TEDSummit
eL Seed: A project of peace, painted across 50 buildings
ال سید: پروژه صلح، رنگ آمیزی ۵۰ ساختمان
Filmed:
Readability: 3.8
944,940 views
ال سید خطاطی عربی را با نقاشی خیابانی دیواری تلفیق می‌کند تا پیام‌های رنگی و پر پیچ و تاب حاوی صلح و امید را روی ساختمان‌هایی از تونس گرفته تا پاریس حک کند. این هنرمند و یار TED ماجرای خود از جاه‌طلبانه‌ترین پروژه‌ای که تاکنون داشته را برای‌مان تعریف می‌کند: نقاشی دیواری ۵۰ ساختمان در منشیت ناصر، محله‌ای در قاهره مصر که تنها می‌توان از کوهستان مجاور دیدی کامل از آن داشت.
eL Seed - Artist
French-Tunisian artist eL Seed blends the historic art of Arabic calligraphy with graffti to portray messages of beauty, poetry and peace across all continents. Full bio
French-Tunisian artist eL Seed blends the historic art of Arabic calligraphy with graffti to portray messages of beauty, poetry and peace across all continents. Full bio
Double-click the English transcript below to play the video.
00:12
So when I decided to create
an art piece in Manshiyat Naser,
an art piece in Manshiyat Naser,
0
640
3736
زمانی که تصمیم گرفتم یک اثر هنری
در منشیت ناصر
در منشیت ناصر
00:16
the neighborhood of the Cairo
garbage collectors in Egypt,
garbage collectors in Egypt,
1
4400
2976
محله‌ی زباله روب‌های قاهره در کشور مصر
را خلق کنم،
را خلق کنم،
00:19
I never thought this project would be
2
7400
1816
اصلا فکر نمی‌کردم که این پروژه می‌تواند
بهترین
بهترین
00:21
the most amazing human experience
that I would ever live.
that I would ever live.
3
9240
2680
و شگفت‌انگیزترین تجربه‌ی انسانی
باشد که تا کنون داشته‌ام.
باشد که تا کنون داشته‌ام.
00:24
As an artist, I had
this humanist intention
this humanist intention
4
12640
2696
به عنوان یک هنرمند،
این قصد انسان‌دوستانه را داشتم
این قصد انسان‌دوستانه را داشتم
00:27
of beautifying a poor
and neglected neighborhood
and neglected neighborhood
5
15360
2376
تا منطقه‌ای فقیر و مورد
غفلت واقع شده را با آوردن
غفلت واقع شده را با آوردن
00:29
by bringing art to it and hopefully
shining light on this isolated community.
shining light on this isolated community.
6
17760
5080
یک اثر هنری زیبا کنم و امیدوارانه
نوری درخشان بر این جامعه منزوی بیاورم.
نوری درخشان بر این جامعه منزوی بیاورم.
00:36
The first time I heard about
this Christian Coptic community
this Christian Coptic community
7
24000
3616
اولین باری که درباره‌ی جامعه‌ی مسیحیان
قبطی شنیدم
قبطی شنیدم
00:39
was in 2009 when the Egyptian authorities
under the regime of Hosni Mubarak
under the regime of Hosni Mubarak
8
27640
5416
سال ۲۰۰۹ بود زمانی که مقامات مصری
تحت فرمان حسنی مبارک
تحت فرمان حسنی مبارک
00:45
decided to slaughter 300,000 pigs
using the pretext of H1N1 virus.
using the pretext of H1N1 virus.
9
33080
5800
تصمیم گرفتند به بهانه آنفلوآنزای H1N1
۳۰۰٫۰۰۰ خوک را قتل‌عام کنند.
۳۰۰٫۰۰۰ خوک را قتل‌عام کنند.
00:51
Originally, they are pig breeders.
10
39560
1936
دراصل مردم آنجا
پرورش دهنده خوک بودند.
پرورش دهنده خوک بودند.
00:53
Their pigs and other animals
are fed with the organic waste
are fed with the organic waste
11
41520
3176
خوک‌ها و سایر حیواناتشان
با ضایعات طبیعی که روزانه
با ضایعات طبیعی که روزانه
00:56
that they collect on a daily basis.
12
44720
1976
جمع آوری می‌شد، تغذیه می‌شدند.
00:58
This event killed their livelihood.
13
46720
1760
این حادثه معیشت آنها را نابود کرد.
01:01
The first time I entered Manshiyat Naser,
it felt like a maze.
it felt like a maze.
14
49080
3456
برای اولین بار که وارد منشیت ناصر شدم،
احساس کردم که مثل مارپیچ است.
احساس کردم که مثل مارپیچ است.
01:04
I was looking for the St. Simon Monastery
on the top of the Muqattam Mountain.
on the top of the Muqattam Mountain.
15
52560
3696
دنبال صومعه‌ی سنت سیمون
بالای کوه مقطم بودم.
بالای کوه مقطم بودم.
01:08
So you go right, then straight,
then right again, then left
then right again, then left
16
56280
3176
اول می‌روید راست، بعد مستقیم، دوباره
راست بعد چپ
راست بعد چپ
01:11
to reach all the way to the top.
