ABOUT THE SPEAKER
Grégoire Courtine - Spinal cord researcher
Grégoire Courtine and his interdisciplinary lab imagine new ways to recover after devastating, mobility-impairing injury to the spinal cord.

Why you should listen

In a lab in Switzerland, a little white rat is re-learning how to walk. In research dubbed Project Rewalk, Grégoire Courtine and his collaborators are figuring out how a spinal cord with a severe lesion might repair itself, to the point that voluntary locomotion could happen again -- not just reactive movement but brain-directed walking and running. The treatment involves a re-awakening cocktail of chemicals released onto the spinal cord, combined with electrical stimulation -- plus repeated exercise that rehearses the walking movement. As part of the experiment, Courtine's team developed a robot that gently supports the rat vertically but does not push it forward; the rat has to decide to move on its own. And eventually, it does. As Courtine explains, "the training forces the brain to recruit what is left of the neural system to get the job done."
 
Courtine holds the International Paraplegic Foundation chair in spinal cord repair at the Center for Neuroprosthetics at the Swiss Federal Institute of Technology in Lausanne.

More profile about the speaker
Grégoire Courtine | Speaker | TED.com
TEDGlobal 2013

Grégoire Courtine: The paralyzed rat that walked

گرگوری کورتین: موش فلجی که راه رفت

Filmed:
989,937 views

آسیب نخاعی می تواند ارتباط بین مغز و بدن شما را قطع کند، که به فلج شدن منجر می شود. گریگوری کورتین روش جدیدی را که به تازگی در آزمایشگاه اجرا کرده است به نمایش در می آورد -- که ترکیبی از دارو ها، تحریک های الکتریکی و یک روبات است -- که می تواند مسیر های عصبی را مجدداً فعال کند و به بدن کمک کند تا دوباره یاد بگیرد تا بدون کمک حرکت کند. با دیدن موش فلجی که خواهد توانست بدود و از پله ها بالا برود، خواهید فهمید این روش چطور عمل می کند.
- Spinal cord researcher
Grégoire Courtine and his interdisciplinary lab imagine new ways to recover after devastating, mobility-impairing injury to the spinal cord. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
I am a neuroscientistعصب شناس
0
446
1625
من یک عصب شناس هستم
00:14
with a mixedمخلوط شده backgroundزمینه in physicsفیزیک and medicineدارو.
1
2071
3811
که پیش زمینه هایی ترکیبی در فیزیک و داروشناسی دارم.
00:17
My labآزمایشگاه at the Swissسوئیس Federalفدرال Instituteمؤسسه of Technologyفن آوری
2
5882
5041
آزمایشگاه من در مؤسسه ی تکنولوژی سوئیس فدرال،
00:22
focusesتمرکز on spinalستون فقرات cordطناب injuryصدمه,
3
10923
3190
بر روی آسیب های نخاعی تمرکز کرده است،
00:26
whichکه affectsتاثیر می گذارد more than 50,000 people
4
14113
2731
که سالانه بیش از ۵۰٫۰۰۰ نفر
00:28
around the worldجهان everyهرکدام yearسال,
5
16844
2690
در سراسر جهان به آن دچار می شوند،
00:31
with dramaticنمایشی consequencesعواقب for affectedمتأثر، تحت تأثیر، دچار، مبتلا individualsاشخاص حقیقی,
6
19534
3606
که عواقب دردناکی را برای آنان در پی دارد،
00:35
whoseکه life literallyعینا shattersshatters
7
23140
2233
و زندگیشان را در عرض چند ثانیه
00:37
in a matterموضوع of a handfulتعداد انگشت شماری of secondsثانیه.
8
25373
3235
نابود می کند.
00:40
And for me, the Man of Steelفولاد,
9
28608
3058
و برای من، مرد فولادی،
00:43
Christopherکریستوفر Reeveریو,
10
31666
2204
کریستوفر ریو،
00:45
has bestبهترین raisedبالا بردن the awarenessاطلاع
11
33870
2090
بیشترین آشنایی را با دردی که
00:47
on the distressپریشانی of spinalستون فقرات cordطناب injuredمجروح people.
12
35960
2915
کسانی که دچار آسیب نخاعی شده اند تحمل می کنند، دارد.
00:50
And this is how I startedآغاز شده my ownخودت personalشخصی journeyسفر
13
38875
3139
و من این طور تجربه ی شخصیم را
00:54
in this fieldرشته of researchپژوهش,
14
42014
1499
در این زمینه ی تحقیقاتی،
00:55
workingکار کردن with the Christopherکریستوفر and Danaدانا Reeveریو Foundationپایه.
15
43513
3437
با کار در مؤسسه ی کریستوفر و دانا ریو شروع کردم.
00:58
I still rememberیاد آوردن this decisiveتعیین کننده momentلحظه.
16
46950
4596
من هنوز آن لحظه ی سرنوشت ساز را به یاد می آورم.
01:03
It was just at the endپایان of a regularمنظم day of work
17
51546
1951
یادم می آید تنها پایان یک روز کاری معمولی در مؤسسه بود.
01:05
with the foundationپایه.
18
53497
1543
یادم می آید تنها پایان یک روز کاری معمولی در مؤسسه بود.
01:07
Chrisکریس addressedخطاب us, the scientistsدانشمندان and expertsکارشناسان,
19
55040
4652
کریس به ما، دانشمندان و متخصصان گفت،
01:11
"You have to be more pragmaticعملگرا.
20
59692
3593
"شما باید عملی تر رفتار کنید.
01:15
When leavingترک your laboratoryآزمایشگاه tomorrowفردا,
21
63285
2352
وقتی که فردا آزمایشگاهتان را ترک می کنید،
01:17
I want you to stop by the rehabilitationتوانبخشی centerمرکز
22
65637
2904
می خواهم کنار مرکز توانبخشی توقف کنید
01:20
to watch injuredمجروح people
23
68541
1609
و افراد آسیب دیده ای را که
01:22
fightingدعوا کردن to take a stepگام,
24
70150
2025
برای برداشتن یک قدم می جنگند
01:24
strugglingمبارزه می کنند to maintainحفظ theirخودشان trunkتنه.
25
72175
2641
و می خواهند بدنشان را ترمیم کنند، ببینید.
01:26
And when you go home,
26
74816
1413
و وقتی به خانه می روید،
01:28
think of what you are going to changeتغییر دادن in your researchپژوهش
