ABOUT THE SPEAKER
Halla Tómasdóttir - Change catalyst
Icelandic entrepreneur Halla Tómasdóttir believes that if you’re going to change things, you have to do it from the inside. She infused the world of finance with “feminine values," which helped her survive the financial meltdown in Iceland and nearly made her president.

Why you should listen

Tómasdóttir's philosophy is simple: (1) the challenges we're facing today won't be solved by testosterone alone; (2) the world would be a better, safer, more sustainable place if we could infuse finance, business and politics with more gender balance; and (3) it's easier to change things from the inside.

True to this philosophy, Tómasdóttir co-founded Audur Capital in 2008, the world's first investment firm based on "feminine values." Audur was one of few financial companies in Iceland to survive the crash. Tómasdóttir has since been an active change catalyst, advocating for principle-based leadership and more women around decision-making tables.

In 2016, responding to popular demand (and a viral Facebook campaign), Tómasdóttir ran for president of Iceland. A woman in a man's race. Polls initially put Tómasdóttir as an outsider, predicting 1 percent of the vote. A few weeks later, against all odds, Tómasdóttir came in second supported by 28 percent of Icelanders.

More profile about the speaker
Halla Tómasdóttir | Speaker | TED.com
TEDWomen 2016

Halla Tómasdóttir: It's time for women to run for office

هالا توماسدوتیر: زمان آن است که زنان برای به دست آوردن کرسی‌های دولتی قدم بردارند

