ABOUT THE SPEAKER
Jorge Ramos - Journalist, news anchor
Jorge Ramos's work covers the issues that affect the 55 million Latinos in the United States and immigrants all over the world.

Why you should listen

Jorge Ramos immigrated to the United States from Mexico City, on a student visa at the age of 24. What started as a street beat for a local Spanish-language broadcast in Los Angeles in the 1980s has evolved into a career of remarkable distinction and credibility. Today, Ramos co-anchors Univision's flagship Spanish-language broadcast, “Noticiero Univisión," writes a nationally syndicated column, hosts the Sunday Morning show "Al Punto" and now, the English language program, "America with Jorge Ramos." He is the winner of eight Emmys and the author of eleven books, including Take a Stand: Lessons from Rebels, 2016; A Country for All: An Immigrant Manifesto; and Dying to Cross: The Worst Immigrant Tragedy in American History.

In the absence of political representation in the United States, Jorge Ramos gives a face and voice to the millions of Latinos and immigrants living in the United States. He uses his platform to promote open borders and immigrants' rights and demands accountability from the world leaders he interviews. Nearly 1.9 million viewers tune into his program each night, and in 2015, Time named him one of "The World's 100 Most Influential People."

More profile about the speaker
Jorge Ramos | Speaker | TED.com
TED2017

Jorge Ramos: Why journalists have an obligation to challenge power

خورخه راموس: چرا وظیفه‌ی خبرنگاران به چالش کشیدن قدرت است

Filmed:
612,151 views

شما می‌توانید خورخه راموس را از کنفرانس خبری‌تان بیرون کنید (همانطوری که دونالد ترامپ با رسوایی در سال ۲۰۱۵ چنین کرد)، ولی شما هرگز نمی‌توانید او را ساکت کنید. راموس، با بیش از ۳۰ سال سابقه‌ی روزنامه‌نگاری معتقد است وظیفه‌ی روزنامه‌نگار زیر سوال بردن و به چالش کشیدن صاحبان قدرت است. در این صحبت تحسین‌برانگیز -- که درمیان بحث حضار ایستاده او را تشویق کردند -- راموس توضیح می‌دهد که چرا معتقد است، در شرایطی خاص، روزنامه‌نگاران باید موضع‌گیری مشخص داشته باشند.
- Journalist, news anchor
Jorge Ramos's work covers the issues that affect the 55 million Latinos in the United States and immigrants all over the world. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:13
I'm a journalistروزنامه نگار,
0
1800
1247
من یک روزنامه‌نگارم
و یک مهاجر.
00:15
and I'm an immigrantمهاجر.
1
3071
1939
00:17
And these two conditionsشرایط defineتعريف كردن me.
2
5034
3230
و این دو شرایط من رو تعریف می‌کنن.
00:20
I was bornبدنیا آمدن in Mexicoمکزیک,
3
8288
1418
من در مکزیک به دنیا اومدم
00:21
but I've spentصرف شده more than halfنیم my life
reportingگزارش نویسی in the Unitedیونایتد Statesایالت ها,
4
9730
3726
ولی بیش از نصف عمرم
در آمریکا خبرنگار بودم
00:25
a countryکشور whichکه was itselfخودش
createdایجاد شده by immigrantsمهاجران.
5
13480
2984
کشوری که توسط مهاجرین شکل گرفته.
به عنوان یک خبرنگار
00:28
As a reporterخبرنگار
6
16488
2910
و به عنوان یک فرد خارجی،
00:31
and as a foreignerخارجی,
7
19422
1702
من یاد گرفته‌م که بی‌طرفی،
00:33
I've learnedیاد گرفتم that neutralityبی طرفی,
8
21148
2339
سکوت
00:36
silenceسکوت
9
24319
1197
و ترس
بهترین گزینه‌ نیستن
00:38
and fearترس aren'tنه the bestبهترین optionsگزینه ها --
10
26024
2882
00:40
not in journalismروزنامه نگاری, norنه in life.
11
28930
2204
نه در روزنامه‌نگاری، نه در زندگی.
بی‌طرفی اغلب بهونه‌ی
00:43
Neutralityبی طرفی
12
31158
1179
ما روزنامه‌نگارهاست
00:45
is oftenغالبا an excuseبهانه that we journalistsروزنامه نگاران use
13
33226
3206
برای پنهان شدن از مسئولیت‌های حقیقی‌مون.
00:48
to hideپنهان شدن from our trueدرست است responsibilityمسئوليت.
14
36456
3309
اون مسئولیت چیه؟
00:51
What is that responsibilityمسئوليت?
15
39789
1814
مسئولیت زیر سوال بردن
00:54
It is to questionسوال
16
42300
1239
به چالش کشیدن
00:56
and to challengeچالش
17
44232
1513
کسانی که در مسند قدرت هستن.
00:57
those in positionsموقعیت ها of powerقدرت.
18
45769
1357
کار روزنامه‌نگاری اینه.
00:59
That's what journalismروزنامه نگاری is for.
19
47150
1459
این زیبایی روزنامه‌نگاریه:
01:00
That's the beautyزیبایی of journalismروزنامه نگاری:
20
48633
1775
زیر سوال بردن و به چالش کشیدن قدرت‌مندان
01:02
to questionسوال and challengeچالش the powerfulقدرتمند.
21
50432
2493
قطعا وظیفه‌ی ما گزارش وقایع به شکل
واقعی‌شونه
01:05
Of courseدوره, we have the obligationتعهد
to reportگزارش realityواقعیت as it is,
22
53581
3437
و نه اون‌طوری که ما دل‌مون می‌خواد باشن.
01:09
not how we would like it to be.
23
57042
1738
01:10
In that senseاحساس, I agreeموافق
with the principleاصل of objectivityعینی بودن:
24
58804
3456
به این معنا با اصل بی‌طرفی موافقم:
01:14
if a houseخانه is blueآبی, I say that it's blueآبی.
25
62284
2458
اگر رنگ یه خونه آبیه،
من می‌گم آبیه.
اگر یک میلیون آدم بیکار هست،
من می‌گم یک میلیون هست.
01:16
If there are a millionمیلیون unemployedبیکار people,
I say there are a millionمیلیون.
26
64766
3228
اما بی‌طرفی
01:20
But neutralityبی طرفی
27
68018
1280
لزوما من رو به حقیقت نمی‌رسونه
01:21
won'tنخواهد بود necessarilyلزوما leadسرب me to the truthحقیقت.
28
69322
3262
01:25
Even if I'm unequivocallyبه وضوح scrupulousدقیق,
29
73201
3539
اگر من صراحتا محتاط باشم،
01:28
and I presentحاضر bothهر دو sidesدو طرف of a newsاخبار itemآیتم --
30
76764
3669
و نماینده‌ی هر دو طرف یک گزارش خبری باشم -
01:33
the Democraticدموکراتیک and the Republicanجمهوری خواه,
