ABOUT THE SPEAKER
Bob Stein - Publisher
Bob Stein has long been in the vanguard: immersed in radical politics as a young man, he grew into one of the founding fathers of new media. He’s wondering what sorts of new rituals and traditions might emerge as society expands to include increasing numbers of people in their eighties and nineties.

Why you should listen

Until his early 30's, Bob Stein was a full-time radical activist. In 1981, he spent a year researching and writing a paper for Encyclopedia Britannica -- "EB and the Intellectual Tools of the Future" -- and he has been involved in electronic publishing ever since. In 1984 he founded The Criterion Collection, a critically acclaimed series of definitive films, which included the first supplementary sections and director commentaries and introduced the letterbox format. He also founded The Voyager Company, which in 1989 published one of the first commercial CD-ROMs, "The CD Companion to Beethoven's Ninth Symphony." In 1992 Voyager published the first electronic books, including Douglas Adams's Hitchhikers Guide to the Galaxy and Michael Crichton's Jurassic Park. In 2004 The MacArthur Foundation provided a generous grant with which Stein founded the Institute for the Future of the Book, a small think and do tank aimed at exploring and influencing the evolution of new forms of intellectual expression. In 2005, the Institute published the first "networked books," which an important milestone in the shift to social reading and writing as discourse moves from pages to screens. After waiting 25 years, since he saw the first public demo of VR, Stein is currently working on a platform to present music and art performance in a shared social space.

