TEDMED 2009
Ken Kamler: Medical miracle on Everest
کن کملر : معجزه پزشکی در اورست
Filmed:
Readability: 3.5
829,174 views
زمانی که بدترین فاجعه در تاریخ اورست اتفاق افتاد , کن کملر تنها پزشک در آن کوهستان بود. او در TEDMED داستان باورنکردنی نبرد کوهنوردان در برابر شرایط طاقط فرسا را می گوید و از تکنولوژی عکسبرداری مغز برای نمایش معجزه پزشکی که برای یکی از افراد که 36 ساعت در برف مدفون شده بود استفاده می کند.
Ken Kamler - Adventure physician
Ken Kamler has served as doctor on some of the world’s most daring expeditions, but also performs delicate microsurgery when at home in New York. Full bio
Ken Kamler has served as doctor on some of the world’s most daring expeditions, but also performs delicate microsurgery when at home in New York. Full bio
Double-click the English transcript below to play the video.
00:15
OK. We've heard a lot of people
0
0
3000
خوب , ما شنیده ایم که خیلی از افراد در این کنفرانس از توانمندی ذهن بشرصحبت می کنند
00:18
speak at this conference
1
3000
2000
خوب , ما شنیده ایم که خیلی از افراد در این کنفرانس از توانمندی ذهن بشرصحبت می کنند
00:20
about the power of the human mind.
2
5000
3000
خوب , ما شنیده ایم که خیلی از افراد در این کنفرانس از توانمندی ذهن بشرصحبت می کنند
00:23
And what I'd like to do today
3
8000
2000
و کاری که من امروز می خواهم برای شما انجام دهم ارائه یک مثال زنده از این است که
00:25
is give you a vivid example
4
10000
2000
و کاری که من امروز می خواهم برای شما انجام دهم ارائه یک مثال زنده از این است که
00:27
of how that power can be unleashed
5
12000
2000
وقتی یک نفر در شرایط نجات از مرگ است چگونه آن قدرت آزاد می شود
00:29
when someone is in a survival situation,
6
14000
3000
وقتی یک نفر در شرایط نجات از مرگ است چگونه آن قدرت آزاد می شود
00:32
how the will to survive can bring that out in people.
7
17000
3000
چگونه "امید به زنده ماندن" می تواند این قدرت را برای مردم به ارمغان می آورد
00:36
This is an incident which occurred on Mount Everest;
8
21000
3000
این یک رویداد است که در کوه اورست رخ داد
00:39
it was the worst disaster in the history of Everest.
9
24000
4000
این بدترین فاجعه در تاریخ اورست بود
00:43
And when it occurred, I was the only doctor on the mountain.
10
28000
3000
و زمانی که این رخ داد , من تنها پزشک در کوهستان بودم
00:46
So I'll take you through that
11
31000
2000
خوب من به شما کمک می کنم تا با آن آشنا شوید
00:48
and we'll see what it's like
12
33000
3000
و خواهیم دید که چگونه است وقتی یک نفر واقعا امید به زنده ماندن را دارد
00:51
when someone really
13
36000
2000
و خواهیم دید که چگونه است وقتی یک نفر واقعا امید به زنده ماندن را دارد
00:53
summons the will to survive.
14
38000
2000
و خواهیم دید که چگونه است وقتی یک نفر واقعا امید به زنده ماندن را دارد
00:55
OK, this is Mount Everest.
15
40000
2000
خوب , این کوه اورست است
00:57
It's 29,035 feet high.
16
42000
2000
که 29035 فوت است
00:59
I've been there six times: Four times I did work with National Geographic,
17
44000
3000
من تا به حال شش بار به آنجا رفتم , چهار مرتبه برای انجام اندازه گیری صفحات زمین شناختی با جغرافیای ملی کار کردم
01:02
making tectonic plate measurements;
18
47000
2000
من تا به حال شش بار به آنجا رفتم , چهار مرتبه برای انجام اندازه گیری صفحات زمین شناختی با جغرافیای ملی کار کردم
01:04
twice, I went with NASA
19
49000
2000
دو مرتبه همراه با ناسا برای نصب دستگاه های سنجش از راه دور رفتم
01:06
doing remote sensing devices.
20
51000
3000
دو مرتبه همراه با ناسا برای نصب دستگاه های سنجش از راه دور رفتم
01:09
It was on my fourth trip to Everest
21
54000
2000
این چهارمین سفر من به اورست بود
01:11
that a comet passed over the mountain. Hyakutake.
22
56000
3000
که یک ستاره دنباله دار از روی کوهستان رد شد
01:14
And the Sherpas told us then
23
59000
2000
و شرپاها به ما گفتند که این بسیار بدشگون است
01:16
that was a very bad omen,
24
61000
2000
و شرپاها به ما گفتند که این بسیار بدشگون است
01:18
and we should have listened to them.
25
63000
2000
و ما باید به آنها گوش دهیم
01:20
Everest is an extreme environment.
26
65000
3000
اورست یک محیط سرسخت است
01:23
There's only one-third as much oxygen at the summit as there is at sea level.
27
68000
3000
فقط به اندازه یک سوم میزان اکسیژن سطح دریا در قله وجود دارد
01:26
Near the summit, temperatures
28
71000
2000
در نزدیک قله , حرارت می تواند به 40 درجه زیر صفر برسد
01:28
can be 40 degrees below zero.
29
73000
2000
در نزدیک قله , حرارت می تواند به 40 درجه زیر صفر برسد
01:30
You can have winds 20 to 40 miles an hour.
30
75000
2000
ممکن است بادهایی با سرعت بیست تا چهل مایل بر ساعت بوزد
01:32
It's actually a wind-chill factor
31
77000
2000
این در حقیقت فاکتور سرماى حاصله از وزش باد است
01:34
which is lower than a summer day on Mars.
32
79000
3000
که از سرمای مریخ در یک روز تابستانی هم کمتر است
01:38
I remember one time being up near the summit,
33
83000
2000
به یاد دارم که یک بار , نزدیک به قله بودیم
01:40
I reached into my down jacket
34
85000
2000
من دستم را داخل ژاکتم کردم
01:42
for a drink from my water bottle,
35
87000
2000
تا از بطری آبی که داخل ژاکتم بود بنوشم
01:44
inside my down jacket,
36
89000
2000
تا از بطری آبی که داخل ژاکتم بود بنوشم
01:46
only to discover that the water was already frozen solid.
37
91000
3000
تنها چیزی که پیدا کردم آبی بود که یخ زده بود
01:49
That gives you an idea of just how severe
38
94000
2000
این به شما نشان می دهد که همه چیز در نزدیکی قله چقدر طاقت فرسا است
01:51
things are near the summit.
39
96000
3000
این به شما نشان می دهد که همه چیز در نزدیکی قله چقدر طاقت فرسا است
01:55
OK, this is the route up Everest.
40
100000
2000
خوب , این خط مسیر تا بالای اورست است
01:57
It starts at base camp, at 17,500 feet.
41
102000
4000
این مسیر از کمپ اصلی در ارتفاع 17500 فوت شروع می شود
02:01
Camp One, 2,000 feet higher.
42
106000
3000
کمپ اول , 2000 فوت بالاتر است
02:04
Camp Two, another 2,000 feet higher up,
43
109000
2000
کمپ دو , یک 2000 متر دیگر بالاتر است
02:06
what's called the Western Cwm.
44
111000
2000
چیزی که به آن چالگاه غربی می گویند
02:08
CampThree is at the base of Lhotse,
45
113000
2000
کمپ سه در مبدا لوتس قرار دارد
02:10
which is the fourth highest mountain in the world, but it's dwarfed by Everest.
46
115000
3000
که چهارمین بلندترین قله جهان است ولی نسبت به اورست کوتاه جلوه می کند
02:13
And then Camp Four is the highest camp;
47
118000
3000
و سپس کمپ چهارم که مرتفع ترین کمپ است
02:16
that's 3,000 feet short of the summit.
48
121000
3000
این 3000 فوت پایین تر از قله است
02:20
This is a view of base camp.
49
125000
2000
این یک چشم انداز از کمپ اصلی است
02:22
This is pitched on a glacier at 17,500 feet.
50
127000
3000
این بر روی یک یخچال طبیعی در ارتفاع 17500 قرار دارد
02:25
It's the highest point you can bring your yaks
51
130000
2000
این بلندترین نقطه ای است که می توانید گاومیشهایتان را ببرید
02:27
before you have to unload.
52
132000
2000
قبل از این باید بارهایتان را خالی کنید
02:29
And this is what they unloaded for me:
53
134000
2000
و این چیزهایی است که از من برداشتند
02:31
I had four yak loads of medical supplies,
54
136000
2000
من چهار گاومیش با بارهای تجهیزات پزشکی داشتم
02:33
which are dumped in a tent,
55
138000
2000
که در یک خیمه ریخته شده اند
02:35
and here I am trying to arrange things.
