TEDGlobal 2005
Steven Pinker: What our language habits reveal
صحبت های استیون پینکر در باره زبان و تفکر
Filmed:
Readability: 5.2
2,457,061 views
استیون پینکر در معرفی کتاب خود « مواد تفکر »، نگاهی دارد به زبان و نقش آن در بیان آنچه که در ذهن ما می گذرد و اینکه کلماتی که بر می گزینیم چگونه واژه‌هایی که ما برای گفتگو کردن بر می‌گزینیم بیش از آنچه که ما درک می کنیم پیام منتقل میکنند.
Steven Pinker - Psychologist
Steven Pinker is a professor of cognitive science (the study of the human mind) who writes about language, mind and human nature. Full bio
Steven Pinker is a professor of cognitive science (the study of the human mind) who writes about language, mind and human nature. Full bio
Double-click the English transcript below to play the video.
00:26
This is a picture of Maurice Druon,
0
1000
2000
این تصویر آقای موریس درون است،
00:28
the Honorary Perpetual Secretary of L'Academie francaise,
1
3000
4000
دبیر مادام العمر و افتخاری « لاکادمی فقانسز»
00:32
the French Academy.
2
7000
2000
فرهنگستان فرانسه.
00:34
He is splendidly attired in his 68,000-dollar uniform,
3
9000
5000
ملبس به تنپوش عالی ۶۸۰۰۰ دلاری،
00:39
befitting the role of the French Academy
4
14000
3000
درخور نقش وی در فرهنگستان فرانسه
00:42
as legislating the
5
17000
3000
به عنوان سازمانی که قوانین استفاده صحیح
00:45
correct usage in French
6
20000
2000
از زبان فرانسه را وضع کرده و
00:47
and perpetuating the language.
7
22000
2000
در راستای تداوم این زبان تلاش می کند.
00:49
The French Academy has two main tasks:
8
24000
3000
این فرهنگستان ۲ وظیفه اصلی به عهده دارد:
00:52
it compiles a dictionary of official French.
9
27000
3000
یک ، تدوین و جمع آوری لغتنامه زبان رسمی فرانسوی--
00:55
They're now working on their ninth edition,
10
30000
3000
که اکنون نسخه نهم آن در حال تدوین است،
00:58
which they began in 1930, and they've reached the letter P.
11
33000
3000
که آنها این کار از سال ۱۹۳۰ شروع و تا کنون تا حرف " پی P" پیشرفته اند.
01:02
They also legislate on correct usage,
12
37000
3000
آنها همچنین قوانین استفاده صحیح از لغات را وضع میکنند،
01:05
such as the proper term for what the French call "email,"
13
40000
4000
مثلا اینکه کلمه صحیح جایگزین برای ای-میل
01:09
which ought to be "courriel."
14
44000
2000
«رایا نامه » است !
01:11
The World Wide Web, the French are told,
15
46000
2000
یا « وب »
01:13
ought to be referred to as
16
48000
2000
باید به عنوان
01:15
"la toile d'araignee mondiale" -- the Global Spider Web --
17
50000
4000
« تارعنکبوت جهانی » خوانده شود . و البته این توصیه ها--
01:19
recommendations that the French gaily ignore.
18
54000
4000
عموما توسط فرانسوی ها به خوشنودی مورد بی اعتنایی قرار می گیرد .
01:24
Now, this is one model of how language comes to be:
19
59000
4000
یکی از روش‌هایی که زبان می تواند پدید آید
01:28
namely, it's legislated by an academy.
20
63000
3000
این است که توسط یک مجموعه آکادمیک تبیین و تنظیم شود .
01:31
But anyone who looks at language realizes
21
66000
3000
ولی هر کسی که با این زبان رو به رو شود در می یابد که
01:34
that this is a rather silly conceit,
22
69000
4000
این روش بیشتر غرور احمقانه و به دور از خرد است ،زیرا
01:38
that language, rather, emerges from human minds interacting from one another.
23
73000
3000
زبان در تعامل اذهان انسان ها با یکدیگر پدید می آید.
01:41
And this is visible in the unstoppable change in language --
24
76000
4000
و این امر به وضوح در تغییرات مداوم و اجتناب ناپذیر زبان دیده می شود.
01:45
the fact that by the time the Academy finishes their dictionary,
25
80000
3000
در واقع به محض اینکه فرهنگستان این نسخه از لغتنامه را با اتمام برساند،
01:48
it will already be well out of date.
26
83000
2000
تاریخ مصرف آن گذشته و لغات آن قدیمی شده اند .
01:50
We see it in the
27
85000
2000
این روال به روشنی
01:52
constant appearance of slang and jargon,
28
87000
4000
در پدید آمدن مداوم اصطلاحات فنی و زبان کوچه و بازار ،
01:56
of the historical change in languages,
29
91000
2000
در تغییرات تاریخی زبان ،
01:58
in divergence of dialects
30
93000
2000
در تنوع گویش ها ،
02:00
and the formation of new languages.
31
95000
3000
و در پیدید آمدن زبان های جدید مشاهده می شود.
02:03
So language is not so much a creator or shaper of human nature,
32
98000
3000
پس ، زبان به جای اینکه سازنده یا شکل دهنده طبیعت انسانی باشد ،
02:06
so much as a window onto human nature.
33
101000
3000
بیشترمانند پنجره ای به طبع انسان است .
02:09
In a book that I'm currently working on,
34
104000
3000
در کتابی که اکنون سرگرم نوشتن آن هستم ،
02:12
I hope to use language to shed light on
35
107000
3000
سعی دارم با استفاده از «زبان» به اکتشاف
02:15
a number of aspects of human nature,
36
110000
2000
وجوه مختلفی از طبع انسانی بپردازم ،
02:17
including the cognitive machinery
37
112000
2000
از جمله روش کار کرد ادراک
02:19
with which humans conceptualize the world
38
114000
3000
که انسان از طریق آن جهان پیرامون را به مفاهیم تبدیل می کند
02:22
and the relationship types that govern human interaction.
39
117000
3000
و همچنین انواع رابطه هایی که تعامل انسان ها را شکل می دهد .
02:25
And I'm going to say a few words about each one this morning.
40
120000
3000
و امروز در باره این دو چند کلمه ای با شما صحبت خواهم کرد.
02:28
Let me start off with a technical problem in language
41
123000
2000
اجازه بدهید که ابتدا با یک مشکل فنی در زبان شروع کنم
02:30
that I've worried about for quite some time --
42
125000
2000
که چند وقتیست ذهن من را به خود مشغول کرده
02:32
and indulge me
43
127000
4000
و امیدوارم که شما هم در شور اشتیاق من
02:36
in my passion for verbs and how they're used.