27
76229
2410
به این فکر کنید که از فردا چه تغییری در تحقیقاتتان ایجاد خواهید کرد
01:30
on the followingذیل day to make theirخودشان livesزندگی می کند better."
28
78639
3568
تا زندگی آن ها را بهتر کنید."
01:34
These wordsکلمات, they stuckگیر with me.
29
82207
4053
این کلمات، در ذهن من ثبت شدند.
01:38
This was more than 10 yearsسالها agoپیش,
30
86260
2391
این حرف بیشتر از ۱۰ سال پیش به من گفته شد،
01:40
but ever sinceاز آنجا که, my laboratoryآزمایشگاه has followedدنبال شد
31
88651
2767
اما تا به امروز، آزمایشگاه من
01:43
the pragmaticعملگرا approachرویکرد to recoveryبهبود
32
91418
1963
روشی عملی را
01:45
after spinalستون فقرات cordطناب injuryصدمه.
33
93381
2411
برای توانبخشی بیماران پس از دیدن آسیب نخاعی دنبال می کند.
01:47
And my first stepگام in this directionجهت
34
95792
2041
و اولین قدم من در این مسیر
01:49
was to developتوسعه a newجدید modelمدل of spinalستون فقرات cordطناب injuryصدمه
35
97833
3289
تعریف مدل جدیدی از آسیب نخاعی بود
01:53
that would more closelyنزدیک است mimicتقلید کردن some of the keyکلیدی featuresامکانات of humanانسان injuryصدمه
36
101122
3647
که برخی از ویژگی های کلیدی آسیب نخاعی انسان را بهتر تقلید کند
01:56
while offeringارائه well-controlledخوب کنترل شده experimentalتجربی conditionsشرایط.
37
104769
3372
و در ضمن، شرایط عملی قابل کنترلی را پیشنهاد کند.
02:00
And for this purposeهدف, we placedقرار داده شده two hemisectionsنیمه رساناها
38
108141
2567
و برای این هدف، ما از دو جهت عکس هم
02:02
on oppositeمخالف sidesدو طرف of the bodyبدن.
39
110708
1415
نخاع را تا نیمه دچار آسیب کردیم.
02:04
They completelyبه صورت کامل interruptوقفه the communicationارتباطات
40
112123
2145
آن ها به طور کلی ارتباط میان مغز و نخاع را مختل می کردند،
02:06
betweenبین the brainمغز and the spinalستون فقرات cordطناب,
41
114268
2582
آن ها به طور کلی ارتباط میان مغز و نخاع را مختل می کردند،
02:08
thusبدین ترتیب leadingمنتهی شدن to completeتکمیل and permanentدائمی paralysisفلج
42
116850
2710
که منجر به فلج کامل و دائمی پاهای موش می شد.
02:11
of the legپا.
43
119560
1767
که منجر به فلج کامل و دائمی پاهای موش می شد.
02:13
But, as observedمشاهده شده, after mostاکثر injuriesصدمات in humansانسان,
44
121327
3891
اما، همان طور که پیش از این مشاهده شده بود، بعد از غالب آسیب ها در انسان،
02:17
there is this interveningمداخله gapشکاف of intactسالم neuralعصبی tissueبافت
45
125218
2950
بخش واسطه ای از بافت عصبی بنیادی تشکیل می شود،
02:20
throughاز طریق whichکه recoveryبهبود can occurبه وقوع پیوستن.
46
128168
2703
که از طریق آن توانبخشی ممکن می شود. (نخاع این طور نیست)
02:22
But how to make it happenبه وقوع پیوستن?
47
130871
3041
اما چگونه چنین چیزی ممکن می شود؟
02:25
Well, the classicalکلاسیک approachرویکرد
48
133912
3361
خب، روش معمول آن
02:29
consistsمتشکل از of applyingاعمال interventionمداخله
49
137273
2636
شامل تزریق بخش واسطه ای است
02:31
that would promoteترویج the growthرشد of the severedقطع شد fiberفیبر
50
139909
2910
که فیبر های بریده شده را برای رسیدن به هدف اصلی
02:34
to the originalاصلی targetهدف.
51
142819
2108
رشد می دهد.
02:36
And while this certainlyقطعا remainedباقی مانده است the keyکلیدی for a cureدرمان,
52
144927
3751
و وقتی به این نتیجه رسیدم که این به طور قطع روشی کلیدی برای درمان این مشکل است،
02:40
this seemedبه نظر می رسید extraordinarilyفوق العاده complicatedبغرنج to me.
53
148678
3515
انجام این کار به نظرم فوق العاده پیچیده آمد.
02:44
To reachنائل شدن clinicalبالینی fruitionثروتمند شدن rapidlyبه سرعت در حال,
54
152193
2725
برای این که به سرعت در مرحله ی کلینیکی به نتیجه برسیم،
02:46
it was obviousآشکار:
55
154918
1560
می دانستم باید چه کار کنم:
02:48
I had to think about the problemمسئله differentlyمتفاوت است.
56
156478
3920
باید از دیدگاه دیگری به مشکل نگاه می کردم.
02:52
It turnedتبدیل شد out that more than 100 yearsسالها of researchپژوهش
57
160398
3108
مشخص شد که بیش از ۱۰۰ سال تحقیق بر روی فیزیولوژی نخاع،
02:55
on spinalستون فقرات cordطناب physiologyفیزیولوژی,
58
163506
1641
مشخص شد که بیش از ۱۰۰ سال تحقیق بر روی فیزیولوژی نخاع،
02:57
startingراه افتادن with the Nobelنوبل Prizeجایزه Sherringtonشرینگتون,
59
165147
2325
که با داده شدن جایزه ی نوبل شرینگتون شروع شد،
02:59
had shownنشان داده شده that
60
167472
1807
نشان داده بود که نخاع،
03:01
the spinalستون فقرات cordطناب, belowدر زیر mostاکثر injuriesصدمات,
61
169279
2235
حتی اگر شدید ترین آسیب ها را دیده باشد،
03:03
containedحاوی all the necessaryلازم است and sufficientکافی است neuralعصبی networksشبکه های
62
171514
3253
تمامی شبکه های عصبی لازم و کافی را
03:06
to coordinateهماهنگ كردن locomotionجابجایی,
63
174767
2320
برای هماهنگ کردن جابه جایی سیگنال های عصبی دارد،
03:09
but because inputورودی from the brainمغز is interruptedمنقطع,
64
177087
2959
اما چون اطلاعات فرستاده شده از مغز دچار آسیب می شوند،
03:12
they are in a nonfunctionalغیرفعال stateحالت, like kindنوع of dormantخاموش.
65
180046
3168
در حالت بی استفاده ای قرار می گیرند، انگار دچار نوعی خواب شده باشند.
03:15
My ideaاندیشه: We awakenبیدار شدن this networkشبکه.
66
183214
4332
ایده ی من این بود: ما این شبکه را بیدار خواهیم کرد.
03:19
And at the time, I was a post-doctoralفوق دکترا fellowهمکار in Losلوس Angelesآنجلس,
67
187546
4287
و در آن زمان، من یک دانشجوی فوق دکترا در لس آنجلس بودم،
03:23
