Jeffrey Kluger: The sibling bond
A senior editor of science and technology reporting at TIME magazine, Jeffrey Kluger has written books on a wide range of science subjects, including the Polio vaccine, Apollo 13 and the effect of sibling relationships. Full bio
Double-click the English transcript below to play the video.
to change my life in one small way,
در زندگیم کرده،
the opening of my speech.
آغاز سخنرانیام را عوض کنم.
to engage or re-engage
یا ارتباط دوباره برقرار کنید
people in your lives:
life-affirming thing to do,
battling alcoholism,
در مبارزه با اعتیاد به الکل،
when he was just 34 years old.
به پایان رسید.
is that his last name was Roosevelt.
این بود که نام خانوادگیاش روزولت بود.
get past the comparisons
to come a little bit easier.
برایش آسانتر است.
Bobby would smile,
بابی لبخند میزد،
to have been relieved of his.
از او دریغ شده بود.
that effects us more profoundly,
تاثیری عمیقتر بر ما نمیگذارد،
with our brothers and sisters.
با خواهر و برادرهایمان داریم.
and a governor, famously griped,
و هم برادر فرماندار است، و گفته،
to my older brothers,"
به ستوه آمدهام،»
were somehow responsible
مسئول رسواییهای مالی و وامی
and the messy divorce
than all of these things,
a thing of abiding love.
come along too late.
پیدایشان میشود.
who are with us
there may be nothing
more powerfully
with our sisters and brothers.
it's true for you, too.
برای آنها هم همینطور است.
on the left, was eight years old.
در سمت چپ، هشت ساله بود.
and my brother Bruce was four.
و برادرم بروس چهار ساله.
that it might be a very good idea
فکر میکنند کار جالبی است اگر که
in a fuse cabinet in our playroom.
در اتاق بازی گذاشته و درش را قفل کنند.
trying to keep him safe.
که داریم از او مراقبت میکنیم.
to being disturbed on Saturday mornings.
صبحهای شنبه کسی مزاحمش شود.
would be like on Saturday mornings
زندگیاش صبحهای شنبه چه حال و هوایی دارد
when the youngest one was born,
بزرگترینشان چهار سالش بود.
disturbed on a Saturday morning
به این شکل واکنش نشان میداد که
form of a corporal punishment,
به اجرا میگذاشت،
was within arms' reach.
کتک میزد.
but we did get hit,
قرار نمیگرفتیم اما خب، کتک میخوردیم،
scatter-and-hide drill.
راه انداختیم.
the footsteps coming,
یا صدای پایش را میشنیدیم
under the couch,
in the playroom,
a window-seat toy chest,
Bruce inside the fuse box.
بروس را میگذاشتیم داخل جعبه فیوز.
Alan Shepard's space capsule,
(فضانورد آمریکایی)
fooled by this ruse.
years that I began to think
to squeeze a four-year-old
un-screwable high-voltage fuses.
و ولتاژ بالا، کار درستی نبود.
even through those unhappy times,
حتی از آن دوران غمگین،
that was clear and hard and fine:
که توضیحش دشوار است:
for the bond we shared.
یک واحد پرسروصدا، نامرتب
than we ever could as individuals.
احساس قدرت بیشتری میکردیم.
to call on that strength.
حساب کنیم.
attention to the sibling bond.
به پیوند خواهر برادری نمیدادند.
you have just one father
یک پدر دارید،
you have one spouse for life.
یک همسر برای تمام زندگی دارید.
none of that uniqueness.
از این ویژگیها را داشته باشند.
a kind of household commodity.
یک جور وسایل خانگیاند.
their shelves with inventory,
پر کردن قفسهها با اجناس،
egg and economics.
you may as well keep stocking.
میتوانید این قفسهها را پر کنید.
with that arrangement,
as possible into the next generation.
به نسل بعدی است.
these same issues, too,
دست و پنجه نرم میکنند.
of dealing with things.
به مراتب سرراستتر است.
will take a good look at them
آنها را خوب نگاه میکند
on the presumably heartier chick
all of her chicks to hatch
از تخم بیرون بیایند
fight it out with the little ones,
بزرگتر با کوچکترها را تماشا میکند،
to grow up in peace.
little outward set of pointing teeth,
متولد میشوند،
for the choicest nursing spots.
رقابت میکنند.
as second-class citizens
شهروند درجه دو» به طور کامل
had learned all they could
اطلاعات کسب کردند
mothers and other relationships,
temperamental dark matter
مطرح کردند
خواهر و برادرهای ما باشد.
selling points are
someone's the pretty one,
یکی قشنگ است،
someone's the smart one.
