ABOUT THE SPEAKERS
Caitlin Quattromani - Marketing leader


Why you should listen

Caitlin Quattromani is a Colorado native and mom to two elementary school-age boys. She graduated from the University of Denver with an international business degree and has been fortunate to travel the world as a marketing and product leader, including living abroad with her family in Luxembourg. Her professional experience includes working for Amazon and DISH, and she currently leads multicultural marketing for Comcast's West Division office in the Denver area. Quattromani is also a co-founder of Elevate Partners, focused on bringing the power of dialogue to individuals, teams and organizations. She regularly volunteers with Hire Heroes USA, helping active duty military, veterans and their families transition into civilian employment.

More profile about the speaker
Caitlin Quattromani | Speaker | TED.com
Lauran Arledge - Talent development leader


Why you should listen

Lauran Arledge started her career as high school social studies teacher in Wilmington, North Carolina. Over the past 15 years, she has worked in public health violence prevention, community organizing, coaching and organizational development. She currently holds a leadership position in talent development for a Denver-based technology company. In November 2017 she will launch Bold Font Coaching and Consulting which aims to bridge the gap between our personal and professional lives by living from a place of choice, courage, and authenticity. She is also a co-founder of Elevate Partners, focused on bringing the power of dialogue to individuals, teams and organizations.

More profile about the speaker
Lauran Arledge | Speaker | TED.com
TEDxMileHigh

Caitlin Quattromani and Lauran Arledge: How our friendship survives our opposing politics

کیتلین کوآترومانی و لورن آرلج: چگونه دوستی ما می‌تواند در مقابله با مواضع سیاسی مخالف‌مان دوام بیاورد

