ABOUT THE SPEAKER
Luis H. Zayas - Social worker, psychologist, researcher
Luis H. Zayas remains a proud active mental health practitioner through his evaluations of immigrant children and families facing deportation, and of refugee and asylum-seeking mothers and children in detention centers.

Why you should listen

Luis H. Zayas lends his expertise to legal advocates protecting the rights of asylees, refugees and immigrants in courts. A native of Coamo, Puerto Rico, Zayas believes deeply that social justice warriors cannot serve on all the battlefronts where human rights are trampled, and inhumane treatment occurs. Instead, we must use our natural talents, passions, skills and knowledge to fight in those areas that call out to us.

More profile about the speaker
Luis H. Zayas | Speaker | TED.com
TED Salon: Border Stories

Luis H. Zayas: The psychological impact of child separation at the US-Mexico border

لوییس اچ. زایاس: تاثیر روانشناختی جدایی کودکان در مرز آمریکا و مکزیک

Filmed:
1,412,316 views

چگونه آسیب روانی بر مغز در حال رشد کودکان تاثیر می گذارد؟ در این گفتگوی قدرتمند، لوئیس اچ. زایاس، مددکار اجتماعی، بحث خود را پیرامون پناهندگان و خانواده های پناهجوی در مرز ایالات متحده و مکزیک شروع می کند. آنچه ظهور می کند، تحلیلی خیره کننده از تأثیر طولانی مدت سیاست های جنجالی ایالات متحده در بازداشت کودکان و جدایی آنها از خانواده - و اقدامات عملی برای چگونگی پیشرفت کشور می باشد.
- Social worker, psychologist, researcher
Luis H. Zayas remains a proud active mental health practitioner through his evaluations of immigrant children and families facing deportation, and of refugee and asylum-seeking mothers and children in detention centers. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:13
For over 40 yearsسالها, I've been
a clinicalبالینی socialاجتماعی workerکارگر
0
1491
2675
بیش از چهل سال است که
مددکار بالینی اجتماعی
00:16
and a developmentalتوسعه psychologistروانشناس.
1
4190
1774
و روانشناس رشد هستم.
00:18
And it seemedبه نظر می رسید almostتقریبا naturalطبیعی است
for me to go into the helpingکمک professionsحرفه ها.
2
6466
3795
و برای من عادی به نظر می رسید
که وارد حرفه کمک رسانی شوم.
00:22
My parentsپدر و مادر had taughtتدریس کرد me
to do good for othersدیگران.
3
10285
3460
والدینم به من آموخته بودند
که به دیگران کمک کنم.
00:26
And so I devotedاختصاص داده شده است my careerحرفه
4
14551
2497
و به همین ترتیب مسیر حرفه ای
خود را وقف
00:29
to workingکار کردن with familiesخانواده ها
in some of the toughestسخت ترین circumstancesشرایط:
5
17072
3756
کار کردن با خانواده هایی کردم که در
برخی از سختترین شرایط قرار دارند:
00:32
povertyفقر, mentalذهنی illnessبیماری,
6
20852
2174
فقر و بیماریهای روحی و روانی
00:35
immigrationمهاجرت, refugeesپناهندگان.
7
23050
2464
مهاجرت و پناهندگان.
00:38
And for all those yearsسالها,
I've workedکار کرد with hopeامید and with optimismخوش بینی.
8
26516
3571
و در تمام این سالها با امید
و خوشبینی کار کرده ام.
00:43
In the pastگذشته fiveپنج yearsسالها, thoughگرچه,
9
31857
2037
گر چه در پنج سال گذشته
00:45
my hopeامید and my optimismخوش بینی
have been put to the testتست.
10
33918
3468
امید و خوشبینی من به چالش کشیده شده است.
00:50
I've been so deeplyعمیقا disappointedناامید
in the way the Unitedیونایتد Statesایالت ها governmentدولت
11
38414
4281
من عمیقا به دلیل مسیری که دولت آمریکا
در پیش گرفته است متاثر شده ام
00:54
is treatingدرمان familiesخانواده ها who are comingآینده
to our southernجنوب borderمرز,
12
42719
4413
تهدید برای خانواده هایی را که به
سمت مرز جنوبی در حال حرکت هستند
00:59
askingدرخواست for asylumپناهندگی --
13
47156
2126
درخواست پناهندگی
01:01
desperateمستاصل parentsپدر و مادر with childrenفرزندان,
from Elال Salvadorسالوادور, Guatemalaگواتمالا and Hondurasهندوراس,
14
49306
6094
والدین ناامید با فرزندان٬ از
السالوادور٬گواتمالا و هندوارس
01:07
who only want to bringآوردن theirخودشان kidsبچه ها
to safetyایمنی and securityامنیت.
15
55424
3000
که تنها قصد دارند بچه های خود
را به مکان امن بیاورند.
01:11
They are fleeingفرار کرد some of
the worstبدترین violenceخشونت in the worldجهان.
16
59683
2694
آنها در حال فرار از بدترین
خشونت ها در جهان هستند.
01:14
They'veآنها دارند been attackedحمله کرد by gangsباندها,
17
62401
1606
مورد حمله باندهای تبهکار قرار گرفته
01:16
assaultedحمله کرد, rapedتجاوز جنسی, extortedاذعان کرد, threatenedتهدید شده.
18
64983
2665
آزار، تجاوز، شکنجه و تهدید و شدند.
01:20
They have facedدر مواجهه deathمرگ.
19
68822
1263
با مرگ روبرو شده اند.
01:22
And they can't turnدور زدن to theirخودشان policeپلیس
because the policeپلیس are complicitمشارکت کننده,
20
70976
4162
نمی توانند به پلیس خود مراجعه کنند
چون پلیس همدست،
01:27
corruptفاسد, ineffectiveبی اثر.
