TED2012
Andrew Stanton: The clues to a great story
اندرو استانتون: سرنخ‌هایی برای یک داستان خیلی خوب
Filmed:
Readability: 3.5
4,201,482 views
فیلمساز اندرو استانتون ("داستان اسباب بازی"، "WALL-E") آنچه را که در مورد داستان سرایی می داند به اشتراک می‌گذارد- شروع کردن یک داستان ازپایان آن و ادامه دادن از پایان داستان به ابتدای داستان. (این سخنرانی حاوی مطالبی است که خیلی بی‌پرده بیان شده‌اند...)
Andrew Stanton - Filmmaker
Andrew Stanton has made you laugh and cry. The writer behind the three "Toy Story" movies and the writer/director of "WALL-E," he releases his new film, "John Carter," in March. Full bio
Andrew Stanton has made you laugh and cry. The writer behind the three "Toy Story" movies and the writer/director of "WALL-E," he releases his new film, "John Carter," in March. Full bio
Double-click the English transcript below to play the video.
00:15
A tourist is backpacking
0
0
2000
توریستی در حال گشت و گذار در
00:17
through the highlands of Scotland,
1
2000
2000
مناطق کوهستانی اسکاتلند است.
00:19
and he stops at a pub to get a drink.
2
4000
2000
او در باری برای نوشیدن توقف می‌کند.
00:21
And the only people in there is a bartender
3
6000
2000
در آنجا فقط فروشنده و پیرمردی که در حال
00:23
and an old man nursing a beer.
4
8000
2000
مزه‌مزه کردن آبجویش است حضور دارند.
00:25
And he orders a pint, and they sit in silence for a while.
5
10000
2000
توریست آبجویی سفارش می‌دهد و مدتی آنجا در سکوت می‌نشینند.
00:27
And suddenly the old man turns to him and goes,
6
12000
2000
ناگهان پیرمرد به سمت او می‌چرخد و می‌گوید:
00:29
"You see this bar?
7
14000
2000
«این بار را می‌بینی؟
00:31
I built this bar with my bare hands
8
16000
2000
من این بار را با دست خالی
00:33
from the finest wood in the county.
9
18000
2000
از بهترین چوب‌های منطقه ساخته‌ام.
00:35
Gave it more love and care than my own child.
10
20000
3000
حتی از بچه‌های خودم هم عشق و توجه بیشتری برایش به خرج دادم.
00:38
But do they call me MacGregor the bar builder? No."
11
23000
3000
ولی فکر می‌کنی آنها من را "مک‌گرگور بارساز" صدا می‌کنند؟ نه!»
00:41
Points out the window.
12
26000
2000
[پیرمرد] به بیرون پنجره اشاره می‌کند.
00:43
"You see that stone wall out there?
13
28000
2000
«آن دیوار سنگی را می‌بینی؟
00:45
I built that stone wall with my bare hands.
14
30000
3000
آن را با دست خالی ساختم.
00:48
Found every stone, placed them just so through the rain and the cold.
15
33000
3000
تک‌تک سنگ‌ها را پیدا کردم و در باران و سرما روی هم چیدم.
00:51
But do they call me MacGregor the stone wall builder? No."
16
36000
3000
ولی فکر می‌کنی آنها من را "مک‌گرگور دیوار سنگی ساز" صدا می‌زنند؟ خیر!"
00:54
Points out the window.
17
39000
2000
به بیرون پنجره اشاره می‌کند.
00:56
"You see that pier on the lake out there?
18
41000
2000
«آن اسلکه را بر روی دریاچه می‌بینی؟
00:58
I built that pier with my bare hands.
19
43000
2000
آن اسکله را خودم با دست خالی درست کردم.
01:00
Drove the pilings against the tide of the sand, plank by plank.
20
45000
4000
ستون‌هایش را تخته به تخته در خلاف جریان شن در زمین فرو کردم.
01:04
But do they call me MacGregor the pier builder? No.
21
49000
4000
فکر می‌کنی من را "مک‌گرگور اسکله ساز" صدا می‌زنند؟ نه!"
01:08
But you fuck one goat ... "
22
53000
3000
ولی اگر فقط به یک بز تجاوز کنی...»
01:11
(Laughter)
23
56000
11000
(خنده حضار)
01:22
Storytelling --
24
67000
2000
قصه گویی --
01:24
(Laughter)
25
69000
2000
(خنده حضار)
01:26
is joke telling.
26
71000
3000
جُک گفتن است.
01:29
It's knowing your punchline,
27
74000
2000
داستان‌گویی دانستن نقطه اوج و پایان است.
01:31
your ending,
28
76000
2000
داستان‌گویی دانستن نقطه اوج و پایان است.
01:33
knowing that everything you're saying, from the first sentence to the last,
29
78000
3000
دانستن اینکه هر آنچه می‌گویید از اولین تا آخرین جمله،
01:36
is leading to a singular goal,
30
81000
2000
در خدمت یک هدف واحد است.
01:38
and ideally confirming some truth
31
83000
3000
و در حالت ایده‌آل تایید نوعی حقیقت است
01:41
that deepens our understandings
32
86000
2000
که به درک ما عمق می بخشد:
01:43
of who we are as human beings.
33
88000
3000
از اینکه به عنوان انسان چه کسی هستیم.
01:46
We all love stories.
34
91000
2000
همه ما به داستانها عشق می‌ورزیم.
01:48
We're born for them.
35
93000
2000
با آنها متولد می‌شویم.
01:50
Stories affirm who we are.
36
95000
2000
داستانها آنچه هستیم را تصدیق می‌کنند.
01:52
We all want affirmations that our lives have meaning.
37
97000
2000
همگی ما به دنبال مصداقهایی از معنی‌دار بودن زندگیمان هستیم.
01:54
And nothing does a greater affirmation
38
99000
2000
و مستحکم‌ترین تصدیق وقتی بدست می‌آید
01:56
than when we connect through stories.
39
101000
2000
که ما توسط داستانها به هم مرتبط می‌شویم.
01:58
It can cross the barriers of time,
40
103000
2000
چیزی که می‌تواند مرزهای زمان را در نوردد:
02:00
past, present and future,
41
105000
2000
گذشته، حال و آینده.
02:02
and allow us to experience
42
107000
2000
داستانها برای ما امکان آزمودن
02:04
the similarities between ourselves
43
109000
2000
شباهتهای واقعی یا تخیلی مشترک
02:06
and through others, real and imagined.
44
111000
3000
و امکان تجربه از طریق دیگران را فراهم می‌سازد.