17
59480
1696
برای رسیدن به بالای تپه
01:13
But to reach there, you must dodge between
the trucks overpacked with garbage
the trucks overpacked with garbage
18
61200
4416
برای رسیدن به آنجا باید از بین
کامیون‌های پر از زباله حرکت کنید
کامیون‌های پر از زباله حرکت کنید
01:17
and slalom between the tuk-tuks,
19
65640
1576
و زیگزاگی از بین موتور سه‌پاچه
01:19
the fastest vehicle to move around
in the neighborhood.
in the neighborhood.
20
67240
3200
سریعترین وسیله برای جابجایی در این
محله رد شوید.
محله رد شوید.
01:23
The smell of the garbage
unloaded from those trucks was intense,
unloaded from those trucks was intense,
21
71040
3136
بوی نامطبوع زباله که از ماشین‌ها
تخلیه می‌شد، شدید،
تخلیه می‌شد، شدید،
01:26
and the noise of the traffic
was loud and overbearing.
was loud and overbearing.
22
74200
3376
و صدای ترافیک بلند و به شکل ناخوشایندی
غالب بود.
غالب بود.
01:29
Add to it the din created by the crushers
in those warehouses along the way.
in those warehouses along the way.
23
77600
4680
به همهی آن صداها، صدای دستگاه سنگ‌شکن
انبارهای داخل مسیر رو هم اضافه کنید.
انبارهای داخل مسیر رو هم اضافه کنید.
01:34
From outside it looks chaotic,
but everything is perfectly organized.
but everything is perfectly organized.
24
82920
4440
از بیرون بی‌نظم به نظر می‌رسد، اما
همه چیز کاملا سازمان یافته بود.
همه چیز کاملا سازمان یافته بود.
01:40
The Zaraeeb, that’s how
they call themselves,
they call themselves,
25
88600
2456
«ضرائب» اسمی که روی خودشون گذاشتند،
01:43
which means the pig breeders,
26
91080
1536
به معنی پرورش دهندگان خوک،
01:44
have been collecting the garbage of Cairo
27
92640
2376
و زباله‌های قاهره را هم جمع آوری میکردند
01:47
and sorting it in their own
neighborhood for decades.
neighborhood for decades.
28
95040
2776
و برای دهه‌ها آنها را در محله‌شان
دسته بندی میکردند.
دسته بندی میکردند.
01:49
They have developed
one of the most efficient
one of the most efficient
29
97840
2136
یکی از کارآمدترین سیستم‌ها
که بسیار سود آور است
که بسیار سود آور است
01:52
and highly profitable systems
on a global level.
on a global level.
30
100000
3296
را در سطح جهانی توسعه داده‌اند.
01:55
Still, the place is perceived
as dirty, marginalized and segregated
as dirty, marginalized and segregated
31
103320
4616
با این حال به دلیل ارتباط آنها با زباله‌ها
هنوز آن منطقه به عنوان جایی کثیف،
هنوز آن منطقه به عنوان جایی کثیف،
01:59
because of their association
with the trash.
with the trash.
32
107960
2080
حاشیه‌ای و جدا افتاده دیده می‌شد.
02:03
So my initial idea
was to create an anamorphic piece,
was to create an anamorphic piece,
33
111080
2856
پس ایده‌ی اولیه من برای این قسمت
طراحی قطعه آنامورفیک بود
طراحی قطعه آنامورفیک بود
02:05
a piece that you can only see
from one vantage point.
from one vantage point.
34
113960
2856
قطعه‌ای که شما فقط از
یک موضع برتر بتوانید ببینید.
یک موضع برتر بتوانید ببینید.
02:08
I wanted to challenge myself artistically
by painting over several buildings
by painting over several buildings
35
116840
4336
به عنوان یک هنرمند دوست داشتم خودم رو با
نقاشی چند ساختمان به چالش بکشم
نقاشی چند ساختمان به چالش بکشم
02:13
and having it only fully visible
from one point on the Muqattam Mountain.
from one point on the Muqattam Mountain.
36
121200
5136
و همهی آن نقاشی از یک نقطه در کوه مقطم
قابل دیدن باشد.
قابل دیدن باشد.
02:18
The Muqattam Mountain
is the pride of the community.
is the pride of the community.
37
126360
2576
کوه مقطم باعث غرور مردم این منطقه است.
02:20
This is where they built
the St. Simon Monastery,
the St. Simon Monastery,
38
128960
2456
این‌جا مکانی است که صومعه سنت
سیمون را ساختند.
سیمون را ساختند.
02:23
a 10,000-seat cave church
that they carved into the mountain itself.
that they carved into the mountain itself.
39
131440
5120
صومعه‌ای داخل غار با۱۰٫۰۰۰صندلی تراش
داده شده از خود کوه.
داده شده از خود کوه.
