TED2003
Evelyn Glennie: How to truly listen
اولین گلنی [Evelyn Glennie] گوش دادن را به ما نشان می دهد
Filmed:
Readability: 3
5,875,532 views
در این نمایش بلند پروازانه، نوازنده ناشنوا اولین گلنی[Evelyn Glennie] نشان می دهد چقدر گوش دادن به موسیقی فراتر و بیشتر از برخورد موج های صوتی به پرده گوشمان است.
Evelyn Glennie - Musician
Percussionist and composer Dame Evelyn Glennie lost nearly all of her hearing by age 12. Rather than isolating her, it has given her a unique connection to her music. Full bio
Percussionist and composer Dame Evelyn Glennie lost nearly all of her hearing by age 12. Rather than isolating her, it has given her a unique connection to her music. Full bio
Double-click the English transcript below to play the video.
00:25
I'm not quite sure whether I really want to see
0
0
4000
خیلی مطمئن نیستم که آیا واقعا می خواهم
00:29
a snare drum at nine o'clock or so in the morning.
1
4000
4000
ساعت 9 صبح یک طبل snare ببینم یا نه.
00:33
But anyway, it's just great to see such a full theater,
2
8000
4000
اما به هر حال، عالیه که یک همچین تالار پری می بینم،
00:37
and really I must thank Herbie Hancock
3
12000
2000
و واقعاً باید تشکر کنم از Herbie Hancock
00:39
and his colleagues for such a great presentation. (Applause)
4
14000
4000
و همکاراش به خاطر چنین ارائه فوق العاده ای.
00:43
One of the interesting things,
5
18000
4000
یکی از چیزای جالب،
00:47
of course, is the combination of that raw hand on the instrument
6
22000
6000
مسلماً، این ترکیب ایده های نو
00:53
and technology, and of course what he said about listening to our young people.
7
28000
7000
و تکنولوژی است، و مسلماً چیزی که او در مورد گوش دادن به جوان هایمان گفت.
01:00
Of course, my job is all about listening,
8
35000
5000
مشخصاً، شغل من همه اش در مورد گوش دادن است،
01:05
and my aim, really, is to teach the world to listen.
9
40000
6000
و هدف من، واقعاً، این است که گوش دادن را به دنیا یاد بدهم.
01:11
That's my only real aim in life.
10
46000
4000
این تنها هدف واقعی زندگی منه.
01:15
And it sounds quite simple, but actually it's quite a big, big job.
11
50000
6000
و به نظر نسبتاً ساده می آد، اما در واقغ کار خیلی، خیلی بزرگی است.
01:21
Because you know, when you look at a piece of music -- for example,
12
56000
6000
چون که، می دونید، وقتی به یک قطعه موسیقی نگان می کنید - مثلاً،
01:27
if I just open my little motorbike bag -- we have here, hopefully,
13
62000
8000
اگه من این کیف کوچکم را باز کنم - خوشبختانه اینجا...
01:35
a piece of music that is full of little black dots on the page.
14
70000
6000
قطعه ای موسیقی داریم که روی صفحه پر از نقطه های کوچک سیاه است.
01:41
And, you know, we open it up and I read the music.
15
76000
8000
و، می دونید، بازس می کنیم و من موسیقی را می خونم.
01:49
So technically, I can actually read this.
16
84000
5000
خب من می تونم این را بخونم.
01:54
I will follow the instructions, the tempo markings, the dynamics.
17
89000
4000
دستورالعمل ها را انجام می دم، علامت های گام ها، شدت صداها
01:58
I will do exactly as I'm told.
18
93000
5000
دقیقاً همان کاری را که به من گفته انجام می دم.
02:03
And so therefore, because time is short,
19
98000
3000
بنابراین، چون زمان کم داریم،
02:06
if I just play you literally the first maybe two lines or so. It's very straightforward.
20
101000
9000
اگر من برای شما یک یا دو خط اول را بنوازم. خیلی مشخص است.
02:15
There's nothing too difficult about the piece.
21
110000
1000
خیلی چیز سختی در مورد این قطعه وجود ندارد.
02:16
But here I'm being told that the piece of music is very quick.
22
111000
4000
اما اینجا به من می گه که قطعه موسیقی خیلی سریع هست.
02:20
I'm being told where to play on the drum.
23
115000
4000
به من می گه که کی باید طبل بزنم.
02:24
I'm being told which part of the stick to use.
24
119000
5000
به من می گه که از کدام قسمت چوب طبل استفاده کنم
02:29
And I'm being told the dynamic.
25
124000
2000
به من می گه شدت صداها چه جوری است
02:31
And I'm also being told that the drum is without snares.
26
126000
5000
و اینم به من می گه که طبل بدون snare هست
02:36
Snares on, snares off.
27
131000
3000
snare ها روشن اند، خاموش اند.
02:39
So therefore, if I translate this piece of music, we have this idea. (Music)
28
134000
9000
بنابراین، اگر این قطعه موسیقی را ترجمه کنم، این ایده را داریم.
03:18
And so on. My career would probably last about five years.
29
173000
6000
بنابراین. شغل من احتمالاً حدود 5 سال طول خواهد کشید.
03:24
However, what I have to do as a musician is do everything that is not on the music.
30
179000
8000
اگرچه، به عنوان موسیقی دان باید کارهایی را که در مورد خود موسیقی نیست انجام دهم.
03:32
Everything that there isn't time to learn from a teacher,
31
187000
6000
هر چیزی که وقت نیست از معلم یاد بگیریم،
03:38
or to talk about, even, from a teacher.
32
193000
3000
یا حتی یک معلم در موردش حرف بزند.
03:41
But it's the things that you notice when you're not actually with your instrument
33
196000
5000
اما چیزهایی است که وقتی با سازتان نیستید متوجه می شوید
03:46
that in fact become so interesting, and that you want to explore
34
201000
5000
که آن قدر جالب می شوند، و می خواهید کشف کنید
03:51
through this tiny, tiny surface of a drum.
35
206000
4000
از طریق این سطح خیلی کوچک طبل.
03:55
So there, we experience the translation. Now we'll experience the interpretation. (Music) (Applause)
36
210000
6000
اینطوری - ترجمه را تجربه می کنیم. حالا تفسیرش را تجربه می کنیم.
04:50
Now my career may last a little longer!