31
81108
2111
دمکرات‌ها و جمهوری‌خواهان
آزادی‌خواهان و محافظه‌کاران
01:35
the liberalلیبرال and the conservativeمحافظه کار,
32
83243
1637
اخبار دولت و اخبار مخالفین --
01:36
the government'sدولت ها and the opposition'sاپوزیسیون --
33
84904
1949
در نهایت تضمینی وجود نداره
01:38
in the endپایان, I have no guaranteeضمانت,
34
86877
2459
و برای هیچ‌کس تضمینی وجود نداره که
اون‌چه ما می‌دونیم آیا
01:41
norنه are any of us guaranteedتضمین
that we'llخوب know what's trueدرست است
35
89360
3191
حقیقت داره یا نه.
01:44
and what's not trueدرست است.
36
92575
1408
01:46
Life is much more complicatedبغرنج,
37
94007
1901
زندگی خیلی پیچیده‌تر از این حرف‌هاست
01:47
and I believe journalismروزنامه نگاری should reflectمنعکس کننده
that very complexityپیچیدگی.
38
95932
5015
و من معتقدم روزنامه‌نگاری باید
همین پیچیدگی رو منعکس کنه.
01:53
To be clearروشن است: I refuseامتناع
39
101702
2494
واضح بگم: من نمی‌خوام
یک دستگاه ضبط صوت باشم.
01:57
to be a tapeنوار recorderضبط کننده.
40
105334
1342
من روزنامه‌نگار نشدم که دستگاه
ضبط صوت باشم.
01:58
I didn't becomeتبدیل شدن به a journalistروزنامه نگار
to be a tapeنوار recorderضبط کننده.
41
106700
2409
02:01
I know what you're going to say:
no one usesاستفاده می کند tapeنوار recordersضبط کننده ها nowadaysامروزه.
42
109133
3308
می‌دونم چی می‌خواین بگین:
این روزها دیگه هیچ‌کس از
ضبط صوت استفاده نمی‌کنه.
(خنده)
02:04
(Laughterخنده)
43
112465
1067
02:05
In that caseمورد, I refuseامتناع
to take out my cellسلول phoneتلفن
44
113556
3790
خب پس می‌گم من نمی‌خوام
موبایل‌م رو دربیارم
02:09
and hitاصابت the recordرکورد buttonدکمه
45
117370
2429
و دکمه‌ی ضبط رو فشار بدم
02:11
and pointنقطه it in frontجلوی of me
as if I were at a concertکنسرت,
46
119823
2630
و موبایل رو جلوی خودم بگیرم
انگار وسط یه کنسرت هستم
02:14
like a fanپنکه at a concertکنسرت.
47
122477
1475
مثل یک طرفدار موسیقی وسط کنسرت.
02:16
That is not trueدرست است journalismروزنامه نگاری.
48
124526
2570
این اسم‌ش روزنامه‌نگاری واقعی نیست.
02:19
Contraryمخالف to what manyبسیاری people think,
49
127120
2380
برخلاف اون‌چه خیلی از مردم فکر می‌کنن،
02:21
journalistsروزنامه نگاران are makingساخت
valueارزش judgmentsقضاوت ها all the time,
50
129524
4549
روزنامه‌نگاران دائما در حال قضاوت هستن،
02:26
ethicalاخلاقی and moralاخلاقی judgmentsقضاوت ها.
51
134097
1849
قضاوت‌های اخلاقی و معنوی.
02:27
And we're always makingساخت decisionsتصمیمات
that are exceedinglyفوق العاده personalشخصی
52
135970
5154
و ما همیشه تصمیماتی می‌گیریم
که تا حد زیادی شخصی هستن
و به طرز فوق‌العاده‌ای درونی.
02:33
and extraordinarilyفوق العاده subjectiveذهنی.
53
141822
2165
برای مثال:
02:36
For exampleمثال:
54
144011
1204
چه اتفاقی میفته اگر شما مسئول پوشش اخبار
در مورد یک دیکتاتور باشین
02:37
What happensاتفاق می افتد if you're calledبه نام
to coverپوشش a dictatorshipدیکتاتوری,
55
145977
2579
مثل رژیم آگوستو پینوشه در شیلی
02:40
like Augustoآگوستو Pinochet'sپینوشه regimeرژیم in Chileشیلی
56
148580
2065
یا رژیم فیدل کاسترو در کوبا؟
02:42
or Fidelفیدل Castro'sکاسترو in Cubaکوبا?
57
150669
2820
آیا فقط اونچه ژنرال و فرمانده از شما می‌خواد رو
گزارش می‌کنین؟
02:45
Are you going to reportگزارش only what
the generalعمومی and commanderفرمانده want,
58
153513
3749
و یا باهاشون مواجه می‌شین؟
02:49
or will you confrontروبرو شدن با them?
59
157286
1420
02:51
What happensاتفاق می افتد if you find out
that in your countryکشور
60
159177
3131
چه اتفاقی میفته اگر بفهمین
در کشورتون
یا در کشور همسایه،
02:55
or in the countryکشور nextبعد doorدرب,
61
163099
1818
دانشجویان در حال ناپدید شدن هستن
02:56
studentsدانش آموزان are disappearingناپدید شدن
62
164941
3012
و قبر‌های مخفی در حال کشف شدن هستن
02:59
and hiddenپنهان gravesگورها are appearingظاهر می شود,
63
167977
2001
03:02
or that millionsمیلیون ها نفر of dollarsدلار
are disappearingناپدید شدن from the budgetبودجه
64
170002
2968
و یا میلیون‌ها دلار از بودجه دولتی
ناپدید شده
03:04
and that ex-presidentsروسای جمهور سابق are magicallyجادویی
now multimillionairesچندین میلیاردر?
65
172994
4410
و روسای جمهور سابق معجزه‌وار
مولتی‌میلیونر شدن؟
آیا فقط نسخه‌ی رسمی
اخبار رو گزارش می‌کنین؟
03:09
Will you reportگزارش only the officialرسمی versionنسخه?
66
177428
2049
یا چه اتفاقی می‌افته
03:11
Or what happensاتفاق می افتد
67
179501
1226
اگر پوشش اخبار انتخابات ریاست‌جمهوری
03:13
if you're assignedاختصاص داده to coverپوشش
68
181625
1325
03:15
the presidentialریاست جمهوری electionsانتخابات
of the primaryاولیه superpowerابرقدرت,
69
183946
5023
یکی از ابرقدرت‌ها به عهده‌تون گذاشته بشه
و یکی از کاندیداها نظراتی داشته باشه
که نژادپرستانه
03:20
and one of the candidatesنامزدهای makesباعث می شود
commentsنظرات that are racistنژاد پرست,
70
188993
4383
مبتنی بر تبعیض جنسیتی
03:26
sexistجنسیت
71
194577
1175
و بیگانه‌ستیزانه هستن؟
03:28
and xenophobicجنون آمیز?
72
196244
1251
این اتفاق برای من افتاد.
03:31
That happenedاتفاق افتاد to me.
73
199184
1237
و می‌خوام بگم که من چی‌کار کردم
03:33
And I want to tell you what I did,
74
201278
1876
03:35
but first, let me explainتوضیح
where I'm comingآینده from,
75
203178
2568
ولی اول بگذارید بگم من از کجا اومده‌م،
تا بتونین عکس‌العمل من رو درک کنین،
03:37
so you can understandفهمیدن my reactionواکنش.
76
205770
2146
من در مکزیکوسیتی بزرگ شده‌م،
بزرگ‌ترین برادر بین پنج برادر بودم،
03:42
I grewرشد کرد up in Mexicoمکزیک Cityشهر,
the oldestقدیمی ترین of fiveپنج brothersبرادران,
77
210690
2884
03:45