Filmed:
1,146,097 views

آیا هنوز می‌توانید با کسی که مثل شما رأی نداده است دوستی کنید؟ برای کیتلین کوآترومانی و لورن آرلج، دو دوست صمیمی که نظرات بسیار متفاوتی در زمینه‌ی سیاست دارند، نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۱۶ می‌توانست منجر به بی‌احترامی و خصومت شود. بشنوید چطور آن‌ها به جای این روند ورود به گفتگو را انتخاب کردند -- و چند تاکتیک ساده‌ای که آن‌ها برای حفظ دوستی دوحزبی‌شان به کار گرفته‌اند را بیاموزید.
- Marketing leader
Full bio - Talent development leader
Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
Caitlinکیتلین QuattromaniQuattromani: The electionانتخابات
of 2016 feltنمد differentناهمسان.
0
861
3183
کیتلین کوآترومانی: انتخابات
سال ۲۰۱۶ فرق داشت.
00:16
Politicalسیاسی conversationsگفتگو
with our familyخانواده and friendsدوستان
1
4578
3023
مکالمه‌های سیاسی
با خانواده‌ها و دوستان‌مون
00:19
uncoveredکشف شد a levelسطح of polarizationقطبش
2
7625
1786
پرده از سطحی از تضاد برداشت
00:21
that manyبسیاری of us had not
previouslyقبلا experiencedبا تجربه.
3
9435
2594
که خیلی از ما پیش از این
تجربه‌ش نکرده بودیم.
00:24
People who we always thought
were reasonableمعقول and intelligentباهوش - هوشمند
4
12670
3523
افرادی که همیشه فکر می‌کردیم
منطقی و باهوش هستن
00:28
seemedبه نظر می رسید like strangersغریبه ها.
5
16217
1585
به نظرمون غریبه می‌اومدن.
00:29
We said to ourselvesخودمان,
"How could you think that?
6
17826
2659
به خودمون می‌گفتیم،
"چطور می‌تونی چنین فکری بکنی؟
00:32
I thought you were smartهوشمندانه."
7
20509
1872
من فکر می‌کردم تو باهوشی."
00:34
Lauranلوران Arledgeارزیابی: Caitlinکیتلین and I metملاقات کرد
in the summerتابستان of 2011,
8
22405
3393
لورن آرلج: من و کیتلین
در تابستان ۲۰۱۱ با هم آشنا شدیم،
00:37
and we bondedباند around beingبودن workingکار کردن momsمادران
9
25822
1890
و با هم صمیمی شدیم
چون هردو مادران شاغل بودیم
00:39
and tryingتلاش کن to keep
our very energeticپر انرژی boysپسران busyمشغول.
10
27736
3066
و سعی می‌کردیم پسرهای خیلی
پرانرژی‌مون رو مشغول نگه داریم.
00:42
And we soonبه زودی foundپیدا شد out
we had almostتقریبا everything in commonمشترک.
11
30826
3000
و خیلی زود فهمیدیم تقریباً
در همه‌چی توافق نظر داریم.
00:46
From our love of Coloradoکلرادو
to our love of sushiسوشی,
12
34318
3493
از عشق‌مون به کلرادو گرفته
تا علاقه‌مون به سوشی،
00:49
there wasn'tنبود much we didn't agreeموافق on.
13
37835
2070
چیز زیادی نبود که سرش مخالفت داشته باشیم.
ما همچنین فهمیدیم که در عشق
عمیق‌مون به این کشور
00:52
We alsoهمچنین discoveredکشف شده that we shareاشتراک گذاری
a deepعمیق love of this countryکشور
14
40661
2993
و احساس مسئولیت در
فعال سیاسی بودن، شریک هستیم.
00:55
and feel a responsibilityمسئوليت
to be politicallyاز نظر سیاسی activeفعال.
15
43678
2960
00:59
But no one'sیک نفر perfectکامل --
16
47256
1651
ولی هیچ‌کس کامل نیست --
01:00
(Laughterخنده)
17
48931
1048
(خنده حضار)
01:02
and I soonبه زودی foundپیدا شد out
two disappointingناامید کننده things about Caitlinکیتلین.
18
50003
4003
و من خیلی زود متوجه دو موضوع
ناامیدکننده در مورد کیتلین شدم.
01:06
First, she hatesمتنفرم campingچادر زدن.
19
54030
2623
اولا، اون از چادر زدن متنفره.
01:08
CQCQ: I think campingچادر زدن is the worstبدترین.
20
56677
2048
کیتلین: معتقدم هیچی بدتر از چادر زدن نیست.
01:10
LALA: So there would not be
any jointمفصل campingچادر زدن tripsسفرها in our futureآینده.
21
58749
3618
لورن: پس در آینده‌ی ما
هیچ چادرزنی مشترکی وجود نخواهد داشت.
01:15
The secondدومین thing is that
she's politicallyاز نظر سیاسی activeفعال all right --
22
63081
3660
دوم اینکه او یک فعال سیاسی
درست و حسابی بود اما --
01:18
as a conservativeمحافظه کار.
23
66765
1220
به عنوان یک محافظه‌کار.
01:20
CQCQ: I mayممکن است hateنفرت campingچادر زدن,
but I love politicsسیاست.
24
68590
3302
کیتلین: من ممکنه از چادرزدن متنفر باشم
ولی عاشق سیاست‌ام.
01:23
I listen to conservativeمحافظه کار talk radioرادیو
just about everyهرکدام day,
25
71916
3205
من تقریباً هرروز به برنامه‌های رادیویی
حزب محافظه‌کار گوش می‌کنم.
01:27
and I've volunteeredداوطلبانه for a fewتعداد کمی differentناهمسان
conservativeمحافظه کار politicalسیاسی campaignsمبارزات انتخاباتی.
26
75145
3699
و تا الان برای چند کمپین سیاسی
محافظه‌کارانه‌ی مختلف داوطلب شدم.
01:31
LALA: And I'd say I'm a little to the left,
27
79311
2302
لورن: و من باید بگم من کمی
متمایل به چپ هستم،
01:33
like all the way to the left.
28
81637
1414
یعنی کاملاً چپی هستم.
01:35
(Laughterخنده)
29
83075
1579
(خنده حضار)
01:36
I've always been interestedعلاقه مند in politicsسیاست.
30
84678
2096
من همیشه به سیاست علاقه‌مند بوده‌ام.
01:38
I was a politicalسیاسی scienceعلوم پایه majorعمده,
31
86798
1578
رشته‌م علوم سیاسی بوده،
01:40
and I workedکار کرد as a communityجامعه organizerتنظیم کننده
and on a congressionalکنگره campaignکمپین.
32
88400
3383
و به عنوان سازمان‌دهنده اجتماعات
و در کمپین‌های کنگره شرکت کرده‌ام.
01:44
CQCQ: So as Lauranلوران and I
were gettingگرفتن to know eachهر یک other,
33
92178
2650
کیتلین: همینطور که من و لورن
داشتیم با هم آشنا می‌شدیم،
01:46
it was right in the middleوسط
of that 2012 presidentialریاست جمهوری campaignکمپین,
34
94852
2923
درست وسط کارزار انتخاباتی
سال ۲۰۱۲ بود،
01:49
and mostاکثر of our earlyزود
politicalسیاسی conversationsگفتگو
35
97799
2493
و بیشتر مکالمات اولیه‌ی ما
در مورد سیاست،
01:52
were really just basedمستقر
in jokesجوک ها and pranksشوخی ها.
36
100316
2515
در واقع بیشتر جنبه‌ی شوخی
و شیطنت داشت.
01:55
So as an exampleمثال, I would changeتغییر دادن
Lauran'sلورن computerکامپیوتر screenصفحه نمایش saverمحافظ
37
103244
3032
به عنوان مثال، من تصویر
صفحه کامپیوتر لورن رو تغییر می‌دادم
01:58
to a pictureعکس of Mittمیت Romneyرامنی,
38
106300
1429
و عکسی از میت رامنی می‌ذاشتم.
01:59
or she would put an Obamaاوباما
campaignکمپین magnetآهن ربا on the back of my carماشین.
39
107753
3397
یا او یک آهن‌ربای کمپین اوباما
رو پشت ماشین من می‌چسبوند.
02:03
(Laughterخنده)
40
111174
1011
(خنده حضار)
02:04
LALA: Carماشین, not minivanمینی واگن.
41
112209
2040
لورن: ماشین، نه مینی‌ون.
02:06
CQCQ: But over time,
those conversationsگفتگو grewرشد کرد more seriousجدی
42
114273
3008
کیتلین: ولی با گذشت زمان
این مکالمات عمیق‌تر شدن
02:09
and really becameتبدیل شد
a coreهسته of our friendshipدوستی.
43
117305
2659
و واقعاً تبدیل به هسته مرکزی
دوستی ما شدن.
02:11
And somewhereجایی alongدر امتداد the lineخط,
44
119988
1418
و هرچه رفتیم جلوتر،
02:13
we decidedقرار بر این شد we didn't want to have
any topicموضوع be off limitsمحدودیت ها for discussionبحث,
45
121430
3979
تصمیم گرفتیم نمی‌خوایم بحث در مورد
هیچ موضوعی بین‌مون ممنوع باشه،
02:17
even if those topicsموضوعات pushedتحت فشار قرار داد us way
outsideخارج از of our friendshipدوستی comfortراحتی zoneمنطقه.
46
125433
4174
حتی اگر اون موضوعات باعث می‌شدن
از نقطه‌ی امن دوستی‌مون بیرون بیایم.
02:21
LALA: And so to mostاکثر of us,
47
129911
1204
لورن: و برای اکثر ما،
02:23
politicalسیاسی conversationsگفتگو
are a zero-sumمبلغ صفر gameبازی.
48
131139
2596