Filmed:
1,023,888 views

هالا توماسدوتیر نامزد انتخاباتی پیشین کشور ایسلند، در گفتاری زیرکانه و گرم، تجربیات خود را درباره این که چگونه در طول مبارزات انتخاباتی‌ خود توانست بر تعصبات رسانه‌ها غلبه کند و جو مناظرات سیاسی را تغییر داد و همه ملت خود را شگفت‌زده کرد با کاندید شدن به اشتراک می‌گذارد-- الهامبخش نسل بعدی رهبران است. او می‌گوید: «می‌توانیم همان کسی باشیم که می‌بینیم. اهمیت دارد که زنان کاندیدا شوند.»
- Change catalyst
Icelandic entrepreneur Halla Tómasdóttir believes that if you’re going to change things, you have to do it from the inside. She infused the world of finance with “feminine values," which helped her survive the financial meltdown in Iceland and nearly made her president. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
I feel incrediblyطور باور نکردنی luckyخوش شانس
0
760
2776
من بسیار احساس خوش‌ شانسی می‌کنم
00:15
to be from a countryکشور
1
3560
1856
اهل کشوری هستم که
00:17
that's generallyبطور کلی consideredدر نظر گرفته شده
to be the bestبهترین placeمحل in the worldجهان
2
5440
3856
که به طور کلی بهترین مکان دنیا
00:21
to be a womanزن.
3
9320
1440
برای زن بودن شناخته شده است.
00:24
In 1975, when I was sevenهفت yearsسالها oldقدیمی,
4
12720
3736
در سال ۱۹۷۵، وقتی که هفت ساله بودم،
00:28
womenزنان in Icelandایسلند wentرفتی on a strikeضربه.
5
16480
2480
زن‌ها در ایسلند دست به اعتصاب زدند.
00:31
They did no work that day,
6
19600
2016
هم کسانی که مشاغل حرفه‌ای داشتند،
00:33
whetherچه they heldبرگزار شد professionalحرفه ای jobsشغل ها
7
21640
2776
و هم آنهایی که در خانه کار می‌کردند،
00:36
or had the work of the home.
8
24440
2120
آن روز دست از کار کشیدند.
00:39
They marchedراه می رفت into
the centerمرکز of Reykjavریکیاووík --
9
27160
2616
حدود ۹۰ درصد جمعیت زنان مشارکت داشتند--
00:41
90 percentدرصد of womenزنان participatedشرکت کرد --
10
29800
2575
آنها تا مرکز ریکیاویک راهپیمایی کردند--
00:44
and peacefullyصلح آمیز and in solidarityهمبستگی
11
32400
3776
و به شکل مسالمت‌آمیز و یکپارچه
00:48
askedپرسید: for equalityبرابری.
12
36200
1840
خواستار برابری حقوق زن و مرد شدند.
00:51
Nothing workedکار کرد in Icelandایسلند that day,
13
39720
2360
آن روز هیچ چیز در ایسلند کار نمی‌کرد،
00:54
because nothing worksآثار
when womenزنان are not at work.
14
42800
2936
چون وقتی زن‌ها کار نکنند
هیچ چیز دیگر کار نمی‌کند
00:57
(Applauseتشویق و تمجید)
15
45760
2280
(تشویق)
01:05
Fiveپنج yearsسالها laterبعد,
IcelandersIcelanders had the courageشجاعت
16
53800
3536
پنج سال بعد، مردم ایسلند
این شهامت را پیدا کردند
01:09
to be the first countryکشور in the worldجهان
17
57360
2136
که اولین کشوری در دنیا باشند که به طور
01:11
to democraticallyدموکراتیک electبرگزیدن a womanزن
as theirخودشان presidentرئيس جمهور.
18
59520
4416
دموکراتیک زنی را بعنوان
رئیس‌جمهورشان انتخاب می‌کنند.
01:15
I will never forgetفراموش کردن this day,
19
63960
2816
من این روز را هرگز فراموش نخواهم کرد،
01:18
that Presidentرئيس جمهور VigdVigdís,
as we know her by her first nameنام,
20
66800
4176
که رئیس‌جمهور ویگدیس, ما او را با اسم
کوچکش می‌شناسیم،
01:23
steppedگام برداشت out on the balconyبالکن
of her ownخودت home,
21
71000
3376
بعنوان مادری مجرد همراه
با دخترش در حالی قدم به
01:26
a singleتنها momمامان with her daughterفرزند دختر
by her sideسمت as she had wonبرنده شد.
22
74400
4216
بالکن خانه‌اش گذاشت که
پیروز انتخابات شده بود.
01:30
(Applauseتشویق و تمجید)
23
78640
2480
(تشویق)
01:37
This womanزن was an incredibleباور نکردنی roleنقش modelمدل
24
85320
2376
این زن الگویی باورنکردنی بود
01:39
for me and everyoneهر کس
growingدر حال رشد up at that time,
25
87720
4336
برای من و هرکسی که در
آن زمان در حال بزرگ شدن بود،
01:44
includingشامل boysپسران.
26
92080
1200
و حتی پسرها.
01:45
She frequentlyمکررا sharesسهام the storyداستان
of how a youngجوان boyپسر approachedنزدیک شدم her
27
93840
4056
او اغلب داستانی درباره
پسر جوانی را تعریف می‌کرد که
01:49
after a coupleزن و شوهر of termsاصطلاحات in officeدفتر
28
97920
2016
پس از صحبت کوتاهی با او
در دفترش
01:51
and askedپرسید:, "Can boysپسران
really growرشد up to be presidentرئيس جمهور?"
29
99960
3896
پرسیده بود آیا پسرها هم وقتی بزرگ شدند
می‌توانید رئیس جمهور شوند؟
01:55
(Laughterخنده)
30
103880
2136
(خنده)
01:58
Roleنقش modelsمدل ها really matterموضوع,
31
106040
2776
الگوها واقعا مهم هستند،
02:00
but even with suchچنین strongقوی roleنقش modelsمدل ها
32
108840
2816
حتی با چنین الگوهای توانمندی
02:03
who I am so gratefulسپاسگزار for,
33
111680
2296
که خیلی سپاسگذار آنها هستم،
02:06
when I was encouragedتشویق شد
to runاجرا کن for presidentرئيس جمهور,
34
114000
2856
وقتی ترغیب شدم که رئیس‌جمهور شوم،
02:08
my first reactionواکنش was,
"Who am I to runاجرا کن for presidentرئيس جمهور?
35
116880
5336
اولین واکنشم این بود که من کی هستم
که برای رئیس جمهور شدن اقدام کنم؟
02:14
Who am I to be presidentرئيس جمهور?"
36
122240
2360
من چه کسی هستم که بخواهم رئیس جمهور شوم؟
02:17
It turnsچرخش out that womenزنان
37
125640
2375
به نظر می‌رسد که زنان کمتر از مردان
02:20
are lessکمتر likelyاحتمال دارد
to considerدر نظر گرفتن runningدر حال اجرا than menمردان.
38
128039
2561
تصور می‌کنند می‌توانند رئیس جمهور شوند
02:23
So a studyمطالعه doneانجام شده in the US in 2011
39
131600
3376
تحقیقی در امریکا در سال ۲۰۱۱
انجام شد که نشان می‌داد که
02:27
showedنشان داد that 62 percentدرصد of menمردان
had consideredدر نظر گرفته شده runningدر حال اجرا for officeدفتر,
40
135000
5240
۶۲٪ جمعیت مردان ‌خود اقدام برای
رئیس‌جمهوری شدن را بررسی کرده‌اند،
02:33
but 45 percentدرصد of womenزنان.
41
141360
2736
در حالی که در زنان این آمار ۴۵ درصد بود.
02:36
That's gapشکاف of 16 percentageدرصد pointsنکته ها,
42
144120
3376
۱۶ درصد اختلاف وجود داشت،
02:39
and it's the sameیکسان gapشکاف
that existedوجود داشت a decadeدهه earlierقبلا.
43
147520
3480
و این شکافی است که
تا یک دهه پیش وجود داشت.
02:44
And it really is a shameشرم آور,
44
152000
2296
و واقعا تاسف وار است،
02:46
because I am so convincedمتقاعد that the worldجهان
is in realواقعی need for womenزنان leadersرهبران
45
154320
5016
زیرا کاملا متقاعد شده‌ام
که دنیا نیاز واقعی به رهبران زن
02:51
and more principle-basedاصل مبتنی بر leadershipرهبری
46
159360
2056
و به طور کلی نیاز به
02:53
in generalعمومی.
47
161440
1200
رهبری اصول‌تری دارد.
02:56
So my decisionتصمیم گیری to runاجرا کن
48
164080
2520
بنابراین تصمیم من
02:59
ultimatelyدر نهایت cameآمد down to the factواقعیت
49
167680
3456
در نهایت به این حقیقت منجر شد که
03:03
that I feltنمد
50
171160
1200
احساس کنم
03:05
that I had to do my bitبیت,
51
173360
2280
باید وظیفه خودم را ادا کنم،
03:09
even if I had no politicalسیاسی experienceتجربه,
52
177640
2400
حتی اگر تجربه سیاسی نداشته باشم،
03:12
to stepگام up and try to be partبخشی
of creatingپدید آوردن the worldجهان
53
180920
3640
باید گامی بردارم و بخشی
از ساختار جهانی باشم
03:17
that will make senseاحساس and be sustainableپایدار
54
185560
2816
که برای بچه‌های ما منطقی
03:20
for our kidsبچه ها,
55
188400
1536
و پایدار باقی بماند،
03:21
and a worldجهان where we trulyبراستی allowاجازه دادن
bothهر دو our boysپسران and girlsدختران
56
189960
5376
و جهانی که در آن به پسرها
و دخترها اجازه بدهیم
03:27
to be all they can be.