and our familyخانواده simplyبه سادگی couldn'tنمی توانستم affordاستطاعت داشتن
to payپرداخت for all of our collegeکالج tuitionشهریه.
78
213598
4672
و خانواده‌ی ما طبعا نمی‌تونست
هزینه‌ی تحصیل همه‌مون رو بده.
03:50
So I studiedمورد مطالعه قرار گرفت in the morningصبح,
and workedکار کرد in the afternoonبعد از ظهر.
79
218294
3414
بنابراین من صبح‌ها درس می‌خوندم،
و بعدازظهر‌ها کار می‌کردم.
03:53
Eventuallyدر نهایت,
80
221732
1493
در نهایت،
کاری رو پیدا کردم که همیشه می‌خواستم:
03:56
I got the jobکار I had always wanted:
81
224018
3113
گزارشگر تلویزیون.
03:59
televisionتلویزیون reporterخبرنگار.
82
227155
1325
04:00
It was a bigبزرگ opportunityفرصت.
83
228504
1700
فرصت بزرگی برای من بود.
04:02
But as I was workingکار کردن on
my thirdسوم storyداستان, I endedبه پایان رسید up
84
230228
2749
ولی وقتی داشتم روی سومین گزارش‌م
کار می‌کردم،
کارم به انتقاد از رییس‌جمهور
04:05
criticizingانتقاد the presidentرئيس جمهور,
85
233825
1404
و زیر سوال بردن دمکراسی در مکزیک رسید.
04:07
and questioningسوال کردن the lackعدم
of democracyدموکراسی in Mexicoمکزیک.
86
235856
3454
04:11
In Mexicoمکزیک, from 1929 to 2000,
electionsانتخابات were always riggedجعلی;
87
239334
4871
در مکزیک، بین سال‌های ۱۹۲۹ تا ۲۰۰۰
در تمام انتخابات تقلب می‌شد؛
04:16
the incumbentحاکم presidentرئيس جمهور
would hand-pickدست انتخاب کنید his successorجانشین.
88
244229
4144
رییس‌جمهور وقت جانشین
خودش رو انتخاب می‌کرد.
این دمکراسی واقعی نیست.
04:20
That's not trueدرست است democracyدموکراسی.
89
248397
3362
به نظر من رسوا کردن رییس‌جمهور
ایده‌ی درخشانی بود،
04:23
To me it seemedبه نظر می رسید like a brilliantدرخشان ideaاندیشه
to exposeدر معرض گذاشتن the presidentرئيس جمهور,
90
251783
3005
04:26
but to my bossرئیس --
91
254812
1227
ولی به نظر رییس‌م --
04:28
(Laughterخنده)
92
256063
1833
(خنده حضار)
04:29
My bossرئیس didn't think
it was suchچنین a great ideaاندیشه.
93
257920
2206
به نظر رییس‌م این کار خیلی فکر خوبی نبود.
04:32
At that time, the presidentialریاست جمهوری officeدفتر,
Losلوس Pinosپینوس, had issuedصادر شده a directمستقیم censureمحکومیت
94
260150
3727
در اون زمان، دفتر ریاست جمهوری،
لس‌پینوس، دستور مستقیمی برای
سانسور رسانه‌ها صادر کرده بود.
04:35
againstدر برابر the mediaرسانه ها.
95
263901
1474
04:37
My bossرئیس, who, asideگذشته از from beingبودن in chargeشارژ
of the showنشان بده I workedکار کرد for,
96
265399
3762
رییس من، علاوه بر مسئولیت برنامه‌ای
که من براش کار می‌کردم،
04:41
was alsoهمچنین in chargeشارژ of a soccerفوتبال teamتیم.
97
269185
3855
مدیر یک تیم فوتبال هم بود.
من همیشه فکر می‌کردم تعداد
گل‌های تیم‌ش از
04:45
I always suspectedمشکوک that he was more
interestedعلاقه مند in goalsاهداف
98
273064
2808
04:47
than in the newsاخبار.
99
275896
1378
اخبار براش مهم‌تره.
04:49
He censuredسانسور شده my reportگزارش.
100
277298
1318
او گزارش من رو سانسور کرد.
04:51
He askedپرسید: me to changeتغییر دادن it, I said no,
101
279130
2121
از من خواست تغییرش بدم، و من گفتم نه،
04:53
so he put anotherیکی دیگر journalistروزنامه نگار on the storyداستان
102
281275
2936
و او گزارش رو به یک نفر دیگه داد
که اون چیزی که من باید می‌گفتم رو بنویسه.
04:56
to writeنوشتن what I was supposedقرار است to say.
103
284235
2553
من نمی‌خواستم یک
روزنامه‌نگار سانسورشده باشم.
04:59
I did not want to be
a censuredسانسور شده journalistروزنامه نگار.
104
287989
3565
نمی‌دونم این قدرت رو از کجا آوردم،
05:03
I don't know where I foundپیدا شد the strengthاستحکام,
105
291578
2255
ولی نامه‌ی استعفام رو نوشتم.
05:05
but I wroteنوشت my letterنامه of resignationاستعفا.
106
293857
1768
و بنابراین در ۲۴ سالگی -- فقط ۲۴ سالگی --
05:08
And so at 24 yearsسالها of ageسن -- just 24 --
107
296152
4306
سخت‌ترین و برترین تصمیم زندگی‌م رو گرفتم.
05:12
I madeساخته شده the mostاکثر difficultدشوار and mostاکثر
transcendentalمتعالی decisionتصمیم گیری of my life.
108
300482
3372
05:15
Not only did I resignاستعفا from televisionتلویزیون,
109
303878
2153
نه تنها از تلویزیون استعفا دادم،
05:18
but I had alsoهمچنین decidedقرار بر این شد
to leaveترک کردن my countryکشور.
110
306055
2879
بلکه تصمیم گرفتم کشورم رو هم ترک کنم.
ماشین‌م، یه فولکس‌واگن کوچیک قرمز
درب و داغون رو فروختم،
05:21
I soldفروخته شد my carماشین, a beat-upضرب و شتم
little redقرمز Volkswagenفولکس واگن,
111
309508
3717
یه مقدار پول جمع کردم
05:25
cameآمد up with some moneyپول
112
313249
1791
05:27
and said goodbyeخداحافظ to my familyخانواده,
113
315064
1774
با خانواده‌ام خداحافظی کردم،
05:28
to my friendsدوستان,
114
316862
1199
با دوستا‌ن‌م همین‌طور،
05:30
to my streetsخیابان ها,
115
318085
1356
با خیابون‌های شهرم،
با پاتوق‌های مورد علاقه‌م -- با تاکو --
(نوعی غذای مکزیکی)
05:31
to my favoriteمورد علاقه hauntsخالی از سکنه -- to my tacostacos --
116
319465
2089
(خنده‌ی حضار)
05:33
(Laughterخنده)
117
321578
1277
و یک بلیت یک طرفه برای
05:34
and I boughtخریداری شد a one-wayیک طرفه ticketبلیط
118
322879
2197
05:37
to Losلوس Angelesآنجلس, Californiaکالیفرنیا.
119
325100
1522
لس آنجلس، کالیفرنیا خریدم.
05:39
And so I becameتبدیل شد
120
327303
1227
و این طوری شد که من هم جزیی از
05:41
one of the 250 millionمیلیون immigrantsمهاجران
that existوجود دارد in the worldجهان.
121
329232
4826
۲۵۰ میلیون مهاجر سراسر دنیا شدم.
05:46
Askپرسیدن any immigrantمهاجر
122
334082
1816
از هر مهاجری درباره‌ی روز اول
05:47
about the first day they arrivedوارد شد
in theirخودشان newجدید countryکشور,
123
335922
2546
رسیدن‌ش به کشور جدیدش بپرسین،
05:50
and you'llشما خواهید بود find that they rememberیاد آوردن