02:09
The children's television host Mr. Rogers
45
114000
3000
مجری تلویزیونی برنامه‌های کودکان آقای "راجرز"
02:12
always carried in his wallet
46
117000
2000
همیشه در کیف پولش نقل قولی
02:14
a quote from a social worker
47
119000
3000
از یک مددکار اجتماعی داشت
02:17
that said, "Frankly, there isn't anyone you couldn't learn to love
48
122000
3000
که گفته بود: «حقیقتا برای اینکه بتوان به کسی عشق ورزید
02:20
once you've heard their story."
49
125000
2000
تنها کافی‌ست که قصه‌ی زندگی او را بشنوید»
02:22
And the way I like to interpret that
50
127000
2000
و آنطور که من مایلم آن را تفسیر کنم، احتمالا
02:24
is probably the greatest story commandment,
51
129000
5000
اصلی‌ترین حکم از احکام داستان‌گویی است:
02:29
which is "Make me care" --
52
134000
3000
"مرا به توجه وادارد" --
02:32
please, emotionally,
53
137000
2000
تمنا می‌کنم، به طور احساسی
02:34
intellectually, aesthetically,
54
139000
2000
به طور فکری و یا زیبایی شناختی،
02:36
just make me care.
55
141000
2000
فقط مرا به توجه وادار.
02:38
We all know what it's like to not care.
56
143000
2000
ما همگی می‌دانیم که بی‌تفاوتی چگونه است.
02:40
You've gone through hundreds of TV channels,
57
145000
3000
صدها شبکه‌ی تلویزیونی را مرور میکنید،
02:43
just switching channel after channel,
58
148000
2000
همینطور از این شبکه به آن شبکه می‌روید
02:45
and then suddenly you actually stop on one.
59
150000
2000
و ناگهان روی یکی توقف میکنید.
02:47
It's already halfway over,
60
152000
2000
با اینکه نیمی از آن گذشته است،
02:49
but something's caught you and you're drawn in and you care.
61
154000
3000
چیزی در آن شما را جذب کرده و به توجه و دنبال کردن وا داشته است.
02:52
That's not by chance,
62
157000
2000
این اتفاقی نیست،
02:54
that's by design.
63
159000
2000
بلکه طرحی در کار بوده‌است.
02:56
So it got me thinking, what if I told you my history was story,
64
161000
4000
پس این مرا به فکر وا داشت، چه می شود اگر به شما بگویم
داستان من، قصه‌ی زندگی‌ام است،
داستان من، قصه‌ی زندگی‌ام است،
03:00
how I was born for it,
65
165000
2000
اینکه چگونه متولد شدم،
03:02
how I learned along the way this subject matter?
66
167000
3000
چگونه در طول مسیر این مقوله را آموختم.
03:05
And to make it more interesting,
67
170000
2000
و برای جذاب‌تر کردن آن
03:07
we'll start from the ending
68
172000
2000
از پایان شروع خواهیم کرد
03:09
and we'll go to the beginning.
69
174000
2000
و به ابتدا خواهیم رسید.
03:11
And so if I were going to give you the ending of this story,
70
176000
3000
و اگر قرار باشد که پایان این داستان را برایتان بگویم،
03:14
it would go something like this:
71
179000
2000
چیزی شبیه به این می‌شود:
03:16
And that's what ultimately led me
72
181000
2000
«و این چیزی است که در نهایت منجر
03:18
to speaking to you here at TED
73
183000
2000
به سخن گفتن من با شما در TED
03:20
about story.
74
185000
3000
راجع به داستانها شد!»
03:23
And the most current story lesson that I've had
75
188000
3000
آخرین درس داستان‌گویی که آموختم
03:26
was completing the film I've just done
76
191000
2000
تمام کردن فیلمی بود که
03:28
this year in 2012.
77
193000
2000
در ۲۰۱۲ به سرانجام رساندم.
03:30
The film is "John Carter." It's based on a book called "The Princess of Mars,"
78
195000
3000
نام فیلم "جان کارتر" است و بر اساس کتابی است به نام
"پرنسس مریخ"
"پرنسس مریخ"
03:33
which was written by Edgar Rice Burroughs.
79
198000
2000
که توسط "اِدگار رایس بوروز" نوشته شده است.
03:35
And Edgar Rice Burroughs actually put himself
80
200000
3000
در واقع "ادگار رایس بوروز" خودش را
03:38
as a character inside this movie, and as the narrator.
81
203000
3000
به عنوان شخصیت قصه‌گو در فیلم گنجانده است.
03:41
And he's summoned by his rich uncle, John Carter, to his mansion
82
206000
3000
او توسط عموی ثروتمندش "جان کارتر" با یک تلگراف
به خانه‌‌اش
به خانه‌‌اش
03:44
with a telegram saying, "See me at once."
83
209000
2000
فراخونده شده است: «فور‌ا به دیدارم بیا»
03:46
But once he gets there,
84
211000
2000
ولی وقتی به آنجا می‌رسد،
03:48
he's found out that his uncle has mysteriously passed away
85
213000
4000
درمی‌یابد که عمویش به طور مرموزی فوت کرده است
03:52
and been entombed in a mausoleum on the property.
86
217000
4000
و در مقبره‌ای واقع در املاکش به خاک سپرده شده است.
03:56
(Video) Butler: You won't find a keyhole.
87
221000
2000
(ویدیو) باتلر: سوراخ کلیدی پیدا نمی‌کنی.
03:58
Thing only opens from the inside.
88
223000
3000
فقط از داخل باز می‌شود.
04:01
He insisted,
89
226000
2000
عمویتان اصرار داشتند که
04:03
no embalming, no open coffin,
90
228000
2000
نه مومیای شوند، نه برای آخرین بار پیکر بی‌جان او در یک تابوت باز به نمایش گذاشته شود،
04:05
no funeral.
91
230000
2000
و نه مراسم تدفین داشته باشند.
04:07
You don't acquire the kind of wealth your uncle commanded
92
232000
2000
شما هم ظاهرا از آنچنان ثروتی که عمویتان در اختیار داشت
بی بهره‌اید --
بی بهره‌اید --
04:09
by being like the rest of us, huh?
93
234000
3000
مثل بقیه ما، هان؟
04:12
Come, let's go inside.
94
237000
3000
بیاید به داخل برویم.
04:33
AS: What this scene is doing, and it did in the book,
95
258000
2000
سخنران: کاری که این صحنه انجام می‌دهد، مثل کتاب
04:35
is it's fundamentally making a promise.
96
260000
2000
اساسا ایجاد یک تعهد است.
04:37
It's making a promise to you
97
262000
2000
یعنی به شما وعده می‌دهد که
04:39
that this story will lead somewhere that's worth your time.
98
264000
2000
این داستان چنان پیش خواهد رفت که ارزش وقت شما را دارد.
