ABOUT THE SPEAKER
Talithia Williams - Statistician
Talithia Williams builds statistical models that study the spatial and temporal structure of data.

Why you should listen

Dr. Talithia Williams is an Associate Professor of Mathematics at Harvey Mudd College. Her professional experiences include research appointments at the Jet Propulsion Laboratory (JPL), the National Security Agency (NSA), and NASA. Dr. Williams develops statistical models that emphasize the spatial and temporal structure of data with environmental applications. She has been recognized for the development of a cataract model used to predict the cataract surgical rate for developing countries in Africa.

In addition to her academic accomplishments, Dr. Williams and her husband, Donald, actively teach and share foundational principles regarding the joys of Christian marriage. Dr. Williams’ talk will explore how each of us can begin to collect data about ourselves that can provide insight into our personal health.

More profile about the speaker
Talithia Williams | Speaker | TED.com
TEDxClaremontColleges

Talithia Williams: Own your body's data

تالیتیا ویلیامز: مالک اطلاعات بدن خود باشید

Filmed:
1,717,214 views

استفاده از دستگاه های خود نظارتی پیشرفته گوناگون (اندازه گیری ضربان قلب، میزان خواب،میزان راه رفتن روزانه) شاید بر ورزشکاران حرفه ای متمرکز باشد. ولی تالیتیا ویلیامز، آماردان، مورد الزامی را مطرح می کند که همه ما باید هر روز داده های ساده ی درباره بدنمان اندازه گیری و یادداشت کنیم -- زیرا داده های بدن ما بسیار بیشتر از آنچه دکترها می دانند، را آشکار می کنند.
- Statistician
Talithia Williams builds statistical models that study the spatial and temporal structure of data. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
As a kidبچه I always lovedدوست داشتنی informationاطلاعات
0
860
2879
در کودکی، همیشه عاشق اطلاعاتی بودم
00:15
that I could get from dataداده ها
1
3739
1848
که می تونستم از داده ها به دست بیارم
00:17
and the storiesداستان ها that could be told with numbersشماره.
2
5587
3042
و داستانهایی که میشه با اعداد گفت.
00:20
I rememberیاد آوردن, growingدر حال رشد up, I'd be frustratedناامید at
3
8629
2284
یادم میاد که در سن رشد، همیشه عصبانی می شدم که
00:22
how my ownخودت parentsپدر و مادر would lieدروغ to me usingاستفاده كردن numbersشماره.
4
10913
5546
پدر و مادرم چطوری به کمک اعداد به من دروغ میگن.
00:28
"TalithiaTalithia, if I've told you onceیک بار
I've told you a thousandهزار timesبار."
5
16459
4984
"تالیتیا، یک حرف رو که نباید صد دفعه بهت بگم."
00:33
No dadپدر, you've only told me 17 timesبار
6
21443
3892
نه پدر، شما فقط ۱۷ بار اون حرف رو به من زدید
00:37
and twiceدو برابر it wasn'tنبود my faultعیب. (Laughterخنده)
7
25335
3162
و دوباره بگم که اون خطای من نبوده. (خنده حضار)
00:40
I think that is one of the reasonsدلایل I got a PhPh.D. in statisticsآمار.
8
28497
3164
فکر کنم یکی از دلایلی که دکترای آمار گرفتم، همین بوده.
00:43
I always wanted to know,
9
31661
908
من همیشه می خواستم بدونم،
00:44
what are people tryingتلاش کن to hideپنهان شدن with numbersشماره?
10
32569
3186
مردم سعی دارن چی رو پشت اعداد قایم کنن؟
00:47
As a statisticianآمارشناس,
11
35755
1183
به عنوان یک آماردان،
00:48
I want people to showنشان بده me the dataداده ها
12
36938
3853
از مردم می خوام که به من داده ها رو نشون بدن
00:52
so I can decideتصميم گرفتن for myselfخودم.
13
40791
2335
تا بتونم خودم تصمیم بگیرم.
00:55
Donaldدونالد and I were pregnantباردار with our thirdسوم childکودک
14
43126
3049
من و دونالد بچه سوممون را باردار بودیم
00:58
and we were at about 41 and a halfنیم weeksهفته ها,
15
46175
2734
و در هفته ۴۱ و نیم به سر می بردیم،
01:00
what some of you mayممکن است referمراجعه کنید to as beingبودن overdueسر رسیده.
16
48909
3377
چیزی که بعضی از شما به عنوان تاخیر در زایمان ازش یاد می کنید.
01:04
Statisticiansآمارگیران, we call that
17
52286
1835
ما آماردان ها، بهش میگیم
01:06
beingبودن withinدر داخل the 95 percentدرصد confidenceاعتماد به نفس intervalفاصله.
18
54121
2686
بودن در بازه ۹۵ درصدی اطمینان.
01:08
(Laughterخنده)
19
56807
1866
(خنده حضار)
01:10
And at this pointنقطه in the processروند
20
58673
2278
و در این نقطه از فرآیند
01:12
we had to come in everyهرکدام coupleزن و شوهر of daysروزها
21
60951
2193
ما باید هر چند روز یکبار
01:15
to do a stressفشار testتست on the babyعزیزم,
22
63144
1808
برای انجام تست تنش روی بچه می اومدیم،
01:16
and this is just routineمعمولی,
23
64952
1182
و این فقط معمول است،
01:18
it testsآزمایشات whetherچه or not the babyعزیزم
is feelingاحساس any typeتایپ کنید of undueناخوشایند stressفشار.
24
66134
4586
که تست می کنه آیا بچه هیچ نوع از تنش ناشی از ماندن در رحم مادر را حس می کنه یا نه.
01:22
And you are rarelyبه ندرت, if ever, seenمشاهده گردید by your actualواقعی doctorدکتر,
25
70720
3393
و به ندرت، حتی اگه نگیم هیچ وقت، توسط دکتر خودت معاینه میشی،
01:26
just whoeverهر کس happensاتفاق می افتد to be
workingکار کردن at the hospitalبیمارستان that day.
26
74113
3167
معمولاً توسط هر کسی که اون روز شیفت کارش در بیمارستان باشه.
01:29
So we go in for a stressفشار testتست and after 20 minutesدقایق
27
77280
2746
برای همین ما تست را انجام دادیم و بعد از ۲۰ دقیقه
01:32
the doctorدکتر comesمی آید out and he saysمی گوید,
28
80026
3498
دکتر بیرون آمد و گفت،
01:35
"Your babyعزیزم is underزیر stressفشار, we need to induceوادار کردن you."
29
83524
5555
"بچه شما تحت تنش است، نیاز داریم که روش القا دردهای زایمان را برای شما انجام بدهیم"
01:41
Now, as a statisticianآمارشناس, what's my responseواکنش?
30
89079
4619
حالا، به عنوان یک آماردان، جواب من چیه؟
01:45
Showنمایش me the dataداده ها!
31
93698
3672
داده ها رو به من نشان بده!
01:49
So then he proceedsدرآمد حاصل to tell us
32
97370
2702
بنابراین او پیش اومد تا بگه
01:52
the baby'sعزیزم heartقلب rateنرخ traceپی گیری wentرفتی from 18 minutesدقایق,