56
140000
3000
و در اینجا من تلاش می کنم که وسایل را دسته بندی کنم
02:38
This was our expedition.
57
143000
2000
این ماموریت ما بود
02:40
It was a National Geographic expedition,
58
145000
2000
این یک سفر اکتشافی مربوط به جغرافیای ملی بود
02:42
but it was organized by The Explorers Club.
59
147000
2000
ولی توسط کلوپ کاوشگاران سازماندهی می شد
02:44
There were three other expeditions on the mountain,
60
149000
2000
سه گروه اکتشافی دیگر هم در کوهستان حضور داشت،
02:46
an American team, a New Zealand team
61
151000
2000
یک تیم آمریکایی , یک تیم نیوزلندی
02:48
and an IMAX team.
62
153000
2000
و یک تیم آی مکس
02:52
And, after actually two months of preparation,
63
157000
3000
و در واقع بعد از دو ماه آماده سازی
02:55
we built our camps all the way up the mountain.
64
160000
3000
کمپهایمان را در تمام مسیر کوهستان بر پا کردیم
02:58
This is a view looking up the icefall,
65
163000
2000
این یک نما از بالای آبشار یخی است
03:00
the first 2,000 feet of the climb
66
165000
2000
اولین 2000 فوت که از کمپ اصلی به سمت بالا حرکت می کنید
03:02
up from base camp.
67
167000
2000
اولین 2000 فوت که از کمپ اصلی به سمت بالا حرکت می کنید
03:05
And here's a picture in the icefall;
68
170000
2000
و این یک تصویر از آبشار یخی است
03:07
it's a waterfall, but it's frozen, but it moves very slowly,
69
172000
3000
این یک آبشار است ولی یخ زده با این وجود خیلی آهسته حرکت می کند
03:10
and it actually changes every day.
70
175000
2000
و در واقع هر روز تغییر می کند
03:12
When you're in it, you're like a rat in a maze;
71
177000
2000
وقتی بین اینها هستید مثل یک موش در مسیرهای مارپیچی گم می شوید حتی نمی توانید بالا را ببینید
03:14
you can't even see over the top.
72
179000
2000
وقتی بین اینها هستید مثل یک موش در مسیرهای مارپیچی گم می شوید حتی نمی توانید بالا را ببینید
03:17
This is near the top of the icefall.
73
182000
2000
این حدودا بالای آبشار یخی است
03:19
You want to climb through at night when the ice is frozen.
74
184000
3000
وقتی می خواهید صعود کنید بهتر است که در شب باشد هنگامی که یخ ها منجمد هستند
03:22
That way, it's less likely to tumble down on you.
75
187000
2000
در این صورت , احتمال این که یخ ها روی شما خراب شوند کمتر است
03:24
These are some climbers reaching the top of the icefall just at sun-up.
76
189000
3000
اینها چندتا کوهنورد هستند که در طلوع خورشید به سمت بالای آبشار یخی حرکت می کنند
03:30
This is me crossing a crevasse.
77
195000
2000
این من هستم در حال عبور از یک شکاف
03:32
We cross on aluminum ladders with safety ropes attached.
78
197000
3000
ما ازطریق پلی از نردبان آلومینیومی با طنابهای محافظتی متصل به آن عبور می کنیم
03:37
That's another crevasse.
79
202000
2000
این یک شکاف دیگر است
03:39
Some of these things are 10 stories deep or more,
80
204000
2000
بعضی از اینها ده طبقه یا بیشتر عمق دارد
03:41
and one of my climbing friends says that
81
206000
2000
و یکی از همنوردان من گفت که علت این که ما شبها صعود می کنیم
03:43
the reason we actually climb at night
82
208000
2000
و یکی از همنوردان من گفت که علت این که ما شبها صعود می کنیم
03:45
is because if we ever saw the bottom
83
210000
2000
این است که اگر یکبار پایین مسیری را که بر آن می گذریم ببینیم هرگز این کار را انجام نخواهیم داد
03:47
of what we're climbing over,
84
212000
2000
این است که اگر یکبار پایین مسیری را که بر آن می گذریم ببینیم هرگز این کار را انجام نخواهیم داد
03:49
we would never do it.
85
214000
3000
این است که اگر یکبار پایین مسیری را که بر آن می گذریم ببینیم هرگز این کار را انجام نخواهیم داد
03:52
Okay. This is Camp One.
86
217000
2000
خوب , این کمپ شماره یک است
03:54
It's the first flat spot you can reach
87
219000
2000
این اولین نقطه مسطحی است که بعد ازرسیدن به بالای آبشار یخی به آن برخورد می کنید
03:56
after you get up to the top of the icefall.
88
221000
3000
این اولین نقطه مسطحی است که بعد ازرسیدن به بالای آبشار یخی به آن برخورد می کنید
03:59
And from there we climb up to Camp Two,
89
224000
3000
و از آنجا به سمت کمپ دو صعود می کنیم که منظره جلوی عکس است
04:02
which is sort of the foreground.
90
227000
2000
و از آنجا به سمت کمپ دو صعود می کنیم که منظره جلوی عکس است
04:04
These are climbers moving up the Lhotse face,
91
229000
2000
اینها کوهنوردانی هسنتد که از جبهه لوتسه به سمت بالا به سمت کمپ سوم حرکت می کنند
04:06
that mountain toward Camp Three.
92
231000
2000
اینها کوهنوردانی هسنتد که از جبهه لوتسه به سمت بالا به سمت کمپ سوم حرکت می کنند
04:08
They're on fixed ropes here.
93
233000
2000
آنها با طنابهای ثابت حرکت می کنند
04:10
A fall here, if you weren't roped in,
94
235000
2000
یک سقوط در اینجا اگر به طناب حرکت نکنید به معنی 5000 فوت سقوط است
04:12
would be 5,000 feet down.
95
237000
3000
یک سقوط در اینجا اگر به طناب حرکت نکنید به معنی 5000 فوت سقوط است
04:16
This is a view taken from camp three.
96
241000
2000
این یک نما از کمپ سه هست
04:18
You can see the Lhotse face is in profile,
97
243000
2000
شما جبهه لوتسه را به صورت نیمرخ می بینید
04:20
it's about a 45 degree angle. It takes two days to climb it,
98
245000
3000
این تقریبا یک زاویه 45 درجه دارد . دو روز طول می کشد تا آن را صعود کنید
04:23
so you put the camp halfway through.
99
248000
2000
پس باید یک کمپ در میانه مسیر برپا کنید
04:25
If you notice, the summit of Everest is black.
100
250000
2000
اگر دقت کرده باشید قله اورست سیاه است
04:27
There's no ice over it.
101
252000
2000
هیچ برفی بر روی آن نیست
04:29
And that's because Everest is so high,
102
254000
2000
و علتش این است که اورست بسیار بلند است , در مسیر تند باد است
04:31
it's in the jet stream,
103
256000
2000
و علتش این است که اورست بسیار بلند است , در مسیر تند باد است
04:33
and winds are constantly scouring the face,
104
258000
2000
و بادها به صورت مداوم آن جناح را تمیز می کنند
04:35
so no snow gets to accumulate.
105
260000
2000
پس هیچ برفی نمی تواند روی آن جمع شود
04:37
What looks like a cloud behind the summit ridge
106
262000
2000
چیزی که شبیه یک ابر در پشت خط الراس قله است , در حقیقت برفهایی است که با وزش باد از قله کنده می شوند
04:39
is actually snow being blown off the summit.
107
264000
3000
چیزی که شبیه یک ابر در پشت خط الراس قله است , در حقیقت برفهایی است که با وزش باد از قله کنده می شوند
04:45
This is on the way up from Camp Three to Camp Four,
108
270000
2000
این مسیر بین کمپ سه تا کمپ چهار است
04:47
moving in, up through the clouds.
109
272000
3000
در حال حرکت به سمت بالا تا درون ابرها
04:52
And this is at Camp Four.
110
277000
2000
و این کمپ چهار است
04:54
Once you get to Camp Four, you have maybe 24 hours
111
279000
3000
وقتی به کمپ چهار می رسید , 24 ساعت زمان دارید تا تصمیم گیری کنید که به قله بروید یا نه
04:57
to decide if you're going to go for the summit or not.
112
282000
2000
وقتی به کمپ چهار می رسید , 24 ساعت زمان دارید تا تصمیم گیری کنید که به قله بروید یا نه
04:59
Everybody's on oxygen, your supplies are limited,
113
284000
3000
همه از اکسیژن استفاده می کنند و تجهیزات شما محدود است
05:02
and you either have to go up or go down,
114
287000
2000
و می توانید به سمت بالا یا پایین بروید
05:04
make that decision very quickly.
