ABOUT THE SPEAKER
Courtney E. Martin - Journalist
Courtney E. Martin’s work has two obsessions at its core: storytelling and solutions.

Why you should listen

In her upcoming book, The New Better Off, Courtney E. Martin explores how people are redefining the American dream with an eye toward fulfillment. Martin is a columnist for On Being, and the cofounder of the Solutions Journalism Network, Valenti Martin Media, and FRESH Speakers, as well as a strategist for the TED Prize and an editor emeritus at Feministing.com.

In her previous book Do It Anyway: The New Generation of Activists, she profiled eight young people doing social justice work, a fascinating look at the generation of world-changers who are now stepping up to the plate.

More profile about the speaker
Courtney E. Martin | Speaker | TED.com
TEDWomen 2010

Courtney E. Martin: This isn't her mother's feminism

بازسازی فمینیسم

Filmed:
1,115,520 views

در این گفتگوی شخصی و بی ریانه وبلاگنویس کورتنی مارتین به بررسی بارگذاری دايمی کلمه " فیمنیسم" می پردازد.او از طریق سه تناقض اساسی از خواسته نسل خود تلاش می کند تا تعریف جدیدی از آن برای نسل خود بیابد.
- Journalist
Courtney E. Martin’s work has two obsessions at its core: storytelling and solutions. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:15
So I was bornبدنیا آمدن
0
0
2000
خوب من در
00:17
on the last day
1
2000
2000
در آخرین روز
00:19
of the last yearسال of the '70s.
2
4000
3000
از آخرین سال دهه 70 متولد شدم.
00:23
I was raisedبالا بردن on "Freeرایگان to be you and me" --
3
8000
3000
من با ترانه " آزادی من و تو" بزرگ شدم
00:26
(cheeringتشویق)
4
11000
2000
خندیدن حضار
00:28
hip-hopهیپ هاپ --
5
13000
2000
هیپ هاپ
00:30
not as manyبسیاری woohooswoohoos for hip-hopهیپ هاپ in the houseخانه.
6
15000
2000
خیلی صدای وووووو در این سالن نیست
00:32
Thank you. Thank you for hip-hopهیپ هاپ --
7
17000
3000
متشکرم متشکرم از هیپ هاپ
00:35
and Anitaآنیتا Hillهیل.
8
20000
2000
و آنیتا هیل
00:37
(Cheeringتشویق)
9
22000
3000
تشویق حضار
00:40
My parentsپدر و مادر were radicalsرادیکال ها --
10
25000
3000
پدر و مادر من بنیانگرا بودند.
00:43
(Laughterخنده)
11
28000
2000
خندیدن حضار
00:45
who becameتبدیل شد,
12
30000
2000
آنها خیلی
00:47
well, grown-upsبزرگسالان.
13
32000
3000
خوب رشد کردند
00:50
My dadپدر facetiouslyفریاد زده saysمی گوید,
14
35000
2000
پدرم دایما" می گوید
00:52
"We wanted to saveصرفه جویی the worldجهان,
15
37000
2000
ما می خواهیم حافظ جهان باشیم
00:54
and insteadبجای we just got richثروتمند."
16
39000
3000
در عوض ثروتمند شدیم
00:58
We actuallyدر واقع just got "middleوسط classکلاس"
17
43000
2000
در واقع ما جزء طبفه متوسط
01:00
in Coloradoکلرادو Springsفنر, Coloradoکلرادو,
18
45000
2000
کلرادو اسپرینگز در کلرادو شدیم
01:02
but you get the pictureعکس.
19
47000
2000
خوب، حالا شما تصویری در ذهن دارید
01:04
I was raisedبالا بردن with a very heavyسنگین senseاحساس
20
49000
2000
من با احساس بسیار قوی
01:06
of unfinishedناتمام legacyمیراث.
21
51000
2000
از میراثی نا تمام بزرگ شدم
01:08
At this ripeرسیده oldقدیمی ageسن of 30,
22
53000
3000
در سن سی سالگی کامل
01:11
I've been thinkingفكر كردن a lot about what it meansبه معنای to growرشد up
23
56000
3000
فکر می کنم به اینکه بالغ شدن چه معنای برای من
01:14
in this horribleناگوار, beautifulخوشگل time,
24
59000
3000
در این زمان ترسناک و زیبا دارد
01:17
and I've decidedقرار بر این شد, for me,
25
62000
2000
و من به این نتیجه رسیدم که
01:19
it's been a realواقعی journeyسفر and paradoxپارادوکس.
26
64000
3000
این یک سفر واقعی همراه با تضاد است
01:22
The first paradoxپارادوکس
27
67000
2000
اولین تضاد
01:24
is that growingدر حال رشد up is about rejectingرد كردن the pastگذشته
28
69000
2000
این است که بالغ شدن به نوعی رد کردن گذشته است
01:26
and then promptlyبی درنگ reclaimingاحیای it.
29
71000
2000
و اعتقاد پیدا کردن دوباره به آن است.
01:28
Feminismفمینیسم was the waterاب I grewرشد کرد up in.
30
73000
3000
فیمنیسم آبی بود که من در آن رشد یافتم.
01:31
When I was just a little girlدختر,
31
76000
2000
وقتی که من بچه بودم
01:33
my momمامان startedآغاز شده what is now
32
78000
2000
مادرم اقدام به
01:35
the longest-runningطولانی ترین در حال اجرا women'sزنان filmفیلم festivalجشنواره in the worldجهان.
