TEDxBeaconStreet
Dan Bricklin: Meet the inventor of the electronic spreadsheet
دَن بریکلین: مخترع صفحات گسترده الکترونیک را بشناسید
Filmed:
Readability: 4.1
1,147,045 views
دَن بریکلین، با اختراع مشترک «ویزی‌کَلک» که اولین نمونه نرم‌افزار‌های صفحات گسترده و پدربزرگ برنامه‌هایی که شاید هر روز از آنها استفاده می‌کنید مانند مایکروسافت‌اِکسل و یا گوگل‌شیت برای همیشه جهان را تغییر داده است.
با این مهندس نرم‌افزار و افسانه برنامه‌نویسی وقتی که درگیرودار اولین شغل‌ها، و خیال‌پردازی روی تمرین‌هایش بود که نهایتاً منجر به این اختراع شد، همراه شوید.
Dan Bricklin - Software pioneer
Dan Bricklin helped fuel the rapid growth of the personal computer industry. Full bio
Dan Bricklin helped fuel the rapid growth of the personal computer industry. Full bio
Double-click the English transcript below to play the video.
00:12
How many of you have used
an electronic spreadsheet,
an electronic spreadsheet,
0
760
2975
چند نفر از شما از صفحات گسترده الکترونیک
استفاده کرده‌اید،
استفاده کرده‌اید،
00:15
like Microsoft Excel?
1
3760
1480
مثل اِکسل از شرکت مایکروسافت؟
00:18
Very good.
2
6240
1256
بسیار عالی.
00:19
Now, how many of you have run a business
with a spreadsheet by hand,
with a spreadsheet by hand,
3
7520
4576
چند‌تای شما به‌شکل دستی کار تجاری‌تون
را اداره کرده‌اید،
را اداره کرده‌اید،
00:24
like my dad did for his small
printing business in Philadelphia?
printing business in Philadelphia?
4
12120
3080
درست مثل پدر من که چاپخانه کوچکش را
در فیلادلفیا اداره می‌کرد؟
در فیلادلفیا اداره می‌کرد؟
00:28
A lot less.
5
16160
1160
خیلی کمتر.
00:29
Well, that's the way it was done
for hundreds of years.
for hundreds of years.
6
17920
2600
خوب، کار‌ها برای صدها سال
اینطور انجام می شد.
اینطور انجام می شد.
00:33
In early 1978,
I started working on an idea
I started working on an idea
7
21480
3016
اوائل سال ۱۹۷۸، شروع به کار
روی ایده‌ای کردم
روی ایده‌ای کردم
00:36
that eventually became VisiCalc.
8
24520
2400
که نهایتا تبدیل به «ویزی‌کَلک» شد.
00:39
And the next year it shipped
9
27480
1656
و سال بعد
روی کامپیوتر جدید شخصی اپل II
تحویل شد.
تحویل شد.
00:41
running on something new
called an Apple II personal computer.
called an Apple II personal computer.
10
29160
3279
00:45
You could tell that things
had really changed when, six years later,
had really changed when, six years later,
11
33240
4056
این درست است که، شش سال بعد
واقعا اوضاع تغییر کرد،
واقعا اوضاع تغییر کرد،
00:49
the Wall Street Journal ran an editorial
12
37320
2176
وقتی که وال‌استریت‌ژورنال، سرمقاله‌ای نوشت
00:51
that assumed you knew what VisiCalc was
and maybe even were using it.
and maybe even were using it.
13
39520
3280
که در آن فرض کرد شما ویزی‌کَلک را
می‌شناسید و شاید ازش استفاده می‌کنید.
می‌شناسید و شاید ازش استفاده می‌کنید.
00:55
Steve Jobs back in 1990
14
43760
2960
در سال ۱۹۹۰ استیو جابز
00:59
said that "spreadsheets
propelled the industry forward."
propelled the industry forward."
15
47160
3240
گفت که «صفحات گسترده باعث حرکت
این صنعت به جلو شده».
این صنعت به جلو شده».
01:02
"VisiCalc propelled the success of Apple
more than any other single event."
more than any other single event."
16
50880
3920
« ویزی کلک بیشتر از هر چیز دیگری
باعث موفقیت اپل شده است.»
باعث موفقیت اپل شده است.»
01:07
On a more personal note,
17
55440
1160
در یک نوشته خصوصی تر،
01:09
Steve said, "If VisiCalc had been written
for some other computer,
for some other computer,
18
57600
3136
استیو می‌گوید که «اگر ویزی‌کَلک
برای رایانه دیگری نوشته می‌شد،
برای رایانه دیگری نوشته می‌شد،
01:12
you'd be interviewing
somebody else right now."
somebody else right now."
19
60760
2200
الان با شخص دیگری مصاحبه می‌کردید.»
01:15
So, VisiCalc was instrumental in getting
personal computers on business desks.
personal computers on business desks.
20
63360
6376
پس، ویزی‌کَلک در بکارگیری رایانه‌ها
در کار‌های تجاری موثر بود.
در کار‌های تجاری موثر بود.
01:21
How did it come about?
21
69760
1160
چطور اتفاق افتاد؟
01:23
What was it? What did I go through
to make it be what it was?
to make it be what it was?