57
195360
1880
آن کسی باشند که می‌خواهند.
03:31
And it was the journeyسفر of my life.
58
199080
4360
و این سفر زندگی من شد.
03:36
It was amazingحیرت آور.
59
204280
1600
شگفت انگیز بود.
03:39
The journeyسفر startedآغاز شده with potentiallyبالقوه
as manyبسیاری as 20 candidatesنامزدهای.
60
207040
4536
سفری که به طور بالقوه
با ۲۰ نامزد شروع شد.
03:43
It boiledآب پز شده down to
nineنه candidatesنامزدهای qualifyingمقدماتی,
61
211600
3416
و سپس به ۹ نامزد واجد شرایط تقلیل یافت
03:47
and ultimatelyدر نهایت the raceنژاد
cameآمد down to fourچهار of us,
62
215040
3240
و سرانجام رقابت به چهار نفر از ما کشید،
03:51
threeسه menمردان and me.
63
219120
1896
سه مرد و من.
03:53
(Applauseتشویق و تمجید)
64
221040
2680
(تشویق)
03:59
But that's not all the dramaدرام yetهنوز.
65
227760
2696
اما این هنوز کل ماجرا نیست.
04:02
You mayممکن است think you have dramaدرام in the US,
66
230480
2256
شاید فکر کنید در آمریکا
این داستان را داشتید،
04:04
but I can --
67
232760
1216
اما من --
04:06
(Laughterخنده)
68
234000
1440
خنده
04:08
I can assureاطمینان دادن you
we had our ownخودت dramaدرام in Icelandایسلند.
69
236280
3776
اما به شما تضمین می‌دهم
که ما ماجرای خودمان را در ایسلند داشتیم.
04:12
So our sittingنشسته presidentرئيس جمهور of 20 yearsسالها
70
240080
2936
بنابراین رئیس جمهور ما که
برای ۲۰ سال قدرت را در اختیار داشت
04:15
announcedاعلام کرد initiallyدر ابتدا
that he was not going to runاجرا کن,
71
243040
2656
در ابتدا اعلام کرد
برای کاندیداتوری اقدام نمی‌کند،
04:17
whichکه is probablyشاید what gaveداد riseبالا آمدن
72
245720
1576
احتمالاً موضوعی که باعث شد
04:19
to so manyبسیاری candidatesنامزدهای consideringبا توجه به runningدر حال اجرا.
73
247320
2400
افراد زیادی خود
را کاندید کنند.
04:22
Then laterبعد he changedتغییر کرد his mindذهن
74
250880
2216
ولی وقتی که نخست وزیر ما
04:25
when our primeنخستین ministerوزیر resignedاستعفا داد
75
253120
3536
در پی انتشار اسناد ننگین پاناما
04:28
followingذیل the infamousبدنام Panamaپاناما Papersاوراق
76
256680
3255
که پای او و خانواده‌اش را به میان می‌کشید
04:31
that implicatedپیوست him and his familyخانواده.
77
259959
2897
از منصب خود استعفا داد.
04:34
And there was a popularمحبوب
protestاعتراض in Icelandایسلند,
78
262880
2056
موجی از اعتراضات
در ایسلند به راه افتاد،
04:36
so the sittingنشسته presidentرئيس جمهور thought
they neededمورد نیاز است a trustedاعتماد به نفس leaderرهبر.
79
264960
5280
رئیس جمهور فکر کرد کشور اکنون نیاز به
رهبر قابل اعتماد دارد و نظرش را عوض کرد.
04:43
A fewتعداد کمی daysروزها laterبعد, relationsروابط
to his wifeهمسر and her family'sخانواده companiesشرکت ها
80
271040
3976
چند روز بعد، روابط همسرش
و شرکت‌های خانوادگی او
04:47
were alsoهمچنین discoveredکشف شده in the Panamaپاناما Papersاوراق,
81
275040
2200
نیز در مقالات پاناما کشف شد،
04:50
and so he withdrewعقب نشینی کرد from the raceنژاد again.
82
278000
2640
و بنابراین او دوباره از دور رقابت خارج شد.
04:53
Before doing so, he said he was doing that
83
281680
2616
قبل از انجام این کار، گفت
که این کار را انجام خواهد داد
04:56
because now there were two qualifiedواجد شرایط menمردان
84
284320
3120
چون اکنون دو مرد واجد شرایط بودند که از
05:00
who he feltنمد could fillپر کن his shoesکفش
runningدر حال اجرا for officeدفتر.
85
288280
3600
نظر او لیاقت نشستن در جایگاه او را دارند.
05:05
So on Mayممکن است 9, 45 daysروزها before electionانتخابات day,
86
293040
6416
بنابراین در ۹ می، ۴۵ روز مانده به انتخابات
05:11
it was not looking too good for me.
87
299480
2200
هیچ چیز برای من خوب به نظر نمی‌رسید.
05:14
I did not even make the graphنمودار
in the newspaperروزنامه.
88
302720
3336
در روزنامه‌ها هیچ نموداری
به من تعلق نمی گرفت.
05:18
The pollsنظرسنجی ها had me at 1 percentدرصد,
89
306080
2976
در نظر سنجیها برایم ۱٪ شانس قائل بودند،
05:21
but that was still the highestبالاترین
90
309080
1456
که هنوز هم بیشترین درصدی بود
05:22
that any womanزن announcingاعلام
her candidacyنامزدی had earnedبه دست آورده.
91
310560
3040
که تاکنون یک زن پس
از اعلام کاندیداتوری داشته است.
05:27
So it would be an understatementتقلیل دادن
to say that I had to work extremelyفوق العاده hardسخت
92
315440
4736
بنابراین شدت قضیه را نشان نخواهد داد که
بگویم باید سخت تلاش می‌کردم
05:32
to get my seatصندلی at the tableجدول
93
320200
2296
جایی را سر میز بگیرم
05:34
and accessدسترسی به to televisionتلویزیون,
94
322520
2456
و همچنین به تلویزیون را پیدا کنم،
05:37
because the networkشبکه decidedقرار بر این شد
that they would only includeعبارتند از
95
325000
3416
زیرا شبکه‌ها تصمیم گرفتند
که آنها فقط کسانی را دعوت کنند
05:40
those with 2.5 percentدرصد
or more in the pollsنظرسنجی ها
96
328440
3416
که پس از اولین مناظره تلویزیونی
در نظرسنجی‌ها ۲٫۵درصد آرا
05:43
in the first TVتلویزیون debateمناظره.
97
331880
1720
و یا بیشتر را به خود اختصاص دهند.
05:46
I foundپیدا شد out on the afternoonبعد از ظهر
of the first TVتلویزیون debateمناظره
98
334680
3376
در بعد از ظهر روز اول مناظره‌های
تلویزیونی متوجه شدم که
05:50
that I would participateشرکت کردن
alongدر امتداد with the threeسه menمردان,
99
338080
3736
باید همزمان با سه مرد در برنامه شرکت کنم،
05:53
and I foundپیدا شد out on liveزنده TVتلویزیون
100
341840
2416
و وقتی روی آنتن زنده تلویزیون بودم
05:56
that I cameآمد in at exactlyدقیقا 2.5 percentدرصد
on the day of the first TVتلویزیون debateمناظره.
101
344280
5336
فهمیدم من در روز اول مناظره‌های
تلویزیونی ۲٫۵ درصد را به دست آوردم.
06:01
(Applauseتشویق و تمجید)
102
349640
3080
(تشویق)
06:07
So, challengesچالش ها.
103
355000
2200
وخب چالش‌ها.
06:10
The foremostدر درجه نخست challengesچالش ها I had to faceصورت
and overcomeغلبه بر on this journeyسفر
104
358520
3456
رسانه‌ها،‌ پول و زور مهم‌ترین
چالش‌هایی بودند که باید در این سفر
06:14
had to do with mediaرسانه ها, muscleماهیچه and moneyپول.
105
362000
2896
مواجه می‌شدم و به آنها غلبه می‌کردم.
06:16
Let's startشروع کن with mediaرسانه ها.
106
364920
1816
بیایید با رسانه ها شروع کنیم.
06:18
There are those who say
genderجنسیت doesn't matterموضوع
107
366760
2376
اشخاصی معتقدند وقتی پای رسانه و سیاست
06:21
when it comesمی آید to mediaرسانه ها and politicsسیاست.
108
369160
1736
در بین باشد جنسیت مهم نیست.
06:22
I can't say that I agreeموافق.
109
370920
1640
نمی‌توانم بگویم که با آن موافقم.
06:25
It provedثابت harderسخت تر for me
to bothهر دو get accessدسترسی به and airtimeزمان پخش in mediaرسانه ها.
110
373440
3600
ثابت شد که دسترسی و روی آنتن رفتن
در رسانه‌ها برای من سخت‌تر بود.
06:29
As a matterموضوع of factواقعیت, the leadingمنتهی شدن candidateنامزد
appearedظاهر شد in broadcastپخش mediaرسانه ها
111
377800
3336
در حقیقت، نامزد اصلی در
برنامه‌های رسانه‌ای در
06:33
87 timesبار in the monthsماه ها
leadingمنتهی شدن up to the electionsانتخابات,
112
381160
3096
ماه‌های قبل از انتخابات ۸۷ بار حاضر شد،
06:36
whereasدر حالی که I appearedظاهر شد 31 timesبار.
113
384280
2120
در حالی که برای
من تنها ۳۱ بار اتفاق افتاد.
06:39
And I am not sayingگفت:
mediaرسانه ها is doing this consciouslyآگاهانه.
114
387720
4136
و من نمی‌گویم رسانه‌ها
این کار را آگاهانه انجام می‌دهند.
06:43
I think largelyتا حد زیادی this has to do
with unconsciousناخودآگاه biasتعصب,
115
