
149261
2281
علیه پلیس و افراد دیگری که فکر می‌کرد
02:43
were responsibleمسئول for his sufferingرنج کشیدن.
52
151542
2319
مسئول رنجی که می‌کشید بود بودند گرفت.
02:45
And that's when I really startedآغاز شده workingکار کردن on this caseمورد,
53
153861
4713
و این زمانی بود که من عملا کار روی این پرونده رو شروع کردم،
02:50
tryingتلاش کن to figureشکل out
54
158574
1961
در حالیکه تلاش میکردم بفهمم
02:52
how did that victimقربانی go from
55
160535
2074
چطور شد که قربانی
02:54
"That one'sیک نفر the closestنزدیکترین"
56
162609
1528
از ایده "این نزدیکترین فرد است"
02:56
to "I'm absolutelyکاملا positiveمثبت that's the guy."
57
164137
4750
به این نظر که "کاملا مطمئنم که این مرد خودشه" تغییر نظر داد.
03:00
Well, Titusتیتوس was consumedمصرف شده with his civilمدنی caseمورد.
58
168887
3279
خوب، تایتس از قضیه حقوقیش کلافه شده بود.
03:04
He spentصرف شده everyهرکدام wakingبیدار شدن momentلحظه thinkingفكر كردن about it,
59
172166
3034
توی تمام لحظات بیداری در این باره فکر می‌کرد،
03:07
and just daysروزها before he was to have his day in courtدادگاه,
60
175200
4151
و درست چند روز قبل از اینکه موعد حضورش در دادگاه فرا برسه،
03:11
he wokeبیدار شدم up in the morningصبح,
61
179351
2219
صبح از خواب بیدار شد،
03:13
doubledدو برابر شد over in painدرد,
62
181570
1808
در حالیکه دردش دوبرابر شده بود،
03:15
and diedفوت کرد of a stress-relatedمرتبط با استرس heartقلب attackحمله.
63
183378
2694
و به دلیل حمله قلبی که ریشه عصبی داشت فوت کرد.
03:18
He was 35 yearsسالها oldقدیمی.
64
186072
3187
در حالیکه ۳۵ سال داشت.
03:21
So I was askedپرسید: to work on Titus'تیتوس ' caseمورد
65
189259
4810
بنابراین چون من یک دانشمند روانشناسی هستم،
از من خواسته شد تا روی پرونده تایتس کار کنم.
03:26
because I'm a psychologicalروانشناسی scientistدانشمند.
66
194069
2515
بنابراین چون من یک دانشمند روانشناسی هستم،
از من خواسته شد تا روی پرونده تایتس کار کنم.
03:28
I studyمطالعه memoryحافظه. I've studiedمورد مطالعه قرار گرفت memoryحافظه for decadesچند دهه.
67
196584
3827
من روی حافظه مطالعه میکنم. چند دهه است که روی حافظه مطالعه میکنم.
03:32
And if I meetملاقات somebodyکسی on an airplaneهواپیما --
68
200411
3389
و اگر کسی رو توی هواپیما ببینم
03:35
this happenedاتفاق افتاد on the way over to Scotlandاسکاتلند --
69
203800
2096
-که معمولا در راه سفر به اسکاتلند اتفاق مییفته_
03:37
if I meetملاقات somebodyکسی on an airplaneهواپیما,
70
205896
1830
اگر کسی رو توی هواپیما ببینم
03:39
and we askپرسیدن eachهر یک other, "What do you do? What do you do?"
71
207726
3045
و اگر از همدیگر بپرسیم" که شغل شما چیه؟شما چطور؟"
03:42
and I say "I studyمطالعه memoryحافظه,"
72
210771
1451
و من بگم که "حافظه رو مطالعه میکنم،"
03:44
they usuallyمعمولا want to tell me how they have troubleمشکل rememberingبه یاد آوردن namesنام ها,
73
212222
3380
اونها معمولا می‌خواهند به من بگویند
که چطور در به یاد آوردن نامهایی دچار مشکل شدن
03:47
or they'veآنها دارند got a relativeنسبت فامیلی who'sچه کسی است got Alzheimer'sآلزایمر
74
215602
2799
یا آشنایی دارند که آلزایمر داره
03:50
or some kindنوع of memoryحافظه problemمسئله,
75
218416
2065
یا یک نوع مشکل مربوط به حافظه،
03:52
but I have to tell them
76
220481
2216
اما من مجبور میشم بهشون بگم که
03:54
I don't studyمطالعه when people forgetفراموش کردن.
77
222697
3505
من افراد رو وقتی فراموش می‌کنند مطالعه نمی‌کنم،
03:58
I studyمطالعه the oppositeمخالف: when they rememberیاد آوردن,
78
226202
3002
من بر عکس اونها رو وقتی که چیزی روبه یاد میارن مطالعه می‌کنم،
04:01
when they rememberیاد آوردن things that didn't happenبه وقوع پیوستن
79
229204
2753
وقتی چیزهایی رو به یاد می‌آورند که اتفاق نیفتاده
04:03
or rememberیاد آوردن things that were differentناهمسان
80
231957
1965
یا چیزها رو متفاوت با اون چیزی که بوده
04:05
from the way they really were.
81
233922
2025
به یاد میارن.
04:07
I studyمطالعه falseنادرست memoriesخاطرات.
82
235947
4736
من در مورد خاطرات نادرست مطالعه می‌کنم.
04:12
Unhappilyناخوشایند, Steveاستیو Titusتیتوس is not the only personفرد
83
240683
4307
متاسفانه استیو تایتس اولین کسی نیست
04:16
to be convictedمحکوم شده basedمستقر on somebody'sکسی هست falseنادرست memoryحافظه.
84
244990
4305
که بر اساس خاطره نادرست یک شخص متهم میشه.
04:21
In one projectپروژه in the Unitedیونایتد Statesایالت ها,
85
249295
3308
در تحقیقی در ایالات متحده انجام گرفت،
04:24
informationاطلاعات has been gatheredجمع شد
86
252603
2252
در مورد سیصد فرد بیگناه اطلاعات جمع آوری شد.
04:26
on 300 innocentبی گناه people,
87
254855
3934
در مورد سیصد فرد بیگناه اطلاعات جمع آوری شد.
04:30
300 defendantsمتهمان who were convictedمحکوم شده of crimesجرایم they didn't do.