33
100072
2425
که ضربان قلب بچه از دقیقه ۱۸ از نظم خارج شده،
01:54
the baby'sعزیزم heartقلب rateنرخ was in the normalطبیعی zoneمنطقه
34
102497
1971
ضربان قلب بچه تا اون موقع تو گستره نرمال بود
01:56
and for two minutesدقایق it was in what appearedظاهر شد to be
35
104468
2953
و برای دو دقیقه در گستره ای بود که انگار
01:59
my heartقلب rateنرخ zoneمنطقه and I said,
36
107421
3710
گستره ضربان قلب من باشه و من گفتم،
02:03
"Is it possibleامکان پذیر است that maybe this was my heartقلب rateنرخ?
37
111131
2366
"آیا امکان داره که اون ضربان قلب من باشه؟
02:05
I was movingدر حال حرکت around a little bitبیت,
38
113497
1995
من کمی تکان خوردم،
02:07
it's hardسخت to layغیر روحانی still on your back,
39
115492
2298
خیلی سخته که روی کمرت ثابت بمونی،
02:09
41 weeksهفته ها pregnantباردار for 20 minutesدقایق.
40
117790
2518
برای ۲۰ دقیقه، وقتی ۴۱ هفته حامله ای.
02:12
Maybe it was shiftingانتقال around."
41
120308
2173
شاید کمی شیفت پیدا کرده باشه."
02:14
He said, "Well, we don't want to take any chancesشانس."
42
122481
4976
او گفت، "خب، ما نمی خواهیم ریسک کنیم."
02:19
I said okay.
43
127457
1260
من گفتم باشه.
02:20
I said, "What if I was at 36 weeksهفته ها
44
128717
1719
گفتم: "اگه من تو هفته ۳۶م بودم
02:22
with this sameیکسان dataداده ها?
45
130436
1809
با همین داده ها، چی؟
02:24
Would your decisionتصمیم گیری be to induceوادار کردن?"
46
132245
3879
آیا تصمیمتون این بود که از القا دردهای زایمانی استفاده بشه؟"
02:28
"Well, no, I would wait untilتا زمان you were at leastکمترین
47
136124
3568
"خب، نه، من منتظر می موندم تا حداقل
02:31
38 weeksهفته ها, but you are almostتقریبا 42,
48
139692
2010
۳۸ هفته ات بشه،ولی تو الان تقریباً در هفته ۴۲ هستی،
02:33
there is no reasonدلیل to leaveترک کردن that babyعزیزم insideداخل,
49
141702
2007
دلیلی نداره که بذاریم بچه اون تو بمونه،
02:35
let's get you a roomاتاق."
50
143709
1951
اجازه بدین بهتون اتاق بدیم."
02:37
I said, "Well, why don't we just do it again?
51
145660
6581
من گفتم، "خب، چرا یکبار دیگه اون تست رو انجام ندیم؟
02:44
We can collectجمع کن more dataداده ها.
52
152241
1721
ما می تونیم داده های بیشتری به دست بیاریم.
02:45
I can try to be really still for 20 minutesدقایق.
53
153962
2411
من سعی می کنم که واقعاً برای ۲۰ دقیقه ثابت بمونم.
02:48
We can averageمیانگین the two and see
54
156373
2683
می تونیم از اون دوتا میانگین بگیریم و ببینیم
02:51
what that meansبه معنای. (Laughterخنده)
55
159056
2682
چه معنایی میده. (خنده حضار)
02:53
And he goesمی رود,
56
161738
3647
و اون گفت،
02:57
"Ma'amخانم, I just don't want you to have a miscarriageسقط جنین."
57
165385
7049
"خانوم، من فقط نمی خواهم که شما دچار سقط جنین بشین."
03:04
That makesباعث می شود threeسه of us.
58
172434
3132
حالا سه تا شده بودیم.
03:07
And then he saysمی گوید,
59
175566
1154
و بعدش گفت،
03:08
"Your chancesشانس of havingداشتن a miscarriageسقط جنین doubleدو برابر
60
176720
4118
"احتمال سقط جنین برای شما وقتی که
03:12
when you go pastگذشته your dueناشی از dateتاریخ. Let's get you a roomاتاق."
61
180838
3767
از تاریخ زایمانتان می گذره، دو برابر میشه. اجازه بدین بهتون یک اتاق بدیم."
03:16
Wowوای. So now as a statisticianآمارشناس, what's my responseواکنش?
62
184605
6287
وای، حالا به عنوان یک آماردان، جواب من چیه؟
03:22
Showنمایش me the dataداده ها!
63
190892
1348
داده ها رو به من نشون بده!
03:24
Dudeشخص, you're talkingصحبت کردن chancesشانس,
64
192240
1205
رفیق! تو داری درباره احتمال حرف می زنی،
03:25
I do chancesشانس all day long, tell me all about chancesشانس.
65
193445
2256
من همه ی روز احتمال حساب می کنم، همه چیز رو راجع به احتمالات بهم بگو.
03:27
Let's talk chancesشانس. (Laughterخنده)
66
195701
1822
بیا راجع به احتمال حرف بزنیم. (خنده حضار)
03:29
Let's talk chancesشانس.
67
197523
1965
بیا راجع به احتمال حرف بزنیم.
03:31
So I say, "Okay, great.
68
199488
1201
بنابراین من گفتم، "خب، عالیه.
03:32
Do I go from a 30-percentدرصد
chanceشانس to a 60-percentدرصد chanceشانس?
69
200689
3901
آیا من از محدوده احتمال ۳۰ درصد به احتمال ۶۰ درصد می رسم؟
03:36
Where are we here with this miscarriageسقط جنین thing?
70
204590
2551
الان ما کجای این محدوده سقط جنین قرار داریم؟
03:39
And he goesمی رود, "Not quiteکاملا, but it doublesدو برابر میشود,
71
207141
3296
و اون گفت، "نه دقیقاً، ولی دو برابر میشه،
03:42
and we really just want what's bestبهترین for the babyعزیزم."
72
210437
4982
و ما واقعاً می خواهیم چیزی که برای بچه بهتره انجام بشه."
03:47
Undauntedبی باک, I try a differentناهمسان angleزاویه.
73
215419
2163
من ناامید نشده، یک زاویه دیگه را امتحان می کنم.
03:49
I said, "Okay, out of 1,000 full-termتمام وقت pregnantباردار womenزنان,
74
217582
5507
گفتم، "خب، از بین ۱٫۰۰۰ خانم حامله که در پایان دوران حاملگی به سر می برند،
03:55
how manyبسیاری of them are going to miscarryگمراه کردن
75
223089
2527
چند نفر اونها دچار سقط جنین میشن
03:57
just before theirخودشان dueناشی از dateتاریخ?
76
225616
1795
درست قبل از تاریخ زایمانشان؟
03:59
And then he looksبه نظر می رسد at me and looksبه نظر می رسد at Donaldدونالد,
77
227411
2848
و اون یه نگاهی به من انداخت و یه نگاهی به دونالد،
04:02
and he goesمی رود, about one in 1,000.
78
230259
4703
و گفت، حدوداً یک نفر در هر ۱٫۰۰۰ تا.
04:06
I said, "Okay, so of those 1,000 womenزنان, how manyبسیاری
79
234962
2830
من گفتم، "باشه، پس بین اون ۱٫۰۰۰ خانم، چند نفر
04:09
are going to miscarryگمراه کردن just after theirخودشان dueناشی از dateتاریخ?"
80
237792
4858
درست بعد از تاریخ زایمان پیش بینی شده، دچار سقط جنین میشن؟"
04:14
"About two." (Laughterخنده)
81
242650
3572
"حدوداً دو نفر." (خنده حضار)
04:18
I said, "Okay, so you are tellingگفتن me that my chancesشانس
82
246222
2044
گفتم،"خب پس شما دارین به من میگین که احتمال سقط در من
04:20
go from a 0.1-percentدرصد chanceشانس
83
248266
3947
از حدود یک دهم درصد
04:24