after completingتکمیل my PhPh.D. in Franceفرانسه,
68
191833
2566
که تازه دوره ی دکترایم را در فرانسه به پایان رسانده بودم،
03:26
where independentمستقل thinkingفكر كردن
69
194399
1909
جایی که روش فکر مستقل،
03:28
is not necessarilyلزوما promotedترویج شد.
70
196308
3107
الزاماً مورد تشویق قرار نمی گیرد.
03:31
(Laughterخنده)
71
199415
1827
(خنده ی حاضرین)
03:33
I was afraidترسیدن to talk to my newجدید bossرئیس,
72
201242
3753
من از صحبت کردن با رئیس جدیدم می ترسیدم،
03:36
but decidedقرار بر این شد to musterجمع کن up my courageشجاعت.
73
204995
2393
اما تصمیم گرفتم که با شجاعت تمام جلو بروم.
03:39
I knockedزدم at the doorدرب of my wonderfulفوق العاده advisorمشاور,
74
207388
2657
در دفتر مشاور بی نظیرم، "رگی اگرتون" را زدم،
03:42
Reggieرجی Edgertonادگرتون, to shareاشتراک گذاری my newجدید ideaاندیشه.
75
210045
3991
تا با او درباره ی ایده ی جدیدم صحبت کنم.
03:46
He listenedگوش داد to me carefullyبا دقت,
76
214036
2250
او با دقت به من گوش کرد،
03:48
and respondedپاسخ داد with a grinگرمی.
77
216286
2941
و با لبخندی به من جواب داد.
03:51
"Why don't you try?"
78
219227
2043
"چرا یک امتحان نمی کنی؟"
03:53
And I promiseوعده to you,
79
221270
2125
و قسم می خورم،
03:55
this was suchچنین an importantمهم momentلحظه in my careerحرفه,
80
223395
3355
این یکی از مهم ترین لحظات برای من در انجام این کار بود،
03:58
when I realizedمتوجه شدم that the great leaderرهبر
81
226750
2435
وقتی که فهمیدم رئیس بزرگ
04:01
believedمعتقد in youngجوان people and newجدید ideasایده ها.
82
229185
2993
افراد جوان و ایده های جدید را باور دارد.
04:04
And this was the ideaاندیشه:
83
232178
1608
و این ایده ی من بود:
04:05
I'm going to use a simplisticساده است metaphorاستعاره
84
233786
2666
برای این که این اصل پیچیده را برای شما توضیح دهم،
04:08
to explainتوضیح to you this complicatedبغرنج conceptمفهوم.
85
236452
2126
می خواهم از یک مثال ساده شده استفاده کنم.
04:10
Imagineتصور کن that the locomotorحرکتی حرکتی systemسیستم is a carماشین.
86
238578
4766
تصور کنید که سیستم حرکتی ما یک ماشین است.
04:15
The engineموتور is the spinalستون فقرات cordطناب.
87
243344
2246
موتور آن نخاع است.
04:17
The transmissionانتقال is interruptedمنقطع. The engineموتور is turnedتبدیل شد off.
88
245590
3258
و قسمت انتقال نیرو دچار مشکل شده است. موتور خاموش شده است.
04:20
How could we re-engageمجددا تعامل کنید the engineموتور?
89
248848
3007
چگونه می توان دوباره موتور را روشن کرد؟
04:23
First, we have to provideفراهم کند the fuelسوخت;
90
251855
3142
اول از همه، ما باید به اندازه ی کافی به آن سوخت برسانیم؛
04:26
secondدومین, pressمطبوعات the acceleratorشتاب دهنده pedalپدال;
91
254997
2343
دوم، پدال گاز را فشار دهیم؛
04:29
thirdسوم, steerهدایت کن the carماشین.
92
257340
1938
و سوم، ماشین را هدایت کنیم.
04:31
It turnedتبدیل شد out that there are knownشناخته شده neuralعصبی pathwaysمسیرها
93
259278
1762
ما فهمیدیم که مسیر های عصبی شناخته شده ای از طرف مغز وجود دارند که
04:33
comingآینده from the brainمغز that playبازی this very functionعملکرد
94
261040
2954
ما فهمیدیم که مسیر های عصبی شناخته شده ای از طرف مغز وجود دارند که
04:35
duringدر حین locomotionجابجایی.
95
263994
1382
این نقش را در حین حرکت کردن ایفا می کنند.
04:37
My ideaاندیشه: Replaceجایگزین کردن this missingگم شده inputورودی
96
265376
2715
ایده ی من این بود: مسیر از دست رفته را جایگزین کن
04:40
to provideفراهم کند the spinalستون فقرات cordطناب
97
268091
1402
تا نخاع را با نوعی بخش واسطه ترمیم کنی
04:41
with the kindنوع of interventionمداخله
98
269493
1396
تا نخاع را با نوعی بخش واسطه ترمیم کنی
04:42
that the brainمغز would deliverارائه naturallyبه طور طبیعی in orderسفارش to walkراه رفتن.
99
270889
4730
تا مغز برای راه رفتن بتواند اطلاعات را به صورت طبیعی ارسال کند.
04:47
For this, I leveragedقدرت خرید 20 yearsسالها of pastگذشته researchپژوهش in neuroscienceعلوم اعصاب,
100
275619
4439
برای این کار، من از ۲۰ سال تجربه ی پیشینم در تحقیق درباره ی عصب شناسی استفاده کردم،
04:52
first to replaceجایگزین کردن the missingگم شده fuelسوخت
101
280058
2764
اول برای جایگزین کردن سوخت گمشده
04:54
with pharmacologicalفارماکولوژیک agentsعاملان
102
282822
2068
با عوامل دارویی
04:56
that prepareآماده کردن the neuronsنورون ها in the spinalستون فقرات cordطناب to fireآتش,
103
284890
3480
تا نورون های درون نخاع را برای فعال شدن آماده کنند،
05:00
and secondدومین, to mimicتقلید کردن the acceleratorشتاب دهنده pedalپدال
104
288370
4055
و در مرحله ی دوم، تقلید از پدال گاز
05:04
with electricalالکتریکی stimulationتحریک.
105
292425
1480
با تحریک الکتریکی.
05:05
So here imagineتصور کن an electrodeالکترود
106
293905
2169
الکترودی را تصور کنید
05:08
implantedایمپلنت on the back of the spinalستون فقرات cordطناب
107
296074
2406
که در پشت نخاع تعبیه شده باشد
05:10
to deliverارائه painlessبدون دردسر stimulationتحریک.
108
298480
2262
تا بدون ایجاد هیچ دردی آن را به صورت الکتریکی تحریک کند.
05:12
It tookگرفت manyبسیاری yearsسالها, but eventuallyدر نهایت we developedتوسعه یافته
109
300742
2832
این کار چند سال زمان برد، اما نهایتاً ما
05:15
an electrochemicalالکتروشیمیایی neuroprosthesisنوروپروتز
110
303574
2557
یک مسیر عصبی مصنوعی الکتروشیمیایی درست کردیم
05:18
that transformedتبدیل شده است the neuralعصبی networkشبکه
111
306131
1766
تا شبکه ی عصبی درون نخاع را از قسمت از کار افتاده،