88
258789
3895
سیصد متهمی که به جرمهایی متهم شده بودند که مرتکب نشده بودند.
04:34
They spentصرف شده 10, 20, 30 yearsسالها in prisonزندان for these crimesجرایم,
89
262684
5300
اونها برای این جرم ها به مدت ده، بیست، سی سال در زندان بودند،
04:39
and now DNADNA testingآزمایش کردن has provenاثبات شده
90
267984
2427
و حالا آزمایش دی ان ای ثابت کرده که
04:42
that they are actuallyدر واقع innocentبی گناه.
91
270411
2916
اونها در واقع بیگناه بوده اند.
04:45
And when those casesموارد have been analyzedتجزیه و تحلیل شده,
92
273327
2521
و وقتی که این پرونده ها رو بررسی کردند،
04:47
threeسه quartersچهارم of them
93
275848
2141
سه چهارم اونها
04:49
are dueناشی از to faultyمعیوب memoryحافظه, faultyمعیوب eyewitnessشاهد عینی memoryحافظه.
94
277989
5611
دلیلش خاطره نادرست بوده، خاطره نادرست یک شاهد عینی،
04:55
Well, why?
95
283600
1263
خوب، چرا؟
04:56
Like the jurorsاعضای هیئت منصفه who convictedمحکوم شده those innocentبی گناه people
96
284863
3451
مثل همون هیئت منصفه‌ای که اون افراد بیگناه رو متهم کردن
05:00
and the jurorsاعضای هیئت منصفه who convictedمحکوم شده Titusتیتوس,
97
288314
2284
وهیئت منصفه‌ای که تایتس رو متهم کردند،
05:02
manyبسیاری people believe that memoryحافظه
98
290598
2241
بسیاری از مردم فکر می‌کنند که حافظه
05:04
worksآثار like a recordingضبط deviceدستگاه.
99
292839
1647
مثل یک وسیله ضبط کننده عمل می‌کنه.
05:06
You just recordرکورد the informationاطلاعات,
100
294486
2257
اینجوری که شما راحت اطلاعات رو ثبت می‌کنید،
05:08
then you call it up and playبازی it back
101
296743
2647
بعد اون رو فراخوانی و پخش می‌کنید
05:11
when you want to answerپاسخ questionsسوالات or identifyشناسایی imagesتصاویر.
102
299390
3427
وقتی که میخواهید به یک سوال پاسخ بدهید یا تصاویر رو شناسایی کنید.
05:14
But decadesچند دهه of work in psychologyروانشناسی
103
302817
2163
اما چند دهه مطالعه در روانشناسی
05:16
has shownنشان داده شده that this just isn't trueدرست است.
104
304980
3153
نشون داده که این همچین هم صحت نداره.
05:20
Our memoriesخاطرات are constructiveسازنده.
105
308133
2430
حافظه های ما بازسازی کننده هستند.
05:22
They're reconstructiveبازسازی.
106
310563
1569
اونها بازسازی مجدد انجام می‌دهند.
05:24
Memoryحافظه worksآثار a little bitبیت more like a Wikipediaویکیپدیا pageصفحه:
107
312132
3481
حافظه یه جورایی مثل یک صفحه ویکیپیدیا کار میکنه:
05:27
You can go in there and changeتغییر دادن it, but so can other people.
108
315613
5113
میتونید وارد اونجا بشید واون رو تغییر بدید، همینطور افراد دیگه هم میتونند این کار رو بکنند.
05:32
I first startedآغاز شده studyingدر حال مطالعه this constructiveسازنده memoryحافظه processروند
109
320726
5249
من اولین بار در دهه ۱۹۷۰ مطالعه در مورد این فرایند بازسازی کننده حافظه
05:37
in the 1970s.
110
325975
2415
رو آغاز کردم.
05:40
I did my experimentsآزمایشات that involvedگرفتار showingنشان دادن people
111
328390
4423
آزمایشهای من در برگیرنده
05:44
simulatedشبیه سازی شده crimesجرایم and accidentsحوادث
112
332813
2505
نشان دادن جرم ها و تصادفهای بازسازی شده به مردم بود
05:47
and askingدرخواست them questionsسوالات about what they rememberیاد آوردن.
113
335318
3518
و پرسش از اونها در این مورد که چه به یاد میارن.
05:50
In one studyمطالعه, we showedنشان داد people a simulatedشبیه سازی شده accidentتصادف
114
338836
3939
در یک تحقیق، به افراد یک تصادف بازسازی شده رو نشون دادیم
05:54
and we askedپرسید: people,
115
342775
1278
و از افراد پرسیدیم،
05:56
how fastسریع were the carsماشین ها going when they hitاصابت eachهر یک other?
116
344053
2864
وقتی که دو اتومبیل به هم برخورد کردند جه سرعتی داشتند؟
05:58
And we askedپرسید: other people,
117
346917
1634
و از عدهای دیگر پرسیدیم
06:00
how fastسریع were the carsماشین ها going when they smashedشکست خورده into eachهر یک other?
118
348551
3689
وقتی که دو اتومبیل به هم کوبیدند جه سرعتی داشتند؟
06:04
And if we askedپرسید: the leadingمنتهی شدن "smashedشکست خورده" questionسوال,
119
352240
3002
و اگر سوال راهنمایی کننده‌ی "کوبیدند" رو میپرسیدیم،
06:07
the witnessesشاهدان told us the carsماشین ها were going fasterسریعتر,
120
355242
3285
شاهدان عینی به ما میگفتن که اتومبیلها سرعتشون بیشتر بود،
06:10
and moreoverعلاوه بر این, that leadingمنتهی شدن "smashedشکست خورده" questionسوال
121
358527
3997
و علاوه بر این، اون پرسش راهنمایی کننده‌ی "کوبیدند"
06:14
causedباعث people to be more likelyاحتمال دارد to tell us
122
362524
2860
باعث میشد احتمال اینکه افراد به ما بگن که
06:17
that they saw brokenشکسته شده glassشیشه in the accidentتصادف sceneصحنه
123
365384
3067
در صحنه تصادف شیشه شکسته دیدن بیشتر بشه
06:20
when there wasn'tنبود any brokenشکسته شده glassشیشه at all.
124
368451
3779
در حالیکه اصلا شیشه شکسته‌ای وجود نداشت.
