ABOUT THE SPEAKER
Sophal Ear - Development economist
Sophal Ear leads research on post-conflict countries -- looking at the effectiveness of foreign aid and the challenge of development in places like his native land, Cambodia.

Why you should listen

Elected to the Crescenta Valley Town Council in November 2015 for a 3-year term, encompassing more than 20,000 residents in unincorporated La Crescenta and Montrose, California, Sophal Ear, Ph.D., is a tenured Associate Professor of Diplomacy & World Affairs at Occidental College in Los Angeles where he lectures on political economy, security, development and Asia.

Previously, he taught how to rebuild countries after wars at the U.S. Naval Postgraduate School and international development at the Maxwell School of Syracuse University. He consulted for the World Bank, was Assistant Resident Representative for the United Nations in East Timor and Advisor to Cambodia's 1st private equity fund Leopard Capital. A TED Fellow, Fulbright Specialist, Term Member of the Council on Foreign Relations and Young Global Leader of the World Economic Forum, he sits on the board of the Nathan Cummings Foundation, Refugees International, Partners for Development, the Southeast Asia Resource Action Center, the Southeast Asia Development Program, Diagnostic Microbiology Development Program, the Journal of International Relations and Development (Palgrave), the International Public Management Journal (Taylor & Francis), Journal of South-East Asian American Education & Advancement (Purdue), and Politics and the Life Sciences (Cambridge University Press).

He is the author of Aid Dependence in Cambodia: How Foreign Assistance Undermines Democracy (Columbia University Press, 2013) and co-author of The Hungry Dragon: How China’s Resources Quest is Reshaping the World (Routledge, 2013). He wrote and narrated the award-winning documentary film "The End/Beginning: Cambodia" (47 minutes, 2011) based on his 2009 TED Talk and has appeared in four other documentaries.

A graduate of Princeton and Berkeley, he moved to the United States from France as a Cambodian refugee at the age of 10.