05:19
in the spinalستون فقرات cordطناب from dormantخاموش to a highlyبه شدت functionalعملکردی stateحالت.
112
307897
5006
تا قسمتی که کاملاً فعال است ادامه دهد.
05:24
Immediatelyبلافاصله, the paralyzedفلج شده ratموش can standایستادن.
113
312903
6280
بلافاصله، موش فلج توانست بایستد.
05:31
As soonبه زودی as the treadmillتردمیل beltکمربند startsشروع می شود movingدر حال حرکت,
114
319183
2327
به محض این که تسمه ی تردمیل شروع به چرخیدن کرد،
05:33
the animalحیوانات showsنشان می دهد coordinatedهماهنگ شده movementجنبش of the legپا,
115
321510
3806
موش شروع به انجام حرکات هماهنگ پا هایش کرد،
05:37
but withoutبدون the brainمغز.
116
325316
1978
اما بدون استفاده از مغز.
05:39
Here what I call "the spinalستون فقرات brainمغز"
117
327294
1990
این چیزی که من به آن می گویم "مغز نخاعی"
05:41
cognitivelyشناختی processesفرآیندهای sensoryحسی informationاطلاعات
118
329284
3122
اطلاعات مربوط به احساسات دریافتی فرستاده شده از طرف پای در حال حرکت را
05:44
arisingدر حال بالا آمدن from the movingدر حال حرکت legپا
119
332406
1895
به صورت ذهنی تحلیل می کند
05:46
and makesباعث می شود decisionsتصمیمات as to how to activateفعال کردن the muscleماهیچه
120
334301
3695
و در مورد نحوه ی فعال کردن ماهیچه جهت ایستادن، راه رفتن، دویدن،
05:49
in orderسفارش to standایستادن, to walkراه رفتن, to runاجرا کن,
121
337996
3390
و در مورد نحوه ی فعال کردن ماهیچه جهت ایستادن، راه رفتن، دویدن،
05:53
and even here, while sprintingsprinting,
122
341386
2112
و حتی در این جا، زمانی که موقع دویدن،
05:55
instantlyفورا standایستادن
123
343498
2297
در صورت از کار افتادن تردمیل ناگهان می ایستد،
05:57
if the treadmillتردمیل stopsمتوقف می شود movingدر حال حرکت.
124
345795
2463
تصمیم می گیرد.
06:00
This was amazingحیرت آور.
125
348258
1337
این شگفت انگیز بود.
06:01
I was completelyبه صورت کامل fascinatedمجذوب by this locomotionجابجایی
126
349595
3387
من بسیار از این نحوه ی حرکت بدون استفاده از مغز
06:04
withoutبدون the brainمغز,
127
352982
2495
شگفت زده شده بودم،
06:07
but at the sameیکسان time so frustratedناامید.
128
355477
3655
اما هم زمان فوق العاده ناامید شدم.
06:11
This locomotionجابجایی was completelyبه صورت کامل involuntaryغیر داوطلبانه.
129
359132
2393
این حرکات کاملاً غیر ارادی بودند.
06:13
The animalحیوانات had virtuallyعملا no controlکنترل over the legsپاها.
130
361525
3365
آن حیوان در این سیستم هیچ کنترلی بر روی پاهایش نداشت.
06:16
Clearlyبه وضوح, the steeringفرمان systemسیستم was missingگم شده.
131
364890
4120
به وضوح، سیستم هدایتی وجود نداشت.
06:21
And it then becameتبدیل شد obviousآشکار from me
132
369010
1892
و بعداً این برای من مشخص شد که،
06:22
that we had to moveحرکت away
133
370902
1348
ما باید مسیرمان را از الگوی کلاسیک توانبخشی،
06:24
from the classicalکلاسیک rehabilitationتوانبخشی paradigmالگو,
134
372250
3372
ما باید مسیرمان را از الگوی کلاسیک توانبخشی،
06:27
steppingقدم زدن on a treadmillتردمیل,
135
375622
1722
یعنی راه رفتن بر روی تردمیل، تغییر دهیم،
06:29
and developتوسعه conditionsشرایط that would encourageتشويق كردن
136
377344
3220
و شرایطی را فراهم کنیم که مغز را تشویق کند
06:32
the brainمغز to beginشروع voluntaryداوطلبانه controlکنترل over the legپا.
137
380564
5233
تا کنترل ارادی را بر روی پا آغاز کند.
06:37
With this in mindذهن, we developedتوسعه یافته a completelyبه صورت کامل newجدید
138
385797
3385
با این ایده، ما سیستم روبوتیک کاملاً جدیدی را
06:41
roboticروباتیک systemسیستم to supportحمایت کردن the ratموش
139
389182
3230
برای آزاد گذاشتن موش
06:44
in any directionجهت of spaceفضا.
140
392412
2526
برای راه رفتن در تمامی جهت ها ساختیم.
06:46
Imagineتصور کن, this is really coolسرد.
141
394938
2175
تصور کنید، این واقعاً جالب است.
06:49
So imagineتصور کن the little 200-gram-gram ratموش
142
397113
3831
تصور کنید این روبات عظیم ۲۰۰ کیلویی،
06:52
attachedمتصل شده at the extremityاندام of this 200-kilo-kilo robotربات,
143
400944
3701
به عنوان بخشی از بدن این موش ۲۰۰ گرمی کوچک به او متصل شده است،
06:56
but the ratموش does not feel the robotربات.
144
404645
2572
اما موش نمی تواند روبات را احساس کند.
06:59
The robotربات is transparentشفاف,
145
407217
2072
روبات نامرئی است،
07:01
just like you would holdنگه دارید a youngجوان childکودک
146
409289
2362
دقیقاً مثل این که شما بخواهید بچه ی کوچکی را
07:03
duringدر حین the first insecureناامن stepsمراحل.
147
411651
2364
موقع برداشتن اولی قدم های لرزانش نگه دارید.
07:06
Let me summarizeخلاصه کن: The ratموش receivedاخذ شده
148
414015
3554
اجازه بدهید به طور خلاصه مرور کنم: آن موش
07:09
a paralyzingفلج کردن lesionضایعه of the spinalستون فقرات cordطناب.
149
417569
2445
آسیبی به نخاعش وارد شد که او را فلج کرد.
07:12
The electrochemicalالکتروشیمیایی neuroprosthesisنوروپروتز enabledفعال شده است
150
420014
2590
مسیر عصبی مصنوعی الکتروشیمیایی
07:14
a highlyبه شدت functionalعملکردی stateحالت of the spinalستون فقرات locomotorحرکتی حرکتی networksشبکه های.
151
422604
4207
قسمت فعال شبکه های حرکتی نخاعی را فعال کرد.
07:18
The robotربات providedارائه شده the safeبی خطر environmentمحیط
152
426811
3766
و روبات محیطی امن را فراهم کرد
07:22
to allowاجازه دادن the ratموش to attemptتلاش کنید anything
153
430577
1963
تا موش بتواند به هر چیزی جذب بشود
07:24
to engageمشغول کردن the paralyzedفلج شده legsپاها.
154
432540
2682