391880
2896
بنظرم تا حد زیادی این کار را با
تعصب ناخودآگاه انجام می‌دهند
06:46
because in mediaرسانه ها,
much like everywhereدر همه جا elseچیز دیگری,
116
394800
2800
زیرا در رسانه‌ها هم مانند هر جای دیگر
06:50
we have bothهر دو consciousآگاهانه
and unconsciousناخودآگاه biasتعصب,
117
398280
3816
ما هم تعصبات خودآگاهانه داریم و
هم ناخودآگاهانه،
06:54
and we need to have the courageشجاعت
to talk about it if we want to changeتغییر دادن it.
118
402120
4456
و اگرقصد تغییر داریم باید شهامت
صحبت کردن در موردش را داشته باشیم.
06:58
When I finallyسرانجام got accessدسترسی به to TVتلویزیون,
119
406600
2136
وقتی بالاخره به
تلویزیون دسترسی پیدا کردم،
07:00
the first questionسوال I got was,
"Are you going to quitترک?"
120
408760
3160
اولین سوال این بود که : آیا کنار می‌کشید؟
07:05
And that was a hardسخت one.
121
413720
2616
که از سخت‌ترین سوال‌ها بود.
07:08
But of courseدوره, with 1 percentدرصد
to 2.5 percentدرصد in the pollsنظرسنجی ها,
122
416360
2856
اما البته با توجه به ۱٪
تا ۲٫۵درصدی که در نظرسنجی‌ها داشتیم،
07:11
maybe it's understandableقابل فهم.
123
419240
1280
شاید قابل درک باشد.
07:13
But mediaرسانه ها really mattersمسائل,
and everyهرکدام time I appearedظاهر شد on TVتلویزیون,
124
421160
3696
ولی رسانه‌ها واقعا مهم هستند و
هر بار که در تلویزیون حاضر می‌شدم،
07:16
we saw and experiencedبا تجربه
a riseبالا آمدن in the pollsنظرسنجی ها,
125
424880
3216
شاهد افزایش درصد در نظرسنجی‌ها بودیم،
07:20
so I know firsthandدست اول how much this mattersمسائل
126
428120
2616
بنابراین من از ابتدا می‌دانستم
که چقدر مهم است
07:22
and why we have to talk about it.
127
430760
2296
و چرا ما باید در این باره صحبت کنیم.
07:25
I was the only one
out of the finalنهایی fourچهار candidatesنامزدهای
128
433080
2416
از میان ۴ نامزد من تنها کسی بودم
07:27
that never got a frontجلوی pageصفحه interviewمصاحبه.
129
435520
2296
که هرگز مصاحبه صفحه اول را نگرفت.
07:29
I was sometimesگاه گاهی left out of the questionsسوالات
askedپرسید: of all other candidatesنامزدهای
130
437840
4096
گاهی اوقات از سئوالاتی که از سایر
نامزدها درباره انتخابات می‌پرسیدند
07:33
and out of coverageپوشش about the electionsانتخابات.
131
441960
2120
من کنار گذاشته می شدم.
07:36
So I did faceصورت this,
132
444640
1336
خب با این سوال‌ها مواجه بودم
07:38
but I will say this
to complimentتعریف و تمجید the Icelandicایسلندی mediaرسانه ها.
133
446000
3456
اما در تمجید از رسانه‌های
ایسلندی این را می‌گویم که
07:41
I got fewتعداد کمی if any commentsنظرات
about my hairمو and pantsuitلباس شلوار.
134
449480
4696
گاهی نظراتی درباره مو و
لباسهایم می‌د‌ادند.
07:46
(Applauseتشویق و تمجید)
135
454200
2576
(تشویق)
07:48
So kudosکودوس to them.
136
456800
1200
این تقدیم به آنها
07:51
But there is anotherیکی دیگر experienceتجربه
that's very importantمهم.
137
459640
4456
اما تجربه دیگری وجود دارد
که این بسیار مهم است
07:56
I ranفرار کرد as an independentمستقل candidateنامزد,
138
464120
2256
من به عنوان نامزد مستقل
در انتخابات شرکت کردم،
07:58
not with any politicalسیاسی partyمهمانی
or muscleماهیچه behindپشت me.
139
466400
3296
بدون یک حزب و یا حامی خاصی در کنارم.
08:01
That lackعدم of experienceتجربه
140
469720
2336
این کمبود تجربه
08:04
and lackعدم of accessدسترسی به to resourcesمنابع
141
472080
2256
و عدم دسترسی به منابع
08:06
probablyشاید cameآمد at a costهزینه to our campaignکمپین,
142
474360
3016
احتمالا برای مبارزات
انتخاباتی ما هزینه داشت،
08:09
but it alsoهمچنین allowedمجاز us to innovateنوآوری
and do politicsسیاست differentlyمتفاوت است.
143
477400
4616
اما همچنین به ما اجازه نوآوری
و استفاده از سیاستی متفاوت می‌داد.
08:14
We ranفرار کرد a positiveمثبت campaignکمپین,
144
482040
2240
ما مبارزات انتخاباتی مثبتی را اجرا کردیم،
08:17
and we probablyشاید changedتغییر کرد the toneلحن
of the electionانتخابات for othersدیگران by doing that.
145
485880
5000
و ما احتمالا روش حضور در انتخابات را
با انجام آن برای دیگران تغییر دادیم،
08:23
It mayممکن است be the reasonدلیل
why I had lessکمتر airtimeزمان پخش on TVتلویزیون,
146
491480
2696
و ممکن است دلیلی باشد
چرا در تلویزیون حضور کمتری داشتم،
08:26
because I wanted to showنشان بده
other contendersمتقاضیان respectتوجه.
147
494200
3080
چون می‌خواستم برای دیگر متقاضیان
احترام را به نمایش بگذارم.
08:30
When accessدسترسی به to mediaرسانه ها
provedثابت to be so difficultدشوار,
148
498640
2976
زمانی که ثابت شد دسترسی به
رسانه برای ما بسیار دشوار است،
08:33
we ranفرار کرد our ownخودت mediaرسانه ها.
149
501640
2056
ما رسانه های خود را راه انداختیم.
08:35
I ranفرار کرد liveزنده Facebookفیس بوک sessionsجلسات
150
503720
1856
من جلساتم را در فیسبوک برگزار کردم
08:37
where I tookگرفت questionsسوالات from votersرأی دهندگان
on anything and respondedپاسخ داد on the spotنقطه.
151
505600
5120
جایی که رأی‌دهنده‌ها سوالات خود را
از من می‌پرسیدند و به آنها پاسخ می‌دادم.
08:43
And we put all the questionsسوالات I got
and all the answersپاسخ ها on an openباز کن Facebookفیس بوک
152
511560
4296
و تمام سوالات مطرح شده را با جواب
در فیسبوک برای عموم انتشار می‌دادیم
08:47
because we thought
transparencyشفافیت is importantمهم
153
515880
3056
زیرا فکر می‌کردیم برای کسب اعتماد
08:50
if you want to establishتاسيس كردن trustاعتماد.
154
518960
1520
شفافیت داشتن مهم است.
08:53
And when reachingرسیدن به youngجوان votersرأی دهندگان
provedثابت to be challengingچالش برانگیز,
155
521120
3136
و هنگامی که رأی دهندگان جوانان
به جلسات اینترنتی ما پیوستند.
08:56
I becameتبدیل شد a SnapchatterSnapchatter.
156
524280
2000
کاربر اسنپ‌چت شدم.
08:59
I got youngجوان people
to teachتدریس کنید me how to do that,
157
527080
2456
از جوانان خواستم که طرز
استفاده از آن را یادم دهند،
09:01
and I used everyهرکدام filterفیلتر کردن on SnapchatSnapchat
duringدر حین the last partبخشی of the campaignکمپین.
158
529560
5256
و در طول آخرین بخش از مبارزات انتخاباتی
از همه فیلترهای اسنپ‌چت استفاده کردم.
09:06
And I actuallyدر واقع had to use a lot of humorشوخ طبعی
and humilityفروتنی, as I was very badبد at it.
159
534840
5216
و درواقع باید از طنز و فروتنی
بسیار استفاده می‌کردم که افتضاح بودم.
09:12
But we grewرشد کرد the followingذیل
amongstدر میان youngجوان people by doing that.
160
540080
4016
اما با این کار تعداد دنبال کنندگان ما
در میان جوانان رشد پیدا کرد.
09:16
So it's possibleامکان پذیر است to runاجرا کن
a differentناهمسان typeتایپ کنید of campaignکمپین.
161
544120
3176
بنابراین امکان اجرا کردن کمپین
انتخاباتی به روشی دیگر وجود دارد.
09:19
But unfortunatelyمتاسفانه, one cannotنمی توان talk
about politicsسیاست withoutبدون mentioningذکر کردن moneyپول.
162
547320
5080
اما متأسفانه کسی نمی‌تواند درباره
سیاست بدون نام بردن از پول صحبت کند.
09:25
I am sadغمگین that it is that way,
but it's trueدرست است,
163
553600
2216
ناراحتم که اینطور است،
اما این حقیقت دارد،
09:27
and we had lessکمتر financialمالی resourcesمنابع
than the other candidatesنامزدهای.
164
555840
4080
و ما نسبت به سایر نامزدها از
منابع مالی کمتری برخوردار بودیم.
09:32
This probablyشاید was partlyتا حدی dueناشی از to the factواقعیت
165
560760
4136
احتمالا به دلیل این واقعیت بود
09:36
that I think I had a harderسخت تر time
askingدرخواست for financialمالی supportحمایت کردن.