absolutelyکاملا everything,
124
338492
2727
می‌بینین که همه‌چیز رو کامل به یاد دارن،
انگار فیلمی باشه با یک
موسیقی در پس‌زمینه‌ش.
05:53
like it was a movieفیلم سینما with backgroundزمینه musicموسیقی.
125
341243
2058
05:55
In my caseمورد, I arrivedوارد شد in Losلوس Angelesآنجلس,
the sunآفتاب was settingتنظیمات,
126
343325
3992
در مورد من، به لس آنجلس که رسیدم
خورشید داشت غروب می‌کرد،
05:59
and everything I ownedمتعلق به --
127
347341
1741
و همه دارایی‌م --
06:01
a guitarگیتار, a suitcaseچمدان and some documentsاسناد --
128
349106
2608
یک گیتار، یک چمدون و یک سری مدارک بود
06:03
I could carryحمل all of it
129
351738
1861
که همه‌شون رو می‌تونستم
06:06
with my two handsدست ها.
130
354139
1159
با دو تا دست‌هام حمل کنم.
06:07
That feelingاحساس of absoluteمطلق freedomآزادی,
131
355322
2942
اون احساس آزادی مطلق
06:10
I haven'tنه experiencedبا تجربه sinceاز آنجا که.
132
358288
1781
که تا اون لحظه تجربه‌ش نکرده بودم.
06:12
And I survivedجان سالم به در برد with what little I had.
133
360093
2651
من با همون چیزهای
اندکی که داشتم دوام آوردم
06:15
I obtainedبه دست آمده a studentدانشجو visaویزا; I was studyingدر حال مطالعه.
134
363530
4035
ویزای دانشجویی گرفتم
درس می‌خوندم.
06:20
I ateخوردم a lot of lettuceکاهو and breadنان,
because that's all I had.
135
368156
2955
مقدار زیادی نون و کاهو خوردم
چون تنها چیزی بود که داشتم.
بالاخره، در سال ۱۹۸۴،
06:23
Finallyسرانجام, in 1984,
136
371135
2079
تونستم اولین شغل‌م به عنوان گزارشگر
تلویزیونی رو به دست بیارم
06:26
I landedفرود آمد my first jobکار as a TVتلویزیون reporterخبرنگار
in the Unitedیونایتد Statesایالت ها.
137
374188
4223
و اولین چیزی که توجه‌م رو جلب کرد
این بود که در آمریکا
06:30
And the first thing I noticedمتوجه شدم
was that in the US,
138
378435
4047
همکاران من به شکل بی‌رحمانه‌ای
06:34
my colleaguesهمکاران criticizedانتقاد شدید --
and mercilesslyبی رحم --
139
382506
2183
رییس‌جمهور وقت
رونالد ریگان رو نقد می‌کردن،
06:36
then presidentرئيس جمهور Ronaldرونالد Reaganریگان,
140
384713
1485
06:38
and absolutelyکاملا nothing happenedاتفاق افتاد;
no one censuredسانسور شده them.
141
386222
2888
و هیچ اتفاقی براشون نمی‌افتاد؛
هیچ‌کس سانسورشون نمی‌کرد.
و با خودم فکر کردم:
06:41
And I thought:
142
389134
1240
من عاشق این کشورم.
06:42
I love this countryکشور.
143
390846
1498
(خنده حضار)
06:44
(Laughterخنده)
144
392368
2934
(تشویق)
06:47
(Applauseتشویق و تمجید)
145
395326
3372
06:50
And that's how it's been
146
398722
1538
و روال به همین شکل بود
برای بیش از ۳۰ سال:
06:52
for more than 30 yearsسالها:
147
400889
1600
تهیه گزارش با آزادی کامل،
06:55
reportingگزارش نویسی with totalجمع freedomآزادی,
148
403361
1930
06:57
and beingبودن treatedتحت درمان as an equalبرابر
despiteبا وجود beingبودن an immigrantمهاجر --
149
405315
2906
و تساوی حقوق علیرغم مهاجر بودن --
07:00
untilتا زمان, withoutبدون warningهشدار,
150
408245
1650
تا اینکه، بدون هیچ هشداری،
07:01
I was assignedاختصاص داده to coverپوشش the recentاخیر
US presidentialریاست جمهوری electionانتخابات.
151
409919
4575
من مسئول پوشش انتخابات اخیر
ریاست‌جمهوری آمریکا شدم.
در تاریخ ۱۶ ژوئن ۲۰۱۵،
07:08
On Juneژوئن 16, 2015,
152
416536
3046
کاندیدایی که در نهایت رییس‌جمهور آمریکا شد
07:12
a candidateنامزد who would eventuallyدر نهایت becomeتبدیل شدن به
the presidentرئيس جمهور of the Unitedیونایتد Statesایالت ها
153
420328
4093
07:16
said that Mexicanمکزیکی immigrantsمهاجران
154
424445
2986
گفت مهاجرین مکزیکی
07:20
were criminalsجنایتکاران,
155
428448
1598
جنایتکار،
07:23
drugدارو traffickersقاچاقچیان
156
431276
1808
قاچاقچی مواد مخدر،
و متجاوزین جنسی هستن.
07:25
and rapistsمزدوران.
157
433108
1160
07:26
And I knewمی دانست
158
434292
1184
و من می‌دونستم
07:28
that he was lyingدروغ گویی.
159
436305
1152
که او دروغ می‌گه.
07:29
I knewمی دانست he was wrongاشتباه
for one very simpleساده reasonدلیل:
160
437481
2841
می‌دونستم داره اشتباه می‌کنه
و یک دلیل ساده داشت:
07:32
I'm a Mexicanمکزیکی immigrantمهاجر.
161
440346
1512
من یک مهاجر مکزیکی بودم.
و ما این‌طوری نیستیم.
07:34
And we're not like that.
162
442457
1359
07:35
So I did what any other reporterخبرنگار
would have doneانجام شده:
163
443840
3358
پس من اون کاری رو کردم که هر گزارشگر
دیگه‌ای هم بود می‌کرد:
یک نامه‌ی دست‌نویس براش نوشتم
07:40
I wroteنوشت him a letterنامه by handدست
164
448113
1885
07:43
requestingدرخواست an interviewمصاحبه,
165
451173
1771
درخواست مصاحبه کردم،
07:44
and I sentارسال شد it to his Towerبرج in Newجدید Yorkیورک.
166
452968
2378
و نامه رو به برج‌ش در نیویورک فرستادم.
07:47
The nextبعد day
167
455370
1230
روز بعد
سر کار بودم،
07:49
I was at work,
168
457285
1199
07:50
and I suddenlyناگهان beganآغاز شد to receiveدريافت كردن
hundredsصدها of callsتماس می گیرد and textsمتون
169
458508
3573
که ناگهان صدها تماس و پیام
تلفنی دریافت کردم
07:54
on my cellسلول phoneتلفن,
170
462105
1489
روی موبایل‌م،
07:55
some more insultingتوهین than othersدیگران.
171
463618
1542
که بعضی‌شون توهین‌آمیزتر از بقیه بودن.
07:57
I didn't know what was happeningاتفاق می افتد
untilتا زمان my friendدوست cameآمد into my officeدفتر
172
465184
3497
نمی‌دونستم چه اتفاقی افتاده
تا اینکه دوستم به دفتر کارم اومد
08:00
and said, "They publishedمنتشر شده
your cellسلول numberعدد onlineآنلاین."
173
468705
3768
و گفت "شماره موبایل‌ت رو
در اینترنت منتشر کردن."
اون‌ها واقعا این‌کارو کردن.
08:05
They actuallyدر واقع did that.
174
473608
1445
این نامه‌ای‌ست که اونا فرستادن
08:07