04:41
And that's what all good stories should do at the beginning, is they should give you a promise.
99
266000
3000
و چیزی که همه داستانهای خوب در ابتدا باید صورت دهند این است
باید چنین وعده‌ای بدهند.
باید چنین وعده‌ای بدهند.
04:44
You could do it an infinite amount of ways.
100
269000
2000
روشهای بی‌شماری برای انجام این کار وجود دارد.
04:46
Sometimes it's as simple as "Once upon a time ... "
101
271000
4000
حتی گاهی به سادگی «روزی روزگاری...»
04:50
These Carter books always had Edgar Rice Burroughs as a narrator in it.
102
275000
3000
کتابهای "کارتر" همیشه "ادگار رایس بوروز" را به عنوان
شخصیت راوی داشته‌اند.
شخصیت راوی داشته‌اند.
04:53
And I always thought it was such a fantastic device.
103
278000
2000
و من همیشه فکر می‌کردم که این چه سازوکار فوق‌العاده‌ای است.
04:55
It's like a guy inviting you around the campfire,
104
280000
3000
مانند شخصی است که شما را به نشستن در اطراف آتش فرا می‌خواند
04:58
or somebody in a bar saying, "Here, let me tell you a story.
105
283000
3000
یا کسی در بار که می گوید: «بگذارید تا برایتان داستانی بگویم.
05:01
It didn't happen to me, it happened to somebody else,
106
286000
2000
ماجرای که برای من اتفاق نیفتاده،
داستان کس دیگریست،
داستان کس دیگریست،
05:03
but it's going to be worth your time."
107
288000
2000
ولی ارزش وقتتان را دارد»
05:05
A well told promise
108
290000
2000
یک وعده خوب
05:07
is like a pebble being pulled back in a slingshot
109
292000
4000
مانند سنگی است که در یک تیروکمان کشیده شده و آماده
05:11
and propels you forward through the story
110
296000
2000
پرتاب است که شما را در طول داستان تا انتها
05:13
to the end.
111
298000
2000
پرتاب کند.
05:15
In 2008,
112
300000
2000
در سال ۲۰۰۸
05:17
I pushed all the theories that I had on story at the time
113
302000
3000
تمام تئوری‌هایی را که تا آن زمان درباره‌ی داستانها داشتم،
05:20
to the limits of my understanding on this project.
114
305000
3000
تا حد توان در این پروژه گنجاندم.
05:23
(Video) (Mechanical Sounds)
115
308000
5000
(ویدئو) (صدای ماشین‌آلات)
05:53
♫ And that is all ♫
116
338000
5000
♫ این همان ♫
05:58
♫ that love's about ♫
117
343000
6000
♫ عشق است ♫
06:04
♫ And we'll recall ♫
118
349000
5000
♫ و ما به یاد خواهیم آورد ♫
06:09
♫ when time runs out ♫
119
354000
8000
♫ وقتی زمان به انتها می‌رسد ♫
06:17
♫ That it only ♫
120
362000
7000
♫ این تنها ♫
06:24
(Laughter)
121
369000
2000
(خنده حضار)
06:26
AS: Storytelling without dialogue.
122
371000
2000
سخنران: قصه‌گویی بدون دیالوگ
06:28
It's the purest form of cinematic storytelling.
123
373000
2000
خالص‌ترین شکل داستان‌گویی سینمایی
06:30
It's the most inclusive approach you can take.
124
375000
3000
و فراگیرترین روشی است که می‌توانید انتخاب کنید.
06:33
It confirmed something I really had a hunch on,
125
378000
2000
این تایید چیزی است واقعا در ذهن داشتم:
06:35
is that the audience
126
380000
2000
تماشگران در واقع
06:37
actually wants to work for their meal.
127
382000
2000
می‌خواهند غذایشان را بخورند.
06:39
They just don't want to know that they're doing that.
128
384000
3000
فقط نمی‌خواهند بدانند که دارند چنین می‌کنند.
06:42
That's your job as a storyteller,
129
387000
2000
این وظیفه‌ی شماست که به عنوان قصه‌گو
06:44
is to hide the fact
130
389000
2000
حقیقت را پنهان کنید
06:46
that you're making them work for their meal.
131
391000
2000
که شما کاری میکنید که آنها غذایشان را بخورند.
06:48
We're born problem solvers.
132
393000
2000
حل کردن مسائل در ذات ماست.
06:50
We're compelled to deduce
133
395000
2000
ما ناگزیر به تجزیه
06:52
and to deduct,
134
397000
2000
و تحلیل هستیم
06:54
because that's what we do in real life.
135
399000
2000
زیرا این کاری است که در زندگی روزمره انجام می‌دهیم.
06:56
It's this well-organized absence of information
136
401000
3000
همین فقدان سازمان‌یافته‌ی اطلاعات است
06:59
that draws us in.
137
404000
2000
که ما را درگیر می‌کند.
07:01
There's a reason that we're all attracted to an infant or a puppy.
138
406000
3000
بی جهت نیست که همگی ما مجذوب
یک نوزاد ویا توله‌سگ می‌شویم.
یک نوزاد ویا توله‌سگ می‌شویم.
07:04
It's not just that they're damn cute;
139
409000
2000
نه به دلیل اینکه آنها خیلی بامزه هستند،
07:06
it's because they can't completely express
140
411000
3000
بلکه به این خاطر است که آنها نمی‌توانند به طور کامل
07:09
what they're thinking and what their intentions are.
141
414000
2000
فکرها و خواسته‌هایشان را بیان کنند.
07:11
And it's like a magnet.
142
416000
2000
و این مثل یک آهن‌ربا عمل می‌کند.
07:13
We can't stop ourselves
143
418000
2000
ما نمی‌تونیم جلوی خودمان را
07:15
from wanting to complete the sentence and fill it in.
144
420000
2000
برای کامل کردن یک جمله بگیریم.
07:17
I first started
145
422000
2000
من برای اولین بار
07:19
really understanding this storytelling device
146
424000
2000
وقتی واقعا این سازوکار قصه‌گویی را درک کردم
07:21
when I was writing with Bob Peterson on "Finding Nemo."
147
426000
2000
که داشتیم با "باب پترسون" روی "در جستجوی نمو" کار می‌کردیم.
07:23
And we would call this the unifying theory of two plus two.
148
428000
3000
ما این را "تئوری اتحاد دو بعلاوه دو" می‌خوانیم.
07:26
Make the audience put things together.
149
431000
2000
بیننده را به سرهم کردن چیزها وا دارید.
07:28
Don't give them four,
150
433000
2000
۴ را به آنها ندهید،
07:30
give them two plus two.
151
435000
2000
بلکه ۲ + ۲ را در اختیارشان قرار دهید.