115
289000
3000
این تصمیم را باید خیلی سریع بگیرید
05:07
This is a picture of Rob Hall.
116
292000
2000
این تصویر باب هال است
05:09
He was the leader of the New Zealand team.
117
294000
2000
او سرپرست تیم نیوزلند بود
05:11
This is a radio he used later to call his wife
118
296000
2000
این رادیویی است که بعدها آن را برای تماس با همسرش به کار برد
05:13
that I'll tell you about.
119
298000
3000
که در این مورد به شما خواهم گفت
05:17
These are some climbers waiting to go to the summit.
120
302000
2000
اینها بعضی از کوهنوردان هستند که منتظرند تا به قله بروند
05:19
They're up at Camp Four, and you can see that there's wind blowing off the summit.
121
304000
3000
آنها در کمپ چهار قرار دارند , شما می توانید بادی را که از قله می وزد ببینید
05:22
This is not good weather to climb in,
122
307000
2000
این هوا برای کوهنوردی مناسب نیست
05:24
so the climbers are just waiting, hoping that the wind's going to die down.
123
309000
3000
در نتیجه کوهنوردان منتظرند و امیدوارند که این باد فروکش کند
05:29
And, in fact, the wind does die down at night.
124
314000
2000
و در حقیقت باد در شب تمام می شود
05:31
It becomes very calm, there's no wind at all.
125
316000
2000
و خیلی آرام می شود . هیچ بادی وجود ندارد
05:33
This looks like a good chance to go for the summit.
126
318000
3000
به نظر می رسد که شانس خوبی برای رفتن به قله وجود دارد
05:36
So here are some climbers starting out for the summit
127
321000
2000
پس در اینجا بعضی از کوهنوردان از جایی به نام جناح مثلثی شروع به رفتن به سمت قله کردند
05:38
on what's called the Triangular Face.
128
323000
2000
پس در اینجا بعضی از کوهنوردان از جایی به نام جناح مثلثی شروع به رفتن به سمت قله کردند
05:40
It's the first part of climb.
129
325000
2000
این اولین قسمت صعود است
05:42
It's done in the dark, because it's actually less steep than what comes next,
130
327000
2000
این (صعود) در شب انجام شد به علت اینکه شیب کمتری نسبت به مسیر جلوتر دارد
05:44
and you can gain daylight hours if you do this in the dark.
131
329000
3000
و اگر این مسیر را در شب بروید ساعتهای روز بیشتری خواهید داشت
05:48
So that's what happened.
132
333000
2000
و این همان چیزی بود که اتفاق افتاد
05:50
The climbers got on the southeast ridge.
133
335000
2000
کوهنوردان به خط الراس شمال شرقی رسیده اند
05:52
This is the view looking at the southeast ridge.
134
337000
2000
این منظره ای از خط الراس شمال شرقی است
05:54
The summit would be in the foreground.
135
339000
2000
قله در ادامه مسیر به سمت جلو خواهد بود
05:56
From here, it's about 1,500 feet
136
341000
3000
از اینجا تقریبا 1500 فوت با زاویه 30 درجه تا قله فاصله است
05:59
up at a 30-degree angle to the summit.
137
344000
3000
از اینجا تقریبا 1500 فوت با زاویه 30 درجه تا قله فاصله است
06:04
But what happened that year was
138
349000
2000
ولی اتفاقی که در آن سال افتاد این بود که باد به صورت ناگهانی و پیش بینی نشده شدت یافت
06:06
the wind suddenly and unexpectedly picked up.
139
351000
2000
ولی اتفاقی که در آن سال افتاد این بود که باد به صورت ناگهانی و پیش بینی نشده شدت یافت
06:08
A storm blew in that no one was anticipating.
140
353000
3000
طوفانی که هیچ کس انتظارش را نداشت در آنجا وزید
06:11
You can see here some ferocious winds
141
356000
2000
در اینجا طوفانهای وحشی را می بینید
06:13
blowing snow way high off the summit.
142
358000
3000
که برفها را از قله برمی دارد
06:16
And there were climbers on that summit ridge.
143
361000
3000
و بعضی از کوهنوردان بر روی آن خط الراس قله بودند
06:20
This is a picture of me in that area
144
365000
2000
این عکس من است که یک سال قبل گرفته شده بود
06:22
taken a year before,
145
367000
2000
این عکس من است که یک سال قبل گرفته شده بود
06:24
and you can see I've got an oxygen mask on
146
369000
3000
و شما می بینید که یک ماسک اکسیژن همراه با سيستم اکسيژن مداربسته دارم
06:27
with a rebreather.
147
372000
2000
و شما می بینید که یک ماسک اکسیژن همراه با سيستم اکسيژن مداربسته دارم
06:29
I have an oxygen hose connected here.
148
374000
2000
من یک شلنگ اکسیژن که به اینجا متصل است دارم
06:31
You can see on this climber, we have two oxygen tanks in the backpack --
149
376000
3000
می بینید که بر روی این کوهنورد دو تانک اکسیژن در کوله پشتی داریم
06:34
little titanium tanks, very lightweight --
150
379000
2000
تانکهای تیتانیومی کوچکی که سبک هستند
06:36
and we're not carrying much else.
151
381000
2000
و چیز دیگری را حمل نمی کنیم
06:38
This is all you've got. You're very exposed on the summit ridge.
152
383000
3000
این دار و ندار ما بود . در خط الراس خیلی سبکبار هستید
06:41
OK, this is a view taken on the summit ridge itself.
153
386000
3000
خوب , این یک نما است که از روی خود خط الراس عکسبرداری شده
06:44
This is on the way toward the summit,
154
389000
2000
این در مسیر به سمت قله بر روی پل 1500 فوتی است
06:46
on that 1,500-foot bridge.
155
391000
3000
این در مسیر به سمت قله بر روی پل 1500 فوتی است
06:49
All the climbers here are climbing unroped,
156
394000
2000
تمام کوهنوردان در اینجا بدون طناب صعود می کنند
06:51
and the reason is because
157
396000
2000
و علتش این است که
06:53
the drop off is so sheer on either side
158
398000
2000
احتمال افتادن در صورت انحراف به هر دو سمت وجود دارد
06:55
that if you were roped to somebody,
159
400000
2000
اگر با طناب به فرد دیگری وصل باشید
06:57
you'd wind up just pulling them off with you.
160
402000
2000
اگر منحرف شوید بقیه را نیز با خود می کشانید
06:59
So each person climbs individually.
161
404000
2000
در نتیجه هر فرد به صورت انفرادی صعود می کند
07:01
And it's not a straight path at all,
162
406000
3000
این یک مسیر مستقیم نیست
07:04
it's very difficult climbing,
163
409000
3000
این یک کوهنوردی بسیار سخت است
07:07
and there's always the risk
164
412000
2000
و همیشه ریسک پرت شدن به هر دو سمت وجود دارد
07:09
of falling on either side.
165
414000
2000
و همیشه ریسک پرت شدن به هر دو سمت وجود دارد
07:11
If you fall to your left, you're going to fall
166
416000
2000
اگر به سمت چپ سقوط کنید , 8000 فوت به سمت نپال خواهید رفت
07:13
8,000 feet into Nepal;
167
418000
2000
اگر به سمت چپ سقوط کنید , 8000 فوت به سمت نپال خواهید رفت
07:15
if you fall to your right,
168
420000
2000
و اگر به سمت راستتان سقوط کنید 12000 فوت به تبت سقوط خواهید کرد
07:17
you're going to fall 12,000 feet into Tibet.
169
422000
3000
و اگر به سمت راستتان سقوط کنید 12000 فوت به تبت سقوط خواهید کرد
07:20
So it's probably better to fall into Tibet
170
425000
2000
به نظر بهتر می رسد که به تبت سقوط کنید
07:22
because you'll live longer.
171
427000
2000
زیرا مدت بیشتری زنده خواهید ماند
07:24
(Laughter)
172
429000
5000
( خنده )
07:29
But, either way, you fall for the rest of your life.
173
434000
3000
ولی در هر دو صورت برای بقیه عمرتان سقوط کرده اید
07:33
OK. Those climbers were up near the summit,
174
438000
2000
خوب آن کوهنوردان بالا و در نزدیکی قله بودند
07:35
along that summit ridge that you see up there,
175
440000
4000
در طول خط الراس قله که آن بالا می بینید
07:39
and I was down here in Camp Three.
176
444000
2000
من پایین در کمپ سه بودم
07:41
My expedition was down in Camp Three,
177
446000
3000
ماموریت من در کمپ سه بود
07:44
while these guys were up there in the storm.