مکالمات سیاسی
حکم برد و باخت دارن.
02:25
There's a winnerبرنده and there's a loserبازنده.
49
133759
1977
یک برنده وجود داره و یک بازنده.
02:27
We go for the attackحمله and we spotنقطه
a weaknessضعف in someone'sکسی هست argumentبحث و جدل.
50
135760
3253
ما حمله می‌کنیم و نقطه ضعف
طرف در بحث رو نشونه می‌گیریم.
02:31
And here'sاینجاست the importantمهم partبخشی:
51
139037
1483
و این بخش مهم ماجراست:
02:32
we tendگرایش داشتن to take everyهرکدام commentاظهار نظر
or opinionنظر that's expressedبیان
52
140544
3096
عادت داریم هر نظر یا عقیده‌ای
که بروز داده می‌شه
02:35
as a personalشخصی affrontاعتراض
to our ownخودت valuesارزش های and beliefsاعتقادات.
53
143664
3086
رو توهین شخصی به باورها
و ارزش‌هامون تلقی کنیم.
02:39
But what if changedتغییر کرد the way
we think about these conversationsگفتگو?
54
147517
3103
ولی چی می‌شه اگر ما طرز فکرمون
در مورد این مکالمات رو عوض کنیم؟
02:43
What if, in these heatedگرم است momentsلحظات,
55
151215
2262
چی می‌شه اگر در این لحظات پرشور،
02:45
we choseانتخاب کرد dialogueگفتگو over debateمناظره?
56
153501
2277
به جای مجادله، گفتگو رو انتخاب کنیم؟
02:48
When we engageمشغول کردن in dialogueگفتگو,
we flipتلنگر the scriptاسکریپت.
57
156786
2880
وقتی ما وارد گفتگو می‌شیم
شرایط رو می‌چرخونیم.
02:52
We replaceجایگزین کردن our egoنفس and our desireمیل to winپیروزی
58
160298
2777
ما خودخواهی و علاقه‌مون به بردن رو
02:55
with curiosityکنجکاوی, empathyیکدلی
59
163099
2079
با کنجکاوی و همدلی
و علاقه به آموختن، جایگزین می‌کنیم.
02:57
and a desireمیل to learnیاد گرفتن.
60
165202
1485
02:58
Insteadبجای of comingآینده
from a placeمحل of judgmentداوری,
61
166711
2066
به جای قرار گرفتن
در موقعیت قضاوت،
03:00
we are genuinelyواقعا interestedعلاقه مند
in the other person'sفردی experiencesتجربیات,
62
168801
3872
واقعا به تجربیات طرف مقابل
علاقه نشون بدیم،
03:04
theirخودشان valuesارزش های and theirخودشان concernsنگرانی ها.
63
172697
2000
به ارزش‌هاشون و نگرانی‌هاشون.
03:07
CQCQ: You make it soundصدا so simpleساده, Lauranلوران.
64
175220
2142
کیتلین: یه جوری می‌گی
انگار خیلی ساده‌ست، لورن.
03:09
But gettingگرفتن to that placeمحل
of trueدرست است dialogueگفتگو is hardسخت,
65
177781
2821
ولی رسیدن به اون نقطه
گفتگوی واقعی سخته،
03:12
especiallyبه خصوص when we're talkingصحبت کردن
about politicsسیاست.
66
180626
2411
مخصوصاً وقتی داریم
راجع به سیاست حرف می‌زنیم.
راحت می‌شه احساساتی شد و از کوره در رفت
03:15
It is so easyآسان to get emotionallyعاطفی firedاخراج شد up
67
183061
2615
در مورد اون‌چه علاقه‌ی شدیدی بهش داریم،
03:17
about issuesمسائل that we're passionateپرشور about,
68
185700
2116
03:19
and we can let our egoنفس
get in the way of trulyبراستی hearingشنیدن
69
187840
2935
و می‌تونیم اجازه بدیم نفس‌مون
سر راه شنیدن واقعی
03:22
the other person'sفردی perspectiveچشم انداز.
70
190799
1733
نقطه‌نظر‌های طرف مقابل قرار بگیره.
03:24
And in this crazyدیوانه politicalسیاسی climateآب و هوا
we're in right now,
71
192556
2573
و در این جو سیاسی دیوانه‌واری
که این روزها داریم،
03:27
unfortunatelyمتاسفانه, we're seeingدیدن
an extremeمفرط resultنتيجه
72
195153
2792
متأسفانه، شاهد نتایج افراطی
03:29
of those heatedگرم است politicalسیاسی conversationsگفتگو,
73
197969
2346
از این مکالمات سیاسی پرشور هستیم،
03:32
to the pointنقطه where people are willingمایلم
to walkراه رفتن away from theirخودشان relationshipsروابط.
74
200339
3969
تا جایی که آدم‌ها حاضر می‌شن
روابطشون رو به هم بزنن.
03:36
In factواقعیت, Rasmussenراسموسن releasedمنتشر شد
a pollنظرسنجی earlierقبلا this yearسال
75
204332
2969
در واقع، رازموسن اوایل امسال
یک نظرسنجی منتشر کرد
03:39
that said 40 percentدرصد of people
reportedگزارش داد that the 2016 electionانتخابات
76
207325
4714
که نشون می‌داد ۴۰ درصد از افراد
گزارش دادن که انتخابات ۲۰۱۶
03:44
negativelyمنفی است impactedتأثیرگذار است
a personalشخصی relationshipارتباط,
77
212063
3024
روی روابط شخصی‌شون
اثر منفی گذاشته،
03:47
and the Journalمجله of Cognitiveشناختی
Neuroscienceعلوم اعصاب tellsمی گوید us
78
215111
2436
و مجله‌ی عصب‌شناسی شناختی به ما می‌گه
03:49
that people tendگرایش داشتن to feel
theirخودشان way to theirخودشان beliefsاعتقادات
79
217571
2929
افراد در مورد باورهاشون
به جای استفاده کردن از منطق،
03:52
ratherنسبتا than usingاستفاده كردن reasoningاستدلال,
80
220524
1713
بیشتر احساسی عمل می‌کنن،
03:54
and that when reasonدلیل and emotionهیجانی collideبرخورد کنید,
81
222261
3057
و وقتی منطق و احساس با هم برخورد می‌کنن،
03:57
it's emotionهیجانی that invariablyهرگز winsبرنده می شود.
82
225342
2420
احساسات بدون استثنا برنده‌ست.
03:59
So no wonderتعجب it's hardسخت
to talk about these issuesمسائل.
83
227786
2579
پس جای تعجب نداره
که حرف زدن در مورد این مسائل سخته.
04:02
LALA: And look, we're just
two regularمنظم friendsدوستان
84
230389
2049
لورن: و ببینین، ما دو تا
دوست معمولی هستیم
04:04
who happenبه وقوع پیوستن to think very differentlyمتفاوت است
85
232462
2310
که از قضا اختلاف نظر داریم
04:06
about politicsسیاست and the roleنقش
that governmentدولت should playبازی in our livesزندگی می کند.
86
234796
3300
در مورد سیاست و نقشی
که دولت باید در زندگی‌های ما ایفا کنه.
و می‌دونم به همه‌ی ما یاد دادن
که در مورد سیاست حرف نزنیم
04:10
And I know we were all taughtتدریس کرد
not to talk about politicsسیاست
87
238415
2636
04:13
because it's not politeبا ادب,
88
241075
1444
چون این کار مؤدبانه نیست،
04:14
but we need to be ableتوانایی to talk about it,
89
242543
1913
ولی ما باید بتونیم که در موردش حرف بزنیم
04:16
because it's importantمهم to us
and it's a partبخشی of who we are.
90
244480
3155
برای اینکه برامون اهمیت داره
و این بخشی از وجودمونه.
04:19
CQCQ: We have chosenانتخاب شده
to avoidاجتناب کردن politicalسیاسی debateمناظره
91
247659
2762
کیتلین: ما انتخاب کردیم
از مجادلات سیاسی دوری کنیم
04:22
and insteadبجای engageمشغول کردن in dialogueگفتگو
92
250445
2223
و به جاش گفتگو کنیم
04:24
in orderسفارش to maintainحفظ what we fondlyدوستانه call
93
252692
2541
برای اینکه بتونیم اون‌چه با علاقه اسم‌ش رو
04:27
our bipartisanدو طرفه friendshipدوستی.
94
255257
1777
دوستی دوحزبی‌ گذاشتیم رو حفظ کنیم.
04:29
(Laughterخنده)
95
257058
1730
(خنده حضار)
04:30
LALA: And this electionانتخابات
and all of the crazinessدیوانگی that has followedدنبال شد
96
258812
3008
لورن: و این انتخابات
و تمام دیوانگی‌هایی که به دنبال‌ش اومده
04:33
has givenداده شده us severalچند opportunitiesفرصت ها
to practiceتمرین this skillمهارت.
97
261844
3029
به ما فرصت‌های زیادی داده
که این مهارت رو تمرین کنیم.
04:36
(Laughterخنده)
98
264897
1842
(خنده حضار)
04:38
Let's startشروع کن with Januaryژانویه
and the Women'sزنان Marchمارس.
99
266763
2192
بیاین با ژانویه
و راهپیمایی زنان شروع کنیم.
04:40
At this pointنقطه, you can probablyشاید guessحدس بزن
whichکه one of us participatedشرکت کرد.
100
268979
3427
دیگه می‌تونین حدس بزنین
کدوم یکی از ما در این راهپیمایی شرکت کرده.
04:44
(Laughterخنده)
101
272430
1343
(خنده حضار)
04:45
CQCQ: Oh, the Women'sزنان Marchمارس.
102
273797
1969