07:32
The elements you provide and the order you place them in
152
437000
3000
عناصری که فراهم میکنید و ترتیب قرار گرفتنشان
07:35
is crucial to whether you succeed or fail at engaging the audience.
153
440000
3000
نقش اساسی در موفقیت شما برای درگیر کردن بینندگان دارد.
07:38
Editors and screenwriters have known this all along.
154
443000
3000
ویراستاران و فیلمنامهنویسان همیشه به این امر آگاه بوده‌اند.
07:41
It's the invisible application
155
446000
2000
این یک سازوکار نامرئی است
07:43
that holds our attention to story.
156
448000
2000
که ما را متوجه داستان نگه می‌دارد.
07:45
I don't mean to make it sound
157
450000
2000
البته قصدم این نیست که بگویم
07:47
like this is an actual exact science, it's not.
158
452000
3000
این یک علم دقیق و واقعی است، چنین نیست.
07:50
That's what's so special about stories,
159
455000
2000
این همان نکته خاص در مورد داستانها است،
07:52
they're not a widget, they aren't exact.
160
457000
3000
داستانها مانند ابزارآلات دقیق نیستند.
07:55
Stories are inevitable, if they're good,
161
460000
2000
یک داستان اگر خوب باشد سرانجام می‌رسد،
07:57
but they're not predictable.
162
462000
2000
ولی قابل پیشبینی نیست.
07:59
I took a seminar in this year
163
464000
3000
امسال در سمیناری با حضور یک استاد
08:02
with an acting teacher named Judith Weston.
164
467000
3000
بازیگری به نام "جودیت وستون" شرکت کردم.
08:05
And I learned a key insight to character.
165
470000
2000
و یک نقطه‌نظر کلیدی در مورد
شخصیت‌پردازی فراگرفتم.
شخصیت‌پردازی فراگرفتم.
08:07
She believed that all well-drawn characters
166
472000
3000
او معتقد بود که همه‌ی شخصیت‌های درست پرداخته شده
08:10
have a spine.
167
475000
2000
یک ستون محوری دارند.
08:12
And the idea is that the character has an inner motor,
168
477000
2000
مطابق این ایده کارکتر قوی یک موتور داخلی دارد،
08:14
a dominant, unconscious goal that they're striving for,
169
479000
3000
یک هدف فراگیر و ناخودآگاه که برایش جان می‌دهد،
08:17
an itch that they can't scratch.
170
482000
2000
خارشی غیر قابل توقف.
08:19
She gave a wonderful example of Michael Corleone,
171
484000
2000
یک مثال خیلی عالی "مایکل کورلئونه" است.
08:21
Al Pacino's character in "The Godfather,"
172
486000
2000
نقشی که "آل پاچینو" در پدرخوانده داشت.
08:23
and that probably his spine
173
488000
2000
ستون محوری شخصیت وی احتمالا
08:25
was to please his father.
174
490000
2000
خوشنود کردن پدرش بود.
08:27
And it's something that always drove all his choices.
175
492000
2000
چیزی که همواره در جهتگیری تصمیماتش نقش داشت.
08:29
Even after his father died,
176
494000
2000
حتی بعد از مرگ پدرش
08:31
he was still trying to scratch that itch.
177
496000
4000
همچنان سعی در التیام این خارش داشت.
08:35
I took to this like a duck to water.
178
500000
3000
قائده‌ای که من با چشم بسته می‌توانستم بخوانم.
08:38
Wall-E's was to find the beauty.
179
503000
3000
"وال-ای" به دنبال یافتن زیبایی بود.
08:41
Marlin's, the father in "Finding Nemo,"
180
506000
3000
"مارلین" شخصیت پدر در "در جستجوی نمو"
08:44
was to prevent harm.
181
509000
3000
در پی پیشگیری از آسیب بود.
08:47
And Woody's was to do what was best for his child.
182
512000
3000
و "وودی" در پی انجام بهترین کار برای صاحبش بود.
08:50
And these spines don't always drive you to make the best choices.
183
515000
3000
این ستون محوری همیشه هم منجر به گرفتن بهترین تصمیم
از جانب کارکترتان نمی‌شود.
از جانب کارکترتان نمی‌شود.
08:53
Sometimes you can make some horrible choices with them.
184
518000
3000
حتی گاهی کارش را به اتخاذ تصمیمات وحشتانکی می‌کشاند.
08:56
I'm really blessed to be a parent,
185
521000
2000
من بسیار خوش اقبال بوده‌ام که به عنوان پدر
08:58
and watching my children grow, I really firmly believe
186
523000
3000
شاهد رشد فرزندانم هستم و واقعا معتقدم که هر کدام از ما
09:01
that you're born with a temperament and you're wired a certain way,
187
526000
3000
با خلق و خوی خاصی بدنیا می‌آییم و به طور مخصوصی ساخته می‌شویم،
09:04
and you don't have any say about it,
188
529000
3000
در حالی که خود چندان آگاهی و کنترلی بر آن نداریم
09:07
and there's no changing it.
189
532000
2000
و قابل تغییر هم نیستیم.
09:09
All you can do is learn to recognize it
190
534000
3000
در بهترین حالت می‌توانیم یاد بگیریم که
09:12
and own it.
191
537000
3000
آن را تشخیص داده و آن را از خود کنیم.
09:15
And some of us are born with temperaments that are positive,
192
540000
2000
عده‌ای از ما با خلق خوی مثبت و برخی با
09:17
some are negative.
193
542000
2000
خلق و خوی منفی به دنیا می‌آییم.
09:19
But a major threshold is passed
194
544000
3000
ولی زمانی که به اندازه کافی
09:22
when you mature enough
195
547000
2000
بالغ شویم و آنچه را که بر ما تسلط دارد
09:24
to acknowledge what drives you
196
549000
2000
بپذیریم و قدرت هدایتش را بدست بیاوریم
09:26
and to take the wheel and steer it.
197
551000
2000
به نقطه‌ی عطف بزرگی رسیده‌ایم.
09:28
As parents, you're always learning who your children are.
198
553000
3000
به عنوان والدین ما همیشه در حال یادگیری این هستیم که
فرزندانمان چه کسانی هستند.
فرزندانمان چه کسانی هستند.
09:31
They're learning who they are.
199
556000
2000
آنها هم در حال شناخت خودشان هستند
09:33
And you're still learning who you are.
200
558000
2000
و ما هر چه بیشتر خودمان را می‌شناسیم.
09:35
So we're all learning all the time.
201
560000
3000
پس همگی همواره در حال یادگیری هستیم.
09:38
And that's why change is fundamental in story.
202
563000
3000
برای همین است که تغییر در داستان نقش بنیادینی دارد.