178
449000
2000
در حالی که این افراد بالا در طوفان بودند
07:46
The storm was so fierce that we had to lay,
179
451000
3000
طوفان آن قدر شدید بود که ما باید به حالت درازکش قرار می گرفتیم
07:49
fully dressed, fully equipped,
180
454000
2000
با لباس کامل و با تمام تجهیزات
07:51
laid out on the tent floor
181
456000
2000
در کف خیمه دراز کشیده بودیم
07:53
to stop the tent from blowing off the mountain.
182
458000
2000
تا جلوی کنده شدن خیمه از کوه را بگیریم
07:55
It was the worst winds I've ever seen.
183
460000
2000
این بدترین بادی بود که تا به حال دیده بودم
07:57
And the climbers up on the ridge
184
462000
3000
و کوهنوردان بالا بر روی خط الراس خیلی بالاتر بودند
08:00
were that much higher, 2,000 feet higher,
185
465000
2000
2000 فوت بالاتر
08:02
and completely exposed to the elements.
186
467000
3000
و کاملا در مواجهه با شرایط جوی بودند
08:06
We were in radio contact with some of them.
187
471000
2000
ما با بعضی از آنها ارتباط رادیویی داشتیم
08:08
This is a view taken along the summit ridge.
188
473000
3000
این نما در طول خط الراس گرفته شده
08:11
Rob Hall, we heard by radio,
189
476000
2000
راب هال , ما توسط رادیو شنیدیم , در این بالا بود
08:13
was up here, at this point in the storm
190
478000
3000
در این نقطه در طوفان همراه دوگ هانسن بود
08:16
with Doug Hansen.
191
481000
2000
در این نقطه در طوفان همراه دوگ هانسن بود
08:18
And we heard that Rob was OK,
192
483000
2000
و ما شنیدیم که راب حالش خوب است
08:20
but Doug was too weak to come down.
193
485000
2000
ولی دوگ قدرت پایین آمدن نداشت
08:22
He was exhausted, and Rob was staying with him.
194
487000
3000
او به شدت خسته بود و راب پیش او مانده بود
08:26
We also got some bad news in the storm
195
491000
2000
همین طور خبرهای بدی را در طوفان گرفتیم
08:28
that Beck Weathers, another climber,
196
493000
3000
که بک وردرز و یک کوهنورد دیگر در برفها گیر کرده و مرده بودند
08:31
had collapsed in the snow and was dead.
197
496000
3000
که بک وردرز و یک کوهنورد دیگر در برفها گیر کرده و مرده بودند
08:34
There were still 18 other climbers
198
499000
2000
هنوز 18 کوهنورد دیگر بودند که از شرایط آنها بی خبر بودیم
08:36
that we weren't aware of their condition.
199
501000
4000
هنوز 18 کوهنورد دیگر بودند که از شرایط آنها بی خبر بودیم
08:40
They were lost. There was total confusion on the mountain;
200
505000
4000
آنها گم شده بودند , سردرگمی همه کوه را فرا گرفته بود
08:44
all the stories were confusing, most of them were conflicting.
201
509000
3000
همه خبرهایی که می رسید گیج کننده بود . بیشتر آنها متناقض بودند
08:47
We really had no idea what was going on during that storm.
202
512000
3000
ما اصلا نمی دانستیم که در آن طوفان چه می گذشت
08:50
We were just hunkered down
203
515000
2000
ما فقط در خیمه خودمان در کمپ سه چمپاته زده بودیم
08:52
in our tents at Camp Three.
204
517000
2000
ما فقط در خیمه خودمان در کمپ سه چمپاته زده بودیم
08:54
Our two strongest climbers, Todd Burleson and Pete Athans,
205
519000
3000
قوی ترین کوهنوردان ما تود برلسون و پیت آتنز تصمیم گرفتند که به بالا بروند و هرکس را که بتوانند نجات دهند
08:57
decided to go up to try to rescue who they could
206
522000
3000
قوی ترین کوهنوردان ما تود برلسون و پیت آتنز تصمیم گرفتند که به بالا بروند و هرکس را که بتوانند نجات دهند
09:00
even though there was a ferocious storm going.
207
525000
3000
با وجود این که طوفان سهمگینی می وزید
09:03
They tried to radio a message to Rob Hall,
208
528000
3000
تلاش کردند که یک پیام رادیویی به راب هال بدهند
09:06
who was a superb climber
209
531000
3000
که کوهنوردی حاذق بود و در بالا در نزدیک قله با یک کوهنورد ضعیف تر مستقر شده بود
09:09
stuck, sort of, with a weak climber
210
534000
2000
که کوهنوردی حاذق بود و در بالا در نزدیک قله با یک کوهنورد ضعیف تر مستقر شده بود
09:11
up near the summit.
211
536000
2000
که کوهنوردی حاذق بود و در بالا در نزدیک قله با یک کوهنورد ضعیف تر مستقر شده بود
09:13
I expected them to say to Rob,
212
538000
2000
از آنها انتظار داشتم که به راب بگویند
09:15
"Hold on. We're coming."
213
540000
3000
صبر کن ما داریم میاییم
09:18
But in fact, what they said was,
214
543000
3000
ولی در حقیقت چیزی که آنها گفتند این بود
09:21
"Leave Doug and come down yourself.
215
546000
2000
دوگ را ترک کن خودت بیا پایین
09:23
There's no chance of saving him,
216
548000
2000
شانسی برای نجات او وجود ندارد
09:25
and just try to save yourself at this point."
217
550000
4000
و در این موقعیت فقط تلاش کن تا خودت را نجات بدهی
09:29
And Rob got that message,
218
554000
2000
و راب آن پیام را دریافت کرد
09:31
but his answer was,
219
556000
3000
ولی پاسخ او این بود
09:34
"We're both listening."
220
559000
3000
ما هر دو پیام شما را گوش دادیم
09:40
Todd and Pete got up to the summit ridge, up in here,
221
565000
3000
تود و پیت صعود کردند و به خط الراس قله رسیدند در اینجا
09:43
and it was a scene of complete chaos up there.
222
568000
4000
و تصویری از هرج و مرج در آن بالا بود
09:47
But they did what they could to stabilize the people.
223
572000
3000
ولی آنها تا آنجا که می توانستند تلاش کردند تا افراد را تثبیت کنند
09:50
I gave them radio advice from Camp Three,
224
575000
3000
من از کمپ سه از طریق رادیو آن ها را راهنمایی می کردم،
09:53
and we sent down the climbers that could make it down
225
578000
3000
و کوهنوردانی را که خودشان می توانستند پایین بیایند پایین فرستادیم
09:56
under their own power.
226
581000
2000
و کوهنوردانی را که خودشان می توانستند پایین بیایند پایین فرستادیم
09:58
The ones that couldn't we just sort of decided to leave up at Camp Four.
227
583000
3000
و آنهایی که نمی توانستند پایین بیایند ما تصمیم گرفتیم تا آنها را در کمپ چهار بگذاریم
10:01
So the climbers were coming down along this route.
228
586000
2000
در نتیجه کوهنوردان در طول این مسیر به پایین می آمدند
10:03
This is taken from Camp Three, where I was.
229
588000
3000
این از کمپ سه عکسبرداری شده جایی که من بودم
10:06
And they all came by me
230
591000
2000
و همه آنها به سمت من می آمدند
10:08
so I could take a look at them and see what I could do for them,
231
593000
3000
در نتیجه من می توانستم یک نگاهی به آنها بیاندازم و ببینم چه کاری می توانم برایشان انجام دهم
10:12
which is really not much, because Camp Three
232
597000
2000
که خیلی هم زیاد نبود زیرا کمپ سه فقط یک فرورفتگی کوچک در یخ در میانه زاویه 45 درجه است
10:14
is a little notch cut in the ice
233
599000
2000
که خیلی هم زیاد نبود زیرا کمپ سه فقط یک فرورفتگی کوچک در یخ در میانه زاویه 45 درجه است
10:16
in the middle of a 45-degree angle.
234
601000
2000
که خیلی هم زیاد نبود زیرا کمپ سه فقط یک فرورفتگی کوچک در یخ در میانه زاویه 45 درجه است
10:18
You can barely stand outside the tent.
235
603000
2000
شما به سختی می توانید در خارج از خیمه بمانید
10:20
It's really cold; it's 24,000 feet.
236
605000
2000
هوا واقعا سرد است . در ارتفاع 24000 فوتی قرار دارد
10:22
The only supplies I had at that altitude
237
607000
2000
تنها موجودی من در آن ارتفاع دو کیسه پلاستیکی بودند
10:24
were two plastic bags
238
609000
2000
دو کیسه پلاستیکی بودند
10:26
with preloaded syringes
239
611000
2000
که بیشتر آن سرنگهای ضد درد و استروئید بود
10:28
of painkiller and steroids.