Here'sاینجاست the letterنامه they sentارسال شد
175
475944
3374
وقتی شماره‌ی من رو منتشر کردن.
08:11
where they gaveداد out my numberعدد.
176
479342
2218
به خودتون زحمت ندین که یادداشت‌ش کنین، خب؟
عوض‌ش کرده‌م.
08:13
Don't botherزحمت writingنوشتن it down, OK?
I alreadyقبلا changedتغییر کرد it.
177
481980
2662
(خنده‌ی حضار)
08:16
(Laughterخنده)
178
484666
1512
08:18
But I learnedیاد گرفتم two things.
179
486202
1608
ولی از این اتفاق دو چیز یاد گرفتم:
08:19
The first one is that you should
never, never, ever
180
487834
3539
اول اینکه شما هرگز، هرگز، هرگز نباید
08:24
give your cellسلول numberعدد to Donaldدونالد Trumpترامپ.
181
492309
2865
شماره‌تون رو به دونالد ترامپ بدین.
08:27
(Laughterخنده)
182
495198
2804
(خنده‌ی حضار)
08:30
(Applauseتشویق و تمجید)
183
498026
3376
(تشویق)
08:33
The secondدومین lessonدرس was that
I neededمورد نیاز است to stop beingبودن neutralخنثی
184
501426
4337
درس دوم این بود که باید در اون مرحله
بی‌طرف بودن رو کنار می‌گذاشتم.
08:37
at that pointنقطه.
185
505787
1161
08:38
From then on, my missionماموریت
as a journalistروزنامه نگار changedتغییر کرد.
186
506972
2681
از اون‌جا به بعد ماموریت من به عنوان
یک روزنامه‌نگار عوض شد.
08:41
I would confrontروبرو شدن با the candidateنامزد
187
509677
2622
من باید با کاندیدا مواجه می‌شدم
08:44
and showنشان بده that he was wrongاشتباه,
188
512323
1649
و بهش نشون می‌دادم که اشتباه می‌کنه،
08:45
that what he said about immigrantsمهاجران
in the US was not trueدرست است.
189
513996
3350
که اون‌چه در مورد مهاجرین
آمریکا می‌گه صحت نداره.
بذارید با ارقام باهاتون صحبت کنم.
08:49
Let me give you some figuresارقام.
190
517370
1418
08:50
Ninety-sevenنود و هفت percentدرصد of all undocumentedبدون ثبت نام
people in the Unitedیونایتد Statesایالت ها
191
518812
4170
نود و هفت درصد از مهاجرین غیرقانونی
در ایالات متحده
مردمان خوبی هستن.
08:55
are good people.
192
523006
1308
08:56
Lessکمتر than threeسه percentدرصد
have committedمرتکب شده a seriousجدی crimeجرم,
193
524338
2853
کمتر از سه درصدشون
مرتکب جنایت جدی
و یا اون‌طوری که در انگلیسی می‌گن felony شده‌ن.
08:59
or "felonyجنایت," as they say in Englishانگلیسی.
194
527215
1732
09:00
In comparisonمقایسه, sixشش percentدرصد of US citizensشهروندان
have committedمرتکب شده a seriousجدی crimeجرم.
195
528971
4570
در مقایسه، شش درصد از شهروندان آمریکایی
مرتکب جنایت شده‌ن.
نتیجه اینکه مهاجرین غیرقانونی
09:05
The conclusionنتیجه is that undocumentedبدون ثبت نام
immigrantsمهاجران behaveرفتار كردن much better
196
533565
5838
رفتار بسیار بهتری به
نسبت شهروندان آمریکایی دارن.
09:11
than US citizensشهروندان.
197
539427
1513
براساس این اطلاعات من نقشه‌ای طراحی کردم.
09:12
Basedمستقر on that dataداده ها, I madeساخته شده a planطرح.
198
540964
2844
09:15
Eightهشت weeksهفته ها after they publishedمنتشر شده
my cellسلول numberعدد,
199
543832
3325
هشت هفته پس از انتشار شماره موبایل‌م،
یک مجوز ورود به کنفرانس خبری کاندیدا گرفتم
09:20
I obtainedبه دست آمده a pressمطبوعات passعبور
for a pressمطبوعات conferenceکنفرانس
200
548054
2715
09:22
for the candidateنامزد
gainingبه دست آوردن momentumتکانه in the pollsنظرسنجی ها.
201
550793
3424
که در نظرسنجی‌ها پیش افتاده بود.
09:26
I decidedقرار بر این شد to confrontروبرو شدن با him
202
554242
1537
تصمیم گرفتم باهاش مواجه بشم
09:28
in personفرد.
203
556541
1175
حضوری.
اما ...
09:30
But ...
204
558520
1154
09:32
things didn't turnدور زدن out exactlyدقیقا
as I had plannedبرنامه ریزی شده; watch:
205
560372
3555
ماجرا اون‌طوری که من می‌خواستم پیش نرفت
نگاه کنید:
[کنفرانس خبری دونالد ترامپ، دوبوکو، آیوا]
09:37
[Donaldدونالد Trumpترامپ Pressمطبوعات Conferenceکنفرانس
Dubuqueدوبوک, Iowaآیوا]
206
565529
2902
09:42
(Videoویدئو) Jorgeجورج Ramosراموس: Mrآقای. Trumpترامپ,
I have a questionسوال about immigrationمهاجرت.
207
570889
3200
راموس: آقای ترامپ، من یک
سوال در مورد مهاجرت دارم.
ترامپ: نفر بعدی کیه؟ بله، بفرمایید.
09:46
Donaldدونالد Trumpترامپ: Who'sچه کسی nextبعد? Yes, please.
208
574113
1866
راموس: برنامه‌ی مهاجرتی شما
وعده‌ی توخالیه.
09:48
JRJR: Your immigrationمهاجرت planطرح
is fullپر شده of emptyخالی promisesوعده می دهد.
209
576003
2437
ترامپ: اجازه بده، تو رو صدا نکردم.
بنشین، بنشین سرجات!
09:50
DTDT: Excuseبهانه me, you weren'tنبودند calledبه نام.
Sitنشستن down. Sitنشستن down!
210
578464
2533
راموس: من خبرنگارم، مهاجر هستم و شهروند آمریکا،
09:53
JRJR: I'm a reporterخبرنگار; as an immigrantمهاجر
and as a US citizenشهروند,
211
581021
2678
این حق منه که سوال بپرسم.
ترامپ: نه حق‌ت نیست.
راموس: من حق دارم سوال کنم --
09:55
I have the right to askپرسیدن a questionسوال.
212
583723
1675
09:57
DTDT: No you don't.
JRJR: I have the right to askپرسیدن --
213
585422
2283
ترامپ: برگرد به همون Univision.
(نام شبکه‌ای که راموس توش کار می‌کنه)
09:59
DTDT: Go back to UnivisionUnivision.
214
587729
1193
راموس: سوال من اینه:
10:00
JRJR: This is the questionسوال:
215
588946
1196
شما نمی‌تونین ۱۱ میلیون نفر رو بیرون کنید.
10:02
You cannotنمی توان deportاخراج کردن 11 millionمیلیون people.
216
590166
2432
نمی‌تونید یک دیوار ۳۰۰۰ کیلومتری بسازید.
10:05
You cannotنمی توان buildساختن a 1900-mileباشه wallدیوار.
217
593008
3163
نمی‌تونید کودکان رو از
حق شهروندی در این کشور محروم کنید.
10:08
You cannotنمی توان denyانکار citizenshipشهروندی
to childrenفرزندان in this countryکشور.
218
596195
3685
10:11
DTDT: Sitنشستن down.
JRJR: And with those ideasایده ها --
219
599904
1941
ترامپ: بنشین سر جات!
راموس: و با این افکار ...
10:13