09:41
If things go static, stories die,
203
566000
2000
اگر چیزها ثابت بمانند داستان می‌میرد.
09:43
because life is never static.
204
568000
3000
چون خود زندگی هم هیچوقت ثابت نیست.
09:46
In 1998,
205
571000
2000
در سال ۱۹۹۸
09:48
I had finished writing "Toy Story" and "A Bug's Life"
206
573000
2000
من نوشتن "داستان اسباببازیها" و "زندگی یک حشره" را
به پایان رساندم.
به پایان رساندم.
09:50
and I was completely hooked on screenwriting.
207
575000
2000
در آن زمان با تمام وجود به فیلمنامه‌نویسی چسبیده بودم
09:52
So I wanted to become much better at it and learn anything I could.
208
577000
3000
و می خواستم در آن حسابی پیشرفت کنم و هر آنچه می‌توانم
بیاموزم.
بیاموزم.
09:55
So I researched everything I possibly could.
209
580000
3000
پس در مورد هر چه می‌شد تحقیق کردم.
09:58
And I finally came across this fantastic quote
210
583000
2000
و در نهایت به این نقل قول خارقالعاده
10:00
by a British playwright, William Archer:
211
585000
3000
از نمایش‌نامه نویس انگلیسی "ویلیام آرچر" رسیدم:
10:03
"Drama is anticipation
212
588000
2000
«درام یعنی پیشبینی
10:05
mingled with uncertainty."
213
590000
2000
آمیخته با عدم قطیعت»
10:07
It's an incredibly insightful definition.
214
592000
3000
تعریفی بطور باورنکردی عمیق.
10:10
When you're telling a story,
215
595000
2000
وقتی که داستانی را می‌گویید،
10:12
have you constructed anticipation?
216
597000
2000
آیا حالت انتظار و پیشبینی را در آن بوجود آورده‌اید؟
10:14
In the short-term, have you made me want to know
217
599000
2000
در کوتاه مدت، آیا شما مرا به کنجاوی برای پی‌بردن
10:16
what will happen next?
218
601000
2000
به اتفاق بعدی وا داشته‌اید؟
10:18
But more importantly,
219
603000
2000
ولی مهمتر از آن
10:20
have you made me want to know
220
605000
2000
آیا مرا به خواستن برای دانستن اینکه
10:22
how it will all conclude in the long-term?
221
607000
2000
نتیجه کار در بلند مدت چه می‌شود وا داشته‌اید؟
10:24
Have you constructed honest conflicts
222
609000
2000
آیا با ساختن تناقضات صادقانه
10:26
with truth that creates doubt
223
611000
2000
بین حقایق خواننده را درباره‌ی
10:28
in what the outcome might be?
224
613000
2000
پایان ماجرا به تردید انداخته‌اید؟
10:30
An example would be in "Finding Nemo,"
225
615000
2000
مثلا در "در جستجوی نمو" با یک تنش کوتاه
10:32
in the short tension, you were always worried,
226
617000
2000
شما همیشه نگران بودید که
10:34
would Dory's short-term memory
227
619000
2000
نکند حافظه‌ی کوتاه مدت "دوری"
10:36
make her forget whatever she was being told by Marlin.
228
621000
2000
باعث شود که همه گفته‌های "مارلین" را فراموش کند.
10:38
But under that was this global tension
229
623000
2000
ولی در زیر آن یک تنش کلی در جرایان است
10:40
of will we ever find Nemo
230
625000
2000
که آیا بلاخره "نمو" در این اقیانوس
10:42
in this huge, vast ocean?
231
627000
2000
عظیم بی‌انتها پیدا می‌شود؟
10:44
In our earliest days at Pixar,
232
629000
2000
در اولین روزهای کار در "پیکسار"
10:46
before we truly understood the invisible workings of story,
233
631000
3000
پیش از اینکه واقعا سازوکارهای نامرئی داستان را درک کنیم،
10:49
we were simply a group of guys just going on our gut, going on our instincts.
234
634000
3000
ما فقط افرادی بودیم که با دل و جرات به دنبال
غرایزمان حرکت می‌کردیم.
غرایزمان حرکت می‌کردیم.
10:52
And it's interesting to see
235
637000
2000
جالب است که بدانید
10:54
how that led us places
236
639000
2000
همین ما را به جاهایی رساند
10:56
that were actually pretty good.
237
641000
2000
که بسیار هم عالی بود.
10:58
You've got to remember that in this time of year,
238
643000
3000
حتما به یاد می‌آورید که در آن سال
11:01
1993,
239
646000
2000
۱۹۹۳،
11:03
what was considered a successful animated picture
240
648000
3000
"پری دریایی"، "دیو و دلبر"، "علاالدین" و "شیرشاه"
از فیلمهای کارتونی موفق به حساب می‌آمدند.
از فیلمهای کارتونی موفق به حساب می‌آمدند.
11:06
was "The Little Mermaid," "Beauty and the Beast,"
241
651000
3000
"پری دریایی"، "دیو و دلبر"، "علاالدین" و "شیرشاه"
از فیلمهای کارتونی موفق به حساب می‌آمدند.
از فیلمهای کارتونی موفق به حساب می‌آمدند.
11:09
"Aladdin," "Lion King."
242
654000
2000
"پری دریایی"، "دیو و دلبر"، "علاالدین" و "شیرشاه"
از فیلمهای کارتونی موفق به حساب می‌آمدند.
از فیلمهای کارتونی موفق به حساب می‌آمدند.
11:11
So when we pitched "Toy Story" to Tom Hanks for the first time,
243
656000
3000
وقتی ما "داستان اسباببازیها" را برای اولین بار
به "تام هنکس" ارائه کردیم،
به "تام هنکس" ارائه کردیم،
11:14
he walked in and he said,
244
659000
2000
به پیکسار آمد و گفت
11:16
"You don't want me to sing, do you?"
245
661000
2000
«شما که انتظار ندارید من آواز بخوانم، دارید؟»
11:18
And I thought that epitomized perfectly
246
663000
2000
این برای من مصداق کاملی از
11:20
what everybody thought animation had to be at the time.
247
665000
3000
آنچه همه در آن زمان از یک انیمیشن انتظار داشتند بود.
11:23
But we really wanted to prove
248
668000
2000
ولی ما واقعا می‌خواستیم ثابت کنیم
11:25
that you could tell stories completely different in animation.
249
670000
3000
که می‌شود به طور کاملا متقاوتی داستانها را در انیمیشن
روایت کرد.
روایت کرد.
11:28
We didn't have any influence then,
250
673000
2000
ما در آن زمان در هیچ‌کجا تاثیرگذار نبودیم
11:30
so we had a little secret list of rules
251
675000
2000
و یک لیست مخفی از قوائد [داستان نویسی]
11:32
that we kept to ourselves.