22
71680
2920
این چه چیزی بود؟ برایم چه اتفاقی افتاد تا
اینگونه بسازمش؟
اینگونه بسازمش؟
01:27
Well, I first learned to program
back in 1966, when I was 15 --
back in 1966, when I was 15 --
23
75920
5336
خوب، من برنامه نویسی را در ۱۹۶۶
وقتی ۱۵ سالم بود یاد گرفتم --
وقتی ۱۵ سالم بود یاد گرفتم --
01:33
just a couple months
after this photo was taken.
after this photo was taken.
24
81280
2240
درست چند ماه بعد از اینکه این
عکس گرفته شد.
عکس گرفته شد.
01:36
Few high schoolers had access
to computers in those days.
to computers in those days.
25
84200
2960
دبیرستانی های کمی امکان دسترسی به
رایانه را در آن زمان داشتند.
رایانه را در آن زمان داشتند.
01:39
But through luck
and an awful lot of perseverance,
and an awful lot of perseverance,
26
87560
3496
اما بخاطر خوش شانسی و
با کلی اصرار،
با کلی اصرار،
01:43
I was able to get
computer time around the city.
computer time around the city.
27
91080
2240
می‌توانستم فرصت کار با رایانه را
در گوشه و کنار پیدا کنم.
در گوشه و کنار پیدا کنم.
01:46
After sleeping in the mud at Woodstock,
I went off to MIT to go to college,
I went off to MIT to go to college,
28
94200
4880
بعد از کلی گِل‌بازی در فستیوال وود‌استاک
برای کالج به ام‌آی‌تی رفتم،
برای کالج به ام‌آی‌تی رفتم،
01:51
where to make money,
I worked on the Multics Project.
I worked on the Multics Project.
29
99520
3080
و در آنجا برای کسب درآمد
در پروژه مالتیکس مشغول شدم.
در پروژه مالتیکس مشغول شدم.
01:55
Multics was a trailblazing
interactive time-sharing system.
interactive time-sharing system.
30
103320
5016
مالتیکس در سیستم های اشتراک زمانی
پیشرو بود.
پیشرو بود.
02:00
Have you heard of the Linux
and Unix operating systems?
and Unix operating systems?
31
108360
3176
چیزی از سیستم‌های عامل لینوکس یا
یونیکس شنیده‌اید؟
یونیکس شنیده‌اید؟
02:03
They came from Multics.
32
111560
1240
آنها از مالتیکس آمده‌اند.
02:05
I worked on the Multics versions
33
113320
2296
من روی مدل‌هایی از مالتیکس کار کردم
02:07
of what are known
as interpreted computer languages,
as interpreted computer languages,
34
115640
3816
که به عنوان زبان‌های مترجم
خطی رایانه شناخته می‌شوند،
خطی رایانه شناخته می‌شوند،
02:11
that are used by people
in noncomputer fields
in noncomputer fields
35
119480
2456
که توسط افرادی که رشته‌شان رایانه نیست
استفاده می‌شدند
استفاده می‌شدند
02:13
to do their calculations
while seated at a computer terminal.
while seated at a computer terminal.
36
121960
3000
تا محاسباتشان را پشت
ترمینال رایانه انجام دهند.
ترمینال رایانه انجام دهند.
02:17
After I graduated from MIT,
37
125560
2256
وقتی که از ام‌آی‌تی فارغ‌التحصیل شدم،
02:19
I went to work for
Digital Equipment Corporation.
Digital Equipment Corporation.
38
127840
2840
برای کار به شرکت دیجیتال اکویپمنت رفتم.
(DEC)
(DEC)
02:23
At DEC, I worked on software
39
131320
3176
در دِک، روی نرم‌افزار‌های
02:26
for the new area
of computerized typesetting.
of computerized typesetting.
40
134520
2840
دوران جدید حروفچینی رایانه‌ای
کار می‌کردم.
کار می‌کردم.
02:29
I helped newspapers
replace their reporters' typewriters
replace their reporters' typewriters
41
137800
4336
به روزنامه‌ها کمک می‌کردم تا ماشین تایپ
خبرنگار‌هایشان را
خبرنگار‌هایشان را
02:34
with computer terminals.
42
142160
1200
با ترمینال‌های رایانه عوض کنند.
02:35
I'd write software
43
143880
1216
نرم‌افزار می‌نوشتم
02:37
and then I'd go out in the field
to places like the Kansas City Star,
to places like the Kansas City Star,
44
145120
3696
و بعد پیش مشتری‌ها رفتم
به جاهایی مثل روزنامه کانزاس سیتی استار،
به جاهایی مثل روزنامه کانزاس سیتی استار،
02:40
where I would train users
and get feedback.
and get feedback.
45
148840
2416
و به کاربران آموزش می‌دادم و
نظرشان را می‌پرسیدم.
نظرشان را می‌پرسیدم.
02:43
This was real-world experience
46
151280
1856
واقعا تجربه کردن دنیای واقعی بود
02:45
that is quite different
than what I saw in the lab at MIT.
than what I saw in the lab at MIT.
47
153160
3240
کاملا با آنچه در آزمایشگاه های
ام آی تی دیده بودم فرق می‌کرد.
ام آی تی دیده بودم فرق می‌کرد.
02:49
After that, I was project leader
48
157880
2616
بعد از آن مدیر پروژه
02:52
of the software for DEC's first
word processor, again a new field.
word processor, again a new field.