More profile about the speaker
Sophal Ear | Speaker | TED.com
TED2009

Sophal Ear: Escaping the Khmer Rouge

سوفال ایر: گریز از خمرهای سرخ

Filmed:
685,840 views

سوفال ایر، یکی از اعضای تد داستان تکان دهنده ای از فرار خانواده اش از کامبوج در زمان حکومت خمرهای سرخ را تعریف می کند. او شرح حال زرنگی و ارادۀ مادرش در نجات زندگی فرزندانش را بازگو می کند.
- Development economist
Sophal Ear leads research on post-conflict countries -- looking at the effectiveness of foreign aid and the challenge of development in places like his native land, Cambodia. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
I normallyبه طور معمول teachتدریس کنید coursesدوره های آموزشی on
0
0
3000
من عموما" واحدهایی را تدریس می کنم
00:15
how to rebuildبازسازی statesایالت ها after warجنگ.
1
3000
4000
.که در رابطه با چگونگی بازسازی کشورها پس از جنگ است
00:19
But todayامروز I've got a personalشخصی storyداستان to shareاشتراک گذاری with you.
2
7000
2000
.اما امروز مایلم یک داستان شخصی را با شما در میان بگذارم
00:21
This is a pictureعکس of my familyخانواده,
3
9000
3000
این عکس خانوادۀ من است
00:24
my fourچهار siblingsخواهران و برادران -- my momمامان and I -- takenگرفته شده in 1977.
4
12000
4000
چهار خواهر برادرم -- مادرم و من -- که در سال 1977 گرفته شده
00:28
And we're actuallyدر واقع Cambodiansکامبوجان.
5
16000
2000
و ما در واقع اهل کامبوج هستیم
00:30
And this pictureعکس is takenگرفته شده in Vietnamویتنام.
6
18000
2000
و این عکس در ویتنام گرفته شده
00:32
So how did a Cambodianکامبوجان familyخانواده endپایان up in Vietnamویتنام in 1977?
7
20000
4000
؟خُب ، چطور یه خانوادۀ کامبوجی در سال 1977 سر از ویتنام در میاورند
00:36
Well to explainتوضیح that, I've got a shortکوتاه videoویدئو clipکلیپ
8
24000
3000
خُب برای توضیح آن، من یه کلیپ کوتاه ویدئویی دارم
00:39
to explainتوضیح the Khmerخمر Rougeرژ گونه regimeرژیم
9
27000
2000
.که در آن به توصیف حکومت خمرهای سرخ در طی سالهای 1975 تا 1979 می پردازد
00:41
duringدر حین 1975 and 1979.
10
29000
3000
.که در آن به توصیف حکومت خمرهای سرخ در طی سالهای 1975 تا 1979 می پردازد
00:44
Videoویدئو: Aprilآوریل 17thth, 1975.
11
32000
4000
ویدئو: 17 آپریل، 1975
00:48
The communistکمونیست Khmerخمر Rougeرژ گونه
12
36000
2000
خمر های سرخ کمونیست
00:50
entersوارد می شود Phnomپنوم Penhپناه to liberateآزادی theirخودشان people
13
38000
3000
برای آزادسازی مردم از درگیریهای بیش از حد در ویتنام، و عملیات بمباران آمریکائیها در ویتنام
00:53
from the encroachingدرگیر شدن conflictدرگیری in Vietnamویتنام,
14
41000
2000
برای آزادسازی مردم از درگیریهای بیش از حد در ویتنام، و عملیات بمباران آمریکائیها در ویتنام
00:55
and Americanآمریکایی bombingبمب گذاری campaignsمبارزات انتخاباتی.
15
43000
4000
وارد پنوم پنه شدند
00:59
Led by peasant-bornدهقانی متولد شده Polپلی Potدیگ,
16
47000
3000
خمرهای سرخ، به رهبری پُل پات، که یه دهقان زاده بود، مردم را به اطراف شهرها راندند
01:02
the Khmerخمر Rougeرژ گونه evacuatesتخلیه می شود people to the countrysideحومه شهر
17
50000
4000
خمرهای سرخ، به رهبری پُل پات، که یه دهقان زاده بود، مردم را به اطراف شهرها راندند
01:06
in orderسفارش to createايجاد كردن a ruralروستایی communistکمونیست utopiautopia,
18
54000
3000
تا بتوانند یه مدینۀ فاضله کمونیستی محلی تقریبا" همانند انقلاب فرهنگی چین به رهبری مائو تسونگ تشکیل دهند
01:09
much like Maoمائو Tse-tung'sتسه تونگ Culturalفرهنگی Revolutionانقلاب in Chinaچين.
19
57000
6000
تا بتوانند یه مدینۀ فاضله کمونیستی محلی تقریبا" همانند انقلاب فرهنگی چین به رهبری مائو تسونگ تشکیل دهند
01:15
The Khmerخمر Rougeرژ گونه closesبسته می شود the doorsدرب ها to the outsideخارج از worldجهان.
20
63000
4000
.خمرهای سرخ درها را بسوی دنیای بیرون بستند
01:19
But after fourچهار yearsسالها the grimترسناک truthحقیقت seepsمی بیند out.
21
67000
4000
اما پس از چهار سال، حقیقت وحشتناک به بیرون رخنه کرد.
01:23
In a countryکشور of only sevenهفت millionمیلیون people,
22
71000
2000
در کشوری با جمعیت فقط هفت میلیونی
01:25
one and a halfنیم millionمیلیون were murderedکشته شد by theirخودشان ownخودت leadersرهبران,
23
73000
4000
یک میلیون و نیم انسان بدست رهبران خود به قتل رسیده بودند
01:29
