TED2018
Catherine Mohr: How I became part sea urchin
کاترین مور: چطور بخشی توتیای دریایی شدم
Filmed:
Readability: 3.5
1,714,116 views
دانشمند جوان، کاترین مور در سفر رویایی غواصی‌اش بود -- وقتی دستش را درست روی یک توتیای دریایی خارخاری گذاشت. در حالی که دسته‌ای کوسه بالای سرش چرخ می‌زدند. بعد از آن چه اتفاقی افتاد؟
بیش از آنچه بتوانید تصورش را بکنید. بنشینید پای این سخنرانی فوق‌العاده با شمه‌ای از دانش.
Catherine Mohr - Roboticist
Catherine Mohr loves what she does -- she's just not ever sure what it will be next. Full bio
Catherine Mohr loves what she does -- she's just not ever sure what it will be next. Full bio
Double-click the English transcript below to play the video.
00:12
My story starts in the northern
Galapagos Islands,
Galapagos Islands,
0
906
3079
داستان من در جزایر
گالاپاگوس شمالی شروع می‌شود،
گالاپاگوس شمالی شروع می‌شود،
00:16
under 50 feet of water
and a big school of sharks.
and a big school of sharks.
1
4010
3404
زیر ۱۵ متر آب و دسته بزرگی کوسه.
00:20
I'd been scuba diving with a group
of friends for about a week,
of friends for about a week,
2
8148
2971
یک هفته‌ای بود که با گروهی
از دوستان مشغول غواصی بودم،
از دوستان مشغول غواصی بودم،
00:23
and it had been glorious:
3
11143
1329
و شگفت‌انگیز بود:
00:24
manta rays, whale sharks,
4
12496
2628
سفره‌ماهی‌های دیو، کوسه‌نهنگ‌ها،
00:27
penguins and, of course,
hammerhead sharks.
hammerhead sharks.
5
15148
2750
پنگوئن‌ها، و البته، کوسه‌های سرچکشی.
00:30
Today's dive was particularly tricky.
6
18675
3402
غواضی آن روز مخصوصا سخت بود.
00:34
The surge was terrible.
7
22101
1231
موج افتضاح بود.
00:35
You had to have your camera rig tight in
8
23356
2190
باید دوربین را محکم می‌چسبیدی
00:37
and your arm out,
9
25570
1152
و دستت را باز می‌گذاشتی،
00:38
because the surge kept
throwing you into the rocks
throwing you into the rocks
10
26746
2358
چون موج دائما تو را
به سمت صخره‌ها پرتاب می‌کرد
به سمت صخره‌ها پرتاب می‌کرد
00:41
while you're scanning up
for that beautiful photograph.
for that beautiful photograph.
11
29128
2620
وقتی که می‌خواستی برای گرفتن
یک عکس زیبا بالا را بررسی کنی.
یک عکس زیبا بالا را بررسی کنی.
00:43
It was going OK, until ...
12
31772
2530
داشت خوب پیش می‌رفت، تا اینکه ...
00:46
not OK.
13
34326
1565
دیگر خوب پیش نرفت.
00:47
Something was terribly, terribly wrong.
14
35915
3102
چیزی خیلی، خیلی اشتباه بود.
00:51
I pulled my hand back,
15
39552
1836
دستم را عقب کشیدم،
00:53
and I had long, black sea urchin spines
16
41412
2642
و دیدم خارهای بلند و سیاه توتیای دریایی
00:56
all the way through my gloves,
17
44078
1600
از این طرف دستکشم رفته
و از آن طرف بیرون آمده،
و از آن طرف بیرون آمده،
00:57
which meant all the way through my hand.
18
45702
2099
که یعنی از دستم هم رد شده بود.
01:00
Now, this is bad.
19
48344
2012
حالا، این بد است.
01:02
I mean, obviously when you have something
all the way through your hand,
all the way through your hand,
20
50380
3485
منظورم این است که، واضح است
که وقتی چیزی در دستتان فرو برود،
که وقتی چیزی در دستتان فرو برود،
01:05
it's kind of bad anyway,
21
53889
1214
به هر حال بد است،
01:07
but in this case, sea urchins
have a venom on them that,
have a venom on them that,
22
55127
4180
اما در این مورد، توتیای دریایی
زهری روی خود دارد که،
زهری روی خود دارد که،
01:11
if you've ever tangled with them,
23
59331
1593
اگر گاهی با آن درگیر شده باشید،
01:12
you know that a sea urchin spine in you
gives you horrible, painful inflammation.
gives you horrible, painful inflammation.