33
80000
3000
کاری کرد که امروز به عنوان طولانی ترین جشنواره فیلم زن در جهان نامیده می شود.
01:38
So while other kidsبچه ها were watchingتماشا کردن sitcomsستارگان and cartoonsکارتون ها,
34
83000
3000
در حالی که دیگر کودکان فیلم خنده دار و کارتون تماشا می کردند
01:41
I was watchingتماشا کردن very esotericترسناک documentariesفیلم مستند
35
86000
3000
من به تماشای فیلمهای مستند محرمانه ای
01:44
madeساخته شده by and about womenزنان.
36
89000
2000
که درباره زنان و توسط زنان ساخته شده بود، مشغول بودم
01:46
You can see how this had an influenceنفوذ.
37
91000
2000
شما می توانید بفهمید که این چه تاثیری داشت
01:48
But she was not the only feministفمینیست in the houseخانه.
38
93000
3000
اما او (مادرم) تنها فیمنیسم در خانه نبود
01:51
My dadپدر actuallyدر واقع resignedاستعفا داد
39
96000
2000
پدرم در واقع
01:53
from the male-onlyتنها مرد businessکسب و کار clubباشگاه in my hometownزادگاه
40
98000
3000
از" باشگاه تجارت فقط برای مردان" در شهرمان استعفا داد
01:56
because he said he would never be partبخشی of an organizationسازمان
41
101000
3000
به دلیل اینکه او می گفت او هرگز عضو سازمانی نخواهد شد
01:59
that would one day welcomeخوش آمدی his sonفرزند پسر, but not his daughterفرزند دختر.
42
104000
3000
که به پسر او خوش آمد بگویند ولی دخترش را نپذیرند.
02:02
(Applauseتشویق و تمجید)
43
107000
5000
تشویق حضار
02:07
He's actuallyدر واقع here todayامروز.
44
112000
2000
اودرواقع در اینجا حضور دارد
02:09
(Applauseتشویق و تمجید)
45
114000
5000
تشویق حضار
02:14
The trickترفند here
46
119000
2000
و جالب اینجاست که
02:16
is my brotherبرادر would becomeتبدیل شدن به an experimentalتجربی poetشاعر,
47
121000
2000
برادر من یک شاعر تجربی شد
02:18
not a businessmanتاجر,
48
123000
2000
و نه یک بازرگان
02:20
but the intentionقصد was really good.
49
125000
2000
اما نیت و هدف پدرم ، بسیار خوب بود
02:22
(Laughterخنده)
50
127000
2000
خندیدن حضار
02:24
In any caseمورد, I didn't readilyبه راحتی claimادعا the feministفمینیست labelبرچسب,
51
129000
2000
در مورد من، من در واقع ادعایی در مورد لقب فیمنیسم نداشتم
02:26
even thoughگرچه it was all around me,
52
131000
2000
گرچه که این همواره در اطراف من بوده است،
02:28
because I associatedهمراه it with my mom'sمامان women'sزنان groupsگروه ها,
53
133000
2000
به دلیل اینکه من با گروه زنانه ای که متعلق به مادرم بود، خیلی سر و کار داشتم
02:30
her swishyسیب زمینی skirtsدامن and her shoulderشانه padsپد --
54
135000
3000
با دامنهای سویشی و سرلای شانهایشان
02:33
noneهیچ کدام of whichکه had much cachetدکمه
55
138000
2000
که هیچکدامشان پول زیادی هم نداشتند
02:35
in the hallwaysراهروها of Palmerپالمر Highبالا Schoolمدرسه
56
140000
2000
در راهروهای دبیرستان پالمر
02:37
where I was tryingتلاش کن to be coolسرد at the time.
57
142000
2000
جایی که در آن زمان من تلاش می کردم خیلی مورد توجه باشم، مرتبط بودم
02:39
But I suspectedمشکوک there was something really importantمهم
58
144000
2000
ولی من شک کرده بودم که آنجا یک چیزهای بسیار مهم
02:41
about this wholeکل feminismفمینیسم thing,
59
146000
2000
در باره کل موضوع فیمنیسم است،
02:43
so I startedآغاز شده covertlyمخفیانه tiptoeingسر و صدا into my mom'sمامان bookshelvesقفسه کتاب
60
148000
4000
بنابر این من شروع کردم به مخفیانه به قفسهای مادرم سرک کشیدن
02:47
and pickingچیدن booksکتاب ها off and readingخواندن them --
61
152000
3000
و کتابها را بر می داشتم و می خواندم
02:50
never, of courseدوره, admittingپذیرش that I was doing so.
62
155000
2000
هرگز به انجام این کار اعتراف نکردم
02:52
I didn't actuallyدر واقع claimادعا the feministفمینیست labelبرچسب
63
157000
3000
من وافعا" ادعا لقب فیمنیسم را نکردم
02:55
untilتا زمان I wentرفتی to Barnardبارنارد Collegeدانشکده
64
160000
2000
تا زمانی که رفتم کالج
02:57
and I heardشنیدم Amyامی Richardsریچاردز and Jenniferجنیفر BaumgardnerBaumgardner speakصحبت for the first time.
65
162000
4000
و سخنرانهای امی ریچارد و جنیفر بامگاردنر را برای اولین بار شنیدم.
03:01
They were the co-authorsهمکاران of a bookکتاب calledبه نام "Manifestaمنیفستا."
66
166000
3000
آنها نویسندگان مشترک کتاب " مانیفستا " هستند.