theirخودشان bodiesبدن piledانباشته شده in the massجرم gravesگورها of the killingکشتن fieldsزمینه های.
24
77000
4000
جنازه های آنها در گورهای جمعی در مناطق کشت و کشتار، روی هم انباشته شده بود.
01:33
Sophalسوفال Earگوش: So, notwithstandingبا وجود این، the 1970s narrationروایت,
25
81000
3000
سوفال ایر: خُب، علیرغم روایت سال 1970،
01:36
on Aprilآوریل 17thth 1975
26
84000
2000
ما در 17 آپریل 1970 در پنوم پنه زندگی می کردیم.
01:38
we livedزندگی می کرد in Phnomپنوم Penhپناه.
27
86000
2000
ما در 17 آپریل 1970 در پنوم پنه زندگی می کردیم.
01:40
And my parentsپدر و مادر were told by the Khmerخمر Rougeرژ گونه
28
88000
3000
به پدر و مادرم گفتند که از ترس بمباران قریب الوقوع نیروهای آمریکائی، شهر را به مدت سه روز ترک کنند.
01:43
to evacuateتخلیه the cityشهر because of impendingقریب الوقوع Americanآمریکایی bombingبمب گذاری for threeسه daysروزها.
29
91000
4000
به پدر و مادرم گفتند که از ترس بمباران قریب الوقوع نیروهای آمریکائی، شهر را به مدت سه روز ترک کنند.
01:47
And here is a pictureعکس of the Khmerخمر Rougeرژ گونه.
30
95000
2000
و این عکس خمرهای سرخه.
01:49
They were youngجوان soldiersسربازان, typicallyمعمولا childکودک soldiersسربازان.
31
97000
3000
اونها سربازهای جوان، به نوعی بچه سرباز بودند.
01:52
And this is very normalطبیعی now, of modernمدرن day conflictدرگیری,
32
100000
3000
درگیریهای امروزی، این امر خیلی طبیعی است
01:55
because they're easyآسان to bringآوردن into warsجنگ.
33
103000
3000
چون خیلی راحت می شه اونا را به جنگ واداشت.
01:58
The reasonدلیل that they gaveداد about Americanآمریکایی bombingبمب گذاری wasn'tنبود all that farدور off.
34
106000
4000
دلیلی که آنها دربارۀ بمباران نیروهای آمریکائی دادند، پُر بیراه نبود.
02:02
I mean, from 1965 to 1973 there were
35
110000
2000
منظورم اینه که، از سال 1965 تا 1973
02:04
more munitionsمهمات that fellسقوط on Cambodiaکامبوج
36
112000
4000
اسلحه و مهماتی که بر سر کامبوج فرود آمد
02:08
than in all of Worldجهان Warجنگ IIدوم Japanژاپن,
37
116000
2000
بیش از چیزی بود که در طول جنگ جهانی دوم در ژاپن شد،
02:10
includingشامل the two nuclearاتمی bombsبمب
38
118000
2000
از جمله دو بمب اتمی در آگوست 1945.
02:12
of Augustآگوست 1945.
39
120000
3000
از جمله دو بمب اتمی در آگوست 1945.
02:15
The Khmerخمر Rougeرژ گونه didn't believe in moneyپول.
40
123000
3000
خمرهای سرخ به پول اعتقادی نداشتند.
02:18
So the equivalentمعادل of the Federalفدرال Reserveذخیره Bankبانک
41
126000
2000
بنابراین بانکی در کامبوج که معادل بانک رزرو فدرال بود، بمباران شد.
02:20
in Cambodiaکامبوج was bombedبمب گذاری شده.
42
128000
2000
بنابراین بانکی در کامبوج که معادل بانک رزرو فدرال بود، بمباران شد.
02:22
But not just that, they actuallyدر واقع bannedممنوع moneyپول.
43
130000
3000
اما فقط این نبود، اونا در حقیقت پول را ممنوع کردند.
02:25
I think it's the only precedentسابقه in whichکه
44
133000
2000
فکر کنم که تنهاکار بی سابقه توقف استفاده از ول بود
02:27
moneyپول has ever been stoppedمتوقف شد from beingبودن used.
45
135000
2000
فکر کنم که تنهاکار بی سابقه توقف استفاده از ول بود
02:29
And we know moneyپول is the rootریشه of all evilبد,
46
137000
2000
و ما می دونیم که پول منشاء همه پلیدی هاست
02:31
but it didn't actuallyدر واقع stop evilبد from happeningاتفاق می افتد in Cambodiaکامبوج, in factواقعیت.
47
139000
4000
اما اون کار در حقیقت مانع ایجاد پلیدیها در کامبوج نشد.
02:35
My familyخانواده was movedنقل مکان کرد from Phnomپنوم Penhپناه to Pursatپرستار provinceاستان.
48
143000
4000
خانوادۀ من از پنوم پنه به استان پورسات نقل مکان کردند.
02:39
This is a pictureعکس of what Pursatپرستار looksبه نظر می رسد like.
49
147000
2000
پورسات این شکلی است.
02:41
It's actuallyدر واقع a very prettyبسیار areaمنطقه of Cambodiaکامبوج,
50
149000
3000
درواقع یک منطقۀ بسیار زیبا در کامبوجه،
02:44
where riceبرنج growingدر حال رشد takes placeمحل.
51
152000
2000
محل کشت برنجه.
02:46
And in factواقعیت they were forcedمجبور شدم to work the fieldsزمینه های.
52
154000
2000
و در حقیقت خانواده ام مجبور به کار در کشتزار شدند.
02:48
So my fatherپدر and motherمادر endedبه پایان رسید up in
53
156000
3000
بدین ترتیب پدر و مادرم سر از یه نوع کمپ های پر ازدحام، کمپ های کارگری در آوردند.
02:51