44
131000
3000
برای این مشکل : « افعال و نحوه استفاده آنها » شریک بشید .
02:39
The problem is, which verbs go in which constructions?
45
134000
3000
و اما مساله : کدام افعال با کدام ساختار ها استفاده می شوند ؟
02:42
The verb is the chassis of the sentence.
46
137000
3000
فعل چهار چوب جمله است .
02:45
It's the framework onto which the other parts are bolted.
47
140000
4000
فعل چهارچوبی است که بقیه اجزا جمله به آن متصل می شوند .
02:49
Let me give you a quick reminder
48
144000
2000
ابتدا یک یادآوری سریع
02:51
of something that you've long forgotten.
49
146000
2000
در باره چیزی که مدتهاست فراموش کردید
02:53
An intransitive verb, such as "dine," for example,
50
148000
3000
یک فعل لازم مثل « شام خوردن» ( to dine )
02:56
can't take a direct object.
51
151000
2000
نمیتواند مفعول مستقیم داشته باشد .
02:58
You have to say, "Sam dined," not, "Sam dined the pizza."
52
153000
3000
به جای «سام پیتزا را شام خورد » باید بگوییم « سام شام خورد » .
03:01
A transitive verb mandates
53
156000
2000
اما افعال متعدی
03:03
that there has to be an object there:
54
158000
2000
به مفعول مستقیم نیاز دارند :
03:05
"Sam devoured the pizza." You can't just say, "Sam devoured."
55
160000
3000
« سام پیتزا را بلعید !» . « سام بلعید » جمله ای ناقص است .
03:08
There are dozens or scores of verbs of this type,
56
163000
4000
و افعال زیادی از این نوع وجود دارند ،
03:12
each of which shapes its sentence.
57
167000
2000
که میتوانند جمله های از این دست بسازند.
03:14
So, a problem in explaining how children learn language,
58
169000
4000
و اما، یکی از مسایلی که در توصیف نحوه یاد گیری زبان توسط بچه ها،
03:18
a problem in teaching language to adults so that they don't make grammatical errors,
59
173000
5000
«آموزش دوری از خطا های دستوری به بزرگسالان »
03:23
and a problem in programming computers to use language is
60
178000
3000
و همچنین « ساخت برنامه کامپیوتری ای که قادر به استفاده از « زبان » باشد» ، این است که :
03:26
which verbs go in which constructions.
61
181000
2000
کدام فعل ، در کدام ساختار جمله قابل استفاده است .
03:29
For example, the dative construction in English.
62
184000
2000
به عنوان مثال ساختار مفعول غیر مستفیم ( Dative ) در انگلیسی :
03:31
You can say, "Give a muffin to a mouse," the prepositional dative.
63
186000
3000
می توانید بگویی «Give a muffin to a mouse » ( به موش یک کلوچه بده) مفعول غیر مستقیم از طریق حرف اضافه،
03:34
Or, "Give a mouse a muffin," the double-object dative.
64
189000
3000
یا اینکه بگویی « Give a mouse a muffin » ( موش را کلوچه ای بده ) مفعول غیر مستقیم دو گانه،
03:37
"Promise anything to her," "Promise her anything," and so on.
65
192000
4000
« قول همه چیز را به او بده » و « قولش بده همه چیز را » و ...
03:41
Hundreds of verbs can go both ways.
66
196000
2000
تعداد زیادی از افعال میتوانند به این دو شکل استفاده شوند .
03:43
So a tempting generalization for a child,
67
198000
2000
برای یک کودک، یا برای یک بزرگسال و یا یک کامپیوتر
03:45
for an adult, for a computer
68
200000
2000
این وسوسه وجود دارد که فعل های مناسب ساختار
03:47
is that any verb that can appear in the construction,
69
202000
2000
عمومیت دادن این است که افعالی که با ساختار
03:49
"subject-verb-thing-to-a-recipient"
70
204000
3000
« فاعل - فعل - چیز - به مفعول » استفاده می شوند،
03:52
can also be expressed as "subject-verb-recipient-thing."
71
207000
3000
میتوانند با ساختار « فاعل - فعل - مفعول - چیز » نیز استفاده شوند.
03:55
A handy thing to have,
72
210000
2000
دانستن این کارآمد است،
03:57
because language is infinite,
73
212000
2000
زیرا زبان نامحدود است و
03:59
and you can't just parrot back the sentences that you've heard.
74
214000
3000
به جای تکرار عین به عین جملات
04:02
You've got to extract generalizations
75
217000
2000
باید قوانین عمومی را از آن استخراج کرد
04:04
so you can produce and understand new sentences.
76
219000
3000
و براساس آن قوانین جمله ها را فهمید و جمله های جدید ساخت .
04:07
This would be an example of how to do that.
77
222000
2000
مثل این نمونه .
04:09
Unfortunately, there appear to be idiosyncratic exceptions.
78
224000
3000
متاسفانه به نظر میاید که استثناهایی در باره این قاعده عمومی وجود دارد.
04:12
You can say, "Biff drove the car to Chicago,"
79
227000
3000
می توان گفت « بیف ماشین را به شیکاگو راند »
04:15
but not, "Biff drove Chicago the car."
80
230000
3000
ولی نمیشه گفت« بیف شیکاگو را خودرو راند»
04:18
You can say, "Sal gave Jason a headache,"
81
233000
3000
میشه گفت « سال برای جیسون اعصاب خوردی درست کرد.»
04:21
but it's a bit odd to say, "Sal gave a headache to Jason."
82
236000
2000
ولی کمی عجیب به نظر میاد اگر بگیم « سال به جیسون اعصاب خوردی داد.»
04:24
The solution is that these constructions, despite initial appearance,
83
239000
3000
علت این است که، علی رغم ظاهر مشابه،
04:27
are not synonymous,
84
242000
2000
اینها هم معنی نیستند .
04:29
that when you crank up the microscope
85
244000
2000
وقتی که به دقت مطالعه رو افزایش بدهید،
04:31
on human cognition, you see that there's a subtle difference
86
246000
2000
میبینید که تفاوت های ظریفی بین معنی این دو
04:33
in meaning between them.
87
248000
2000
وجود دارد
04:35
So, "give the X to the Y,"
88
250000
2000
ساختار « دادن ایکس به وای »
04:37
that construction corresponds to the thought
89
252000
3000
مربوط به این شکل از فکر است که
04:40
"cause X to go to Y." Whereas "give the Y the X"
90
255000
3000
"علت ایکس X به وای Y" در حالیکه " معلول وایY به ایکسX است"
04:43
corresponds to the thought "cause Y to have X."
91
258000
4000
مربوط به این شکل تفکر است که کاری کنیم که "وایY" دارای "ایکسX "گردد .