37
265000
8000
حالا شغل من ممکن است بیشتر طول بکشد!
04:58
But in a way, you know, it's the same if I look at you and I see
38
273000
5000
اما یک جورایی، می دانید، مثل این است که من به شما نگاه می کنم و می ببینم
05:03
a nice bright young lady with a pink top on.
39
278000
3000
که یک خانم جوان و شادابی هستید که یک تاپ صورتی پوشیده.
05:06
I see that you're clutching a teddy bear, etc., etc.
40
281000
4000
می بینم که یک عروسک خرس را محکم گرفته اید، و غیره و غیره.
05:10
So I get a basic idea as to what you might be about, what you might like,
41
285000
5000
پس یک ایده اولیه می گیرم که شما ممکن است چی ویژگی هایی داشته باشید، چه شکلی باشید،
05:15
what you might do as a profession, etc., etc.
42
290000
5000
ممکن است چه شغلی داشته باشید، و غیره و غیره.
05:20
However, that's just, you know, the initial idea I may have that we all get
43
295000
6000
البته، اون فقط، ایده اولیه ای هست که ممکن است به ذهن همه خطور کند
05:26
when we actually look, and we try to interpret,
44
301000
3000
وقتی که به کسی نگاه می کنیم. و سعی می کنیم تفسیر کنیم،
05:29
but actually it's so unbelievably shallow.
45
304000
2000
اما در واقع به طرز باور نکردنی ای کم عمق است.
05:31
In the same way, I look at the music; I get a basic idea;
46
306000
3000
به همین روش، به موسیقی فکر نگاه می کنم، یک ایده اولیه می گیرم،
05:34
I wonder what technically might be hard, or, you know, what I want to do.
47
309000
5000
فکر می کنم به اینکه از نظر عملی چه چیزی ممکن است سخت باشد یا، چه کاری می خواهم بکنم.
05:39
Just the basic feeling.
48
314000
2000
فقط حس اولیه اش.
05:41
However, that is simply not enough.
49
316000
2000
البته، اون کافی نیست.
05:43
And I think what Herbie said -- please listen, listen.
50
318000
4000
و فکر می کنم به چیزی که Herbie گفت - لطفاً گوش کنید، گوش کنید.
05:47
We have to listen to ourselves, first of all.
51
322000
4000
اول از همه، باید به خودمان گوش دهیم.
05:51
If I play, for example, holding the stick -- where literally I do not let go of the stick --
52
326000
10000
برای مثال، اگر من بنوازم، در حالی که چوب را در دست دارم - که در واقع هیچ وقت چوب را ول نمی کنم -
06:01
you'll experience quite a lot of shock coming up through the arm.
53
336000
4000
شک نسبتاً زیادی را حس می کنید که از دستتان بالا می رود.
06:05
And you feel really quite -- believe it or not --
54
340000
2000
و باورتان بشود یا نه - کاملأ احساس می کنید
06:07
detached from the instrument and from the stick,
55
342000
3000
که از ساز و چوب جدا و غیروابسته هستید،
06:10
even though I'm actually holding the stick quite tightly.
56
345000
6000
با اینکه خیلی محکم چوب را در دست گرفتم.
06:16
By holding it tightly, I feel strangely more detached.
57
351000
4000
وقتی آن را محکم می گیرم، به طرز عجیبی بیشتر حس غیروابستگی می کنم.
06:20
If I just simply let go and allow my hand, my arm, to be more of a support system,
58
355000
7000
اگر فقط آن را در دستم شل تر بگیرم و اجازه بدم که دستم، کل دستم، بیشتر حالت یک سیستم حمایتی داشته باشد،
06:27
suddenly I have more dynamic with less effort. Much more.
59
362000
9000
ناگهان با تلاش کمتری، شدت صدا و پویایی بیشتری دارم. خیلی بیشتر.
06:36
And I just feel, at last, one with the stick and one with the drum.
60
371000
5000
و بالاخره، حس می کنم با چوب و با طبل یکی هستم.
06:41
And I'm doing far, far less.
61
376000
2000
و خیلی کار کمتری دارم انجام می دهم.
06:43
So in the same way that I need time with this instrument,
62
378000
3000
پس همانطوری که با این ساز احتیاج به زمان دارم،
06:46
I need time with people in order to interpret them.
63
381000
6000
با مردم هم احتیاج به زمان دارم تا بتوانم آن ها را تفسیر کنم.
06:52
Not just translate them, but interpret them.
64
387000
2000
نه که فقط آن ها را ترجمه کنم، اما تفسیرشان کنم.
06:54
If, for example, I play just a few bars of a piece of music
65
389000
8000
مثلا، اگر، فقط چند میزان از یک قطعه موسیقی را بنوازم
07:02
for which I think of myself as a technician --
66
397000
5000
در حالی که به خودم به شکل یک تکنیسین نگاه می کنم -
07:07
that is, someone who is basically a percussion player ... (Music)
67
402000
5000
یعنی کسی که در مرحله اول یک نوازنده پرکاشن هست...
07:24
And so on. If I think of myself as a musician ... (Music)
68
419000
4000
و به همین ترتیب. اگر من به خودم به شکل یک موسیقی دان نگاه کنم...
07:50
And so on. There is a little bit of a difference there that is worth just -- (Applause)
69
445000
7000
و به همین ترتیب. فرق خیلی کمی توش هست که ارزش دارد -
07:57
-- thinking about.
70
452000
2000
که ما به آن فکر کنیم.
07:59
And I remember when I was 12 years old,
71
454000
3000
و یادم است وقتی 12 سالم بود،
08:02
and I started playing tympani and percussion, and my teacher said,
72
457000
6000
شروع کردم به زدن تیمپانی و پرکاشن، و معلم من به من گفت،
08:08
"Well, how are we going to do this? You know, music is about listening."
73
463000
6000
"خب، چطوری می خوایم این کار رو انجام بدیم؟ می دونی، موسیقی همش راجع به گوش دادنه."
08:14
And I said, "Yes, I agree with that. So what's the problem?"
74
469000
4000
"آره، موافقم. خب حالا مشکل چیه؟"
08:18
And he said, "Well, how are you going to hear this? How are you going to hear that?"
75
473000
5000
و اون گفت، "خب، چطوری می خوای این رو بشنوی؟ چطوری می خوای اون رو بشنوی؟"
08:23
And I said, "Well, how do you hear it?"