کیتلین: وای، راهپیمایی زنان.
04:47
I was annoyedآزاردهنده and irritatedتحریک شده
that entireکل day,
103
275790
2802
من تمام اون روز عصبی و کلافه بودم،
04:50
really because of two things.
104
278616
1791
در واقع به خاطر دو موضوع:
04:52
Numberعدد one, the nameنام "Women'sزنان Marchمارس."
105
280431
2865
اول به خاطر اسم "راهپیمایی زنان"
04:55
As a conservativeمحافظه کار womanزن,
106
283320
1236
به عنوان یک زن محافظه‌کار،
04:56
the march'sمارس platformسکو of issuesمسائل
didn't representنمایندگی me,
107
284580
2992
خط مشی موضوعات این راهپیمایی
دغدغه‌ی من نبود،
04:59
and that's OK,
108
287596
1174
و مسأله‌ای هم نیست،
05:00
but hearingشنیدن it talkedصحبت کرد about
as this demonstrationتظاهرات of sisterhoodخواهرزاده
109
288794
3271
ولی شنیدن اینکه در موردش به عنوان
نمادی از رابطه‌ی خواهری
05:04
and solidarityهمبستگی for all womenزنان
110
292089
1667
و اتحاد میان تمام زنان صحبت می‌شد
05:05
didn't ringحلقه trueدرست است for me.
111
293780
1659
به نظر من درست و حقیقی نمی‌اومد.
05:07
The other pieceقطعه
was the timingزمان سنجی of the eventرویداد,
112
295463
2049
و مورد بعدی
زمانبندی این اتفاق بود،
05:09
the factواقعیت that it was the day
after the presidentialریاست جمهوری inaugurationافتتاح.
113
297536
3308
اینکه اون روز بعد از مراسم
تحلیف ریاست‌جمهوری بود.
05:12
It feltنمد like we weren'tنبودند even
givingدادن the newجدید administrationمدیریت
114
300868
2716
انگار که ما حتی به این دولت جدید
مجال نمی‌دادیم
05:15
to actuallyدر واقع do anything, good or badبد,
115
303608
2153
که یک کار خوب یا بد انجام بده،
05:17
before people feltنمد the need
to demonstrateنشان دادن againstدر برابر it.
116
305785
2730
قبل از اینکه آدم‌ها احساس نیاز کنن
در مخالفت باهاش تظاهرات کنن.
05:20
LALA: And underزیر normalطبیعی circumstancesشرایط,
I would agreeموافق with Caitlinکیتلین.
117
308886
2954
لورن: و در شرایط عادی
من با کیتلین موافق می‌بودم
05:23
I think an administrationمدیریت
does deserveسزاوار the benefitسود of the doubtشک.
118
311864
3001
فکر می‌کنم یک دولت لیاقت اینکه
بهش فرصت داده بشه رو داره.
05:26
But in this caseمورد, I was marchingراهپیمایی
to showنشان بده my concernنگرانی
119
314889
3267
ولی در این مورد، من در راهپیمایی
شرکت کردم تا نگرانی‌م رو نشون بدم
05:30
that a man with suchچنین a poorفقیر trackمسیر recordرکورد
with womenزنان and other groupsگروه ها
120
318180
3469
که مردی با اون سابقه‌ی ضعیف
در مواجهه با زنان و گروه‌های اقلیت
05:33
had been electedانتخاب شده as presidentرئيس جمهور.
121
321673
1514
به عنوان رئیس‌جمهور انتخاب شده.
05:35
I had to be partبخشی of the collectiveجمعی voiceصدای
122
323825
1968
من باید عضوی از اون صدای جمعی می‌بودم
05:37
that wanted to sendارسال a clearروشن است messageپیام
to the newجدید presidentرئيس جمهور
123
325817
2942
که می‌خواست پیامی روشن
به رئیس‌جمهور جدید مخابره کنه
05:40
that we did not acceptقبول کردن or condoneمتعهد هستم
124
328783
2264
که ما رفتار و زبان‌بازی
او در دوران انتخابات
05:43
his behaviorرفتار or rhetoricلفاظی
duringدر حین the electionانتخابات.
125
331071
2456
رو نپذیرفته و نمی‌بخشیم.
05:46
CQCQ: So I'm alreadyقبلا feelingاحساس
kindنوع of aggravatedتشدید می شود,
126
334065
2558
کیتلین: خب من همینطوری‌ش هم
یه جورایی عصبی بودم،
05:48
and then I see this Facebookفیس بوک from Lauranلوران
popپاپ up in my socialاجتماعی mediaرسانه ها feedخوراک.
127
336647
4413
و بعد دیدم این نوشته در فیسبوک از لورن
اومد توی خبرمایه‌ٔ شبکه‌های اجتماعی من.
05:53
(Laughterخنده)
128
341084
1007
(خنده حضار)
05:54
Seeingدیدن Lauran'sلورن sonsپسران at the marchمارس
and holdingبرگزاری signsعلائم
129
342115
3317
دیدن پسرهای لورن در راهپیمایی
و حمل کردن نوشته‌ها
05:57
tookگرفت it to a newجدید levelسطح for me,
and not in a good way,
130
345456
3294
من رو به یک سطح جدیدی برد
که خوب هم نبود،
06:00
because I know these boysپسران,
131
348774
1596
چون من این پسرها رو می‌شناسم،
06:02
I love these boysپسران,
132
350394
1436
این پسرها رو دوست دارم،
06:03
and I didn't feel they were oldقدیمی enoughکافی
133
351854
1882
و احساس می‌کردم هنوز اون‌قدر بزرگ نشدن
06:05
to understandفهمیدن what the marchمارس stoodایستاد for.
134
353760
1912
که بفهمن این راهپیمایی نماد چیه.
06:07
I didn't understandفهمیدن
why Lauranلوران would chooseانتخاب کنید
135
355696
2047
نمی‌فهمیدم چرا لورن باید انتخاب کنه
06:09
to have them participateشرکت کردن in that way,
136
357767
1793
اون‌ها رو مجبور به مشارکت
به اون شکل بکنه،
06:11
and I assumedفرض it wasn'tنبود a choiceانتخابی
that the boysپسران madeساخته شده for themselvesخودشان.
137
359584
3324
و تصور می‌کردم این انتخاب
خود پسرها نبوده.
06:14
But I alsoهمچنین know Lauranلوران.
138
362932
2378
اما من لورن رو هم می‌شناختم.
06:17
You're an incredibleباور نکردنی momمامان
139
365334
1215
تو یک مادر فوق‌العاده‌ای
06:18
who would never exploitبهره برداری
your boysپسران in any way,
140
366573
2535
که هرگز و به هیچ عنوانی
از پسرهات بهره‌کشی نخواهی کرد،
06:21
so I had to stop and checkبررسی myselfخودم.
141
369132
1747
پس باید خودم می‌رفتم و می‌دیدم.
06:22
I had a decisionتصمیم گیری to make.
142
370903
1664
باید تصمیم می‌گرفتم.
06:24
I could take the easyآسان way out
143
372591
1604
می‌تونستم مسیر آسون رو انتخاب کنم
06:26
and just chooseانتخاب کنید
not to say anything to her,
144
374219
2750
و فقط انتخاب کنم
که هیچی بهش نگم،
06:28
and insteadبجای just kindنوع of simmerبجوشد
in my frustrationنا امیدی,
145
376993
3017
و به جاش یه جورایی
به عصبانی بودنم ادامه بدم،
06:32
or I could askپرسیدن her to learnیاد گرفتن more
about her motivationsانگیزه ها.
146
380034
3207
یا می‌تونستم ازش بپرسم
تا انگیزه‌هاش رو بیشتر بفهمم.
06:35
LALA: And I sharedبه اشتراک گذاشته شده with Caitlinکیتلین
147
383265
1382
لورن: و من به کیتلین گفتم
06:36
that we actuallyدر واقع startedآغاز شده
talkingصحبت کردن about the Marchمارس
148
384671
2309
که ما در واقع هفته‌ها
قبل از مشارکت در راهپیمایی
06:39
weeksهفته ها before we participatedشرکت کرد.
149
387004
1646
در موردش شروع به صحبت کرده بودیم.
06:40
And my boysپسران were curiousکنجکاو
as to why the eventرویداد was beingبودن organizedسازمان یافته است,
150
388674
3204
و پسرهای من کنجکاو بودن بدونن
چرا چنین گردهمایی هماهنگ شده،
06:43
and this led to some
very interestingجالب هست familyخانواده conversationsگفتگو.
151
391902
3205
و این موضوع منجر به مکالمه‌های
بسیار جالب خانوادگی شد.
06:47
We talkedصحبت کرد about how in this countryکشور,
we have the right and the privilegeامتیاز
152
395583
3524
ما در مورد این صحبت کردیم که چطور
در این کشور ما حق و امتیاز داریم
06:51
to demonstrateنشان دادن againstدر برابر
something we don't agreeموافق with,
153
399131
2722
که مخالفت‌مون با چیزی که باهاش
موافق نیستیم رو بروز بدیم،
06:53
and my husbandشوهر sharedبه اشتراک گذاشته شده with them
why he thought it was so importantمهم
154
401877
3112
و همسرم برای اون‌ها توضیح داد
که چرا فکر می‌کنه خیلی مهمه
06:57
that menمردان joinedپیوست the Women'sزنان Marchمارس.
155
405013
1950
که مردان هم به راهپیمایی زنان بپیوندن.
06:58