04:47
Now, many events can be subject to either construal,
92
262000
4000
اتفاقات متعددی وجود دارند که در هردو ساختار قابل تعبیرند .
04:51
kind of like the classic figure-ground reversal illusions,
93
266000
3000
تقریبا مانند خطای بصری تعویض موضوع و زمینه که
04:54
in which you can either pay attention
94
269000
3000
در آن شما به موضوع خاصی
04:57
to the particular object,
95
272000
2000
در تصویر دقت می کنید،
04:59
in which case the space around it recedes from attention,
96
274000
4000
و در این حالت فضای اطراف آن از محدوده توجه خارج میشود،
05:03
or you can see the faces in the empty space,
97
278000
2000
یا اینکه شما به فضای اطراف موضوع توجه می کنید،
05:05
in which case the object recedes out of consciousness.
98
280000
4000
در این صورت خود موضوع از دامنه توجه هوشیارانه شما خارج می شود.
05:09
How are these construals reflected in language?
99
284000
2000
چنین تعابیری چگونه در زبان منعکس می شوند ؟
05:11
Well, in both cases, the thing that is construed as being affected
100
286000
4000
خوب ، در هر دو حال چیزی که به عنوان مفعول فهمیده میشود ،
05:15
is expressed as the direct object,
101
290000
2000
به عنوان مفعول مستقیم بیان می شود،
05:17
the noun after the verb.
102
292000
2000
کلمه ای که بعد از فعل می آید.
05:19
So, when you think of the event as causing the muffin to go somewhere --
103
294000
4000
پس هنگامی که به اتفاقی که منجر به جا به جایی کلوچه می شود فکر می کنید--
05:23
where you're doing something to the muffin --
104
298000
2000
و عمل روی کلوچه اتفاق می افتد--
05:25
you say, "Give the muffin to the mouse."
105
300000
2000
می گویید « کلوچه را به موش بده »
05:27
When you construe it as "cause the mouse to have something,"
106
302000
3000
وقتی از آن به این تعبیر می کنید که « باعث شوید موش چیزی به دست آورد، »
05:30
you're doing something to the mouse,
107
305000
2000
شما عمل رو روی موش انجام داده اید
05:32
and therefore you express it as, "Give the mouse the muffin."
108
307000
3000
و به این ترتیب خواهید گفت « به موش کلوچه بده »
05:35
So which verbs go in which construction --
109
310000
2000
پس مساله ای که ابتدا به آن اشاره کردم :
05:37
the problem with which I began --
110
312000
2000
اینکه کدام فعل در کدام ساختار استفاده می شود--
05:39
depends on whether the verb specifies a kind of motion
111
314000
4000
وابسته به این است که آیا فعل گونه ای از حرکت را نشان میدهد
05:43
or a kind of possession change.
112
318000
2000
یا گونه ای از تغییر مالکیت را.
05:45
To give something involves both causing something to go
113
320000
3000
مثلا فعل «دادن» هم به معنی « انتقال چیزی»
05:48
and causing someone to have.
114
323000
2000
وهم به معنی «تغییر مالکیت ازفردی به فرد دیگر» است .
05:50
To drive the car only causes something to go,
115
325000
3000
راندن ماشین اشاره به حرکت دادن چیزی دارد،
05:53
because Chicago's not the kind of thing that can possess something.
116
328000
2000
زیرا شیکاگو قادر به مالکیت و داشتن چیزی نیست.
05:55
Only humans can possess things.
117
330000
3000
فقط انسان‌ها می توانند مالک چیزها باشند.
05:58
And to give someone a headache causes them to have the headache,
118
333000
2000
و «اعصاب خوردی» به کسی دادن یعنی باعث اعصاب خوردی کسی شدن،
06:00
but it's not as if you're taking the headache out of your head
119
335000
3000
ولی این به معنی نیست که اعصاب خوردی از سر شما خارج شده و
06:03
and causing it to go to the other person,
120
338000
2000
به سوی فرد دیگر رفته و
06:05
and implanting it in them.
121
340000
2000
برای ورود به سر او برنامه ریزی می کند !
06:07
You may just be loud or obnoxious,
122
342000
2000
بلکه فقط کافیست بلند سروصدا کنید یا مزاحم باشید،
06:09
or some other way causing them to have the headache.
123
344000
2000
یا بر ترتیب دیگری منجر به اعصاب خوردی او بشوید.
06:11
So, that's
124
346000
4000
این
06:15
an example of the kind of thing that I do in my day job.
125
350000
2000
نمونه ای از کارهاییست که من به عنوان شغل اصلی خود انجام می دهم.
06:17
So why should anyone care?
126
352000
2000
ولی چرا این کار اهمیت دارد ؟
06:19
Well, there are a number of interesting conclusions, I think,
127
354000
3000
خوب، فکر می کنم این کار نتایج متعدد و جذابی دارد،
06:22
from this and many similar kinds of analyses
128
357000
4000
از این شکل از تحلیل ها و تحلیل های مشابه
06:26
of hundreds of English verbs.
129
361000
2000
در باره صدها فعل زبان انگلیسی.
06:28
First, there's a level of fine-grained conceptual structure,
130
363000
3000
هروقت جمله ای میسازیم یا بیان میکنیم،
06:31
which we automatically and unconsciously compute
131
366000
3000
لایه ظریفی از ساختار مفهومی وجود داره که
06:34
every time we produce or utter a sentence, that governs our use of language.
132
369000
4000
به شکل نا خودآگاهی آن را بعنوان چهار چوب استفاده از زبان مد نظر داریم.
06:38
You can think of this as the language of thought, or "mentalese."
133
373000
4000
این ساختار مفهومی را می توان به عنوان زبان تفکر("زبان فرضی که در آن مفاهیم و گزاره بدون ذکر واژه‌ها ، بیان میشوند -Mentalese" )در نظر گرفت.
06:42
It seems to be based on a fixed set of concepts,
134
377000
3000
آن طور که به نظر می آید این زبان بر اساس مجموعهای از مفاهیم ثابت پایه ریزی شده
06:45
which govern dozens of constructions and thousands of verbs --
135
380000
3000
که چند ده ساختار و هزاران فعل را مدیریت می کنند--
06:48
not only in English, but in all other languages --
136
383000
3000
نه تنها در زبان انگلیسی، بلکه در همه زبان های دیگر
06:51
fundamental concepts such as space,
137
386000
2000
مفاهیم زیر بنایی مانند فضا،
06:53
time, causation and human intention,
138
388000
3000
زمان ،علیت و قصد انسانی--
06:56
such as, what is the means and what is the ends?