03:04
So what very profoundعمیق epiphanyepiphany, you mightممکن askپرسیدن,
67
169000
3000
خوب ، شاید شما سوال می کنید چه اتفاق شگرفی افتاد
03:07
was responsibleمسئول for my feministفمینیست clickکلیک momentلحظه?
68
172000
3000
که مسئول کلیک خوردن فیمنیستی من شد.
03:10
FishnetFishnet stockingsجوراب ساق بلند.
69
175000
2000
جورابهای ساقه بلند توری
03:12
Jenniferجنیفر BaumgardnerBaumgardner was wearingپوشیدن them.
70
177000
2000
که جنیفر از آهنا پوشیده بود
03:14
I thought they were really hotداغ.
71
179000
2000
من فکر می کردم که آنها خیلی جذابند
03:16
I decidedقرار بر این شد, okay, I can claimادعا the feministفمینیست labelبرچسب.
72
181000
2000
خوب من تصمیم گرفتم که ادعا کنم فیمنیستم
03:18
Now I tell you this --
73
183000
3000
و حالا من این را به شما می گویم
03:21
I tell you this at the riskخطر of embarrassingشرم آور myselfخودم,
74
186000
3000
من به شما می گویم که با خطر شرمسار کردن خودم
03:24
because I think partبخشی of the work of feminismفمینیسم
75
189000
2000
به دلیل اینکه من معتقدم بخشی از کار فیمنیسم
03:26
is to admitاقرار کردن that aestheticsزیبایی شناسی, that beautyزیبایی,
76
191000
2000
اعتراف به زیبایی و زیبایی شناسی است
03:28
that funسرگرم کننده do matterموضوع.
77
193000
2000
که البته سرگرمی نیز مهم است.
03:30
There are lots of very modernمدرن politicalسیاسی movementsحرکات
78
195000
3000
تعداد زیادی حرکتهای سیاسی مدرنی وجود دارد
03:33
that have caughtگرفتار fireآتش in no smallکوچک partبخشی
79
198000
2000
که در ابعاد نه چندان کوچک شعله ور شده اند و البته
03:35
because of culturalفرهنگی hipnessهیپنوتیزم.
80
200000
2000
دلیل فرهنگ نوگرایی است.
03:37
Anyoneهر کسی heardشنیدم of these two guys as an exampleمثال?
81
202000
3000
برای مثال آیا کسی در باره این دو نفر شنیده است ؟
03:40
So my feminismفمینیسم is very indebtedبدهکار to my mom'sمامان,
82
205000
3000
خوب فمینیسم من خیلی مدیون مادر من است،
03:43
but it looksبه نظر می رسد very differentناهمسان.
83
208000
2000
ولیکن این خیلی متفاوت به نظر می رسد
03:45
My momمامان saysمی گوید, "patriarchyوطن پرستی."
84
210000
2000
مادر می گوید "مردسالاری".
03:47
I say, "intersectionalityمتقاطع بودن."
85
212000
2000
من می گویم" میانه روی و برابری"
03:49
So raceنژاد, classکلاس, genderجنسیت, abilityتوانایی,
86
214000
3000
خوب نژاد، سطح اجتماعی، جنسیت و توانایی
03:52
all of these things go into our experiencesتجربیات
87
217000
2000
همه اینها با هم تجربه ما را
03:54
of what it meansبه معنای to be a womanزن.
88
219000
2000
در مفهوم زن بودن می سازند.
03:56
Payپرداخت equityانصاف? Yes. Absolutelyکاملا a feministفمینیست issueموضوع.
89
221000
2000
ودستمزد برابر؟ مطمئنا مسئله فیمنیست است.
03:58
But for me, so is immigrationمهاجرت. (Applauseتشویق و تمجید)
90
223000
3000
اما برای من موضوع که باید روی اآن کار کنم، مهاجرت است.
04:01
Thank you.
91
226000
2000
سپاسگزارم
04:04
My momمامان saysمی گوید, "Protestاعتراض marchمارس."
92
229000
2000
مادرم می گوید "راهپیمایی اعتراضی"
04:06
I say, "Onlineآنلاین organizingسازماندهی."
93
231000
3000
من می گویم سازمانهای آنلاین "
04:09
I co-editویرایش هم, alongدر امتداد with a collectiveجمعی
94
234000
2000
من مشترکا ، همراه با جمعی از
04:11
of other super-smartفوق العاده هوشمند, amazingحیرت آور womenزنان,
95
236000
2000
دیگرزنان فوق العاده با هوش، شگفت انگیز ،
04:13
a siteسایت calledبه نام Feministingزنانه.comکام.
96
238000
3000
یک سایت به نام Feministing.com را ویرایش می کنم.
04:16
We are the mostاکثر widelyبه طور گسترده ای readخواندن feministفمینیست publicationانتشار ever,
97
241000
5000
ما پر خواننده ترین مجله فیمینیستی هستیم
04:21
and I tell you this
98
246000
2000
و من این را به شما می گویم که
04:23
because I think it's really importantمهم to see
99
248000
2000
به دلیل اینکه من معتفدم این بسیارمهم است که ببینیم
04:25
that there's a continuumپیوستگی.
100
250000
2000
اینجا یک تسلسل وجود دارد
04:27
Feministفمینیست bloggingوبلاگ نویسی is basicallyاساسا the 21stخیابان centuryقرن versionنسخه
101
252000
3000
وبلاگ نویسان فیمنیست به طور کلی به قرن 21 متعلق است ، فعالیتی است برای
04:30
of consciousnessآگاهی raisingبالا بردن.