یکی باهوش،
is a high-school football player --
بازیکن فوتبال دبیرستان بود --
brother, you'd know he was not --
میدانید که فوتبالیست نبود --
football player, too
in my family for doing that.
تحسین و توجه خانوادهام را جلب کنم.
council president
of the attention in that area.
the identification process,
مختل میکنند،
اصلا ندارند،
will be applauded in the home.
در خانه مورد تشویق قرار میگیرد.
with one another in athletics
با هم رقابت کنند
in the kitchen with the help,
در آشپزخانه غذا بخورند،
with the family.
اتاق غذاخوری بنشینند.
fought so hard to compete
سخت تلاش کرد تا
in a bicycle race around the house
دور خانه بود
costing John 28 stitches.
۲۸ تا بخیه برای جان باقی گذاشت.
no matter how much they admit it.
هرچند زیاد به آن اعتراف نمیکنند.
covering in the book "The Sibling Effect,"
«تاثیر خواهر-برادری» به آن پرداختهام،
and 65 percent of mothers
و ۶۵ درصد از مادرها
for at least one child.
نشان میدهند.
the keyword is "exhibit."
کلیدواژه در اینجا «نشان دادن» است.
a better job of concealing things.
که چنین چیزی را پنهان کنند.
of all parents have a favorite,
یک بچه سوگلی دارند،
feelings of favoritism.
بیشتر دوست دارند، گناه آنها نیست.
wiring is at work.
on the familial assembly line.
اولین محصولاتند.
of investing dollars, calories
پولی، غیرمالی
the second born comes along,
it's what corporations call "sunk costs,"
بهش میگویند «هزینه نابرگشتنی،»
روی محصول جدید راه میاندازید.
"I'm going to lean to the Mac OS X
«میخواهم با مک اواس ۱۰ کار کنم
in a couple of years."
بیرون میآید.»
both here and in the book found that,
آوردم میگوید،
for a father is the last-born daughter.
آخرین دختر،
for a mother is the firstborn son.
اولین پسر است.
what the Freudians would have told us
چیزهایی که فرویدیها
فراموش کنید.
are habitually wrapped around
as the father of two girls,
reproductive narcissism at work.
در این میان مطرح است.
you temperamentally,
خلقوخو به شما بروند،
who is a businessman will just melt
قند توی دلش آب میشود،
with a tough-as-nails worldview.
دیدگاهی تیزبینانه به جهان دارد.
will go gooey over her son the poet.
به وجد میآید.
I covered for TIME,
در نشریه تایم در موردش نوشتم،
نقش دارد.
began looking at this,
به این سوژه توجه کنند،
certain temperamental templates
شده بودند
از قوچی که خدا برای حضرت ابراهیم فرستاد)
did crack this field,
وارد این زمینه شد،
پدر و مادرها درست میگفتند.
to be bigger and healthier
نسبت به بچههای بعدی،
بزرگجثهتر و سالمترند.
they got on food
دسترسی به غذا قرار دارند،
vaccinated more reliably
قابل قبولترند
follow-up visits to doctors
برای پیگیری وضع بیماری
پیش دکتر برده میشوند.
say this as a second-born --
به عنوان یک فرزند دوم میتوانم بگویم --
IQ advantage over second borns
سه امتیاز آیکیوی بالاتر دارند
advantage over later borns,
یکونیم امتیاز بالاتر است،
firstborns get from mom and dad,
والدین به بچههای اول، و بخشی به این دلیل
to mentor the younger kids.
که برای بعدیها نقش معلمی داشته باشند.
are likelier to be CEOs,
محتملتر است که مدیر شوند،
than other kids are.
بچههای بعدی بیشتر باشد.
with a whole different set of challenges.
در جهان مواجهند.
در بالکن خانه،
of getting eaten alive,
زندهزنده خورده شوند،
what are called "low-power skills" --
«مهارتهای ضعف قدرت» خوانده میشود،
in someone else's head,
the punch before it lands.
جاخالی دهند.
that comes in handy,
is a very hard person to slug.
کار سختی است.
that over the course of history,
خانوادههای پرجمعیتاند.
quite as sweet a deal.
از این معامله نمیبرند.
(کنایه از اهمیت نداشتن برای دیگران)
for recognition in the home.