21
75162
1712
فاسد و ناکارآمد است.
01:29
Then they get to our borderمرز,
22
77404
2667
زمانی که به مرزهای ما می رسند،
01:32
and we put them in detentionبازداشت centersمراکز,
23
80095
2235
آنها را به بازداشتگاه ها،
01:34
prisonsزندان, as if they were commonمشترک criminalsجنایتکاران.
24
82354
2921
زندانها می فرستیم، گوی که
جنایتکاران عادی هستند.
01:39
Back in 2014, I metملاقات کرد some of
the first childrenفرزندان in detentionبازداشت centersمراکز.
25
87625
5115
درسال۲۰۱۴، با اولین سری از این بچه ها
در بازداشتگاه ها ملاقات کردم.
01:46
And I weptگریه کرد.
26
94737
1192
و اشک ریختم.
01:48
I satنشسته in my carماشین afterwardsپس از آن and I criedگریه کرد.
27
96631
2934
توی ماشینم نشستم و گریه کردم.
01:53
I was seeingدیدن some of the worstبدترین
sufferingرنج کشیدن I'd ever knownشناخته شده,
28
101041
3174
شاهد بدترین رنجهایی بودم که تا به حال
شناخته بودم.
01:56
and it wentرفتی againstدر برابر everything
I believedمعتقد in my countryکشور,
29
104968
2702
و در تضاد با چیزهایی بود که
در کشورم به آن اعتقاد داشتم
01:59
the ruleقانون of lawقانون
30
107694
1512
نقش قانون،
02:02
and everything my parentsپدر و مادر taughtتدریس کرد me.
31
110399
1935
و هر چه که خانواده ام
به من آموخته بودند.
02:06
The way the Unitedیونایتد Statesایالت ها
has handledدستکاری شده the immigrantsمهاجران
32
114751
4832
روشی که ایالات متحده
با مهاجرانی که در جستجوی
02:11
seekingبه دنبال asylumپناهندگی in our countryکشور
33
119607
1445
پناهندگی در کشور ما هستند
02:13
over the pastگذشته fiveپنج yearsسالها --
34
121076
1326
در طول پنج سال گذشته--
02:14
it's wrongاشتباه, just simplyبه سادگی wrongاشتباه.
35
122426
2838
به سادگی اشتباه بوده است.
02:18
Tonightامشب, I want to tell you
that childrenفرزندان in immigrationمهاجرت detentionبازداشت
36
126635
3197
امشب تصمیم دارم به شما بگویم که
بچه ها در بازداشتگاه مهاجران
02:21
are beingبودن traumatizedآسیب دیده.
37
129856
1380
در معرض آسیب روحی هستند.
02:24
And we are causingباعث می شود the traumaتروما.
38
132516
1959
و ما علت این روان آسیب دیده هستیم.
02:28
We in Americaآمریکا --
39
136166
1453
ما در آمریکا--
02:29
actuallyدر واقع, those of us here tonightامشب --
40
137643
2522
درواقع، این کسانی که امشب اینجا هستند--
02:32
will not necessarilyلزوما be on the sameیکسان pageصفحه
with respectتوجه to immigrationمهاجرت.
41
140189
3841
با احترام به مهاجرا، لزوما
در طرف مشابه دولت نیستیم.
02:37
We'llخوب disagreeمخالف بودن on how we're going
to handleرسیدگی all those people
42
145182
2966
ما مخالف چگونگی طرز برخورد
با این افرادی هستیم
02:40
who want to come to our countryکشور.
43
148172
1610
که قصد ورود به کشورمان را دارند.
02:43
Franklyصادقانه بگویم, it doesn't matterموضوع to me
whetherچه you're a Republicanجمهوری خواه or a Democratدموکرات,
44
151369
3606
صادقانه بگویم برایم مهم نیست
شما جمهوری خواه باشید یا دموکرات،
02:46
liberalلیبرال or conservativeمحافظه کار.
45
154999
1445
لیبرال یا محافظه کار.
02:50
I want secureامن است bordersمرز ها.
46
158830
2492
من مرزهای امن می خواهم.
02:54
I alsoهمچنین want to keep the badبد actorsبازیگران out.
47
162552
4617
همچنین می خواهم
بازیگران بد بیرون بمانند.
02:59
I want nationalملی securityامنیت.
48
167678
2166
من امنیت ملی می خواهم.
03:01
And of courseدوره, you'llشما خواهید بود have your ideasایده ها
about those topicsموضوعات, too.
49
169868
3344
البته شما هم ایده های خود را
در مورد آن مباحث دارید.
03:07
But I think we can agreeموافق
50
175180
2236
اما فکر می کنم ما میتوانیم هم رای باشیم
03:09
that Americaآمریکا should not be doing harmصدمه.
51
177440
2833
و آمریکا هم نباید صدمه بزند.
03:13
The governmentدولت, the stateحالت, should not
be in the businessکسب و کار of hurtingصدمه زدن childrenفرزندان.
52
181310
4670
دولت نبایستی در کار صدمه زدن
به کودکان باشد.
03:18
It should be protectingمحافظت them,
53
186855
2007
باید از آنها حمایت کند،
03:21
no matterموضوع whoseکه childrenفرزندان they are:
54
189864
1874
مهم نیست بچه ها مال چه کسانی هستند:
03:23
your childrenفرزندان, my grandchildrenنوه ها
55
191762
2935
بچه های شما، نوه های من
03:28
and the childrenفرزندان of familiesخانواده ها
just looking for asylumپناهندگی.
56
196093
4588
و کودکان خانواده هایی که
به دنبال پناهندگی هستند.