تا پاهای فلجش را درگیر کند.
07:27
And for motivationانگیزه, we used what I think
155
435222
2825
و برای این تحریک، ما از چیزی استفاده کردیم
07:30
is the mostاکثر powerfulقدرتمند pharmacologyفارماکولوژی of Switzerlandسوئیس:
156
438047
3834
که فکر می کنم قوی ترین محصول دارویی سوئیس باشد:
07:33
fine Swissسوئیس chocolateشکلات.
157
441881
2307
شکلات مرغوب سوئیسی.
07:36
(Laughterخنده)
158
444188
2922
(خنده ی حاضرین)
07:39
Actuallyدر واقع, the first resultsنتایج were very, very,
159
447110
4563
در واقع، نتایج اولیه خیلی خیلی خیلی ناامید کننده بودند.
07:43
very disappointingناامید کننده.
160
451673
2635
در واقع، نتایج اولیه خیلی خیلی خیلی ناامید کننده بودند.
07:46
Here is my bestبهترین physicalفیزیکی therapistدرمانگر
161
454308
3302
این بهترین پزشک کاردرمانی بود که در اختیار داشتم
07:56
completelyبه صورت کامل failingشکست خوردن to encourageتشويق كردن the ratموش
162
464794
2590
او در تشویق موش در برداشتن حتی یک قدم به طور کامل شکست خورد،
07:59
to take a singleتنها stepگام,
163
467384
2061
او در تشویق موش در برداشتن حتی یک قدم به طور کامل شکست خورد،
08:01
whereasدر حالی که the sameیکسان ratموش, fiveپنج minutesدقایق earlierقبلا,
164
469445
2846
در حالی که همان موش، پنج دقیقه قبل،
08:04
walkedراه می رفت beautifullyزیبایی on the treadmillتردمیل.
165
472291
2306
به طور زیبایی بر روی تردمیل راه می رفت.
08:06
We were so frustratedناامید.
166
474597
2157
ما خیلی ناامید شدیم.
08:08
But you know, one of the mostاکثر essentialضروری است qualitiesکیفیت ها
167
476754
2899
اما می دانید، یکی از الزامی ترین ویژگی های یک دانشمند
08:11
of a scientistدانشمند is perseveranceاستقامت.
168
479653
2476
پشتکار است.
08:14
We insistedاصرار. We refinedتصفیه شده our paradigmالگو,
169
482129
3416
ما سماجت ورزیدیم. الگوی خودمان را تصحیح کردیم،
08:17
and after severalچند monthsماه ها of trainingآموزش,
170
485545
2263
و بعد از چند ماه آموزش،
08:19
the otherwiseدر غیر این صورت paralyzedفلج شده ratموش could standایستادن,
171
487808
3806
آن موش فلج می توانست بایستد،
08:23
and wheneverهر زمان که she decidedقرار بر این شد,
172
491614
1812
و هر وقت می خواست،
08:25
initiatedآغاز شد fullپر شده weight-bearingتحمل وزن locomotionجابجایی
173
493426
2332
با تمام بدن خود به سمت جایزه هایی که برایش گذاشته بودیم می دوید.
08:27
to sprintبا سرعت بالا towardsبه سمت the rewardsپاداش ها.
174
495758
3250
با تمام بدن خود به سمت جایزه هایی که برایش گذاشته بودیم می دوید.
08:31
This is the first recoveryبهبود ever observedمشاهده شده
175
499008
3405
این اولین توانبخشی انجام شده
08:34
of voluntaryداوطلبانه legپا movementجنبش
176
502413
1894
پس از وارد کردن آسیب نخاعی در آزمایشگاه،
08:36
after an experimentalتجربی lesionضایعه of the spinalستون فقرات cordطناب
177
504307
2454
و منجر شدن آن به فلج کامل و دائمی است،
08:38
leadingمنتهی شدن to completeتکمیل and permanentدائمی paralysisفلج.
178
506761
3461
که در آن پا به صورت ارادی حرکت می کند.
08:42
In factواقعیت --
179
510222
1987
در حقیقت --
08:44
(Applauseتشویق و تمجید)
180
512209
1720
(تشویق حاضرین)
08:45
Thank you.
181
513929
4379
متشکرم.
08:50
In factواقعیت, not only could the ratموش initiateآغازکردن
182
518308
3094
در حقیقت، نه تنها موش توانست
08:53
and sustainپایدار باش locomotionجابجایی on the groundزمینی,
183
521402
2677
حرکت بر روی زمین را شروع کند و آن را ادامه دهد،
08:56
they could even adjustتنظیم کنید legپا movementجنبش,
184
524079
2281
بلکه حتی توانستیم میزان حرکت پا را تنظیم کنیم،
08:58
for exampleمثال, to resistمقاومت کردن gravityجاذبه زمین
185
526360
2356
به طور مثال، برای غلبه بر جاذبه
09:00
in orderسفارش to climbبالا رفتن a staircaseراه پله.
186
528716
2624
به منظور بالا رفتن از یک راه پله.
09:03
I can promiseوعده you this was
187
531340
1950
قسم می خورم که این صحنه
09:05
suchچنین an emotionalعاطفی momentلحظه in my laboratoryآزمایشگاه.
188
533290
3109
از هیجان انگیز ترین لحظات در آزمایشگاه من بود.
09:08
It tookگرفت us 10 yearsسالها of hardسخت work
189
536399
2743
رسیدن به این هدف نتیجه ی ۱۰ سال کار سخت ما بود.
09:11
to reachنائل شدن this goalهدف.
190
539142
2451
رسیدن به این هدف نتیجه ی ۱۰ سال کار سخت ما بود.
09:13
But the remainingباقی مانده است questionسوال was, how?
191
541593
2551
اما سؤال باقیمانده این است که، چطور؟
09:16
I mean, how is it possibleامکان پذیر است?
192
544144
1692
منظورم این است که، این کار چطور ممکن شد؟
09:17
And here, what we foundپیدا شد
193
545836
1678
و در این جا، ما چیزی را فهمیدیم
09:19
was completelyبه صورت کامل unexpectedغیر منتظره.
194
547514
3676
که برایمان کاملاً غیر منتظره بود.
09:23
This novelرمان trainingآموزش paradigmالگو
195
551190
4158
این الگوی آموزشی جدید ما
09:27
encouragedتشویق شد the brainمغز to createايجاد كردن newجدید connectionsارتباطات,
196
555348
3671
مغز را تشویق می کرد تا روابط جدیدی بسازد،
09:31
some relayرله circuitsمدارها
197
559019
2902
چند مدار تقویت کننده
09:33
that relayرله informationاطلاعات from the brainمغز
198
561921
3048
که اطلاعات فرستاده شده از طرف مغز را
09:36
pastگذشته the injuryصدمه and restoreبازگرداندن corticalقشر controlکنترل
199
564969
3156
از قبل از قسمت آسیب دیده تقویت می کند و کنترل خارجی را
09:40
over the locomotorحرکتی حرکتی networksشبکه های belowدر زیر the injuryصدمه.
200
568125
3441
بر روی شبکه های مربوط به حرکت واقع در قسمت آسیب دیده جبران می کند.