139
391000
3000
به معنی « نتایج و ابزار و روش های به دست آوردن آنها » ؟
06:59
These are reminiscent of the kinds of categories
140
394000
2000
که یادآور دسته بندی
07:01
that Immanuel Kant argued
141
396000
2000
چهارچوب های زیربنایی فکری انسان
07:03
are the basic framework for human thought,
142
398000
3000
بر اساس نظریات امانوئل کانت است،
07:06
and it's interesting that our unconscious use of language
143
401000
3000
نکته جذاب اینجاست که استفاده ناخودآگاه ما از زبان
07:09
seems to reflect these Kantian categories.
144
404000
3000
انگار منطبق با دسته بندی کانتی-ست و چندان
07:12
Doesn't care about perceptual qualities,
145
407000
2000
اهمیتی به کیفیت ظاهری اشیا
07:14
such as color, texture, weight and speed,
146
409000
2000
مانند رنگ، بافت، وزن و سرعت نمیدهد
07:16
which virtually never differentiate
147
411000
2000
و اینها هیچگاه در جایگاه و نحوه
07:18
the use of verbs in different constructions.
148
413000
2000
استفاده از افعال در ساختهای مختلف تغییر ایجاد نمی کنند
07:21
An additional twist is that all of the constructions in English
149
416000
3000
خم دیگرماجرا اینجاست که همه ساخت ها در زبان انگلیسی
07:24
are used not only literally,
150
419000
2000
نه تنها به شکل مستقیم و لفظی استفاده می شوند،
07:26
but in a quasi-metaphorical way.
151
421000
3000
بلکه در حالت شبه - استعاری نیز استفاده می شوند .
07:29
For example, this construction, the dative,
152
424000
2000
مثلا این ساختار "- مفعول غیر مستقیم dative"
07:31
is used not only to transfer things,
153
426000
2000
تنها برای جابه جایی اشیا استفاده نمی شود
07:33
but also for the metaphorical transfer of ideas,
154
428000
3000
بلکه برای جابه جایی تمثیلی چیزهایی مثل ایده ها نیز استفاده می شود .
07:36
as when we say, "She told a story to me"
155
431000
2000
وقتی میگوییم، "او به من داستانی را گفت"
07:38
or "told me a story,"
156
433000
2000
یا اینکه "داستانی به من گفت."
07:40
"Max taught Spanish to the students" or "taught the students Spanish."
157
435000
3000
یا اینکه "ماکس اسپانیایی به دانش آموزان یاد داد" یا اینکه" ماکس به دانش آموزان اسپانیای یاد داد."
07:43
It's exactly the same construction,
158
438000
2000
دقیقا" همان ساختار است.
07:45
but no muffins, no mice, nothing moving at all.
159
440000
4000
ولی خبری از موشها و کلوچه ها و جابه جایی در کار نیست.
07:49
It evokes the container metaphor of communication,
160
444000
3000
و در واقع این اشاره به "میزان و یا اندازه قیاس" با ارتباطات دارد،
07:52
in which we conceive of ideas as objects,
161
447000
2000
که در آن ایده ها و تفکرات به شکل اشیا فهمیده می شوند،
07:54
sentences as containers,
162
449000
2000
جمله ها به شکل بسته های حاوی تفکرات
07:56
and communication as a kind of sending.
163
451000
2000
و ارتباط به نوعی حمل و نقل این بسته ها
07:58
As when we say we "gather" our ideas, to "put" them "into" words,
164
453000
3000
مثل وقت که ما افکار خود را « جمع آوری » می کنیم و آنها را به کلام در می آوریم.
08:01
and if our words aren't "empty" or "hollow,"
165
456000
2000
و اگر این کلمات «تهی» ( از معنی ) و « پوچ » نباشند
08:03
we might get these ideas "across" to a listener,
166
458000
3000
ما احتمالا میتوانیم تفکرات خور را از درون « مرز» به شنونده انتقال دهیم .
08:06
who can "unpack" our words to "extract" their "content."
167
461000
3000
که او هم به نوبه خود این بسته های را «باز کرده» تا «محتویات» آنها را«استخراج» کند
08:09
And indeed, this kind of verbiage is not the exception, but the rule.
168
464000
3000
این شکل از استفاده از کلمات استثنا نیستند بلکه قانون زباننند.
08:12
It's very hard to find any example of abstract language
169
467000
3000
پیدا کردن نمونه ای از زبانی انتزاعی که بر اساس
08:15
that is not based on some concrete metaphor.
170
470000
3000
مصداق های واقعی نباشد بسیار دشوار است .
08:18
For example, you can use the verb "go"
171
473000
3000
برای مثال فعل رفتن
08:21
and the prepositions "to" and "from"
172
476000
2000
و حروف اضافه « به » و « از »
08:23
in a literal, spatial sense.
173
478000
2000
درمعنای مکانی :
08:25
"The messenger went from Paris to Istanbul."
174
480000
2000
«پیک از پاریس به استانبول رفت»
08:27
You can also say, "Biff went from sick to well."
175
482000
3000
همچنین : میتونید بگید « بیف از بیماری رو به بهبودی رفت »
08:30
He needn't go anywhere. He could have been in bed the whole time,
176
485000
3000
در حالی که بیف جایی نرفته و احتمالا تمام مدت در تخت خوابیده بوده .
08:33
but it's as if his health is a point in state space
177
488000
2000
ولی انگار وضعیت سلامت نقطه ای از فضای وضع های ممکن است
08:35
that you conceptualize as moving.
178
490000
2000
و تغییر آن به شکل یک جا به جایی ادراک می شود .
08:37
Or, "The meeting went from three to four,"
179
492000
2000
یا « قرار از ساعت ۳ به ۴ جا به جا شد » ،
08:39
in which we conceive of time as stretched along a line.
180
494000
3000
که ما زمان رو به صورت پهن شده روی یک خط ادراک می کنیم .
08:42
Likewise, we use "force" to indicate
181
497000
3000
به شکل مشابهی مفهوم نیرو نیز محدود به
08:45
not only physical force,
182
500000
2000
نیروی فیزیکی،
08:47
as in, "Rose forced the door to open,"
183
502000
2000
« رز به زور در را باز کرد » نیست ، بلکه میتواند
08:49
but also interpersonal force,
184
504000
2000
به نیروی بین فردی هم اشاره کنه،
08:51
as in, "Rose forced Sadie to go," not necessarily by manhandling her,
185
506000
4000
«رُز ، سادی رو وادار به رفتن کرد » نه لزوما" با هل دادن او،
08:55
but by issuing a threat.
186
510000
2000
بلکه با تهدید کردنش--
08:57
Or, "Rose forced herself to go,"
187
512000
2000
یا « رُز خودش رو وادار به رفتن کرد »
08:59
as if there were two entities inside Rose's head,
188
514000
2000
انگار که دو شخص در سر رُز،
09:02
engaged in a tug of a war.
189
517000
2000
درگیر کشمکشند.