06:24
In anotherیکی دیگر studyمطالعه, we showedنشان داد a simulatedشبیه سازی شده accidentتصادف
125
372230
2889
در یک مطالعه دیگه، یک تصادف بازسازی شده رو نمایش دادیم
06:27
where a carماشین wentرفتی throughاز طریق an intersectionتقاطع with a stop signامضا کردن,
126
375119
3660
که در اون یک اتومبیل از تقاطعی با علامت توقف عبور می‌کرد
06:30
and if we askedپرسید: a questionسوال that insinuatedinsinuated it was a yieldبازده signامضا کردن,
127
378779
4932
و اگر سوالی می‌پرسیدیم
که اشاره به این داشت که علامت عبور آزاد بوده،
06:35
manyبسیاری witnessesشاهدان told us they rememberیاد آوردن seeingدیدن a yieldبازده signامضا کردن
128
383711
3849
بسیاری از شاهدان به ما می‌گفتند که در تقاطع
06:39
at the intersectionتقاطع, not a stop signامضا کردن.
129
387560
3457
دیدن علامت عبور آزاد رو به یاد میارن نه علامت توقف رو.
06:43
And you mightممکن be thinkingفكر كردن, well, you know,
130
391017
2189
شما ممکنه با خودتون بگین، خوب ، معلومه
06:45
these are filmedفیلم برداری شده eventsمناسبت ها,
131
393206
1323
اینها وقایع بازسازی شده هستند،
06:46
they are not particularlyبه خصوص stressfulپر استرس.
132
394529
1928
و مشخصا تنش زا نیستند.
06:48
Would the sameیکسان kindنوع of mistakesاشتباهات be madeساخته شده
133
396457
2734
آیا در حوادثی که واقعا استرس زا هستند
06:51
with a really stressfulپر استرس eventرویداد?
134
399191
2951
همین اشتباهات رخ خواهد داد؟
06:54
In a studyمطالعه we publishedمنتشر شده just a fewتعداد کمی monthsماه ها agoپیش,
135
402142
3091
در تحقیقی که درست چند ماه پیش انجام دادیم،
06:57
we have an answerپاسخ to this questionسوال,
136
405233
2304
پاسخی برای این سوال پیدا کردیم،
06:59
because what was unusualغیر معمول about this studyمطالعه
137
407537
2764
چون آنچه که در مورد این مطالعه غیر عادی بود این بود که
07:02
is we arrangedمرتب شده اند for people to have a very stressfulپر استرس experienceتجربه.
138
410301
5632
ما شرایط رو برای افراد طوری ترتیب دادیم که واقعا تجربه پر تنشی باشه.
07:07
The subjectsفاعل، موضوع in this studyمطالعه
139
415933
2229
آزمایش شوندگان در این تحقیق
07:10
were membersاعضا of the U.S. militaryنظامی
140
418162
2510
اعضای ارتش امریکا بودند
07:12
who were undergoingدر حال انجام a harrowingمزاحم trainingآموزش exerciseورزش
141
420672
4425
که تجربه آموزشی هولناکی رو تقبل کردند
07:17
to teachتدریس کنید them what it's going to be like for them
142
425097
2782
تا به اونها آموزش بدهند قراره برای اونها چه اتفاقی بیفته
07:19
if they are ever capturedاسیر as prisonersزندانیان of warجنگ.
143
427879
3918
اکر به عنوان زندانیان جنگی اسیر بشن.
07:23
And as partبخشی of this trainingآموزش exerciseورزش,
144
431797
2430
و به عنوان بخشی از این تجربه آموزشی،
07:26
these soldiersسربازان are interrogatedبازجویی in an aggressiveخشونت آمیز,
145
434227
3529
این سربازان رو به مدت ۳۰ دقیقه
07:29
hostileخصومت آمیز, physicallyاز لحاظ جسمی abusiveسوءاستفاده fashionمد for 30 minutesدقایق
146
437756
5086
به شکل خشن، خصمانه، و با ضرب و شتم مورد بازجویی قرار دادند
07:34
and laterبعد on they have to try to identifyشناسایی
147
442842
2817
و پس از آن اونها می بایست تلاش میکردند
07:37
the personفرد who conductedانجام شده that interrogationبازجویی.
148
445659
3023
شخصی رو که اون بازجویی رو انجام داده بود شناسایی کند.
07:40
And when we feedخوراک them suggestiveنشانگر informationاطلاعات
149
448682
3823
و وقتی که به اونها اطلاعات تلقین کننده میدادیم
07:44
that insinuatesinsinuates it's a differentناهمسان personفرد,
150
452505
2778
که القا میکرد این یک شخص دیگه است،
07:47
manyبسیاری of them misidentifyاشتباه شناسي theirخودشان interrogatorبازجو,
151
455283
4037
بسیاری از آنها بازجوی خود رو به اشتباه شناسایی می‌کردند،
07:51
oftenغالبا identifyingشناسایی someoneکسی who doesn't even remotelyاز راه دور
152
459320
3835
و اغلب کسی رو شناسایی می‌کردند
07:55
resembleشبیه به the realواقعی interrogatorبازجو.
153
463155
3104
که حتی کوچکترین شباهتی با بازجوی واقعی نداشت.
07:58
And so what these studiesمطالعات are showingنشان دادن
154
466259
2301
بنابراین اونچه که این مطالعات نشون میده
08:00
is that when you feedخوراک people misinformationاطلاعات غلط
155
468560
3860
اینه که وقتی که شما به افراد
08:04
about some experienceتجربه that they mayممکن است have had,
156
472420
3380
در مورد تجربیاتی که ممکنه داشته باشن اطلاعات نادرست میدید
08:07
you can distortتحریف or contaminateآلودگی or changeتغییر دادن theirخودشان memoryحافظه.
157
475800
5655
میتونید حافظه اونها رو تحریف یا آلوده کنید.
08:13
Well out there in the realواقعی worldجهان,
158
481455
2200
خب، در دنیای واقعی
08:15
misinformationاطلاعات غلط is everywhereدر همه جا.
159
483655
2891
اطلاعات نادرست همه جا هست.