02:29
So, the first time
I stood on top of the mountain
I stood on top of the mountain
40
137200
4056
پس برای بار اول که بالای کوه ایستادم
02:33
and I looked at the neighborhood,
41
141280
1616
و به این محله نگاه کردم
02:34
I asked myself, how on earth
will I convince all those owners
will I convince all those owners
42
142920
2896
از خودم پرسیدم چطور ممکن است
که صاحبان این املاک را راضی کنم
که صاحبان این املاک را راضی کنم
02:37
to let me paint on their buildings?
43
145840
2176
تا اجازه بدهند که ساختمون آنها را
نقاشی کنم.
نقاشی کنم.
02:40
And then Magd came.
44
148040
1376
بعد با مقد آشنا شدم
02:41
Magd is a guide from the Church.
45
149440
2376
مقد در کلیسا راهنما بود.
02:43
He told me the only person I needed
to convince was Father Samaan,
to convince was Father Samaan,
46
151840
4096
اون گفت تنها کسی که باید راضی کنم
پدر سمان است
پدر سمان است
02:47
who is the leader of the community.
47
155960
2456
که رهبر این جامعه است.
02:50
But to convince Father Samaan,
I needed to convince Mario,
I needed to convince Mario,
48
158440
3216
اما برای قانع شدن پدر باید اول
ماریو را قانع کنی،
ماریو را قانع کنی،
02:53
who is a Polish artist
who moved to Cairo 20 years ago
who moved to Cairo 20 years ago
49
161680
3056
یک هنرمند لهستانی که
۲۰ سال پیش به قاهره نقل مکان کرد
۲۰ سال پیش به قاهره نقل مکان کرد
02:56
and who created all the artwork
of the Cave Church.
of the Cave Church.
50
164760
3816
و کسی است که تمام آثار هنری
این کلیسای غاری را به وجود آورد.
این کلیسای غاری را به وجود آورد.
03:00
I am really grateful to Mario.
He was the key of the project.
He was the key of the project.
51
168600
2920
واقعا سپاسگزار ماریو هستم،
اون کلید اصلی پروژه من بود.
اون کلید اصلی پروژه من بود.
03:04
He managed to get me
a meeting with Father Samaan,
a meeting with Father Samaan,
52
172280
2376
او ترتیبی داد تا جلسه‌‌ای با
پدر سمان داشته باشم،
پدر سمان داشته باشم،
03:06
and surprisingly, he loved the idea.
53
174680
1736
و جای تعجب بود که عاشق این ایده شد.
03:08
He asked me about where I painted before
54
176440
2256
از من پرسید که قبلا کجاها نقاشی کردم
03:10
and how I will make it happen.
55
178720
1456
و چطوری می‌خواهم
این کار را کنم.
این کار را کنم.
03:12
And he was mainly concerned
by what I was going to write.
by what I was going to write.
56
180200
3200
و نگرانی اصلی او این بود که
چه متنی را می‌خواهم بنویسم.
چه متنی را می‌خواهم بنویسم.
03:16
In every work that I create,
I write messages
I write messages
57
184760
2136
در هر اثری که خلق می‌کنم
پیامی رو روی آن با
پیامی رو روی آن با
03:18
with my style of Arabic calligraphy.
58
186920
1776
شیوه‌ی خوشنویسی عربی خودم می‌نویسم.
03:20
I make sure those messages are relevant
to the place where I am painting
to the place where I am painting
59
188720
3736
مطمئن می‌شوم آن پیام مرتبط با مکانی است
که دارم روی آن نقاشی می‌کنم.
که دارم روی آن نقاشی می‌کنم.
03:24
but have this universal dimension,
60
192480
1620
اما بعد جهانی را هم در نظر می‌گیرم
03:26
so anybody around the world
can relate to it.
can relate to it.
61
194124
2800
تا هرکس از هر جای دنیا
بتواند با اون پیام ارتباط برقرار کند.
بتواند با اون پیام ارتباط برقرار کند.
03:29
So for Manshiyat Naser,
62
197560
1256
برای محله منشیت ناصر
03:30
I decided to write in Arabic
the words of St. Athanasius of Alexandria,
the words of St. Athanasius of Alexandria,
63
198840
4776
تصمیم گرفتم پیامی به عربی
از آتاناسیوس بنویسم،
از آتاناسیوس بنویسم،
03:35
a Coptic bishop from the third century,
64
203640
1936
اسقف قبطی قرن سوم میلادی
03:37
who said: (Arabic),
65
205600
4576
که به عربی گفته...
03:42
which means in English,
66
210200
1256
که در انگلیسی یعنی
03:43
"Anyone who wants
to see the sunlight clearly
to see the sunlight clearly
67
211480
2136
«کسی که می‌خواهد نور خورشید را واضح ببیند
03:45
needs to wipe his eyes first."
68
213640
1480
اول باید چشمانش را پاک کند.»
03:47
It was really important for me
69
215800
1776
این واقعا برای من مهم بود
03:49
that the community
felt connected to the words.
felt connected to the words.
70
217600
2896
که مردم محله با این نوشته احساس پیوند
داشته باشند.
داشته باشند.
03:52
And for me this quote was perfectly
reflecting the spirit of the project.
reflecting the spirit of the project.