76
478000
2000
و من گفتم، "خب، تو چطوری گوش می دی؟"
08:25
He said, "Well, I think I hear it through here."
77
480000
4000
اون گفت، "خب، فکر می کنم از اینجا گوش می دم."
08:29
And I said, "Well, I think I do too -- but I also hear it through my hands,
78
484000
5000
و من گفتم، "خب، فکر کنم منم همین طورم - اما من از تو دستام هم می شنوم،
08:34
through my arms, cheekbones, my scalp, my tummy, my chest, my legs and so on."
79
489000
7000
از تو بازوهام، استخوان های گونه هام، جمجمه ام، شکمم، سینه ام، پاهایم و غیره."
08:41
And so we began our lessons every single time tuning drums --
80
496000
6000
بنابراین درس هایمان را هر دفعه اینطوری شروع می کردیم که طبل ها را کوک می کردیم
08:47
in particular, the kettle drums, or tympani --
81
502000
3000
به خصوص، کتل درام [kettledrum]، یا تیمپانی -
08:50
to such a narrow pitch interval, so something like ...
82
505000
9000
به یک صدای خیلی بم، پس یک چیزی...
08:59
that of a difference. Then gradually ... and gradually ...
83
514000
7000
با همچین تفاوتی. بعد کم کم... کم کم...
09:06
and it's amazing that when you do open your body up,
84
521000
5000
و شگفت انگیزه که وقتی بدنت رو رها می کنی،
09:11
and open your hand up to allow the vibration to come through,
85
526000
4000
و دستت رو رها می کنی تا اجازه بدی اون نوسان وارد شه،
09:15
that in fact the tiny, tiny difference ...
86
530000
4000
در واقع، اون فرق خیلی خیلی کوچک...
09:19
can be felt with just the tiniest part of your finger, there.
87
534000
6000
می تونه با کوچک ترین قسمت انگشتتان حس شود، اینطوری.
09:25
And so what we would do is that I would put my hands on the wall
88
540000
4000
و برای همین کاری که می کریم این بود که من دست هام رو روی دیوار...
09:29
of the music room, and together we would "listen" to the sounds of the instruments,
89
544000
7000
اتاق موسیقی می گذاشتم، و با هم به صدای سازها گوش می دادیم،
09:36
and really try to connect with those sounds
90
551000
3000
و واقعاً سعی می کردیم با صداها ارتباط برقرار کنیم
09:39
far, far more broadly than simply depending on the ear.
91
554000
5000
خیلی خیلی عمیق تر از اینکه فقط به گوش ها اتکا کنیم.
09:44
Because of course, the ear is, I mean, subject to all sorts of things.
92
559000
4000
چون خب معلومه، گوش در معرض همه جور چیست هست
09:48
The room we happen to be in, the amplification, the quality of the instrument,
93
563000
5000
اتاقی که ما در آن بودیم، میزان تقویت صدا تو اتاق، کیفیت ساز،
09:53
the type of sticks ... etc., etc.
94
568000
10000
نوع چوب، غیره و غیره.
10:03
They're all different.
95
578000
8000
همه فرق می کنند.
10:11
Same amount of weight, but different sound colors.
96
586000
5000
یک وزن دارند، اما با صداهای رنگی.
10:16
And that's basically what we are. We're just human beings,
97
591000
2000
و اساسا این چیزیه که ما هستیم. ما فقط آدم هستیم،
10:18
but we all have our own little sound colors, as it were,
98
593000
3000
اما هر کدوم از ما رنگ صدای کوچک مخصوص خودمان را داریم که
10:21
that make up these extraordinary personalities
99
596000
3000
شخصیت های شگفت انگیز ما را
10:24
and characters and interests and things.
100
599000
3000
و خصوصیاتمان و علاقه هایمان و همه چیزمان را می سازند.
10:27
And as I grew older, I then auditioned for the Royal Academy of Music in London,
101
602000
6000
و همین طور که بزرگ تر شدم، امتحان ورودی آکادمی موسیقی رویال لندن،
10:33
and they said, "Well, no, we won't accept you, because we haven't a clue,
102
608000
4000
و اون ها گفتند، "خب، نه، ما تو رو قبول نمی کنیم، چون ما هیچ ایده ای نداریم،
10:37
you know, of the future of a so-called 'deaf' musician."
103
612000
5000
می دونی، از اینکه آینده یک موسیقی دان "ناشنوا" چیه."
10:42
And I just couldn't quite accept that.
104
617000
4000
و من نمی توانستم این را قبول کنم.
10:46
And so therefore, I said to them, "Well, look, if you refuse --
105
621000
7000
برای همین بهشون گفتم، "خب ببینید، اگه شما قبول نکنید -
10:53
if you refuse me through those reasons,
106
628000
3000
اگه من رو به این دلایل قبول نکنید،
10:56
as opposed to the ability to perform and to understand and love
107
631000
9000
به جای توجه به توانایی نواختن، فهمیدن و عشق ورزیدن من
11:05
the art of creating sound --
108
640000
3000
هنر صدا ساختن -
11:08
then we have to think very, very hard about the people you do actually accept."
109
643000
6000
باید در مورد کسانی که قبولشان می کنید، واقعاً یک فکر جدی بکنیم."
11:14
And as a result -- once we got over a little hurdle, and having to audition twice --
110
649000
6000
در نتیجه - بعد از اینکه یک بحث کوچکی داشتیم، و من دو بار برای امتحان ورودی نواختم -
11:20
they accepted me. And not only that --
111
655000
4000
من را قبول کردند. و نه تنها من رو قبول کردند -
11:24
what had happened was that it changed the whole role
112
659000
4000
بلکه اتفاقی که افتاد این بود که همه نقش...
11:28
of the music institutions throughout the United Kingdom.
113
663000
4000
موسسه های موسیقی انگلستان عوض شد.
11:32
Under no circumstances were they to refuse any application whatsoever on the basis of
114
667000
9000
تحت هیچ شرایطی اجازه نداشتند هیچ درخواستی را فقط به دلیل اینکه
11:41
whether someone had no arms, no legs --
115
676000
2000
شخص دست یا پا ندارد قبول نکنند -
11:43
they could still perhaps play a wind instrument if it was supported on a stand.
116
678000
4000
ممکن است بالاخره هنوز بتوانند یک ساز بادی بزنند اگر توسط یک پایه نگهداشته شود.