09:04
Second conclusion is that the ability to conceive
190
519000
3000
دومین نتیجه گیری این است که توانایی ادراک
09:07
of a given event in two different ways,
191
522000
3000
هر اتفاق در دو شکل امکان پذیر است :
09:10
such as "cause something to go to someone"
192
525000
2000
"منجر به انتقال چیزی به کسی شدن،"
09:12
and "causing someone to have something,"
193
527000
2000
یا کسی را وادار به داشتن چیزی کردن.
09:14
I think is a fundamental feature of human thought,
194
529000
4000
به نظر من این یک قابلیت زیربنایی تفکر انسان است،
09:18
and it's the basis for much human argumentation,
195
533000
3000
و پایه بسیاری از مباحثی که بین افراد در میگیرد است،
09:21
in which people don't differ so much on the facts
196
536000
3000
وقتی که واقعیت مورد بحث برای طرفین تقریبا مشترک است
09:24
as on how they ought to be construed.
197
539000
2000
ولی بحث در باره چگونگی تعبیر آنها جریان دارد.
09:26
Just to give you a few examples:
198
541000
2000
بگذارید چند نمونه مثال بزنم:
09:28
"ending a pregnancy" versus "killing a fetus;"
199
543000
2000
"اتمام حاملگی" در مقابل "کشتن جنین"
09:30
"a ball of cells" versus "an unborn child;"
200
545000
3000
"توده سلولی" در مقابل "فرزند متولد نشده"
09:33
"invading Iraq" versus "liberating Iraq;"
201
548000
2000
"تهاجم به عراق" در مقابل "آزاد سازی عراق"
09:35
"redistributing wealth" versus "confiscating earnings."
202
550000
4000
"توضیع مجدد ثروت" در مقابل "مصادره اموال"
09:39
And I think the biggest picture of all
203
554000
2000
و فکر میکنم تصویر کلی و جامع
09:41
would take seriously the fact
204
556000
3000
به شدت این نکته را جدی خواهد گرفت که
09:44
that so much of our verbiage about abstract events
205
559000
3000
بسیاری از مباحثاتی که درباره اتفاقات انتزاعی در جریان است
09:47
is based on a concrete metaphor
206
562000
2000
بر اساس استعاره‌های از واقعیت است .
09:49
and see human intelligence itself
207
564000
2000
اینطور به نظر می آید که فهم انسان خود را متشکل
09:51
as consisting of a repertoire of concepts --
208
566000
3000
از مجموعه متنوعی از مفاهیم مثل اشیا،
09:54
such as objects, space, time, causation and intention --
209
569000
3000
فضا، زمان، علیت، قصد و .. می بیند
09:57
which are useful in a social, knowledge-intensive species,
210
572000
4000
واین مجموعه برای گونه انسانی که در باره
10:01
whose evolution you can well imagine,
211
576000
2000
سیر تکاملی یا فرگشت که به خوبی میتوانید تصور کنید بسیار کارآمد است،
10:03
and a process of metaphorical abstraction
212
578000
3000
بخش دیگرفهم انسان ، روال انتزاعی سازی استعاره‌ای است که
10:06
that allows us to bleach these concepts
213
581000
2000
اجازه میدهد این مفاهیم را
10:08
of their original conceptual content --
214
583000
3000
از محتوای مفهومی اولیه فضا، زمان و نیرو
10:11
space, time and force --
215
586000
3000
تفکیک کنیم و آنها را
10:14
and apply them to new abstract domains,
216
589000
2000
دردامنه های جدیدی از مفهوم به کار ببریم
10:16
therefore allowing a species that evolved
217
591000
3000
این امر منجر به فرگشت این گونه به نحوی شده که میتواند
10:19
to deal with rocks and tools and animals,
218
594000
2000
با چیز های جدیدی مثل سنگها و ابزار ها و حیوانات رو در رو شود
10:21
to conceptualize mathematics, physics, law
219
596000
3000
یا از مفاهیم ریاضی و فیزیک و قوانین مدنی و
10:24
and other abstract domains.
220
599000
3000
سایر عرصه های انتزاعی ادراک داشته باشد .
10:27
Well, I said I'd talk about two windows on human nature --
221
602000
3000
گفتم که در باره دو پنجره به طبیعت انسان با شما سخن خواهم گفت:
10:30
the cognitive machinery with which we conceptualize the world,
222
605000
3000
اول سازو کاری که ما از طریق آن از جهان مفهوم می سازیم
10:33
and now I'm going to say a few words about the relationship types
223
608000
2000
و اکنون چند کلمه‌ای در باره نوع روابطی که
10:35
that govern human social interaction,
224
610000
2000
محور تعاملات اجتماعی ، آنگونه که در زبان انعکاس پیدا کرده
10:37
again, as reflected in language.
225
612000
2000
حرف خواهم زد.
10:40
And I'll start out with a puzzle, the puzzle of indirect speech acts.
226
615000
4000
با یک معما شروع می کنم : معمای اعمالی که در گفتار غیر مستقیم اتفاق می افتد
10:44
Now, I'm sure most of you have seen the movie "Fargo."
227
619000
2000
نمی دانم که آیا اکثر شما فیلم "فارگو" را دیده اید یا نه.
10:46
And you might remember the scene in which
228
621000
2000
اگر دیده باشید احتمالا این صحنه را به یاد خواهید آورد که
10:48
the kidnapper is pulled over by a police officer,
229
623000
3000
افسر پلیس ماشینٍ دزد را در کنار خیابان متوقف کرد،
10:51
is asked to show his driver's license
230
626000
2000
و از راننده مدارک ماشن را درخواست کرد
10:53
and holds his wallet out
231
628000
2000
دزد کیف پولش را در حالی که سر یک اسکناس
10:55
with a 50-dollar bill extending
232
630000
3000
۵۰ دلاری با اندک زاویه ای
10:58
at a slight angle out of the wallet.
233
633000
2000
از آن بیرون زده بود به سمت پلیس گرفت
11:00
And he says, "I was just thinking
234
635000
2000
و گفت : «فکر می کنم بد نباشه که
11:02
that maybe we could take care of it here in Fargo,"
235
637000
2000
مساله رو همینجا در "فارگو" حل کنیم »
11:04
which everyone, including the audience,
236
639000
3000
کاری که تقریبا همه ، از جمله مخاطبین ،
11:07
interprets as a veiled bribe.
237
642000
3000
به عنوان رشوه ای در لفافه تعبیر می کنند.
11:10
This kind of indirect speech is rampant in language.
238
645000
4000
این شکل استفاده ازگفتار غیر مستقیم بسیار در زبان استفاده می شود.