71
220520
3440
و برای من این نقل قول خیلی
خوب پروژه را منعکس می‌کرد،
خوب پروژه را منعکس می‌کرد،
03:56
So Father Samaan blessed the project,
72
224480
2416
و پدر سامان برای پروژه دعا کرد،
03:58
and his approval brought
all the residents on board.
all the residents on board.
73
226920
2960
و تاییدش همهی ساکنین رو با پروژه
همراه کرد.
همراه کرد.
04:02
Hundreds of liters of paint,
a dozen blue manual lifts,
a dozen blue manual lifts,
74
230640
4296
هزاران لیتر رنگ و ده‌ها
آسانسور آبی رنگ دستی،
آسانسور آبی رنگ دستی،
04:06
several trips back and forth to Cairo,
75
234960
2136
چندین سفر رفت و برگشت به قاهره،
04:09
a strong and solid team from France,
North Africa, Middle East and the US,
North Africa, Middle East and the US,
76
237120
4136
یک تیم بسیار قوی از فرانسه،
آفریقای شمالی، خاورمیانه و آمریکا
آفریقای شمالی، خاورمیانه و آمریکا
04:13
and after a year of planning
and logistics, there we are,
and logistics, there we are,
77
241280
3456
و بعد یکسال برنامه‌ریزی
و تدارکات، این ما هستیم،
و تدارکات، این ما هستیم،
04:16
my team and some members
from the local community
from the local community
78
244760
2616
تیم من و بعضی از اعضاء محله
04:19
creating a piece that will
spread over 50 buildings,
spread over 50 buildings,
79
247400
3496
طرحی را آماده کردیم که در بیش از
۵۰ ساختمان گسترش می‌یابد
۵۰ ساختمان گسترش می‌یابد
04:22
some filling up the space
of the calligraphy
of the calligraphy
80
250920
2896
که بخشی از آنها با خطاطی پر می‌شد
04:25
that I trace with colors.
81
253840
1416
این نوشته رنگ‌ها با رنگ
پر می‌شدند.
پر می‌شدند.
04:27
Here some blue, there some yellow,
there some orange.
there some orange.
82
255280
3056
برخی آبی رنگ، برخی زرد
و برخی هم نارنجی بودند.
و برخی هم نارنجی بودند.
04:30
Some others carrying some sand bags
83
258360
2135
بعضی‌ها گونی‌های خاک راو حمل میکردند
04:32
and putting them
on the top of the buildings
on the top of the buildings
84
260519
2097
و بالای ساختمانها میبردند
04:34
to hold those manual lifts,
85
262640
1336
برای نگهداشتن بالابرهای دستی
04:36
and some others assembling
and disassembling those same lifts
and disassembling those same lifts
86
264000
2896
و برخی همان بالابرها را سوار
یا پیاده میکردند
یا پیاده میکردند
04:38
and moving them around
the different buildings.
the different buildings.
87
266920
2200
و به ساختمان‌های مختلف حمل میکردند.
04:42
At the beginning of the project,
88
270200
1696
در ابتدای پروژه
04:43
I numbered all those
buildings on my sketch,
buildings on my sketch,
89
271920
3656
توی طراحی‌ام همه آن ساختمانها
را شماره گذاری کردم،
را شماره گذاری کردم،
04:47
and there was no real interaction
with the community.
with the community.
90
275600
2496
و هیچ تعامل واقعی با جماعت آنجا نداشتم.
04:50
People didn’t get the point of all this.
91
278120
2136
مردم نکته کار را نمی‌فهمیدند.
04:52
But fast enough, those building numbers
became family names.
became family names.
92
280280
4496
اما دیری نگذشت که آن شماره‌های ساختمان
اسم پیدا کردند.
اسم پیدا کردند.
04:56
The first building
was the house of Uncle Ibrahim.
was the house of Uncle Ibrahim.
93
284800
2600
اولین ساختمان خانه عمو ابراهیم بود.
05:00
Uncle Ibrahim is such
an enthusiastic person.
an enthusiastic person.
94
288040
2136
عمو ابراهیم چنان فرد مشتاق و پرشوری است.
05:02
He was always singing and making jokes,
95
290200
2056
همیشه جک می گفت و آواز می‌خواند،
05:04
and his daughters and sons
saved me from his bull
saved me from his bull
96
292280
4336
و دختران و پسرانش من را
از دست آن گاو نر نجات می‌دادند
از دست آن گاو نر نجات می‌دادند
05:08
who wanted to attack me
on the fourth floor.
on the fourth floor.
97
296640
2456
که می خواست در طبقه چهارم حمله کند.
05:11
(Laughter)
98
299120
1296
(خنده)
05:12
Actually, the bull saw me from the window
and came out on the balcony.
and came out on the balcony.
99
300440
3296
راستش، آن گاو نر من را از پنجره دید
و به بالکن آمد.
و به بالکن آمد.
05:15
(Laughter)
100
303760
1336
(خنده)
05:17
Yeah.
101
305120
1200
آره.
05:21
Uncle Ibrahim was always
hanging out on the balcony
hanging out on the balcony
102
309680
2656
عمو ابراهیم همیشه تو بالکنش می‌چرخید
05:24
and talking to me while I was painting.