a sortمرتب سازی of concentrationتمرکز campاردوگاه, laborنیروی کار campاردوگاه.
54
159000
3000
بدین ترتیب پدر و مادرم سر از یه نوع کمپ های پر ازدحام، کمپ های کارگری در آوردند.
02:54
And it was at that time that my motherمادر got wordکلمه
55
162000
2000
و اونجا بود که مادرم از طریق رئیس گروه با خبر شد
02:56
from the communeکمون chiefرئیس
56
164000
3000
و اونجا بود که مادرم از طریق رئیس گروه با خبر شد
02:59
that the Vietnameseویتنامی were actuallyدر واقع askingدرخواست
57
167000
2000
که ویتنامیها در واقع از شهروندان خود خواستند که به ویتنام بازگردند
03:01
for theirخودشان citizensشهروندان to go back to Vietnamویتنام.
58
169000
3000
که ویتنامیها در واقع از شهروندان خود خواستند که به ویتنام بازگردند
03:04
And she spokeصحبت کرد some Vietnameseویتنامی,
59
172000
2000
و اون کمی ویتنامی صحبت می کرد
03:06
as a childکودک havingداشتن grownرشد کرد up with Vietnameseویتنامی friendsدوستان.
60
174000
3000
چون در کودکی با دوستان ویتنامی بزرگ شده بود.
03:09
And she decidedقرار بر این شد, despiteبا وجود the adviceمشاوره of her neighborsهمسایه ها,
61
177000
4000
و مادرم علیرغم نصیحت همسایه ها، تصمیم گرفت شانس خود را امتحان کند
03:13
that she would take the chanceشانس
62
181000
2000
و مادرم علیرغم نصیحت همسایه ها، تصمیم گرفت شانس خود را امتحان کرده
03:15
and claimادعا to be Vietnameseویتنامی
63
183000
2000
و ادعا کند ویتنامی است
03:17
so that we could have a chanceشانس to surviveزنده ماندن,
64
185000
2000
بدین ترتیب ما شانس زنده موندن پیدا می کردیم
03:19
because at this pointنقطه they're forcingاجبار کردن everybodyهمه to work.
65
187000
2000
چون در اون مقطع اونا همه را مجبور به کار می کردند.
03:21
And they're givingدادن about --
66
189000
2000
و چیزی به گمانم به مدل امروزی ها، غذای کم کالری، به اونا می دادند،
03:23
in a modern-dayمدرن امروز, caloric-restrictionمحدودیت کالری dietرژیم غذایی, I guessحدس بزن --
67
191000
3000
و چیزی به گمانم به مدل امروزی ها، غذای کم کالری، به اونا می دادند،
03:26
they're givingدادن porridgeفرنی, with a fewتعداد کمی grainsدانه ها of riceبرنج.
68
194000
4000
چیزی مثل حلیم، با چند تا دونه برنج توی اون.
03:30
And at about this time actuallyدر واقع
69
198000
2000
و در حقیقت همین موقع ها بود که پدرم سخت بیمار شد.
03:32
my fatherپدر got very sickبیمار.
70
200000
2000
و در حقیقت همین موقع ها بود که پدرم سخت بیمار شد.
03:34
And he didn't speakصحبت Vietnameseویتنامی.
71
202000
2000
و اون ویتنامی صحبت نمی کرد.
03:36
So he diedفوت کرد actuallyدر واقع, in Januaryژانویه 1976.
72
204000
3000
خُب اون در ژانویۀ 1976 فوت کرد.
03:39
And it madeساخته شده it possibleامکان پذیر است, in factواقعیت,
73
207000
3000
و در واقع امکان اجرای این نقشه را برای ما فراهم کرد.
03:42
for us to take on this planطرح.
74
210000
2000
و در واقع امکان اجرای این نقشه را برای ما فراهم کرد.
03:44
So the Khmerخمر Rougeرژ گونه tookگرفت us
75
212000
2000
بدین ترتیب خمر های سرخ ما را از جایی به اسم "پورسات" به "کواه تیو" بردند
03:46
from a placeمحل calledبه نام Pursatپرستار to Kaohکاوه Tievتیوف,
76
214000
2000
بدین ترتیب خمر های سرخ ما را از جایی به اسم "پورسات" به "کواه تیو" بردند
03:48
whichکه is acrossدر سراسر from the borderمرز from Vietnamویتنام.
77
216000
3000
که جایی است اونطرف مرز ویتنام.
03:51
And there they had a detentionبازداشت campاردوگاه
78
219000
2000
اونا اونجا یه کمپ بازداشت داشتند
03:53
where allegedادعا کرد Vietnameseویتنامی would be testedتست شده, languageزبان testedتست شده.
79
221000
4000
که در اون افرادی که ادعای ویتنامی بودن کرده بودند، امتحان می شدند، امتحان زبان.
03:57
And my mother'sمادر Vietnameseویتنامی was so badبد
80
225000
3000
و زبان ویتنامی مادرم خیلی بد بود
04:00
that to make our storyداستان more credibleقابل اعتماد,
81
228000
4000
و برای اینکه قصۀ ما را باور کردنی تر بکنه
04:04
she'dاو می خواهد givenداده شده all the boysپسران and girlsدختران newجدید Vietnameseویتنامی namesنام ها.
82
232000
3000
اینه که اون برای همه بچه های پسر و دخترش، اسمهای جدید ویتنامی گذاشته بود.
04:07
But she'dاو می خواهد givenداده شده the boysپسران girls'دختران namesنام ها,
83
235000
2000
اما برای بچه های پسر، اسم دخترانه
04:09
and the girlsدختران boys'پسران' namesنام ها.