DTDT: You weren'tنبودند calledبه نام.
220
601869
1152
ترامپ: من به تو اجازه ندادم حرف بزنی.
10:15
JRJR: I'm a reporterخبرنگار and I have --
Don't touchدست زدن به me, sirآقا.
221
603045
2643
راموس: من خبرنگارم و من حق ...
به من دست نزن آقا.
مامور: لطفا جلسه رو به هم نزنین.
شما دارین نظم جلسه رو به هم می‌زنین.
10:18
Guardنگهبان 1: Please don't disruptاختلال.
You're beingبودن disruptiveمخرب.
222
606093
2598
10:20
JRJR: I have the right to askپرسیدن a questionسوال.
G1: Yes, in orderسفارش. In turnدور زدن, sirآقا.
223
608715
3558
راموس: من حق دارم سوال بپرسم.
مامور ۱: بله، با نظم و به نوبت آقا.
مامور ۲: مجوز رسانه‌ای‌ت همراهت هست؟
10:24
Guardنگهبان 2: Do you have
your mediaرسانه ها credentialاعتبارنامه?
224
612297
2021
راموس: من حق دارم ---
10:26
JRJR: I have the right --
225
614342
1153
مامور ۲: مجوزت کو؟ بده ببینم.
راموس: اون‌ طرفه.
10:27
G2: Where? Let me see.
JRJR: It's over there.
226
615519
2009
مرد: هرکی میاد بیرون، بیرون می‌مونه.
10:29
Man: Whoever'sچه کسی است comingآینده out, stayاقامت کردن out.
227
617552
1730
مامور ۲: شما باید منتظر
نوبت‌تون می‌موندید.
10:31
G2: You've just got to wait your turnدور زدن.
228
619306
1842
مرد: شما خیلی بی‌ادب هستین.
به تو مربوط نمی‌شه.
10:33
Man: You're very rudeبی ادب. It's not about you.
229
621172
2027
10:35
JRJR: It's not about you --
Man: Get out of my countryکشور!
230
623223
2528
راموس: به تو مربوط نمی‌شه --
مرد: از کشور من برو بیرون!
مرد: به تو مربوط نمی‌شه.
10:37
Man: It's not about you.
231
625775
1169
راموس: من هم شهروند آمریکا هستم.
10:38
JRJR: I'm a US citizenشهروند, too.
232
626968
1252
10:40
Man: Well ...whateverهر چه.
No, UnivisionUnivision. It's not about you.
233
628244
2677
مرد: حالا ... هرچی!
نه. Univision. به تو ربطی نداره.
10:42
JRJR: It's not about you.
It's about the Unitedیونایتد Statesایالت ها.
234
630945
2639
راموس: به تو ربطی نداره.
به ایالات متحده آمریکا ربط داره.
(تشویق)
10:48
(Applauseتشویق و تمجید)
235
636275
2913
10:59
(Applauseتشویق و تمجید endsبه پایان می رسد)
236
647361
1900
(پایان تشویق)
هربار که این ویدئو رو می‌بینم
11:02
Wheneverهر زمان که I see that videoویدئو,
237
650951
1835
اولین چیزی که به ذهن‌م می‌رسه
اینه که
11:04
the first thing I always
think is that hateنفرت
238
652810
3290
نفرت مُسریه.
11:08
is contagiousمسری.
239
656124
1269
اگه دقت کرده باشین بعد از اینکه کاندیدا
می‌گه "برگرد به Univision"
11:09
If you noticeاطلاع, after the candidateنامزد saysمی گوید,
"Go back to UnivisionUnivision" -- that's codeکد;
240
657417
4290
که انگار با زبان رمز داره به من می‌گه
از این‌جا برو بیرون؛
11:13
what he's tellingگفتن me
is, "Get out of here."
241
661731
2195
یکی از اعضای هیات همراهش،
انگار که این اجازه بهش داده شده باشه،
11:15
One memberعضو of his entourageهمراهی,
as if he had been givenداده شده permissionمجوز, said,
242
663950
3837
به من می‌گه از" کشور من برو بیرون."
11:19
"Get out of my countryکشور,"
243
667811
2395
او نمی‌دونه که من هم شهروند آمریکا هستم.
11:22
not knowingدانستن that I'm alsoهمچنین a US citizenشهروند.
244
670230
2804
بعد از اینکه بارها این ویدئو رو تماشا کردم،
11:27
After watchingتماشا کردن this videoویدئو manyبسیاری timesبار,
245
675083
2513
این فکر هم به ذهن‌م رسید که برای
آزاد شدن از بی‌طرفی
11:29
I alsoهمچنین think that in orderسفارش
to breakزنگ تفريح freeرایگان from neutralityبی طرفی --
246
677620
2994
و برای این‌که این یک آزادی واقعی باشه
11:32
and for it to be a trueدرست است breakزنگ تفريح --
247
680638
1549
آدم باید ترس رو کنار بگذاره،
11:34
one has to loseاز دست دادن theirخودشان fearترس,
248
682211
2172
11:36
and then learnیاد گرفتن how to say, "No;
249
684407
2205
و بعد یاد بگیره بگه، " نه؛
11:38
I'm not going to be quietساکت.
250
686636
1489
من ساکت نمی‌مونم.
11:40
I'm not going to sitنشستن down.
251
688748
1534
من سر جام نمی‌نشینم.
11:43
And I'm not going to leaveترک کردن."
252
691079
1349
و من این‌جا رو ترک نمی‌کنم."
11:44
The wordکلمه "no" --
253
692975
1485
11:46
(Applauseتشویق و تمجید)
254
694484
4605
لغت "نه" --
(تشویق)
"نه" قدرت‌مندترین لغت موجود
در تمام زبا‌ن‌هاست
11:51
"no" is the mostاکثر powerfulقدرتمند wordکلمه
that existsوجود دارد in any languageزبان,
255
699113
3872
و همیشه سردمدار تغییرات
مهم در زندگی‌های ماست.
11:55
and it always precedesپیشتر
any importantمهم changeتغییر دادن in our livesزندگی می کند.
256
703009
3272
11:58
And I think there's enormousعظیم dignityکرامت
257
706305
2193
و من معتقدم مقام والایی داره
12:00
and it generatesتولید می کند a great dealمعامله of respectتوجه
258
708522
1930
و میزان زیادی احترام به وجود میاره
12:02
to be ableتوانایی to stepگام back
259
710476
1529
وقتی بتونی از یک موقعیت فاصله بگیری
12:04
and to pushفشار دادن back and say,
260
712029
1611
اون رو پس بزنی و بگی،
12:06
"No."
261
714189
1166
"نه."
12:07
Elieالی Wieselویزل -- Holocaustهولوکاست survivorبازمانده,
262
715379
2582
الی ویسل، یکی از بازماندگان هولوکاست،
12:09
Nobelنوبل Peaceصلح Prizeجایزه recipientدریافت کننده
263
717985
1334
برنده‌ی جایزه‌ی صلح نوبل،
12:11
and who, unfortunatelyمتاسفانه,
we lostکم شده very recentlyبه تازگی --
264
719343
2814
که متاسفانه اخیرا از دست‌ش دادیم،
12:14
said some very wiseعاقل wordsکلمات:
265
722181
2327
سخنان حکیمانه‌ای داره:
12:16
"We mustباید take a sideسمت.
266
724532
1409
"ما باید موضع داشته باشیم.
12:18
Neutralityبی طرفی helpsکمک می کند only the oppressorستمگر,
267
726956
2516
بی‌طرفی فقط به ستمگر کمک می‌کنه،
و هرگز برای قربانیان کاری نمی‌کنه."
12:21