103
312360
1976
و موقع نقاشی کردنم با من حرف می زد.
05:26
I remember him saying that he didn’t
go to the mountain for 10 years,
go to the mountain for 10 years,
104
314360
3976
یادم می‌آید که به من گفت
۱۰سالی است که کوه نرفته
۱۰سالی است که کوه نرفته
05:30
and that he never takes a day off.
105
318360
1816
و هرگز یک روز هم مرخصی نرفته.
05:32
He said that if he stopped working,
who will stop the garbage?
who will stop the garbage?
106
320200
3776
به من گفت اگر دست از کار بکشد
چه کسی مانع زباله‌ها می‌شد.
چه کسی مانع زباله‌ها می‌شد.
05:36
But surprisingly,
at the end of the project,
at the end of the project,
107
324000
3416
اما شگفتا که در پایان پروژه
05:39
he came all the way to the mountain
to look at the piece.
to look at the piece.
108
327440
2816
او همه راه تا کوهستان را آمد
تا نگاهی به این تکه بی‌اندازد.
تا نگاهی به این تکه بی‌اندازد.
05:42
He was really proud
to see his house painted,
to see his house painted,
109
330280
2776
او واقعا از این که خانه‌اش رنگ شد افتخار می‌کرد
05:45
and he said that this project
was a project of peace and --
was a project of peace and --
110
333080
3760
و گفت که این پروژه، پروژه صلح و ---
05:50
sorry --
111
338400
1200
متاسفم--
05:53
(Applause)
112
341000
2560
(تشویق)
06:06
Thank you.
113
354400
1200
متشکرم.
06:08
He said that it was a project
of peace and unity
of peace and unity
114
356320
4976
او گفت این پروژه‌ای برای اتحاد و صلح بود
06:13
and that it brought people together.
115
361320
1720
و مردم را گرد هم آورد.
06:15
So his perception
towards the project changed,
towards the project changed,
116
363680
3216
در نتیجه درک او نسبت به پروژه تغییر کرد
06:18
and my perception towards
the community changed also,
the community changed also,
117
366920
3896
و درک من از جامعه
و آنچه آنها انجام می‌دادند
و آنچه آنها انجام می‌دادند
06:22
and towards what they do.
118
370840
1936
نیز تغییر کرد.
06:24
All the garbage that everybody
is disgusted by is not theirs.
is disgusted by is not theirs.
119
372800
4616
همهی زباله‌ای که همه از آن بیزارند
مال آنها نیست.
مال آنها نیست.
06:29
They just work out of it.
120
377440
1496
آنها فقط با آنها کار میکردند.
06:30
Actually, they don’t live in the garbage.
They live from the garbage.
They live from the garbage.
121
378960
3256
راستش آنها بین زباله‌ها زندگی نمی‌کردند.
بلکه از آن پول درمی‌آوردند.
بلکه از آن پول درمی‌آوردند.
06:34
So I started doubting myself and wondering
122
382240
2216
پس به خودم اجازه دادم به
این که هدف واقعی
این که هدف واقعی
06:36
what was the real purpose
of this whole project?
of this whole project?
123
384480
3776
کل این پروژه چه بود فکر کرده و شک کنم.
06:40
It was not about beautifying
a place by bringing art to it.
a place by bringing art to it.
124
388280
4096
قصدم زیبا کردن یک محل با آوردن
هنر به آنجا نبود.
هنر به آنجا نبود.
06:44
It was about switching perception
and opening a dialogue
and opening a dialogue
125
392400
3056
قصدم تغییر ادراک و شروع گفتگو
با جوامعی بود
با جوامعی بود
06:47
on the connection that we have
with communities that we don’t know.
with communities that we don’t know.
126
395480
3160
که راه برقراری ارتباط با آنها
را نمی دانستیم.
را نمی دانستیم.
06:51
So day after day,
127
399520
1256
پس با گذر روزها
06:52
the calligraphy circle was taking shape,
128
400800
2376
دایره خطاطی در حال شکل گرفتن بود
06:55
and we were always excited to go back
on the mountain to look at the piece.
on the mountain to look at the piece.
129
403200
4056
و ماهمیشه هیجان رفتن به کوهستان
و نگاه کردن به اثر را داشتیم.
و نگاه کردن به اثر را داشتیم.
06:59
And standing exactly at this point
every day made my realize
every day made my realize
130
407280
3136
و دقیقا در این مرحله هر روز در جایی
ایستاده بودم که باعث شد
ایستاده بودم که باعث شد
07:02
the symbolism behind
this anamorphic piece.
this anamorphic piece.
131
410440
2816
نماد پشت سر این اثر آنامورفیک را بفهمم.
07:05
If you want to see
the real image of somebody,
the real image of somebody,
132
413280
2176
اگر قصد دیدن تصویر واقعی کسی را دارید،
07:07
maybe you should change your angle.
133
415480
1960
شاید لازم باشد زاویه خود را تغییر دهید.
07:10
There was doubts and difficulties,
134
418440
1816
مشکلات و تردیدهای وجود داشت،
07:12
like fears and stress.
135
420280
1256
مثل ترس و استرس.