11:47
No circumstances at all were used to refuse any entry.
117
682000
7000
هیچ شرطی برای رد کردن یک متقاضی وجود نداشت.
11:54
And every single entry had to be listened to, experienced and then
118
689000
5000
و به تمام متقاضیان باید گوش می دادند، آن ها را تجربه می کردند و بعد
11:59
based on the musical ability -- then that person could either enter or not.
119
694000
8000
بر اساس توانایی نواختن موسیقی آن ها - آن شخص می تواند قبول یا رد شود.
12:07
So therefore, this in turn meant that there was an extremely interesting
120
702000
6000
بنابراین، نتیجه این بود که یک تعداد جالبی
12:13
bunch of students who arrived in these various music institutions.
121
708000
4000
از شاگردها وارد موسسات موسیقی مختلف شدند.
12:17
And I have to say, many of them now
122
712000
3000
و باید بگم خیلی از آن ها، الان
12:20
in the professional orchestras throughout the world.
123
715000
4000
در ارکسترهای حرفه ای سراسر جهان هستند.
12:24
The interesting thing about this as well, though --
124
719000
2000
چیز جالب در رابطه با این موضوع این است که، با اینکه
12:26
(Applause) --
125
721000
5000
[تشویق حضار]
12:31
is quite simply that not only were people connected with sound --
126
726000
6000
با سادگی مردم نه تنها با صدا ارتباط برقرار کردند -
12:37
which is basically all of us, and we well know that music really is our daily medicine.
127
732000
7000
که اساسا در مورد همه ما صدق می کند، و به خوبی می دانیم که موسیقی داروی روزانه ما است.
12:44
I say "music," but actually I mean "sound."
128
739000
3000
من می گم موسیقی، اما در واقع منظورم صدا هست.
12:47
Because you know, some of the extraordinary things I've experienced
129
742000
3000
چون می دانید، بعضی چیزهای خارق العاده ای که من تجربه کرده ام
12:50
as a musician, when you may have a 15-year-old lad
130
745000
5000
به عنوان یک موسیقی دان، وقتی یک پسر 15 ساله داشته باشید
12:55
who has got the most incredible challenges,
131
750000
5000
که باورنکردنی ترین محدودیت ها را دارد،
13:00
who may not be able to control his movements,
132
755000
3000
که ممکن است نتواند حرکاتش را کنترل کند،
13:03
who may be deaf, who may be blind, etc., etc. --
133
758000
3000
که ممکن است ناشنوا، نابینا و غیره وغیره باشد.
13:06
suddenly, if that young lad sits close to this instrument,
134
761000
6000
ناگهان، اگر آن پسر نزدیک این ساز بشیند،
13:12
and perhaps even lies underneath the marimba,
135
767000
3000
و شاید حتی زیر این ماریمبا [marimba] دراز بکشد،
13:15
and you play something that's so incredibly organ-like, almost --
136
770000
6000
و شما قطعه ای بنوازید که به طرز فوق العاده ای ارگانیک است، تقریباً
13:21
I don't really have the right sticks, perhaps --
137
776000
3000
خیلی چوب های مناسبی ندارم، شاید -
13:24
but something like this. Let me change. (Music)
138
779000
4000
یک چیزی شبیه این. بگذارید عوض کنم.
14:18
Something that's so unbelievably simple --
139
833000
1000
یک چیزی که به طرز باور نکردنی ای ساده است -
14:19
but he would be experiencing something that I wouldn't be,
140
834000
6000
اما او چیزی را تجربه خواهد کرد که من نمی کنم،
14:25
because I'm on top of the sound.
141
840000
2000
چون من بالای صدا هستم.
14:27
I have the sound coming this way.
142
842000
3000
صدا از این جهت وارد من می شود.
14:30
He would have the sound coming through the resonators.
143
845000
3000
اما برای اون صدا از طریق تقویت کننده های صدا وارد می شود.
14:33
If there were no resonators on here, we would have ... (Music)
144
848000
10000
اگر هیچ تقویت کننده صدایی روی این نبود، اون-
14:43
So he would have a fullness of sound that those of you in the front few rows
145
858000
4000
صدای پر و کاملی را تجربه می کرد که شمایی که در ردیق های اول هستید
14:47
wouldn't experience, those of you in the back few rows wouldn't experience either.
146
862000
4000
تجربه نمی کردید؛ شمایی که در ردیف های آخر هستید هم تجربه نمی کردید.
14:51
Every single one of us, depending on where we're sitting,
147
866000
3000
هر کدام از ما، بسته به جایی که نشسته ایم،
14:54
will experience this sound quite, quite differently.
148
869000
4000
این صدا را کاملا متفاوت تجربه خواهیم کرد،
14:58
And of course, being the participator of the sound,
149
873000
3000
و مسلما، به عنوان کسی که در تولید صدا نقش دارم،
15:01
and that is starting from the idea of what type of sound I want to produce --
150
876000
6000
یعنی حتی شروعش با این است که چه نوع صدایی می خواهم تولید کنم -
15:07
for example, this sound.
151
882000
3000
مثلاً این صدا
15:16
Can you hear anything?
152
891000
3000
چیزی می شنوید؟
15:19
Exactly. Because I'm not even touching it.
153
894000
3000
دقیقاً چون من اصلا بهش دست هم نزدم.
15:22
But yet, we get the sensation of something happening.
154
897000
6000
اما باز با این وجود حس می کنیم یه چیزی اتفاق می افته.
15:28
In the same way that when I see tree moves,
155
903000
2000
همان جوری که وقتی می بینم درخت ها تکان می خورند،
15:30
then I imagine that tree making a rustling sound.
156
905000
4000
و تصور می کنم که درخت صدای خش خی می دهد.
15:34
Do you see what I mean?
157
909000
2000
می بینید منظورم چیه؟
15:36
Whatever the eye sees, then there's always sound happening.
158
911000
4000
هر زمان که چشم ها چیزی رو می بینند، یک صدا هم در حال اتفاق افتادن است.
15:40
So there's always, always that huge --
159
915000
4000
پس همیشه، همیشه آن -
15:44
I mean, just this kaleidoscope of things to draw from.
160
919000
5000
منظورم این است که، همین تنوع چیزهایی که می توانیم انتخاب و رسم کنیم.