09:43
And here, you can see one suchچنین exampleمثال,
201
571566
2922
و در این جا، می توانید یک نمونه از آن را ببینید،
09:46
where we labelبرچسب the fibersالیاف comingآینده from the brainمغز in redقرمز.
202
574488
3363
که ما در آن، فیبر هایی را که از طرف مغز می آیند با رنگ قرمز نشان داده ایم.
09:49
This blueآبی neuronنورون is connectedمتصل with the locomotorحرکتی حرکتی centerمرکز,
203
577851
3420
این نورون آبی به مرکز حرکتی متصل است،
09:53
and what this constellationصورت فلکی
204
581271
2363
و این تصویر از مسیر عصبی،
09:55
of synapticسیناپسی contactsمخاطبین meansبه معنای
205
583634
2351
که شبیه به صور فلکی است به این معناست که،
09:57
is that the brainمغز is reconnectedدوباره متصل شد with the locomotorحرکتی حرکتی centerمرکز
206
585985
3799
مغز تنها با یک نورون تقویت کننده مجدداً با قسمت حرکتی ارتباط برقرار کرده است.
10:01
with only one relayرله neuronنورون.
207
589784
3998
مغز تنها با یک نورون تقویت کننده مجدداً با قسمت حرکتی ارتباط برقرار کرده است.
10:05
But the remodelingبازسازی was not restrictedمحصور
208
593782
1931
اما این تغییر الگو تنها به ناحیه ی آسیب دیده محدود نماند.
10:07
to the lesionضایعه areaمنطقه.
209
595713
1087
اما این تغییر الگو تنها به ناحیه ی آسیب دیده محدود نماند.
10:08
It occurredرخ داده است throughoutدر سراسر the centralمرکزی nervousعصبی systemسیستم,
210
596800
3289
بلکه تا سیستم مرکزی اعصاب،
10:12
includingشامل in the brainمغز stemساقه,
211
600089
2318
از جمله ساقه ی مغزی ادامه پیدا کرد،
10:14
where we observedمشاهده شده up to 300-percentدرصد increaseافزایش دادن
212
602407
3262
و ما در ساقه ی مغزی شاهد افزایش ۳۰۰ درصدی
10:17
in the densityچگالی of fibersالیاف comingآینده from the brainمغز.
213
605669
3759
حجم فیبر های خروجی از مغز را داشتیم.
10:21
We did not aimهدف to repairتعمیر the spinalستون فقرات cordطناب,
214
609428
3527
ما نمی خواستیم نخاع را ترمیم کنیم،
10:24
yetهنوز we were ableتوانایی to promoteترویج
215
612955
2597
اما هنوز می توانستیم شاهد
10:27
one of the more extensiveگسترده remodelingبازسازی
216
615552
2157
یکی از گسترده ترین تغییر الگو های قسمت اکسون (قسمت خروجی سیگنال نورون)
10:29
of axonalآکسون projectionsپیش بینی ها ever observedمشاهده شده
217
617709
2469
که تا به حال مشاهده شده است
10:32
in the centralمرکزی nervousعصبی systemسیستم of adultبالغ mammalپستاندار
218
620178
2261
در سیستم عصبی مرکزی یک پستاندار بالغ
10:34
after an injuryصدمه.
219
622439
2545
پس از آسیب دیدن باشیم.
10:36
And there is a very importantمهم messageپیام
220
624984
5069
و پیغام بسیار مهمی
10:42
hiddenپنهان behindپشت this discoveryکشف.
221
630053
4443
در ورای این کشف قرار دارد.
10:46
They are the resultنتيجه of a youngجوان teamتیم
222
634496
3222
این پیغام نتیجه ی گروهی جوان
10:49
of very talentedبا استعداد people:
223
637718
2392
از افراد بسیار نخبه است:
10:52
physicalفیزیکی therapistsدرمانگران, neurobiologistsعصب شناسان, neurosurgeonsجراحان مغز و اعصاب,
224
640110
4458
پزشک های کاردرمانی، عصب شناسان، جراحان اعصاب،
10:56
engineersمهندسین of all kindsانواع,
225
644568
2199
و تمامی مهندسینی که،
10:58
who have achievedبه دست آورد togetherبا یکدیگر
226
646767
1791
برای یک هدف دور هم جمع شدند،
11:00
what would have been impossibleغیرممکن است by singleتنها individualsاشخاص حقیقی.
227
648558
3643
به چیزی دست یافتند که برای هر کدام از آن ها به تنهایی غیر ممکن بود.
11:04
This is trulyبراستی a trans-disciplinaryبین المللی teamتیم.
228
652201
3083
این گروه واقعاً اصول مشخصی دارد.
11:07
They are workingکار کردن so closeبستن to eachهر یک other
229
655284
2188
آن ها چنان نزدیک به همدیگر کار می کنند
11:09
that there is horizontalافقی transferانتقال of DNADNA.
230
657472
3191
که انگار دی اِن اِی های آن ها به هم متصل است.
11:12
We are creatingپدید آوردن the nextبعد generationنسل
231
660663
1623
ما داریم نسل بعدی دانشمندان و مهندسان خود را
11:14
of M.D.'s's and engineersمهندسین
232
662286
2241
ما داریم نسل بعدی دانشمندان و مهندسان خود را
11:16
capableقادر به of translatingترجمه discoveriesاکتشافات all the way
233
664527
2444
با توانایی ترجمه ی کامل اکتشافات،
11:18
from benchنیمکت to bedsideبستر.
234
666971
2672
از یک رشته به رشته ی دیگر بار می آوریم.
11:21
And me?
235
669643
2006
و من؟
11:23
I am only the maestroمأمور who orchestratedهماهنگ شده this beautifulخوشگل symphonyسمفونی.
236
671649
4547
من تنها رهبر ارکستری هستم که این سمفونی زیبا را هماهنگ کرده است.
11:28
Now, I am sure you are all wonderingتعجب کردم, aren'tنه you,
237
676196
6803
اما مطمئنم که همه ی شما از خود می پرسید،
11:34
will this help injuredمجروح people?
238
682999
3764
آیا این اختراع به افراد آسیب دیده کمک خواهد کرد؟ این طور نیست؟
11:38
Me too, everyهرکدام day.
239
686763
3892
من هم همین طور، هر روز از خودم می پرسم.
11:42
The truthحقیقت is that we don't know enoughکافی yetهنوز.
240
690655
3413
حقیقت این است که ما هنوز به اندازه ی کافی در این مورد نمی دانیم.
11:46
This is certainlyقطعا not a cureدرمان for spinalستون فقرات cordطناب injuryصدمه,
241
694068
4224
مطمئناً این درمانی برای آسیب نخاعی نیست،
11:50
but I beginشروع to believe that this mayممکن است leadسرب
242
698292
2734
اما من باور دارم که این اختراع
11:53
to an interventionمداخله to improveبهتر کردن recoveryبهبود
243
701026
2567
می تواند واسطه ای برای ارتقاء توانبخشی
11:55
and people'sمردم qualityکیفیت of life.