102
255000
2000
افزایش سطح آگاهی
04:32
But we alsoهمچنین have a straightforwardساده politicalسیاسی impactتأثیر.
103
257000
3000
و اما ما دارای یک تأثیر بی پرده سیاسی نیز هستیم.
04:35
Feministingزنانه has been ableتوانایی
104
260000
2000
فمینیسم قادر بوده است
04:37
to get merchandiseکالا pulledکشیده off the shelvesقفسه of Walmartوالمارت.
105
262000
2000
با تهیه ناعادانه کالا توسط وال مارت مبارزه کند.
04:39
We got a misogynistبدبختی administratorمدیر sendingدر حال ارسال us hate-mailمتنفر از پست
106
264000
3000
ما یک نامه توام با نفرت ازیک مدیر ضد زن دریافت کردیم
04:42
firedاخراج شد from a Bigبزرگ Tenده schoolمدرسه.
107
267000
2000
که از10 مدرسه بزرگ اخراج شده بود
04:44
And one of our biggestبزرگترین successesموفقیت ها
108
269000
3000
. یکی از بزرگترین موفقیتهای ما
04:47
is we get mailپست الکترونیکی from teenageنوجوان girlsدختران in the middleوسط of Iowaآیوا
109
272000
3000
دریافت یک نامه الکتریکی از یک دختر جوان در وسط آیوادر بود
04:50
who say, "I GoogledGoogled Jessicaجسیکا Simpsonسیمپسون and stumbledسقوط کرد on your siteسایت.
110
275000
3000
او می گوید" من جسیکا سیمسون را گوگل کردم و اتفافی به سایت شما رسیدم
04:53
I realizedمتوجه شدم feminismفمینیسم wasn'tنبود about man-hatingانسان تنفر دارد and BirkenstocksBirkenstocks."
111
278000
3000
متوجه شدم که فیمینیسم برای مورد تنفر از مرد و جادوگری نیست.
04:56
So we're ableتوانایی to pullکشیدن in the nextبعد generationنسل
112
281000
3000
پس ما قادرم که نسل بعدی
04:59
in a totallyکاملا newجدید way.
113
284000
2000
را در مسیر جدیدی قرار دهیم
05:01
My momمامان saysمی گوید, "Gloriaگلوریا Steinemاستینم."
114
286000
3000
مادر من می گوید "گلوریا ستینیم"
05:04
I say, "Samhitaسامحیتا MukhopadhyayMukhopadhyay,
115
289000
2000
من می گویم" سامایتا موکوپادیا ،
05:06
Miriamمیریام Perezپرز, Annان Friedmanفریدمن,
116
291000
2000
میریم پرز، آن فریدمن،
05:08
Jessicaجسیکا Valentiولنتي, Vanessaونسا Valentiولنتي,
117
293000
2000
جسیکا وانتی ، ونسا وانتا ،
05:10
and on and on and on and on."
118
295000
2000
و دیگران و دیگران و دیگران
05:12
We don't want one heroقهرمان.
119
297000
2000
ما یک قهرمان نمی خواهیم
05:14
We don't want one iconآیکون.
120
299000
2000
ما یک سمبل نمی خواهیم
05:16
We don't want one faceصورت.
121
301000
2000
ما یک چهره نمی خواهیم
05:18
We are thousandsهزاران نفر of womenزنان and menمردان acrossدر سراسر this countryکشور
122
303000
3000
ما هزاران مرد و زن در سراسر کشور هستیم
05:21
doing onlineآنلاین writingنوشتن, communityجامعه organizingسازماندهی,
123
306000
3000
که آن لاین می نویسیم،انجمنها را سازماندهی می کنیم،
05:24
changingتغییر دادن institutionsمؤسسات from the insideداخل out --
124
309000
3000
تغییراتی در درون نهادهای بوجود می آوریم --
05:27
all continuingادامه دادن the incredibleباور نکردنی work
125
312000
2000
به طور مداوم کارهای باور نکردنی را
05:29
that our mothersمادران and grandmothersمادربزرگ startedآغاز شده.
126
314000
3000
که مادران و مادر بزرگانمان آغاز کرده اند را ادامه می دهیم
05:33
Thank you.
127
318000
2000
سپاسگزارم
05:35
(Applauseتشویق و تمجید)
128
320000
2000
تشویق حضار
05:37
Whichکدام bringsبه ارمغان می آورد me to the secondدومین paradoxپارادوکس:
129
322000
2000
چیزی که موجب تضاد دوم در من شد:
05:39
soberingخفیف up about our smallnessکوچک بودن
130
324000
2000
هوشیاری در باره کوچک بودن خودمان
05:41
and maintainingنگهداری faithایمان in our greatnessعظمت
131
326000
2000
و نگهداری ایمانمان در بزرگی خودمان ، آنهم
05:43
all at onceیک بار.
132
328000
2000
به طور همزمان .
05:45
Manyبسیاری in my generationنسل --
133
330000
2000
خیلی از هم نسلهای من
05:47
because of well-intentionedبه خوبی نیت parentingپدر و مادر and self-esteemاعتماد به نفس educationتحصیلات --
134
332000
3000
به دلیل حسن نیت والدین، و آموزش احترام به خود -
05:50
were socializedاجتماعی شدن to believe
135
335000
2000
به این باور اجتماعی رسیدند
05:52
that we were specialویژه little snowflakesبرف ها --
136
337000
2000
که ما دانه های ویژه کوچک برف هستیم
05:54
(Laughterخنده)
137
339000
2000
خنده حضار
05:56
who were going to go out and saveصرفه جویی the worldجهان.