166
564920
4096
که فکر می کردم شرایط من برای
درخواست حمایت مالی سخت‌تر بود.
09:41
And maybe I alsoهمچنین had the ambitionهدف - آرزو
to do more with lessکمتر.
167
569040
5376
و شاید جاه طلبی من بوده که می‌خواستم
با پول کم کار بزرگی انجام دهم.
09:46
Some would call that very womanlyزنانه of me.
168
574440
2960
بعضی می‌گویند که کار واقعا
زنانه‌‌ای بود که انجام دادم.
09:50
But even with one thirdسوم the mediaرسانه ها,
one thirdسوم the financialمالی resourcesمنابع,
169
578600
5616
اما حتی با یک سوم رسانه‌ها،
یک سوم منابع مالی
09:56
and only an entrepreneurialکارآفرینی teamتیم,
but an amazingحیرت آور teamتیم,
170
584240
3536
و تنها یک تیم کارآموزی،
اما یک تیم شگفت انگیز
09:59
we managedاداره می شود to surpriseتعجب everyoneهر کس
on electionانتخابات night,
171
587800
4176
در شب انتخابات توانستیم همه را متعجب کنیم،
10:04
when the first numbersشماره cameآمد in.
172
592000
1720
وقتی نتایج اولیه اعلام شد.
10:06
I surprisedغافلگیر شدن myselfخودم,
as you mayممکن است see in that photoعکس.
173
594680
2616
باعث شگفتی خودم شدم همانطور
که در آن عکس مشاهده می‌کنید.
10:09
(Laughterخنده)
174
597320
1800
(خنده)
10:11
So the first numbersشماره,
175
599600
1680
بنابر نتایج اولیه شمارش آرا
10:14
I cameآمد in neckگردن to neckگردن
to the leadingمنتهی شدن candidateنامزد.
176
602160
2656
من شانه به شانه کاندید پیشتاز بودم.
10:16
(Cheersبه سلامتی)
177
604840
3400
(شادی)
10:24
Well, too earlyزود,
because I didn't quiteکاملا pullکشیدن that,
178
612520
3136
خوب، خیلی زود، چرا که من
آن را کاملا دنبال نکردم
10:27
but I cameآمد in secondدومین,
179
615680
1496
اما من دوم شده بودم.
10:29
and we wentرفتی a long way
from the one percentدرصد,
180
617200
3176
و ما از ۱درصد تا نزدیک به یک سوم آرا
10:32
with nearlyتقریبا a thirdسوم of the voteرای,
181
620400
1976
راه طولانی را طی کرده بودیم،
10:34
and we beatضرب و شتم the pollsنظرسنجی ها
by an unprecedentedبی سابقه marginلبه,
182
622400
3016
و با ۱۰٪ امتیاز بالاتر از آنچه
که در آخرین نظرسنجی آمده بود
10:37
or 10 percentageدرصد pointsنکته ها
aboveدر بالا what the last pollنظرسنجی cameآمد in at.
183
625440
3880
با فاصله زیادی آنها را شکست داده بودیم.
10:42
Some people call me the realواقعی winnerبرنده
of the electionانتخابات because of this,
184
630360
3296
و برخی هم به خاطر این من
را پیروز انتخابات می‌دانند،
10:45
and there are manyبسیاری people
who encouragedتشویق شد me to runاجرا کن again.
185
633680
3200
و بسیاری از مردم هم من را تشویق می‌کنند
تا دوباره کاندید شوم.
10:49
But what really makesباعث می شود me proudمغرور
186
637520
2576
اما آنچه واقعا باعث افتخار من است
10:52
is to know that I earnedبه دست آورده
187
640120
1656
دانستن این بود که
10:53
proportionatelyنسبتا higherبالاتر percentageدرصد
supportحمایت کردن from the youngجوان people,
188
641800
4696
درصد عمده حامیان من جوانان بودند،
10:58
and a lot of people encouragedتشویق شد
my daughterفرزند دختر to runاجرا کن in 2040.
189
646520
5136
و بسیاری از مردم دخترم را برای
شرکت در انتخابات ۲۰۴۰ تشویق می‌کنند.
11:03
(Applauseتشویق و تمجید)
190
651680
1920
(تشویق)
11:10
She is 13,
191
658400
1480
او ۱۳ ساله است،
11:12
and she had never been on TVتلویزیون before.
192
660960
2416
و قبل از آن هرگز در تلویزیون نبود.
11:15
And on electionانتخابات day,
I observedمشاهده شده her on TVتلویزیون repeatedlyبارها و بارها,
193
663400
4256
و در روز انتخابات من مرتبا او
را در تلویزیون مشاهده می‌کردم،
11:19
and she was smartهوشمندانه, she was self-confidentاعتماد به نفس,
194
667680
3336
زیرک بود و اعتماد به نفس داشت،
11:23
she was sincereمخلص - بی ریا - صمیمانه, and she was
supportiveحمایتی of her motherمادر.
195
671040
3376
او در حمایت از مادرش صادق بود.
11:26
This was probablyشاید
the highlightبرجسته of my campaignکمپین.
196
674440
3176
احتمالا نکته برجسته کمپین من این بود.
11:29
(Applauseتشویق و تمجید)
197
677640
2560
(تشویق)
11:36
But there was anotherیکی دیگر one.
198
684600
1816
اما چیز دیگری هم وجود داشت.
11:38
These are preschoolپیش دبستانی girlsدختران out on a walkراه رفتن,
199
686440
2536
این‌ها دختران پیش‌دبستانی
در حال پیاده‌روی هستند،
11:41
and they foundپیدا شد
a posterپوستر of me on a busاتوبوس stop,
200
689000
2176
پوستری از من را در
ایستگاه اتوبوس پیدا کردند،
11:43
and they saw the need to kissبوسه it.
201
691200
2216
و فکر کردند که باید آن را ببوسند.
11:45
Audienceحضار: Awآه!
202
693440
1696
(مخاطب: آه!)
11:47
This pictureعکس was really
enoughکافی of a winپیروزی for me.
203
695160
3480
این تصویر برای من نشان کامل
پیروزی بود.
11:51
What we see, we can be.
204
699280
2280
ما با دست و پنجه نرم کردن با ترس و چالش
11:54
So screwپیچ fearترس and challengesچالش ها.
205
702480
2856
می‌توانیم به آنچه که می‌خواهیم برسیم.
11:57
(Applauseتشویق و تمجید)
206
705360
2376
(تشویق)
11:59
It mattersمسائل that womenزنان runاجرا کن,
207
707760
2256
مهم است که زنان به
فعالیت کردن بپردازند،
12:02
and it's time for womenزنان to runاجرا کن for officeدفتر,
208
710040
3936
و وقت آن است که زنان برای
ورود به مناصب رسمی
12:06
be it the officeدفتر of the CEOمدیر عامل
or the officeدفتر of the presidentرئيس جمهور.
209
714000
3920
خواه به عنوان مدیر اجرایی و
یا رئیس جمهور تلاش کنند.
12:11
I alsoهمچنین managedاداره می شود to put an impressionاحساس؛ عقیده؛ گمان
on your very ownخودت "Newجدید Yorkerیورکور."
210
719280
3960
همچنین موفق شدم که در مجله نیویورکر شما
12:16
I earnedبه دست آورده a newجدید titleعنوان,
"A livingزندگي كردن emojiشکلک ها of sincerityخلوص."
211
724600
4096
یک عنوان جدید کسب کنم
"یک شکلک زنده از صداقت"
12:20
(Cheersبه سلامتی)
212
728720
2160
(cheers)
12:24
It is possiblyاحتمالا my proudestافتخار titleعنوان yetهنوز,
213
732680
3160
که احتمالا هنوز عنوان افتخار آمیز من است،
12:29
and the reasonدلیل is
that womenزنان too oftenغالبا get penalizedجریمه شد
214
737560
4016
و دلیلی که زنان اغلب به
خاطر داشتن آن سرزنش می‌شوند
12:33
for usingاستفاده كردن what I call
theirخودشان emotionalعاطفی capitalسرمایه، پایتخت,
215
741600
3576
چیزی است که من به آن
سرمایه عاطفی آنها می‌گویم،
12:37
but I know from experienceتجربه
that we becomeتبدیل شدن به so good
216
745200
3896
و تجربه به من ثابت کرده که ما در بکارگیری
12:41
when we do just that.
217
749120
1696
آن بسیار خوب عمل می‌کنیم،
12:42
(Applauseتشویق و تمجید)
218
750840
2560
(تشویق)
12:47
And we need more of that.
219
755720
1720
و بیشتر به آن نیاز خواهیم داشت.
12:51
We celebratedجشن گرفت as if we had wonبرنده شد
on electionانتخابات night,
220
759200
3496
در شب انتخابات جشن پیروزی
را برگزار کردیم،
12:54
because that's how we feltنمد.
221
762720
1776
چون چیزی بود که احساس می‌کردیم.
12:56
So you don't necessarilyلزوما
have to reachنائل شدن that officeدفتر.
222
764520
4336
بنابراین شما لزوماً نباید
به این منصب برسید.
13:00
You just have to go for it,
223
768880
1736
فقط باید برای آن قدم بردارید،
13:02
and you, your familyخانواده, your friendsدوستان,
everyoneهر کس workingکار کردن with you,
224
770640
3056
و خود شما، خانواده‌، دوستان‌تان،
همه آنها که با شما کار می‌کنند،
13:05
if you do it well, you will growرشد beyondفراتر
anything you will experienceتجربه before.
225
773720
4520
اگر آن را به خوبی انجام دهید، فراتر
از حد انتظار پیشرفت خواهید داشت.