24
60948
4647
می‌دانید که خار توتیای دریایی
باعث سوزشی وحشتناک و دردآور می‌شود.
باعث سوزشی وحشتناک و دردآور می‌شود.
01:17
But that wasn't even topmost
in my mind at this point.
in my mind at this point.
25
65619
2697
اما حتی این هم بزرگترین مشکل من
در آن شرایط نبود.
در آن شرایط نبود.
01:20
This did not look real.
26
68340
2151
این واقعی به نظر نمی‌رسید.
01:22
I could not believe that this was my hand.
27
70515
2464
باور نمی‌کردم که این دست من است.
01:25
Now, in a crisis, I tend to disassociate
into, like, little scientists,
into, like, little scientists,
28
73003
4759
خوب، در شرایط بحران، من سعی می‌کنم
خود را کنار بکشم، مثل، دانشمندان کوچک،
خود را کنار بکشم، مثل، دانشمندان کوچک،
01:29
and I start talking very analytically.
29
77786
3117
و شروع می‌کنم به تحلیلی حرف زدن.
01:32
All analysis was gone,
adrenaline brain kicked in,
adrenaline brain kicked in,
30
80927
2979
تمام تحلیل‌ها رفته بود،
مغز آدرنالین پیدایش شد،
مغز آدرنالین پیدایش شد،
01:35
and I just yanked the spines out.
31
83930
2839
و من فقط خارها را بیرون کشیدم.
01:38
I don't remember doing it.
32
86793
2139
یادم نمی‌آید این کار را کرده باشم.
01:41
I just remember thinking, "I can't
get my glove off with these in here."
get my glove off with these in here."
33
89665
3857
فقط یادم می‌آید فکر کردم، "با وجود این‌ها
نمی‌توانم دستکشم را بیرون بیاورم."
نمی‌توانم دستکشم را بیرون بیاورم."
01:45
I do remember taking the glove off
34
93546
2096
یادم هست دستکشم را در آوردم
01:47
and a big plume of black
coming up in front of my face.
coming up in front of my face.
35
95666
3654
و توده بزرگ سیاهی آمد بالا جلوی صورتم.
01:51
And biologist brain now shows up
and starts freaking out.
and starts freaking out.
36
99875
4428
و مغز زیست‌شناس پیدایش شد
و شروع کرد به وحشت کردن.
و شروع کرد به وحشت کردن.
01:56
"How could all that toxin
have gotten into that wound already?"
have gotten into that wound already?"
37
104327
3169
"چطور این همه زهر به این سرعت
وارد آن زخم شده است؟"
وارد آن زخم شده است؟"
01:59
Well, physicist brain then shows up
and very calmly explains,
and very calmly explains,
38
107520
4121
خب، بعد مغز فیزیکدان از راه رسید
و خیلی آرام توضیح داد،
و خیلی آرام توضیح داد،
02:03
"No, no, no, we're at 50 feet,
39
111665
1698
"نه، نه، نه، الان در ۱۵ متری هستیم،
02:05
red wavelengths are attenuated.
40
113387
1477
طول موج‌های قرمز تضعیف شده‌اند.
02:06
That's blood -- not black.
41
114888
1931
این خون است -- سیاه نیست.
02:10
And sharks.
42
118566
1388
و کوسه‌ها.
02:12
So what are you gonna do?"
43
120793
1599
خب حالا چه کار می‌خواهی بکنی؟"
02:14
Well, I cranked my cummerbund
down really hard over my hand,
down really hard over my hand,
44
122965
4566
کمربندم را سخت روی دستم خم کردم،
02:19
and I simply swam away.
45
127555
2753
و به سادگی از آنجا شنا کردم.
02:23
"Let's let that big old cloud of blood
dissipate a bit before we have to surface
dissipate a bit before we have to surface
46
131078
5314
«بگذار قبل از آنکه از میان
این همه کوسه به سطح برویم
این همه کوسه به سطح برویم
02:28
through all of these sharks."
47
136416
1808
آن ابر بزرگ خون کمی پراکنده شود.»
02:30
So when I did surface,
48
138248
1467
پس وقتی که بالا آمدم
02:31
my warm-blooded-mammal brain
49
139739
1901
مغز پستاندار خون‌گرمم
02:33
was in an absolute gibbering panic:
50
141664
2052
کاملا وحشتزده تند و تند ور می‌زد:
02:35
"They don't feed when they're schooling.