138
341000
3000
که برای حفظ دنیا به خیابان می آییم.
05:59
These are threeسه wordsکلمات manyبسیاری of us were raisedبالا بردن with.
139
344000
3000
در اینجا سه کلمه است که خیلی از ما با آنها بزرگ شده ایم
06:02
We walkراه رفتن acrossدر سراسر graduationفارغ التحصیلی stagesمراحل,
140
347000
2000
ما برای گرفتن مدرک فارغ التحصیلی به روی صحنه می رویم،
06:04
highبالا on our overblownبیش از حد expectationsانتظارات,
141
349000
2000
پر از شکوه و جلال که بالاتر از انتظاراتمان است.
06:06
and when we floatشناور back down to earthزمین,
142
351000
2000
و در حالی که غوطه وریم به زمین نگاه می کنیم،
06:08
we realizeتحقق بخشیدن we don't know what the heckهک it meansبه معنای
143
353000
2000
ما متوجه می شویم ما نمی دانیم که
06:10
to actuallyدر واقع saveصرفه جویی the worldجهان anywayبه هر حال.
144
355000
3000
محافظت از جهان در واقع یعنی چه
06:13
The mainstreamمسیر اصلی mediaرسانه ها oftenغالبا paintsرنگ ها my generationنسل
145
358000
3000
جریانهای اصلی رسانه ها ، اغلب به نسل من رنگ
06:16
as apatheticبی تفاوت,
146
361000
2000
بی تفاوتی می زنند.
06:18
and I think it's much more accurateدقیق
147
363000
2000
و به نطر من خیلی دقیقتر خواهد بود
06:20
to say we are deeplyعمیقا overwhelmedغرق شدن.
148
365000
2000
که بگوییم ما عمیقا" له شده ایم
06:22
And there's a lot to be overwhelmedغرق شدن about, to be fairنمایشگاه --
149
367000
2000
ودر اینجا چیزهای نگران کننده زیادی وجود دارد ، برای مثال
06:24
an environmentalمحیطی crisisبحران,
150
369000
2000
بحران محیط زیست،
06:26
wealthثروت disparityتناقض in this countryکشور
151
371000
2000
نابرابری ثروت در این کشور،
06:28
unlikeبر خلاف we'veما هستیم seenمشاهده گردید sinceاز آنجا که 1928,
152
373000
2000
بر خلاف جیزی که ما در سال 1928 دیده ایم،...........
06:30
and globallyدر سطح جهانی,
153
375000
2000
و کلا" در سطح جهان ،
06:32
a totallyکاملا immoralغیر اخلاقی and ongoingدر دست اقدام wealthثروت disparityتناقض.
154
377000
3000
ادامه توزیع نا برابر ثروت بصورت غیر اخلاقی
06:35
Xenophobia'sبیگانه on the riseبالا آمدن. The traffickingقاچاق of womenزنان and girlsدختران.
155
380000
3000
افزایش بیگانه هراسی -- قاچاق زنان و دختران.
06:38
It's enoughکافی to make you feel very overwhelmedغرق شدن.
156
383000
3000
این کافیست برای اینکه در شما احساس در هم شکسته شدن بوجود آورد.
06:41
I experiencedبا تجربه this firsthandدست اول myselfخودم
157
386000
2000
تجربه ای که خودم مستقیما" کردم
06:43
when I graduatedفارغ التحصیل شد from Barnardبارنارد Collegeدانشکده in 2002.
158
388000
3000
وفتی من در سال 2002 از کالج بارنارد فارغ التحصیل شدم
06:46
I was firedاخراج شد up; I was readyآماده to make a differenceتفاوت.
159
391000
2000
من هیچان زده بودم ، من آماده بودم برای ایجاد یک چیز متفاوت
06:48
I wentرفتی out and I workedکار کرد at a non-profitغیر انتفاعی,
160
393000
2000
من رفتم و در یک سازمان غیر انتفاعی کار کردم،
06:50
I wentرفتی to gradدرجه schoolمدرسه, I phone-bankedتلفن بانک,
161
395000
3000
من به مدرسه رفتم،. من تلفن کردم
06:53
I protestedاعتراض کرد, I volunteeredداوطلبانه,
162
398000
3000
اعتراض کردم، من داوطلب شدم،
06:56
and noneهیچ کدام of it seemedبه نظر می رسید to matterموضوع.
163
401000
3000
و هیچکدام از آنها ظاهرا" مهم نبود
07:00
And on a particularlyبه خصوص darkتاریک است night
164
405000
2000
و در شب بخصوص تیره
07:02
of Decemberدسامبر of 2004,
165
407000
2000
در دسامیر 2004
07:04
I satنشسته down with my familyخانواده,
166
409000
2000
من با خانواده ام نشسته بودم
07:06
and I said that I had becomeتبدیل شدن به very disillusionedناامید.
167
411000
3000
من گفتم که خیلی سر خورده شدم
07:10
I admittedپذیرفته that I'd actuallyدر واقع had a fantasyفانتزی -- kindنوع of a darkتاریک است fantasyفانتزی --
168
415000
3000
من اقرار کردم که من در وافع یک نقشه خیالی داشته ام ، یک جورهوس مبهم
07:13
of writingنوشتن a letterنامه
169
418000
2000
برای نوشتن یک نامه
07:15
about everything that was wrongاشتباه with the worldجهان
170
420000
2000
درباره همه چیزهایی که در دنیا اشتباه بودند.
