Joseph Gordon-Levitt: How craving attention makes you less creative
جوزف گوردون-لویت: چگونه اشتیاق به جلب توجه خلاقیت شما را کاهش می دهد؟
As an actor, filmmaker and founder of the online community HITRECORD, Joseph Gordon-Levitt seeks to inspire creativity through collaboration. Full bio
Double-click the English transcript below to play the video.
for your attention.
being in a room full of people like this,
در مکانی پر از افرادی مثل شما نیست،
your attention to me.
توجهتان را به من سپردید.
of an expert on, well, nothing, really.
در بارهی هیچ چیز، واقعا، تخصصی ندارم.
to get attention --
than my fair share of attention.
بسیار بیشتر از سهمم.
it's a powerful feeling.
این یک حس قدرتمند است.
to experience a lot as an actor.
به عنوان یک بازیگر است.
the opposite feeling,
به نوعی احساسی متناقض است،
from getting attention.
paying attention to one thing.
تنها به یک چیز توجه دارم.
and we're about to shoot
و آمادهی شروع فیلمبرداری هستیم
«ضبط میشود!»
«صحنه» را میشنوم،
magic spell for me.
ورد جادویی پاولوین شده است.
"set" and "action."
«سرعت»، «دوربین»، «صحنه» و «حرکت».
I can't even help it.
که خارج از کنترل من است.
or might grab my attention,
یا حواس من را پرت کند،
و من فقط ... آنجا حضور دارم.
I'm so grateful that I get to be an actor.
برای هنرپیشه شدن سپاسگزارم.
and paying attention.
more and more people
of getting attention.
این حس قدرتمند گرفتن توجه را تجربه کنند.
expression, not just acting.
نه تنها ایفای نقش.
or drawing, music -- everything.
یا موسیقی باشد -- هرچیزی.
have been democratized,
an unintended consequence
یک پیامد ناخواسته نیز وجود دارد،
with an urge to be creative --
انگیزهای برای خلاق بودن دارد --
because I'm not immune to this.
چون نسبت به آن ایمن نیستم.
of a means to an end --
برای دستیابی به یک هدف است --
feeling of paying attention,
توجه کردن میروم،
the powerful feeling of getting attention,
به دنبال تجربهی قدرتمند جلب توجه میروم
that goes way back for me.
به خود من برمیگردد.
using my acting to get attention,
از بازیگری برای جلب توجه استفاده کردم،
for about a year by then,
در آزمونها شرکت میکردم،
that summer at camp.
راجع به آن خیلی لاف میزدم.
a bunch of extra attention,
مقداری به من توجه اضافی میکردند،
بازی میکردم.
with the bragging.
زیادی ادامه داده بودم.
started to make fun of me.
شروع کردند به مسخره کردن من.
I had a crush on, Rocky.
ازش خوشم میآمد، راکی.
and I was standing there, bragging.
و ایستاده بودم و لاف میزدم.
and she called me a show-off.
و من را خودنما صدا زد.
to seek attention for my acting.
از طریق بازیگری داشتهام.
if you don't like the attention,
اگر تو توجه را دوست نداری،
man, it's about the art."
بازیگری هنر است.»
«باشه، باشه، رفیق.»
just like everybody else,
درست مثل بقیه،
to get attention.
برای جلب توجه استفاده میکردم.
I was just getting all these followers
که دارم همهی این فالوورها را
بدست میآورم؟
فکر میکردم که --
because they saw me in 'Batman,'
من را دوست ندارند،
I've got a way with words."
من در نوشتن با استعدادم.»
on my dearly beloved creative process.
فرآیند عزیز و مورد علاقهی خلاقیتم کرد.
like, reading a script.
جایی نشستم، و مثلا، یک فیلمنامه میخوانم.
with this character?"
going to relate to this story?"
با داستان ارتباط برقرار خواهند کرد؟»
about this movie on Twitter?"
در توییتر چه خواهند گفت؟»
to get a lot of retweets,
تا به تعداد ریتوییت شود،
and I don't want to get canceled?"
و من نمیخواهم کنسل بشوم؟»
trying to be an artist.
در تلاش برای هنرمند بودن باشم.
is the enemy of creativity.
unprecedented human creativity.
برای انسان دارد.
an online community called HITRECORD,
هیت رکورد را پایه گذاری کردم،
of creative projects,
or smartphones or any technology
یا گوشیهای هوشمند یا هر تکنولوژی دیگری
about the perils of creativity
تنها برای جلب توجه،
the attention-driven business model
companies, right?
صحبت کنیم، درسته؟
for some of you,
خواهد بود،
برای مثال، اینستاگرام، پول تولید میکند؟
a photo-sharing service --
نمیفروشد --
of its users to advertisers.
به تبلیغ کنندگان میفروشد.
to things like Instagram,
به چیزهایی مانند اینستاگرام توجه میکنیم،
so much attention?
این حجم بالا از توجه را دریافت میکند؟
چیزی در اینستاگرام پست میکند،
from their followers,
از فالوورها دریافت می کنند،
or a few million followers.
و چه میلیونها فالوور داشته باشند.
Instagram is able to sell.
توجه بیشتری است.
attention as possible.
to want that attention,
خواهان توجه باشید،
when you're not getting enough of it.
توجه دریافت نمیکنید مضطرب شوید.
of getting attention.