49
160520
4800
اولین نرم‌افزار واژه پرداز دِک بودم،
دوباره موضوعی جدید.
دوباره موضوعی جدید.
02:57
Like with typesetting, the important thing
was crafting a user interface
was crafting a user interface
50
165720
5496
مثل حروفچینی، موضوع مهم
ایجاد یک رابط کاربری بود
ایجاد یک رابط کاربری بود
03:03
that was both natural and efficient
for noncomputer people to use.
for noncomputer people to use.
51
171240
4080
که برای استفاده ناآشنایان با رایانه
طبیعی و کارامد باشد.
طبیعی و کارامد باشد.
03:08
After I was at DEC, I went
to work for a small company
to work for a small company
52
176360
3976
بعد از کار در دِک، برای کار
به شرکت کوچکی رفتم
به شرکت کوچکی رفتم
03:12
that made microprocessor-based electronic
cash registers for the fast-food industry.
cash registers for the fast-food industry.
53
180360
6120
که صندوق‌های پول الکترونیکی با ریزپردازنده
برای صنایع فست فود می‌ساخت.
برای صنایع فست فود می‌ساخت.
03:19
But I had always wanted to start
a company with my friend Bob Frankston
a company with my friend Bob Frankston
54
187360
3696
اما همیشه بدنبال تاسیس یک شرکت با دوستم
باب فرانکستون بودم
باب فرانکستون بودم
03:23
that I met on the Multics project at MIT.
55
191080
2376
که قبلا با او در پروژه مالتیکس
در ام‌آی‌تی آشنا شده بودم.
در ام‌آی‌تی آشنا شده بودم.
03:25
So I decided to go back to school to learn
as much as I could about business.
as much as I could about business.
56
193480
3696
پس تصمیم گرفتم تا به دانشگاه برگردم و تا
آنجا که می‌توانم از کسب و کار یاد بگیرم.
آنجا که می‌توانم از کسب و کار یاد بگیرم.
03:29
And in the fall of 1977,
57
197200
2776
و در پاییز ۱۹۷۷،
وارد دوره‌ی آموزشی ام‌بی‌ای
در دانشگاه تجارت هاروارد شدم.
در دانشگاه تجارت هاروارد شدم.
03:32
I entered the MBA program
at Harvard Business School.
at Harvard Business School.
58
200000
3000
03:35
I was one of the few
percentage of students
percentage of students
59
203840
2496
من جزو درصد کمی از دانشجو‌ها بودم
03:38
who had a background
in computer programming.
in computer programming.
60
206360
2840
که سابقه‌ای در برنامه نویسی داشتم.
03:42
There's a picture of me from the yearbook
sitting in the front row.
sitting in the front row.
61
210080
3176
این عکسی از من در کتاب سال است که
در ردیف جلو نشسته‌ام.
در ردیف جلو نشسته‌ام.
03:45
(Laughter)
62
213280
1016
( خنده حضار )
03:46
Now, at Harvard,
we learned by the case method.
we learned by the case method.
63
214320
2616
در هاروارد ما به شکل
بررسی موضوعی آموزش می‌دیدیم.
بررسی موضوعی آموزش می‌دیدیم.
03:48
We'd do about three cases a day.
64
216960
1936
هر روز سه مورد را بررسی می‌کردیم.
03:50
Cases consist of up to a few dozen pages
describing particular business situations.
describing particular business situations.
65
218920
5720
هر مورد از چند ده صفحه تشکیل شده بود
که یک وضعیت خاص تجاری را نشان می‌داد.
که یک وضعیت خاص تجاری را نشان می‌داد.
03:57
They often have exhibits,
and exhibits often have words and numbers
and exhibits often have words and numbers
66
225600
4576
اغلب دارای نمودار‌هایی بودند که
از کلمات و اعداد تشکیل شده بود
از کلمات و اعداد تشکیل شده بود
04:02
laid out in ways that make sense
for the particular situation.
for the particular situation.
67
230200
3160
که به شکل قابل فهمی برای آن وضعیت خاص
قرار گرفته بودند.
قرار گرفته بودند.
04:05
They're usually all somewhat different.
68
233840
1936
معمولا کاملا با هم فرق داشتند.
04:07
Here's my homework.
69
235800
1216
این تکلیف من است.
04:09
Again, numbers, words,
laid out in ways that made sense.
laid out in ways that made sense.
70
237040
3176
مجددا، اعداد، کلمات،
به شکلی قرار گرفته‌اند تا معنی پیدا کنند.
به شکلی قرار گرفته‌اند تا معنی پیدا کنند.
04:12
Lots of calculations --
we got really close to our calculators.
we got really close to our calculators.
71
240240
4080
کلی محاسبه --
همیشه با ماشین حساب بودیم.
همیشه با ماشین حساب بودیم.
04:16
In fact, here's my calculator.
72
244720
1880
در واقع، این ماشین حساب من است.
04:20
For Halloween, I went
dressed up as a calculator.
dressed up as a calculator.
73
248200
2776
برای جشن هالوین،
شکل ماشین حساب شدم.
شکل ماشین حساب شدم.