03:34
Now, I could tell you storyداستان after storyداستان
57
202227
2841
الان می توانم داستان پشت داستان
برای شما تعریف کنم
03:37
of childrenفرزندان who have witnessedشاهد
some of the worstبدترین violenceخشونت in the worldجهان
58
205092
3317
از کودکانی که شاهد بدترین
خشونتها در جهان بودند
03:40
and are now sittingنشسته in detentionبازداشت.
59
208433
1584
و الان در بازداشتگاه ها هستند.
03:42
But two little boysپسران have stayedماند with me
over these pastگذشته fiveپنج yearsسالها.
60
210887
4230
اما این دو پسر بچه با من در
طول این پنج سال ماندند.
03:48
One of them was Dannyدنی.
61
216766
1465
یکی از آنها دنی بود.
03:51
Dannyدنی was sevenهفت and a halfنیم yearsسالها oldقدیمی
when I metملاقات کرد him in a detentionبازداشت centerمرکز
62
219024
3455
دنی هفت سال و نیمه بود وقتی که
او را در بازداشتگاهی ملاقات کردم.
03:54
in KarnesKarnes Cityشهر, Texasتگزاس, back in 2014.
63
222503
2417
در سال ۲۰۱۴، در کارنس سیتی در تگزاس.
03:56
He was there with his motherمادر
and his brotherبرادر,
64
224944
2122
در آنجا با مادر و برادرش بود.
03:59
and they had fledفرار کرد Hondurasهندوراس.
65
227090
1484
و از هندوراس فرار کرده بودند.
04:01
You know, Dannyدنی is one of these kidsبچه ها
that you get to love instantlyفورا.
66
229900
3232
دنی یکی از بچه هایی هست
که فورا عاشقش می شوید.
04:05
He's funnyخنده دار, he's innocentبی گناه,
67
233605
2623
بامزه و معصوم است.
04:08
he's charmingجذاب and very expressiveرسا.
68
236252
2063
جذاب است و احساساتش را بیان میکند.
04:11
And he's drawingنقاشی picturesتصاویر for me,
69
239931
2587
و برایم نقاشی می کشد،
04:14
and one of the picturesتصاویر he drewکشید for me
was of the RevosRevos Locosمردم.
70
242542
3913
یکی از نقاشیهایی که برای من
ترسیم کرده از رووس لوکوس است.
04:18
The RevosRevos Locosمردم: this is the nameنام
71
246479
2933
رووس لوکوس اسمی است
04:21
that they gaveداد to gangsباندها
in the townشهر that he was in.
72
249436
2842
که به باندهای تبهکار شهر محل
سکونت او گفته می شود.
04:25
I said to Dannyدنی,
73
253329
1601
من به دنی گفتم،
04:26
"Dannyدنی, what makesباعث می شود them badبد guys?"
74
254954
2419
«چی باعث میشه اونها آدمهای بدی شوند؟»
04:30
Dannyدنی lookedنگاه کرد at me with puzzlementتعجب.
75
258440
2174
دنی با حیرت به من نگاه کرد.
04:33
I mean, the look was more like,
76
261710
1715
نگاهی که بیشتر شبیه این بود که
04:36
"Are you cluelessبی ادبی or just stupidاحمق?"
77
264239
2352
« ناآگاه هستی یا احمق؟»
04:38
(Laughterخنده)
78
266615
1296
(خنده)
04:40
He leanedتکیه داده است in and he whisperedزمزمه,
79
268509
1619
خم شد و زمزمه کرد،
04:42
"Don't you see?
80
270152
1925
«نمی بینی؟
04:44
They smokeدود cigarettesسیگار."
81
272101
1662
سیگار می کشند.»
04:45
(Laughterخنده)
82
273787
1302
(خنده)
04:47
"And they drinkنوشیدن beerآبجو."
83
275806
1638
« و آبجو می نوشند»
04:50
Dannyدنی had learnedیاد گرفتم, of courseدوره,
about the evilsشرارت of drinkingنوشیدن and smokingسیگار کشیدن.
84
278669
3492
دنی در مورد زیان مشروبات
الکلی و دخانیات یاد گرفته بود.
04:55
Then he said, "And they carryحمل gunsاسلحه."
85
283383
1853
سپس گفت،«سلاح حمل می کنند.»
04:58
In one of the picturesتصاویر,
86
286342
2431
در یکی از عکسها
05:00
the stickچوب figuresارقام of the RevosRevos Locosمردم
are shootingتیراندازی کردن at birdsپرنده ها and at people.
87
288797
5014
چهره های رووس لوکوس در
حال شلیک کردن به پرنده ها و مردم بودند.
05:05
Dannyدنی told me about the day his uncleدایی
was killedکشته شده by those RevosRevos Locosمردم
88
293835
4889
دنی به من در مورد روزی گفت که
عموی او در رووس کلوس کشته شد.
05:10
and how he ranفرار کرد from his houseخانه
to his uncle'sعمو farmhouseمزرعه,
89
298748
2927
واین که چطور او از خانه شان
به سمت خانه باغ عمویش دویده بود،
05:13
only to see his uncle'sعمو deadمرده bodyبدن,
90
301699
2445
تنها صرف دیدن بدن مرده عمویش،
05:16
his faceصورت disfiguredخراب شده by bulletsگلوله ها.
91
304168
3805
صورتش بوسیله گلوله تفنگ از شکل افتاده بود.
05:20
And Dannyدنی told me he saw his uncle'sعمو teethدندان ها
comingآینده out the back of his headسر.
92
308507
3803
دنی به من گفت که دندانهای عمویش
از پشت سرش بیرون زده بود.
05:25
He was only sixشش at the time.
93
313548
1510
در آن زمان او فقط شش سال داشت.