to a 0.2-percentدرصد chanceشانس."
84
252213
4246
به به دو دهم درصد رسیده است."
04:28
Okay, so at this pointنقطه the dataداده ها is not convincingمتقاعد کننده us
85
256459
2298
باشه، پس دراین نقطه، داده ها اون قدر قانع کننده نیست
04:30
that we need to be inducedالقاء شده,
86
258757
1628
که ما نیاز داریم که ازروش القای دردهای زایمانی استفاده بشه،
04:32
and so then we proceedادامه دهید to have a conversationگفتگو
87
260385
1949
و بنابراین ما پیش رفتیم تا یک بحثی داشته باشیم
04:34
about how inductionsالقاء leadسرب to a higherبالاتر rateنرخ
88
262334
2648
راجع به این که القا دردهای زایمانی چقدر به نرخ بالاتر
04:36
of Cesareanسزارین sectionsبخش ها, and if at all
possibleامکان پذیر است we'dما می خواهیم like to avoidاجتناب کردن that.
89
264982
3991
عمل سزارین منجر میشه، و اگه اصلاً ممکن باشه ما دوست داریم که اون کار رو نکنیم.
04:40
And then I said,
90
268973
1252
و بعدش من گفتم،
04:42
"And I really don't think my dueناشی از dateتاریخ is accurateدقیق."
91
270225
2880
"و من واقعاً فکر نمی کنم که تاریخ زایمانم دقیق باشه."
04:45
(Laughterخنده)
92
273105
2600
(خنده حضار)
04:47
And so this really stunnedخسته شدم him
93
275705
2740
و این واقعاً اون رو شوکه کرد
04:50
and he lookedنگاه کرد sortمرتب سازی of puzzledگیج شدم
94
278445
1650
و یک جورایی گیج شده به من نگاه کرد
04:52
and I said, "You mayممکن است not know this,
95
280095
2132
و من گفتم، "شاید شما این رو ندونید،
04:54
but pregnancyبارداری dueناشی از datesتاریخ are calculatedمحاسبه شد
96
282227
1581
ولی تاریخ زایمان در حاملگی ها این طور محاسبه می شوند
04:55
assumingبا فرض اینکه that you have a standardاستاندارد 28-dayروز cycleچرخه,
97
283808
2538
که فرض شود قاعدگی شما ۲۸ روزه است،
04:58
and my cycleچرخه rangesمحدوده ها
98
286346
1402
و دوره من متفاوت است--
04:59
sometimesگاه گاهی it's 27, sometimesگاه گاهی it's up to 38 —
99
287748
3547
بعضی وقتا ۲۷ روزه است و بعضی وقتا تا ۳۸ روز طول میکشه--
05:03
and I have been collectingجمع آوری the dataداده ها to proveثابت كردن it.
100
291295
3154
و من داده جمع آوری می کردم که بتونم این را ثابت کنم.
05:06
(Laughterخنده)
101
294449
3784
(خنده حضار)
05:10
And so we endedبه پایان رسید up leavingترک the hospitalبیمارستان
that day withoutبدون beingبودن inducedالقاء شده.
102
298233
5837
و کارمون به اینجا ختم شد که اون روز بیمارستان رو ترک کردیم بدون استفاده از القا دردهای زایمانی.
05:16
We actuallyدر واقع had to signامضا کردن a waiverاز بین بردن
to walkراه رفتن out of the hospitalبیمارستان.
103
304070
6193
در واقع مجبور شدیم یک تعهد نامه رو امضا کنیم که اجازه بدن از بیمارستان خارج بشیم.
05:22
And I'm not advocatingحمایت از that you not listen to your doctorsپزشکان,
104
310263
3688
و من توصیه نمی کنم که به حرف دکترتان گوش ندهید،
05:25
because even with our first childکودک,
105
313951
1918
چون حتی در مورد بچه اولمون،
05:27
we were inducedالقاء شده at 38 weeksهفته ها; cervicalگردن fluidمایع was lowکم.
106
315869
3642
که ما در هفته ۳۸م از القا دردهای زایمانی استفاده کردیم؛ ترشحات دهانه رحم کم بود.
05:31
I'm not anti-medicalضد پزشکی interventionمداخله.
107
319511
2458
من یک مداخله گر ضد پزشکی نیستم.
05:33
But why were confidentمطمئن to leaveترک کردن that day?
108
321969
2864
ولی چرا ما مطمئن بودیم که اون روز باید بیمارستان رو ترک کنیم؟
05:36
Well, we had dataداده ها that told a differentناهمسان storyداستان.
109
324833
3650
خب، ما داده هایی داشتیم که داستان متفاوتی رو تعریف می کرد.
05:40
We had been collectingجمع آوری dataداده ها for sixشش yearsسالها.
110
328483
5008
ما برای ۶ سال داده جمع آوری کرده بودیم.
05:45
I had this temperatureدرجه حرارت dataداده ها,
111
333491
2298
من این داده های حرارتی را دارم،
05:47
and it told a differentناهمسان storyداستان.
112
335789
1275
واونا قضیه متفاوتی رو میگن.
05:49
In factواقعیت, we could probablyشاید prettyبسیار
accuratelyبه درستی estimateتخمین زدن conceptionدریافت، آبستنی.
113
337064
7413
در واقع، ما احتمالاً می تونیم تاریخ لقاح رو بسیار دقیق تشخیص بدهیم.
05:56
Yeah, that's a storyداستان you want to tell
114
344477
1902
بله، این داستانیه که تو می خواهی
05:58
at your kid'sبچه ها weddingعروسی receptionپذیرش. (Laughterخنده)
115
346379
3252
در جشن ازدواج بچه هایت بگی. (خنده حضار)
06:01
I rememberیاد آوردن like it was yesterdayدیروز.
116
349631
3693
طوری یادم می آید انگار که همین دیروز بود.
06:05
My temperatureدرجه حرارت was a sizzlingگول زدن 97.8 degreesدرجه
117
353324
2641
دمای بدن من نزدیک ۳۶/۵ درجه بود
06:07
as I staredخیره شدم into your father'sپدر eyesچشم ها. (Laughterخنده)
118
355965
4154
و من به چشمان پدر تو خیره شده بودم. (خنده حضار)
06:12
Oh, yeah. Twenty-twoبیست و دو more yearsسالها, we're tellingگفتن that storyداستان.
119
360119
6812
اوه، بله. بیست و دو سال دیگه، ما این داستان رو تعریف می کنیم.
06:18
But we were confidentمطمئن to leaveترک کردن
because we had been collectingجمع آوری dataداده ها.
120
366931
3051
ولی ما مطمئن بودیم که باید بیمارستان را ترک کنیم چون ما داده ها را جمع آوری می کنیم.
06:21
Now, what does that dataداده ها look like?
121
369984
1606
حالا، اون داده ها چطوری به نظر می رسن؟
06:23
Here'sاینجاست a standardاستاندارد chartچارت سازمانی
122
371590
2837
اینجا یک نمودار استاندارد است
06:26
of a woman'sزن wakingبیدار شدن bodyبدن temperatureدرجه حرارت
123
374427
3302
از دمای بدن خانم ها هنگامی که صبح از خواب بیدار میشن
06:29
duringدر حین the courseدوره of a cycleچرخه.
124
377729
1517
در طی یک دوره قاعدگی.
06:31
So from the beginningشروع of the menstrualقاعدگی cycleچرخه
125
379246
1453
بنابراین از ابتدای یک دوره قاعدگی
06:32
tillتا the beginningشروع of the nextبعد.
126
380699
1352
تا ابتدای دوره بعدی.
06:34
You'llشما see that the temperatureدرجه حرارت is not randomتصادفی.
127
382051
2821
مشاهده می کنید که دمای بدن تصادفی نیست.
06:36
Clearlyبه وضوح there is a lowکم patternالگو
128
384872
2064
به طور آشکاری یک الگوی دمای پایین وجود داره
