TEDMED 2009
Dean Kamen: The emotion behind invention
دین کیمن: احساسات در پس یک اختراع
Filmed:
Readability: 3
598,766 views
سربازانی که اعضاء بدنشان را در حین خدمت از دست داده اند هر روز درگیر کشمکش هایی هستند که برای اکثر ما غیر قابل تصور است.
Dean Kamen - Inventor
Dean Kamen landed in the limelight with the Segway, but he has been innovating since high school, with more than 150 patents under his belt. Recent projects include portable energy and water purification for the developing world, and a prosthetic arm for maimed soldiers. Full bio
Dean Kamen landed in the limelight with the Segway, but he has been innovating since high school, with more than 150 patents under his belt. Recent projects include portable energy and water purification for the developing world, and a prosthetic arm for maimed soldiers. Full bio
Double-click the English transcript below to play the video.
00:15
It's not about technology,
0
0
2000
بحث درباره تکنولوژی نیست.
00:17
it's about people and stories.
1
2000
2000
درباره مردم و داستان زندگی اونهاست.
00:19
I could show you
2
4000
2000
می تونم چیزی رو که
00:21
what recently was on television
3
6000
2000
چند وقت پیش در تلویزیون دیدم
00:23
as a high quality video:
4
8000
2000
در قالب یک فیلم ویدیویی با کیفیت به مدت 60 دقیقه به شما نشون بدم.
00:25
60 Minutes, many of you may have seen it.
5
10000
3000
احتمالا خیلی از شما ها هم اونو دیدین.
00:28
And it was the now director of the entire piece
6
13000
3000
مدیر کل فعلیِ
00:31
of the veteran's administration --
7
16000
3000
سازمان نیروهای از کار افتاده نظامی رو نشون می داد
00:34
who, himself, had lost an arm 39 years ago
8
19000
3000
که یک دستش رو 39 ساله پیش
00:37
in Vietnam --
9
22000
3000
در ویتنام از دست داده
00:40
who was adamantly opposed to these crazy devices
10
25000
2000
و ناچار به استفاده از این دست های مصنوعی که
00:42
that don't work.
11
27000
3000
که به هیچ دردی نمی خورن شده بود.
00:45
And it turns out that with 60 Minutes cameras rolling in the background,
12
30000
3000
پس از چرخش یک ساعته دوربین در پس زمینه
00:48
after he pretty much made his position clear on this --
13
33000
3000
وقتی که وضعیتش بخوبی مشخص شد،
00:51
he had his hook and he had his --
14
36000
3000
قلابش رو و . . .
00:54
he wore this arm for less than two hours
15
39000
3000
به مدت کمتر از دو ساعت اونو به تن کرد
00:57
and was able to pour himself a drink and got quite emotional over the fact
16
42000
3000
و تونست با اون برای خودش یک نوشیدنی بریزه و خیلی از این بابت هیجان زده شد.
01:00
that, quote -- his quote --
17
45000
3000
به گفته خودش،
01:03
it's the first time he's felt like he's had an arm in 39 years.
18
48000
4000
این اولین باریه که بعد از 30 سال احساس کرده که صاحب یک دست شده.
01:07
But that would sort of be jumping to the middle of the story,
19
52000
3000
اما این به نوعی پریدن به وسط داستان بود
01:10
and I'm not going to show you that polished video.
20
55000
2000
و من قصد ندارم که یک ویدیو موقر رو به شما نشون بدم.
01:12
I'm going to, instead, in a minute or two,
21
57000
2000
بجای اون می خوام در یک یا دو دقیقه
01:14
show you an early, crude video
22
59000
3000
به شما یک ویدیو خام رو نشون بدم
01:17
because I think it's
23
62000
2000
برای اینکه فکر می کنم این
01:19
a better way to tell a story.
24
64000
4000
روش بهتری برای گفتن داستان باشه.
01:23
A few years ago I was visited by
25
68000
2000
چند سال قبل افرادی از دارپا( مرکز تحقیقات پیشرفته وزرات دفاع امریکا)
01:25
the guy that runs DARPA,
26
70000
2000
برای ملاقات من اومده بودن
01:27
the people that fund all the advanced technologies
27
72000
3000
سازمانی که عهده دار سرمایه گذاری روی فناوری های پیشرفته ای است
01:30
that businesses and universities probably wouldn't take the risk of doing.
28
75000
7000
که بطور معمول شرکت های خصوصی و دانشگاه ها ریسک سرمایه گذاری روی اونها رو قبول نمی کنن.
01:37
They have a particular interest in ones that will help our soldiers.
29
82000
4000
اونها مخصوصا علاقه ویژه ای به فناوری هایی برای کمک به سرباز ها دارن.
01:41
I get this sort of unrequested -- by me anyway -- visit,
30
86000
5000
این ملاقات بدون دعوت رو قبول کردم
01:46
and sitting in my conference room is a very senior surgeon
31
91000
3000
در حالیکه در اتاق کنفرانسم یک جراح خیلی با سابقه
01:49
from the military
32
94000
2000
از ارتش نشسته
01:51
and the guy that runs DARPA.
33
96000
4000
و افرادی که دارپا رو اداره میکنن.
01:55
They proceed to tell me a story which comes down
34
100000
3000
اونها ماجرایی را برای من تعریف کردن که تقریبا به این صورت بود:
01:58
to basically the following. We have used such advanced technologies
35
103000
3000
ما هم اکنون از تکنولوژی های خیلی پیشرفته ای استفاده می کنیم
02:01
now and made them available
36
106000
3000
و اونها رو در دورترین
02:04
in the most remote places that we put soldiers:
37
109000
3000
نقاطی که سرباز هایمان حضور دارن بکار گرفته ایم،
02:07
hills of Afghanistan, Iraq ...
38
112000
4000
ارتفاعات افغانستان و عراق.