04:23
(Laughter)
74
251000
1440
( خنده حضار )
04:25
At the beginning of each class,
the professor would call on somebody
the professor would call on somebody
75
253785
3191
در شروع هر کلاس، استاد کسی
را صدا می‌کرد
را صدا می‌کرد
04:29
to present the case.
76
257000
1279
تا موضوع را شرح دهد.
04:31
What they would do is
they would explain what was going on
they would explain what was going on
77
259079
2777
آنها وضعیت را توضیح می‌دادند
04:33
and then dictate information
that the professor would transcribe
that the professor would transcribe
78
261880
3736
و اطلاعاتی را ارائه می‌کردند که استاد
آن را
آن را
04:37
onto the many motorized blackboards
in the front of the class,
in the front of the class,
79
265640
2905
روی تخته‌های برقی جلو کلاس خلاصه می‌کرد،
04:40
and then we'd have a discussion.
80
268569
1527
و بعد ما با هم بحث می‌کردیم.
04:42
One of the really frustrating things
is when you've done all your homework,
is when you've done all your homework,
81
270120
4456
یکی از خسته کننده‌ترین چیز‌ها این بود که
وقتی که تمام تکلیف را انجام می‌دادی،
وقتی که تمام تکلیف را انجام می‌دادی،
04:46
you come in the next day
only to find out that you made an error
only to find out that you made an error
82
274600
3016
و روز بعد می‌آمدی و می‌دیدی که
اشتباهی کرده‌ای
اشتباهی کرده‌ای
04:49
and all of the other numbers
you did were wrong.
you did were wrong.
83
277640
2536
و همه عدد‌های دیگر هم اشتباه شده‌اند.
04:52
And you couldn't participate as well.
84
280200
1776
و دیگر نمی‌توانستی همکاری کنی.
04:54
And we were marked by class participation.
85
282000
2240
و ما از روی همکاری امتیازبندی می‌شدیم.
04:57
So, sitting there with 87 other people
in the class, I got to daydream a lot.
in the class, I got to daydream a lot.
86
285320
4920
وقتی که آنجا با ۸۷ نفر دیگر می‌نشستم،
خیلی از اوقات خیال پردازی می‌کردم.
خیلی از اوقات خیال پردازی می‌کردم.
05:03
Most programmers in those days
worked on mainframes,
worked on mainframes,
87
291280
3856
بیشتر برنامه نویس‌ها آن روز ها با
رایانه‌های بزرگ کار می‌کردند،
رایانه‌های بزرگ کار می‌کردند،
05:07
building things like inventory systems,
payroll systems and bill-paying systems.
payroll systems and bill-paying systems.
88
295160
6336
چیز‌هایی مثل سامانه‌های انبار‌داری، حقوق
و دستمزد و سیستم‌های صورتحساب می‌ساختند.
و دستمزد و سیستم‌های صورتحساب می‌ساختند.
05:13
But I had worked
on interactive word processing
on interactive word processing
89
301520
2496
اما من روی واژه پرداز‌های تعاملی
05:16
and on-demand personal computation.
90
304040
2096
و رایانه‌های شخصی کار کرده بودم.
05:18
Instead of thinking
about paper printouts and punch cards,
about paper printouts and punch cards,
91
306160
4280
بجای فکر به خروجی چاپگر و کارت‌های پانچ،
05:22
I imagined a magic blackboard
92
310880
2776
من تخته سیاهی جادویی را تصور کردم
05:25
that if you erased one number
and wrote a new thing in,
and wrote a new thing in,
93
313680
3376
که اگر یک عدد را پاک کنی
و چیز جدیدی بنویسی،
و چیز جدیدی بنویسی،
05:29
all of the other numbers
would automatically change,
would automatically change,
94
317080
2856
همه عدد‌های دیگر هم خود بخود
تغییر کنند،
تغییر کنند،
05:31
like word processing with numbers.
95
319960
1760
مثل واژه پردازی با اعداد.
05:34
I imagined that my calculator
had mouse hardware on the bottom of it
had mouse hardware on the bottom of it
96
322600
4240
تصور کردم که ماشین حسابم دارای
یک ماوس است
یک ماوس است
05:39
and a head-up display,
like in a fighter plane.
like in a fighter plane.
97
327240
2960
و یک صفحه بالای آن،
مثل هواپیما‌های جنگی.
مثل هواپیما‌های جنگی.
05:42
And I could type some numbers in,
and circle it, and press the sum button.
and circle it, and press the sum button.
98
330720
4136
و می‌توانم اعدادی را تایپ کنم،
و دورش خط بکشم و کلید جمع را بزنم.
و دورش خط بکشم و کلید جمع را بزنم.
05:46
And right in the middle of a negotiation
I'd be able to get the answer.
I'd be able to get the answer.
99
334880
3736
و درست در وسط بحث جواب را بدهم.
05:50
Now I just had to take my fantasy
and turn it into reality.
and turn it into reality.
100
338640
3000
حالا فقط باید رویایم را تبدیل به
واقعیت می‌کردم.
واقعیت می‌کردم.
05:54
My father taught me about prototyping.
101
342640
2440
پدرم نمونه سازی را به من یاد داده بود.
05:57
He showed me mock-ups
102
345560
1616
او نمونه‌های اولیه‌ای را نشام داد
05:59
that he'd make to figure out
the placement on the page
the placement on the page
103
347200
3336
که برای مشخص کردن محل صفحه
06:02
for the things for brochures
that he was printing.
that he was printing.