06:38
at the beginningشروع of her cycleچرخه
129
386936
1999
در ابتدای دوره اش
06:40
and then you see this jumpپرش and then a higherبالاتر
130
388935
2499
و بعد شما این پرش را مشاهده می کنید و بعد یک سری
06:43
setتنظیم of temperaturesدرجه حرارت at the endپایان of her cycleچرخه.
131
391434
2278
دماهای بالاتر در انتهای دوره اش.
06:45
So what's happeningاتفاق می افتد here?
132
393712
1421
خب اینجا داره چه اتفاقی می افته؟
06:47
What is that dataداده ها tellingگفتن you?
133
395133
2606
اون داده ها به شما چی میگن؟
06:49
Well, ladiesخانم ها, at the beginningشروع of our cycleچرخه,
134
397739
2699
خب، خانوما، در ابتدای دوره قاعدگی ما،
06:52
the hormoneهورمون estrogenاستروژن is dominantغالب and that estrogenاستروژن
135
400438
3342
هورمون استروژن غالب است و اون استروژنه که
06:55
causesعلل a suppressionسرکوب of your bodyبدن temperatureدرجه حرارت.
136
403780
3809
باعث میشه دمای بدن پایین بمونه.
06:59
And at ovulationتخمک گذاری, your bodyبدن releasesمنتشر شده an eggتخم مرغ
137
407589
3537
و در تخمگ گذاری،بدن شما یک تخمک آزاد می کنه
07:03
and progesteroneپروژسترون takes over, pro-gestationپروستات بارداری.
138
411126
5015
و بعد هورمون پروژسترون غالب میشه، هورمون قبل از بارداری.
07:08
And so your bodyبدن heatsگرم شدن up in anticipationپیش بینی
139
416141
2352
و بنابراین بدن شما گرم میشه در انتظار
07:10
of housingمسکن this newجدید little fertilizedبارور شده است eggتخم مرغ.
140
418493
3786
لانه گزینی این تخمک کوچک بارور شده.
07:14
So why this temperatureدرجه حرارت jumpپرش?
141
422279
2732
و چرا دمای بدن می پرد بالا؟
07:17
Well, think about when a birdپرنده sitsنشسته on her eggsتخم مرغ.
142
425011
3676
خب، به پرنده ای فکر کنید که روی تخم هایش می نشیند.
07:20
Why is she sittingنشسته on them?
143
428687
1466
چرا روی اونها می نشیند؟
07:22
She wants to keep them warmگرم,
144
430153
1937
اون می خواهد که تخم ها رو گرم نگه داره،
07:24
protectمحافظت them and keep them warmگرم.
145
432090
1504
از اونها محافظت کنه و گرم نگهشون داره.
07:25
Ladiesخانم ها, this is exactlyدقیقا what our bodiesبدن do everyهرکدام monthماه,
146
433594
2271
خانوما، این دقیقاً چیزیه که هر ماه بدن ما انجام میده،
07:27
they heatحرارت up in anticipationپیش بینی
147
435865
2091
دمای بدن ما در انتظار گرم نگه داشتن
07:29
of keepingنگه داشتن a newجدید little life warmگرم.
148
437956
3136
یک زندگی کوچک جدید، میره بالا.
07:33
And if nothing happensاتفاق می افتد, if you are not pregnantباردار,
149
441092
2930
و اگر این اتفاق نیفته، شما حامله نیستید،
07:36
then estrogenاستروژن takes back over and
that cycleچرخه startsشروع می شود all over again.
150
444022
4542
هورمون استروژن دوباره غالب میشه و دوباره دوره از اول شروع میشه.
07:40
But if you do get pregnantباردار, sometimesگاه گاهی you
151
448564
1947
ولی اگه شما حامله باشید، بعضی وقتا
07:42
actuallyدر واقع see anotherیکی دیگر shiftتغییر مکان in your temperaturesدرجه حرارت
152
450511
2544
شما واقعاً یک شیفت دیگه در دمای بدنتان می بینید
07:45
and it staysباقی می ماند elevatedبالا for those wholeکل nineنه monthsماه ها.
153
453055
3287
و برای نه ماه آینده دمای بدنتان بالا می ماند.
07:48
That's why you see those pregnantباردار
womenزنان just sweatingتعریق and hotداغ,
154
456342
3325
به خاطر همینه که شما خانوم های باردار را می بینید که عرق می کنند و گرمشان است،
07:51
because theirخودشان temperaturesدرجه حرارت are highبالا.
155
459667
3378
چون دمای بدنشان رفته بالا.
07:55
Here'sاینجاست a chartچارت سازمانی that we had about threeسه or fourچهار yearsسالها agoپیش.
156
463045
4369
این نموداریه که ما سه یا چهار سال قبل داشتیم.
07:59
We were really very excitedبرانگیخته about this chartچارت سازمانی.
157
467414
2020
ما خیلی درباره این نمودار هیجان زده بودیم.
08:01
You'llشما see the lowکم temperatureدرجه حرارت levelسطح
158
469434
2536
شما دمای پایین بدن را مشاهده می کنید
08:03
and then a shiftتغییر مکان and for about fiveپنج daysروزها,
159
471970
3042
و بعد یک شیفت برای حدود پنج روز،
08:07
that's about the time it takes for the eggتخم مرغ to travelمسافرت رفتن
160
475012
2459
که زمانی هست که طول میکشه تا تخمک طی کنه
08:09
down the fallopianفالوپه tubeلوله and implantایمپلنت,
161
477471
2447
و از لوله فالوپ بیاد پایین و لانه گزینی کنه،
08:11
and then you see those temperaturesدرجه حرارت
startشروع کن to go up a little bitبیت.
162
479918
3641
و بعد شما مشاهده می کنید که دما کمی بالا میره.
08:15
And in factواقعیت, we had a secondدومین temperatureدرجه حرارت shiftتغییر مکان,
163
483559
3213
و در واقع، ما اون شیفت دوم دمایی رو داشتیم،
08:18
confirmedتایید شده with a pregnancyبارداری testتست
that were indeedدر واقع pregnantباردار
164
486772
4060
که با تست بارداری تایید شد و ما واقعاً باردار بودیم
08:22
with our first childکودک, very excitingهیجان انگیز.
165
490832
3081
با اولین فرزندمون، خیلی هیجان انگیز بود.
08:25
Untilتا زمان a coupleزن و شوهر of daysروزها laterبعد
166
493913
2031
تا چند روز بعد
08:27
I saw some spottingلبخند and then I noticedمتوجه شدم heavyسنگین bloodخون flowجریان,
167
495944
4941
که من لکه بینی داشتم و بعد متوجه یک خونریزی شدید شدم،
08:32
and we had in factواقعیت had an earlyزود stageمرحله miscarriageسقط جنین.
168
500885
4359
و در واقع ما یک سقط جنین در مراحل اولیه داشتیم.
08:37
Had I not been takingگرفتن my temperatureدرجه حرارت
169
505244
3870
اگر من دمای بدنم رو اندازه گیری نکرده بودم
08:41
I really would have just thought
my periodدوره زمانی was lateدیر است that monthماه,
170
509114
3898
من در واقع فکر می کردم که دوره قاعدگی ام اون ماه عقب افتاده بوده،
08:45
but we actuallyدر واقع had dataداده ها to showنشان بده
171
513012
1808
ولی ما واقعاً داده هایی داشتیم که نشون می داد
08:46
that we had miscarriedمفقود شدن this babyعزیزم,
172
514820
2627
که ما اون بچه رو از دست دادیم،
08:49
and even thoughگرچه this dataداده ها revealedنشان داد a really
173
517447