08:18
We get misinformationاطلاعات غلط
160
486546
1360
ما اطلاعات نادرست رو
08:19
not only if we're questionedپرسیدم in a leadingمنتهی شدن way,
161
487906
2916
نه تنها درشرایطی که به شکل تلقینی مورد سوال قرار میگیریم،
08:22
but if we talk to other witnessesشاهدان
162
490822
2447
بلکه در مواقعی که با شاهدان دیگری
08:25
who mightممکن consciouslyآگاهانه or inadvertentlyسهوا feedخوراک us
163
493269
3033
که خواسته یا ناخواسته اطلاعات نادرست به ما میدن
08:28
some erroneousاشتباه informationاطلاعات,
164
496302
2137
دریافت می‌کنیم،
08:30
or if we see mediaرسانه ها coverageپوشش about some eventرویداد we mightممکن have experiencedبا تجربه,
165
498439
4730
یا درشرایطی که ما شاهد پوشش خبری رسانه ها در مورد برخی وقایعی که احتمالا تجربه کرده ایم،
08:35
all of these provideفراهم کند the opportunityفرصت
166
503169
2793
همه اینها فرصت رو برای
08:37
for this kindنوع of contaminationآلودگی of our memoryحافظه.
167
505962
4350
این نوع از آلودگی حافظه ما رو فراهم میارن.
08:42
In the 1990s, we beganآغاز شد to see
168
510312
3788
در دهه ۱۹۹۰، کم کم متوجه
08:46
an even more extremeمفرط kindنوع of memoryحافظه problemمسئله.
169
514100
4683
گونه وخیمتری از مشکل حافظه شدیم.
08:50
Some patientsبیماران were going into therapyدرمان with one problemمسئله --
170
518783
3096
برخی از بیماران با مشکلی برای معالجه مراجعه می‌کردند--
08:53
maybe they had depressionافسردگی, an eatingغذا خوردن disorderاختلال --
171
521879
2914
شاید افسردگی یا سوء هاضمه--
08:56
and they were comingآینده out of therapyدرمان
172
524793
2753
ودر پایان معالجه با مشکل دیگری بر میگشتن.
08:59
with a differentناهمسان problemمسئله.
173
527546
2661
ودر پایان معالجه با مشکل دیگری بر میگشتن.
09:02
Extremeمفرط memoriesخاطرات for horrificدلهره آور brutalizationsبی نظمی ها,
174
530207
3701
خاطرات نامتعارف از وحشیگریهای هولناک
09:05
sometimesگاه گاهی in satanicساتنیک ritualsآداب و رسوم,
175
533908
1983
گاهی اوقات در مراسم شیطان پرستی،
09:07
sometimesگاه گاهی involvingکه شامل really bizarreعجیب و غریب and unusualغیر معمول elementsعناصر.
176
535891
4697
در بعضی موارد در برگیرنده عناصر واقعا عجیب و غیر عادی.
09:12
One womanزن cameآمد out of psychotherapyروان درمانی
177
540588
2554
خانمی از روان درمانی مرخص شده بود
09:15
believingباور کردن that she'dاو می خواهد enduredتحمل کرد yearsسالها
178
543142
2428
در حالیکه اعتقاد پیدا کرده بود سالها
09:17
of ritualisticروحانی abuseسو استفاده کردن, where she was forcedمجبور شدم into a pregnancyبارداری
179
545570
3902
مورد سوء استفاده مراسم آیینی قرار گرفته که در طی اون او را مجبور به آبستن شدن کرده بودند
09:21
and that the babyعزیزم was cutبرش from her bellyشکم.
180
549472
2566
و اینکه نوزاد رو از شکمش بیرون کشیدن.
09:24
But there were no physicalفیزیکی scarsزخم ها
181
552038
2359
اما هیچ جراحت جسمی
09:26
or any kindنوع of physicalفیزیکی evidenceشواهد
182
554397
2026
یا هر نوع مدرک فیزیکی وجود نداشت که بتونه
09:28
that could have supportedپشتیبانی her storyداستان.
183
556423
2881
داستانش رو تایید کنه.
09:31
And when I beganآغاز شد looking into these casesموارد,
184
559304
3008
و زمانی که من شروع به بررسی کردن این موارد کردم،
09:34
I was wonderingتعجب کردم,
185
562312
1450
با خودم فکر می‌کردم،
09:35
where do these bizarreعجیب و غریب memoriesخاطرات come from?
186
563762
2328
این خاطرات عجیب از کجا اومدن؟
09:38
And what I foundپیدا شد is that mostاکثر of these situationsموقعیت ها
187
566090
4387
و اونچه که متوجه شدم این بود که در بیشتر این شرایط
09:42
involvedگرفتار some particularخاص formفرم of psychotherapyروان درمانی.
188
570477
5491
شکل خاصی از روان درمانی دخیل بوده.
09:47
And so I askedپرسید:,
189
575968
1599
بنابراین کنجکاو شدم
09:49
were some of the things going on in this psychotherapyروان درمانی --
190
577567
3388
که آیا بعضی از چیزهایی که در این روان درمانی اتفاق می افتاد--
09:52
like the imaginationخیال پردازی exercisesتمرینات
191
580955
2884
مثل تمرینهای تصویر سازی
09:55
or dreamرویا interpretationتفسیر,
192
583839
2057
یا تعبیر خواب
09:57
or in some casesموارد hypnosisهیپنوتیزم,
193
585896
2132
یا در بعضی موارد هیپنوتیزم،
10:00
or in some casesموارد exposureگرفتن در معرض to falseنادرست informationاطلاعات --
194
588028
3818
یا در بعضی موارد در معرض اطلاعات نادرست قرار گرفتن--
10:03
were these leadingمنتهی شدن these patientsبیماران
195
591846
2787
آیا اینها منجر به این میشد که این بیماران
10:06
to developتوسعه these very bizarreعجیب و غریب,
196
594633
2677
این خاطرات بسیار عجیب یا نامحتمل رو
10:09
unlikelyبعید است memoriesخاطرات?
197
597310
2931
به خاطر بیارن؟
10:12
And I designedطراحی شده some experimentsآزمایشات
198
600241
2159
بنابراین آزمایشهایی رو طراحی کردم
10:14
to try to studyمطالعه the processesفرآیندهای that were beingبودن used
199
602400
5025
تا تلاش کنم فرایندهایی رو که در این روان درمانی استفاده می‌شوند رو
10:19
in this psychotherapyروان درمانی so I could studyمطالعه
200
607425
3073
بررسی کنم از این طریق می‌تونستم
10:22
the developmentتوسعه of these very richثروتمند falseنادرست memoriesخاطرات.