104
350560
2536
برای بروشور‌هایی که چاپ می‌کرد
می ساخت.
می ساخت.
06:05
And he'd use it
to get feedback from customers
to get feedback from customers
105
353120
2936
و معمولا نظر مشتری‌ها را می‌پرسید
06:08
and OKs before he sent the job
off to the presses.
off to the presses.
106
356080
3600
و قبل از ارسال برای چاپ تایید آنها
را می‌گرفت.
را می‌گرفت.
06:12
The act of making a simple, working
version of what you're trying to build
version of what you're trying to build
107
360440
5096
مسیری که برای ساختن یک نمونه اجرایی
از آنچه که می‌خواهی بسازی طی می‌کنی
از آنچه که می‌خواهی بسازی طی می‌کنی
06:17
forces you to uncover key problems.
108
365560
2320
وادارت می‌کند تا مشکلات اصلی را
روشن کنی.
روشن کنی.
06:20
And it lets you find solutions
to those problems much less expensively.
to those problems much less expensively.
109
368720
4400
و اجازه می‌دهد تا راه حلی کم هزینه‌تر
برای این مشکلات پیدا کنی.
برای این مشکلات پیدا کنی.
06:25
So I decided to build a prototype.
110
373720
2240
پس تصمیم گرفتم تا نمونه‌ای بسازم.
06:28
I went to a video terminal connected to
Harvard's time-sharing system
Harvard's time-sharing system
111
376760
4576
پشت ترمینال رایانه اشتراک زمانی
داشگاه هاروارد رفتم
داشگاه هاروارد رفتم
06:33
and got to work.
112
381360
1496
و کار را شروع کردم.
06:34
One of the first problems
that I ran into was:
that I ran into was:
113
382880
3256
یکی از اولین مشکلاتی که با آن مواجه
شدم این بود که:
شدم این بود که:
06:38
How do you represent values in formulas?
114
386160
2680
مقادیر را در فرمول‌ها چطور نشان بدهم؟
06:41
Let me show you what I mean.
115
389280
1360
بگذارید منظورم را نشان دهم.
06:44
I thought that you would point somewhere,
116
392000
2176
با خودم فکر کردم شما جایی را نشان می‌دهید،
06:46
type in some words,
then type in some somewhere else,
then type in some somewhere else,
117
394200
3096
کلمه هایی را وارد می‌کنید،
بعد در جای دیگری چیزی می‌نویسید،
بعد در جای دیگری چیزی می‌نویسید،
06:49
put in some numbers and some more numbers,
point where you want the answer.
point where you want the answer.
118
397320
3524
اعدادی می‌گذارید و بعد اعداد بیشتری،
و محل جواب را نشان می‌دهید.
و محل جواب را نشان می‌دهید.
06:53
And then point to the first, press minus,
point to the second,
point to the second,
119
401240
3216
و بعد اولی را نشان می‌دهید، منها را
می‌زنید و دومی را نشان می‌دهید،
می‌زنید و دومی را نشان می‌دهید،
06:56
and get the result.
120
404480
1200
و نتیجه را می‌بینید،
06:58
The problem was:
What should I put in the formula?
What should I put in the formula?
121
406360
3416
مشکل این بود که:
چه چیزی در فرمول بگذارم؟
چه چیزی در فرمول بگذارم؟
07:01
It had to be something
the computer knew what to put in.
the computer knew what to put in.
122
409800
2620
باید چیزی باشد که رایانه بفهمد
جایش چه بگذارد.
جایش چه بگذارد.
07:04
And if you looked at the formula,
123
412444
1692
و اگر تو هم فرمول را ببینی،
07:06
you needed to know
where on the screen it referred to.
where on the screen it referred to.
124
414160
3000
بفهمی که به کجای صفحه اشاره می‌کند.
07:09
The first thing I thought was
the programmer way of doing it.
the programmer way of doing it.
125
417840
2896
اولین راهی که فکرکردم
روش برنامه نویسی آن بود.
روش برنامه نویسی آن بود.
07:12
The first time you pointed to somewhere,
126
420760
1905
اولین باری که محلی را نشان بدهی،
07:14
the computer would ask you
to type in a unique name.
to type in a unique name.
127
422689
2680
رایانه از تو می خواهد که برایش اسمی
مشخص و واحد بگذاری.
مشخص و واحد بگذاری.
07:18
It became pretty clear pretty fast that
that was going to be too tedious.
that was going to be too tedious.
128
426760
3776
به سرعت مشخص شد که این کار خیلی
خسته کننده است.
خسته کننده است.
07:22
The computer had to automatically
make up the name and put it inside.
make up the name and put it inside.
129
430560
3240
رایانه باید خودش اسمها را بسازد و
و سرجایش بگذارد.
و سرجایش بگذارد.
07:26
So I thought, why not make it be
the order in which you create them?
the order in which you create them?
130
434600
4360
با خودم فکر کردم، چرا با همان ترتیبی
که خودت درست می‌کنی نباشد؟
که خودت درست می‌کنی نباشد؟
07:31
I tried that. Value 1, value 2.
131
439480
2496
بررسی کردم، مقدار ۱، مقدار ۲.