244
703593
3187
و کیفیت زندگی مردم باشد.
11:58
I would like you all
245
706780
2489
من از همه ی شما می خواهم
12:01
to take a momentلحظه and dreamرویا with me.
246
709269
3627
که برای چند لحظه با من تصور کنید.
12:04
Imagineتصور کن a personفرد just sufferedرنج a spinalستون فقرات cordطناب injuryصدمه.
247
712896
5895
فردی را تصور کنید که از آسیب نخاعی رنج می برد.
12:10
After a fewتعداد کمی weeksهفته ها of recoveryبهبود,
248
718791
3155
پس از چند هفته توانبخشی،
12:13
we will implantایمپلنت a programmableقابل برنامه ریزی pumpتلمبه
249
721946
2360
ما یک پمپ قابل برنامه ریزی را
12:16
to deliverارائه a personalizedشخصی pharmacologicalفارماکولوژیک cocktailکوکتل
250
724306
3033
برای تزریق یک محلول دارویی به محل آسیب دیده
12:19
directlyبه طور مستقیم to the spinalستون فقرات cordطناب.
251
727339
2442
مستقیماً در نخاع او خواهیم کاشت.
12:21
At the sameیکسان time, we will implantایمپلنت an electrodeالکترود arrayآرایه,
252
729781
3263
و هم زمان، ما یک مجموعه الکترود را،
12:25
a sortمرتب سازی of secondدومین skinپوست
253
733044
2107
در قالب نوعی پوسته ی دوم
12:27
coveringپوشش the areaمنطقه of the spinalستون فقرات cordطناب controllingکنترل legپا movementجنبش,
254
735151
3560
بر روی قسمتی از نخاع که حرکات پا را کنترل می کند، در بدن او خواهیم کاشت،
12:30
and this arrayآرایه is attachedمتصل شده to an electricalالکتریکی pulseنبض generatorژنراتور
255
738711
3266
و این مجموعه الکترود به یک دستگاه فرستنده ی پالس متصل می شود
12:33
that deliversارائه می دهد stimulationsتحریک that are tailoredطراحی شده
256
741977
2462
و متناسب با نیاز های فرد،
12:36
to the person'sفردی needsنیاز دارد.
257
744439
2186
تحریک های الکتریکی را اعمال کند.
12:38
This definesتعریف می کند a personalizedشخصی electrochemicalالکتروشیمیایی neuroprosthesisنوروپروتز
258
746625
4858
این کار یک مسیر عصبی مصنوعی الکتروشیمیایی اختصاصی تعریف می کند
12:43
that will enableفعال کردن locomotionجابجایی
259
751483
2751
که در حین آموزش دیدن با سیستم نگه دارنده ای که تازه طراحی شده است
12:46
duringدر حین trainingآموزش with a newlyبه تازگی designedطراحی شده supportingحمایت از systemسیستم.
260
754234
4047
حرکت را ممکن می کند.
12:50
And my hopeامید is that after severalچند monthsماه ها of trainingآموزش,
261
758281
3283
و من امیدوارم که بعد از چند ماه آموزش،
12:53
there mayممکن است be enoughکافی remodelingبازسازی of residualباقی مانده connectionارتباط
262
761564
2163
به قدر کافی در ارتباطات باقیمانده تغییر الگو داده شود،
12:55
to allowاجازه دادن locomotionجابجایی withoutبدون the robotربات,
263
763727
3669
تا آن موش بدون کمک روبات توانایی حرکت داشته باشد،
12:59
maybe even withoutبدون pharmacologyفارماکولوژی or stimulationتحریک.
264
767396
3778
شاید حتی بدون استفاده از دارو یا تحریک الکتریکی.
13:03
My hopeامید here is to be ableتوانایی to createايجاد كردن
265
771174
2534
امیدوارم بتوانم
13:05
the personalizedشخصی conditionوضعیت
266
773708
2265
شرایطی اختصاصی درست کنم
13:07
to boostتقویت the plasticityپلاستیک of the brainمغز
267
775973
2663
تا انعطاف مغز و نخاع را
13:10
and the spinalستون فقرات cordطناب.
268
778636
1531
ارتقاء دهم.
13:12
And this is a radicallyبه طور اساسی newجدید conceptمفهوم
269
780167
2739
و این یک اصل جدید نوآورانه است
13:14
that mayممکن است applyدرخواست to other neurologicalعصبی disordersاختلالات,
270
782906
3293
که ممکن است در مورد ناتوانی های عصبی دیگر اعمال شود،
13:18
what I termedنامگذاری شده "personalizedشخصی neuroprostheticsعصب های عصبی,"
271
786199
4538
چیزی که من به آن "مسیر های عصبی اختصاصی" می گویم،
13:22
where by sensingسنجش and stimulatingتحریک کننده neuralعصبی interfacesرابط ها,
272
790737
3024
بسته به مورد اختلال عصبی بیمار،
13:25
I implantedایمپلنت throughoutدر سراسر the nervousعصبی systemسیستم,
273
793761
3714
از طریق احساس کردن و راه های تحریک سازی عصبی،
13:29
in the brainمغز, in the spinalستون فقرات cordطناب,
274
797475
3341
آن را در سیستم عصبی، مغز، نخاع،
13:32
even in peripheralپیرامونی nervesاعصاب,
275
800816
2756
آن را در سیستم عصبی، مغز، نخاع،
13:35
basedمستقر on patient-specificبیمار خاص impairmentsاختلالات.
276
803572
3167
و حتی در اعصاب جزئی تعبیه خواهم کرد.
13:38
But not to replaceجایگزین کردن the lostکم شده functionعملکرد, no --
277
806739
4608
اما این کار به منظور جایگزینی ارتباط از دست رفته ی نخاعی نیست، نه --
13:43
to help the brainمغز help itselfخودش.
278
811347
3191
بلکه برای این است که به مغز کمک کنیم، تا به خودش کمک کند.
13:46
And I hopeامید this enticedتحریک شده your imaginationخیال پردازی,
279
814538
2640
و من امیدوارم که این ایده تخیل شما را برانگیخته کند،
13:49
because I can promiseوعده to you
280
817178
1896
زیرا من به شما قول می دهم
13:51
this is not a matterموضوع of whetherچه this revolutionانقلاب will occurبه وقوع پیوستن,
281
819074
3243
که بحث بر سر امکان رخ دادن چنین انقلابی نیست،
13:54
but when.
282
822317
1792
بلکه بحث بر سر زمان آن است.
13:56
And rememberیاد آوردن, we are only as great
283
824109
2233
و به خاطر بسپارید، ما به خوبی تصوراتمان هستیم،
13:58
as our imaginationخیال پردازی, as bigبزرگ as our dreamرویا.
284
826357
3585
و به بزرگی رؤیا هایمان.
14:01
Thank you.
285
829942
1992
متشکرم.
14:03
(Applauseتشویق و تمجید)
286
831934
4000
(تشویق حاضرین)
Translated by Amirpouya Ghaemiyan
Reviewed by Narsis Sh