15:49
So all of my performances are based on entirely what I experience,
161
924000
6000
بنابراین همه اجراهای من بر کاملاً بر اساس چیزهایی است که تجربه می کنیم،
15:55
and not by learning a piece of music, putting on someone else's interpretation of it,
162
930000
4000
و نه با یاد گرفتن یک قطعه موسیقی، و قرار دادن تفسیر کس دیگری روی آن،
15:59
buying all the CDs possible of that particular piece of music, and so on and so forth.
163
934000
5000
یا با خرید تمام سی دی های آن قطعه خاص موسیقی، و غیره و غیره.
16:04
Because that isn't giving me enough of something that is so raw and so basic,
164
939000
6000
چون اون به من چیزی نمی دهد که به اندازه کافی خام و پایه ای باشد،
16:10
and something that I can fully experience the journey of.
165
945000
6000
و چیزی که من بتوانم به طور کامل سفر آن را حس کنم.
16:16
So it may be that, in certain halls, this dynamic may well work. (Music)
166
951000
9000
برای همین ممکنه که در بعضی سالن ها، این شدت صدا خوب کار کند
16:34
It may be that in other halls, they're simply not going to experience that
167
969000
4000
اما ممکنه که در سالن های دیگر، به سادگی آن را اصلا تجربه نکنند
16:38
at all and so therefore, my level of soft,
168
973000
3000
و بنابراین، سطح نواختن ملایم،
16:41
gentle playing may have to be ... (Music)
169
976000
2000
و آرام من ممکن است این باشد -
17:08
Do you see what I mean? So, because of this explosion in access to sound,
170
1003000
7000
می بینید منظورم چیست؟ بنابراین به خاطر این انفجار دسترسی به صدا،
17:15
especially through the deaf community,
171
1010000
2000
مخصوصاً توسط افراد ناشنوا،
17:17
this has not only affected how music institutions,
172
1012000
5000
این طریقه برخورد موسسه های موسیقی،
17:22
how schools for the deaf treat sound -- and not just as a means of therapy --
173
1017000
6000
و مدارس مربوط به ناشنوایان با صدا را تغییر داده. و نه فقط به عنوان یک روش درمان -
17:28
although of course, being a participator of music,
174
1023000
3000
البته، به عنوان کسی که در تولید صدا نقش دارد، می گویم که،
17:31
that definitely is the case as well.
175
1026000
3000
مسلماً جنبه درمانی اش هم مهم است.
17:34
But it's meant that acousticians have had to really think about the types of halls
176
1029000
7000
معنی اش این است که صداشناس ها مجبور شدند واقعا فکر کنند در مورد سالن هایی که
17:41
they put together. There are so few halls in this world
177
1036000
5000
ساخته اند. با جرأت می گویم که تعداد خیلی کمی در دنیا سالن داریم
17:46
that actually have very good acoustics,
178
1041000
4000
که واقعا صداشناس های خوبی دارند،
17:50
dare I say. But by that I mean where you can absolutely do anything you imagine.
179
1045000
6000
اما اینی که می گوم منظورم جایی است که می توانید هر کاری که تصورش می کنید را انجام دهید.
17:56
The tiniest, softest, softest sound to something that is so broad,
180
1051000
5000
از کوچک ترین، ملایم ترین، آرام ترین صدا گرفته تا صدایی که خیلی وسیع،
18:01
so huge, so incredible! There's always something --
181
1056000
5000
با عظمت و فوق العاده است!
18:06
it may sound good up there, may not be so good there.
182
1061000
2000
ممکن است در آن حالت صدای خوبی بدهد، اما نه در آن یکی حالت.
18:08
May be great there, but terrible up there.
183
1063000
2000
ممکن است در آن حالت عالی باشد، اما در آنجا افتضاح باشد.
18:10
Maybe terrible over there, but not too bad there, etc., etc.
184
1065000
4000
شاید آنجا افتضاح باشد، اما آنجا خیلی هم بد نباشد، و غیره و غیره.
18:14
So to find an actual hall is incredible
185
1069000
5000
بنابراین پیدا کردن یک سالن واقعی باورنکردنی است
18:19
-- for which you can play exactly what you imagine,
186
1074000
4000
که در آن بتوانید دقیقا هر چیزی که تصور می کنید را برنید،
18:23
without it being cosmetically enhanced.
187
1078000
3000
بدون اینکه به صورت مصنوعی تقویت شود.
18:26
And so therefore, acousticians are actually in conversation with people who are
188
1081000
7000
برای همین صداشناس ها در واقع با کسانی در گفتگواند که
18:33
hearing impaired, and who are participators of sound.
189
1088000
6000
مشکل شنوایی دارند، و کسانی اند که در تولید صدا نقش دارند.
18:39
And this is quite interesting.
190
1094000
2000
و این واقعأ جالب است.
18:41
I cannot, you know, give you any detail as far as what is actually happening
191
1096000
6000
می دانید، من نمی توانم در باره اینکه واقعاً چه اتفاقی دارد می افتد جزئیات ارائه بدهم
18:47
with those halls, but it's just the fact that they are going to a group of people
192
1102000
6000
با یک همچین سالن هایی، اما مسئله اینجاست که آن ها دارند سراغ کسانی می روند که
18:53
for whom so many years we've been saying,
193
1108000
4000
سال های سال در مورد آن ها گفته ایم که،
18:57
"Well, how on Earth can they experience music? You know, they're deaf."
194
1112000
3000
"خب، چه جوری اون ها می تونند موسیقی رو تجربه کنند؟ می دونی، اون ها کرند."
19:00
We just -- we go like that, and we imagine that that's what deafness is about.
195
1115000
4000
ما فقط - این کار را می کنیم، و تصور می کنیم که نا شنوا بودن اینجوری است.
19:04
Or we go like that, and we imagine that's what blindness is about.
196
1119000
2000
یا این کار را انجام می دهیم، و تصور می کنیم نابینا بودن اینطوریست.
19:06
If we see someone in a wheelchair, we assume they cannot walk.
197
1121000
5000
اگر کسی را در صندلی چرخ دار ببینیم، فکر می کنیم که لابد نمی تواند رای برود.
19:11
It may be that they can walk three, four, five steps. That, to them, means they can walk.
198
1126000
7000
ممکن است اینطوری باشد که آن ها می توانند 3، 4 یا 5 قدم راه بروند. همین، برای آن ها، یعنی می توانند راه بروند.