02:11
They were quite proud of the fact that
39
116000
2000
و اونها کاملا به این مساله افتخار می کردن
02:13
you know, before the dust clears,
40
118000
3000
می دونید، قبل از اینکه غبار از روی اونها پاک بشه
02:16
if some soldier has been hurt
41
121000
2000
اگر یک سرباز دچار جراحت شده باشه،
02:18
they will have collected him or her, they will have brought him back,
42
123000
3000
این ها پیداش می کنن و به محل مناسب انتقال میدن
02:21
they will be getting world-class triage emergency care
43
126000
3000
و بالاترین سطوح خدمات پزشکی و امدادی رو به اونها ارائه میدن
02:24
faster than you and I would be getting it if we were hurt
44
129000
4000
سریع تر از اونی که اگر من یا شما در یک حادثه رانندگی
02:28
in a car accident in a major city in the United States.
45
133000
4000
در یکی از شهر های بزرگ امریکا دچار آسیب دیدگی بشیم به اون دسترسی داریم.
02:32
That's the good news.
46
137000
2000
این خبر خوبیه
02:34
The bad news is if they've collected this person
47
139000
3000
و اما خبر بد اینه که وقتی اون شخص را بر می گردونن
02:37
and he or she is missing an arm or leg,
48
142000
3000
اگر یک دست یا پا،
02:40
part of the face, it's probably not coming back.
49
145000
4000
یا قسمتی از صورتش رو از دست داده باشه احتمالا قابل برگشت نخواهد بود.
02:44
So, they started giving me the statistics on how many of these kids had lost an arm.
50
149000
4000
اونها شروع کردن به دادن اعداد و ارقامی در باره سربازهای جوانی که یک دستشون رو از دست دادن.
02:48
And then the surgeon pointed out, with a lot of anger,
51
153000
3000
و سپس جراح اشاره کرد ،البته خیلی با عصبانیت،
02:51
he said, "Why is it? At the end of the Civil War,
52
156000
4000
گفتش،" چرا بعد از اتمام جنگ داخلی وضعیت باید اینطوری باشه
02:55
they were shooting each other with muskets. If somebody lost an arm,
53
160000
2000
اونها به سمت همدیگه با تفنگ فیتیله ای شلیک می کردن، اگر کسی دستش رو از دست میداد
02:57
we gave them a wooden stick with a hook on it.
54
162000
5000
ما یک دست چوبی که یک قلاب تهش داره بهش می دادیم
03:02
Now we've got F18s and F22s,
55
167000
3000
الان ما اف-18 و اف-22 داریم
03:05
and if somebody loses an arm,
56
170000
2000
و اگر یک نفر دستش رو از دست بده
03:07
we give them a plastic stick with a hook on it."
57
172000
3000
یک دست پلاستیکی با قلابش بهش میدیم."
03:10
And they basically said, "This is unacceptable,"
58
175000
4000
و اونها اساسا می گفتن که این مساله قابل پذیرش نیست.
03:14
and then the punchline: "So, Dean,
59
179000
2000
و اما قسمت جالب، " خوب دین،
03:16
we're here because you make medical stuff.
60
181000
2000
ما اینجا هستیم بخاطر اینکه تو وسایل پزشکی می سازی
03:18
You're going to give us an arm."
61
183000
3000
و تو قراره یک دست برای ما بسازی."
03:21
And I was waiting for the 500 pages of bureaucracy,
62
186000
3000
من منتظر 500 صفحه تشریفات اداری
03:24
paperwork and DODs.
63
189000
3000
و کاغذ بازی های خاص ارگان های دفاعی بودم.
03:27
No, the guy says,
64
192000
3000
اونها گفتند، نه!
03:30
"We're going to bring a guy into this conference room,
65
195000
4000
"ما می خواهیم یک نفر رو به این اتاق بیاریم
03:34
and wearing the arm you're going to give us,
66
199000
3000
و دستی رو که تو به ما میدی تنش کنیم
03:37
he or she is going to pick up a raisin or a grape
67
202000
2000
اون باید بتونه یک کشمش یا انگور رو باهاش
03:39
off this table.
68
204000
2000
از روی این میز برداره
03:41
If it's the grape, they won't break it."
69
206000
3000
اگر انگور باشه نباید له بشه."
03:44
Great he needs efferent, afferent, haptic response sensors.
70
209000
3000
این کار نیاز داره به سنسورهای آوران، وابران، لمسی . . .
03:47
"If it's the raisin, they won't drop it."
71
212000
3000
"اگر کشمش باشه نباید از دستش بیوفته."
03:50
So he wants fine motor control: flex at the wrist,
72
215000
5000
بنابر این در قسمت مچ احتیاج به کنترل موتور دقیق و انعطاف پذیر داره،
03:55
flex at the elbow, abduct and flex at the shoulder.
73
220000
4000
انعطاف پذیری در آرنج، قابلیت جدا شدن از بدن و انعطاف پذیری در قسمت شانه.
03:59
Either way they were going to eat it.
74
224000
2000
در هر صورت باید بتونه اونو بخوره.
04:01
"Oh, by the way Dean. It's going to fit on a 50th percentile female frame --
75
226000
4000
"اوه، راستی دین، باید متناسب با قالب زنانه 50 درصد باشه،
04:05
namely 32 inches from the long finger --
76
230000
3000
یعنی 32 اینچ فاصله از انگشت اشاره.
04:08
and weigh less than nine pounds."
77
233000
3000
وزنش هم باید کمتر از 9 پوند باشه.
04:11
50th percentile female frame.
78
236000
3000
متناسب با قالب زنانه 50 درصد
04:14
"And it's going to be completely self contained including all its power."
79
239000
4000
و همه چیز رو باید روی خودش داشته باشه، که این شامل منبع انرژی هم میشه."
04:18
So, they finished that. And I, as you can tell,
80
243000
2000
اونها صحبت هاشون تموم شد و من هم همونطور که هرکسه دیگه هم که باشه میگه،
04:20
am a bashful guy.
81
245000
2000
من البته یکم خجالتی ام.
04:22
I told them they're nuts.
82
247000
2000
بهشون گفتم که دیوونه شدن
04:24
(Laughter)
83
249000
2000
(خنده)
04:26
They've been watching too much "Terminator."
84
251000
2000
یا اینکه خیلی ترمیناتور نگاه کردن.
04:28
(Laughter)
85
253000
2000
(خنده)
04:30
Then, the surgeon says to me,
86
255000
3000
بعد جراح به من گفت،
04:33
"Dean, you need to know
87
258000
3000
" دین، تو باید اینو در نظر داشته باشی که
04:36
more than two dozen of these kids have come back
88
261000
3000
بیشتر از دو جین از این بچه ها برگشتن
04:39
bilateral."