"Oh my God, I'm so addicted to my phone,"
من به شدت معتاد موبایلم هستم،»
the work of Jaron Lanier,
من کار جارون لانیر را توصیه میکنم,
این است
to anything else.
هرچیز دیگری است.
that would feel amazing."
اگر تنها ۱,۰۰۰ فالوور داشتم.»
once I get to 10,000 followers,"
«خب، فقط یکبار ۱۰,۰۰۰ فالوور بدست بیاورم»
then I'll feel amazing."
و آن موقع احساس شگفت انگیزی خواهد داشت.»
followers on Twitter --
how many I have on Instagram,
چه تعداد فالوور در اینستاگرام دارم،
about how low the number is,
احساس خجالت واقعی دارم،
after "Batman" came out.
به اینستاگرام پیوستم.
is higher than mine,
عدد آنها بیشتر از مال من است،
terrible about myself.
راجع به خودم داشته باشم.
about themselves.
در هرکسی راجع به خودش میشود.
is what drives you to post,
شما را به سمت پست کردن سوق میدهد،
is what these companies sell,
چیزی است که این کمپانیها میفروشند.
of attention you can get
شما با دریافت آن،
who are more famous than I am,
وجود دارند که از من مشهورتر هستند،
the same thing.
آنها نیز همین را به شما میگویند
by a desire to get attention,
میل به جلب توجه باشد،
creatively fulfilled.
هرگز برآورده نخواهد شد،
راجع به آن صحبت میکردم.
with your attention
با توجهتان انجام دهید
control it and sell it.
برای کنترل و فروش آن.
to just one thing.
به تنها یک چیز است.
some science behind this too.
دلایل علمی پشت این قضیه وجود دارد.
مطالعه میکنند،
in the human brain
که در مغز انسان اتفاق میافتد
to just one thing,
by anything else.
چیز دیگری حواسشان را پرت نکند.
you do this, the happier you'll be.
مرتبا انجام دهید، خوشحالتر خواهید بود.
or a neuroscientist.
دانشمند علوم اعصاب نیستم.
for me, that is very true.
این مورد بسیار صادق است.
like this takes practice,
and really pay attention, it's this:
واقعا توجه بکنم، این است:
people as my competitors.
به عنوان رقبای خود نبینم.
as my competitors, and I'm like,
و اینچنین فکر کنم که،
more attention than I am,
توجه کسب خواهند کرد،
about their performance more than mine" --
صحبت خواهند کرد» --
going to suck in that scene.
as collaborators,
به عنوان همکار میبینم،
about what I'm doing --
فکر کنم --
keep each other in it together.
it's only actors on a set
تنها بازیگران در صحنه هستند که
kind of creative situation.
فضای خلاقانهای باشم.
could be just for fun.
یا فقط برای سرگرمی باشد.
I'm not even in the same room with.
حتی با آنان در یک اتاق نیستم.
things I've ever made,
بعضی از ساختههای مورد علاقهام را با،
that I never physically met.
هرگز فیزیکی ملاقات نکردهام،
of the internet.
competing for attention,
رقابت برای توجه را متوقف کنیم،
a great place to find collaborators.
مکانی برای یافتن همکاران میشد.
with other people,
افراد دیگر هستم،
or online, wherever,
یا آنلاین، یا هرجایی،
for me to find that flow,
برای من آسانتر خواهد کرد،
that we're making together.
با هم در حال ساخت آنیم.
of something larger than myself,
بخشی از چیزی بزرگتر از خودم هستم،
otherwise grab our attention,
در غیر این صورت توجه ما را برباید،
حضور داشته باشیم.
wrapped up in that addictive cycle
من هنوز درگیر فرآیند اعتیادآور
some part of me here who's like,
اینجا حضور ندارد که شبیه به این است،
I'm giving a TED Talk!"
من در حال اجرای یک سخنرانی TED هستم!»
میدانید، بخشی از من حضور دارد.
of writing and giving this talk,
نوشتن و ارائهی این سخنرانی
for me to focus
برای تمرکز
I care a lot about.
بسیار برایم اهمیت دارد.
I do or don't get as a result,
چه مقدار توجه جلب کرده و یا جلب نکردهام،
for letting me.
به من اجازه دادید.
to someone else now.
به فرد دیگری بسپارید.
ABOUT THE SPEAKER
Joseph Gordon-Levitt - Actor, filmmaker, entrepreneurAs an actor, filmmaker and founder of the online community HITRECORD, Joseph Gordon-Levitt seeks to inspire creativity through collaboration.
Why you should listen
In Joseph Gordon-Levitt's own words: "I'm lucky. I found a creative outlet young. I started working as an actor when I was six years old. When I was 19, I quit acting to go to college. And a few years later (yes, I dropped out) when I tried to get back into it, nobody would give me a part. That really hurt.
"I realized my old creative outlet wouldn't work anymore, because it depended too much on other people. I had to be able to express myself on my own. And my personal metaphor for this was the REC button. 'HIT RECORD,' I'd say to myself. Push the button. Get started. Make something.
"What started as a private rallying cry became a humble website, which grew into a worldwide community of hundreds of thousands, an Emmy-winning production company, and now a new collaborative media platform. Irony is, today's HITRECORD is not about expressing yourself on your own. What we've found over the years is that the best way for many people to find their creative outlet is through collaborating with others."
Joseph Gordon-Levitt | Speaker | TED.com