11:14
For example, in polite requests,
239
649000
2000
به عنوان مثال در درخواست های محترمانه،
11:16
if someone says, "If you could pass the guacamole,
240
651000
2000
مثلا اگر کسی بگوید:« اگر گواکومولی (نوعی سُس مکزیکی) را به من بدهید
11:18
that would be awesome,"
241
653000
2000
بسیار عالی خواهد شد »
11:20
we know exactly what he means,
242
655000
2000
منظور او بسیار روشن و واضح است .
11:22
even though that's a rather bizarre
243
657000
2000
علی رغم اینکه مفهوم بیان شده
11:24
concept being expressed.
244
659000
2000
بسیار عجیب و غریب است
11:26
(Laughter)
245
661000
3000
( خنده )
11:29
"Would you like to come up and see my etchings?"
246
664000
2000
« میای بالا کار دستی هام رو ببینی ؟»
11:31
I think most people
247
666000
2000
فکر میکنم اکثر مردم
11:33
understand the intent behind that.
248
668000
3000
قصد پشت چنین پیشنهادی را می شناند .
11:36
And likewise, if someone says,
249
671000
2000
هم چنین اگر کسی بگه
11:38
"Nice store you've got there. It would be a real shame if something happened to it" --
250
673000
3000
« چه مغازه باحالی داری پسر، خیلی حیف میشه اگر یه بلایی سرش بیادا ... میدونی که چی میگم !!»
11:41
(Laughter) --
251
676000
1000
( خنده )
11:42
we understand that as a veiled threat,
252
677000
2000
ما درک می کنیم که این به جای تعمق
11:44
rather than a musing of hypothetical possibilities.
253
679000
3000
در باره امکانات فرضی، تهدیدی در لفافه است .
11:47
So the puzzle is, why are bribes,
254
682000
3000
و اما معما این است که چرا رشوه
11:50
polite requests, solicitations and threats so often veiled?
255
685000
3000
درخواست های محترمانه، ترغیب و تهدید عموما در لفافه ارایه می شود ؟
11:53
No one's fooled.
256
688000
2000
کسی را فریب نخورده--
11:55
Both parties know exactly what the speaker means,
257
690000
3000
دو طرف مکالمه دقیقا منظور نظر گوینده را درک می کنند،
11:58
and the speaker knows the listener knows
258
693000
2000
و گوینده می داند که شنونده میداند که گوینده
12:00
that the speaker knows that the listener knows, etc., etc.
259
695000
3000
میداند که شنونده می داند و ....
12:03
So what's going on?
260
698000
2000
پس جریان چیست ؟
12:05
I think the key idea is that language
261
700000
2000
من فکر می کنم نکته کلیدی این است که زبان
12:07
is a way of negotiating relationships,
262
702000
2000
روشی برای چانه زنی در روابط است،
12:09
and human relationships fall into a number of types.
263
704000
3000
و روابط انسان به چند نوع دسته بندی می شود.
12:12
There's an influential taxonomy by the anthropologist Alan Fiske,
264
707000
4000
آفای آلان فیسک دسته بندی بسیار معتبری ارایه کرده که
12:16
in which relationships can be categorized, more or less,
265
711000
3000
در آن روابط کم و بیش بر اساس « اشتراک »
12:19
into communality, which works on the principle
266
714000
2000
دسته بندی می شود، بر اساس اصل
12:21
"what's mine is thine, what's thine is mine,"
267
716000
3000
« آنچه از آن من است مال تو و آنچه از آن توست مال من »
12:24
the kind of mindset that operates within a family, for example;
268
719000
4000
شکل تفکر در خانواده ها . یا
12:28
dominance, whose principle is "don't mess with me;"
269
723000
3000
تسلط که اصل آن این است : « سر به سر من نزار ! »
12:31
reciprocity, "you scratch my back, I'll scratch yours;"
270
726000
4000
یا عمل متقابل « تو کار من رو راه میندازی، من کار تو رو راه میندازم»
12:35
and sexuality, in the immortal words of Cole Porter, "Let's do it."
271
730000
5000
یا ارتباط جنسی ، در قالب کلام به یاد ماندنی کول پورتر : « بزن بریم »
12:40
Now, relationship types can be negotiated.
272
735000
3000
این انواع ارتباطی قابل مذاکره هستند
12:43
Even though there are default situations
273
738000
3000
با اینکه وضعیت پیش فرضی وجود داره
12:46
in which one of these mindsets can be applied,
274
741000
2000
که هر یک از این روش های برخورد استفاده میشه،
12:48
they can be stretched and extended.
275
743000
3000
ولی اینها قابلیت گسترش و انعطاف دارند .
12:51
For example, communality applies most naturally
276
746000
3000
مثلا : « اشتراک» معمولا به شکل طبیعی درباره
12:54
within family or friends,
277
749000
2000
دوستان یا درون خانواده به کار برده میشه
12:56
but it can be used to try to transfer
278
751000
2000
ولی همین اصل میتونه برای انتقال
12:58
the mentality of sharing
279
753000
2000
تفکر مبتنی بر اشتراک
13:00
to groups that ordinarily would not be disposed to exercise it.
280
755000
4000
به گروه هایی که چندان تمایلی در به کار بستن این شکل رابطه ندارند استفاده بشه
13:04
For example, in brotherhoods, fraternal organizations,
281
759000
4000
به عنوان مثال در گروه های برادری اجتماعی
13:08
sororities, locutions like "the family of man,"
282
763000
3000
حلقه های اجتماعی زنان و گروه های مردانه
13:11
you try to get people who are not related
283
766000
2000
تلاش این است که انسان‌هایی بدون ارتباط خاص را
13:13
to use the relationship type that would ordinarily
284
768000
4000
وارد روابطی کرد که
13:17
be appropriate to close kin.
285
772000
2000
معمولا برای افراد نزدیک برقرار می شود
13:19
Now, mismatches -- when one person assumes one relationship type,
286
774000
3000
ولی نا سازگاری نوع رابطه وقتی افراد در دو سوی رابطه نوع متفاوتی
13:22
and another assumes a different one -- can be awkward.
287
777000
3000
برای رابطه بر میگزینند می تواند نا خوشایند باشد.
13:25
If you went over and you helped yourself
288
780000
2000
اگر از بشقاب رئیس تان میگویی
13:27
to a shrimp off your boss' plate,
289
782000
2000
برداشته و بخورید
13:29
for example, that would be an awkward situation.
290
784000
2000
وضعیت عجیبی ایجاد کرده اید !
13:31
Or if a dinner guest after the meal
291
786000
2000
یا مثلا اگر مهمانی پس از غذا
13:33
pulled out his wallet and offered to pay you for the meal,
292
788000
3000
کیف پولش را بیرون آورده و بخواهد بهای غذا را بپردازد،
13:36
that would be rather awkward as well.