89
264000
2000
در حالی که دوتا دستشون رو از دست دادن."
04:41
Now, I cannot imagine --
90
266000
2000
تصورش هم برای من ناممکنه
04:43
I'm sorry, you may have a better
91
268000
4000
ببخشید شاید شما تصورتون
04:47
imagination than I do --
92
272000
2000
از من بهتر باشه.
04:49
I can't imagine losing my arm,
93
274000
3000
من نمی تونم تصور کنم که یک دستم رو از دست بدم
04:52
and typically at 22 years old.
94
277000
3000
اونهم در سن 22 سالگی
04:55
But compared to that, losing two?
95
280000
3000
چه برسه به اینکه دوتاشو از دست داده باشم
04:58
Seems like that would be an inconvenience.
96
283000
4000
رنج بزرگی بنظر میرسه.
05:02
Anyway, I went home that night. I thought about it.
97
287000
3000
در هر حال، من اونشب به خونه رفتم و راجع بهش فکر کردم
05:05
I literally could not sleep
98
290000
2000
حقیقتا نتونستم بخوابم
05:07
thinking about, "I wonder how you'd roll over
99
292000
2000
به این فکر می کردم که بدون داشتن شونه
05:09
with no shoulders."
100
294000
4000
چطور میشه غلط زد.
05:13
So, I decided we've got to do this.
101
298000
3000
برای همین تصمیم گرفتم که این کار رو انجام بدم.
05:16
And trust me, I've got a day job, I've got a lot of day jobs.
102
301000
2000
باور کنید که من هم کار دارم، کار های زیادی هم دارم
05:18
Most of my day job keeps me busy
103
303000
3000
و بیشتر وقت منو به خودشون اختصاص میدن
05:21
funding my fantasies like FIRST and water and power ....
104
306000
2000
سرمایه گذاری روی زمینه هایی مثل بنیاد فِرست، مساله آب و انرژی، . . .
05:23
And I've got a lot of day jobs.
105
308000
3000
و کلی از این کارها دارم
05:26
But I figured I gotta do this.
106
311000
4000
اما با خودم گفتم،" من باید این کار رو انجام بدم."
05:30
Did a little investigation,
107
315000
2000
کمی بررسی کردم
05:32
went down to Washington, told them
108
317000
3000
به واشنگتن رفتم و به اونها گفتم
05:35
I still think they're nuts but we're going to do it.
109
320000
5000
من هنوز هم فکر می کنم اونا دیوونن، اما در هر حال می خوام انجامش بدم.
05:40
And I told them I'd build them an arm.
110
325000
2000
و بهشون گفتم که براشون یک دست خواهم ساخت.
05:42
I told them it would probably take five years to get through the FDA,
111
327000
3000
و گفتم که احتمالا 5 سال طول میکشه تا بتونیم مجوز اف دی ای رو بگیریم
05:45
and probably 10 years to be reasonably functional.
112
330000
3000
و احتمالا حدود 10 سال تا اینکه واقعا کاربردی بشه.
05:48
Look what it takes to make things like iPods.
113
333000
4000
در نظر بگیرید ساختن یک چیزی مثل آی پاد چقدر زمان میبره.
05:52
"Great," he said, "You got two years."
114
337000
3000
اون گفت، عالیه، "شما دو سال وقت دارین!"
05:55
(Laughter)
115
340000
1000
(خنده)
05:56
I said, "I'll tell you what. I'll build you an arm
116
341000
2000
من گفتم،" بزارید یک چیزی رو بگم، من یک دست می سازم
05:58
that's under nine pounds
117
343000
2000
که وزنش کمتر از 9 پونده
06:00
that has all that capability in one year.
118
345000
2000
و همه قابلیت ها رو داره، در کمتر از یک سال.
06:02
It will take the other nine to make it functional and useful."
119
347000
4000
بقیه نه ساله دیگه برای اینه که کاربردی و قابل استفاده بشه."
06:06
We sort of agreed to disagree.
120
351000
2000
به نحوی این اختلافات رو پذیرفتیم.
06:08
I went back and I started putting a team together,
121
353000
2000
من برگشتم و شروع کردم به جمع کردن تیم
06:10
the best guys I could find with a passion to do this.
122
355000
3000
بهترین افرادی رو که می تونستم جمع کنم، افرادی که در ضمن انگیزه قوی ای برای این کار داشته باشند.
06:13
At the end of exactly one year
123
358000
3000
بعد از گذشت دقیقا یک سال
06:16
we had a device with 14 degrees of freedom,
124
361000
2000
ما وسیله ای داشتیم با 14 درجه آزادی،
06:18
all the sensors, all the microprocessors,
125
363000
3000
همه سنسورها، تمام میکرو پروسسورها،
06:21
all the stuff inside.
126
366000
2000
همه چیز در داخلش.
06:23
I could show you it with a cosmesis on it
127
368000
2000
می تونستم اون رو با ظاهری آراسته به شما نشون بدم
06:25
that's so real it's eerie, but then you wouldn't see
128
370000
2000
اونطوری واقعا اسرار آمیز بنظر میرسید، اما شما
06:27
all this cool stuff.
129
372000
3000
نمی تونستید همه این چیز های جالب رو ببینید.
06:30
I then thought it would be years
130
375000
2000
من با خودم فکر کردم که سال ها طول میکشه
06:32
before we'd be able to make it really, really useful.
131
377000
5000
تا ما اون را واقعا قابل استفاده کنیم
06:37
It turned out, as I think you could see
132
382000
2000
ولی همونطور شد که شما می بینید،
06:39
in Aimee's capabilities and attitudes,
133
384000
4000
در بحث رابطه توانمندی با نگرش،
06:43
people with a desire to do something
134
388000
3000
افرادی که واقعا چیزی رو می خوان
06:46
are quite remarkable and nature is quite adaptable.
135
391000
4000
کاملا بی نظیر عمل می کنن و طبیعت هم بخوبی خودش رو تطبیق میده.
06:50
Anyway, with less than 10 hours of use,
136
395000
4000
در هر حال، با کمتر از ده ساعت استفاده،
06:54
two guys -- one that's bilateral.