201
610498
3551
شکل گیری این خاطرات نادرست بسیارپیچیده رو مطالعه کنم.
10:26
In one of the first studiesمطالعات we did,
202
614049
2408
در یکی از اولین مطالعاتی که انجام دادیم،
10:28
we used suggestionپیشنهاد,
203
616457
2353
روش پیشنهاد رو مورد استفاده قرار دادیم،
10:30
a methodروش inspiredالهام گرفته by the psychotherapyروان درمانی we saw in these casesموارد,
204
618810
4063
روشی که الهام گرفته از روان درمانی بود که در این موارد مشاهده کرده بودیم،
10:34
we used this kindنوع of suggestionپیشنهاد
205
622873
2110
ما از این روش پیشنهاد استفاده کردیم
10:36
and plantedکاشته شده a falseنادرست memoryحافظه
206
624983
1852
و این خاطره نادرست رو پروراندیم
10:38
that when you were a kidبچه, fiveپنج or sixشش yearsسالها oldقدیمی,
207
626835
3077
که وقتی که شخص بچه بوده، در سن پنج یا شش سالگی،
10:41
you were lostکم شده in a shoppingخريد كردن mallمرکز خرید.
208
629912
2251
شخص در یک مرکز خرید گم شده.
10:44
You were frightenedوحشت زده. You were cryingگریان.
209
632163
2500
شخص ترسیده. به گریه افتاده.
10:46
You were ultimatelyدر نهایت rescuedنجات داد by an elderlyمسن personفرد
210
634663
2514
و در نهایت یک شخص بزرگتر اون رو نجات داده
10:49
and reunitedدوباره متحد شد with the familyخانواده.
211
637177
1852
و به خانواده برگردانده.
10:51
And we succeededموفق شدم in plantingکاشت this memoryحافظه
212
639029
2608
و ما در القاء این خاطره
10:53
in the mindsذهنها of about a quarterربع of our subjectsفاعل، موضوع.
213
641637
4106
در ذهن درحدود یک چهارم آزمایش شوندگان موفق شدیم.
10:57
And you mightممکن be thinkingفكر كردن, well,
214
645743
2005
ممکنه با خودتون فکر کنید، خوب
10:59
that's not particularlyبه خصوص stressfulپر استرس.
215
647748
2346
این کار اونقدرها هم تنش زا نبوده.
11:02
But we and other investigatorsمحققان have plantedکاشته شده
216
650094
3369
اما ما و دیگر محققان خاطرات نادرست از چیزهایی
11:05
richثروتمند falseنادرست memoriesخاطرات of things that were
217
653463
2758
که خیلی غیر عادی تر و تنش زا تر بودند
11:08
much more unusualغیر معمول and much more stressfulپر استرس.
218
656221
2915
رو القاء کرده ایم.
11:11
So in a studyمطالعه doneانجام شده in Tennesseeتنسی,
219
659136
2539
در همین مورد در مطالعه ای که در ایالت تنسی انجام شد،
11:13
researchersمحققان plantedکاشته شده the falseنادرست memoryحافظه
220
661675
2416
محققان این خاطره نادرست رو القا کردند که
11:16
that when you were a kidبچه, you nearlyتقریبا drownedغرق شد
221
664091
2574
وقتی شخص کوچک بوده، داشته غرق میشده
11:18
and had to be rescuedنجات داد by a life guardنگهبان.
222
666665
2507
و یک نجات غریق به دادش رسیده.
11:21
And in a studyمطالعه doneانجام شده in Canadaکانادا,
223
669172
2303
و در تحقیقی که در کانادا انجام شد،
11:23
researchersمحققان plantedکاشته شده the falseنادرست memoryحافظه
224
671475
2524
محققان این خاطره نادرست رو القا کردند که
11:25
that when you were a kidبچه,
225
673999
1228
وقتی شخص کوچک بوده،
11:27
something as awfulخیلی بد و ناخوشایند as beingبودن attackedحمله کرد by a viciousشریر، بدجنس، حیوان صفت animalحیوانات
226
675227
3730
چیزی وحشتناک مثل اینکه یک حیوان وحشی به آدم حمله کنه
11:30
happenedاتفاق افتاد to you,
227
678957
1382
برای اون اتفاق افتاده،
11:32
succeedingموفقیت with about halfنیم of theirخودشان subjectsفاعل، موضوع.
228
680339
3422
و محققان در مورد تقریبا نیمی از آزمایش شوندگان موفق بودند.
11:35
And in a studyمطالعه doneانجام شده in Italyایتالیا,
229
683761
2352
و در تحقیقی که در ایتالیا انجام شد،
11:38
researchersمحققان plantedکاشته شده the falseنادرست memoryحافظه,
230
686113
2658
محققان این حافظه نادرست رو القا کردند که،
11:40
when you were a kidبچه, you witnessedشاهد demonicشیطانی possessionمالکیت.
231
688771
5212
وقتی شخص بچه بوده، شاهد خواص اهریمنی بوده.
11:45
I do want to addاضافه کردن that it mightممکن seemبه نظر می رسد
232
693983
2207
میخوام این رو هم اضافه کنم که ممکنه به نظر برسه
11:48
like we are traumatizingآسیب زدن these experimentalتجربی subjectsفاعل، موضوع
233
696190
3739
ما داریم به اسم علم
11:51
in the nameنام of scienceعلوم پایه,
234
699929
1600
این آزمایش شوندگان رو شوکه می‌کنیم،
11:53
but our studiesمطالعات have goneرفته throughاز طریق thoroughکامل evaluationارزیابی
235
701529
4638
اما یک گروه ارزیاب مسائل اخلاقی کارهای تحقیقاتی
11:58
by researchپژوهش ethicsاخلاق boardsتخته ها
236
706167
1975
مطالعات ما رو کاملا ارزیابی کرده
12:00
that have madeساخته شده the decisionتصمیم گیری
237
708142
2342
ودر مورد اون تصمیم گیری کرده اند
12:02
that the temporaryموقت discomfortناراحتی that some
238
710484
3073
در مورد ناراحتی موقتی که برخی آزمایش شوندگان
12:05
of these subjectsفاعل، موضوع mightممکن experienceتجربه in these studiesمطالعات
239
713557
3084
در این مطالعات ممکنه تجربه کرده باشند
12:08
is outweighedوزن بیش از حد by the importanceاهمیت of this problemمسئله
240
716641
3900
در مقابل اهمیت این مسئله
12:12
for understandingدرك كردن memoryحافظه processesفرآیندهای
241
720541
3107
برای درک فرایندهای ذهنی
12:15
and the abuseسو استفاده کردن of memoryحافظه that is going on
242
723648
3346
و سوء استفاده هایی که در برخی از جاهای دنیا در حال رخ دادن هست
12:18
in some placesمکان ها in the worldجهان.