293
791000
2000
وضعیت نا خوشایندی را پدید آورده
13:38
In less blatant cases,
294
793000
3000
در وضعیت های ملایم تر
13:41
there's still a kind of negotiation that often goes on.
295
796000
3000
نوعی مذاکره وجود دارد که ادامه پیدا می کند.
13:44
In the workplace, for example,
296
799000
2000
مثلا در محل کار،
13:46
there's often a tension over whether an employee
297
801000
2000
معمولا مناقشه ای وجود دارد که آیا کارمند
13:48
can socialize with the boss,
298
803000
2000
اجازه معاشرت با روئسا را دارد،
13:50
or refer to him or her
299
805000
2000
یا آیا خطاب کردن آنها
13:52
on a first-name basis.
300
807000
2000
با نام کوچک مجاز است یا نه.
13:54
If two friends have a
301
809000
2000
اگر دو دوست با یکدیگر
13:56
reciprocal transaction, like selling a car,
302
811000
2000
معامله متقابلی داشته باشند مثل معامله یک ماشین،
13:58
it's well known that this can be a source
303
813000
2000
واضح است که این معامله منجر به
14:00
of tension or awkwardness.
304
815000
2000
تنش یا وضعیت های ناخوشایند خواهد شد.
14:02
In dating, the transition
305
817000
2000
در روابط بین دو جنس مخالف، دوران گذر
14:04
from friendship to sex
306
819000
2000
از دوستی ساده به روابط جنسی
14:06
can lead to, notoriously, various forms of awkwardness,
307
821000
3000
به شکل بالقوه به شدت مستعدد پدید آوردن انواع متعددی از وضعیت های نا خوشایند است .
14:09
and as can sex in the workplace,
308
824000
2000
همچنین روابط جنسی با همکاران
14:11
in which we call the conflict between a
309
826000
2000
که ما این شکل را به عنوان تضاد بین
14:13
dominant and a sexual relationship "sexual harassment."
310
828000
4000
رابطه نوع برتری و رابطه نوع جنسی یا « سو استفاده جنسی » می شناسیم .
14:17
Well, what does this have to do with language?
311
832000
2000
خوب ، اینها چه ربطی به زبان دارند ؟
14:19
Well, language, as a social interaction,
312
834000
2000
زبان به عنوان یک تعامل اجتماعی
14:21
has to satisfy two conditions.
313
836000
2000
باید ۲ شرط را برآورده کند.
14:23
You have to convey the actual content --
314
838000
3000
اول انتقال محتوای و مفهوم مورد نظر
14:26
here we get back to the container metaphor.
315
841000
2000
که اشاره به « تعبیر زبان به مثابه بسته بندی مفهوم » دارد .
14:28
You want to express the bribe, the command, the promise,
316
843000
3000
زبان باید قادر به بیان رشوه، فرمان، قول،
14:31
the solicitation and so on,
317
846000
2000
ترغیب و .... باشد
14:33
but you also have to negotiate
318
848000
2000
ولی درعین حال باید فضای مذاکره را نیز فراهم کند
14:35
and maintain the kind of relationship
319
850000
2000
و نوع رابطه ای که بین طرفین وجود دارد را
14:37
you have with the other person.
320
852000
2000
نیز حفظ کند .
14:39
The solution, I think, is that we use language at two levels:
321
854000
3000
من فکر می کنم راه حل این است که ما زبان را در دو سطح به کار می بریم
14:42
the literal form signals
322
857000
2000
پیام ها لفظی و مستقیم
14:44
the safest relationship with the listener,
323
859000
2000
که بی خطر ترین رابطه را با شنونده رقم می زند،
14:46
whereas the implicated content --
324
861000
2000
و سطح دیگر که محتوای قابل تفسیر دارد--
14:49
the reading between the lines that we count on the listener to perform --
325
864000
2000
و گوینده روی توان شنونده برای تفسیر و درک مفهوم تلویحی حساب کرده است--
14:52
allows the listener to derive the interpretation
326
867000
2000
و به شنونده اجازه میدهد که بنا به شرایط موجود
14:54
which is most relevant in context,
327
869000
2000
جملات را تعبیر کرده و احتمالا
14:56
which possibly initiates a changed relationship.
328
871000
3000
منجر به تغییر نوع رابطه نیز گردد.
14:59
The simplest example of this is in the polite request.
329
874000
4000
ساده ترین نمونه ، درخواست محترمانه است .
15:03
If you express your request as a conditional --
330
878000
3000
مثلا اگر خواسته خود را به صورت عبارت شرطی بیان کنید :
15:06
"if you could open the window, that would be great" --
331
881000
3000
« اگر پنجره رو باز کنی ، خیلی عالی میشه »
15:09
even though the content is an imperative,
332
884000
2000
با اینکه محتوای جمله امریست
15:11
the fact that you're not using the imperative voice
333
886000
2000
عدم استفاده از شکل جملات امری
15:14
means that you're not acting as if you're in a relationship of dominance,
334
889000
3000
به معنای آن است که شما در پی بر قراری رابطه نوع برتری نیستید
15:18
where you could presuppose the compliance of the other person.
335
893000
3000
رابطه ای که اطاعت شنونده را به عنوان پیش فرض در نظر می گیرد.
15:21
On the other hand, you want the damn guacamole.
336
896000
2000
و البته از سوی دیگه شما دلتون اون گواکومولی رو میخواد .
15:23
By expressing it as an if-then statement,
337
898000
3000
و با استفاده از شکل جمله شرطی
15:26
you can get the message across
338
901000
2000
این پیام رو منتقل می کنید.
15:28
without appearing to boss another person around.
339
903000
4000
بدون اینکه در حال برتری و دستور دادن به شنونده به نظر بیاید.
15:32
And in a more subtle way, I think, this works
340
907000
2000
و به شکل ظریفی این
15:34
for all of the veiled speech acts
341
909000
2000
برای اکثریت گفته های غیر مستقیم
15:36
involving plausible deniability:
342
911000
2000
که احتمال رد شدن خواسته درش وجود داره صادق است:
15:38
the bribes, threats, propositions,
343
913000
2000
رشوه دادن، تهدید،پیشنهاد،
15:40
solicitations and so on.
344
915000
2000
درخواست و ....
15:42
One way of thinking about it is to imagine what it would be like
345
917000
2000
یکی از روش هایی که در این مسئله میتوان به آن فکر کرد این است که
15:44
if language -- where it could only be used literally.
346
919000
3000
اگر زبان تنها در معنای مستقیم و عینی قابل استفاده می بود
15:47
And you can think of it in terms of a
347
922000
2000
به آن در قالب جدول سود و زیان
15:49
game-theoretic payoff matrix.
348
924000
3000
تئوری بازی ها نگاه می کردیم.