252
677000
2000
برای خودمان دست‌وپا کرده بودیم.
11:34
And they were: No songs,
253
679000
3000
این قوائد چنین بودند: نه آهنگ [با آواز]،
11:37
no "I want" moment,
254
682000
2000
نه صحنه "خواستن"،
11:39
no happy village,
255
684000
2000
نه یک روستای شاد
11:41
no love story.
256
686000
2000
نه یک ماجرای عاشقانه.
11:43
And the irony is that, in the first year,
257
688000
2000
تناقض مسخره در آنجا بود که در اولین سال
11:45
our story was not working at all
258
690000
2000
داستان ما به هیچ وجه پیش نمی‌رفت
11:47
and Disney was panicking.
259
692000
2000
و این "دیزنی" را به وحشت انداخته بود.
11:49
So they privately got advice
260
694000
3000
پس آنها به طور خصوصی از یک
11:52
from a famous lyricist, who I won't name,
261
697000
2000
ترانه‌سرای معروف، که نامش را فاش نمی‌کنم،
مشاوره گرفتند.
مشاوره گرفتند.
11:54
and he faxed them some suggestions.
262
699000
2000
و او برایشان پیشنهاداتش را فکس کرد
11:56
And we got a hold of that fax.
263
701000
2000
که آن را به ما تحویل دادند.
11:58
And the fax said,
264
703000
2000
و محتوای آن فکس چنین بود:
12:00
there should be songs,
265
705000
2000
باید یک آهنگ در انیمیشن باشد،
12:02
there should be an "I want" song,
266
707000
2000
باید یک آواز "خواستن" داشته باشد،
12:04
there should be a happy village song,
267
709000
2000
یک آهنگ روستای شاد هم می‌خواهد،
12:06
there should be a love story
268
711000
2000
یک ماجرای عاشقانه هم باید در کار باشد،
12:08
and there should be a villain.
269
713000
2000
و یک شخصیت منفی هم باید داشته باشد.
12:10
And thank goodness
270
715000
2000
خدا را شکر
12:12
we were just too young, rebellious and contrarian at the time.
271
717000
3000
که ما خیلی جوان، شورشی و چموش بودیم.
12:15
That just gave us more determination
272
720000
3000
این قضیه فقط ما را بیشتر مصمم کرد تا ثابت کنیم
12:18
to prove that you could build a better story.
273
723000
2000
می‌توان داستانهای بهتری هم خلق کرد.
12:20
And a year after that, we did conquer it.
274
725000
2000
و یک سال بعد ما به نتیجه رسیدیم.
12:22
And it just went to prove
275
727000
2000
و ثابت کردیم که
12:24
that storytelling has guidelines,
276
729000
2000
داستان‌گویی راهکار دارد
12:26
not hard, fast rules.
277
731000
2000
نه قوائد تند و سخت.
12:28
Another fundamental thing we learned
278
733000
2000
نکته‌ی اساسی دیگری که فراگرفتیم
12:30
was about liking your main character.
279
735000
2000
دوست داشتن شخصیت اصلی داستانمان بود.
12:32
And we had naively thought,
280
737000
2000
ما با کم تجربگیمان فکر کردیم
12:34
well Woody in "Toy Story" has to become selfless at the end,
281
739000
2000
که "وودی" در "داستان اسباببازیها" باید در انتها به
از خود گذشتگی برسد،
از خود گذشتگی برسد،
12:36
so you've got to start from someplace.
282
741000
2000
بلاخره باید از جایی شروع می‌کردیم.
12:38
So let's make him selfish. And this is what you get.
283
743000
3000
بنابراین او را خودخواه کردیم. و نتیجه این شد:
12:41
(Voice Over) Woody: What do you think you're doing?
284
746000
2000
(صدا بر تصویر) وودی: فکر کردین دارید چیکار می‌کنین؟
12:43
Off the bed.
285
748000
2000
برید از تخت پایین
12:45
Hey, off the bed!
286
750000
2000
اوهوی، برید پایین!
12:47
Mr. Potato Head: You going to make us, Woody?
287
752000
2000
مستر پتیتوهد: می‌خوای ما را مجبور کنی وودی؟
12:49
Woody: No, he is.
288
754000
2000
وودی: من نه، اون.
12:51
Slinky? Slink ... Slinky!
289
756000
4000
اسلینکی؟ اسلینک ... اسلینکی!
12:55
Get up here and do your job.
290
760000
2000
بیا بالا و کارت رو انجام بده.
12:57
Are you deaf?
291
762000
2000
انگار کری؟
12:59
I said, take care of them.
292
764000
2000
مگه نگفتم حواست به اینا باشه.
13:01
Slinky: I'm sorry, Woody,
293
766000
2000
اسلینکی: متاسفم، وودی،
13:03
but I have to agree with them.
294
768000
2000
ولی منم یه جورایی با اونا موافقم.
13:05
I don't think what you did was right.
295
770000
2000
فکر می‌کنم کاری که تو کردی درست نبود.
13:07
Woody: What? Am I hearing correctly?
296
772000
3000
وودی: چی؟ درست می‌شنوم؟
13:10
You don't think I was right?
297
775000
2000
فکر می‌کنی کارم درست نبوده؟
13:12
Who said your job was to think, Spring Wiener?
298
777000
4000
کی گفته کار تو اصلا فکر کردنه اسپرینگ وینر؟
13:17
AS: So how do you make a selfish character likable?
299
782000
2000
سخنران: پس چطور باید یک شخصیت خودخواه ولی دوست‌داشتی خلق کرد؟
13:19
We realized, you can make him kind,
300
784000
2000
ما پی برده بودیم که می‌توان او را مهربان
13:21
generous, funny, considerate,
301
786000
2000
بخشنده، بامزه و ملاحظه‌‌کار بسازیم
13:23
as long as one condition is met for him,
302
788000
2000
تا زمانی که یک شرط برای او برقرار باشد:
13:25
is that he stays the top toy.
303
790000
2000
او اساب‌بازی اصلی باقی بماند.
13:27
And that's what it really is,
304
792000
2000
و این چیزی است که واقعا وجود دارد،
13:29
is that we all live life conditionally.
305
794000
2000
اینکه ما همه زندگی را با شرایطش پذیرفته‌ایم.
13:31
We're all willing to play by the rules and follow things along,
306
796000
2000
ما همه حاضریم که از روی قوائد بازی کنیم و مسائل
را دنبال کنیم
را دنبال کنیم
13:33
as long as certain conditions are met.
307
798000
3000
تا زمانی که شرایط خاصی برقرار باشد.