07:13
It wasn't simple
to work in such environments,
to work in such environments,
136
421560
2176
کار کردن در چنین محیطی آسان نبود،
07:15
sometimes having pigs under you
while you paint
while you paint
137
423760
2216
بعضی اوقات موقع نقاشی،
خوک‌ها زیر دست و پایمان بودند
خوک‌ها زیر دست و پایمان بودند
07:18
or climbing a stack of garbage
to reach a lift.
to reach a lift.
138
426000
2816
یا از کپه‌ی زباله برای رسیدن
به آسانسور استفاده میکردیم.
به آسانسور استفاده میکردیم.
07:20
But we all got over the fear
of the heights, the swinging lifts,
of the heights, the swinging lifts,
139
428840
3336
اما همهی ما بر ترس‌مان از ارتفاع،
اسانسورهای گردان،
اسانسورهای گردان،
07:24
the strength of the smell
140
432200
1256
بوی تند و همین‌طور
07:25
and also the stress
of not finishing on time.
of not finishing on time.
141
433480
2136
فشار ناشی از تمام نشدن بموقع کار
غلبه میکردیم.
غلبه میکردیم.
07:27
But the kindness of all those people
made us forget everything.
made us forget everything.
142
435640
3240
اما مهربانی این مردم باعث می‌شد
همه چیز را فراموش کنیم.
همه چیز را فراموش کنیم.
07:31
The building number 3 was the house
of Uncle Bakheet and Aunty Fareeda.
of Uncle Bakheet and Aunty Fareeda.
143
439600
4176
ساختمان شماره ۳ خانه عمو بخیت
و خاله فریدا بود.
و خاله فریدا بود.
07:35
In Egyptian, they have
this expression that says, "Ahsen Nas,"
this expression that says, "Ahsen Nas,"
144
443800
3256
در مصر، ما اصطلاح «آشن ناس» را داریم
07:39
which means "the best people."
145
447080
1536
که یعنی «بهترین مردم».
07:40
They were the best people.
146
448640
1256
آنها بهترین مردم بودند.
07:41
We used to take our break
in front of their houses,
in front of their houses,
147
449920
3136
ما وقفه‌های استراحت‌مان زا جلوی
خانه آنها برگزار میکردیم،
خانه آنها برگزار میکردیم،
07:45
and all the kids of the neighborhood
148
453080
2376
و همه بچه‌های محله
07:47
used to join us.
149
455480
1336
دورمان جمع می‌شدند.
07:48
I was impressed and amazed
by the kids of Manshiyat Naser.
by the kids of Manshiyat Naser.
150
456840
4336
من تحت تاثیر و شگفتی کودکان
منشیت ناصر بودم.
منشیت ناصر بودم.
07:53
For the first few days, they were always
refusing anything we were offering them,
refusing anything we were offering them,
151
461200
4136
تا چند روزی چیزی از ما قبول نمی‌کردند،
07:57
even a snack or a drink.
152
465360
2056
حتی نه یک نوشیدنی یا خوراکی.
07:59
So I asked Aunty Fareeda, "Why is that?"
153
467440
1936
برای همین از خاله فریدا پرسیدم،
«چرا اینطوریه؟»
«چرا اینطوریه؟»
08:01
And she told me they teach
their kids to refuse anything
their kids to refuse anything
154
469400
3856
و او به من گفت آنها به بچه ها یاد می‌دادند
08:05
from somebody that they don't know
155
473280
1656
از غریبه‌ها چیزی را قبول نکنند
08:06
because maybe this person
needs it more than they do.
needs it more than they do.
156
474960
2560
چون شاید خود غریبه بیش از آنها
به آن چیز نیاز داشته باشد.
به آن چیز نیاز داشته باشد.
08:10
So at this exact point I realized actually
157
478880
4016
همین‌جا بود که راستش فهمیدم
08:14
the Zaraeeb community
was the ideal context
was the ideal context
158
482920
2136
جماعت ضرایب بافت ایده‌الی بود
08:17
to raise the topic of perception.
159
485080
1600
برای پیش کشیدن موضوع ادراک.
08:19
We need to question
our level of misconception
our level of misconception
160
487240
3296
لازم است سطح تصور غلط و
08:22
and judgment we can have as a society
161
490560
2656
قضاوتی را که در قالب یک اجتماع
08:25
upon communities
based on their differences.
based on their differences.
162
493240
2440
نسبت به جوامع مختلف داریم،
زیر زسوال ببریم.
زیر زسوال ببریم.
08:28
I remember how we got delayed
on Uncle Ibrahim's house
on Uncle Ibrahim's house
163
496960
3456
یادم هست یک چطور یکبار
در خانه عمو ابراهیم کارمان عقب افتاد،
در خانه عمو ابراهیم کارمان عقب افتاد،
08:32
when his pigs that are bred on the rooftop
164
500440
2136
چون خوک‌هایش که در پشت بام
جفتگیری می‌کنند
جفتگیری می‌کنند
08:34
were eating the sand bags
that hold the lifts.
that hold the lifts.