19:18
In a year's time, it could be two extra steps.
199
1133000
4000
در طی یک سال، ممکن است دو قدم اضافه شود.
19:22
In another year's time, three extra steps.
200
1137000
3000
در طی یک سال بعدی هم، سه قدم دیگر اضافه شوند.
19:25
Those are hugely important aspects to think about.
201
1140000
5000
این ها، جنبه های خیلی بزرگی اند که باید به آن ها فکر کرد.
19:30
So when we do listen to each other,
202
1145000
4000
پس وقتی واقعاً به همدیگر گوش می دهیم،
19:34
it's unbelievably important for us to really test our listening skills,
203
1149000
8000
به طورز باور نکردنی ای مهم است که مهارت های گوش دادن خود را امتحان کنیم.
19:42
to really use our bodies as a resonating chamber, to stop the judgment.
204
1157000
5000
اینکه واقعا از بدن هایمان به عنوان اتاق هایی برای پیچیدن صدا در آن ها استفاده کنیم و قضاوت نکنیم.
19:47
For me, as a musician who deals with 99 percent of new music,
205
1162000
4000
برای من، به عنوان یک موسیقی دان که با موسیقی که 99 درصد جدید است سر و کار دارد،
19:51
it's very easy for me to say, "Oh yes, I like that piece.
206
1166000
3000
برای من خیلی ساده است که بگویم، "وای آره، اون قطعه رو دوست دارم.
19:54
Oh no, I don't like that piece." And so on.
207
1169000
2000
وان نه، اون قطعه رو دوست ندارم." و غیره.
19:56
And you know, I just find that I have to give those pieces of music real time.
208
1171000
6000
و می دانید چیست، فهمیده ام که فقط باید به آن قطعه های موسیقی زمان واقعی بدهم.
20:02
It may be that the chemistry isn't quite right between myself and that particular piece of music,
209
1177000
5000
ممکن است مشکل از این باشد که رابطه میان من و آن قطعه موسیقی دقیقاً درست نیست.
20:07
but that doesn't mean I have the right to say it's a bad piece of music.
210
1182000
5000
اما این معنی را نمی دهد که من حق دارم بگویم قطعه بدی است.
20:12
And you know, it's just one of the great things about being a musician,
211
1187000
5000
و می دانید، یکی از چیزهای خوبی که موسیقیدان بودن دارد،
20:17
is that it is so unbelievably fluid.
212
1192000
4000
این است که به طرز باورنکردنی ای روان و متحرک است.
20:21
So there are no rules, no right, no wrong, this way, that way.
213
1196000
4000
برای همین، هیچ قوانینی وجود ندارد، درست و غلط وجود ندارد، این روش یا آن روش وجود ندارد.
20:25
If I asked you to clap -- maybe I can do this.
214
1200000
5000
اگر از شما بخواهم دست بزنید - شاید بتوانم این کار را بکنم.
20:30
If I can just say, "Please clap and create the sound of thunder."
215
1205000
6000
اگر فقط بتوانم بگویم، "لطفاً دست بزنید." و صدای طوفان درست کنم.
20:36
I'm assuming we've all experienced thunder.
216
1211000
3000
فرضم بر این است که همه ما طوفان را تجربه کرده ایم.
20:39
Now, I don't mean just the sound;
217
1214000
2000
حالا، منظورم فقط صداش نیست،
20:41
I mean really listen to that thunder within yourselves.
218
1216000
5000
منظورم این است که واقعاً با همه وجودتان به آن صدای طوفان گوش دهید.
20:46
And please try to create that through your clapping. Try. Just -- please try.
219
1221000
5000
و لطفاً سعی کنید آن را از طریق دست زدن هایتان به وجود آورید. سعی کنید. - لطفاً سعی کنید.
20:51
(Applause)
220
1226000
7000
[صدای دست زدن]
20:58
Very good! Snow. Snow. Have you ever heard snow?
221
1233000
10000
خیلی عالی بود! برف. برف. تا حالا برف شنیده اید؟
21:08
Audience: No.
222
1243000
1000
حضار: نه
21:09
Evelyn Glennie: Well then, stop clapping. (Laughter) Try again.
223
1244000
6000
اولین گلین: خب پس دیگه نمی خواد دست بزنید. [صدای خنده] دوباره سعی کنید.
21:15
Try again. Snow.
224
1250000
6000
دوباره سعی کنید. برف
21:21
See, you're awake.
225
1256000
2000
ببینید، شما بیدارید.
21:23
Rain. Not bad. Not bad.
226
1258000
9000
باران. بد نبود. بد نبود.
21:32
You know, the interesting thing here, though, is that I asked a group of kids
227
1267000
4000
می دانید، چیز جالب اینجا این است که، من از یک گروه از کودکان
21:36
not so long ago exactly the same question.
228
1271000
4000
همین سوال را نه چندان وقت پیش پرسیدم.
21:40
Now -- great imagination, thank you very much.
229
1275000
4000
حالا - تخیل خیلی خوبی بود، واقعاً ممنونم.
21:44
However, not one of you got out of your seats to think,
230
1279000
3000
البته، هیچ کدام از شما از صندلی هایتان بلند نشدید که فکر کنید
21:47
"Right! How can I clap? OK, maybe ... (Claps)
231
1282000
2000
"خب، چطوری می توانم دست بزنم؟ خب شاید...
21:52
Maybe I can use my jewelry to create extra sounds.
232
1287000
3000
- شاید بتوانم از زیورآلاتم استفاده کنم تا صدای اضافی تولید کنم.
21:55
Maybe I can use the other parts of my body to create extra sounds."
233
1290000
4000
شاید بتوانم از دیگر اعضاي بدنم برای در آوردن صدای اضافی استفاده کنم."
21:59
Not a single one of you thought about clapping in a slightly different way
234
1294000
5000
هیچ کدام از شما در مورد دست زدن به طرز دیگری فکر نکردید
22:04
other than sitting in your seats there and using two hands.
235
1299000
4000
جز اینکه در صندلی خود بشینید و از دو دست هایتان استفاده کنید.
22:08
In the same way that when we listen to music,
236
1303000
2000
درست همان جوری که به موسیقی گوش می دهیم،
22:10
we assume that it's all being fed through here.