240
613000
3000
که بیشتر آن سرنگهای ضد درد و استروئید بود
10:31
So, as the climbers came by me,
241
616000
2000
وقتی کوهنوردان به من رسیدند
10:33
I sort of assessed whether or not they were in condition
242
618000
2000
من یک جورهایی ارزیابی می کردم که آیا شرایط آنها برای ادامه راه و پایین آمدن مناسب است یا نه
10:35
to continue on further down.
243
620000
2000
من یک جورهایی ارزیابی می کردم که آیا شرایط آنها برای ادامه راه و پایین آمدن مناسب است یا نه
10:37
The ones that weren't that lucid or were not that well coordinated,
244
622000
3000
آنهایی که سالم نبودند یا خوب هماهنگ نبودند
10:40
I would give an injection of steroids
245
625000
3000
یک تزریق استروئید انجام می دادم
10:43
to try to give them some period
246
628000
2000
تا برای مدت زمانی آنها را سالم و روبه راه کنم
10:45
of lucidity and coordination
247
630000
2000
تا برای مدت زمانی آنها را سالم و روبه راه کنم
10:47
where they could then work their way further down the mountain.
248
632000
3000
تا آنجایی که بتوانند کارشان را انجام دهند و بقیه مسیر را به پایین بروند
10:50
It's so awkward to work up there that sometimes
249
635000
2000
تا آنجایی که بتوانند کارشان را انجام دهند و بقیه مسیر را به پایین بروند
10:52
I even gave the injections right through their clothes.
250
637000
2000
من تزریق ها را درست از روی لباسها انجام می دادم
10:54
It was just too hard to maneuver
251
639000
3000
مانور دادن هر جور دیگر در آن بالا دشوار بود
10:57
any other way up there.
252
642000
2000
مانور دادن هر جور دیگر در آن بالا دشوار بود
10:59
While I was taking care of them,
253
644000
2000
در حالی که از آنها مراقبت می کردم
11:01
we got more news about Rob Hall.
254
646000
2000
خبرهای بیشتری از راب هال گرفتم
11:03
There was no way we could get up high enough to rescue him.
255
648000
3000
هیچ راهی وجود نداشت تا به آن بالا برسیم و او را نجات دهیم
11:07
He called in to say that he was alone now.
256
652000
3000
او با ما تماس گرفت که بگوید الان تنهاست
11:10
Apparently, Doug had died higher up on the mountain.
257
655000
3000
ظاهرا , دوگ در بالای کوهستان فوت شده بود
11:13
But Rob was now too weak to come down himself,
258
658000
3000
ولی راب ناتوانتر از آن بود تا خودش پایین بیاید
11:16
and with the fierce winds and up at that altitude,
259
661000
3000
و با وجود بادهای سهمگین و بالا بودن در آن ارتفاع نجات او ممکن نبود و خودش هم این را می دانست
11:19
he was just beyond rescue
260
664000
2000
و با وجود بادهای سهمگین و بالا بودن در آن ارتفاع نجات او ممکن نبود و خودش هم این را می دانست
11:21
and he knew it.
261
666000
2000
و با وجود بادهای سهمگین و بالا بودن در آن ارتفاع نجات او ممکن نبود و خودش هم این را می دانست
11:23
At that point, he asked
262
668000
2000
در این وضعیت , او خواست تا به همسرش تلفن شود
11:25
to be paged into his wife.
263
670000
2000
در این وضعیت , او خواست تا به همسرش تلفن شود
11:27
He was carrying a radio.
264
672000
2000
او یک رادیو با خود داشت
11:29
His wife was home in New Zealand,
265
674000
2000
همسرش در خانه در نیوزلند بود
11:31
seven months pregnant with their first child,
266
676000
3000
او 7ماهه بارداراولین فرزندشان بود
11:34
and Rob asked to be patched into her. That was done,
267
679000
3000
و راب خواست تا به او وصل کنند . این کار انجام شد .
11:37
and Rob and his wife
268
682000
2000
و راب و همسرش آخرین گفتگو را با هم داشتند
11:39
had their last conversation.
269
684000
2000
و راب و همسرش آخرین گفتگو را با هم داشتند
11:41
They picked the name for their baby.
270
686000
2000
آنها برای فرزندشان نامی انتخاب کردند
11:43
Rob then signed off,
271
688000
2000
سپس راب به ارتباط خاتمه داد
11:45
and that was the last we ever heard of him.
272
690000
3000
و آن آخرین چیزی بود که برای همیشه از او شنیدیم
11:50
I was faced with treating a lot of critically ill patients
273
695000
3000
من با درمان تعداد زیادی از بیمارهای بدحال رو به رو شده بودم
11:53
at 24,000 feet,
274
698000
2000
در ارتفاع 24000 فوتی
11:55
which was an impossibility.
275
700000
2000
که این یک امر غیرممکن بود
11:57
So what we did was, we got the victims
276
702000
2000
در نتیجه کاری که کردیم این بود , ما مجروحان را پایین در ارتفاع 21000 فوتی آوردیم , در اینجا درمان برای من راحتتر بود
11:59
down to 21,000 feet, where it was easier for me to treat them.
277
704000
3000
در نتیجه کاری که کردیم این بود , ما مجروحان را پایین در ارتفاع 21000 فوتی آوردیم , در اینجا درمان برای من راحتتر بود
12:02
This was my medical kit.
278
707000
2000
این جعبه وسایل پزشکی من بود
12:04
It's a tackle box filled with medical supplies.
279
709000
3000
این یک جعبه قلاب دار است که با تجهیزات پزشکی پر شده است
12:07
This is what I carried up the mountain.
280
712000
3000
این چیزی بود که تا بالای کوه حمل می کردم
12:10
I had more supplies lower down,
281
715000
2000
من تجهیزات بیشتری در پایین داشتم
12:12
which I asked to be brought up to meet me at the lower camp.
282
717000
3000
که من خواستم آنها را بالا بیاورند تا در کمپ پایین تر به من تحویل دهند
12:15
And this was scene at the lower camp.
283
720000
2000
و این تصویری از کمپ پایین تر بود
12:17
The survivors came in one by one.
284
722000
3000
نجات یافته ها یکی یکی می آمدند
12:20
Some of them were hypothermic,
285
725000
2000
بعضی از آنها هیپوترم بودند
12:22
some of them were frostbitten, some were both.
286
727000
3000
بعضی از آنها سرمازده بودند و بعضی هر دو
12:25
What we did was try to warm them up as best we could,
287
730000
3000
کاری که ما می کردیم این بود که تا آنجا که می توانستیم آنها را گرم می کردیم
12:28
put oxygen on them and try to revive them,
288
733000
3000
اکسیژن به آنها وصل می کردیم و تلاش می کردیم آنها را احیا کنیم
12:31
which is difficult to do at 21,000 feet,
289
736000
3000
که این کار در ارتفاع 21000 فوتی بسیار دشوار بود در حالی که خیمه فوق العاده سرد بود
12:34
when the tent is freezing.
290
739000
3000
که این کار در ارتفاع 21000 فوتی بسیار دشوار بود در حالی که خیمه فوق العاده سرد بود
12:38
This is some severe frostbite on the feet,
291
743000
3000
این تعدادی از سرمازدگی بر روی پاها است
12:41
severe frostbite on the nose.
292
746000
3000
سرمازدگی شدید بر روی بینی
12:47
This climber was snow blind.
293
752000
2000
این کوهنورد دچار برف کوری شده بود
12:49
As I was taking care of these climbers,
294
754000
2000
در حالی که ما داشتیم از این کوهنوردان محافظت می کردیم
12:51
we got a startling experience.
295
756000
5000
ما به تجربه شگفت انگیزی رسیدیم که همانند نداشت , بک ودرز کسی که قبلا خبر رسیده بود که مرده به درون خیمه آمد
12:56
Out of nowhere, Beck Weathers,
296
761000
2000
ما به تجربه شگفت انگیزی رسیدیم که همانند نداشت , بک ودرز کسی که قبلا خبر رسیده بود که مرده به درون خیمه آمد
12:58
who we had already been told was dead,
297
763000
3000
ما به تجربه شگفت انگیزی رسیدیم که همانند نداشت , بک ودرز کسی که قبلا خبر رسیده بود که مرده به درون خیمه آمد
13:01
stumbled into the tent,
298
766000
3000
ما به تجربه شگفت انگیزی رسیدیم که همانند نداشت , بک ودرز کسی که قبلا خبر رسیده بود که مرده به درون خیمه آمد
13:04
just like a mummy, he walked into the tent.