137
399000
4000
دو نفر که یکیشون هردوتا دستش رو از دست داده،
06:58
He's literally, he's got no shoulder on one side,
138
403000
3000
در یک طرف بکلی شونه نداره،
07:01
and he's high trans-humeral on the other.
139
406000
2000
و یک نیم شونه در طرف دیگه.
07:03
And that's Chuck and Randy together,
140
408000
5000
و این تصویر، چاک و رندی رو با هم نشون میده،
07:08
after 10 hours -- were playing in our office.
141
413000
3000
بعد از گذشت 10 ساعت که در دفتر ما مشغول بازی با این دست ها بودن.
07:11
And we took some pretty cruddy home movies.
142
416000
4000
و ما چندتا فیلم خونگی گرفتیم
07:15
At the end of the one I'm going to show, it's only about a minute
143
420000
2000
که در انتهای یکیشون که می خوام بهتون نشون بدم، و فقط یک دقیقه
07:17
and a couple of seconds long,
144
422000
5000
و چند ثانیه بیشتر نیست،
07:22
Chuck does something that to this day I'm jealous of,
145
427000
3000
چاک کاری رو انجام میده که تا امروز من بهش حسودیم میشه.
07:25
I can't do it.
146
430000
2000
من نمی تونم انجام بدم.
07:27
He picks up a spoon, picks it up,
147
432000
2000
اون یک قاشق رو بر می داره،
07:29
scoops out some Shredded Wheat and milk,
148
434000
4000
مقداری شیر و گندم رنده شده باهاش بر می داره،
07:33
holds the spoon level
149
438000
2000
سطح قاشق رو حفظ میکنه،
07:35
as he translates it, moving all these joints simultaneously,
150
440000
3000
در حالیکه این کار رو میکنه،
07:38
to his mouth, and he doesn't drop any milk.
151
443000
3000
تمام مفاصل رو به سمت دهانش هدایت میکنه و ذره ای شیر از قاشق بیرون نمی ریزه.
07:41
(Laughter)
152
446000
1000
(خنده)
07:42
I cannot do that.
153
447000
2000
من نمی تونم این کار رو بکنم.
07:44
(Laughter)
154
449000
2000
(خنده)
07:46
His wife was standing behind me.
155
451000
2000
همسرش پشت من ایستاده بود.
07:48
She's standing behind me at the time
156
453000
2000
در اون لحظه پشت من بود
07:50
and she says, "Dean,
157
455000
3000
و گفت، "دین،
07:53
Chuck hasn't fed himself in 19 years.
158
458000
4000
چاک 19 ساله که نتونسته خودش غذاشو بخوره.
07:57
So, you've got a choice:
159
462000
2000
با این حساب تو باید انتخاب کنی:
07:59
We keep the arm, or you keep Chuck."
160
464000
2000
یا ما این دست رو پیش خودمون نگه میداریم، یا تو باید چاک رو نگه داری!"
08:01
(Laughter) (Applause)
161
466000
3000
(خنده)
08:04
So, can we see that?
162
469000
4000
خوب، می تونیم ببینیمش؟
08:14
This is Chuck showing simultaneous control
163
479000
2000
این چاکه که داره کنترل همزمانِ
08:16
of all the joints.
164
481000
2000
همه مفصل ها رو باهم نشون میده.
08:18
He's punching our controls guy. The guy behind him
165
483000
2000
اون داره به مسئول کنترل ما مشت می زنه. کسی که پشت سر اونه
08:20
is our engineer/surgeon,
166
485000
2000
مهندسِ مونه
08:22
which is a convenient guy to have around.
167
487000
4000
که فرد مناسبیه برای اینکه اون دور و بر حضور داشته باشه.
08:26
There's Randy, these guys are passing a rubber
168
491000
3000
این رندیه، اونا دارن یک توپ پلاستیکی رو
08:29
little puck between them.
169
494000
3000
بینشون رد و بدل می کنن.
08:32
And just as in the spirit of FIRST,
170
497000
3000
و درست مثل جو بنیاد فِرست،
08:35
gracious professionalism, they are quite proud of this,
171
500000
2000
حرفه ای بودن توام با بخشندگی، و اونها کاملا بهش افتخار میکنن،
08:37
so they decide to share a drink.
172
502000
3000
بنابراین می خوان یک نوشیدنی رو بهم بدن.
08:40
This is a non-trivial thing to do, by the way.
173
505000
3000
و این چیز کمی نیست.
08:43
Imagine doing that with a wooden stick and a hook on the end of it,
174
508000
3000
تصور کنید که بخواین همین کار رو با یک دست چوبی که قلابی تهش داره انجام بدین،
08:46
doing either of those.
175
511000
2000
هرکدوم از این کار ها رو که بخواین انجام بدین.
08:48
Now Chuck is doing something quite extraordinary,
176
513000
3000
الان چاک داره یک کاره کاملا خارق العاده انجام میده،
08:51
at least for my limited physical skill.
177
516000
5000
حداقل در مقایسه با توانایی های فیزیکی محدود من.
08:56
And now he's going to do what DARPA asked me for.
178
521000
3000
و الان می خواد اون کاری رو که دارپا از من خواسته بود انجام بده.
08:59
He's going to pick up a grape -- he didn't drop it,
179
524000
2000
می خواد یک دونه انگور برداره، ننداختش
09:01
he didn't break it --
180
526000
3000
لهش نکرد
09:04
and he's going to eat it.
181
529000
3000
و حالا می خواد بخورتش.
09:07
So, that's where we were
182
532000
2000
به این ترتیب این جایی بود که ما
09:09
at the end of about 15 months.
183
534000
2000
بعد از حدود 15 ماه بهش رسیدیم.
09:11
(Applause)
184
536000
12000
(تشویق)
09:23
But, as I've learned from Richard,
185
548000
3000
اما همونطور که من از ریچارد یاد گرفتم
09:26
the technology, the processors, the sensors, the motors,
186
551000
5000
تکنولوژی، پردازنده ها، سنسورها، موتورها،
09:31
is not the story.
187
556000
4000
اصل ماجرا نیست.
09:35
I hadn't dealt with this kind of problem
188
560000
3000
من با این نوع مسائل آشنا نبودم
09:38
or frankly, this whole segment
189
563000
3000
یا درست تر بگم، با کل این بخش
09:41
of the medical world.