237
1305000
4000
تصور می کنیم که همه اش از طریق اینجا وارد می شود.
22:14
This is how we experience music. Of course it's not.
238
1309000
4000
این جوری است که ما موسیقی را تجربه می کنیم. مسلماً اینطوری نیست.
22:18
We experience thunder -- thunder, thunder. Think, think, think.
239
1313000
4000
طوفان را تجربه می کنیم - طوفان، طوفان. فکر کنید، فکر کنید، فکر کنید.
22:22
Listen, listen, listen. Now -- what can we do with thunder?
240
1317000
7000
گوش کنید، گوش کنید، گوش کنید. حالا - با طوفان چه کاری می توانیم بکنیم؟
22:29
I remember my teacher. When I first started, my very first lesson,
241
1324000
5000
معلمم را یادم می آید. وقتی اول شروع کردم، اولین جلسه ام،
22:34
I was all prepared with sticks, ready to go.
242
1329000
4000
کاملاً آماده بودم، با چوب ها
22:38
And instead of him saying, "OK, Evelyn, please, feet slightly apart,
243
1333000
5000
و به جای اینکه به من بگوبد، "خب، اولین، لطفاً. پاهایت را کمی باز نگه دار،
22:43
arms at a more-or-less 90 degree angle, sticks in a more-or-less V shape,
244
1338000
6000
دست ها هم تقریباً در حالت 90 درجه خم کن، چوب ها را تقریبا به حالت V شکل نگه دار،
22:49
keep this amount of space here, etc.
245
1344000
3000
انقدر اینجا فضا بگذار، و غیره.
22:52
Please keep your back straight, etc., etc., etc." --
246
1347000
2000
لطفاً کمرت را صاف نگه دار، غیره و غیره و غیره.
22:54
where I was probably just going to end up absolutely rigid, frozen,
247
1349000
4000
که اگر می گفت من احتمالاً کاملاً خشک و یخ زده می شدم،
22:58
and I would not be able to strike the drum,
248
1353000
2000
و نمی توانستم بر طبل ضربه وارد کنم،
23:00
because I was thinking of so many other things -- he said,
249
1355000
2000
چون داشتم به خیلی چیزهای دیگر فکر می کردم. در عوض، او گفت،
23:02
"Evelyn, take this drum away for seven days, and I'll see you next week."
250
1357000
5000
"اولین، این طبل را برای 7 روز با خودت ببر، و من هفته بعد می بینمت."
23:07
So, heavens! What was I to do? I no longer required the sticks;
251
1362000
5000
در نتیجه، خدای من! چیکار باید می کردم؟ دیگر به چوب ها نیازی نداشتم،
23:12
I wasn't allowed to have these sticks.
252
1367000
2000
اجازه نداشتم این چوب ها را داشته باشم.
23:14
I had to basically look at this particular drum,
253
1369000
4000
باید فقط به این طبل بخصوص نگاه می کردم،
23:18
see how it was made, what these little lugs did, what the snares did.
254
1373000
5000
می دیدم چطوری ساخته شده است، این دسته ها کارشان چیست، snare ها کارشان چیست.
23:23
Turned it upside down, experimented with the shell, experimented with the head.
255
1378000
7000
برعکسش می کردم، بالا و پایین اش را آزمایش می کردم.
23:30
Experimented with my body, experimented with jewelry,
256
1385000
6000
با بدنم آزمایش می کردم، با زیورآلات آزمایش می کردم،
23:36
experimented with all sorts of things.
257
1391000
2000
با همه جور چیز آزمایش می کردم.
23:48
And of course, I returned with all sorts of bruises and things like that --
258
1403000
3000
و مسلماً، با یک عالمه زخم و کبودی برگشتم -
23:51
but nevertheless, it was such an unbelievable experience,
259
1406000
5000
اما علارغم آن ها، واقعاً تجربه باورنکردنی ای بود،
23:56
because then, where on Earth are you going to experience that in a piece of music?
260
1411000
5000
چون آن وقت، کجا امکان داشت من آن چیزها را در یک قطعه موسیقی تجربه کنم؟
24:01
Where on Earth are you going to experience that in a study book?
261
1416000
4000
کجا امکان دارد شما آن چیزها را در یک کتاب درس تجربه کنید؟
24:05
So we never, ever dealt with actual study books.
262
1420000
3000
برای همین هیچ وفت و هیچ وقت با کتاب های درس واقعی کار نکردیم.
24:08
So for example, one of the things that we learn
263
1423000
3000
بنابراین مثلاً، یکی از چیزهایی که یاد می گیریم
24:11
when we are dealing with being a percussion player, as opposed to a musician,
264
1426000
6000
وقتی داریم خود را یک نوازنده پرکاشن در نظر می گیریم در تضاد با یک موسیقی دان،
24:17
is basically straightforward single stroke rolls.
265
1432000
4000
تک ضرب ها است.
24:24
Like that. And then we get a little faster and a little faster and a little faster.
266
1439000
7000
مثل این. و بعد یکم تندتر و تندتر و تندتر می شود.
24:31
And so on and so forth. What does this piece require?
267
1446000
3000
و به همین ترتیب ادامه دارد. این قطعه به چه چیزی نیاز دارد؟
24:34
Single stroke rolls. So why can't I then do that whilst learning a piece of music?
268
1449000
8000
تک ضرب. پس چرا نمی توانم وقتی یک قطعه موسیقی گوش می دهم این کار را بکنم؟
24:42
And that's exactly what he did.
269
1457000
3000
و این دقیقاً کاری است که او کرد.
24:45
And interestingly, the older I became, and when I became a full-time student
270
1460000
5000
و جالب است که هر چه بزرگ تر شدم، وقتی یک دانشجوی تمام وقت شدم
24:50
at a so called "music institution," all of that went out of the window.
271
1465000
6000
در جای که به اصطلاح یک "موسسه موسیقی" بود، همه آن از پنجره دور انداخته شد.
24:56
We had to study from study books.
272
1471000
2000
باید از کتاب های درسی درس می خواندیم.
24:58
And constantly, the question, "Well, why? Why? What is this relating to?
273
1473000
4000
و دائما، این سوال، که خب، چرا؟ چرا؟ این به چی ربط داره؟
25:02
I need to play a piece of music." "Oh, well, this will help your control!"
274
1477000
4000
من احتیاج دارم یک قطعه موسیقی بزنم. "خب به هرحال، این به تسلط تو کمک خواهد کرد!"