299
769000
3000
دقیقا مثل یک مومیایی به درون خیمه آمد
13:07
I expected him to be incoherent,
300
772000
2000
من انتظار داشتم که او داغون باشد
13:09
but, in fact, he walked into the tent and said to me,
301
774000
2000
ولی در واقع او به درون خیمه آمد و گفت
13:11
"Hi, Ken. Where should I sit?"
302
776000
3000
سلام کن! کجا می تونم بنشینم؟
13:14
And then he said,
303
779000
2000
و بعد گفت
13:16
"Do you accept my health insurance?"
304
781000
2000
آیا دفترچه بیمه من را قبول می کنی؟
13:18
(Laughter)
305
783000
2000
(خنده)
13:20
He really said that.
306
785000
2000
او این جمله را جدی گفت
13:22
(Laughter)
307
787000
2000
(خنده)
13:24
So he was completely lucid, but he was very severely frostbitten.
308
789000
3000
او کاملا سالم بود , ولی شدیدا دچار سرمازدگی شده بود
13:27
You can see his hand is completely white;
309
792000
2000
همانطور که می بینید دست او کاملا سفید است
13:29
his face, his nose, is burned.
310
794000
2000
و صورت او , بینی او سوخته است
13:31
First, it turns white, and then when it's completed necrosis,
311
796000
3000
در اولین مرحله سفید می شود و سپس کاملا نکروز می شود
13:34
it turns black, and then it falls off.
312
799000
3000
به رنگ سیاه در می آید و سپس می افتد
13:37
It's the last stage, just like a scar.
313
802000
2000
این آخرین مرحله است مثل یک اسکار
13:39
So, as I was taking care of Beck,
314
804000
2000
خوب همینطور که من داشتم از بک مراقبت می کردم
13:41
he related what had been going on up there.
315
806000
2000
او در مورد اتفاقاتی که آن بالا افتاده بود می گفت
13:43
He said he had gotten lost in the storm,
316
808000
3000
او می گفت که در طوفان گم شده بوده
13:46
collapsed in the snow,
317
811000
2000
و زیر برفها مدفون شده بوده
13:48
and just laid there, unable to move.
318
813000
2000
و فقط آنجا دراز کشیده بوده و قدرت حرکت نداشته است
13:50
Some climbers had come by and looked at him,
319
815000
3000
بعضی از کوهنوردان نزدیک شده بودند و به او نگاهی انداخته بودند
13:53
and he heard them say, "He's dead."
320
818000
3000
و او شنیده بوده که آنها گفتند او مرده است
13:57
But Beck wasn't dead; he heard that,
321
822000
3000
ولی بک نمرده بوده او آن جمله را شنیده
14:00
but he was completely unable to move.
322
825000
2000
ولی کاملا قدرت حرکت را از دست داده بوده
14:02
He was in some sort of catatonic state
323
827000
2000
او یک جورهایی وارد حالت کاتاتونیایی شده بوده
14:04
where he could be aware of his surroundings,
324
829000
2000
حالتی که می توانست از اطراف خود آگاه باشد
14:06
but couldn't even blink to indicate that he was alive.
325
831000
3000
ولی حتی نمی توانست پلک بزند تا نشان بدهد که زنده است
14:09
So the climbers passed him by,
326
834000
3000
پس کوهنوردان از او دور شدند
14:12
and Beck lay there for a day, a night
327
837000
3000
و بک برای یک روز و یک شب آنجا افتاده بود
14:15
and another day,
328
840000
2000
و روز بعد در برف
14:17
in the snow.
329
842000
2000
و روز بعد در برف
14:19
And then he said to himself,
330
844000
2000
و سپس با خودش گفته بود
14:21
"I don't want to die.
331
846000
2000
من نمی خواهم بمیرم
14:23
I have a family to come back to."
332
848000
2000
من یک خانواده دارم که باید به آن برگردم
14:25
And the thoughts of his family,
333
850000
2000
و فکر به خانواده بچه هایش و همسرش انرژی کافی را برایش فراهم کرد
14:27
his kids and his wife,
334
852000
2000
و فکر به خانواده بچه هایش و همسرش انرژی کافی را برایش فراهم کرد
14:29
generated enough energy,
335
854000
3000
و فکر به خانواده بچه هایش و همسرش انرژی کافی را برایش فراهم کرد
14:32
enough motivation in him,
336
857000
2000
و انگیزه کافی
14:34
so that he actually got up.
337
859000
2000
او در حقیقت توانست بعد از مدتها در برف بودن بلند شود
14:36
After laying in the snow that long a time,
338
861000
2000
او در حقیقت توانست بعد از مدتها در برف بودن بلند شود
14:38
he got up and found his way back to the camp.
339
863000
4000
او بلند شد و راه برگشت به کمپ را پیدا کرد
14:42
And Beck told me that story very quietly,
340
867000
2000
و بک این داستان را خیلی با آرامش برای من گفت،
14:44
but I was absolutely stunned by it.
341
869000
3000
ولی من کاملا غافلگیر شده بودم
14:47
I couldn't imagine anybody laying in the snow
342
872000
2000
من نمی توانستم تصور کنم یک نفر برای آن مدت طولانی در برف باشد و بعد بلند شود
14:49
that long a time
343
874000
2000
من نمی توانستم تصور کنم یک نفر برای آن مدت طولانی در برف باشد و بعد بلند شود
14:51
and then getting up.
344
876000
2000
من نمی توانستم تصور کنم یک نفر برای آن مدت طولانی در برف باشد و بعد بلند شود
14:53
He apparently reversed
345
878000
2000
او ظاهرا از یک هیپوترمی برگشت ناپذیر برگشته بود
14:55
an irreversible hypothermia.
346
880000
3000
او ظاهرا از یک هیپوترمی برگشت ناپذیر برگشته بود
14:58
And I can only try to speculate
347
883000
3000
و من فقط سعی می کردم درک کنم که او چه طوری این کار را کرده است
15:01
on how he did it.
348
886000
2000
و من فقط سعی می کردم درک کنم که او چه طوری این کار را کرده است
15:03
So, what if we had Beck
349
888000
2000
خوب , اگر بک را در یک دستگاه اسپکت می گذاشتیم چه می شد؟
15:05
hooked up to a SPECT scan,
350
890000
2000
خوب , اگر بک را در یک دستگاه اسپکت می گذاشتیم چه می شد؟
15:07
something that could actually measure brain function?
351
892000
3000
چیزی که در حقیقت می تواند عملکرد مغز را اندازه گیری کند
15:12
Just very simply, the three parts of the brain:
352
897000
3000
فقط به صورت خیلی ساده , سه بخش مغز
15:15
the frontal lobe, where you focus
353
900000
2000
لوب قدامی , جایی مربوط به تمرکز و توجه شماست
15:17
your attention and concentration;
354
902000
2000
لوب قدامی , جایی مربوط به تمرکز و توجه شماست
15:19
you have the temporal lobe,
355
904000
2000
شما لوب گیجگاهی را دارید
15:21
where you form images and keep memories;
356
906000
2000
جایی که تصاویر را شکل می دهد و حافظه را نگهداری می کند
15:23
and the posterior part of your brain,
357
908000
2000
و بخش خلفی مغز شما
15:25
which contains the cerebellum, which controls motion;
358
910000
2000
که مخچه را در بردارد که حرکت را کنترل می کند
15:27
and the brain stem,
359
912000
2000
و ساقه مغزی
15:29
where you have your basic maintenance functions,
360
914000
2000
جایی که کارکردهای نگهداری اصلی شما مثل ضربان قلب و تنفس را دارد
15:31
like heartbeat and respiration.
361
916000
2000
جایی که کارکردهای نگهداری اصلی شما مثل ضربان قلب و تنفس را دارد
15:33
So let's take a cut through the brain here,
362
918000
3000
خوب بیایید یک مقطع از مغز برداریم
15:36
and imagine that Beck
363
921000
2000
و تصور کنید که بک وارد یک دستگاه اسپکت شده است
15:38
was hooked up to a SPECT scan.
364
923000
2000
و تصور کنید که بک وارد یک دستگاه اسپکت شده است
15:40
This measures dynamic blood flow
365
925000
2000
این جریان خون را اندازه گیری می کند
15:42
and therefore energy flow within the brain.
366
927000
2000
و در نتیجه جریان انرژی جنبشی درون مغز را
15:44
So you have the prefrontal cortex here,
367
929000
2000
خوب شما در اینجا قشر پیش پیشانی را دارید
15:46
lighting up in red.
368
931000
2000
که به رنگ قرمز در آمده است
15:48
This is a pretty evenly distributed scan.