تلاش بیشتری میکنیم.
raising our hands
که همیشه دستمان را بلند میکنیم
is getting called on.
to take a little longer
issues associated with that,
نیز میتواند تاثیرگذار باشد.
that I've been asked to do TED,
این سخنرانی را در TED ایراد کنم،
about these things right now.
احساس بهتری دارم.
is that they also tend to develop
آنها روابط محکمتر و غنیتری را
outside the home.
from something of a disadvantage,
از یک کاستی ناشی میشود،
weren't met as well in the home.
در خانه برآورده نمیشود.
that play out over favoritism,
پیگیر و بیامان است.
that's performance art.
a lot more people in your home
بیش از آن که فکر میکنید
a discrete one-on-one relationship
چند وجهی فرد به فرد،
به سرعت افزایش مییابند.
there are six dyads:
شش دوتایی وجود دارد.
between the kids themselves.
looks very chilly but it's real.
اما واقعیت دارد.
in your household,
there are ten discrete dyads.
ده تا دوتایی مجزا وجود داره.
never mind the sweetness here --
فارغ از بامزگی آدمهایی که اینجا میبینید-
had 55 different relationships.
۵۵ تا رابطه جداگانه وجود داشت.
to have 11 children of his own,
for all sibling fights is property.
سر مالکیت است.
of the fights among small children
دعواهای میان کودکان کوچک
یا به آن نگاه کرده.
if it's very noisy,
حتی اگر پرسروصداست،
come into the world
بدون مطلقا هیچگونه قدرت کنترل
of projecting their very limited power
قدرت محدودشان دارند،
they can call their own.
میتوانند مال خود بدانند.
that very erasable line,
and that's what happens.
و این اتفاقی است که میافتد.
among children is the idea of fairness,
در مورد بیانصافی است،
"But that's unfair!"
از بچهها میشنود «اما این منصفانه نیست!»
of right and wrong,
خوب و بد متولد میشوند،
fairness is in the human genome?
در ژن انسان حک شده؟
that processes disgust,
که انزجار را پردازش میکند.
of somebody being cheated
کسی که مورد خیانت قرار گرفته،
Bernie Madoff, is unpopular?
برنی میدآف، محبوبیت ندارد؟
total-immersion exercise for life.
در زمان واقعی برای زندگی است.
avoidance and conflict resolution,
و حل مناقشه را به هم یاد میدهند،
caring, compromise,
دلسوزی، مصالحه،
and much more important,
aren’t they adorable? --
میبینید چقدر خوشگلند؟ --
talking late into the night,
آخر شبها که با هم حرف میزنند،
listened to my brothers and me talking,
به حرفهای من و برادرم گوش میکردند،
but usually I don't.
اما معمولا این کار را نمیکنم.
I am not part of,
من در آن جایی ندارم،
that can and should go on
traveling companion,
and travel it on their own.
قدم گذاشته باشند.
the sine qua non of a happy life;
برای یک زندگی خوش نیستند،
relationships are fatally broken
کاملا نابسامانند
for the sanity of everybody involved.
رها شوند.
have shown themselves
به خودشان نشان دادهاند که
and comradeship skills
و رفاقت ماهرند،
through classmates.
و همکلاسیها.
making the most of those bonds
از آن پیوندها بیشترین بهره را نبری
and are fixable, fix them.
درستش کنید.
a thousand acres of fertile farmland
مزرعه حاصلخیز هزار جریبی داشته باشی
at the supermarket,
از سوپرمارکت خرید،
allowing to lie fallow.
زیر خاک نگه داشتهاید.
and it plays for keeps.
و بازی میکند تا ببرد.
of the time we have here.
در فرصتی باشند که در زندگی داریم.
ABOUT THE SPEAKER
Jeffrey Kluger - Senior Editor, TIME MagazineA senior editor of science and technology reporting at TIME magazine, Jeffrey Kluger has written books on a wide range of science subjects, including the Polio vaccine, Apollo 13 and the effect of sibling relationships.
Why you should listen
Jeffrey Kluger is a senior editor at TIME magazine, where he has worked since 1996. In 1994, he co-authored Lost Moon: The Perilous Voyage of Apollo 13, which was the basis for the Tom Hanks film Apollo 13. His book about Jonas Salk and the Polio vaccine, Splendid Solution, was published in 2006. Three years later, he published Simplexity: Why Simple Things Become Complex (and Why Complex Things Can Be Made Simple). His latest book, The Sibling Effect, came out in 2011.
Jeffrey Kluger | Speaker | TED.com