05:27
Sometimeچند وقت after that,
94
315893
1471
مدتی بعد،
05:29
one of those RevosRevos Locosمردم
beatضرب و شتم little Dannyدنی badlyبدی, severelyشدیدا,
95
317388
4500
یکی ازاعضای رووس لوکوس دنی کوچک
را به شدت مورد ضرب و شتم قرار داد،
05:33
and that's when his parentsپدر و مادر said,
96
321912
1858
و آن وقت بود که والدینش گفتند که
05:35
"We have got to leaveترک کردن
or they will killکشتن us."
97
323794
3046
« ما باید از اینجا برویم
والا آنها ما را میکشند.»
05:41
So they setتنظیم out.
98
329087
1247
بنابراین آنجا را ترک کردند.
05:42
But Danny'sدنی fatherپدر was
a single-legتک پا amputeeامپراطور with a crutchاره,
99
330959
2808
اما پدر دنی یک پا با عصای زیر بغل داشت،
05:45
and he couldn'tنمی توانستم manageمدیریت کردن the ruggedناهموار terrainزمین.
100
333791
2158
راه رفتن در زمین ناهموار
برای او راحت نبود.
05:48
So he said to his wifeهمسر,
101
336585
1589
بنابراین به همسرش گفت،
05:51
"Go withoutبدون me. Take our boysپسران.
102
339578
2579
« بدون من برو . پسرها را ببر.
05:55
Saveصرفه جویی our boysپسران."
103
343111
1259
فرزندانمان را نجات بده.»
05:57
So Momمامان and the boysپسران setتنظیم off.
104
345155
1815
بنابراین مادر و پسرها راهی شدند.
05:58
Dannyدنی told me he lookedنگاه کرد back,
said goodbyeخداحافظ to his fatherپدر,
105
346994
2749
دنی به من گفت او برگشته
و با پدرش خداحافظی کرده،
06:01
lookedنگاه کرد back a coupleزن و شوهر of timesبار
untilتا زمان he lostکم شده sightمنظره of his fatherپدر.
106
349767
3207
تمام مدت به عقب برگشته بوده
تا اینکه دیگر پدرش را نمی توانست ببیند.
06:04
In detentionبازداشت, he had not
heardشنیدم from his fatherپدر.
107
352998
3112
در بازداشتگاه او هیچ خبری
از پدرش نداشته است.
06:08
And it's very likelyاحتمال دارد that his fatherپدر
was killedکشته شده by the RevosRevos Locosمردم,
108
356134
3537
و احتمالش زیاد بود که پدرش توسط
رووس لوکوس کشته شده باشد.
06:11
because he had triedتلاش کرد to fleeفرار کن.
109
359695
1657
چون تلاش کرده بود فرار کند.
06:14
I can't forgetفراموش کردن Dannyدنی.
110
362128
3226
من نمی توانم دنی را فراموش کنم.
06:19
The other boyپسر was Fernandoفرناندو.
111
367664
1714
پسر دیگر فرناندو بود.
06:22
Now, Fernandoفرناندو was
in the sameیکسان detentionبازداشت centerمرکز,
112
370187
3236
فرناندو در بازداشتگاهی مشابه بود.
06:25
roughlyتقریبا the sameیکسان ageسن as Dannyدنی.
113
373447
1889
تقریبا همسن دنی.
06:27
Fernandoفرناندو was tellingگفتن me about the 24 hoursساعت ها
he spentصرف شده in isolationانزوا with his motherمادر
114
375899
4433
فرناندو برایم تعریف می کرد که چطور با
مادرش ۲۴ ساعت در جداسازی به سر برده است.
06:32
in the detentionبازداشت centerمرکز,
115
380356
1179
چون در بازداشتگاه،
06:33
placedقرار داده شده there because his motherمادر
had led a hungerگرسنگی strikeضربه
116
381559
3173
مادرش هدایت یک اعتصاب غذا را
06:36
amongدر میان the mothersمادران in the detentionبازداشت centerمرکز,
117
384756
2052
در میان مادران دیگر در
بازداشتگاه به عهده داشت،
06:38
and now she was crackingترک خوردن
underزیر the pressureفشار of the guardsنگهبانان,
118
386832
2775
و الان تحت فشار نگهبانان در
حال فروپاشی بود،
06:41
who were threateningتهدید کننده and beingبودن
very abusiveسوءاستفاده towardsبه سمت her and Fernandoفرناندو.
119
389631
3356
کسانی که فرناندو و مادرش را
تهدید می کردند و ناسزا می گفتند.
06:45
As Fernandoفرناندو and I are talkingصحبت کردن
in the smallکوچک officeدفتر,
120
393869
3236
فرناندو و من در یک دفتر کار کوچک
با هم صحبت می کردیم.
06:49
his motherمادر burstپشت سر هم in,
121
397129
1877
مادرش داخل شد،
06:51
and she saysمی گوید, "They hearشنیدن you!
They're listeningاستماع to you."
122
399030
3546
«او گفت: صدای شما را می شنوند!
حرفهای شما را گوش می کنند.»
06:55
And she droppedکاهش یافته است to her handsدست ها and kneesزانو,
123
403274
1962
رو زانوهایش خم شد و
06:59
and she beganآغاز شد to look underزیر the tableجدول,
gropingگروپینگ underزیر all the chairsصندلی ها.
124
407315
3488
شروع کرد به زیر میز نگاه کردن،
زیر صندلی ها را هم بررسی کرد.
07:02
She lookedنگاه کرد at the electricالکتریکی socketsپریز برق,
125
410827
2839
از سوکت های برق گرفته تا
07:05
at the cornerگوشه of the roomاتاق,
126
413690
2214
گوشه اتاق،
07:07
the floorکف, the cornerگوشه of the ceilingسقف,
127
415928
1882
کف، گوشه سقف،
07:09
at the lampچراغ, at the airهوا ventتهویه, looking
for hiddenپنهان microphonesمیکروفون and camerasدوربین ها.
128
417834
4090
چراغ، دریچه هوا، به دنبال دوربین
و میکرفونهای مخفی.