More profile about the speaker
Bob Stein | Speaker | TED.com
TED Residency

Bob Stein: A rite of passage for late life

باب استاین: مناسک گذار به سال‌های پیری

Filmed:
1,199,843 views

ما از مراسمی مانند جشن تولدها و مراسم فارغ‌التحصیلی برای نشان کردن مراحل ابتدایی زندگی استفاده می‌کنیم -- اما سال‌های بعدمان چطور؟ در این سخنرانی تفکر برانگیز درباره نگاه به جلو و به عقب، باب استاین با بالا رفتن سن رسمی جدید برای بخشیدن چیزها را پیشنهاد می‌دهد(و به اشتراک گذاشتن داستان‌های آنها،) تا بر زندگی شما بازتاب داشته باشد و دری را به آنچه پیش روست باز کند.
- Publisher
Bob Stein has long been in the vanguard: immersed in radical politics as a young man, he grew into one of the founding fathers of new media. He’s wondering what sorts of new rituals and traditions might emerge as society expands to include increasing numbers of people in their eighties and nineties. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
I grewرشد کرد up whiteسفید, secularسکولار and middleوسط classکلاس
0
739
3755
من سفید، سکولار و در طبقه متوسط
00:16
in 1950s Americaآمریکا.
1
4518
1672
در آمریکای دهه ۱۹۵۰ بزرگ شدم.
00:19
That meantبه معنای watchingتماشا کردن fireworksآتش بازی
on the Fourthچهارم of Julyجولای,
2
7080
2840
این یعنی چهار جولای به آتش‌بازی نگاه کردن،
00:22
trick-or-treatingب on Halloweenهالووین
3
10863
1685
در هالووین قاشق‌زنی کردن
00:24
and puttingقرار دادن presentsهدیه
underزیر a treeدرخت at Christmasکریسمس.
4
12572
2227
و موقع کریسمس هدیه‌ها را پای درختی گذاشتن.
00:27
But by the time
those traditionsرسم و رسوم got to me,
5
15338
2640
اما با گذشت زمان از این سنت‌ها ملول شدم،
00:30
they were hollowتوخالی, commercialتجاری enterprisesشرکت ها,
6
18002
2201
آنها کارهایی پوچ و تجاری بودند،
00:32
whichکه just left me feelingاحساس emptyخالی.
7
20227
1892
که فقط باعث می‌شدند احساس خالی بودن کنم.
00:34
So from a relativelyبه طور نسبی youngجوان ageسن,
8
22990
1910
بنابراین نسبتاً از سنی کم،
00:36
I foundپیدا شد myselfخودم looking to fillپر کن
an existentialوجودی holeسوراخ,
9
24924
2829
خودم را در تلاش برای
پر کردن حفره وجودی دیدم،
00:40
to connectاتصال with something
biggerبزرگتر than myselfخودم.
10
28407
2467
تا به چیزی بیش از خودم وصل شوم.
00:44
There hadn'tتا به حال نیست been a barبار mitzvahمیتزوا
in my familyخانواده in over a centuryقرن,
11
32261
3054
در بیش از یک قرن
هیچ برمیتسوایی در خانواده نداشتیم،
00:47
so I thought I'd take a shotشات at that --
12
35339
1951
بنابراین فکر کردم آن را امتحان کنم --
00:49
(Laughterخنده)
13
37314
1314
(خنده)
00:50
only to be devastatedویران
when my one encounterرویارویی with the rabbiخرگوش,
14
38652
3407
اما همه چیز وقتی خراب شد
که تنها ملاقات من با خاخام،
00:54
a really tallبلند قد, godlikeخداحافظ figureشکل
with flowingجریان دارد whiteسفید hairمو,
15
42083
4747
که شمایلی بلند بالا و خداگونه
با موهای سفید آویخته داشت،
00:58
consistedتشکیل شد of him askingدرخواست me
for my middleوسط nameنام
16
46854
2877
فقط شامل این شد که او برای پر کردن فرم‌ها
01:01
so we could fillپر کن out a formفرم.
17
49755
1671
اسم وسط من را بپرسد.
01:04
Yepبله, that was it.
18
52094
1320
آره، اینجا تمام شد.
01:05
(Laughterخنده)
19
53438
1063
(خنده)
01:06
So I got the fountainآبنما penخودکار,
20
54525
1814
پس خودنویس را داشتم،
01:08
but I didn't get the senseاحساس
of belongingمتعلق به and confidenceاعتماد به نفس
21
56363
2852
اما احساس تعلق و اطمینانی
که جستجو می‌کردم را
01:11
I was searchingجستجوکردن for.
22
59239
1161
پیدا نکردم.
01:13
Manyبسیاری yearsسالها laterبعد,
23
61297
1691
سال‌ها بعد،
01:15
I couldn'tنمی توانستم bearخرس the thought
of my sonفرزند پسر turningچرخش 13
24
63012
2716
نتوانستم فکر ۱۳ ساله شدن پسرم را
01:17