190
566000
2000
از دنیای پزشکی.
09:43
I'll give you some astounding things that have happened
191
568000
3000
می خوام یک سری چیزهایی رو که اتفاق افتادن براتون تعریف کنم
09:46
as we started this.
192
571000
3000
از موقعی که ما این پروژه رو شروع کردیم
09:49
After we were pretty much convinced we had a good design,
193
574000
4000
بعد از اینکه ما تقریبا به این باور رسیده بودیم که طراحی خوبی انجام دادیم،
09:53
and we'd have to make all the standard engineering trade-offs you always make --
194
578000
3000
و در حالیکه مجبور به انجام همه مصالحه های استاندارد مهندسی بودیم،
09:56
you can always get three out of four of anything you want;
195
581000
3000
شما همواره می تونید 3 تا رو از چهارتا چیزی که می خواین انتخاب کنین.
09:59
the weight, the size, the cost, the functionality --
196
584000
3000
وزن، اندازه، هزینه، کارکرد
10:02
I put a bunch of guys in my plane
197
587000
2000
من یک عده رو جمع کردم،
10:04
and I said, "We're flying down to Walter Reed, and we're going talk to these kids,
198
589000
3000
و بهشون گفتم که ما می خوایم به والتر رید بریم و با این بچه ها صحبت کنیم
10:07
because frankly it doesn't matter whether we like this arm.
199
592000
2000
بخاطر اینکه، صادقانه بگم ، این مهم نیست که ما این دست رو دوست داشته باشیم
10:09
It doesn't matter whether the
200
594000
2000
حتی مهم نیست که
10:11
Department of Defense likes this arm."
201
596000
2000
وزارت دفاع اون رو بپسنده
10:13
When I told them that they weren't entirely enthusiastic,
202
598000
3000
بهشون گفتم که البته اون ها علاقه ای به این کار ندارن
10:16
but I told them, "It really doesn't matter what their opinion is.
203
601000
3000
اما بهشون گفتم، نظر اونا واقعا مهم نیست
10:19
There is only one opinion that matters,
204
604000
2000
تنها یک نظره که اهمیت داره،
10:21
the kids that are either going to use it or not."
205
606000
4000
اینکه اون بچه ها تمایل داشته باشن ازش استفاده کنن یا نه.
10:25
I told a bunch of my engineers, "Look we're going to walk into Walter Reed,
206
610000
3000
من به گروه مهندسانم گفتم،" ببینید ما می خوایم به والتر رید بریم
10:28
and you're going to see people, lots of them,
207
613000
4000
و شما قراره افرادی رو ببینید که تعداد زیادی از اونها
10:32
missing major body parts.
208
617000
2000
بخش های عمده بدنشون رو از دست دادن.
10:34
They're probably going to be angry, depressed, frustrated.
209
619000
5000
اونها احتمالا عصبانی، افسرده، و خسته هستن
10:39
We're probably going to have to give them support, encouragement.
210
624000
3000
و ما باید بهشون دلگرمی و انگیزه بدیم
10:42
But we've got to extract from them
211
627000
3000
اما همینطور هم می خوایم ازشون
10:45
enough information to make sure we're doing the right thing."
212
630000
5000
اطلاعات کافی بگیریم تا مطمئن بشیم که داریم کارِ درست رو انجام میدیم."
10:50
We walked into Walter Reed and I could not have been more wrong.
213
635000
5000
ما به والتر رید رفتیم و من نمی تونستم بیشتر از این در اشتباه باشم.
10:55
We did see a bunch of people,
214
640000
2000
ما گروهی از افراد رو دیدیم،
10:57
a lot of them missing a lot of body parts,
215
642000
4000
تعداد زیادیشون بخش های زیادی از بدنشون رو از دست داده بودن
11:01
and parts they had left were burned;
216
646000
2000
و قسمت های باقی مونده هم سوخته بودن،
11:03
half a face gone, an ear burned off.
217
648000
4000
صورتشون نصفش رفته بود و یکی از گوش ها هم سوخته بود.
11:10
They were sitting at a table. They were brought together for us.
218
655000
2000
اونها پشت میز نشسته بودن، اونها رو بخاطر ما اونجا جمع کرده بودن.
11:12
And we started asking them all questions.
219
657000
2000
و ما شروع به پرسیدن سوال هایمان کردیم.
11:14
"Look," I'd say to them, "We're not quite as good as nature yet.
220
659000
3000
من بهشون گفتم ببینید، ما هنوز به اندازه طبیعت خوب نیستیم
11:17
I could give you fine motor control,
221
662000
3000
من می تونم بهتون کنترل موتور خوبی بدم،
11:20
or I could let you curl 40 pounds;
222
665000
2000
یا این امکان رو که بتونید یک وزنه 40 پوندی را جابجا کنین،
11:22
I probably can't do both.
223
667000
2000
احتملا نمی تونم از پس هردوش بر بیام.
11:24
I can give you fast control
224
669000
2000
می تونم بهتون کنترل سریع بدم
11:26
with low reduction ratios in these gears,
225
671000
2000
با ضریب کاهش کم چرخ دنده،
11:28
or I can give you power;
226
673000
2000
یا می تونم بهتون قدرت بدم،
11:30
I can't give you both.
227
675000
2000
نمی تونم هر جفتش رو بدم.
11:32
And we were trying to get them to all help us
228
677000
3000
و ما داشتیم تلاش می کردیم تا بتونیم از نظر همشون استفاده کنیم
11:35
know what to give them.
229
680000
3000
تا بفهمیم که چی باید به اونها بدیم.
11:38
Not only were they enthusiastic, they kept thinking
230
683000
2000
اونها نتها با انگیزه بودن، بلکه اهل تفکر هم بودن
11:40
they're there to help us.
231
685000
2000
اونها اونجان که به ما کمک کنن.
11:42
"Well, would it help if I ..."
232
687000
2000
"خوب- آیا این کمکی میکنه اگر - "
11:44
"Guys, and woman,
233
689000
3000
بچه ها،
11:47
you've given enough.
234
692000
2000
شما به اندازه کافی به ما کمک کردین.