369
933000
2000
این تاحدی یک اسکن با توزیع هموار است
15:50
You have the middle area,
370
935000
2000
شما منطقه میانی را دارید
15:52
where the temporal lobe might be, in here,
371
937000
2000
جایی که لوب گیجگاهی می تواند این جا باشد
15:54
and the posterior portion, where the maintenance functions are in the back.
372
939000
3000
و بخش خلفی جایی که کارکردهای نگهداری وجود دارد
15:57
This is a roughly normal scan,
373
942000
2000
این یک اسکن نسبتا نرمال است
15:59
showing equal distribution of energy.
374
944000
3000
توزیع یکسان انرژی را نشان می دهد
16:03
Now, you go to this one and you see how much more
375
948000
3000
حالا , به این توجه کنید و ببینید که لوب پیشانی در این یکی چقدر بیشتر روشن شده
16:06
the frontal lobes are lighting up.
376
951000
2000
حالا , به این توجه کنید و ببینید که لوب پیشانی در این یکی چقدر بیشتر روشن شده
16:08
This might be what Beck would be experiencing
377
953000
2000
این شاید همان چیزی باشد که بک در هنگام درک خطر , زمانی که می خواست خودش را نجات بدهد تجربه کرد
16:10
when he realizes he's in danger.
378
955000
2000
این شاید همان چیزی باشد که بک در هنگام درک خطر , زمانی که می خواست خودش را نجات بدهد تجربه کرد
16:12
He's focusing all his attention
379
957000
2000
این شاید همان چیزی باشد که بک در هنگام درک خطر , زمانی که می خواست خودش را نجات بدهد تجربه کرد
16:14
on getting himself out of trouble.
380
959000
2000
این شاید همان چیزی باشد که بک در هنگام درک خطر , زمانی که می خواست خودش را نجات بدهد تجربه کرد
16:16
These parts of the brain are quieting down.
381
961000
3000
این قسمتهای مغزخاموش شده اند
16:19
He's not thinking about his family or anybody else at this point,
382
964000
3000
او در مورد فامیلی و هیچ کس دیگر در این مرحله فکر نمی کند و به سختی کار می کند
16:22
and he's working pretty hard.
383
967000
2000
او در مورد فامیلی و هیچ کس دیگر در این مرحله فکر نمی کند و به سختی کار می کند
16:24
He's trying to get his muscles going and get out of this.
384
969000
3000
او تلاش می کند تا ماهیچه هایش را به کار گیرد و از این حالت خلاص شود
16:30
OK, but he's losing ground here.
385
975000
3000
خوب ولی او کنترلش را از دست می دهد
16:33
He's running out of energy.
386
978000
2000
و انرژیش تمام می شود
16:35
It's too cold; he can't keep his metabolic fires going,
387
980000
3000
هوا بسیار سرد است . او نمی تواند سوخت و ساز را نگه دارد
16:38
and, you see, there's no more red here;
388
983000
2000
و می بینید که در اینجا دیگر قرمزی وجود ندارد
16:40
his brain is quieting down.
389
985000
2000
مغز او خاموش است
16:42
He's collapsed in the snow here. Everything is quiet,
390
987000
2000
او در زیر برف غرق شده . همه چیز خاموش است
16:44
there's very little red anywhere.
391
989000
2000
فقط جاهای خیلی کمی قرمز مانده
16:47
Beck is powering down.
392
992000
2000
انرژی بک رو به اتمام است
16:49
He's dying.
393
994000
2000
او دارد می میرد
16:53
You go on to the next scan,
394
998000
2000
به اسکن بعدی می رسید
16:55
but, in Beck's case,
395
1000000
2000
ولی در مورد بک
16:57
you can see that the middle part of his brain
396
1002000
2000
شما می بینید که در بخش میانی مغز دوباره شروع به روشن شدن می کند
16:59
is beginning to light up again.
397
1004000
3000
شما می بینید که در بخش میانی مغز دوباره شروع به روشن شدن می کند
17:02
He's beginning to think about his family.
398
1007000
2000
او شروع به اندیشیدن به خانواده اش می کند
17:04
He's beginning to have images
399
1009000
2000
او شروع به یادآوری تصاویری میکند که به او انگیزه بلند شدن را می دهند
17:06
that are motivating him to get up.
400
1011000
2000
او شروع به یادآوری تصاویری میکند که به او انگیزه بلند شدن را می دهند
17:08
He's developing energy in this area
401
1013000
2000
او با اندیشیدن در این منطقه (از مغز) تولید انرژی می کند
17:10
through thought.
402
1015000
2000
او با اندیشیدن در این منطقه (از مغز) تولید انرژی می کند
17:12
And this is how he's going to turn thought
403
1017000
3000
و این چگونگی تبدیل فکر به عمل در او است
17:15
back into action.
404
1020000
3000
و این چگونگی تبدیل فکر به عمل در او است
17:18
This part of the brain is called the anterior cingulate gyrus.
405
1023000
2000
این بخش از مغز شکنج کمربندی قدامی نام دارد
17:20
It's an area in which
406
1025000
2000
این منطقه ای است که خیلی از دانشمندان علوم عصب معتقدند اینجا قرارگاه امید است
17:22
a lot of neuroscientists believe
407
1027000
3000
این منطقه ای است که خیلی از دانشمندان علوم عصب معتقدند اینجا قرارگاه امید است
17:25
the seat of will exists.
408
1030000
2000
این منطقه ای است که خیلی از دانشمندان علوم عصب معتقدند اینجا قرارگاه امید است
17:27
This is where people make decisions, where they develop willpower.
409
1032000
3000
این جایی است که مردم تصمیم می گیرند جایی که نیروی اراده در آن به وجود می آید
17:30
And, you can see, there's an energy flow
410
1035000
2000
و شما می توانید ببینید که یک جریان انرژی از بخش میانی مغز جایی که تصاویر خانواده اش را می گیرد به این منطقه می آید که به اراده او توان می بخشد
17:32
going from the mid portion of his brain,
411
1037000
2000
و شما می توانید ببینید که یک جریان انرژی از بخش میانی مغز جایی که تصاویر خانواده اش را می گیرد به این منطقه می آید که به اراده او توان می بخشد
17:34
where he's got images of his family,
412
1039000
2000
و شما می توانید ببینید که یک جریان انرژی از بخش میانی مغز جایی که تصاویر خانواده اش را می گیرد به این منطقه می آید که به اراده او توان می بخشد
17:36
into this area, which is powering his will.
413
1041000
3000
و شما می توانید ببینید که یک جریان انرژی از بخش میانی مغز جایی که تصاویر خانواده اش را می گیرد به این منطقه می آید که به اراده او توان می بخشد
17:41
Okay. This is getting stronger and stronger
414
1046000
2000
خوب این قوی تر و قوی تر می شود
17:43
to the point where it's actually
415
1048000
2000
تا جایی که تبدیل به یک فاکتور محرک می شود
17:45
going to be a motivating factor.
416
1050000
2000
تا جایی که تبدیل به یک فاکتور محرک می شود
17:47
He's going to develop enough energy in that area --
417
1052000
2000
او انرژی لازم را در آن منطقه بعد از یک روز یک شب و یک روز دیگر می سازد تا در واقع در خودش انگیزه بلند شدن را به وجود بیاورد
17:49
after a day, a night and a day --
418
1054000
2000
او انرژی لازم را در آن منطقه بعد از یک روز یک شب و یک روز دیگر می سازد تا در واقع در خودش انگیزه بلند شدن را به وجود بیاورد
17:51
to actually motivate himself to get up.
419
1056000
3000
او انرژی لازم را در آن منطقه بعد از یک روز یک شب و یک روز دیگر می سازد تا در واقع در خودش انگیزه بلند شدن را به وجود بیاورد
17:57
And you can see here,
420
1062000
2000
و شما این جا می توانید ببینید
17:59
he's starting to get more energy into the frontal lobe.
421
1064000
2000
او شروع به جمع کردن انرژی بیشتر در لوب پیشانی می کند
18:01
He's beginning to focus, he can concentrate now.
422
1066000
3000
او شروع به تمرکز می کند او اکنون می تواند تمرکز کند
18:04
He's thinking about what he's got to do to save himself.
423
1069000
2000
او در مورد توانایی هایش فکر می کند که چگونه خودش را نجات دهد
18:06
So this energy has been transmitted
424
1071000
2000
خوب این انرژی به طرف بالا به سمت جلوی مغز منتقل می شود
18:08
up toward the front of his brain,
425
1073000
2000
خوب این انرژی به طرف بالا به سمت جلوی مغز منتقل می شود
18:10
and it's getting quieter down here,
426
1075000
2000
و در اینجا مقداری پایین تر می آید
18:12
but he's using this energy
427
1077000
2000
ولی او این انرژی را مصرف می کند تا به این فکر کند که چه کارهایی باید انجام دهد تا بتواند جلو برود
18:14
to think about what he has to do to get himself going.