07:34
Pretty quickly I saw
that if you had more than a few values
that if you had more than a few values
132
442000
2762
سریعا دیدم که اگر بیشتر از چندتا
عدد داشته باشی
عدد داشته باشی
07:36
you'd never remember
on the screen where things were.
on the screen where things were.
133
444786
2510
اصلا یادت نمی‌ماند که هرچیزی
روی صفحه کجاست.
روی صفحه کجاست.
07:39
Then I said, why not instead of
allowing you to put values anywhere,
allowing you to put values anywhere,
134
447320
5296
بعد گفتم، چرا بجای اینکه
تو عدد‌ها را هرجایی بگذاری،
تو عدد‌ها را هرجایی بگذاری،
07:44
I'll restrict you to a grid?
135
452640
1600
آنها را در یک جدول محدود نکنیم؟
07:46
Then when you pointed to a cell,
136
454720
2216
در این صورت وقتی که یک خانه را
انتخاب می‌کنی،
انتخاب می‌کنی،
07:48
the computer could put
the row and column in as a name.
the row and column in as a name.
137
456960
2720
رایانه سطر و ستون آن را
به عنوان اسم انتخاب می‌کند.
به عنوان اسم انتخاب می‌کند.
07:52
And, if I did it like a map and put ABC
across the top and numbers along the side,
across the top and numbers along the side,
138
460640
6176
وبعد من آن را مثل نقشه درست کردم و
ABC را در بالا اعداد را در کنار گذاشتم،
ABC را در بالا اعداد را در کنار گذاشتم،
07:58
if you saw B7 in a formula,
139
466840
2896
اگر در فرمول B7 را ببینی،
08:01
you'd know exactly
where it was on the screen.
where it was on the screen.
140
469760
2200
دقیقا متوجه می‌شوی که کجای صفحه است.
08:04
And if you had to type the formula
in yourself, you'd know what to do.
in yourself, you'd know what to do.
141
472640
4240
و اگر باید یک فرمول را خودت وارد کنی،
می‌فهمی که چطور این کار را انجام دهی.
می‌فهمی که چطور این کار را انجام دهی.
08:09
Restricting you to a grid
helped solve my problem.
helped solve my problem.
142
477440
3080
محدود کردن شما به یک جدول
کمک کرد تا مشکل من حل شود.
کمک کرد تا مشکل من حل شود.
08:13
It also opened up new capabilities,
like the ability to have ranges of cells.
like the ability to have ranges of cells.
143
481200
5600
و همینطور امکانات جدیدی را ایجاد کرد،
مثلا توانایی داشتن محدوده‌ای از خانه‌ها.
مثلا توانایی داشتن محدوده‌ای از خانه‌ها.
08:19
But it wasn't too restrictive --
144
487360
1576
اما خیلی هم محدود کننده نبود --
08:20
you could still put any value,
any formula, in any cell.
any formula, in any cell.
145
488960
4320
هنوز می‌توانستی هر مقداری و هر فرمولی
را در هر خانه‌ای بگذاری.
را در هر خانه‌ای بگذاری.
08:26
And that's the way we do it to this day,
almost 40 years later.
almost 40 years later.
146
494120
3840
و این کاری است که تا امروز هم می‌کنیم،
تقریبا ۴۰ سال بعد.
تقریبا ۴۰ سال بعد.
08:31
My friend Bob and I decided that we were
going to build this product together.
going to build this product together.
147
499109
3667
دوستم باب و من تصمیم گرفتیم تا
این محصول را با هم بسازیم.
این محصول را با هم بسازیم.
08:34
I did more work figuring out exactly
how the program was supposed to behave.
how the program was supposed to behave.
148
502800
4416
کار من بیشتر فهمیدن این بود که برنامه
دقیقا چطور باید عمل کند.
دقیقا چطور باید عمل کند.
08:39
I wrote a reference card
to act as documentation.
to act as documentation.
149
507240
3256
من برگه مشخصاتی را به عنوان
جزئیات پروژه نوشتم.
جزئیات پروژه نوشتم.
08:42
It also helped me ensure
that the user interface I was defining
that the user interface I was defining
150
510520
4776
همینطور به من کمک کرد تا مطمئن شوم
که رابط کاربری که تعریف می‌کنم
که رابط کاربری که تعریف می‌کنم
08:47
could be explained concisely
and clearly to regular people.
and clearly to regular people.
151
515320
3479
را می‌شود به سادگی و روشنی برای
افراد معمولی توضیح داد.
افراد معمولی توضیح داد.
08:51
Bob worked in the attic of the apartment
he rented in Arlington, Massachusetts.
he rented in Arlington, Massachusetts.
152
519520
5416
باب در اتاق زیر شیروانی آپارتمانش در
آرلینگتون ماساچوست، کار می‌کرد.
آرلینگتون ماساچوست، کار می‌کرد.
08:56
This is the inside of the attic.
153
524960
1720
این داخل اتاق است.
09:00
Bob bought time on the MIT Multics System
154
528240
2776
باب کار سیستم مالتیکس ام‌آی‌تی
را به تعویق انداخته بود
را به تعویق انداخته بود
09:03
to write computer code
on a terminal like this.
on a terminal like this.
155
531040
2720
تا برنامه رایانه را
روی ترمینالی مثل این بنویسد.