11:49
We're here to help you. We need data. We need to know
235
694000
2000
حالا این ماییم که می خوایم به شما کمک کنیم. ما فقط احتیاج به داده داریم. ما می خوایم بدونیم
11:51
what you need."
236
696000
3000
که شما به چی نیاز دارید.
11:54
After a half an hour, maybe, there was one guy at the far end of the table
237
699000
3000
بعد از نیم ساعت،یا این حدودا، یک نفر بود که در گوشه انتهایی میز نشسته بود
11:57
who wasn't saying much.
238
702000
2000
و زیاد هم حرف نمی زد
11:59
You could see he was missing an arm.
239
704000
2000
معلوم بود که یک دستش رو از دست داده
12:01
He was leaning on his other arm.
240
706000
3000
و به دست دیگش تکیه داده بود.
12:04
I called down to the end, "Hey, you haven't said much.
241
709000
2000
من بلند به اون ته اشاره کردم، " هی، شما چیزی نگفتین،
12:06
If we needed this or this, what would you want?"
242
711000
3000
اگر ما این یا این رو بسازیم شما کدومش رو ترجیح میدی؟"
12:09
And he said, "You know,
243
714000
2000
و اون گفت،"می دونید. . .
12:13
I'm the lucky guy at this table.
244
718000
2000
من اینجا تو این جمع فرد خوش شانسی هستم
12:15
I lost my right arm,
245
720000
2000
دست راستم را از دست دادم،
12:17
but I'm a lefty."
246
722000
2000
ولی خوب، چپ دستم."
12:19
(Laughter)
247
724000
1000
(خنده)
12:20
So, he wouldn't say much.
248
725000
2000
به همین خاطر چیز زیادی نمی گفت.
12:22
He had a great spirit, like all the rest of them had great spirits.
249
727000
4000
روح بزرگی داشت. همونطور که همه اونا روح بزرگی دارن.
12:26
And he made a few comments.
250
731000
2000
و فقط تعدای از نظراتش رو گفت.
12:28
And then the meeting ended. We said goodbye to all these guys.
251
733000
3000
و جلسه خاتمه پیدا کرد و ما از همشون خداحافظی کردیم
12:31
And that guy pushed himself back from the table ...
252
736000
3000
و اون فرد خودش رو از میز به عقب کشید،
12:34
he has no legs.
253
739000
2000
پا هم نداشت.
12:40
So, we left.
254
745000
3000
ما اونجا رو ترک کردیم
12:43
And I was thinking,
255
748000
3000
و من تو این فکر بودم که
12:46
"We didn't give them support and encouragement;
256
751000
3000
ما به اونها دلگرمی و انگیزه ندادیم،
12:49
they gave it to us.
257
754000
3000
اونها اینا رو به ما دادن
12:52
They're not finished giving yet."
258
757000
3000
و هنوز هم دست از این کارشون نکشیدن.
12:55
It was astounding.
259
760000
3000
این حیرت آور بود.
12:58
So, we went back.
260
763000
2000
ما بر گشتیم.
13:00
And I started working harder, faster.
261
765000
3000
و من محکمتر و سریعتر از قبل به کار ادامه دادم.
13:06
Then we went out to Brooke Army Medical Center.
262
771000
4000
بعد از اون ما به مرکز پزشکی ارتش بروک رفتیم
13:10
And we saw lots of these kids, lots of them.
263
775000
4000
و تعداد زیادی از اون بچه ها رو اونجا دیدیم
13:14
And it was astounding
264
779000
2000
و واقعا شگفت اور بود
13:16
how positive they are.
265
781000
4000
که چقدر این بچه ها مثبتن.
13:20
So, we went back,
266
785000
3000
دوباره برگشتیم
13:23
and we've been working harder yet.
267
788000
2000
و این بار هم محکمتر و قویتر از گذشته کارمون رو ادامه دادیم.
13:25
We're in clinical trials,
268
790000
2000
هم اکنون در حال طی کردن آزمایش های بالینی هستیم
13:27
we've got five of them on people.
269
792000
2000
و روی 5 نفر هم نصبشون کردیم
13:29
We're screaming along.
270
794000
2000
خیلی هم سر و صدا راه انداختیم.
13:31
And I get a call and we go back
271
796000
3000
من تماسی دریافت کردم و ما برگشتیم
13:34
to Washington.
272
799000
3000
به واشنگتن
13:37
We go back to Walter Reed,
273
802000
2000
به والتر رید رفتیم.
13:39
and a kid, literally,
274
804000
3000
یکی
13:42
20 some-odd days before that
275
807000
3000
حدود 20 روز قبل از اون تاریخ
13:45
was blown up.
276
810000
4000
در یک انفجار شدیدا مجروح شده بود
13:49
And they shipped him to Germany
277
814000
2000
و به آلمان منتقلش کرده بودن
13:51
and 24 hours later they shipped him from Germany
278
816000
3000
و بعد 24 ساعت هم از آلمان به
13:54
to Walter Reed.
279
819000
4000
والتر رید فرستاده شده بود.
13:58
And he was there,
280
823000
2000
اون اونجا بود
14:00
and they said we needed to come.
281
825000
2000
و گفتن که می خوان که ما به اونجا بریم
14:02
And I went down
282
827000
2000
و من هم رفتم
14:04
and they rolled him into a room.
283
829000
4000
و اونو به یک اتاق آوردن.
14:08
He's got no legs.
284
833000
2000
پا هاش رو از دست داده بود
14:10
He's got no arms.
285
835000
2000
دست هم نداشت
14:12
He's got a small residual limb on one side.
286
837000
3000
و تنها قسمتی از بازو در یک طرف بدنش داشت
14:15
Half of his face is gone,
287
840000
3000
نصف صورتش رفته بود
14:18
but they said his vision is coming back.
288
843000
3000
اما گفتن که بیناییش برمیگرده
14:21
He had one good eye.
289
846000
3000
یک چشم سالم داشت
14:24
His name is Brandon Marrocco.
290
849000
3000
اسمش هست، براندن موراکو.
14:27
And he said,
291
852000
3000
گفت:
14:30
"I need your arms,
292
855000
2000
"من دست های شما رو می خوام
14:32
but I need two of them."
293
857000
3000
البته دوتاشونو می خوام."
14:35
"You'll get them."
294
860000
2000
حتما.