withoutبدون some kindنوع of riteتجسس of passageپاساژ.
25
65752
2785
بدون نوعی مراسم تحمل کنم.
01:21
So I cameآمد up with the ideaاندیشه
of a 13thth birthdayروز تولد tripسفر,
26
69331
3484
پس ایده مسافرت تولد ۱۳ سالگی به ذهنم رسید،
01:24
and I offeredارایه شده to take Murphyمورفی
anywhereهر جا in the worldجهان
27
72839
2508
پس پیشنهاد دادم که مورفی را به هر جای دنیا
01:27
that had meaningبه معنی for him.
28
75371
1358
که معنایی برای او دارد ببرم.
01:29
A buddingجوانه زدن youngجوان naturalistطبیعت گرایانه
who lovedدوست داشتنی turtlesلاکپشت,
29
77597
2699
یک جوان طبیعت‌گرا در حال شکوفایی
که عاشق لاک‌پشت‌هاست،
01:32
he immediatelyبلافاصله settledحل شده on the Galapagosگالاپاگوس.
30
80320
2116
او بلافاصله گالاپاگوس را انتخاب کرد.
01:35
And when my daughterفرزند دختر, Katieکتی, turnedتبدیل شد 13,
31
83313
2720
و وقتی که دخترم کیتی ۱۳ ساله شد،
01:38
she and I spentصرف شده two weeksهفته ها
at the bottomپایین of the Grandگراند Canyonکانیون,
32
86057
3339
من و او دو هفته را ته گرند کنیون گذراندیم،
01:41
where Katieکتی learnedیاد گرفتم for the first time
that she was powerfulقدرتمند and braveشجاع.
33
89420
4571
جایی که کیتی برای اولین بار
فهمید قدرتمند و شجاع است.
01:46
Sinceاز آنجا که then, my partnerشریک, Ashtonاشتون,
and lots of our friendsدوستان and relativesبستگان
34
94790
3803
از آن زمان، شریک زندگی‌ام، اشتون،
و بسیاری از دوستان و آشنایان ما
01:50
have takenگرفته شده theirخودشان kidsبچه ها
on 13thth birthdayروز تولد tripsسفرها,
35
98617
2968
بچه‌هایشان را
به مسافرت تولد ۱۳ سالگی برده‌اند،
01:53
with everyoneهر کس findingیافته it transformativeدگرگونی
for bothهر دو the childکودک and the parentوالدین.
36
101609
4997
و همه هم آن را برای پدر یا مادر
و بچه‌ها دگرگون کننده یافته‌اند.
02:00
I wasn'tنبود broughtآورده شده up sayingگفت: graceرحمت.
37
108932
1866
بچه که بودم سر سفره دعا نمی‌خواندیم.
02:03
But for the last 20 yearsسالها,
38
111709
1603
اما در ۲۰ سال گذشته،
02:05
we'veما هستیم been holdingبرگزاری handsدست ها
before everyهرکدام mealوعده غذایی.
39
113917
2356
ما قبل از هر وعده غذا
دست‌های هم را می‌گیریم.
02:09
It's a beautifulخوشگل bitبیت of sharedبه اشتراک گذاشته شده silenceسکوت
40
117200
2094
این پاره‌ای سکوت مشترک زیبا است
02:11
that bringsبه ارمغان می آورد us all togetherبا یکدیگر in the momentلحظه.
41
119318
2291
که همه ما را در آن لحظه دور هم جمع می‌کند.
02:14
Ashtonاشتون tellsمی گوید everyoneهر کس
to "passعبور the squeezeفشار دادن,"
42
122290
2931
اشتون به همه می‌گوید «دست بغلی را بگیر،»
02:17
while she assuresاطمینان می دهد them it's not religiousدینی.
43
125245
2390
در حالی که به آنها اطمینان می‌دهد
که این مذهبی نیست.
02:19
(Laughterخنده)
44
127659
1464
(خنده)
02:22
So recentlyبه تازگی, when my familyخانواده askedپرسید: me
45
130441
2181
خوب اخیراً، وقتی خانواده‌ام از من خواست
02:24
if I could please do something
with the more than 250 boxesجعبه ها of stuffچیز
46
132646
5474
که لطفاً درباره بیش از ۲۵۰ جعبه چیزهایی
02:30
that I've collectedجمع آوری شده over a lifetimeطول عمر,
47
138144
2033
که در طول زندگی جمع کرده‌ام کاری کنم،
02:32
my ritual-makingمراسم ساخت impulseضربان قلب kickedلگد زد in.
48
140819
2400
انگیزه مراسم-سازی من تحریک شد.
02:36
I startedآغاز شده wonderingتعجب کردم if I could go furtherبیشتر
than simpleساده deathمرگ cleaningتمیز کردن.
49
144567
3584
شروع کردم ببینم چطور می‌توانم
از یک خانه‌تکانی مرگ ساده فراتر بروم.
02:40
"Deathمرگ cleaningتمیز کردن" is the Swedishسوئدی termدوره
for clearingپاکسازی our your closetsگنجه,
50
148987
3687
«خانه‌تکانی مرگ» عبارتی سوئدی است
به معنی تمیز کردن کمدها،
02:44
your basementزیر زمین and your atticاتاق زیر شیروانی
before you dieمرگ,
51
152698
3596