But the mostاکثر significantقابل توجه reasonدلیل
we marchedراه می رفت as a familyخانواده
156
406987
2881
ولی مهم‌ترین دلیلی که ما
خانوادگی در راهپیمایی شرکت کردیم
07:01
is that it was a way for us to honorافتخار
my parents'والدین' legacyمیراث.
157
409892
3110
این بود که به میراث والدین من
احترام بگذاریم.
07:05
They spentصرف شده theirخودشان careersشغل
158
413367
1473
اون‌ها سال‌ها کار کرده بودن
07:06
workingکار کردن to defendدفاع the rightsحقوق
of some of our mostاکثر vulnerableآسیب پذیر citizensشهروندان,
159
414864
3884
که از حقوق بعضی از آسیب‌پذیرترین
شهروندان ما حمایت کنن،
07:10
and they passedگذشت these valuesارزش های
down to me and my brotherبرادر,
160
418772
2573
و این ارزش‌ها رو به من
و برادرم هم منتقل کرده بودن،
و ما می‌خوایم همین کارو
برای پسرهامون انجام بدیم.
07:13
and we want to do the sameیکسان with our sonsپسران.
161
421369
2154
07:15
CQCQ: After talkingصحبت کردن to Lauranلوران,
162
423547
1339
کیتلین: بعد از حرف زدن با لورن،
07:16
I really understoodفهمید not only
why she feltنمد it was so importantمهم to marchمارس,
163
424910
3857
واقعا نه تنها فهمیدم چرا شرکت
در این راهپیمایی تا این حد براش مهم بوده
07:20
but why she had her boysپسران with her.
164
428791
1889
بلکه فهمیدم چرا پسرهاش رو با خودش برده.
07:22
And franklyرک و پوست کنده, my assumptionsمفروضات were wrongاشتباه.
165
430704
2247
و صادقانه بگم، فرضیات من اشتباه بودن.
07:24
It was the boysپسران who wanted to marchمارس
166
432975
1705
خود پسرها خواسته بودن
در راهپیمایی شرکت کنن
07:26
after they talkedصحبت کرد about
the issuesمسائل as a familyخانواده.
167
434704
2191
بعد از اینکه راجع به این موضوع
خانوادگی صحبت کرده بودن.
07:29
But what's mostاکثر importantمهم
about this exampleمثال
168
437343
2108
ولی اون‌چه در این مثال
از همه‌چیز مهم‌تره
07:31
is to think about the alternativeجایگزین.
169
439475
1801
فکر کردن به جایگزین این اتفاقه.
07:33
Had Lauranلوران and I not talkedصحبت کرد about it,
170
441300
1819
اگر من و لورن راجع به این موضوع
حرف نزده بودیم،
07:35
I would have been annoyedآزاردهنده with her,
171
443143
1668
من از دست او ناراحت می‌موندم،
07:36
and it could have resultedنتیجه گرفت
in an undercurrentزیرچین of disrespectنادیده گرفتن
172
444835
2777
و این می‌تونست منجر به یک
احساس نهفته‌ی بی‌احترامی
07:39
in our friendshipدوستی.
173
447636
1166
در دوستی ما بشه.
07:40
But by askingدرخواست Lauranلوران questionsسوالات,
it allowedمجاز us to use dialogueگفتگو
174
448826
3154
ولی با سوال پرسیدن از لورن
ما تونستیم با کمک گفتگو
07:44
to get to a placeمحل of trueدرست است understandingدرك كردن.
175
452004
2024
به یک نقطه‌ی درک واقعی برسیم.
07:46
Now, to be clearروشن است,
176
454383
1569
حالا، برای اینکه موضوع روشن بشه
07:47
our conversationگفتگو didn't really changeتغییر دادن
my mindذهن about how I feltنمد about the Marchمارس,
177
455976
3865
مکالمه‌ی ما نظرم رو
نسبت به راهپیمایی عوض نکرد،
07:51
but it absolutelyکاملا changedتغییر کرد my thinkingفكر كردن
around why she broughtآورده شده her boysپسران with her.
178
459865
4140
ولی کاملاً طرز فکرم رو در مورد
دلیل بردن پسرهاش به اون‌جا عوض کرد.
07:56
And for bothهر دو of us,
that dialogueگفتگو allowedمجاز us to understandفهمیدن
179
464029
2985
و برای هر دوی ما،
این گفتگو مجالی شد که بفهمیم
07:59
eachهر یک other'sدیگران perspectiveچشم انداز
about the Women'sزنان Marchمارس
180
467038
2269
نظرات هرکدوممون در مورد
راهپیمایی زنان چیه
08:01
even thoughگرچه we disagreedمخالفت کرد.
181
469331
1317
گرچه اختلاف نظر داشتیم.
08:03
LALA: The secondدومین topicموضوع that challengedبه چالش کشیده شد
our abilityتوانایی to engageمشغول کردن in dialogueگفتگو
182
471315
3615
لورن: دومین موضوعی که
توانایی ما در گفتگو رو به چالش کشید
08:06
was around my need to understandفهمیدن
183
474954
2013
نیاز من به فهمیدن این بود
08:08
how Caitlinکیتلین could voteرای for Trumpترامپ.
184
476991
1936
که کیتلین چطور تونسته بود
به ترامپ رأی بده.
08:11
(Laughterخنده)
185
479498
5262
(خنده حضار)
08:17
Caitlinکیتلین is a successfulموفق شدن professionalحرفه ای womanزن
186
485483
3425
کیتلین یک زن حرفه‌ای و موفقه
08:20
who is deeplyعمیقا caringمراقبت and compassionateدلسوز,
187
488932
2607
که عمیقاً نوع‌دوست و با محبته،
08:23
and the Caitlinکیتلین I know
188
491563
1381
و اون کیتلینی که من می‌شناختم
08:24
would never excuseبهانه any man
from talkingصحبت کردن about womenزنان
189
492968
3159
هرگز هیچ مردی رو به خاطر
حرف زدن در مورد زنان
به شکلی که ترامپ در طول کمپین
انتخاباتی‌ش حرف زده بود توجیه نمی‌کرد،
08:28
the way that Trumpترامپ did
duringدر حین the campaignکمپین.
190
496151
2134
08:30
It was hardسخت for me to reconcileوفق دادن
these two things in my mindذهن.
191
498751
3059
برام سخت بود این دو تا رو توی ذهن‌م
با هم تطبیق بدم.
08:33
How could you overlookنادیده گرفتن
the things that were said?
192
501834
2401
چطور می‌تونستی اون حرف‌‌ها
رو نادیده بگیری؟
کیتلین: خب فکر می کنم شاید
من تنها کسی این‌جا نباشم که فکر می‌کنه
08:36
CQCQ: So I'm guessingحدس زدن I mayممکن است not be
the only one here that thought
193
504937
2954
08:39
we didn't have the bestبهترین choicesگزینه های
for the presidentialریاست جمهوری electionانتخابات last yearسال.
194
507915
3382
گزینه‌های ما برای انتخابات ریاست‌جمهوری
سال گذشته بهترین نبودن.
08:43
(Laughterخنده)
195
511321
1419
(خنده حضار)
کاندیدای جمهوری‌خواه مورد حمایت من
در رای‌گیری‌های اولیه انتخاب نشد،
08:44
The Republicanجمهوری خواه candidateنامزد who I did supportحمایت کردن
didn't make it out of the primaryاولیه,
196
512764
3896
08:48
so when it cameآمد time to voteرای,
I had a decisionتصمیم گیری to make.
197
516684
2794
پس وقتی موقع رای دادن شد،
من باید تصمیم می‌گرفتم.
08:51
And you're right,
there were some terribleوحشتناک things
198
519784
2287
و شما درست می‌گین،
چیزهای افتضاحی بودن
که در طول کمپین انتخاباتی ترامپ
آشکار شده بودن،
08:54
that cameآمد out duringدر حین the Trumpترامپ campaignکمپین,
199
522095
2113
08:56
so much so that I almostتقریبا decidedقرار بر این شد
to just abstainاستراحت کن
200
524232
2523
تا جایی که من تقریباً تصمیم گرفتم
رأی ندم
08:58
ratherنسبتا than votingرای دادن for presidentرئيس جمهور,
201
526779
1585
به جای اینکه در انتخابات شرکت کنم،
09:00
something I had never
even consideredدر نظر گرفته شده doing before.
202
528388
2754
چیزی که قبلاً هرگز
بهش فکر نکرده بودم.
09:03
But ultimatelyدر نهایت,
I did voteرای for Donaldدونالد Trumpترامپ,
203
531166
2199
ولی در نهایت،
به دونالد ترامپ رأی دادم،
09:05
and for me it was really a voteرای
for partyمهمانی over personفرد,
204
533389
3521
و برای من این رأی واقعاً
رأی به حزب بود تا رأی به فرد،
09:08
especiallyبه خصوص recognizingشناختن
how importantمهم that presidentialریاست جمهوری pickانتخاب کنید is
205
536934
3722
به ویژه با آگاهی به اینکه
این انتخاب رییس‌جمهور
09:12
on influencingتأثیرگذار است our judicialقضایی branchشاخه.
206
540680
2000
بر بخش قضایی ما تأثیر داشت.
09:15
But I sharedبه اشتراک گذاشته شده with Lauranلوران
it was a decisionتصمیم گیری I really wrestledمبارزه کرد with,