1833
و اگر چه اون داده نشان دهنده یک
08:51
unfortunateمتاسفم eventرویداد in our livesزندگی می کند,
174
519280
1784
اتفاق ناخوشایند در زندگی ما بود،
08:53
it was informationاطلاعات that we could then take to our doctorدکتر.
175
521064
2467
داده ای بود که ما تونستیم به دکترمون نشون بدیم.
08:55
So if there was a fertilityباروری issueموضوع or some problemمسئله,
176
523531
2628
که اگر مشکل باروری بود یا یه چنین مسئله ای،
08:58
I had dataداده ها to showنشان بده:
177
526159
1255
من داده ای داشتم که نشون می داد:
08:59
Look, we got pregnantباردار, our temperatureدرجه حرارت shiftedتغییر یافته است,
178
527414
2347
نگاه کنید، ما حامله شدیم، دمای من بالا رفت،
09:01
we somehowبه نحوی lostکم شده this babyعزیزم.
179
529761
1684
ما یه جورایی این بچه رو از دست دادیم.
09:03
What is it that we can do to help preventجلوگیری کردن this problemمسئله?
180
531445
3360
چی کار می تونیم بکنیم که جلوی این مسئله رو بگیریم؟
09:06
And it's not just about temperaturesدرجه حرارت
181
534805
3521
و این فقط در مورد دمای بدن نیست
09:10
and it's not just about fertilityباروری;
182
538326
2741
و فقط درباره باروری نیست،
09:13
we can use dataداده ها about our bodiesبدن to tell us a lot of things.
183
541067
3888
ما از داده های بدن استفاده می کنیم که خیلی چیزها رو به ما میگن.
09:16
For instanceنمونه, did you know that takingگرفتن
your temperatureدرجه حرارت can tell you a lot
184
544955
3830
به عنوان مثال، می دونستین که اندازه گیری دمای بدن، می تونه خیلی چیزا
09:20
about the conditionوضعیت of your thyroidتیروئید?
185
548785
2139
رو درباره شرایط تیروئید بهتون بگه؟
09:22
So, your thyroidتیروئید worksآثار a lot like
the thermostatترموستات in your houseخانه.
186
550924
4015
خب، تیروئید خیلی شبیه ترموستات خونه تون کار می کنه.
09:26
There is an optimalبهینه temperatureدرجه حرارت
that you want in your houseخانه;
187
554939
2218
یک دمای دلخواه وجود داره که شما در خونه تون می خواهید داشته باشید؛
09:29
you setتنظیم your thermostatترموستات.
188
557157
1524
پس ترموستات رو تنظیم می کنید.
09:30
When it getsمی شود too coldسرماخوردگی in the houseخانه,
your thermostatترموستات kicksلگد زدن in
189
558681
2494
وقتی که دمای خونه خیلی سرد است، ترموستات خونه تحریک میشه
09:33
and saysمی گوید, "Hey, we need to blowفوت کردن، دمیدن some heatحرارت around."
190
561175
3218
و میگه،"هی! ما نیاز داریم که کمی این اطراف رو گرم کنیم"
09:36
Or if it getsمی شود too hotداغ, your thermostatترموستات
191
564393
1669
یا اگه هوا خیلی گرم بشه، ترموستات شما
09:38
registersثبت نام می کند, "Turnدور زدن the A.C. on. Coolسرد us off."
192
566062
3557
اعلام می کنه،"تهویه هوا رو روشن کن. ما را خنک کن."
09:41
That's exactlyدقیقا how your thyroidتیروئید worksآثار in your bodyبدن.
193
569619
3797
این دقیقاً نحوه عملکرد تیروئید در بدن شماست.
09:45
Your thyroidتیروئید triesتلاش می کند to keep an optimalبهینه temperatureدرجه حرارت
194
573416
2700
تیروئید شما سعی می کنه که یک دمای مطلوبی را
09:48
for your bodyبدن.
195
576116
1028
برای بدن شما حفظ کند.
09:49
If it getsمی شود too coldسرماخوردگی, your thyroidتیروئید
saysمی گوید, "Hey, we need to heatحرارت up."
196
577144
2482
اگه خیلی سرد بشه، تیروئید شما میگه،"هی، ما نیاز داریم که گرم بشیم."
09:51
If it getsمی شود too hotداغ, your thyroidتیروئید coolsخنک است you down.
197
579626
3188
اگر خیلی گرم بشه، تیرویید شما را خنک می کنه.
09:54
But what happensاتفاق می افتد when your
thyroidتیروئید is not functioningعملکرد well?
198
582814
4406
ولی اگه تیروئید درست کار نکنه، چه اتفاقی می افته؟
09:59
When it doesn't functionعملکرد, then it showsنشان می دهد up
199
587220
2367
وقتی که درست کار نکنه، اون وقت خودش رو
10:01
in your bodyبدن temperaturesدرجه حرارت,
200
589587
1186
در دمای بدنتان نشون میده،
10:02
they tendگرایش داشتن to be lowerپایین تر than normalطبیعی or very erraticدمدمی مزاج.
201
590773
2655
دمای بدن خیلی کمتر از نرمال میشه یا خیلی بیشتر.
10:05
And so by collectingجمع آوری this dataداده ها
202
593428
1270
و بنابراین با جمع آوری این داده ها
10:06
you can find out informationاطلاعات about your thyroidتیروئید.
203
594698
2987
شما می تونید اطلاعاتی درباره تیروئیدتون به دست بیارین.
10:09
Now, what is it, if you had a thyroidتیروئید
problemمسئله and you wentرفتی to the doctorدکتر,
204
597685
3564
حالا، چی میشه، اگه شما مشکل تیروئید داشته باشید و بروید پیش دکتر،
10:13
your doctorدکتر would actuallyدر واقع testتست the amountمیزان of
205
601249
2433
دکتر شما حتماً مقدار
10:15
thyroidتیروئید stimulatingتحریک کننده hormoneهورمون in your bloodخون.
206
603682
2938
هورمون محرک تیروئید را در خونتان آزمایش می کنه.
10:18
Fine. But the problemمسئله with that testتست is
207
606620
4183
خب، ولی مشکل اون آزمایش اینه که
10:22
it doesn't tell you how activeفعال the hormoneهورمون is in your bodyبدن.
208
610803
2765
به شما نمیگه که اون هورمون چقدر در بدن شما فعال است.
10:25
So you mightممکن have a lot of hormoneهورمون presentحاضر,
209
613568
2049
بنابراین ممکنه که شما یک عالمه هورمون موجود داشته باشید،
10:27
but it mightممکن not be activelyفعالانه workingکار کردن to regulateتنظیم کنید
210
615617
1748
ولی فعالانه کار نکنند تا دمای بدن شما
10:29
your bodyبدن temperatureدرجه حرارت.
211
617365
1248
را تنظیم کنند.
10:30
So just by collectingجمع آوری your temperatureدرجه حرارت everyهرکدام day,
212
618613
1749
پس با جمع آوری دمای بدنتان در هر روز،
10:32
you get informationاطلاعات about the conditionوضعیت of your thyroidتیروئید.
213
620362
3620
شما اطلاعاتی درباره شرایط تیروئیدتون کسب می کنید.
10:35
So, what if you don't want to take
your temperatureدرجه حرارت everyهرکدام day?
214
623982
2481
پس، چی میشه اگر شما نخواهید دمای بدنتان را هر روز اندازه بگیرید؟
10:38
I advocateمدافع that you do,
215
626463
1558
من بهتون توصیه می کنم که این کار رو بکنید،
10:40
but there are tonsتن of other things you could take.
216
628021
1855