07:17
and then lightingروشنایی myselfخودم on fireآتش
171
422000
2000
و آنگاه خودم را در جلوی کاخ سفید
07:19
on the Whiteسفید Houseخانه stepsمراحل.
172
424000
3000
آتش بزنم .
07:22
My momمامان
173
427000
2000
مادرم
07:24
tookگرفت a drinkنوشیدن of her signatureامضا Seaدریایی Breezeنسیم,
174
429000
4000
یک قطر اشک از چشمان دریاگونه اش برگرفت
07:28
her eyesچشم ها really welledwelled with tearsاشک ها,
175
433000
3000
چشمان او واقعا" از اشک پر شده بود
07:31
and she lookedنگاه کرد right at me and she said,
176
436000
3000
و او مستقیما" به من نگاه کرد و گفت
07:34
"I will not standایستادن
177
439000
2000
من نومیدی تو را
07:36
for your desperationناامیدی."
178
441000
2000
تحمل نمی کنم.
07:38
She said, "You are smarterهوشمندانه, more creativeخلاقانه
179
443000
3000
او گفت " تو با هوشتر و خلاقتر
07:41
and more resilientارتجاعی than that."
180
446000
3000
و مقاومتر از گذشته هستی"
07:44
Whichکدام bringsبه ارمغان می آورد me to my thirdسوم paradoxپارادوکس.
181
449000
3000
چیزی که من را به سومین تضادم می برد.
07:47
Growingدر حال رشد up is about aimingهدف to succeedموفق باش wildlyبه شدت
182
452000
2000
بالغ شدن چیزی است درباره نشانه گیری کردن برای موفقیت
07:49
and beingبودن fulfilledبرآورده شد by failingشکست خوردن really well.
183
454000
3000
و مشتاق بودن برای اینکه شکست بخوری.
07:52
(Laughterخنده)
184
457000
2000
خنده حضار
07:54
(Applauseتشویق و تمجید)
185
459000
2000
تشویق
07:56
There's a writerنویسنده I've been deeplyعمیقا influencedتحت تاثیر قرار گرفت by, Parkerپارکر Palmerپالمر,
186
461000
3000
ایجا نویسنده ای است که من عمیقا" تحت تاثیر او بوده ام، پارکر پالمر
07:59
and he writesمی نویسد that manyبسیاری of us are oftenغالبا whiplashedسرگردان
187
464000
2000
او می نویسد که خیلی از ما اغلب شلاق می خوریم
08:01
"betweenبین arrogantمتکبر overestimationبیش از حد of ourselvesخودمان
188
466000
3000
در میان ارزیابی متکبرانه از خودمان
08:04
and a servileخدمتکار underestimationکم توجهی of ourselvesخودمان."
189
469000
3000
و ناچیز شماری خودمان
08:07
You mayممکن است have guessedحدس زده by now,
190
472000
2000
شما شاید حدس زده باشید
08:09
I did not lightسبک myselfخودم on fireآتش.
191
474000
2000
من خودم را با نور آتش روشن نکرده بودم.
08:11
I did what I know to do in desperationناامیدی, whichکه is writeنوشتن.
192
476000
3000
کاری من کردم من آگاه بودم که در اوج ناامیدی باید کاری کرد، آن نوشتن بود
08:14
I wroteنوشت the bookکتاب I neededمورد نیاز است to readخواندن.
193
479000
3000
من یک کتاب نوشتم من نیاز به خوانده شدن داشتم
08:17
I wroteنوشت a bookکتاب about eightهشت incredibleباور نکردنی people
194
482000
2000
من درباره هشت انسان باور نکردنی کتاب نوشتم
08:19
all over this countryکشور
195
484000
2000
که در سراسر کشور
08:21
doing socialاجتماعی justiceعدالت work.
196
486000
2000
کارهای عدالت اجتماعی می کنند.
08:23
I wroteنوشت about Niaنیا Martin-Robinsonمارتین رابینسون,
197
488000
2000
من درباره نیا مارتین - رابینسن ،
08:25
the daughterفرزند دختر of Detroitدیترویت and two civilمدنی rightsحقوق activistsفعالان,
198
490000
2000
دختری از دیترویت و دو فعال حقوق بشر،
08:27
who'sچه کسی است dedicatingاختصاص دادن her life
199
492000
2000
کسانی که زندگیشان را وقف
08:29
to environmentalمحیطی justiceعدالت.
200
494000
2000
حفظ محیط زیست کردند ،نوشتم.
08:31
I wroteنوشت about Emilyامیلی Aptآپت
201
496000
2000
من درباره امی اپت نوشتم
08:33
who initiallyدر ابتدا becameتبدیل شد a caseworkerکارمند حقوقی in the welfareرفاه systemسیستم
202
498000
2000
کسی که در ابتدا مسئول پرونده سیستم تامین اجتماعی شد
08:35
because she decidedقرار بر این شد that was the mostاکثر nobleنجیب thing she could do,
203
500000
3000
به دلیل اینکه او تصمیم گرفت که شریف ترین چیزی را که می تواند انجام دهد،
08:38
but quicklyبه سرعت learnedیاد گرفتم, not only did she not like it,
204
503000
2000
اما او به سرعت فهمید، او آن را نه تنها دوست ندارد،
08:40
but she wasn'tنبود really good at it.
205
505000
2000
بلکه او در این کار واقعا"خوب نیست .