07:15
I watchedتماشا کردم Fernandoفرناندو
as he watchedتماشا کردم his motherمادر spiralمارپیچ
129
423403
4351
من فرناندو را تماشا کردم
که مادرش را در این وضع
07:19
into this paranoidپارانوئید stateحالت.
130
427778
1475
پارانوییدی تماشا می کرد.
07:22
I lookedنگاه کرد in his eyesچشم ها
and I saw utterمطلقا terrorترور.
131
430161
2780
در چشمانش ترس کاملی را دیدم.
07:25
After all, who would take careاهميت دادن
of him if she couldn'tنمی توانستم?
132
433826
3474
از همه گذشته، چه کسی از او مراقبت
می کرد اگر مادرش قادر به این کار نباشد؟
07:29
It was just the two of them.
They only had eachهر یک other.
133
437324
2838
فقط همدیگر را داشتند.
خودشان دو تا بودند.
07:32
I could tell you storyداستان after storyداستان,
134
440912
3059
می توانم داستان پشت
داستان برایتان تعریف کنم،
07:37
but I haven'tنه forgottenفراموش شده Fernandoفرناندو.
135
445782
1928
ولی هرگز فرناندو را فراموش نکرده ام.
07:41
And I know something about
what that kindنوع of traumaتروما,
136
449901
3431
چه چیزها که در مورد این ضربه
روحی نمی دانم،
07:45
stressفشار and adversityبدبختی does to childrenفرزندان.
137
453356
2090
چه استرس و بدبختی که برای بچه ها نمی آورد.
07:48
So I'm going to get clinicalبالینی
with you for a momentلحظه,
138
456913
2624
می خوامم به مرحله درمانی
در همین لحظه بپردازم.
07:51
and I'm going to be
the professorاستاد that I am.
139
459561
2209
می خواهم پهمان روفسوری شوم که هستمو
07:54
Underزیر prolongedطولانی مدت and intenseشدید stressفشار,
140
462772
4272
تحت فشار روانی طولانی مدت و شدید،
07:59
traumaتروما, hardshipسختی, adversityبدبختی,
harshسخت conditionsشرایط,
141
467068
3750
آسیب روحی، سختی، مشقت و شرایط
خشن،
08:04
the developingدر حال توسعه brainمغز is harmedآسیب دیده,
142
472420
3547
مغز در حال رشد آسیب می ببیند،
08:07
plainجلگه and simpleساده.
143
475991
1333
صاف و ساده.
08:09
Its wiringسیم کشی and its architectureمعماری
144
477998
1756
سیم کشی و معماری آ»
08:11
are damagedآسیب دیده.
145
479778
1547
تخریب می شود.
08:13
The child'sفرزند naturalطبیعی است stressفشار
responseواکنش systemسیستم is affectedمتأثر، تحت تأثیر، دچار، مبتلا.
146
481349
3919
سیستم پاسخگویی استرس طبیعی کودک
تحت تاثیر قرارمی گیرد.
08:17
It's weakenedتضعیف شد of its protectiveمحافظ factorsعوامل.
147
485917
1937
این ضعف عوامل محافظتی است.
08:20
Regionsمناطق of the brainمغز
that are associatedهمراه with cognitionشناختن,
148
488467
4937
آن مناطق مغز که با ادراک همراه است،
08:25
intellectualفکری abilitiesتوانایی ها,
149
493428
1939
توانایی های فکری،
08:27
judgmentداوری, trustاعتماد, self-regulationخود تنظیمی,
socialاجتماعی interactionاثر متقابل,
150
495391
4050
قضاوت، اعتماد، خودتنظیمی،تعاملات
اجتماعی،
08:31
are weakenedتضعیف شد, sometimesگاه گاهی permanentlyدائمی.
151
499465
2409
گاه به طور دايم تضعیف می شوند.
08:34
That impairsضعف دارد children'sکودکان futureآینده.
152
502538
1788
جوری که آینده کودکان خراب می شود.
08:37
We alsoهمچنین know that underزیر stressفشار,
the child'sفرزند immuneایمنی systemسیستم is suppressedسرکوب,
153
505374
4071
ما همچنین می دانیم که تحت استرس،
سیستم ایمنی کودکان تحت فشار قرار می گیرد،
08:41
makingساخت them susceptibleحساس to infectionsعفونت ها.
154
509469
3066
و آنها را در معرض عفونت قرار می دهد.
08:45
Chronicمزمن illnessesبیماری ها, like diabetesدیابت,
asthmaآسم, cardiovascularقلبی عروقی diseaseمرض,
155
513331
5985
بیمار های مزمن مثل دیابت،
آسم، بیماریهای قلبی و عروقی
08:51
will followدنبال کردن those childrenفرزندان into adulthoodبزرگسالان
and likelyاحتمال دارد shortenکوتاه کردن theirخودشان livesزندگی می کند.
156
519340
5406
تا بزگسالی این کودکان را دنبال می کند
و احتمالا زندگیشان را کوتاه می کند.
08:57
Mentalروانی healthسلامتی problemsمشکلات are linkedمرتبط
to the breakdownدرهم شکستن of the bodyبدن.
157
525430
4235
مشکلات روانی با از کارفتادگی
جسم مرتبط است.
09:01
I have seenمشاهده گردید childrenفرزندان in detentionبازداشت
158
529689
1974
من بچه هایی را در بازداشتگاهها دیدم
09:04
who have recurrentمکرر
and disturbingمزاحم nightmaresکابوس ها,
159
532559
3402
که کابوسهای آشفته و مداوم،
09:07
night terrorsترورها,
160
535985
2101
وحشت های شبانه،
09:10
depressionافسردگی and anxietyاضطراب,
161
538110
2842
افسردگی و اضطراب،
09:12
dissociativeمتضاد reactionsواکنش ها,
162
540976
2483
واکنش های وحشتناک،
09:15
hopelessnessناامیدی, suicidalخودکشی thinkingفكر كردن
163
543483
2934
استیصال، فکر به خودکشی،
09:18
and post-traumaticپس از ضربه زدن stressفشار disordersاختلالات.