ولی یک عالمه چیز دیگه هست که میشه اندازه گرفت.
10:41
You could take your bloodخون pressureفشار,
you could take your weightوزن
217
629876
2805
شما می تونید فشار خونتون رو اندازه بگیرید، می تونید وزنتان را اندازه بگیرید ---
10:44
yeah, who'sچه کسی است excitedبرانگیخته about
218
632681
1590
آره، کیه که بخواهد
10:46
takingگرفتن theirخودشان weightوزن everyهرکدام day? (Laughterخنده)
219
634271
3537
هر روز وزنش را اندازه بگیره؟ (خنده حضار)
10:49
Earlyزود on in our marriageازدواج, Donaldدونالد had a stuffyگرفتار noseبینی
220
637808
4791
اوایل ازدواجمون، دونالد آبریزش بینی داشت
10:54
and he had been takingگرفتن a slewکشته شدن of medicationsداروها
221
642599
3120
و حجم زیادی دارو مصرف کرده بود
10:57
to try to relieveاز بین بردن his stuffyگرفتار noseبینی, to no availفایده.
222
645719
3999
تا از دست آبریزش بینی اش خلاص بشه، ولی بی فایده.
11:01
And so, that night he comesمی آید and
he wakesبیدار می شود me up and he saysمی گوید,
223
649718
4239
و بالاخره، یه شبی اومد و منو بیدار کرد و گفت،
11:05
"Honeyعسل, I can't breathنفس کشیدن out of my noseبینی."
224
653957
3807
"عسلم، من نمی تونم از دماغم نفس بکشم."
11:09
And I rollرول over and I look, and I said,
"Well, can you breathنفس کشیدن out of your mouthدهان?"
225
657764
4818
و من برگشم، نگاهش کردم و گفتم، "خب، می تونی از دهنت نفس بکشی؟"
11:14
(Laughterخنده)
226
662582
1478
(خنده حضار)
11:16
And he goesمی رود, "Yes, but I can't breathنفس کشیدن out of my noseبینی!"
227
664060
7080
اون گفت: "بله، ولی نمی تونم از دماغم نفس بکشم!"
11:23
And so like any good wifeهمسر, I rushهجوم بردن him
228
671140
3020
بعد مثل یک زن خوب، من او را
11:26
to the emergencyاضطراری roomاتاق
229
674160
1835
به یک مرکز اورژانس رساندم
11:27
at 2 o'clockساعت in the morningصبح.
230
675995
2432
ساعت ۲ صبح.
11:30
And the wholeکل time I'm drivingرانندگی and I'm thinkingفكر كردن,
231
678427
3470
و در تمام مدتی که رانندگی می کردم به این فکر می کردم که،
11:33
you can't dieمرگ on me now.
232
681897
2849
تو الان نمی تونی این طوری بمیری.
11:36
We just got marriedمتاهل,
233
684746
2170
ما تازه ازدواج کردیم،
11:38
people will think I killedکشته شده you! (Laughterخنده)
234
686916
4458
مردم فکر می کنند که من تو رو کشتم! (خنده حضار)
11:43
And so, we get to the emergencyاضطراری
roomاتاق, and the nurseپرستار seesمی بیند us,
235
691374
3673
و بعد، ما به اورژانس رسیدیم، و پرستار ما را معاینه کرد،
11:47
and he can't breathنفس کشیدن out of his noseبینی, and so
236
695047
2621
و اون نمی تونست از دماغش نفس بکشه و
11:49
she bringsبه ارمغان می آورد us to the back and the doctorدکتر saysمی گوید,
237
697668
2083
پرستار ما را برد اون پشت و دکتر گفت:
11:51
"What seemsبه نظر می رسد to be the problemمسئله?" and
he goesمی رود, "I can't breathنفس کشیدن out of my noseبینی."
238
699751
3189
"مشکل چیه؟" و دونالد گفت: "نمی تونم از دماغم نفس بکشم."
11:54
And he said, "You can't breathنفس کشیدن out of your noseبینی?
239
702940
2049
و دکتر پرسید،"نمی تونی از دماغت نفس بکشی؟"
11:56
No, but he can breathنفس کشیدن out of his mouthدهان. (Laughterخنده)
240
704989
5877
نه، ولی اون می تونه از دهنش نفس بکشه. (خنده حضار)
12:02
He takes a stepگام back and he looksبه نظر می رسد at bothهر دو of us
241
710866
2642
او یک قدم به عقب برداشت و به دوتای ما نگاهی انداخت
12:05
and he saysمی گوید "Sirسر, I think I know the problemمسئله.
242
713508
3866
و گفت: "آقا، من فکر کنم که می دونم مشکل چیه.
12:09
You're havingداشتن a heartقلب attackحمله.
243
717374
1436
شما دارید دچار حمله قلبی می شوید.
12:10
I'm going to orderسفارش an EKGEKG and a CATCAT scanاسکن کردن
244
718810
2051
من میرم بگم که یک EKG و CAT اسکن
12:12
for you immediatelyبلافاصله."
245
720861
3342
خیلی فوری برای شما انجام بشه."
12:16
And we are thinkingفكر كردن,
246
724203
1628
و ما فکر می کردیم،
12:17
no, no, no. It's not a heartقلب attackحمله. He can breatheتنفس کنید,
247
725831
2940
نه، نه، نه. این یه حمله قلبی نیست، اون می تونه نفس بکشه،
12:20
just out of his mouthدهان. No, no, no, no, no.
248
728771
4997
فقط از دهنش البته. نه، نه، نه، نه، نه.
12:25
And so we go back and forthچهارم with this doctorدکتر
249
733768
2263
و ما با این دکتر عقب و جلو شدیم
12:28
because we think this is the incorrectغلط diagnosisتشخیص,
250
736031
2478
چون ما فکر می کردیم که تشخیص اشتباه است،
12:30
and he's like, "No really, it'llآن خواهد شد be fine, just calmآرام down."
251
738509
3952
و اون این شکلی بود،"نه واقعاً، همه چیز خوبه، آرامشتون رو حفظ کنید."
12:34
And I'm thinkingفكر كردن, how do you calmآرام down?
But I don't think he's havingداشتن a heartقلب attackحمله.
252
742461
3919
و من فکر می کردم، چطوری میشه خونسرد بود؟ ولی من فکر نمی کنم که اون حمله قلبی داشته باشه.
12:38
And so fortunatelyخوشبختانه for us, this
doctorدکتر was at the endپایان of the shiftتغییر مکان.
253
746380
3241
و خوشبختانه برای ما، این دکتر در انتهای شیفت اون روزش بود.
12:41
So this newجدید doctorدکتر comesمی آید in, he seesمی بیند us clearlyبه وضوح
254
749621
2915
پس این دکتر جدیده اومد و ما را دید که آشکارا
12:44
distraughtناامید, with a husbandشوهر who can't breathنفس کشیدن
255
752536
3001
بیچاره بودیم، با یک شوهری که نمی تونه نفس بکشه
12:47
out of his noseبینی. (Laughterخنده)
256
755537
3102
البته از دماغش. (خنده حضار)
12:50
And he startsشروع می شود askingدرخواست us questionsسوالات.
257
758639
2786
و اون شروع می کنه از ما سئوال پرسیدن.
12:53
He saysمی گوید, "Well, do you two exerciseورزش?"
258
761425
4880
میگه، "خب، شما دو تا ورزش می کنید؟"
12:58
We rideسوار شدن our bikesدوچرخه, we go to the gymسالن ورزش occasionallyگاه و بیگاه.
259
766305
7073
ما دوچرخه سواری می کنیم، ما می رویم باشگاه، گاهی.
13:05
(Laughterخنده)
260
773378
1653
(خنده حضار)
13:07
We moveحرکت around.
261
775031
2865
ما قدم می زنیم.
13:09
And he saysمی گوید, "What were you doing
just before you cameآمد here?"
262