13:12
So we had a good time,
226
780000
1480
ما زمان خوبی داشتیم،
13:14
and I learnedیاد گرفتم a lot on this journeyسفر,
227
782440
2656
و من چیزهای زیادی در این سفر آموختم،
13:17
probablyشاید more lessonsدرس ها
than I can shareاشتراک گذاری here
228
785120
2736
احتمالا درس‌های بیشتری از
آن زمان می‌توانم امروز
13:19
in the time we have todayامروز.
229
787880
1776
در اینجا به اشتراک بگذاریم.
13:21
But restباقی مانده assuredخاطر جمع, it was hardسخت work.
230
789680
3496
اما مطمئن باشید، کار سختی بود.
13:25
I lostکم شده a lot of sleepبخواب duringدر حین those monthsماه ها.
231
793200
2720
در طول آن ماه‌ها خیلی از
ساعت‌های خوابم را از دست دادم
13:28
It tookگرفت resilienceانعطاف پذیری
and perseveranceاستقامت to not quitترک,
232
796800
5576
ولی انعطاف پذیری و پشتکار
نگذاشت که جا بزنم،
13:34
but I learnedیاد گرفتم something
that I knewمی دانست before on the one percentدرصد day,
233
802400
4256
اما چیزی آموختم که قبل از آن و
تا آن زمان تقریبا از آن غافل بودم و آن،
13:38
and that is that you can only be good
234
806680
3016
این بود که شما فقط زمانی
می‌توانید خوب باشید
13:41
when you are trulyبراستی, authenticallyصادقانه
listeningاستماع to your ownخودت voiceصدای
235
809720
3896
که به درستی و صادقانه
به صدای درون خویش گوش دهید
13:45
and workingکار کردن in alignmentهم ترازی with that.
236
813640
2680
و با آن همکاری کنید.
13:49
As a good sisterخواهر of mineمال خودم sometimesگاه گاهی saysمی گوید,
237
817080
2616
یکی از خواهرهای خوبم گاهی اوقات می‌گوید،
13:51
you mayممکن است cheatتقلب کردن on your intuitionبینش,
238
819720
2576
شما ممکن است در مورد بصیرت خود تقلب کنید،
13:54
but your intuitionبینش never cheatsتقلب ها on you.
239
822320
2440
اما بصیرت شما هرگز به شما کلک نمی‌زند.
13:59
I think it's alsoهمچنین very importantمهم,
and you all know this,
240
827640
3176
و فکر می کنم همه شما این را می دانید
که به هر سفری که می‌روید،
14:02
that on any journeyسفر you go on,
241
830840
1576
بسیار مهم است که
14:04
it's the teamتیم you take alongدر امتداد.
242
832440
1640
چه تیمی شما
را همراهی می کند
14:06
It's havingداشتن people around you
who shareاشتراک گذاری your valuesارزش های, your visionچشم انداز,
243
834560
4816
و داشتن افرادی در اطراف خود
که ارزش‌ها و دیدگاه‌های شما را با
14:11
but are differentناهمسان in everyهرکدام other way.
244
839400
2040
روش‌های متفاوتی از یکدیگر
به اشتراک گذارند.
14:14
That's the formulaفرمول for successموفقیت for me,
245
842040
2376
این فرمول موفقیت برای من است،
14:16
and I am blessedمبارک with an amazingحیرت آور husbandشوهر,
246
844440
2456
و من به خاطر داشتن شوهری
شگفت انگیز که امروز اینجاست
14:18
here todayامروز,
247
846920
1200
و یک خانواده باورنکردنی
14:21
an incredibleباور نکردنی familyخانواده --
248
849080
1736
احساس خوشبختی می‌کنم--
14:22
(Applauseتشویق و تمجید)
249
850840
1936
(تشویق)
14:24
and great friendsدوستان,
250
852800
1216
و دوستان عالی،
14:26
and we cameآمد togetherبا یکدیگر
as entrepreneursکارآفرینان in the politicalسیاسی arenaعرصه,
251
854040
3376
که همه با هم برای ورود به عرصه
سیاست پاپیش نهادیم و
14:29
and pulledکشیده something off
that everyoneهر کس said would be impossibleغیرممکن است.
252
857440
3816
کاری را انجام دادیم که
همه می‌گفتند غیرممکن است.
14:33
As a matterموضوع of factواقعیت,
the leadingمنتهی شدن PRPR expertکارشناس told me
253
861280
3176
در واقع، قبل از آنکه تصمیمم را بگیرم
14:36
before I madeساخته شده my decisionتصمیم گیری
254
864480
1736
یک متخصص به من گفت
14:38
that I would do well to get sevenهفت percentدرصد.
255
866240
2640
که در بهترین حالت ۷ درصد به دست می آورم.
14:41
I appreciatedاستقبال مینماید his perspectiveچشم انداز,
because he was probablyشاید right,
256
869640
4216
از دیدگاه او قدردانی می‌کنم
چون احتمالاً درست می‌گفت،
14:45
and he was basingپایه گذاری it
on valuableبا ارزش experienceتجربه.
257
873880
2176
و براساس تجربیات ارزشمندش بود.
14:48
But on the one percentدرصد day,
258
876080
1336
اما در روزی که در نظرسنجی‌ها
14:49
I decidedقرار بر این شد here to showنشان بده him
that he was wrongاشتباه.
259
877440
3120
یک درصد را داشتم تصمیم گرفتم
که به او نشان بدهم که اشتباه می‌کرد.
14:54
It's very importantمهم to mentionاشاره this,
because I did loseاز دست دادن a lot of sleepبخواب,
260
882320
3376
متذکر شدن این نکته مهم است
چون خیلی بی خوابی کشیدم
14:57
and I workedکار کرد hardسخت,
and so did the people with me.
261
885720
2320
و سخت کار کردم و نیز مردمی که با من بودن.د
15:00
We can never go the distanceفاصله
if we forgetفراموش کردن to take careاهميت دادن of ourselvesخودمان.
262
888440
4096
ما هرگز نمی‌توانیم مسیری را طی کنیم
اگر فراموش کنیم که از خودمان مراقبت کنیم.
15:04
And it's two things that I think
are very importantمهم in that,
263
892560
2856
و دو چیز هست که من فکر
می‌کنم بسیار مهم هستند،
15:07
in surroundingاطراف yourselfخودت with people
and practicesشیوه ها that nourishتغذیه you,
264
895440
3536
محاصره کردن خود با مردم و
شیوه‌های که به شما انرژی می‌دهند،
15:11
but it's equallyبه همان اندازه importantمهم,
maybe even more importantمهم,
265
899000
2776
اما م‌یتواند به همان اندازه
و یا حتی مهم‌تر باشد که
15:13
to have the courageشجاعت
to get ridخلاص شدن از شر of people and practicesشیوه ها
266
901800
3736
شهامت و شجاعت آن را داشته باشید که
خود را از دست مردم و شیوه‌هایی
15:17
that take away your energyانرژی,
267
905560
2056
که انرژی شما را کاهش می‌دهد نجات دهید،
15:19
includingشامل the wonderfulفوق العاده bloggersوبلاگ نویسان
and commentatorsمفسران.
268
907640
3640
از جمله منتقدان و وبلاگ‌نویسان شگفت‌انگیز.
15:24
I tookگرفت a lot of supportحمایت کردن
from othersدیگران in doing this,
269
912200
2976
من پشتیبانی و حمایت زیادی از
دیگران در این مسیر دریافت کردم
15:27
and I madeساخته شده the decisionتصمیم گیری to go highبالا
when othersدیگران wentرفتی lowکم,
270
915200
4056
و زمانی که دیگران پایین می‌رفتند
من تصمیم گرفتم که بالا بروم،
15:31
and that's partlyتا حدی how I keptنگه داشته شد
my energyانرژی going throughoutدر سراسر all of this.
271
919280
4856
اینگونه توانستم تا حدودی انرژی‌ام
را برای طی کل مسیر حفظ کنم.
15:36
And when I lostکم شده my energyانرژی for a momentلحظه --
272
924160
2176
و هنگامی که انرژی ام را از دست می‌دادم--
15:38
and I did from time to time,
it wasn'tنبود easyآسان --
273
926360
3296
«که لحظه به لحظه برایم اتفاق می‌افتاد
و آسان هم نبود»
15:41
I wentرفتی back to why I decidedقرار بر این شد to runاجرا کن,
274
929680
3296
من به گذشته نگاه می‌کردم که
برای چه و چگونه تصمیمم
15:45
and how I had decidedقرار بر این شد to runاجرا کن my ownخودت raceنژاد.
275
933000
3400
را برای شرکت در انتخابات گرفته بودم.
15:49
I calledبه نام it a 4G campaignکمپین,
276
937520
2576
من آن را کمپین 4G نامیدم،
15:52
the G'sG است representingنمایندگی the Icelandicایسلندی wordsکلمات.
277
940120
2776
G حرف اول چند کلمه ایسلندی است
15:54
And the first one is calledبه نام "GagnGagn."
278
942920
2136
و اولين آن "Gagn/خوب بودن" است.
15:57
I ranفرار کرد to do good,
279
945080
2256
من کاندید شدم تا خوب کار کنم،
15:59
to be of serviceسرویس,
280
947360
1216
خدمتگزار باشم،
16:00
and I wanted servantخدمتگزار leadershipرهبری
281
948600
2496
و من خواستم رهبری خدمتگزار در رأس امور
16:03