روی ترمینالی مثل این بنویسد.
09:06
And then he would download test versions
to a borrowed Apple II
to a borrowed Apple II
156
534400
3496
بعد نسخه‌های آزمایشی را روی
یک اپل II قرضی
یک اپل II قرضی
09:09
over a phone line
using an acoustic coupler,
using an acoustic coupler,
157
537920
3256
از طریق خط تلفن و رابط صوتی نصب کرد،
09:13
and then we would test.
158
541200
1160
که بتوانیم ان را آزمایش کنیم.
09:14
For one of these tests I prepared
for this case about the Pepsi Challenge.
for this case about the Pepsi Challenge.
159
542920
4720
برای یکی از این آزمایش‌ها من مورد
درسی چالش پِپسی را انتخاب کردم.
درسی چالش پِپسی را انتخاب کردم.
09:20
Print wasn't working yet,
so I had to copy everything down.
so I had to copy everything down.
160
548720
2920
چاپ هنوز کار نمی‌کرد،
پس باید همه چیز را کپی می‌کردم.
پس باید همه چیز را کپی می‌کردم.
09:24
Save wasn't working,
so every time it crashed,
so every time it crashed,
161
552480
2416
ذخیره هم کار نمی‌کرد،
پس هر بار که به هم می‌ریخت،
پس هر بار که به هم می‌ریخت،
09:26
I had to type in all of the formulas
again, over and over again.
again, over and over again.
162
554920
3000
باید همه فرمول‌ها را دوباره وارد می‌کردم،
دوباره و دوباره.
دوباره و دوباره.
09:30
The next day in class, I raised my hand;
I got called on, and I presented the case.
I got called on, and I presented the case.
163
558240
3976
روز بعد سر کلاس، دستم را بلند کردم؛
و خواسته شدم و مورد را ارائه کردم.
و خواسته شدم و مورد را ارائه کردم.
09:34
I did five-year projections.
I did all sorts of different scenarios.
I did all sorts of different scenarios.
164
562240
3576
پیش بینی پنج ساله را ارائه کردم،
و همه حالت‌های مختلف را بررسی کردم.
و همه حالت‌های مختلف را بررسی کردم.
09:37
I aced the case.
VisiCalc was already useful.
VisiCalc was already useful.
165
565840
3680
درست به هدف زده بودم.
«ویزی‌کلک» واقعا مفید بود.
«ویزی‌کلک» واقعا مفید بود.
09:42
The professor said, "How did you do it?"
166
570160
2600
استاد گفت، «چطور این کار را کردی؟»
09:45
Well, I didn't want to tell him
about our secret program.
about our secret program.
167
573469
2667
خوب من نمی‌خواستم
از برنامه سری برایش توضیح بدهم.
از برنامه سری برایش توضیح بدهم.
09:48
(Laughter)
168
576160
1520
( خنده حضار )
09:50
So I said, "I took this and added this
169
578200
1856
پس گفتم، «من این را گرفتم
و این را اضافه کردم
و این را اضافه کردم
09:52
and multiplied by this
and subtracted that."
and subtracted that."
170
580080
2096
و ضربدر این کردم و از
این کم کردم.»
این کم کردم.»
09:54
He said, "Well,
why didn't you use a ratio?"
why didn't you use a ratio?"
171
582200
2096
استاد گفت،« خوب چرا از تقسیم
استفاده نکردی؟»
استفاده نکردی؟»
09:56
I said, "Hah! A ratio --
that wouldn't have been as exact!"
that wouldn't have been as exact!"
172
584320
3016
گفتم، «آها، تقسیم --
اینجوری دقیق نمی‌شد!»
اینجوری دقیق نمی‌شد!»
09:59
What I didn't say was,
"Divide isn't working yet."
"Divide isn't working yet."
173
587360
2576
چیزی که نگفتم این بود که،
« تقسیم هنوز کار نمی‌کرد.»
« تقسیم هنوز کار نمی‌کرد.»
10:01
(Laughter)
174
589960
3096
( خنده حضار )
10:05
Eventually, though,
we did finish enough of VisiCalc
we did finish enough of VisiCalc
175
593080
3856
نهایتا، ما آنقدر
«ویزی‌کَلک» را تکمیل کردیم
«ویزی‌کَلک» را تکمیل کردیم
10:08
to be able to show it to the public.
176
596960
1840
تا بتوانیم آن را به عموم نشان دهیم.
10:11
My dad printed up a sample reference card
177
599440
1976
پدرم یک برگه اطلاعاتی نمونه چاپ کرد
10:13
that we could use as marketing material.
178
601440
2000
که برای بازاریابی از آن استفاده کنیم.
10:16
In June of 1979, our publisher
announced VisiCalc to the world,
announced VisiCalc to the world,
179
604280
5776
در ژوئن ۱۹۷۹، ناشر ما «ویزی کلک»
را به دنیا عرضه کرد،
را به دنیا عرضه کرد،
10:22
in a small booth at the giant National
Computer Conference in New York City.
Computer Conference in New York City.
180
610080
4120
در غرفه کوچکی در کنفرانس ملی رایانه
در شهر نیویورک.
در شهر نیویورک.
10:26
The New York Times had
a humorous article about the conference.
a humorous article about the conference.