14:37
This kid was from Staten Island.
295
862000
3000
این فرد اهل استیتن آیلند بود.
14:40
And he said, "I had a truck,
296
865000
2000
گفت که،" من یک کامیون داشتم،
14:42
before I went over there,
297
867000
2000
قبل از اینکه به اونجا برم
14:44
and it had a stick.
298
869000
3000
که یک فرمون داشت.
14:47
You think I'll be able to drive it?"
299
872000
2000
فکر می کنی که بتونم دوباره باهاش کار کنم؟"
14:49
"Sure."
300
874000
2000
حتما.
14:51
And I turned around and went, "How are we going to do this?"
301
876000
2000
و من برگشتم و رفتم." ما چطوری می خوایم این کار رو بکنیم؟"
14:53
(Laughter)
302
878000
1000
(خنده)
14:54
Anyway, he was just like all the rest of them.
303
879000
4000
در هر حال، اون هم مثل یکی از بقیه اونها بود
14:58
He doesn't really want a lot.
304
883000
2000
چیز زیادی نمی خواد
15:00
He wants to help. He told me that
305
885000
2000
می خواد کمک کنه. بهم گفت که
15:02
he wanted to go back
306
887000
2000
می خواسته برگرده
15:04
to help his buddies.
307
889000
3000
و به دوستاش کمک کنه.
15:09
So, I was on my way out here.
308
894000
3000
من در راه برگشت بودم.
15:12
I was asked to stop at Texas.
309
897000
4000
ازم خواسته شد که به تگزاس برم.
15:16
There were 3,500 people,
310
901000
2000
3500 نفر اونجا بودن،
15:18
the Veteran's Administration,
311
903000
2000
سازمان نیروهای ازکار افتاده نظامی،
15:20
U.S. ... just 3,500 at this huge event
312
905000
3000
تنها 3500 نفر در این رویداد بزرگ جمع شده بودن
15:23
to help the families
313
908000
3000
تا به خانواده های همه این افراد
15:26
of all the kids --
314
911000
4000
کمک کنن
15:30
some that have died, some that are
315
915000
2000
چه اونهایی که فوت کردن، چه اونهایی که
15:32
like Brandon --
316
917000
2000
مثل براندن بودن
15:34
and they wanted me to speak.
317
919000
2000
و از من خواستن که سخنرانی کنم.
15:36
I said, "What am I going to say?
318
921000
2000
من گفتم، " چی قراره بگم؟
15:38
This is not a happy thing. Look, if this happens to you,
319
923000
2000
این واقعه خوشایندی نیست. ببینید، اگر این اتفاق برای شما بیافته
15:40
I can give you ... This stuff is
320
925000
2000
من می تونم این وسیله ها رو به شما بدم --اما
15:42
still not as good at the original equipment."
321
927000
3000
هنوز خیلی خوب نیستن."
15:47
"You need to come."
322
932000
2000
" نه شما باید بیاین."
15:49
So, I went.
323
934000
2000
و من بالاخره رفتم
15:51
And, as I think you get the point,
324
936000
3000
و همونطور که احتمالا متوجه قضیه شدین،
15:54
there were a lot people there recovering.
325
939000
3000
اونجا افراد زیادی حضور داشتن که در حال بهبودی بودن
15:57
Some further along than others.
326
942000
3000
بعضی بهتر از بعضی دیگه بودن
16:00
But universally, these people that had been through this
327
945000
3000
اما اساسا همه کسانی که اونجا بودن
16:03
had astounding attitudes,
328
948000
3000
ویژگ های فوق العاده ای داشتند
16:06
and just the fact that people care
329
951000
5000
و فقط همین که مردم اهمیت بدن
16:11
makes a huge difference to them.
330
956000
3000
براشون خیلی مهمه.
16:14
I'll shut up, except one message
331
959000
4000
من بحثم رو فقط با یک پیام. . .
16:21
or concern I have.
332
966000
2000
یا نگرانی ای که دارم تموم می کنم
16:23
I don't think anybody does it intentionally,
333
968000
4000
البته فکر نمی کنم کسی آگاهانه این کار رو بکنه،
16:27
but there were people there literally talking about,
334
972000
2000
اما اونجا افرادی بودن که در این باره صحبت می کردن،
16:29
"Well, how much will they get?"
335
974000
3000
خوب، چقدر به اونها میدن؟
16:34
You know, this country is involved as we've all heard,
336
979000
2000
همونطور که هممون می دونیم کشور ما درگیرِ
16:36
in this great healthcare debate.
337
981000
4000
این مناقشه بزرگ مراقبت و درمان هست
16:40
"Who is entitled to what?
338
985000
3000
هر کسی چه حقی داره؟
16:43
Who is entitled to how much?
339
988000
2000
حق هر کسی چقدره؟
16:45
Who is going to pay for it?"
340
990000
4000
و باید از جیب چه کسانی خرج بشه؟
16:49
Those are tough questions.
341
994000
2000
اینها سوالهای سختی هستن.
16:51
I don't have an answer to that. Not everybody
342
996000
2000
من پاسخی براشون ندارم.
16:53
can be entitled to everything simply because you were born here.
343
998000
3000
همه نمی تونن مسئول همه چیز باشن، صرفا به این خاطر که اینجا بدنیا اومدن.
16:56
It's not possible. It would be nice
344
1001000
2000
این ممکن نیست. اگرچه کار قشنگیه
16:58
but let's be realistic.
345
1003000
2000
اما بیاییم واقع نگر باشیم.
17:00
They were tough questions. There's polarized groups down there.
346
1005000
2000
سوال های دشواری هستن و عقاید کاملا متضادی در جامعه وجود داره.
17:02
I don't know the answers.
347
1007000
3000
من جوابشونو نمی دونم.
17:05
There are other questions that are tough.
348
1010000
2000
البته سوال های دشوار دیگه ای هم هستن
17:07
"Should we be there?
349
1012000
2000
آیا ما باید اونجا باشیم؟
17:09
How do we get out?
350
1014000
2000
چگونه خارج بشیم؟
17:11
What do we need to do?" There's very polarized
351
1016000
2000
چیکار باید بکنیم؟ برای اون سوال هم
17:13
answers to that question too,
352
1018000
1000
پاسخ های خیلی متضادی وجود داره
17:14
and I don't have any answers to that.