13:36
After that, all bets are off.
308
801000
2000
و در غیر این صورت همه چیز به کلی منتفی است.
13:38
And before I'd even decided to make storytelling my career,
309
803000
3000
اکنون اتفاقات مهم دروان جوانی‌ام، که چشمم را
13:41
I can now see key things that happened in my youth
310
806000
2000
بر روی دنیای داستانها باز کرد را بهتر می‌توانم درک کنم.
13:43
that really sort of opened my eyes
311
808000
2000
حتی پیش از اینکه به داستان‌نویسی
13:45
to certain things about story.
312
810000
2000
به عنوان یک شغل نگاه کنم.
13:47
In 1986, I truly understood the notion
313
812000
3000
۱۹۸۶ سالی بود که من واقعا مفهوم
13:50
of story having a theme.
314
815000
3000
موضوع داشتن داستانها را درک کردم.
13:53
And that was the year that they restored and re-released
315
818000
3000
سالی که فیلم "لرنس عربستان" را
13:56
"Lawrence of Arabia."
316
821000
2000
ترمیم و پخش مجدد نمودند.
13:58
And I saw that thing seven times in one month.
317
823000
3000
آن را هفت بار در یک ماه تماشا کردم.
14:01
I couldn't get enough of it.
318
826000
2000
از دیدنش سیر نمی‌شدم.
14:03
I could just tell there was a grand design under it --
319
828000
3000
می‌توانستم بفهمم که در زیر هر شات، صحنه
14:06
in every shot, every scene, every line.
320
831000
2000
و خط داستانش یک طرح قرص قرار دارد.
14:08
Yet, on the surface it just seemed
321
833000
2000
با این همه، در ظاهر به نظر می‌رسید
14:10
to be depicting his historical lineage
322
835000
3000
که فقط در حال روایت زنجیره‌ی تاریخی
14:13
of what went on.
323
838000
2000
وقایع است.
14:15
Yet, there was something more being said. What exactly was it?
324
840000
2000
ولی چیزهای بیشتری هم در حال گفته‌شدن بود. چه چیزی واقعا؟
14:17
And it wasn't until, on one of my later viewings,
325
842000
2000
تا اینکه بلاخره در یکی از این بازبینی‌ها
14:19
that the veil was lifted
326
844000
2000
روبنده برایم کنار رفت:
14:21
and it was in a scene where he's walked across the Sinai Desert
327
846000
3000
در صحنه‌ای که او از صحرای سینا گذشته
14:24
and he's reached the Suez Canal,
328
849000
2000
و به کانال سوئز رسیده است،
14:26
and I suddenly got it.
329
851000
2000
ناگهان نکته را گرفتم.
14:33
(Video) Boy: Hey! Hey! Hey! Hey!
330
858000
6000
(فیلم) پسر: هی! هی! هی! هی!
14:46
Cyclist: Who are you?
331
871000
3000
موتورسورا: شما کی هستید؟
14:50
Who are you?
332
875000
3000
شما کی هستید؟
14:53
AS: That was the theme: Who are you?
333
878000
3000
(سخنران) موضوع این بود: «تو که هستی؟»
14:56
Here were all these seemingly disparate
334
881000
2000
در فیلم تمام اتفاقات و دیالوگهای
14:58
events and dialogues
335
883000
2000
به ظاهر مجزا از هم
15:00
that just were chronologically telling the history of him,
336
885000
3000
فقط روایتگر داستان او بر اساس ترتیب زمانی
بودند.
بودند.
15:03
but underneath it was a constant,
337
888000
2000
ولی در زیر یک چیز تغییر ناپذیر
15:05
a guideline, a road map.
338
890000
2000
یک راهنما، یک نقشه‌ی راه قرار داشت.
15:07
Everything Lawrence did in that movie
339
892000
2000
هر آنچه که "لورنس" در فیلم انجام می‌داد
15:09
was an attempt for him to figure out where his place was in the world.
340
894000
3000
تلاشی بود تا دریابد جایگاه او در این
جهان کجاست.
جهان کجاست.
15:12
A strong theme is always running through
341
897000
3000
یک موضوع قوی همیشه در طول یک
15:15
a well-told story.
342
900000
3000
داستان خوب در جریان است.
15:18
When I was five,
343
903000
2000
وقتی که ۵ سال داشتم،
15:20
I was introduced to possibly the most major ingredient
344
905000
3000
با مهمترین ماده‌ی سازنده‌ای که به نظرم
یک داستان
یک داستان
15:23
that I feel a story should have,
345
908000
3000
باید داشته باشد - ولی کمتر بکار گرفته
15:26
but is rarely invoked.
346
911000
2000
می‌شود - مواجه شدم.
15:28
And this is what my mother took me to when I was five.
347
913000
3000
و این چیزی است که مادرم مرا در ۵ سالگی
به دیدنش برد.
به دیدنش برد.
15:34
(Video) Thumper: Come on. It's all right.
348
919000
3000
(تصویر) تومپر: بجنب دیگه. همه چی خوبه.
15:37
Look.
349
922000
2000
ببین.
15:39
The water's stiff.
350
924000
3000
آب سفته.
15:45
Bambi: Yippee!
351
930000
2000
بمبی: هورا!
15:57
Thumper: Some fun,
352
942000
2000
تومپر: حال میده،
15:59
huh, Bambi?
353
944000
3000
نه بمبی؟
16:02
Come on. Get up.
354
947000
2000
بنجب. پاشو.
16:04
Like this.
355
949000
2000
مثه این.
16:24
Ha ha. No, no, no.
356
969000
3000
وای وای. نه، نه، نه.
16:27
AS: I walked out of there
357
972000
2000
(سخنران): با چشمانی از تعجب
16:29
wide-eyed with wonder.
358
974000
2000
دریده از سالن سینما خارج شدم.
16:31
And that's what I think the magic ingredient is,
359
976000
2000
و به نظر من ماده‌ی سازنده‌ی جادویی،
16:33
the secret sauce,
360
978000
2000
و راز موفقیت
16:35
is can you invoke wonder.
361
980000
2000
این است که بتوان شگفتی آفرید.
16:37
Wonder is honest, it's completely innocent.
362
982000
2000
شگفتی صادق و کاملا معصومانه است.
16:39
It can't be artificially evoked.
363
984000
2000
به طور مصنوعی قابل القاء نیست.
16:41
For me, there's no greater ability
364
986000
2000
برای من هیچ توانایی بالاتر از اینکه استعداد یک شخص
16:43
than the gift of another human being giving you that feeling --
365
988000
3000
چنین احساسی را در شما ایجاد کند،
وجود ندارد.
وجود ندارد.