165
502600
2576
کیسه های شنی که به‌عنوان بالابر
استفاده میکردیم را داشتند می‌خوردند.
استفاده میکردیم را داشتند می‌خوردند.
08:37
(Laughter)
166
505200
1560
(خنده)
08:39
The house of Uncle Bakheet
and Aunty Fareeda
and Aunty Fareeda
167
507640
2936
خانه عمو بخیت و خاله فریدا
08:42
was this kind of meeting point.
168
510600
1656
یکجورهایی میعادگاه بود.
08:44
Everybody used to gather there.
169
512280
1855
همه آنجا جمع می‌شدند.
08:46
I think this is what Uncle Ibrahim meant
170
514159
1937
فکر می‌کنم منظور عمو ابراهیم همین بود
08:48
when he said that was
a project of peace and unity,
a project of peace and unity,
171
516120
2616
وقتی حرفش از پروژه اتحاد و صلح بود،
08:50
because I really felt
that people were coming together.
that people were coming together.
172
518760
2799
چون واقعا حسم این بود
که آنها با هم می‌آمدند.
که آنها با هم می‌آمدند.
08:54
Everyone was greeting us
with a smile, offering us a drink
with a smile, offering us a drink
173
522320
3176
همه با لبخند و پیشنهاد نوشیدنی
08:57
or inviting us into their
own house for lunch.
own house for lunch.
174
525520
4016
یا دعوت از ما به منزل‌شان برای ناهار
نزد ما می‌آمدند.
نزد ما می‌آمدند.
09:01
Sometime, you are
at the first level of a building,
at the first level of a building,
175
529560
3016
بعضی وقت‌ها، در طبقه اول ساختمانی هستی
09:04
and somebody opens his window
and offers you some tea.
and offers you some tea.
176
532600
2536
و کسی پنجره را باز می کند
و به چای دعوت می‌شوید.
و به چای دعوت می‌شوید.
09:07
And then the same thing happens
on the second floor.
on the second floor.
177
535160
2456
و بعد همین داستان در طبقه دوم اتفاق می‌افتد.
09:09
And you keep going all the way to the top.
178
537640
2016
و همین‌طور در طبقات بالا.
09:11
(Laughter)
179
539680
1216
(خنده)
09:12
(Applause)
180
540920
1456
(تشویق)
09:14
I think I never drink as much tea
as I did in Egypt.
as I did in Egypt.
181
542400
2456
فکر کنم هیچ جا اندازه مصر
چای نخورده باشم.
چای نخورده باشم.
09:16
(Laughter)
182
544880
1816
(خنده)
09:18
And to be honest with you,
we could have finished earlier,
we could have finished earlier,
183
546720
2736
و راستش را بخواهید
می‌توانستیم کار را زودتر تمام کنیم،
می‌توانستیم کار را زودتر تمام کنیم،
09:21
but I think it took us three weeks
because of all those tea breaks.
because of all those tea breaks.
184
549480
3176
اما به‌خاطر همهی آن چای خوردن‌ها
سه هفته طول کشید.
سه هفته طول کشید.
09:24
(Laughter)
185
552680
1800
(خنده)
09:28
In Egypt, they have another expression,
which is "Nawartouna,"
which is "Nawartouna,"
186
556520
3536
در مصر، ما اصطلاحی داریم به معنی،
09:32
which means, "You brought light to us."
187
560080
2120
«شما روشنایی را برای ما به ارمغان آوردید.»
09:35
In Manshiyat Naser
they were always telling us this.
they were always telling us this.
188
563200
2896
در منشیت ناصر همیشه
این حرف را به ما می‌زنند.
این حرف را به ما می‌زنند.
09:38
The calligraphy, actually --
189
566120
2136
خطاطی در واقع--
09:40
I used a white glow-in-the-dark paint
for the calligraphy
for the calligraphy
190
568280
4056
همیشه از رنگ سفید درخشان با رنگ تیره
برای خطاطی استفاده می‌کردم
برای خطاطی استفاده می‌کردم
09:44
so at the end of the project,
we rented some black light projectors
we rented some black light projectors
191
572360
4176
بنابراین در پایان پروژه
تعدادی پروژکتور نور مشکی کرایه میکردیم
تعدادی پروژکتور نور مشکی کرایه میکردیم
09:48
and lit up the whole neighborhood,
192
576560
2376
و کل محله را روشن میکردیم،
09:50
surprising everybody around.
193
578960
1376
باعث تعجب همه می‌شدیم.
09:52
We wanted to tell them
194
580360
1256
قصدمان بود به آنها بگوییم
09:53
that they are the ones
who brought light to us.
who brought light to us.
195
581640
2200
که این آنها بودند که نور
را برای ما به ارمغان آوردند.
را برای ما به ارمغان آوردند.
09:58
(Applause)
196
586280
2280
(تشویق)
10:09
The Zaraeeb community
are strong, honest, hard workers,
are strong, honest, hard workers,
197
597000
4056
جماعت زاریب قوی، صادق و سختکوش‌اند،
10:13
and they know their value.
198
601080
1736
و ارزش خود را می‌دانند.