08:42
Insteadبجای, what she really wanted to do was make filmsفیلم های.
206
507000
2000
به جای آن او واقعا" دوست دارد فیلم ساز شود
08:44
So she madeساخته شده a filmفیلم about the welfareرفاه systemسیستم
207
509000
2000
و بنابر این او یک فیلم در باره سیستم تامین اجتماعی ساخت
08:46
and had a hugeبزرگ impactتأثیر.
208
511000
2000
و تاثیر بسیار زیادی گذاشت .
08:48
I wroteنوشت about MaricelaMaricela Guzmanگوزمن, the daughterفرزند دختر of Mexicanمکزیکی immigrantsمهاجران,
209
513000
3000
من درباره مارسلا گازمان، دختر یک مکزیکی مهاجر نوشتم
08:51
who joinedپیوست the militaryنظامی so she could affordاستطاعت داشتن collegeکالج.
210
516000
4000
که به دلیل اینکه قادر به پرداخت کالج نبود او عضو ارتش شد
08:55
She was actuallyدر واقع sexuallyجنسیت assaultedحمله کرد in bootبوت کردن campاردوگاه
211
520000
2000
اوخیلی زود در اردوگاه مورد تجاوز جنسی قرار گرفت
08:57
and wentرفتی on to co-organizeسازماندهی همگانی a groupگروه
212
522000
2000
و سپس به همکاری با گروهی
08:59
calledبه نام the Serviceسرویس Women'sزنان Actionعمل Networkشبکه.
213
524000
3000
به نام شبکه خدمات عملیاتی زنان ادامه داد.
09:02
What I learnedیاد گرفتم from these people and othersدیگران
214
527000
2000
جیزی که من از این افراد و دیگران یاد گرفتم
09:04
was that I couldn'tنمی توانستم judgeقاضی them
215
529000
2000
این است که من نمی توانم آنها را
09:06
basedمستقر on theirخودشان failureشکست to meetملاقات theirخودشان very loftyبلند goalsاهداف.
216
531000
3000
بر مبنای ناکامهای آنها برای برآورده اهداف بلند مرتبه شان قضاوت کنم .
09:09
Manyبسیاری of them are workingکار کردن in deeplyعمیقا intractableرام نشدنی systemsسیستم های --
217
534000
3000
خیلی از آنها در سیستمهای خشنی کار می کنند
09:12
the militaryنظامی, congressکنگره,
218
537000
2000
ارتش، کنگره
09:14
the educationتحصیلات systemسیستم, etcو غیره.
219
539000
2000
سیستمهای آموزشی و غیره
09:16
But what they managedاداره می شود to do withinدر داخل those systemsسیستم های
220
541000
2000
اما چیزی که آنها مدیریت می کنند که در این سیستمها انجام دهند
09:18
was be a humanizingانسانی forceزور.
221
543000
3000
چهره انسانی به دادن زور است.
09:21
And at the endپایان of the day,
222
546000
2000
و در آخر کار
09:23
what could possiblyاحتمالا be more importantمهم than that?
223
548000
2000
آنچه که احتمالا می تواند مهم تر از آن باشد.
09:25
Cornelکورنل Westغرب saysمی گوید, "Of courseدوره it's a failureشکست.
224
550000
2000
کرنل وست می گوید "البته که این یک ناکامی است.
09:27
But how good a failureشکست is it?"
225
552000
3000
اما یک ناکامی چگونه خوب است؟"
09:30
This isn't to say we give up our wildestوحشی ترین, biggestبزرگترین dreamsرویاها.
226
555000
3000
این را نمی گوید که ما از مهمترین و بزرگترین آرزویمان دست برداریم.
09:33
It's to say we operateکار کن on two levelsسطوح.
227
558000
2000
این را می گویند که ما در دو سطح عمل کنیم
09:35
On one,
228
560000
2000
یکی اینکه
09:37
we really go after changingتغییر دادن these brokenشکسته شده systemsسیستم های
229
562000
2000
ما ,واقعا" به دنبال سیستمهای نارسا برویم
09:39
of whichکه we find ourselvesخودمان a partبخشی.
230
564000
2000
که ما خود را عضوی از آن بدانیم.
09:41
But on the other, we rootریشه our self-esteemاعتماد به نفس
231
566000
2000
اما از سوی دیگر، احترام به خود را
09:43
in the dailyروزانه actsعمل می کند of tryingتلاش کن to make one person'sفردی day
232
568000
3000
در رفتار روزانه مان ریشه دار کنیم و تلاش کنیم برای ساختن زندگی یک انسان
09:46
more kindنوع, more just, etcو غیره.
233
571000
3000
مهربان تر، عادل تر، و غیره.
09:49
So when I was a little girlدختر,
234
574000
2000
وفتی من یک دختر بچه بودم،
09:51
I had a coupleزن و شوهر of very strangeعجیب habitsعادات.
235
576000
2000
من چندتا عادات بسیار عجیب و غریب داشتم
09:53
One of them was
236
578000
2000
یکی از آنها این بود
09:55
I used to lieدروغ on the kitchenآشپزخانه floorکف of my childhoodدوران کودکی home,
237
580000
2000
من کف آشپز خانه ، خانه کودکیم دراز می کشیدم
09:57
and I would suckمکیدن the thumbشست of my left handدست
238
582000
2000
و شست دست چپم را می مکیدم
09:59
and holdنگه دارید my mom'sمامان coldسرماخوردگی toesانگشتان پا with my right handدست.