15:52
Put yourself in the position of the
349
927000
2000
خود را به جای دزد بگذارید
15:54
kidnapper wanting to bribe the officer.
350
929000
3000
دزد مایله به افسر رشوه بده
15:57
There's a high stakes
351
932000
2000
و این ریسک بسیار بزرگیه
15:59
in the two possibilities
352
934000
3000
روی ۲ امکان است
16:02
of having a dishonest officer or an honest officer.
353
937000
3000
اینکه افسر فاسد باشه یا نباشه
16:05
If you don't bribe the officer,
354
940000
3000
اگر به افسر رشوه ندید
16:08
then you will get a traffic ticket --
355
943000
2000
جریمه خواهید شد.
16:10
or, as is the case of "Fargo," worse --
356
945000
2000
و در وضعیت فیلم "فارگو" اتفاقات بدتری نیز خواهد افتاد
16:12
whether the honest officer
357
947000
2000
پس چه افسر فاسد باشد
16:14
is honest or dishonest.
358
949000
2000
چه نباشد
16:16
Nothing ventured, nothing gained.
359
951000
2000
چیزی به خطر نیافتاده و چیزی به دست نیامده
16:18
In that case, the consequences are rather severe.
360
953000
3000
و اگر زبان تنها مستقیم و عینی بود نتایج وخیمی در پی داشت
16:21
On the other hand, if you extend the bribe,
361
956000
2000
از سوی دیگه اگر به افسر بخوای رشوه بدی
16:23
if the officer is dishonest,
362
958000
2000
و اگر افسر فاسد باشه
16:25
you get a huge payoff of going free.
363
960000
3000
نفع بزرگی نسیب تو میشه
16:28
If the officer is honest, you get a huge penalty
364
963000
3000
و اگر افسر فاسد نباشه ، پیامد های بسیار بدی خواهد داشت
16:31
of being arrested for bribery.
365
966000
2000
مثل دستگیر شدن و ...
16:33
So this is a rather fraught situation.
366
968000
2000
پس اینجا ما درگیر وضعیت سختی هستیم.
16:35
On the other hand, with indirect language,
367
970000
2000
از سوی دیگه وقتی از زبان غیر مستقیم استفاده میکنیم
16:37
if you issue a veiled bribe,
368
972000
2000
وقتی پیشنهاد رشوه رو مطرح می کنیم
16:39
then the dishonest officer
369
974000
2000
افسر فاسد
16:41
could interpret it as a bribe,
370
976000
2000
میتواند آن را به عنوان رشوه بپذیرد،
16:43
in which case you get the payoff of going free.
371
978000
3000
که در آن صورت شما خلاص خواهید شد
16:46
The honest officer can't hold you to it as being a bribe,
372
981000
3000
و افسر سالم نمیتواند شما را به علت پیشنهاد رشوه بازداشت کند،
16:49
and therefore, you get the nuisance of the traffic ticket.
373
984000
3000
و در این صورت تنها جریمه راهنمایی و رانندگی را پرداخت خواهید کرد.
16:52
So you get the best of both worlds.
374
987000
3000
پس در هر دو صورت بهترین نتیجه ممکن حاصل خواهد شد.
16:55
And a similar analysis, I think,
375
990000
2000
به نظر من تحلیلی مشابه،
16:57
can apply to the potential awkwardness
376
992000
2000
میتواند درباره وضعیت بالقوه ناخوشایند
16:59
of a sexual solicitation,
377
994000
2000
پیشنهاد های جنسی،
17:01
and other cases where plausible deniability is an asset.
378
996000
3000
و جاهای دیگری که امکان انکار به درد بخور است قابل انجام است.
17:04
I think this affirms
379
999000
2000
فکر میکنم تصدیقی است که متعلق به سیاستمداران است-- که ابهام در زبان به
17:06
something that's long been known by diplomats --
380
1001000
2000
فکر میکنم تصدیقی است که متعلق به سیاستمداران است-- که ابهام در زبان به
17:08
namely, that the vagueness of language,
381
1003000
2000
فکر میکنم تصدیقی است که متعلق به سیاستمداران است-- که ابهام در زبان به
17:10
far from being a bug or an imperfection,
382
1005000
3000
به هیچ عنوان نقص یا مشکل نیست و
17:13
actually might be a feature of language,
383
1008000
3000
و در واقع احتمالا یک خصیصه و امکان است--
17:16
one that we use to our advantage in social interactions.
384
1011000
3000
امکانی که ما از آن به سود خود در تعاملات اجتماعی بهره می بریم.
17:19
So to sum up: language is a collective human creation,
385
1014000
3000
پس در مجموع زبان مجموعه ای از تعاملات انسانیست که
17:22
reflecting human nature,
386
1017000
2000
در آن می توان طبع انسانی-
17:24
how we conceptualize reality,
387
1019000
2000
و چگونگی ادراک واقعیت،
17:26
how we relate to one another.
388
1021000
2000
و چگونگی ارتباط برقرار کردن ما با دیگران رو مشاهده کرد--
17:28
And then by analyzing the various quirks and complexities of language,
389
1023000
4000
و با تحلیل پیچیدگی ها و چم و خم خصوصیات آن،
17:32
I think we can get a window onto what makes us tick.
390
1027000
3000
فکر می کنم بتوانیم درکی در باره آنچه باعث کار کرد ما می شود به دست بیاوریم.
17:35
Thank you very much.
391
1030000
1000
بسیار ممنونم.
17:36
(Applause)
392
1031000
1000
تشویق
ABOUT THE SPEAKER
Steven Pinker - PsychologistSteven Pinker is a professor of cognitive science (the study of the human mind) who writes about language, mind and human nature.
Why you should listen
Steven Pinker grew up in the English-speaking community of Montreal but has spent his adult life bouncing back and forth between Harvard and MIT. He is interested in all aspects of human nature: how we see, hear, think, speak, remember, feel and interact.
To be specific: he developed the first comprehensive theory of language acquisition in children, used verb meaning as a window into cognition, probed the limits of neural networks and showed how the interaction between memory and computation shapes language. He has used evolution to illuminate innuendo, emotional expression and social coordination. He has documented historical declines in violence and explained them in terms of the ways that the violent and peaceable components of human nature interact in different eras. He has written books on the language instinct, how the mind works, the stuff of thought and the doctrine of the blank slate, together with a guide to stylish writing that is rooted in psychology.
In his latest book, Enlightenment Now: The Case for Reason, Science, Humanism, and Progress, he writes about progress -- why people are healthier, richer, safer, happier and better educated than ever. His other books include The Language Instinct, How the Mind Works, The Blank Slate: The Modern Denial of Human Nature, The Stuff of Thought, and The Better Angels of Our Nature.
Steven Pinker | Speaker | TED.com