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Grégoire Courtine - Spinal cord researcher
Grégoire Courtine and his interdisciplinary lab imagine new ways to recover after devastating, mobility-impairing injury to the spinal cord.

Why you should listen

In a lab in Switzerland, a little white rat is re-learning how to walk. In research dubbed Project Rewalk, Grégoire Courtine and his collaborators are figuring out how a spinal cord with a severe lesion might repair itself, to the point that voluntary locomotion could happen again -- not just reactive movement but brain-directed walking and running. The treatment involves a re-awakening cocktail of chemicals released onto the spinal cord, combined with electrical stimulation -- plus repeated exercise that rehearses the walking movement. As part of the experiment, Courtine's team developed a robot that gently supports the rat vertically but does not push it forward; the rat has to decide to move on its own. And eventually, it does. As Courtine explains, "the training forces the brain to recruit what is left of the neural system to get the job done."
 
Courtine holds the International Paraplegic Foundation chair in spinal cord repair at the Center for Neuroprosthetics at the Swiss Federal Institute of Technology in Lausanne.

More profile about the speaker
Grégoire Courtine | Speaker | TED.com

Data provided by TED.

This site was created in May 2015 and the last update was on January 12, 2020. It will no longer be updated.

We are currently creating a new site called "eng.lish.video" and would be grateful if you could access it.

If you have any questions or suggestions, please feel free to write comments in your language on the contact form.

Privacy Policy

Developer's Blog

Buy Me A Coffee