10:14
The people of Cairo
call them "the Zabaleen,"
call them "the Zabaleen,"
199
602840
2136
مردم قاهره که آنها
را «زبالین» می‌نامیم
را «زبالین» می‌نامیم
10:17
which means "the people of the garbage,"
200
605000
1976
یعنی مردمی از زباله.
10:19
but ironically,
the people of Manshiyat Naser
the people of Manshiyat Naser
201
607000
2736
اما ابهام نکته اینجاست
که مردم منشیات ناصر
که مردم منشیات ناصر
10:21
call the people of Cairo the Zabaleen.
202
609760
1856
اهالی قاهره را به نام زبالین می خوانند.
10:23
They say, they are the ones
who produce the garbage, not them.
who produce the garbage, not them.
203
611640
2936
آنها می‌گویند این اهالی قاره هستند که
زباله تولید می کنند نه آنها.
زباله تولید می کنند نه آنها.
10:26
(Laughter)
204
614600
1216
(خنده)
10:27
(Applause)
205
615840
1376
(تشویق)
10:29
The goal was to leave something
to this community,
to this community,
206
617240
2376
هدف باقی گذاشتن چیزی برای این جامعه بود،
10:31
but I feel that they are the ones
who left something in our lives.
who left something in our lives.
207
619640
3136
اما حس می‌کردم آنها کسانی هستند
که چیزی را در زندگی‌های ما باقی گذاشتند.
که چیزی را در زندگی‌های ما باقی گذاشتند.
10:34
You know, the art project
was just a pretext
was just a pretext
208
622800
2096
راستش این پروژه هنری فقط یک بهانه‌ای بود
10:36
for this amazing human experience.
209
624920
1656
برای این تجربه‌ی انسانی فوق‌العاده.
10:38
The art piece at some point
will disappear, vanish,
will disappear, vanish,
210
626600
2416
اثر هنری که در مرحله‌ای ناپدید خواهد شد
10:41
and actually there is somebody
who is building a second floor
who is building a second floor
211
629040
2896
و راستش همیشه یکی هست
که طبقه دومی را جلوی
که طبقه دومی را جلوی
10:43
in front of Uncle Ibrahim's house,
212
631960
1656
خانه عمو ابراهیم اضافه کند،
10:45
so it's covering part of the painting,
213
633640
1856
و این‌طوری بخشی از نقاشی را بپوشاند.
10:47
so I might need to go back
and paint over it.
and paint over it.
214
635520
2136
پس شاید لازم باشد دوباره برگردم و آن را
از نو رنگ کنم.
از نو رنگ کنم.
10:49
(Laughter)
215
637680
1616
(خنده)
10:51
It was about the experience,
216
639320
1376
درباره‌ی تجربه بود،
10:52
about the story,
217
640720
1416
درباره داستان،
10:54
about the moment.
218
642160
1280
درباره لحظه.
10:56
From the streets of the neighborhood,
219
644560
1896
از خیابان‌های محله،
10:58
the painting appears in fragments,
220
646480
1620
نقاشی تکه تکه به نظر می‌رسد،
11:00
isolated from one another,
221
648124
1892
دور افتاده از یکدیگر،
11:02
standing alone.
222
650040
1256
تنها.
11:03
But connected with the sign of calligraphy
223
651320
2176
امروز اما متصل به علامت خشنویسی
11:05
that today reveals the powerful message
that we should all think about
that we should all think about
224
653520
3856
پیغام قدرتمندی را نمایان می‌کند که همه
ما باید پیش از این که بخواهیم
ما باید پیش از این که بخواهیم
11:09
before we want to judge somebody.
225
657400
1680
کسی را قضاوت کنیم به آن فکر کنیم.
11:11
Anyone who wants to see
the sunlight clearly
the sunlight clearly
226
659640
2136
هرکسی که می‌خواهد نور خورشید
را به وضوح ببیند
را به وضوح ببیند
11:13
needs to wipe his eyes first.
227
661800
1440
باید اول چشمانش را پاک کند.
11:15
Thank you.
228
663760
1416
متشکرم.
11:17
(Applause)
229
665200
7761
(تشویق)
ABOUT THE SPEAKER
eL Seed - ArtistFrench-Tunisian artist eL Seed blends the historic art of Arabic calligraphy with graffti to portray messages of beauty, poetry and peace across all continents.
Why you should listen
Born in Paris to Tunisian parents, eL Seed travels the world, making art in Paris, New York, Jeddah, Melbourne, Gabes, Doha and beyond. His goal: to create dialogue and promote tolerance as well as change global perceptions of what Arabic means. In 2012, for instance, he painted a message of unity on a 47-meter-high minaret on the Jara mosque in Gabes, Tunisia. This piece and others can be found in his book, Lost Walls: Graffiti Road Trip through Tunisia
Most recently he created a sprawling mural in the Manshiyat Naser neighborhood of Cairo that spans 50 buildings and can only be viewed from a local mountaintop. Intending to honor the historic garbage collectors of the Manshiyat Naser neighborhood, the piece reads, "Anyone who wants to see the sunlight clearly needs to wipe his eye first."
eL Seed | Speaker | TED.com