777896
2663
و اون میگه،"درست قبل از این که بیایید اینجا چی کار می کردید؟"
13:12
I'm thinkingفكر كردن, I was sleepingخوابیدن, honestlyصادقانه.
263
780559
2712
من فکر کردم، من که خوابیده بودم، صادقانه.
13:15
But okay, what was Donaldدونالد doing just before?
264
783271
2831
ولی خب، دونالد دقیقاً داشت چی کار می کرد قبلش؟
13:18
So Donaldدونالد goesمی رود into this slewکشته شدن
of medicationsداروها he was takingگرفتن.
265
786102
3548
خب دونالد داشت اون حجم زیاد داروهایش را می خورد.
13:21
He listsلیست ها, "I tookگرفت this decongestantضد انعقاد
and then I tookگرفت this nasalبینی sprayافشانه,"
266
789650
2962
او لیست کرد، "من این ضد حساسیت را مصرف کردم و بعد این اسپری بینی را زدم"،
13:24
and then all of a suddenناگهانی a lightbulbلامپ روشنایی goesمی رود off and he saysمی گوید,
267
792612
1995
و یک هو یک چراغی در ذهن دکتر روشن شد و میگه،
13:26
"Oh! You should never mixمخلوط کردن this
decongestantضد انعقاد with this nasalبینی sprayافشانه.
268
794615
3627
"اوه! شما نباید هیچ وقت این دکونژستان رو با اون اسپری بینی با هم مصرف کنی.
13:30
Clogsکلاهک you up everyهرکدام time. Here, take this one insteadبجای."
269
798242
2817
باعث میشه نتونی نفس بکشی. اینجا، این یکی رو به جایش بخور."
13:33
He givesمی دهد us a prescriptionنسخه.
270
801059
2266
اون برای ما نسخه نوشت.
13:35
We're looking at eachهر یک other, and I lookedنگاه کرد at the doctorدکتر,
271
803325
1990
ما به همدیگه نگاه کردیم و من به دکتر نگاه کردم،
13:37
and I said, "Why is it that it seemsبه نظر می رسد like you
272
805315
2226
و گفتم، "چرا این طور به نظر میاد که انگار شما
13:39
were ableتوانایی to accuratelyبه درستی diagnoseتشخیص دادن his conditionوضعیت,
273
807541
2411
قادر بودید که دقیقاً مشکل اون رو تشخیص بدین،
13:41
but this previousقبلی doctorدکتر wanted to orderسفارش
274
809952
2216
ولی دکتر قبلی از ما خواست که یک
13:44
an EKGEKG and a CATCAT scanاسکن کردن?"
275
812168
2506
EKG و CAT اسکن انجام بدیم؟"
13:46
And he looksبه نظر می رسد at us and saysمی گوید,
276
814674
2607
و اون نگاهی به ما می کنه و میگه،
13:49
"Well, when a 350-poundپوند man walksپیاده روی می کند in the
emergencyاضطراری roomاتاق and saysمی گوید he can't breathنفس کشیدن,
277
817281
4218
"خب، وقتی یک مرد ۱۶۰ کیلویی وارد بخش اورژانس میشه و میگه که نمی تونه نفس بکشه،
13:53
you assumeفرض he's havingداشتن a heartقلب attackحمله
278
821499
1764
شما فرض می کنید که اون حمله قبلی داره، اقدام می کنید
13:55
and you askپرسیدن questionsسوالات laterبعد."
279
823263
3949
و سئوالاتون را بعدا می پرسید."
13:59
Now, emergencyاضطراری roomاتاق doctorsپزشکان are
trainedآموزش دیده to make decisionsتصمیمات quicklyبه سرعت,
280
827212
5720
امروزه، دکترهای بخش اورژانس تعلیم می بینند که سریع تصمیم بگیرن،
14:04
but not always accuratelyبه درستی.
281
832932
2091
ولی نه همیشه خیلی دقیق.
14:07
And so had we had some informationاطلاعات
282
835023
1549
و بنابراین اگر ما یک سری اطلاعات
14:08
about our heartقلب healthسلامتی to shareاشتراک گذاری with him,
283
836572
2394
درباره سلامت قلبمان داشتیم که با اون به اشتراک بگذاریم،
14:10
maybe we would have gottenدریافت کردم a
better diagnosisتشخیص the first time.
284
838966
3775
احتمالاً بار اول یک تشخیص بهتری به دست می آوردیم.
14:14
I want you to considerدر نظر گرفتن the followingذیل chartچارت سازمانی,
285
842741
2232
ازتون می خوام نمودار بعدی را در نظر بگیرید،
14:16
of systolicسيستوليک bloodخون pressureفشار measurementsاندازه گیری ها
286
844973
1954
از اندازه گیری فشار خون سیستولی (حداکثر که مقدار نرمال آن ۱۲ است)
14:18
from Octoberاکتبر 2010 to Julyجولای 2012.
287
846927
4072
از اکتبر ۲۰۱۰ تا جولای ۲۰۱۲
14:22
You'llشما see that these measurementsاندازه گیری ها startشروع کن
288
850999
1693
مشاهده می کنید که این اندازه گیری ها شروع میشن
14:24
in the prehypertensionفشار خون بالا/hypertensionفشار خون zoneمنطقه,
289
852692
3668
در محدوده پیش از فشار خون بالا/ فشار خون بالا،
14:28
but over about the courseدوره of a yearسال and a halfنیم
290
856360
2586
ولی با گذشت حدود یک سال و نیم
14:30
they moveحرکت into the normalطبیعی zoneمنطقه.
291
858946
2645
این اعداد به محدوده نرمال وارد شدن.
14:33
This is about the heartقلب rateنرخ of a healthyسالم 16-year-oldساله.
292
861591
4109
این ضربان قلب یک نوجوان سالم ۱۶ ساله است.
14:37
What storyداستان is this dataداده ها tellingگفتن you?
293
865700
4031
این داده ها به شما چی میگن؟
14:41
Obviouslyبه طور مشخص it's the dataداده ها from someoneکسی
294
869731
2881
آشکارا این داده ها مال یه نفره
14:44
who'sچه کسی است madeساخته شده a drasticشدید transformationدگرگونی,
295
872612
2673
که تحول عظیمی ایجاد کرده،
14:47
and fortunatelyخوشبختانه for us, that personفرد
happensاتفاق می افتد to be here todayامروز.
296
875285
5158
و خوشبختانه برای ما،اون نفراتفاقاً امروز اینجاست.
14:52
So that 350-poundپوند guy that walkedراه می رفت
into the emergencyاضطراری roomاتاق with me
297
880443
4254
پس اون آقای ۱۶۰ کیلویی که با من وارد اتاق اورژانس شد
14:56
is now an even sexierسکسی and healthierسالم
298
884697
2972
حالا خیلی جذاب تر و سالم تر است
14:59
225-poundپوند guy, and that's his bloodخون pressureفشار traceپی گیری.
299
887669
6688
به عنوان یک مرد ۱۰۰ کیلویی که این نمودار فشار خونش است.
15:06
So over the courseدوره of that yearسال and a halfنیم
300
894357
3461
بنابراین با گذشت یک سال و نیم
15:09
Donald'sدونالد eatingغذا خوردن changedتغییر کرد
301
897818
1569
وضع خوراک دونالد تغییر کرد
15:11
and our exerciseورزش regimenرژیم changedتغییر کرد,
302
899387
1991
و فرآیند ورزش کردن ما تغییر کرد،
15:13
and his heartقلب rateنرخ respondedپاسخ داد,
303
901378
2790
و ضربان قلبش به اونا جواب داد،
15:16
his bloodخون pressureفشار respondedپاسخ داد to that changeتغییر دادن
304
904168
1502
فشار خونش به اون تغییر جواب داد
15:17
that he madeساخته شده in his bodyبدن.
305
905670
2299
که اون در بدنش ایجاد کرده بود.
15:19