to be at the centerمرکز of how I workedکار کرد
and everybodyهمه elseچیز دیگری in the campaignکمپین.
282
951120
3520
برای همه در مبارزات انتخاباتی باشم.
16:07
Secondدومین one is "GleGleði," or joyشادی.
283
955520
2696
دومین "Gleði" یا شادی است.
16:10
I decidedقرار بر این شد to enjoyلذت بردن the journeyسفر.
284
958240
2096
من تصمیم گرفتم از سفر لذت ببرم
16:12
There was a lot to be takenگرفته شده
out of the journeyسفر,
285
960360
2216
اگر سفر خیلی طول می‌کشید که به پایان برسد،
16:14
no matterموضوع if the destinationمقصد
was reachedرسیده است or not.
286
962600
2616
مهم نبود که به مقصد رسیده باشیم یا نه.
16:17
And I triedتلاش کرد my utmostبیشترین
to inspireالهام بخشیدن othersدیگران to do so as well.
287
965240
3080
و من تمام تلاش خود را انجام می‌دادم
که الهام بخش دیگران باشم.
16:21
Thirdسوم is "GagnsGagnsæi."
288
969200
1776
سوم "Gagnsæi/شفافیت" است.
16:23
I was openباز کن to any questionsسوالات.
289
971000
1736
من هر سئوالی را جواب می دادم.
16:24
I keptنگه داشته شد no secretsاسرار,
290
972760
1536
من هیچ رازی نداشتم.
16:26
and it was all openباز کن,
on Facebookفیس بوک and websitesوب سایت ها.
291
974320
3096
و سئوال و جواب‌ها در فیسبوک و
وبسایت در دسترس بودند.
16:29
Because I think if you're
choosingانتخاب کردن your presidentرئيس جمهور,
292
977440
2376
چون فکر می‌کنم اگر که رئیس جمهور
را انتخاب می‌کنید
16:31
you deserveسزاوار answersپاسخ ها to your questionsسوالات.
293
979840
2080
پس شایستگی گرفتن پاسخ سوال‌های‌تان
را دارید.
16:34
Last but not leastکمترین,
294
982840
2296
آخرین باری نیست که من
16:37
I don't need to explainتوضیح that in this roomاتاق,
295
985160
2376
لازم نیست در این سالن توضیح بدهم که
16:39
we ranفرار کرد on the principleاصل of GirlpowerGirlpower.
296
987560
2896
ما با اصل قدرت دخترانه سر و کار داشتیم.
16:42
(Cheersبه سلامتی)
297
990480
2480
(Cheers)
16:48
I am incrediblyطور باور نکردنی gladخوشحالم
298
996080
2096
من فوق العاده خوشحالم
16:50
that I had the courageشجاعت to runاجرا کن,
299
998200
2216
که من شجاعت قدم برداشتن،
16:52
to riskخطر failureشکست but receiveدريافت كردن successموفقیت
300
1000440
3056
به خطر افتادن، اما موفق شدن،
16:55
on so manyبسیاری levelsسطوح.
301
1003520
1880
در بسیاری از سطوح را داشتم.
16:58
I can't tell you that it was easyآسان,
302
1006560
3376
نمی‌توانم به شما بگویم که آسان بود.
17:01
but I can tell you,
303
1009960
2096
اما می‌توانم بگویم،
17:04
and I think my entireکل teamتیم
will agreeموافق with me,
304
1012080
3656
و فکر می کنم کل تیمم هم با من موافق باشند،
17:07
that it was worthارزش it.
305
1015760
2040
که ارزش آن را داشت.
17:10
Thank you.
306
1018600
1216
متشکرم.
17:11
(Applauseتشویق و تمجید)
307
1019840
1696
(تشویق)
17:13
Thank you.
308
1021560
1200
متشکرم.
17:16
Thank you.
309
1024760
1216
متشکرم.
17:18
(Applauseتشویق و تمجید)
310
1026000
2480
(تشویق)
17:26
Patپت Mitchellمیچل: I'm not lettingاجازه دادن you go yetهنوز.
311
1034920
2010
هنوز اجازه نمی‌دهم که بروید.
17:29
Hallaهالاmasdmasdóttirttir: What a great crowdجمعیت.
312
1037880
1810
هالا توماسودوتیر: چه جمعیت باشکوهی.
17:33
PMPM: I can't let you go
withoutبدون sayingگفت:
313
1041839
2096
پ م: قبل از رفتنت باید بگویم
17:35
that probablyشاید everybodyهمه in the roomاتاق
is readyآماده to moveحرکت to Icelandایسلند
314
1043960
2975
که احتمالا همه در این سالن آماده هستند
تا به ایسلند بیاند
17:38
and voteرای for you.
315
1046960
1696
و به تو رأی دهند.
17:40
But of courseدوره we probablyشاید
can't voteرای there,
316
1048680
2056
البته ما احتمالا آنجا نمی‌توانیم
رای دهیم،
17:42
but one thing we can get from Icelandایسلند
317
1050760
2376
اما چیزی که می‌توانیم
از ایسلند بدست بیاوریم
17:45
and have always gottenدریافت کردم is inspirationالهام بخش.
318
1053160
2816
و همیشه دریافت کردیم الهام بخش بودن است.
17:48
I mean, I'm oldقدیمی enoughکافی to rememberیاد آوردن 1975
319
1056000
3176
منظورم این است که سن من آنقدری هست
که سال ۱۹۷۵ یادم بیاد،
17:51
when all the Icelandicایسلندی womenزنان walkedراه می رفت out,
320
1059200
2016
وقتی که تمام زنان ایسلندی اعتصاب کردند،
17:53
and that really was a very bigبزرگ factorعامل
in launchingراه اندازی the women'sزنان movementجنبش.
321
1061240
3576
و این واقعا یک عامل بسیار بزرگ
در راه اندازی جنبش زنان بود.
17:56
You madeساخته شده a referenceمرجع to it earlierقبلا.
I'd love to bringآوردن the pictureعکس back up
322
1064840
3456
قبلاً به آن اشاره کردی. ولی دوست دارم
تصویر را به عقب برگردانم
18:00
and just have us rememberیاد آوردن what it was like
when a countryکشور cameآمد to a standstillمتوقف کردن.
323
1068320
4216
و زمانی را به یاد بیاوریم
که چگونه یک کشور متوقف شد.
18:04
And then what you mayممکن است not know
324
1072560
2336
و آنچه که شما ممکن است ندانید
18:06
because our Americanآمریکایی mediaرسانه ها
did not reportگزارش it,
325
1074920
4016
به خاطر اینکه رسانه‌های آمریکایی
آن را پوشش ندادند،
18:10
the Icelandicایسلندی womenزنان
walkedراه می رفت out again on Mondayدوشنبه. Right?
326
1078960
3896
این بود که زنان ایسلندی دوشنبه گذشته
دوباره راهپیمایی کردند، درسته؟
18:14
HTHT: Yes, they did.
PMPM: Can you tell us about that?
327
1082880
2667
ه ت: بله، درس
«می‌توانی درباره آن برای ما بگویی؟
18:17
HTHT: Yes, so 41 yearsسالها
after the originalاصلی strikeضربه,
328
1085571
2805
بله، ۴۱ سال پس از اعتصاب اصلی
18:20
we mayممکن است be the bestبهترین placeمحل
in the worldجهان to be a womanزن,
329
1088400
3256
کشور ما ممکن است به بهترین مکان
در جهان برای یک زن تبدیل شده باشد،
18:23
but our work isn't doneانجام شده.
330
1091680
2336
اما کار ما تمام نشده .
18:26
So at 2:38pmساعت on Mondayدوشنبه,
331
1094040
2616
بنابراین روز دوشنبه در ساعت ۲:۳۸
18:28
womenزنان in Icelandایسلند left work,
332
1096680
1696
زنان در ایسلند از کار دست کشیدند،
18:30
because that's when
they had earnedبه دست آورده theirخودشان day'sروزها salaryحقوق.
333
1098400
2896
زیرا زمانی است که
دستمزد خود را به دست آورده بودند.
18:33
(Applauseتشویق و تمجید)
334
1101320
1960
(تشویق)
18:48
What's really coolسرد about this
335
1116080
2376
نکته واقعا جالب این است
18:50
is that youngجوان womenزنان and menمردان participatedشرکت کرد
336
1118480
3696
که تعداد بالای مشارکت کنندگان جوان
18:54
in greaterبزرگتر numbersشماره than before,
337
1122200
2176
زن و مرد نسبت به قبل بود.
18:56
because it is time
that we closeبستن the payپرداخت gapشکاف.
338
1124400
3840
چون زمان آن است که ما شکاف
در پرداخت‌ها را از بین ببریم.
19:02
PMPM: So I'm not going to askپرسیدن
Hallaهالا to commitمرتکب شدن right now
339
1130720
2856
نمی‌خواهم بپرسم هالا
اکنون در حال انجام چه کاری است
19:05
to what she's doing nextبعد,
340
1133600
1256
یا بعداً چه کاری می‌کند،
19:06
but I will say that you'dمی خواهی have
a very largeبزرگ volunteerداوطلب armyارتش
341
1134880
3376
اما می‌گویم که باید
ارتش داوطلب بسیار بزرگ داشته باشید
19:10
should you decideتصميم گرفتن to do that again.
342
1138280
2416
اگر دوباره تصمیم بگیرید
که این کار را انجام دهید.
19:12
Thank you Hallaهالا.
343
1140720
1256
با تشکر از شما هالا.
19:14
HTHT: Thank you all.
344
1142000
1416
ه ت: از همه شما متشکرم.
19:15
(Applauseتشویق و تمجید)
345
1143440
2395
(تشویق)
Translated by Ehsan Tofighy
Reviewed by Leila Ataei