164
546441
1964
و اختلالات استرس بعد از ضربه روحی.
09:21
And they regressرنج می برند in theirخودشان behaviorرفتار,
165
549315
2014
آنها در رفتارهای خود پس رفت می کنند،
09:23
like the 11-year-oldساله boyپسر
166
551353
2294
مثل پسر بچه ۱۱ ساله ای
09:27
who beganآغاز شد to wetمرطوب his bedبستر again
after yearsسالها of continenceتداوم.
167
555076
2822
که شروع کرده به خیس کردن رختخواب خود،
09:31
And the eight-year-oldهشت ساله girlدختر
who was bucklingخم شدن underزیر the pressureفشار
168
559073
3107
و دختر بچه هشت ساله ایی که تحت فشار بود
09:34
and was insistingاصرار
that her motherمادر breastfeedتغذیه با شیر مادر her.
169
562204
2645
و اصرار داشت که شیر مادرش را بخورد.
09:36
That is what detentionبازداشت does to childrenفرزندان.
170
564873
2812
این هملن کاری است که بازداشتگاه
با کودکان انجام می دهد.
09:41
Now, you mayممکن است askپرسیدن:
171
569923
2457
الان شاید شما بپرسید:
09:46
What do we do?
172
574341
1461
چه کنیم؟
09:47
What should our governmentدولت do?
173
575826
1602
چه کاری دولت ما باید انجام دهد؟
09:50
Well, I'm just a mentalذهنی
healthسلامتی professionalحرفه ای,
174
578049
3146
من فقط یک متخصص سلامت روحی هستم
09:53
so all I really know is about
children'sکودکان healthسلامتی and developmentتوسعه.
175
581219
3392
من فقط می دانم این در مورد
توسعه و سلامت کودکان است
09:56
But I have some ideasایده ها.
176
584635
1860
ولی چند ایده دارم.
09:58
First, we need to reframereframe our practicesشیوه ها.
177
586519
3390
اول از همه باید از بعضی
عملکردهایی که داریم خودداری کنیم.
10:02
We need to replaceجایگزین کردن fearترس and hostilityخصومت
178
590748
3644
لازم است ترس و خصومت را با
10:06
with safetyایمنی and compassionمحبت.
179
594416
1798
امنیت و شفقت را جایگزین کنیم.
10:10
We need to tearاشک down the prisonزندان wallsدیوارها,
180
598182
2685
ما باید دیوارهای زندان را خراب کنیم،
10:12
the barbedخرد شده wireسیم, take away the cagesقفس.
181
600891
2472
سیم خاردار قفسها را برداریم.
10:15
Insteadبجای of prisonزندان, or prisonsزندان,
182
603989
2999
جای زندان یا زندان ها
10:20
we should createايجاد كردن orderlyمنظم
asylumپناهندگی processingدر حال پردازش centersمراکز,
183
608099
5154
باید مراکز پردازش
پناهندگی منظمی را خلق کنیم،
10:25
campus-likeپردیس مانند communitiesجوامع
184
613277
2343
مکانی شبیه محوطه دانشگاه
10:27
where childrenفرزندان and familiesخانواده ها
can liveزنده togetherبا یکدیگر.
185
615644
2440
که بچه ها و خانواده هایشان بتوانند
با هم زندگی کنند.
10:30
We could take oldقدیمی motelsمتل ها,
oldقدیمی armyارتش barracksسربازخانه ها,
186
618834
3191
می توانیم مهمانخانه های قدیمی
و پادگان های قدیمی ارتش را
10:34
refitخاطردسترسی them so that childrenفرزندان and parentsپدر و مادر
can liveزنده as familyخانواده unitsواحد ها
187
622049
3813
تعمیر کنیم تا خانواده ها با کودکانشان
در واحدهای خانوادگی با هم زندگی کنند
10:37
in some safetyایمنی and normalityعادی,
188
625886
2079
در حالت عادی و امن،
10:39
where kidsبچه ها can runاجرا کن around.
189
627989
1281
جایی که کودکان بتوانند
راحت بازی کنند.
10:42
In these processingدر حال پردازش centersمراکز,
190
630172
2098
در این مراکز رسیدگی به امور پناهجویان،
10:44
pediatriciansمتخصصان اطفال, familyخانواده doctorsپزشکان,
191
632294
3122
پزشکان متخصص اطفال، پزشکان خانواده،
10:47
dentistsدندانپزشکان and nursesپرستاران,
192
635440
1716
دندانپزشکان و پرستاران امور
10:49
would be screeningغربالگری, examiningبررسی,
193
637180
2509
غربالگری، معاینه، درمان و
10:51
treatingدرمان and immunizingایمونوizing childrenفرزندان,
194
639713
1660
ایمن سازی کودکان را انجام داده و
10:53
creatingپدید آوردن recordsسوابق that will followدنبال کردن them
to theirخودشان nextبعد medicalپزشکی providerارائه دهنده.
195
641397
3877
سوابق کودکان را به منظور
ارائه به پزشکان بعدی جمع آوری می کنند.
10:57
Socialاجتماعی workersکارگران would be conductingانجام
mentalذهنی healthسلامتی evaluationsارزیابی ها
196
645983
3521
کارمندان اجتماعی به ارزیابی
سلامت روانی آنها و فراهم کردن
11:03
and providingفراهم آوردن treatmentرفتار
for those who need it.
197
651266
2561
ودرمان برای کسانی که نیاز دارند
خواهند پرداخت.