84
237000
3000
و برای بچه های دختر، اسم پسرانه گذاشته بود.
04:12
And it wasn'tنبود untilتا زمان she metملاقات کرد a Vietnameseویتنامی ladyخانم
85
240000
2000
و این موضوع را نمی دونست تا وقتی که یه خانم ویتنامی بهش گفت
04:14
who told her this, and then tutoredآموزش داده شده her for two daysروزها intensivelyشدیدا,
86
242000
4000
و دو روز بطور خصوصی و فشرده بهش ویتنامی یاد داد
04:18
that she was ableتوانایی to go into her examامتحان
87
246000
3000
و اون تونست برای امتحان حاضر بشه
04:21
and -- you know, this was a momentلحظه of truthحقیقت.
88
249000
3000
و می دونید، اون لحظۀ حقیقت بود.
04:24
If she failsشکست می خورد, we're all headedهدایت to the gallowsسرزنش;
89
252000
3000
اگه قبول نمی شد، همه راهی جوخۀ اعدام می شدیم
04:27
if she passesعبور می کند, we can leaveترک کردن to Vietnamویتنام.
90
255000
2000
اگه قبول می شد، همه راهی ویتنام می شدیم.
04:29
And she actuallyدر واقع, of courseدوره -- I'm here, she passesعبور می کند.
91
257000
4000
و او در حقیقت، البته که من اینجا هستم، قبول شد.
04:33
And we endپایان up in Hongهنگ NguNgu on the Vietnameseویتنامی sideسمت.
92
261000
3000
و ما سرانجام به "هانگ نیو" در قسمت ویتنامی راهی شدیم.
04:36
And then onwardsبه زودی to Chauچو Docدکتر.
93
264000
2000
و در پی اون به "چوآ داک" رفتیم.
04:38
And this is a pictureعکس of Hongهنگ NguNgu, Vietnamویتنام todayامروز.
94
266000
2000
و این تصویر "هانگ نیو"، ویتنام در حال حاضر است.
04:40
A prettyبسیار idyllicidyllic placeمحل on the Mekongمکونگ Deltaدلتا.
95
268000
2000
"یه جای باصفای زیبا در جلگۀ "مکنگ
04:42
But for us it meantبه معنای freedomآزادی.
96
270000
2000
اما برای ما اون به معنی آزادی بود.
04:44
And freedomآزادی from persecutionآزار و اذیت from the Khmerخمر Rougeرژ گونه.
97
272000
5000
آزادی از شکنجۀ خمرهای سرخ.
04:49
Last yearسال, the Khmerخمر Rougeرژ گونه Tribunalدادگاه,
98
277000
3000
سال گذشته، دادگاه خمرهای سرخ شروع بکار کرد
04:52
whichکه the U.N. is helpingکمک Cambodiaکامبوج take on,
99
280000
2000
که در آن سازمان ملل به کامبوج در پذیرفتن مسئولیت کمک می کند
04:54
startedآغاز شده, and I decidedقرار بر این شد that as a matterموضوع of recordرکورد
100
282000
2000
و من تصمیم گرفتم برای ثبت و ضبط موضوع
04:56
I should fileپرونده a Civilمدنی Complaintشکایت
101
284000
3000
یک شکایت مدنی مبنی بر مرگ پدرم به دادگاه ارائه دهم.
04:59
with the Tribunalدادگاه about my father'sپدر passingگذراندن away.
102
287000
3000
یک شکایت مدنی مبنی بر مرگ پدرم به دادگاه ارائه دهم.
05:02
And I got wordکلمه last monthماه
103
290000
3000
و ماه گذشته خبردار شدم
05:05
that the complaintشکایت was officiallyرسما acceptedپذیرفته شده by the Khmerخمر Rougeرژ گونه Tribunalدادگاه.
104
293000
3000
که شکایت بطور رسمی از طرف دادگاه خمرهای سرخ پذیرفته شده.
05:08
And it's for me a matterموضوع of justiceعدالت for historyتاریخ, and accountabilityمسئوليت for the futureآینده,
105
296000
5000
و برای من این بمنزلۀ عدالت در تاریخ، و جوابگویی برای آینده است
05:13
because Cambodiaکامبوج remainsبقایای a prettyبسیار lawlessبی قانونی placeمحل, at timesبار.
106
301000
5000
چون کامبوج هنوز هم هر از چندی یه منطقۀ کاملا" بی قانون می شه.
05:18
Fiveپنج yearsسالها agoپیش my motherمادر and I wentرفتی back to Chauچو Docدکتر.
107
306000
4000
پنج سال پیش بهمراه مادرم به "چاو داک" بازگشتیم.
05:22
And she was ableتوانایی to returnبرگشت to a placeمحل
108
310000
2000
و اون تونست به جایی برگردد که براش به معنی آزادی، اما همراه با ترس بود
05:24
that for her meantبه معنای freedomآزادی, but alsoهمچنین fearترس,
109
312000
3000
و اون تونست به جایی برگردد که براش به معنی آزادی، اما همراه با ترس بود
05:27
because we had just come out of Cambodiaکامبوج.
110
315000
3000
چون ما تازه از کامبوج خارج شده بودیم.
05:30
I'm happyخوشحال, actuallyدر واقع, todayامروز, to presentحاضر her.
111
318000
4000
من در حقیقت امروز خوش حالم که او را معرفی کنم.
05:34
She's here todayامروز with us in the audienceحضار.
112
322000
2000
اون امروز در میان حضار با ماست
05:36
Thank you motherمادر.
113
324000
2000
متشکرم مادر
05:38
(Applauseتشویق و تمجید)
114
326000
14000
(تشویق حاضرین)
Translated by Farnaz Saghafi
Reviewed by soheila Jafari