never the victimقربانی."
268
729496
1151
12:22
And he's completelyبه صورت کامل right.
269
730671
1245
و او کاملا درست می‌گه.
12:23
We journalistsروزنامه نگاران are obligatedموظف است
to take sidesدو طرف in certainمسلم - قطعی circumstancesشرایط;
270
731940
3842
ما روزنامه‌نگاران وظیفه داریم در
شرایط خاص موضع‌گیری داشته باشیم؛
در شرایطی که پای نژادپرستی،
12:27
in casesموارد of racismنژاد پرستی,
271
735806
1429
تبعیض،
12:29
discriminationتبعیض,
272
737656
1202
فساد،
12:31
corruptionفساد,
273
739426
1371
دروغ‌گویی به عموم مردم،
12:32
lyingدروغ گویی to the publicعمومی,
274
740821
1484
12:34
dictatorshipsدیکتاتوری and humanانسان rightsحقوق,
275
742329
1912
دیکتاتوری و حقوق بشر در میون باشه.
12:36
we need to setتنظیم asideگذشته از
neutralityبی طرفی and indifferenceبی تفاوتی.
276
744265
2927
ما باید بی‌طرفی و بی‌تفاوتی رو کنار بگذاریم.
در زبان اسپانیایی یک لغت عالی وجود داره
12:39
Spanishاسپانیایی has a great wordکلمه
277
747796
1976
که موضعی که روزنامه‌نگاران باید
داشته باشند رو به خوبی توصیف می‌کنه
12:42
to describeتوصیف کردن the stanceحالت
that journalistsروزنامه نگاران should take.
278
750320
4039
اون لغت هست:
Contrapoder [به معنای ضد تشکیلات]
12:46
The wordکلمه is
"contrapodercontrapoder [anti-establishmentضد استقرار]."
279
754383
2238
12:48
Basicallyاساسا, we journalistsروزنامه نگاران
should be on the oppositeمخالف sideسمت
280
756645
3261
در اصل ما روزنامه‌نگاران باید
12:52
from those in powerقدرت.
281
760566
1592
مقابل صاحبان قدرت بایستیم.
12:54
But if you're in bedبستر with politiciansسیاستمداران,
282
762182
2574
ولی اگر با سیاست‌مداران هم‌دست باشین،
12:56
if you go to the baptismغسل تعمید or weddingعروسی
of the governor'sفرماندار sonفرزند پسر
283
764780
2697
اگر در مراسم غسل تعمید یا عروسی
پسر فرماندار شرکت می‌کنین،
12:59
or if you want to be
the president'sرئیس جمهور buddyدوست داری,
284
767501
2049
اگر می‌خواین رفیق رییس‌جمهور باشین،
چطوری می‌تونین ازشون انتقاد کنین؟
13:01
how are you going to criticizeانتقاد کنید them?
285
769574
1841
13:03
When I'm assignedاختصاص داده to interviewمصاحبه
a powerfulقدرتمند or influentialموثر personفرد,
286
771439
3289
من وقتی قراره با یک آدم قدرتمند
یا موثر مصاحبه کنم،
همیشه دو موضوع رو در ذهن‌م نگه می‌دارم:
13:06
I always keep two things in mindذهن:
287
774752
1749
13:08
if I don't askپرسیدن this difficultدشوار
and uncomfortableناراحت questionسوال,
288
776525
2744
اگر من این سوال سخت و معذب‌کننده رو نپرسم،
13:11
no one elseچیز دیگری is going to;
289
779293
1280
هیچ‌کس دیگه‌ای هم نخواهد پرسید؛
13:13
and that I'm never going to see
this personفرد again.
290
781898
2943
و من قرار نیست دیگه هیچ‌وقت این آدم رو ببینم.
13:16
So I'm not looking to make
a good impressionاحساس؛ عقیده؛ گمان
291
784865
3140
بنابراین به دنبال اینکه اثر مثبتی روش بگذارم
یا رابطه‌ای جعلی به وجود بیارم نیستم.
13:20
or to forgeجعل a connectionارتباط.
292
788952
1304
13:22
In the endپایان, if I have to chooseانتخاب کنید
betweenبین beingبودن the president'sرئیس جمهور friendدوست
293
790280
3243
در نهایت، اگر قرار باشه بین دوست
رییس‌جمهور بودن
13:25
or enemyدشمن,
294
793547
1158
و دشمن‌ش بودن یکی رو انتخاب کنم.
13:26
I always preferترجیح می دهند to be theirخودشان enemyدشمن.
295
794729
2824
همیشه ترجیح می‌دم دشمن‌شون باشم.
13:31
In closingبسته شدن:
296
799181
1166
در پایان حرف‌هام:
می‌دونم این دوره برای روزنامه‌نگار و مهاجر بودن
دوره‌ی سختیه،
13:33
I know this is a difficultدشوار time
to be an immigrantمهاجر and a journalistروزنامه نگار,
297
801340
4894
ولی الان بیش از هروقت دیگه‌ای،
13:38
but now more than ever,
298
806258
1878
ما به روزنامه‌نگارانی نیاز داریم که آماده باشن،
13:40
we need journalistsروزنامه نگاران who are preparedآماده شده,
299
808160
3161
در هر لحظه،
13:43
at any givenداده شده momentلحظه,
300
811345
1571
که بی‌طرفی رو کنار بگذارن.
13:44
to setتنظیم neutralityبی طرفی asideگذشته از.
301
812940
1794
13:47
Personallyشخصا, I feel like
I've been preparingآماده كردن for this momentلحظه
302
815357
2838
به شخصه حس می‌کنم تمام عمرم
داشتم خودم رو برای این لحظه آماده می‌کردم.
13:50
my wholeکل life.
303
818219
1154
13:51
When they censuredسانسور شده me when I was 24,
304
819397
2286
وقتی که ۲۴ ساله بودم و سانسورم کردن
13:53
I learnedیاد گرفتم that neutralityبی طرفی, fearترس
and silenceسکوت oftenغالبا make you an accompliceهمدستان
305
821707
6670
فهمیدم بی‌طرفی، ترس و سکوت
اغلب تو رو شریک جرم اون جنایت،
سواستفاده و
14:00
in crimeجرم, abuseسو استفاده کردن
306
828401
1857
بی‌عدالتی می‌کنه.
14:02
and injusticeبی عدالتی.
307
830847
1547
14:04
And beingبودن an accompliceهمدستان to powerقدرت
308
832418
2025
و شریک جرم قدرت بودن
14:06
is never good journalismروزنامه نگاری.
309
834467
2540
هرگز روزنامه‌نگاری به معنای صحیح نیست.
14:09
Now, at 59 yearsسالها oldقدیمی,
310
837574
2670
حالا، در ۵۹ سالگی،
14:12
I only hopeامید to have a tinyکوچک bitبیت
311
840268
1814
تنها آرزوم اینه که اندکی از
شجاعت و وضوح ذهنی که در ۲۴ سالگی داشتم،
14:15
of the courageشجاعت and mentalذهنی
clarityوضوح I had at 24,
312
843090
4007
رو داشته باشم
و هرگز دوباره
14:19
and that way, never again
313
847121
1473
ساکت نمونم.
14:21
remainماندن quietساکت.
314
849465
1373
خیلی متشکرم.
14:22
Thank you very much.
315
850862
1268
14:24
(Applauseتشویق و تمجید)
316
852154
2639
(تشویق حضار)
14:26
Thank you.
317
854817
1183
ممنونم.
14:28
(Applauseتشویق و تمجید)
318
856024
2000
(تشویق)
Translated by Morvarid Zandichi
Reviewed by soheila Jafari