They don't feed when they're schooling.
They don't feed when they're schooling.
51
143740
4128
«وقتی در دسته هستند غذا نمی‌خورند.
وقتی در دسته هستند غذا نمی‌خورند.
وقتی در دسته هستند غذا نمی‌خورند.
02:39
All the way up."
52
147892
1327
سریع برو بالا.»
02:41
And they didn't.
53
149243
1184
و آنها نخوردند.
02:42
So apparently, they have read
the same books that I have.
the same books that I have.
54
150451
3216
پس ظاهرا آنها هم همان کتاب‌هایی را
خوانده بودند که من خوانده بودم.
خوانده بودند که من خوانده بودم.
02:45
(Laughter)
55
153691
1392
(خنده)
02:47
Now, it turns out,
56
155107
1428
حالا، مشخص شد،
02:48
when you've been stabbed
with sea urchin spines,
with sea urchin spines,
57
156559
2312
وقتی خار توتیای دریایی
در دستتان فرو رفته است،
در دستتان فرو رفته است،
02:50
and you're two days away
from any medical help,
from any medical help,
58
158895
2678
و دو روز با هر کمک پزشکی فاصله دارید،
02:53
the thing that you've got to do
is, unfortunately, cook your hand.
is, unfortunately, cook your hand.
59
161597
4223
کاری که باید بکنید، متاسفانه،
این است که دستتان را بپزید.
این است که دستتان را بپزید.
02:58
So you put it in water
as hot as you can stand,
as hot as you can stand,
60
166621
2644
پس آن را در آب گرمی می‌گذارید
که می‌توانید تحمل کنید،
که می‌توانید تحمل کنید،
03:01
and you keep adding boiling water
61
169289
1635
و به اضافه کردن آب جوش ادامه می‌دهید
03:02
until you think you will go
absolutely insane.
absolutely insane.
62
170948
3314
تا جایی که احسس می‌کنید
چیزی تا جنون مطلق باقی نمانده.
چیزی تا جنون مطلق باقی نمانده.
03:06
Now, it worked --
63
174286
1411
خوب، کار کرد --
03:08
the hand itself did not work so well
for several weeks after that,
for several weeks after that,
64
176249
4137
خود دست البته تا چندین هفته
بعد از آن خیلی خوب کار نمی‌کرد،
بعد از آن خیلی خوب کار نمی‌کرد،
03:12
but eventually,
fine motor skills returned.
fine motor skills returned.
65
180410
3138
اما در نهایت، توانایی‌های حرکتی برگشتند.
03:15
All except for one spot, that stayed
stiff and painful for weeks
stiff and painful for weeks
66
183572
4594
همه به جز یک نقطه،
که برای هفته‌ها سفت و دردناک باقی ماند
که برای هفته‌ها سفت و دردناک باقی ماند
03:20
after the other things had gotten better.
67
188190
2202
در حالی که بقیه چیزها بهتر شده بودند.
03:22
So it turned out, I'd broken off
a tip of the urchin spine
a tip of the urchin spine
68
190416
4244
خوب مشخص شد که نوک خار توتیا را
03:26
in the joint itself,
69
194684
2103
در خود مفصل شکسته‌ام،
03:28
and that's why it wasn't getting better.
70
196811
1950
و به همین دلیل بود که بهتر نمی‌شد.
03:30
So the orthopedist says,
"You know, we should get this out.
"You know, we should get this out.
71
198785
2959
پس ارتوپد گفت، "می‌دانی،
باید این را بیرون بیاوریم.
باید این را بیرون بیاوریم.
03:33
Nothing too urgent, not an emergency."
72
201768
2646
چیز زیاد حادی نیست، اورژانسی نیست."
03:36
So we scheduled a small surgery
for a few weeks out on a Monday.
for a few weeks out on a Monday.
73
204438
3403
پس یک عمل کوچک را برای دوشنبه
چند هفته بعد هماهنگ کردیم.
چند هفته بعد هماهنگ کردیم.
03:40
And on the Friday before,
74
208476
2452
و در جمعه پیش از آن،
03:42
I broke my pelvis
in a horseback riding accident.
in a horseback riding accident.
75
210952
3068
لگنم در یک حادثه اسب‌سواری شکست.
03:46
(Laughter)
76
214044
1699
(خنده)
03:47
Yeah.