243
726994
3293
قابل اغماض هست.
12:22
Well, to my surpriseتعجب,
244
730287
3038
خوب، من غافلگیر شدم
12:25
when I publishedمنتشر شده this work and beganآغاز شد to speakصحبت out
245
733325
3429
وقتی که این کار رو منتشر کردم و علیه این شکل خاص روانکاوی
12:28
againstدر برابر this particularخاص brandنام تجاری of psychotherapyروان درمانی,
246
736754
3895
شروع به ابراز عقیده کردم،
12:32
it createdایجاد شده some prettyبسیار badبد problemsمشکلات for me:
247
740649
3980
این کار مشکلات واقعا جدی رو برای من بوجود آورد:
12:36
hostilitiesخصومت ها, primarilyدر درجه اول from the repressedسرکوب شد memoryحافظه therapistsدرمانگران,
248
744629
4901
خصومت، خصوصا از سوی درمانگران حافظه های سرکوب شده،
12:41
who feltنمد underزیر attackحمله,
249
749530
1676
که احساس می‌کردند مورد حمله قرار گرفته اند،
12:43
and by the patientsبیماران whomچه کسی they had influencedتحت تاثیر قرار گرفت.
250
751206
3528
و توسط بیمارانی که آنها تحت تاثیر قرار داده بودند،
12:46
I had sometimesگاه گاهی armedمسلح guardsنگهبانان at speechesسخنرانی ها
251
754734
2937
بعضی اوقات در سخنرانی هایی که از من دعوت میشد ارائه بدهم
12:49
that I was invitedدعوت کرد to give,
252
757671
1905
محافظان مسلح من رو همراهی می‌کردند،
12:51
people tryingتلاش کن to drumدرام up letter-writingنامه نگاری campaignsمبارزات انتخاباتی to get me firedاخراج شد.
253
759576
4217
افرادی که سعی داشتن علیه من تومار جمع کنند تا اینکه از کار اخراج بشم.
12:55
But probablyشاید the worstبدترین
254
763793
1981
اما بدتر از همه
12:57
was I suspectedمشکوک that a womanزن
255
765774
2767
موقعی بود که من در مورد زنی
13:00
was innocentبی گناه of abuseسو استفاده کردن
256
768541
2424
که از سوء استفاده مبرا بود مشکوک شدم
13:02
that was beingبودن claimedادعا کرد by her grownرشد کرد daughterفرزند دختر.
257
770965
2836
که دختر بالغش این ادعا روکرده بود.
13:05
She accusedمتهم her motherمادر of sexualجنسیت abuseسو استفاده کردن
258
773801
3417
اون دختر مادرش رو بر اساس یک حافظه سرکوب شده
13:09
basedمستقر on a repressedسرکوب شد memoryحافظه.
259
777218
1859
به سوء استفاده جنسی متهم کرده بود.
13:11
And this accusingمتهم daughterفرزند دختر had actuallyدر واقع allowedمجاز her storyداستان
260
779077
2883
و این دختری که متهم کننده بود در واقع ترتیبی داده بود که
13:13
to be filmedفیلم برداری شده and presentedارایه شده in publicعمومی placesمکان ها.
261
781960
3434
داستانش در مکانهای عمومی فیلم برداری بشه و به نمایش در بیاد.
13:17
I was suspiciousمشکوک of this storyداستان,
262
785394
2509
من به این قصه شک داشتم،
13:19
and so I startedآغاز شده to investigateتحقیق کردن,
263
787903
2300
بنابراین شروع به تحقیق کردم،
13:22
and eventuallyدر نهایت foundپیدا شد informationاطلاعات that convincedمتقاعد me
264
790203
4483
و در نهایت به اطلاعاتی دست پیدا کردم که من رو متقاعد کرد که
13:26
that this motherمادر was innocentبی گناه.
265
794686
2289
این مادر بی گناهه.
13:28
I publishedمنتشر شده an exposنمایشé on the caseمورد,
266
796975
2961
من گزارشی رو در مورد این پرونده منتشر کردم،
13:31
and a little while laterبعد, the accusingمتهم daughterفرزند دختر
267
799936
3444
و کمی بعد، دختری که متهم کرده بود
13:35
filedثبت شده a lawsuitطرح دعوی در دادگاه.
268
803380
1521
به دادگاه شکایت کرد.
13:36
Even thoughگرچه I'd never mentionedذکر شده her nameنام,
269
804901
2355
اگرچه من هرگز اسمی از اون نبرده بودم،
13:39
she suedشکایت کرد me for defamationتقصیر and invasionتهاجم of privacyحریم خصوصی.
270
807256
4362
او از من به خاطر تهمت بیجا و دخالت در امور خصوصی شکایت کرد.
13:43
And I wentرفتی throughاز طریق nearlyتقریبا fiveپنج yearsسالها
271
811618
2723
و من تقریبا پنج سال
13:46
of dealingمعامله with this messyبی نظم, unpleasantناخوشایند litigationدعوی قضایی,
272
814341
6552
درگیراین پرونده دادخواهی پردردسر و ناخوشایند بودم،
13:52
but finallyسرانجام, finallyسرانجام, it was over and I could really
273
820893
3674
ولی بالاخره، به پایان رسید و من عملا تونستم
13:56
get back to my work.
274
824567
2424
به سر کارم برگردم.
13:58
In the processروند, howeverبا این حال, I becameتبدیل شد partبخشی
275
826991
2485
اما من در طی این جریان، درگیر
14:01
of a disturbingمزاحم trendروند in Americaآمریکا
276
829476
2654
یک رویه نگران کننده در امریکا شدم
14:04
where scientistsدانشمندان are beingبودن suedشکایت کرد
277
832130
2107
که در اون از دانشمندانی که
14:06
for simplyبه سادگی speakingصحبت كردن out on mattersمسائل of great publicعمومی controversyجنجال.