11:05
Those socialاجتماعی workersکارگران
would be connectingبرقراری ارتباط familiesخانواده ها
198
653851
2672
مددکاران اجتماعی با خانواده ها
ارتباط برقرار خواهند کرد
11:08
to servicesخدمات that they're going
to need, whereverهر کجا که they're headedهدایت.
199
656547
3280
تا به ارائه خدمات در جای
مورد نیاز بپردازند.
11:11
And teachersمعلمان would be teachingدرس دادن
and testingآزمایش کردن childrenفرزندان
200
659851
4549
و آموزگاران کار تعلیم و آزمون
گرفتن از بچه ها را به عهده خواهند داشت
11:16
and documentingمستندسازی theirخودشان learningیادگیری
201
664424
2640
و با مستند کردن روند یادگیریشان،
11:19
so that the teachersمعلمان at the nextبعد schoolمدرسه
202
667088
1939
معلمها در مدرسه بعدی مشکلی در ادامه
11:21
can continueادامه دهید those children'sکودکان educationتحصیلات.
203
669051
2136
تعلیم دادن به این کودکاننداشته باشند.
11:23
There's a lot more that we could do
in these processingدر حال پردازش centersمراکز.
204
671868
3379
کارهای بیشتری را می توانیم
در این مراکز انجام دهیم.
11:29
A lot more.
205
677319
1262
خیلی بیشتر از اینها.
11:31
And you probablyشاید are thinkingفكر كردن,
206
679146
1903
و شاید با خود بگویید
11:33
this is pie-in-the-skyپای در آسمان stuffچیز.
207
681073
2404
زهی خیال باطل.
11:37
Can't blameسرزنش you.
208
685458
1198
نمی توانم سرزنشتان کنم.
11:39
Well, let me tell you that refugeeپناهنده campsاردوگاه ها
all over the worldجهان are holdingبرگزاری familiesخانواده ها
209
687262
4908
اجازه دهید درباره اردوگاههای پناهندگی در
سرتاسر دنیا بگویم که خانواده ها را
11:44
like those in our detentionبازداشت centersمراکز,
210
692194
2559
نگه می دارند، مثل بازداشتگاه های ما،
11:46
and some of those refugeeپناهنده campsاردوگاه ها
are gettingگرفتن it right
211
694777
2853
برخی از این اردوگاههای
پناهندگان خیلی بهتر از ما
11:51
farدور better than we are.
212
699178
1325
کار خود را انجام می دهند.
11:53
The Unitedیونایتد Nationsملت ها has issuedصادر شده reportsگزارش ها
describingتوصیف refugeeپناهنده campsاردوگاه ها
213
701332
4685
سازمان ملل گزارشهایی در مورد
اردو گاههای پناهندگان منتشر کرده است
11:58
that protectمحافظت children'sکودکان
healthسلامتی and developmentتوسعه.
214
706041
2346
که از سلامت و پرورش کودکان حمایت می کند.
12:01
Childrenفرزندان and parentsپدر و مادر liveزنده in familyخانواده unitsواحد ها
215
709076
3856
کودکان به همراه خانوا ده خود در
واحد خانواده زندگی می کنند.
12:04
and clustersخوشه ها of familiesخانواده ها
are housedمحل سکونت togetherبا یکدیگر.
216
712956
3347
خانواده ها در کنار هم زندگی می کنند
12:08
Parentsوالدین are givenداده شده work permitsمجوزها
so they can earnبدست آوردن some moneyپول,
217
716327
3174
به والدین اجازه کار داده شد،
بنابراین می توانند درآمد کسب کنند،
12:11
they're givenداده شده foodغذا vouchersکوپن ها so they can
go to the localمحلی storesمغازه ها and shopفروشگاه.
218
719525
4730
به آنها کوپنهای غذایی داده می شود بنابراین
میتوانند به فروشگاه های محلی بروند.
12:16
Mothersمادران are broughtآورده شده togetherبا یکدیگر
to cookپختن healthyسالم mealsوعده های غذایی for the childrenفرزندان,
219
724916
3569
مادرها با همدیگر غذای سالم
برای بچه ها تهیه می کنند،
12:20
and childrenفرزندان go to schoolمدرسه
everyهرکدام day and are taughtتدریس کرد.
220
728509
3103
بچه ها هر روز به مدرسه
می روند و یاد می گیرند،
12:24
Afterwardsپس از آن, after schoolمدرسه,
they go home and they rideسوار شدن bikesدوچرخه,
221
732802
2894
سپس بعد از مدرسه به خانه می روند
و دوچرخه سواری می کنند.
12:27
hangآویزان شدن out with friendsدوستان, do homeworkمشق شب
and exploreکاوش کنید the worldجهان --
222
735720
3692
با دوستانشان بیرون می روند تکالیف خود را
انجام می دهند و جهان را کاوش می کنند--
12:31
all the essentialsملزومات for childکودک developmentتوسعه.
223
739436
2768
تمام چیزهای ضروری برای رشد کودک.
12:36
We can get it right.
We have the resourcesمنابع to get it right.
224
744300
2943
می توانیم آن را بدرستی بدست بیاوریم.
منابع لازم برای بدست آوردنشان را داریم.
12:40
What we need is the will
and the insistenceاصرار of Americansآمریکایی ها
225
748681
5488
چیزی که ما نیاز داریم اراده
و اصرار آمریکایی ها است
12:48
that we treatدرمان شود childrenفرزندان humanelyانسانیت.
226
756240
2196
که با کودکان رفتار انسانی داشته باشیم.
12:52
You know, I can't forgetفراموش کردن
Dannyدنی or Fernandoفرناندو.
227
760663
5009
می دانید، نمی توانم دنی
و فرناندو را فراموش کنم.