77
215767
1209
آره.
03:49
So we kind of postponed that surgery.
78
217000
2611
پس عمل را عقب انداختیم.
03:52
My broken pelvis and I were now
facing six weeks on the couch,
facing six weeks on the couch,
79
220461
4557
من و لگن شکسته‌ام با شش هفته
خانه نشینی مواجه بودیم،
خانه نشینی مواجه بودیم،
03:57
and I would have gone absolutely insane
if it hadn't been for my friends.
if it hadn't been for my friends.
80
225042
5104
و اگر به خاطر دوستانم نبود
قطعا دیوانه شده بودم.
قطعا دیوانه شده بودم.
04:02
Spontaneous parties broke out
at my house every night for weeks.
at my house every night for weeks.
81
230170
3459
برای هفته‌ها، هر شب در خانه‌ام
خود بخود مهمانی برگزار می‌شد.
خود بخود مهمانی برگزار می‌شد.
04:05
I was fed. I was entertained.
82
233653
2276
به من غذا می‌دادند، سرگرمم می‌کردند.
04:07
It was great.
83
235953
1325
خیلی عالی بود.
04:10
But that kind of enthusiasm is sort of
hard to sustain over the long term,
hard to sustain over the long term,
84
238015
3921
اما آنگونه اشتیاق
در دراز مدت سخت باقی می‌ماند،
در دراز مدت سخت باقی می‌ماند،
04:13
and eventually it petered down
to just one friend,
to just one friend,
85
241960
3296
و در نهایت نم کشید و به فقط یک دوست رسید،
04:17
who would send me jokes during the day
86
245280
1992
که در طول روز برایم جوک می‌فرستاد
04:19
and come and keep me company
in the evenings --
in the evenings --
87
247296
2604
و شب می‌آمد که پیشم باشد --
04:21
someone I got to know a whole lot better
during this period of convalescence.
during this period of convalescence.
88
249924
4366
کسی که توانستم در این دوره نقاهت
او را خیلی بهتر بشناسم.
او را خیلی بهتر بشناسم.
04:26
And when I was finally
pronounced well enough
pronounced well enough
89
254314
2116
و وقتی که در نهایت آن قدر خوب شدم
04:28
to do weight-bearing activities,
90
256454
1690
که فعالیت‌های تحمل وزنی انجام دهم،
04:30
we loaded a telescope in the car
and drove up into the mountains
and drove up into the mountains
91
258168
3039
تلسکوپی سوار ماشین کردیم
و تا کوهستان رانندگی کردیم
و تا کوهستان رانندگی کردیم
04:33
to look at the Hale–Bopp comet.
92
261231
2116
تا دنباله‌دار هیل-باپ را رصد کنیم.
04:35
Yes, we are geeks.
93
263371
2094
بله، ما عجیبیم.
04:37
And got caught in a landslide.
94
265489
1700
و ناگهان کوه ریزش کرد.
04:39
(Laughter)
95
267213
1945
(خنده)
04:41
I know -- like, really?
96
269182
2264
می‌دانم -- مثلا، واقعا؟
04:44
No. Just kidding.
97
272051
1462
نه. شوخی کردم.
04:45
(Laughter)
98
273537
1182
(خنده)
04:46
No more disasters. No.
Just the opposite, in fact.
Just the opposite, in fact.
99
274743
2932
نه دیگر فاجعه نداشتیم.
نه. در واقع، کاملا برعکس.
نه. در واقع، کاملا برعکس.
04:49
That was 21 years ago,
100
277699
1540
این ۲۱ سال پیش بود،
04:51
and for 19 of those years,
101
279263
1887
و برای ۱۹ سال از آن سالها
04:53
I have been married
to that marvelous introvert
to that marvelous introvert
102
281174
3600
همسر آن درون‌گرای فوق‌العاده بوده‌ام
04:56
who never in a million years
would have approached me
would have approached me
103
284798
2512
که یک میلیون سال دیگر هم در شرایط دیگر
04:59
under other circumstances.
104
287334
1691
سراغ من نمی‌آمد.
05:01
We have a wonderful 14-year-old daughter,
105
289049
2060
ما یک دختر ۱۴ ساله بی‌نظیر داریم،
05:03
who did all my illustrations.
106
291133
1607
که تمام تصویرهای مرا درست کرده است.
05:04
(Cheers and applause)
107
292764
1576
(تشویق و هلهله)
05:06
Yeah.
108
294364
1162
آره.