181
614800
4160
نیویورک تایمز مقاله بامزه‌ای درباره
کنفرانس نوشت.
کنفرانس نوشت.
10:31
"The machines perform
what seem religious rites ...
what seem religious rites ...
182
619480
2456
« ماشین‌ها چیزی مثل
مراسم مذهبی‌شان را اجرا کردند ...
مراسم مذهبی‌شان را اجرا کردند ...
10:33
Even as the believers gather,
183
621960
1381
و وقتی که مومنین جمع شدند،
10:35
the painters in the Coliseum sign room
are adding to the pantheon,
are adding to the pantheon,
184
623365
3096
نقاشان در اتاقی به نام کولیسیوم
به عبادتگاه ملحق شدند،
به عبادتگاه ملحق شدند،
10:38
carefully lettering 'VISICALC'
in giant black on yellow.
in giant black on yellow.
185
626485
3171
و با دقت و با خطی زرد روی زمینه‌ای مشکی
نوشتند «ویزی‌کلک».
نوشتند «ویزی‌کلک».
10:41
All hail VISICALC!"
186
629680
1816
همه «ویزی کلک» را تشویق کنید!
10:43
(Gasp) New York Times:
"All hail VISICALC."
"All hail VISICALC."
187
631520
3576
( صدای تنفس ) نیویورک تایمز:
« همه ویزی کلک را تشویق کنید.»
« همه ویزی کلک را تشویق کنید.»
10:47
(Laughter)
188
635120
1496
( خنده حضار )
10:48
That was the last mention
of the electronic spreadsheet
of the electronic spreadsheet
189
636640
4256
و این آخرین باری بود که از
صفحه گسترده الکترونیک
صفحه گسترده الکترونیک
10:52
in the popular business press
for about two years.
for about two years.
190
640920
3896
در نشریات کاری برای تقریبا دوسال صحبت شد.
10:56
Most people didn't get it yet.
191
644840
2136
بیشتر مردم هنوز نفهمیده بودند.
10:59
But some did.
192
647000
1200
اما بعضی فهمیدند.
11:00
In October of 1979, we shipped VisiCalc.
193
648920
4200
در اکتبر ۱۹۷۹، ما ویزی‌کلک را
به بازار عرضه کردیم.
به بازار عرضه کردیم.
11:05
It came in packaging
that looked like this.
that looked like this.
194
653880
2816
در بسته‌هایی شبیه به این.
11:08
And it looked like this
running on the Apple II.
running on the Apple II.
195
656720
2480
و روی اپل II اینطور دیده می شد.
و همانطور که گفته می شود، بقیه‌اش
دیگر جزو تاریخ است.
دیگر جزو تاریخ است.
11:12
And the rest, as they say, is history.
196
660000
1960
11:14
Now, there's an awful lot
more to this story,
more to this story,
197
662360
2096
این داستان هنوز خیلی ادامه دارد،
11:16
but that'll have to wait for another day.
198
664480
2056
اما آن را روز دیگری تعریف می‌کنم.
11:18
One thing, though, Harvard remembers.
199
666560
2240
با این حال هاروارد آن را بخاطر دارد.
11:21
Here's that classroom.
200
669400
1200
این همان کلاس درس است.
11:23
They put up a plaque
to commemorate what happened there.
to commemorate what happened there.
201
671240
3440
آنها یک پلاک برای یادآوری آنچه اینجا
اتفاق افتاد نصب کردند.
اتفاق افتاد نصب کردند.
11:27
(Applause)
202
675640
2400
( تشویق حضار )
11:36
But it also serves as a reminder
203
684400
2936
اما همچنین به یادمان خواهد آورد
11:39
that you, too, should take
your unique backgrounds, skills and needs
your unique backgrounds, skills and needs
204
687360
5496
که شما هم، باید از زمینه قبلی،
مهارت و نیاز خاص خود استفاده کنید
مهارت و نیاز خاص خود استفاده کنید
11:44
and build prototypes to discover
and work out the key problems,
and work out the key problems,
205
692880
5256
و نمونه‌ای بسازید تا مشکلات اصلی را کشف
و آنها را حل کنید،
و آنها را حل کنید،
11:50
and through that, change the world.
206
698160
2120
و به این شکل دنیا را تغییر دهید.
11:53
Thank you.
207
701040
1216
متشکرم.
11:54
(Applause)
208
702280
4600
( تشویق حضار )
ABOUT THE SPEAKER
Dan Bricklin - Software pioneerDan Bricklin helped fuel the rapid growth of the personal computer industry.
Why you should listen
Dan Bricklin is best known for codeveloping VisiCalc, the pioneering electronic spreadsheet, while he was a student at the Harvard Business School. VisiCalc, codeveloped with his friend Bob Frankston whom he met at MIT, is widely credited for fueling the rapid growth of the personal computer industry.
Bricklin helps create products that make it easier for business people to build mobile applications in his current role as CTO of Alpha Software Corporation. He is also president of Software Garden, Inc., a small consulting firm and developer of software applications that he founded in 1985. Its most popular products are Note Taker HD for the Apple iPad and before that Dan Bricklin's Demo Program for IBM PCs. In the past, Bricklin was cofounder of pen computer application developer Slate Corporation and founder of website builder developer Trellix Corporation.
Dan Bricklin | Speaker | TED.com