207
543328
3175
ولی این موضوع رو با لورن مطرح کردم
که چقدر با این تصمیم درگیر بودم
09:18
and not one that I madeساخته شده lightlyبه آرامی.
208
546527
1737
و تصمیم راحتی برام نبود.
09:20
LALA: And so after our conversationگفتگو,
I was struckرخ داد by a fewتعداد کمی things.
209
548856
3407
لورن: بنابراین بعد از صحبت‌مون،
من به چند نکته رسیدم.
09:24
First, I had fallenافتاده victimقربانی
to my ownخودت confirmationتائیدیه biasتعصب.
210
552287
3409
اول اینکه، من قربانی
دلایل متعصبانهٔ خودم شده بودم.
به خاطر احساسات شدیدی
که نسبت به ترامپ داشتم،
09:28
Because of my strongقوی feelingsاحساسات about Trumpترامپ,
211
556026
2348
به تمام کسانی که به ترامپ رأی داده بودن
ویژگی‌های یکسانی نسبت داده بودم،
09:30
I had givenداده شده all Trumpترامپ votersرأی دهندگان
the sameیکسان attributesویژگی های,
212
558398
2668
و هیچ‌کدومشون هم بخشاینده نبودن.
09:33
and noneهیچ کدام of them forgivingبخشش.
213
561090
1564
09:34
(Laughterخنده)
214
562678
1150
(خنده حضار)
09:35
But knowingدانستن Caitlinکیتلین,
I startedآغاز شده to askپرسیدن questionsسوالات.
215
563852
3484
ولی با شناختی که از کیتلین داشتم
شروع کردم از خودم سوال پرسیدن.
09:40
What were Trumpترامپ votersرأی دهندگان
really concernedنگران about?
216
568026
2490
رأی دهندگان به ترامپ واقعاً
نگران چه چیزهایی بودن؟
09:42
Underزیر all the divisiveمتضاد languageزبان,
what was really going on?
217
570540
3182
زیر این حجم از گفتمان تفرقه‌آمیز
واقعاً چه چیزهایی در جریانه؟
09:46
What could we learnیاد گرفتن
about ourselvesخودمان and our countryکشور
218
574183
2705
از چنین اتفاق عجیب و غریبی
چه چیزهایی در مورد خودمون
09:48
from this unlikelyبعید است eventرویداد?
219
576912
1526
و کشورمون می‌تونیم بفهمیم؟
09:51
I alsoهمچنین learnedیاد گرفتم that we sharedبه اشتراک گذاشته شده
a deepعمیق disappointmentناامیدی in this electionانتخابات,
220
579336
4358
همینطور فهمیدم که ما هر دو
در ناامیدی عمیق‌مون از این انتخابات شریکیم
09:55
and that we have growingدر حال رشد concernsنگرانی ها
about our two-partyدو حزب politicalسیاسی systemسیستم.
221
583718
3570
و اینکه هردومون نگرانی‌های رو به افزایشی
از سیستم دو حزبی سیاسی‌مون داریم
09:59
But the mostاکثر importantمهم thing
about this conversationگفتگو
222
587815
2615
ولی مهم‌ترین مساله
در مورد این گفتگو
10:02
is that it happenedاتفاق افتاد at all.
223
590454
1385
این بود که اصلاً اتفاق افتاد.
10:05
Withoutبدون an openباز کن and honestصادقانه dialogueگفتگو
betweenبین the two of us,
224
593074
3388
بدون یک گفتگوی راحت و صادقانه
بین ما دو نفر،
10:08
this electionانتخابات would have been
the elephantفیل in the roomاتاق
225
596486
2652
این انتخابات حکم اون
فیل در اتاق تاریک رو پیدا می‌کرد
10:11
for the nextبعد fourچهار yearsسالها, punپان intendedمورد نظر.
226
599162
2665
برای چهارسال آینده،
از این ایهام عمداً استفاده کردم.
10:13
(Laughterخنده)
227
601851
4420
(خنده حضار)
10:18
CQCQ: So, look --
228
606295
1151
کیتلین: پس، ببینین --
10:19
(Applauseتشویق و تمجید)
229
607470
2262
(تشویق حضار)
10:21
So, look -- we know it takes work
to get pastگذشته the difficultدشوار,
230
609756
3389
پس، ببینین -- می‌دونیم گذشتن
از سختی‌ها کار می‌بره،
10:25
frustratingخسته کننده، اذیت کننده and sometimesگاه گاهی emotionalعاطفی partsقطعات
231
613169
2365
قسمت‌های عصبی‌کننده و گاهی احساسی
10:27
of havingداشتن discussionsبحث ها about issuesمسائل
like the Women'sزنان Marchمارس
232
615558
2961
در داشتن گفتگوهایی در مورد
مسائلی مثل راهپیمایی زنان
10:30
or why your friendدوست mayممکن است have votedرای دادم
for a candidateنامزد that you can't standایستادن.
233
618543
4134
یا اینکه چرا دوست شما ممکنه به کاندیدایی
رأی داده باشه که شما تحمل‌ش رو هم ندارین.
10:35
But we need to have these conversationsگفتگو.
234
623252
2215
ولی ما نیاز به این مکالمات داریم.
10:37
Our abilityتوانایی to moveحرکت pastگذشته politicalسیاسی debateمناظره
235
625491
2547
توانایی ما در گذر از مناظرات سیاسی
10:40
into trueدرست است dialogueگفتگو
236
628062
1476
به گفتگوهای حقیقی
10:41
is a criticalبحرانی skillمهارت we should all
be focusedمتمرکز شده است on right now,
237
629562
3002
یک مهارت حیاتیه که همه‌ی ما
باید الان روش تمرکز کنیم،
10:44
especiallyبه خصوص with the people
that we careاهميت دادن about the mostاکثر.
238
632588
2696
مخصوصاً با آدم‌هایی
که برامون بیشترین اهمیت رو دارن.
10:47
LALA: And it's not just as adultsبزرگسالان
that we need to bottleبطری this behaviorرفتار.
239
635904
3263
لورن: و این فقط ما بزرگ‌ترها نیستیم
که باید این رفتار رو کنترل کنیم.
10:51
It's criticalبحرانی that we do it
for our childrenفرزندان as well.
240
639191
2671
مهمه که برای بچه‌هامون هم
اینکار رو انجام بدیم.
10:54
My sonsپسران were inundatedفرو ریختن with this electionانتخابات.
241
642203
2670
پسرهای من در این انتخابات غرق شده بودن.
10:56
We were listeningاستماع
to the newsاخبار in the morningصبح,
242
644897
2144
ما صبح‌ها به اخبار گوش می‌کردیم،
10:59
and they were havingداشتن conversationsگفتگو
with theirخودشان friendsدوستان at schoolمدرسه.
243
647065
3069
و اون‌ها با دوستانشون در مدرسه
درباره این موضوع صحبت می‌کردن.
11:02
I was concernedنگران that they were pickingچیدن up
so much polarizingقطبی شدن misinformationاطلاعات غلط,
244
650560
4120
من نگران این حجم اطلاعات متضاد گمراه‌کننده
که به اون‌ها می‌رسید بودم،
11:06
and they were growingدر حال رشد really fearfulترسناک
of a Trumpترامپ presidencyریاست جمهوری.
245
654704
3078
و اون‌ها واقعاً داشتن از ریاست‌جمهوری
ترامپ می‌ترسیدن.
11:10
Then one day, after the electionانتخابات,
I was takingگرفتن my sonsپسران to schoolمدرسه,
246
658734
4501
تا اینکه یک روز، بعد از انتخابات
من داشتم پسرهامو به مدرسه می‌بردم،
11:15
and my youngerجوانتر sonفرزند پسر,
completelyبه صورت کامل out of the blueآبی,
247
663259
2469
و پسر کوچک‌ترم خیلی ناگهانی گفت،
11:17
said, "Momمامان, we don't know anybodyهر شخصی
who votedرای دادم for Trumpترامپ, right?"
248
665752
4904
"مامان، ما توی آشناهامون کسی که به ترامپ
رأی داده باشه نداریم، درسته؟"
11:22
(Laughterخنده)
249
670680
2969
(خنده حضار)
11:25
And I pausedمتوقف شد and I tookگرفت a deepعمیق breathنفس کشیدن.
250
673673
3936
و من مکث کردم و یه نفس عمیق کشیدم.
11:30
"Yes, we do."
251
678243
1182
"چرا، داریم."
11:31
(Laughterخنده)
252
679449
1000
(خنده حضار)
11:32
"The QuattromanisQuattromanis."
253
680473
1150
"خانواده‌ی کوآترومانی."
11:33
And his responseواکنش was so great.
254
681944
2069
و جواب او عالی بود.
11:36
He kindنوع of got this confusedسردرگم
look on his faceصورت, and he said ...
255
684037
3190
یه جور نگاه گیج و مبهوتی
روی صورت‌ش نشست و بعد گفت ...
"ولی ما اونا رو دوست داریم."
11:39
"But we love them."
256
687719
1151
11:40
(Laughterخنده)
257
688894
2968
(خنده حضار)
11:43
And I answeredجواب داد, "Yes, we do."
258
691886
1793
و من جواب دادم، "بله، دوست داریم."
11:45
(Laughterخنده)
259
693703
1054
(خنده حضار)
11:46
And then he said,
"Why would they voteرای for him?"
260
694781
2758
و بعد او گفت،
"چرا اون‌ها بهش رأی دادن؟"
11:50
And I rememberیاد آوردن stoppingمتوقف کردن and thinkingفكر كردن