05:07
So, pro tip:
109
295550
1338
خوب، نکته حرفه‌ای:
05:08
apparently, nothing makes you sexier
than needing a walker
than needing a walker
110
296912
2784
ظاهرا، هیچ چیز شما را
جذاب‌تر از این نمی‌کند که با واکر
جذاب‌تر از این نمی‌کند که با واکر
05:11
on your first date.
111
299720
1235
سر قرار اول بروید.
05:13
So this isn't a story about piercings
112
301393
2613
پس این داستانی درباره سوراخ شدن
05:16
or sharks or boilings or breakings.
113
304030
2785
یا کوسه‌ها یا جوشاندن یا شکستن نیست.
05:18
It's a love story.
114
306839
1434
این یک داستان عاشقانه است.
05:20
It's a love story with
a funny little epilogue.
a funny little epilogue.
115
308758
2888
این یک داستان عاشقانه است
با یک خاتمه کوچک بامزه.
با یک خاتمه کوچک بامزه.
05:24
Now I was weight-bearing again,
I could reschedule that surgery,
I could reschedule that surgery,
116
312845
4030
حالا که داشتم وزنم را تحمل می‌کردم
می‌توانستم آن عمل را دوباره هماهنگ کنم،
می‌توانستم آن عمل را دوباره هماهنگ کنم،
05:28
get the spine out.
117
316899
1296
و آن خار را بیرون بیاورم.
05:30
But I didn't need it anymore.
118
318219
1537
اما دیگر نیازی به آن نبود.
05:32
Turns out, when you break a bone,
119
320407
1700
مشخص شد، وقتی استخوانی می‌شکند،
05:34
your body scavenges calcium
from all the bones in your body --
from all the bones in your body --
120
322131
3926
بدن شما کلسیم را از تمام
استخوان‌های بدن‌تان جارو می‌کند --
استخوان‌های بدن‌تان جارو می‌کند --
05:38
and from the little sea urchin spine
that you happen to have lodged
that you happen to have lodged
121
326081
3889
و از آن خار کوچک توتیای دریایی که از قضا
05:41
in the joint of your finger.
122
329994
2004
در مفصل انگشتتان بیتوته کرده است.
05:44
So yes,
123
332022
1263
پس بله،
05:46
my pelvis is now part sea urchin.
124
334094
3388
بخشی از لگن من الان توتیای دریایی است.
05:49
(Laughter)
125
337506
1825
(خنده)
05:51
So to biology brain, physicist brain,
126
339355
3090
پس علاوه بر مغز زیستی، مغز فیزیکدان،
05:54
adrenaline brain,
warm-blooded-mammal brain,
warm-blooded-mammal brain,
127
342469
2147
مغز آدرنالین، مغز پستاندار خون‌گرم،
05:56
I get to add "urchin brain,"
128
344640
2008
من «مغز توتیا» هم دارم،
05:58
with all of the superpowers
that that confers.
that that confers.
129
346672
3302
با تمام قدرت‌های
ماوراء طبیعی که اعطا می‌کند.
ماوراء طبیعی که اعطا می‌کند.
06:02
You don't need to worry, though:
130
350393
1536
البته لازم نیست نگران من باشید:
06:03
that I am not fully human
is one of the things
is one of the things
131
351953
2159
اینکه من کاملا انسان نیستم
یکی از چیزهایی است
یکی از چیزهایی است
06:06
that my family loves the most about me.
132
354136
1993
که خانواده‌ام بیشتر از همه
درباره من دوست دارد.
درباره من دوست دارد.
06:08
(Laughter)
133
356153
1087
(خنده)
06:09
Thank you very much.
134
357264
1195
خیلی متشکرم.
06:10
(Applause)
135
358483
4173
(تشویق)
ABOUT THE SPEAKER
Catherine Mohr - RoboticistCatherine Mohr loves what she does -- she's just not ever sure what it will be next.
Why you should listen
An engineer turned surgeon turned strategist, Catherine Mohr is always on the lookout for new technologies to help improve patient outcomes while trying to stay in her sweet spot -- the steep part of the learning curve.
As VP of Strategy for Intuitive Surgical in Silicon Valley, faculty at Singularity University and advisor to med-tech startups in the UK, the US and her native New Zealand, Mohr follows her self-admittedly geeky passions wherever they lead her, as she designs, makes, writes, tinkers, plays and travels all over the world.
Catherine Mohr | Speaker | TED.com