12:58
I wonderتعجب where they are todayامروز,
228
766339
1812
من نمیدانم امروز کجا هستند
13:00
and I prayدعا کن that they
are healthyسالم and happyخوشحال.
229
768175
2353
اما دعا می کنم که سالم و خوشحال هستند.
آنها تنها دو نفر ازکل بچه هایی هستند
که ملاقات کردم.
13:03
They are only two
of the manyبسیاری childrenفرزندان I metملاقات کرد
230
771594
2119
13:05
and of the thousandsهزاران نفر we know about
who have been in detentionبازداشت.
231
773737
3037
و از هزاران نفری که در
بازداشتگاه بوده اند.
13:10
I mayممکن است be saddenedغمگین
232
778528
2633
ممکن است متاثر و ناراحت باشم
13:13
by what's happenedاتفاق افتاد to the childrenفرزندان,
233
781185
2414
از آنچه برای بچه ها اتفاق افتاده،
13:15
but I'm inspiredالهام گرفته by them.
234
783623
1683
اما از آنها الهام گرفته ام.
13:18
I mayممکن است cryگریه کردن, as I did,
235
786205
2718
شاید گریه کنم، همانطور که گریه کردم،
13:22
but I admireتحسین those children'sکودکان strengthاستحکام.
236
790550
2336
اما من قدرت بچه ها را ستایش می کنم.
13:25
They keep aliveزنده است my hopeامید
and my optimismخوش بینی in the work I do.
237
793818
3530
آنها امید و خوشبینی من را در کاری
که انجام می دهم زنده نگه می دارند.
13:30
So while we mayممکن است differمتفاوت است
on our approachرویکرد to immigrationمهاجرت,
238
798686
4399
بنابراین در حالی که رویکرد ما ممکن
است نسبت به مهاجرت متفاوت باشد
13:35
we should be treatingدرمان childrenفرزندان
with dignityکرامت and respectتوجه.
239
803109
3002
باید با کودکان با احترام
و کرامت رفتار کنیم.
13:39
We should do right by them.
240
807325
1621
باید به واسطه آنها کار
درست را انجام دهیم.
13:41
If we do,
241
809998
1273
با انجام این کار است
13:44
we can prepareآماده کردن those childrenفرزندان
who remainماندن in the Unitedیونایتد Statesایالت ها,
242
812120
3691
که می توانیم این کودکان را آماده کنیم
که در آمریکا بمانند،
13:47
prepareآماده کردن them to becomeتبدیل شدن به productiveسازنده,
engagedنامزد شده membersاعضا of our societyجامعه.
243
815835
4859
می توانیم آنها را آماده کنیم تا به اعضای
موثر و فعال جامعه ما تبدیل شوند.
13:53
And those who will returnبرگشت to theirخودشان
countriesکشورها whetherچه voluntarilyداوطلبانه or not
244
821543
4241
و آن دسته که به خانه های خود باز می گردند
چه داوطلبانه یا غیر داوطلبانه،
13:57
will be preparedآماده شده to becomeتبدیل شدن به the teachersمعلمان,
the merchantsبازرگانان, the leadersرهبران
245
825808
3661
برای آموزگاری، بازرگانی و
رهبری در
14:01
in theirخودشان countryکشور.
246
829493
1271
کشورهای خود آماده می شوند.
14:03
And I hopeامید togetherبا یکدیگر
all of those childrenفرزندان and parentsپدر و مادر
247
831149
3458
من امیدوارم تمام این کودکان و والدینشان
14:06
could give testimonyشهادت to the worldجهان
about the goodnessخوبی of our countryکشور
248
834631
4316
گواهی باشند در مورد خوبیهای کشورمان
14:10
and our valuesارزش های.
249
838971
1239
و ارزشهای ما به جهان.
14:12
But we have to get it right.
250
840907
1523
باید این اشتباه را اصلاح کنیم.
14:15
So we can agreeموافق
to disagreeمخالف بودن on immigrationمهاجرت,
251
843988
4149
بنابراین می توانیم توافق کنیم که
در مورد مهاجرت اختلاف نظر داریم،
14:20
but I hopeامید we can agreeموافق on one thing:
252
848161
2192
اما امیدوارم بتوانیم در مورد
یک چیز توافق کنیم:
14:22
that noneهیچ کدام of us wants to look back
at this momentلحظه in our historyتاریخ,
253
850377
5489
هیچ کدام از ما نمی خواهد در این
لحظه از تاریخ به عقب نگاه کنیم،
14:27
when we knewمی دانست we were inflictingاعتیاد
lifelongطول عمر traumaتروما on childrenفرزندان,
254
855890
4853
وقتی می دانستیم که به کودکان
چه ضربه روحی وارد می کردیم،
14:32
and that we satنشسته back and did nothing.
255
860767
2038
و این که ما نشستیم و هیچ کاری نکردیم.
14:37
That would be the greatestبزرگترین tragedyتراژدی of all.
256
865495
3868
این بزرگترین تراژدی ما خواهد بود.
14:42
Thank you.
257
870827
1174
ممنونم
14:44
(Applauseتشویق و تمجید)
258
872025
3549
(تشویق)
Translated by Neda SLH
Reviewed by Leila Ataei

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Luis H. Zayas - Social worker, psychologist, researcher
Luis H. Zayas remains a proud active mental health practitioner through his evaluations of immigrant children and families facing deportation, and of refugee and asylum-seeking mothers and children in detention centers.

Why you should listen

Luis H. Zayas lends his expertise to legal advocates protecting the rights of asylees, refugees and immigrants in courts. A native of Coamo, Puerto Rico, Zayas believes deeply that social justice warriors cannot serve on all the battlefronts where human rights are trampled, and inhumane treatment occurs. Instead, we must use our natural talents, passions, skills and knowledge to fight in those areas that call out to us.

More profile about the speaker
Luis H. Zayas | Speaker | TED.com