16:46
to hold them still just for a brief moment in their day
366
991000
3000
اینکه تماشاگران را برای لحظه کوتاهی از روز در یک جا
16:49
and have them surrender to wonder.
367
994000
2000
با شگفتی میخکوب کنی.
16:51
When it's tapped, the affirmation of being alive,
368
996000
3000
وقتی تماس برقرار شود، تاییدی از زنده بودن
16:54
it reaches you almost to a cellular level.
369
999000
3000
را با تمام وجود احساس خواهید کرد.
16:57
And when an artist does that to another artist,
370
1002000
2000
و وقتی یک هنرمند با یک هنرمند دیگر چنین می‌کند
16:59
it's like you're compelled to pass it on.
371
1004000
2000
مثل اینست که شما هم موظف به انتقال آن هستید.
17:01
It's like a dormant command
372
1006000
2000
مثل یک دستورالعمل خاموش
17:03
that suddenly is activated in you, like a call to Devil's Tower.
373
1008000
3000
که ناگهان در شما فعال می‌شود. مثل فراخوانده شدن از "برج شیطان"
17:06
Do unto others what's been done to you.
374
1011000
3000
برای دیگران انجام دهید آنچه را که برای شما کرده‌اند.
17:09
The best stories infuse wonder.
375
1014000
3000
بهترین داستانها باعث برانگیختن حیرت می‌شوند.
17:12
When I was four years old,
376
1017000
2000
خاطره‌ی روشنی از ۴ سالگی
17:14
I have a vivid memory
377
1019000
2000
از پیدا کردن دو جای سوزن
17:16
of finding two pinpoint scars on my ankle
378
1021000
3000
بر روی قوزک پاهایم دارم.
17:19
and asking my dad what they were.
379
1024000
2000
از پدرم در موردشان پرسیدم.
17:21
And he said I had a matching pair like that on my head,
380
1026000
2000
پدرم گفت دو تای دیگر هم بر روی سرم دارم
17:23
but I couldn't see them because of my hair.
381
1028000
2000
که به خاطر موهای سرم نمی‌توانستم آنها را ببینم.
17:25
And he explained that when I was born,
382
1030000
2000
پدرم برایم شرح داد که من زودرس
17:27
I was born premature,
383
1032000
2000
بدنیا آمدم.
17:29
that I came out much too early,
384
1034000
3000
خیلی زودتر از موئد از راه رسدیم.
17:32
and I wasn't fully baked;
385
1037000
2000
و هنوز کامل نشده بودم.
17:34
I was very, very sick.
386
1039000
2000
من خیلی خیلی مریض بودم.
17:36
And when the doctor took a look at this yellow kid with black teeth,
387
1041000
3000
وقتی که دکتر چشمش به این نوزاد زرد با دندانهای سیاه افتاد
17:39
he looked straight at my mom and said,
388
1044000
2000
مستقیما به مادرم نگاه کرد و گفت
17:41
"He's not going to live."
389
1046000
3000
«این بچه زنده نخواهد ماند.»
17:44
And I was in the hospital for months.
390
1049000
3000
برای چند ماه در بیمارستان بودم
17:47
And many blood transfusions later,
391
1052000
2000
و بعد از چندبار جایگزینی خون
17:49
I lived,
392
1054000
2000
من زنده ماندم
17:51
and that made me special.
393
1056000
3000
و همین مرا خاص نمود.
17:54
I don't know if I really believe that.
394
1059000
3000
مطمئن نیستم که واقعا به این گفته اعتقاد داشته باشم.
17:57
I don't know if my parents really believe that,
395
1062000
3000
یا اینکه والدینم واقعا آن را قبول دارند یا نه.
18:00
but I didn't want to prove them wrong.
396
1065000
3000
البته ضرورتی هم برای تغییر دادن عقیده آنها نمی‌بینم.
18:03
Whatever I ended up being good at,
397
1068000
3000
در هرچه که در نهایت در آن به استادی رسیدم،
18:06
I would strive to be worthy of the second chance I was given.
398
1071000
4000
با تمام وجود می‌کوشم تا لایق این فرصت دوم باشم.
18:10
(Video) (Crying)
399
1075000
4000
(ویدیو)(در حال گریه)
18:23
Marlin: There, there, there.
400
1088000
3000
مارلین: اونجا، اونجا، اونجا.
18:26
It's okay, daddy's here.
401
1091000
3000
همه چی خوبه. بابا اینجاست.
18:29
Daddy's got you.
402
1094000
3000
بابا مراقبته.
18:34
I promise,
403
1099000
2000
قول می‌دم،
18:36
I will never let anything happen to you, Nemo.
404
1101000
4000
هیچ وقت اجازه ندم اتفاقی برات بیفته "نمو".
18:40
AS: And that's the first story lesson I ever learned.
405
1105000
4000
(سخنران): و این اولین درس داستان‌نویسی بود که آموختم.
18:44
Use what you know. Draw from it.
406
1109000
2000
از آنچه که می‌دانید استفاده کنید. از همان شروع کنید.
18:46
It doesn't always mean plot or fact.
407
1111000
2000
نه به مفهوم گزارش شرح حال خود،
18:48
It means capturing a truth from your experiencing it,
408
1113000
3000
بلکه به معنی دریافت حقایق آن طور که خودتان تجربه میکنید
18:51
expressing values you personally feel
409
1116000
3000
و نشان دادن ارزشهایی که شخصا در عماق
18:54
deep down in your core.
410
1119000
2000
وجودتان احساس میکنید.
18:56
And that's what ultimately led me to speaking to you
411
1121000
2000
و این چیزی است که در نهایت منجر به سخنرانی من برای
18:58
here at TEDTalk today.
412
1123000
2000
شما امروز در TEDTalk شد.
19:00
Thank you.
413
1125000
2000
با تشکر.
19:02
(Applause)
414
1127000
8000
(تشویق حاضرین)
ABOUT THE SPEAKER
Andrew Stanton - FilmmakerAndrew Stanton has made you laugh and cry. The writer behind the three "Toy Story" movies and the writer/director of "WALL-E," he releases his new film, "John Carter," in March.
Why you should listen
Andrew Stanton wrote the first film produced entirely on a computer, Toy Story. But what made that film a classic wasn't the history-making graphic technology -- it's the story, the heart, the characters that children around the world instantly accepted into their own lives. Stanton wrote all three Toy Story movies at Pixar Animation Studios, where he was hired in 1990 as the second animator on staff. He has two Oscars, as the writer-director of Finding Nemo and WALL-E. And as Edgar Rice Burroughs nerds, we're breathlessly awaiting the March opening of his fantasy-adventure movie John Carter.
Andrew Stanton | Speaker | TED.com