353
1019000
4000
و من هیچ پاسخی ندارم.
17:18
Those are political questions, economic questions,
354
1023000
2000
همچنین سوال های دیگه سیاسی، اقتصادی،
17:20
strategic questions.
355
1025000
4000
و استراتژیک هم مطرح هستن.
17:24
I don't have the answer. But let me give you a simple
356
1029000
3000
من پاسخی ندارم. اما بزارید یک
17:27
concern or maybe statement, then.
357
1032000
3000
دل مشغولی یا بیانیه رو به شما بگم.
17:32
It is an easy answer.
358
1037000
3000
پاسخش ساده است.
17:35
I know what these kids deserve
359
1040000
3000
من می دونم که این بچه ها مستحق چه چیزی هستن
17:38
on the healthcare side.
360
1043000
3000
البته در زمینه مراقبت و درمان.
17:41
I was talking to one of them,
361
1046000
3000
من با یکی از اونها صحبت کردم،
17:44
and he was really liking this arm --
362
1049000
2000
که واقعا این دست رو دوست داشت
17:46
it's way, way, way better than a plastic
363
1051000
3000
این بارها و بارها بهتر از یک دست پلاستیکی
17:49
stick with a hook on it --
364
1054000
3000
که تهش یک قلاب داره هستش
17:52
but there's nobody in this room that would rather have that
365
1057000
2000
اما هیچ کسی در این اتاق نیست که اون رو ترجیح بده
17:54
than the one you got.
366
1059000
4000
به دستی که شما دارین.
17:58
But I was saying to him, "You know,
367
1063000
2000
اما بهش گفتم،"می دونی،
18:00
the first airplane
368
1065000
2000
اولین هواپیما
18:02
went 100 feet in 1903.
369
1067000
3000
در 1903 تنها تونست تا ارتفاع 100 پایی پرواز کنه
18:05
Wilbur and Orville.
370
1070000
3000
ویلبر و اورویل
18:08
But you know what? It wouldn't have made an old pigeon jealous.
371
1073000
3000
و این حتی از یک کبوتر پیر هم بهترنبود.
18:11
But now we got Eagles out there,
372
1076000
3000
اما حالا ما عقاب به آسمون می فرستیم،
18:14
F15s, even that Bald Eagle.
373
1079000
5000
همین اف-15 هایی که لطف چندانی هم ندارن.
18:19
I've never seen a bird flying around at Mach 2.
374
1084000
4000
من تا حالا هیچ پرنده ای رو ندیدم که بتونه با دو برابر سرعت صوت پرواز کنه.
18:23
I think eventually we'll make these things extraordinary."
375
1088000
5000
فکر می کنم اینها در انتهای کار چیز های فوق العاده ای بشن."
18:28
And I said to that kid,
376
1093000
2000
و بهش گفتم،
18:30
"I'll stop when your buddies
377
1095000
3000
"من وقتی دست از کار می کشم که اعضاء بدن،
18:33
are envious of your Luke arm
378
1098000
4000
نسبت به اعضاء ساخته شده،
18:37
because of what it can do, and how it does it.
379
1102000
3000
بخاطر کارهایی که میتونن انجام بدن و کیفیت عالی انجامشون غبطه بخورن.
18:40
And we'll keep working. And I'm not going to stop working
380
1105000
3000
من به کارم ادامه خواهم داد و دست از کار نمی کشم
18:43
until we do that."
381
1108000
3000
تا زمانی که به اون نقطه برسیم."
18:46
And I think this country
382
1111000
3000
من فکر می کنم
18:49
ought to continue its great debate,
383
1114000
2000
این منازعه کهنه و غر زدن ها، اینکه
18:51
whining and complaining, "I'm entitled." "You're a victim."
384
1116000
4000
"من محقم "، " تو قربانی هستی"و . . .
18:55
And whining and complaining about what our foreign policy ought to be.
385
1120000
3000
و شکایت و انتقاد نسبت به سیاست خارجی باید که ادامه داشته باشه.
18:58
But while we have the luxury of whining and complaining about
386
1123000
3000
اما در حالیکه ما از حق غر زدن و شکایت کردن درباره اینکه
19:01
who's paying for what and how much we get,
387
1126000
3000
برای چی باید پول بدیم، و چی به ما میرسه برخورداریم،
19:04
the people that are out there
388
1129000
2000
و اونهایی که اون بیرونن
19:06
giving us that great privilege of whining and complaining,
389
1131000
2000
این حق رو به ما میدن،
19:08
I know what they deserve:
390
1133000
2000
من می خوام بگم می دونم حق اونها بر گردن ما چیه،
19:10
everything humanly possible.
391
1135000
3000
این باور که " هر کاری به لحاظ انسانی امکان پذیره"
19:13
And we ought to give it to them.
392
1138000
2000
و ما باید اینو به اونها بدیم.
19:15
(Applause)
393
1140000
10000
(تشویق حضار)
ABOUT THE SPEAKER
Dean Kamen - InventorDean Kamen landed in the limelight with the Segway, but he has been innovating since high school, with more than 150 patents under his belt. Recent projects include portable energy and water purification for the developing world, and a prosthetic arm for maimed soldiers.
Why you should listen
Dean Kamen is an innovator, but not just of things. He hopes to revolutionize attitudes, quality of life, awareness. While an undergraduate, he developed the first portable infusion device, which delivers drug treatments that once required round-the-clock hospital care. And, through his DEKA Research and Development, which he cofounded in 1982, he developed a portable dialysis machine, a vascular stent, and the iBOT -- a motorized wheelchair that climbs stairs (Stephen Colbert took one for a spin).
Yes, he's a college dropout, but he's a huge believer in education, and in 1989 established the nonprofit FIRST (For Inspiration and Recognition of Science and Technology) to inspire teenagers to pursue careers in science. FIRST sponsors lively annual competitions, where students form teams to create the best robot.
His focus now is on off-grid electricity and water purification for developing countries; another recent project, previewed at TED2007, is a prosthetic arm for maimed soldiers (read an update here). He's also working on a power source for the wonderful Think car. And, with more funding in the works, we haven't seen the last of the Segway.
Dean Kamen | Speaker | TED.com