So what's the take-homeخانه را بگیر messageپیام
306
907969
1978
بنابراین پیغام با-خودت-به-خونه-ببر امروز چیه
15:21
that I want you to leaveترک کردن with todayامروز?
307
909947
3714
که می خواهم شما را امروز با اون تنها بگذارم؟
15:25
By takingگرفتن ownershipمالکیت of your dataداده ها just like we'veما هستیم doneانجام شده,
308
913661
4374
با تملک پیدا کردن بر داده های بدن تان، شبیه کاری که ما کردیم،
15:30
just by takingگرفتن this dailyروزانه measurementsاندازه گیری ها about yourselfخودت,
309
918035
3947
فقط با همین اندازه گیری های روزانه درباره خودتون،
15:33
you becomeتبدیل شدن به the expertکارشناس on your bodyبدن.
310
921982
2509
شما خبره ی بدنتان خواهید شد.
15:36
You becomeتبدیل شدن به the authorityقدرت.
311
924491
2002
شما فرمانده خواهید شد.
15:38
It's not hardسخت to do.
312
926493
2423
خیلی سخت نیست انجامش.
15:40
You don't have to have a PhPh.D. in statisticsآمار
313
928916
1920
نیازی نیست که دکترای آمار داشته باشید
15:42
to be an expertکارشناس in yourselfخودت.
314
930836
1332
که خبره ی داده های خودتون بشین.
15:44
You don't have to have a medicalپزشکی degreeدرجه
315
932168
1441
نیازی نیست که درجه پزشکی داشته باشید
15:45
to be your body'sجسد expertکارشناس.
316
933609
2126
که خبره ی داده های خودتون بشین.
15:47
Medicalپزشکی doctorsپزشکان, they're expertsکارشناسان on the populationجمعیت,
317
935735
3419
پزشکان، خبره ی همه مردم هستند،
15:51
but you are the expertکارشناس on yourselfخودت.
318
939154
2278
ولی شما خبره ی خودتون هستید.
15:53
And so when two of you come togetherبا یکدیگر,
319
941432
1910
و بعدش وقتی دوتا از شما به هم می رسید،
15:55
when two expertsکارشناسان come togetherبا یکدیگر,
320
943342
1970
وقتی دو تا حرفه ای به هم می رسن،
15:57
the two of you are ableتوانایی to make a better decisionتصمیم گیری
321
945312
2795
شما دو تا می تونید بهتر تصمیم بگیرید
16:00
than just your doctorدکتر aloneتنها.
322
948107
2000
نسبت به وقتی که فقط دکتر تصمیم می گیره.
16:02
Now that you understandفهمیدن the powerقدرت of informationاطلاعات
323
950107
3767
حالا که به قدرت اطلاعاتی پی بردید
16:05
that you can get throughاز طریق personalشخصی dataداده ها collectionمجموعه,
324
953874
1871
که می تونید از جمع آوری داده های شخصی به دست بیارید،
16:07
I'd like you all to standایستادن and raiseبالا بردن your right handدست.
325
955745
3669
ازتون می خوام که بایستید و دست راستتون رو بالا ببرید.
16:11
(Laughterخنده)
326
959414
2559
(خنده حضار)
16:13
Yes, get it up.
327
961973
2120
بله، بیاریدش بالا.
16:18
I challengeچالش you to take ownershipمالکیت of your dataداده ها.
328
966771
6908
من شما را به چالش تملک داده های خودتون دعوت می کنم.
16:25
And todayامروز, I herebyبدین وسیله conferموافقم uponبر you
329
973679
3562
و امروز، اینجا من به شما اعطا می کنم
16:29
a TEDxTEDx associate'sوابسته است degreeدرجه in elementaryابتدایی statisticsآمار
330
977241
4345
یک مدرک آمار ابتدایی TEDx
16:33
with a concentrationتمرکز in time-dependentوابسته به زمان dataداده ها analysisتحلیل و بررسی
331
981586
4444
با تمرکز بر تحلیل داده های وابسته به زمان
16:38
with all the rightsحقوق and privilegesامتیازات appertainingمتداول theretoبه آن.
332
986030
3713
با همه حقوق و امتیازات تعریف شده برای آن.
16:41
And so the nextبعد time you are in your doctor'sدکتر officeدفتر,
333
989743
3476
پس دفعه بعدی که در مطب دکترتون هستید،
16:45
as newlyبه تازگی inductedالقا شده statisticiansآمارگیران,
334
993219
3191
به عنوان یک آماردان تازه کار،
16:48
what should always be your responseواکنش?
335
996410
2510
پاسخ شما همیشه چی خواهد بود؟
16:50
Audienceحضار: Showنمایش me the dataداده ها!
TalithiaTalithia Williamsویلیامز: I can't hearشنیدن you!
336
998920
1832
حضار: داده ها رو به من نشون بده! تالیتیا ویلیامز: صداتون رو نمی شنونم!
16:52
Audienceحضار: Showنمایش me the dataداده ها!
337
1000752
1768
حضار: داده ها رو به من نشون بده!
16:54
TWTW: One more time!
338
1002520
1308
تالیتیا: یه بار دیگه!
16:55
Audienceحضار: Showنمایش me the dataداده ها!
339
1003828
1539
حضار: داده ها رو به من نشون بده!
16:57
TWTW: Showنمایش me the dataداده ها.
340
1005367
1182
تالیتیا: داده ها رو به من نشون بده.
16:58
Thank you.
341
1006549
3021
ممنونم.
17:01
(Applauseتشویق و تمجید)
342
1009570
4800
(تشویق حضار)
Translated by Parissa Kalaee
Reviewed by soheila Jafari

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Talithia Williams - Statistician
Talithia Williams builds statistical models that study the spatial and temporal structure of data.

Why you should listen

Dr. Talithia Williams is an Associate Professor of Mathematics at Harvey Mudd College. Her professional experiences include research appointments at the Jet Propulsion Laboratory (JPL), the National Security Agency (NSA), and NASA. Dr. Williams develops statistical models that emphasize the spatial and temporal structure of data with environmental applications. She has been recognized for the development of a cataract model used to predict the cataract surgical rate for developing countries in Africa.

In addition to her academic accomplishments, Dr. Williams and her husband, Donald, actively teach and share foundational principles regarding the joys of Christian marriage. Dr. Williams’ talk will explore how each of us can begin to collect data about ourselves that can provide insight into our personal health.

More profile about the speaker
Talithia Williams | Speaker | TED.com

Data provided by TED.

This site was created in May 2015 and the last update was on January 12, 2020. It will no longer be updated.

We are currently creating a new site called "eng.lish.video" and would be grateful if you could access it.

If you have any questions or suggestions, please feel free to write comments in your language on the contact form.

Privacy Policy

Developer's Blog

Buy Me A Coffee