زیرزمین و زیرشیروانی است پیش از مرگ،
02:48
so your kidsبچه ها don't have to do it laterبعد.
52
156318
2129
تا بچه‌هایتان مجبور نباشند
بعداً این کار را بکنند.
02:50
(Laughterخنده)
53
158471
1927
(خنده)
02:52
I picturedعکس my childrenفرزندان
openingافتتاح up boxجعبه after boxجعبه
54
160422
3403
من بچه‌هایم را تصور کردم که دارند
جعبه‌ها را یکی پس از دیگری باز می‌کنند
02:55
and wonderingتعجب کردم why I'd keptنگه داشته شد
any of that stuffچیز.
55
163849
3470
و از خودشان می‌پرسند
چرا من این چیزها را جمع کرده‌ام.
02:59
(Laughterخنده)
56
167343
1205
(خنده)
03:00
And then I imaginedتصور them looking
at a specificخاص pictureعکس
57
168572
3408
و بعد آنها را تصور کردم
که دارند به یک عکس خاص
03:04
of me with a beautifulخوشگل youngجوان womanزن,
58
172004
2491
از من و زنی جوان و زیبا نگاه می‌کنند،
03:06
and askingدرخواست, "Who on earthزمین
is that with Dadبابا?"
59
174519
3033
و می‌پرسند، «این دیگه کیه با بابا؟»
03:09
(Laughterخنده)
60
177576
1396
(خنده)
03:10
And that was the ahaآه momentلحظه.
61
178996
2028
و آن لحظه بود که فهمیدم.
03:13
It wasn'tنبود the things I'd savedذخیره
that were importantمهم;
62
181524
3075
این خود چیزهایی که نگه‌داشته‌ام
نبود که مهم بودند؛
03:16
it was the storiesداستان ها that wentرفتی with them
that gaveداد them meaningبه معنی.
63
184623
3550
این داستانهای مربوط به آنها بود
که به آنها معنا می‌داد.
03:21
Could usingاستفاده كردن the objectsاشیاء
to tell the storiesداستان ها
64
189554
2962
می‌توانست استفاده از آن چیزها
برای داستان گفتن
03:24
be the seedبذر of a newجدید ritualمراسم,
65
192540
1673
بذر مراسم جدیدی باشد،
03:26
a riteتجسس of passageپاساژ --
not for a 13-year-oldساله,
66
194840
3453
مناسک گذار -- نه برای یک ۱۳ ساله،
03:30
but for someoneکسی much furtherبیشتر
down the roadجاده?
67
198317
2339
بلکه برای کسی
که خیلی بیشتر در راه بوده است؟
03:34
So I startedآغاز شده experimentingتجربه کردن.
68
202468
1530
پس شروع کردم به تجربه کردن.
03:36
I got a fewتعداد کمی dozenدوازده things out of the boxesجعبه ها,
69
204683
2636
مقداری از چیزها را از جعبه‌ها بیرون آوردم،
03:39
I put them about in a roomاتاق,
70
207343
1621
و در اتاقی چیدم،
03:41
and I invitedدعوت کرد people to come in
71
209694
1867
و مردم را دعوت کردم که بیایند
03:44
and askپرسیدن me about anything
that they foundپیدا شد interestingجالب هست.
72
212173
2819
و درباره هرچه برایشان جالب بود
از من هرچه خواستند بپرسند.
03:48
The resultsنتایج were terrificفوق العاده.
73
216497
1388
نتیجه بسیار عالی بود.
03:50
A good storyداستان becameتبدیل شد a launchingراه اندازی padپد
for a much deeperعمیق تر discussionبحث,
74
218328
5050
یک داستان خوب
سکوی پرتاب بحث بسیار عمیق‌تری شد،
03:55
in whichکه my visitorsبازدید کنندگان madeساخته شده
meaningfulمعنی دار connectionsارتباطات
75
223402
2432
که در آنها بازدیدکنندگان ارتباطات معناداری
03:57
to theirخودشان ownخودت livesزندگی می کند.
76
225858
1224
با زندگی‌های خودشان پیدا می‌کردند.
04:00
DerriusDerrius [QuarlesQuarles] askedپرسید: me
about a Leonardلئونارد PeltierPeltier T-shirtتی شرت
77
228949
3394
داریوس [کوارلس] درباره تی-شرت
لئونارد پلتیر از من پرسید
04:04
that I'd wornپوشیده a lot in the '80s,
78
232367
2034
که در دهه ۸۰ زیاد می‌پوشیدم،
04:06
that, sadlyبا ناراحتی, is still relevantمربوط todayامروز.
79
234425
2999
که متاسفانه، امروز هم مناسب است.
04:09
Our conversationگفتگو movedنقل مکان کرد quicklyبه سرعت,
80
237924
1789
صحبت ما به سرعت
04:12
from a largeبزرگ numberعدد of politicalسیاسی
prisonersزندانیان in Americanآمریکایی jailsزندان ها,
81
240697
3783
از بحث درباره تعداد زیاد زندانیان سیاسی
در زندان‌های آمریکا،
04:16
to DerriusDerrius wonderingتعجب کردم about the legacyمیراث
82
244504
2212