261
698412
1716
و یادم میاد مکث کردم و فکر کردم
11:52
that it was really importantمهم
how I answeredجواب داد this questionسوال.
262
700152
2800
که خیلی مهمه چطور
به این سوال جواب می‌دم.
یه جورایی، هم باید به ارزش‌های
خانوادگی خودمون احترام می‌ذاشتم
11:55
Somehowبه نحوی, I had to honorافتخار
our ownخودت familyخانواده valuesارزش های
263
703589
2762
11:58
and showنشان بده respectتوجه for our friendsدوستان.
264
706375
1809
و هم احترام به دوستان‌مون رو نشون می‌دادم.
12:00
So I finallyسرانجام said,
265
708877
1572
پس در نهایت گفتم،
12:02
"They think that's the right directionجهت
for this countryکشور."
266
710473
2668
"اون‌ها فکر می‌کنن این مسیر درست
برای این کشوره."
12:05
And before I had even gottenدریافت کردم
the wholeکل sentenceجمله out,
267
713165
2794
و قبل از اینکه جمله‌م تموم بشه،
12:07
he had movedنقل مکان کرد on to the soccerفوتبال gameبازی
he was going to playبازی at recessافتادن.
268
715983
3143
اون رفت سراغ مسابقه فوتبالی
که قرار بود زنگ تفریح انجام بده.
کیتلین: امان از زندگی‌ با پسرها.
12:11
CQCQ: So life with boysپسران.
269
719150
1172
12:12
(Laughterخنده)
270
720346
1033
(خنده حضار)
12:13
So what Lauranلوران and I have discoveredکشف شده
throughاز طریق our bipartisanدو طرفه friendshipدوستی
271
721403
3360
پس اون چیزی که من و لورن در این دوستی
دوحزبی بهش رسیدیم
12:16
is the possibilityامکان پذیری that livesزندگی می کند in dialogueگفتگو.
272
724787
2980
امکانی بود که در گفتگو وجود داشت.
12:19
We have chosenانتخاب شده to be genuinelyواقعا curiousکنجکاو
273
727791
2342
ما انتخاب کرده بودیم که واقعاً
12:22
about eachهر یک other'sدیگران ideasایده ها and perspectivesدیدگاه ها
274
730157
2678
نسبت به ایده‌ها و دیدگاه‌های هم
کنجکاو باشیم
12:24
and to be willingمایلم to listen to one anotherیکی دیگر
even when we disagreeمخالف بودن.
275
732859
3820
و حاضر باشیم به حرف همدیگه گوش کنیم
حتی وقتی با هم توافق نداریم.
12:28
And by puttingقرار دادن asideگذشته از our egoنفس
and our preconceivedپیش بینی شده ideasایده ها,
276
736703
3125
و با کنار گذاشتن خودخواهی‌مون
و ایده‌های از پیش تعیین شده‌مون،
12:31
we'veما هستیم openedافتتاح شد ourselvesخودمان up
to limitlessبی حد و حصر learningیادگیری.
277
739852
2563
خودمون رو در معرض یادگیری
بی‌محدودیت قرار دادیم.
12:34
And perhapsشاید mostاکثر importantlyمهم است
for our relationshipارتباط,
278
742782
2802
و شاید مهم‌تر از همه برای رابطه‌مون،
12:37
we have madeساخته شده the commitmentتعهد to eachهر یک other
279
745608
2032
ما به هم تعهد دادیم
12:39
that our friendshipدوستی is way more importantمهم
280
747664
2865
که دوستی‌مون خیلی مهم‌تره
12:42
than eitherیا of us beingبودن right
or winningبرنده شدن a conversationگفتگو about politicsسیاست.
281
750553
4110
از اینکه کدوممون درست می‌گه
یا اینکه برنده‌ی یک مکالمه در مورد سیاسته.
12:47
So todayامروز, we're askingدرخواست you
to have a conversationگفتگو.
282
755200
3181
پس امروز، ما از شما می‌خوایم
که با هم گفتگو کنین.
12:50
Talk to someoneکسی outsideخارج از
of your politicalسیاسی partyمهمانی
283
758405
2267
با یک نفر خارج
از حزب سیاسی خودتون
12:52
who mightممکن challengeچالش your thinkingفكر كردن.
284
760696
1621
که ممکنه تفکر شما رو به چالش بکشه.
12:54
Make an effortتلاش to engageمشغول کردن with someoneکسی
285
762341
1825
تلاش کنین با یک نفر درگیر صحبت بشین
12:56
with whomچه کسی you mightممکن typicallyمعمولا
avoidاجتناب کردن a politicalسیاسی conversationگفتگو.
286
764190
2969
که به طور معمول از گفتگوی
سیاسی باهاش اجتناب می‌کنین.
12:59
But rememberیاد آوردن, the goalهدف isn't to winپیروزی,
287
767183
2865
ولی یادتون باشه، هدف برنده شدن نیست،
13:02
the goalهدف is to listen and to understandفهمیدن
288
770072
2638
هدف گوش دادن و فهمیدن
13:04
and to be openباز کن to learningیادگیری something newجدید.
289
772734
2250
و تمایل به یادگیری یک چیز جدیده.
13:07
LALA: So let's go back to electionانتخابات night.
290
775767
1963
لورن: خب بذارین به شب انتخابات برگردیم
وقتی شمارش آرا رو به اتمام بود
13:10
As the pollsنظرسنجی ها were closingبسته شدن
291
778064
1263
13:11
and it becameتبدیل شد clearروشن است that Trumpترامپ
was going to be our newجدید presidentرئيس جمهور,
292
779351
3309
و مشخص شد که قراره ترامپ
رئیس‌جمهور جدید ما باشه،
13:14
I was devastatedویران.
293
782684
1198
من به شدت ناراحت بودم.
13:16
I was sadغمگین, I was confusedسردرگم,
294
784665
2631
غمگین بودم، گیج بودم،
13:19
and I'll be honestصادقانه -- I was angryخشمگین.
295
787320
1784
و صادقانه بگم -- عصبانی بودم.
13:22
And then just before midnightنیمه شب,
296
790053
1683
و درست قبل از نیمه شب،
13:23
I receivedاخذ شده this textمتن messageپیام from Caitlinکیتلین.
297
791760
2357
این پیغام رو از کیتلین گرفتم.
13:26
[I know this is a hardسخت night for you guys.
298
794141
3372
[می‌دونم امشب براتون شب سختیه.
13:29
We are thinkingفكر كردن of you. Love you.]
299
797537
3104
ما به فکرتون هستیم. دوست‌تون داریم.]
13:32
And where there so easyآسان could have been
weeksهفته ها or monthsماه ها of awkwardnessاشتباه
300
800665
3810
و فضایی که خیلی راحت می‌تونست
هفته‌ها یا ماه‌ها معذب کننده باشه
13:36
and unspokenناگفته hostilityخصومت, there was this --
301
804499
2959
و یک جور خشونت ناگفته توش باشه، این بود --
13:40
an offeringارائه of empathyیکدلی
rootedنشات گرفتن in friendshipدوستی.
302
808182
2618
همدردی‌ای که ریشه در رفاقت داشت.
و من همون‌جا، در همون لحظه فهمیدم
که ما از این ماجرا جون سالم به در می‌بریم.
13:43
And I knewمی دانست, in that momentلحظه,
that we would make it throughاز طریق this.
303
811734
2953
13:47
CQCQ: So we mustباید find a way
to engageمشغول کردن in meaningfulمعنی دار conversationsگفتگو
304
815692
3616
کیتلین: پس ما باید راهی پیدا کنیم
که با هم مکالمات معنادار داشته باشیم
13:51
that are going to moveحرکت us
forwardرو به جلو as a nationملت,
305
819332
2352
که ما رو به عنوان یک ملت
به پیش ببره،
13:53
and we can no longerطولانی تر wait
306
821708
1421
و دیگه نمی‌تونیم منتظر باشیم
13:55
for our electedانتخاب شده officialsمقامات
to elevateبالا بردن our nationalملی discourseگفتگو.
307
823153
3379
که افراد منتخب ما گفتمان سیاسی‌مون
رو تعالی ببخشن.
13:59
LALA: The challengesچالش ها aheadدر پیش
are going to requireنیاز all of us
308
827069
3218
لورن: چالشی که پیش رو دارم
نیازمند مشارکت همه‌ی ما
14:02
to participateشرکت کردن in a deeperعمیق تر
and more meaningfulمعنی دار way ...
309
830311
2904
به روشی عمیق‌تر و معنادارتره ...
14:05
and it startsشروع می شود with eachهر یک one of us
310
833950
2278
و این مسیر با هرکدوم از ما شروع می‌شه
14:08
buildingساختمان connectionارتباط throughاز طریق dialogueگفتگو --
311
836252
2159
که از طریق گفتگو ارتباط برقرار کنیم --
14:10
in our relationshipsروابط, our communitiesجوامع
312
838435
3667
در روابطمون، در جوامع‌مون
14:14
and as a countryکشور.
313
842126
1150
و به عنوان یک کشور.
14:16
Thank you.
314
844179
1151
متشکریم.
14:17
(Applauseتشویق و تمجید)
315
845354
6860
(تشویق حضار)
Translated by Morvarid Zandichi
Reviewed by Sadegh Zabihi