278
834237
4599
صرفا در مورد موضوعات بحث برانگیز جامعه صحبت میکنند شکایت میشه.
14:10
When I got back to my work, I askedپرسید: this questionسوال:
279
838836
3358
وقتی به کارم برگشتم، این سوال رو مطرح کردم:
14:14
if I plantگیاه a falseنادرست memoryحافظه in your mindذهن,
280
842194
2398
که آیا القا کردن خاطره نادرست در ذهن کسی،
14:16
does it have repercussionsپیامدهای?
281
844592
1844
عواقبی در پی دارد؟
14:18
Does it affectتاثیر می گذارد your laterبعد thoughtsاندیشه ها,
282
846436
1959
آبا تفکرات آتی شخص، رفتار آتی شخص
14:20
your laterبعد behaviorsرفتار?
283
848395
2101
رو تحت تاثیر فرار میده؟
14:22
Our first studyمطالعه plantedکاشته شده a falseنادرست memoryحافظه
284
850496
2027
تحقیق اول ما این خاطره نادرست رو القا کرد
14:24
that you got sickبیمار as a childکودک eatingغذا خوردن certainمسلم - قطعی foodsخوراکی ها:
285
852523
3326
که وقتی شخص کودک بوده خوردن غذاهای خاصی
14:27
hard-boiledسخت پخته شده eggsتخم مرغ, dillکرفس picklesترشی, strawberryتوت فرنگی iceیخ creamکرم رنگ.
286
855849
2999
مثل تخم مرغ آب پز، ترشی خیار و بستنی توت فرنگی شخص رو بیمار کرده.
14:30
And we foundپیدا شد that onceیک بار we plantedکاشته شده this falseنادرست memoryحافظه,
287
858848
3190
و متوجه شدیم وقتی که این خاطره های نادرست رو القا کردیم،
14:34
people didn't want to eatخوردن the foodsخوراکی ها as much
288
862038
2451
افراد تمایل زیادی به خوردن این غذاها
14:36
at an outdoorدر فضای باز picnicپیک نیک.
289
864489
2260
در پیک نیک نداشتند.
14:38
The falseنادرست memoriesخاطرات aren'tنه necessarilyلزوما badبد or unpleasantناخوشایند.
290
866749
3873
خاطره های نادرست لزوما بد یا ناخوشایند نیستند.
14:42
If we plantedکاشته شده a warmگرم, fuzzyدرهم memoryحافظه
291
870622
2358
اگر ما یک خاطره مطبوع ومبهم
14:44
involvingکه شامل a healthyسالم foodغذا like asparagusمارچوبه,
292
872980
3021
از یک غذای مقوی مثل مارچوبه رو القا کنیم،
14:48
we could get people to want to eatخوردن asparagusمارچوبه more.
293
876001
3475
میتونیم تمایل افراد رو به خوردن مارچوبه بیشتر کنیم.
14:51
And so what these studiesمطالعات are showingنشان دادن
294
879476
2374
خلاصه آنچه که این تحقیقات نشان میده
14:53
is that you can plantگیاه falseنادرست memoriesخاطرات
295
881850
2115
اینه که میتونیم خاطرات نادرست رو القا کنیم
14:55
and they have repercussionsپیامدهای
296
883965
1413
و این خاطرات پیامدهایی داشته باشند
14:57
that affectتاثیر می گذارد behaviorرفتار long after the memoriesخاطرات take holdنگه دارید.
297
885378
5085
که تا مدتها بعد از اینکه خاطرات تثبیت شدند رفتار رو تحت تاثیر قرار بدهند.
15:02
Well, alongدر امتداد with this abilityتوانایی
298
890463
2424
خوب، به موازات این قابلیت
15:04
to plantگیاه memoriesخاطرات and controlکنترل behaviorرفتار
299
892887
2923
برای القا کردن خاطرات و کنترل کردن رفتار
15:07
obviouslyبدیهی است come some importantمهم ethicalاخلاقی issuesمسائل,
300
895810
4181
واضحه که برخی مباحث اخلاقی مهم مطرح بشه،
15:11
like, when should we use this mindذهن technologyتکنولوژی?
301
899991
3059
مثل اینکه چه موقع باید از این تکنولوژی ذهنی استفاده کرد؟
15:15
And should we ever banممنوعیت its use?
302
903050
3680
و اینکه اصلا بهتر نیست استفاده از اون رو ممنوع کرد؟
15:18
Therapistsدرمانگران can't ethicallyاخلاقی plantگیاه falseنادرست memoriesخاطرات
303
906730
2783
از نظر اخلاقی درمانگران نمیتونند خاطرات نادرست رو
15:21
in the mindذهن of theirخودشان patientsبیماران
304
909513
1587
در ذهن بیماران خود القا کنند
15:23
even if it would help the patientصبور,
305
911100
2564
حتی اگر به بیماران کمک بکنه،
15:25
but there's nothing to stop a parentوالدین
306
913664
1622
اما در مورد والدینی که تلاش دارند
15:27
from tryingتلاش کن this out on theirخودشان overweightاضافه وزن or obeseچاق teenagerنوجوان.
307
915286
4449
از اون در مورد نوجوان چاق و سنگین خود استفاده کنند مانعی ندارد.
15:31
And when I suggestedپیشنهادی this publiclyبه طور عمومی,
308
919735
2605
و زمانیکه من این رو به صورت عمومی عنوان کردم،
15:34
it createdایجاد شده an outcryاعتراض again.
309
922340
3346
دوباره موجب بلند شدن اعتراض شد.
15:37
"There she goesمی رود. She's advocatingحمایت از that parentsپدر و مادر lieدروغ to theirخودشان childrenفرزندان."
310
925686
4033
که "این داره چی میگه. عقیده داره که والدین به فرزندانشون دروغ بگن."
15:41
Helloسلام, Santaسانتا Clausکلاوس. (Laughterخنده)
311
929719
2245
سلام بابا نوئل.(خنده)
15:43
I mean, anotherیکی دیگر way to think about this is,
312
931964
9497
منظورم اینه، یه جور دیگه میشه به این موضوع نگاه کرد،
15:53
whichکه would you ratherنسبتا have,
313
941461
2033
کدوم یک رو ترجیح می‌دهید داشته باشید،
15:55
a kidبچه with obesityچاقی, diabetesدیابت, shortenedکوتاه شده lifespanطول عمر,
314
943494
3029
بچه ای چاق، مبتلا به بیماری قند، با طول عمر کوتاه،
15:58
all the things that go with it,
315
946523
1532
و همه چیزهایی که به همراه اون هست،
16:00
or a kidبچه with one little extraاضافی bitبیت of falseنادرست memoryحافظه?