به اینجا رسید که داریوس
درباره میراث جنبش آزادی سیاهان
04:18
of the Blackسیاه Liberationآزادی
Movementجنبش of the '60s,
83
246740
2930
در دهه ۶۰ سوال می‌پرسید،
04:21
and how his life mightممکن be differentناهمسان
if he'dاو می خواهد come of ageسن then,
84
249694
3454
و اینکه چطور زندگی‌اش متفاوت بود
اگر در آن زمان به سن و سالی رسیده بود،
04:25
insteadبجای of 30-odd-فرد yearsسالها laterبعد.
85
253172
1920
نه ۳۰ و چند سال بعد.
04:28
At the endپایان of our conversationگفتگو,
86
256141
1609
و در پایان صحبت‌مان،
04:30
DerriusDerrius askedپرسید: me
if he could have the T-shirtتی شرت.
87
258465
2314
داریوس از من پرسید
که می‌تواند تی-شرت را بردارد.
04:33
And givingدادن it to him feltنمد
just about perfectکامل.
88
261388
2898
و دادن آن به او
خیلی عالی به نظر می‌رسید.
04:37
As these conversationsگفتگو
establishedایجاد commonمشترک groundزمینی,
89
265510
3333
همین طور که این صحبت‌ها زمینه مشترکی را
04:40
especiallyبه خصوص acrossدر سراسر generationsنسل ها,
90
268867
1900
مخصوصاً در میان نسل‌ها ایجاد می‌کرد،
04:43
I realizedمتوجه شدم I was openingافتتاح a spaceفضا
91
271648
2262
متوجه شدم دارم فضایی را
برای مردم باز می‌کنم
04:45
for people to talk about things
that really matteredمهم است to them.
92
273934
2988
تا درباره چیزهایی که برای آنها
واقعاً مهم است صحبت کنند.
04:50
And I startedآغاز شده seeingدیدن myselfخودم
with a renewedتمدید شد senseاحساس of purposeهدف --
93
278269
3482
و کم کم خودم را
با حسی تازه‌ای از هدف یافتم --
04:54
not as the oldقدیمی guy on the way out,
94
282419
1893
نه به عنوان پیرمردی رو به موت،
04:56
but as someoneکسی with a roleنقش to playبازی
95
284936
1714
بلکه به عنوان کسی
که باید نقش خود را بازی کند
04:58
going forwardرو به جلو.
96
286674
1150
و پیش برود.
05:01
When I was growingدر حال رشد up,
97
289770
1454
وقتی من داشتم بزرگ می‌شدم،
05:03
life endedبه پایان رسید for mostاکثر people in theirخودشان 70s.
98
291248
2532
زندگی بیشتر مردم
در ۷۰ و چند سالگی تمام می‌شد.
05:07
People are livingزندگي كردن farدور longerطولانی تر now,
99
295535
1824
الان مردم خیلی بیشتر زندگی می‌کنند،
05:10
and for the first time in humanانسان historyتاریخ,
100
298064
2147
و برای اولین بار در تاریخ بشر،
05:12
it's commonمشترک for fourچهار generationsنسل ها
to be livingزندگي كردن sideسمت by sideسمت.
101
300235
3764
زندگی چهار نسل کنار یکدیگر متداول است.
05:17
I'm 71,
102
305071
1183
من ۷۱ سال دارم،
05:18
and with a bitبیت of luckشانس,
103
306897
1317
و با کمی شانس،
05:20
I've got 20 or 30 more yearsسالها aheadدر پیش of me.
104
308238
2401
۲۰ یا ۳۰ سال دیگر پیش رو دارم.
05:24
Givingدادن away my stuffچیز now
105
312761
1666
الان بخشیدن وسایلم
05:27
and sharingبه اشتراک گذاری it with friendsدوستان, familyخانواده,
and I hopeامید strangersغریبه ها, too,
106
315031
4450
و مشترک شدن آنها با دوستان،
خانواده، و امیدوارم غریبه‌ها،
05:32
seemsبه نظر می رسد like the perfectکامل way
to enterوارد this nextبعد stageمرحله of my life.
107
320067
3442
راهی بی‌نقص برای ورود
به این مرحله بعدی زندگی به نظر می‌رسد.
05:36
Turnsچرخش out to be just
what I was looking for:
108
324704
2085
انگار دقیقاً همان چیزی است
که دنبالش می‌گشتم:
05:39
a ritualمراسم that's lessکمتر about dyingدر حال مرگ
109
327424
2435
مناسکی که کمتر درباره مرگ است،
05:41
and more about openingافتتاح the doorدرب
110
329883
1943
و بیشتر درباره گشودن دری است
05:43
to whateverهر چه comesمی آید nextبعد.
111
331850
1403
به هرآنچه که ورای آن است.
05:46
Thank you.
112
334145
1150
متشکرم.
05:47
(Applauseتشویق و تمجید)
113
335319
1090
(تشویق)
05:48
Onwardانتخاب،!
114
336433
1174
به پیش!
05:49
(Applauseتشویق و تمجید)
115
337631
2194
(تشویق)
Translated by Sadegh Zabihi
Reviewed by Behdad Khazaeli