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKERS
Caitlin Quattromani - Marketing leader


Why you should listen

Caitlin Quattromani is a Colorado native and mom to two elementary school-age boys. She graduated from the University of Denver with an international business degree and has been fortunate to travel the world as a marketing and product leader, including living abroad with her family in Luxembourg. Her professional experience includes working for Amazon and DISH, and she currently leads multicultural marketing for Comcast's West Division office in the Denver area. Quattromani is also a co-founder of Elevate Partners, focused on bringing the power of dialogue to individuals, teams and organizations. She regularly volunteers with Hire Heroes USA, helping active duty military, veterans and their families transition into civilian employment.

More profile about the speaker
Caitlin Quattromani | Speaker | TED.com
Lauran Arledge - Talent development leader


Why you should listen

Lauran Arledge started her career as high school social studies teacher in Wilmington, North Carolina. Over the past 15 years, she has worked in public health violence prevention, community organizing, coaching and organizational development. She currently holds a leadership position in talent development for a Denver-based technology company. In November 2017 she will launch Bold Font Coaching and Consulting which aims to bridge the gap between our personal and professional lives by living from a place of choice, courage, and authenticity. She is also a co-founder of Elevate Partners, focused on bringing the power of dialogue to individuals, teams and organizations.

More profile about the speaker
Lauran Arledge | Speaker | TED.com