239
584000
3000
و با دست راستم شست سرد مادرم را نگه می داشتم
10:02
(Laughterخنده)
240
587000
2000
خندیدن حضار
10:04
I was listeningاستماع to her talk on the phoneتلفن, whichکه she did a lot.
241
589000
3000
من به صحبتهای او پای تلفن گوش می دادم که او این کار را زیاد می کرد.
10:07
She was talkingصحبت کردن about boardهیئت مدیره meetingsجلسات,
242
592000
3000
او در مورد جلسات هیات مدیره صحبت می کرد،
10:10
she was foundingتاسیس peaceصلح organizationsسازمان های,
243
595000
2000
او موسس سازمان های صلح، بود
10:12
she was coordinatingهماهنگی carpoolsکارپولیس, she was consolingتوهین آمیز friendsدوستان --
244
597000
3000
او هزینه سوخت اتومبیلها را هماهنگ می کرد، او دوستان را تسلی می داد--
10:15
all these dailyروزانه actsعمل می کند of careاهميت دادن and creativityخلاقیت.
245
600000
3000
و تمامی اعمال روزانه با مراقبت و خلاقیت بود
10:18
And surelyمسلما, at threeسه and fourچهار yearsسالها oldقدیمی,
246
603000
2000
و به طور قطع در سن سه یا چهار سالگی،
10:20
I was listeningاستماع to the soothingتسکین دهنده soundصدا of her voiceصدای,
247
605000
3000
من به طدای تسکین دهنده او گوش می دادم.
10:23
but I think I was alsoهمچنین gettingگرفتن my first lessonدرس in activistفعال work.
248
608000
3000
اما من معتقدم من اولین درس فعالیت اجتماعی ام را فراگرفتم.
10:26
The activistsفعالان I interviewedمصاحبه شد
249
611000
2000
فعالانی که من با مصاحبه کردم
10:28
had nothing in commonمشترک, literallyعینا, exceptبجز for one thing,
250
613000
3000
هیچ مشترکاتی با هم نداشتند جزء یک مورد ،
10:31
whichکه was that they all citedاشاره شده theirخودشان mothersمادران
251
616000
2000
واینکه، گفتار مادران همه آنها
10:33
as theirخودشان mostاکثر loomingسرگردان and importantمهم
252
618000
2000
در رفیع ترین و مهمترین
10:35
activistفعال influencesتأثیرات.
253
620000
2000
فعالیتهایشان موثر بوده است
10:37
So oftenغالبا, particularlyبه خصوص at a youngجوان ageسن,
254
622000
2000
اغلب ، بخصوص در سن جوانی،
10:39
we look farدور afieldفضایی
255
624000
3000
ما به دوردست نگاه می کنیم
10:42
for our modelsمدل ها of the meaningfulمعنی دار life,
256
627000
2000
برای الگویی برای زندگی معنی دارمان
10:44
and sometimesگاه گاهی they're in our ownخودت kitchensآشپزخانه,
257
629000
3000
و گاهی آنها در آشپزخانه ما هستند،
10:47
talkingصحبت کردن on the phoneتلفن, makingساخت us dinnerشام,
258
632000
2000
تلفتی صحبت می کنند، شام می پزند،
10:49
doing all that keepsنگه می دارد the worldجهان going around and around.
259
634000
4000
وهنگام انجام همه اینها جهان را از هر سوو هر سو محافظت میکند .
10:53
My momمامان and so manyبسیاری womenزنان like her
260
638000
2000
مادرم و زنان زیادی مانند او
10:55
have taughtتدریس کرد me that life is not about gloryشکوه,
261
640000
3000
به من درس داده اند که زندگی درباره شکوه و افتخار نیست،
10:58
or certaintyیقین, or securityامنیت even.
262
643000
3000
یا قطعیت ویا حتی امنیت .
11:01
It's about embracingدر آغوش گرفتن the paradoxپارادوکس.
263
646000
2000
این در مورد در آغوش گرفتن تضادها است
11:03
It's about actingبازیگری in the faceصورت of overwhelmغرق شدن.
264
648000
3000
این در مورد قد علم کردن در برابرپایمال شدن است.
11:06
And it's about lovingبا محبت people really well.
265
651000
3000
و این در مورد عشق ورزیدن واقعی به انسانها است
11:09
And at the endپایان of the day,
266
654000
2000
و در آخر کار
11:11
these things make for a lifetimeطول عمر
267
656000
3000
همه این چیزها برای همه عمر
11:14
of challengeچالش and rewardجایزه.
268
659000
2000
سرشار از چالش و پاداش می سازد.
11:16
Thank you.
269
661000
2000
سپاسگزارم
11:18
(Applauseتشویق و تمجید)
270
663000
2000
تشویق حضار
Translated by soheila Jafari
Reviewed by saman dadbin

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Courtney E. Martin - Journalist
Courtney E. Martin’s work has two obsessions at its core: storytelling and solutions.

Why you should listen

In her upcoming book, The New Better Off, Courtney E. Martin explores how people are redefining the American dream with an eye toward fulfillment. Martin is a columnist for On Being, and the cofounder of the Solutions Journalism Network, Valenti Martin Media, and FRESH Speakers, as well as a strategist for the TED Prize and an editor emeritus at Feministing.com.

In her previous book Do It Anyway: The New Generation of Activists, she profiled eight young people doing social justice work, a fascinating look at the generation of world-changers who are now stepping up to the plate.

More profile about the speaker
Courtney E. Martin | Speaker | TED.com