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Halla Tómasdóttir - Change catalyst
Icelandic entrepreneur Halla Tómasdóttir believes that if you’re going to change things, you have to do it from the inside. She infused the world of finance with “feminine values," which helped her survive the financial meltdown in Iceland and nearly made her president.

Why you should listen

Tómasdóttir's philosophy is simple: (1) the challenges we're facing today won't be solved by testosterone alone; (2) the world would be a better, safer, more sustainable place if we could infuse finance, business and politics with more gender balance; and (3) it's easier to change things from the inside.

True to this philosophy, Tómasdóttir co-founded Audur Capital in 2008, the world's first investment firm based on "feminine values." Audur was one of few financial companies in Iceland to survive the crash. Tómasdóttir has since been an active change catalyst, advocating for principle-based leadership and more women around decision-making tables.

In 2016, responding to popular demand (and a viral Facebook campaign), Tómasdóttir ran for president of Iceland. A woman in a man's race. Polls initially put Tómasdóttir as an outsider, predicting 1 percent of the vote. A few weeks later, against all odds, Tómasdóttir came in second supported by 28 percent of Icelanders.

More profile about the speaker
Halla Tómasdóttir | Speaker | TED.com

Data provided by TED.

This site was created in May 2015 and the last update was on January 12, 2020. It will no longer be updated.

We are currently creating a new site called "eng.lish.video" and would be grateful if you could access it.

If you have any questions or suggestions, please feel free to write comments in your language on the contact form.

Privacy Policy

Developer's Blog

Buy Me A Coffee