25:06
"Well, how? Why do I need to learn that? I need to relate it to a piece of music.
275
1481000
5000
خب، چطوری؟ چرا باید آن را یاد بگیرم؟ من احتیاج دارم آن را به یک قطعه موسیقی ربط دهم.
25:11
You know. I need to say something.
276
1486000
3000
می دانید. باید چیزی بگویم.
25:14
"Why am I practicing paradiddles?
277
1489000
2000
چرا دارم الگوهای پارادیدل [Paradiddle] را تمرین می کنم؟
25:20
Is it just literally for control, for hand-stick control? Why am I doing that?
278
1495000
5000
آیا عملاً برای تسلط است، تسلط گرفتن چوب ها؟ چرا دارم اون کار را می کنم؟
25:25
I need to have the reason,
279
1500000
3000
باید دلیل را داشته باشم،
25:28
and the reason has to be by saying something through the music."
280
1503000
5000
و دلیلش باید از طریق موسیقی باشد.
25:33
And by saying something through music, which basically is sound,
281
1508000
5000
و با گفتن چیزی از طریق موسیقی باشد، که در واقع یعنی صدا،
25:38
we then can reach all sorts of things to all sorts of people.
282
1513000
5000
آن وقت می توانیم همه جور چیز را به همه جور آدم برسانیم.
25:43
But I don't want to take responsibility of your emotional baggage.
283
1518000
3000
ولی من نمی خواهم مسئولیت بار عاطفی شما را بر عهده بگیرم.
25:46
That's up to you, when you walk through a hall.
284
1521000
2000
آن دیگر به خود شما مربوط است، وقتی وارد یک سالن می شوید.
25:48
Because that then determines what and how we listen to certain things.
285
1523000
6000
برای اینکه آن وقت آن تعیین می کند که چطوری به بعضی چیزها گوش می دهیم.
25:54
I may feel sorrowful, or happy, or exhilarated, or angry when I play
286
1529000
6000
ممکن است غمگین، خوشحال، شاد، یا عصبانی باشم وقتی
26:00
certain pieces of music, but I'm not necessarily
287
1535000
2000
بعضی قطعه های مخصوص را می زنم، اما لزوماً
26:02
wanting you to feel exactly the same thing.
288
1537000
4000
نمی خواهم که شما هم دقیقاً حس من را احساس کنید.
26:06
So please, the next time you go to a concert,
289
1541000
3000
بنابراین لطفاً دفعه بعدی که به یک کنسرت می روید،
26:09
just allow your body to open up, allow your body to be this resonating chamber.
290
1544000
7000
اجازه دهید بدنتان خود را باز کند، اجازه دهید بدنتان این اتاق تقویت و تشدید کننده صدا باشد.
26:16
Be aware that you're not going to experience the same thing as the performer is.
291
1551000
5000
بدانید که قرار نیست همان چیزی که نوازنده حس می کنید را حس کنید.
26:21
The performer is in the worst possible position for the actual sound,
292
1556000
4000
نوازنده برای درک صدای واقعی در بدترین جایگاه قرار دارد.
26:25
because they're hearing the contact of the stick on the drum,
293
1560000
6000
دارند صدای تماس چوب روی طبل را می شنوند،
26:31
or the mallet on the bit of wood, or the bow on the string, etc.,
294
1566000
4000
و یا مضراب روی ساز ,یا آرشه روی سیم و غیره
26:35
or the breath that's creating the sound from wind and brass.
295
1570000
4000
یا نفسی که دارد صدا را در سازهای بادی برنجی می سازد.
26:39
They're experiencing that rawness there.
296
1574000
2000
دارند آن خامی را آنجا حس می کنند.
26:41
But yet they're experiencing something so unbelievably pure,
297
1576000
4000
اما در عین حال دارند یک چیز خالص باورنکردنی را تجربه می کنند.
26:45
which is before the sound is actually happening.
298
1580000
4000
که اصلاً قبل از وقتی است که صدا دارد شنیده می شود.
26:49
Please take note of the life of the sound after the actual initial strike,
299
1584000
6000
لطفا دقت کنید، به زندگی صدا پس از اولین ضربه ی یا دمیدن واقعی،
26:55
or breath, is being pulled. Just experience the whole journey of that sound
300
1590000
7000
که دارد به بیرون کشیده می شود. فقط سیر کامل آن صدا را تجربه کنید
27:02
in the same way that I wished I'd experienced the whole journey
301
1597000
4000
همان طوری که من آرزو داشتم سیر کامل
27:06
of this particular conference, rather than just arriving last night.
302
1601000
5000
این کنفرانس مخصوص را تجربه می کردم به جای اینکه تازه دیشب برسم.
27:11
But I hope maybe we can share one or two things as the day progresses.
303
1606000
4000
امیدوارم که بتونیم در طی این روز، یک یا دو چیز را با هم در میان بگذاریم.
27:15
But thank you very much for having me!
304
1610000
3000
اما خیلی ممنونم که من را به حضور خود پذیزفتید.
27:18
(Applause)
305
1613000
10000
[تشویق حضار]
ABOUT THE SPEAKER
Evelyn Glennie - MusicianPercussionist and composer Dame Evelyn Glennie lost nearly all of her hearing by age 12. Rather than isolating her, it has given her a unique connection to her music.
Why you should listen
Dame Evelyn Glennie's music challenges the listener to ask where music comes from: Is it more than simply a translation from score to instrument to audience?
The Grammy-winning percussionist and composer became almost completely deaf by the age of 12, but her hearing loss brought her a deeper understanding of and connection to the music she loves. She's the subject of the documentary Touch the Sound, which explores this unconventional and intriguing approach to percussion.
Along with her vibrant solo career, Glennie has collaborated with musicians ranging from classical orchestras to Björk. Her career has taken her to hundreds of concert stages around the world, and she's recorded a dozen albums, winning a Grammy for her recording of Bartók's Sonata for Two Pianos and Percussion, and another for her 2002 collaboration with Bela Fleck.
Her passion for music and musical literacy brought her to establish, in collaboration with fellow musicians Julian Lloyd Weber and Sir James Galway, the Music Education Consortium, which successfully lobbied for an investment of 332 million pounds in music education and musical resources in Britain.
Evelyn Glennie | Speaker | TED.com