428
1079000
3000
ولی او این انرژی را مصرف می کند تا به این فکر کند که چه کارهایی باید انجام دهد تا بتواند جلو برود
18:17
And then, that energy is sort of spreading
429
1082000
3000
و سپس آن انرژی مقداری در مناطق فکری منتشر می شود
18:20
throughout his thought areas.
430
1085000
2000
و سپس آن انرژی مقداری در مناطق فکری منتشر می شود
18:22
He's not thinking about his family now, and he's getting himself motivated.
431
1087000
3000
او الان در مورد خانواده اش فکر می کند و انگیزه را در خودش به وجود می آورد
18:25
This is the posterior part, where his muscles are going to be moving,
432
1090000
3000
این بخش خلفی است جایی که ماهیچه هایش شروع به حرکت خواهند کرد
18:28
and he's going to be pacing himself.
433
1093000
2000
و تصمیم گرفته خودش را حرکت دهد
18:30
His heart and lungs are going to pick up speed.
434
1095000
3000
قلب و ریه اش سرعت می گیرند
18:33
So this is what I can speculate might have been going on
435
1098000
3000
خوب این چیزی است که من حدس می زنم که ممکن بود اتفاق بیفتد اگر می توانستیم بک را در طی این رزم بقا اسکن اسپکت کنیم
18:36
had we been able to do a SPECT scan on Beck
436
1101000
3000
خوب این چیزی است که من حدس می زنم که ممکن بود اتفاق بیفتد اگر می توانستیم بک را در طی این رزم بقا اسکن اسپکت کنیم
18:39
during this survival epic.
437
1104000
3000
خوب این چیزی است که من حدس می زنم که ممکن بود اتفاق بیفتد اگر می توانستیم بک را در طی این رزم بقا اسکن اسپکت کنیم
18:43
So here I am taking care of Beck at 21,000 feet,
438
1108000
3000
خوب در اینجا من در ارتفاع 21000 فوتی دارم از بک مراقبت می کنم
18:46
and I felt what I was doing was completely trivial
439
1111000
3000
و حس کردم که کارهایی که انجام می دادم کاملا جزئی بودند
18:49
compared to what he had done for himself.
440
1114000
2000
نسبت به آن کاری که خودش برای خودش انجام داده بود
18:51
It just shows you what the power of the mind can do.
441
1116000
3000
این فقط به شما نشان می دهد که قدرت ذهن چه کارهایی می تواند انجام دهد
18:56
He was critically ill, there were other critically ill patients;
442
1121000
2000
او بسیار بیمار بود . بیمارهای بدحال دیگری هم بودند
18:58
luckily, we were able to get a helicopter
443
1123000
2000
خوشبختانه ما توانستیم یک هلیکوپتر بگیریم تا این افراد را نجات دهیم
19:00
in to rescue these guys.
444
1125000
3000
خوشبختانه ما توانستیم یک هلیکوپتر بگیریم تا این افراد را نجات دهیم
19:03
A helicopter came in at 21,000 feet
445
1128000
3000
هلیکوپتر در ارتفاع 21000 فوتی آمد
19:06
and carried out the highest helicopter rescue in history.
446
1131000
3000
و بلندترین نجات هلیکوپتری در تاریخ شد
19:10
It was able to land on the ice, take away Beck
447
1135000
2000
آن هلیکوپتر توانست روی یخ فرود بیاید و بک و بقیه نجات یافتگان را یکی یکی با خودش ببرد
19:12
and the other survivors, one by one,
448
1137000
3000
آن هلیکوپتر توانست روی یخ فرود بیاید و بک و بقیه نجات یافتگان را یکی یکی با خودش ببرد
19:15
and get them off to Kathmandu in a clinic
449
1140000
3000
و آنها را در کاتماندو در یک کلینیک پیاده کند
19:18
before we even got back to base camp.
450
1143000
3000
حتی قبل از این که ما به کمپ اصلی برسیم
19:21
This is a scene at base camp,
451
1146000
2000
این صحنه ای از کمپ اصلی است
19:23
at one of the camps
452
1148000
2000
در یکی از کمپ ها
19:25
where some of the climbers were lost.
453
1150000
2000
جایی که بعضی از کوهنوردان گم شدند
19:27
And we had a memorial service there
454
1152000
2000
و چند روز بعد در آنجا یک تشریفات یادبود داشتیم
19:29
a few days later.
455
1154000
2000
و چند روز بعد در آنجا یک تشریفات یادبود داشتیم
19:31
These are Serphas lighting juniper branches.
456
1156000
3000
این شرپا ها شاخه های سرو کوهی را روشن می کنند
19:34
They believe juniper smoke is holy.
457
1159000
3000
آنها معتقدند که دود سرو کوهی مقدس است
19:37
And the climbers stood around on the high rocks
458
1162000
4000
و کوهنوردان بر روی صخره های بلند در اطراف ایستادند
19:41
and spoke of the climbers who were lost
459
1166000
3000
و با کوهنوردانی که در نزدیکی قله گم شده بودند صحبت می کردند
19:44
up near the summit,
460
1169000
2000
و با کوهنوردانی که در نزدیکی قله گم شده بودند صحبت می کردند
19:46
turning to the mountain, actually, to talk to them directly.
461
1171000
3000
رو به کوه در حقیقت تا بتوانند مستقیم با آنها صحبت کنند
19:51
There were five climbers lost here.
462
1176000
2000
پنج کوهنورد را در اینجا از دست دادیم
19:53
This was Scott Fischer,
463
1178000
3000
این اسکات فیشر بود
19:58
Rob Hall,
464
1183000
2000
راب هال
20:00
Andy Harris,
465
1185000
2000
اندی هریس
20:02
Doug Hansen
466
1187000
2000
دوگ هنسن
20:04
and Yasuko Namba.
467
1189000
2000
و یوسوکو نامبا
20:06
And one more climber
468
1191000
2000
و یک کوهنورد دیگر
20:08
should have died that day, but didn't,
469
1193000
3000
که باید فوت می شد ولی نشد
20:11
and that's Beck Weathers.
470
1196000
3000
و آن بک ودرز بود
20:14
He was able to survive
471
1199000
2000
او قادر به زنده ماندن بود
20:16
because he was able to generate that incredible willpower,
472
1201000
3000
چرا که توانست عزم راسخ باورنکردنی را در خود به وجود آورد
20:19
he was able to use all the power of his mind
473
1204000
3000
او توانست قدرت ذهن خود را به کار گیرد تا خودش را نجات دهد
20:22
to save himself.
474
1207000
3000
او توانست قدرت ذهن خود را به کار گیرد تا خودش را نجات دهد
20:25
These are Tibetan prayer flags.
475
1210000
2000
این ها پرچمهای دعای تبتی هاست
20:27
These Sherpas believe that
476
1212000
2000
این شرپا ها معتقدند که اگر بر روی این پرچم ها چیزی بنویسی
20:29
if you write prayers on these flags,
477
1214000
2000
این شرپا ها معتقدند که اگر بر روی این پرچم ها چیزی بنویسی
20:31
the message will be carried up to the gods,
478
1216000
3000
آن پیام به خدایان می رسد
20:34
and that year, Beck's message was answered.
479
1219000
3000
و آن سال پیام بک پاسخ داده شد
20:38
Thank you.
480
1223000
2000
متشکرم
20:40
(Applause)
481
1225000
2000
(تشویق)
ABOUT THE SPEAKER
Ken Kamler - Adventure physicianKen Kamler has served as doctor on some of the world’s most daring expeditions, but also performs delicate microsurgery when at home in New York.
Why you should listen
Ken Kamler has practiced medicine in some of the most extreme conditions on Earth -- from the Andes mountains to the Antarctic ice to the Amazon rainforest. Many of his expeditions have been in concert with National Geographic, helping teams to carry out geological research and precision mapping less traveled areas of the world. He has also served as the chief high altitude physician in research by NASA, helping examine the human body’s response to high altitudes.
When not on expedition to a remote corner of the globe, Kamler practices microsurgery, specializing in hand reconstruction and finger reattachment. He has also chronicled his adventures in the books Doctor on Everest and Surviving the Extremes: A Doctor's Journey to the Limits of Human Endurance. His treatment of the climbers in the largest disaster to happen on Mount Everest was portrayed in the book Into Thin Air and in the IMAX film documentary, Everest. He has been active in promoting the Boy Scouts of America and currently serves as their Founders District Chairman in Queens, NY.
Ken Kamler | Speaker | TED.com