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Jorge Ramos - Journalist, news anchor
Jorge Ramos's work covers the issues that affect the 55 million Latinos in the United States and immigrants all over the world.

Why you should listen

Jorge Ramos immigrated to the United States from Mexico City, on a student visa at the age of 24. What started as a street beat for a local Spanish-language broadcast in Los Angeles in the 1980s has evolved into a career of remarkable distinction and credibility. Today, Ramos co-anchors Univision's flagship Spanish-language broadcast, “Noticiero Univisión," writes a nationally syndicated column, hosts the Sunday Morning show "Al Punto" and now, the English language program, "America with Jorge Ramos." He is the winner of eight Emmys and the author of eleven books, including Take a Stand: Lessons from Rebels, 2016; A Country for All: An Immigrant Manifesto; and Dying to Cross: The Worst Immigrant Tragedy in American History.

In the absence of political representation in the United States, Jorge Ramos gives a face and voice to the millions of Latinos and immigrants living in the United States. He uses his platform to promote open borders and immigrants' rights and demands accountability from the world leaders he interviews. Nearly 1.9 million viewers tune into his program each night, and in 2015, Time named him one of "The World's 100 Most Influential People."

More profile about the speaker
Jorge Ramos | Speaker | TED.com

Data provided by TED.

This site was created in May 2015 and the last update was on January 12, 2020. It will no longer be updated.

We are currently creating a new site called "eng.lish.video" and would be grateful if you could access it.

If you have any questions or suggestions, please feel free to write comments in your language on the contact form.

Privacy Policy

Developer's Blog

Buy Me A Coffee