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Sophal Ear - Development economist
Sophal Ear leads research on post-conflict countries -- looking at the effectiveness of foreign aid and the challenge of development in places like his native land, Cambodia.

Why you should listen

Elected to the Crescenta Valley Town Council in November 2015 for a 3-year term, encompassing more than 20,000 residents in unincorporated La Crescenta and Montrose, California, Sophal Ear, Ph.D., is a tenured Associate Professor of Diplomacy & World Affairs at Occidental College in Los Angeles where he lectures on political economy, security, development and Asia.

Previously, he taught how to rebuild countries after wars at the U.S. Naval Postgraduate School and international development at the Maxwell School of Syracuse University. He consulted for the World Bank, was Assistant Resident Representative for the United Nations in East Timor and Advisor to Cambodia's 1st private equity fund Leopard Capital. A TED Fellow, Fulbright Specialist, Term Member of the Council on Foreign Relations and Young Global Leader of the World Economic Forum, he sits on the board of the Nathan Cummings Foundation, Refugees International, Partners for Development, the Southeast Asia Resource Action Center, the Southeast Asia Development Program, Diagnostic Microbiology Development Program, the Journal of International Relations and Development (Palgrave), the International Public Management Journal (Taylor & Francis), Journal of South-East Asian American Education & Advancement (Purdue), and Politics and the Life Sciences (Cambridge University Press).

He is the author of Aid Dependence in Cambodia: How Foreign Assistance Undermines Democracy (Columbia University Press, 2013) and co-author of The Hungry Dragon: How China’s Resources Quest is Reshaping the World (Routledge, 2013). He wrote and narrated the award-winning documentary film "The End/Beginning: Cambodia" (47 minutes, 2011) based on his 2009 TED Talk and has appeared in four other documentaries.

A graduate of Princeton and Berkeley, he moved to the United States from France as a Cambodian refugee at the age of 10.

More profile about the speaker
Sophal Ear | Speaker | TED.com