316
948055
3016
یا بچه ای با اندکی خاطره نادرست؟
16:03
I know what I would chooseانتخاب کنید for a kidبچه of mineمال خودم.
317
951071
3391
من میدونم که برای فرزند خودم کدوم رو انتخاب می‌کنم.
16:06
But maybe my work has madeساخته شده me differentناهمسان from mostاکثر people.
318
954462
3977
اما شاید کارم من رو از بیشتر افراد متمایز کرده
16:10
Mostاکثر people cherishگرامی داشتن theirخودشان memoriesخاطرات,
319
958439
2079
بسیاری از افراد به خاطرات خود میبالند،
16:12
know that they representنمایندگی theirخودشان identityهویت,
320
960518
2154
می دانند که این خاطرات بیانگر هویت اونها هستند،
16:14
who they are, where they cameآمد from.
321
962672
2025
اینکه اونها که هستند، و اهل کجا هستند.
16:16
And I appreciateقدردانی that. I feel that way too.
322
964697
2858
خوب من برای این ارزش قائل هستم.
16:19
But I know from my work
323
967555
2205
اما من بخاطر کارم میدونم
16:21
how much fictionداستان is alreadyقبلا in there.
324
969760
4481
دیگر چقدر در این مورد خیالات وجود داره.
16:26
If I've learnedیاد گرفتم anything from these decadesچند دهه
325
974241
2732
اگر چیزی از این چند دهه کار کردن
16:28
of workingکار کردن on these problemsمشکلات, it's this:
326
976973
2410
در مورد این مشکلات آموخته باشم آن این است که:
16:31
just because somebodyکسی tellsمی گوید you something
327
979383
2211
صرف اینکه کسی به شما چیزی میگه
16:33
and they say it with confidenceاعتماد به نفس,
328
981594
1575
و با اطمینان اون رو میگه،
16:35
just because they say it with lots of detailجزئیات,
329
983169
2680
صرف اینکه با جزییات زیاد اون رو نقل میکنه،
16:37
just because they expressبیان emotionهیجانی when they say it,
330
985849
2759
صرف اینکه ضمن بیان اون احساسات نشون میده،
16:40
it doesn't mean that it really happenedاتفاق افتاد.
331
988608
3202
این به این معنی نیست که اون واقعا اتفاق افتاده.
16:43
We can't reliablyبطرزی قابل اعتماد distinguishتمیز دادن trueدرست است memoriesخاطرات from falseنادرست memoriesخاطرات.
332
991810
3865
ما نمیتونیم خاطرات درست رو به طور قابل اعتمادی از خاطرات نادرست متمایز کنیم.
16:47
We need independentمستقل corroborationتأیید.
333
995675
3548
نیاز به تایید مستقل هست.
16:51
Suchچنین a discoveryکشف has madeساخته شده me more tolerantتحمل آمیز
334
999223
3090
چنین کشفی باعث شده من نسبت به
16:54
of the everydayهر روز memoryحافظه mistakesاشتباهات
335
1002313
2139
اشتباهات روزانه حافظه دوستانم و اعضای خانواده
16:56
that my friendsدوستان and familyخانواده membersاعضا make.
336
1004452
2914
که ممکنه مرتکب بشوند بردبارتر باشم.
16:59
Suchچنین a discoveryکشف mightممکن have savedذخیره Steveاستیو Titusتیتوس,
337
1007366
4534
چنین کشفی ممکن بود استیو تایتس،
17:03
the man whoseکه wholeکل futureآینده was snatchedربودن away
338
1011900
3576
مردی رو که یک خاطره نادرست آینده اش رو از اون گرفت
17:07
by a falseنادرست memoryحافظه.
339
1015476
2238
نجات بده.
17:09
But meanwhileدر همین حال, we should all keep in mindذهن,
340
1017714
2816
اما در عین حال، بهتره که این موضوع رو به یاد داشته باشیم،
17:12
we'dما می خواهیم do well to,
341
1020530
1636
باید خوب به خاطر داشه باشیم که،
17:14
that memoryحافظه, like libertyآزادی,
342
1022166
3871
حافظه همانند آزادی
17:18
is a fragileشکننده thing.
343
1026037
3694
چیز آسیب پذیری است.
17:21
Thank you. Thank you.
344
1029731
2938
متشکرم. متشکرم.
17:24
Thank you. (Applauseتشویق و تمجید)
345
1032669
2728
متشکرم. (تشویق)
17:27
Thanksبا تشکر very much. (Applauseتشویق و تمجید)
346
1035397
3719
خیلی متشکرم. (تشویق)
Translated by M.Reza Asasi
Reviewed by Pedram Pourasgari

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Elizabeth Loftus - False memories scholar
Memory-manipulation expert Elizabeth Loftus explains how our memories might not be what they seem -- and how implanted memories can have real-life repercussions.

Why you should listen

Elizabeth Loftus altered the course of legal history by revealing that memory is not only unreliable, but also mutable. Since the 1970s, Loftus has created an impressive body of scholarly work and has appeared as an expert witness in hundreds of courtrooms, bolstering the cases of defendants facing criminal charges based on eyewitness testimony, and debunking “recovered memory” theories popular at the time, as in her book The Myth of Repressed Memory: False Memories and Allegations of Sexual Abuse (with Katherine Ketcham).

Since then, Loftus has dedicated herself to discovering how false memories can affect our daily lives, leading her to surprising therapeutic applications for memory modification -- including controlling obesity by implanting patients with preferences for healthy foods.

More profile about the speaker
Elizabeth Loftus | Speaker | TED.com

Data provided by TED.

This site was created in May 2015 and the last update was on January 12, 2020. It will no longer be updated.

We are currently creating a new site called "eng.lish.video" and would be grateful if you could access it.

If you have any questions or suggestions, please feel free to write comments in your language on the contact form.

Privacy Policy

Developer's Blog

Buy Me A Coffee