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Bob Stein - Publisher
Bob Stein has long been in the vanguard: immersed in radical politics as a young man, he grew into one of the founding fathers of new media. He’s wondering what sorts of new rituals and traditions might emerge as society expands to include increasing numbers of people in their eighties and nineties.

Why you should listen

Until his early 30's, Bob Stein was a full-time radical activist. In 1981, he spent a year researching and writing a paper for Encyclopedia Britannica -- "EB and the Intellectual Tools of the Future" -- and he has been involved in electronic publishing ever since. In 1984 he founded The Criterion Collection, a critically acclaimed series of definitive films, which included the first supplementary sections and director commentaries and introduced the letterbox format. He also founded The Voyager Company, which in 1989 published one of the first commercial CD-ROMs, "The CD Companion to Beethoven's Ninth Symphony." In 1992 Voyager published the first electronic books, including Douglas Adams's Hitchhikers Guide to the Galaxy and Michael Crichton's Jurassic Park. In 2004 The MacArthur Foundation provided a generous grant with which Stein founded the Institute for the Future of the Book, a small think and do tank aimed at exploring and influencing the evolution of new forms of intellectual expression. In 2005, the Institute published the first "networked books," which an important milestone in the shift to social reading and writing as discourse moves from pages to screens. After waiting 25 years, since he saw the first public demo of VR, Stein is currently working on a platform to present music and art performance in a shared social space.

More profile about the speaker
Bob Stein | Speaker | TED.com

Data provided by TED.

This site was created in May 2015 and the last update was on January 12, 2020. It will no longer be updated.

We are currently creating a new site called "eng.lish.video" and would be grateful if you could access it.

If you have any questions or suggestions, please feel free to write comments in your language on the contact form.

Privacy Policy

Developer's Blog

Buy Me A Coffee